ارسالها: 1264
#111
Posted: 7 Apr 2017 15:39
حسینعلی حاجیدلیگانی از نمایندگان عضو جبهه پایداری در مجلس، بدون ذکر نام رهبر جمهوری اسلامی ایران گفته است که وی از ابراهیم رئیسی خواسته تا در رقابت های انتخاباتی ۱۳۹۶ حضور داشته باشد. او به خبرآنلاین گفته چون آقای رئیسی تازه حکم تولیت آستان قدس را از رهبری گرفته تردید داشته که کاندیدا بشود یا نه: "استمزاج [نظرخواهی] کردند که آیا اجازه میدهید من اعلام رسمی کنم که نمیآیم، اما این اجازه را به ایشان ندادند."
خبرآنلاین مشخصا از آقای حاجیدلیگانی پرسیده آیا کسی که اجازه کناره گیری ابراهیم رئیسی را نداده آیت الله خامنه ای بوده است، که در جواب گفته: "آقای رئیسی از مرجع صدور حکم خواسته بود که اجازه دهد اعلام کند که نمیآید ولی این اجازه به ایشان داده نشد." اشاره به"مرجع صدور حکم" تولیت آستان قدس، قاعدتا بیش از یک معنی ندارد.
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 12859
#112
Posted: 7 Apr 2017 17:28
salam_446: رای ندادن برابره با پر کردن صندوق به اسم کسایی که وضعیت رو از اینی که هست بدتر می کنند.
رای من ، رای به عقلانیت و اعتدال
به شدت موافقم...حتی بیشتر!
nnasrin: خبرآنلاین مشخصا از آقای حاجیدلیگانی پرسیده آیا کسی که اجازه کناره گیری ابراهیم رئیسی را نداده آیت الله خامنه ای بوده است، که در جواب گفته: "آقای رئیسی از مرجع صدور حکم خواسته بود که اجازه دهد اعلام کند که نمیآید ولی این اجازه به ایشان داده نشد." اشاره به"مرجع صدور حکم" تولیت آستان قدس، قاعدتا بیش از یک معنی ندارد.
بیان چنین مطالبی توسط این نمایندگان مشخصا مشروعیت بخشی و تقدس زایی برای کاندیدایی است که حتی تلکیفش با خودش معلوم نیست، سابقه و تجربه اجرایی بسیار اندکی دارد، نام آشنا و کاربلد نیست، ... در یک کلام رجل سیاسی نیست اما حداقل برای گرمترشدن فضا و تنور انتخابات باید بیاید.
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#114
Posted: 8 Apr 2017 19:05
مطلب صادق زیباکلام در روزنامه شرق
آمدن حجت الاسلام رئیسی دست کم بن بست اصولگرایان در انتخاب نامزد برای رقابت های پیش رو را حل می کند. به استثنای محمود احمدی نژاد و جریان منتسب به او، سایر اصولگرایان دست بیعت به سمت نامزد اصلی خود دراز می کنند. البته برخی اصولگرایان تندرو هم ممکن است نامزدی رئیسی را برنتابند؛ اما آنان هم ظاهرا تمکین خواهند کرد. اما از سوی دیگر ملاحظات مهمتری چه برای خود ایشان و چه حامیان اصولگرایشان به وجود خواهد آورد. یکی از این دغدغهها، مشخصنبودن توان و تجربه اجرائی آقای رئیسی است. به استثنای مدتی که ایشان یکی از مسئولان ارشد دستگاه قضائی بوده، تجربه اجرائی و مدیریت دیگری نداشتهاند، هیچ ملاک و معیاری هم در دست نیست که بهعنوان یکی از مسئولان اصلی آن قوه، در بیش از دو دهه، کارنامه اجرائی مشارالیه چگونه بوده است؟ اما این مسئله بزرگی نیست. میتوان با تعیین مدیری اجرائی بهعنوان معاوناول و سایر اعضای کابینه، این موضوع را تا حدی حل کرد. مسئله اساسیتر، نتیجه انتخابات است.
در این تردیدی نیست که اگر این نامزد اصولگرایان وارد عرصه انتخابات شود، نامزدی اجماعی باشد که در مقابل نامزد مجموعه اصلاحطلبان و میانهروها یعنی دکتر روحانی قرار خواهد گرفت. به عبارت دیگر آمدن آقای رئیسی بهسرعت انتخابات را دو قطبی آنهم از نوع دوم خرداد ٧٦ خواهد کرد. اگر نتیجه باب میل اصولگرایان نشود، آنگاه از جنس ناکامی اصولگرایان، محمدباقر قالیباف یا جلیلی نیست، بلکه تبعات آن متفاوت خواهد بود. سؤال این است: آیا حامیان رئیسی حاضر هستند تن به این مسئله بدهند؟ تبعات بعدی ناکامی احتمالی، تأثیر آن بر برنامههای بلندمدت آینده او خواهد بود. اگرچه قانونی وجود ندارد که براساس آن، فردی که در انتخابات ریاستجمهوری رأی نیاورده نمیتواند در سایر مسئولیتها وارد شود؛ اما از منظر شأن اجتماعی وضعیت مطلوبی نخواهد بود که چنین فردی وارد مسئولیتهای دیگر شود. این ملاحظات در صورتی است که نامزد اصولگرایان موفق نشود.
سؤال اینجاست که اساسا در صورت آمدن ایشان، وضعیت انتخابات به کدامین سو خواهد رفت؟به عبارت دیگر شانس آقای رئیسی برای موفقیت در برابر دکتر روحانی چقدر است؟ بگذارید اینگونه پاسخ دهیم که اگر تولیت آستان قدس، نامزد انتخابات نشود، تکلیف انتخابات تا حدی روشن است. دکتر روحانی ظرفیتی درخور برای پیروزی در انتخابات دارد؛ ممکن است افراد درباره کاهش یا افزایش آرای او نسبت به سال ٩٢ نظر یکسانی نداشته باشند؛ اما واقعیت آن است که هر فردی که از اصولگرایان در مقابل ایشان قرار بگیرد، عملا شانسی برای موفقیت نخواهد داشت؛ اما اگر آقای رئیسی وارد میدان انتخابات شوند، کار به این سادگیها نخواهد بود؛ جدای از آنکه برای حامیان ایشان، موضوع بسیار حائز اهمیت خواهد شد، آنان تمام توان و هرچه امکانات در اختیار دارند از صداوسیما میگیرند تا تریبونهای در اختیار، مطبوعات و سایر رسانههای وابسته به خود را جملگی به نفع آقای رئیسی بسیج کنند. از سوی دیگر تشکلهایی مانند روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به همراه بسیاری از روحانیون از ایشان پشتیبانی خواهند کرد. همچنین حملات به دولت یازدهم و رئیسجمهور و اصلاحطلبان، تندتر میشود و بالاخره کمپین ستاد اصولگرایان در موقعیت بیاعتبارکردن اقدامات چهار سال گذشته قرار خواهد گرفت؛ روشی شبیه تبلیغات انتخاباتی محمود احمدینژاد در برابر مرحوم آیتالله هاشمی در سال ٨٤. سؤال اساسی این است که با وجود همه این اقدامات، اصولگرایان میتوانند بر دکتر روحانی و پشتیبانی مردم از او غلبه کنند؟
در پاسخ باید گفت معلوم نیست با وجود پشتیبانی گسترده از یک سو و تخریب دولت و رئیسجمهور از سوی دیگر، باز هم نتیجه به کام اصولگرایان و نامزد آنان باشد. عامل تعیینکننده در حقیقت رأیدهندگان بالقوه اصلاحطلب هستند؛ کم نیستند رأیدهندگان بالقوه حامی دکتر روحانی که خیلی اصراری بر شرکت در انتخابات ندارند. استدلالشان هم همان استدلال همیشگی است؛ ما دفعه قبل در انتخابات شرکت کردیم و به دکتر روحانی رأی دادیم؛ اما چیزی عوض نشد؛ رأیدادن اساسا فایدهای ندارد و مسئولان هر کاری که بخواهند انجام میدهند و دلایلی از این دست، به همین دلیل نگارنده معتقد است ممکن است رأی دکتر روحانی کمتر از آرای او در سال ٩٢ شود؛ اما اگر آقای رئیسی نامزد اصولگرایان باشد، موج و تحرکی جدی در میان بدنه رأی اصلاحطلبان و آرای خاموش و حتی غیرمذهبیها ایجاد خواهد شد.
نگرانی از احتمال پیروزی اصولگرایان ممکن است باعث شود بسیاری از کسانی که در شرایط فعلی بنای شرکت در انتخابات را ندارند، برای جلوگیری از موفقیت اصولگرایان، برخلاف تمایلشان در انتخابات شرکت کنند و بهطور طبیعی، انتخاب آنان دکتر روحانی خواهد بود. نکته مهم آن است که از منظر جامعهشناسی سیاسی، نامزدی آقای رئیسی بر سبد آرای اصولگرایان تأثیر چندانی نمیگذارد. هواداران جریان اصولگرا چه رئیسی بیاید چه نیاید در انتخابات شرکت میکنند؛ اما درباره بسیاری از اقشار و لایههای اجتماعی دیگر، بهویژه در میان دانشجویان و تحصیلکردهها، کارکنان دولت و شرکتهای بزرگ دولتی و بخش خصوصی متولدین دهههای ٦٠ و ٧٠، شهرنشینها و طبقات بالای متوسط، اقلیتها، آمدن و نیامدن آقای رئیسی در تمایل به شرکت در انتخابات، تأثیر زیادی خواهد داشت و احتمال زیادی وجود دارد در دقیقه ٩٠، تصمیم به شرکت گسترده در انتخابات بگیرند. هیچ نظرسنجی دقیق و هیچ حدس و گمانه واقعبینانهای از تعداد ایندست رأیدهندگان یا آرای خاکستری وجود ندارد؛ اما این پدیده در دوم خرداد ٧٦ اتفاق افتاد و شرکت این اقشار در آن انتخابات، رقم باورنکردنی ٢٠ میلیون رأی به نامزد جناح چپ را به بار آورد.
مشابه این پدیده در انتخابات ٢٤ خرداد ٩٢ رخ داد و ١٩میلیون رأی برای دکتر روحانی به بار آورد. آخرینبار هم شاهد وقوع آن در انتخابات مجلس دهم بودیم. شرکت آن اقشار باعث شد حتی یکی از نامزدهای سرشناس اصولگرایان در تهران و بسیاری دیگر از حوزههای انتخابیه نتوانند به مجلس بروند. آمدن آقای رئیسی قطعا یکسری مشکلات را برای اصولگرایان حل خواهد کرد؛ اما فراموش نکنیم که درعینحال، مشکلات بنیادیتری را، هم برای اصولگرایان و هم برای خود ایشان رقم خواهد زد.
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 508
#115
Posted: 8 Apr 2017 19:07
اسماعیل معنوی/
منت گذاری برای یک مصوبه خام!
اقای روحانی بدجوری اوضاع خوزستان را "قرمز" می بیند. بد از افتضاحی که بهمن و اسفندماه در خوزستان بوجود آمد و مردم نمونه کار مدیریت بحران دولت یازدهم را لمس کردند
حالا از معاون اول گرفته تا وزیر نیرو و...بلیت تهران-اهواز را حتی شده از بازار سیاه هم تهیه می کنند تا شاید بتوانند بخشی از آراء بر بادرفته خوزستان را بازگردانند، چه اینکه باداورده را باد هم خواهد برد و انصافا هم برد... درست مثل برد-برد!
در ادامه همین سریال انتخاباتی، در روزهای اخیر شاهد نصب بیلبوردهای بزرگ و گران قیمت در سطح استان خوزستان هستیم که خبر از تصویب مبلغی برای برطرف کردن مشکلات اساسی خوزستان می دهد.
ما عادت کرده ایم که از دولت حرف فقط حرف بشنویم و لذت ببریم از دیدن سکانس های ارباب وعده ها... اما برای رضای خدا هم که شده آقای شریعتی استاندار تازه کار خوزستان بجای شاخه گل هدیه دادن به خانم ابتکار، برای مردم از روسایش پاسخ بگیرد که فرق میان تصویب و تخصیص چیست؟!
دولت تدبیر و امید در پایان راه است و باید پاسخگو باشد که از همه آن چیزی که برای برطرف کردن مشکل ریزگردهای خوزستان "تصویب" شد چه مقدارش "تخصیص" پیدا کرد؟!
هر چه کمتر شود فروغ حیات / رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید / سایه ها را درازتر بینی . . .
ویرایش شده توسط: iraj_mirza