انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 6 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین »

با دیدن این عکس چه حسی بهت دست میده راستش رو بگو


مرد

 
بزرگترین خدمت گذارقرن به ملت وکشور ایران بود قابل توجه سلطنت طلبها این هم رفتار شاه فقید تون
     
  
زن

 
دکترمحمد مصدق .. مظلوم تاریخ ..یک نکته جالب در مورد او این است که من وقتی که خیلی بچه بودم یه روز نامه های خیلی قدیمی به دستم رسید تاریخش یادم نمیاد و اتفاقا پدرم می گفت که در کتابهای درسی زمان شاه هم به همین صورت نوشته شده . گفته بودند یا نوشته بودند دکتر محمد مصدق خدمت کرد ولی بعد فریب بیگانگان را خورد و به شاه خیانت کرد . و تاسف انگیز این که بعد از انقلاب تا چند ماه نام خیابان پهلوی را به خبابان دکتر محمد مصدق تغییر داده بودند بچه بودم .. فکر کنم تا یکی دو سال بعد از انقلاب این نام بر روی این خیابان بود که ظاهرا بهانه دیگری پیدا نکردند او را لیبرال خواندند و نام آن خیابان را به ولی عصر تغییر دادند . در زمان مصدق تنها دوره ای در اقتصاد و بازرگانی بوده که صادرات ایران بیشتر از واردات بود . مصدق بزرگ زاده اما متواضع و سیر خورده بود . دزد نبود . شنیده ام که حتی حقوق هم نمی گرفت . آزار او نقطه تاریکی در کار نامه محمد رضا شاهیست که در هر حال حکومت او از حکومت فعلی بهتر بوده است . مروری به وقایع سال ۳۲ نشان می دهد که آن روز گار هنوز مشروطه در ایران جایی و جانی داشت و دیکتاتوری شکل نگرفته بود . محمد رضا و هر شخص دیگری در آن روز ها کاره ای نبود . نفوذ امریکا برای حفظ منافع خود و انگلیس و جریان نفت وجلو گیری از نفوذ روسها و عوامل دیگر سبب شد که با مصدق آن گونه رفتار شود . اگر هر شخص دیگری هم به جای محمد رضا شاه بود امریکا باز هم به گونه ای ننگین با این اسطوره تاریخ ایران مصدق کبیر بر خورد می کرد . بهتر ان است ملاحظه کاریها و محافظه کاریها را لحظه ای فراموش کنیم و به واقعیتها بنگریم . عادت کرده ایم که بگوییم ملت همیشه در صحنه .. ملت همیشه بیدار .. ملت همیشه هشیار .. نمی خواهم قضاوتی داشته باشم ولی خوب توجه داشته باشیم .. دقت کنیم به تاریخ بنگریم آیا این ملت در مرداد ۳۲ نسبت به مصدق صدیق هوشیار بوده است ؟ در بهمن ۵۷ حواسش جفت بوده ؟ در صحنه بوده ؟ تعجب نکرده که چرا دشمن به ناگهان صد و هشتاد درجه تغییر موضع داده ؟ در حالی که جمعیت تظاهر کننده اهل در گیری نبودند . می توانستند شرایط را به همان صورت پیش ببرند و آب از آب تکان نخورد ...ایا این ملت در صحنه بوده است ؟ و وقایع خرداد ۸۸ را که خود بهتر می دانید .جای بسی تاسف است که انگلیسی ها بهتر از خود ما ما را می شناسند که می گویند ایرانی ها از سر سیری به پا می خیزند پس باید گرسنه بمانند . آیا باید این چنین بود .. امریکا دلش به حال شاه نسوخته بود . سال ۳۲ او را بر گرداند و سال ۵۷ تشخیص داد که باید برود . او از قدرت محمد رضا شاه بیشتر می ترسید تا از قدرت خمینی .. قدرت خمینی را از درون و به دست خودی ها نابود کرد و قدرت محمد رضا را به دست خود(امریکا)..و آن چنان است که به جرات می توانیم بگوییم که با این همه هیاهو و سخن از شرق و چین و روسیه گفتن این امریکاست که بر ما حکومت می کند و شاید هم به گفته پیران .. انگلیس پیر . به امید آن که روزی به ان درجه از رشد فکری برسیم که بتوانیم با رای خود حکومت دلخواه خود.را انتخاب کنیم حتی اگر شاهنشاهی باشد . مصدق هر گز نخواهد مرد . مردان بزرگ تاریخ نمی میرند . در دلهای ما جای دارند . مردان بزرگ از کوچگی به بزرگی می رسند . روحش شاد . یادش گرامی باد . اما باید بپذیریم این ملت ایران بود که تنهایش گذاشتند . همان ملتی که به آنها می نازید همان ملتی که همه چیز خود را .. مقام و جوانی و زندگی خود را به آنان و در راه آنان داد و ما امروز در سکوت او را فریاد می زنیم آخر که چه ..؟! او رفته است . آنان که تنهایش گذاشته اند رفته اند . اما تاریخ نرفته است . تاریخ ایران او را فریاد می زند . مصدقها را فریاد می زند تا بیایند و رهایی بخش ملت ایران از یوغ استعمار و استبداد باشند . اگر ملت بخواهد اگر ملت آنها را نراند اگر ملت از گرسنگی به صفهای نان پناه نبرد . به امید روز هایی که با طلوع خورشید آزادی از خواب برخیزیم . به امید آن روز ها . دوستوبرادرتان : ایرانی
     
  
زن

 
هرچندپاى باددراين دشت بسته است
روزى پرنده اى خواهدگذشت ازسراين شاخه هاى تار

خواهدشنيدقصه ى خاموشى تورا
اززارى خموش درختان سوگوار...
سلام چطورى مهندس?خوبى?
شنيدم عقايدت نئوكانتيه?آره?
شقايقت چى?
اونم نورمانديه?
     
  
مرد

 
آدمی که صادقانه داشت خدمت میکرد
تاسف باره
     
  
مرد

 
یاد ایران

ایرانی که تا مذهب و خرافات از توی گوشت و پوست و استخوان مردمش بیرون نره درست نمیشه

مصدق هم نتونست

چرا ؟؟؟

چون یک روحانی مثل کاشانی پشت او رو خالی کرد

چون روحانیت استثمار خودش رو میخواد
     
  
زن

andishmand
 
jacki207: زیاد نمی شناسمش فقط میدونم نفت را ملی کرد


محمد مصدق

محمد مصدق در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ هجری شمسی در تهران (و به روایتی در روستای آهو از توابع آشتیان) به دنیا آمد. پدرش میرزا هدایت‌الله آشتیانی معروف به «وزیر دفتر» از بزرگمردان دوره‌ ناصری و مادرش ملک تاج خانم (نجم‌السلطنه) فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایب‌السلطنه ایران بود.

هنگام مرگ میرزا هدایت‌الله در سال ۱۲۷۱ شمسی محمد ۱۰ ساله بود، و ناصرالدین شاه علاوه بر اعطای شغل و لقب میرزا هدایت‌الله به پسر ارشد او میرزا حسین‌خان، محمد را «مصدق‌السلطنه» نامید. مصدق‌السلطنه پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز به تهران آمد، در سال ۱۲۷۸ دایی مصدق (عبدالحسین میرزا فرمانفرما) در حالی که محمد مصدق ۱۷ سال بیشتر نداشت، با بقیه افراد فامیل مادری اتابک را کنار زد و مصدق مستوفی خراسان شد. پس از اینکه به مستوفی‌گری خراسان گمارده شد، با وجود سن کم بر کار خود مسلط یافت و توجه و علاقه عموم را جلب کرد.

مصدق‌السلطنه در اولین دوره انتخابات مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه اعیان و اشراف اصفهان انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به ‌دلیل سن او که به سی سال تمام نرسیده بود، رد شد. مصدق در سال ۱۲۸۷ خورشیدی برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه رفت و پس از خاتمه تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس به سوئیس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق در دانشگاه نوشاتل نائل آمد.

دکتر مصدق در خاطرات خود از دوران اقامت در سوئیس که آن را «وطن ثانوی» خود می‌خواند، می‌نویسد: «در آنجا بودم که قرارداد وثوق‌الدوله بین ایران و انگلیس منعقد گردید.... تصمیم گرفتم در سوئیس اقامت کنم و به کار تجارت پردازم. مقدار قلیلی هم کالا که در ایران کمیاب شده بود خریده و به ایران فرستادم؛ و بعد چنین صلاح دیدم که با پسر و دختر بزرگم که ۱۰ سال بود وطن خود را ندیده بودند به ایران بیایم و بعد از تصفیه کار‌هایم از ایران مهاجرت نمایم. این بود که‌‌ همان راهی که رفته بودم به قصد مراجعت به ایران حرکت نمودم...»





دکتر مصدق سپس شرح مفصلی از جریان مسافرت خود از طریق قفقاز به ایران داده و از آن جمله می‌نویسد چون کمونیست‌ها بر این منطقه مسلط شده بودند، به او توصیه کرده بودند که دست‌هایش را با دوده سیاه کند تا کسی او را سرمایه‌دار نداند! دکتر مصدق اضافه می‌کند: «به دستور ژنرال قنسول ایران در تفلیس اتومبیلی تهیه نمودند که با پرداخت چهل هزار مناتت مرا به پتروسکی برساند و از آنجا از طریق دریا وارد مشهدسر (بابلسر فعلی) شویم. ولی چند ساعتی قبل از حرکت خبر رسید که کمونیست‌ها دربند را تصرف کرده‌اند که از این طریق نیز مایوس شدم و چون ناامنی در تفلیس رو به شدت می‌گذاشت از‌‌ همان خطی که آمده بودم به سوئیس مراجعت کردم.»

مصدق پس از دریافت مدرک از دانشگاه نوشاتل، به ایران بازگشت و تقدیر و سرنوشتش این بود که در ایران به تمام پست‌ها و مشاغل حساسی که یک چهره سیاسی می‌تواند برسد، دست یابد. مصدق در ابتدای کار، چون با بعضی مسائل در ایران، به ویژه قرارداد سال ۱۹۱۹ میلادی با انگلیس مخالف بود، تصمیم داشت دوباره به سوئیس بازگردد، ولی کابینه مشیرالدوله برای تصدی مقام وزارت عدلیه (دادگستری) از وی دعوت به عمل آورد و این شروع کار بود. وی در ادامه، در پاییز سال ۱۲۹۹ به حکومت فارس منصوب گردید و سال ۱۳۰۰ به وزارت دارایی رسید. مصدق بعد از این سمت، در سال ۱۳۰۱ نیز در آذربایجان به مشاغل دولتی سطح بالا رسیده و مدتی بعد به دلیل مخالفت با حکومت مرکزی از این سمت استعفا داد. سال بعد وزیر امور خارجه ایران شد و در سال ۱۳۰۳ که همزمان با آغاز دوره پنجم مجلس قانون‌گذاری بود، به نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی انتخاب شد. همین طور در دوره ششم نیز دوباره به این سمت دست یافت.

بعد از اتمام دوره ششم به دلیل دخالت دولت در انتخابات مجلس، از سیاست کناره‌گیری کرد. دکتر مصدق بار‌ها از سوی دولت و حکومت به زندان افتاد یا تبعید شد. از آن جمله بعد از کناره‌گیری از سیاست در چهارم تیر سال ۱۳۱۹ بود که به بیرجند اعزام شد و تا آذرماه‌‌ همان سال در زندان بود و دوباره به احمدآباد تبعید شد. مصدق در دوره‌های چهاردهم و شانزدهم مجدداً از طرف مردم تهران به عنوان نماینده انتخابی و مردمی به مجلس رفت و در این زمان بود که برای احقاق حقوق مردم ایران به تشکیل جبهه ملی اقدام کرد تا بتواند در راه مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت ایران گام‌های مثمرثمرتری را بردارد و عاقبت موفق شد در روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس سنا بگذراند.

در اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۰ دکتر مصدق با تکیه به رای اعتماد اکثر نمایندگان مجلس و برای به ثمر رساندن قانون ملی شدن صنعت نفت و نظارت هرچه بهتر بر انجام امور، مقام نخست‌وزیری ایران را پذیرفت. نخستین اقدام دکتر مصدق پس از معرفی کابینه، اجرای طرح ملی شدن صنعت نفت بود. به دنبال شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح شکایت مزبور در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت. سپس به دادگاه لاهه رفت و در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت. در بازگشت به ایران سفری نیز به مصر کرد و در آنجا مورد استقبال پر شکوه ملت مصر قرار گرفت.



انتخابات دوره هفدهم مجلس به خاطر دخالت‌های ارتشیان و دربار به تشنج کشید و کار به جایی رسید که پس از انتخاب ۸۰ نماینده، دکتر مصدق دستور توقف انتخابات حوزه‌های باقی مانده را صادر کرد. مصدق برای جلوگیری از کارشکنی‌های ارتش از شاه درخواست کرد اداره وزارت جنگ را به دولت بسپارد. این درخواست از طرف شاه رد شد و به همین دلیل دکتر مصدق در ۲۵ تیرماه ۱۳۳۱ از مقام نخست‌وزیری استعفا کرد. یک روز بعد، مجلس قوام‌السلطنه را به نخست‌وزیری انتخاب کرد و قوام‌السلطنه با صدور بیانیه شدیداللحنی نخست‌وزیری خود را اعلام نمود.

مردم که از برکناری دکتر مصدق شدیدا خشمگین بودند، در پی چهار روز تظاهرات و قیام‌های پیوسته در حمایت از دکتر مصدق، موفق به ساقط کردن دولت قوام شدند و در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ دکتر مصدق بار دیگر به مقام نخست‌وزیری ایران رسید.

در روز ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ دربار با کمک عده‌ای از روحانیون، افسران اخراجی و اراذل و اوباش تصمیم به اجرای طرح توطئه‌ای علیه مصدق گرفتند تا او را از بین ببرند. نقشه از این قرار بود که شاه در آن روز به عنوان سفر به اروپا از پایتخت خارج شود و اعلام دارد که این خواسته دکتر مصدق است. اراذل و اوباش وابسته به دربار هم به بهانه جلوگیری از سفر شاه در مقابل کاخ شاه تظاهرات برپا کنند و هنگام خروج دکتر مصدق از دربار وی را به قتل برسانند. ولی از آنجایی که مصدق از نقشه اطلاع یافت توانست جان سالم بدر برد و توطئه با شکست روبرو شد. با این حال‌‌ همان زمان، سرتیپ افشار طوس رییس وفادار شهربانی دکتر مصدق، به وسیله عمال دربار و افسران اخراجی به قتل رسید.

ادامه دارد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
به علت اختلافات شدید مجلس با دولت دکتر مصدق، و به دنبال استعفای بسیاری از نمایندگان مجلس، دولت اقدام به برگزاری همه‌پرسی در سطح کشور کرد تا مردم به انحلال یا عدم انحلال مجلس رای دهند. در این همه‌پرسی که البته به خاطر همزمان نبودن زمان انتخابات در تهران و شهرستان‌ها، و همچنین جدا بودن محل صندوق‌های مخالفان و موافقان انحلال مجلس مورد انتقاد بسیاری از منتقدان قرار گرفت، در حدود دو میلیون ایرانی به انحلال مجلس رای مثبت دادند و مجلس در روز ۲۳ مرداد ۱۳۳۲ رسما منحل شد.

در روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ طبق نقشه‌ای که بعد‌ها مشخص شد سازمان‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس برای براندازی دولت مصدق کشیده بودند، شاه دستور عزل دکتر مصدق را صادر کرد و رییس گارد سلطنتی خویش، سرهنگ نصیری را موظف نمود تا با محاصره خانه نخست‌وزیر فرمان را به وی تحویل دهد. همچنین نیروهایی از گارد سلطنتی مامور بازداشت عده‌ای از وزرای دکتر مصدق شدند. ولی نیروهای محافظ نخست‌وزیری در یک حرکت غافلگیر کننده رییس گارد سلطنتی و نیرو‌هایش را خلع سلاح و بازداشت نمودند و نقشه کودتای ۲۵ مرداد به شکست انجامید.

در روز ۲۸ مرداد ماه ۱۳۳۲ دولت‌های آمریکا و انگلیس با اجرای نقشه دقیق‌تری دست به کودتای دیگری علیه دولت ملی دکتر مصدق زدند که این بار باعث سقوط دولت وی شد. در این روز سازمان سیا با دادن پول به ارتشیان و اراذل و اوباش تهران آن‌ها را به خیابان‌ها کشاند. به دلیل خیانت رییس شهربانی و بی‌توجهی رییس ستاد ارتش دولت مصدق، کودتاچیان توانستند به آسانی خود را به خانه دکتر مصدق برسانند و پس از چندین ساعت نبرد خونین، گارد محافظ نخست‌وزیری را نابود کنند و خانه وی را پس از غارت کردن به آتش بکشانند. ولی دکتر مصدق موفق شد به همراه یاران خود از نردبان استفاده کند و به خانه همسایه پناه ببرد. در این کودتا گروهی از یاران سابق دکتر مصدق نیز دخالت داشتند و همزمان اعضای حزب کمونیست توده که در روزهای ۲۶ و ۲۷ مرداد به بهانه هواداری از دکتر مصدق دست به راهپیمایی زده بودند، در روز ۲۸ مرداد هیچ عملی بر ضد کودتاچیان انجام ندادند.

با پیروزی کودتا، در روز ۲۹ مرداد دکتر مصدق و یارانش خود را به حکومت کودتا به رهبری سپهبد زاهدی تسلیم کردند. دکتر مصدق بعد‌ها در دادگاه نظامی، با برملا کردن اسرار کودتای ۲۵ و ۲۸ مرداد چهره کودتاچیان را نزد جهانیان رسوا کرد اما در پایان دادگاه وی را به ۳ سال زندان محکوم کردند و پس از گذراندن ۳ سال زندان، دکتر مصدق به ملک خود در احمدآباد تبعید شد و تا آخر عمر تحت نظارت همان جا ماند. در سال ۱۳۴۲ همسر دکتر مصدق، خانم ضیاءالسلطنه، در سن ۸۴ سالگی درگذشت و دکتر مصدق را بیش از پیش در غم فرو برد. حاصل ازدواج وی و دکتر مصدق ۲ پسر و ۳ دختر بود.

در ۱۴ اسفند ماه ۱۳۴۵ ساعت ۶ صبح دکتر محمد مصدق به دنبال یک دوره طولانی بیماری سرطان، در سن ۸۴ سالگی درگذشت. او وصیت کرده بود پیکرش را کنار کشته‌شدگان ۳۰ تیر در «آرامگاه ابن‌بابویه» دفن کنند، ولی با مخالفت شاه چنین نشد و او در یکی از اتاق‌های خانه‌اش در احمدآباد به خاک سپرده شد.

در سال‌های حکومت محمدرضا پهلوی برگزاری مراسم بزرگداشت دکتر محمد مصدق از سوی حکومت وقت ممنوع اعلام شد اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۵ اسفند ۵۷ یکی از بزرگترین گردهمایی‌های سیاسی در سالروز درگذشت رهبر نهضت ملی نفت بر مزار وی در احمدآباد برگزار شد. در این مراسم که آیت‌الله طالقانی سخنران آن بود، به نوشته روزنامه اطلاعات یک میلیون نفر به احمدآباد رفتند.

اطلاعات در شماره‌‌ همان روز در توصیف این مراسم نوشت: «امروز ایران پس از دوازده سال خون دل خوردن و خاموشی به خاطر عجز از برپایی مراسم تجلیل از شادروان دکتر محمد مصدق رهبر ملی خود باشکوهی خیره کننده یاد آن بزرگ مرد تاریخ مبارزات ضد استعماری ملل شرق را گرامی داشت. مراسم تجلیل از این ابرمرد چندان باشکوه بود که بی‌شک پرتو پرجلالش قرون متمادی بر صفحات تاریخ جدید ایران پرتو خیره کننده‌ای داشت.»


دکتر محمد مصدق یک ایرانی وطن پرست یک قهرمان ملی و رهبر نهضت نفت بود و در تاریخ مبارزات ایران بر ضد امپریالیزم انگلیس نقش بزرگی داشت .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
مرد

 
بزرگ مرددی که بچه بازی های استعمار رو داشت از بین میبرد و نذاشتن......
مگر میشود زندگی مرا نامنظم آفریده باشد، خدای دانه های انار
     
  
زن

 
اگه مصدق سقوط نمیکرد واای الان در چه وضعیتی بودیم!! خیلی حیف شده
پسر کوچلوی شیطون!!
     
  
مرد

 
افسوس و تاسف. مثل این مرد هیچوقت نخواهد آمد
همه محبت خود را به یکباره برای دوستت ظاهر مکن زیرا هر وقت اندک تغییری مشاهده کرد تو را دشمن می پندارد
     
  
صفحه  صفحه 6 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین » 
سیاست

با دیدن این عکس چه حسی بهت دست میده راستش رو بگو

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA