ارسالها: 6368
#221
Posted: 17 May 2013 19:35
و اینبار اینکارو میکنم که فقط بگم سکوت همیشگیم از قبول حرفهای زده شده در موردم نبوده ، از احترامی بوده که برای دوستام قایل بودم و نمیخواستم این اتفاقات بیافته .
اما مثل اینکه کسی قدر احترامو نمیدونه و دلیل این رفتارهامو درک نمیکنه .
پرنسس عزیز پیرو تصاویر از کاربر مرنگ هم شکایت دارم . بین من و دوستم یه مسایلی هست که اصلا منطقی و معقولانه نمیبینم کسی به بحث دو نفر جو بده .
اما از دوستم هم ناراحتم چون من روزنوشتمو کاملا عمومی نوشتم دوست نداشتم مشخص بشه که کدوم قسمت از روز نوشتم مربوط به چه کسیه ، هر کس میخوند خودش متوجه ی قسمت مربوط به خودش میشد .هر چند که اینمورد اصلا به سحر عزیزم مربوط نمیشد اما دلیل اینکه این قسمتو به خودت گرفتی رو هر دومون میدونیم.
امیدوارم ازم ناراحت نشی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 6368
#223
Posted: 17 May 2013 19:40
Princess
فقط میتونم بگم متاسفم ...
همین
و ازتون سپاسگذار
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ویرایش شده توسط: anything
ارسالها: 6368
#225
Posted: 17 May 2013 19:44
mereng
متن اون پست تایید حرف دوستم بود که مطمئنا شما نباید دخالتی میکردین
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 468
#230
Posted: 17 May 2013 20:02
Princess: کار خوبی کردید و منتظر پاسخگوییمرنگ و سحر هم هستیم
چه پاسخي بدم پرنسس؟؟ با عرض معذرت ازتون، من توضيحي ندارم
anything: اما از دوستم هم ناراحتم چون من روزنوشتمو کاملا عمومی نوشتم دوستنداشتم مشخص بشه که کدوم قسمت از روز نوشتم مربوط به چه کسیه
عزيز من، خودت ميدوني چرا جوابتو عمومي دادم. هرچند منم مثل سري قبلي تو، مشخص نکردم با کي بودم. درسته؟؟
بعدشم، مشکلش کجاست؟؟
بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !