ارسالها: 12859
#542
Posted: 11 Nov 2017 18:20
مصاحبه با بادمجان ولایی
بعد از اینکه اعلام شد بادمجان اولین گیاهی بوده که ولایت را پذیرفته ما موفق شدیم این بادمجان ولایی را پیدا کرده و گفتگوی کوتاهی با این بزرگوار داشته باشیم. متن زیر حاصل این مصاحبه است که از روی نوار پیاده شده:
+ با سلام و تشکر از اینکه دعوت ما رو برای این مصاحبه پذیرفتین میشه یک مقدار خودتون رو برای خوانندگان نشریه حلزون معرفی کنید؟
– بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ... رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي...
+ ببخشید فارسی مگه صحبت نمی‌کنین شما؟
– چرا... اینا مقدمه شه... شما مثه اینکه مسلمون نیستید!
+ چرا... خب پس بفرمائید.
– کلام خودم رو با سلام و صلوات به محضر شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی و روح مطهر رهبر عظیم الشأن انقلاب شروع می‌کنم و آرزوی طول عمر برای مقام معظم رهبری و اعضای محترم شورای نگهبان علی الخصوص آقای جنتی دارم. من در خدمتتون هستم.
+ خودتون رو معرفی نکردین ولی.
– بنده بادمجان هستم دیگه عزیز من. یک سرباز کوچک ولایت.
+ بله بله... اما اگه میشه یک مقدار دقیق تر خودتون رو معرفی کنین چرا که خوانندگان ما واقعا دوست دارن بدونن اولین بادمجانی که پیرو ولایت شده چه‌جور بادمجانی بوده. دلمه ای هستید؟ قلمی هستید؟ تخمی هستید؟
– تخمی قیافه ته...! بیسیم بزنم بچه‌ها بیان بگیرن ببرنت همه جاتو بادمجون بکارن؟ از کی خط می‌گیری؟ هان؟
+ ببخشید... سوء تفاهم شده... منظور من این بود که... اصلا اجازه بدین من سوال‌هام رو بپرسم و مرخص بشم... جون حاجی غلط کردم!
– بپرس... ولی اندازه دهنت بپرس... با بادمجون ولایت از این شوخیا نکن!
+ بله چشم... خب می‌دونین علت اینکه ما مزاحم شما شدیم در اصل به این خاطر بود که چندی پیش اعلام شد که شما اولین رستنی یا گیاهی بودین که ولایت پذیری خودتون رو اعلام کردین... یه کم از اون لحظات برای ما بگین که چه اتفاقی افتاد که پرچمدار ولایت شدین؟ همین یه سوال رو جواب بدین من رفع زحمت کردم.
– درواقع به یاد آوردن اون لحظات هم بنده رو منقلب می‌کنه... آقا خودشون با دستای مبارکشون ما رو از سر جالیز چیدن آوردن داخل بیت!
+ شما رو؟ شما مگه چند تا بودین؟
– من بودم... یک عدد هویج بود، یک کدوسبز بود و یک دانه خیار.
+ خب... جالب شد... پس هویج و کدو و خیار هم بودن؟
– بله... آقا ارواحنا فداه ما رو که چیدن و آوردن داخل بیت اول رو کردن به هویج... فرمودن ولایت من رو می‌پذیری یا نه؟ هویج هم که خب خودتون بهتر می‌دونین توی شناسنامه‌ش در اصل هویج فرنگی هست و نفوذی غربه... این ملعون اومد و در جواب آقا گفت نپذیرم مثلا چی میشه؟ آقا هم اون روی اشداء علی الکفارش بالا اومد و همونجا بلندش کرد و به دهان مبارک فرو کرد و با یک گاز کمرش رو شکست.
+ اوه اوه... چقدر خشن...بعد چی شد؟
– هنوز به جاهای خشنش نرسیدیم... بعد آقا رفتن سراغ خیار... خیار رو جلوی صورت مبارکشون گرفتن و گفتن ولایت من رو قبول می‌کنی؟ خیار هم سرش باد داشت و گفت من مرگ با عزت رو به خ ا ی ه مالی تو ترجیح می‌دم، در ضمن ک و ن م هم تلخه... حالا می‌خوای بخوری بخور... آقا هم اول چند دور دور آشپزخونه زدن و بعد که خشمشون فروکش کرد اول پوست خیار رو زنده زنده با چاقو کندن و بعد خیار هم زیر دندانهای مبارک آقا ریز ریز شد. بعد آقا رو به کدو کردن و گفتن سرنوشت هویج و خیار را دیدی... آیا ولایت من رو می‌پذیری؟ کدوسبز، همونطور که از اسمش پیداست سمپات فتنه بود و شرطش برای پذیرفتن ولایت رو آزادی سران فتنه عنوان کرد! آقا هم یکی از انگشتان خود را به کدوسبز نشان داد و بعد دستور داد روغن بزرگی در تابه ریختن و داغ کردن و ابتدا کدو رو پوست کند و بعد از وسط نصف کرد و انداخت توی روغن... هنوز صدای اون کدوی باغی که جلز ولز می‌کرد و می‌گفت «گ ه خوردم» توی گوشم هست.
+ و بعد نوبت شما شد؟
– بله بله... راستش من اول از آقا پرسیدم اگر من بگویم ولایت را نمی‌پذیرم من را هم به عذاب بقیه دچار می‌کنی؟ آقا گفت نه...کمی خیالم راحت شد و نزدیک بود غرور بر من مستولی شود که بلافاصله آقا اضافه کرد بدتر از همه اینها را سر تو می آورم... پوستت را می‌کنم، از وسط جِرت می‌دهم و بعد تمام تنت را نمک می‌زنم و می‌گذارم ساعتها بمانی و آخر تو را در همین روغنی می‌اندازم که کدو را انداختم... به اینجا که رسید من ناگهان حس کردم یک هاله نوری آقا را فرا گرفت و من دیدم در برابر عظمت ولایت چاره ای به جز اقرار به حقانیت آن ندارم و همانجا با ایشان بیعت نمودم.
+ بله... اما الان این شائبه به وجود می آید که اقرار شما به حقانیت ولایت یک‌جورهایی تحت تاثیر....
– دیگه برو پر رو نشو...کسی از شما نظر نخواست... بدو تا بیسیم نزدم بچه ها بیان ببرنت... خدا توفیق بده بتونیم سرباز خوبی برای ولایت باشیم.
+ خیلی ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
– السلام علیکم و رحمه الله و برکاته!
شراگیم زند
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#544
Posted: 13 Nov 2017 22:12
کمپینِ ارزشی آشغال_بریزیم
درخواست شهیندخت مولاوردی از زائران برای نریختن آشغال روی زمین، واکنش برخی کاربران فضای مجازی به دنبال داشت. از فرهیخته‌ای که توییت کرد زائرها وقتی آشغال می‌بینند یاد شهیندخت مولاوردی می‌افتند (موجودی به نام یامیمن پور) تا فرهیخته دیگری که او را توی اینستاگرامش آشغال نامید (موجودی به نام قدیری ابیانه). بدیهی است، مسئولیت محتوا و غلطهای املایی با نویسندگان فرضی کامنت‌هاست.
– ما برای اینکه تو دهن دشمن بزنیم بیشتر آشغال می‌ریزیم. بیاین دسته همو بگیریم آشغالامونو بریزیم وسط خیابون عکسشو بذاریم تو اینستا.
– این زنه با این حرفا به اصل نظام توهین کرده قوه قضاییه باید ورود کنه.
– غربی‌ها چون بچه‌های ارزشی ممکن است کمتر اهل نظافت باشند دقیقن همین موضوع را هدف گرفته‌اند. وقتی در مورد نظافت جنجال می‌کنند درواقع می‌خواهند بچه‌های ما را بزنند.
/ جواب: آخ برادر شما چقده بصیرت دارین.
/ جواب: براتون پی‌ام گذاشتم ببینین خواهر.
– بحث آشغال را مترح می‌کنند تا حواس مردم از آشغالگردها منحرف شود.
– برادرا همت کنن هشتگ #آشغال_بریزیم رو داغ کنیم تا بدونن حالا که فتنه با آشغال مشکل داره، ما بیشتر آشغال می‌ریزیم.
/ جواب: من که می‌گم هممون بگیم اصلن #ما_آشغالیم تا چشتون درآد، حرفیه؟
– مشکل اینا با آشغال نیس با ولایت مسعله دارن روشون نمی‌شه بگن به آشغال زائر گیر میدن
– من نمی‌فهمم مشکل اصلی مملکت ما الان آشغاله؟ اینا مردمو چی فرز کردن؟
– ما نباید از به چالش کشیدنه ارزش‌هایه غربی عبایی داشته باشیم. باید هون طور که می‌گیم مرگ بر حقوق بشربا صدایه بلند بگیم مرگ بر محیط زیست.
– افسوس که این مزرعه را آب گرفته – دهقان مصیبت زده را خواب گرفته
/ جواب: واقعا! سرمان را با آشغال گرم کرده‌اند تا مساعل اصلی یادمان برود.
– وقتی دشمن این قدر وقیح شده که از آشغالامون انتقاد می‌کنه ماهم باید بی رودرواسی همه جا رو به گند بکشیم تا چِشِ دشمن درآد.
/ جواب: همینه. ما داریم از صبح تا حالا تو خیابون گندکاری می‌کنیم می‌مالیم در و دیوار.
– این عکسه بدنهایه شرحه شرحه شده‌ی بچه هایه میانمار هست. خجالت بکشید که به جایی اینها دارید در مورده موضوعاته فانته‌زی مثل آشغال ریختن!!!!! توی سطل حرف می‌زنید.
– می‌خوام بدونم این سوسولایی که مسواک می‌زنن آشغالاشونو توسطل می‌ریزن وقتی نظام تو خطر باشه کجان.
– مطرح کردن بحثای انحرافی مثل سطل آشغال تو این زمان حساس که عربستان داره برای لبنان نقشه می‌کشه نمی‌تونه تصادفی باشه.
– نظام سلطه اول فکر جوانها را را با بحث‌هایی از غبیل آشغال و محیط زیست مشغول می‌کند، بعد اندیشه‌های وارداتی دیگر را توی مغزش می‌کند یک وقت چشم باز می‌کنیم می‌بینیم جوان ما شده یک موجود اتوکشیده استهاله شده.
– آقای رائفی پور می‌گه روایت داریم صواب آشغال ریختن زائر از صواب هزار سال عبادت بالاتره.
– این آشغال‌هایی که نظام را به آشغال ریختن متهم می‌کنند خبر ندارند همان آمریکایی‌های به ظاهر متمدن سالی چقدر آشغال توی خیابان می‌ریزن؟
– اگه همینایی که آشغال می‌ریزن نبودن الان داعش تو تهران داشت به همه تجاوز می‌کرد
سپیده عبدی
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#546
Posted: 16 Nov 2017 21:41
بست نشینان حرم شاه عبدالعظیم!
در خبرها آمده بود حمید بقایی به همراه دو تن از یاران باوفایش این روزها به حرم شاه عبدالعظیم پناه برده و برای اینکه در سومین جلسه دادگاه خود که آن را فرمایشی خوانده است حاضر نشود تصمیم گرفته در این مکان مقدس بست نشسته و این سنت قدیمی و البته منسوخ را دوباره احیاء نماید.
در تعریف بست نشینی آمده است که: " بَست به پناهگاهی گفته می‌شود که فرد مجرم، محکوم یا معترض در آن حاضر شده و اصطلاحاً بست‌نشینی می‌کند و به حرمت آن مکان، از مجازات و تعرض مصون می‌ماند." یعنی اگر واقعا آقای بقایی روی این تعریف حساب کرده باشد، نشان می‌دهد که ایشان گمان کرده‌اند که هنوز دوره قاجار است که قدرت حاکمه وقتی پای اماکن مقدس پیش بیاید دست و پایش به لرزه افتاده و یا اشک در چشمانش جمع شود و بی‌خیال فرد مغضوب گردد. غافل از اینکه جمهوری اسلامی خودش تهِ تهِ مقدسات است و بیدی نیست که با این بادها بلرزد.
محض اطلاع ایشان عرض می‌کنیم که مرقد شاه عبدالعظیم مربوط به شخصی ست به نام «ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابی طالب». یعنی آدم اولش را بگیرد تا بخواهد به یک امامی چیزی برسد کلا چند بار توی مسیر گم می‌شود و این به این معناست که آن مرحوم زیاد هم نسبت نزدیکی با ائمه نداشته اند... ظاهرا از شانس خوب ایشان، مردم آن منطقه آن زمان از کمبود مقدسات رنج می‌بردند و همین که ایشان سرشان را گذاشتند زمین گفتند: « آخ جون ما هم امامزاده دار شدیم» و دیگر بدون توجه به نسبت دور ایشان با ائمه برای ایشان گنبد و بارگاه ساختند که هر از گاهی بروند آنجا و استخوانی سبک کنند.
این کل ماجرای ساخته شدن حرم عبدالعظیم است. اصلا ما می‌گوئیم مزار این بزرگوار خیلی هم محترم و مقدس است، ولی خب باید قیاس کرد. شما تقدس مزار این مرحوم را بگذارید در برابر تقدس نظام مقدس جمهوری اسلامی که رهبر آن بدون واسطه جانشین بلافصل امام زمان (ع) است. باور کنید اگر جایی مجلسی مهمانی‌ای چیزی باشد که همزمان خود امام حسن (ع) و این نواده دورشان و مقام معظم رهبری در آن هر سه حضور داشته باشند، مطمئن باشید امام حسن یکی توی سر این نواده‌اش می‌زند که جلوی رهبر مسلمین جهان مودب باشد یا مثلا پایش را دراز نکند. برای همین بست نشینی در جمهوری اسلامی آن هم در حوار مزار شخصی که با هفت پشت فاصله به ائمه می‌رسد زیاد ایده خوبی نیست. حالا باز اگر می‌رفتند حرم امام رضا (ع) بست می‌نشستند یک چیزی! خلاصه که همین امروز فرداست که یک عده نیروی خودجوش بروند داخل حرم و چهار دست و پای این جریان انحرافی را بگیرند و منتقل شان کنند به اوین که ادامه بست نشینی خود را در زندان بگذرانند.
اما پیشنهاد ما این است که نظام دست نگه دارد. راه بهتر این است که اگر ایشان خودشان راضی هستند باقی عمر را در حرم شاه عبدالعظیم بست بنشینند تا از محاکمه در سیستم قضایی ایران در امان بمانند، مسئولین باید از این بست یا بهتر بگویم حصر خودخواسته استقبال کنند. نگران مراوده اینها با مردم هم نباید بود چرا که این عزیزان فی الذات انقدر دافعه دارند که این دافعه بر جاذبه حرم می‌چربد و احتمالا حرم عبدالعظیم بعد از مدتی به کل سوت و کور و متروکه خواهد شد. از طرفی می‌شود یکی از شبها که این عزیزان در گوشه‌ای از حرم خواب هستند آن بخش را خیلی محترمانه و جوری که قداست آن مکان هم حفظ شود، نرده کشی نموده تا این عزیزان حتی اگر خودشان هم خواستند به بست نشینی خود پایان دهند دیگر نتوانند. این اقدام یک حسن بزرگ هم دارد که محیطی شبیه «ستون رمی جمرات» در این مکان مقدس ساخته می‌شود و کسانی که می آیند حرم برای زیارت، اگر در دوره هشت ساله احمدی نژاد زندگیشان به هر شکل تباه شده باشد می‌توانند همانجا به این مسئولین پاکدست دولت احمدی نژاد مراجعه کرده و هرچه دق دلی دارند (البته در قالب کلام و نه سنگ و سنگ ریزه) حواله این بست نشینان نموده و خود را سبک نمایند.
البته امیدواریم روح حضرت عبدالعظیم از این پیشنهاد و اقدام راضی باشد.
شراگیم زند
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#547
Posted: 17 Nov 2017 15:03
آنچه همه میدانیم
و این کاریکاتوریست لبنانی نیز ....
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#548
Posted: 21 Nov 2017 22:40
چقدر طبیعی و خودجوش!!
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#549
Posted: 22 Nov 2017 22:33
از زلزله
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#550
Posted: 10 Dec 2017 18:44
القدس لهم
آقا! شما چرا متوجه عمق بدبختی ما نیستید. الآن همه دارند توی سر و کله همدیگر می‌زنند که اگر قدس بشود پایتخت اسرائیل ال می‌شود بل می‌شود، ولی هیچکس متوجه نیست چه بلائی سر ما می‌آید. بابا ما آدم‌های خاصی هستیم با یک گرفتاری‌های خاص‌تر. به حضرت عباس جنس گرفتاری‌هائی که ما داریم اگر عمراً بتوانید یک آیه مثل این بیاورید. ما یک‌بار سر عربستان این بدبختی را کشیدیم، این می‌شود دومین بار و متأسفانه هیچکس هم توجه نمی‌کند.
موقعی که ما خودجوش رفتیم سفارت عربستان را نورد زدیم این بلا سر ما آمد که به همه چیز فکر کرده بودیم جز اینکه وقتی می‌خواهیم پرچم عربستان را آتش بزنیم، چه‌جوری بزنیم که لا اله الا الله وسطش نسوزد؟ لامصب یک گوشه هم که ننوشته‌اند، عین اینهائی که برمی‌دارند ویدئوی مردم را کپی می‌کنند بعد لوگوی خودشان را سر تا ته کادر چنان می‌چسبانند که خود ویدئوی اصلی اصلاً قابل روئیت نیست، اینها هم برداشته‌اند حرف خدا را چنان سرتاسر پرچم‌شان نوشته‌اند که نه می‌شود پاره کرد نه آتش زد نه هیچی. ما ماندیم و یک سفارت نوردیده شده روی دست‌مان.
حالا الآن اگر خدای نکرده قدس بشود پایتخت اسرائیل، خب ما تمام موشک‌های‌مان را یک‌جوری ساخته‌ایم که تل آویو را بزند، حالا این وسط چطوری پایتخت اسرائیل را بزنیم که آن مسجد الاقصای وسطش نخورده باشد؟ لاکردار یک‌ذره دو ذره هم که نیست، یک‌جوری پهن شده آن وسط که هر جوری پایتخت اسرائیل را بزنیم مسجد الاقصی را هم زده‌ایم. اینها چرا ما را درک نمی‌کنند؟ اگر پس فردا سردار نقدی و سردار جنسی بخواهد از موشک صلح‌آمیز شعیب-۳ که برای مصارف پزشکی ساخته شده رونمائی بکند بعد در مراسم رونمائی بخواهد بگوید الآن قادریم از کهکیلویه و بویر احمد قلب اسرائیل را بزنیم، بعد یک‌دفعه متوجه بشود آنجائی که قبلاً قلب اسرائیل بود الآن مقعد اسرائیل است باید چه خاکی سرمان بریزیم؟
آقای ترامپ! بنده به شما علاقمندم! شما اقلاً متوجه باش!
علیرضا رضایی
Make the REST of your life, the BEST of your life
صفحه 55 از 76