انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 15 از 51:  « پیشین  1  ...  14  15  16  ...  50  51  پسین »

حقایق تلخ ( بررسی دروغ ، افشاگری )


زن

 
اظهارات «سعید مرتضوی» پس از سومین جلسه دادگاه کهریزک؛ خودمان هم شاکی هستیم

جرس: سعید مرتضوی، دادستان معزول تهران و آمر اصلی جنایات بازداشتگاه کهریزک مدعی شد که او و دیگر قضات تعلیق شده در رابطه با پرونده کهریزک از ماموران متخلف در بازداشتگاه کهریزک شاکی هستند.

به گزارش ایسنا، سعید مرتضوی پس از خروج از سومین جلسه غیرعلنی دادگاه کهریزک در جمع خبرنگاران ضمن گلایه از صداوسیما به خاطر پخش ناقص بخشی از دفاعیاتش در جلسه قبلی، گفت: من در ایام اغتشاشات هفته به هفته به منزل نمی‌رفتم و شبانه‌روز در دادسرا مشغول کار بودم.

وی در رابطه با جزییات سومین جلسه دادگاه کهریزک، گفت: در این جلسه با توجه به اینکه در جلسه قبلی نسبت به دو مورد اتهامی اول دفاعیاتی را مطرح کرده بودم، دادگاه از من در رابطه با اتهام معاونت در قتل توضیح خواست که من هم به طور مبسوط دفاعیات خود را مطرح کردم.

مرتضوی افزود: دادگاه هم‌چنین از شکات توضیحاتی خواست و شکات نیز درخواست کردند که شهودی به دادگاه احضار شود و من هم در لایحه‌ام عنوان کردم که مامورینی که می‌توانند به عنوان گواه در پرونده حاضر باشند به دستور دادگاه برای ادای شهادت به دادگاه بیایند.

وی ادعا کرد: کوچک‌ترین اتهامی در رابطه با کهریزک متوجه قضات نیست. قضات مسئول رسیدگی به پرونده هستند و اگر به طور مثال قاضی تامین یا قرار نامناسبی صادر کند و در مجموع در رابطه با رسیدگی به پرونده می‌توانند مورد بازخواست قرار گیرند، وگرنه اینکه ماموری در 80 کیلومتر آن طرف‌تر از تهران مرتکب تخلفی شده باشد و قضاتی که روح‌شان از این موضوعات خبر نداشته، نمی‌توانند به این مسائل پاسخگو باشند.

مرتضوی با قلب واقعیت مدعی شد: بازداشتگاه کهریزک در آن زمان یک بازداشتگاه رسمی و قانونی بود و این ادعا درست نیست که این بازداشتگاه مربوط به اراذل و اوباش بوده است زیرا اصلا در قانون تعریفی از اراذل و اوباش نداریم لذا اینها فقط شعار و مطالب ژورنالیستی هستند.

دادستان سابق تهران با بیان اینکه در این جلسه دفاعیات کامل خود را در 20 بند و در 43 صفحه به دادگاه ارائه کردم، گفت: رییس دادگاه نیز به من اجازه دادند تا نسخه‌ای از لایحه را به شکات بدهم تا آنها هم موارد ذکر شده در لایحه را بررسی کنند.

وی ادعا کرد: من صادقانه به دادگاه گفتم که خودم هم از افرادی که در بازداشتگاه کهریزک خودسرانه عمل کرده‌اند شاکی هستم زیرا آنها به واسطه اقدامات خودسرانه این خسارت را به بار آورده‌اند و قضاتی که در این پرونده تعلیق شده‌ و زندگی‌شان دستخوش خطر شده است بعد از خانواده‌های کشته شدگان کهریزک مهمترین زیان‌دیدگان هستند.

مرتضوی هم‌چنین گفت که دادگاه زمانی برای چهارمین جلسه رسیدگی تعیین نکرده است.

به گزارش ایسنا، مرتضوی در ابتدای گفت‌وگوی خود با خبرنگاران گفت: من اول لازم می‌دانم گله‌ای را از شما و همکاران عزیزتان داشته باشم که اخبار 20:30 از حجم بالای مطالبی که من دیروز گفتم، فقط در رابطه با «دو روز مرخصی» آن هم مطلبی ناقص را مطرح کرد که شایسته نبود این‌طور یک‌سویه عمل کند.

وی افزود: من آن دو روز را که در بیستم و بیست‌ویکم تیرماه در مرخصی بودم، به لحاظ دفاع از رساله‌ام بود و سوال آقای روح‌الامینی مبنی بر اینکه چرا شما در آن موقع حساس به مرخصی رفتید را هم به طور مشروح در دادگاه پاسخ دادم.

دادستان سابق تهران ادامه داد: در سال قبل از آن یعنی در بهمن 1387 نوبت دفاع از پایان‌نامه‌ام بود. به لحاظ ماموریت مهمی که به خارج از کشور داشتم و آن هم پیگیری امور مربوط به نیابت‌هایی که علیه منافقین صادر کرده بودم، ماموریتی از طرف قوه قضاییه پیدا کردم تا با تعدادی از مقامات عالیرتبه کشور به خارج بروم، بنابراین جلسه دفاع من در آن زمان به خاطر ماموریت‌ نظام لغو شد.

وی افزود: نوبت دیگری که دانشگاه تعیین می‌کرد، قابل تجدیدنظر نبود و من خودم پیشنهاد کردم آن را در زمانی تعیین کنم که انتخابات تمام شده باشد. حتی موضوع 18 تیر هم که پیش‌بینی می‌کردیم بحثی داشته باشد تمام شده باشد لذا روز بیست‌ویکم تیر تعیین شد.

مرتضوی گفت: رساله من مربوط به موادمخدر و روانگردان در پرتو موازین بین‌المللی است که بلافاصله بعد از آن که دفاع کردم تبدیل به کتاب شد و در آن تاکید شده بود که باید نواقص قانونی در این رابطه رفع شود. لذا این دو روز هم که مرخصی بودم مربوط به مسوولیت رسالت دادستانی‌ام بود و شما شاهد بودید که من شش ماه قبل از آن اصلا مرخصی نرفته بودم. یعنی اگر سوابق قوه قضاییه قبل از 18 تیر را بررسی کنید، می‌بینید که من از شش ماه قبل اصلا مرخصی نرفته بودم و این در حالی بود که شبانه روزم را وقف تامین امنیت کشور و تهران کردم. لذا به نظر می‌رسد این دو روز مرخصی چیزی نبوده که 20:30 آن را بزرگ کند و آن را به عنوان یک نقطه ضعف تلقی کند. ضمن اینکه دادسرا حدود 50 معاون دارد و برای من جانشین وجود داشت.

وی در واکنش به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه آقای روح‌الامینی تاکید دارد که شما باید مسوولیت خود را بپذیرید، مدعی شد: موضوعی که آقای روح‌الامینی مطرح کرد، این بود که از ما می‌خواستند که ما مسوولیت بپذیریم و پشیمان و نادم باشیم. من هم در جلسه امروز دادگاه مطالبی را به طور مشروح تحلیل کردم که اصلا پیگیری آقای روح‌الامینی بعد از این حادثه بوده است و توضیح دادم که قبل از اینکه این حادثه ناگوار پیش بیاید ایشان هیچ پیگیری در رابطه با فرزندشان نداشتند.

وی گفت: حتی من در دادگاه اشاره کردم که جناب آقای ضرغامی که دوست و برادر ارجمند من هستند در طول این اغتشاشات مرتبا لیست‌هایی به من می‌دادند که خانواده‌هایی به ایشان مراجعه کرده و اعلام کردند که متنبه شده‌اند و تضمین داده‌اند در اغتشاشات بعدی شرکت نکنند و من هم آنها را آزاد می‌کردم.

این قاضی متهم در پرونده کهریزک گفت: زمانی که این حادثه رخ داده بود، آقای ضرغامی در رابطه با پیگیری همین مطلب آقای روح‌الامینی با من تماس گرفتند و ایشان بسیار اظهار تاسف کردند که آقای روح‌الامینی که دوست و رفیق قدیمی آقای ضرغامی بودند، تا آن زمان مطرح نکرده بودند که پسرشان بازداشت شده و الان نیست.

وی ادامه داد: بنابراین سوال من از آقای روح‌الامینی این است که شما می‌گویید که ما باید مسوولیت بپذیریم آیا شما مسوولیت پدری و مواظبت از فرزندتان را می‌پذیرید؟

مرتضوی افزود: شما شاهد بودید جناب آقای محسنی‌اژه‌ای به عنوان وزیر اطلاعات در آن زمان بارها در صداوسیما در مقابل رسانه‌ها حاضر شدند و به خانواده‌ها تاکید کردند که نگذارید فرزندانتان در اغتشاشات حاضر شوند. این اغتشاشات با فراخوان ضد انقلاب است و اگر فرزندان شما بیایند، ما شدیدا با آنها برخورد می‌کنیم.

وی ادعا کرد: سوال من از آقای روح‌الامینی این بود که شما چه اقدامی برای جلوگیری از حضور فرزندتان در اغتشاشات داشتید؟ از زمانی که فرزندتان بازداشت شد تا زمانی که نیروی انتظامی به شما تلفن کرد که به پلیس امنیت بیایید و توضیح دهید و از آن یک هفته گذشت، در آن یک هفته شما چه کار می‌کردید؟ حتی یک تلفن به نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین دوست خودتان که ارتباط نزدیکی با ما داشت نداشتید.

دادستان سابق تهران تصریح کرد: بنابراین پیگیری‌های آقای روح‌الامینی مربوط به زمانی است که این حادثه رخ داده است و به هر جهت من توضیحات خود را در این رابطه به دادگاه ارائه کردم.
     
  
زن

 
محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از نهادهای محافظه کار مذهبی در ایران برای دومین بار از رفتار محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران در مراسم سوگواری هوگو چاوز، رئیس جمهور فقید ونزوئلا انتقاد کرده و این بار رفتار او را "مسخره بازی" توصیف کرده است.

[font#585858][/font]
     
  
زن

 
سردی بی سابقه انتخابات ریاست جمهوری:کاندیداها سر همدیگر را می تراشند


در شرایطی کم سابقه در طول 20 سال گذشته و انتخابات های ریاست جمهوری در کشور، فضای سیاسی در میان نخبگان و افکارعمومی نسبت به انتخابات به شدت بی تفاوت و سرد است وکاندیداهای پرشمار مبتلا به بیماری احساس تکلیف نیز نتوانسته اند این تنور یخ زده را گرم کنند.

به گزارش خبرنگار بازتاب، فضای سیاسی کشور داغ ترین و با نشاط ترین دوره خود را هر هشت سال یک بار در زمان پایان دوره دوم رییس جمهور تجربه می کرد. تجربه انتخابات هفتیمن دوره ریاست جمهوری در سال 1376 و همچنین نهمین دوره در سال 1384 یادآور این شرایط بود. انتخابات 1388 نیز که یکی از پویاترین رخدادهای سیاسی در تاریخ ایران بود نیز تنها 4 سال قبل رخ داد، اما در شرایط فعلی و تنها در فاصله سه ماه تا روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، گویی گرد مرگ بر فضای سیاسی جامعه پاشیده شده است.

حدود 20 کاندیدا که تا کنون احساس تکلیف کرده و به صحنه آمده اند نیز به رغم زدن ستاد و تبلیغات و برگزاری جلسات پرهزینه، نتوانسته اند تنور انتخابات را گرم کنند و بی تفاوتی عجیب، بی سابقه و خطرناکی در میان مردم نسبت به انتخابات و ناامیدی نسبت به رخ دادن تحولی مثبت در آینده کشور دیده می شود.

این شرایط که با وضعیت مطلوب و مورد انتظار نظام و دلسوزان کشور، مبنی بر مشارکت حداکثری مردم در انتخابات و نشان دادن پشتوانه مردمی نظام به دشمنان خارجی فاصله زیادی دارد، به شدت نگران کننده است و اگرشرایط به همین شکل پیش برود، احتمال دارد فضای انتخابات ریاست جمهوری حتی از انتخابات مجلس که جذابیتی محلی و منطقه ای دارد نیز سردتر باشد.

در همین حال، در غیاب کاندیداهای واقعی و طراز اول اصلاح طلب و فراجناحی، تقریبا همه کاندیدای موجود غیر از مشایی، تمرکز خود را بر حمله به احمدی نژاد و تا حدی هم "فتنه" صرف کرده اند، اما احمدی نژاد و مشایی نیز به جای دفاع از وضع موجود، سایر ارکان نظام را به چالش کشیده اند. عجیب آن که در این شرایط که همه کاندیداها وضع موجود را به چالش کشیده و خود را خواهان تغییر نشان می دهند، مردم که به شدت از این وضعیت ناراضی هستند، کوچکترین استقبال و توجهی به کاندیداها نکرده اند.

به نظر می رسد این واکنش مردم نشان دهنده آن است که افکار عمومی در واقع همین چهره های امروز منتقدشده اصولگرا و اصلاح طلبان بدلی را مسبب وضع موجود می داند و از این رو انتقادات آنان را صادقانه ندانسته و وعده های آنان برای تغییر وضع موجود را پوچ ارزیابی می کند.

مقایسه سفرهای استانی ناطق نوری و سید محمد خاتمی در بهمن و اسفند سال 1376، و سفرهای کاندیداها در زمستان 1384 و حتی رقابت های شدید درون جناحی در سال 84 و اواخر 87، با رکود فعلی و جمع کردن سیاهی لشگر از سوی ستادکاندیداها برای پرکردن سالن و استقبال صوری از این افراد، نشان دهنده وخامت وضعیت انتخابات می باشد. به نظر می رسد افکارعمومی از یک سو به شدت درگیر التهابات اقتصادی و مشکلات معیشتی است و از سوی دیگر در شرایط فعلی 20 کاندیدای فعال فعلی در صحنه انتخابات را لقمه ای از یک جنس می داند که در سایزها ورنگ بندی های مختلف برای مردم گرفته شده است واز این رو دلسوزان کشور باید فکری جدی برای انتخابات این دوره انجام دهند. (عکس مربوط به قطعی شدن نامزد اصلاح طلبان در 7 بهمن 75، نامزد اصئلگرایان بسیار زودتر قطعی شده بود)
     
  
زن

 
چرا بی بی سی فارسی از احمدی نژاد حمایت می کند؟
فرضیه دوم سناریوی بی بی سی برای انتخابات است، که در این سناریو هدف بی بی سی از این حمایت، ایجاد فضای انتخاباتی شبیه سال 1388، اما این بار با محوریت احمدی نژاد - مشایی است و برای همین در حال آماده سازی افکار عمومی برای این سناریو است که در این صورت حمایت بی بی سی از احمدی نژاد راهبردی محسوب می شود


تحلیلگران رسمی نهادهای مسوول در نظام، در ماه های اخیر دائما در پی پاسخ به این پرسش بوده اند که چرا بی بی سی فارسی از احمدی نژاد حمایت می کند؟


به گزارش خبرنگار «بازتاب»، اگرچه بنگاه خبرپراکنی بریتانیا (بی بی سی) همواره برای حفظ اعتماد مخاطب خود، اصول حرفه ای خبررسانی و بیطرفی را هر چند در ظاهر رعایت می کند، اما این موجب نمی شود تا سیاستهای خبری این رسانه و تغییرات آن نامحسوس باشد.


از این رو دو تغییر در سیاست های خبری بی بی سی، در سال جاری محسوس بوده است.

رویه نخست، اتخاذ سیاستی صریح و منفی بسیار آشکار در مقابل رهبر انقلاب که آغاز آن با پخش مستند «خط و نشان رهبر» بروز یافت و اکنون برای شبکه ای که حتی در حوادث سال 1388، سعی در کنترل ادبیات خود نسبت به شخص اول جمهوری اسلامی داشت، سیاست تعارض و کنایه زدن به رهبر ایران، به یکی از مولفه های ثابت بخشهای خبری و تحلیلی بی بی سی تبدیل شده است و دوم سیاست حمایت از احمدی نژاد که از نیمه دوم امسال، به وضوح در عملکرد بی بی سی دیده می شود.


شاید تغییر و تشدید موضع در برابر آیت الله خامنه ای را وابسته به مسایل کلی دیپلماتیک غرب در برابر جمهوری اسلامی بدانیم که تشدید تحریمها نیز بخش دیگری از آن است که البته این فضا هنوز به تخاصم در ادبیات کشیده نشده است و به تازگی معاون رییس جمهور ایالات متحده درخواست مذاکره با نماینده رهبر ایران را داده است، اما موضوع دوم بسیار عجیب به نظر می رسد.

مدتهاست محمود احمدی نژاد به دلیل اظهاراتش درباره هولوکاست، پرونده های حقوق بشری و بسیاری موضوعات دیگر، به منفی ترین چهره ایرانی در فضای غرب تبدیل شده است، و در این شرایط حمایت بی بی سی از وی، تحلیلگران داخلی را با سردرگمی مواجه کرده است.


نقطه بروز این حمایت را می توان در مساله ارائه فیلمی از محمود احمدی نژاد در بی بی سی مشاهده کرد که در آن درباره مجلس کلامی از وی منتشر شده بود که بعدها به "اوه اوه " مشهور شد.


با وجود آنکه بی بی سی تنها این فیلم را پخش کرده و مطلبی را از احمدی نژاد نقل نکرده بود، با واکنش افکار عمومی و نمایندگان مجلس، بی بی سی در اقدامی بی سابقه و با تکذیب های مکرر، سعی در حل مساله نمود؛ از جمله انتشار فیلم دیگری که با وجود نزدیکتر بودن به صحنه، صدای آن مخدوش شنیده می شد تا تاکید کند آن کلام از سوی احمدی نژاد گفته نشده است.


این حمایت بعدها در موضوع اختلاف سران قوا جدی تر شد و سیاست بی بی سی حمایت از احمدی نژاد در برابر سایر مسئولان کشور همانند یک چهره اصلاح طلب یا غربگرا بود و در موضوع انتقاد از احمدی نژاد توسط رهبر انقلاب نیز بی بی سی به صراحت از احمدی نژاد دفاع کرده و در حالیکه رییس دولت به استناد ده ها رای قضایی و مصوبات مجلس، قانون شکن ترین مسئول در جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون محسوب می شود، از اینکه رهبر انقلاب اقدام وی را خلاف قانون دانسته است، به شدت انتقاد کرد و به آیت الله خامنه ای کنایه زد.


اکنون پرسش این است که چرا بی بی سی از احمدی نژاد حمایت می کند و این حمایت چه دستاوردی برای رییس دولت دهم خواهد داشت؟


فرضیه نخست آن است که بی بی سی به دنبال اختلاف افکنی بین مسئولان و افزایش تنش در نظام است و به همین دلیل از حملات احمدی نژاد به سایر مسئولان حمایت می کند و این حمایت به صورت روزمره و غیرراهبردی است.


بی بی سی بعد از استیضاح جنجالی وزیر کار، در 4، 5 تحلیل ضمن حمایت تلویحی از احمدی نژاد،علیه رهبری نوشت

فرضیه دوم سناریوی بی بی سی برای انتخابات است، که در این سناریو هدف بی بی سی از این حمایت، ایجاد فضای انتخاباتی شبیه سال 1388، اما این بار با محوریت احمدی نژاد - مشایی است و برای همین در حال آماده سازی افکار عمومی برای این سناریو است که در این صورت حمایت بی بی سی از احمدی نژاد راهبردی محسوب می شود.


فرضیه سوم، ارتباط خاص تیم احمدی نژاد با بی بی سی است که موجب شده است تا بی بی سی برخلاف سایر رسانه های فارسی زبان غربی نظیر رادیو فردا، صدای آمریکا، دویچه وله و ... موضع مثبتی را مقابل احمدی نژاد اتخاذ کند، اینکه آیا نتایج ارتباط خاص مذکور در ماه های اخیر نمود یافته است، ارتباطی امنیتی است و براساس عدم فشار آوردن بیش از حد به همکاران و خانواده بی بی سی در ایران بوده است، یا آن که تیم احمدی نژاد همانند سایر مسایل درصدد حل مساله بی بی سی از روش های مالی است، نیاز به اطلاعات خاص دارد.


اینکه کدام یک از سه فرض مذکور صحیح است، موضوعی است که نیاز به تحلیل و اطلاعات تکمیلی دارد، اما در این تردیدی وجود ندارد که بخش عمده معترضان سال 1388، که دیگر اعتماد چندانی به رسانه ملی ندارند و مخاطب بی بی سی فارسی و سایر مراجع خبری خارج از کشور محسوب می شوند، با این نوع تبلیغات به سوی جریان احمدی نژاد جذب نخواهند شد. چرا که عملکرد وی را از علل اصلی وضعیت کنونی کشور ارزیابی می کنند.
     
  
زن

 
مهدویت دروغین در طول تاریخ، همیشه ابزار سیاسی بوده و مدعیان دنبال تشکیل حکومت
جالب این است که عده‌ای‌ از این جماعت می‌گویند چون ما خیلی خوبیم، زمینه فراهم است و آقا می‌آید. عده‌ای دیگر می‌گویند چون فساد زیاد شده، آقا می‌آید. من متوجه نشدم، بین این دو تا بالاخره کدامش اتفاق افتاده! برخی هم نگاه سیاسی می‌کنند که ما خوبیم و بقیه بدند...


بازتاب، سرویس فرهنگ: استاد رسول جعفریان درباره دغدغه‌های اجتماعی ظهور و آسیب‌های آن صحبت می‌کند، آسیب‌هایی که در کتاب «مهدیان دروغین» هم به آن پرداخته و البته درباره نگاه درست و اسلامی به انتظار نیز سخن می گوید.

*آقای جعفریان! ما بالاخره الان در زمانه ظهوریم یا نه؟
به معنایی که شیعه قبول دارد، یعنی این که روزی امام زمان ظهور می‌کند، خیر. آن روز هنوز نرسیده. غیر این «باور» هم اگر چیزی به اسم شیعه گفته می‌شود، فکر نمی‌کنم منطبق بر اصول باشد. گاهی تعابیری مثل ظهور صغرا و این قبیل موارد گفته می‌شود. اینها در متون شیعه نیست و نوعی برداشت است که نباید بابش را باز کرد. البته غیبت صغری امر درستی است و مربوط به هزار و صد سال پیش. اینها گاهی مشابه سازی می کنند!

*«کذب الوقّاتون» در همین‌جا مطرح می‌شود؟
این موضوع یعنی این حدیث که «آنان که وقت برای ظهور تعیین می کنند دروغگویانند» درباره کسانی است که برای ظهور تعیین وقت می‌کنند. هر کسی برای ظهور تعیین وقت کند، مصداق این جمله است. بعضی ها وقتی شرایط کلی را می گویند و معلوم است که مرادشان نزدیکی ظهور است خود را از مصداق این سخن معصوم خارج می دانند. من در این باره تردید دارم. البته اگر آن قدر کلی می گویند مثل این که خداوند هم قیامت را نزدیک می داند نه. اما اگر جوری می گویند که بناست در همین یکی دو سه ماه یا سال ظهور صورت گیرد، به نظرم مصداق این جمله هستند.

*صریح بپرسیم؛ پس با این حرف شما و یادداشت‌هایی که می‌نویسید و همین کتاب آخرتان، پس اساسا در زمانه ظهور نیستیم.
هر لحظه ممکن است حضرت ظهور بکنند، اما ما در مرحله ظهور نیستیم. اینها توهم است که بارها کسانی در ادوار مختلف تاریخ گفته‌اند. تعبیری از امام خمینی هست که فرموده‌اند که ممکن است صدهزار سال دیگر حضرت ظهور بکند. خوب ممکن است همین فردا روز ظهور باشد. کسی نمی‌تواند تاریخ تعیین بکند.

*شما در زمانی که مستند «به سوی ظهور» منتشر شده بود و سروصدا بپا کرده بود، در یادداشتی مثالی از زمان صفویه زدید که کسانی می گفتند ظهور نزدیک است. این چیست؟
همیشه منتظریم ظهور اتفاق بیفتد و جزو باورهای رسمی ماست. انتظار فرج عبادت است. آن چیزی که من انکار می‌کنم؛ تعیین کردن وقت و نیز جعل اصطلاح «ظهور صغرا» است. اینکه به همه جوری القا کنیم که آقا قرار است این هفته یا هفته بعد، یا امسال و سال آینده بیایند. نتیجه اینجور حرف‌ها درست نیست. آنچه من در نوشته‌هایم نشان دادم، این است که در هر دوره و زمانی می‌شود این حرف‌ها را زد. زمان صفویه هم یک عده گفتند قرار است سال 963 امام زمان (ع) ظهور کند. در حوالی انقلاب مشروطه هم که ایران بهم ریخت، و بعدش هم جنگ جهانی اول، همه گفتند «ظهور نزدیک است». همین ده سال قبل وقتی عراق بهم ریخت عده ای گفتند «ظهور نزدیک است» سوریه هم که آشوب وشورش شد، گفتند حضرت در حال ظهور است، چون سفیانی قرار است از شام ظهور کند. ... ما که نباید مفاهیم دینی‌مان را بازیچه دست شرایط سیاسیِ روز بکنیم.



*آخ...! حاج‌آقا این تعبیر شما، دقیقا درددل ما هم هست؛ جوان امروز صندلی گذاشتن و جانماز پهن کردن و ظرف غذا چیدن را چطوری هضم کند؟ خب وقتی نتواند این اغراق‌ها و بازیچه‌ها را درک کند، کلا بی‌خیال نمی‌شود؟
کاملا با فرمایش شما موافقم. ما نبایستی مفاهیم دینی را سبک بکنیم و گفتن این حرف‌ها و رفتارها، باعث سستی اعتقادات می‌شود. ظهور یک فلسفه است برای احیای اسلام واقعی، متعلق به همه جهان، برای نجات عالم و آدم. در آیات قرآن هم اشاره دارد که «بَقِیَّتُ اللَّـهِ خَیْرٌ‌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ» [سوره هود، آیه 86] یعنی ظهور مُسَلم است و نباید در آن تردیدی داشت ولی اینکه فضا را به شکلی ترسیم کنیم، نمودار بکشیم و خط‌کش بیاوریم و بگوییم همه چیز آماده است و همه اتفاقات معمول نشانه ظهور است و زمینه فراهم شده و... این‌ها غلط است.

*تازه برای نظراتشان پشتوانه هم پیدا می‌شود...
جالب این است که عده‌ای‌ از این جماعت می‌گویند چون ما خیلی خوبیم، زمینه فراهم است و آقا می‌آید. عده‌ای دیگر می‌گویند چون فساد زیاد شده، آقا می‌آید. من متوجه نشدم، بین این دو تا بالاخره کدامش اتفاق افتاده! برخی هم نگاه سیاسی می‌کنند که ما خوبیم و بقیه بدند... شأن ظهور چیزی نیست که بازیچه این حرف‌ها بشود، اشکال بزرگ‌تری رقم می‌خورد. راستی، امروز چندم است؟

*هشتم بهمن. [زمان انجام مصاحبه]
خب همین جمعه گذشته یکی در کربلا ظهور کرد!

*چی؟ (با خنده)
بله و ادعا کرد که سید حسنی و فامیلی‌اش هم صُرخی است! المرجع الدینی العراقی العربی با عکس و تفصیلات. یک عده‌ای هم دورش جمع شده‌اند. ایشان 9 سال پیش ظهور کرد و بعد غیبت کرده و الان دوباره بازگشته! مگر ما بازیچه هر آدمی هستی که هر روز باورهایمان را به مسخره بگیرد؟ ما یک اعتقاد زیبایی مثل انتظار و ظهور را در همان حد و اندازه‌ای که قرآن و شریعت گفته باور داریم و به‌اش عمل کنیم.

*خب چه کنیم که ناامید نشویم؟
ببینید؛ انتظار فرج در همه حال و جدا از ظهور آقا، ثواب دارد. همیشه آدم باید ایمان و اعتقاد و امیدش را حفظ کند و این حس را باید نگاهش دارد. خدا می‌فرماید قیامت نزدیک است، ولی هنوز نیامده. این نزدیکی که به آدم امید دهد، خیلی ارزشمند است، ولی نباید به تعطیلی همه کار بیانجامد. همانطور که امید نبایستی از بین برود. انگیزه و کار و تلاش هم نباید از بین برود. باید حد وسط را داشته باشیم. خدا گاهی نوید بهشت را می‌دهد، گاهی از جهنم می‌ترساند؛ کل دین همین حالت را دارد. این کار را می‌کند که آدم بین خوف و رجاء بماند و هم تلاش بکند و هم امیدوار باشد.

*نسبت بین انتظار و اغراق در انتظار کجاست حاج‌آقا؟
ما به مفهوم کلی «انتظار» اعتقاد داریم و اینکه مقدمات ظهور را فراهم کنیم. ولی حق نداریم آن قدر بزرگ و نزدیکش کنیم که برنامه زندگی جاری مردم بهم بریزد. مثلا به مردم بگوییم جوان‌ها حضرت را خواهند دید یا پیرمردها خواهند دید یا سال 1414 امام می‌آیند. این‌ها همه‌اش مصداق تعیین وقت است و جامعه را به انحراف می‌کشد. سالی را که عرض کردم بعضی گفته بودند. بعضی ها جوری حرف می زنند که انگار سر و سری با حضرت دارند. یعنی جوانهایی که پای صحبت آنها هستند، فکر می کنند ایشان با حضرت صبحانه خورده‌اند! حتی گاهی لحن اینها جوری است که سبک است. باید مراقب شأن انتظار و ظهور و حضرت باشیم.

*به وجه دوم سوال هم بپردازید؛ اغراق در انتظار چه؟
آن یک بحث دیگر است؛ اسلام عمل به قرآن است و شریعت. اینکه ما تصاویری به جامعه و جوانان بدهیم که خارج از این چارچوب باشد، یعنی که انگار باید این‌ها را تعطیل کرد و فقط منتظر ماند، درست نیست. مثل همان افراطی است که گاهی در برخی عزاداری‌های ما هم اتفاق می‌افتد و می‌گویند خدا همه چیز را به همین عزاداری‌ها می‌بخشد؛ ما آنجا هم می‌دانیم که خداوند به عمل صالح پاداش می‌دهد -حالا امکان دارد که خدا ببخشد برای شفاعت- ولی اگر جوری تصویر کنیم که هر کسی هر اشتباهی که دلش خواست انجام دهد و با یک سینه زدن همه مشکلات و اشتباهاتش حل می‌شود، البته هیچ عالمی این حرف را تایید نمی‌کند. مهم تر ظاهر قرآن هم آن را تایید نمی کند.

*ببخشید! الان اینجوری رحمانیت خدا زیر سوال نرفت؟
خداوند اگر قولی داده برای بخشش گناه -حتما- عمل می‌کند. ولی خداوند، هم آن قول را داده و هم در قرآنش تاکید کرده که از ذرّة مثقالی نمی‌گذرد [سوزه زلزله، آیه 7 و 8]، فرموده «وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِ‌دُهَا» [سوره مریم، آیه 71]، فرموده ملائکه کرام الکاتبین همه خبط و خطاهای ما را ثبت می‌کنند. پس آنها برای چه ثبت می کنند؟ ما موظفیم به عمل به قرآن و فقه و شریعت. باید منتظر هم باشیم برای ظهور. هر وقت تشریف آوردند، با توجه به علائم و نشانه‌ها، مطمئن شدیم، ملحق می‌شویم. اما اینکه فضای دنیا را آخرالزمانی نشان بدهیم، این وجهی ندارد و زندگی پیغمبر (ص) و امامان (ع) هم این را نشان نمی‌ دهد.

*به نظر شما که استاد تاریخ هستید، به این موج دجال‌گرایی و فراماسونری و آخرالزمانی‌ها چقدر باید بها داد؟
ببینید؛ یک مقداری از این حرف‌ها، بازی یکسری محافل جهانی ـ فرنگی است و ریشه در غرب دارد. در غرب (در سال 2000 میلادی) وعده ظهور مسیح را دادند، این حرف‌ها به ما هم رسید. این یک جور هزاره‌گرایی است که در آیین زرتشت هم بوده است. از همان سال‌ 2000 بود که این حرف‌ها هم بین ما رواج پیدا کرد و یواش یواش جدی‌تر هم شد و در سیاست هم اثر گذاشت. این یک موج جهانی است که برای سرگرم کردن و فریب دادن و از آن حرف‌هاست!

*در همین دو-سه سال گذشته هم دوباره با موج این حرف‌ها حتی در سطوح دانشگاهی مواجه شدیم.
ریشه این موج‌های آخرالزمانی -نوعا- غربی است در دنیا. برای بازی دادن است. البته قدری دیر به ما می رسد. متاسفانه آنقدر مردم جاهل و بدبخت و فقیر در دنیا هستند که سراغ این موج‌ها راه بیفتند... می‌دانید؛ یک چیزی شبیه سحر و جادو است. یک چیزی شبیه چشمبندی است، معمولا این فضاها، به جای اینکه آدم را به جدیت در کار وا دارد، می‌برد در فضاهای دورغین؛ مثل این قرص‌های روانگردان! یکی در سطح تفکر، یکی در سطح احساسات و این جور چیزها. من حدس می‌زنم که پشت سر همه این‌ها فریب عمدی است و همه آنهایی که به این افکار دامن می‌زنند، دنبال مقاصد سیاسی‌اند. برای خودتان و تربیت دینی‌تان می‌گویم؛ در طول تاریخ همیشه مهدویت دروغین، ابزار سیاسی بوده؛ این مدعیان که تاریخ همه را رسوا کرده یا دنبال تشکیل حکومت بوده‌اند یا دنبال اینکه خودشان را یکجوری بچسبانند به این حرف‌ها. به نظر من راه نجات از این حرف‌ها، دعوت و بازگشت به قرآن و رساله عملیه و شریعت و اخلاق اسلامی است. اینها به جای این حرفهای کلی و بافتنی، برای مردم حدیث بخوانند و موعظه کنند و دعوت کنند که کسی از بالا تا پایین دروغ نگوید و تهمت نزند و حرمت مؤمنی را نبرد.

*این زنگ خطر نیست؟ چون اگر اشتباه نکنیم، همین بابیه و بهاییه در ایران از همین آخرالزمان‌پنداری و و عده‌های ظهور شروع شد.
دقیقا! همین فتنه بابیه با همین وعده‌های ظهور دروغین آغاز شد. یک سیدی در کربلا پیدا شد به نام «سید کاظم رشتی» که به شاگردهایش گفت بروید و در شهرها دنبال امام زمان بگردید. حالا چرا این حرف‌ها را می‌زد؟ چون نزدیک سال 1260 هجری قمری بود و هزار سال گذشته از غیبت که سال 260 بوده گذشته و او می گفت آقا دارد می‌آید. شاگردها رفتند شیراز و اصفهان و شهرهای مختلف. همین موضوع باعث شد تا حدود ده نفر مدعی پیدا شوند. از بین همین شاگردهای رشتی. یک کسی هم پیدا شد به نام علی محمد باب. آسمان و ریسمان را بهم بافتندکه بگویند ظهور اتفاق افتاده. اول باب بود یعنی دربان حضرت. بعد خود حضرت شد. بعد کتاب آسمانی جدید آورد. افتضاحی شد. می خواستند حکومت را بگیرند. جنگ کردند. و حالا فتنه‌ای که در دنیا داریم به نام فرقه بهاییه از همین وعده‌های دروغین ظهور شروع شده. این رخدادهای تاریخی، همه‌اش هشدارهایی است که باید حواس متفکران و جوانان فرهیخته را جمع کند. شما مدام وعده ظهور بدهید و تکرارش کنید -به قول شما- عده‌ای جوان را ناامید می‌کنند. یعنی وقتی نشد غیر از ناامیدی چیست؟ یا ممکن است آدمی پیدا شود و شورش کند و خودش را امام بداند. صدها نمونه تاریخی در این زمینه داریم که وعده‌های الکی و دروغین ظهور باعث ایجاد شورش شده. به این هم توجه کنید که فقر یا ظلم هم مشکلاتی را ایجاد کند و زمینه شورش را که ممکن است کسی با همین وعده ظهور کاری انجام دهد. همین وضع هم درباره بقیه رخدادهای اجتماعی حاکم است.

*الحق و الانصاف در بین جوانان چقدر دغدغه ظهور را جدی می‌بینید؟
من خیلی خوشحال می‌شوم که بچه‌ها علاقه‌مند باشند به قضیه انتظار و ظهور حضرت مهدی. چرا که این احساس نوعی علاقه‌مندی به ارزش‌های دینی است. آنی که ما از آن پرهیز می‌دهیم، خبری است که می‌گوید الان، پشت در، آقا می‌آید. واِلا ترویج این فرهنگ که مشکلی ندارد و سازنده است.
منبع: همشهری جوان
     
  
مرد

 
پرونده قتل هاله سحابی با وجود شاهد و سند، مختومه شد

سحام نیوز: همسر هاله سحابی در مصاحبه با "روز" اعلام کرد که علیرغم شهادت ۴ شاهد، دادگاه بدون بررسی فیلم‌ها و عکس‌های دوربین‌های حاضر در محل، مرگ هاله سحابی را مرگ عادی عنوان و پرونده را مختومه کرده است.

تقی شامخی گفت که خانواده هاله سحابی در نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه خواستار بررسی فیلم‌ها و عکس‌های دوربین‌های موجود در محل واقعا شده‌اند اما تاکنون پاسخی به نامه و درخواست آن‌ها داده نشده است.

او در عین حال پی گیری پرونده را وظیفه خود و خانواده خانم سحابی دانست و گفت کسی که در روز تشییع پیکر عزت الله سحابی، ضربه را به هاله سحابی وارد کرد باید به خاطر‌‌ همان ضربه مورد محاکمه قرار گیرد.

هاله سحابی، عضو مادران صلح و فرزند عزت الله سحابی، ۱۱ خردادماه ۹۰ در جریان تشییع پیکر پدرش جان باخت و شبانه به خاک سپرده شد.

رسانه های حکومتی مدعی شدند که خانم سحابی بر اثر ایست قلبی درگذشته اما همان زمان شاهدان عینی گفتند که برخوردهای ماموران امنیتی و انتظامی در جریان تشییع پیکر آقای سحابی، عامل جان باختن هاله سحابی است.

خانواده هاله سحابی خواستار روشن شدن چگونگی جان باختن او شدند و خرداد ماه ، دادگاهی برای رسیدگی به شکایت آنها تشکیل شد؛ دادگاهی که شاهدان جان باختن خانم سحابی با حضور در آن در این زمینه شهادت دادند. اکنون تقی شامخی ، همسر هاله سحابی از مختومه شدن پرونده شکایت شان در دادسرای کارکنان دولت خبر می دهد و به "روز" می گوید: ما پرونده را از مسیر قضایی پی گیری کردیم. وکیل ما هم به دادگاه گفته بود که "ما علت مرگ را در اثر ضربه ای میدانیم که به خانم سحابی زده شد و برای این مساله شهودی هم داریم و شما هم فیلم ها و عکس هایی در اختیار دارید که با بررسی آنها خیلی مسائل روشن می شود و خوستار بررسی آنها و اقدام قضایی در این زمینه هستیم". در روند دادگاه شهود ما را خواستند و ما ۴ نفر شاهد را معرفی کردیم آنها در دادگاه حاضر شدند دو نفر مستقیما گفتند که دیده اند فرد ضربه را زد و در جمعیت مخفی شد. دو نفر دیگر گفته بودند که فردی که ضربه را زد ندیده اند اما خود ضربه و افتادن خانم سحابی پس از این ضربه را دیده اند.

آقای شامخی می افزاید: به ما گفتند که در بررسی های اولیه شما کالبدشکافی نخواستید و همان موقع شکایت نکردید. گفتیم وقتی فاجعه اتفاق افتاد ما درگیر جنازه و ختم و مسائل مربوط به آن بودیم. از پزشکی قانونی اظهارنظر خواسته بودند که پزشکی قانونی جواب داده بود چون کالبدشکافی نشده نمی توانند نظر بدهند. از پزشک معتمد هم سئوال کردند که او هم به دادگاه گفته بود که آثار ضرب و شتم در بدن خانم سحابی ندیده است. دادگاه پس از اخذ شهادت شهود ما نظر قطعی و غیرقابل استیناف صادر و اعلام کرد که "رابطه علیت بین فوت و علت واقعه وجود ندارد. هرچند ضربه زده شده باشد و نظر شهود درست باشد اما چون رابطه علیت وجود ندارد لذا رابطه مستقیمی وجود ندارد و ما دلیلی نمی بینیم که عکس ها و فیلم های دوربین های حاضر در محل را ببینیم. مرگ عادی بوده و پرونده مختومه می شود".

از آقای شامخی می پرسم نظر قطعی و غیرقابل استیناف بدین معنی است که شما امکان تجدیدنظرخواهی نسبت به حکم صادره از سوی دادگاه را ندارید؟ او می گوید: بله همین طور است اما ما پی گیری را وظیفه خودمان میدانیم و پی گیر هستیم. در این زمینه نامه ای به رئیس قوه قضائیه نوشتیم و یادآوری کردیم که اتفاقاتی که افتاده بدین روال بوده و از ایشان خواستیم استفاده از فیلم ها و عکس ها در دستور کار قرار بگیرد اما تاکنون هیچ پاسخی به درخواست ما داده نشده است.

همسر هاله سحابی سپس می گوید: با توجه به رای دادگاه که موضوع شهادت شهود و ضربه وارده به خانم سحابی را می گوید "فرض کنیم اینطور باشد"، ما بنا داریم مجددا طرح دعوی کنیم و خواستار این هستیم کسی که ضربه زده به خاطر همان ضربه مورد محاکمه قرار گیرد و در این زمینه پی گیری قانونی صورت گیرد. امیدوار هم هستیم که پی گیری های ما روزی به نتیجه برسد و علت واقعی روشن شود.

آقای شامخی می افزاید: خانواده هاله سحابی به عنوان اولیای دم پی گیری پرونده را وظیفه خود میدانند و تا روزی که به نتیجه برسند این مرگ فاجعه آمیز را پی گیری خواهند کرد. تاکنون هم ما صحبتی نکرده بودیم برای اینکه امیدوار بودیم رئیس قوه قضائیه پاسخی به درخواست ما بدهد و پرونده مسیر دیگری طی کند ولی الان چند ماه گذشته و از طرف ایشان پاسخی نرسیده و استنباط ما این است که در نظر ندارند به نامه و درخواست ما پاسخی دهند اما ما از طریق همه مراجع قانونی داخل کشور پی گیری را ادامه خواهیم داد.

حامد منتظری، نوه آیت الله منتظری یکی از شهودی بود که در دادگاه شهادت داد. او پیشتر اعلام کرده بود حاضرست در هر دادگاهی شهادت دهد که "در جریان تشییع پیکر مرحوم مهندس عزت الله سحابی شاهد ضربه‌ای به بالاتنه خانم هاله سحابی بوده که پس از آن خانم هاله سحابی به حالت غش بر زمین افتاد و فرد ضارب بلافاصله خود را در میان مامورین نیروی انتظامی و لباس شخصی که در پشت سر او بودند کشید و از صحنه فرار نمود".

آقای منتظری پس از شهادت در دادگاه به "روز" گفته بود: من و سه نفر دیگر به عنوان شاهد حضور یافتیم و شهادت دادیم. به ما گفتند مشاهدات تان را بنویسید و من هر آنچه اتفاق افتاده بود و شاهد بودم را نوشتم. بعد پرسیدند فردی که ضربه را زده بود می شناسید؟ گفتم خیر.

حامد منتظری افزوده بود: جالب بود که بعد از ما پرسیدند آیا ضربه را علت فوت میدانید؟ من نوشتم که به نظرم ضربه منجر به فوت شده. بعد گفتند دقیق تر بنویس که ضربه به کجا خورده. نوشتم که به بالاتنه ایشان خورد به سمت سینه اما دقیق تر نمی توانم بگویم.

هاله سحابی در حالی در مراسم تشییع پدرش جان باخت که چند روزی از زندان به مرخصی آمده بود. او ساعاتی پیش از جان باختن در مصاحبه با روز از صلح و فرو خوردن خشم و پرهیز از انتقام جویی گفته بود و امیدهایی که پدرش به جنبش سبز داشت.

خانم سحابی در بهشت فاطمیه روستای گلندوک لواسان، در کنار پدرش آرام گرفت. پس از جان باختن او، هدی صابر و دلیرثانی دو زندانی ملی مذهبی در اعتراض دست به اعتصاب غذا زدند؛ اعتصابی که منجر به ضرب و شتم و جان باختن هدی صابر شد.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  
مرد

 
صریح ترین حملۀ هاشمی به خامنه ای و هواداران احمدی نژاد؛

هاشمی:چرا بعضی اشتباهاتشان را نمی پذیرند و دست از حمایت از این «بلیه» برنمی دارند؟


عجیب این است که بعضی از شخصیت‌ها، اعم از روحانی و غیرروحانی، خام این جریان و تفکر شدند و آن‌چنان مورد حمایت قرار دادند که اکنون به‌رغم فهم اشتباهات گذشته، روی بازگشت و اعتراف به خطا و اشتباه را ندارند و خلاف میل قلبی و عقلی خود دست از حمایت از این بلیه برنمی‌دارند. جریان انحرافی می خواهد جاخالی بدهد و مسئولیت اشتباهاتش را متوجه نظام کند

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در دیدار جمعی از نمایندگان ادوار گوناگون مجلس گفت:اگر شرایط حضور همه سلایق، شخصیت‌ها و دوستداران و وفادارن به نظام اسلامی فراهم شود، شخصیت‌های خوشفکر، باتجربه و دارای پایگاه اجتماعی خوب برای حضور در صحنه وجود دارند و من هم تا حد توان به تحقق این امر کمک خواهم کرد.


به گزارش «بازتاب» آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، برخی جریانات مشکوک و افراطی را متخصص تخریب دستاوردهای سه دهه گذشته نظام اسلامی خواند و افزود: عجیب این است که بعضی از شخصیت‌ها، اعم از روحانی و غیرروحانی، خام این جریان و تفکر شدند و آن‌چنان مورد حمایت قرار دادند که اکنون به‌رغم فهم اشتباهات گذشته، روی بازگشت و اعتراف به خطا و اشتباه را ندارند و خلاف میل قلبی و عقلی خود دست از حمایت از این بلیه برنمی‌دارند.


عضو مجلس خبرگان رهبری، با بیان اینکه شجاعت و شهامت اعتراف به اشتباه نعمت بزرگ خداوند است، تصریح کرد: برخی در توجیه خطا و اشتباه خود به جایی رسیده‌اند که نعوذبالله جریان «معاذ» صدر اسلام را درباره خطاپذیری و اشتباه رسول گرامی اسلام مثال می‌آورند.


آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ولایت فقیه را ستون خیمه نظام جمهوری اسلامی خواند و حفظ اعتبار و عظمت آن را ضرورت کشور عنوان کرد و افزود: خطر اصلی این است که جریانی انحرافی تلاش دارد معضلات و ناکارآمدی‌هایی را که خود باعث و علت آن بوده است، موذیانه از پذیرش مسئولیت تخریب‌ها و ضایع شدن اعتماد مردم شانه خالی کند و جاخالی بدهد.


عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه و در پاسخ به پرسش یکی از حاضران پیرامون مطرح شدن مجدد بحث «انتخاب ریاست جمهور به روش پارلمانی» به مخالفت صریح رهبر انقلاب در موارد گوناگون اشاره کرد و گفت: ایشان چه در کرمانشاه و چه در دیدار اخیر با خبرگان رهبری، مثال «سیستم پارلمانی» را به عنوان نمونه‌ای از بن‌بست‌ناپذیری نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی عنوان کردند و خود ایشان هم موافق تضعیف بعد جمهوریت نظام نیستند.



آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به مباحث بازنگری قانون اساسی در این زمینه اشاره کرد و افزود: در همان زمان هم بسیاری از خبرگان ملت، پارلمانی شدن نظام را مخالف با بعد جمهوریت می‌دانستند، چرا که از الزامات پذیرش نظام پارلمانی، تغییر بُعد جمهوریت نظام است که این امر در هیچ دوره‌ای مورد موافقت قرار نگرفته است.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در بخش دیگری از سخنانش و در پی درخواست‌های مکرر حاضران مبنی بر حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری، این امر را مستلزم وجود توان و نیرو دانست و گفت: به نظر می‌رسد اگر شرایط حضور همه سلایق، شخصیت‌ها و دوستداران و وفادارن به نظام اسلامی فراهم شود، شخصیت‌های خوشفکر، باتجربه و دارای پایگاه اجتماعی خوب برای حضور در صحنه وجود دارند و من هم تا حد توان به تحقق این امر کمک خواهم کرد.



رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با تأکید بر اینکه باید زمینه مساعد برای گفتگو میان گروه‌ها و جریانات مختلف نظام را برای رسیدن به همدلی و هماهنگی بیشتر فراهم کرد، افزود: شخصیت‌های باتجربه و دلسوز کشور می‌توانند در نزدیک کردن سلایق گوناگون به هم و ایجاد شرایط حضور همدلانه و رفع اختلافات و سوءتفاهم‌ها نقش مؤثری ایفا کنند.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  
مرد

 
واردات پنی سیلین چینی و مرگ شهروندان!

با تایید واردات پنی سیلین چینی، بد نیست که از مسئولان بپرسیم: آیا براستی جان باختن تعدادی از هموطنانمان بر اثر تزریق پنی سیلین چینی واقعیت نداشته یا مثلا قرار است چند ماه دیگر این موضوع در قالب یک خبر افشاگرانه موشکافی و تصحیح شود؟!
راه دانشجو: چندی پیش اخبار تایید نشده ای از مرگ چند تن از هموطنانمان بر اثر مصرف پنی سیلین های چینی در فضای مجازی پیچید که نگرانی های زیادی به همراه داشت؛ خبری که با واکنش عجیب مسئولان مواجه شد تا جایی که واردات پنی سیلین از چین هم محل مناقشه بود، چه برسد به مرگ شهروندان بر اثر استفاده از این دارو!

به گزارش «تابناک»، مدتی است که سرماخوردگانی که به دکتر مراجعه می کنند، از صحت و سقم مرگ چند تن بر اثر تزریق پنی سیلین چینی پرسیده و در نهایت اگر مجبور به استفاده از این آنتی بیوتیک شوند، نگرانند که مبادا بلایی سرشان بیاید اما مسئولان وزارت بهداشت نه تنها شایعه های پیرامون این داروی رایج را تکذیب می‌کنند، بلکه گاه پا را از این حد فراتر نهاده و به کل منکر واردات این دارو، به ویژه از چین می شوند.

این در حالی است که بر اساس سخنان روز گذشته مسئول بخش داروی ستاد اجرای فرمان حضرت امام، ما هنوز وارد کننده پنی سیلین از چین هستیم و این روند تا اردیبهشت سال 92 ادامه خواهد یافت.

امیر حسین جمشیدی در این باره به فارس گفت: پنی سیلین G از اردیبهشت [سال 92] در کشور تولید می‌شود و ما را از واردات چین بی‌نیاز خواهد کرد؛ این دارو که از سلول زنده تولید خواهد شد نیاز ما را به واردات انواع داروهای آنتی بیوتیک برطرف می‌کند.

دبیر شورای بررسی و تدوین داروهای طبیعی ایران در ادامه ضمن تایید واردات این محصول از چین، گفت: حدود هزار تن ماده اولیه آنتی بیوتیک از چین وارد می‌شود به طوری که کشور چین نیاز دارویی 80 درصد کشورها را تأمین می‌کند. در تولید مواد اولیه، کشورهای چین و هند بسیار موفق عمل کرده‌اند و محصولشان حتی به آمریکا هم صادر می‌شود. کشور ما نیز از بازار چین در این زمینه استفاده می‌کند؛ به عبارتی، ما وارد کننده پنی سیلین G از این کشور هستیم که یک ماده اولیه دارویی و پایه ساخت 50 آنتی بیوتیک است.

این سخنان در حالی بیان می شود که چندی پیش و با قوت گرفتن شایعه مرگ برخی از هموطنانمان بر اثر تزریق پنی سیلین های چینی، دکتر محمدرضا صابری، معاون غذا و داروی دانشگاه علو‌م‌ پزشکی مشهد ورود مواد اولیه پنی سیلین و بسیاری از داروهای دیگر از چین را رد کرد و افزود: ممکن است پیش از این، از یک منبع اروپایی دارو تهیه می‌کردیم که آن منبع اکنون در دسترس نباشد و منبع تغییر کرده باشد، ولی استاندارهای دارویی تنزل پیدا نکرده و به هیچ‌وجه اینطور نیست که بخاطر محدودیت در منابع و یا امکان تأمین، سلامت مردم را به خطر بیندازیم. بر این اساس به هیچ وجه پنی‌سیلین چینی در بازار ما وجود ندارد، چراکه این دارو در داخل کشور تولید می‌شود و بالغ بر 45 درصد داروهای دیگر حتی ماده اولیه‌اش هم داخل کشور تولید می‌شوند.

بدین ترتیب سخن این مقام مسئول امروز از دو جهت تکذیب می شود؛ نخست آنکه بر خلاف ادعای وی، واردات پنی سیلین از چین هنوز هم ادامه دارد و دوم آنکه قرار است کشورمان در سال آینده به جمع تولید کنندگان پنی سیلین بپیوندد که معنای مترادف آن، تکذیب تولید این دارو در کشور است؛ مگر آنکه فرایند نهایی انجام شده روی محصول وارداتی و حتی بسته بندی آن را "تولید" محسوب کنیم!

البته صابری تنها مسئولی نیست که واردات پنی سیلین از چین را رد کرده بود، به ویژه آنکه انتشار خبر مرگ سه تن در یاسوج، انتشار شایعه مرگ دو تن یزد و تکرار شایعاتی از این دست در شهرهای دیگر، با توضیحات مسئولان مواجه شده و هربار علاوه بر برخی مسئولان استانی، بعضی مسئولان وزارتی هم درصدد پاسخ بر آمده و گاه راه راحتِ تکذیب واردات پنی سیلین از چین را به هر راه دیگری ترجیح داده بودند.

این دست اظهار نظرها سبب شده تا مسئول بخش داروی ستاد اجرای فرمان حضرت امام، درکنار خبری که از تولید پنی سیلین تا دو ماه دیگر می دهد، بگوید: اینکه وزارت بهداشت وجود پنی سیلین چینی را در کشور تکذیب می‌کند مربوط به پنی سیلین تزریقی است نه پنی سیلین جی. این ماده از چین به کشور وارد می‌شود و درصدد خودکفایی در این زمینه هستیم.

دفاعیات جمشیدی البته پر بیراه هم نیست چراکه بر اساس سخنان وی، کشور ما در زمره وارد کنندگان پنی سیلین جی از کشور چین قرار دارد که در ادامه، پنی سیلین وارداتی را در تولید بسیاری از آنتی بیوتیک ها، در انواع تزریقی و خوراکی به کار می بندد؛ با این تفاسیر نمی توان پذیرفت که پنی سیلین چینی در صورت مشکل آفرین بودن، تنها در حد شایعات فعلی مطرح شده باشند.

این استدلالات زمانی نافذ خواهد بود که از "پنی سیلین جی" سخن بگوییم که ماده اولیه بسیاری از آنتی بیوتیک ها است نه آن پنی سیلینی که مردم در انواع 800 هزار، 6-3-3، یک میلیون و دویست هزار و ... می شناسند؛ اینجاست که با تایید واردات پنی سیلین چینی، بد نیست که از مسئولان بپرسیم: آیا براستی جان باختن تعدادی از هموطنانمان بر اثر تزریق پنی سیلین چینی واقعیت نداشته یا مثلا قرار است چند ماه دیگر این موضوع در قالب یک خبر افشاگرانه موشکافی و تصحیح شود؟!
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  
مرد

 
ورود سرنگ‌های چینی استریل نشده به کشور

چکیده :اکنون سرنگ‌های چینی با نصف قیمت مشابه ایرانی در بازار عرضه می‌شود و کسی به کیفیت آن توجه نمی‌کند. بیمار هنگام اضطرار فقط کیسه دارو و سرنگ را تحویل می‌گیرد تا زودتر آن را تزریق کرده و بهبود یابد و کسی دقت نمی‌کند که آیا درجه بندی سرنگ یا سوزن آن استاندارد است. ...

مدیرعامل شرکت تجهیزات پزشکی هلال احمر گفت: وزارت بهداشت با وجود تولید سرنگهای مرغوب در کشور، بی رویه مجوز واردات این کالا را صادر می‌کند و ما نمونه‌هایی از سرنگهای چینی استریل نشده را در بازار کشف کرده‌ایم.

این در حالی است مدیر وزارت بهداشت مدعی است که مشاهده مواردی از سرنگهای غیر استریل از چین به کشور واقعیت ندارد و تمام سرنگهایی که با مجوز وزارت بهداشت از کشورهای مختلف از جمله چین به کشور وارد شده استاندارد و استریل هستند.

وی گفته است: تمام سرنگهای وارداتی به کشور علاوه بر نظارت سختگیرانه وزارت بهداشت، تحت نظارت استانداردهای اجباری موسسه استاندارد نیز هستند و فقط کالاها و سرنگهایی می‌توانند مجوزهای قانونی واردات را بگیرند که استانداردهای لازم را داشته باشند.‌

مدیرکل تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت گفت:‌ موارد محدودی از تخلف در مورد برچسب سرنگهای وارداتی داشته‌ایم که به سرعت با آنها برخورد شد و موارد مشکل دار مرجوع شدند و با شرکت متخلف نیز برخورد کردیم. در مورد خود شرکت سها هلال احمر نیز این مسئله وجود داشت و در برخی سرنگهای تولیدی این شرکت سرسوزن های زنگ زده و سرنگهای حاوی مو کشف شده که با آن نیز برخورد شد.

در همین حال، محمد علیزاده در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: نمونه‌هایی از سرنگ چینی را از بازار گرفته‌ایم و با مطالعه در آزمایشگاه به این نتیجه رسیدیم که این سرنگ‌ها استریل نشده است در حالی که روی آن نوشته «استریل شده».

وی افزود: ۱۸ کارخانه در کشور سرنگ تولید می‌کنند ولی وزارت بهداشت همچنان مجوز واردات این محصول را می‌دهد. باید سعی کنیم تا حد امکان مواد اولیه تجهیزات پزشکی را هم در داخل تولید کنیم تا در صورت تحریم و وارد نشدن یک ماده خاص، تولید ملی و سلامت مردم به خطر نیفتد.

علیزاده با اشاره به اینکه متأسفانه در برخی موارد کیفیت قربانی قیمت یک محصول می‌شود افزود: اکنون سرنگ‌های چینی با نصف قیمت مشابه ایرانی در بازار عرضه می‌شود و کسی به کیفیت آن توجه نمی‌کند. بیمار هنگام اضطرار فقط کیسه دارو و سرنگ را تحویل می‌گیرد تا زودتر آن را تزریق کرده و بهبود یابد و کسی دقت نمی‌کند که آیا درجه بندی سرنگ یا سوزن آن استاندارد است.

وی گفت: در برخی سرنگ‌های چینی درجه‌بندی روی سرنگ دقیق نیست و حتی نمونه‌هایی از سرنگ چینی را از بازار گرفته و با مطالعه در آزمایشگاه به این نتیجه رسیدیم که این سرنگ‌ها استریل نشده است در حالی که روی آن نوشته "استریل شده"

به گفته مدیرعامل شرکت تجهیزات پزشکی هلال ایران جنس کاغذ سرنگ‌های چینی به حدی نازک است که میکروب به داخل سرنگ نفوذ کرده است.

وی در پاسخ به اینکه مگر این سرنگ‌ها از طریق مبادی رسمی و با نظارت وارد کشور و داروخانه‌ها نمی‌شود گفت: من از جزئیات آن بی اطلاعم ولی به هر حال متولیان هم نمی‌توانند چندین میلیون سرنگ را تک تک چک کنند. نهایتاً چند نمونه به طور تصادفی آزمایش می‌شود.

علیزاده در مورد سرانه مصرف سرنگ در کشور گفت: سرانه مصرف سرنگ در کشور ۱۰ است و طبق آخرین آمار رسمی جمعیت کشور سالانه ۷۷۰ میلیون سرنگ مصرف می شود.

وی ادامه داد: فقط کارخانه سها هلال به تنهایی ۵۰۰ میلیون سرنگ در سال تولید می‌کند و به جز آن ۱۷ کارخانه دیگر در کشور این محصول را تولید می‌کنند و باید پرسید چرا به‌خاطر سودجویی برخی، اجازه واردات می‌دهند، مگر جز این است که بدون اجازه وزارت بهداشت کسی نمی‌تواند مجوز واردات تجهیزات پزشکی را بگیرد.

علیزاده در پاسخ به اینکه برخی کیفیت نامناسب سرنگ ایرانی را دلیل واردات می‌دانند گفت: به گواه کارشناسان کیفیت سرنگ‌های ایرانی چیزی از مشابه خارجی کم ندارد و حتی استیل سوزن آن از نوع مرغوبتری است.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  
مرد

 
آماده باش ۹۹ گردان بسیج برای انتخابات سال ۹۲

چکیده :رئیس دستگاه قضا به تشکیل ستادهای ویژه انتخاباتی اشاره کرد و با بیان این‌که موضوع پیشگیری از وقوع جرایم انتخاباتی پیش از این در قوه‌ قضاییه مغفول مانده بود، گفت: تشکیل این ستادها آثار بسیار خوبی داشت و در انتخابات ریاست جمهوری آینده نیز ستادهای ویژه انتخاباتی قوه قضاییه با قاطعیت عمل خواهند کرد تا کاندیداها بدانند که دستگاه قضایی با چشمانی بیدار بر جرایم انتخاباتی نظارت دارد. ...

همزمان با اعلام آمادگی ۹۹ گردان بسیج برای برگزاری انتخابات، رئیس قوه قضاییه گفت: در انتخابات ریاست جمهوری آینده ستادهای ویژه انتخاباتی قوه قضاییه با قاطعیت عمل می‌کنند تا کاندیداها بدانند دستگاه قضایی با چشمانی بیدار بر جرایم انتخاباتی نظارت دارد.

رئیس دستگاه قضا به تشکیل ستادهای ویژه انتخاباتی اشاره کرد و با بیان این‌که موضوع پیشگیری از وقوع جرایم انتخاباتی پیش از این در قوه‌ قضاییه مغفول مانده بود، گفت: تشکیل این ستادها آثار بسیار خوبی داشت و در انتخابات ریاست جمهوری آینده نیز ستادهای ویژه انتخاباتی قوه قضاییه با قاطعیت عمل خواهند کرد تا کاندیداها بدانند که دستگاه قضایی با چشمانی بیدار بر جرایم انتخاباتی نظارت دارد.

در همین حال، فرماندار تهران درباره تمهدیدات امنیتی که برای انتخابات در نظر گرفته شده است، گفت: تهران شرایط امنیتی خاصی دارد و همواره مورد توجه بیگانگان بوده است. در این راستا برای برگزاری دو انتخابات آینده بین سه تا پنج نفر در هر شعبه‌ای امنیت آن شعبه را برقرار خواهند کرد و از ۱۵ هزار نفر از نیروهای انتظامی در تهران نیز استفاده می‌شود و در این راستا دو تیپ از نیروی انتظامی آماده‌باش خواهند بود.

وی با بیان اینکه "۹۹ گردان عاشورا نیز از بسیج مستضعفین در انتخابات آینده آماده‌باش هستند"، اظهار کرد: گرچه ان‌شاءالله نیازی به استفاده از آنها نخواهد بود، ولی تدابیر لازم در این بخش فراهم شده است.

از سوی دیگر، آملی لاریجانی گفت: مبارزه با مفاسد اقتصادی وظیفه دستگاه قضایی است و در این زمینه منتی بر کسی نداریم اما در سال ۹۱ و پیش از آن کار بسیار مهمی در برخورد با فساد بزرگ مالی انجام شد که جای شکر دارد چرا که این رسیدگی و برخورد قاطع که بسیاری از دشمنان اسلام و نظام آن را غیرقابل انجام می‌دانستند، سرمنشأ اصلاحات بسیاری در اوضاع اقتصادی کشور خواهد شد.

آملی لاریجانی با اشاره به این‌که: "به‌عنوان رئیس قوه قضاییه فارغ از محتوای پرونده نسبت به روند رسیدگی به این پرونده از سوی قضات متدین اطمینان داریم"، گفت: نسبت به اظهارنظرها و موضع‌گیری‌هایی که راجع به این پرونده شده و می‌شود، نمی‌خواهم گلایه کنم و ارزیابی آن را به وقت دیگری خواهم گذاشت و اکنون به این مسئله اکتفا می‌کنم که روند مبارزه با مفاسد اقتصادی محدود به این پرونده نبوده و مجتمع مبارزه با مفاسد اقتصادی در طول سال پرونده‌های زیادی در رابطه با زمین‌خواری، مفاسد بانکی، رشوه و دیگر مفاسد بررسی می‌کند و به نتیجه می‌رساند.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  
صفحه  صفحه 15 از 51:  « پیشین  1  ...  14  15  16  ...  50  51  پسین » 
سیاست

حقایق تلخ ( بررسی دروغ ، افشاگری )

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA