ارسالها: 12859
#551
Posted: 17 Aug 2017 09:24
رفع حصر از ملت آغاز میشود!
آیتالله آذریقمی که از زعمای جناح راست (اصولگرایان امروزی!) بود، بعد از یک سال حصر، با کینهتوزی علی خامنهای فوت کرد! وقتی بزرگان جناح راست، نزد خامنهای وساطت کردند که حال آقای آذریقمی بد شده و ممکن است از دنیا برود، این مقام معظم رهبری به آنان گفت: «به دٙرٙک!»
بسیاری از نزدیکترین افراد به علی خامنهای، اولین خصلت او را کینهتوزی میدانند. این را من از خیلی نزدیکانش شنیدهام. در کینهورزی، نه رسم برادری میشناسد و نه رفاقت و نه حتی آداب جوانمردی را میداند. خامنهای دیروز احمدینژادی را به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کرد که به اندازهی تمام مخالفان، بر قامت این رهبر «گلکاری» کرده است! نه چون کینهای از احمدینژاد ندارد. فقط بر اساس این تاکتیک سیاسی او را منصوب کرد که میگوید: "دشمنانت را نزدیکتر از دوستان خود بنشان و زیرنظر بگیر، تا وقت انتقام فرا برسد!"
با این حال، احمدینژاد نماد و مجسمه "بیبصیرتی و جهل خامنهای" است. چه دور باشد و چه نزدیک. مردم او را نماد ۸ سال اشتباه و لجاجت خامنهای میدانند. او را سمبل بیبصیرتی رهبر نزدیکنظر! میدانند. احمدینژاد نشان داد که میتوان روی فرمان نهی رهبری لگد کوفت و او را هزار بار تحقیر کرد. خامنهای اما به خاطر ارضای کینهاش، با حکم انتصاب دیروز، خود را چندباره به آلودگی کشید فقط برای آنکه جلوی مردم و معترضان سال ۸۸ «کم نیاورد!»! و برای آنکه احمدینژاد را زیرنظر داشته باشد تا در یک استخر بدون نجات غریق!، او را هم مثل هاشمی رفسنجانی به ملکوت اعلی بفرستد!
پس، رفتن و تقاضا کردن روحانی از چنین موجود حقیری، برای رفع حصر، بینتیجه است. نهایتش همان پاسخی را به روحانی میدهد که دربارهی یار دیرین خود آیتالله آذریقمی داد: "به دٙرٙک!" روحانی در «خلوت» کاری نمیتواند بکند. به جای اینکه خوشبینانه فکر کنیم (روحانی برود و رهبر هم بگوید قبول!) باید به «اقدام ملی برای رفعحصر» بیاندیشیم تا روحانی به پشتوانه ملتی که در حال خروش است، بتواند برود و مذاکره کند.
این موجود حقیر که احمدینژاد بر او دهها یادگاری گذاشته، روح با عزتی برای «فراموشی کینههایش» ندارد. در واقع؛ امثال علی خامنهای با کینههایشان زندگی میکنند. آنها جز با سیلی محکم از ملت و روزگار، از هر شیطان پیاده نمیشوند. این حاکم هم بدون شنیدن صدای اللهاکبر ملت از پشتبامها و خیابانها، از سر محصورین و زندانیان عقیدتی و سیاسی، دست برنخواهد داشت. روحانی، بدون لشکر عظیم ملت در پشت سرش، جوابی بیشتر از «به درک» نخواهد شنید. از اللهاکبر شبانه (هر شب ساعت۱۰) بر پشتبامها شروع کنیم. بعد برای حرکت جمعی به سمت کوی اختر، بیت رهبر و جماران... غیر از این باشد، تاوان سنگینی بابت سکوت و انفعال خود خواهیم داد.
کما اینکه نحوست روزگار ایرانیان، از آه و نفرین مظلومان و قربانیان است.
پینوشت: این جور وقتها، سروکلهی سینه چاکان قلابی و مدعیان دروغینی که فقط «نقاب» دفاع از قربانیان مظلوم کشتارهای ۶۷ را میزنند، پیدا میشود تا با فحاشی به کروبی و موسوی، مردم را دلسرد و چندپاره و متفرق کنند.
ما مدافع حقوق قربانیان مظلوم تمامی این سالها و کشتار ۶۷ هستیم. ولی حالا باید برای دفاع از حق سه محصور اقدام کنیم. هر کسی در این میان، نفاق ایجاد کند، «ریاکاری از قبیلهی حکومت» است. پس فریب این بازی نخنمای حکومت را نخوریم!
بابکداد
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#552
Posted: 17 Aug 2017 09:28
رهبر معظم! «زن بشار» را چادری کنید!
سالهاست که حجاب و چادر را به عاشورا و حضرت زینب ربط دادهاند! و مدتهاست حضور نظامی سپاه در سوریه را به نام دفاع از حرم حضرت زینب تبلیغ کردهاند! سالهاست دارند با چماق پیام زینب(س)، زنان ما را روی زمین میکِشند و تحقیر میکنند و به گشتارشاد میبرند. اسم کارشان را هم «امر به معروف و نهی از منکر» گذاشتهاند. اصلاً فرض که اینها التقاط و کاسبی با نام دین نیست. قبول! با «همین منطق»، جسارتاً یک خواسته معقول داریم: برسد به دست ولیفقیه!
جناب آقای خامنهای! در برابر هزاران نفری که برای حفظ رژیم بشار اسد به مناطق جنگی سوریه فرستادهاید و بنام دفاع از «حرم زینبیه» کشته شدهاند، چرا خانم اسماءالاسد همسر بشار اسد را امر به معروف نمیکنید و از او نمیخواهید «حجاب برتر!» و چادر به سر کند؟! بالاخره او ملکه کشور سوریه «سرزمین زینبیه» است. برای حفظ پیام عاشورا و زینب (که گفتهاید «حجاب» بوده) واجب است که این خانم را به «امر ولیفقیه» مجبور کنید که باحجاب شود. دین، «ارز» نیست. که در ایران و سوریه تفاوت کند!
ببینیم آیا «ولیامر مسلمین جهان» میتواند فقط همین یک نفر را با منطق ولایی و دینی خویش «باحجاب» کند؟ بشار اسد و همسرش هم «شیعه علوی» هستند و قاعدتاً باید به ولایت و تبعیت از ولیفقیه اعتقاد داشته باشند! پس مانعی وجود ندارد جز همت رهبری! حالا که همسر سوگوار شهید حججی گفتهاند: «مدافعان حرم سر میدهند تا روسری بماند!» آیا رهبر مسلمانان جهان میتواند «پیام خون همین جوان» را به خانم اسماءالاسد برساند و او را محجبه کند؟
آقای خامنهای! اگر توانستید خانم اسماءالاسد را چادری کنید، شخصاً به قدرت و نفوذ شما بر حاکم جائر سوریه (که تاکنون ۵۰۰ هزار تن را کشته و ۵ میلیون نفر را آواره نموده)، ایمان میآورم. اگر فرمان شما را اطاعت کرد، میتوانید بگویید که در قبال چند هزار نفری که در سوریه تلفات دادهاید، حداقل موفق به محجبهکردن همسر بشار اسد شدهاید! و اگر از زیر «فریضه امر به معروف» شانه خالی کنید، مطابق شریعت اسلام عمل نکردهاید! مردم داوران خوبی هستند. آنها خواهند دید که آیا حجاب و فریضهی امر به معروف و غیره را فقط برای زن ایرانی و حکومت و قدرت خودتان «چماق» کردهاید؟ یا پای باورتان میایستید و اگر بشار نافرمانی کرد، حمایت از او را قطع میکنید؟
اگر نتوانید زن بشار اسد را چادری کنید، مؤمنان باید در اجتهاد و نفوذ منطق شما به عنوان «ولیفقیه» شک کنند. و به همان دلیل، باید دست از سر «حجاب اجباری زنان ایرانی» هم بردارید. اگر شما «ولیامر مسلمین» هستید، زن بشار اسد باید حکمتان را اجرا کند. که اگر نکند، شما دارید پول و خون جوانان را برای حکومت یک مرد و زن ناشزه (نافرمان) تلف میکنید! قضاوتش با مردم. و با طفل محسنها که روزی درباره علت کشته شدن پدران خود سئوال خواهند کرد. مؤمنین و اقشار متدین داوری میکنند. و اگر نتوانید زن «مهره» خود را محجبه کنید، در خیلی چیزهای شما و نظامتان شک میکنند!
اگر به منطق این نوشته، با «منطق عملی» پاسخ دهید، شخصاً دربارهی اعزام نیروها به سوریه و پرپر کردن جوانان ایرانی برای دفاع از حرم اسماء(!) انتقاد و پرسشی نخواهم کرد. فرض میکنیم آنها بر اساس اعتقاد خود، دفاع از حرم بشار اسد را انتخاب کردهاند. و تا وقتی اعتقاد خودشان را مثل "مسواک شخصی" نزد خود نگه دارند و به زور توی حلقوم مردم نچپانند، مردم هم به اعتقاد آنان کاری ندارند. اما اگر منت کشتهشدگان «سرزمین اسماء» را بر سر دین مردم بگذارید، آن وقت این مردم با این "مسواک متعفن دین فروشی شما" کار شایستهای نخواهند کرد.
بابک داد
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#553
Posted: 17 Aug 2017 09:52
وزیر فناوری اطلاعات و ارتباطات؟!
