ارسالها: 24568
#421
Posted: 17 Feb 2015 18:13
RONIN: تا جانوري مثل جنتي بعد از سالها فروختنه نفت صد و چهل دلاري به مردم نگويد روزي يك وعده غذا بخورند!!!
آیا خودشون هم روزی یه وعده غذا میخورن ؟ پس خرج منقل و وافور و دم و دستگاه دود چی ؟ حالا بقیه چیزها بماند.!!
اگر سردمداران ما مثل گاندی بودن و به دو سه تا دانه بادام برای غذای روزانه و یک تکه پارچه که توسط خودش ریسیده شده بود قناعت میکردن ، اونوقت مردم غیور این کشور اگر لازم بود می تونستن حتی اون یک وعده را هم نخورن . مگر روزهای جنگ و ایثار مردم این مرز و بوم فراموشمان شده ؟
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#424
Posted: 27 Feb 2015 20:08
گرد و غبار دخالتهای بی جای ایران در عراق به چشم مردم می رود
از زمانیکه ایالات متحده برای سرنگونی صدام به عراق لشکر کشید حکومت مداخله جوی جمهوری اسلامی بصورت پیوسته و به برکت درآمد سرشار نفت در مسائل عراق دخالت کرده و تلاش نمود تا حکومتی مستقل و مقتدر در عراق شکل نگیرد . و در گیر کردن آمریکا و هم پیمانانش به یک جنگ فرسایشی در عراق که از به عنوان باتلاق عراق نام می برد و از نظر استراتژیک این عملکرد را در جهت کاهش احتمال اقدام نظامی آمریکا نسبت به سرنگونی نظام جمهوری اسلامی در ایران در چهارچوب دکترین دفاعی خود تعریف می نمود . نهایتا سبب شد که مدت 10 سال بیابانهای عراق به محلی جهت درگیری های گروهی و قبیله ای تبدیل شود .که هرکدام به سبک خود طلایه دار پرچم اسلام می باشند . این بی ثباتی در عراق در دراز مدت سبب عدم رسیدگی دولت عراق به اجرای سیاستهای کویر زدایی گردید و باعث شد که مردم غرب ایران تاوان سیاست های غلط نظام مذهب محور جمهوری اسلامی را بخاطر شیطنت های بیجا در کشور عراق اکنون با رفتن ریز گردها به حلق و گلویشان بدهند . که سبب تحمیل هزینه زیادی به دوش مردم ایران خواهد شد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#425
Posted: 27 Feb 2015 20:10
اثرگذاری تحریم ها درتضعیف جمهوری اسلامی و خواسته هایی که اپوزیسیون بایستی مطرح نماید
در هفته آخر بهمن ماه 1393 با اعلام غیر رسمی ورشکستگی صنعت نفت و گاز توسط آقای زنگنه وزیر نفت کابینه شیخ حسن روحانی. و همزمان مطرح شدن طرح توقف اعدام سامان نسیم و چندی دیگر از سیاسیون کــُردتباراز سوی اتحادیه اروپا که به سرعت توسط جمهوری اسلامی محقق شد و حتی در همین روز سفیر ایران شتابان خبر لغو حکم اعدام سهیل عربی به کمیسیون حقوق بشر اروپا اعلام داشت .همه گواه بر این است که با کنترل هدفمند تحریم ها می توان جمهوری اسلامی را وادار به حذف لایحه غیر انسانی و قرون وسطایی قصاص هم نمود . هرچند که روند تحریم سرنگونی نظام به سبک شوروی سابق است ولی اپوزیسیون خارج نشین می تواند با برنامه ریزی دقیق و عملکرد سازنده خود عنان قدرت در بزنگاه فروپاشی نظام بدست گیرد . در سخنان دیروز خامنه ای مبنی بر تحریم اروپا که کاملا از سر هراس و وحشت بیان می شد حتی ذوب شدگان ولایت را در تعجب و شگفتی فروبرد. نتیجتا ادامه تحریم ها نه تنها سبب تن دادن به دست برداشتن از جاه طلبی های هسته ای بلکه سبب احترام به کلیه قوانین حقوق بشر و به رسمیت شناختن حقوق مردم داخل ایران خواهد شد . زیر تجربه نشان داده که نظام جمهوری اسلامی تنها زمانی که سنبه و خصوصا وزنه تحریم پر زور باشد به خواسته جامعه جهانی و توقف قوانین ضد حقوق بشری تن درمی دهد.
غرب می تواند در این تحریم ها 3 خواسته در راستای منافع خود و بنفع مردم ایران داشته باشد
1.برگزاری رفراندوم در مورد مسائل اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی بازگرداندن حکومت و قدرت به مردم
2. بسته شدن دادگاه انقلاب که مرکزی برای سرکوب آزاد اندیشان شده که دقیقا مانند دادگاههای تفتیش عقاید دوران رنسانس عمل می کند.
3.منحل شدن شورای نگهبان که حدود 37 سال است به شعور و انتخاب مردم ایران همواره توهین و باعث شده که هیچگاه انتخابات واقعی در ایران نداشته باشیم
4. رفراندوم در مورد ساختار حکومت و درجهت بازگرداندن خامنه ای و دربارش( اعضای مجلس خبرگان) به قم و ساختن واتیکان برایشان تا تهدیدها و ماشین کشتارشان در اثر سیستم فاسد و ظالمی که در 37 سال خلق نموده اند از بین برود.
حمایت آمریکا تنها از چنین حسن روحانی و جواد ظریفی بصورت مالی و معنوی می تواند خواسته های بحق مردم ایران را بر اورده و نگرانی های غرب را هم کاهش دهد. و محبوبیت آمریکاییان را با ایرانیان مستحکم نماید .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#427
Posted: 8 Mar 2015 19:59
ایران به روایت عدد و رقم
عداد و ارقام بعضی وقتها، حامل واقعیتهایی شگفتیآفرین هستند
از ۱۲ ميليون «فقير غذايی» تا اعزام ۱۰ هزار رفتگر به کربلا
۱۰ هزار رفتگر از سوی شهرداری به کربلا رفتند
خبرگزاری فرانسه، بیست و دوم آذر: ده هزار رفتگر داوطلب در ایام اربعین با کمک شهرداری تهران به کربلا اعزام شده اند و همچنین ۶۰ دستگاه خودروی حمل زباله نیز از سوی شهرداری تهران به این شهر مذهبی شیعیان فرستاده شده است.
۱۹۱ هزار پرونده و شناسایی مظنونان اسیدپاشیهای اصفهان
خبرگزاری تسنیم، بیست و دوم آذر: حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی وزیر کشور ایران با اشاره به اینکه هنوز مظنونان اصلی اسیدپاشیهای اصفهان شناسایی نشدهاند از بررسی «۱۹۱ هزار» تن برای شناسایی عوامل این جنایت خبر داد و گفت که نمیتوان درباره خروج متهم اصلی از ایران با «قاطعیت» سخن گفت.
به گفته این مقام، علاوه بر بررسی ۱۹۱ هزار نفر از «یک قشر»، موتورسیکلتهای مشکیرنگ اصفهان، همه پروندههای طلاق و «تمام بیماران روانی اصفهان» برای شناسایی عوامل اسیدپاشیهای زنجیرهای در این شهر بررسی شده است.
۱۲ هزار ميليارد تومان فساد مالی
ایسنا، پانزدهم آذر: علی طيبنيا، وزير امور اقتصادی و دارايی ايران، به تازگی از کشف يک «فساد مالی» در شبکه بانکی کشور با تخلفاتی به ارزش ۱۲ هزار ميليارد تومان خبر داد و گفت که متهمان اين پرونده بازداشت شدهاند.
به گفته آقای طيبنيا يکی از موارد فساد مالی در ماههای اخير کشف شد که مجموعه ارزش اقدامات خلافی که در اين زمينه صورت گرفت حدود ۱۲ هزار ميليارد تومان بود که اين موضوع در دستگاه قضايی پيگيری شد و نزديک به صد درصد اين مبلغ به بانک بازگشت و در حال حاضر نيز متهمان در زندان به سر میبرند.
وزير امور اقتصادی و دارايی ايران گفت که اين ۱۲ هزار ميليارد تومان مجموع گردش چکهای بين بانکی بلاوجه و برخی ضمانتنامههای بانکی است.
۱۰ میلیون بیسواد در ایران
ایسنا،۲۰ آذر: رئيس سازمان نهضت سوادآموزی ایران می گوید که حدود ۹ ميليون و ۸۲۰ هزار بیسواد در ايران وجود دارد.
علی باقرزاده با اعلام اين موضوع در شهر بيرجند گفت که هماکنون اولويت سازمان نهضت سوادآموزی، آموزش افراد زير ۴۹ سال است.
پيش از اعلام آمار ۹ ميليون و ۸۲۰ هزار بیسواد در ايران، خبرگزاری دولتی ایران (ايرنا) در ارديبهشتماه گزارش داده بود که نزديک به ۱۰ ميليون تن در ايران بیسواد مطلق و حدود ۱۱ ميليون تن کمسواد هستند.
۴۵۰ هزار افغان مهاجر در ایران اقامتشان تمدید شد
رادیو آزادی،بیست و دوم آذر:يران مهلت اقامت حدود ۴۵۰ هزار مهاجر افغان را بهمدت ۶ ماه تمديد کرد.
به گفته محمد محقق، معاون رييس اجرايی حکومت افغانستان، اين افراد تنها شامل افغانهايی میشوند که مدرک اقامت در ايران دارند اما مدت اعتبار اسنادشان در پانزدهم آذر ماه پايان يافته است.
آقای محقق گفته که حدود دو ميليون افغان ديگر در ايران زندگی میکنند که نيمی از آنها اسناد اقامت دارند و نيم ديگر بهصورت غيرقانونی به ايران رفته اند.
اخراج گسترده افغانها از ايران در سالهای اخير و صدور بعضی از بخشنامهها و قوانين تبعيضآميز عليه آنها موضوع بحثهای دامنهداری در ايران بوده است.
۷ میلیون لیتر صرفهجویی در مصرف بنزین
ایرنا، بیست و یکم آذر: محمد شریعتمداری، معاون اجرایی رئیس جمهوری ایران میگوید که با نوسازی ناوگان تاکسیهای درونشهری و برونشهری و باطل شدن تعداد زیادی کارت سوخت «غیرقانونی» در سالهای ۹۲ و ۹۳ روزانه حدود هفت میلیون لیتر بنزین صرفهجویی شده است.
او همچنین از معادل ۹۰ میلیارد تومان «بیانضباطی مالی» در ستاد مدیریت حمل و نقل سوخت در دولت محمود احمدینژاد خبر داده و گفت که بخشی از مطالبات به خزانه «مسترد» شده است.
۱۰۰ مدیر دولت احمدینژاد را احضار کنید
ایرنا، بیست و دوم آذر: یکی از وکلای شاکیان سعید مرتضوی در پرونده «تخلفات سازمان تامین اجتماعی» از تنظیم لایحه درخواست احضار صد نفر از مدیران دولت محمود احمدینژاد به دادسرا خبر داد و اعضای هیئت مدیره سابق بانک رفاه کارگران و شرکتهای زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی را از جمله این افراد دانست.
خلیل بهرامیان، همچنین گفت که سعید مرتضوی آن دسته از نمایندگان مجلس را که از او پول یا کارت هدیه گرفتهاند معرفی نمیکند.
۱۲ ميليون «فقير غذايی» در ايران شناسایی شدند
مهر، چهاردهم آذر: وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید که ۱۲ ميليون «فقير غذايی» در ايران شناسايی شدهاند.
به گفته علی ربيعی با کمک مرکز آمار و سازمان های آماری ديگر تا حدود ۱۲ ميليون تن فقیر غذایی را شناسايی کردهايم.
او توضيحی درباره چگونگی محاسبه تعداد ميليونها فقير غذايی در ايران نداد.
۷ هزار عابر غیر مجاز به عراق شناسایی شدند
ایسنا، بیست و سوم آذر: فرمانده هنگ مرزی مهران از شناسایی و بازگرداندن ۷ هزار عابر غیرمجاز در پوشش زائر خبر داد.
«غلام صحرایی»، ظهار کرد: با هوشیاری مرزبانان و کسب اخبار و اطلاعات مبنی بر اینکه تعداد کثیری عابر غیرمجاز در پوشش زائر عتبات که قصد خروج از کشور در نقطه صفر مرزی و محل خروج زوار را دارند، از خروج این افراد جلوگیری شد و به پشت دروازه مرزی عودت داده شدند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#429
Posted: 16 Mar 2015 21:07
۲۰ سال از مرگ مشکوک گذشت؛ احمد خمینی که بود؟
پنج سال بعد از مرگ پدرش دوام آورد و چهار روز پس از انتشار آخرين مصاحبه به شدت انتقادیاش؛ احمد خمينی ۲۵ اسفند ۲۰ سال پيش درگذشت. علت رسمی مرگ ناگهانی او، سکته قلبی و مغزی اعلام شد هرچند شايعات و ابهامات درباره مرگ دومين پسر نخستين رهبر جمهوری اسلامی هرگز پايان نيافت.
احمد خمينی در نوجوانی و جوانی به علی شريعتی و ورزش علاقه زيادی داشت؛ به ويژه کشتی و فوتبال. علی پروين تعریف کرده که چگونه او در قامت جوانی فوتبال دوست، چند بار بر سر تمرين تيم پرسپوليس در سالهای ۴۷ و ۴۸ حاضر شد.
نزديکانش گفتهاند که علاقه خاصی هم به حرکات ژیمناستیک داشت و یک بار کم مانده بود به علت آفتاب بالانس زدن روی لبه بام ساختمانی در جنوب لبنان به زمين سقوط کند اما مصطفی چمران نجاتش میدهد.
احمد خمينی دوران تبعيد پدرش را بيشتر در قم و لبنان گذراند. او گهگاه نيز برای ديدار با والدينش به عراق میرفت. گذرنامه و مجوز سفر او با وساطت امير عباس هويدا صادر شده بود.
سفرهای متعدد و گاه طولانی مدت احمد خمينی به لبنان با هدف ديدار با اعضای خاندان صدر که خانواده همسرش بودند انجام میشد. اما در اوج جنبشهای چريکی اعراب عليه اسرائيل، آن سفرها فرصتی مناسب برای آموزش ابتدایی فعالیت مسلحانه و چگونگی کار با اسلحه نيز بود.
اما آبان ۱۳۵۶ که برادر بزرگتر در میگذرد، نقش و جايگاه احمد خمينی هم تغيير میکند. او به طور دائم در نجف مستقر و جانشين مصطفی خمينی در اداره دفتر و دستگاه پدرش میشود؛ مسئوليتی که تا آخر عمر روحالله خمينی بر عهدهاش باقی میماند.
محمد صدر گفته که اگر وجهه حوزوی و فقهی مصطفی خمينی بر وجهه سياسی و عملیاش میچربيد، اين نسبت در احمد خمينی کاملا برعکس بود. برادر کوچکتر بر خلاف برادر بزرگتر، عملگرا و سياستمدار بود.
پیشکاری امین و زیرک
روحالله خمينی از نجف در عراق به نوفل لوشاتو در فرانسه میرود؛ در چند کيلومتری پاريس، مرکز رسانهای آن هنگام دنيا. احمد نيز با او همراه است. اين سفری است که آيتالله خمينی را از يک مرجع تقليد شيعه به رهبر نظام حکومتی جديد ايران تبديل میکند و تنها پسرش را به رئيس دفتر رهبر جمهوری اسلامی.
احمد منتظری، فرزند حسينعلی منتظری، تنها قائم مقام رهبری در جمهوری اسلامی و مرجع تقليد شيعه به رادیو فردا میگويد که اين يک سنت قديمی در بيوت مراجع تقليد است که پسر يا داماد آنها، مسئوليت اداره دفتر را بر عهده میگيرد: «کسانی که با مرحوم حاج احمد آقای خمينی حشر و نشر بيشتری داشتند میگفتند که فرد بسيار باهوش و زيرکی است و افراد و گروهها را میشناسد. اما چيزی که در ايشان به شکل افراطی ديده میشد، علاقه به پدرشان بود. به گونهای که اولين مسئله برايش اين بود که آن آبرومندی و قداستی که در بين مردم هست، حفظ بشود و اينجور نباشد که {به نظر بيايد} آقای خمينی يک اشتباه کردهاند.»
محسن سازگارا از انقلابيون آن روزهاست که در نوفل لوشاتو حاضر بود.
او در گفتوگو با رادیو فردا میگويد که احمد خمينی نقشی بيش از پيشکاری امين برای پدر خود، نداشت: «من اولين باری که ايشان را ديدم در نوفل لوشاتو بود، فرانسه، که همراه آقای خمينی آمده بود و بيشتر به خصوص وقتی آقای خمينی منتقل شده بود به ساختمان روبروی آن باغ سيب و آنجا با خانوادهشون زندگی میکردند، ايشان بيشتر رابط بود و پيامهای آقای خمينی را يا صحبتی که بود میآورد و میبرد. من خودم قضاوتی که آن مقطع به شخصيت ايشان داشتم، خيلی جدی و عميق نمیديدماش. نه در بحثهای سياسی نه در بحثهای مذهبی و بيشتر میشود گفت که مثل يک پيشکار امين و نزديک به آقای خمينی نقش بازی میکرد. وگرنه دستکم من نديدم جايی حرف جدی، استراتژيک و تعيينکنندهای داشته باشد.»
اطرافيان تاثيرگذار آيتالله خمينی در نوفل لوشاتو را بيشتر نيروهای موسوم به ملی – مذهبی تشکيل میدادند. ابراهيم يزدی، ابوالحسن بنیصدر و صادق قطبزاده، مشاورانی بودند که از طرف رهبر آينده ايران با رسانهها و ماموران دولتهای غربی ارتباط میگرفتند و مذاکره میکردند.
در کنار مسعود رجوی؛ حامی اشغال سفارت
در مراسم چهلمين روز درگذشت محمود طالقانی، احمد خمينی در کنار مسعود رجوی قرار میگيرد، سخنرانی میکند و به شدت میگريد. مسعود رجوی او را در آغوش میکشد.
چند هفته بعد، اگرچه خودش را از برنامهريزی برای اشغال سفارت آمريکا بیاطلاع نشان میدهد اما با حضور در سفارت اشغال شده، از کار دانشجويان مسلمان پيرو خط امام دفاع میکند.
او در عين حال میگويد که «اين اقدام اشغال سفارت آمريکا محسوب نمیگردد بلکه جوانان دلير ما لانه جاسوسی راتصرف کرده اند تا اشغالگران را بيرون برانند.»
ابوالحسن بنیصدر که به عنوان نخستين رئيس جمهور ايران انتخاب شد، در تلاش برای رو کردن برگی عليه مخالفان خود در حزب جمهوری اسلامی، از روحالله خمينی میخواهد که با نخست وزيری احمد خمينی موافقت کند.
پاسخ رهبر وقت جمهوری اسلامی به اين درخواست آقای بنی صدر منفی بود.
عليرضا نوریزاده با اشاره به روابط نزديک احمد خمينی با ابوالحسن بنیصدر میگويد: «هم ايشان و هم حسين خمينی، برادرزاده ايشان، با آقای بنیصدر روابط نزديکی داشتند. با گروههای ملی، با برخی چهرههای شاخص جبهه ملی، با نهضت آزادی ايشان روابط خيلی خوبی داشت. با مرحوم بازرگان، با مرحوم دکتر سحابی و نمونههای اينها. بدين ترتيب آقای احمد خمينی میتوانست يک واسطهای باشد بين رهبری انقلاب، پدرش، با گروه غير عمامهای يا فکلیهای انقلاب.»
به گفته آقای نوریزاده، آيتالله خمينی در اوايل انقلاب با به دست گرفتن مسئوليتهای اجرايی توسط روحانيون مخالف بود و به همين دليل با نخست وزيری پسرش نيز مخالفت میکند.
ادامه دارد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#430
Posted: 16 Mar 2015 21:12
حامی اصلی اسدالله لاجوردی
با اينکه عليرضا نوریزاده از مخالفت احمد خمينی با اعدامهای اوايل انقلاب میگويد اما طولی نمیکشد که او به حامی اصلی اسدالله لاجوردی، دادستان مشهور انقلاب در آن سالها و رئيس زندان اوين تبديل میشود.
روحالله خمينی به صراحت گفته که در شکايتهايی که از آقای لاجوردی میشد، هيچ کس به اندازه پسرش از دادستان سابق دفاع نمیکرد و «وجود او را برای زندان اوين لازم و برکناری او را فاجعه میدانست.»
احمد خمينی همچنين از طرف آيتالله منتظری و بسياری ديگر متهم است که از عوامل اعدام گسترده زندانيان سياسی در سال ۱۳۶۷ است.
آقای منتظری در خاطرات خود گفته که نامه دستور اعدام زندانيان به خط پسر روحالله خمينی بوده نه خود او؛ ادعای مشابهی نيز درباره نامه ممنوعيت فعاليت نهضت آزادی، عليه او منتشر شده است.
آن نامه بعد از مرگ آيتالله خمينی منتشر شد در حالی که ظاهرا به خط پسرش بود و در آن به وزير کشور وقت دستور داده شده بود که فعاليت نهضت آزادی را ممنوع کند.
احمد خمينی بعدها و در نامهای به عمويش اين اتهام را تکذيب کرد و گفت که اين نامه را پدرش اما هنگام قدم زدن نوشته بود.
اما او هرگز درباره نامهای که درباره محاکمه و اعدام زندانيان سياسی در سال ۶۷ نوشته شده، توضيح مشابهی نداد.
احمد منتظری میگوید که مخالفت آیتالله منتظری با قدسی سازی از افراد و شخصیتها، زمینه ساز دشمنی احمد خمینی با او بود.
آقای منتظری میافزاید که پدرش «با روشی که برخی و از جمله احمد خمینی در رابطه با قدسی سازی از آیتالله خمینی پیش گرفته بودند، به شدت مخالف بود معتقد بود که هیچکس معصوم و مصون از انتقاد نیست. این انتقادها ادامه داشت تا به نقطه اوج خود در اعدامهای سال ۶۷ رسید. آیتالله منتظری به هیچ عنوان نتوانست تحمل کند که بخواهند چند هزار نفر را که در حال گذراندن حکم زندان خود هستند، بدون مجوز شرعی اعدام کنند. احمد خمینی این مسائل را تاب نمیآورد.»
مجموعهای از تضادها
اما عليرضا نوریزاده میگويد احمد خمينی که «در اوايل انقلاب از مجاهدين خلق حمايت میکرد، انتظار نداشت که آنها به اين شکل اسلحه بردارند و به جان نظام بيفتند»: «طبيعتا در آن فضايی که ايجاد شده بود از پسر آقای خمينی نمیشد انتظار داشت که با اعدامها مخالفت کند. حتی آقای منتظری که در سال ۶۷ با اعدامها مخالفت کرد، در سال ۶۰ يا در اوايل سال ۶۷ ايشان هم به آقای رئيسی و ديگران توصيه میکرد، با آنهايی که اسلحه به دست دستگير کرديد برخورد خشونتبار کنيد. میخواهم بگويم که تصفيه مخالفان به خصوص مخالفان مسلح عموميت داشت.»
با وجود اين توضيحات، آقای نوریزاده میگويد که احمد خمينی «مجموعه غريبی از تضادها» بود: «همين آقای احمد خمينی در برهههايی از لاجوردی حمايت کرد ولی در برابر خلخالی ايستاد. اما به طور کلی روحيه احمد خمينی بر خلاف روحيه پدرش بود. برای آقای خمينی کشتن خيلی راحت بود.»
بر خلاف عليرضا نوریزاده، محسن سازگارا معتقد است که احمد خمينی «جاده صاف کن جنايتهای» اسدالله لاجوردی به خصوص عليه مجاهدين خلق بود و در اين راه به ناگهان تمام سابقه خود با مجاهدين را فراموش کرد.
آقای سازگارا که معاون سياسی محمدعلی رجايی، رئيس جمهور اسبق ايران بود، به جلسهای اشاره میکند که در دفتر آيتالله محمد بهشتی برگزار شده و او به عنوان نماينده دولت در آن شرکت کرده بود.
به گفته محسن سازگارا، در اواسط جلسه تلفن سياسی دفتر آقای بهشتی زنگ میخورد و پس از آنکه رئيس وقت ديوان عالی کشور به آن جواب میدهد، میگويد که آنسوی خط احمد خمينی بود و به نقل از پدرش دستوراتی درباره سرکوب مجاهدين خلق داد.
زمینهسازی احمد خمینی برای رهبری خود
تاثير ماجرای اعدام زندانيان سياسی در سال ۶۷ که اکثر آنها از اعضای سازمان مجاهدين خلق بودند، بر فضای سياسی ايران بسيار عميق بود. با بالا گرفتن اختلافات ميان رهبر وقت جمهوری اسلامی و قائم مقامش، روحالله خمينی در نخستين روزهای سال ۱۳۶۸ حکم برکناری حسينعلی منتظری از جانشینی خود را صادر میکند.
در حالی که عليرضا نوریزاده، احمد خمينی را «کارگردان» اين ماجرا توصيف میکند، محسن سازگارا میگويد که هدف پسر رهبر آن هنگام، محکم کردن جای خود به عنوان رهبر آينده پس از درگذشت پدرش بود: «در سالهای ۶۶ و ۶۷ بنده و خيلیهای ديگر مثل من نمیدانستيم که آقای خمينی سرطان دارد ولی احمد آقا میدانست و به نظر من به سرعت داشت برای خودش بساط رهبری درست میکرد، اميدوار بود که مهرهچينی کند و رقبا را از ميدان به در کند تا بعد از پدرش قدرت در بيت او بماند و شايد خودش هم رهبر بشود. يا دستکم شورای رهبری باشد که او هم در آن باشد. مثلا عبدالله نوری را به عنوان نماينده امام به سپاه فرستاد، جاهای ديگر هم همينطور. پای همين کار هم آقای منتظری را زدند و هم کشتار زندانيان سياسی در سال ۶۷ را خلق کردند.»
اما اگر احمد خمينی تا اين اندازه به دنبال جانشينی پدرش بود، چرا بلافاصله پس از انتخاب علی خامنهای به عنوان دومين رهبر جمهوری اسلامی، قاطعانه از او حمايت میکند و لااقل در ظاهر بسيار راحت تسليم اين مسئله میشود.
محسن سازگارا میگويد اين مسئله دو دليل دارد: «اول اينکه آقای خمينی از نظر نقشه پسرش زود مرد. شايد اگر دو سال ديگر زنده میماند، احمد به قدر کافی جای پايش را محکم کرده بود و آدمهای خود را در جاهای مختلف چيده بود. بنابراين زوری نداشت و وقتی هم فهميد شورايی شدن رهبری رای نمیآورد، {بازی} عوض شد. نکته ديگر به شخصيت ايشان برمیگردد که در طول ۱۰ سالی که بعد از پيروزی انقلاب در مرکز حوادث قرار گرفت، به علت آنکه انسان محکم، خودساخته و آبديدهای نبود، خيلی زود در کوران حوادث سياسی میچرخيد. در واقع به وجهه شخصيتی ايشان میخورد که بعد از اينکه ديد خامنهای رهبر شده و دستش ديگر به جايی بند نيست، بچرخد و آنطور خاضعانه از رهبری او دفاع کند.»
ادامه دارد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand