ارسالها: 1264
#96
Posted: 2 Mar 2016 21:00
shahrzadc: هترین نوع حکومت حکومتی است که مردم در آن حق رای و انتخاب داشته باشند زنان و مردان و آخوند ها همه باهم از حقوقی مساوی بر خوردار باشند . اما آن چه بر دموکراسی اولویت دارد درک و پذیرش دموکراسی است . این که به سر و کول هم نپریم و طاقت اندیشه های مخالف را داشته باشیم
درود بر شما
کاملا با نظرتون موافقم
زیر بنای دموکراسی آگاهی مردمه که فعلا در مملکت ما نیست
و تا اون موقع یک دیکتاتوری صالح میتونه گزینه خوبی باشه تقریبا چیزی شبیه به رضا شاه پهلوی
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 455
#99
Posted: 12 Mar 2019 05:34
اینکه در یک جامعه هر فرد بتونه تمام نیازهای خودش رو برطرف کنه و حق داشته باشه که از حریم خصوصی و شخصی خودش محافظت کنه و قوانینی تصویب بشه که زندگی فردی افراد جامعه در معرض تهدید نباشه یک بحثه ؛ اینکه یک حکومت و یا اشخاصی که میتونن در رأس حاکمیت قرار بگیرن با رأی اکثریت انتخاب بشن یک بحث دیگست ......
هیتلر و خمینی هر دو با رأی اکثریت اومدن روی کار که کاملاً معلومه چه موجودات ملعونی بودن ....
در حالی که در ادبیات سیاسی ، محمد رضا پهلوی دیکتاتور حساب میشه که مدیریت خیلی خوبی روی کشور داشت ، نه در اون حدی که غلو میکنن ؛ ولی مملکتی رو تحویل گرفته بود که در فقر مطلق و قحطی قرار داشت و نمیشد انتظار داشت که در عرض ۵ سال یا ۱۰ سال ممکلت رو تبدیل به بهشت بکنه ! و این انتظار غلطیه که فکر کنیم کسانی میتونن بیان و در عرض چند سال مملکت رو زیر و رو کنن ......
چرا ؟
چون یک نفر ، ده نفر یا صد نفر نمیتونن چند ده میلیون نفر رو مجبور کنن که درست کار کنن ، مهارت و تخصص کسب کنن ، دروغگو و شیاد و شارلاتان نباشن ، قوانین اون افراد رو رعایت کنن و همه اینا در حالی باشه که جمعیت اکثریت دقیقاً برخلاف اون عده اقلیت حرکت کنن ......
بنابراین اگر بخوایم کشورمون رو آباد کنیم ، جمعیت انبوهی رو لازم داریم که سواد بالایی داشته باشن و هر فرد مهارتها و تخصصهایی رو داشته باشه ؛ عده زیادی که سواد سیاسی مناسبی داشته باشن و مرتب نقشههای حکومت رو بخونن و همین طور نقشههای سیاسی جهان رو و بتونن روی سیاست کشور اثر گذار باشن ؛ افراد اندیشمند و روشنفکر که جامعه رو تغذیه فکری کنن و .....
اگر به این حد برسیم ، مطمئناً نقد دین و مذهب و سیاست خیلی اوج میگیره ؛ جوونها ، کارگرها ، زنها و ... شروع میکنن به تشکیل احزاب ، گروهها و خونههای تیمی و میتینگهای سیاسی میذارن ؛ اعلامیه میدن و از مردم میخوان که توی تظاهرات شرکت کنن ؛ مسلح بشن و حتی عملیات انجام بدن .... در چنین شرایطی حکومت چند سال بیشتر دوام نمیاره و مردم ، حکومتی رو بر سر کار میارن که لایقه و انتخاب خودشون هست ......
اما تا زمانی که افکار خرافی و دین و مذهب تابوی مردم هستن و نمیخوان واقعیتهای تاریخی رو بخونن و بدونن و نقد کنن و همه مشغول تفریح و خوشگذرانی و وقتکشی هستن و کل فعالیت سیاسیشون محدود میشه به اینکه توی تلگرام و اینستا ایموجی و ایموتیکون و اسمایلی بذارن و البته فحش دادن و مرگ بر باد گفتن و زنده باد گفتن ؛ این حکومت کنار نمیره و اگرم خودش بره و جایگزین خودش رو بیاره ؛ وضع انقدرا تفاوتی نمیکنه ......
من گفتم دموکراسی رو به شکل رأی اکثریت قبول ندارم .....
در جواب این تاپیک اینو میگم :
بهترین حکومت ، یک دولتیه که در مرکزیت نظام اجتماعی قرار داره که مبتنی بر قانونیه که تضمین میکنه پارامترهایی که یک فرد رو به لحاظ اجتماعی-اقتصادی موفق میکنه به رسمیت بشناسه ..... در واقع ما قانون اساسیای لازم داریم که بر آمده از علومه ؛ که رابطهها رو و متغیرهاشون و نسبتهای متغیرها رو مبتنی بر علوم به دست میاره و افراد حاکم رو نه با دخالت نیروی انسانی بلکه با آزمونی که همگان آزادن تا توش شرکت کنن و میزان تخصص و دانششون رو میسنجه ، بر سر کار میاره ...... اساتید دانشگاه به قید قرعه انتخاب میشن ، سؤالات آزمون رو طراحی میکنن و تا چند روز یا یکی دو هفته قرنطینه میشن ، آزمون برگزار میشه و حداقل امیتاز باید مثلاً دو سوم از امتیاز کامل باشه و مثلاً ۵۰۰ نفر اول که در زمینههای مختلف علوم تخصص دارن وارد مجلس میشن و با قوانینی که وجود داره و مبتنی بر نیازها و واقعیتهای جامعه به صورت شفاف با رأی گیری تصمیم میگیرن ..... و قانون این حق رو برای تمام کسانی شرکت کردن و امتیاز دو سوم رو کسب کردن قائل میشه که در صورتی که افراد مجلس تصمیمی رو بخوان بگیرن که غیرقانونی باشه ( در واقع غیر منطقی و غیر غلمی باشه یا برخلاف واقعیت باشه ) اعتراض کنن و به رآی افراد شرکت کننده بذارن که رأی مجلس رو رد کنن ...... و خوب طبعاً نمیشه در یک پست کوتاه قانون اساسی منطقی و علمی رو نوشت ......
در چنین جامعهای قانون ، ضامن حریم خصوصی و شخصی افراده که دولت ( محلس نخبهها ) اجراش میکنه و افراد آزادن توی حریم خصوصی خودشون هر کاری که خواستن بکنن ..... جامعه منظم و منسجم هست و همه مشغول کار کردن به صورت فنی و تخصصی و یاد گرفتن و یاد دادن و آگاهی دادن و آگاهی کسب کردن هستن ...... مکانهای عمومی زیادی هم برای تفریح و سرگرمی وجود دارن .......
اما این منوط به پذیرش جامعهست .......
وضعیت اسفبار رانندگی در ایران در درجه اول تقصیر حکومته ..... اینکه مأموران راهنمایی رانندگی همه جا حضور ندارن ، نظمو برقرار نمیکنن و ....
اما رانندهها هم از این وضعیت یا خشمگین نمیشن یا اگر بشن کاری نمیکنن ؛ درواقع خیلیهاشون هم لذت میبرن ! ...... حتی زمان محمدرضا هم که دیسیپلین شدیدی وجود داشت ( که با شدت بیشتری هم زمان رضا شاه وجود داشت ) مورد خواست و پسند مردم نبود ....... و این خیلی بده ........
دیسیپلین لازمه هر اجتماعیه ...... دیسیپلین فکری ، دیسیپلین شخصیتی ، دیسیپلین اخلاقی ، دیسیپلین اجتماعی و ......
نه به این معنی که خشک و بیروح باشیم .......
به این معنی که خودمون رو ملزم میدونیم که واقعیت رو اون طور که بوده توصیف کنیم و به مخاطب برسونیم ..... اینکه برامون مهم باشه که واقعیت رو فهمیده باشیم ...... اینکه در چارچوب حقیقت فکر کنیم و متوهم و خرافی و احمق نباشیم ........
در چنین شرایطی تفریح و سرگرمی هم خیلی برامون لذت بخش و دلچسبه .......
الان اگه توی آلمان بگن برای یک ساعت قوانین راهنمایی رانندگی ، لغو میشن برای مردمش جالب و جذابه ....... با سرعت ۲۵۰ تا توی خیابون میرن ؛ لایی میکشن ؛ هر جور دلشون خواست سبقت میگیرن ....... شاید خسارتهایی هم به بار بیاد یا تلفات داشته باشه که هم تقصیر حکومت میشه و هم تقصر رانندههای مقصر ...... ولی بازم براشون هیجان داره .......
ولی اگر حکومت ایران ، این کارو بکنه ؛ برای ما جذابتی داره ؟
ما همیشه توی خیابونهامون همین وضع حاکمه ........
دروغ گفتن ، غلو کردن ، فحاشی ، حاشا کردن ، تهمت زدن ، ریاکاری ، شیاد بازی و شارلاتان بازی ، مسخره کردن ، سند سازی ، تصویر سازی ، جعل کردن ، تقلب کردن و .... هیچ کدوم نه در ما اضطرابی ایجاد میکنن نه عذاب وجدانی و نه حتی لذتی از پدرسوخته بازی !
اینجا این چیزا عادی حساب میشن .......
این حکومت ، جنایتش ۴۰ سال دزدی نبود .......
بلکه چند میلیون افراد انقلابی و جنگی و خانوادهها و طایفههای کثیفشون کاری کردن که فهم و شعور مرد ..........
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند