ارسالها: 489
#191
Posted: 7 May 2013 13:05
اعتصاب غذای حسین سلمانزاده در بازداشگاه پلیس ترکیه/ مصاحبه با او به وسیله یک خط تلفن از بازداشتگاه
حسین سلمانزاده٬ عکاس سابق خبرگزاری های عکاس نشریات مختلفی همچون ایران ورزشی٬ ایران جمعه٬ هم وطن سلام٬ همشهری و خبرگزاریهای میراث فرهنگی و فارس بوده است که در پی تهیه عکس از اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران به همراه چند عکاس دیگر کشور را ترک و در کشور ترکیه خود را به کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل معرفی نمود. وی که پس از یازده ماه توسط سازمان ملل به کشور امریکا معرفی شده بود پس از چند ماه اقامت در این کشور به دلیل مشکلات شغلی و عدم امکان فعالیت به ترکیه بازگشته و مجددا خود را به کمیساریای پناهندگان سازمان ملل معرفی نمود. یک ماه بعد کمیساریا مجددا درخواست پناهندگی وی را پذیرفت٬ لیکن در شانزده ماه گذشته هیچ کشوری حاضر به پذیرش وی نشده است.وی در سال ۸۵ برای تهیه مجموعه عکس «قتل در دیباجی جنوبی» برنده جایزه عکاسی کاوه گلستان شد.
حسین سلمانزاده٬ پناهجوی ایرانی در اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیت خود در بازداشتگاه پلیس در ترکیه دست به اعتصاب غذا زده است.
اما اصل ماجرا
مصاحبه با او به وسیله یک خط تلفن از بازداشتگاه
از بازداشت شروع کنیم. اصلا دلیل اینکه تو الان آنجا در آنکارا بازداشت هستی چیست؟
ماجرا از یک کنترل مدارک ساده شروع شد. ببین این قانون ترکیه است. وقتی که تو در خیابان هستی باید مدارک شناسایی ات را به همراه داشته باشی. فرقی هم ندارد که شهروند اینجا باشی یا خارجی. باید مدارک همراهت باشد. کارت شناسایی شهروندان ترکیه، دفترچه اقامت موقت برای خارجی ها و یا پاسپورت. اگر نداشته باشی تو را می برند بازداشتگاه. به همین راحتی.
یعنی می خواهی بگویی تو هیچ مدرک شناسایی ای همراهت نبود؟
چرا یک چیزهایی داشتم اما آن چیزهایی که باید داشته باشم را نداشتم! راستش من در این مدتی که از امریکا برگشته بودم، قانونا باید در شهری زندگی می کردم که قبل از رفتن به امریکا در آن ساکن بودم. اما من در آنکارا زندگی می کردم و اجازه اقامت در آنکارا را نداشتم. تازه اگر در شهر خودم هم زندگی می کردم و می خواستم چند روز برای کاری به آنکارا یا هرجای دیگری بیایم، باید از پلیس شهری که در آن زندگی می کنم یک برگه مرخصی مدت دار بگیرم و در سفر همراه داشته باشم. نداشتن هیچکدام از اینها بود که مرا به دردسر انداخت.
خب چرا نرفته بودی در آن شهر زندگی کنی؟
ببین من احتیاج دارم کار کنم. من باید اجاره خانه پرداخت کنم در اینجا. هرماه کلی صورتحساب می آید برای گاز و آب و برق و اینترنت. من به عنوان یک نفر آدم در ترکیه اگر بخواهم یک زندگی معمولی داشته باشم و صورتحساب هایم هم عقب نیفتد، ماهی هزار تا هزاروپانصد لیر خرجم می شود. خب این پول از کجا باید در بیاید؟ نمی توانستم در آن شهر کار پیدا کنم. اصولا غیر قانونی ترین کار من همین بود که در شهری که باید باشم نبودم. همین!
چرا اعتصاب غذا کردی؟
خب کسان دیگری هم بودند به همراه من که با من دستگیر شدند. بعضی از آنها هم مثل من برگه اقامت نداشتند. اما آنها را به سرعت آزاد کردند ولی به من پاسخ درستی نمی دادند. بازداشت من طولانی شده درصورتی که می توانستند مرا با یک جریمه نقدی، همان روز یا در نهایت فردایش آزاد کنند. ولی ادامه این بازداشت بود که باعث شد سه روز اعتصاب غذا کنم. در آن مدت، هم به لحاظ روحی در وضعیت بدی بودم و هم گرسنگی باعث شده بود دچار ضعف شدید شوم. تا آنجا که وقتی دوستانم که پیگیر کار من بودند به من تلفن می زدند حتی نمی توانستم با آنها صحبت کنم. ولی بعد از این تماس ها که خبرهایی امید بخش به من رساند و به توصیه همین دوستان، به خصوص آقای محمود امیری مقدم که از نروژ با جدیت پیگیر کار من بودند، درنهایت اعتصاب غذایم را شکستم.
دلیل اصلی بازگشت تو از امریکا به ترکیه چه بود؟ این سوال خیلی از کسانی است که تو را می شناسند.
برگشتن من به اینجا دلایل زیادی داشت. اول از همه و مهمترین آنها این بود که خانواده من در ایران تحت فشار بودند. روزنامه کیهان یک مطلب نوشته بود و در آن به من و چند نفر دیگر اتهام جاسوسی و گرفتن پول از دولت امریکا زده بودند! مساله مهمی که بود ماندن من در امریکا این اتهام را تایید می کرد، تماس های تهدیدآمیز با اعضای خانواده ام، پیغام هایی که به آنها می رساندند و حتی کسی که نمی خواهم اسم ببرم، از داخل ایران و به نقل از نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی به من پیغام رساند که گفته اند برگرد به ایران و یک اعتراف تلویزیونی بکن و بعدش برو با خیال راحت زندگی ات را بکن. ما دیگر با تو کاری نداریم. ببین من دیگر حتی می ترسیدم به اعضای خانواده ام تلفن بزنم! می ترسیدم اگر با آنها در ارتباط باشم برایشان دردسر درست کنند...
مگر تو از دولت امریکا پول می گرفتی؟
پول؟ از دولت امریکا؟ ببین وقتی تو به عنوان پناهنده وارد کشور سوم بشوی، در آنجا هزینه مختصری برای اسکان موقت و پیدا کردن خانه و خرید وسایل اولیه زندگی به تو می دهند. فرقی ندارد امریکا باشی یا کشور دیگری. این پول را به عنوان خوش آمدگویی به تو در همان بدو ورود می دهند که در همان یکی دو هفته اول هم تمام می شود. اتفاقا مبلغ آن پول در امریکا از بقیه کشورها کمتر هم هست. من تمام مدتی که در امریکا بودم کار کردم. کارهایی که حتی کوچکترین ارتباطی به تخصص من نداشت را انجام دادم. حتی مدتی در یک کافی شاپ کار کردم. من خودم خرجم را درمی آوردم و می خواستم آرام آرام زندگی خودم را درست کنم. اما نمی گذاشتند راحت زندگی ام را کنم. روزگارم را جهنم کرده بودند.
چه کسانی؟ در ایران از سوی سرویس های امنیتی و اطلاعاتی یا همانجا در امریکا؟
واقعا باید بگویم هردو! از آن طرف در ایران به خودم و خانواده ام پیغام های تهدیدآمیز و اخطار برای برگشتن من به ایران میفرستادند و از طرف دیگر من در امریکا هم از سوی طیف خاصی از جامعه ایرانیان آنجا تحت فشار بودم. وقتی قبولی سازمان ملل را داشتم و هنوز در ترکیه بودم، کسانی در امریکا بودند که می گفتند آه... حسین زود بیا اینجا ما همه کارها را برایت کرده ایم. خانه برایت اینجا آماده کرده ایم. برایت کار عکاسی گرفته ایم... کجایی؟ چرا نمی آیی؟ اما وقتی من آنجا رسیدم نصف آن آدمها غیب شده بودند! به همین راحتی. خیلی شیک و تروتمیز خودشان را قایم کردند. چندتایی را با دردسرهای زیاد توانستم پیدا کنم ولی به من گفتند حسین جان می دانی مشکل چیست؟ ما همه کارها را برایت درست کردیم که تو بیایی اینجا و بروی سر کار، اما چون تو سابقه کار در خبرگزاری فارس داشته ای نمی توانند به تو اعتماد کنند. تو را جاسوس جمهوری اسلامی می دانند. ببین می خواهم یک چیزی بگویم. این آدمهایی که من اسم آنها را می گذارم کاتولیک تر از پاپ، واقعا مشکل بزرگ من در امریکا را درست کردند. از یک طرف من نگران تک تک اعضای خانواده ام در ایران بودم و از طرف دیگر خودم در آنجا از طرف این آدم ها تحت فشار مضاعف بودم. خیلی برای آدم دردناک است که یک عمر پشت دوربین درد مردم را به تصویر بکشد، در شلوغی ها و درگیری های بعد از انتخابات خودش را به خطر بیندازد و عکس بگیرد، بعد یک سری از آدم ها آنطرف دنیا از آن عکس ها به نفع خودشان استفاده کنند و در راستای شهرت خودشان آنها را به کار بگیرند و درنهایت به تو بگویند جاسوس. اینها فقط تا زمانی با تو کار دارند که پای منافع خودشان وسط باشد. تا وقتی که بتوانند تو و کارهایت را پلکان شهرت خودشان کنند و از آن بالا بروند. وقتی کارشان تمام می شود و هرجور سوء استفاده ای که می خواهند می کنند دیگر کاری با تو ندارند و حتی برایشان می شوی جاسوس.
در ترکیه چی؟ این مدتی که آنجا هستی چه اتفاقاتی برایت افتاد؟ آیا تهدیدها برعلیه خانواده و بستگانت در ایران کم شد؟
بله. برگشتن من خیلی تاثیر داشت. تهدیدها خیلی کمتر شد. اما در ترکیه هم سختی های بزرگی هست. الان من پرونده ام را دوباره در سازمان ملل باز کرده ام و با توجه به اینکه یکبار قبولی دارم باید فقط مرحله کشوری را یکبار دیگر طی کنم. الان من در ترکیه دیگر پناهجو به حساب نمی آیم. مساله اینجاست که من الان باید رایزنی کنم تا مثلا یک کشور اروپایی پیدا کنم که مرا از سازمان ملل بخواهد. در این راه باید با کسانی که در این کشورها رایزنی کنم و آنها برای من نامه تاییدیه صادر کنند.
تا کنون چه اقداماتی را در این راستا انجام داده ای؟
باید بپرسی چه اقداماتی انجام نداده ای! راستش با هرکسی که فکرش را بکنی تماس گرفته ام. اسم نمی برم. اما کسانی که به عنوان بزرگترین فعالان حقوق بشر و آزادی بیان ایران در دنیا شناخته شده هستند. در این زمینه ادعا دارند. نمی دانم چه باید بگویم... حتی بعضی هایشان جواب ایمیل من را هم ندادند. بعضی دیگر آب پاکی را روی دستم ریختند و گفتند نمی توانیم کاری بکنیم. حتی یک نفر از آنها به من گفت ببین حسین جان برای من خیلی غیرمنتظره بود که شنیدم تو از امریکا برگشتی، فکر کنم خوشی دلت را زده بود! راستش من فکر می کنم جان تو الان در خطر نیست. لطفا وقت ما را نگیر و بگذار ما به کارمان برسیم. ما باید برای کسانی که واقعا در خطر هستند تلاش کنیم! حتی یکی به من گفت شرمنده حسین ما نمی توانیم حرفت را باور کنیم! اینها کسانی هستند که بعضا به عنوان مسئولان امور ایران در نهادهای حقوق بشری و روزنامه نگاری دنیا کار می کنند و هر روز در شبکه های خبری فارسی زبان دم از حقوق بشر و آزادی روزنامه نگاران می زنند. الان به جایی رسیده است که سازمان ملل پرونده مرا بازگشایی کرده. آنها دارند تلاش می کنند کار مرا دوباره به نتیجه برسانند و می گویند ما تو را باور می کنیم. ببین سازمان ملل می گوید ما حرف تو را باور می کنیم. اما بعضی از هموطنان ما که در این راه فعالیت می کنند و ادعا دارند، حرف مرا باور نمی کنند و می گویند ما کاری برایت نمی کنیم. اینها به معنی واقعی کلمه کاسه داغ تر از آش شده اند. آدمهایی مثل همین ها در امریکا زندگی مرا به هم ریختند. در آن گیر و دار که من در امریکا به دنبال امنیت بستگانم بودم همین ها به من می گفتند حسین حالا فعلا این بحث ها را بگذار برای بعد، فعلا عکس هایت را بیاور اینجا در سازمان ما در امریکا یک نمایشگاه بگذاریم چهار جا بیایند فیلم بگیرند و خبرش را در تلویزیون بگویند تا بعد ببینیم چه می شود! من می گفتم ببینید شما اصلا متوجه می شوید من چه می گویم؟ من دارم می گویم امنیت خانواده من در ایران از بین رفته، زندگیشان را دارند نابود می کنند. بعد شما می گویید من برای شما نمایشگاه درست کنم؟ این است که می گویم فقط فکر سوء استفاده از آدم هستند برای شهرت خودشان. در آنجا کافی شاپی که در آن کار می کردم، مدیرش یک ایرانی بود. او هم گفت عکس هایت را بیاور در اندازه های بزرگ چاپ کنیم و در کافی شاپ مان نمایشگاه بگذاریم. یعنی همه فقط و فقط فکر منافع و جیب و شهرت خودشان بودند و به تنها چیزی که فکر نمی کردند امنیت من بود. حالا هم که به ترکیه برگشته ام باز هم از هرکسی که کمک می خواهم اول می آید ببیند برای خودش صرفی دارد که به من کمک کند یا نه! واقعا از چند نفر انگشت شمار از دوستانم ممنونم که دارند در کشورهای مختلف پیگیر کار من می شوند. وگرنه فکر می کنم حتی اصلا هیچ کس نمی فهمید من در اینجا بازداشت شده ام.
حرف آخر چیست؟ چیزی داری بگویی برای سازمان ملل و یا کسان دیگری که به دنبال رفع مشکل و آزادی تو هستند؟
الان برای من آزاد شدن از زندان خیلی مهم است اما مساله اول نیست. چون اگر امروز هم آزاد بشوم باز برمیگردم به همان نقطه ای که ماه قبل بودم. من دیگر از ماندن در ترکیه خسته شده ام. می خواهم به سازمان ملل بگویم فقط کسانی که الان به دنبال آزادی من هستند می توانند به من کمک کنند و الان من همین ها را دارم. از بقیه قطع امید کرده ام. خواهش می کنم سازمان ملل هر کاری که می تواند بکند با کمک همین آدمها بکند. بقیه فقط اسم و ادعای توخالی هستند. تلاش برای برقراری تماس با آنها بیهوده است. از سازمان ملل خواهش می کنم همینطور که گفته من را باور دارد و درک ام می کند پرونده مرا هم زودتر به نتیجه برسانند تا از ترکیه بروم. این همه انتظار و سختی کشیدن برایم کافی است. برای دوستانی هم که هر روز در این شبکه های تلویزیونی برای آزادی مطبوعات و آزادی بیان یقه پاره می کنند هم تنها یک جمله دارم. این که هر روز تلویزون شما را نشان بدهد و با این و آن در سمینارهای بین المللی عکس داشته باشید کافی نیست. وقتی از کمک به هموطنتان دریغ می کنید و از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی می کنید لطفا دیگر در این زمینه ها ادعا نکنید.
منبع مصاحبه:
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#192
Posted: 7 May 2013 13:23
چرا 'فامیل دور' را به ریاستجمهوری میخوانند؟
معمولا نامزدهای انتخاباتی در همه جای دنیا خودشان را به آب و آتش میزنند تا مشارکت هوادارانشان را جلب و مردم را به رای دادن ترغیب کنند. شاید کمتر کشوری چون ایران باشد که به جای نامزدها، این هواداران چهرههای سیاسی هستند که باید از آنان برای نامزد شدن در انتخابات دعوت و خواهش کنند.
این خواهشها و دعوتها گاهی کلیک بیدردسر نیستند و شاید به همین دلیل باشد که برخی دعوتهایشان را به کلیک دنیای مجازی میبرند.
محمد خاتمی و سعید جلیلی مهمترین چهرههایی هستند که در دو جناح اصلاحطلب و محافظهکار تلاشها و "کمپین"هایی برای ورودشان به انتخابات به راه افتاده است.
اما در کنار این دعوتهای جدی، کسانی هم هستند که انتخابات را فرصتی برای طنزپردازی یافتهاند و با به راه انداختن کمپینهایی مشابه، به شوخی با چهرههای سیاسی و خود، به انتخابات میپردازند.
در یکی از اینها به نظر میرسد دوستان شخصی به نام مرتضی درخشان صفحهای به راه انداختهاند و به شوخی از او برای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری ایران دعوت میکنند.
'هواداران مرتضی درخشان' میگویند وزن سیاسی او از نامزدهای احتمالی بالاتر است
در این صفحه چهره مرتضی درخشان در کنار شخصیتهای برجسته سیاسی و تاریخی مونتاژ میشود و او به عنوان یکی از سیاستمداران تاثیرگذار جهان معرفی میشود که با ولادیمیر پوتین ملاقات میکند، باراک اوباما با او کنفرانس تلفنی میگذارد و سرویس جهانی بیبیسی "درخواست مردم برای حضور او در انتخابات" را به صورت خبر فوری، منتشر میکند.
مرتضی درخشان کسی است که از سویی در رژه نظامی ارتش کره شمالی پاسخ تهدیدهای آمریکا را میدهد و از سوی دیگر سارا پیلین، معاون جان مککین نامزد پیشین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، را نجات داده و در عین حال حکم نیکولاس مادورو، رئیسجمهور جدید ونزوئلا را هم امضا میکند.
نقیضهسازی
محمود فرجامی، طنزنویسی که خودش هم در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۴ به شوخی اعلام کاندیداتوری کرده بود، میگوید استفاده از قالب نقیضه (parody) در طنز چه ایران و چه جهان پرسابقه است.
او میگوید شاید مشهورترین نمونه نقیضهسازی در ادبیات فارسی رساله "التعریفات" عبید زاکانی باشد که در آن این طنزنویس قرن هشتم در قالب یک رساله جدی قشرهایی از جامعه را دست انداخته است.
'فامیل دور' روی عکس مشهور بنیامین نتانیاهو مونتاژ شده
نقیضهسازیهای انتخاباتی در فیسبوک طیف نسبتا وسیعی دارند. از "فامیل دور"، شخصیتی عروسکی، تا رهبر ایران، همه دستمایه شوخی شدهاند.
محمود فرجامی میگوید استفاده از یک قالب در نقیضهسازی گاهی برای دست انداختن و شوخی با یک قشر و یا شخصیت است، اما گاهی هم برای شوخی با خود این قالب انجام میشود.
آقای فرجامی میگوید "دعوت از فامیل دور" و "دعوت از مرتضی درخشان" از این دست است و در آنها موضوع شوخی نه فامیل دور و یا مرتضی درخشان، که خود انتخابات است.
به گفته آقای فرجامی این شوخیها بیشتر از این برمیآیند که انتظاراتی که از فضای سیاسی وجود دارد با واقعیت عملکرد نهادهایی چون شورای نگهبان نمیخواند و همین مساله فضای سیاسی را خندهدار میکند.
او میگوید رسانههای جدیدی چون فیسبوک باعث شده که در کنار طنزپردازهای حرفهای "فرصت به خیلی از صداها و ایدههای جدید داده شود. رسانههای قدیمی چنین شانس و فضایی را به کسی که حرفهای نبود، نمیدادند."
از 'کمپین دعوت از مقام معظم رهبری برای ریاست جمهوری'
شکستن تابوها
کمتر موضوعی است که فارسیزبانان در رسانههای جدید همچون فیسبوک و توییتر آن را به شوخی نگیرند و دستمایهای برای طنز از آن نسازند.
از زلزله بوشهر گرفته تا جملات قصار چهرههای چون علی شریعتی و از مرگ هوگو چاوز تا سن احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، همه دستمایه شوخیهای کاربران میشوند.
محمود فرجامی میگوید اتفاقات سال ۸۸ بسیاری از تابوها را شکست و خیلیها که سمت شوخی با بعضی مسایل نمیرفتند دیگر به راحتی و به تندی راجع به روحانیت در ایران و یا آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران جوک میسازند.
یکی از این نمونهها صفحه فیسبوک "کمپین دعوت از مقام معظم رهبری برای ریاست جمهوری" است.
این صفحه ادبیات و گرافیکی مشابه آنچه معمولا در رسانههای هواداران حکومت دیده میشود دارد. در این صفحه گفته میشود که با توجه به مشکلاتی که آقای خامنهای با همه روسای جمهور داشته، بهتر است خود او مسئولیت ریاستجمهوری را هم به عهده بگیرد.
صفحه "کمپین دعوت از مقام معظم رهبری برای ریاست جمهوری" آنقدر شوخی خود را به شکلی جدی ارائه میکند که حتی استدلالهای حقوقی و تاریخی هم برای دفاع از موضع خود ارائه میکند.
این صفحه به دوره چند ماههای که آیتالله خامنهای پس از مرگ رهبر پیشین و پیش از انتخاب اکبر هاشمی رفسنجانی به ریاستجمهوری، همزمان رئیسجمهور و رهبر بود، اشاره می کند و میگوید همین وضعیت میتواند دوباره تکرار شود.
فکاهه یا طنز؟
محمود فرجامی میگوید: "همه این صفحهها بسته به سلایق کسانی که آنها را تشکیل دادهاند و مخاطبانشان، هم سرگرمکنندهاند و هم نوعی بیان اعتراضی."
او میگوید: "با مرزبندی بین شوخی، فکاهی و طنز موافق نیستم. میتوان ایده و پیامی را بدون ژست عمیق گرفتن منتقل کرد، میشود هم که در عین ادای جدی بودن به ابتذال کشیده شد."
"با مرزبندی بین شوخی، فکاهی و طنز موافق نیستم. میتوان ایده و پیامی را بدون ژست عمیق گرفتن منتقل کرد، میشود هم که در عین ادای جدی بودن به ابتذال کشیده شد"
محمود فرجامی، طنزنویس
اما آیا اصرار به شوخی با پدیدهای مثل سیاست که بسیار جدی به نظر میرسد، نگاه سیاسی را به ابتذال نمیکشد؟
محمود فرجامی میگوید از نظر او ایرادی به شوخی با سیاست وارد نیست، اما ایراد این است که کسانی هستند که کار سیاسی چندانی نمیکنند اما طنزنویس یا کسی که یک شوخی اعتراضی می کند را هم تحمل نمی کنند.
او میگوید در موقعیتی که مبارزه سیاسی در جریان است اقبال طنز به جایی میرسد که در دوران مشروطه گفته شد طنز کسانی چون علیاکبر دهخدا و نسیم شمال قدرت یک قشون را دارد.
محمود فرجامی میگوید: "وقتی مردم نخواهند کاری بکنند طنز و جوک راه تخلیه خشمشان است، وقتی هم که بخواهند کاری کنند، طنز وسیلهای است برای بیان اعتراض."
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#193
Posted: 7 May 2013 13:29
یک نوار، یک بازداشت و بسته شدن سایت "بازتاب"
بازداشت مدیر مسئول سایت "بازتاب" و بستن این سایت پیامد انتشار خبری در باره نوار صوتی مربوط به جابهجایی احتمالی ۸ میلیون آرا در انتخابات ۱۳۸۸بود. یک عضو تحریریه این سایت از چند و چون اتهامات وارده به بازتاب میگوید.
همه چیز از انتشار خبری مربوط به یک نوار صدا آغاز شد؛ نواری که صدای احمدینژاد را پخش میکرده در حالی که اصرار داشته به مسئولان بالاتر بقبولاند که رای او را همان ۱۶ میلیون رأی واقعی اعلام کنند نه ۲۴ میلیون.
در مقابل اما آنطور که ظاهرا در این نوار موجود است، مسئولان بر این نظر بودهاند که برای جلوگیری از شائبه تقلب و برای اینکه فاصله آرا زیاد باشد باید آرای احمدینژاد ۲۴ میلیون اعلام شود.
علی غزالی، مدیر مسئول بازداشتشدهی سایت بازتاب امروز علی غزالی، مدیر مسئول بازداشتشدهی سایت "بازتاب امروز"
این خبر روز شنبه ۷ اردیبهشت (۲۷ آوریل) در سایت بازتاب منتشر شد. یک روز پس از انتشار این خبر، علی غزالی مدیر مسئول سایت بازتاب با حکم شعبه ۱۲ دادسرای فرهنگ و رسانه بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی تا کنون هیچ تماسی با خانوادهاش نداشته است.
یکی از اعضای تحریریه سایت بازتاب به دویچهوله میگوید اتهام آقای غزالی نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق انتشار خبر مربوط به نوار هشت میلیونی در سایت بازتاب بوده است.
فردای روز بازداشت مدیر مسئول، سایت بازتاب مسدود میشود. به مسئولان سایت گفته شده که برای تعامل با دستگاه قضایی و حل شدن مشکل مدیرمسئول آن، فعالیت این سایت فعلا متوقف شود.
این عضو تحریریه بازتاب تاکید میکند که بازتاب توقیف نشده و امیدوار است با ورود خاتمی یا هاشمی به صحنه انتخابات فضای کشور تغییر کند و فعالیت بازتاب دوباره از سرگرفته شود.
«منبع خبر بازتاب از حلقههای نخست جریان احمدینژاد است»
سایت بازتاب ضمن انتشار خبر وجود چنین نواری، سه احتمال را مطرح کرده بود: یکی اینکه نوار مذکور صحت نداشته باشد، دوم اینکه نوار صحت داشته باشد اما واقعیت انتخابات سال ۸۸ با آنچه در نوار گفته شده متفاوت باشد و سوم اینکه نوار کاملا واقعیت داشته باشد.
عضو تحریریه بازتاب به دویچه وله میگوید: «موضوع گزارش ما صحت نوار نبود بلکه سناریوی دولت برای برهم زدن انتخابات وتحت فشار قرار دادن شورای نگهبان بود و در همین گزارش صحت نوار مورد تردید قرار گرفته بود. گزارش بازتاب موثق واز منابعی در حلقههای نخست جریان احمدی نژاد بود».
عضو تحریریه بازتاب میگوید: «همانطور که در گزارش قید شده موضوع مربوط به هشت میلیون رای است که با کسر آن بازهم احمدی نژاد خود را برنده انتخابات ریاست جمهوری میداند اما با یک اختلاف کم. بنابراین در این سناریو هم نظام متهم به تقلب شده و هم ریاست جمهوری احمدی نژاد زیرسئوال نرفته وتنها فاصله آرای وی با نفر دوم کم شده است. بنابراین برنده این سناریو دولت بوده اگرچه بسیاری از معترضین به انتخابات سال ۸۸ معتقدند علاوه بر ریختن آرای تقلبی ، جابجایی آرا نیز صورت گرفته اما این مسایل موضوع گزارش بازتاب نبوده و صرفا به سناریوی دولت فارغ از اصالت آن پرداخته شده است».
مسئله رایهای اضافی پیشتر نیز از سوی علیرضا زاکانی نماینده مجلس مطرح شده بود. وی به نقل از محسن رضایی گفته بود تا ساعت ۵ بعدازظهر روز انتخابات تنها ۱۷ میلیون تعرفه مصرف شده بود، چطور ممکن است بعد از این ساعت آرا به ۲۴ میلیون رسیده باشد.
تهدیدهای مکرر احمدینژاد به اینکه در صورت عدم تایید صلاحیت نامزد جناح او، ناگفتههایی را بیان خواهد کرد، برخی را به این نتیجه رسانده که نوار مورد اشاره سایت بازتاب میتواند یکی از این ناگفتهها باشد.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#194
Posted: 7 May 2013 13:32
حمله خبرگزاری دولتی ایرنا به هاشمی رفسنجانی: مردم به نظام اعتماد دارند نه شما
چکیده :به دنبال اظهارات هتاکانه وزیر اطلاعات، برادر رهبری و تندروهای افراطی در مورد آیت الله هاشمی رفسنجانی، خبرگزاری دولتی ایرنا در تیتر اول خود با عنوان "تلاش دوباره «آقای پیشگو» برای تکرار بازی های قدیمی" به مقایسه رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و بنی صدر پرداخته است. ...
کلمه- گروه خبر: به دنبال اظهارات هتاکانه وزیر اطلاعات، برادر رهبری و تندروهای افراطی در مورد آیت الله هاشمی رفسنجانی، خبرگزاری دولتی ایرنا در تیتر اول خود با عنوان "تلاش دوباره «آقای پیشگو» برای تکرار بازی های قدیمی" به مقایسه رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و بنی صدر پرداخته است.
به گزارش کلمه، هفته پیش حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات با حمله به هاشمی رفسنجانی گفته بود: "کسی که خود را پیشگوی حوادث ۸۸ عنوان می کند و می گوید 'من گفتم، من بیانیه دادم' در حقیقت پیشگویی نکرده است، ما اطلاعات دقیقی داریم که این آقا در فتنه دست داشته است."
سخنانی که با انتقاد شدید تنی چند از نمایندگان مجلس، مجمع روحانیون مبارز، مجمع مدرسین و محققین و فعالان سیاسی قرار گرفت.
امروز خبرگزاری دولتی ایرنا در ادامه هتاکی و تهمت زنی احمدی نژاد از مناظرات انتخاباتی مجموعه اظهارات هاشمی رفسنجانی در مورد انتخابات را طی سه دهه گذشته جمع آوری کرده و نوشته است: هاشمی در دوره قبل انتخابات ریاست جمهوری ماه ها قبل از برگزاری انتخابات «بازی پیشگوئی تقلب» را دنبال کرد. پروژه ای که با نامه بی سلام و والسلام او به رهبری عملیاتی شد و با رمز «تقلب در انتخابات» وارد فاز آشوب خیابانی شد.
این خبرگزاری افزوده است: هاشمی امروز و در آستانه ۸۰ سالگی، دوباره با همان بازی های قدیمی به صحنه انتخابات آمده است و گمان می کند ملت ایران گوش به اظهارات او می دهند و در سلامت نظام انتخاباتی کشور تردید می کنند! در حالی که مردم به نظام اعتماد دارند و این هاشمی است که سال هاست نمی تواند اعتماد آنان را نسبت به خود احیاء کند.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#195
Posted: 7 May 2013 13:33
نرخ املاک ویلایی در تهران، فرمانیه متری ۱۸ میلیون
چکیده :در حالیکه این روزها اغلب متقاضیان واحدهای مسکونی در پایتخت به دنبال خرید و فروش یا اجاره آپارتمان در متراژهای مختلف هستند، در بخش دیگری از بازار مسکن، معاملات خانههای ویلایی هم به صورت محدود انجام میشود. ...
در شرایطی که به دلیل کمبود زمین در تهران و افزایش قابل توجه قیمتها، مالکان خانههای قدیمی ویلایی که در اصطلاح به آنها کلنگی هم میگویند در پی یافتن فرصتی برای سرمایهگذاری و تبدیل ملک ویلایی خود به آپارتمانهای چند طبقه هستند، هنوز هم تعداد محدودی از مالکان بنا به دلایلی، ترجیح میدهند درگیر دردسرهای ساخت و ساز جدید نشوند و خانه ویلایی خود را اجاره دهند یا برای فروش به بازار مسکن عرضه کنند.
از سوی دیگر، بهرغم آنکه در حال حاضر ساخت و سازهای یک یا دو طبقه که به علت دارا بودن حیاط، خانه ویلایی نامیده میشوند نیز بین سازندگان پایتخت به میزان قابل توجهی کاهش یافته است، اما هنوز هم در میان فایلهای فروش یا اجاره که از جانب سازندگان یا مالکان به بنگاههای مسکن معرفی میشود، میتوان علاوه بر واحدهای کلنگی که هنوز قابلیت سکونت دارند، خانههای مسکونی ویلایی نوساز یا کم سن و سال را هم پیدا کرد که از نظر قیمتی تفاوت قابل توجهی با قیمت آپارتمان ندارند و بعضا به علت ویلایی بودن و کم بودن تراکم طبقات، گرانتر از آپارتمانها هستند.
به گزارش دنیای اقتصاد، در این میان، علاوه بر ساختمانهای مسکونی ویلایی یک یا دو طبقه، تعداد محدودی واحدهای مسکونی ۳ تا ۴ طبقه هم یافت میشوند که به علت واقع شدن در یک زمین دارای حیاط، مالک یا سازنده آن، ترجیح میدهد به جای فروش یا رهن و اجاره تک به تک واحدها، تمام ساختمان را یکجا به فردی واحد بفروشد یا اجاره دهد. به عنوان نمونه، مالکی در منطقه سعادت آباد، ساختمان مسکونی ویلایی خود را که در ۲۵۰ مترمربع زمین با زیربنای ۷۵۰ مترمربع در چهار طبقه احداث شده است، با قیمت ۱۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، به صورت یکجا، به بازار فروش مسکن عرضه کرده است. مالک این ساختمان مسکونی، همچنین در معرفی ملک خود عنوان کرده که این ساختمان علاوه بر موارد یاد شده از ۱۵۰ مترمربع بنا با موقیعت تجاری در همکف ساختمان برخوردار است.
در بازار اجاره ساختمانهای مسکونی ویلایی هم به رغم محدود بودن تعداد این فایلها، تنوع قابل توجهی مشاهده میشود. این در حالی است که برخلاف بالاتر بودن قیمت فروش واحدهای مسکونی ویلایی نسبت آپارتمانهای با سن و سال، متراژ و موقعیت مشابه با این ساختمانها، در بازار اجاره، واحدهای مسکونی ویلایی اغلب با قیمتهای مناسبتری نسبت به آپارتمانها به بازار مسکن عرضه شدهاند.
به عنوان نمونه، مالکی خانه ۵۱ مترمربعی خود را در خیابان ولیعصر، چهارراه معزالسلطان، که دو خوابه و در طبقه دوم واقع است با شرایط ۷ میلیون تومان رهن و ماهانه ۳۰۰ هزار تومان اجاره به بازار مسکن عرضه کرده است.
این در حالی است که قیمت گفته شده نسبت به نرخ رهن و اجاره آپارتمانی با مشخصات مشابه در منطقه ذکر شده تا حد قابل توجهی فاصله قیمتی دارد.
البته مالک در فایل آگهی خود عنوان نکرده است که ساختمان چند سال ساخت است و چه موقعیتی دارد.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#196
Posted: 7 May 2013 15:08
خانواده های زندانیان سیاسی آذربایجان در مصاحبه با روز:
۴۵ سال حبس تعزیری، برای پنج زندانی سیاسی
خانواده های ۵ زندانی سیاسی آذربایجان که به ۴۵ سال حبس تعزیری محکوم شده اند احکام صادره علیه این فعالان سیاسی را بسیار سنگین و بی سابقه خواندند.
خانواده های آیت مهرعلی بیگلو و لطیف حسنی به "روز" گفتند که این دو زندانی سیاسی به همان اتهامی با محکومیت سنگین جدید مواجه شده اند که پیشتر به خاطر آن محاکمه و حکم زندان دریافت کرده بودند.
آیت مهرعلی بیگلو، لطیف حسنی، محمود فضلی، بهبود قلی زاده و شهرام رادمهر، ۵ عضو تشکل "یئنی گوماح" هستند که به "جنبش نوبیداری ملی آذربایجان جنوبی" معروف است. آنها به دلیل تشکیل و عضویت در این گروه، به "تشکیل گروه غیرقانونی و تبلیغ علیه نظام" متهم و هر کدام به ۹ سال حبس تعزیری محکوم شده اند.
سونا فرج زاده، همسر آیت مهرعلی بیگلو در مصاحبه با "روز" توضیح میدهد که همسرش و لطیف حسنی سال ۸۹ به همین اتهام بازداشت شده، مورد محاکمه قرار گرفته و حکم گرفته بودند. او می گوید: این گروه مجوز نداشت و پس از بازداشت و صدور حکم برای همسرم و آقای حسنی، آنها از زندان که ازاد شدند اسم گروه را تغییر داده و شروع به اصلاح اساسنامه و انجام اقدامات قانونی برای اخذ مجوز کردند و در حال طی همین پروسه بودند که مجددا بازداشت و این بار دوباره محاکمه و با چنین احکام سنگینی مواجه شدند.
به گفته خانم فرج زاده؛ هر یک از این ۵ نفر به اتهام "تشکیل گروه غیرقانونی" به ۸ سال حبس تعزیری و به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به یکسال حبس تعزیری محکوم شده اند. آنها در حال حاضر در زندان مرکزی تبریز، زندانی هستند.
همسر آیت مهرعلی بیگلو می گوید: این تشکل هیچ فعالیت خاصی در اینت مدت نداشت و درگیر نوشتن اسانامه جدید و گرفتن مجوز بودند در واقع تنها فعالیت شان سایت مربوط به همین گروه بود و واقعا از صدور حکم جدید آن هم به این سنگینی شوکه شده ایم. پیشتر به همین اتهام همسر من و آقای حسنی هر یک به یکسال و نیم حبس تعزیری محکوم شده بودند که ۹ ماه از این محکومیت را سپری کرده اند. هیچ کس انتظار نداشت و اصلا برخلاف قانون است که برای یک اتهام دوبار محاکمه و دو بار حکم صادر کنند. فقط امیدوار هستیم دادگاه تجدید نظر این احکام را لغو کند و ما همه سعی مان را میکنیم از مراجعه به دادستانی و دادگستری تا هر جایی که دست مان برسد و صدایمان برسد اعتراض مان را برسانیم.
سوال میکنم که وضعیت آقای مهرعلی بیگلو در حال حاضر به چه صورتی است؟ می گوید: سال ۸۹ که بازداشت شده بود بعد از ۹ ماه با قرار وثیقه ازاد شد بعد هم که محکومیت یک سال و نیم را دادند. ۲۰ دی ماه ۹۱ مجدد او را بازداشت کردند و به جای انتقال به زندان مرکزی تبریز برای سپری شدن محکومیت اش، او را به بازداشتگاه اطلاعات بردند و پرونده جدید برای اتهامی که قبلا حکم گرفته بود دوباره تشکیل دادند. در حال حاضر هم که در زندان مرکزی تبریز است و این زندان شرایط مساعدی ندارد در بند متادون هستند و درواقع زندان تبریز بندی برای زندانیان سیاسی ندارد اما به هر حال تحمل میکند. در این میان وضعیت آقای رادمهر زیاد خوب نیست او سرددرهای شدید عصبی دارد و دوران بازجویی بیهوش شده بود. آقای قلی زاده هم ناراحتی کلیه و پروستات دارد.
خانم فرج زاده می افزاید: تا همین اواخر هم که هر 5 نفر ممنوع الملاقات بودند و هر بار میخواستیم ملاقات کنیم باید از بازپرس نامه می گرفتیم تا اجازه ملاقات دهند اما اکنون به صورت ماهی یکبار امکان ملاقات داریم.
اعظم پیری، همسر لطیف حسنی هم در مصاحبه با "روز" با بی سابقه خواندن حکم صادره برای همسرش می گوید که آقای حسنی قبلا برای همین اتهام حکم زندان دریافت کرده و اکنون مشخص نیست براساس چه استدلالاتی دوباره برای همان اتهام، حکم جدید صادر کرده اند.
او توضیح میدهد: همسر من قبلا به خاطر همین اتهام بازداشت شده بود ۹ ماه زندان بود که از این مدت ۷ ماه تمام در انفرادی بود، ۴۵ روز بند ویژه و ۲۵ روز هم بند عمومی زندان تبریز بود که با قرار وثیقه آزاد شد و به یکسال و نیم حبس محکومش کردند. ۱۸ بهمن ۹۱ دوباره او را در کرج بازداشت کردند و ابتدا تصور میکردیم که برای سپری کردن باقیمانده محکومیت یک سال و نیم حبس، بازداشت کرده اند اما بازپرس پرونده به من گفت که با حکم قضایی و نه برای سپری کردن محکومیت که به خاطر پرونده جدید بازداشت کرده اند. پرونده جدید هم که مشخص شد همان اتهامات قبلی است که قبلا به خاطرش محاکمه و حکم دریافت کرده است.
خانم پیری سپس با ابراز نگرانی از وضعیت همسرش میگوید: او در زندان مرکزی تبریز است دفعه قبل که از زندان آزاد شد ناچار شد آنژیو انجام دهد و به دلیل شکنجه هایی که شده بود و فشارهایی که آورده بودند ناراحتی قلبی پیدا کرده بود الان هم نگران وضعیت قلب او هستم از سویی هم واقعا نمیدانم چطور برای یک اتهام دو بار حکم صادر میکنند آن هم حکمی به این سنگینی که در واقع اشد مجازات در نظر گرفته شده برای این اتهام در قانون است. آقای حسنی به گفته همسرش از تدریس در دانشگاه ها محروم شده بود و در دبیرستان تدریس میکرد.
محمود فضلی اما ۱۱ دی ماه ۹۱ بازداشت شد او نیز به ۸ سال حبس به اتهام تشکیل گروه غیرقانونی و یکسال حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم شده است.
فاطمه حیدری، همسر آقای فضلی در مصاحبه با "روز" میگوید: ما ابتدا فکر کردیم به خاطر حکم سال ۹۰ همسرم او را بازداشت کردهاند. همسرم در جریان اعتراضات به خشک شدن دریاچه ارومیه بازداشت شده و به یکسال حبس تعزیری و یکسال حبس تعلیقی محکوم شده بود. او با قرار وثیقه آزاد بود که ۱۱ دی ماه ۹۱ او را بازداشت کردند و بعد گفتند که این بار به خاطر تشکیلات ینی گوماح بازداشت شده است. بعد هم که ۴ نفر بعدی را گرفتند.
او می افزاید: از حکم مربوط به مساله دریاچه ارومیه، همسرم تبرئه شد اما اکنون با این محکومیت جدید که خیلی سنگین و عجیب است مواجه شده ایم و قطعا به این حکم اعتراض داریم.
شهرام رادمهر هم سوم بهمن ماه در مشکین شهر بازداشت شده او و بهبود قلی زاده هم مشابه سه نفر فوق، به ۹ سال حبس تعزیری محکوم شده اند.
در وب سایت مربوط به این تشکل توضیح داده شده است که "پرنسیپ سه گانه هویت طلبی ترکی، اعتقاد به مدرنیته، سکولاریزم و آزادی بی قید شرط عقیده است و این تشکل این پرنسیپ ها را در سه شعار استراتژیک حقوق بشر، دموکراسی و حق تعیین سرنوشت برای آذربایجان جنوبی دنبال میکند.
آذربایجان جنوبی عنوانی است که این اعضای این تشکل به استان های آذری زبان ایران داده اند.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#197
Posted: 7 May 2013 15:58
نمیتوانیم آب جمعیت بیش از 100 میلیون نفر را تامین کنیم
معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست با انتقاد از این که هنوز نمیدانیم در کنار معادنی که داریم ذخیره گیاهی و جانوری کشورمان نیز سرمایه ما محسوب میشود گفت: هنوز نپذیرفتهایم که باید برای محیط زیست هزینه کنیم و محیط زیست و توسعه در مقابل یکدیگر قرار گرفته است!
به گزارش خبرنگار «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر کیخا، معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست در نشست بررسی چالشهای زیستمحیطی ایران در پاسخ به سوال کارشناسان مبنی بر آخرین وضعیت تالابهای کشور اظهار کرد: اگر به تکالیف قانونی عمل کنیم کفایت میکند. متاسفانه استفاده از علم در دستگاههای اجرایی ما جا نیفتاده است که بهبود تالابها را به تاخیر انداخته است.
وی ادامه داد: در گام دوم باید مدل احیای تالاب ارومیه را برای دیگر تالابهای کشور پیاده کنیم و وضعیت برخی تالابهای کشور پس از بازدیدهایی که داشتهایم خوب بوده است.
وی گفت: ممکن است ناآگاهانه تصمیمی گرفته شود یا اقدامی صورت گیرد که محیط زیست آسیب ببیند اما نمیتوان گفت که کسی برای تخریب آن تلاش میکند.
محیط زیست در کشور حق وتو ندارد
محیط زیست در کمیته تخصیص آب وزارت نیرو عضو هم نیست!
رییس سازمان محیط زیست باید رییس شورای عالی محیط زیست باشد
کیخا با بیان اینکه محیط زیست باید در ایران حق وتو داشته باشد، افزود: وقتی که محیط زیست در کمیته تخصیص آب وزارت نیرو عضو نباشد چگونه میتوانیم برای احقاق حقآبه خود چانه زنی کنیم؟
وی ادامه داد: شورای عالی محیط زیست نیز در صورتی کارایی لازم را خواهد داشت که رییس سازمان حفاظت از محیط زیست رییس آن بوده و اگر هرچه گفت عمل شود. واقعیت این است که وقتی کارشناس محیط زیست تشخیص میدهد کاری نباید انجام شود، بدون توجه به او انجام میشود.
کیخا همچنین در واکنش به این گفته که سیاستهای کلان کشور موجب تخریب محیط زیست ایران میشود، افزود: وقتی تابع اولویت مردم ایران، محیط زیست نبوده و مردم خواستههای ابتدایی و اولیه دارند، اگر بخواهیم کار زیربنایی، اصولی و پایدار انجام دهیم باید ابتدا روشنگری را از سطوح پایین جامعه آغاز کنیم.
وی ادامه داد: بسیاری از متخصصان را دیدهام که هرچند تحصیل کرده بودند در بعد شخصیتی برای کار گروهی کامل نبودهاند و در مقابل آن افرادی هستند که سواد آنچنانی نداشته اما در اجرای کارها بسیار حرفهایتر از تحصیل کردهها عمل میکنند.
کیخا با تاکید بر نقش تکنولوژی برای حفظ محیط زیست اظهار کرد: کره جنوبی با مساحت استان سمنان و جمعیت 46 میلیون نفری یکی از کشورهای اول جهان در اقتصاد است که این نشان میدهد تکنولوژی نقش بسیار مهمی در توسعه همراه با حفظ محیط زیست دارد.
معاونت طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست با تاکید بر لزوم اصلاح قانون اظهار کرد: در کمیته تخصیص آب بین محیط زیست، کشاورزی، آب شرب، صنعت و غیره چانه زنی میشود که عقیده داریم محیط زیست باید در راس این کمیته بوده و باید قانون در این زمینه اصلاح شود.
وی ادامه داد: همچنین بر اساس قانون اساسی مجلس قانونگذار بوده و شورای عالی محیط زیست نمیتواند خارج از اختیاراتش تصمیم بگیرد. چون دستگاههای نظارتی از دولت توضیح میخواهند.
لازم نیست تمام مواد غذایی مورد نیاز کشور در همینجا تولید شود
وی همچنین در خصوص وضعیت آبی کشور اظهار کرد: لازم نیست تمام مواد غذایی مورد نیاز کشور در همینجا تولید شود و میتوانیم آنها را از کشورهای دیگری که آب فراوانی دارند خریداری کرده و وارد کشور کنیم که در این صورت مقداری از آب مورد نیاز کشور به صورت مجازی وارد شده و آب زیادی برای تولید محصولات استفاده نمیکنیم.
کل طرح توسعه کشاورزی 40 هزار هکتار است
چیزی به نام واگذاری 2 هزار مترمربع زمین به هر خانوار ایرانی نداریم
به گزارش ایسنا، پرویز گرشاسبی، معاون سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری کشور نیز در پاسخ به این سوال که آیا اعطای 2 هزار مترمربع زمین به هر خانوار ایرانی برای کشاورزی و خانهسازی امکانپذیر است یا نه و اینکه چرا وزارت کشاورزی در این خصوص سکوت کرده است اظهار کرد: چنین چیزی اتفاق نیفتاده و کل طرح توسعه کشاورزی 40 هزار هکتار زمین مساحت دارد.
وی همچنین به انتقادات جمعیت حاضر مبنی بر تبدیل منابع طبیعی فیزیکی محور به منابع طبیعی انسانی اظهار کرد: منابع طبیعی فیزیکی محور باید با مدیریت 100 ساله به منابع طبیعی انسان محور تبدیل شوند. ما در گذشته انسان را کنار گذاشتیم که همین مساله باعث ایجاد عدم تعادل شد.
معاون سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری کشور ادامه داد: ارتباط درست انسان با محیط زیست و منابع طبیعی باید برقرار شود.
وی ادامه داد: در زمینه منابع طبیعی نمیتوانیم تنها در سطح مجلس و دولت عمل کنیم بلکه آحاد مردم نیز باید حضور داشته باشند.
معاون سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری کشور با تاکید بر لزوم تسهیلگران برای برقراری ارتباط میان مردم و قانون اظهار کرد:خواستههای مردم میتواند قانون را تغییر دهد و متاسفانه تا کنون فرصتهای بسیاری را از دست دادهایم.
مهندس کاظم نصرتی رو به دکتر فهمی کارشناس وزارت نیرو کرد و اظهار کرد: شما سدهایی را ساختهاید که باعث تخریب محیط زیست شده است و باید در این زمینه پاسخ دهید.
دکتر فهمی نیز در پاسخ گفت: شما اول بگویید که شش میلیون هکتار جنگلی که در زمان ریاستتان از بین رفته چگونه اتفاق افتاده؟ که با وساطت محمد درویش مجری برنامه حاضرین به سکوت دعوت شدند.
فهمی ادامه داد: واقعیت این است که در تخصیص منابع مشکلات بسیاری داریم که این امر مشارکت همه دستگاهها را میطلبد و دست یاری را به سوی همه سازمانها و نهادها دراز کردهایم.
وی ادامه داد: در خصوص وضعیت حقآبه دریاچه ارومیه نیز 21 تیرماه سال 90 به دکتر شاعری، معاونت انسانی سازمان حفاظت محیط زیست حقآبه تالابهای کشور را از جمله دریاچه ارومیه اعلام کردیم و طبعا تخصیص این حقآبه به عهده وزارت نیروست که در این بین دکتر مسعود باقرزاده کریمی، مسئول تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست از میان جمعیت حاضران برخاست و گفت: برای تخصیص آب کارشناسی شده و قبل از اعلام آن جلسات مشترکی با وزارت نیرو داشتهایم که اگرچه حرکت خوبی بوده اما کافی نیست.
فهمی با بیان اینکه کشور با جمعیت 75 میلیون نمیتواند آب مورد نیاز خود را تامین کند، افزود: طرح جامع کشاورزی و طرح جامع آب مانند موزائیکهایی هستند که در کنار هم قرار گرفته و باید برای استفاده از آب به هر دو بخش توجه شود.
نمیتوانیم آب جمعیت بیش از 100 میلیون نفر را تامین کنیم
وی در پاسخ به این سوال که آیا با وضع موجود طرح افزایش جمعیت ایران به 200 میلیون نفر صحیح است یا نه اظهار کرد: 120 میلیارد متر مکعب آب در کشور داشتیم که 10 میلیارد متر مکعب کاهش داشته و 20 میلیارد متر مکعب نیز باید برای محیط زیست رهاسازی شود که تنها در پایان 100 میلیارد مترمکعب باقی میماند و مساله مهم این است که اکنون 94 میلیارد متر مکعب را مصرف کرده و برای آیندگان این کشور تنها شش میلیارد آب باقی خواهد ماند و به همین دلیل نمیتوانیم آب بیش از 100 میلیون جمعیت را تامین کنیم.
وی تاکید کرد: محدودیت ما در ایران خاک نبوده و آب است و باید مدیریت آب داشته باشیم.
ایران در انتظار بحران آب
کارشناس وزارت نیرو با بیان اینکه با تغییر اقلیم تا سقف استحصال آب مصرف کردهایم افزود: فشارهای بسیاری در پیش روی کشور بوده و بحران آب در راه است.
وی تاکید کرد: اگر نگاه آمایشی و جامعنگر نداشته باشیم و در حوزه بسته سدسازی کرده یا در کنار رودخانهها صنعت پرآب ایجاد کنیم در آینده با مشکلات بسیار بیشتری مواجه خواهیم شد.
مهندس نصرتی نیز در ادامه سخنان دکتر فهمی مبنی بر نابودی جنگلها اظهار کرد: همه کسانی که در منابع طبیعی کار میکنند میدانند که مساحت جنگلها در زمانی که من مسئول آن بودم حقیقی نبوده و تنها آماری تقریبی بود که در آن زمان با فعالیتهایی که رسانهها انجام دادند و مردم مدعی شدند متوجه شدیم که ایراد کار چیست و آنرا اصلاح کردیم.
وی ادامه داد: متاسفانه در 20 سال اخیر مد شده که برای قوانین اصلی حاشیه بنویسیم. که غالبا این حواشی متضاد بوده و باعث شد که وزارتخانهها با یکدیگر تفاهم نامه امضا کنند.
وی تاکید کرد: باید به قانون اصلی بازگشته و از تفاهمنامه نویسی دوری کنیم.
رییس جامعه جنگلبانی ایران افزود: کشاورزی خصوصیترین بخش اقتصادی کشور است که تبدیل به دولتیترین بخش آن شده است و این مسالهای است که مشکلات بسیاری را به وجود آورده و باید آن را اصلاح کنیم به گونهای که امروز حتی گوجه فرنگی کشور نیز وابسته به پول دلار است.
وی با بیان اینکه جایگاه و تشکیلات هر فعالیت در کشور باید متناسب با نیازها باشد، افزود: مساله بعدی در حل بحرانهای محیط زیستی کشور تعیین مدیریتهاست. زیرا مدیریت هیچ سازمانی از درون آن تعیین نمیشود.
برای تامین آب 70 میلیون نفر جمعیت، کل منابع کشور را به قهقرا آوردیم
دکتر شامخی نیز در پاسخ به سوال حاضران مبنی بر اجرای طرحهای افزایش جمعیت اظهار کرد: باید در سیاست کلان کشور تصمیمات درست بگیریم. زمانی که برای تامین آب و غذای 70 میلیون جمعیت کشور کل منابع را به قهقرا میبریم نباید به دنبال افزایش جمعیت باشیم.
به گزارش ایسنا، وی با بیان اینکه متاسفانه تمام بخشهای دیگر مدافعین قویتری از محیط زیست دارند افزود: اصولا بین مسئولان و مردم اراده لازم برای حفظ محیط زیست وجود ندارد و اینکه چرا چنین ارادهای نیست به شرایط اجتماعی – سیاسی و سیر تاریخی ایران باز میگردد.
شامخی افزود: انقلاب مشروطه زمینهای را به وجود آورد که رابطهمان با طبیعت به اینجا رسید بنابراین باید اقداماتی انجام دهیم تا رابطه انسان با طبیعت شکل منظم پیدا کند و اگر مسائل سیاسی حل و فصل نشود نمیتوان محیط زیست را مدیریت کرد.
وی در واکنش به سخنان دکتر کیخا مبنی بر اینکه ترجیحات مردم چیزی غیر از محیط زیست است افزود: این سوال مطرح است که چرا نماینده مجلس ما به جای آنکه بتواند مردم را در زمینه حفظ محیط زیست قانع کند باید تاکیدش بر این باشد که چون مردم خواستهای داشتهاند مطابق خواسته آنها عمل کند؟
شامخی ادامه داد: متاسفانه سیاستهای ما عوام گرایانه بوده و جنبه غالب مدیریتها به همین مساله باز میگردد. چرا باید نماینده مجلس ما قانون را زیر پا گذاشته تا بتواند به مردمش پاسخ بدهد.
وی همچنین در زمینه استفاده از تکنولوژی برای حفظ محیط زیست اظهار کرد: این تکنولوژی نبوده که کره جنوبی را تغییر داده بلکه سبک سیاستهای کلان این کشور است که باعث پیشرفت آن شده اما متاسفانه در کشور ما شرکتها و گروههایی که قدرت دارند کار را در دست خود گرفتهاند.
دکتر کیخا نیز در پاسخ اظهار کرد: مشکل اصلی ما این است که هنوز نمیدانیم در کنار معادنی که داریم ذخیره گیاهی و جانوری کشورمان نیز سرمایه ما محسوب میشود و هنوز نپذیرفتهایم که باید برای محیط زیست هزینه کنیم و محیط زیست و توسعه در مقابل یکدیگر قرار گرفته است.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#198
Posted: 7 May 2013 16:49
مرگ یک معلم در واژگونی اتوبوسی که مردم را برای استقبال خودجوش از احمدی نژاد به ارومیه میبرد!
در حالی که واژگونی اتوبوسی که برای احمدی نژاد استقبال کننده به ارومیه برده بود، از سوی مسئولان تکذیب شده است، اما رسانههای استانی آذربایجان غربی، خبر می دهند که یکی از این افراد که از شهرستان بوکان به ارومیه برده شده بود تا از احمدی نژاد استقبال کند و در مراسم سخنرانی اش حاضر باشد، کشته شده و تعداد بیشتری مجروح شده اند.
به گزارش عصر ایران، سایت «آینا نیوز» در این باره نوشت: واژگونی یک دستگاه اتوبوس مسافربری در حوالی روستای جبل کندی در جاده ارومیه به مهاباد متاسفانه منجر به کشته شدن یکی از مسافرین و مصدومیت شدید چند تن دیگر شد.
این اتوبوس حامل استقبالکنندگان رئیس جمهور بود که از بوکان عازم اورمیه شده و بعد از استماع سخنان احمدی نژاد قصد بازگشت به شهر خود را داشتند.
بازندگی و لغزنده بودن جاده عامل این حادثه عنوان شده است.
این اتوبوس با 31 مسافر به محض اتمام سخنان رئیسجمهور به مقصد شهرستان بوکان حرکت کرده بود که در مسیر بازگشت به شدت دچار سانحه شد.
همچنین سایت کانی پرس، رسانه محلی شهرستان بوکان نیز اطلاعات بیشتری در این باره منتشر کرده است.
به نوشته این پایگاه خبری، در این حادثه که در یک کیلومتری پلیس راه ارومیه ـ مهاباد و نزدیکی روستای جبل کندی رخ داد «سامان آسيابان» معلم بوكاني به دليل ماندن گردنش در زير صندلي هاي اتوبوس قطع نفس شده و جان خود را از دست داد و مصدوم ديگري به نام جمال خليفه زاده در وضعيت وخيمي توسط امدادگران به بيمارستان منتقل شد که پس از طی مراحل پزشکی، حال وی رو به بهبودی است. مصدوم دیگری نیز به نام رحمان پاکدل در بیمارستان بستری شده است. 18 تن دیگر نیز که در این حادثه مجروح شده بودند، به صورت سرپایی مداوا و مرخص شدند.
کانی پرس نوشت:در پی این حادثه تلخ ، وزير بهداشت و درمان و آموزش پزشكي، مسئولين استانداري و حجت الاسلام فولادي به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهور با حضور در بيمارستان امام رضا (ع) ضمن کسب اطلاع از روند درمان حادثه ديدگان، آمادگی خود را جهت هرگونه حمايت و مساعدت لازم از فرهنگيان مصدوم بوكاني اعلام كردند.
حضور این افراد در بیمارستان ، نشان می دهد که خبر اتوبوس واژگون شده ، حامل استقبال کنندگان از احمدی نژاد بوده است و الاّ برای یک تصادف معمولی که مسوولان راهی بیمارستان نمی شوند تا از مصدومان عیادت کنند.
در همین حال آینا نیوز با انتشار گزارش تصویری از اتوبوس هایی که مردم را از شهرهای مختلف استان به ارومیه برده بودند تا میدان انقلاب در هنگام سخنرانی احمدی نژاد پر باشد، از خیابان های برق، والفجر، دفاع مقدس، گلدیس، محراب، باهنر، رجایی و... به عنوان خیابان هایی که مملو از این اتوبوسها بودند نام برد و نوشت که مسافران آنها بعد از صرف ناهار راهی شهرهای خود شدند.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.