انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 51 از 150:  « پیشین  1  ...  50  51  52  ...  149  150  پسین »

بحث سیاسی روز بی تعارف


مرد

 
salam_446: من موندم این لیمو چه انتظاری از روحانی می تونه داشته باشه که اینقدر واسش مهمه مطالباتی که حتی منتقد روحانی هم به این صورت ( کپی پیست از تلگرام و اینستاگرام ) اینجور پیگیر نمیشه ؟!!!


حالا چرا عصبانی میشید؟!
الان مطالب بابک داد و فریاد که شما زحمت میکشید ارسال میکند ، مثلا از نُت برداری زمان سخنرانیش ، اینجا گذاشته میشه؟

salam_446: ( انتقاد باید منصفانه باشه ) نه اینکه هر عکس و مطلب بی سند و هویتی رو تو اینستا دیدیم کپی کنیم اینجا!
قربونت برم ، من که مستند گذاشتم
توئیت الیاس نادران که چندین دوره نماینده مجلس بوده و به قول معروف از بدنه همین نظامه رو شما میگید حرف بی سند و بی هویت و بررسی خودتونو دقیق تر و بهتر از این شخص میدونید !

مستند حرف های روحانی و من در تاپیک انتخابات گذاشتم که وعده ورود سه زن ، به کابینه رو داده
بعد میگید غیر مستند؟

وعده رفع حصر و داده ، بعد هیچ اقدامی نکرده ، میگید غیر مستند؟؟

اینجوری بگیم بهتره ، به کدوم یک از وعده هاش روحانی عمل کرده؟
که حالا میگید انتقاد باید منصفانه باشه؟

از سند ۲۰۳۰ بگیر تا حقوق شهروندی

بگو به کدوم عمل کرده؟؟

اصلا انتقاد یعنی چی؟


من مستند از وعده های پوچ و تو خالی روحانی براتون میگم ، شما میگید ، انتقاداتی هم بهش وارده ، باید اسم فلانی و هم میورد ، تو اینجا کم کاری کرده ، صحبت های یک سیاس در مورد وزارت ارتباطاتو قبول ندارید ، لابی های پشت پرده که مثل روز روشنه بین روحانی و سپاه و میگید انتقاداتی هم بهش وارده و ....

خوب برادر من ، اینکه هیچ کاری انجام نداده و همش وعده تو خالی و پوچ داده ، شما هنوز بهش امیدوارید که نمیشه گفت ، طرفداری از حق !

یعنی بچه های روحانی هم به خود روحانی انقدر امیدوار نیستن که این سلام ما بهش امید داره


تو پست بعدی ، یه سوال ازت میپرسم ، فکر کنم اگر جوابشو بدی ، دیدگاه هامون مشخص میشه!


در آخر اینکه من برام مهم نبوده و نیست که روحانی باشه یا یه شغال دیگه

من حرفم اینه ، قبول کنید که روحانی هم مثل بقیه هست
یعنی کسی که از فیلتر نظام عبور کنه ، نمیتونه طرفدار حق و مردم باشه


آدم اشتباه میکنه ، سی و چند ساله که دارن فریبمون میدن ، شرایط کنونی راه میندازن و انتخاب بین بد و بدتر و ...

اینکه از شخصیت شخصی خوشمون بیاد ، دلیل نمیشه اشتباهاتشو ندیده بگیریم
یا خط فکریشو قبول کنیم و چشم ببندیم به تمام ظلم ها و دروغ گویی هاش


راستی از حمله به روحانی و فحاشی ها که در روز قدس! انجام شد چه خبر؟!!
اینم بهش اضافه کنید!!



واقعا چرا پیگیری نکرد؟!
به نظرت فکر نمیکنی بدجوری روحانی ...... هست که نمیتونه حرفی بزنه و اگر حرفی بزنه ، بوی تعفن بقیه کارهاش هم در بیاد؟!
یعنی این روحانی تنها کاری که کرد ، خدا پدر بیامرزی واسه احمدی نژاد خرید


salam_446: این دو خط آخری شوخی بود ، بهت بر نخوره بری یه هفته دیگه مسافرت



من سالی اگه بشه یه بار برم مسافرت ، اونم انقدر خونواده اصرار کردن ، تو اون چند روزم انقدر تلفنم زنگ خورد و استرس بهم وارد شد ، از دماغم اومد بیرون
     
  
مرد

 
limoshirin65: تو پست بعدی ، یه سوال ازت میپرسم ، فکر کنم اگر جوابشو بدی ، دیدگاه هامون مشخص میشه!

یکی از پر رنگترین علل محبوبیت روحانی ( یا کلی تر بگیم ، محبوبیت اصلاح طلب ها ) ، همسو نبودن با دیدگاه های رهبری و سپاه بود ، همونطور که دیدیم زمانی که بحث دولت بی سلاح و با سلاح و مطرح کرد و یا تو صحبت های خامنه ایی ، که با روحانی بد رفتاری کرد و بلافاصله توئیت های روحانی در پاسخ به صحبت های خامنه ایی که حتی مشروعیت رهبری و هم زیر سوال برد ، دیدیدم که این محبوبیت هم بیشتر شد و هم مردم در حمایت از روحانی حداقل کاری که انجام دادن ، تو فضای مجازی پشتشو خالی نکردن

البته بهترین محل برای دیدن این صحبت ، شعارهای انتخاباتی روحانی بود که تماما مغایر با دیدگاه های رهبری و سپاه بود و باعث پیروزیش در انتخابات شد

شاید الان شما بگی نه ، اینطور نبوده ، ولی ما چیزی و که میبینیم باور میکنیم

شعارهای انتخاباتی روحانی و همچنین پلاکاردهای مردم در زمان سخنرانی های انتخاباتی روحانی ، تماما این مسئله رو روشن میکنه


حالا چطور میشه که دقیقا بلافاصله بعد از تحلیف و در زمان سخنرانی در مراسم تحلیف ، چرخش ۱۸۰ درجه ای انجام میده و این نطق و میکنه؟ ( فیلم این سخنرانی در مراسم تحلیفو دارم ، اگر میگی مستند نیست ، بگو تا بذارم اینجا!! )

ملتی که بیش از 41 میلیون رأی در صندوق دارد هرگز در بن بست قرار نمی گیرد.
این رأی نه تنها پشتوانه دولت و مجلس بلکه پشتوانه سپاه نیز هست و در کشور ما حاکمیت دوگانه ای وجود ندارد مردم دوباره با نظام، رهبری تجدید پیمان کردند.
باید بدانیم همه ما در این دریای طوفانی یک کشتی و یک کشتیبان داریم ( حضرت آیت الله خامنه ای )

سوال من اینه ، واقعا هنوز فکر میکنید روحانی تغییر دیدگاه نداده ، یا فکر نمیکنید دیدگاهش این بوده و مردمو فریب داده تا رای جمع کنه؟؟

اصلا بیایید سلامی! به این موضوع نگاه کنیم!
روحانی خوب ، ولی اجازه ندادن به وعده های انتخاباتیش و شعارهاش عمل کنه ، ولی خوب چرا باید تسلیم شه؟
اجازه ندادن بهت ، باشه ، ولی اینکه بری تو تیم رغیب که درست نیست

پس چه فرقی بین روحانی و احمدی نژاد و رئیسی هست؟؟؟

علت رای دادن به روحانی چی بوده؟


من بارها گفتم ، از نظر من فرقی بین روحانی و دیگران وجود نداره ، چون وقتی تایید صلاحیت میشن ، یعنی تمام شرایطتو پذیرفتن و نباید دلسوز مردم باشند و صد البته باید منافع نظام و رهبری و سپاه و به منافع خودشونو مردم ، ترجیح بدن

و فراموش نکن من نمیگم روحانی نباشه رئیسی یا یه کفتار دیگه باشه ، رای دادن یعنی دادن مشروعیت به نظام و رهبری و سپاه تا اونها هم هرکاری دوست دارن انجام بدن

اینو بارها خامنه ای گفته بود ، الانم که روحانی گفته ، واقعا چه فرقی بین روحانی و دیگران هست؟


بیاییم درس بگیریم و ۴ سال دیگه دوباره فریب نخوریم
     
  
مرد

 
ببین لیمو جان مطمنم خیلی زرنگ تر از اونی هستی که منظور منو از مطالب بی هویت نگرفته باشی .مطلب بی هویت یعنی همین پیج هایی که تو اینستا کم نداریم ازش و معلوم نیست ادمینشون کیه.خب این مطالب واقعا چه سندیتی دارن ؟ کجا ازشون به عنوان منبع تو خبرگزاری ها استفاده شده؟نمونش همون عکس حضور خانوم ها تو مجلس یا انتقاد از روحانی بابت اینکه اسمی از هاشمی نبرده ! من کوتاهی تو این مورد رو قبول دارم ولی مطلب اون عکس هدفش چیز دیگه ای بود( اثبات بی محلی روحانی به هاشمی و طرفداراش !!! ) واقعا به نظرت اینجور میاد ؟!!! اگه جوابت مثبته که دیگه من بحثی تو این مورد ندارم.ی ا اون مورد عدم دعوت از مولوی عبدالحمید که شخص روحانی رو هدف قرار می داد ، جالب اینکه خود مولوی عبدالحمبد مصاحبه کرد و گفت از طرف دولت دوعت شدم به خراسم ولی چون میزبان ریس مجلس بود و دعوتی انجام نشد تشخیص دادم که اونجا نباشم.پس قبول کن مطالبی که می ذاری هدفشون صددرصد تخریب روحانیه.اینجا که دیگه خود مولوی عبدالحمید بیانیه داده و حمایت کرده از روحانی نه سلام تو لوتی .
در مورد پست الیاس نادران من نظری ندادم که دوباره امدی و استفاده کردی تو مطلب جدیدت ( من این آقا رو می شناسم ، ابطحی رو هم می شناسم ) کار اطلاعاتی ابطحی تو صدا و سیما بیشتر از این اقا بوده که این چند سال به عنوان نماینده معرفی شده( حالا اینجا که کی بیشتر سابقه داره محل دعوا و بحث نیست, هدف این بود که رزومه اون شخص رو بهتر معرفی کنیم).اون شناختی هم که از کاندید وزارت ارتباطات اشاره شده بود رو از صحبت های همین ابطحی نقل کردم .
کلا اختلاف ما رو اینه که شما فک می کنی روحانی امده جلو خامنه ای وایسه ، نه عزیزم اونی که پای ثابت این انتخابات بوده می دونه روحانی جزیی از همین نظامه منتهی فرق هست بین روحانی و شخص خود رایی مثل احمدی نژاد و افرادی مثل ریسی که راه همین احمدی نژاد رو می خواستن ادامه بدن چووووون خوشایند رهبره بله قربان گفتن ( البته احمدی نژاد چهار سال دوم شخصیت واقعی خودشو به رهبر نشون داد و من اینو امتیاز می دونم واسش )
طبیعیه اون انتظاری که شما از روحانی داری رو روحانی نمی تونه جوابگو باشه . برعکس منی که به روحانی رای دادم می دونستم در عین حال که باید جوابگوی خواسته های من باشه باید با سپاه کار کنه .ما نمی تونیم نقش سپاه رو نادیده بگیریم.با همه انتقاداتی که به سپاه وارده ، همین سپاه نزدیک به هفتاد درصد مرز های کشور رو داره کنترل می کنه.پس نادیده گرفتنش معنایی نداره.هر دوی ما هم که از تو شکم مادر بیرون نیومدیم که این وضعیت و ساختار سیاسی رو ببینیم و عجیب باشه واسمون.من که پای صندوق رفتم همه این ساختار سیاسی رو هم قبول داشتم ( هر چند ایراد ها وارده بهش ) ولی بی تفاوت نشستن هم چاره کار نیست.حالا هی بگو روحانی که اون همه تحریم رو لغو کرد و مانع شد از صدور تحریم های دیگه فرقی با احمدی نژادی که مملکت رو به نابودی رسوند نداره!!!
     
  
مرد

 
salam_446: سلام لیمو
ببخشید من متن پایین رو نوشتم و فرستادم بعد دیدم کلا یادم رفته سلام کنم.
جات خالی بود پسر
سلام
مخلصیم سلام از ماست سلام عزیز

salam_446: ببین لیمو جان مطمنم خیلی زرنگ تر از اونی هستی که منظور منو از مطالب بی هویت نگرفته باشی
از من ساده تر نمیتونی پیدا کنی

salam_446: همین پیج هایی که تو اینستا کم نداریم
به جون خودم من اینستا ندارم اصلا

salam_446: واقعا به نظرت اینجور میاد ؟!!
قبول کن چرخش داشته روحانی ، نمیتونیم بگیم دیدگاهش با شعارهاش تفاوت نداره یا تفاوتی پیدا نکرده

احمدی نژاد هرچی بود ، واقعا همیشه و در همه حال دوستان و هم پیاله هاشو فراموش نکرد
ولی روحانی تو اینجور مسائل ، خودشو به نشنیدن و ندیدن میزنه!

salam_446: کار اطلاعاتی ابطحی تو صدا و سیما بیشتر از این اقا بوده که این چند سال به عنوان نماینده معرفی شده( حالا اینجا که کی بیشتر سابقه داره محل دعوا و بحث نیست, هدف این بود که رزومه اون شخص رو بهتر معرفی کنیم).اون شناختی هم که از کاندید وزارت ارتباطات اشاره شده بود رو از صحبت های همین ابطحی نقل کردم .
اتفاقا نادران تو این دوره مجلس حضور نداره و نماینده مردم تو ادوار گذشته بوده
ما دنبال رزومه این افراد نیستیم ، ولی به قول معروف تا نباشید چیزکی نماینده ی مردم نگوید چیزها!!

salam_446: کلا اختلاف ما رو اینه که شما فک می کنی روحانی امده جلو خامنه ای وایسه ، نه عزیزم اونی که پای ثابت این انتخابات بوده می دونه روحانی جزیی از همین نظامه منتهی فرق هست بین روحانی و شخص خود رایی مثل احمدی نژاد و افرادی مثل ریسی که راه همین احمدی نژاد رو می خواستن ادامه بدن چووووون خوشایند رهبره بله قربان گفتن
خدا پدرتو بزاره وسط بهشت
منم دقیقا همینو میگم
کسی که نخواد جلوی خامنه ای بایسته ، باید بله قربان گو باشه مثل ۴ سال اول احمدی نژاد یا برادران لاریجانی


و این یعنی بی معنی بودن رای مردم و بی معنی بودن رئیس جمهور



salam_446: طبیعیه اون انتظاری که شما از روحانی داری رو روحانی نمی تونه جوابگو باشه
من هیچ توقعی ندارم ازش
فقط میگم چرا شعارهای انتخاباتیشو یا وعده هاشو عملی نمیکنه؟؟

salam_446: .ما نمی تونیم نقش سپاه رو نادیده بگیریم
قطعا همینطوره!!

نمونش امروز ، به خاطر موشک های شعار نویسی شده و دخالت در سایر کشور ها و از همه مهمتر کارهای تروریستیشون ، چین هم به ما پشت کرد و از امروز شروع کرده به بلوکه کردن دلار های ایران به واسطه تحریم های جدید علیه سپاه!!

salam_446: همین سپاه نزدیک به هفتاد درصد مرز های کشور رو داره کنترل می کنه
نمیدونم رفرنس این صحبت از کجاست ، ولی باور کن اینطوری نیست
سپاه به غیر از چند مرز که اون هم صرفا به خاطر درآمد زاییش و کارهای تروریستی ( ورود به کشور های دیگه برای کارهای تروریستی و قاچاق کالا ) در هیچ مرزی حضور نداره

اگه منظورت سپاه قدس هست ، که چارت و اساسنامه ی اون ، فقط برای کارهای برون مرزیه

حالا از اینها هم اگه فاکتور بگیریم ، ارتش اگر ۱۰ درصد بودجه سپاه و داشت ، قطعا بهتر و مدبرانه تر میتونست از مرزهای کشورمون دفاع کنه


salam_446: من که پای صندوق رفتم همه این ساختار سیاسی رو هم قبول داشتم ( هر چند ایراد ها وارده بهش )
یعنی شما این نظام و به صورت زشت و زیبا و با همه جنایت هاش ، قبول دارید و مشروع میدونید و در ادامه میگید که هر چند ایراداتی هم بهش وارده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



از اینکه از نظر ذخایر گاز و نفت و معادن مختلف ، ایران چه رتبه ایی داره و مردمش در چه حالی اموراتشونو میگذرونن ، من حرفی نمیزنم ، چون میدونم بهتر از من میدونی

اینکه هزینه نفر به نفر نیروهای بشار اسد و حزب الله ( یمن و طالبان و ... رو نمیگم چون مستند نیست ، ولی این دوتارو هم اسد و هم حسن نصرالله بارها اعلام کردن ) و ایران پرداخت میکنه و حتی بیمه تامین اجتماعی با دلار هستند! و مردم ایران باید به خاطر یه لقمه نون چه کارها که نکنن ، جزئی از ساختار سیاسی این نظامه

از آرادی بیان و امنیت جانی و شغلی و اعتباری و ... دیگه صحبتی نمیکنم ، چون اینو هم میدونم که خیلی خوب میدونی

شما اینهارو قبول دارید؟
     
  
مرد

 
درباره تاوَلی به ‌نام تتلو / نگاه جامعه‌شناسی به «پدیده تتلو»، ریشه‌یابی و تأثیرات آن


علی کربلایی‌


«یوسف اباذری» دو سال‌ونیم پیش، بعد از تشییع جنازه چندصدهزار نفری مرتضی پاشایی در تالار ابن خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران سخنرانی جنجالی‌ ایراد کرد که باب گفتمان تازه‌ای را در جامعه باز کرد. هرچند که خیلی زود تب حرف‌های آن روز دکتر اباذری فروکش کرد، اما انگار کمتر از سه سال بعد جامعه به حرف‌های او رسیده است. او آن روز از ابتذال حرف می‌زد و معتقد بود این سطح از ابتذال، به‌واسطه سیاستِ سیاست‌زدایی رخ داده و به‌طور کلی به‌ امثال پاشایی بها داده می‌شود تا روی کار باشند و به ترویج این ابتذال بپردازند. او معتقد بود بخشی از سیاست‌مداران و ملت در یک اتحاد نامقدس با هدف سیاست‌زدایی وارد عرصه شده‌اند. او در پایان سخنرانی اعلام کرد که سرنوشت این موسیقی، «فاشیسم» است. او مردم را تشویق کرد که اگر موسیقی بلد نیستند، بروند یاد بگیرند تا تسلیم این ابتذال نشوند. اباذری در آخر در پاسخ به یکی از حضار اعلام کرد که من بسیار خوشحالم اگر در حال «توهین» به شما و امثال شما هستم و این مردم ثابت کرده‌اند باید به آنها توهین بشود تا به‌دنبال چیزی بروند. حرف‌های آن روز اباذری بسیار تند بودند. جامعه در یک شوک بود و واکنش‌ها به این سخنان بسیار بسیار تندتر از حرف‌های این استاد دانشگاه.

امروز اما اوضاع متفاوت است. مردم با پدیده جدی دیگری در موسیقی مبتذل روبه‌رو شده‌اند که این ابتذالش را به سایر حوزه‌ها هم کشانده است. امروز ما با تتلو روبه‌رو هستیم. اگر یک‌بار دیگر در تالار ابن‌خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به اباذری فرصتی برای سخنرانی در مورد موسیقی بدهند، احتمالاً همان حرف‌ها را تکرار خواهد کرد و اتفاق جالب اینجاست که این‌بار مردم برای او دست می‌زنند. کسی با جیغ و داد سعی بر به‌هم‌زدن حرف‌های او نخواهد کرد و از سخنانش لذت می‌برند. کسی نمی‌آید بگوید ما حداقل ۴میلیون نفریم و او صدای نسل ماست تا اباذری بگوید: «برای من از نسل و پسل صحبت نکنید!» کسی احتمالاً نمی‌گوید این آدم انتخاب ماست تا اباذری برای او تشریح کند که میلیون‌ها مدل از پیش طراحی‌شده برای مردم ساخته‌اند که یکی در یکی از آنها قرار بگیرند و فکر کنند در حال انتخاب هستند؛ نه، این اتفاق‌ها نمی‌افتد.


موضوع تتلو برای مدت زیادی‌ست که در جامعه مطرح است. طرفداران پر و پا قرص خودش را دارد و با اتکا به آنها به هر حوزه‌ای سرک می‌کشد. از انتخابات ریاست جمهوری تا یک بحران اجتماعی مثل پدیده تجاوز و قتل به آتنا. سال۹۶ تتلو از رییس‌جمهور ایران و تمام نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بیشتر در صدر اخبار قرار داشته و این ما را بر این داشت تا با یک جامعه‌شناس در مورد «پدیده تتلو» صحبت کنیم. «داروین صبوری» را دعوت کردیم و به‌صورت تلفنی با هم در مورد تتلو و اتفاقی که در جامعه در حال رخ‌دادن است،‌‌ گپ‌وگفتی داشتیم. در ادامه سخنان ایشان را در مورد «پدیده تتلو» خواهیم خواند:
Make the REST of your life, the BEST of your life
     
  
مرد

 
درباره تاوَلی به ‌نام تتلو / نگاه جامعه‌شناسی به «پدیده تتلو»، ریشه‌یابی و تأثیرات آن


گفتگو با داروین صبوری (جامعه شناس ورزشی)

او بحث را با «میدان فرهنگ» آغاز کرد. اینکه این میدان چیست و در ایران چگونه است. اینکه چه‌قدر در ابتدایی‌ترین تعاریف با جهان، تضاد داریم. او حرف‌هایش را این‌گونه ادامه داد: «مشکل اینجاست که حوزه فرهنگ، به شدت توسط حوزه سیاست در ایران دستکاری می‌شود. روابط فردی دچار دستکاری شده. این بحث‌ها کجا به درد ما می‌خورد؟ به‌عنوان مثال شما وقتی می‌خواهید در مورد پدیده «آتنا» صحبت کنید، نباید از آتنا شروع کنید. جامعه‌شناسی میدان‌های بزرگ‌تر را نگاه می‌کند. بنده اینها را می‌گویم که ذهن ما روشن شود چه اتفاقاتی در حال رخ‌دادن است؛ اتفاقی که در ایران در حال رخ‌دادن است، به‌خصوص ایران معاصر. اینها همه نشان از این دارد که ساختارهای رسمی به شدت در حوزه فرهنگ دخالت می‌کند. این دخالت‌ها کجا به چشم می‌آیند؟ زمانی که این دخالت‌ها به شکل یک توده گسترده شوند. زمانی که مثل تاوَل متورم می‌شوند.


دولت‌ها در ایران به این شکل هستند. در مورد تتلو، این انسان زمانی رسمیت پیدا می‌کند که قدرت روی او دست می‌گذارد. قبل از اینکه او وارد انتخابات ریاست جمهوری شود و یک طیف سیاسی به سمت او برود و فکر کند این انسان می‌تواند چند میلیون رأی با خودش بیاورد، قبل از آن بحث زندانی‌شدن این آدم مطرح بود. یک آدمی در زمینه فرهنگ کار می‌کند و کاری نداریم در چه سطحی کار می‌کند؛ چه کار او سخیف و ضد نظم اجتماعی و ضدفرهنگ باشد، و یا برعکس، کارهای روشنفکری و هنر روشنگرانه داشته باشد. ما مواجهیم با وضعیتی که در صورت دستگیرشدن انسان‌ها برجسته می‌شوند و اتفاقاً وجهه مناسبی هم پیدا می‌کنند. حتی می‌توانید در این مورد به ماجرای وحید خزایی هم نگاه کنید. یک میلیون نفر در ایران هر عکسی دلشان می‌خواهد می‌گذارند، اما ما در موردشان حرف نمی‌زنیم. ما در مورد خزایی صحبت می‌کنیم، چون او بازداشت شده بود. حدود دو سال پیش بود که امیر تتلو بازداشت شد و از آن موقع شروع به حرف‌زدن‌ کرد. همین که ما الان در مورد او صحبت می‌کنیم، یعنی او تبدیل به یک انسان مهم شده است.


صحبت‌های منِ جامعه‌شناس و یک روان‌شناس مهم نیست برای تتلو، صرفاً برایش این مهم است که در موردش صحبت شود. چرا اینقدر در مورد او صحبت می‌شود؟ چون حوزه رسمی کمی خاله‌زنک است. هرجا ورود کرد، مانند تاول بوده است. آنها این تاول را خارانده‌اند و متورم‌تَرش کرده‌اند، به‌جای اینکه مانند یک پادزهر عمل بکند. این مسأله، این نظریه را ثابت می‌کند که نباید در حوزه فرهنگ دخالت کرد. مثالش همان دخالت در صفحه اینستاگرام فوتبالیست‌هاست. رأی عجیبی صادر می‌شود و در نهایت افراد خیلی بیشتری عکس‌هایی که از نظر نهاد صادرکننده حکم مشکل داشت را می‌بینند و نتیجه کاملاً برعکس چیزی می‌شود که می‌خواستند. طنز ماجرا هم اینجاست که مجبور به پس‌گرفتن حکم، و عذرخواهی از بازیکن می‌شوند. تجربه چندهزار ساله تمام دنیا این را نشان می‌دهد که ممالکی پیشرفت می‌کنند که حوزه فرهنگی را به‌دست خود مردم بگذارند. هرجا بخواهید دستکاری کنید، یک بحرانی می‌زند بالا. از سویی، وقتی در انتخابات ریاست جمهوری وارد می‌شویم و می‌بینیم که این آدم هم وارد بازی می‌شود تا رأی کسی را بالا ببرد، اتفاقاً باعث ریزش رأی آن کاندیدا و بی‌آبروشدن او می‌شود. تتلو، مشخصاً دغدغه‌هایی از جنس طیفی که از آنها دفاع کرد، ندارد. آنها اندیشه‌های اجتماعی ندارند، حتی شده برای دهن‌کجی به افکار عمومی، حرف‌های عجیبی هم بزنند و بسیار در این مورد افراطی می‌شوند. من تنها توصیه‌ام این است که حداقل حوزه عمومی در مورد این آدم سکوت کند. من فقط گاهی به درد می‌آیم؛ به‌خصوص در مورد آتنا. مردم از خودشان سؤال می‌کنند این چه حرفی‌ست که او دارد می‌زند؟ به‌خصوص با آن شکل و شمایل، سابقه و سبک زندگی‌ای که خودت داری. اما چاره‌ای نداریم، تا وقتی در ایران همچین فضای فرهنگی‌ای وجود دارد و فکر می‌کنند می‌شود از بیرون در زندگی مردم دست برد، همین اوضاع را داریم.»

از داروین صبوری در این مورد پرسیدیم که چطور می‌شود که کاندیدای جناح اصول‌گرا، به همچین هنرمندی رو می‌آورد، در حالی که هیچ‌کدام از ویژگی‌های مورد نظر نظام را ندارد؟ پاسخ صبوری جالب بود:
«در انتخابات ریاست جمهوری ما، کمیت از کیفیت بسیار مهم‌تر است. چنانچه هر یک از طرفین بدانند اگر کار عجیبی بکنند تا دو میلیون رأی به‌دست بیاورند، آن کار عجیب را می‌کنند. بحث ارزش اینجا مهم نیست. گمان می‌شد با ورود افرادی مثل تتلو به آرای رأی‌دهندگان آن جناح اضافه می‌شود. تخمینی هم که می‌زدند این بود که همین تعداد رأی می‌خواهند. آنها فکر کردند با این آدم می‌توانند روی رنج سنی ۱۸-۲۲سال، تأثیر داشته باشد. از سوی دیگر، آنها می‌توانستند تصویر خودشان را هم در جامعه تلطیف کنند. ذهنیتی که از اصول‌گرایی وجود دارد، یک جناح خشن و خشک است که با امثال تتلو که در انتهای ارزش‌های آنان ایستاده است می‌تواند تلطیف شود.»

در مورد چرایی استقبال از تتلو پرسیدیم؛ که چرا و چطور اینقدر این آدم مورد توجه برخی از مردم قرار گرفته است؟ چرا اینقدر برای عده‌ای لحظه‌های شخصی این آدم مهم شده و تقریباً هر کار شخصی او در زندگی اجتماعی ما بازتاب دارد و او در هر زمینه‌ای حرف می‌زند، مورد استقبال قرار می‌گیرد؟ آقای جامعه‌شناس به ما پاسخ داد:
«ایشان طرفداران زیادی دارند و از او استقبال عمومی صورت‌گرفته، و باید با هم چلنج داشته باشیم. افرادی که در حوزه‌های عمومی بِرند می‌شوند، وابسته به حوزه‌های دیگر هستند؛ معمولاً یا ورزشی هستند، یا سیاسی و یا فرهنگی- هنری. ایشان با توجه به کار در حوزه موسیقی و اینکه هرکس در این راه گام برمی‌دارد طرفدارانی دارد، یک بخشی از طرفدارانش را از خوانندگی دارد. از سوی دیگر بسیاری از افرادی که در صفحه هستند، نه به جهت طرفداری، که به جهت کنجکاوی در صفحه ایشان عضوند. شاید هم اصلاً برعکس باشد، خیلی‌ها در صفحه شما باشند که از شما متنفر باشند و این حس تنفر خودشان را ارضا کنند. یا اصلاً خیلی‌ها فقط عضو این صفحه باشند که در مورد این آدم به‌روز باشند؛ برای او هم مهم نیست شما جزو کدام قشر هستید. او فقط می‌خواهد شما باشید و از طرف دیگر، شما باید این را هم در نظر بگیرید که حوزه عمومی حوزه منطقی‌ای هم نیست، نمی‌توان آن را با منطق بررسی کرد. ما الان در مورد انسان‌هایی صحبت می‌کنیم که منطقی صحبت نمی‌کنند و منطقی رفتار نمی‌کنند. البته که انسان‌ها کلاً غیرقابل پیش‌بینی هستند و نمی‌توان واکنش‌ها را پیش‌بینی کرد.»

برایم مهم بود که بدانم جامعه باید چه‌کاری انجام بدهد تا نتیجه حرف‌های امثال تتلو تبدیل به بحران اجتماعی نشود. چطور می‌توان مانع از گسترش آموزه‌های (از نظر من) غلط او شد؟ داروین صبوری اینجا مخالفت کرد و اعلام کرد که من نمی‌توانم بپذیرم این آدم حرف درستی می‌زند یا نه، و من ادامه دادم که آن گروهی که فکر می‌کند ایشان حرف‌های درستی نمی‌زند، باید دقیقاً چه‌کار کند تا تأثیر او را از زندگی‌اش کم کند؟ پاسخ داروین:
«بحث این است که به‌نظر من در جامعه باید گفتمان‌های متفاوتی وجود داشته باشد؛ اما در این مورد به‌نظر من جامعه جایی به‌درد می‌آید که می‌بیند ایشان پیوند خورده با حوزه سیاست و دین. اینجاست که واکنش‌ها شروع می‌شود. اما درست که نگاه کنیم، می‌بینیم حرف‌هایی که تتلو می‌زند، حرف‌های روزنامه‌های ما هم هست. حر‌ف‌های صداوسیما هم هست. اظهار نظر کردن در مورد پدیده‌های مهم، به‌صورتی که توهین به‌شعور مخاطب باشد، بیشتر از این که از طرف تتلو دردآور باشد، از طرف رسانه‌های رسمی ما دردآور است. اینکه آتنا به دلیل عدم رعایت حجاب به‌این شکل فجیع از میان ما می‌رود، حرف تتلو نیست، حرف بسیاری از آدم‌های به‌ظاهر موجه است. حرف برخی از رسانه‌های رسمی و غیررسمی ما است. چرا مردم در مورد افراد مهم و رسانه‌ها اینقدر واکنش جدّی نشان نمی‌دهند؟ اول اینکه مردم زورشان به آنجاها نمی‌رسد، دوم اینکه شاید واکنش ما خطراتی هم داشته باشد. بنابراین ما می‌رویم به لایه‌های پایین و می‌بینیم چه‌کسی آن حرف‌ها را تکرار کرده تا به او بتازیم؛ به امثال تتلو می‌رسیم. تتلو ویترین بعضی از سیاست‌مداران ما است. او حرف‌های عوام جامعه را هم می‌زند؛ اما ما حساس شده‌ایم روی او. چند ماه دیگر اهمیت این آدم هم از بین خواهد رفت. فعلاً تب این فرد داغ است؛ به‌خصوص بعد از انتخابات. من در این‌همه تاختن به تتلو، به‌نوعی انتقام‌گیری سیاسی هم می‌بینم. من احساس می‌کنم که مردم با تاختن به تتلو دارند به یک جناح سیاسی می‌تازند. احساس می‌کنند هرچقدر فردی مانند تتلو بی‌آبرو بشود، آن جناح خاص بی‌‌آبرو می‌شود. من درصدی از انتقام‌جویی سیاسی می‌بینم.»

با آقای صبوری در مورد حرف‌های دکتر اباذری حرف زدم. از این گفتم که احساس می‌کنم حرف‌‌های دوسال‌ونیم پیش ایشان، دارد تبدیل به واقعیت می‌شود و ما به‌واسطه موسیقی مبتذل و سطحی، به‌ سمت فاشیسم حرکت می‌کنیم. دکتر صبوری پاسخ دادند:
«من با کل صحبت‌های ایشان موافق نیستم؛ حتی در تعریف موسیقی مبتذل. ما چیزی به‌ نام نت مبتذل نداریم. اما موضوع، قیاس است. این قیاس هم زمانی برای ما حساسیت‌برانگیز می‌شود که می‌بینیم بسیاری از هنرمندان تاپ و برجسته ما خاموشند و تریبونی ندارند. افرادی مثل «کیهان کلهر» و «شجریان»، تریبونی ندارند و دیگرانی هرجا که بخواهند می‌توانند کنسرت بگذارند و در صداوسیما ببینیمشان. اگر ما جایی زندگی می‌کردیم که همه افراد آزادیِ ارائه هنر خودشان را داشتند، با چنین مشکلی مواجه نبودیم. وقتی هنرمندانِ به‌زعم خودشان ارزشی، فرصت فریادزدن دارند و هنرمندان بین‌المللی ما توان نجواکردن هم ندارند، ما به درد می‌آییم. زمانی که جامعه می‌بیند بزرگان هیچ فرصتی برای ارائه خودشان ندارند و به‌یک‌باره فردی با کارنامه‌ای مشخص وارد کارزار می‌شود و همه رسانه‌ها پر از عکس او می‌شود و تا دیدار با بالاترین فرد جناح اصول‌گرا هم پیش می‌رود، به درد می‌آید. خشم از بی‌عدالتی به‌وجود می‌آید. جامعه احساس کرده قضایا لوث شده است. کسانی که در حال شعاردادن بودند، در همه این سال‌ها، نوع دیگری رفتار می‌کنند. اصولشان برایشان هیچ ارزشی ندارد. کمیت را می‌خواهند، و اگر فکر می‌کنید این مسأله عمومی شده، اشتباه می‌کنید. من، شما و افرادی که در این مورد صحبت می‌کنند، از یک قشر خاص هستیم، از یک سطح سواد و آگاهی برخورداریم، و اتفاقاً آنطور که فکر می‌کنیم، زیاد هم نیستیم. طبقات کارگری ما از صبح تا شب درگیر کارهای خودشان هستند و اصلاً نمی‌دانند تتلو کیست و برایشان مهم هم نیست. یک سطحی از سانتی‌مانتالیسم هم من در این مورد می‌بینم. در کنار همه بحث‌های سیاسی‌ای که وجود دارد، یک مبحث سانتی‌مانتالیسم هم وجود دارد.»
Make the REST of your life, the BEST of your life
     
  
مرد

 
"سلفی ‌گیت"!



در اغلب کشورها، بعد از پایان مراسمی تشریفاتی مثل "تحلیف"، مهمانان به سالن مجاور هدایت شده و پذیرایی مختصری (سرپایی) می‌شوند. در آن پذیرایی کوتاه که بدون حضور "دوربین" خبرنگاران است، میهمانان فرصت مناسبی برای گپ و گفت و معاشرت با همدیگر دارند. گاهی عکاسی یادگاری و سلفی هم (البته با موافقت دو طرف!)، در حاشیه‌ی این پذیرایی سرپایی انجام می‌شود. نمی‌دانم در مراسم تحلیف آقای روحانی در مجلس، آیا آن پذیرایی انجام شده یا خیر؟ اما ظاهراً بین «ردیف» صندلی مهمانان خارجی با ردیف‌های پشتی که نمایندگان مجلس خودمان روی آنها نشسته بودند، «حائل و مانعی» گذاشته بودند و شاید همین امر، باعث ذوق و شوق نمایندگان برای ارتباط‌گیری(!) و «سلفی گرفتن» با میهمانان ردیف‌های جلویی شد! با این همه و از بین آنهمه شخصیت‌های سیاسی و نمایندگان کشورهای اسلامی و...، ظاهراً نمایندگان مجلس شورای اسلامی، فقط خانم فدریکا موگرینی را صدا زدند تا به نزدیک «حصار حائل!» بیاید و با آنان سلفی بیاندازد! از اینجا، رسوایی و بی‌آبرویی «سلفی‌گیت» آغاز شد!

بالا و پایین پریدن چند نماینده برای سلفی گرفتن با یک خانم اروپایی، علاوه بر اینکه تصویر نامناسبی از نمایندگان مجلس اسلامی! به دنیا مخابره کرد، باعث شگفت‌زدگی سایر مهمانان خارجی و خود خانم موگرینی هم شد! متأسفانه جز تقاضای سلفی، به دلیل ندانستن زبان انگلیسی، نمایندگان مجلس راهی به غیر از استفاده از "زبان بدن" یا بادی لنگوییج نداشتند! همین امر موجب شد تا «حرکات عجیب دست و صورت» آنها، اغراق‌آمیز و مضحک‌تر به نظر برسد. به این اضافه کنید اسیر بودن نمایندگان را در پشت «حصار»، که این کمدی تلخ را رقت‌انگیزتر می‌ساخت!

از طرفی حضور آقای حسن قشقاوی معاون کنسولی وزیر خارجه در ادامه‌ی این مضحکه، بر «وخامت اوضاع» افزود! درستش این بود که طبق پروتکل‌های تشریفاتی، آقای قشقاوی خانم موگرینی را به راهنمای مخصوص می‌سپرد، یا او را تا فاصله‌ مطمئنی از این نمایندگان ذوق‌زده مشایعت می‌کرد تا ماجرا کش پیدا نکند! حال آنکه آقای معاون کنسولی، در حد یک عکاس آتلیه‌ای وارد گود شد و بین نمایندگان آن طرف حصارها و این خانم اروپایی، نقش واسطه و عکاس و کارگردان را ایفا نمود. موبایل می‌گرفت و می‌داد و خانم را در قاب «جانمایی» می‌کرد...
و کم مانده بود از نمایندگان بخواهد با شماره ۳,۲,۱ با هم بگویند: «سییب!» بعضی از نمایندگان بعدها گفته‌اند که قصدشان گفتگو با خانم موگرینی بوده! که چنانچه خودشان گفته‌اند به دلیل «مشکل زبان» و محل نامناسب گفتگو، طبعاً چیزی بیشتر از یک سری ادا و اطوار حاصل نشده است! یکی گفته از موگرینی خواستیم بگوید مرگ بر...! یا به او گفتیم: درود بر اروپا! و جالب اینکه اقرار کرده‌اند که تمام اینها را به «فارسی» می‌گفتند و انتظار داشته‌اند قشقاوی، علاوه بر نقش عکاس سلفی، «مترجم» هم باشد!

در آخرین فراز این نوشته حیف است از «حرکات آکروباتیک و ژانگولر» برخی از نمایندگان محترم که محاسنی سفید کرده و پا به سن گذاشته‌اند، یادی نشود! مطلقاً فرقی ندارد عضو کدام گروه سیاسی باشند. رفتارهای برخی از آنها که روی مانیتور و میکروفون لم داده و یا بدن خود را مانند نرم‌تنان، کج و معوج کرده‌اند، یک رسوایی محض بود که تا روی جلد نشریات جهانی هم رفت.

تیم دکتر ظریف حالا حالاها درباره‌ی برجام با خانم موگرینی و جهان خارج کار دارد. من فکر نمی‌کنم خاطره‌ی این حرکات سخیف، به این زودی از ذهن آنها پاک شود. هر وزیر خارجه گاهی «ناگزیر» است تا از «کارت موافقت یا مخالفت پارلمان کشورش» در مذاکرات مختلف استفاده کند. ساده‌ترین خسارت رفتار نمایندگان ذوق‌زده با این "سلفی‌گیت"، این بود که این «ابزار دیپلماتیک» را از دست وزیر خارجه درآوردند!

آیا عطش سلفی گرفتن با فدریکا موگرینی؛ به اینهمه خساراتش می‌ارزید؟ به نظرم اگر این نمایندگان، خودشان «پیشقدم تنبیه خویش» بشوند و در یک ابتکار گروهی، از خسارات آن اعمال رقّت‌انگیز خود بکاهند، پسندیده‌تر است از اینکه احتمالاً توسط مقامات بالای مجلس با آنها برخوردی شود و یا تا ابد بدنام بمانند. اینجا نقطه‌ تمایز «منافع ملی» بر «منافع شخصی» است. جایی که آنها می‌توانند صداقت و ندامت خود را اثبات کنند و «پایان آبرومندانه‌ای» بر رفتارهای زشت‌شان بگذارند. انتخاب، با خود آنهاست. اینکه آخرین تصویر ثبت‌شده‌ آنها، همان سلفی‌های سخیف باشد؟ و یا شجاعانه، رفتارشان را جبران کنند و نام نیکی به جا بگذارند.

پی‌نوشت: لازم است آقای ظریف با معاون کنسولی خود یک برجام رفاقتی داشته باشد! اگر نبود «حضور گرم و هنرنمایی» جناب قشقاوی، ای بسا قضیه تا به آن اندازه «کش» نمی‌آمد! و خانم موگرینی هم با آرامش، صحن مجلس را ترک می‌کرد.


بابک‌ داد
Make the REST of your life, the BEST of your life
     
  
مرد

 
نامه ذیل در کانال حجت السلام حاج آقا ناصر نقويان که در كپنهاك پايتخت دانمارك بستری است؛ منتشر شده. چنین متن واندیشه ای از یک روحانـی و واعظی بنام برایم جالب بود......

مهراب عزیز. هنوز در بیمارستانم.
هر روز در عجبم که این چه سری است که نامسلمانان بی نماز چقدر انسانند و بیشتر در عجبم که چقدر مسلمانان سینه زن و روزه دار در تعریف بی خدایان میگنجند! امروز روز چهارم است بستریم. از بدو ورود چهره های خندان دیدم که گویا خدمت به همنوع را وظیفه غایی خود میدانند. این بیمارستان دولتی است با حقوق و دستمزد دولتی. امروز هوا گرمتر از روزهای دیگر بود. سه پرستار حوری صفت در سه ساعت متفاوت و بدون هماهنگی با دو حوله و یک دست لباس چون برف به اتاقم آمدند و گفتند یک دوش شاید تر و تازه ات کند! و اما دکتر. دیروز باید سی تی اسکن مغزی میشدم. دکتر خودش آمد و همراه با یک نفر از پورترهای بیمارستان تا اتاق اسکن آمد. بعد موقعی که داروی کنتراست وارد رگها میشد دست من را فشرد و آنجا ماند تا اسکن تمام شد و گفت که بعدا همراه با جواب اسکن بدیدارم خواهد آمد. تا آخر وقت صبر کردم اما نیامد. حدود ساعت ۱۱ و نیم شب که فشار خون میگرفتند بیدار شدم و دیدم دکتر در حال معاینه است و کلی هم معذرت خواست که بعلت یک بیمار اورژانسی نتوانسته زودتر بقولش وفا کرده و برای صحبت در مورد جواب اسکن بدیدارم بیاید. این دکتر فوق تخصص بزرگوار، شش ماهه باردار است و علیرغم مرخصی با حقوق و مزایا که برای زائمان دارد، به مرخصی نرفته است. گفت جواب اسکن هیچ معضلی در مغز نشان نداده. من هم با خوشحالی پرسیدم که آیا میتوانم فردا مرخص شوم؟ اجازه نداد و گفت تا سلامت کامل باید بمانم. اینجا تلوزیون بزرگ نصب است و من از دیدن مسابقات فوتبال جام اروپا محروم نیستم. از پنجره اتاق که در طبقه پنجم است بیرون را نگاه میکنم، تا چشم کار میکند سبزی و طراوت و آرامش میبینم. بیمارستان از تمیزی برق میزند و حتی میشود پا برهنه از سرویس دستشویی استفاده کرد. امید، شادی، زندگی، عشق به همنوع از در و دیوار بیمارستان میبارد. دیشب نخ آلارم بالای سرم را کشیدم که بلافاصله پرستار جوانی که اصلیتا نروژیست، بالای سرم پدیدار شد. معذرت خواستم که نمیتوانم مسواکم را پیدا کنم و خواهش کردم کمکم کند (برای من کمی سخت بود که با وجود الکترودهایی که به سینه و شکمم وصل بود خم و راست شوم) لبخندی زد و رفت. فکر کردم که از خواهشم رنجیده، اما باز خوشحال شدم از اینکه حداقل به من خارجی چیزی نگفت و رفت. اما چند دقیقه بعد با یک مسواک نو و یک خمیردندان برگشت و با لبخند آنها را روی میز من گذاشت. باز هم از فکر ناصوابم شرمنده شدم. گفت که حالا من از تو یک خواهش دارم. گفتم که: از تو به یک اشاره، از ما بسر دویدن، در خدمتم. خواهشش این بود که لطفا برای کاری که وظیفه اوست، از او معذرت خواهی نکنم!!

من شرمنده از مسلمانی، شدم آنجا به گوشه ای پنهان!

عجب! نه ادعایی، نه منتی، نه پزی!

چهار روز است که دنبال پیدا کردن نقصی در بیمارستانم. به جان عزیزت قاصرم. بجای اينکه از اینهمه زیبایی و وظیفه شناسی لذت ببرم، چهار روز است که حرص میخورم. چرا ما که میراث داران خرد و تاریخی کهن به درازی تاریخ یونان و روم هستیم و همچنین مدعی مرحمت ائمه اطهار و مفتخر به زیبندگی به گوهر شریف اسلام، اما در مسلمانی به گرد این قوم غیر مسلمان نمیرسیم!!

بگویم که بی اختیار به یاد مرگ پدر عزیزم افتادم که روزهای آخر زندگیش را در بیمارستان رجایی کرج گذراند. پدر نازنینم در میان نکبت و کثافت بستری بود و بدلیل وضعیت وخیمش اجازه جابجاییش را نمیدادند. چهار ساعت در محوطه حیاط بیمارستان رجایی ایستادم. وقتی دکتر بیرون آمد، سلام دادم که اصلا جواب نداد. از حال پدرم پرسیدم، از کنارم بدون جواب گذشت و به سمت ساختمان اصلی بیمارستان تند قدم زد. مجبور شدم در حال سوال از او کنارش مثل یک پادو بدوم. گفت غروب بیا مطب در چهارراه طالقانی. گفتم چشم. غروب رفتم مطب دکتر و به منشی گفتم. گفت باید ویزیت بدهید که البته دادم و بعد هم زیر میزی به خود دکتر دادم، یعنی خودش خواست و آخر هم به علت سهل انگاری کادر پزشکی، پدر نازنینم فوت شد و پزشکی قانونی هم آن را علیرغم شکایت من و اسناد انکار ناپذیر، نادیده گرفت.

مهراب عزیزم، در دوگانگی عجیبی مانده ام. آیا خدا اینجا نیست؟ آیا به واقع این قوم، برگزیدگان خدا نیستند؟ آیا ما واقعا اهل بهشتیم یا فقط اینچنین تصور میکنیم؟ آیا بعد از مرگ، ما را بلافاصله راهی دورخ نخواهند کرد و این قوم را راهی بهشت؟ اینجا هیچ زنی حجاب ندارد اما هیچ مردی هم به خود اجازه نمی دهد که نگاه چپ به یک زن بکند. مگر اینکه خود زن نیز بخواهد که رابطه ای ایجاد شود و بگویم که آنچه که من دیده ام، اینجا روابط جز بر پایه عشق نیست. آنچه که ما همیشه جسته ایم و نیافته ایم!
     
  
مرد

 
salam_446: نامه ذیل در کانال حجت السلام حاج آقا ناصر نقويان که در كپنهاك پايتخت دانمارك بستری است؛ منتشر شده.
هادی جان!
آقای نقویان هیچوقت دانمارک بستری نبوده ولذا انتساب این نامه به ایشان صحت ندارد!
Make the REST of your life, the BEST of your life
     
  
مرد

 
مهدی جان نامه رو انتشار دادن ایشون ، نه اینکه خودشون دانمارم بستری بودن و این نامه رو نوشتن.
من کانال ایشون رو ندارم ، اگه باز به مستند بودنش شک داری و یا مطمنی ، من معذرت می خوام.تو واتس اپ امد و چون دیدم جالبه حرفاش گذاشتم بقیه هم استفاده کنند.
     
  
صفحه  صفحه 51 از 150:  « پیشین  1  ...  50  51  52  ...  149  150  پسین » 
سیاست

بحث سیاسی روز بی تعارف

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA