ارسالها: 12859
#411
Posted: 26 Jun 2017 11:56
دو دلیل در رد تشابه سازی روحانی و بنی صدر
صادق زیباکلام استاد دانشگاه در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: واقعیت این است كه در رابطه با اتفاقات روز قدس و حمله عده ای به رییس جمهور، به نظر می رسد یك سری از جریانات تندرو كه در انتخابات ٢٩ اردیبهشت با توجه به حجم سنگین حملاتی كه در دوران انتخابات علیه آقای روحانی صورت گرفته بود (چه توسط تریبونهایی كه در اختیارشان هست و چه توسط نامزدهای اصولگرا (آقایان رییسی، قالیباف و میرسلیم) امیدوار بودند كه روحانی پیروز انتخابات نباشد و فكر می كردند آقای رییسی باید بخت و اقبالی داشته باشد. تصورشان این بود كه در بدترین حالت انتخابات به دور دوم برود. و تصور نمی كردند ایشان رای سنگین ٢٤ میلیون را به دست بیاورد و در دور اول كار را تمام كند. اما این اتفاق افتاد. بعد از ٢٩ اردیبهشت این حالت بغض و كینه از آقای روحانی به واسطه این ٢٤ میلیون رای كاملا مشهود است و پذیرش آن برایشان سخت است. آنقدر كه نمی توانند بغض و كینه خودشان را مخفی كنند چه در نمازجمعه ها و سخنرانیها و چه در مناسبتهایی مانند روز قدس. آقای روحانی در یكی دو سخنرانی خودش اشاره كرد كه میزان باید رای ملت باشد و این باعث شد بغض و كینه جرایانات تندرو بیشتر هم بشود.
اما تلاش عده ای برای شباهتسازی وضعیت آقای روحانی با بنی صدر نمی تواند قیاس چندان درستی باشد. دو تفاوت اساسی بین وضعیت آقای روحانی و بنی صدر وجود دارد. نخستین و مهم ترین آنها این است كه اكثریت قریب به اتفاق مجلس اول در سال ٦٠ با توجه به حوادث و رویدادهای آن زمان مخالف بنی صدر بودند. در حالی كه فكر نمی كنم مجلس دهم حتی اگر كار بالا بگیرد و مجلس ایشان را استیضاح كند شاید تعدادی از اصولگرایان رای به بركناری او بدهند و معتقدم جدا از فراكسیون امید بسیاری از اصولگرایان میانه رو در فراكسیون مستقلین از آقای روحانی حمایت خواهند كرد. نكته دوم اینكه در سال٦٠ بنی صدر پایگاه مردمی اش را كاملا از دست می دهد در حالی كه آقای روحانی یك ماه قبل ٢٤ میلیون رای آورد و كسر قابل توجهی از این ٢٤ میلیون همچنان از او حمایت می كنند یا دست كم دلیلی نمی بینند كه ایشان بركنار شود. لذا معتقدم این قیاس وارد نباشد. البته امیدوارم كار به اینجا كشیده نشود و مسوولان اصولگرا طرفداران تندرو خودشان را بتوانند مهار كنند.
علاوه بر اینها من فكر می كنم بخشی از این تشنجها به تشكیل كابینه جدید برمی گردد. به هر حال با توجه به رای بالای آقای روحانی و با توجه به اینكه مجلس دهم به مقدار زیادی با آقای روحانی همراه است تندروها می خواهند كاری كنند ایشان نتواند گزینه هایی كه خودش می خواهد را وارد كابینه كند و باز هم می خواهند همان داستانهای نخ نما شده فتنه را مطرح كنند تا آقای روحانی مجبور شود در انتخاب گزینه های دولت جدید به سمت نیروهای مستقل تر و كارآمدتر و اصلاح طلب تر نرود و كابینه ایشان با معیارهای اصولگرایان تندرو فاصله زیادی نداشته باشد.
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#412
Posted: 26 Jun 2017 13:28
چرا باید چنین شعر مزخرفی قبل نماز عید خونده شه و از صدا و سیما پخش شه ؟ روح برجام به فنا رفت ؟ در روز وحدت ؟
تم سخنراني هاي هر يك از اين اعياد و سوگواري هاي مذهبي فقط ياداور يك نكنه س :كه جاي اون ٢٤ ميليون راي حالا حالا خوب نميشه)
«ای نشسته در صف اول نکنی خود را گم ...» شما همین مصرع اول مثلا شعر رو بخونین و ببینین روحانی چه صبری داره!
هر چه بیشتر مداح_به_اختیار بیاورید تا توهین و فحاشی کنند، از درستی رأیمان به روحانی، بیشتر مطمئن میشویم
واقعا تاسف اوره که حتی از تریبون نماز_عید_فطر هم مداح نا محترم از توهین به رئیس جمهور کوتاهی نکرد .
اختتامیه مداح: "شعر اگر نقادانه بود سعی شد محترمانه باشه و منصفانه باشه" شما دیگه چی میخواستی بگی که نگفتی؟!
آتش به اختیار به معنی بی قانونی نیست،به معنی این است که اگه فحشی،بد و بیراهی،تهدیدی، چیزی تو دلتون مونده بیایید از تریبون مصلی استفاده کنید.
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#415
Posted: 26 Jun 2017 21:23
چه کسانی از چه کسانی طلبکارند؟
دوستان آنچه باعث تعجب است اینکه به جای اینکه ملت طلبکار حکومت و شورای نگهبان و نهادهای تاثیر گذار در تصمیم گیری و تصمیم سازیهای کلان کشور باشند ،برعکس این امامان جمعه و صداوسیما و شورای نگهبان و...،است که گویا از ملت طلبکار است که چرا چنین شد و چنان شد و چنین و چنان دیگر نشد ،و حاصل انتخابتان اینگونه بود و این نواقص و کاستی ها را داشته و دارد و اینکه چرا شما گرسنه اید و بیکار و تجارت خارجی تان اندک است و غیره و غیره ،
کسی به کسی گفت فلان فلان پدرت که از گرسنگی مرد،
وی پاسخ داد فلان فلان پدر خودت ،مگر داشت و نخورد!!!؟
حال حکایت ما و حاکمیت است. از بام تا شام در بوق و کرنا میکنند که روحانی چه کرد و چه نکرد و چرا اینگونه است و آنگونه نیست!!! شما بفرمایید کدام گزینه بهتر و شایسته تر را در مقابل مردم قرار دادید که انتخاب نکردند؟
کدام کاندیدای متعهد، متخصص، مدیر و مدبر که از روحانی بهتر باشد را در سبد گزینش مردم گذاشتید و مردم آن را پس زدند؟ امروز چه کردی مثلا میخواهید ابرویش را درست کنید چشمش را درخطر کور شدن قرار میدهید!!!
مگر احمدی نژاد نامزد اصلح و مورد تایید کامل شما نبود؟
مگر هشت سال در دوران فوران درآمدهای نفتی به هر وسیله و روش ممکن او را بر کرسی ریاست جمهوری ننشاندید!!؟؟
مگر تمام امکانات پولی و مالی و تبلیغاتی و نظامی و قضایی کشور را در حمایتش بسیج نکردید!!!؟؟
مگر صدای هر مخالف و منتقدی را به بهانه فتنه خاموش نکردید؟
مگر حتی در مقابل قهر و آشتی و نافرمانی و اقدامات و تصمیمات خارج قانونش سکوت نکردید!!؟؟
مگر تمام تصمیمات و دستورات خلق الساعه اش را نپذیرفتید؟؟؟
مگر هر حرکت شایسته و ناشایستش را بدون کم و کاست تایید نکردید؟
مگر هر سخن و مثال سخیف و سبک و خام و توهین آمیز و دون شانش را تعریف و تمجید نکردید وبرایش کف نزدید؟
وسرانجام مگر اورا معجزه هزاره سوم قلمداد نکردید و بر اوهام و تخیلاتش مهر تصدیق نزدید!!!؟؟
سرانجام و نتیجه اش چه شد؟؟
آیا میراثی جز سیل قطعنامه های شورای امنیت و کشورهای اروپایی و آمریکا و ...چیزی نصیب ملت شد؟
آیا جز تورم پنجاه درصدی ظرف یک هفته و کاهش ارزش پول ملی یعنی اندوخته و دارایی و ثروت و پس انداز مردم تا حدود یک چهارم چیزی عاید ملت شد؟؟
آیا جز سد گتوند و سیوند و تخریب زیرساختهای اقتصادی و سقوط پی در پی هواپیماهای دست چندم باربری تغییر کاربری داده و بنزین سرطان زای پتروشیمی و انرژی هسته ای درون آشپزخانه و هاله نور دستاورد دیگری به ارث گذاشت!!!؟؟؟
مگر حاصل کار این دولت جز اختلاسهای و چپاول بیت آلمال چیز دیگری بود؟؟
پس امروز سخن چیست؟
این مردم از میان گزینه های محدود و معدود پیش رو کسی را که شایسته تر نسبت به سایر گزینه ها دید انتخاب کرد .تکرار میکنم شایسته تر نسبت به سایر گزینه ها و نه بیشتر
این که از بام تا شام تمام تریبونهای رسمی و مذهبی ،،صدا و سیما ،روزی نامه های رنگارنگ در گوش مردم زمزمه میکنید که اشتباه کرده اید و انتخابتان درست نبوده است و مراقب باشید دوباره مرتکب اشتباه قبلی نشوید .چه معنی دارد؟؟ اینکه برخلاف دولت قبل از صدر تا ذیل حاکمیت یک صدا شده اند که روحانی گزینش درستی نبوده است و کاری از پیش نبرده است و اگر جایی پیشرفتی بوده است نتیجه تلاش دیگران است و غیره و غیره!!!
شما پاسخ دهید کدام فرد باتجربه تر و کارآزموده تر و دارای کارنامه درخشان تری را در معرض گزینش مردم قرار داده اید؟؟ مگر چند درصد اختیارات و امکانات و اموال و دارایی ها و تصمیمات در این کشور در اختیار ریس جمهور است؟؟؟
ریس جمهوری که تمام ارکان و اجزای نظام از صدر تاذیل پشتیبانش بودند با کشور آن کرد که کرد!!
شما بفرمایید ریس جمهوری که از ابتدا بخشهای اصلی قدرت و مراکز بزرگ ثروت و منابع. و سرچشمه های امکانات اقتصادی و فنی کشور با او مخالف باشند و حتی تنها رسانه صوتی تصویری ملی و رسمی کشور تمام هم و غم خود را صرف تخریبش میکنند و کرده اند چه باید بکند و چه میتواند بکند!!!؟؟
اکنون از همه میپرسم بدهکار کیست؟
محمد رنانی
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#416
Posted: 26 Jun 2017 21:32
زبان تفنگ در برابر زبان هنر (قسمت اول)
به تازگی آیت الله خامنهای در دیدار با افسران جنگ نرم، بیپرده فرمان آتش به اختیار داده است. در طول سه دهه حکومت آیتالله خامنهای شاید وی هرگز در حوزه مسائل داخلی چنین به صراحت «فرمان آتش» نداده بود. پیشتر، او از نفوذ و شبیخون و دشمن و بیبصرت و.. بسیار گفته بود. اما اینکه برای مقابله با اینها تکلیف را نه به نهادهای کشور بلکه به تک تک افراد واگذار کند تا هر یک از آنان آنگونه اقدام کند که صلاح می داند، هرگز. در خطورت آنچه او فرمان داده همین بس که به یادآوریم او یکهفته پس از انتخابات جنجالی ۸۸ گفت کسانی که اقدام به اردوکشی خیابانی می زنند اگر هرچه پیش آید، به عهده آنان است. یک روز پس از این بود که ندا آقا سلطان در تهران کشته شد.
اما، آنچه شگفت انگیز است اینکه او این بار حوزه فرهنگ و جنگ را درآمیخته و فرمانی را که در جنگ می دهند به حوزه فرهنگ منتقل کرده و فرمان «آتش به اختیار» در حوزه مسائل فرهنگی داده است. اما، جالب اینکه او در تمام سالهایی که احمدینژاد حتی مقدسات شیعه را (از جمله اینکه پس از مرگ چاوز گفت که او در شمار یاران امام زمان خواهد بود) به بازی گرفته بود، فرمان آتش به اختیار نداد. او در تمام آن هشت سال هرگز به این تشخیص نرسید که ستاد فرماندهی (دولت احمدینژاد) دچار اختلال است و دستگاههای تحت فرمان او باید به مقابله با احمدینژاد بپردازند.
نکته مهمتر اینکه حالا که او حوزه فرهنگ و جنگ را درآمیخته، او دستور «گوش به فرمان من» نداده و یک راست رفته به سراغ «آتش به اختیار» و تشخیص گشودن آتش را به تشخیص فرد فرد افسران نرم موکول کرده که هر که را و هر چه را آنان نفوذی و دشمن و بیبصیرت تشخیص دادند بیدرنگ به آتش ببندند؛ این یعنی آنارشیسم مطلق. استدلال او این است که «در جنگ هم اگر اخلال در قرارگاه مرکزی پیش بیاید نیروها آتش به اختیار میشوند.» با این احتساب، جای تردید باقی نمیماند که او قرارگاه مرکزی (بخوانید دولت روحانی) را مختل میداند؛ دولتی را که به تازگی با رای ۲۴ میلیون برگزیده شده است.
وی برای اینکه مثالی از اختلال در قرارگاه مرکزی بزند نه از حجم وسیع اعتیاد، بزهکاری، تن فروشی، فساد اداری، رشوه و.. نمونه نمی آورد. از قضا آنچه وی نمونه اختلال در قرارگاه مرکزی (دولت) مثال آورده پیگیری مقامات دولت روحانی برای پخش «مناجات قرانی ربنا» است؛ همان مناجاتی که دولت روحانی آن را به عنوان یکی از «آثار ملی ایران» به ثبت رسانده است. [آقای] خامنهای پیگیری برای پخش مناجات ربنای شجریان را نمونهای از اختلال دستگاه با مرکزی میداند. حیرت انگیز است که رهبر جمهوری اسلامی مثال اتم و اکمل اختلال یک دولت منتخب را پیگیری برای پخش مناجات قرانی بداند. این یعنی [آقای] خامنهای با یک اثری ملی دشمنی دارد همچنان که طالبان با مجسمه بودا و داعش با گنجینههای باستانی داشتند. اگر همین یک نمونه، مثالی باشد برای افسران جنگ نرم که بداند به دنبال چه نشانههایی برای اختلال در دستگاه دولت باشند تا «آتش به اختیار» بگشایند، از همین امروز باید نگران حوادث و رویدادهای خطرناکی باشیم چرا که این فرمان رهبر چیزی جز فرمان به آنارشیسم نیست.
در نشانی از آنارشیسمی که شخص رهبر جمهوری اسلامی در کشور تحت امرش توصیه به آن دارد، توجه به این گفتههای او هوش از سر هر عاقلی میبرد. او گفته «اینکه در وضعیتی که ما اینهمه مسائل مهم فرهنگی در کشور داریم، حالا فرض کنیم فلان آهنگ [مناجات شجریان] قبل افطار پخش بشود یا نشود، این میشود مسئله اصلی. نامهنگاری میکنند. این پیداست که این دستگاه اختلال پیدا کرده، مسئله اصلی را از فرعی تشخیص نمیدهند. یک مساله بیاهمیت را به جای یک مساله اصلی درشت می کنند. وقتی اینجوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آن وقت اینجا شما آتش بهاختیارید.» او همچنین پشتیبانی خارجی از سینمای ایران را (که احتمالا منظورش جوایزی بین المللی است که سینمای ایران برده) نمونه دیگری از اختلال مسائل فرهنگی دانست و افزود: «خودتان تصمیم بگیرید. فکر کنید. پیدا کنید. اقدام کنید.» این یعنی رهبر یک نظام، لشگری از افراد غیر منتخب (و عمدتا جوان و ناپخته) را در برابر نهاد منتخب (دولت) «آرایش نظامی» داده است تا به میل و تشخیص خود هر آنچه صلاح می دانند، بکنند
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#417
Posted: 26 Jun 2017 21:46
زبان تفنگ در برابر زبان هنر (قسمت دوم)
آیا [آقای] خامنهای با متن مناجات ربنا مشکل دارد؟ اگر چنین بود نباید هیچ مناجات دیگری از صداوسیما پخش میشد. این در حالی که صداوسیمای جمهوری اسلامی پر است از دعا و مناجات و برنامههای مذهبی. روشن است که مشکل [آقای] خامنهای نه با مناجات ربنا بلکه با خواننده آن، استاد مبرز آواز فارسی محمدرضا شجریان است.
فرمان «آتش_به_اختیار» [آقای] خامنهای، واکنش اوست به آواز تاریخی استاد شجریان در سال ۸۸ است که در تقبیح خشونت عریان حاکمیت توصیه به فروبستن «زبان آتش» کرده بود. در فرازی از این آواز، او خشم و خشونت عریان حاکمیت را همچون «قهر چنگیز» دانسته و حاکمیت را به بازگشت به «فروغ آدمیت» فراخوانده بود. در فرازی از این آواز، شجریان خوانده است که:
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیانکن
ندارم جز زبانِ دل، دلی لبریزِ مهر تو
«تو ای با دوستی دشمن»
زبان آتش و آهن
زبان خشم و خونریزیست
زبان «قهر چنگیزی»ست
بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن، شاید
«فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید»
آیتالله خامنهای حق دارد از پخش صدای ربنای_شجریان ناخرسند باشد چرا که او در سال ۸۸ صاحب تفنگ را «وجدان خواب آلوده»ای توصیف کرده بود که در درونش «دیو انسان کُش» جای گرفته و سپس خطاب به او میگوید:
تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو
این دیو انسانکش برون آید
اگر اینبار شد «وجدان خواب آلودهات» بیدار
بازخوانی و بازشنوی صدای ربنای شجریان از آن رو برای [اقای] خامنهای نشان اختلال دستگاه فرهنگی کشور است که او دید شجریان مانع پخش آوازهای حماسیاش از صداوسیما شد و نگذاشت آنها را حاکمیت_مستبد (تعبیر مهدی کروبی) به نفع دستگاه جبار خود مصادره کند. [آقای] خامنهای به خوبی به یاد دارد که شجریان در سال ۸۸ در کنار مردم ایستاد. شجریان اگر سکوت کرده بود، امروز مغضوب حاکمیت مستبد نبود. اما، او نه تنها سکوت پیشه نکرد که در جمع معترضان حضور پیدا کرد.
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#418
Posted: 26 Jun 2017 21:48
زبان تفنگ در برابر زبان هنر (قسمت سوم)
آنچه شجریان را «هنرمند ملی» ایران ساخته درک او در تعامل با مردم است. او میداند که زبان تفنگ زبان آتش است. اما، زبان هنر زبان لطافت و مهر. هنر جان همه آدمیان را مینوازد. اما، تفنگ جان میستاند. از این دو ابزار کدام ماندنی است و کدام رفتنی؟ از میان صاحب هنر و صاحب تفنگ کدام در خاطره خوش تاریخی باقی می ماند؟
تاریخ کهن سرزمین ایران پر است از مقابله اربابان قدرت با اربابان هنر. ایرانیان، اما، در قالب هنر، قدرت را سایش دادهاند. کم نبودند جبارانی که زبان شعرا دوختند. اما، در خاطره خوش تاریخ، مردم یاد آن شاعر را بزرگ داشتند نه آن جبار را. آیا، امروز کسی از ضیغمالدوله قشقایی چیزی میشناسد؟ حال آنکه او در زمان خود، حاکم یزد بود. قدرت و جبروتی برای خود رقم زده بود. به فرمانش هر که را میخواستند، میکشتند. او نیز فرمان بستن دهان شاعر زمان خود، فرخی یزدی را داده بود. به جرم سرودن شعری که ضیغم الدوله را خوش نیامده بود، فرمان داد تا دو لب فرخی یزدی را بدوزند. ضیغم الدوله شاکی بود که چرا فرخی یزدی به حضورش نمی رسد و فرخی یزدی برایش سروده بود که:
خود تو میدانی نیام از شاعران چاپلوس
کز برای سیم بنمایم کسی را پایبوس
بدینسان و با لبان دوخته، فرخی یزدی در زندان جان داد. اما، امروز فرخی یزدی زنده است چون سرودهاش زنده است. اما، ضیغم الدوله مرده است چون «نامش به نکویی نبرند». حکایت شجریان نیز حکایت فرخی یزدی است. شجریان اعتبار خود را از حاکمیت کسب نکرد که با قهر حاکمیت، اعتبارش را از دست دهد. شرح حال استاد آواز ایران و «صوت داودی»اش، بیتشابه به قصه فرخی یزدی نیست. شجریان کسی نیست که صوت داودیاش را چو ارمغانی به پای هر کسی بریزد. او خوب می داند که صدایش صدای ملت ایران است و در رنجی که بر آنان رفته، خود را «مرغ سحر»ی میداند که برای ملتش ناله سر میدهد و میخواند:
بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ
نغمهی آزادی نوع بشر سرآ
Make the REST of your life, the BEST of your life