«جواد آذری جهرمی» با نام مستعار «جواد ناظری» پیش از سال ۸۴ وارد وزارت اطلاعات شد و «فرم نشان» وی را حاج صابر یکی از پرسنل معاونت بررسی این وزارتخانه پر کرد. نام مستعار اول وی «زهرایی» بود که پس از مدتی حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات از وی خواست نام مستعارش را تغییر دهد که وی نام «ناظری» را برای خود انتخاب کرد. وی در معاونتهای مختلفی از این وزارتخانه فعالیت کرد اما با استفاده از لابیهای مختلفی توانست وارد معاونت فنی وزارت اطلاعات شود. «معاونت فنی وزارت اطلاعات» به معاونت «نورچشمیها» مشهور است؛ به طوریکه مدیران مختلف این وزارتخانه، تلاش میکنند فرزندانشان را در این معاونت مشغول به کار کنند؛ زیرا هم حقوق و دستمزد خود را به «دلار» دریافت میکنند و هم مأموریتهای برون مرزی زیادی را میتوانند انجام دهند. همچنین این معاونت با سرویسهای امنیتی بیگانه نیز در تماس است که نیروهای خود را به کشورهای مختلف برای آموزش اعزام میکنند.
آذری جهرمی (جواد ناظری) با ورود به معاونت فنی وزارت اطلاعات برای آموزش به سازمان محرمانه زیر نظر شورای هماهنگی نهادهای اطلاعاتی کشور در کیپ تاون آفریقای جنوبی اعزام شد. وی در کیپ تاون آموزشهای ویژه را دید و پس از آن به انگلستان و چند کشور مختلف برای آموزش رفت و بدینسان به یکی از مهرههای قوی و اصلی وزارت اطلاعات تبدیل شد. پس از مدتی نیز شورای سیاستگذاری وزارت اطلاعات با پشتوانهی «علیرضا فیروزآبادی» تصمیم گرفت برای «جواد ناظری» در یکی از مدیریتهای ارشد وزارت اطلاعات حکم انتصاب صادر کند.
«جواد ناظری» در پروژه «ترک سِل» در دولت اصلاحات با پشتوانه و سفارش چهرههای مخالف دولت اصلاحات، گزارشی ۷۰ صفحهای را تهیه و در آن به دروغ ادعا کرد شرکت ترک سل تحت مدیریت اسرائیل است و چیپ ستهای به کار رفته در تجهیزات این شرکت نیز ساختهی صهیونیستها و موساد است! وی برای تهیه این گزارش سفارشی و دروغ ۷۰ صفحهای، مبلغ بسیار کلانی را از رقبای اپراتور ترک سل (سعید العقیلی) دریافت کرد. آیتالله خامنهای نیز با این گزارش دروغ ۷۰ صفحهای به این نتیجه رسید که اگر ترک سل به ایران وارد شود، موساد، تمامی ارتباطات کشور را شنود میکند و بدینسان یک سرمایهگذاری عظیم خارجی در ایران توسط شرکت ترک سل با دستور رهبری لغو گردید. با لغو این قرداد، قرارداد اپراتور همراه کشور به شرکت MTN از آفریقای جنوبی واگذار گردید.
جواد آذری جهرمی (ناظری) یکی از عوامل اصلی به بن بست کشاندن شرکت تالیا بود. زیرا شرکت توسعه رفسنجان، کد رجیستری برای شنود تلفنهای اپراتور خود را در اختیار نهادهای امنیتی کشور خصوصا وزارت اطلاعات نداد، به همین خاطر مأموران امنیتی برای شنود خطوط تلفن تالیا حتما باید در ساختمان این شرکت واقع در خیابان میرعماد، مطهری مراجعه میکردند و از کدهای رجیستری همان شرکت برای شنود یا تعیین محدوده مشترک تلفن استفاده میکردند. عدم در اختیار گذاشتن این کدها توسط شرکت تالیا، موجب شد جواد ناظری، با نامهنگاریهای متعدد دستورات مقامات کشور را برای محدود کردن فعالیت این شرکت اخذ کند. «ناظری» ارتباط بسیار خوبی با «سعید العقیلی» (از شرکای مشایی – احمدینژاد) پیش از مرگ وی داشت. العقیلی تصمیم داشت که اپراتور نسل سوم همراه (رایتل) را در ایران راهاندازی کند. ناظری قصد داشت با دریافت مبلغی کلان، لایحه راهاندازی اپراتور سوم همراه را نوشته و امتیاز بهرهبرداری از آن را برای «سعید العقیلی» دریافت کند. بر اساس گزارش منابع امنیتی، سعید العقیلی که جزو تیم اقتصادی مشایی – احمدینژاد بوده، قرار بود مبلغ ۲۰ میلیون دلار به جواد ناظری پرداخت کند تا ناظری تأییدیه نهایی بهرهبرداری وی را از اپراتور همراه کشور صادر کند، اما العقیلی مبلغ ۶-۷ میلیون دلار را در یکی از حسابهای خارجی جواد ناظری واریز کرد و از واریز مبالغ دیگر تا زمان صدور تاییدیه خودداری نمود و به همین خاطر ناظری قرارداد او را تأیید نکرد اما مبلغ دریافت شده را نیز به وی بازنگرداند.
از آنجا که «جواد ناظری» ارتباط بسیار خوبی با شرکتهای فنی خارج از کشور داشته، «سیروس باهری» مسئول وقت بازسازی هلیکوپتری در وزارت دفاع، فردی به نام لشگری را با ۷ میلیون یورو به وی معرفی کرد تا نزد دلالان کشور لهستان برود و از آنجا «مغز مداد» خریداری کند. لشگری نزد دلالان رفت تا «مغز مداد» را خریداری کند و با این پرسش دلالان مواجه شد که «مغز مداد» چه کاربردی برای شما دارد؟ و چرا «مداد»ی را خریداری نمیکنید که در آن مغز وجود داشته باشد؟ لشگری در پاسخ گفت: ما از مغز مداد استفاده علمی داریم! و در کارخانههای خودمان با آن مداد تولید میکنیم! لشگری نیز به دلالان لهستانی اصرار فراوان کرد که حتما معادل هفت میلیون یورو مغز مداد نیاز دارم! پس از یکهفته تحقیق توسط دلالان لهستانی مشخص شده است که مغز مداد اگر در دمای ۲۰۰۰ درجه ذوب شود و در عرض یک ثانیه خنک شود، به «پودر الماس» تبدیل میشود که برای سوخت موشکی مورد استفاده قرار میگیرد. پس از اطلاع لهستانیها، مبلغ ۷ میلیون یورو توسط آنان توقیف شده و «لشگری» و «اصغر ولدخانی» را بازداشت و به پای آنان مگنت وصل کردند. پس از سه ماه، «جواد ناظری» با پاسپورت ویژه و جعلی با نام مستعار «عبدالحسین قادری» به اروپا وارد شد و با ایستگاه سوئد وزارت اطلاعات هماهنگیهای لازم را به عمل آورد و به وسیلهی دلالی کرد به نام «شیروان»، مبلغ ۷ میلیون دلار را از بلوکه درآورد و در حساب «آی ان جی بانک» آمستردام با همان نام جعلی «عبدالحسین قادری» به صورت ریکاور شده و محرمانه به نام خود واریز کرد. این واریز با قرارداد امضاء شده ۷-۸ درصد سود بانکی میان او و بانک عامل همراه بوده است.
«ناظری» چندین بار برای ملاقات با تیمهای آموزشی «اف اس بی» روسیه و «بی ان دی» آلمان به ژوهانسبورگ و کیپ تاون سفر کرد. وی در این سفرها و ملاقاتها (که با پوشش هویت همراه بوده) محمولهای از کپسولهای مایع را از دلالان خریداری کرد که در بازجویی و در زندانها مورد استفاده قرار میگیرد. این کپسولهای تزریقی و خوراکی مانند آدرنالین در خون عمل میکند و فرد پس از دو ساعت بغض کرده و همه چیز را اعتراف میکند. ناظری قراداد ۲۰ هزار عدد از این نوع قرصها را با شرکت «هلموت اشپیت» آلمان منعقد کرد و موفق شد ۵۰۰۰ عدد کپسول از آن را از آفریقای جنوبی به ایران وارد کند اما در این میان، سازمان امنیتی بی ان دی آلمان متوجه هویت امنیتی ناظری شد و فهمید که این کپسولها در مقاصد ضد حقوق بشری در زندانهای جمهوری اسلامی تحت استفاده قرار میگیرد و جلوی ادامه این قرارداد را گرفت اما محسنی اژهای برای انعقاد این قرارداد به وی لوح تقدیر اعطا کرد.
یکی از منابع امنیتی میگوید: «ناظری در ادامه فعالیتهای خود، از آنجا که بر سر خرید سه عدد کیف شنود از شرکت کمپیوت انگلیس توانسته بود ارتباط خوبی با آنان برقرار کند، باز هم با این شرکت وارد معامله شد و چندین عدد «دستگاه لیزر دروغسنج» را خریداری و در برخی سلولهای بندهای ۲۰۹ و ۲-الف نصب کرد. دلیل اصلی خرید غیرقانونی کیفهای شنود آن بود که بر اساس قانون، سازمانهای امنیتی برای شنود تلفنهای مورد نظر خود، احتیاج به حکم قاضی شنود دارند. این احکام شنود در بسیاری از مواقع توسط قاضی صادر نمیشود و عصبانیت نهادهای امنیتی خصوصا سازمان اطلاعات سپاه را در پی دارد. کارکرد این کیفهای شنود آن است که نهادهای امنیتی بدون حکم قاضی شنود میتوانند خودسرانه مکالمات هر فردی را تحت شنود قرار دهند، بدون آنکه مقام قضایی متوجه این موضوع شود. وی که توانسته بود بودجههای هنگفتی را برای این خریدها از وزارت اطلاعات جذب کند، چندین دستگاه لیزر دروغ سنج را نیز با قیمتهای بسیار گزاف خریداری و در خانههای امن وزارت اطلاعات نصب کرد و مبالغ کمیسیون (پورسانت) خرید این دستگاهها را نیز در حسابهای بانکی خارجی خود کارسازی و واریز کرد.
ناظری چون فعالیتهای مربوط به خرید این دستگاهها را انجام داده بود و نحوه کارکرد این سیستمها را به هنگام خرید آن از کارشناسان شرکتهای فروشنده آموخته بود، بههنگام نصب و راهاندازی تنها بخش کمی از دانستههای خود را به نیروهای فنی وزارت اطلاعات آموزش داد. بههمین دلیل نیز بههنگام نیاز به استفاده کاربردیتر از این سیستمها، دانستههای نیروهای فنی وزارت برای مدیریت این سیستمها کافی نباشد و بنابراین مانند روزهای نخست، خود وی در محل نصب سیستمها حضور مییافت تا احتیاج نیروها به وی برای همیشه ماندگار باشد.» پیش از کودتای انتخاباتی سال ۸۸، شورای هماهنگی نهادهای اطلاعاتی کشور (زیر نظر شورای عالی امنیت ملی) چند مصوبه را در جلسات خود به انجام رساند. در این جلسات ضمن اعلام «آماده باش» به نهادهای امنیتی «برای برخورد با یک واقعه»، بر لزوم آمادگی نهادهای امنیتی کشور برای برخورد با نامزدهای انتخاباتی معترض تاکید شد.
دستور اصلی جلسات این شورا ایجاد زیر ساختهای لازم برای «برخوردهای امنیتی آنی» بود. رضوی معاونت امنیت وقت وزارت اطلاعات (از آنجا که ارتباط بسیار خوبی با آذری جهرمی داشت و در برخی معاملات مالی، با هم تبادل پورسانت کرده بودند)، به سفارش علیرضا فیروزآبادی، جواد ناظری را به حسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه معرفی کرد تا این سازمان از تجارب وی استفاده کند. در نامهی معرفی «آذری جهرمی» به «معاونت فنی و کشف ارتباطات سازمان اطلاعات سپاه» که در تاریخ ۸۸/۲/۱۰ (پیش از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸) توسط «رضوی» معاونت امنیت وزارت اطلاعات ارسال شده، معرفی وی به این سازمان «پیرو مذاکرات مفصل با سرهنگ پاسدار سیدمحمد حسینی» و در «راستای رسیدگی به مواد ۱۸۷، ۲۴۸، ۲۹۳ صورتجلسه محرمانه نهاد هماهنگی اطلاعات کشور مورخ ۸۸/۱/۲۳ عنوان شده است. این همان جلسهای است که پیشتر در این گزارش برای «برخوردهای امنیتی آنی» تشکیل شده بود.
ناظری به دلیل اینکه کد سوئیچ تلفنهای مسئولین ارشد کشور را داشت و این کدها تنها در اختیار معاونت فنی وزارت اطلاعات است، پس از این معرفی، در ساختمان محرمانه مرکز سوئیچینگ سازمان اطلاعات سپاه در منطقه اقدسیه، خیابان گلستان مستقر شد و کدهای سوئیچ تلفنهای مقامات ارشد کشور را در این مرکز نیز سوئیچ کرد تا علاوه بر وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه نیز امکان شنود غیرقانونی تلفنهای مقامات ارشد کشور را داشته باشد. با این توضیح که این روند بهشکل کاملا اختصاصی زیر نظر طراح سیستم یعنی «جواد ناظری» قرار داشت
س از این شنودهای غیرقانونی، آذری جهرمی فایلها را در اختیار حسین طائب و جواد آزاده (از بازجویان متهمان قتلهای زنجیرهای شاغل در سازمان اطلاعات سپاه) قرار داد و در جلسات مختلف این سازمان تصمیم بر این شد که برای پیشبرد منویات حسین طائب، «دستگاه شبیهساز صدا» برای این سازمان خریداری شود. این دستگاهها توسط شرکت کمپیوت انگلستان در تایلند مونتاژ میشود و قادر است با دریافت یک فایل از صاحب صدا، آن را شبیهسازی کرده و صوت هر فردی را به صوت صاحب صدا تغییر دهد. قیمت این دستگاه ۷۰۰ هزار دلار بود که جواد ناظری سه دستگاه از آن را خریداری کرد و در عرض یکماه نیز آموزش استفاده از آن را دید و پورسانت خرید آن را نیز به حسابهای خارجی خود واریز کرد.
جواد ناظری با این دستگاهها صدای میرحسین موسوی، مهدی کروبی، سیدمحمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی را شبیهسازی کرد و در این سخنان حرفهای ضد رهبری را به این افراد نسبت داد؛ سخنانی همچون «بساط رهبری آقای خامنهای باید جمع شود»، «شورای رهبری باید جایگزین آقای خامنهای شود»، «حضور مردم در خیابانها باید ادامه داشته باشد تا رهبری بفهمد نمیتواند جلوی مردم بآیستد» و ... بدین منظور شبیهسازی شد تا سازمان اطلاعات سپاه بتواند نظر رهبری را نسبت به این افراد بازگردانده و زمینه سرکوب مردم در انتخابات ۸۸ و بازداشت فعالان سیاسی و مدنی را فراهم کند تا قدرت خود را بسط و توسعه دهد. بهگفتهی یک منبع مطلع در نهاد رهبری، این پروژه با نظر احمدینژاد و شهشهانی (معاونت ضد جاسوسى وزارت اطلاعات در دوره مصلحى) انجام پذیرفت تا وی بتواند بر کرسی ریاستجمهوری در کودتای انتخاباتی تکیه زند.
صداهای شبیه سازی شده بر روی فلش مموری به وحید حقانیان تحویل داده شد و وی آن را به سمع رهبری رساند و رهبری را به این نتیجه رساندند که موسوی، کروبی، هاشمی و خاتمی قصد براندازی حاکمیت را دارند. پس از آن جلسه ای ویژه با سید اصغر حجازی تشکیل شد. از این حیث بهجرأت میتوان مدعی شد که اساسا فشارهای وارده به اصلاحطلبان، بازداشت طیف زیادی از آنان و سرکوب مردم در سال ۸۸، پس از این شبیهسازی صدا به وجود آمد و خطبههای خون نمازجمعه ۲۷ خردادماه ۱۳۸۸ نیز دقیقا با تاثیر از این شبیهسازی صدا توسط آیتالله خامنهای خوانده شد.
قهر احمدینژاد پس از اخراج ۱۸ تن از پرسنل وابسته به احمدینژاد در وزارت اطلاعات توسط مصلحی اتفاق افتاد، این ۱۸ تن دو سال پس از این واقعه و پس از اخراج توسط حیدر مصلحی نزد رهبری رفتند و این پروژه را فاش کرده و اعلام کردند این صداها شبیهسازی شده بوده است. در میان این افراد «معین» و «حاج حبیبالله» نیز حضور داشتند. رهبری در این جلسه به آنان گفته است: «ادعای خود را ثابت کنید.» پس از این سخنان، این افراد برای اثبات ادعای خود به معاونت فنی وزارت اطلاعات رفته و «دستگاه شبیهساز صدا» را نزد رهبری بردند و «دستور شلیک موشکهای دوربرد به سمت اسرائیل» را با صدای وی، شبیهسازی کردند و رهبری برای نخستینبار صدای خود را در این سیستم شنید و همان زمان متوجه شد که فریب «آذری جهرمی»، «طائب» و «جواد آزاده» را خورده است. پس از این جلسه، رهبری به افراد حاضر توصیه کرد که در اینباره سکوت کنند تا اتفاقات بدتری رخ ندهد، بدون آنکه دستور به برخورد با افراد فریبکار در این پروژه را بدهد. در نهایت «معین» پس از این جلسه، حضور «جواد ناظری» را در وزارت اطلاعات مختل کرد و ورود وی را به ساختمان شهید عراقی منفصل اعلام مینماید. پس از آن شورای سیاستگذاری وزارت اطلاعات حکم انتقال «جواد ناظری» را به یکی از وزارتخانهها ابلاغ و ارسال کرد تا در نهایت «ناظری» به وزارت ارتباطات منتقل میشود ولی تفالههای وی در معاونتهای مختلف وزارت اطلاعات همچنان حضور دارند و اطلاعات و اسناد محرمانه را به وی میرسانند.
وی همچنین مدتی را با «شهابالدین حدادعادل» برادرزاده «غلامعلی حدادعادل» مشغول رایزنی برای واردات سیگار از شرکت فیلیپ موریس بود که این تلاشها به دلیل اخراج وی از وزارت اطلاعات و جابجایی وی به وزارت ارتباطات، معلق و ناکام مانده است. در گردشکار حفاظت وزارت اطلاعات، از «جواد ناظری» تخلف دیگری نیز ثبت شده است: واردات سیستم شنود کریستال و بیسیم اسکن بدون اجازه مقامات این وزارتخانه و کارگزاری شنود کریستال بدون اجازه مقامات امنیتی در دفتر «علی مطهری» وقت نماینده مجلس نهم
«آذری جهرمی» همچنین با «سعید رفیق دوست» در برج نگار جردن فعالیت اقتصادی غیرقانونی دارد و با فاکتورسازی ویلاهای مختلف و لاکچری را از بودجه تنخواه و محرمانه وزارت اطلاعات در رویان و فریدونکنار خریداری کرده است. هدف از خرید این ویلاها علاوه بر ثروتاندوزی، عدم ورود وی به میهمانسرای وزارت اطلاعات و در دام نیفتادن در سیستم شنود این میهمانسرا عنوان شده است
مطالب بالا از آمدنیوز گرفته شده است
پاسخی لفاظانه از آذری جهرمی در مخالفت با مطالب بالا:
پاسخ آمدنیوز به مطلب بالا:
آقاى جهرمى! نپرداختن شما به بخش هاى مختلف گزارش آمدنيوز، محل سؤال است. چرا صداى موسوى، كروبى، هاشمى و خاتمى را شبيه سازى كرديد، رهبرى را فريب داديد و زمينه سركوب ٨٨ را فراهم كرديد؟
آقاى ناظرى! از واريز ٧ ميليون دلار پول مردم در حساب آى ان جى بانك آمستردام كه با نام جعلى عبدالحسين قادرى كارسازى كرديد به مردم توضيح دهيد! شنود دفتر على مطهرى هم! اتهام پراكنى صحيح نيست
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#555
Posted: 17 Aug 2017 13:29
salam_446: هاشمی به مرگ طبیعی فوت نشده !
سلام هادی جان
نمیدانم! به نظرم نه خودش را میشود اثبات کرد نه خلافش را!
شبیه این آذری جهرمی هم زیاد است متاسفانه!
آدمهای اهل شلوغکاری و سفسطه و مغلطه و حق بجانب بودن و انحراف موضوع و ....
جواب سایت آمدنیوز:
شگرد عنصر اطلاعاتی این است وقتی پاسخی برای سوال نیابد، از طریق به سخره گرفتن محورهای سؤال، پاسخ را با طعنه، مضحکه و اتهام میدهد.
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#558
Posted: 17 Aug 2017 16:33
مطلب جالبی از بابک داد نازنین
(البته با تمام مطالبش صددرصد موافق نیستم اما باز هم عالی نوشته است، مثل همیشه)
کابینه؛ شطرنجبازیِ روحانی!
اول: من هم موافقم که این کابینه، مورد انتظار «تحولخواهان» نیست، اما...! (امّاها را خواهم گفت) موافقم که عدم حضور زنان و اقلیتها در کابینه، دلسردکننده است، اما...! من هم از حضور برخی افراد در کابینه، ناامید شدم. و اشارهوار بگویم که حذف آنها، «سهمیه مجلس» است در این شطرنج!
به شهادت کارنامهام، هرگز صداقت و صراحت و استقلال را به هیچ نفروختهام، سوگند میخورم قصدم توجیه روحانی و کارهایش نیست. او باید برای وعدههای خود به خصوص «رفع حصر»، در اولین فرصت، به ملت گزارش بدهد.
و ما هم با قدرت، باید رفعحصر را از نظام «مطالبه» کنیم؛ تا دولت هم به «پشتوانهی ملت» آن را عملی کند! قطعا از «کُدهای» سخنان روحانی در معرفی کابینه متوجه شدهاید که او در تنگناهایی هست که نباید بگوید. او گفت «دوست داشت ۳ وزیر زن بگذارد» اما نشد! گفت افرادی را در نظر داشته اما نشد! و گفت: «فشاری روی من نبوده!»
این سخنان متناقض، «پیامی رمزگونه برای مردم» دارند. چنانچه گفتم؛ قصدم توجیه کسی نیست و نفعی هم نمیبرم، اما با این «ادبیات» در جمهوری اسلامی آشنا هستم و معناهای پشت این گفتمان را میشناسم.
سیاستمدار، مثل شطرنجباز است. او نه میتواند و نه باید مثل «حسنکراستگو!» صاف و صادق بگوید چرا چنین کابینهای چیدهام! وقتی که روحانی با «افسوس» از «اما نشد»ها حرف میزند، دارد لابلای این حرفها به مردم پیغام میدهد که یادم هست که با شما چه قراری دارم. وقتی با زبان معکوس میگوید: «هیچ فشاری روی من نبوده!»
یعنی بوده! و «شما مهلتم بدهید»!
سیاست در «عمل»، عرصه جار زدن اهداف در بلندگو نیست! راستگویی برای دوران انتخابات است و بعدش، با زیرکی باید به وعدهها عمل کرد. سیاست عملی، بازی با «مشت بسته» است. اگر قبل از هر بازی فوتبال، مربی نقشه اٙرنج تیم و طراحی بازیکنان و تعویضها را جلوی دوربین خبرنگاران «صادقانه» شرح بدهد، آیا این صداقت است یا حماقت؟ و آیا چنین حماقتی، عامل شکست نمیشود؟ روحانی یک «شطرنجباز» است که به مسابقه شطرنج فرستادهاید. و به او «اعتماد» کردهاید. اما نمیشود قبل از بازی و قبل از هر حرکت مهرههایش، به او بگویید «درباره فکری که در سر داری، توی رسانه توضیح بده»؟ آیا او باید مشت خودش را باز کند؟! حال که به او اعتماد کردهاید، به اعتمادتان «اعتماد» کنید. و زیرک باشید. شما بهتر از من میدانید سیاست، عرصه پیچیدهتری از یک شطرنج است. گاهی یک «مهره»، باید به چندمین حرکتش برسد تا امتیازی بگیرد. گاهی شطرنجباز، مهرهای را به منظوری گذاشته! و «مجلس باید آن را حذف کند»! واضحتر نگویم!
انتظار اینکه شطرنجباز، قبل و بعد از هر حرکت مهرهاش، بیاید پشت بلندگو و به همه بگوید طرحم چیست، انتظار بهجا و معقولی نیست! الان فصل مهرهچینی کابینه است. برای یک شطرنجباز قهار، محاسبه نقشهها برای کیشومات حریفش اهمیت دارد! مهرهها را میتوان تغییر داد. سربسته بگویم؛ «مسئولیت حذف» یکی چند مهره ناهماهنگ کابینه هم بر عهده نمایندگان مردم در مجلس است. و آنها باید بدون هیچ نگرانی، مهرههای بد کابینه را حذف کنند!
به هر حال شمایی که به جای رئیسی و قالیباف، حسن روحانی را پشت فرمان ماشین نشاندید، میدانید که سر هر پیچ و چهارراه، نباید بر سر او فریاد زد: «مواظب باششش»! مردم میدانند فشار روانی بر راننده، به «تصادف» میانجامد! مردم هوشیارانه میدانند برخی از اینها که کاسه داغتر از آش و «مطالبهگر» شدهاند، هنوز پوسترهای رئیسی و قالیباف روی دیوار خانهشان آویزان است! پس به این فکر کنیم که «برخی فشارها و توقعات زودهنگام»، دسیسهای است برای مأیوس کردن ملت! تا روزی بدخواهان با پوزخند به شما مردم بگویند: «دیدید اشتباه کردید؟!»
حسن روحانی سیاستمدار باتجربه و شطرنجباز زیرکی است که زمین سیاست ایران را خوب میشناسد. لازم است بگذاریم با «تمرکز» کارش را بکند. او به خوبی میداند که جز ملت، پشتیبانی ندارد. صبر؛ استراتژی برندگان است! روحانی را هم به وقتش، باید «نقد و داوری» کرد.
در پایان صدروز اول دولت (که نتیجه حرکات اولیهی کار روشن شود) هرگونه اشتباه دولت را با «شمشیر نقد، صاف خواهیم کرد»! اما یادتان باشد شما با صبر، به پیروزی رسیدهاید. پس به شطرنجبازتان اعتماد کنید و برای هر حرکتش، از او «توضیح» نخواهید! بدانید که؛ مخالفان هم «گوش خواباندهاند» تا از لابلای حرفها و توضیحات روحانی به شما، برنامهها و اهدافش را «شناسایی» و پیشاپیش «تخریبشان» کنند!
کلام آخر؛ اگر مانند ایام انتخابات «زیرک و هوشیار و پشتیبان و مطالبهگر» باشید؛ به تمام اهداف خود میرسید! شک نکنید!
بابکداد
مطلب دلپذیر و آرامش بخشی است (برای اهلش البته)
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 7149
#559
Posted: 18 Aug 2017 14:25
وقتی بدون فکر منطق و صرفا برای عقده گشایی و یا دیگر دلایل دست به فریب مردم میزنند ، همانند زمان انتخابات با نشر این اراجیف قصد جمع کردن آبروی نداشته برای خود و هم قطاران خود هستند!!
وضعیت روحانی و وزاری پیشنهادی او روشن است ، روحانی پس از دستگیری برادرش (حسین فریدون ) طبق معامله ای که با سپاه و خامنه ای انجام داده ، قصد داره تا به طور کامل در خدمت سپاه باشه و به دست بوسی و بله قربان گویی خامنه ای ادامه بده
ول هدف افرادی که ساده لوحانه با نشر این اراجیف ، آب به آسیاب دشمن میریزن ، و سعی در مخدوش کردن اطلاعات موثق در رابطه با خیانت ها و جنایات وزرای پیشنهادی روحانی و همچنین شخص روحانی دارند ، چی میتونه باشه؟!!!
فکر کنید وزیر ارطلاعات! کشور هنوز یه جمع و تفریق ساده رو بلد نیست ، بعد ما دم از اعتماد کردن به روحانی میزنیم!!
آقای آذری جهرمی!
شما سال ۱۳۶۰ متولد شدید ، اپراتور دوم همراه سال ۱۳۸۶ به ایران آمد ، آن زمان شما ۲۶ سال سن داشتید نه ۱۶ سال!!
روباه بنفش!!
شرایط کنونی!!
تا ۱۴۰۰ با روحانی!!
ما همه با هم هستیم!!
روحانی مــــوچـــکـــــریــــم!!!
بــه عـقــب بــر نـــمـــیـــگـــردیـــم!!!
ویرایش شده توسط: limoshirin65