انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 7 از 23:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  22  23  پسین »

جنبش سبز (اخبار-اطلاعیه-فراخوان و......)


زن

 
محسن میردامادی: آماده مناظره درباره مسائل مهم سیاسی کشور هستم
سه شنبه, ۳۰ آذر, ۱۳۸۹

محسن میردامادی، دبیرکل زندانی جبهه مشارکت ایران اسلامی، در نامه‌ای به حجت الاسلام سید عباس نبوی، به سخنان او در برنامه تلویزیونی «دیروز، امروز، فردا» واکنش نشان داد و خواستار مناظره با وی شد. این پیشنهاد میردامادی، واکنشی به ادعای عباس نبوی در برنامه یک‌طرفه‌ی مذکور است که ادعا کرده بود منتقدان وضع موجود حاضر به بحث و مناظره نیستند.

به گزارش کلمه، میردامادی در نامه خود، ضمن اعلام آمادگی برای گفت‌و‌گو و مناظره با نبوی و هر فرد صاحب صلاحیت دیگری در مورد هر مسأله مهم سیاسی کشور و مسائل مختلف دوران سی ساله پس از انقلاب، نوشته است: هرچند درحال حاضر اینجانب بدون ارتکاب هیچ خلافی در زندان هستم و امثال من به دلائلی واهی از همه حقوق سیاسی و اجتماعی خود محروم شده ایم و گرفتار ظلم و محدودیتهای بسیاری هستیم؛ اما درصورت موافقت با این پیشنهاد طبعاً با توجه به تجارب گذشته صدا و سیما و رئیس آن در مورد دیگران، می توانید هماهنگی لازم را با مسئولین زندان اوین به عمل آورید تا برای مدت چند ساعت اینجانب را از زندان به محل مناظره بیاورند.

متن نامه محسن میردامادی به سید عباس نبوی را به نقل از سایت جبهه مشارکت بخوانید:

بسمه تعالی

جناب آقای حجت‌الاسلام سید عباس نبوی
با سلام

پنجشنبه مورخ ۱۸/۰۹/۸۹ در برنامه «دیروز، امروز، فردا» که از شبکه سوم صدا و سیما به مناسبت روز دانشجو پخش شد، درباره تحولات پس از انقلاب و چگونگی تشکیل دفتر تحکیم وحدت از همکاری تعدادی از دانشجویان از جمله خود شما و همچنین اینجانب در تشکیل این سازمان سخن گفتید. در بخشی از این سخنان تصریح کردید «افرادی که اکنون دیدگاههای اعتراضی و انتقادی به مسائل روز و به خصوص مسائل اخیر داشته اند حاضر به بحث و مناظره نیستند که دلیل آن مشخص نیست.»

بنده با شناختی که از جنابعالی از همان سالها دارم و شما را فردی منصف می دانم، باور دارم که برداشت شما صحیح نیست و برخلاف این نظر، اطمینان دارم که تمامی شخصیتهای متعهد و منتقد که نام بعضی از آنها در این برنامه برده شده – از جمله دکتر شکوری راد؛ که روز قبل از برنامه به جهت صحبتهایی که در مناظره آخرشان کرده بودند بازداشت شده بودند – کاملاً آماده استفاده از هر فرصتی برای بیان دیدگاهها و انتقادهایشان هستند اما به دلیل محدودیتهای بسیار و بی سابقه ای که برای این افراد ایجاد شده چنین امکانی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نیز بسیاری دیگر از عرصه های عمومی کشور وجود ندارد.
به عنوان یک مثال اخیر، مطلع شدم که به مناسبت ۱۶ آذر قرار بوده در روز ۱۴ آذر، جنابعالی با مهندس عبدی در دانشگاه علم و صنعت مناظره داشته باشید که علی‌رغم هماهنگی‌های قبلی، در آخرین ساعات با حضور ایشان مخالفت شده است و این چیزی جز یک‌طرفه به قاضی رفتن از جانب شما نیست.

به هر حال اینجانب آمادگی خود را برای گفت‌و‌گو و مناظره با جنابعالی و هر فرد صاحب صلاحیت دیگری در مورد هر مسأله مهم سیاسی کشور و مسائل مختلف دوران سی ساله پس از انقلاب اعلام می کنم و به عنوان فردی که به انقلاب اسلامی و اصول آن اعتقاد داشته و دارم آمادگی دارم در چارچوب همان اصول و ارزشها در همان برنامه صدا و سیما – و یا عرصه های عمومی دیگر اجتماع – مناظره ای داشته باشم.

هرچند درحال حاضر اینجانب بدون ارتکاب هیچ خلافی در زندان هستم و امثال من به دلائلی واهی از همه حقوق سیاسی و اجتماعی خود محروم شده ایم و گرفتار ظلم و محدودیتهای بسیاری هستیم؛ اما درصورت موافقت با این پیشنهاد طبعاً با توجه به تجارب گذشته صدا و سیما و رئیس آن در مورد دیگران، می توانید هماهنگی لازم را با مسئولین زندان اوین به عمل آورید تا برای مدت چند ساعت اینجانب را از زندان به محل مناظره بیاورند.

بی تردید برگزاری چنین برنامه ای گام بلندی در جهت آزاد اندیشی که در برنامه ۱۸/۰۹/۸۹ سیما نیز مورد بحث بود می باشد.

با احترام؛

محسن میردامادی
زندان اوین
۱۹/۰۹/۸۹
لینك منبع:http://www.kaleme.com/1389/09/30/klm-41495/
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  ویرایش شده توسط: bita   
زن

 
به همراه حکم دادگاه مصطفی تاج‌زاده و گزارش قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران درباره وی
جنبش سبز و تجربه زندان
سه شنبه, ۳۰ آذر, ۱۳۸۹

مصطفی تاج زاده

تقدیم به احمد بورقانی که یادش درزندان همواره با ما بود

من پیروزی جنبش سبز را در زندان دیدم، هم در بعد سلبی و هم در بعد ایجابی آن. در بعد سلبی همه اتهامات علیه ما عملاً پس گرفته شد. اگر متن کیفرخواست علیه متهمان فعالیت های انتخاباتی که حکم بازداشت آن‌ها در ۱۹خرداد ۸۸ صادر شد و در فردای انتخابات بازداشت شدند با حکم دادگاه مقایسه شود، به وضوح شاهد عقب نشینی فاحش از اتهامات نخستین خواهیم بود. یعنی در حالی که “محاربه”، “براندازی” و «برپایی انقلاب مخملی» یا به تعبیر تصحیح شده بعدی «کودتای مخملی» محور اصلی متن کیفرخواست را تشکیل می دهد، در رأی دادگاه آقایان بهزاد نبوی، میردامادی، صفایی فراهانی، رمضان‌زاده، امین‌زاده، عرب‌سرخی و من اتهامی تحت عنوان “معاونت درمحاربه و افساد فی الارض” و”فتنه و توطئه عظیم که در راستای براندازی نظام” و به اصطلاح «کودتای مخملی» به میان نیامده است. به علاوه در حکم محکومیت من، جنبش اعتراضی مردم ایران به نام خود یعنی «جنبش سبز» آمده است. من این را یک پیروزی ، نه برای خویش، که برای ملت ایران محسوب می کنم که اتهام زنندگان، نامگذاری خود را که براساس آن ما را بازداشت کردند پس گرفتند و ناچار شدند بعد از آن همه سرمایه گذاری های گزاف و به پا کردن جنگ روانی پرهزینه با مشارکت جویان در انتخابات و پس از آن‌همه سرکوب های اعتبارسوز، اتهام انقلاب صربستانی و گرجستانی را کنار گذارند و اصالت ایرانی جنبش سبز را اعتراف کنند. البته گذار و عبور از متن پرمدعای کیفرخواست به متن رأی دادگاه درخصوص جنبش سبز به نحو خاموش و بی سر و صدا صورت گرفته است. یعنی در حالی که دوربین «رسانه میلی» با آن طمطراق و جنجال، درباره دادگاه نمایشی اثبات «کودتای مخملی» به روی صحنه آمد و به آن حالت سریالی بخشید، دفاعیات روشنگر محکومان سرافراز و نیز عدم ارائه دفاعیه من به عنوان اعتراض به “آپارتاید قضایی” موجود و همچنین رأی دادگاه من و دوستانم، به سکوت برگزار شد و اعتراف نامه دادگاه درباره اصالت ایرانی جنبش سبز دوربینی و نمایشی نشد.

در بعد اثباتی قضیه نیز همگان دیدند که اکثر قریب به اتفاق کادرهای دولت اصلاحات جزو پاک ترین و امین ترین فرزندان این مرز و بوم هستند و دستگاه‌های امنیتی، اطلاعاتی و نظامی به رغم همه فشارهایی که علیه ما اعمال کردند، نتوانستند حتی یک سند برای مدعای خود عرضه کنند. آنان به رغم اینکه در طول همه سال های اصلاحات و پس از آن، حرکات و سکنات برگزیدگان ملت را زیر ذره بین اطلاعاتی، امنیتی، شنودی و بازجویی قرار دادند، و به رغم بهره گیری از همه امکانات، تهدیدات و احکام سنگین و ظالمانه قضایی، نتوانستند اتهامات خود را ثابت کنند و ناکام ماندند. متن کیفرخواست دادستانی و متن رأی دادگاه درخصوص اینجانب و دیگر دوستانم سند آن تلاش بی‌حاصل است. به این ترتیب مردم در زیر بمباران آن اتهامات دروغ به وضوح مشاهده کردند که اصلاح اندیشان این دیار نه فقط امین رأی ملت بودند بلکه امانت دار صدیق بیت المال نیز بودند و اگر کوچک ترین خدشه ای در این امانت وجود داشت، بی تردید در صدا و سیما به ابعاد مضاعف در معرض بزرگ نمایی قرار می گرفت. در واقع خلاء اسنادی و فقدان کمترین دلیل محکمه پسند باعث شد تا کمبودهای حقوقی و قضایی کیفرخواست عمومی با انبوهی از مدعیات گزاف و شبیه سازی های بی محتوا بین ایران و صربستان پر شود. اکنون مردم ایران می توانند گزارش تلاش‌های سه بازجوی اولم را که بیست و هفت روز پس از بازداشت اینجانب تهیه کرده و به عنوان گردش کار ماموران قرارگاه ثارا… سپاه پاسداران برای تمدید قرار بازداشتم من تحویل مقام قضایی دادند و در پرونده اینجانب ثبت است (پیوست ۱) و نیز متن کیفرخواست علیه ما را که در دادگاه نمایشی قرائت و در رسانه‌ها منتشر شد، در مقایسه با رأی دادگاه من بخوانند (پیوست ۲) و این سه متن سیاسی (گردشکار، کیفرخواست دادستانی تهران و حکم دادگاه) را با یکدیگر مقایسه کنند تا به وضوح شاهد اعتراف اعتراف سازان به شکست خود باشند، بدون آنکه در سلول های انفرادی و تحت فشارهای گوناگون مجبوربه پذیرش شکست شده باشند.

به این ترتیب کسانی که اصلاح اندیشان و فعالان جنبش سبز را به تغذیه مادی و معنوی از آمریکا متهم می‌کردند، اکنون باید پاسخگوی حاتم‌بخشی‌ها و سفره‌پروری های ایام فعالیت های انتخاباتی از یک سو و به هرز دادن طلایی ترین فرصت های سیاسی و اقتصادی ملی از سوی دیگر باشند. درحقیقت در زندان‌ها سلامت مالی، اخلاقی و سیاسی بازداشت‌شدگان در معرض رؤیت دستگیرکنندگان قرار گرفت و معلوم شد که نه فقط اتهام فسادهای سه گانه مالی، اخلاقی و سیاسی علیه اصلاح‌طلبان بی اساس بود، بلکه در واقع این «طبقه جدید» سیاسی و اقتصادی حاکم است که هم بابت بی کفایتی در اداره کشور و هرز دادن فرصت ها باید به ملت حساب پس دهد و هم باید پاسخگوی بیت المال و رانت های عظیم نفتی و غیرنفتی باشد.

سرانجام آنکه در دوران انفرادی و بازجویی های بعدی شاهد دگرگونی در مواضع بعضی بازجویان بودم. یعنی اگر در روزها و مراحل نخستین، علاوه بر اتهام محاربه و براندازی و آشوبگری، متهم به آن می شدم که چرا دغدغه سازگاری ولایت فقیه و دموکراسی را دارم و به فرمول «ولایت فقیه به اضافه حقوق شهروندی» معتقدم و چرا خواهان داخل نمودن یک عنصر «ناسازگار»، «غربی» و «بیرونی» به نام دموکراسی در ولایت فقیه هستم و می خواهم خلوص و اصالت اسلامی – شیعی آن را به حقوق شهروندی و دموکراسی آلوده کنم، در مراحل بعد قضیه کاملاً برعکس شد. این بازجوها بودند که مدعای دموکرات بودن خود و دیکتاتور بودن ما را فریاد می کردند! اگر بازجویی ما با گفتمان و ادبیات کیهان آغاز شد، در پایان این «روش کیهان» بود که مورد نقد بعضی بازجوها قرار گرفت که تک‌صدایی را نفی و از تعامل دو جناح دفاع می کردند و به ضرورت حضور دو بال پا می فشردند.

هنگامی که از زندان بیرون آمدم و به تدریج در جریان تحولات شگرف اجتماعی- فرهنگی و سیاسی یک‌سال اخیرقرار گرفتم، «دموکراسی» خواهی بازجوها برایم معنای اصلی خود را آشکارکرد. اکنون به خوبی می‌توانم بفهمم که چگونه فریاد دموکراسی خواهی اکثریت قاطع ملت ایران و مخالفتشان با هر نوع دیکتاتوری، از دیوارهای اوین عبور کرده و طنین خاص خود را در مدعیات بازجوها یافته است. هنگامی که بازداشت‌کنندگان ما زیر فشار سنگین جنبش سبز اکثریت ملت ایران مدعای خود را در زمینه عدم سازگاری اندیشه امام با دموکراسی تغییر دادند و از دموکراسی با لحن مثبت سخن گفتند، احساس کردم همه کوشش‌های فکری آقای مصباح و شاگردانش درباره سرشت غربی و غیردینی دموکراسی و همه آن هزینه های گزاف رسانه ها و تریبون های رسمی دود شد وبه هوا رفت!

من در سالگرد بازداشت خود، ابتدا مقاله «پدر، مادر، ما باز هم متهمیم!» را منتشر کردم. اکنون به یاری خداوند متن گردش کار قرارگاه ثارا… سپاه پاسداران (مورخ ۱۹/۴/۸۸) را که بیانگر روحیه حاکم بر اوین و سلول هایش در ماه اول بازداشت ها بود، به همراه متن کامل حکم دادگاه، بدون هیچ گونه توضیحی برای استحضار ملت ایران منتشر می کنم.

پیشاپیش از بذل توجه هم میهنان خود به این مقالات و نقد و ارزیابی آنها سپاسگزارم.

سید مصطفی تاج زاده
۱۸ مرداد

گردش کار قرارگاه ثارا… سپاه پاسداران درباره آقای تاج زاده
(۲۷ روز بعد از بازداشت، در تاریخ ۱۹/۴/۱۳۸۸)

جرائم منتسب به آمرین و محرکین این خیانت عظیم عبارتند از :
۱- مباشرت در اجتماع و تبانی در ارتکاب جرائم بر ضد امنیت داخلی و خارجی کشور موضوع ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی .
۲- تشویق افراد وگروه ها به تجمعات غیر قانونی و انجام اعمال غیر متعارف و ایجاد اغتشاش و بلوا موضوع ماده ۶۱۸ ق.م.ا.
۳- معاونت در محاربه و افساد فی الارض از طریق تشویق گروهها و افراد به انجام اقدامات مذکور موضوع ماده ۶۸۷ ق.م.ا.و تخریب و تحریق و اتلاف وسایل و تاسیسات مورد استفاده عموم و اخلال در نظم و امنیت جامعه موضوع مواد ۶۷۱ الی ۶۷۵ ق.م.ا.
۴- تبلیغ علیه نظام از طریق ایراد الفاظ رکیک و مطالب سخیف نسبت به نظام اسلامی و بیانیه های مجرمانه و انتساب موضوعات کذب و آلوده به افترا نسبت به ارکان رسمی کشور و فراهم نمودن خوراک تبلیغاتی کذب برای شبکه های خبری بیگانه و رسانه های معاند نظام اسلامی موضوع ماده ۵۰۰ ق.م.ا .
۵- ایراد تهمت و افترا و توهین و اهانت و انتساب مطالب مجرمانه و کذب نسبت به مسوولین نهادهای رسمی کشور از جمله اعضای شورای نگهبان و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی با تهیه و انتشار نامه های محجول به منظور مخدوش نمودن نتیجه انتخابات و القای شبهه جعل وتقلب در جریان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری موضوع مواد ۶۹۷ ، ۶۹۸ ، ۶۰۹ ق.م.ا.
در این پرونده سید مصطفی تاج زاده فرزند سید مظفر متولد ۱۳۳۵ کارمند ریاست جمهوری که در مورخ ۲۳/۳/۸۸ دستگیر شده است و در راستای جرائم مذکور و اقدامات مجرمانه فوق الذکر فعالیت موثر داشته و تا این مرحله از تحقیق به پاره ای از موارد مذکور اعتراف نموده که برخی ازدلایل انتساب بزه بشرح ذیل می باشد .
۱- ایراد سخنرانی های تحریک آمیز قبل از برگزاری انتخابات در بین مردم آذری زبان و بوشهر و القای شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ایجاد بدبینی و بی اعتمادی عمومی نسبت به مسوولین برگزاری انتخابات . برگ شماره پرونده ۱۱، ۳۶ ، ۳۷ ، ۵۱٫
۲- شرکت مستقیم در صدور بیانیه تحریک آمیز بخصوص نحوه برگزاری انتخابات و نتایج آن و عنوان نمودن کودتای انتخاباتی در ایران.برگ شماره پرونده صص ۳ ، ۲۶ ، ۲۵ ، ۱۸ ، ۸۸ ، ۲۰۰ ، ۲۰۱ ، ۲۰۲ .
۳- تبلیغ علیه نظام از طریق به کار بردن الفاظ وهن آلود نسبت به نظام و مسوولین و نهاد های رسمی کشور و زیر سوال بردن اقدامات قوه قضایه و دولت،ص ۱۹ پرونده.
۴- توهین، اهانت، نشر اکاذیب و ایراد افترا بر علیه مسوولین شورای نگهبان، صص ۳۳ ، ۱۹۹ .
۵- تشویش اذهان عمومی، القا وجود فساد و دروغ گوییهایی فراوان دولت نهم، صص ۲۱ ، ۴۸ ، ۹۷ .
۶- نگهداری غیر مجاز اسناد طبقه بندی شده وزارت کشور در منزل صص، ۲۲ ، ۴۶٫
۷- کشف اسناد، توزیع و تکثیر شب نامه در جهت تخریب دولت نهم در منزل متهم که تقاضای تکثیر شب نامه در آن ذکر شده است، ص ۴۷ .
۸- تشکیل ستاد گروه ۸۸ و سازمان رای و سوء استفاده از آن در جهت اخلال در نظم و امینت کشور، صص۲۰۷ ،۲۰۶ ، ۵۴٫
۹- پذیرش مسوولیت خود در تدوین جزوه تاملات راهبردی در حزب مشارکت و تدوین ۲ بحث از چند بحث جزوه مذکور ص ۱۴۱،۱۴۰٫
۱۰- اقرار به اشتباه و خطا درچند مورد در تدوین جزوه تاملات راهبردی از قبیل موضوع عزل رهبری پس از رسیدگی به شکایت در قوه قضاییه، ص ۱۶۰ .
۱۱- پذیرش مسوولیت حقوقی کلیه بیانیه های حزب مشارکت ایران اسلامی، ص ۲۵ .
۱۲- پذیرش مسوولیت حقوقی کلیه بیانیه های سازمان مجاهدین، ص ۲۵ .
۱۳- کسب خبر از درون سپاه از طریق یکی از اعضای سابق سپاه به نام ترکاشوند و سوء استفاده از آن در سخنرانی ها و نوشته ها به منظور تشویش اذهان عمومی، صص ۱۴۸ ،۱۴۹ .
۱۴- طرح اخبار خیلی محرمانه بیت رهبری در جلسات شورای مرکزی حزب مشارکت که متهم اذعان می دارد از بهزاد نبوی گرفته است و سوء استفاده از آن، ص ۱۴۴ .
۱۵- شرکت در جلسه بعد از ظهر ستاد قیطریه که در آن طرح تجمع در پارک لاله توسط گروه ۸۸ مطرح که عده ای موافق لیکن متهم طرح تجمع را منوط به تصمیم میر حسین موسوی برای روز شنبه موکول می کند ،صص ۲۲۴ ، ۲۲۵ ، ۲۲۶ .
۱۶- متهم شرکت فعال خود در جلسات شورای مرکزی حزب مشارکت که بمنظور تهیه و تدوین استراتژی حزب مشارکت در حوزه سیاست تحت عنوان تاملات راهبردی برگزار می گردید را پذیرفته است .
تاملات راهبردی حزب به شرح پیوست،مطالبی به شرح ذیل می باشد :
وضعیت گذار جمهوری اسلامی به یک نظام سلطانی
تدوین راهبردهای اساسی برای این گذار از طریق تحریک بخشی و توانمند سازی اجتماع ، جنبش ها و پویش ها در ایران ، محدود کردن اختیارات رهبری و ..
توجه : نتایج منطقی و قطعی جزوه تاملات راهبردی جبهه مشارکت این است :
تحریک و اغوا و انحراف در جامعه پیرامون وضعیت موجود از طریق سخنرانیها و مقالات در پوشش فعالیت های انتخاباتی .
فراهم شدن شرایط اجرایی انقلاب رنگی از طریق مقاومت مدنی ، اغتشاشات و نا آرامی های اجتماعی و نهایتاً کسب مقبولیت و مدیریت بحران پس از دگرگونی اساسی .
بنا به مراتب مذکور و اهمیت جرایم ارتکابی و خسارات سنگین مادی و معنوی نسبت به حیثیت و امنیت داخلی و خارجی کشور و با لحاظ اینکه جرائم فوق به صورت سازماندهی شده و گروهی ارتکاب یافته، تقاضای استمرار باز داشت موقت و جلوگیری از تبانی با سایر متهمین تا زمان تکمیل تحقیقات و کشف این فتنه و توطئه عظیم که در راستای بر اندازی نظام و به اصطلاح کودتای مخملی تدارک گردیده مورد استدعا است .

حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران درباره آقای سید مصطفی تاج‌زاده

بسم الله الرحمن الرحیم
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران بر اساس ابلاغ شماره ۱۰۰/۱۹۲۳۲/۹۰۰۰ مورخ ۱۰/۴/۸۸ ریاست محترم قوه قضائیه و مستنداً به ماده ۲۱۲ ق.آ.د.ک. در مورخ ۲۵/۱/۸۹ جهت رسیدگی به پرونده کلاسه ۸۸/۱۵۴۲/ط د اتهامی آقای سید مصطفی تاج‌زاده فرزند سید مظفر تشکیل شده است. با عنایت به تحقیقات به عمل آمده و اخذ آخرین دفاع از متهم ختم دادرسی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه
در خصوص اتهام آقای سید مصطفی تاج‌زاده فرزند سید مظفر به شماره شناسنامه ۳۱۰۹ صادره از اصفهان متولد ۱۳۳۵ دارای سابقه محکومیت، متأهل، کارمند ریاست جمهوری، باز داشت موقت از تاریخ ۲۴/۳/۸۸ حسب کیفر خواست صادره دائر بر:
۱( اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت داخلی کشور از طریق شرکت در جلسات حزبی و صدور بیانیه های تحریک آمیز.
۲)توهین به مسئولین حکومتی به مناسبت انجام وظیفه
۳) فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی
۴) نگهداری اسناد طبقه بندی شده
در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری که خلق حماسه ای بی نظیر را در پی داشت و برگ زرین دیگری به سابقه مردم سالاری دینی در تاریخ پر افتخار ایران افزود، مشارکت ۸۵ درصدی مردم در این انتخابات و رأی ۴۰ میلیونی آنان موجب عظمت و مایه مباهات انقلاب اسلامی نزد جهانیان گردید، در این حماسه جاوید سران و اعضای فعال برخی از گروه های سیاسی با زیر پا نهادن بدیهی‌ترین اصول اخلاقی و قانونی از طریق اقدامات مجرمانه به تحریص و تحریک مردم و هوادارانشان پرداختند که به تجمعات غیر قانونی و تظاهرات خیابانی منتهی به خسارات جبران ناپذیر مالی ،جانی و حیثیتی به کشور گردیده و با القای شبهه جعل و تقلب در انتخابات و ایراد خدشه به نتیجه آن به وسیله اوراق جعلی و تهیه و توزیع نامه های مجعول و منتسب به وزارت کشور که القای جعل و تقلب را در انتخابات می نمود، نسبت به تشویق افراد و اغوای آنان و تحریک احساسات طرفداران کاندیدای ناکام به شورش و اغتشاش جمعی پرداخته که با سؤ استفاده برخی افراد فرصت طلب و اراذل و اوباش منتهی به تخریب اموال عمومی و خصوصی و ضرب و جرح و قتل مردم بی گناه گردید.
متهم عضو مشترک و یکی از اعضاء اصلی و تأثیر گزار در سیاست ها و مواضع حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب می باشد که نقش مؤثر و مستقیم در صدور بیانیه های تحریک آمیز بخصوص نحوه برگزاری انتخابات و نتایج آن و عنوان کودتای انتخاباتی ،جعل و تقلب گسترده و تشویق به آشوب و اقدامات علیه امنیت کشور و بلوا و شرکت در تجمعات غیر قانونی و استمرار آن تا حصول نتیجه انتخابات داشته است.
مهمترین محورهای اقدامات و فعالیت های غیر قانونی مشار الیه در جریان انتخابات که منجر به درگیری آشوب و اغتشاش و … گردیده است عبارت است از:
-ایراد سخنرانی های تحریک آمیز قبل از برگزاری انتخابات در بین مردم آذری زبان و بوشهر و القای شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ایجاد بدبینی و بی اعتمادی عمومی نسبت به مسئولین برگزاری انتخابات.
- ارائه ایده های محرک در جنبش سبز در راستای وحدت آفرینی به منظور مقابله با نظام جمهوری اسلامی.
-تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق به کاربردن الفاظ وهن آلود نسبت به نظام و مسئولین و نهادهای رسمی کشور و زیر سؤال بردن اقدامات قوای سه گانه.
- تشکیل ستاد گروه ۸۸ و سازمان رأی و سوء استفاده از آن در جهت اخلال در امنیت.
- شرکت در جلسه بعد از ظهر ستاد قیطریه که در آن تجمع در پارک لاله توسط گروه ۸۸ مطرح گردیده است.
ایشان به عنوان عضو فعال و اصلی تاثیر گذار هر دوحزب در مصاحبه ها و سخنرانی ها و مقالات خود با طرح مسائلی علیه امنیت کشور از طریق تشویق افراد و گروه ها به تجمعات غیر قانونی و ارتکاب جرائمی بر ضد امنیت داخلی و خارجی کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام با القای شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ایجاد بدبینی و بی اعتمادی عمومی نسبت به فرایند قانونی انتخابات داشته که به برخی از آنها اشاره می گردد.
- عده ای در صدد حاکم کردن مناسبات حاکم بر حکومت شاه به نام اسلام هستند .ملت بار دیگر خواهد دید که هنگام رسیدگی به صلاحیت ها ، مشکل شورای نگهبان ساواکی هاست یا انقلابیون واقعی؟ شجاع ترین و صالح ترین فرزندان ملت رد صلاحیت خواهند شد.
- در یک نظام استبدادی اولین کاری که صورت می گیرد محدود کردن حقوق سیاسی و در مرحله بعد حذف نیروهایی است که در درون قدرت هستند … به دنبال خانه نشین کردن سیاسیون هستند … شاید مجامع بین المللی بیایند و مشکل را حل کنند.
- امروز بعد از ۲۰ سال تلاش محافظه کاران بر این مبناست که انتخابات را دو مرحله ای کنند و در انحصار عده ای خاص قرار دهند. البته به نام دین و روحانیت است اما به کام مافیای قدرت و ثروت است … بنابراین تصور اینکه حکم عادلانه ای درباره رد صلاحیت این افراد صادر شود شوخی است… اگر این ملت فریب خوردنی بود از شما حرفه ای تر چه کسی بود.
- این نظارت استصوابی به معنای آن است که ما پذیرفته ایم که این ملت عقیم است و نمی تواند کار کند … اگر کاندیداهای ما در انتخابات رد صلاحیت شوند عدم شرکت،رأی سفید،رأی سیاه،تحریم و مشابه آنرا انجام خواهیم داد.
- باشروع مشروطیت کسانی امثال شیخ فضل الله نوری برخاستند و گفتند حکومت باید مشروعه باشد که باعث نزاع شد.شیخ فضل الله می گفت اساس اسلام تبعیض است نه عدالت… حکومت اسلامی استبدادی است… پیروان کنونی شیخ فضل‌ا… چون شجاعت ندارند بگویند اسلام معادل استبداد است می‌گویند دموکراسی با اسلام سازگار نیست … بنام بسیج هر کاری می کنند وهر بلایی بر سر مردم می آورند.
- آیا سیاست ورزی در جمهوری اسلامی ممکن است یا نه؟ آیا ما می توانیم به دموکراسی برسیم یا نه؟عده ای می گویند اگر اصلاح پذیر است که هیچ ،اگر اصلاح پذیر نیست باید حساب خودمان را از نظام جدا و شفاف کنیم و برویم جامعه مدنی را تقویت کنیم که اگر اتفاقی افتاد یک نیروی آلترناتیوی که تشکیلات و برنامه حرفه ای داشته باشد وجود داشته باشد.
- ما یک بحث نظری داریم در دموکراسی که آیا ولایت فقیه و قانون اساسی با آنها می خواند یا نه، روشن است که با تفسیر اقتدارگراها با اینها نخواهد خواند .اگر دموکراسی می خواهیم از نگاه نظری روی چه مولفه هایی باید تکیه کنیم.عده ای می گویند آیا این نظام اصلاح پذیر هست یا نه؟ اصلاح پذیر از دید ما یعنی توسعه دموکراتیک در این چارچوب … اینکه سیاست ورزی ممکن است یا نه.
- اولین قدم ،گفتن یک نه بزرگ به مدیریت فعلی حاکم بر کشور است.
- گروه های سازماندهی شده در صیانت از آرا در این انتخابات اگر مطمئن می شدند که در انتخابات تقلب شده است علی القاعده رسماً و علناً مردم را به انجام یک اجتماع بزرگ مسالمت آمیز اما اعتراضی دعوت می کردند.
- انشاءالله مردم بیدار باشند و در صحنه باشند تا هیچ کسی نتواند به آرای مردم خیانت کند. مهمترین راه مبارزه با تقلب حضور گسترده مردم در پای صندوق های رأی است.
- آن زمان احتمال تقلب افزایش می یابد که ناظر و مجری رویکرد یکسانی داشته باشند… در نتیجه برای برخورد با هر گونه تقلب در انتخابات باید در انتخابات حضور گسترده داشت.
- عدم تلاش برای این کار و حتی کار شکنی و عصبانیت در برابر تشکیل کمیته صیانت از آراء بیانگر این است که انتخابات سالم نیست یا حداقل دولتی ها قصد ندارند انتخابات سالمی را برگزار کنند.
- فلسفه وجودی ولایت فقیه اقتدارگراها صد سال عقب ماندگی و تکرار سلطنت رضاخان پهلوی است. ولایت فقیهی که امام خمینی می گفت تصورش موجب تصدیق بود اما ولایت فقیهی که اقتدارگرایان می گویند تصورش موجب تکذیب و انکار است . ولایت فقیه آنان با عقل سلیم سازگار نیست زیرا تعریف اینان یعنی نهادهای استصوابی و صد سال عقب ماندن است.
- ما اگر بتوانیم تلاش کنیم یک مقدار حکومت را دموکراتیک تر و پاسخ گو بکنیم این حرکت اصلاحی است و این را به جامعه اعلام می کنیم. ما باید به این استراتژی برگردیم.
- راه چهارم هم شد سلاح آمریکا و انقلابی مخملی که من موافقم که این راه چهارم باشد… مدلی که کشورهای مخملی بود و دوتا کار می کنند ،لکن اینکه شما در جامعه چکار کنید و چطوری NGO و اینها بزنید… دوم اینکه آمریکا چه کمک هایی می تواند برای گسترش روند دموکراسی به شما بکند.
- راه حل ها یک خرده چیز است باید تکلیف با روحانیت یک خرده روشن بشود و این راه حل ها خیلی در نمی آید.
- معتقدم این باید جایگزین سلطانیزم و اینها بشود یعنی بگوئیم ساخت قدرت و جامعه مدنی در ایران چگونه است.
- انتخابات در این جامعه یک پتانسیلی دارد. در این جامعه می توانیم تحصن برای انتخابات کنیم که مجلس کرد ولو مردم نیامدند. در این جامعه برای رد صلاحیت خاتمی مردم به تظاهرات می آیند و من دفاع می کنم از اینکه مردم را باید دعوت کرد در میدان آزادی و گر نه هیچ کار دیگری نمی توان کرد . برای اولین بار ۵۰ نفر اسم بنویسیم و رسماً از دانشگاهیان دعوت کنیم که اگر جنتی صلاحیت خاتمی را رد کرد ،دانشگاه ها تحصن بکنند و سر کلاس نروند . می خواهیم یک روز دانشگاه را در اعتراض به اقدام غیر قانونی آقای جنتی تعطیل کنند.
- در این قسمت به بخش هایی از مصادیق سخنرانی های
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۸۹, ساعت ۳:۲۱
چه دارند می کنند با ما آقا؟ نکند شما هم بی خبرید از پشت پرده ضخیم کودتا
چهلمین عریضه همسر تاج زاده به دادستان تهران
چه دارند می کنند با ما آقا؟ نکند شما هم بی خبرید از پشت پرده ضخیم کودتا

جرس: فخرالسادات محتشمی پور، همسر زندانی سیاسی مصطفی تاج زاده، در چهلمین نامه، از سلسله مکتوباتِ سرگشادۀ خود به دادستان تهران، ضمن شرح گوشه ای دیگر از مصائب روزهای اخیر و آنچه در جریان دستگیری و بازداشتِ روزِ عاشورا بر وی و خانوادۀ زندانی اعتصابی، محمد نوری زاد گذشت، خطاب به وی خاطرنشان ساخت "چه دارند می کنند با ما آقا؟ نکند شما هم بی خبرید از پشت پرده ضخیم کودتا... من از روز عاشورا، هم دادخواهیِ ظلمی که بر همسرم رفته می کنم ، هم تظلم خواهیِ ستمی که بر خودم رفت، سخت و گران و درهم شکننده."


به گزارش جرس، خانم محتشمی پور در "عرضیه چهلم" خود به عباس جعفری دولت آبادی، همچنین تاکید می کند "خدای مظلومان را شاهد می گیرم که تا زنده ام از گفتن حق دست برنمی دارم و همه تهدیدها و آزارها را به جان می خرم."


متن چهلمین عریضۀ همسرِ یکی از زندانیانِ جنبش سبز، به شرح زیر است:


به : دادستان تهران
از : یکی از ستم دیدگان عصر عاشورای 89،همسر سید مصطفی تاجزاده شاکی از کودتاگران انتخاباتی، آزاده ممنوع الملاقات در قرنطینه اوین
بسم الله الرحمن الرحیم
لاحول ولاقوة الا بالله مفوضا امری الی الله ملجأ ظهری الی الله متوکلا علی الله و اقول حسبی الله و کفی
سلام آقای دادستان
من در چهاردهم محرم الحرام دارم چهلمین عریضه ام را خطاب به شما که باید دادستان مردم باشید و دادستان مردم نیستید می نگارم. شب شده و من تازه از وظیفه مهمان داری فارغ شده ام. این شب ها خانه مصطفی فرزند زهرا(س) مهمان های عزیزی دارد. مهمان هایی که از یاران و نزدیکان امام بوده اند و امین او. کسانی که هنوز بعد از یک سال و نیم که از کودتا و تبعات آن می گذرد هاج و واج مانده اند که به راستی چگونه چنین شد و نااهلان و نامحرمان چگونه میراث خواری را چنین سهل و ساده آغاز کردند جلوی چشم نسل اول انقلاب که هنوز آرمان های والایی را که برای آن خون ها داده شد، فراموش نکرده اند. من دارم چهلمین عریضه ام را خطاب به شما می نویسم که دادستانید و جانشین دادستان کودتائید و قرار بود خوب دادستانی کنید و قانونی دادستانی کنید و مرّ قانون را به چشم ما بیاورید و به عمل خودتان. راستی از دادستان کودتا چه خبر؟ ترفیع و تشویق و دلجویی ها هنوز ادامه دارد یا بالاخره تاریخ مصرفش تمام تمام شد؟ پشت پرده چه خبرهاست آقای دادستان؟ در همه جای دنیا گاهی برای خالی نبودن عریضه یک گوشه پرده ها را کنار می زنند تا مردم باورشان بیاید که دادخواهی واقعی است و حق به حق دار می رسد. این پرده های زمخت مخملین کودتا در کشور اسلامی ما چرا کمی بالا نمی رود تا گوشه ای از کراهت ها نمایان شود نه برای سبزهای غیرتمند که تاریخ خوانده اند و ختم کار می دانند، برای مخاطبین رسانه میلی که در آن دور دست ها هی خدا خدا می کنند که دست قدرتش را از آستین همین بندگان دونش بیرون آورد برای افشای ستم گران و نابودی شان.


آقای دادستان!
من دادخواه همسر مظلومم بودم تا روز عاشورای 89 و در سی و شش عریضه رمضانی و چند عریضه محرمی شما را مورد پرسش های بی پاسخ قرار داردم. مخاطب چراهایی که چون جوابش سخت بود از عهده اش برنیامدید. اما از روز عاشورا علاوه بر دادخواهی ظلمی که بر همسر مظلومم رفته دادخواه ستمی که برخودم توسط نیروهای مهاجم خدانشناس و بی دین امنیتی رفته نیز هستم. می شنوید آقای دکتر؟ اگر این عریضه ها را که برای ثبت در تاریخ نگاشته می شود نمی خوانید، گزارش مأموران امنیتی را که می خوانید همان ها که تلاش کردند از یک یک دستگیر شدگان به قول خودشان در آن تجمع غیرقانونی!!! بخواهند که یکی را که دیوارش کوتاه کوتاه است، هماهنگ کننده و تدارک کننده و مقصر معرفی کنند و ببینند و بروند پی کارشان. گزارش ها را بخوانید آقای دادستان و فیلم هایی که خودشان از وحشی گری هایشان گرفتند را ببینید. خوب دقت کنید آقای دادستان. آن زن حدود 50 ساله که به دیواره کیوسک نگهبانی جلوی درب اصلی اوین آویزان شده بود تا خود را از شر مزاحمت های مردان اجنبی حفظ کند و فریاد یا زینب سرداده بود منم! فخرالسادات محتشمی پور. همان یار در گهواره روح الله.
من از حال طبیعی خارج شده بودم انگار در همان ابتدای هجوم و خدا خواست که همه آن صحنه های هول انگیز تنها به صورتی محو در پس ذهن من بماند ولی شما خوب دقت کنید. آن مردان زشت خوی زشت کردار را می شناسید؟ مسلمانند؟ ایرانی اند؟ از کدام تبار و قوم و قبیله و فرهنگ و مذهب بودند؟ می دانستند با که طرفند؟ ما را می شناختند؟ آن ها که مرا با دستان کثیف گناهکارشان به داخل ماشین انداختند و وقتی سرم به کف ماشین کوفته شد پیکرم را که از ماشین آویزان بود مچاله کردند با فشار وضربی خصمانه و درب را کوفتند بر تن و روح آسیب دیده ما؟ ما را می شناختند؟ مرا، بسیجی سال های آغازین جنگ و معلم قرآن و بینش دینی و تاریخ دبستان و راهنمایی و دبیرستان و مشاور وزیر کشور دوره اصلاحات و مدیرکل امورزنان. زنانی که قرار بود در نظام اسلامی همه وجود عزیزشان به بار بنشیند و به بار بنشانند و حرمتشان حفظ شود و حقشان ادا. ما را می شناختند؟ مرا و خواهرم فاطمه ملکی را معلم و فرهنگی و ادیب و شاعر و همسر یک رزمنده واقعی در جبهه های جهاد و دفاع؟؟؟ آری ما را می شناختند آن نامحرمان و همه کینه های سال های انزوای تفکر ارتجاعی را یک جا بر سرمان کوفتند و خواهرم بیهوش شد و من بی حال کف ماشین افتادم. شما که قرار نیست ما را بشناسید چون کودتائیان نمی خواهند بشناسید. کودتائیان می خواهند شما همان نامی را بر ما بنهید که آنان می پسندند. و همان مرامی را بر ما الصاق کنید که آنان مصلحت می دانند. آنان می خواهند برای ما هم چنان پرونده سازی کنند و انبوه کنند صفحات آن را. مهم نیست آنان چه می خواهند اما نمی دانم هنوز چرا برایم مهم است که دکتر جعفری دولت آبادی مرد صادق روزهای دفاع مقدس ته دلش چه می خواهد؟! می خواهد مرا به خانواده ام بشناساند؟ به دوستانم؟ به فرزندانم که فرزندان پاک ایرانند. او هم چون فرماندهان ستاد کودتا آرزو دارد یکی از همین روزها مرا بنشاند در جعبه جادو بگوید آهای ایهاالناس آهای ای جماعت فریب خورده سبز یا سرخ یا هر رنگ دیگر بیایید تماشا این زن به معجزه دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ما برای شما گفتنی ها دارد. این خرس سپید طفلکی می خواهد اعتراف کند که خرگوش است. به لطف برادرها فخرالسادات می خواهد روند میلیشیا شدنش را با ذکر همه عوامل مؤثر در این روند گزارش دهد طبق خواسته ارگان کودتا. می خواهد همه کذب نبشته های بازجوها را قرائت کند بیایید تماشای این شهر فرنگ و توفیقات دجال دوران کودتا را نظاره کنید.


چه دارند می کنند با ما آقا؟ نکند شما هم بی خبرید از پشت پرده ضخیم کودتا. شما که جانشین دادستان کودتائید و ظاهراً سوابق بدی نداشته اید تا زمان انتصاب جدیدتان. پشت پرده چه خبر است و سردار مشفق ها در چه کارند؟ این فیلم ها که از روز اول حاکمیت کودتاگران بلکه از قبل از آن گرفته شده و هنوز گرفته می شود کدام کارناوالی را در عصر عاشورا ساخته است و به کجاها رفته و می رود؟ آن روز شوم، دوربین ها ما را لحظه به لحظه دنبال کردند حتی در حال عبادت . گزارش تصویری را ببینید تا اگر نمی دانید بدانید با ما چه کردند. من از روز عاشورا هم دادخواهی ظلمی که بر همسرم رفته می کنم هم تظلم خواهی ستمی که بر خودم رفت سخت و گران و درهم شکننده. اما من دوباره برخاستم آقای دادستان. من این راه صعبی که تا حاکمیت حق و عدالت پیش رویم است با اتکال به خدای مظلومان طی خواهم کرد. من در آستانه نیم قرن عمر هنوز چشم به افق های روشن دارم و هنوز فرزندانم را فرزندان پاک ایران را به سپیده به صبح بشارت می دهم. الیس صبح بقریب؟


آقای دادستان!
من در چله نشینی عریضه نگاری هایم دارم ذکر می گویم و مست می شوم و رقصان می شوم به سبکی نسیم و برگ گل. دارم روز الست را به یاد می آورم و بلی که گفتم و کار دست خود دادم. من در چله نشینی عریضه نگاری هایم خدای مظلومان را شاهد می گیرم که تا زنده ام از گفتن حق دست برنمی دارم و همه تهدیدها و آزارها را به جان می خرم تا به نسل سوم بباورانم که ما یاران در گهواره امام عافیت طلبی و گوشه نشینی اختیار نکرده و نمی کنیم و تا هستیم از حق می گوییم و می نویسیم و چون می گوییم و می نویسیم پس هستیم وگرنه بوی تعفن روزمرگی هایمان همه پیرامونمان را می آکند. ما نسل اولی ها هرگز شاهد و نظاره گر باقی نمی مانیم برای تاراج میراث انقلاب و امام وشهیدان. ما نظاره گر انکار مردم و خواست و اراده شان نمی مانیم و نظاره گر پاک کردن همه آثار ستمی که بر شهروندان مظلوم این دیار رفت با ارعاب و تهدید نمی مانیم. پیراستن این نظام از همه کژی ها و پیرایه های سخت و به راه آوردنش از جاده های انحرافی به راه وظیفه ماست بخواهید یا نخواهید. بپسندند یا نپسندند. و اگر دادخواهی می کنیم در همین راستاست و اگر تظلم خواهی می کنیم هم از این روست.

سمع الله لمن دعی. لیس لی وراء الله.

فخرالسادات محتشمی پور
چهاردهم محرم الحرام 1432 برابر با بیست و نهم آذرماه 1389

لینك خبر:http://www.rahesabz.net/story/29534/
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  ویرایش شده توسط: bita   
زن

 
۰۲ دی ۱۳۸۹, ساعت ۲۲:۲۷
رنج نامه همسر نوری زاد و همسر تاجزاده به محضر مراجع تقلید
جرس: فاطمه ملکی، همسر محمد نوری زاد و فخرالسادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاجزاده در رنج نامه ای خطاب به مراجع عظام نوشتند:"شرفیاب شدن ما به محضر مبارک و تصدیع مان همان گونه که در شب تاسوعای حسینی عرض شد نه فقط از باب اطلاع رسانی وضعیت همسران ارجمند ما و ظلمی بود که بر آنان و دیگر زندانیان سیاسی مظلوم می رود بلکه دلیل دیگرش آشنایی حضرتعالی با خانواده های ما و دریافت این واقعیت بود که آن چه به عنوان فتنه و فساد مخالفان و منتقدان دولت مستقر توسط مأموران حکومت به طور مستمر عرضه می شود دروغ و فریبی است که خداوند ما را مأمور افشای آن نموده و به سوی شما بزرگواران رهنمون کرده بود. "



در بخش دیگری از این رنج نامه آمده است:" ما نه مصداق آن زن یهودی زمان امیرمؤمنان(ع) و مولای عارفان بودیم که بیرون آوردن خلخال از پایمان فریاد امام عادل را برآورد و نه یک شهروند عادی که بر او ستم رود و دادخواهی کند بلکه ما به دلیل ستم مضاعفی که هر روز به اسلام بر ما می رود به شما علمای دین و یاوران مسلمین پناه آوردیم و زورمداران کینه خود را از این عمل صواب ما با هجوم وحشیانه در عصر عاشورا و بازداشت و بی حرمتی و اسائه ادب بر سرمان خالی کردند غافل از آن که ما نهی از منکر را با افشای ستم نزد شما بزرگواران و امت مسلمان و آزادگان عالم در روز عاشورا و همه ایام الله انجام خواهیم داد"



متن کامل این نامه به نقل از کلمه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون

محضر مبارک حضرت آیة الله العظمی وحید خراسانی ، شبیری زنجانی ، صانعی ، جوادی آملی ، موسوی اردبیلی ، بیات زنجانی ، مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی
و حضرات آیات امینی ، خرازی
و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین(ع)
والسلام علی عبادالله الصالحین و رحمة الله و برکاته

به استحضار می رساند شرفیاب شدن ما به محضر مبارک و تصدیع مان همان گونه که در شب تاسوعای حسینی عرض شد نه فقط از باب اطلاع رسانی وضعیت همسران ارجمند ما و ظلمی بود که بر آنان و دیگر زندانیان سیاسی مظلوم می رود بلکه دلیل دیگرش آشنایی حضرتعالی با خانواده های ما و دریافت این واقعیت بود که آن چه به عنوان فتنه و فساد مخالفان و منتقدان دولت مستقر توسط مأموران حکومت به طور مستمر عرضه می شود دروغ و فریبی است که خداوند ما را مأمور افشای آن نموده و به سوی شما بزرگواران رهنمون کرده بود. در صحت گفتار ما همین بس که آقایان نه حرمت ماه های حرام را دارند و نه حرمت هیچ یک از محرمات الهی را. حمله و هجوم وحشیانه به مساجد و بیوت علما و مراسم مذهبی و جلسات قرآن و دعا و روضه خوانی ها و بستن دارالزهراها و حسینیه ها و محدود کردن عزاداران حسینی به اراده و خواست دولت و کرسی نشینان قدرت برای ایشان کافی نبوده و درست روز عاشورا که ما پس از غسل شهادت به یاد شهادت مظلومانه مولا و مقتدایمان حسین(ع) و پس از عزاداری ها و اقامه نماز ظهر وقتی برسینه و سرکوبان از یاد فاجعه آتش زدن خیمه ها در کربلا وبه اسارت گرفتن فرزندان پیامبر(ص)، برای استعلام از وضعیت عزیزانمان که وخامت حالشان را شنیده بودیم، به مقابل زندان اوین رفتیم و با آرامش به خواندن زیارت عاشورا مشغول شدیم، به ناگاه مرتکبان منکر و حرام دستان نامحرمشان را به روی ما و فرزندان و خانواده نوری زاد بلند کردند و با وحشی گری همه ما را از زن و مرد و جوان به داخل ماشین نیروی انتظامی انداخته به اداره منکرات منتقل کردند!

حضرت آیة الله

ما نه مصداق آن زن یهودی زمان امیرمؤمنان(ع) و مولای عارفان بودیم که بیرون آوردن خلخال از پایمان فریاد امام عادل را برآورد و نه یک شهروند عادی که بر او ستم رود و دادخواهی کند بلکه ما به دلیل ستم مضاعفی که هر روز به اسلام بر ما می رود به شما علمای دین و یاوران مسلمین پناه آوردیم و زورمداران کینه خود را از این عمل صواب ما با هجوم وحشیانه در عصر عاشورا و بازداشت و بی حرمتی و اسائه ادب بر سرمان خالی کردند غافل از آن که ما نهی از منکر را با افشای ستم نزد شما بزرگواران و امت مسلمان و آزادگان عالم در روز عاشورا و همه ایام الله انجام خواهیم داد. و اجازه نخواهیم داد در سکوتی خفقان آور و در پشت پرده های ضخیم فریب و در استتار کامل امنیتی بر ما که برخی از سلاله ساداتیم و بقیه از محبان رسول الله و آلش صلوات الله علیهم اجمعین، بیش از این جفا شود. ما زینب وار بر رسالت خود می مانیم و اجر خویش از خدایمان می طلبیم. ما برای افشای عمله جور که بی شرمانه روز عاشورا را برای حمله به خانواده مظلوم زندانیانی که در انفرادی و قرنطینه نگاه داشته شده و روزه دار و عطشان، مرگ را بر زندگی ننگین مرجح داشته اند، مناسب می دانند، ترس و واهمه را کنار گذاشته حضور مبارکتان عرضه می داریم که این جان ناقابل در برابر خون هایی که روز عاشورا برای احیای دین محمد(ص) ریخته شد ارجمندی ندارد که به فکر حفظ آن باشیم. بنابراین نه تهدید و ارعاب و نه آزار و هرگونه آسیب محتمل بر ما و خانواده مان موجب عقب نشینی از راه حق نخواهد بود و خرسندیم که بزرگوارانی چون شما شاهد عادل همه مظالمی خواهند بود که بر سر ما رفته و می رود. لازم به ذکر است علاوه بر آسیب روحی شدید بازداشت شدگان، یکی از نویسندگان این مرقومه(همسر آقای نوری زاد) به دلیل هجوم وحشیانه نیروهای امنیتی و انتظامی از ماشین پرت شده و دچار شوک عصبی و لطمات شدید شده چهار شب است که در بخش سی سی یوی یکی از بیمارستان های تهران بستری است.

و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

فخرالسادات محتشمی پور (همسر سید مصطفی تاجزاده)
فاطمه ملکی (همسر محمد نوری زاد)

شایان ذکر است که هم اکنون هیچ اطلاعی از وضعیت سلامت جسمانی آزاده ی دربند محمد نوری زاد بعد از یک اعتصاب غذای خشک سخت ، در دست نیست و همسر آقای نوری زاد نیز از سی سی یو مرخص شده اند.
لینك خبر:http://www.rahesabz.net/story/29697/
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
شنبه، 4 دی ماه 1389 برابر با
حمایت بین المللی گسترده از فیلمساز ایرانی جعفر پناهی

فرهنگسرای پویا – پاریس – بیست و پنج دسامبر دو هزار و ده

حمایت یازده هزار تن از سینماگران، بازیگران، تهیه کنندگان، نویسندگان، وکلا و... از جعفر پناهی و محمد رسول اف

عصر امروز « سرژ توبیانا» رئیس سینماتک فرانسه در گفتگو با خبرنگار «پویا خبر» در پاریس اعلام کرد: «تا روز گذشته نزدیک به یازده هزار تن از کارگردانان، بازیگران، فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان، نویسندگان و شخصیتهای مهم هنری، فرهنگی جهان اعتراض خود را نسبت به حکم صادره از سوی حکومت ایران در رابطه با دو سینماگر برجسته ایرانی آقایان جعفر پناهی و محمد رسول اف اعلام کرده اند.

آقای سرژ توبیانا رئیس سینماتک فرانسه همچنین یادآور شد که « اهالی سینما در جهان برای حمایت از دو هم صنف خود در یک ابعاد گسترده فعالیت خود را تداوم خواهند بخشید. طی روزهای آینده اقدامات جدی تری را دنبال خواهیم کرد و قطعنا این اقدامات نمی تواند در سرنوشت این سینماگر و حرفه و آینده این دو همکار سینمایی ما بی نتیجه باشد.»

کاترین دونو بازیگر مشهور سینمای فرانسه، لوک دادرن برنده دو نخل طلای فستیوال جهانی کن، مارین کارمیتس رئیس بزرگترین موسسه سینمایی فرانسه، والتر سالس کارگردان مشهور برزیلی، یوسری نصرالله کارگردان نامدار سینمای مصر، داریوش خنجی فیلمبردار شناخته شده سینمای هالیوود، شون پن بازیگران نامدار سینمای هالیوود، انیس وردا کارگردان سینمای فرانسه، ایزابل لوپر بازیگر سینمای فرانسه، شادز برگ کارگردان سینمای امریکا، پییر کاسوویتس کارگردان سینما و تئاتر فرانسه، ژان پییر ژونه کارگردان سینمای فرانسه؛ یوسین پونتیه کارگردان مشهور سینما و تئاتر رومانی؛ ژاک ریوت کارگردان سینمای فرانسه، گنزالس اینارسیو کارگردان سینمای اسپانیا، ابل فرارا کارگردان مشهور سینمای امریکا، جمز گره کارگردان سینمای امریکا، مونی المان کارگردان سینمای امریکا، ویکتور ارتچه کارگردان اسپانیایی، الیویه اسایاس کارگردان مشهور فرانسوی، کوتزه برنده جایزه نوبل، سوفی کال، پاتریس شروه، زرمو کله رئیس شبکه آر ت، اندره لوکزمن فیلسوف نامدار فرانسه، ژوک توبون وزیر سابق فرهنگ و دادگستری فرانسه و روبرت بادانتر سناتور فرانسوی، هائول پک وزیر پیشین فرهنگ هائیتی، ماری ایندیا نویسنده نامدار فرانسوی، پاتریک موندیانو نویسنده نامدار فرانسوی و ژرز کیژمن وزیر پیشین سنای فرانسه از جمله نامدارترین شخصیتهای سینمایی و فرهنگی جهان هستند که تا کنون پشتیبانی خود را از کمیته حمایت از جعفر پناهی و محمد رسول اف اعلام کرده اند.

کمیته حمایت از جعفر پناهی و محمد رسول اف متشکل از:
جشنواره جهانی کن، سینماتک فرانسه، سینما تک سوئیس، فستیوال ونیز، فستیوال جهانی فیلم لوکارنو، انجمن مولفین سینمای فرانسه، رادیو فرهنگ فرانسه، سازمان فرهنگ فرانسه وابسته به وزارت امور خارجه فرانسه، مجله سینمایی کیه دو سینما، کانون نویسندگان فرانسه و فرهنگسرای پویا

لینك خبر:http://www.iranpressnews.com/source/089255.htm
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
۰۵ دی ۱۳۸۹, ساعت ۱۳:۱۲
احمد منتظری: وجود زندانی سیاسی در نظام به معنای حاکمیت زور و قدرت است
پاسخ به پیام تسلیت زندانیان بند ۳۵۰

جرس: در پی ارسال پیام تسلیت جمعی از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین به فرزند آیت‌الله منتظری در سالروز درگذشت پدر ایشان، احمد منتظری در نامه‌ای خطاب به این زندانیان دریافت پیام تسلیت آنان را موجب "دلگرمی" خود و خانواده‌اش دانست.


به گزارش جرس، وی همچنین تاکید کرد که فرستادن پیام تسلیت از آن محیط "حبس و فشار"، نشان از "عظمت روحی" این زندانیان دارد و آرزو کرد تا تمامی زندانیان بی‌گناه آزاد شوند.


احمد منتظری همچنین اظهار داشته است: وجود زندانی سیاسی و عقیدتی در یک نظام به معنای حاکمیت زور و قدرت و تک‌صدایی به جای حاکمیت تفکر و اندیشه است.

متن کامل نامه احمد منتظری به شرح زیر است:

بسمه تعالی
زندانیان عزیز و سرفراز بند 350 زندان اوین


سلام و درود بر شما و بر همه عزیزان آزاده و بی‌گناه و بر خانواده‌های صبور و مقاومتان


پیام تسلیت شما برای اولین سالگرد رحلت آیت‌الله العظمی منتظری باعث دلگرمی بنده و دیگر اعضای خانوادة آن فقید سعید گردید. تسلیت از آن محیط حبس و فشار، نشان از عظمت روحی شما بزرگواران دارد.


آیت‌الله منتظری همواره نگران وضعیت زندانیان و خانواده‌های آنان بودند و همواره از حقوق آنان دفاع می‌کردند. جامعه به شما عزیزان افتخار می کند چرا که همانند زندانیان سیاسی قبل از انقلاب با حسن نیت، مطابق وظیفه و برای اعتلای دین و میهن تلاش کرده اید اما متأسفانه با شما رفتاری ظالمانه می‌شود. امیدوارم هر چه زودتر مسئولین امر از این راه ناصواب بازگردند و همان‌طور که مرحوم آیت‌الله منتظری تا آخرین لحظات عمر امید داشتند، تمامی زندانیان بی گناه آزاد شوند. وجود زندانی سیاسی و عقیدتی در یک نظام به معنای حاکمیت زور و قدرت و تک‌صدایی به جای حاکمیت تفکر و اندیشه است.


بسیاری از اتهاماتی که در مورد شما عزیزان ادعا شده است در حقیقت از مصادیق بارز امر به معروف و نهی از منکر است که در اسلام عزیز، واجب و از نظر عقلی امری لازم و پسندیده است. عوض کردن نام زندانی سیاسی به زندانی امنیتی و جایگزین کردن واژه جنگ نرم به جای دگر اندیشی و انتقاد سازنده، مسأله را عوض نمی‌کند. در بین مسئولین فعلی مملکت کسانی هستند که در زمان شاه، به علت سخنرانی با اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" مجرم شناخته شدند و به زندان محکوم گردیدند و حال که بر مسند قدرت نشسته‌اند، همان خشونت‌ها را در مورد دوستان خود به کار گرفته‌اند.


مشکلات و مصائب شما بزرگواران، برای همة انسان‌های آزاده ناگوار است، اما چه باید کرد جز استقامت در راه هدف متعالی. «انّما یوفّی الصابرون اجرهم بغیر حساب».


از خداوند کریم سلامت و کامیابی شما آزادگان عزیز و خانوادههای مکرمتان را خواستارم.


با تشکر از اظهار محبت‌های شما
4/10/1389 - احمد منتظری
لینك خبر:http://www.rahesabz.net/story/29828/
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
روایت تلخ رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در بابل، از بازداشت، بازجویی‌ها و محاکمه غیرقانونی

سه شنبه, ۷ دی, ۱۳۸۹


علی تاری از فرماندهان دوران دفاع مقدس و رئیس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی در دادگاه انقلاب شهرستان بابل و از سوی قاضی باقریان در دو پرونده جداگانه مجموعا به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است. مسئول سابق ستاد تبلیغات سپاه مازندران به اتهام “توهین به مقدسات” به یک سال حبس تعزیری و اتهام “توهین به رهبری” به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده است. این حکم در حالی صادر شده است که مصداق توهین به رهبری در جلسات بازجویی و حتی در جلسه دادگاه مشخص نشده است.

علی تاری در خصوص علت قبول مصاحبه می گوید: ” علت اصلی این مصاحبه حقی است که از من و امثال من ضایع شده ، بدتر اینکه نمی توانم آن را به گوش مردم و مسئولین برسانم و این را واسطه قرار دادم تا اینکه اگر کمترین انصافی در آن باقی باشد حکم من جز برائت و عذرخواهی از اینجانب و برخورد با نیروهای خودسر، خود رای و دست های پنهان که به بازجویی های شفاهی به آن اظهار کردم مقاصدی غیر از حفظ نظام می کوشد با بازداشت و انفرادی طویل المدت از فردی مثل من که در همه صحنه ها ی انقلاب خصوصا در انتخابات دوره دهم حضوری فعال داشته ام پاداش ۴۰ میلیون رای برای نظام، برای من ۷۲ روز انفرادی ۱۵ روز بند ویژه و یک سال و نیم حبس که از یک منتقد بعضی از طرح ها و برنامه های دولت یک مخالف جدی ساختند و به علاوه تعداد همه افرادی که مرا می شناسند را به آن باید اضافه کرد، بهتر بگویم این افراد کارخانه مخالف سازی، معاند سازی، وابسته به بیگانه سازی دارند و چه زمانی این کارخانه تعطیل شود خدا می داند.”

از جمله موارد تکان‌دهنده‌ای که در این مصاحبه به آنها اشاره شده، می‌توان به تخلف در بازداشت متهم و عدم ابلاغ قرار کفالت صادر شده به وی، بازجویی در تمام طول روز بدون صبحانه و نهار، محروم ماندن زندانیان از دستشویی رفتن در شب و وادار شدن آنها به ادرار در سلول، محرومیت از حمام برای روزهای متمادی و بعضا تا دو هفته، همراه کردن وی با معتادان و مجرمین خطرناک در زندان و دادگاه، تهدید وکیل از سوی اداره اطلاعات، محکوم شدن در دادگاه به استناد دریافت مقالات و مطالب تحقیقی از اینترنت و و ذخیره کردن آنها در کامپیوتر شخصی، گزارش ماموران اطلاعات از وجود فیلمهای هری‌پاتر در کیس متهم تحت عنوان فیلمهای شیطان‌پرستی! و استفاده از چشم‌بند، دستبند، پابند و تهدید و توهین‌های مکرر اشاره کرد.

علی تاری رئیس ستاد انتخاباتی محمد خاتمی در انتخابات ۷۶ و ۸۰ ، نائب رئیس اداره آموزش و پرورش شهرستان بابلسر در دولت محمد خاتمی، رئیس ستاد انتخاباتی اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۸۴ و رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در سال ۸۸ بوده که در ۱۴ فروردین سال جاری به اتهام نشر اکاذیب از سوی وزارت اطلاعات دستگیر شده و دوران بازداشت ۳ ماهه خود را در انفرادی زندان متی کلای بابل گذرانده بود.

جلسه دادگاه تاری، بدون حضور دادستان و یا نماینده دادستان، منشی جلسه صورت گرفته و قاضی باقریان (رئیس دادگاه انقلاب بابل) و قاضی پرونده به وی اجازه ارائه لایحه دفاعیه را در حین جلسه دادگاه نداده بود.

متن کامل گفتگوی “جرس” با علی تاری در پی می آید:

آقای تاری لطفا در خصوص علت و نحوه دستگیری تان صحبت بفرمایید.

اداره اطلاعات شهرستان متاسفانه علیرغم ادعاهای فراوان که افراد را با ادله و مدرک و زیر نظر داشتن فراخوان یا دستگیر می نماید ، در روز دستگیری من شماره تلفن همراه مرا نداشت و آنرا از طریق تماس حراست اداره آموزش پرورش با دفتر زیارتی برادرم گرفت. و برای مراجعه با اداره اطلاعات با من تماس گرفتند و گفتند که یکی دو ساعت با تو کار داریم و من هم به اطلاعات مراجعه کردم. آنجا یک سوال درباره سوابقم و سوال دیگری در مورد مسایل شهری پرسیدند و در پایان اتهام مرا نشر اکاذیب عنوان کردند و به دادگاه شهرستان منتقلم کردند. دادستان بابلسر آقای سیفی در برگه معرفی به زندان به کذب نوشته “نظر به عجز متهم آقای علی تاری فرزند روح الله از تعرفه کفیل به مبلغ بیست ملیون ریال به اتهام نشر اکاذیب به آن بازداشت گاه معرفی می شود. تا اطلاع ثانوی در بازداشت باشد. مورخه ۱۴/۱/۸۹

این در حالی است که برگه معرفی به زندان را به من نشان ندادند که نشان عدم از توانایی من در پرداخت دو ملیون تومان باشد یا نه، و موید این قضیه این است که من در همان روز در حساب شخصی ام چند برابر این مبلغ موجودی داشته ام.

هنگام مراجعه من به اداره اطلاعات مامورین جهت بازرسی به منزل شخصی ام رفته و با برخوردهای آمرانه و توهین آمیز با همسرم و برادر شهیدش اقدام به زیرو رو کردن منزل کرده و بعضی وسایل مربوط به شخص من و بیشتر وسایل متعلق به فرزندانم را با خود بردند.

صبح روز بعد به دفتر زیارتی برادرم مراجعه کردند و با رفتاری توهین آمیز برادرم را چندین ساعت در اتاقی حبس کرده و وسایل دفتر از جمله کیس کامپیوتر و .. را با خود بردند.

پیش از این احضاریه کتبی دریافت کرده بودید؟

خیر، به ادعای بازجو اعتراف دیگران علیه من در خصوص نشر اکاذیب ، علت و سند دستگیری من بوده که بعدا معلوم شد که در این رابطه ادعایی هم در کار نبوده است.

نحوه صدور حکم بازداشت به چه صورت بود و قاضی یا بازپرسی حضور داشت؟

خیر، فقط موردی را که اداره اطلاعات اعلام کرده بود توسط دادستان بازنویسی شده و به من اعلام شد که این روند غیر قانونی بوده است.

آیا اعتراض خود را به این موارد غیر قانونی مطرح کردید؟

بله، اصولا قرار بازداشت موقت برای جرائم بسیار سنگین و مجرمین بسیار خطرناک صادر می شود از جمله آدم ربایی، قتل، اسیدپاشی. مرجع رسیدگی کننده به پروژه می تواند قرار بازداشت متهم را صادر کند اما در دیگر پرونده های کیفری هر چند دست مرجع قاضی را قانون گذار برای صدور هر قراری بازگذاشته است اما قرارهای تأمین کیفری باید متناسب با جرم و شخصیت متهم باشد. در این پروژه فرض اتهامات انتسابی ( که مناقشه انگیزاست) باز هم دادستان یا نماینده او نمی توانست قرار بازداشت موقت صادر کند و آنهم متأسفانه قریب سه ماه، لذا از نظر شکلش خلاف مقررات کیفری و مقررات جاری آیین دادرسی کیفری است زیرا تحقیقات قضایی همان بدو امر تمام شده بود. اینجانب، فردی گمنام و ناشناخته نبوده و نیستم. حداقل نسبت به اسلام، شریعت ، انقلاب ، دفاع مقدس ، امام شیوه ی فرائض دینی هم بدلیل شغلی و هم سوابق عملی، محققانه و متعبدانه و مسئولانه از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وفادار بوده و عمر و جوانی را بدان مصروف داشتم بنابراین معلوم نیست کدام گزارش و شهادت و اسناد، دال ضدیت یا اقدام علیه اسلام و تشیع و امام توسط اینجانب است. اینجانب به پشتوانه سوابق دینی انقلابی وتحصیل در رشته ی دینی، وسفرهای مکرر زیارتی بعنوان مدیر کاروان حج و عتبات عالیه و سابقه تدریس دینی و قرآن همواره مورد پرسش همراهان بوده ام و لذا وجود کتب یا مقاله یا سایر مدارک احتمالا نه تنها هیچکدام نشانه استفاده آنها علیه اسلام و تشیع نبود بلکه مستنداتی برای نقصان آن عقاید به شکنجه ای روحی، دستبند، پابند، چشم بند، تهدید و توهینات مکرر امری عادی بودند که دقیقا خلاف قوانین جاری و اسلام است و مسلما قاضی و دستگاه قضایی که ترازوی سنجش عمل کارگزاران و خلق است نباید و نمی تواند و نمی خواهد کسی با مقدمات خلاف قانون به نتایج و مستندات اثبات جرم دست یابد: نیز ضمیمه اسنادی غیر مرتبط اتهامات انتسابی و تفتیش تمام لوازم همسر و فرزندانم و اعضای خانه به فرموده امام، خلاف شرع و قانون و مرتکب آن مستحق مجازات است و انتساب مسایل اخلاقی و جمع آوری سی دی های موسیقی و فیلم فرزندان چه ارتباطی با عناوین اتهامی می تواند داشته باشد و آیا جز تخریب چهره ها و پرونده سازی برای افراد جهت رسیدن به مقاصد مورد نظرشان چه می توانست باشد؟

به نظر بنده به عنوان کسی که اسلام بدون تحقیق را دین تحجر و جمود می داند یکی از بهترین روش های مطالعه دانستن نظرهای مخالفین در حوزه دین یا مسایل اجتماعی و فرهنگی است که همه باید به این موارد عمل نماییم. و متهم کردن من به توهین به اسلام مضحک و مورد تعجب همگان بوده است.

آقای تاری می توانید از محل نگهداری تان در زندان و امکانات آنجا صحبت بفرمایید؟

من به مدت ۷۲ روز درسلول انفرادی زندان متی کلای بابل و در یک سلول ۲ در ۲٫۵ بودم که داخلش هیچگونه امکاناتی وجود نداشت و به تعداد ۲۰تا از آن سلول ها وجود دارد که گاهی تا ۲۵ نفر هم در آنجا نگه داری می شوند و برای کلیه این سلولها تنها یک سرویس بهداشتی ۷۰*۷۰ سانتی وجود دارد و اساسا برای تنبیه مجرمین خطرناک ساخته شده است و یعنی مجرمین خطرناک در صورت ارتکاب خلاف در زندان به آنجا منتقل می شوند. بیشتر افرادی که در انفرادی می آمدند تکراری بودند و از شرورترین افراد داخل زندان به شمار می آمدند. چند بار هم به من گفتند افرادی که در بند کنار من هستند را به علت تجاوز جنسی به این بند آورده اند. و حتی افرادی که مرتکب قتل می شدند یک یا دو هفته داخل انفرادی بودند. زندانیان سیاسی برای نگهداری در انفرادی به زندان ساری برده می شدند که از امکانات اولیه برخوردار است و حتی این راهم از من دریغ کرده و مرا به بدترین انفرادی ممکن منتقل کردند.

سلول ها همیشه توسط لامپ مهتابی روشن بود و شب و روز در آن فرقی نداشت. یک موکت معمولی و سه پتوی ارتشی که بعضا یکی را هم از ما می گرفتند در سلول موجود بود که از آنها به عنوان بالش و تشک و پتو استفاده می کردیم و به قدری کثیف بود که به گفته بعضی زندانیان تا یک سال از زمان شستن آنها می گذشت. در طول روز فقط ۳بار درب سلول برای دریافت غذا و استفاده از دستشویی به صورت نوبتی برای افراد باز می شد و برای من که نماز می خواندم چند دقیقه فرصت دستشویی و وضو را می دادند. که با گرفتن غذای بی کیفیت و استفاده از دستشویی و شستن ظروف غذا گاهی طول زمان آن بعلت تعداد زیاد افراد به ۲ساعت می انجامید. چنانچه زندانیان در شب به دستشویی احتیاج داشتند اغلب از بطری نوشابه یا تخلیه در سلول اینکار را انجام می دادند که فضای سلول ها را نجس و باعث آزار دیگر زندانیان می شد.

در مورد حمام هم مدت طولانی بین آنها فاصله بود که حتی به ۱۶ روز هم می رسید. از بوی بد تن خودم نمی توانستم بخوابم ، آبش سرد بود و هوا سرد بود و همین باعث شد که از ناحیه سر و پوست بیماری گرفتم.

روند بازجویی های شما در این مدت چگونه بوده؟

از روز دوم بازداشت مرا برای بازجویی از زندان متی کلا به اداره اطلاعات شهرستان بابل می بردند. با چشم های بسته تا آخرین لحظه ای که می خواستم وارد بند شوم چشم بندم را باز می کردند. بعضی روزها سوال ها از طریق رئیس زندان به دست من داده می شد تا درون سلول به آنها پاسخ دهم. بازجوهایم بعضی سئوال ها را می پرسیدند و به من می گفتند که یک هفته برای فکر کردن فرصت دارم.برای بازجویی اکثرا مرا قبل از صبحانه می بردند و تا ۴ بعد از ظهر یک ریز بازجویی می کردند، نه صبحانه می خوردم، نه نهار و از هر وعده ی شام به وعده ی شام دیگر بازجویی می شدم. من را با چشم بند وارد اداره اطلاعات بابل می کردند و اگر جواب های من مطابق میل آنها نبود، چشم بندم را محکم تر می کردند وبعضی مواقع علاوه بر چشم بند دستم را با دسبند به میز می بستند. در اتاق بازجویی افرادی که حضور داشتند به من فحش داده و توهین ها را بیشتر می کردند. و وقتی که به دادستان این موضوع را گفتم، دادستان می خندید ونمی توانست حرفی بزند. کسی که مرا بازجویی می کرد، سنش حتی به جنگ و انقلاب هم نمی رسید. بازجوها به من می گفتند وکیل نگیرکه تاثیری در حکمت ندارد، حکم شما نوشته شده ، حکم بازداشت تورا با حکم زندانت یکی می کنیم، زیاد به خودت سختی نده…

وضعیت جسمی تان چطور بود و رسیدگی پزشکی می شدید؟

از نظر دارو زندان متی کلا وضعیت بسیار بدی دارد که حتی بعضی قرص ها را به سختی و به صورت دانه ای در اختیار می گذاشتند و امکان دسترسی به بسیاری از داروها وجود نداشت. من با توجه به ناراحتی قلبی و مشکل گوارشی و آرتوروز کمر و بیماری عدم تعادل به دلیل اختلال در مایع گوشی به داروهای خاصی احتیاج داشتم که با زحمت از بیرون تهیه می کردم.

همچنین به علت مشکل جسمی ام عدم تحرک باعث مشکلاتی از قبیل کمردردهای مزمن و عدم تعادل در من می شد که هنوز هم که ۶ماه از زمان بازداشتم می گذرد علایم زیادی را از آن دوران دارم. و باوجود چندین تقاضای کتبی و شفاهی و توصیه دکتر زندان به جز یک بار و آنهم پس از ۶۰ روز مانع از پیاده روی من در فضای راهروهای سلول انفرادی شدند و حداقل امکاناتی که در اختیار سایر زندانیان بود از من دریغ می شد.

در این مدت ملاقاتی با خانواده تان داشتید؟

اولین ملاقات بعد از ۴۵ روز با حضور اسدیان، رئیس حفاظت زندان با همسرم بود. که همسرم می گفت از روی لباس مرا شناخته چون بیش از ۲۵ کیلوگرم کاهش وزن داشتم و اصلاح هم نکرده بودم در حدی که برای همسرم قابل تشخیص نبودم. در دومین ملاقات بعد از ۶۵ روز انفرادی توانستم فرزندانم را ببینم.

نحوه برگزاری دادگاه به چه شکل بود و آیا شما از روز برگزاری دادگاه اطلاع داشتید؟

دادگاه من خیلی با عجله برگزار شد. بدون هیچگونه اطلاع قبلی بعد از سه ماه و بدون اطلاع از محتویات پرونده و مفاد کیفر خواست با دستبند از بند انفرادی اطلاعات به دادگاه رفتم در حالی که گمان نمی کردم روز دادگاه من است. دادگاه بدون حضور دادستان یا نماینده ایشان و منشی دادگاه و بدون قرائت کیفرخواست شکل گرفت که به طور واضح خلاف قانون است.

اساسا بازداشت بدون احضار کتبی و درج عنوان اتهامی و امضا مأمور که صریحا خلاف قانون است، استناد به اعتراف سایر متهمین برای اثبات اتهام اینجانب نافذ نیست. از سوی دیگر نگهداری بدون مجوز و طولانی قریب سه ماه در سلول انفرادی و اعمال شکنجه ای روحی از جمله چشم بند و دستبند و پابند در حین بازجوئی و اعمال تهدید و توهین در طول بازداشت بر خلاف صریح قانون است. و ضمن رد قاطع ناتوانی اینجانب برای کفالت بمبلغ دو میلیون تومان (بیست میلیون ریال) نگهداری و حبس ظالمانه طولانی مدت فقط با اراده عناصر خود سر بوده است. همچنین عنوان اتهامی در نامه موصوف در بند چهار، نشر اکاذیب بود اما برای توجیه بازداشت طولانی مدت اتهامات دیگری به ناحق به بنده نسبت داده شد.

از نظر محتوایی هم برگزاری این دادگاه غیر قانونی بود به دلایل زیر:

یک. بعد از ۳ ماه بازداشت به اتهام نقش هدایتی در تحریک عوامل فتنه،نشر اکاذیب و توهین به رهبری(آقای خامنه ای)، در حکم صادره عنوان اتهامی توهین به اسلام و تشیع و توهین به مقام شامخ رهبری(حضرت امام رضوان الله) بوده؛ لذا دادگاه با استفاده از اختیار خود حکم به اثبات جرم با عنوان دیگر داد.

دو. مصادیق و شرح موجود در پرونده عموما ازنظر قانونی جرم نیستند.

سه. بسیاری از مصادیق ربطی به عناوین اتهامی که به من تفهیم شد نداشت و طبق فرمان ۸ ماده ای امام (ره) استناد یا گزارش شواهد و اسناد غیر مرتبط و انتشار آن جرم و مستوجب تعزیرات است

چهار. اقرار دیگران آنگونه که چندین بار در گزارش اطلاعات مکرر ذکر شد مستندی برای اثبات جرم نیست، چون هم طبق قانون ، غیر قابل استناد است و هم به گفته صریح رهبری جمهوری اسلامی اعتراف متهمین علیه دیگران نافذ نیست.

و در هیچیک از اتهامات انتسابی نه به عنصر مادی و نه به عنصر معنوی توجهی نشده است.

می توانید در خصوص چگونگی آوردن شما به دادگاه برایمان بگویید؟

با توجه به اینکه من یک فعال سیاسی و مسئول ستاد مهندس موسوی بودم برای انتقال به دادگاه من را به سه معتاد که جرم آنها فروش و حمل ۴۲ کیلوگرم مواد مخدر بود دستبند و پابند زدند.

آیا در دادگاه وکلای شما حضور داشتند؟

در دادگاه فرمایشی که در زمان بازداشتم انجام شد فقط یک بار با وکیل در زندان ملاقات داشتم که آنهم برای گرفتن امضای حق وکالت بود و در فرصت ۱۰ دقیقه ای که برای ملاقات دادند فرصتی برای صحبت درباره محتویات پرونده وجود نداشت. البته دو وکیل داشتم که یکی از آنها به علت تماس تلفنی تهدید آمیز اداره اطلاعات از وکالت پرونده استعفا کرد.

بر اساس چه اتهاماتی برای شما حکم صادر شد؟ و آیا استنادات حقوقی برای این اتهامات در حکم وجود دارد؟

حکم مرا به صورت ضرب الاجلی دادند، و شاهد این موضوع اینست که دوستانی که قبل از من دستگیر شدند سه ماه بعد از من محاکمه شدند. در حکم من اتهام تبلیغ علیه نظام به توهین به مقدسات دین و تشیع تبدیل شد که طبق قانون، دادگاه کیفری نمی تواند به جرم خارج از کیفرخواست رسیدگی کند، و جالب ست که در حکم نوشته شده دادگاه برای تعیین اتهام دچار اشتباه گردیده است در عنوان اتهامی توهین به رهبری نه اقرار داشتم و نه مصداقی برای این امردر حکم عنوان شده که این خود خلاف قانون است و از نشر اکاذیب به وسیله انتشار اعلامیه ای که در آن اسامی افرادی که در روز۲۶ خرداد در بابلسر دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند نیز در دادگاه بدوی تبرئه شدم. اما با گذشت ۲۰ روز از مهلت تجدید نظر و عدم شکایت شاکیان خصوصی دادستان دادگاه بابلسر خارج از وقت قانونی به عنوان مدعی العموم به حکم اعتراض کرده و آن را به دادگاه تجدید نظر فرستادند.

متاسفانه در گزارش اطلاعات موجود در کیس کامپیوتر با جهت گیری، مطالب را طوری نوشتند که همه مطالب را بد جلوه دهد؛ بخصوص از میان همه مطالب در کیس دو یا سه مقاله را انتخاب کردند که من تازه بعد از اعلام حکم آنها را خواندم و قبلا نخوانده بودم، وبرای بزرگنمایی یک مقاله ی خرافات عاشورا را در سه بند تحت عناوین :

خرافه در دین

توهین به حضرت ابوالفضل تحت عنوان ابوالفضل رفته آب بیاره

توهین به روز عاشورا، حضرت علی اصغر و حضرت ابوالفضل تحت عنوان خرافات عاشورا آورده اند که این مقاله هنوز هم در سایت های فیلتر نشده موجود است.

نمی دانم قاضی باستناد کدام مقاله حکم توهین به مقدسات و تشیع را استنتاج کرده است، فقط در مورد مسائل عاشورا بعرض برسانم در سال هشتاد و پنج در کشور بحث های زیادی در ارتباط با مداحی های شرک آلود و پر از خرافه توسط مداحان مطرح شد و تعداد زیادی از مراجع تقلید به آن اعتراض کردند؛ از جمله مقالاتی که در کیس باید باشد مقاله آقای احمد خاتمی(امام جمعه موقت تهران) که در مجلس خبرگان طرح گردید است، یعنی اینکه یکی از موضوعات مهم آنزمان این مسئله بوده است، و اینجانب نیز سعی کردم مقالاتی را جهت مطالعه از طریق اینترنت بدست آورم که بعضی از آنها را خواندم و بعضی را فقط دانلود کردم که بعدا مطالعه کنم که شاید مقاله مورد نظر یکی از آنها باشد. در کامپیوتر مقالات دیگر بنام بررسی تطبیقی شاهکار عاشورایی و مقاله تحلیل های عاشورا را بهمراه مقاله آقای احمد خاتمی در منزل از سایت بازتاب دارم که این سایت حدود دو سال پیش به تابناک تغییر نام یافته و مطالب قدیم در آن موجود نمی باشد، و مقالات مشابهی از سایر سایتها شاید دانلود کرده باشم. بنظر میرسد با این حکم آنها اسلامی را که مبنای آن تفکر، تعقل، تدبر وتحقیق باشد بر نمی تابند.اگر چنین باشد شهید مطهری با کتاب تحریفهای عاشورا چقدر باید مورد مواخذه باشد خدا می داند.

مسائلی که منجر به رای شد مربوط به مقالات و عکس گوگوش روی اسکناس هزار تومانی است که در بازجویی ها به آن پرداخته نشده یا بطور گذرا تنها اشاره ای شده بود. بنظر می رسد مطالب زیادی از اوراقی که در پرونده اینجانب است یا از سوی اطلاعات نوشته شده بیشتر برای تشویش ذهن افرادی است که پرونده اینجانب را مطالعه می نمایند و اکثر قریب به اتفاق گزارشات بر دور کردن ذهن خواننده ار واقعیت است. بطور مثال فیلم های شیطان پرستی که اگر بجای آن می گفتند فیلم هری پاتر واقعی تر بود و چون اگر می گفتند فیلم هری پاتر شاید قاضی را به خنده وامیداشت نوشتند شیطان پرستی، در صورتی که چهار قسمت فیلم هری پاتر را تلویزیون پخش کرد و بعد از مدتی در تلویزیون برنامه گذاشتند که این فیلم شیطان پرستی است؛ یا فیلم هایی از این دست؛ و اینگونه فیلم ها و آهنگ ها یا مطالب که بنده از اکثر قریب به اتفاق آنان بی اطلاع می باشم.آنچه که به عنوان اطلاعات موجود در کیس و یا سی دی های منزل یا دفتر زیارتی برادرم مطرح گردید که نمی دانم به کدام باید پاسخ دهم چون مطالب در پرونده موجود نمی باشد و یقین دارم قاضی پرونده مطالب را از کیس یا سی دی ها را ندیده و نخوانده زیرا مطالعه همه آنها مستلزم صرف زمان زیادی است که معقول به نظر نمی رسد. تعدادی از مقالات را توانسته ام دوباره دانلود کنم مثل مقاله ای تحت عنوان اسلام و بودیسم متعلق به همایش اسلام و بودیسم است که توسط رایزن فرهنگی ایران در تایلند و کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت برگزار گردید ، و مقاله دیگر در مورد پیشینه و کارنامه وهابیت مربوط به مرکز اسناد انقلاب اسلامی که در سایت این مرکز هنوز هم وجود دارد و مقاله هایی از این دست که همگی در سایت های باز موجود است.

در خصوص مقاله ای تحت عنوان ترمیم بکارت در ایران (مربوط به زنان) اولا در خصوص مقاله شاید بحث های زیادی مطرح است؛ سئوال من این است مگر ترمیم بکارت برای آقایان هم داریم؟ که بنظرم نوعی توهین به فهم دستگاه قضایی می باشد و یا شاید اداره اطلاعات از این موضوع اطلاع ندارند که بکارت مربوط به کدام جنس است.

ثانیا این مقاله مربوط به یک بحث و پدیده اجتماعی فرهنگی است و خواندن آن بعنوان یک بحث آسیب شناسی اجتماعی است و نه تنها مورد بدی نیست که فرد بخواند بلکه شاید برای افراد لازم باشد و اصلا ربطی به ترمیم بکارت ندارد که متاسفانه چندین بار بازجوی بنده در بازجویی بدان اشاره کرده .

سوال من این است کدام توهین کننده به اسلام را مسئول حج و کربلا و عتبات قرار می دهند ؟

آیا اینگونه فشارها و اتهامات دروغین بر روی فعالین سیاسی استان مازنداران سابقه داشته است؟

فشار ها متاسفانه در چند استان بسیار زیاد است و در کل ایران به غیر از تهران بیشترین فشار اول بر روی فعالین اصلاح طلب و دانشجویی مازندران بوده است. استان مازندران یکی از ۵ استانی است که برخوردها از
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
۰۷ دی ۱۳۸۹, ساعت ۳:۲۸
سه سال زندان به اتهام شعار نویسی در اوین
مصطفی کامرانی در سالن ملاقات نوشته بود عاقبت اینجا را موزه خواهیم کرد

جرس: مصطفی (مهدی ) کامرانی چندی پیش در حالی که قصد داشت به ملاقات برادر زندانی اش برود به دلیل نوشتن شعار بر یکی از دیوارهای سالن ملاقات زندان اوین به همراه خواهر و پدرش بازداشت شد .


به گزارش رهانا، خواهر و پدر او بعد از چند ساعت بازداشت از زندان آزاد شدند، اما وی چند روزی را در زندان گذراندو سپس به قید وثیقه آزاد شد . چند روز پیش اما حکم دادگاه برای ارتکاب شعار نویسی صادر و طبق آن مصطفی کامرانی به سه سال حبس تعزیری محکوم شد .


به گزارش تارنمای ندای سبز آزادی، این در حالی است که اتهام کامرانی پیش از این تبلیغ علیه نظام تعریف شده بود که طبق قانون اساسی اشد مجازات آن یک سال است اما قاضی مقیسه وی را به سه سال حبس قطعی محکوم کرده است.


کیارش کامرانی برادر مصطفی کامرانی یکی از بازداشت شدگان حوادث عاشورای سال گذشته در تهران است که اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد .وی به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است .


بازداشت مصطفی کامرانی ، خواهر و پدرش چند ماه قبل هنگامی اتفاق افتاد که روی دیوارهای سالن ملاقات این شعاررا با رنگ سبز نوشتند :”عاقبت روزی اینجا را موزه خواهیم کرد.”


هنگامی که آنها از ملاقات کابینی با کیارش بازمی گشتند و در حال خروج از در اصلی سالن ملاقات با زندانیان بند ۳۵۰ اوین در میدان درکه بودند ،با یورش نیروهای امنیتی و همراه با ضرب و شتم شدید به اتهام شعار نویسی روی دیوارهای سالن ملاقات بازداشت شدند.


بعد از این ماجرا منزل خانواده کامرانی تفتیش شد و اکنون دیگر فرزند این خانواده نیز به سه سال حبس محکوم شده است.
لینك خبر:http://www.rahesabz.net/story/29956/
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
امتحان های مدارس کرج لغو و دانش آموزان موظف به حضور در مراسم استقبال از احمدی نژاد شدند

سه شنبه, ۷ دی, ۱۳۸۹


امتحانات سه شنبه و چهارشنبه این هفته ی همه مدارس استان البرز طی بخشنامه ای به دلیل سفر احمدی نژاد، رییس دولت دهم به این استان لغو شد .

به گزارش خبرنگار کلمه، این بخشنامه در حالی به مدارس کرج ارسال شده است که از مدتها پیش امتحانات مدارس برنامه ریزی شده بود و با این بخشنامه ناگهانی تمام برنامه ها لغو و موجب سرگردانی دانش آموزان و مدیران مدارس شده است .مسوولان آموزش و پرورش علت لغو امتحانات را در روز سفر احمدی نژاد استقبال خودجوش مردمی از سفر وی و لغو امتحانات روز بعد از سفر را خستگی دانش آموزان به خاطر شرکت در مراسم استقبال ذکر کرده اند.

با لغو امتحان ها در مدارس کرج دانش آموزان و معلمان مدارس موظف شده اند در استقبال مردمی و خودجوش از رییس دولت دهم شرکت کنند!این تصمیم مورد اعتراض بسیاری از معلمان و دانش آموزان مدارس کرج قرار گرفته است که مسوولان آموزش و پرورش در برابر این اعتراض ها گفته اند معلمان و دانش آموزان در صورت شرکت نکردن در برنامه استقبال، از نظر تحصیلی و اداری دچار مشکل خواهند شد.

طبق خبرهای رسمی بیش از ۸۰۰ دستگاه اتوبوس صبح روز سه‌شنبه جابه‌جایی استقبال‌کنندگان محمود احمدی نژاد را بر عهده می خواهند گرفت . استقبال کنندگانی که نیمی شان از دانش آموزان و کادر مدارس کرج هسستند که با لغو امتحانات شان باید در این مراسم شرکت کنند .
لینك خبر:http://www.kaleme.com/1389/10/07/klm-42161/
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  ویرایش شده توسط: bita   
زن

 
محتشمی پور به داستان تهران: دلم می‌سوزد، نمی‌خواهم شما را لبه پرتگاه جهنم ببینم


سه شنبه, ۷ دی, ۱۳۸۹


فخرالسادات محتشمی پور، همسر سید مصطفی تاج زاده یکی از هفت شاکی از عوامل کودتای انتخاباتی، در چهل و هشتمین عریضه خود به دادستان تهران، خطاب به وی نوشت: من از وقتی پای سخنان حکیمانه و متقیانه آیة الله دستغیب آن فقیه عادل شیرازی نشسته ام خیلی برای شما نگرانم و راستش دلم برایتان می سوزد. من دوست ندارم شما را که هرچه نباشد آن سابقه دفاع از ملک و دینتان ارجمندی خود را هنوز دارد، در لبه پرتگاه جهنم ببینم. شما و معدود قضاتی که حکم بالادستی ها را اجرا می کنید و دائم از تحت فشار بودن خود می نالید!

متن این عریضه را بخوانید:

به : دادستان تهران

از : یکی از ستم دیدگان عصر عاشورای ۸۹، همسر سید مصطفی تاجزاده شاکی از کودتاگران انتخاباتی، آزاده ممنوع الملاقات در قرنطینه اوین

بسم الله الرحمن الرحیم

یا من خلق فسوّی یا من قدّر فهدی یا من یکشف البلوی یا من یسمع النجوی یا من ینقذالغرقی یا من ینجی الهلکی

سلام آقای دادستان!

این ادعیه ما به راستی چقدر آرام بخش است چون انسان به قدر ظرفیت وجودی اش می تواند از آن سیراب شود. بی شک این میزان اثربخشی از آن روست که از زبان بزرگانی جاری شده که دنیا را به اهل آن واگذاشته و خود را یکسره به دریای رحمت لایزال ایزدی سپرده اند. هر چه هست یادگاری نیکوست برای ما. خصوصا در این دوره بلا به دست بندگان عصیانگر خداوند بی انباز و ما نیز تنها دست نیاز به درگاه بی نیاز او دراز می کنیم و به مدد همین ادعیه پرمغز ونغز، مستغنی می شویم از غیراو. شما هم گاهی وقت کردید بخوانید شاید یادتان بیاید مقامتان را در برابر پروردگارتان. شاید همه بزرگی و تبختر و تکبری که می فروشید به بندگان مظلوم و مضطرّ خدایتان ناگهان در برابر عظمت و کبریای او کراهت و زشتی اش در همین سرای فانی بر خودتان نمایان شود. خدا ارحم الراحمین است و اگر اراده کند دل های ما مظلومان را نیز نرم می کند در برابر سختی هایی که امثال شما در سمت قاضی مملکت اسلام بلکه دادستانش بر ما روا می دارید. خدا را بلند مرتبه بشمارید و ایمانتان را به او محکم کنید. چه بسا رحمتش شامل حالتان شود و بازگشت به راه او که همه خیر است و بخشایش و رحمت، دل ها را به هم نزدیک کند و گذشت و ایثار باز هم معجزه کند و بشود آن چه خدا دوست می دارد.

آقای دادستان!

یادتان هست روزهای اولی که در عوض دادستان کودتا مقام گرفته بودید و هیچ رقم رخصت دیدار ما مظلومان و شنیدن سخنان و دردهایمان را از مصائبی که بر اثر کودتا برما رفته بود نداشتید؟ یادتان هست که من در یکی از ملاقات ها با اعضای محترم کمیسیون حقوق بشر اسلامی که اساتید شما هستند و خبره مباحث حقوقی و بعضا فقهی، وقتی گله کردم که دادستان قبلی را با همه رذالت هایش لااقل می شد ملاقات کرد ایشان که نیامده درب را بسته و تنها از ما بهتران اذن دخول به محضرشان را دارند، آن زمان شما برآشفته شدید که چرا با کسی چون مرتضوی قیاس شده اید؟ آیا هنوز آن حساسیت ها را دارید یا مقام فعلی دادستان کودتا برایتان مقبول است و توجیه شده اید؟ شما توجیه شده اید آقای دادستان که درب اتاقتان را بسته نگاه می دارید و گوشتان را و چشمتان را و دلتان را که خداوند گشوده آفریده است به روی همه مهربانی های عالم بسته نگاه می دارید؟ شاید شما توجیه شده اید که دیگر هیچ گونه حساسیتی نسبت به همه زشتی هایی که دیروز در زمان سلفتان می شد و اینک به فرمان شما می شود نشان نمی دهید. آقای دکتر! مرتضوی لااقل ظاهر امر را رعایت می کرد و لبخند می زد و خانواده ها را یکی یکی به اتاقش راه می داد و برای این که قدرت و استقلالش را نشان دهد مرقومه ها را امضا می کرد و مقامات امنیتی موازی و غیرموازی هم برای حفظ ظاهر دستوراتش را اجابت می کردند و نمی دانم شاید هم اختیارات مطلقه ای که در زمان خود گرفته بود راه هایی را برایش باز می کرد. او لااقل به تهدید خانواده ها بسنده می کرد و مزاحمت هایش بیشتر روحی روانی بود تا واقعی و فیزیکی. اما در زمان شما علاوه بر تهدید و ارعاب و برهم زدن آرامش و امنیت خانواده ها، احضارها و صدور احکام بازداشت و دستگیری های شبانه وسط خیابان اعضای خانواده ها و دور از مادر و پدر گذاشتن بچه های خردسال دارد امری عادی می شود.

آقای دادستان!

من از وقتی پای سخنان حکیمانه و متقیانه آیة الله دستغیب آن فقیه عادل شیرازی نشسته ام خیلی برای شما نگرانم و راستش دلم برایتان می سوزد. من دوست ندارم شما را که هرچه نباشد آن سابقه دفاع از ملک و دینتان ارجمندی خود را هنوز دارد، در لبه پرتگاه جهنم ببینم. شما و معدود قضاتی که حکم بالادستی ها را اجرا می کنید و دائم از تحت فشار بودن خود می نالید! به خود آیید برادرجان به خود آیید. این دو روزه دنیا ارزش این قدر تن به فرامین و اوامر ستمکاران دادن را ندارد به خدا به پیامبر صلح عیسی مسیح(ع) به پیامبر صبور بنی اسرائیل به پیامبر رحمت محمد (ص) به همه اولیاء الله ارزش ندارد که شما هی دل مادران را خون کنید با بازداشت بچه های معصومشان و هنوز جرمی ثابت نشده فرمایشت کنید که این ها اخلال در امنیت ملی کرده اند ویا قرار بوده است که بکنند و قصاص قبل از جنایت کنید. بس است برادر بس است این همه آب به آسیاب دشمن ریختن. چه شده که پس از تنها سی و دو سال از پیروزی مردمی ترین انقلاب جهان همه فرزندان این انقلاب و نسل سومش ضد امنیت شده اند. ضد کدام امنیت؟ امنیت چه کسی؟ بس است برادر بیش از این خون به دل این مادران نکنید و باریدن سرشک غم کودکان خردسال را موجب نگردید و قهقهه مستانه دشمنان این دیار اهورایی را از بی تدبیری های خود در راهوار کردن مسیر مقابله و عداوت آنان به عرش نرسانید. تاکی بر شاخه نشستن و بن بریدن؟ بس است خدا را.

و هو بمن اراده علیم

فخرالسادات محتشمی پور

بیست و دوم محرم الحرام ۱۴۳۲ برابر با هفتم دی ماه ۱۳۸۹
لینك خبر:http://www.kaleme.com/1389/10/07/klm-42227/
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
صفحه  صفحه 7 از 23:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  22  23  پسین » 
سیاست

جنبش سبز (اخبار-اطلاعیه-فراخوان و......)


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA