ارسالها: 24568
#21
Posted: 14 Apr 2015 17:37
همیشه حرف از رهبر و رهبری ست . ولی اصولا" یک رهبر یا لیدر چه خصوصیاتی باید داشته باشد ؟
آیا تمام اون کسانی که در دنیا بعنوان رهبر شناخته شده اند ، واقعا" از خصویات یک رهبر برخوردارهستند ؟
( رهبری کاریز ماتیک )
کاریزماتیک (به انگلیسی: Charismatic) یا (رهبری کاریزماتیک) در اصطلاح سیاست به حکومت مبتنی بر فرمانبرداری غیرعادی و استثنایی از یک فرد به خاطر تقدس دینی و الگو بودن وی میباشد
تاریخچه
گرچه، ماکس وبر به عنوان مبدع و نشردهنده نظریه رهبری کاریزماتیک شناخته شده است، اما تقریباً تمام کسانی که پس از رنسانس در مسائل فلسفی و انسانی صاحب نظر بودهاند، به نوعی به این مطلب اشاره کردهاند. در دوران پس از رنسانس نظریات مختلفی در شناخت طبیعت و سرشت انسان ارائه شده است. گروهی از صاحبنظران معتقد بودند که انسان دارای بعد منطقی، عقلایی و استدلالی است. در مقابل آنها، گروهی اعتقاد داشتند که انسانها از مجموعهای از احساسات، عواطف و هیجانات برخوردارند که موجب بروز رفتار میشود. تا زمان ماکس وبر نظر دقیقی وجود نداشت که کدام بعد از وجود انسان باعث ایجاد رفتار شده و یا آن را تحتالشعاع قرار میدهد. کار مهم ماکس وبر این بود که در بعد عقلایی، مفهوم دیوانسالاری و در بعد عاطفی، مفهوم کاریزماتیک را ارائه کرد و تمایز بین این دو مفهوم را کاملاً مشخص ساخت. امروزه، مفهوم دیوانسالاری به عنوان زیر بنای نظریههای مدیریت شناخته میشود، اما مفهوم کاریزماتیک در ابتدا با برخوردهایی توطئهآمیز روبهرو شد. با گذشت زمان، این مفهوم سرانجام توانست در فرهنگ نظری رسوخ کند. البته شرح و بسطهای فراوانی نیز بر نظریات ماکس وبر شده است که از بیان آنها خودداری میشود. کاریزما، در لغت یعنی فرهمند یا فرمندی و یا به عبارتی دیگر جاذبه استثنایی. کاریزماتیک کلمهای یونانی به معنای موهبت است. کلمه کاریزما در کتاب مقدس مسیحیان به کار رفته است تا روح مقدس را توصیف کند. وحی، حکم، تعلیم، کشیش، عقل و شفا دادن، نمونهای از موهبتهای پرجذبهاند که در کتاب مقدس مسیحیان توصیف شدهاند.
کاریزما چیست
کاریزما، در اصطلاح به خصوصیت کسی گفته میشود که بشخصه و یا به عقیده دیگران، دارای قدرت رهبری فوقالعاده است. این اصطلاح اغلب در علوم سیاسی و جامعهشناسی به کار برده میشود تا زیرمجموعهای از رهبرانی را که با استفاده از نیروی توانایی شخصی خود میتوانند تأثیراتی عمیق و استثنایی در پیروان خود داشته باشند، توصیف کنند. وبر، کاریزما را چنین توصیف میکند:
ویژگی خاصی از یک شخصیت پدیده
رهبری کاریزماتیک یا رهبری مبتنیبر جاذبه استثنایی، بهگونهای از رهبری گفته میشود که دارای قدرت و توانایی الهامبخشی به پیروان باشد و این در حالی است که تواناییها صرفاً از نیروی شخصیت و تعهد فرد سرچشمه گرفته باشد. در این نوع رهبری، رابطهای بدون استفاده از پاداشهای مالی و اعمال زور برقرار میشود.
عوامل ظهور رهبری کاریزماتیک
به طور کلی، دو دیدگاه در مورد عوامل ظهور رهبری کاریزماتیک وجود دارد:
شرایط اجتماعی و تاریخی: بعضی محققان علم مدیریت گفتهاند شرایط اجتماعی و تاریخی عوامل اصلی بحرانی در ظهور رهبران کاریزماتیک هستند. وبر، رهبری کاریزماتیک را پدیدهای میداند که اغلب در شرایط و وضعیتهای منحصر بفرد و نادر ظهور میکند (حداقل از نظر آماری این چنین است). آقای آبربچ براساس تحلیلهایی که در زمینه بسیاری از رهبران کاریزماتیک صورت گرفته است، میگوید:
رهبران کاریزماتیک، پیش از بحرانهایی که آنها را به قدرت میرساند، اغلب نالایق، معمولی و کمجاذبه به نظر میرسند
وی معتقد است پیوند عمیق احساسی پیروان با رهبران کاریزماتیک، احتمالاً از موقعیتها و وضعیتهایی خاص در سازمان سرچشمه میگیرد. روچ معتقد است زمان اوج شکوفایی رهبران کاریزماتیک اغلب در خلال زمانهایی است که ناآرامی و نارضایتی اجتماعی، بویژه داخل شرکت وجود دارد. در چنین مواقعی، بیتجربگی و ارزشهای ضدانسانی سازمانها باعث میشود تا پیروان، از رهبران اطاعت کنند و واکنشهای روانی تازهای از خود نشان دهند. از نظر آنها، وجود بحران، عامل اصلی رفتارهایی است که به شخصیت رهبر کاریزما (به عنوان هسته مرکزی) پیوند میخورد.
پویاییهای بین رهبر و پیرو: سه نوع رابطه عاطفی و احساسی بین رهبران و پیروان وجود دارد. این روابط در نهایت منجر به شکلگیری رهبران کاریزماتیک در سازمانها و حتی جوامع میشوند.
این سه نوع رابطه عبارتند از:
انعکاسی
نمادین (سمبلیک)
توسعهای
۱- روابط انعکاسی: این نوع روابط ریشه در مکانیسم روانشناسی فرافکنانه دارد. خصیصه اصلی فرافکنی، در این حقیقت خلاصه میشود که فرایندهای ناخودآگاه رخ داده در روابط متعدد را نشان میدهد. لیند هولم (۱۹۸۸) روابط رهبری را همانند افتادن در دام عشق میداند. در چارچوب این نظریه، طرحهایی مشابه انسان عاشق برای پیروان وجود دارد، نظیر رفتارهای عاشقانه، بزرگنمایی معشوق و یا چشمپوشی و کوچک دیدن اشتباهات او. فروید، به روابط با رهبران در قالب اظهار فرافکنی یک پدر مینگرد. «قاطعیت و قدرت اراده و فعالیت پرانرژی (خصیصههای مرتبط با رهبران) بخشی از تصویر یک پدر است. به بیانی دیگر، مطابق با این توصیف، رهبر لزوماً «شخص واقع» نیست بلکه نتیجه اشتیاق ناخودآگاه پیروان است. البته این که چرا هزاران نفر به سمت شخصی همسو میشوند در نوع خاصی از فرافکنی است که فرافکنی خودشیفتگی نامیده میشود. کسانی که از خودشیفتگی محرومند، ممکن است بعدها در زندگی برای جبران آن، سراغ جهاتی دیگر بروند؛ مثلاً به سراغ کسانی بروند که رهبر نامیده میشوند».
۲- روابط نمادین: برخلاف روابط انعکاسی رهبران با پیروان که معمولاً بر مبنای فرایندهای روانشناسی ناخودآگاه بود، روابط نمادین بر مبنای مفاهیم، پیامها، ایدئولوژیها و ارزشهای مفهوم محور یا مضمون محوری رشد میکند که از رهبر انتظار ارائه یا تأکید بر آنها میرود. مثلاً، ستایش ماندلا (رهبر افریقای جنوبی) پیش از آزادی از زندان و پس از آن ستایش یک شخص نبود. او «تجسمی از شخصیت آینده» بود. او همان طوری که هم خودش و هم دوستانش تصریح کردهاند، یک «تمثال» و نمادی از آزادی، استقلال و هویت نوین ملی بود. در روابط نمادین، رهبران بر خود ادراکی پیروان تأثیر گذاشته و انگیزه آنها را برای خود ابرازی برمیانگیزانند. از آنجا که مکانها، مردم، موضوعات و موجودات خاص، مضامین عاطفی گویایی دارند، رهبران خاص هم ممکن است مقاصدی روشن در ارتباط با هویت پیروان خود داشته باشند. بنابراین آنها ابزاری روانی برای ارتقای ارزش پیروان خود هستند. این حقیقت که پیروان، خود را به رهبری خاص پیوند میدهند، آنها را به بخشی از جوهره رهبر تبدیل میکند. افزون بر این، چون ارزشها و هویت، پایهای اجتماعی دارند، رهبری که الگوی این ارزشهاست، در واقع نقش اتصالدهنده بین ادراکهای فردی پیروان و ارزشها و هویت مشترک اجتماع بزرگتر را برعهده دارد. مسینتیر در 1981 نظر جالبی در همین مورد ارائه کرد. از نظر او، رهبر قصد و حکایتی را بیان میکند و هنگامی که مردم خودشان را به رهبر پیوند میدهند، در حقیقت خود را به داستانی پیوند میدهند که همگی بهطور مشترک خویشتن را در آن میبینند. در کل، عنصر عاطفی در روابط نمادین، از طریق طبیعت ایدئولوژیک چشماندازی که رهبر ارائه میکند و نیز تأکید رهبر بر هویت اجتماعی، شکل میگیرد. مثلاً از طریق ارتباط با تاریخ مشترک جمعی و نمادهای مشترک که آن را از دیگر مجموعهها متمایز میسازد.
۳- روابط توسعهای: تبیینهای انعکاسی و نمادین در روابط رهبر و پیرو، بیشتر در مورد رهبران سیاسی و اجتماعی رخ میدهد و معمولاً در وضعیتهایی فعال است که با تغییرات زیاد همراهند. مطلب مهم این است که کاریزما به ویژگی عادی تبدیل میشود که فقط مربوط به رهبران سیاسی و اجتماعی نیست بلکه مربوط به سطوح یکنواخت رهبران در سازمانها، مربیها، مسئولان شهری، رهبران تیمهای ورزشی و به بیانی دیگر، هر کسی که بر روی احساسات دیگران تأثیر میگذارد نیز باشد. رابطه توسعهای، این گونه توصیف میشود: «تأثیری عاطفی که باعث میشود افراد روابط خود را با رهبر افزایش داده، رفتار افراد اخلاقیتر شده و کارهایی انجام دهند که این کارها، ماورای هنجارهای پذیرفته شده در محیط هستند، مثل اختراعات و ابداعات». رهبرانی که احساس امنیت را برای پیروان فراهم میکنند، باعث میشوند مجموعهای از انرژیهای بالقوه محسوس رها شود که این انرژیها به کارکردهای توسعهای بشری منجر میشود، مثل پیشرفتهای شخصی و پاسخ به درخواستهای عقلانی جامعه.
ادامه دارد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#22
Posted: 14 Apr 2015 17:38
ویژگیها و مؤلفههای رهبر کاریزماتیک
پیروان، رهبران کاریزماتیک را براساس کنشهای متقابل میشناسند و به آنها هویت میدهند. به کاریزما باید به عنوان صف و ویژگی ساخته شده توسط پیروان، یعنی کسانی که مجموعهای از رفتارهای معینی را در وضعیتها و شرایط سازمانی، از رهبر مشاهده میکنند نگاه کرد. رفتار مشاهده شده رهبر در سازمان را میتوان با بیان ویژگیهای کاریزماتیک پیروان او تفسیر کرد و چنین صفات غیر وضعیتی، از رفتارهای مطالعه شده رهبری نتیجه گرفته شده است. کاریزما بودن، صفتی فردی که حاصل جایگاه فرد در سازمان باشد، نیست بلکه ویژگی خاصی است که از رفتارهای رهبر منتج میشود. شاید بتوان گفت که در این زمینه یکی از عمیقترین تحقیقات، دستهبندی کانگر و کانانگو است. این دو محقق، اشاره دارند که اگر خصلت کاریزما به رفتارهای مشاهده شده از افراد بستگی دارد، پس یکسری مولفههای رفتاری وجود دارد که مسئول این صفات هستند. آنها، به بررسی این مؤلفهها پرداخته و ویژگیها و صفات رهبری را در قالب این دستهبندی ارائه کردند. این مؤلفهها به هم پیوسته بوده و وجود یا عدم و نیز شدت آنها در رهبران، متفاوت است. نتایج مؤلفههای رفتاری تحقیقات نشان میدهند که:
مؤلفههای رفتاری رهبری کاریزماتیک با یکدیگر رابطه داشته و یک گروه را با یکدیگر تشکیل میدهند.
رهبران، وقتی کاریزماتیک هستند که چشماندازهای آنان بسیار متضاد با وضعیت کنونی باشد، ولی در عین حال باید برای پیروان آزادی عمل وجود داشته باشد که آن را بپذیرند یا نه.
رهبران کاریزماتیک، ممکن است ریسکهای شخصی بالا را بپذیرند و هزینههای بالایی را متحمل شوند و از خود گذشتگی کنند تا به اهداف مشترک برسند.
رهبران کاریزماتیک، مهارت خود را در فراتر رفتن از نظام موجود از طریق به کار بردن ابزارهای نامتعارف و استثنایی به اثبات میرسانند.
رهبران کاریزماتیک، رفتارهایی را که بدیع و غیر عادیاند به کار میبرند و ریسکهای شخصیای را انجام میدهند که به احتمال زیاد به منافع شخصی آنها ضرر میزند.
رهبران کاریزماتیک، ارزیابی دقیقی از منابع محیطی خود دارند و درک میکنند که محدودیتها در تعیین یا فهم آنها از چشماندازها تأثیر میگذارند. وقتی محدودیتها و فشار منابع محیطی برای رهبران کاریزماتیک مثبت است، آنها راهبردهای ابتکاری خود را به کار میگیرند.
رهبر کاریزماتیک، وضعیت حاضر را به عنوان وضعیتی منفی و طاقتفرسا و اهداف آینده را به عنوان جایگزینی جذابتر و قابل حصول توصیف میکند.
رهبران کاریزماتیک، انگیزههای خود را به روشنی بیان میکنند تا بتوانند از طریق رفتار جسورانه و اظهار اعتماد به نفس، تخصص، نامتعارف بودن و نگرانی در مورد نیازهای پیروان، رهبری کنند.
نتیجهگیری
با توجه به مطالبی که ارائه شد، میتوان نتیجهگیری کرد که رهبری کاریزماتیک، خصوصیتی نیست که به صورت ذاتی در تمامی افراد وجود داشته باشد و یا به بیانی دیگر، تمامی انسانها واجد این قابلیت باشند. خصوصیت کاریزماتیک، همیشه همراه فرد نیست و همگان نمیتوانند فردی را به عنوان رهبر کاریزماتیک بپذیرند. در مرحله اول، عواملی وجود دارند که باعث ایجاد و ظهور کاریزما میشوند. در مرحله بعد، عواملی وجود دارند که در ثبات، شدت و ضعف صفت کاریزما در رهبر مؤثر هستند. نکته مهم این است که کاریزماتیک بودن، خصوصیتی است که در واقع از سوی پیروان به رهبران اعطا میشود. کاریزما بودن خصیصهای است که به رفتارهای مشاهده شده از رهبر بستگی دارد. مجموعهای از مؤلفههای رفتاری در رهبر وجود دارد که علت ظهور صفات کاریزماتیک در وی میشوند. با توجه به این نتیجهگیری، میتوان این صفات را شناسایی کرده و حتی آنها را در افرادی دیگر که از قابلیتی ذاتی برخوردارند، پرورش داد.
شخصیت های کاریزماتیک درتاریخ
به طور کلی تمامی رهبران انقلاب ها در سراسر جهان، شخصیت کاریزماتیک دارند.از معروف ترین رهبران کاریزماتیک قرن بیستم می توان به لنین رهبر انقلاب 1917 روسیه ، ماهاتما گاندی و آدولف هیتلر ، مائو و روح الله خمینی اشاره کرد.از شخصیت های کاریزماتیکی که رهبر انقلابی نبودند می توان به استالین از روسیه و شخصیتهای بسیاری از ملیت ها وجناح های مختلف سیاسی اشاره کرد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 1264
#23
Posted: 3 Mar 2016 12:45
ممنون از مطالب مدیر محترم
قدرت مطلق فساد میاره . هیچ کسی از این قانون مستثنی نیست حتی اونهایی که بزرگان دین محسوب میشن .
عنوان کاریزماتیک هم مطلقا در مورد رهبر ایران صدق نمیکنه
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 152
#24
Posted: 6 Jun 2016 15:57
نظام تک بعدی که ساخته شده توسط ایشون و ادم های زیر مجموعه رهبریت رو به تاییدگر تبدیل کرده
تقصیر برگ ها نیست آدم ها همینند،
نفس میدهی له ات میکنند...
به افتخار کوروش بزرگ = دریای هچا پارس ای تی
نه عرب نه فارس
ارسالها: 152
#26
Posted: 13 Nov 2021 01:09
جالب بود
تقصیر برگ ها نیست آدم ها همینند،
نفس میدهی له ات میکنند...
به افتخار کوروش بزرگ = دریای هچا پارس ای تی
نه عرب نه فارس