انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 48 از 51:  « پیشین  1  ...  47  48  49  50  51  پسین »

حقایق تلخ ( بررسی دروغ ، افشاگری )


زن

 
اندر حکایت کارشناس راديو اسپوتنيك روسيه


از راديو اسپوتنيك روسيه بعنوان سخنگوي بيت رهبري ياد میشود واقعا هم خيلي مطالب مضحكي به همان شيوه بيت منتشر مي كند. این رادیو در بخش فارسی كارشناسي دارد كه اكثرا صداي او را هم پخش ميكند به اسم عماد آبشناس که سردبير ايران پرس است.



وی مدتی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی در بیروت بود و سپس سردبیر خبر – خبرگزاری جمهوری اسلامی شد.


البته عضو هیات مدیره مجمع تشکل های فناوری اتاق بازرگانی جمهوری اسلامی هم هست! و سردبیری روزنامه ایران دیلی (ارگان مطبوعاتی انگلیسی زبان جمهوری اسلامی) را هم یدک می کشد. چند بار برای ورود به مجلس نامزد شده اما موفق نشده است.
     
  
مرد

 


انقلاب که می‌شود، مردم در خیابان‌ها می‌رقصند.
جنگ که تمام می‌شود، مردم در خیابان‌ها می‌رقصند.
تیم ملی که به جام جهانی می‌رود، مردم در خیابان‌ها می‌رقصند.
خاتمی که در انتخابات پیروز می‌شود، مردم در خیابان‌ها می‌رقصند.
موسوی که در جنبش سبز کاندید می‌شود، مردم در خیابان‌ها می‌رقصند.
روحانی که در انتخابات برنده می‌شود، مردم در خیابان‌ها می‌رقصند.
یک توافق سیاسی که صورت می‌گیرد، مردم در خیابان‌ها می‌رقصند.
آن هم در جامعه‌ای که:
کنسرت‌هایش به صورت زنجیره‌ای تعطیل می‌شود،
نشان دادن ساز در تلویزیونش حرام و ممنوع شده و می‌شود،
و مذهبی‌هایش، طرفداران موسیقی و رقاصی را شهوت‌ران می‌خوانند.

نتیجه اول آنکه:
در کشوری که کاباره و زندگی شبانه وجود نداشته باشد، مردمش به هر بهانه‌ای در خیابان‌ها می‌رقصند.
غافل از آنکه سیاست به فکر، اندیشه و نقادی نیاز دارد، نه به رقص و رقاصی در خیابان‌ها.
همان طور که رقص و رقاصی هم به فضای مناسب، افراد مناسب و حال و هوای مناسب برای رقصیدن نیاز دارد، نه به تهدید مداوم، ارعاب امنیتی و فحاشی‌های مذهبی‌های ضد رقص، ضد موسیقی و ضد هنر.
نتیجه دوم آنکه:
جایی که باید برقصیم، می‌نشینیم و فکر می‌کنیم، و جایی که باید فکر کنیم، بلند می‌شویم و می‌رقصیم.
ملتی که درست نمی‌رقصد، درست هم فکر نمی‌کند.


محسن خیمه دوز


*****



رابطه افرادی مانند جواد ظریف ، میرحسین موسوی و کروبی با رژیم جمهوری اسلامی مثل ضرب المثل ««سگ زرد برادر شغالِ» هست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
جشن توافق هسته ای !

دیروز...
جنگ با عراق را
که بیش از یک میلیون کشته..!،و مجروح..!، و معلول..!، و مفقود به بار آورد..!،
و صدها شهر و روستای ایران را ویران کرد....!،
و بیش از هزار میلیارد دلار خسارت بجا گذاشت!،
.
.
برای ملت... نعمت خواندیم...!!!

.
.
و بعد از نوشیدن جام زهر..!،
توسط عمام خمینی هندی زاده نوکر انگلیس..!،
هرگز اقدامی برای دریافت خسارت
هزار میلیارد دلاری از عراق نکردیم....!!!
.
.
و امروز...
دست به کاری بزرگتر زدیم...
تا با انرژی هسته ای کاری کنیم کارستان...!!!
.
.


و به گفته
محمد جهرمی(میدر عامل بانک صادرات در زمان احمدی نژاد )
سالی 160 میلیارد دلار برای
پروژه هسته ای خسارت دادیم...!،
ترمز آنرا کندیم ، و دور انداختیم.....!،
و بزرگترین تحریمهای جهانی را پذیرفتیم..!،
تا به قیمت نابودی اقتصاد و امنیت و آبروی کشور..!،
.
.
جشن
هسته ای بگیریم..!،
و فقط " انرژی هسته ای " را...
" حق مسلم "مردم بیکار، و زیرخط فقر بدانیم..!،
.


.
.
و چون.....
کفگیر به ته دیگ خورد..!،
و دیگر رمقی برای مملک و ملت باقی نماند..!،
.
.


بنابه گفته آ سید علی گدا یه دست,نرمشی کردیم... بس قهرمانانه..!،
و تافته های پیشین را تعطیل کردیم..!،
و تمام اورانیوم غنی شده را نابود کردیم..!،
و با طولانی ترین مذاکرات دیپلماتیک طول تاریخ بشر..!،
به توافق رسیدیم که,,,,,!!!


فقط جشن هسته ای بگیریم و به یکدیگر تبریک بگوییم,,,,؟؟؟!!!!
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
زن

 
تصادفات عجيب




بعد از توافق هسته اي ايران با امريكا يا همون پنج بعلاوه يك اتفاقات زير افتاده است :

۱ . خبر مرگ ملا عمر تاييد شده و يهو همه تاييد كرده اند كه ملا عمر مرده!!!!

۲. سرکرده گروه حقانی افغانستان كشته شده است!!!

۳. خانواده بن لادن در سقوط هواپيما كشته اند !!!!

بيخود نيست دو طرف اصرار داشته اند مذاكرات پشت درهاي بسته باشد !!!!
     
  ویرایش شده توسط: RONIN   
زن

 
مافياي رسانه مخصوص رسانه هاي سياسي نيست




نكته اي تابحال كمتر كسي به ان توجه كرده مافياي رسانه هاي غير سياسي در ايران است كه اگر قوي تر از سياسي ها نباشد ضعيف تر هم نيست

مثلا در سريال پايتخت چهار احمد مهرانفر كه نقش ارسطو را بازي مي كرد در يكي از كليپهايي كه با شوشان در چين گرفته بود در جلوي سفارت جمهوري اسلامي اداي خبرنگار ايراني مقيم ايتاليا يعني معصومي نژاد را دراورد و او را مسخره كرد . مي دانيم كه معصومي نژاد چند سال پيش كه در پوشش خبرنگار با سفارت ايران همكاري تروريستي كرده بود و يك اطلاعاتي است و همين موضوع باعث شد هيچكدام از رسانه هاي هنري چيزي در مورد اين كليپ ارسطو و مسخره كردنه معصومي نژاد ننويسند در حالي كه مسائل بسيار بي مزه اي در سريال پايتخت به طور كامل در رسانه ها پوشش داده شد مثل ناپلئوني اوردن موقع اشتي كنان .......................

در مورد رسانه هاي ورزشي هم اوضاع همين است و عالم و ادم ديدند كه در بازي ايران و نيجريه جواد نكونام به خسرو حيدري پاس نمي داد و او را از بازي خارج كرده بود و چنين كاري در يك عرصه بين المللي مثل جام جهاني در يك كلام نامش خيانت است در حالي كه هيچ رسانه ورزشي حتي يك كلمه در اين موضوع ننوشت و نگفت و حتي جناب فردوسي پور كه كلي ادعاي صداقت هم دارد در برنامه نود هم به اين موضوع نپرداخت
     
  
زن

 
برای به روز شدن امثال مکارم

یک کار گروه باید تشکیل شود!






از گرفتاری های تبلیغات در جمهوری اسلامی، علاوه بر شیوه مخرب مخلوط بودن سیاست های حکومتی با سیاست های خبر رسانی که بی اعتباری و بی اعتمادی را نسبت به آنها بوجود آورده، یکی هم اینست که افرادی درحاکمیت با افکار عصر حجری رهنمودهای خبری و تبلیغاتی میدهند. نه تنها رهنمود می دهند بلکه گروه های فشاری را هم در حاشیه رهنمودهای خود دارند که با کمک آنها سعی می کنند نظرات خود را تحمیل کنند. این گرفتاری وقتی تشدید می شود که این افراد یکسویه و بی نیاز از حضور در یک جمع کارشناس رهنمود از زیر عبایشان در می آورند. مهم نیست که اسم این افراد مصباح یزدی باشد و یا رهبر جمهوری اسلامی و یا علم الهدی و یا مکارم شیرازی و .... بخوانید این نظرات مکارم شیرازی در سخنرانی برای مدیران و خبرنگاران صدا و سیما را:

آیت‌الله مکارم‌شیرازی گفت: اگر صداوسیما در یک جهت عمل کند و قسمت‌های دیگر را نادیده بگیرد مردم اعتمادشان به او کم خواهد شد و اعتماد وقتی ایجاد خواهد شد که واقعیت‌ها به صورت سازنده بیان شود.

شما در مقابل ماهواره‌هایی قرار دارید که در برخی خانه‌ها وجود دارد لذا باید جاذبه‌تان را حفظ کنید. باید تلاش کنید تا مردم جذب رسانه‌های فاسد نشوند. صدا و سیما در طی این سال‌ها خوب کار کرده است. (که اگر خوب عمل کرده بود و اعتماد مردم را جلب کرده بود دیگر نیاز به رهنمودی ایشان نبود!)

ادامه اش را بخوانید:

« صداوسیما می‌تواند همکاری خوبی با آستان قدس رضوی داشته باشد و از ظرفیت‌های حوزه علمیه مشهد برای طرح مسایل دینی و مذهبی کمک بگیرد.

مشکل ما زمانی است که در مسایل مربوط به رسانه به فرهنگ غربی نگاه می‌کنیم. در این فرهنگ هر آنچه را که مخاطب بخواهد و بپسندد پخش می‌کنیم و بر این اساس کثیفترین موضوعات را به مردم نشان می‌دهند، در حالی که در فرهنگ ما چنین چیزی نیست و هر آنچه که به مصلحت جامعه باشد باید در معرض نمایش عموم واقع شود.

صداوسیما در رابطه با افزایش طلاق و کاهش سن ازدواج می‌تواند کارگروهی را تشکیل دهد و در قالب یک فیلم و یا پخش مناظرات این مسایل را به صورت ریشه‌ای بررسی کند.»



35 سال این سیاستی که مکارم شیرازی می گوید دنبال شده و نتیجه اش در خیابان هاست. فروپاشی اعتقاد و اطمینان و اخلاق در جامعه، مصرف الکلی که در زمان سابق هم سابقه نداشت، اعتیاد و فحشائی که پیش از انقلاب هم چنین وسعتی نداشت. حاکمیت دروغ و ریا برجامعه. یک کارگروه باید برای روحانیتی از سنخ مکارم شیرازی ها نباید تشکیل شود تا ابتدا آنها نگاهی به خود بیاندازند و ببینند کجای کار ایران و جهان اند؟
     
  ویرایش شده توسط: RONIN   
زن

 
ای علما ! اسلام دارد می رود!!!!!





روز چهارم آبان ماه سال چهل و سه ، خمینی در یک سخنرانی آتشین ، روحانیون را مورد خطاب قرار داد و با صدایی ظاهراً بغض آلود فریاد زد: " آی علما ! به داد اسلام برسید. رفت اسلام " . علت این اظهار نگرانی آیت اله ، تصویب قانون کاپیتولاسیون در مجلس ایران بود که البته در ننگین بودن آن شکی نیست. در عین حال نمی دانم تصویب یک قانون در مجلس شورای ملی آن هم در نظام سلطنتی ، چگونه می توانست موجب از بین رفتن اسلام شود. شاید تنها نکته ای که سخن خمینی را از نظر روحانیون ایرانی موجه جلوه می داد این جمله از سخنرانی او بود که " اگر یک خادم امریکایی، اگر یک آشپز امریکایی، مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاههای ایران حق ندارند محاکمه کنند". تحولات بعد از آن سخنرانی نشان داد نه تنها اسلام با آن قانون ذلت بار ازبین نرفت بلکه گرایش به اسلام افزایش یافت تا جایی که آیت اله خمینی و اطرافیان او ، با سوار شدن بر موج ناشی از اسلام خواهی احساسی - که اقشار مختلف جامعه را در برگرفته بود - با قدرتی نامحدود و غیر پاسخگو بر ایران مسلط شدند. اما آیا تسلط این قشر پر مدعا بر ایران، اسلام را از خطرمورد نظر آیت اله خمینی نجات داد؟ آیا مدیریت فقها بر کشور ایران ، ادعای "وجود راه حل همه مشکلات در دستورات دینی" را باور پذیر کرده یا ادعای گروه مقابل را در کانون توجهات قرار داده که "دین افیون توده است ؟" در این یادداشت بر آنم که پاسخی برای سؤال بالا پیدا نمایم.

این سخن بارها گفته شده که قریب به اتفاق ایرانیان مانند اکثریت سایر ملل ، دین خود را از والدین کسب کرده اند . آنها نه در انتخاب اولیه دین ، نقشی داشته اند نه در سن بلوغ و پس از آن برای اثبات حقانیت دین موروثی تحقیق نموده اند. برای این گروه از مسلمانانِ شناسنامه ای در ایران ، همواره "روحانیت" نماد دین بوده و متوسط رفتار مبلغان اسلامی ، به عنوان الگوی دینی مورد توجه - و البته احترام - بوده است. در چنین جامعه ای ، بیراه نگفته ایم اگر تأثیر عملکرد روحانیون بر باور های دینی مردم را از همه عوامل دیگر بیشتر بدانیم. به یاد دارم در سال یکهزار و سیصد و هفتاد شمسی ، شاهد مشاجره یکی از سران قوا با شیخ محسن قرائتی بودم . چند روز قبل از آن ، قرائتی در برنامه هفتگی خود که شب های جمعه از تلویزیون پخش می شد گفته بود:" مردم قدر نظام را بدانند. در این نظام ، عالی ترین مقامات هم مانند مردم عادی ، از کالاهای کوپنی استفاده می کنند ." آن مسئول بلند پایه کشوری ، با عصبانیت به قرائتی می گفت : "این حرف های بی ربط چیست که می زنی؟ کدامیک از مقامات کشوری مانند مردم عادی زندگی می کنند؟" قرائتی می گفت حالا ضرر این حرف ها چیست؟ جواب آن مقام بلند پایه کشوری ، همان چیزی بود که امروز در سراسر ایران به وضوح دیده می شود: " اغلب مردم ،دین خود را از آخوندها گرفته اند . وقتی در تلویزیون حکومت اسلامی ، چیزی از یک آخوند سر شناس بشنوند که به نظر آنها دروغ است به تدریج نسبت به سایر حرفهای آخوندها حتی آیات و روایاتی که از آنها شنیده اند دچار تردید خواهند شد. "

اکنون بیست و چند سال از آن روزها گذشته و بسیاری از ایرانیان ، دوره تردید نسبت به صحت ادعاهای سیاسی و مذهبی اغلب روحانیون را پشت سر گذاشته اند. امروز رفتار و گفتار روحانیون حکومتی و سکوت قریب به اتفاق روحانیون غیر حکومتی ، بسیاری از هموطنان را قانع نموده که آنچه از روحانیون شنیده اند یا می شنوند دروغ های بزرگ برای آباد کردن دنیای آخوندهای دربار ولی فقیه است نه راهی برای سعادت دنیوی و اخروی خلایق! دوگانگی رفتار و ادعاها در " ایرانِ جمهوری اسلامی" روز به روز بیشتر می شود . برای مردم تردیدی باقی نمانده که اغلب روحانیون به آنچه سالها از فراز منبر ها در خصوص یکسان بودن بندگان در درگاه خداوند می گفته اند اعتقادی ندارند . پس کسانی که روحانیون را الگوی اسلام میراثی خود می دانند حق دارند به جای تردید نسبت به صداقت شعار دهندگان ، در اصالت شعار ها تردید کنند . سالها از زبان روحانیون شنیدیم که امام علی تنها به خاطر خودداری از " مرید پروری " و باج دادن به خواص ، بیست و پنج سال خانه نشین شد و حکومت پنج ساله او نیزدر واقع توسط خواصی که از رانت ها، دور افتاده بودند سرنگون شد. شنیدیم که او همه تلاش خود را به کار می گرفت تا اجرای احکام مجازات و تعزیر در خصوص گناهکاران پشیمان ، حتی الامکان به حالت تعلیق در آید. و نیز شنیدیم که او در برابر قاضی ، هیچ حق ویژه ای برای خود قائل نبود در اجرای احکام مجازات ، همه را برابر می دانست و.... اما جوانانی که این حرف ها را به عنوان داستان های تاریخی می خوانند در عمل شاهد رفتاری از روحانیون و مدعیان جانشینی امام علی هستند که موجب خجالت و شرمندگی برای متدینان است. بسیاری از کسانی که اکنون دارای قدرت و نفوذ در ایران هستند در سالهای پیش و پس از انقلاب داستان حضور امام علی در برابر قاضی منصوب خویش و تمکین به حکم صادره علیه خود را برای مردم نقل می کردند.اما اکنون که بر کرسی نشسته اند به راحتی علیه همه رقبا، منتقدان و مخالفان خویش ، حکم صادر می کنند و حتی اجازه دفاع به آنها نمی دهند. امروز نه تنها توقع حضور سید علی خامنه ای در محکمه برای پاسخ گویی به اقدامات خود ، توقعی اجرا نشدنی است بلکه او همواره در جایگاه قاضی می نشیند و بدون ارائه هر گونه دلیل و مدرک ، به راحتی علیه منتقدان خود اتهام افکنی می کند .تأسف بار ترآنکه همان اتهام افکنی ها بارها و بارها از رسانه های حکومتی منتشر می شودو آنگاه همین اظهارات اثبات نشده ، مستند صدور احکام قضایی قرار می گیرد . روحانیون ، سالها تلاش می کردند امام علی را مظهر رأفت و مهربانی حتی با گناهگاران نشان دهند اما اکنون مردم می بینند حکومتی که خود را جانشین علی می نامد به دنبال بهانه است تا حداکثر خشونت را نسبت به اقشار مختلف مردم اعمال نماید. اگر روحانیون قبلاً از ترحم نسبت به مجرمان ضعیف می گفتند امروز جامعه ایران شاهد قطع دست و پای کسانی است که در اصطلاح به آنان ، " آفتابه دزد " گفته می شود و در عوض ، دزدان دهها میلیاردی ، متخلف خودی نامیده می شوند. برای خودی های حکومت تا زمانی که مورد عنایت رأس قدرت هستند حاشیه امنیتی بر قرار است اما اگر بنا بر مصلحت سنجی های حکومتی یا گوش پیچیدن های مصلحتی هم به زندان بروند حتی بازداشت آنان، تشریفاتی است و از مرخصی های شاهانه برخوردارند.اگر از رفتار فارغ از رودربایستی و یکسان امام علی با متخلفان وابسته به قدرت داستان های متعدد نقل می شد تا شیعیان ایرانی نمونه ای از عدالت اسلامی ، برای مباهات در اختیار داشته باشند امروز بسیاری از مردم حق دارند که با استناد به حمایت صریح رهبر جمهوری اسلامی و آخوندهای دربار او از فاسد ترین دولت تاریخ ایران ، نسبت به صحت آن داستان ها دچار تردید شوند. در سال های گذشته ، بسیاری از روحانیون که معلم اخلاق نامیده می شدند از لزوم صمیمیت مردان با همسرانشان و ابراز علاقه به آنان سخن می گفتند اما اکنون امام جمعه کم سواد اصفهان که سخن او موضع رسمی حکومت اسلامی تلفی می شود مردان را ازگرفتن دست همسر خود در خیابان بر حذر می دارد تا حداقلی ترین نماد صمیمیت میان زوج ها نیز ازجامعه برچیده شود.

آنچه دین گریزی ناشی از اقدامات روزمره جمهوری اسلامی و روحانیون حکومتی ، صدها برابر بیشتر از زیان های احتمالی است که تصویب قانون کاپیتولاسیون یا سایر اقدامات دولت شاهنشاهی بر سر اسلام آورد و آیت اله خمینی را به فریاد " رفت اسلام " وادار کرد. اما بسیاری از روحانیون حامی حکومت یا منتفع از آن ، همچنان ترجیح می دهند چشم بر اقدامات ضد مردمی و غیر اخلاقی هم لباسان خویش ببندند و حتی به هشدار های روحانیون منتقد حکومت توجه نکنند. آنها با تغافل عمدی نسبت به امروز ،همچنان به دنبال اثبات نقش رژیم گذشته در ضربه زدن به اسلام هستند. در حالی که نگاهی گذرا به تغییر الگوها در جامعه ایران و بررسی دین گریزی ها ، نقش انکار ناپذیر جمهوری اسلامی و آخوندهای درباری آن در ایجاد تردید نسبت به دین و الگوهای دینی آشکار می شود. قاعدتاً روحانیونی که با خرافات مخالفند از برخی تغییر نگاهها و پالایش دین ازبدعت ها زوایدی که در طول تاریخ و توسط برخی کاسبان دین به آن اضافه شده استقبال می کنند اما برای آنها که همواره " غیرت نمایی های مصنوعی " می نمایند این موضوع ، عرصه امتحان است تا صداقت خود و ادعاهای خویش در خصوص دین گریزی ها را به اثبات برسانند. آنان اگر در اظهار نگرانی های خود صادق باشند باید سکوت در برابر اقدامات جمهوری اسلامی را - که عامل اصلی دین گریزی ها و بدبینی ها نسبت به اسلام است - بشکنند. در غیر اینصورت ، آنها به دین گریزی در میان ایرانیان کمک خواهند کرد. در یک کلام ، اگر آیت اله خمینی پنجاه سال پیش فریاد " رفت اسلام "را سر داد حق آنست که امروز همه روحانیونی که اسلام را نه دکانی برای فریب مردم بلکه دغدغه واقعی خویش می شمارند فریاد " اسلام می رود" سر دهند و مردم را از دین فروشی های ولی فقیه و درباری های او آگاه سازند.
     
  ویرایش شده توسط: RONIN   
زن

 
صادق خرازي متهم به قاچاق عتيقه شد!!!



برخی از اصلاح‌طلبان تابع اصول دینی که سید صادق خرازی را می‌شناسند، از رفتن به مجالس خانه‌ی او در ماه‌های رمضان و محرم و صفر، خودداری کرده‌اند. سخن مشترک اینان، «حرام» بودن پول صادق خرازی بوده است.

این سخن، سال‌های سال در خفا ماند، اما جبهه‌گیری‌های اخیر صادق خرازی در مقابل یاران سابق، باعث شد آنها برگ جدیدی رو کنند. خرازی گفت: «کسانی را یادم است که در دورانی که سفیر بودم با خارجی‌ها مذاکره می‌کردند و به دشمن ‌گرا می‌دادند؛ من آنها را به‌عنوان اصلاح‌طلب قبول ندارم. لیست‌شان را هم دارم و اگر قرار باشد روزی ارائه دهم، ارائه خواهم داد.» عبدالله رمضان‌زاده و سید محمد علی ابطحی، قاچاق نسخه‌های خطی عتیقه و «زیرخاکی» را طرح و دیگرانی نیز در شبکه‌های اجتماعی، برادرزاده وزیر اسبق خارجه را سکه‌ی یک پول کردند.

اما سوال بزرگ‌تر اینجا است که چرا مسوولان حکومتی با وجود اطلاع از سواستفاده‌های مقام‌های سابق و دوستان پیشین خود، هیچ چیز تا کنون نگفته بودند و حتی صادق خرازی را به دادگاه نکشاده بودند؟

وقتی دو نفر از کسانی که سال‌ها در کابینه‌ی خاتمی می‌نشسته‌اند، این‌چنین با اطمینان از قاچاق غیر قانونی عتقیه سخن می‌گویند، چگونه است که با علم به این ماجرا، هیچگاه از سید محمد خاتمی خواستار اقدام قانونی نشده بودند؟ و دیگر آنکه چرا سید محمد خاتمی با وجود اطلاع از چنین ماجرایی، سفیر سابق ایران در فرانسه را برای پاسخ‌گویی به کشور بازنگردانده بود؟

وجود فساد در رده‌های بالای کشور در دو جناح چپ وراست حکومتی، مساله‌ی تازه‌ای نیست، و سر بزنگاه‌های تاریخی، بخش‌هایی از سواستفاده‌های دو جناح به خاطر رقابت‌هایی لو رفته است. سکوت سنگین نمایندگان مجلس که در ابتدا به بهزاد نبوی معترض بودند و معلوم شد بسیاری از آنان از امکانات حکومتی بهره‌مند شده بودند، یا باز هم درگیری بهزاد نبوی و آیت‌الله جنتی بر سر پرونده‌ی پتروپارس نهایتا با پنهان‌کاری از خاطره‌ها رفته است، اما دو طرف از بیان واقعیت‌ها به مردم خودداری کرده‌اند.

باید دید این بار، نزدیک بودن صادق خرازی به بیت رهبری، به او مصونیت خواهد داد یا نه، و آیا او فهرست یاران سابقی که با خارجی‌ها در تماس بوده‌اند را منتشر می‌کند؟

در روزهای آینده، اسم‌های زیادی بیشتر و بیشتر به گوش خواهد رسید. برخی معتقدند باید منتظر طرح اسم داماد حسین فریدون بود. آیا نقش سجاد خوشرو در خارج از کشور عیان‌تر خواهد شد؟ آیا صادق خرازی برای یافتن اقتدار بیشتر، پل‌هایش با تیم روحانی و نماینده فعلی جمهوری اسلامی در سازمان ملل را خواهد سوزاند؟ آیا دسته‌ی نیویورکی‌ها به هم وفادار خواهند ماند؟
     
  
زن

 
از زمین و هوا و دریا
ایران را دارند می خورند




خوردن زمین ها و کوه های گردنه حیران توسط شماری از نمایندگان مجلس و اعضای کابینه دولت احمدی نژاد تازه داشت داغ می شد که خبر رسید، یک پرونده هم برای "دریاخواری" در آن 8 سال پر نکبت تشکیل شده است. یعنی خوردن زمین های اطراف دریا، پس از کاهش سطح اب در سالهای گذشته، به گونه ای که بتدریج نوار کم عمق ساحلی که تقریباً خشک شده را دارند می خورند.

دریاخواری در جنوب بیش‎تر از شمال است. معاون وزیر راه و شهرسازی گفته است: در پرونده «پدیده شاندیز» در جزیره کیش معلوم شده این شرکت علاوه بر این که به حریم دریا تجاوز کرده، وارد منطقه حفاظت شده کیش هم شده و دست به ساخت‌وساز زده است.

در حاشیه خزر بیش تر ساختمان سازی و ویلاسازی می شود و برای این کار تجاوز به حریم دریا بصورت گسترده ادامه دارد.

دادگستری مازندران نزدیک به ۱۲۳ پرونده تجاوز به عرصه دریایی این استان به گستره حدود ۶۰۰ هزار متر مربع، دارد.

روزنامه «ایران» می نویسد: «آمارهای رسمی نشان می‌دهد، ۳۳۸ کیلومتر از نوار ساحلی استان مازندران در اختیار دستگاه‌های دولتی و خصوصی است. از ۳۳۸کیلومتر ساحل دریای مازندران، در حدود ۷۸ درصد آن ساخت وساز شده که ۲۸درصد آن متعلق به دستگاه‌های دولتی، ۱۲درصد شهرک‌های ساحلی، ۲۴درصد افراد حقیقی و بخش خصوصی، ۱۰ درصد دراختیار نهادی دیگر و تنها ۴درصد باقی مانده دراختیار نزدیک به ۸۰ میلیون جمعیت ایران است.

خوردن زمین ها و کوه های گردنه حیران توسط شماری از نمایندگان مجلس و اعضای کابینه دولت احمدی نژاد تازه داشت داغ می شد که خبر رسید، یک پرونده هم برای "دریاخواری" در آن 8 سال پر نکبت تشکیل شده است. یعنی خوردن زمین های اطراف دریا، پس از کاهش سطح اب در سالهای گذشته، به گونه ای که بتدریج نوار کم عمق ساحلی که تقریباً خشک شده را دارند می خورند.

دریاخواری در جنوب بیش‎تر از شمال است. معاون وزیر راه و شهرسازی گفته است: در پرونده «پدیده شاندیز» در جزیره کیش معلوم شده این شرکت علاوه بر این که به حریم دریا تجاوز کرده، وارد منطقه حفاظت شده کیش هم شده و دست به ساخت‌وساز زده است.

در حاشیه خزر بیش تر ساختمان سازی و ویلاسازی می شود و برای این کار تجاوز به حریم دریا بصورت گسترده ادامه دارد.

دادگستری مازندران نزدیک به ۱۲۳ پرونده تجاوز به عرصه دریایی این استان به گستره حدود ۶۰۰ هزار متر مربع، دارد.

روزنامه «ایران» می نویسد: «آمارهای رسمی نشان می‌دهد، ۳۳۸ کیلومتر از نوار ساحلی استان مازندران در اختیار دستگاه‌های دولتی و خصوصی است. از ۳۳۸کیلومتر ساحل دریای مازندران، در حدود ۷۸ درصد آن ساخت وساز شده که ۲۸درصد آن متعلق به دستگاه‌های دولتی، ۱۲درصد شهرک‌های ساحلی، ۲۴درصد افراد حقیقی و بخش خصوصی، ۱۰ درصد دراختیار نهادی دیگر و تنها ۴درصد باقی مانده دراختیار نزدیک به ۸۰ میلیون جمعیت ایران است.



     
  
زن

 
ماجراجوئی اطلاعات سپاه
فاجعه مکه و منا را آفرید؟


پس از واکنش های تند و متعدد درباره حادثه مکه و منا که طی آن نزدیک به 450 ایرانی کشته شدند، اکنون بتدریج سمت و سوی خبرها، سمت و سوی دیگری به خود گرفته است. هم ایران پیگیر مفقود شدگان ایرانی آن حادثه است و هم عربستان در اعلام نام و یا شناسائی و یا اطلاع از حال و روز آنها تعلل می کند. در این میان گفته می شود شماری از فرماندهان سپاه پاسداران و چهره های امنیتی جمهوری اسلامی در میان مفقود شدگان اند. اگر این خبر واقعیت داشته باشد، عربستان سعودی آنها را یا از پیش شناسائی کرده و ربوده و دراختیار دارد و یا پس از حادثه آنها را شناسائی و ربوده است. اگر این پیش بینی واقعیت داشته باشد، باید در آینده اطلاعات قابل توجهی در باره محرمانه ترین امور سپاه و تشکیلات امنیتی آن فاش شود و اگر فاش هم نشود این اطلاعات به سرعت در اختیار اسرائیل و امریکا قرار خواهد گرفت.



فولاد گر .................ركن ابادي

برخی رسانه های عرب زبان منطقه مدعی شده اند که حادثه مکه پس از آن روی داد که عوامل اعزامی جمهوری اسلامی در میان حجاج قصد تحریک یک راهپیمائی خشونت آمیز را داشتند. این راهپیمائی باید پس از حادثه ای که منجر به کشته شدن شماری از حجاج ایرانی و غیر ایرانی می شد علیه حکام عربستان آغاز شود اما بر خلاف پیش بینی ها، بیشترین کشتار شامل حجاج ایرانی شد و ضمنا شماری از سازماندهندگان این طرح در جریان حج شناسائی و ربوده شده بودند و یا بعدا ربوده شدند که حالا گفته می شود آنها مفقود شده اند. با توجه به واکنش سریع نیروهای امنیتی و انتظامی عربستان برای جلوگیری از تبدیل حادثه به تظاهرات و راهپیمائی و بویژه اخباری که درباره بسته بودن خیابان های فرعی منشعب از محل حادثه توسط حجاج بازگشته به ایران فاش شده، احتمال اول زیاد است. یعنی شناسائی و شنود و حتی ربودن عوامل سازمانده حادثه و پیش بینی تظاهرات و جلوگیری از حرکت حجاج پس از اولین نشانه های حادثه به خیابان های اطراف.

از جمله نکاتی که مسئله مفقود شدگان را با توجه به آنچه در بالا آمد جدی تر می کند مسئله ناپدید شدن "رکن آبادي" سفير سابق ايران در لبنان است. کشوری که درتمام سالهای پس از انقلاب ایران، سفرای جمهوری اسلامی در آن از چهره های برجسته امنیتی و سپاهی بوده اند. نکته جالب اینست که جمهوری اسلامی می گوید رکن آبادی در میان حجاج بوده اما در میان کشته شدگان نیست و عربستان سعودی در اساس منکر حضور وی در حج امسال است. این در حالی است که جمهوری اسلامی عکسی را به نمایش گذاشته که رکن آبادی را در میان حجاج نشان میدهد. این اصرار و آن انکار به معنای غنیمت امنیتی پرقیمتی نیست که بدست عربستان افتاده و درحال تخلیه اطلاعاتی است؟



علاوه بر رکن آبادی، از افراد زیر نیز فعلا بعنوان اعزامی های سپاه پاسداران نام برده می شود که مفقود شده اند:

1- علي اصغر فولادگر، رئيس دفتر مطالعات راهبردي سپاه پاسداران

2- عمار مير انصاري،

3- سيد حسن حسني

رکن‌آبادي از سال ۲۰۱۰ تا آوريل ۲۰۱۴ سفير جمهوری اسلامی در لبنان بوده و قطعا دارای اطلاعات زیادی در ارتباط با حزب الله لبنان است و بعید نیست که افرادی از حزب الله لبنان در میان حجاج بوده و رهبری آنها را رکن آبادی برعهده داشته است. شکار او توسط اسرائیل و یا عربستان سعودی در حج امسال بی شک یکی از غنائم بزرگی است که بدست آنها افتاده است زیرا هم اطلاعاتی در باره حزب الله در لبنان، نقش حزب الله در سوریه و بویژه اطلاعاتی در باره حوثی ها و یمن می تواند از این طریق بدست بیآید.


ماجرای مفقود شدگان به دلائل بالا برای جمهوری اسلامی مهم تر از کشته شدگان و تبعات سیاسی آن مهم تر از فشارهای سیاسی به عربستان بدلیل وقوع این حادثه است. آن بی خردی که فرمانده کل سپاه پاسداران در سخنرانی خود به خرج داد و عربستان سعودی را تهدید به اقدام نظامی کرد، نشان داد که سپاه در حادثه مکه و منا ضربه دیده و از آن مهم تر در انتظار تبعات ناشی از افشاگری های مفقود شدگان است. در حقیقت عصبانیت سپاه از شکست طرحی است که در عربستان متحمل شد وحالا باید منتظر تبعات سیاسی – امنیتی آن درآینده نیز باشد. آیا چنین طرحی می تواند از روی سر رهبر جمهوری اسلامی که فرماندهی کل قوا را نیز بر عهده دارد و بیش از هر نهاد و ارگانی با آن در ارتباط لحظه به لحظه است انجام شده باشد؟ عقل و منطق می گوید خیر و به همین دلیل عصبانیت و تهدید عربستان از سوی وی نیز روی دیگر همان سکه ایست که فرمانده کل سپاه درسخنرانی تهدید آمیزش آن را به هوا پرتاب کرد تا ببیند کدام طرف آن بر زمین می نشیند! عربستان مفقودان را پس میدهد و یا تا آخرخط خواهد رفت و آنها را تخلیه اطلاعاتی کرده و سپس بعنوان مهره های سوخته رهایشان خواهد ساخت.
     
  ویرایش شده توسط: RONIN   
صفحه  صفحه 48 از 51:  « پیشین  1  ...  47  48  49  50  51  پسین » 
سیاست

حقایق تلخ ( بررسی دروغ ، افشاگری )

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA