انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 74 از 150:  « پیشین  1  ...  73  74  75  ...  149  150  پسین »

بحث سیاسی روز بی تعارف


مرد

 
تورم کنونی، تنها پس لرزه های یک زلزله بزرگ تورمی است که خود را در پاییز امسال نشان می دهد


در بهترین حالت، هنوز یک ماه دیگر تا رسیدن کالاهای خریداری شده با دلار ۱۱ هزار تومانی و عرضه در بازار ایران زمان مانده است؛ این بدان معناست که بازار هنوز تورم ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصدی را مطابق با کاهش ارزش ریال تجربه نکرده و اوضاع بسیار وخیمی را در پاییز امسال پیش رو خواهیم داشت.

شاید شما نیز با توجه به القای رسانه‌ها فکر می‌کنید که تورم کاهش می‌یابد و اوضاع کشور به حالت قبل بر می‌گردد و یا فکر می‌کنید، بازار کشش تورمی بیش از این را نداشته و این اوج مصیبتی است که ما تجربه خواهیم کرد. متاسفم، اما بایست بگویم سخت در اشتباهید؛ تورمی که این روزها با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم تنها پس لرزه‌های یک زلزله بزرگ تورمی است که تا چند ماه دیگر کشور را فلج و به مرز فروپاشی اقتصادی می کشاند. برای درک عمق این مطلب کافی است به قیمت کالاهایی نگاه کنیم که از طریق نمایندگی‌ها و به شکل نسبتا انحصاری وارد ایران می‌شوند. گوشی‌های تلفن همراه، لوازم خانگی و اتومبیل‌های خارجی نمونه‌های بسیار خوبی هستند. همه شما به یاد دارید که چطور در همان روزهای افزایش قیمت دلار، قیمت این کالاها افزایش پیدا کرد. خب حالا قرار است همان افزایش سرسام‌آور را در قیمت همه کالاهای وارداتی تجربه کنیم. اما آیا تجربه کرده‌ایم؟ تورم کالاهای خارجی غیر انحصاری، با توجه به روند کاری واردات، ترخیص، پخش و فروش، در چند مرحله به افزایش ۲۵۰ درصدی مطابق با افزایش قیمت دلار واکنش نشان خواهد داد در حالیکه که هنوز افزایش قیمت‌ها به بیش از ۷۰ درصد نرسیده است.

برای درک این مطلب خوب است نخستین واکنش بازار را به یاد آوریم: در نخستین واکنش بازار به تورم، دیدید که موجودی انبارها با یک افزایش قیمت ۳۰ الی ۵۰ درصدی در بازار راکد و کساد فروخته شد، اما دیری نپایید که افزایش قیمت‌ها در مواد اولیه باعث تاثیر مستقیم بر قیمت کالاها و موج دوم افزایش قیمت‌ها گردید. حال در این روزهای آشفته و پر نوسان باید گفت بازار هنوز کالاهای خارجی خریداری شده بر پایه دلار ۱۱ هزار تومانی را به خود ندیده است؛ کالاهایی که به تازگی بر کشتی‌های ترانزیتی بار زده شده و زودتر از ۲ ماه دیگر به بازار ایران نخواهد رسید. پس با ورود این کالاها تورم خود را به شکل واقعی نشان خواهد داد.

مساله مهم دیگر که از شاید از نظرها پنهان مانده باشد، مساله شوک اقتصادی است. از نظر واردکنندگان، توان کم خرید مردم ایران که نمی‌توانند همسان با تورم واقعی درآمد خود را بالا ببرند، چنان بازار را راکد کرده است که عملا بازار از کشش کافی برای واردات جدید بر پایه دلار ۱۱ هزار تومانی برخوردار نیست. پس بازار جدای از تورم بالای ۲۰۰ درصد با کاهش عرضه نیز روبرو خواهد شد. این بدان معناست که بازار دچار قحطی عرضه و افزایش بیشتر قیمت کالاها تا مرز تورمی بالای ۴۰۰ درصد خواهد بود. مساله‌ای که به باورم می‌تواند وضعیت اقتصادی کشور را دچار شرایطی غیر قابل کنترل کرده و فروپاشی اقتصادی را رقم بزند.

بی‌تردید طرح ارائه ارز دولتی برای واردات که در همان روزهای نخست اجرای خود با شکست روبرو شد نیز در این ممانعت از واردات بی‌تاثیر نیست. واردکنندگان غیر دولتی از بیم اختلاف قیمت کالاهای وارداتی با واردات دولتی نیز از واردات منصرف شده‌اند و منتظرند تا قیمت‌های بازار، آرام و ثابت شود. نباید این نکته را فراموش کرد که مساله سیاست غلط فشار به انبارداران نیز واردکنندگان را تا عدم ثبات سیاسی دولت از واردات منصرف کرده است.


علی کثیری
Make the REST of your life, the BEST of your life
     
  
مرد

 
به نظرم یهودی ستیزی و آمریکاستیزی بهونه و توجیهی برای حکومته
حکومت برای موندنش حاضره حتی اسرائیل را مظلوم و فلسطین را غاصب قلمداد کنه. مطمئن باشید فقط بهونه برای موندن
Gay
     
  
مرد

 


توجهتون رو جلب ميكنم به تيتر خبرهاي٧ ، ٨ سال پيش.

چقدر اشناس اين خبر ها

''سياه بازی هاي تكراری''





این دفعه فرق میکنه!
شرایط کنونی
اون دفعه رای ندادید که یه شخصی مثل احمدی نژاد اومد!!!

ایندفعه که رفتید رای دادید کی اومد؟؟؟!!

     
  
مرد

 



علی ربیعی از وزارت کار برکنار شد و بالاخره مصائب مردم را دید! بخش زیادی از مشکلات کشور از بی‌کفایتی ربیعی حاصل شده است

شاید روحانی هم سه‌شنبه بیکار شد و مردم را دید!
     
  
مرد

 
تاثیر تحریمها


چند روز پيش از جان بولتون نقل شد كه گفته تحریم‌ها بیش از آن‌چه ما انتظار داشتیم بر نظام اقتصادی ايران تأثیر گذاشته. اين جمله‌اي بسيار قابل تأمل بود كه به شكلي غيرمنتظره، كسي درباره‌‌اش چيزي نگفت و هيچ كدام از مديران كشور را به فكر نينداخت.


آمريكايي‌ها دارند به صراحت مي‌گويند محاسبه‌شان اين بوده كه تحريم‌ها تأثيري خفيف‌تر بر اقتصاد ايران بگذارد. پيش‌بيني خودشان كه طراح وضعيت فعلي بوده‌اند اين بوده ولي اقتصاد ايران بيش از فشاري كه در واقعيت متحمل شده واكنش نشان داده. چرا؟ شايد پاسخ را بتوانيم در بخشي از كتاب «انسان خردمند» نوشته‌ي يووال هراري پيدا كنيم: «يك اسكناس دلار را برداريد و به دقت به آن نگاه كنيد. مي‌بينيد كه فقط يك تكه كاغذ رنگي است با امضاي وزير خزانه‌داري آمريكا در يك طرف و شعار توكل ما به خداست در طرف ديگر. ما دلار را به عنوان وجه پرداختي مي‌پذيريم زيرا به خدا و به وزير خزانه‌داري آمريكا اعتماد داريم. نقش اساسي اعتماد روشن مي‌سازد كه چرا نظام‌هاي مالي ما به‌شدت با نظام‌هاي سياسي و اجتماعي و ايدئولوژيك‌مان پيوند دارند. چرا بحران‌هاي مالي اغلب ناشي از تحولات سياسي هستند و چرا بازار بورس ممكن است بسته به اين كه معامله‌گران يك روز صبح چه احساسي دارند صعود يا سقوط كند.»


بله، ماجرا به همين سادگي است: ارتباط پول با «اعتماد». از وقتي فشار آمريكا شروع شده، بيش از آن كه اتفاقات واقعي باعث بروز بحران در اقتصاد ايران شده باشد سست شدن «اعتماد»‌ مردم است كه شرايط را به جايي رسانده كه بچه‌مدرسه‌اي‌ها هم ترجيح مي‌دهند پول توي قلك‌شان را به دلار تبديل كنند. اين‌كه مديران در اين چند ماه مرتب مي‌گويند مشكل فعلي اقتصاد «رواني» است يعني همين. پس ظاهراً راه‌حل روشن است:‌ بازگرداندن اعتماد مردم و مهيا كردن شرايطي كه مردم احساس كنند هنوز مي‌شود به مملكت و مديرانش اعتماد داشت. آيا در تمام ماه‌هايي كه گذشته حتي يك نشانه‌ از چنين تلاشي مي‌بينيد؟ بي‌دليل نيست كه در اين اوضاع و احوال گاردين عكس يقه‌گيري نماينده‌هاي مجلس ما را مي‌برد روي جلدش. همه‌ دنيا حواس‌شان هست كه مديران مملكت، دسته‌جمعي و دوشادوش هم در همان زميني بازي مي‌كنند كه آمريكا مي‌خواهد. در شرايطي كه يك بچه‌محصل هم مي‌تواند بفهمد در اين جور موقعيت‌ها بايد الكي دست گردن ديگري بيندازد و عكس يادگاري بگيرد و نشان رقيب بدخواهش بدهد، ترتيب دادن جلسه‌ در مجلس، عزل چكشي دو وزير در هفته‌ گذشته، تجمع مدرسه‌ فيضيه با آن پلاكارد كذايي، تهديد به مرگ در استخر توسط آن مداح محترم و باقي حركاتي كه در اين هفته‌ها رخ داده قرار است كمك كند اينها در انتخابات بعدي رأي بياورند؟


يعني حتي نمي‌توانيم انتظار اين اندازه هوش از اينها داشته باشيم كه بدانند وقتي مردم دو سوم دارايي‌شان را در ماه‌هاي اخير از دست داده‌اند و به خاك سياه نشسته‌اند اين بازي براي‌شان موضوعيت ندارد كه شكست‌خورده‌هاي انتخابات قبلي بخواهند پوزه‌ پيروز‌شده‌ها را به خاك بمالند به اين اميد كه در انتخابات بعدي رأي بياورند؟ يعني نمي‌فهمند وقتي كشتي شكسته، مسافرها براي نجات جان‌شان است كه تكاپو مي‌كنند نه رأي دادن به ناخداي بعدي؟



محمد نظری
Make the REST of your life, the BEST of your life
     
  ویرایش شده توسط: mahdi75   
مرد

 
پرونده مرگ هاشمی، چرخش به راست روحانی و پیامدهای آن




اعتبار اجتماعی اصلاح‌طلبان کاهش یافته است. نه عمر سیاسی آنان پایان یافته آن‌گونه که برخی سرنگونی‌طلبان مدعی‌اند و نه آن طور که بعضی خوش‌باوران تصور می‌کنند دوباره آب رفته تماما به جوی بازخواهد گشت. بزرگترین ضربه به اصلاح‌طلبان را عملکرد دولت دوم روحانی زده است. حتی مهم‌تر از غلبه صدای جناح محافظه‌کار در اردوگاه اصلاح‌طلبان و یا دست بالا یافتن آنها در تشکل پیرامون خاتمی.

همزمان با مخالفت رأس هرم سیاسی با ارتباطات اقتصادی با آمریکا و برجام ۲ و ۳ و پس از روی کار آمدن جریان ناهنجار ترامپ؛ حسن روحانی سر یک دو راهی بزرگ قرار گرفت. یا باید بر رویکرد تعاملی‌اش در سیاست خارجی تاکید می‌کرد و یا به سمت سیاست بیت می‌رفت. او همچون دیگر چرخش‌هایش به سمت جریان مقابل رفت. جریان تندروی متکی به بیت که در انتخابات شکست خورده؛ هنوز ناامید نشده. آنها سوار بر موج نارضایتی اقتصادی بدنبال ریاست جمهوری و سپس رهبری ابراهیم رئیسی بودند (و هستند). مشکلات روزافزون اقتصادی و اعتراضات اقشار کم درآمد این جریان را دوباره به فکر احیای رویای قبلی‌اش انداخته است. آنها مانند کودتاگران در مقطع ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ دوباره فکر می‌کنند می‌توانند عملیات‌شان را این‌بار با استفاده از نارضایتی جامعه، در شکل تازه‌ای تکرار کنند.

راس هرم سیاسی تاکنون با این پروژه ماجراجویانه موافقت نکرده زیرا نیازی به برکناری دولت ضعیف و بلاگردان روحانی نمی‌بیند. ناشی‌گری جریان افراطی در حمله به مراجع و حوزه علمیه در تجمع اخیر در قم جهت مرعوب کردن آنها نیز فعلا نتیجه عکس داده است! اما تهدید رئیس‌جمهور و نوشته روی چوب پلاکاردها دم خروس مهمی بود که بیرون زد. مشکل اصلی مردم ایران اقتصادی اما راه حلش سیاسی است. کلیدش هم برخلاف دولت در جیب بیت قدرت است. تغییر افراد به جای تغییر سیاست‌ها و سرکوب قضایی راه به جایی نمی‌برد. اما می‌تواند آدرس اشتباهی باشد و یا دفع الوقت و دست و پا زدن‌هایی زیر سقف تحمل نظام. برکناری دو وزیر نشانی از این رویکرد و قربانی کردن معلول به جای علت و انجام معالجات سطحی به جای جراحی‌های عمقی داشت.

اگر مشکلات اقتصادی و نارضایتی و اعتراضات مردمی گسترش یابد این رویکرد می‌تواند ادامه یابد و حتی به شخص روحانی برسد. در این نقطه شاید دیگر رهبر نیز چیزی برای قربانی کردن برای توجیه مشکلاتی که مستقیما از سیاستهای او ناشی شده نداشته و بناچار به برکناری دولت حسن روحانی توسط مجلسی که فرصت‌طلبی در آن رو به رشد است، تن دهد. از او به یک اشارت از جریان افراطی به سر دویدن. فرصت‌طلبان مجلس (حتی از میان کسانی که به نام اصلاح‌طلبی رای گرفته و در استیضاح وزیر اقتصاد خودی نشان دادند) نیز برای فرار از فشارهای پایگاه رأی‌شان در اعتراض به مشکلات اقتصادی و یا برای سهیم شدن در خوان قدرت در این راستا همکاری خواهند کرد. در چنین شرایط فرضی دولت روحانی نیز جایی برای دفاع برای کسی باقی نخواهد گذاشت و قربانی خواهد شد.

چرا دولت دوم روحانی، دولت پس از مرگ هاشمی؛ این چنین به راست پیچید و تمام وزرای دولتش را با بیت قدرت هماهنگ کرد، به متحدان سابقش پشت کرد، با سپاهیان جلسه دربسته‌ای گذاشت که هنوز اخبارش منتشر نشده، وعده‌های خود حتی قول‌های کم هزینه‌ای چون وزارت زنان را زیر پا گذاشت، از دعوت مولوی عبدالحمید نماد اهل سنت چشم پوشید، بودجه سالیانه‌ای سراسر باج بست، در سیاست خارجی بر سیاق جریانی که در انتخابات علیه‌شان رأی جمع کره بود، به رجزخوانی‌های پر هزینه پرداخت، تصمیمات آشکارا فاسد و ویرانگر درباره بازار سکه و ارز و بورس گرفت و...؟

تا مدتی پیش من نیز راست‌رَوی دولت روحانی را عمدتا در رابطه با بی‌اصولی‌های شخصی و دورخیز او برای امتحان کردن شانس رهبری‌اش می‌دیدم (عنصر مهمی که هنوز نیز وجود دارد)؛ اما مدتی است که عامل مهم دیگری ذهنم را مشغول کرده است که قرائن زیادی نیز در تایید آن وجود دارد: پرونده مرگ هاشمی در شورای‌عالی امنیت ملی. این پرونده زیر نظر روحانی دنبال می‌شود. بعد از مرگ هاشمی اعضای خانواده و نزدیکانش بارها با تلویح و تصریح به قتل وی اشاره کرده‌اند. حال آیا علت اصلی کشیده شدن ترمز حسن روحانی اطلاع از نتایج تحقیق در همین پرونده نیست؟ آیا کسانی که متهمان آن پرونده هستند علائم آشکار و پنهان تهدیدآمیزی برای خود وی ارسال نکرده‌اند؟ این روزها با برخی تصاویر و فیلم‌ها دیگر اثبات این تهدیدها چندان هم نیازمند دلیل نیست.



رضا علیجانی
Make the REST of your life, the BEST of your life
     
  
مرد

 
حرفه؟ ناسزاگویی!



وضع جامعه به درجه‌ای نابسامان است که بسیاری از افراد احساس فشار و تنگنا می‌کنند. احساس فشار و تنگنا به نوبه خود به عصبی شدن افراد می‌انجامد و این نیز سبب پرخاشگری زبانی و عملی آنها در لحظه‌های جوش و خروش می‌شود. با این حساب، اینکه فردی، سالی یا ماهی از کوره در رود و ناسزا یا فحشی را نثار دیگران کند؛ در مجموع قابل فهم و شاید هم قابل چشم‌پوشی است؛ اما اگر ناسزاگویی و فحاشی به صورت عادتی روزانه در آید؛ دیگران نمی‌توان آن را تحت هیچ عنوانی جز «بیماری» توجیه کرد و آن را عادی دانست. متأسفانه برای ما ایرانی‌ها بخصوص در آن سوی مرز، توهین و فحاشی آن هم تحت عنوان «مبارزۀ سیاسی» به صورت نوعی «هنر» در آمده و چنان است که پنداری هر که فحش‌های آب نکشیده‌تر و توهین‌های زشت‌تر به زبان و قلم آورد؛ مبارزه جوتر و هنرمندتر است! اگر این رفتارها محدود و منحصر به جمع خاصی بود؛ شاید می‌شد از کنار آن با طمأنینه گذشت؛ اما دریغ که به صورت اپیدمی در آمده و هر روز دامن افراد بیشتری را می‌گیرد.

در اینجا نمی‌خواهم دربارۀ نتایج فاجعه‌آمیز اجتماعی و سیاسی این نوع رفتارها قلم‌فرسایی کنم چرا که در این‌باره از بس گفته و نوشته شده که تکرار آنها جز کسالت و ملال را افزون نمی‌کند. در اینجا فقط می‌خواهم خطاب به آن دسته از هموطنانی که داوطلبانه یا به اجبار ترک وطن کرده‌اند و با اقامت در کشورهای پیشرفته و دمکراتیک، از آزادی هر نوع بیانی هم برخوردارند؛ این پرسش را مطرح کنم که آیا نتیجۀ زیستن در آن شرایط، محصولش برای برخی از آنها - تأکید می‌کنم برخی از آنها - فقط باید تشدید روزانۀ توهین و ناسزاگویی باشد؟

اگر مانند اهوازی‌ها و زابلی‌ها، گرد و غبار راه تنفس‌تان را تنگ می‌کرد؛ یا آلودگی هوا و ترافیک شهرهای تهران و تبریز و اصفهان و مشهد اعصابتان را خراش می‌داد؛ یا بیکاری سراسری و فساد گستردۀ اداری، معیشت عادی‌تان را به مخاطره می‌اندخت؛ یا کم‌آبی و بی‌آبی و فرونشست زمین و نابودی زیست‌گاه‌ها و منابع طبیعی راه زندگی‌تان را سد می‌کرد؛ یا گرانی و رکود و تورم، بر بارتان می افزود؛ یا جمله‌ای در انتقاد از این و آن، راهتان را به دادگاه می‌کشاند و یا حضور معترضانه‌تان در یک نقطۀ شهر سر و کارتان را به زندان می‌انداخت و یا عزیزتان در تلفات بالای جاده‌ای خدای ناکرده از دست می‌رفت؛ آنگاه می‌شد راز این همه پرخاشگری کلامی و لفظی را کشف کرد! کسانی که هزاران کیلومتر آن سوتر اما، هیچ‌کدام از این شرایط را از نزدیک تحمل نمی‌کنند چرا باید بیش از کسانی که روزانه تحت انواع این فشارهایند؛ عصبی‌تر و تندخوتر و بد زبان‌تر باشند؟

لابد گفته خواهد شد که بنی آدم اعضای یکدیگرند و از رنج و ناراحتی هموطنان داخل کشور به ستوه آمده‌اند و کنترل اعصاب خود را از دست داده‌اند. خب، این هم برای خودش دلیلی است؛ اما باید گفت که این نوع رفتار، دردی از هموطنان داخل دوا نمی‌کند بلکه تنها سبب وحشت آنان می‌شود؛ چرا که اگر روزی روزگاری قرار به آبادی و آبادانی این ملک باشد؛ عادت به این پرخاشجویی‌ها و بد زبانی‌ها، راه تفاهم و همدلی و مدارای ملی را که شرط ابتدایی هر نوع حیات پیشرفته و مسالمت‌آمیز است؛ سد می‌کند و «چرخۀ کارما»ی عذاب ما را استمرار می‌بخشد.


احمد زیدآبادی
Make the REST of your life, the BEST of your life
     
  
مرد

 
استیضاح یا رای اعتماد در قبال سونامی عظیم مردم چاره ساز نیست




وزیر خارجه دولت روحانی هم در مجلس مورد سؤال قرار گرفت در حالی که در هفته‌های گذشته ۲ وزیرش استیضاح و از کار برکنار شدند و استیضاح وزیر صنعت هم در راه است و صحبت از استیضاح وزیر کشور و کشاورزی روحانی هم هست. این روند به چه معنی هست و چه سمت و سویی دارد؟ اگرچه جلسه دیروز مجلس استیضاح نبود و مجلس استیضاح وزیر آموزش و پرورش را هم پس گرفت، آیا اینها به ‌معنی نوعی واگشت در مسیری که به‌نظر می‌رسید زنجیره استیضاح‌ها و به مجلس کشیدن روحانی می‌خواهد طی کند،‌ نیست؟

خیزی که ابتدا در مجلس برداشته شده بود، نوعی قلع و قمع کابینه روحانی بود و خودش را هم که به قصد تضعیف و کمرشکن کردن، به مجلس کشاندند. سران شاید به این ترتیب می‌توانستند به خیال خودشان اشکالات را به گردن بخش پایین‌دستی‌های نظام بیاندازند و خودشان را در قبال سونامی عظیم مردمی که در راه است، در ببرند.‌اما در این وسط علائم دیگری دیده شد که به‌نظر می‌رسد سران نظام متوجه شدند ممکن است این کار، خطر بیشتری برایشان داشته باشد.

نظامی که ظرفیت استیضاح قانونی هم ندارد! ممکن است همین استیضاح‌های زنجیره‌یی، انفجار اجتماعی را تسریع کند. مثلاً روز یکشنبه ۱۱شهریور ۹۷ غلامرضا حیدری از جناح‌ روحانی در آرمان هشدار داده: «بی‌اعتمادی مردم ممکن است بر اثر حرفهایی که در صحنه همین استیضاح‌ها زده می‌شود، افزوده گردد و این سم مهلکی برای نظام است».
بنابراین روشن می‌شود نوع برخورد با روحانی در مجلس که به اعتراف ضمنی احمد خاتمی نوعی نمایش بود و نوع برخورد مجلس با ظریف در روز یکشنبه (۱۱شهریور ۹۷)، همین واقعیت را تأیید می‌کند که نظام در وحشت از این‌که استمرار و شدت گرفتن جنگ قدرت در صحن مجلس نفتی بر آتش قیام بریزد، دست به تلاشی برای مهار مهره‌ها و باندهای رقیب کرده است. هم‌چنین پس گرفتن استیضاح وزیر آموزش و پرورش هم در همین رابطه قابل فهم است.

با تاملی در سیر وقایع برکناری ربیعی به این سو متوجه میشویم از قیام دیماه به این سو حکومت به موازات سرکوب، توطئه‌های گوناگونی برای مقابله با قیام مردم با انجام مانورهای سیاسی انجام میدهد و میخواهد چنین القا کند که هنوز کورسوی تغییر از درون این نظام وجود دارد. کشاندن وزیران و حتی شخص روحانی به مجلس و برکناری این یا آن وزیر گام‌هایی برای پاسخگویی به همین نیاز و پراکنده کردن همین توهم است. این مانورها اگر‌ چه بر زمینه واقعی از جنگ قدرت درونی حکومت شکل می‌گیرند ولی در اساس هدف آنها تخلیه خشم مردم است و ایجاد چیزی که در فرهنگ سیاسی به‌عنوان سوپاپ اطمینان توصیف می‌شود.

اما مروری بر رخدادها از روز ۱۷مرداد یعنی از روزی که مجلس ربیعی وزیر کار روحانی را بر کنار کرد تا به امروز، حقیقت دیگری را در مورد رژیم آشکار می‌کند. به فاصله ۵ روز بعد از برکناری ربیعی، خامنه‌ای سخنرانی می‌کند و از دولت روحانی حمایت می‌کند و می‌گوید کسانی که خواهان برکناری این دولت هستند در خط دشمن کار می‌کنند. ۲هفته بعد یعنی در روز ۴شهریور مجلس وزیر اقتصاد روحانی را برکنار می‌کند و ۲روز بعد در ۶ شهریور روحانی را به صحن علنی می‌کشاند و او را مورد سؤال قرار می‌دهد و در پایان می‌گوید از جوابهای روحانی قانع نشده است و قصد ارجاع به قوه قضاییه را دارد. لاریجانی وارد می‌شود و ارجاع به قوه قضاییه را منتفی می‌کند. در همان روز خبر از در راه بودن استیضاح وزیر صنعت منتشر می‌شود. فردای آن روز یعنی در ۷شهریور خامنه‌ای با هیأت دولت روحانی دیدار می‌‌کند و یک بار دیگر از دولت او حمایت می‌کند. خامنه‌ای پاسخ‌های روحانی به سؤالات مجلس را نمایشی از مردم‌سالاری دینی معرفی می‌کند. ۴روز بعد ظریف در مجلس حاضر می‌شود به سؤالات نمایندگان پاسخ می‌دهد و مجلس به پاسخ‌های او رأی مثبت می‌دهد و در همین روز استیضاح وزیر آموزش و پرورش هم پس گرفته می‌شود.

آنچه که می‌توان از این روند نتیجه گرفت این است که خامنه‌ای اگر‌ چه صحنه‌گردان اصلی تقابل مجلس با روحانی و کارگردان نمایش استیضاح و برکناری این یا آن وزیر است اما اکنون بالاخص بعد از قیام مردادماه اوضاع را آن‌قدر وخیم یافته که ملاحظه سرنوشت کل رژیم را بر هر چیز مقدم می‌شمارد و ناچار از کنار گذاشتن مانور استیضاح می‌شود.
از همین رو است که در این چند ماه ما شاهد یک حرکت زیگزاگی بودیم. خامنه‌ای یک چند به چنین مانورهایی نزدیک می‌شود و دوباره عقب پ‌می‌نشیند. البته رفته‌رفته با استمرار قیام و عمق گرفتن و هر چه رایکال‌تر شدن آن، نیاز رژیم به چنین مانورهایی بیشتر هم می‌شود.

آژانس ایران خبر
Make the REST of your life, the BEST of your life
     
  
مرد

 



"تنزل سقف مطالبات نظام از اورانیوم غنی‌شده به پوشک بچه"
     
  
مرد

 
سهمیه بندی شیرخشک



وزیربهداشت گفت: کنترل مرزها،قاچاق و ورود شیرخشک کار دشواری است که در حیطه اختیارات وزارت بهداشت نیست و شاید مجبور شویم در آینده شیرخشک را سهمیه بندی کنیم، مسؤلیت تامین پوشک با وزارت صنعت است اما اگر اختیار آن به ما سپرده شود، شاید بتوانیم کاری کنیم.


مدیریت بازار سخت است چون باید شیرخشک را با قیمت قبلی و با حداکثر ۹ درصد افزایش قیمت، عرضه کنیم و کنترل مرزها، قاچاق و ورود شیرخشک به شیرینی فروشی ها، کار دشواری است که در حیطه اختیارات وزارت بهداشت نیست و شاید مجبور شویم در آینده شیرخشک را سهمیه بندی کرده یا در پایگاه های بهداشت، توزیع کنیم.




تا ۱۴۰۰ با روحانی
به عقب بر نمی گردیم

     
  
صفحه  صفحه 74 از 150:  « پیشین  1  ...  73  74  75  ...  149  150  پسین » 
سیاست

بحث سیاسی روز بی تعارف

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA