ارسالها: 642
#754
Posted: 31 Jan 2019 14:34
یکی از مدیران بنیاد مستضعفین میگه من لکسوس شاسی بلند دارم ولی آدم ثروتمندی نیستم. واقعا آدم شیفته ی خاکی بودن این دوستان میشه. من اگه لکسوس داشتم روزی 2 تا مستضعف میزدم به سیخ میخوردم. تا الانم دیگه مستضعفی تو جامعه نداشتیم.
در ادامه بحث ها درباره باشگاه ایرانیان دبی، متعلق به بنیاد مستضعفان!! و حقوق بخور نمیر ریاست آن سازمان محترم
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
حکیم عمر خیام
*******
مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .
ویرایش شده توسط: LorenzoLotto
ارسالها: 642
#755
Posted: 3 Feb 2019 16:27
ونزوئلا از آنچه در تلویزیون میبینید به شما نزدیکتر است!!
✍ دکتر محمد فاضلی
_ چه اتفاقی در بزرگترین دارنده ذخایر نفت جهان رخ داده که چنین در تب و تاب خشونت قرار گرفته است؟ خوشبختانه کتابی به فارسی در دست داریم که میتوان ریشههای رخدادها ونزوئلای امروز را در آن یافت. «معمای فراوانی: رونقهای نفتی و دولتهای نفتی» نوشته تری لین کارل با ترجمه جعفر خیرخواهان در سال 1388 منتشر شد اما شاید در کوران حوادث سال 88 به اندازه کافی دیده نشد.
_ درآمد کشورهای عضو اوپک در سالهای 1970 تا 1974 یازده برابر و سیاست و اقتصاد این کشورها نفتی شد. شاه ایران از تمدن بزرگ سخن میگفت اما سقوط کرد، و سرنوشت بقیه نیز بسیار ناخوشایند بود. پابلو آلفونسو بنیانگذار اوپک میگفت «نفت مدفوع شیطان است. ما در مدفوع شیطان غرق میشویم» کارل شرح میدهد که چرا کشورهای نفتی در مدفوع شیطان غرق شدند.
_ ادعای نویسنده این است که «وابستگی به یک کالای صادراتی خاص نه فقط طبقات اجتماعی و نوع رژیمهای حکومتی را شکل میدهد، ... بلکه خود نهادهای حکومت، چارچوب تصمیمگیری و تصمیمات حسابگرانه سیاستمداران را نیز شکل میدهند.» کشورهای فروشنده به دلیل وابستگی به درآمدهای خارجی و فقدان پایه مالیاتی درست دچار وضعیت «فقدان نظام اداری مرکزی منسجم و کاملاً نهادینهشده»میشوند.
_ این دولتها به وضعی دچار میشوند که درآمد سرشار ناشی از نفت به آنها امکان میدهد «حوزه اختیارات قانونی دولت را» افزایش دهند اما همزمان «چندگانگی فرصتهای مبادرت به رانتجویی برای مقامات عمومی و گروههای خصوصی»، دولت را تضعیف میکنند. دست دولت برای مداخله در عرصههای مختلف باز است اما فرصتهای رانتجویی، مقامات عمومی و بخش خصوصی را به رانتجویی واداشته و دولت را به چالش میکشد: قدرت سیاسی گلوگشاد و پتوپهن، و به همان اندازه کمظرفیت در مسیر توسعه.
_ کشورهای نفتی به سرعت «تمایل شدیدی به سمت پروژههای کلان در صنایع سنگین نشان دادند» و «رفاه عمومی از طریق کالاها و خدمات بیشتر، افزایش فرصتهای شغلی و یارانهدهی به مایحتاج مصرفکنندگان بهبود یافت.» نرخ ارز این کشورها رشد کرد و در نتیجه «وابستگی به واردات را تشویق و تولید داخلی را تضعیف کرد.» کارآیی اندک خدمات عمومی «تأخیرهای چندساله و هزینههای اضافی وحشتناک اکثر پروژههای کلان دولتی را متوقف کرد.» و یارانهها با نرخی دو برابر تولید ناخالص داخلی رشد کرد. حمایت نهادهای و اعتباری از صنایع ناکارآی داخلی، ضربهگیری برای هزینههای مواد غذایی و برنامههای عمومی شد.
_ کارل سری به اسپانیای ابرقدرت قرن شانزدهم میزند و نشان میدهد طلا و نقره سرشار سرازیر شده از مستعمرات اثری درسآموز برای کشورهای نفتی دارد. «کسری بودجه، پول زیاده ارزشگذاریشده داخلی در برابر پولهای خارجی، واردات و یارانههای سربهفلککشیده، تورم فزاینده و بدهی خارجی» نتیجه نهایی حکومتها و اقتصادهای نفتی است. نفت کالایی میشود که فقط با بودجه ارتباط برقرار میکند و ارتباطش با بقیه اقتصاد مولد نیست و حتی به دلیل ایجاد ظرفیت خرج کردن، به نابودی منابع کمک میکند.
_ شاهجمله کارل این است «خرج کردن برای حاکمان قاعده میشود زیرا منابع، حداقل در ابتدای کار، دسترس هستند، چون وظایف دشوارتری مثل ساختن اقتدار اداری، زمانبر است و پاداشهای آنی اندکی فراهم میکند. در حقیقت، خرج کردن به سازوکار ابتدایی دولتمندی تبدیل میشود.» این شاهجمله است که توضیح میدهد نفت فینفسه مشکل نیست بلکه فقدان ساختار اداری کارآمد و ظرفیت حکمرانی عامل مصیبت است. «میراث ضعیف دولتسازی، تمرکزگرایی افراطی در قوه مجریه، تمایل قوی به توسعهطلبی و فرصتهای از دسترفته برای ایجاد ساختار اداری توانمند» عامل بدبختی این کشورهاست.
_ تری لین کارل توضیح میدهد که چرا نروژ علیرغم دست یافتن به رانت نفت به علت داشتن دولتی که در آن استخدامها بر اساس شایستگی بود، کارمندان دولت از نفوذ سیاسی بیرونی مصون بودند، مداخلات خودسرانه رهبران سیاسی غیرممکن بود و فساد وجود نداشت توانست از تله نفت بگریزد و اندونزی نیز از شیوه حکومتداری کشورهای نفتی فاصله گرفت .
_ کتاب کارل بسیار ارزشمندتر و عمیقتر از آن است که من شرحی قابل قبول از آن در این مختصر ارائه کنم. شایسته است سیاستگذاران و سیاستمداران ایرانی آنرا همین امروز دست گیرند و تا کامل نخواندهاند، زمین نگذارند و هیچ تصمیمی هم نگیرند!
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
حکیم عمر خیام
*******
مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .
ویرایش شده توسط: LorenzoLotto
ارسالها: 642
#756
Posted: 4 Feb 2019 11:05
در حالى در چهار دهه گذشته متوسط نرخ رشد اقتصادى ايران فقط ٢.٥٪ بوده است كه
در همين بازه چهل ساله، متوسط نرخ رشد اقتصادى ساليانه پاكستان ٤.٨٪، هند ٧.٢٪ ،
تركيه ٦.٥٪ ، امارات ٥ ٪ ، مالزى ٥.٤٪ و كره جنوبى ٦.٨٪ بوده است.
منبع آمار :
https://tradingeconomics.com
میانگين نرخ رشد اقتصادى ايران در چهل سال پس از انقلاب تنها ٢.٥ ٪ و ميانگين نرخ تورم ٢١٪ بوده است.
اين در حالى است كه تنها در دهه چهل شمسى، ميانگين نرخ رشد اقتصادى ايران ١٢٪
و ميانگين تورم فقط ١.٥٪ بوده است.
در چهل سالگى انقلاب از دلايل اين ايستايى اقتصاد بايد بيشتر گفت.
برگرفته از توییت سیامک قاسمی
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
حکیم عمر خیام
*******
مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .
ارسالها: 642
#757
Posted: 4 Feb 2019 11:16
ما برای ادامه خدمت به مملکت
به پشیبانی مردم و حمایت دوستان خارجی خود نیاز داریم.
مردم ظاهرا از ما روی برگردانده اند
و دوستان خارجی نیز ما را رها کرده و به حمایت از مخالفین پرداخته اند،
به چه نیرویی می توانیم منکی و امیدوار باشیم؟
پادشاه وقت ایران
چهار ماه قبل از خروج از کشور در هفته آخر نخست وزیری شریف امامی
در یک جلسه در حضور مقامات سیاسی و نظامی
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
حکیم عمر خیام
*******
مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .
ارسالها: 642
#758
Posted: 13 Feb 2019 21:51
تکرار گوادلوپ؟؟
با آنکه جمهوری اسلامی بسیار تلاش کرد رأی کشورها را بزند و نگذارد «با همان روش که شاه سرنگون شد» سرنگون شود،
کنفرانس ورشو امروز آغاز شد!
انقلاب ۵۷ چندین پارامتر داشت؛ ولی «تصمیمات مهم بیرونی» در دیماه ۵۷ در کنفرانس گوادلوپ گرفته شد
و فقط چهل روز بعد از آن، انقلاب پیروز شد!
امروز تلاش آمریکا برای برگزاری کنفرانسی جهانی در لهستان، شباهتهای زیادی با کنفرانس گوادلوپ دارد
و رهبران ج-ا بهتر از هر کسی «اهمیت» آن را درک میکنند! چه؛ اگر صحنهگردانی آمریکا در گوادلوپ نبود،
رفتن شاه و پیروزی انقلاب با آن سرعت برقآسا و ظرف چهل روز ممکن نمیشد!
چهاردهم تا هفدهم دی ۵۷ (۴تا۷ ژانویه ۱۹۷۹) در کنفرانسی محرمانه در جزیره گوادلوپ فرانسه، جیمی کارتر رئیس جمهوری آمریکا؛ سه رهبر دیگر بانفوذ اروپا (فرانسه، بریتانیا، آلمان) را متقاعد کرد که «شاه باید از ایران خارج شود»! فقط ده روز بعد از آن در ۲۶ دی، شاه به تبعیدی بی بازگشت رفت و ایران را ترک کرد!
حالا چهل سال پس از آن تصمیمسازی آمریکا، «آمریکای ترامپ» با عزمی قاطعتر به همان جمعبندی رسیده: «تغییر حکومت در ایران»! آمریکا علاوه بر تحریمهای شدید و فشارهای مختلف، کنفرانسی گستردهتر از گوادلوپ را در ورشوی لهستان تدارک دیده که زنگهای خطر را در تهران به صدا در آورده است!
در فضایی مملو از نارضایتی مردم که دستکم «تشابه شکلی» زیادی با سال ۵۷ دارد، حکومت ایران در مبارزهای نفسگیر با یک «آمریکای سرسخت» نگران تکرار گوادلوپ است. ترامپ به لحاظ خصوصیات شخصیتی، دنبال «کم کردن روی رهبران ج-ا» است تا آنان را پای میز مذاکره بکشاند و یا سرنگون کند. او از تمام ابزارهای موجود استفاده میکند تا به زعم خود «دماغ حریف را به خاک بمالد»! آن سو هم رهبران ج-ا در «بازی مرگ و زندگی» از هر گزینهای استفاده میکنند؛ از تهدیدهای موشکی و سایبری و غیره!
صحنه و «متغیرهای» امروز؛ البته پیچیدهتر از سال ۵۷ هستند و نمیتوان با قاطعیت از موفقیت یک طرف حرف زد. گرچه هر دو برای «نباختن» به میدان آمدهاند!
ایران به مرز انفجار رسیده و التهاب در جامعه بسیار شدیدتر و نارضایتیها «همهگیر تر» از سال ۵۷ است. اما متأسفانه حکومت اسلامی، نگران انزوا یا فروپاشی کشور نیست تا به راحتی تن به کنارهگیری بدهد! سران ج-ا به درستی فهمیدهاند بعد از سرنگونی، جایی برای رفتن ندارند!
باید دید آمریکا به اجماع جهانی در ورشو خواهد رسید؟
اجماعی که حتی میتواند «مقدمهای غیرمستقیم برای مجوز حملهی نظامی» باشد!
بابکداد
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
حکیم عمر خیام
*******
مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .
ویرایش شده توسط: LorenzoLotto
ارسالها: 23330
#759
Posted: 13 Feb 2019 22:04
LorenzoLotto: اجماعی که حتی میتواند «مقدمهای غیرمستقیم برای مجوز حملهی نظامی» باشد!
اگر بر سر حمله نظامی هم به توافق برسند ترامپ انقدر باهوش هست که مستقیما امریکا رو وارد جنگ نکنه بلکه گزینه اش این هستش که جنگ بین دو کشور نفت خیر منطقه یعنی ایران و عربستان باشه و با جنگ فرسایشی بین ایران و عربستان ، جلوی بن سلمان و ملاها رو برای زیاده خواهی های بیشتر رو بگیره
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7