ارسالها: 24568
#411
Posted: 7 May 2016 20:24
هفت دلیل نادرست خامنهای در مخالفت با ترویج زبان انگلیسی
در سلسله مخالف خوانیهای آیت الله خامنهای که یک بار به مخالفت با علوم انسانی پرداخت و دیگر بار به مخالفت با اردوهای دانشجویی در کیش، یک بار به مخالفت با برپایی کنسرتهای موسیقی در دانشگاهها پرداخت اخیراً و در اظهار نظری شگفت، او به مخالفت با گسترش زبان انگلیسی در ایران پرداخت.
او خواستار تعطیل زبان انگلیسی نشده ولی ترویج و گستردگی آن را به دلایل «خود تراشیده» به شرح زیر به باد انتقاد گرفت. مواردی که او برشمرد عبارتند از:
یکم: غیرعقلانی و ناسالم بودن ترویج زبان انگلیسی. او میگوید: اصرار بر ترویج زبان انگلیسى در کشور ما یک کار ناسالم است... ما بیاییم زبان آنها را خودمان با پول خودمان، با خرج خودمان، با مشکلات خودمان ترویج کنیم. این عقلائى است؟ من نمیفهمم!
دوم: زبان علم منحصر به انگلیسی نیست. او به درستی میگویدکه: زبان علم که فقط انگلیسى نیست ولی نتیجه میگیرد که: چرا زبانهاى دیگر را در مدارس بهعنوان درس زبان معیّن نمیکنند؟ چه اصرارى [بر انگلیسی] است؟. چرا زبان فرانسه یا زبان آلمانى تعلیم داده نمیشود؟..
سوم: انگلیسی میراث طاغوت. این [تدریس انگلیسی] میراث دوران طاغوت است، این میراث دوران پهلوى است.
چهارم: زبانهای شرقی زبان علم است. او بدون اینکه بتواند مثالی بیاورد مدعی میشود که: زبانهاى کشورهاى پیشرفتهى شرقى هم زبان بیگانه است، اینها هم زبان علم است.
پنجم: اعتراض به آموزش زبان انگلیسی از مقاطع پایین. او میگوید: مدام داریم [تدریس انگلیسی را] مىآوریمش [در مقاطع] پایین؛ در دبستانها و در مهدکودکها! چرا؟
ششم: حکم کلی در ممنوعیت زبان بیگانه در دیگر کشورها. او میگوید که: در کشورهاى دیگر به این مسئله توجّه میکنند و جلوى نفوذ و دخالت و توسعهى زبان بیگانه را میگیرند. ما... آمدهایم میدان را باز کردهایم.
هفتم: تلافی کردن به بهانه مشکل تراشی برای زبان فارسی. او میگوید: ما که میخواهیم زبان فارسى را ترویج کنیم، باید یک عالَم خرج کنیم و زحمت بکشیم. [وقتى] کرسى زبان را در یکجا تعطیل میکنند، باید تماسهاى دیپلماتیک بگیریم که چرا کرسى زبان را تعطیل کردید. نمیگذارند.
هفت گزاره و دلیل نادرست
یکم: چرا ترویج زیان انگلیسی باید اقدامی «ناسالم» تلقی گردد؟ مگر فراگیری زبان به سلامت انسان آسیب وارد میسازد؟
دوم: چرا ترویج زبان انگلیسی غیرعقلانی است؟ دست کم او خود در این سخنان اعتراف دارد که انگلیسی یکی از زبانهای علمی دنیاست. با این حساب چرا ترویج یک زبان علمی غیرعقلانی است؟
سوم: خامنهای مدعی است که ترویج و گسترش زبان انگلیسی میراث پهلوی (طاغوت) است و نتیجه میگیرد که باید با آن مخالفت کرد. اگر این سخن درست باشد پس باید با کلیه میراث ماندگار پهلوی مثلا دادگستری، مدارس نوین، دانشگاهها، صنعت ذوب آهن، هواپیما، قطار و.. مخالفت کرد.
ثانیا این گزاره تنها از کسی میتواند صادر شود که از مناسب بین المللی پس از توانایی بشر در دریانوردی بیخبر است.
از صده ۱۵ به بعد و در اثر توانایی دولتها اروپایی برای درنوردیدن دریاها و اقیانوسها، چهار زبان عمده پرتغالی، اسپانیایی، فرانسه و انگلیسی به فراتر از مرزهایشان رفت. در نتیجه شاهدیم زبان کشور برزیل، پرتغالی و زبان بسیاری از کشورهای امریکای مرکزی و جنوبی اسپانیایی است. همچنان که انگلیسی زبان کشور امریکا و زبانهای فرانسه و انگلیسی، زبانهای رسمی کاناداست.
گسترش زبان انگلیسی نه متاثر از اراده پهلوی بلکه متاثر از مناسبات عصر استعمار به ویژه پس از جنگ جهانی اول است که نخست نفوذ بریتانیا و سپس نفوذ امریکا در ایران فزونی یافت. گواه بر این ادعا همین بس که تا پیش از آن، زبان خارجی رایج در ایران زبان فرانسه بود که تدریجا جای خود را به انگلیسی داد.
وانگهی اگر ترویج زبان انگلیسی میراث پهلوی باشد، گواه فِراست و تیزبینی پهلوی است که با گسترش این زبان، ایران را از عصر سنت به عصر مدرنیه پرتاب کرد.
چهارم: خامنهای مدعی است که زبانهای شرقی نیز زبان علم است. این سخن خود گواه آن است که گوینده آن اصلا معنای «زبان علمی» را نمیداند. گو اینکه مثلا علم و تکنولوژی اینک در ژاپن فّوران میکند اما آیا کسی میتواند مدعی باشد که زبان ژاپنی با آن رسم الخط دشوارش، زبان علمی است؟
خامنهای حتی یک مثال نتوانسته بیاورد تا گواهی باشد بر اینکه ما یک زبان علمی شرقی داریم. به رغم سعی بلیغ ایرانیان در طول تاریخ دانش بشریت، امروزه گرچه میتوان زبان فارسی را در شمار زبانهای شعر و ادبیات و هنر شمرد، اما، نمیتوان آن را زبان علمی جهان دانست. زبان علمی، به زبانی کاربردی اطلاق میشود که عموما دانشمندان بتوانند با آن مراوده کنند. با این توصیف کدام زبان علمی شرقی را اینک میتوان یافت؟
پنجم: خامنهای معترض است که چرا زبان انگلیسی را اینک از مقاطع پایین مثلا از مهد کودکها آغاز میکنند.
این سخن عین بیخبری از یافتهای علمی است که عموم کودکان در سنین ۳ تا ۵ سال به راحتی میتوانند ۵ زبان را فرا بگیرند.
اگر خامنهای گفته بود که در مقاطع پایین در کنار انگلیسی توجه به دیگر زبانها نیز شود، عین درایت و باریک بینی او بود ولی اعتراض به اینکه زبان انگلیسی را از مقاطع پایین نباید آغاز کرد، عین این سخن است که زبان مادری را نباید از مقاطع پایین آغاز کرد.
ششم: خامنهای در سخنی کلی و بدون مثال آوردن مدعی شده که: «در کشورهاى دیگر.. جلوى نفوذ و دخالت و توسعهى زبان بیگانه را میگیرند».
الف) همان طور که ملاحظه میشود این سخن او کلی است یعنی اینکه در همه کشورهای دنیا جلوی توسعه زبان بیگانه را میگیرند. آیا این مدعا صادق است؟ اگر مثال خامنهای، کره شمالی باشد، آری این سخن درست است وگرنه در اغلب کشورهای جهان توجه به یک زبان بین المللی به ویژه انگلیسی در سیستمهای آموزشی آنان گنجانده شده تا آنجا که در کشوری مانند فنلاند دانش آموز هم زبان با اخذ دیپلم به چهار یا پنج زبان آشنا یا مسلط است.
آیا در کشورهای مثل فرانسه و اسپانیا (که خود زبانهای بین المللی تلقی میشوند) هیچ دیده شده که مانع تدریس مثلا زبان انگلیسی شده باشند؟ اگرنه، خامنهای چنان سخن سستی را از کجا آورده است؟
ب) اگر مدعا سخن خامنهای این است که باید زبان خودی را از آلودگی به زبان واژههای وارداتی پالایش کرد، این سخن درستی است که کسی با آن مخالف نیست ولی اگر مدعای او این است (که هست) که باید به طور کلی جلوی نفوذ و توسعه زبان بیگانه را در ایران گرفت، پس این سخن عینا در مورد زبان عربی نیز صادق است. پس چرا آموزش زبان عربی در برخی مقاطع اجباری است؟ چرا خامنهای خود گاهی سخنرانی به عربی میکند؟ چرا او این حساسیت را نسبت به عربی ندارد؟ مگر عربی زبان بیگانه نیست؟
حال اگر گفته شود که عربی را باید آموخت چون ضرورتی در آن است (مثلا زبان فارسی آمیخته به عربی است یا زبان آئین اسلام و دین اکثریت ایرانیان است)، عینا دلیل فراگیری انگلیسی ضرورتی است که در این زبان علمی-کاربردی نهفته است.
آیا بهتر نبود که خامنهای خود را در مقام رهبری فرهیخته مینشاند تا به جای تاختن به زبان انگلیسی، توصیه میکرد که در مهد کودکها، فرزندان ایرانی را چند زبانه بار بیاوریم؟
ج) تاختن خامنهای به ترویج زبان انگلیسی از کودکی، عین آب در هاونگ کوفتن و عین ناآگاهی او از پیشرفتهای فنآوری دنیاست. به یُمن تکنولوژیهای فراگیری که اینک در دسترس همگان قرار دارد، حتی لازم نیست که کودک شما یک زبان را در مهد کودک فراگیرد. یک کامپیوتر کوچک یا حتی موبایل هوشمند، به کودک شما آموزش زبان انگلیسی میدهد.
هفتم: این مدعا که در دیگر کشورها ممانعت از تدریس زبان فارسی میشود، سخنی در منتهای گزافه گویی است.
الف) در مصر پس از نزدیک به ۴ دهه قطع رابطه سیاسی اینک حدود هزارزبان آموز فارسی وجود دارد. در امریکا (شیطان بزرگ!) و انگلیس (خبیث!) فراگیری زیان فارسی تا آنجاست که هر دو این کشورها سخنگوی فارسی زبان دارند.
زبان فارسی در شبه قاره هند و جهان عرب مورد توجه عموم کشورهاست. آخر این چه ادعایی است که به ذهن مخاطب چنین القا شود عموم کشورهای جهان مانع تدریس زبان فارسی میشوند؟ آری شاید مواردی یافت شود که برخی کشورهای عربی (نه اروپایی) به دلایل سیاسی این ممانعت را ایجاد کرده باشند ولی تعمیم آن به اکثر کشورهای جهان خلاف واقع است.
ب) وانگهی گیریم که دیگر کشورها مانع تدریس زبان فارسی شدند آیا این حجتی است بر اینکه ما فراگیری انگلیسی را که علمیترین، کاربردیترین و گستردهترین و بین المللی ترین زبان است، از مهد کودک منع کنیم؟ آیا این برفراشتن دیوار نادانی نیست؟
موضع صریح روحانی در مساله زبان انگلیسی
از این دست، مخالف خوانیهای آیت الله خامنهای کم نیست ولی مورد اخیر مخالفت او با تمرکز و ترویج زبان انگلیسی تا آنجا ناپخته و ناشیانه بود که بلافاصله حسن روحانی را به واکنش وا داشت. او با منطقی محکم، شبه قاره هند را مثال میآورد و میگوید: «امروز شبهقاره هند با بیش از دو میلیارد جمعیت به دلیل تسلط به زبان انگلیسی در زمینه آی تی (IT) بسیار موفق ظاهر شده است... باید زبانی را بیاموزیم که شغل بیشتری را برای نسل جوان آینده به وجود آورد و ارتباطات اقتصادی ما را تحکیم ببخشد.»
این سخنان روحانی به سه دلیل از اهمیت زیادی برخوردار است:
یکم: سخنان روحانی مشخصا پاسخی صریح و سریع به اظهارات خامنهای است و مخاطب دیگری ندارد.
دوم: مثال آوردن او از شبه قاره حاوی نکته مهمی است. او میتوانست فلیپین و مالزی و اندونزی را مثال بزند ولی تعمدا مثال از جایی آورد که حکایت غمبار و خونبار مظالم بریتاتیا با مردمان آن دیار بر کسی پوشیده نیست. با آن همه مظالمی که به دست انگلیسیها بر هند رفت چرا هند در تنفر از انگلیس زبان انگلیسی را ممنوع نکرد؟
سوم: ارتباط وثیق هند با زبان انگلیسی در کنار دیگر عوامل، اینک به قول روحانی به جایی انجامیده که هند یکی از کشورهای پیشتاز در صنعت آی تی به شمار میرود. آیا اگر هند به توصیه خامنهای گوش داده بود و زبان آلمانی یا اسپانیایی را جایگزین انگلیسی میکرد، میتوانست به این موفقیت چشمگیر دست یابد؟ آیا خصومت ورزیدن با دولت انگلیس را باید با خصومت ورزیدن با زبان علمی-کاربردی انگلیسی پاسخ داد؟
به قول روحانی «باید زبانی را بیاموزیم که شغل بیشتری را برای نسل جوان آینده به وجود آورد و ارتباطات اقتصادی ما را تحکیم ببخشد.»
این همان رازی است که اینک آلمان و فرانسه و اسپانیا و تمام جهانیان به استثنای آیت الله خامنهای درک کردهاند و به نبرد با زبان انگلیسی نرفتهاند هرچند اگر از انگلیس و امریکا متنفر باشند.
منبع خبر رادیو فردا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#412
Posted: 7 May 2016 20:25
روحانی در برابر خامنهای؟
در جدیدترین اظهارنظر متفاوت با دیدگاه رهبر جمهوری اسلامی، حسن روحانی درباره تدریس زبان انگلیسی در مدارس ایران گفته است: «اینکه کدام زبان و چه تعداد زبان خارجی بیاموزیم هم به امکانات ما و هم به تعداد معلمین آشنای ما به زبانهای خارجی ارتباط دارد و البته هم به خواست مردم مرتبط است. مردم خودشان باید بخواهند و دانشآموز هم باید خودش بخواهد و باید بتواند انتخاب کند چند زبان میخواهد بیاموزد.»
اظهارنظر رییسجمهور ایران، تنها دو روز پس از سخنان شخص اول نظام در دیدار با معلمان ابراز شده است. آیتالله خامنهای با انتقاد از «اصرار بر ترویج انحصاری زبان انگلیسی»، آن را «کار ناسالم» توصیف کرده و افزوده بود: «زبان خارجی که فقط انگلیسی نیست، زبان علم که فقط انگلیسی نیست. چرا زبانهای دیگر را در مدارس بهعنوان درس زبان معین نمیکنند؟ چه اصراری است؟ این میراث دوران طاغوت است؛ این میراث دوران پهلوی است.»
رهبر جمهوری اسلامی آموزش زبان انگلیسی را در راستای پرورش نسلی مطلوب «نظام سلطه جهانی» ارزیابی و از آن انتقاد کرده بود.
حالا روحانی در اظهار نظری متمایز با سخن رأس هرم نظام سیاسی، میگوید: «در مدرسه اگر ۹۸ درصد دانشآموزان یک زبان خارجی را انتخاب کنند، برای آن دو درصد باقیمانده ما نمیتوانیم با امکاناتی که داریم، زبان دیگری بیاموزیم.»
وی همچنین با یادآوری بخشی از واقعیتهای جهان، میافزاید: «امروز در شبهقاره هند که بیش از یک و نیم تا دو میلیارد جمعیت در آنجا زندگی میکنند به خاطر این که این جمعیت عظیم به زبان انگلیسی مسلط هستند، ببینید در IT چه کار میکنند و چه شغل بزرگی را بهدست آوردهاند.»
او در تبیین موضع متفاوت خود با رهبری نظام همچنین اضافه میکند: «ما زبانی را باید یاد دهیم که در کنار آن علم راحتتر بهدست آید و شغل بیشتر برای نسل جوان آینده به وجود آورد و ارتباط اقتصادی ما را با دنیا تسهیل کند البته امروز سطح روابط ما با دنیا وسیع است.»
دیدگاههای متمایز و استقلالجویی روحانی
این نخستین بار نیست که در سه سال سپری شده از دولت روحانی، وی مواضعی متفاوت با نظرهای شخص اول نظام ابراز میکند.
بهعنوان نمونه، این سخن وی که «این که بنده بگویم من انقلابیام، خیلی خب انقلابی هستی، انقلابی یعنی چی؟»، بهگونهای محسوس نوعی اظهار موضع متفاوت نسبت به تریبونهای مخالف دولت و بازوهای رسانهای رهبر جمهوری اسلامی بود؛ بهویژه آنکه آیتالله خامنهای به تاکید ابراز کرده که «من انقلابیام» و مخاطبان خود در نهادهای مختلف را بارها به «انقلابی فکر کردن و انقلابی عمل کردن» تشویق کرده است.
در موردی دیگر، اسفندماه ۱۳۹۲، رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری با نگرانیهای فرهنگی آنان همدلی کرد و گفت: «در مسئله فرهنگ دولت محترم هم باید توجه کند... امیدوارم که مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند که چه میکنند. با مسائل فرهنگی شوخی نمیشود کرد، بیملاحظگی نمیشود کرد؛ اگر چنانچه یک رخنهی فرهنگی بهوجود آمد، مثل رخنههای اقتصادی نیست که بشود [آن را] جمع کرد، پول جمع کرد یا سبد کالا داد یا یارانه نقدی داد؛ اینجوری نیست، به این آسانی دیگر قابلترمیم نخواهد بود، مشکلات زیادی دارد.»
دو روز پس از این سخنان، روحانی در جشنواره مطبوعات دیدگاهی متمایز را چنین ابراز کرد: «بیتردید، اگر در جامعهای دهانها بسته و قلمها شکسته شود، اعتماد عمومی در آن جامعه از بین خواهد رفت و چشمها و گوشها به سمت امکانات ارتباطاتی بیگانگان قرار خواهد گرفت. بگذاریم میدان قلم و میدان بیان، میدانی باز باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود...اگر قرار بود با فشارها و شیوههای پلیسی مسئله فرهنگی حل شود که امروز نباید بعد از گذشت این سالها باز هم نگران فرهنگ جامعهمان باشیم...»
در شاهدی دیگر، فروردین ۱۳۹۳ رهبر جمهوری اسلامی به مناسبت روز زن، تاکید کرد که باید «ذهنمان را از این حرفهایی که غربیها در مورد زن میزنند (در مورد اشتغال، در مورد مدیریت، در مورد برابری جنسی) باید بهکلی تخلیه کنیم. یکی از بزرگترین خطاهای تفکر غربی در مورد مسئله زن، همین عنوان برابری جنسی است.»
فردای این سخنان، روحانی تصریح کرد که «زنان باید دارای فرصت برابر، مصونیت برابر و حقوق اجتماعی برابر باشند.»
نمونه دیگر در بهار ۱۳۹۳ رخ داد؛ آیتالله خامنهای گفت: «کسانی در گوشهوکنار وقتی صحبت از هدایت و راهنمایی و بیان حقایق دینی و مانند اینها میشود، میگویند آقا، مگر ما موظفیم مردم را به بهشت برسانیم؟ خب بله؛ فرق حاکم اسلامی با حکام دیگر در همین است: حاکم اسلامی میخواهد کاری کند که مردم به بهشت برسند؛ به سعادت حقیقی و اُخروی و عقبائی برسند؛ [لذا] راهها را باید هموار کند.»
چند روز بعدتر، رییسجمهور اعتدالگرا اعلام کرد: «اینقدر در زندگی مردم مداخله نکنید، ولو بهخاطر دلسوزی؛ بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند؛ نمیتوان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد. پیامبر شلاق در دست نداشت، پیامبر بشیر و نذیر بود و ما نیز باید بشیر و نذیر باشیم.»
مثال و شاهد کم نیست؛ و این همه صرفنظر از واکنشهای گاه و بیگاه آیتالله خامنهای به دیدگاههای روحانی در محورهای مختلف (مانند مذاکره با غرب، تعامل با آمریکا، برجام، پسابرجام، اقتصاد، و نظارت استصوابی) است.
جمهوری اسلامی؛ نزاع نفر اول و دوم نظام
اختلافنظر روحانی با رهبری نظام، ماجرای جدیدی در جمهوری اسلامی نیست. طرحی که قانون اساسی از نظام مبتنی بر ولایت فقیه ترسیم کرده، و واقعیتهای ساختار سیاسی قدرت و امکانات و اختیارات دو مقام ارشد حکومت، چنین حکایتی را ـ مستقل از اینکه رهبر کیست و رییسجمهور چه کسی ـ اجتنابناپذیر ساخته است.
از اختلافهای آیتالله خمینی با ابوالحسن بنیصدر تا برآشفتنهای سیدعلی خامنهای رییسجمهور از رهبر جمهوری اسلامی، و از مشکلات سیدمحمـد خاتمی با رهبر دوم جمهوری اسلامی تا چالش احمدینژاد با وی ـ که منتهی به قهر مشهور ۱۱ روزه رییسجمهور برآمده از انتخابات پرمسئله و ابهام ۱۳۸۸ شد ـ شواهد پرشمارند. گو اینکه بسته به خلقیات و روحیات و پروژههای دو رهبر و روسای جمهور رنگارنگ، ابعاد چالش و عمق اختلافنظر متفاوت بوده است.
نکته قابل تأمل در مورد اختلاف نظر روحانی و رهبری نظام، سابقه درازمدت همکاری و آشنایی ایشان است. رییسجمهور اعتدالگرا منتخب و منتصب شخص اول نظام در مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی امنیت ملی و همراه دیرین وی در ساختار سیاسی قدرت بوده است. اما این همه مانع نشد که از همان فردای ریاست جمهوری روحانی، رأس هرم نظام سیاسی به انتقاد مستقیم و غیرمستقیم از وی دست نیازد.
صرفنظر از دلیل و علت این رخداد (که شاید بتوان آنرا در حساسیت دوران روی کار آمدن روحانی و مذاکرات هستهای، و نیز افزایش خودکامگی رهبری پس از کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ ردیابی کرد)؛ رییسجمهور اعتدالگرا خیلی زودتر و بیشتر از روسای جمهور پیشین، هدف نقدهای رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفته است. مستقل از مورد احمدینژاد، و برکنار از مورد ویژه هاشمی رفسنجانی، حتی در مورد خاتمی نیز آیتالله خامنهای چنین سریع مرزبندیهای خود را شفاف نکرد و به انتقاد رو نیاورد.
جالب توجه اما، پا پس نگذاشتن روحانی، و استقلالجویی و خودباوری محسوس وی در برابر رهبری است که عمر کامجویی او از قدرت، از ربع قرن نیز گذشته است.
ریشه جسارت روحانی در چیست؟
چرا روحانی با چنین اعتماد به نفسی در برابر شخص اول نظام ظاهر شده است؟ آیا او خود را مستظهر به حمایت اجتماعی و نیروی افکار عمومی میداند؟ آیا مطالبات متفاوت اکثر جامعه و بدنه اجتماعی حامی وی و نیز نیروی اجتماعی پشت او، موجب افزایش جسارت او در موضعگیریهای متفاوت با آیتالله خامنهای، و حتی مواجهه انتقادی رییسجمهور با رأس هرم نظام سیاسی شده است؟
به باور نویسنده، هرچند نمیتوان از اینهمه صرفنظر کرد، اما بهنظر میرسد شهامت روحانی در مولفههای مهمتری ریشه دارد.
افزون بر خلقیات و روحیات شخصی روحانی (او مبتنی بر سابقه درازمدت مدیریت ارشد امنیتی و سیاسی در نظام، دارای اعتماد به نفسی در خور مقام ریاست جمهوری است)، وی بهقدر لازم از دو وضع و موقعیت آگاه است: نخست، نیاز هسته اصلی قدرت به تداوم حضور وی در مقام ریاست جمهوری برای برونشد نظام از بحرانهای گوناگون ـ بهویژه بحران اقتصادی؛ و دیگری، اطلاع وی از بیماری و وضع جسمی رهبر جمهوری اسلامی، و پیامدهای روانشناختی و جسمی مترتب بر آن.
این هر دو، به احتمال بسیار و از منظر روحانی، از یکسو مانع از مواجهه حاد و تند در کوتاهمدت با وی میشود، و از سوی دیگر، نوعی تحمل از سر ناچاری را در کانون مرکزی قدرت فراهم میآورد.
این سخن به آن معنا نیست که روحانی گزینه مناسب تمامیتخواهان و اصولگرایان برای چهار سال دیگر است؛ بلکه تنها بدان مفهوم است که روحانی هوشمندانه میداند که گریزی از تحمل وی تا اطلاع ثانوی، وجود ندارد.
اضافه بر اینها، رییسجمهور اعتدالگرا به شکل سیاستمدارانهای تلاش میکند با شفاف ساختن موضع خود، و با پرهیز از رودربایستیهای مرسوم در حاکمیت، بدنه اجتماعی حامی خود، و نیز جامعه مدنی جان گرفته با دو انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۴ را امیدوارتر و باانگیزهتر و توانمندتر کند. رویکردی که میتواند موجب تقویت جایگاه روحانی در ساختار سیاسی قدرت، و پرهزینهترشدن مانعتراشی و محدودیتسازی اقتدارگرایان برای وی شود.
بهنظر میرسد، روحانی در برآوردی واقعبینانه از مناسبات قدرت، و برخوردار از دادههای لازم، دریافته که «فایده» اظهارنظرهای صریح و متمایز وی، از «هزینه»هایش بیشتر است. به احتمال بسیار، او اطمینان دارد که در لابی با نفر نخست نظام، متکی بر همان رابطه درازمدت و قدیمی، و با تکیه بر توان بازیگری سیاسی و خلق و خو و هوشمندی و حتی «لبخند»ش، میتواند بهقدر لازم از حواشی و برآشفتگیها و بکاهد.
بماند که او «راه گریزی» همواره برای خود باز گذاشته؛ چنانکه در همین مورد زبان انگلیسی، وی خواستار بررسی موضوع توسط آموزش و پرورش و ارائه گزارش به شورای عالی انقلاب فرهنگی شده است.
بر آنچه آمد، نمیتوان این را نیفزود که روحانی با افزایش اقتدار و دایره بازیگری مؤثر خود، نه فقط بر شانس توفیق برنامهها و اهدافش ـ با افزایش همدلی و حمایت جامعه ـ میافزاید، بلکه همزمان ـ و عطف به بیماری رهبر جمهوری اسلامی ـ بهمثابه گزینهای قابل اعتنا برای «بزنگاه» گزینش رهبر آتی، در چشم افکار عمومی و نیز نزد بازیگران سیاسی، جلوهگری میکند.
منبع خبر رادیو فردا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#413
Posted: 20 Jun 2016 20:36
روزنامه قانون توقیف شد
روزنامه قانون روز دوشنبه، ۳۱ خرداد، با حکم دادستانی تهران و به دلیل شکایت سپاه پاسداران توقیف شد. سپاه از روزنامه قانون به اتهام «افترا و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» شکایت کرده بود.
به گزارش وبسایت روزنامه قانون، در نامه توقیف این روزنامه اعلام شده که «نظر به اعلام جرم سازمان اطلاعات سپاه و معاونت حقوقی و امور مجلس سپاه پاسداران... مستندا به بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی در راستای وظایف قوه قضائیه در پیشگیری از وقوع از جرم و در راستای ماده ۱۱۴ آئین دادرسی کیفری، روزنامه قانون توقیف میباشد».
روزنامه قانون در بهمن ماه سال گذشته در مطلبی با عنوان «چرا اسیر آمریکایی میگریست»، از پخش صحنه زانو زدن ملوانان بازداشت شده آمریکایی از تلویزیون ایران و نحوه بازسازی صحنههای بازداشت این ملوانان در راهپمایی ۲۲ بهمن۹۴ در تهران و قم انتقاد کرده بود.
فریدون مجلسی، پژوهشگر، دراین مطلب نوشته بود که «نوع برخورد و به زانو نشاندن آنان با دستهای نهاده بر پشت سر، که در نمایش ناهنجار قم نقش اسیر زن را هم به بازیگری زن نما و بزک کرده داده بودند، برای آن جوان میتوانست یادآور شباهت صحنه با صحنههای اسیران آمریکایی و اروپایی با لباس نارنجی و دست نهاده بر پشت گردن در صحنه اعدام داعش باشد که لحظاتی بعد گردنشان بریده میشد یا تیر خلاص دریافت میکردند».
این مطلب واکنش شدید فرماندهان و رسانههای وابسته به سپاه پاسداران را به دنبال داشت و محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، ۲۷ بهمن ۹۴ گفته بود که این روزنامه «باید برای این کارش توبه کند».
پس از آن روزنامه قانون در توضیحی اعلام کرد که انتقاد مطرح شده در این یادداشت مربوط به «بازسازی صحنه و نمایش اسیران آمریکایی به ویژه اسیر زن آمریکایی در خیابانهای قم بود» و این یادداشت ارتباطی به اقدام سپاه پاسداران در نحوه بازداشت ملوانان آمریکایی نداشته است.
ملوانان آمریکایی در ۲۲ دی ماه ۹۴ بازداشت و ۱۶ ساعت بعد آزاد شدند. پخش تلویزیونی تصاویر آنها که به نشانه تسلیم دستهایشان را روی سر خود گذاشته و زانو زدهاند، خشم واشینگتن را در پی داشت، به طوری که جان کری، وزیر خارجه آمریکا، گفته بود که در مکالمه با همتای ایرانی خود از این اقدام اعلام انزجار کرده است.
روزنامه قانون همچنین در شماره پنجم خرداد خود از مصوبه مجلس نهم در روز سهشنبه چهارم خردادماه، مبنی بر اینکه دستگاههای اجرایی باید در انتصاب افراد به مشاغل حساس، علاوه بر وزارت اطلاعات، از قوه قضائیه و سازمان اطلاعات سپاه نیز استعلام بگیرند، انتقاد کرده بود.
این روزنامه در شماره روز شنبه، ۲۲ تیرماه، گزارشی با عنوان «۲۴ ساعت لعنتی» درباره حضور یک زندانی در «مجتمع ندامتگاه تهران بزرگ» منتشر کرده بود.
در گزارش روزنامه قانون، این زندانی اعلام کرده بود که هنگام ورود به زندان سربازان به او توهین کرده و کت و کفشش را با این ادعا که ممکن است در آنها «مواد مخدر» وجود داشته باشد «پاره» کرده و دور انداختهاند.
به دنبال نشر این گزارش، عباس جعفری دولتآبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، روز سهشنبه، ۲۵ خرداد، خبر داده بود که با شکایت سازمان زندانها، مدیرمسئول روزنامه قانون «تحت تعقیب قضایی» قرار گرفته است.
این روزنامه در شماره روز یکشنبه، ۳۰ خرداد خود نیز کاریکاتوری را منتشر کرده بود که واکنش خبرگزاری تسنیم و دیگر رسانههای وابسته به سپاه پاسداران را به دنبال داشت.
در این کاریکاتور، تعدادی از افراد در داخل کاسه توالت فرنگی در حال گفتوگو با هم هستند و یکی از آنها میگوید، «خب دوستان... اگه با توطئه جدید علیه دولت موافقین، اعلام کنین تا سیفون رو بکشم».
روزنامه قانون ۱۷ اردیبهشت ۹۳ نیز با دستور دادستانی و به علت انتشار خبری با عنوان «آزادی سردار رویانیان»، رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل و مصرف سوخت در دولت محمود احمدینژاد، توقیف شده و مدتی بعد انتشار خود را از سر گرفته بود.
در دولت حسن روحانی تعدادی از نشریات مستقل و نزدیک به گروههای اصلاحطلب از جمله بهار، مردم امروز و آسمان توقیف شدهاند و برخی از مطبوعات توقیف شده مانند نشریه زنان امروز پس از توقیف، فعالیت خود را دوباره از سر گرفت
منبع خبر رادیو فردا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#414
Posted: 24 Jun 2016 13:52
انگلیس از اتحدیه اروپا جدا شد .
تبعات خروج انگلستان از اتحادیه اروپا؛ ایرلند شمالی زمزمه جدایی از بریتانیا سر داد
همه پرسی تاریخی انگلستان جریان جدایی طلبانه ایرلند شمالی را که منافع خود را در همگامی با اتحادیه جستجو میکند، به فکر برگزاری همه پرسی برای حذف مرز زمینی با جمهوری مستقل ایرلند انداخته است.
مهر به نقل از ایندپندنت نوشت: «شین فین» از قدیمی ترین احزاب سیاسی ایرلند شمالی نتیجه همه پرسی تاریخی انگلستان در زمینه جدایی از اتحادیه اروپا را زمینه ساز رای گیری برای اتحاد و یکپارچگی این بخش از بریتانیا با کشور جمهوری ایرلند دانست.
لازم به ذکر است که ایرلند شمالی تنها بخش از بریتانیا است که مرز خاکی مشترک با یکی دیگر از کشورهای عضور اتحادیه اروپا (جمهوری ایرلند) دارد و هیچ معلوم نیست که خروج انگلستان از اتحادیه چه نتایجی بر رابطه این دو همسایه دارد قرابت بسیار زیادی با یکدیگر دارند.
ناگفته نماند که ایرلند شمالی از طرفدران سرسخت تداوم حضور در اتحادیه بود و ضمنا این بخش از انگلستان جریان های جدایی طلبانه در آن سابقه چشمگیری دارد، کمک های هنگفتی را تحت عنوان پروژه توسعه صلح و ثبات از اتحادیه اروپا دریافت می کرد.
به باور برخی سیاستمداران، اجرای طرح «برگزیت» یا همان خروج از اتحادیه به منزله اعمال قوانین مرزی نظیر کنترل روادید بین ایرلند شمالی و جمهوری ایرلند خواهد بود حال آنکه برخی دیگر بر این باورند که این مسئله به جدایی ایرلند شمالی از بریتانیا منجر خواهد شد.
در این میان، از زمزمه های جدایی طلبانه اسکاتلند نیز نباید غافل شد چرا که این بخش از انگلستان نیز در همراهی با ایرلند شمالی به ماندن در اتحادیه رای مثبت داد حال آنکه نتیجه نهایی همه پرسی آغاز روند معکوس - خروج از اتحادیه- را کلید زد.
منبع خبر hamshahrionline
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#415
Posted: 29 Jun 2016 11:49
حملات انتحاری در فرودگاه استانبول دهها کشته و زخمی بر جای گذاشت
گزارشها حاکی است که در حملات انتحاری روز سهشنبه، هشتم تیرماه، به فرودگاه آتاتورک استانبول ۳۶ نفر کشته و ۱۴۷ نفر زخمی شدهاند. نخست وزیر ترکیه گروه حکومت اسلامی را مسئول این حملات معرفی کرد.
حال شماری از مجروحان این حملات وخیم است.
ساعاتی پس از این حملات ابتدا شمار تلفات ۱۰ کشته اعلام شد، اما فرماندار استانبول اعلام کرد که شمار تلفات تیراندازی و حملات انتحاری در فرودگاه آتاتورک استانبول به ۲۸ کشته و ۶۵ زخمی افزایش یافته است.
به گزارش آسوشیتدپرس، فرماندار استانبول ضمن اعلام این خبر گفته است که در این حمله سه مهاجم در سه نقطه مختلف فرودگاه آتاتورک دست به حمله انتحاری زدهاند.
گزارشها حاکی است که ساعت ۲۲ روز سهشنبه، هشتم تیرماه، مهاجمان با حمله به سالن خروجی پروازهای بین المللی این فرودگاه دست به حمله انتحاری زدهاند.
یک مقام دولتی ترکیه نیز به آسوشیتدپرس گفته است، یکی از مهاجمان ابتدا با مسلسل کلاشنیکف اقدام به تیراندازی کرد و سپس دست به حمله انتحاری زد.
به گزارش «سی ان ان» این مهاجمان یک انفجار انتحاری در پارکینگ فرودگاه و دو حمله انتحاری دیگر در بخش خروج مسافران انجام دادند.
بینالی یلدریم، نخست وزیر ترکیه، گفته است، شواهد اولیه نشان میدهد که گروه حکومت اسلامی مسئول حمله به فرودگاه استانبول است، ولی با این حال تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
وی گفته است، مهاجمان سه نفر بودند که با یک تاکسی به فرودگاه آمده بودند و پیش از این که دست به حمله انتحاری بزنند، به سوی مسافران با مسلسل تیراندازی کردند.
یک مقام امنیتی آمریکا نیز به شبکه «ان بیسی» گفته است، احتمالا این حمله کار گروه حکومت اسلامی، داعش، است چرا که گروههایی مانند حزب کارگران کردستان، پ کا کا، فرودگاههای بین المللی را مورد حمله قرار نمیدهند.
در همین حال، رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه گفته است، برای سازمان های تروریستی تفاوتی بین استانبول، لندن، آنکارا،ازمیر، برلین و شیگاگو وجود ندارد.
رجب طیب اردوغان از کشورهای غربی خواسته تا قاطعانه علیه تروریسم اقدام کنند.
Witness describes aftermath of #Istanbul terror attack, says she hid in a restroom https://t.co/r6B3zQhx6L https://t.co/kjzrFJciJF
— CNN International (@cnni) June 28, 2016
گزارش ها حاکی است که فرودگاه آتاتورک استانبول تعطیل شده و پلیس این فرودگاه را تخلیه کرده است. همچنین کلیه پروازها به مبدا و مقصد این فرودگاه لغو شده اند.
مقام های هواپیمایی ترکیه اعلام کرده اند که فرودگاه آتاتورک ساعت هشت بامداد روز چهارشنبه فعالیت های خود را از سر خواهد گرفت.
این در حالی است که برخی از گزارش ها حاکی است نزدیک به سه هزار مسافر که به استانبول پرواز کرده اند، منتظرند تا از این فرودگاه خارج شوند.
تصاویر منتشر شده در شبکه های اجتماعی نشان می دهد شماری زیادی از مسافران در بیرون از فرودگاه استانبول تجمع کرده اند.
به گزارش «سی ان ان»، هرچند گمانه زنی ها حاکی از این است که حمله توسط گروه حکومت اسلامی انجام شده است، ولی این گروه تاکنون مسئولیت هیچ عملیاتی را در ترکیه برعهده نگرفته است.
واکنشهای بین المللی
کاخ سفید، وزارت امورخارجه آمریکا، هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری این کشور حملات هماهنگ انتحاری در فرودگاه استانبول که دهها کشته برجای گذاشت را محکوم کردند.
جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید، در بیانیهای اعلام کرده است که آمریکا به شدت این حمله را محکوم میکند.
سخنگوی کاخ سفید تصریح کرده است که برای مقابله با تهدیدهای تروریستی آمریکا در کنار ترکیه ایستاده است.
مارک تونر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز در بیانیهای ضمن محکوم کردن این حمله گفته است، با خانوادههای قربانیان این حادثه ابراز همدردی کرده است.
بان گی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد هم حمله به فرودگاه استانبول را محکوم کرده است.
وزیر امور خارجه ایران نیز خواستار مبارزه مشترک با تروریسم شده است.
به گزارش ایرنا، محمد جواد ظریف درتوییتر خود نوشته است: «بار دیگر چهره زشت ترور در فرودگاه کشور دوست و همسایه ما سر برآورد. خشونت افراط گرایانه تهدیدی جهانی است و ما باید با هم با آن مقابله کنیم.»
منبع خبر رادیو فردا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#416
Posted: 15 Jul 2016 10:13
حمله یک کامیون به جمعیت در جشن ملی فرانسه ۸۴ کشته برجای گذاشت
یک کامیون پنجشنبه ۱۴ ژوئن در شهر نیس فرانسه، به جمعیتی که به تماشای آتش بازی «روز باستیل» یک جشن ملی فرانسه، آمده بودند، حمله کرده و مردم را زیر گرفته است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت کشور فرانسه گفته است، شمار تلفات این حادثه افزایش یافته و به ۸۴ کشته رسیده است.
وی گفته است، حال ۱۸ تن از مجروحان این حادثه وخیم است.
در همین حال، روزنامه های محلی گزارش داده اند، گواهینامه به دست آمده در این کامیون متعلق به یک مرد ۳۱ ساله فرانسوی تونسی تبار است و پلیس در حال تحقیق است تا مشخص کند که آیا گواهینامه متعلق به راننده است یا نه.
کریسیتن استورسی، شهردار منطقه نیس پیشتر گفت که این کامیون مملو از مواد منفجره، نارنجک و سلاح بوده است.
به گزارش «سی ان ان» این مقام محلی گفتهاست، راننده این کامیون سفید رنگ ابتدا به سوی عابران پیاده در کنار خیابان تیراندازی کرده و سپس درمسیری به طول دو کیلومتر جمعیت را زیر گرفت و شماری را کشت.
رسانه های خبری می گویند، راننده موفق نشده که خودرو را منفجر کند.
به گزارش «ان بیسی نیوز» پلیس از مردم خواسته است در خانههای خود بمانند.
هنوز هیچ گروهی مسئولیت این حمله را برعهده نگرفته است.
در همین حال رسانه های فرانسه می گویند، مسئولیت تحقیق درباره این حمله به ماموران ضدتروریسم سپرده شده است.
در همین حال گزارش ها حاکی است که فرانسوا اولاند، رئیسجمهوری فرانسه، با نیمه کاره گذاشتن سفر خود به جنوب این کشور به پاریس برگشته است و در جلسه ستاد بحران در وزارت کشور شرکت کرده است.
فرانسوا اولاند در یک برنامه تلویزیونی بامداد روز جمعه تصریح کرده است، آنچه که در «نیس» روی داد یک حمله تروریستی و نمی توان آن را انکار کرد.
فرانسو اولاند تاکید کرده است: باید بدون هرگونه ضعفی نشان دهیم که کاملا هشیار و مصمم هستیم.
وی همچنین گفته است که فرانسه عملیات نظامی خود علیه گروه حکومت اسلامی در عراق و سوریه را تشدید خواهد کرد.
شاهدان عینی می گویند، این کامیون در زمانی به جمعیت حمله کرده که مردم در حال تماشای آتش بازی به مناسبت روز باستیل آمده بودند.
کریستن استورسی، شهردار نیس در ساعات اولیه پس از این حمله در حساب توییتری خود نوشته بود به نظر میرسد دهها نفر در این حادثه کشته شدهاند.
به گزارش «سی ان ان» شاهدان عینی گفته اند که صدای تیراندازی را شنیده اند.
منبع خبر رادیو فردا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#417
Posted: 16 Jul 2016 11:21
شکست کودتای ارتش در ترکیه
اردوغان: کودتا شکست خورد و دولت کنترل اوضاع را در دست دارد
در پی انتشار بیانیه ارتش ترکیه مبنی بر در دست گرفتن قدرت، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در تماس با شبکه خبری «سیانان ترک»، از مردم خواسته است که برای مقابله آنچه «شورش» خواند، به خیابانها بیایند.
آقای اردوغان میگوید همچنان رئیسجمهور است و در مدت زمانی کوتاه، به تعبیر او، شورش خنثی خواهد شد.
رئیسجمهوری ترکیه تصریح کرده است که مسببان وضعیت کنونی به محاکمه کشیده میشوند. وبسایت رسمی آقای اردوغان سخنان اخیر او را منتشر نکرده است.
در همین حال، ارتش در سراسر ترکیه حکومت نظامی اعلام کرده است.
سربازان ترکیه هم اینک خیابانهای پایتخت را اشغال کردهاند. رویترز گزارش داده که هواپیماها و بالگردهای ارتش در ارتفاع پایین در آسمان آنکارا، پایتخت، در حال پرواز هستند.
پخش شبکه «تی آر تی» ترکیه قطع شده است.
گروهی از نیروهای ارتش ترکیه کوشیدند تا قدرت را در این کشور به دست بگیرند، اما گفته می شود رهبر کودتاچیان بازداشت شده است.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه می گوید، کودتا شکست خورده است و از هواداران خود خواسته است تا عادی شدن اوضاع به خانه هایشان باز نگردند.
آقای اردوغان کودتا را کار گروهی کوچک از نیروهای ارتش خوانده و از مردم خواسته در خیابانها حضور داشته باشند.
نیروهای ژاندارمری و ارتش روی یکی از پل های اصلی بر فراز بسفور خود را تسلیم کرده اند.
رجب طیب اردوغان پس از ورود به استانبول گفته است، رهبران کودتا به سزای اعمالشان خواهند رسید.
مقام های دولتی می گویند، در حوادث اخیر دستکم ۶۰ نفر کشته و ۷۵۴ نفر نیز بازداشت شده اند.
نخست وزیر ترکیه می گوید به نیروی هوایی دستور داده است تا جنگنده ها و هلی کوپترهای کودتاچیان را سرنگون کنند.
باراک اوباما، رئیسجمهور و جان کری، وزیر امور خارجه امریکا از دولت قانونی رجب طیب اردوغان حمایت کردهاند.
منبع خبر رادیو فردا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#418
Posted: 30 Jul 2016 17:17
از فرودگاه تهران تا کنسرتهای موسیقی: قدرتنمایی نظامیان علیه قوهی مجریه
بلافاصله بعد از مصوبهی دولت مبنی بر کنار گذاشتن نیروی انتظامی از فرایند مجوزدهی به برنامههای فرهنگی معاون ستاد کل نیروهای مسلح ابلاغیهای خطاب به فرمانده نیروی انتظامی پیرامون مسائل برخورد با آنچه اسلامگرایان «ناهنجاریهای عمومی» میانگارند صادر کرد. جزایری در این ابلاغیه به فرمانده نیروی انتظامی میگوید: «مأموریت ناجا در برخورد با ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری در برخی اماکن از جمله محل برگزاری کنسرتها باید با جدیت انجام شود». (تسنیم ۳۱ تیر ۱۳۹۵)
این ابلاغیه در جهت خنثی کردن تأثیر اقدام دولت برای تضمین برگزاری کنسرتهای دارای مجوز است. هیئت وزیران در جلسه ۱۳ تیر ۱۳۹۵، به پیشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی در مصوبهای با اصلاح ماده ۲۰ آییننامه اماکن عمومی مصوب دهم دی ماه ۱۳۶۵، اختیارات نیروی انتظامی در ورود به کیفیت و نحوه برگزاری کنسرتهای موسیقی را محدود به امور ترافیکی و انتظامی کرده و عملاً پای اماکن نیروی انتظامی را از پروسه صدور مجوز کنسرت بریده بود.
رئیس تیم نظارت و ارزیابی قرارگاه خاتمالانبیا درباره مصوبه اخیر هیئت دولت مبنی بر عدم استعلام از نیروی انتظامی در برگزاری کنسرتها در کشور و اکتفا کردن این نیرو صرفاً به مسائل ترافیکی و انتظامی، میگوید: «مصوبه دولت نافی مأموریتهای ذاتی و قانونی نیروی انتظامی نیست و تأثیر چندانی در اجرای دقیق مأموریتهای پلیس ندارد. نیروی انتظامی ضمن احترام به مصوبه هیئت دولت، میبایست کما فیالسابق این مأموریت مهم را دنبال کند». (تسنیم ۳۱ تیر ۱۳۹۵) سخنگوی ناجا در واکنش به مصوبهی دولت میگوید «هیچ تغییری در مأموریت پلیس در موضوع برگزاری کنسرتها ایجاد نشده است... مأموریتهای نیروی انتظامی در این حوزه کمافیالسابق انجام خواهد شد». (تسنیم اول مرداد ۱۳۹۵) به نظر میآید که مداخلهی نیروی انتظامی در کنسرتها پایان نیافته است. علی جنتی وزیر ارشاد برای کاهش تنش میان دولت و نیروی انتظامی گفته است که بیشتر کنسرتها توسط قوهی قضاییه لغو شدهاند و نه نیروی انتظامی اما این موضوع نمیتواند کاهش دایرهی اختیارات نیروی انتظامی توسط دولت را برای فرماندهان نظامی و انتظامی توجیه کند.
پیشینه
درگیر شدن نیروهای انتطامی و نظامی با قوهی مجریه در جمهوری اسلامی سابقهای طولانی دارد. فرماندهان سپاه در دوران ریاست جمهوری خامنهای و هاشمی خود را در مقام مواجهه با نزدیکان خمینی نمیدیدند اما با روی کار آمدن خاتمی که رئیسجمهور مد نظر خامنهای نبود زبانشان باز شد. بلافاصله بعد از حوادث دانشگاه تهران ۲۴ فرماندهی سپاه در نامهای به خاتمی وی را به اقدام نظامی علیه دولت تهدید کردند: «ما امروز رد پای دشمن را در این حوادث به خوبی میبینیم و قهقههی مستانه را میشنویم. امروز را دریابید که فردا خیلی دیر است و پشیمانی فردا غیرقابل جبران است... جناب آقای رئیسجمهور، اگر امروز تصمیم انقلابی نگیرید و رسالت اسلامی و ملی خودتان را عمل نکنید، فردا آنقدر دیر و غیرقابل جبران است که قابل تصور نیست. در پایان با کمال احترام و علاقه به حضرتعالی اعلام میداریم کاسهی صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمیدانیم».
در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۳ در روزی که قرار بود فرودگاه جدید تهران افتتاح شود، نیروهای سپاه با پرواز جنگنده باند فرودگاه را بستند و مانع از نشستن هواپیمایی شدند که از دبی میآمد. این اقدام نیروهای سپاه صفبندی آشکار در برابر دولت خاتمی بود تا روشن شود که نهادهای قوای قهریه نه تنها در عرصههای سیاسی و فرهنگی بلکه در عرصههای عمرانی و اقتصادی مانع کار دولت میشوند تا خواستههای خود را از آن بستانند. سپاه در این کار نشان داد که حتی حاضر است به هر گونه سلاح برای تحمیل ارادهی خود به دولت بهره بگیرد.
در بیانیهی سپاه درمورد فرودگاه تازه تأسیس تأمین امنیت فرودگاه در قبال اقدامات تروریستی علت مداخلهی نظامی در جریان افتتاح معرفی شده بود اما هیچ نشانهای از این حمله وجود نداشت و نهادهای مسئول نیز چنین چیزی را تأیید نکردند. بدین ترتیب موضوع امنیت دستمایهی نظامیان برای نادیده گرفتن مصوبهی دولت خاتمی واقع شد. در برخورد با مصوبهی دولت روحانی در مورد کنسرتها نیز به همین موضوع اشاره شده است.
در دولت روحانی یکبار دیگر هم سپاه و دولت با هم سرشاخ شده بودند. در جریان بحث از قراردادهای نفتی جدید سپاهیان نیروهای بسیجی تحت فرمان خود را به جلوی وزارت نفت اعزام کردند تا با این قراردادها مخالفت کنند. در آن مورد سپاهیان کاری از پیش نبردند و دولت که تازه برجام را به انجام رسانده بود در برابر زیادهخواهی سپاه مقاومت کرد. درگیری سپاه و دولت بر سر نفت در دوران زنگنه که به حاکمیت بلامنازع سپاهیان بر وزارت نفت پایان داد آغاز شده بود. البته سپاه همچنان سهمی قابل توجه از پیمانکاریها در حوزهی نفت را به خود اختصاص داده است.
در دورهی دوم دولت احمدینژاد که ماه عسل دولت و سپاه به پایان رسیده بود سپاه برخی از نزدیکان احمدینژاد را در پروژهی «جریان انحرافی» بازداشت کرد و احمدینژاد نیز آنها را برادران قاچاقچی نامید.
از زمان رخداد فرودگاه تهران رؤسای قوهی مجریه متوجه بودهاند که اقدامی بر خلاف میل فرماندهان سپاه انجام ندهند. احتمالاً دولت روحانی مصوبهی مربوط به ادارهی اماکن را تحریک کنندهی سپاهیان ندانسته بود وگرنه به چنین اقدامی دست نمیزد. اما بر خلاف انتظار دولت مقامات سپاهی حتی محدود شدن نحوهی عمل ادارهی اماکن نیروی انتظامی را برتابیدهاند.
نهاد دیگر محدود کنندهی قوهی مجریه
دیوانسالاری دینی نیز همانند سپاه همواره خواستار دست بالاتر نسبت به دولت بوده است تا هم منابع مورد نظر را به دست آورد (مثل بودجهی دلخواه) و هم دولت از آن حرف شنوی داشته باشد. هم در دوران خاتمی و هم در دوران روحانی جامعهی مدرسین قم دولت را مورد تذکر و نامهپراکنی قرار داده است و اگر دولت به درخواستهای آن کمتوجهی کند کفنپوشان را در خیابانها به راه میاندازند.
آخرین نامهی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان اصلیترین تشکل سیاسی نهاد روحانیت در کشور اواخر خرداد ۱۳۹۵ برای حسن روحانی ارسال شد. در این نامه نسبت به برخی رویکردهای فرهنگی دولت وی و نیز اظهارات و عملکرد برخی مقامات ارشد دولت یازدهم انتقاد شده است (تسنیم ششم مرداد ۱۳۹۵).
دولت هاشمی نمیگذاشت کار بدینجا برسد و در اختصاص امتیازات پیشدستی میکرد. البته در دورهی او انتظارات از قوهی مجریه پایینتر بود. دولت احمدینژاد نیز در دور اول میلیاردها دلار نفتی را به سوی دیوانسالاری دینی سرازیر کرد اما در دور دوم به ازای منابع سرازیر شده حمایت زیادی نمیدید و از این جهت با روحانیت سر همکاری نداشت.
نهادهای غیرمنتخب علیه نهاد ظاهرا منتخب
در ایران دیوانسالاری مذهبی و نظامیانی که دستپروردهی آنها هستند فعلاً با هم متحدند که این امر یکی از رموز بقای جمهوری اسلامی بوده است. این اتحاد هم سلبی (علیه تکنوکراتها و دانشگاهیانی که برساختهی آنها نیستند) و هم ایجابی است (در جهت منافع مشترک در مؤسسات اقتصادی). این اتحاد باعث شده است که قوانین مربوط به تفکیک قوا و قوانین عادی قربانی زورآزمایی نهادهای قدرتمند شوند.
هم نهادهای نظامی و هم دیوانسالاری دینی تلاش کردهاند دانشگاههای مد نظر خود را تأسیس کنند اما نتوانستهاند نهاد دانشگاه را کاملاً تحت نظر خود بگیرند. امروز بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاههای حوزوی (جامعه الصادق) و نظامی (دانشگاه امام حسین) در مناصب مدیریتی دانشگاهی و دولتی حضور دارند اما صدای دانشجویان و دانشگاهیانی که مطیع این دو نهاد نیستند همچنان شنیده میشود.
دیوانسالاری دینی و پاسداران متخصصان، تکنوکراتها و دانشگاهیان(را که تحت نظر آنها نیستند) تحت نفوذ غرب میدانند و بدانها اعتماد ندارند. از این جهت در دورهی جمهوری اسلامی ثروت و مکنت و نفوذ نظامیان و روحانیون مدام افزایش داشته و ثروت و نفوذ متخصصان، تکنوکراتها و دانشگاهیان مدام کاهش یافته است.
شکاف میان دانشگاه و حوزه در دهههای چهل و پنجاه که امروز به شکاف میان نهادهای نظامی و دیوانسالاری دینی از یک سو و دانشگاهیان و متخصصان و تکنوکراتها از سوی دیگر تبدیلشده از شکافهای بسیار جدی و نگران کننده برای حکومت است. در ۳۸ سال گذشته منابع قدرت و ثروت و منزلت به سوی روحانیون و پاسداران حامی آنها سرازیر بوده است ولی این نهادها هنوز از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند چون گروهی که اکثراً جامع المقدمات خوانده و به حقوقبگیر دولت و حکومت تبدیل شدهاند (روحانیون) و گروهی دیپلم ردی با مدارک تقلبی (با عناوینی مثل سردار و استاد و وکیل و وزیر) خود بهتر از همه میدانند که شایستگی حکومت بر یک ملت را ندارند.
شکاف دیگر در حوزهی سیاست شکاف میان نهادهای انتخابی (تهیشده از معنا در ۳۸ سال گذشته) و انتصابی است که حکومت با نظارت استصوابی و استعلام از وزارت اطلاعات تلاش داشته آن را پر کند. با این که تمام منافذ مردمی بودن نهادهای انتخابی و انعکاس مطالبات مردم توسط آنها بسته شده باز هم نهادهای انتصابی از وجود این نهادها نگرانی دارند.
نظرات طرحشده در این یادداشت الزاماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.
منبع خبر رادیو فردا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 1264
#419
Posted: 28 Aug 2016 05:41
عباس جعفری دولتآبادی در دومین نشست دادستانی تهران در حوزه آسیبهای اجتماعی به خبر مندرج در برخی سایتها مبنی بر پرداخت حق آرایش به پرستاران برخی بیمارستانهای خصوصی واکنش نشان داد.
دادستان تهران در واکنش به این خبر که در نشست قبلی مطرح شده بود مقرر کرد که در پیگیری این موضوع تیمی از سوی وزارت بهداشت برای بازرسی وضعیت پوشش و حجاب پرستاران به بیمارستانها اعزام شود.
خدا رو شکر . بزرگترین مشکل مملکت هم میخواد حل بشه!!!
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 24568
#420
Posted: 24 Sep 2016 20:51
پس از ۱۵ سال یک ناو ایتالیایی در سواحل ایران پهلو گرفت
در اقدامی که از سوی خبرگزاری آسوشیتدپرس نخستین پهلوگیری یک ناو غربی در آبهای ایران در سالهای اخیر توصیف شده، روز شنبه سوم مهرماه یک ناو اعزامی ایتالیایی در سفری رسمی در سواحل بندرعباس لنگر انداخته است.
خبرگزاری تسنیم روز شنبه با انتشار تصاویری از پهلو گرفتن «ناو ایتالیایی یورو» در اسکله منطقه یکم نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی، خبر داد که این ناو ایتالیایی صبح شنبه مورد استقبال قرار گرفته است.
به نوشته آسوشیتدپرس به نقل از نیروی دریایی ایتالیا، ناو یورو بخشی از مأموریت ضد دزادان دریایی اتحادیه اروپاست که پیش از بازگشت به ایتالیا، سه روز در آبهای بندرعباس پهلو خواهد گرفت.
نیروی دریایی ایتالیا همچنین با انتشار تصویری از اهدای گل توسط یک دختربچه ایرانی به یک افسر ایتالیایی در مراسم استقبال تأکید کرده این سفر در قالب از سرگیری «روابط تاریخی و عالی» نیروی دریایی دو کشور صورت گرفته است.
خبرگزاری تسنیم نیز در گزارش خود در این باره آورده است که اعزام این ناو ایتالیایی با اهداف «سیاسی، فرهنگی و نظامی» صورت گرفته و در مراسم استقبال سفیر ایتالیا و نیز وابسته نظامی این کشور در تهران حضور داشتهاند.
بر پایه این گزارش بازدید از برخی جزایر هرمزگان، و نیز بازدید از «دستاوردهای رزمی دفاعی نیروی دریایی ارتش» و همچنین انجام تمرینهای مشترک دریایی از جمله برنامههای ناو اعزامی ایتالیا اعلام شده است.
تسنیم در گزارش خود یادآور شده که پیشتر در اواسط شهریور ماه «یک هیئت بلندپایه ایتالیایی» با هدف توسعه روابط دو کشور با دریادار حبیبالله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی دیدار کرده بودند.
این خبرگزاری همچنین از قول دریادار حسین آزاد، فرمانده منطقه یکم نیروی دریایی ارتش نوشت که نیروی دریای ارتش با حضور فعال در مجامع بینالمللی دریایی و نیز سفرهای دریانوردی، هر ساله میزبان ناوگروههای اعزامی از کشورهای دیگر است.
این فرمانده نظامی ایران تأکید کرده که هدف از چنین سفرهایی «تعاملات دریایی بینالمللی» و در مواردی «تمرینهای دریایی یا رزمایشهای دریایی مشترک» با دیگر کشورهاست.
آسوشیتدپرس در گزارش یادآوری کرده که آخرین بار که یک ناو ایتالیایی از ایران بازدید کرد بیش از ۱۵ سال پیش در آوریل سال ۲۰۰۱ است که «ناو برسالیره» در آبهای ایران پهلو گرفت. پیش از آن هم «ناو ایتالیایی یورو» در سال ۱۹۹۹ به ایران سفر کرده بود.
پس از حصول توافق هستهای بین ایران و قدرتهای جهانی که به برچیده شدن تحریمهای اتمی علیه جمهوری اسلامی انجامید، ایران توسعه روابط با کشورهای غربی را در دستور کار خود قرار داده است.
با این حال در سالهای اخیر آبهای جنوبی ایران، به ویژه در منطقه تنگه هرمز و خلیج فارس، صحنه رویارویی بین قایقهای تندرو ایرانی و ناوهای آمریکایی بوده، و در چند هفته گذشته، چندین قایق تندروی سپاه برای ناوهای آمریکایی در خلیج فارس ایجاد مزاحمت کردهاند.
ایران حتی در دی ماه گذشته در آستانه اجرایی شدن توافق هستهای، چندین سرباز آمریکایی را در آبهای خود برای مدتی کوتاه بازداشت کرد، و به تازگی نیز یک جانشین فرمانده نیروی دریایی سپاه اعلام کرد که این نیرو در گذشته٬ نظامیان کانادایی و استرالیایی را هم در خلیج فارس بازداشت کرده بود.
مأموریت حفاظت از آبهای جنوبی ایران بین نیروی دریایی ارتش و نیروی دریایی سپاه تقسیم شده، و بر اساس تقسیم کاری که در دهه ۸۰ صورت گرفته خلیج فارس و تنگه هرمز به عنوان حوزه مأموریت و فعالیت سپاه، و از تنگه هرمز تا نقطه مرزی گوادر با پاکستان در دریای عمان، به عنوان محل مأموریت نیروی دریایی ارتش تعیین شده است.
منبع خبر رادیو فردا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند