ارسالها: 1796
#32
Posted: 15 Oct 2013 12:37
دوستان من شدیدا از اعراب و هندو ها متنفرم ایا این نژاد پرستی محسوب میشه ؟
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 9253
#35
Posted: 16 Nov 2013 22:21
سیاهی و زردی و سرخی بهانه ای بیش نیست...
تو دلت به سیاهی یک سیاهپوست
رویت به زردی یک زردپوست
زبانت به سرخی یک سرخپوست است..
تو از سفیدی بویی نبردی جز رنگ پوستت..
به خود بیا ای به ظاهر اشرف مخلوقات!
آدمها شاید " آدم " باشند اما " انسان "بودنشان را باید ثابت کنند...
آنچه در فراز و نشیب عمرت کمکت میکند که وجدانت آسوده باشد نه رنگ پوست سفیدت..بلکه قلب سفید توست...
به خود بیا!
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#36
Posted: 16 Nov 2013 22:23
واقعا واسه جامعه خودمون از ته دلم متاسفم
واقعا واسه جامعه خودمون از ته دلم متاسفم ٬ ما اینجا خودمون رو نفله می کنیم که نشون بدیم ایرانی ها اصلا اونی نیستین که تلوزیونتون نشون میده ٬ ما اینیم ٬ فرهنگمون فلان قدر سال عمرشه ٬
زرت ٬ یه بازی می بریم ٬ پیج طرف رو با خاک یکی کردن!
نگاه می کنی ٬ می بینی همه هم ماشا الله دانشجو به تمام معنا!
نمیشه گفت که یه مشت بچه بودن که هنوز بزرگ نشدن!!
یکی دو تا هم نبودن که!!
الان ما اینجا خودمون رو از پا آویزون هم بکنیم ٬ هیچ جوره نمیشه اینو ماله کشید!
افتخار ایرانی بودن به اینه که بریم مثل بچه های ابتدایی زبون در بیاریم واسه کلاس دیگه که از ما باخته؟؟!!
هو هو ما بردیم ٬ چلوکباب رو ما خوردیم!!
می خوای ذوق کنی ٬ مگه جا کمه؟
می خوای حمایت کنی ٬ اینجوری که بدتر با آفتوبه به استقبال وجه خودمون در سطح جهانی میریم که!!
اون از پپسی ٬ اون از ناسا ٬ این از این زاتسیف بی نوا!!
و این است فرهنگ و تاریخ ۲۵۰۰ ساله آریایه از همه بهترونه بست اف د بستس!
واقعیتمون نژادپرست ناموس پرست دین و حرف فقط مال خودمون ٬ ژستمون نئولیبرال دموکرات آزادی بیان خواه و احترام به عقاید دیگران!
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#37
Posted: 16 Nov 2013 22:29
من نمی دونم که بالاخره داستان آدم و حوای قرآن درسته یا داستان تکامل داروین و یا اینکه هر دو با هم. به هر حال انسانیت از یه جایی و یه زمانی و دو جفت انسان شروع شده و ادامه پیدا کرده . اما یک سوال همیشه برام مطرح بوده که یک نژاد پرست دقیقا کدام نژاد رو قبول داره؟ یعنی مثلا" اون نژادپرستی که میگه آریاییه خودش رو فرزند کدوم پدر و مادر میدونه؟ آیا منظورش اینه که اون دو نفر خودشون پدر و مادری نداشتن و تافته ی جدا بافته بودن؟ که البته بعیده که کسی اینطور فکر کنه . یا شاید منظورش اینه که اون دو نفر در واقع پدر و مادر بشریتند که خوب در اینصورت هم با بقیه آدم ها هم نژاد میشه . ممکنه منظورش این ها نباشه و قبول داشته باشه که پدر و مادر نژادش خودشون پدر و مادری داشتن که در این صورت اونها پدر و مادر نژاد دیگه ای هم بودن پس این دو تا نژاد در واقع یکی اند و ...
البته یه راه دیگه هم میمونه و اون این که نژادپرستان فکر میکنند که فقط خودشون آدمند و نسل انسان های تکامل یافته از نسل همان پدر و مادر نژاد خودشون بوده و بقیه فقط شبیه آدمند و در واقع دیگران میمون های انسان نما هستند که در این مورد باید به این موضوع واقف باشند که نژادپرستان دیگر هم همین نظر را درباره ی آنها دارند ...
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 973
#38
Posted: 16 Nov 2013 23:07
خداییش ما نژاد پرست نیسیتم؟ به والله ما فقط ادعامون میشه، هی هر روز هم بحثِ کوروشُ و نژاردِ اریاییاموون رو به رُخِ دنیا میکشیم ولی ما بزارنمون از اون سفید پوستایی که تو امریکا سیاها رو تحقیر کردن بدتریم..........
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon
ارسالها: 24568
#40
Posted: 22 Aug 2014 20:30
هيچ لغتي كامل تر و جامع تر از لغت « نژادپرستي » بيان كننده رفتار ما ايراني ها درقبال افغاني ها نيست. البته اصطلاحات، الفاظ و لغات ديگري هم مي توان براي توصيف رفتار ما، ظرف سه دهه گذشته در قبال افغاني هايي كه از بد سرنوشت و حادثه به ايران پناه آورده اند، به كار گرفت. « مغرضانه»، « ناقض اصول اوليه حقوق بشر» ،غير اسلامي ، غيراخلاقي، مغاير با قانون اساسي ج.ا.ا، خجالت آور، مغايربا اصول و كنوانسيون هاي بين المللي درمورد حقوق پناهندگان و ساير اصطلاحات مشابه و هم رديف. اما هيچ كدام آنها به درستي و كامل بودن نژادپرستي و تبعيض نژادي نيست. نه به واسطه آنكه فرماندار اصفهان يا يكي ديگر از مسؤولان پايتخت صفويه آنان راازبالا رفتن از تپه ها و صخره هاي كوه صفه محروم ساخت، نه به واسطه آنكه مقامات با فضل و كمال استان مازندران هفته پيش اعلام كردند كه اجازه نخواهند داد هيچ افغاني اعم ازآنكه حضورش در كشور قانوني است يا غيرقانوني، به استانشان بيايد، نه به واسطه آنكه رفتار موهن، غير اخلاقي و غير انساني ما ايرانيان كه البته پرچم دار علم، دانش، تمدن، فرهنگ و معرفت هستيم در قبال افغان ها در ايران واقعا حكايتي است، بلكه به واسطه نفس نگاهي كه ما به افغان ها داريم نگاهي كه بهترين تعريفي از آن مي توان داشت آن است كه بگوييم يادآور نگاه سفيدپوستان آمريكايي نژاد پرست به سياه پوستان يا نگاه سفيدپوستان اروپايي تبار به ساكنان آفريقاي جنوبي در زمان رژيم آپارتايد به آفريقايي ها. اي كاش حكايت تلخ رفتار ما با افغان ها فقط محدود مي شد به مقامات اصفهاني يا مازندراني. انسان مي توانست بگويد كه يكي دو مقام مسوول كج سليقگي و غرض ورزي كرده اند. اي كاش اينگونه بود. بدبختي آن است كه موضوع به كج سليقگي دو ياچند مسول سطحي نگر و بي دانش در اصفهان يا مازندران محدود نمي شود.
واقعيت آن است كه رفتار ناشايست، تبعيض آميز و مغاير با اصول و موازين حقوق پناهندگان ما با افغان ها خيلي عميق تر از اين حرف هاست. براي درك عميق رفتار غيرانساني ما با افغان ها كافيست ميان رفتار غربي ها با پناهجويان ايراني كه به كشور هاي مختلف اروپايي، آمريكا، كانادا يا استراليا پناهنده شده يا مهاجرت كرده اند، با رفتار ما ايراني ها با افغان ها مقايسه نماييم. به عنوان يك قاعده كلي و حسب موازين بين المللي، هر پناه جو كه به كشور غربي ورود مي كند بعد از مدتي كه به عنوان يك پناهجو پذيرفته مي شود از همه حق و حقوق هايي كه اتباع آن كشور برخوردار هستند برخوردار مي شود. صرف نظر از آنكه پناهجو قانوني يا غير قانوني وارد آن كشور شده است. طبيعي است كه اگر او غيرقانوني به آن كشور داده شده باشد، مدت زماني كه به پرونده اش رسيدگي مي شود خيلي طولاني تر خواهد شد تا زماني كه او قانوني به آن كشور مهاجرت كرده باشد. اما به هر حال بعد از آنكه يك پناهجو در هيبت يك پناهجو يا مهاجر در كشور ميزبان پذيرفته مي شود، همانطور كه گفتيم شهروند آن كشور مي شود.اگر جرمي يا خلافي مرتكب شود، با همان قوانين، مقرراتي و ضوابطي كه در مورد شهروندان خود آن كشور جاري است محاكمه و مجازات مي شوند، از كليه خدمات شهروندي و رفاهي كه اتباع كشور ميزبان ازآن برخوردارند، برخوردار مي شود: اعم از آموزش و پرورش رايگان، خدمات درماني و بهداشتي، حقوق ايام بيكاري، حق اولاد و قس عليذا. به بيان ديگر يك مهاجر ايراني پس از آنكه به عنوان مهاجر در سوئد، نروژ، دانمارك، انگلستان، فرانسه، آلمان، كانادا، آمريكا يا استراليا پذيرفته مي شود با وي همانند شهروندان همان كشور رفتار مي شود. حاجت به گفتن نيست كه اين امتيازات شامل اعضاي خانواده و وابستگان اوهم مي شود. حتي اگر آنان به هنگام ورود به آن كشور، همراه وي نبوده باشند.
اما در ايران؛ يك پناهجوي افغاني صرف نظر از آنكه قانوني وارد كشور باشد يا غيرقانوني، صرف نظر از آنكه يك سال در ايران اقامت داشته باشد يا ده سال يا سي سال، از هيچ حق و حقوقي برخوردار نمي شود. يك افغاني كه في المثل بيست سال است در ايران زندگي مي كند و همسر و فرزند دارد مثل آب خوردن ممكن است توسط نيروي انتظامي از كشور اخراج شود. و باز هم اي كاش اين، همه تراژدي بود!
مشكلات عده اي بر سر راه ثبپ نام و به مدرسه رفتن فرزندان افاغنه در ايران وجود دارد. بعضا آنها رابه مدارس راه نمي دهيم، بعضا ازآنها هزينه آموزش و پرورش فرزندانشان را مي گيريم، بعضا به آنها مدرك نمي دهيم و بعضا اگر يك افغاني مجبور شود فرزندش را از مدرسه اي بيرون آورده و به واسط تغيير شغلش به منطقه يا شهر ديگري ببرد به عذاب العليم دچار مي شود. افغان ها، دفترچه خدمات درماني ندارند و از همان حداقل هايي كه به هرحال تامين اجتماعي براي كساني كه دفترچه خدمات درماني دارند يا فراهم مي كند، بي بهره اند. في الواقع هر امر اجتماعي كه مسلزم ارائه « فتوكپي شناسنامه» و « كارت ملي» مي باشد، افغان ها عملا از آن محرومند به اين معنا كه افغان ها نه مي توانند حساب بانكي داشته باشند؛ نه مي توانند منزل يا اموال منقول ياغير منقولي را خريد و فروش نمايند، نه مي توانند گواهي نامه بگيرند، نه مي توانند مدرسه بروند و نه مي توانند استخدام شوند، نه حتي مي توانند در يك بيمارستان به صورت رسمي بستري شوند نه مي توانند براي خدماتي اعم از تجاري، زيارتي يا غير آن ثبت نام نمايند و نه هيچ امر و كار ديگري. فرقي هم نمي كند كه چند سال درايران بوده اند. يك افغاني و خانواده اش كه ممكن است سي سال هم درايران زندگي كرده باشند، همين وضعيت را دارند.
از همه اين ها اسفناك تر و غير انساني تر، رفتار ما با كودكان معصومي است كه ثمره ازدواج يك افغاني با ايك ايراني مي باشند. در سه دهه گذشته، هزاران خانم يا دوشيزه ايراني با افغاني ها ازدواج كرده اند. حاصل اين هزاران ازدواج، دهه هزار كودكي است كه مادرشان ايراني و پدرشان افغاني است. مي دانم كه خيلي از خوانندگان باور نخواهند كرد، اما از نظر مقامات ايراني، اين افراد وجود ندارند. چون مسولان ما، اين ازدواج ها را به رسميت نمي شناسند، يعني ازدواج با « اتباع بيگانه» را به رسميت نمي شناسند، بنابراين ثمره اين ازدواج ها را هم به طريق اولي به رسميت نمي شناسند. لذا به فرزندان اين ازدواج ها شناسنامه نمي دهند بنابراين دهه هزار ايراني كه امروزه بسياري از آنها به سنين بالاي 18 سال رسيده اند، در كشور هستند كه چون شناسنامه ندارند، وارد هيچ امر و حوزه اجتماعي نمي توانند بشوند. نه مي توانند به مدرسه بروند، نه مي توانند گواهينامه رانندگي بگيرند، نه بيمه شوند، نه حساب بانكي داشته باشند و نه هيچ چيز ديگري. اين رفتارها را كه ما با هم كيشان مسلمان مان كه تازه هم نژاد ما هم هستند انجام مي دهيم، مقايسه كنيد با رفتار غربي هاي بي دين و مذهب در دانمارك، نروژ، فرانسه، انگلستان، كانادا و آمريكا با ايرانياني كه نه هم كيش و آيين غربي ها هستند، نه هم نژاد و تمدن آنها. سال گذشته در مجلس طرحي تهيه شد كه به مشكلات فرزندان ازدواج هاي ايرانيان با افغان ها رسيدگي شود. اما نمايندگان كميسيون قضايي مجلس در همان مرحله رسيدگي در كميسيون، آن را از دستور كار خارج كردند و يكي از مسولان آن كميسيون به مطبوعات توضيحات كافي داد كه چه خطر عظيمي از بيخ گوش ملت متمدن، مسلمان و بافرهنگ ايران گذشت. چه اگر آن لايحه به تصويب مي رسيد خطرات عظيمي متوجه امنيت ملي مان مي شد. هيچ كس هم از آن بزرگوار و نه از ساير بزرگواران كميسيون قضايي و حقوقي مجلس نپرسيد كه روشن شدن وضعين حقوقي دهه هزار انسان كه تنها جرمشان آن بوده كه از مادر ايراني و پدر افغاني به دنيا آمده اند، چه خطري را متوجه امنيت ملي ايران مي كرد؟
به عنوان يك ايراني، از ملت بزرگ افغان كه برخي از هم ميهنانمان اينگونه زشت و غيرانساني با آنها رفتار مي كنند، پوزش مي طلبم. در برابر همه افغان هايي كه خيابان هاي شهرم را تميز مي كنند، ساختمان هاي شهرم را مي سازند، در گاوداري ها و ساير مشاغل دشوار شهرم، شرافتمندانه كار مي كنند، به عنوان نگهبان، آبدارچي و مستخدم و مشاغل ديگر نقش ارزنده اي در توليد ناخالص كشورم دارند، سر تعظيم فرود مي آورم و دستان خسته و پينه بسته شان را با همه وجودم مي بوسم و بر روي سرم مي گذارم.
صادق زیبا کلام
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand