ارسالها: 338
#11
Posted: 28 Jun 2013 09:38
ادامه حضور احمدی نژاد به ضرر مراتع،آبهای زیرزمینی، حیات وحش و حیوانات اهلی است! /
انتشار فحشنامه باور نکردنی علیه رئيس جمهور در سایت توکلی
در حالی که تنها چند روز از هشدارهای مهم رهبر انقلاب مبنی بر لزوم حفظ وحدت و آرامش در میان مسئولان می گذرد، سایت الف بي هيچ بهانهاي با انتشار فحشنامه ای عجیب خطاب به رییس جمهور، ادامه حضور احمدی نژاد را به ضرر آب های زیر زمینی، مراتع، حیوانات اهلی و وحشی دانست و خواستار استعفای وی از ریاست جمهوری شد.
به گزارش رجانیوز، سایت متعلق به احمد توکلی که در انتشار مطالب کینه توزانه داراي سابقه است، این بار رکورد جدیدی به نام خود ثبت کرد و در سایه سکوت مسئولان قضایی، در اقدامی معنادار، مطلبی علیه رییس جمهور منتشر کرده است که فارغ از ادبیات بچه گانه، سطحی و سخیف آن، ادعاهای غیر منطقی و اهانت آمیزی عنوان شده است.
در این مطلب که به قلم فرد جویای نامی به نام "محمدحسین پاپلی یزدی" منتشر شده است؛ بسیاری از تهمت ها و اهانت های سالهای گذشته جریان های سیاسی علیه رییس جمهور بازنشر شده و مشخص نیست به یکباره پس از آرامش نسبی فضای سیاسی کشور بعد از صحبتهای اخیر رهبر معظم انقلاب، هدف از انتشار این حجم از حرفهای غیرمنطقی، مضحک و پوپولیستی علیه رییس جمهور قانوني کشور چیست؟
در بخشی از این مطلب که به عنوان تیتر اول سایت اول منتشر شده، با استدلال های کاملا منطقی! آمده است:
«چرا در دروه شما اینقدر سیل زیاد شده است. چرا در دوره شما اینقدر سفره های آب زیر زمینی افت کرده است؟ ... شما را بخدا بیایید با هم یک گپی بزنیم شاید من قانع شوم و شبها راحت بخوابم. »
در ادامه این نامه که به نظر می رسد نویسنده آن چندان از تعادل روانی برخوردار نبوده، نوشته شده است:
«آقای رئیس جمهور از وقتی شما رئیس جمهور شده اید ، بی خود و بی جهت دعوا و مرافعه بین زن ها و شوهرها و بازاری ها ومردم ، راننده تاکسی هاو مسافران و ... زیاد شده است.»
نويسنده در پایان این نامه نیز از رییس جمهور درخواست کرده «یک برنامه دو ساعته تلویزیونی بگذارید تا ما دو نفر به عنوان دو عضو هیات علمی دانشگاه با هم درد و دل کنیم، مردم هم بفهمنند. شاید من گفتار درمانی شوم. »
اما نکته مهم تر از همه در این نامه آنجاست که وی همنوا با زمزمه های اخیر موسوی خوئینی ها و دیگر چهره های فعال در فتنه، از لزوم "استعفای رییس جمهور" و "برگزاری انتخابات آزاد" سخن گفته و با ادبیاتی هتاکانه ادامه حضور احمدی نژاد در مقام ریاست جمهوری را به زیان درختان جنگلی، مراتع، آب های زیرزمینی، حیات وحش و حتی حیوانات اهلی دانسته است:
"نظر قطعی من این است که هر ساعتی که شما زودتر استعفا بدهید و انتخابات آزاد ریاست جمهوری در این مملکت راه بیفتد من یکی راحت تر شوم. ادامه ریاست جمهوری توسط شما حتی یک ساعت بیشتر باعث خرابی بیشتر زندگی من یکیمی شود ، خود دانید .البته من قرار شد از طرف آدم های دیگر صحبت نکنم. ولی از طرف غیر آدم ها می توانم صحبت کنم. ادامه ریاست جمهوری شما برای درختان جنگلی ، مراتع ،آب های زیر زمینی ، بستر رودخانه ها ،دریاچه ها ، حیات وحش حتی برخی حیوانات اهلی هم زیان آور است ... خدا شاهد است استعفای شما از پست ریاست جمهوری به نفع خود شما هم هست. درباره پیشنهاد اولمیا حالاشما جلسه تلویزیونی بگذارید و مرا قانع کنید یا من جلسه را سر پل صراط می گذارم."
استفاده از ادبيات اصحاب فتنه براي خطاب قرار دادن رئيس جمهور قانوني كشور، آنهم بدون هرگونه بهانه خاص در شرايطي كه رهبري معظم انقلاب بر لزوم حاكم شدن فضاي آرامش در كشور تاكيد ورزيدهاند، از چيزي جز حاكميت حب و بغض ها و كينه هاي شخصي بر مصالح و منافع ملي و اصول اخلاقي حكايت نمي كند، موضوعي كه در سالهاي اخير بارها شاهد آن بوده ايم.
تكميلي
ساعاتي پس از انتشار انتقاد رجانيوز به اقدام سايت الف، اين سايت خبري مطلب توهين آميز خود را از خروجي حذف كرد؛ این در حالی است که پیگیری های خبرنگار رجانیوز نشان داد چند روز قبل از انتشار این نامه در سایت الف؛ سایت "جرس" که از رسانه های اصلی فتنه گران خارج از کشور محسوب می شود، این نامه را با عنوان "نامه سرگشاده یک استاد بازنشسته دانشگاه به احمدی نژاد" منتشر کرده است.
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 338
#12
Posted: 28 Jun 2013 09:40
کرزی مسوول تجزیه افغانستان خواهد بود
تجزیه یک کشور به چند بخش یک امر سیاسی است که در سطح ملی و بین المللی با مراسم و مراحل حقوقی نیاز دارد. ولی علل و عوامل تجزیه استبداد، تبعیض، برتری خواهی یک عده بالای دیگران، جنایت و خیانت ملی است. یعنی علل تجزیه دقیقا چیز های اند که حامد کرزی در دوره بیش یک دهه حکومت خود ، به ویژه در سه سال اخیر انجام داده است.
يكشنبه 1 جولای 2012, بوسيلهى داکتر ثنا نیکپی/ متخصص علوم حقوق و دولت
نشر نخست در کابل پرس" جمعه 3 فوريه 2012
هرگاه کسی از تغییر مثبت یا تحول در افغانستان سخن گفته، زمامداران زور و زر مهر تکفیر «تجزیه» را به پیشانی شخص تحول طلب چسپانده اند. در جهان همه چیز به فرسایش می گراید و تغییر می کند یا رو به زوال می شود ، ولی «تکفیر ها» در افغانستان کهنه نمی شود، زیرا پشتیبان نیرومند خارجی دارد.
حامد کرزی نیز در این روز ها مهر تکفیر را در دست دارد و آنرا در پیشانی مخالفین سیاسی اش میچسپاند. لازم است بدانیم که «تکفیر تجزیه» چیست، عوامل آن در کجاست؟
تجزیه یک کشور به چند بخش یک امر سیاسی است که در سطح ملی و بین المللی با مراسم و مراحل حقوقی نیاز دارد. ولی علل و عوامل تجزیه استبداد، تبعیض، برتری خواهی یک عده بالای دیگران، جنایت و خیانت ملی است. یعنی علل تجزیه دقیقا چیز های اند که حامد کرزی در دوره بیش یک دهه حکومت خود ، به ویژه در سه سال اخیر انجام داده است.
بخاطر اثبات این ادعا عملکرد حامد کرزی را در عرصه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی مرور می کنیم:
در بخش سیاسی: اقدامات حامد کرزی به شمول خیانت های ملی، حمله بر پارلمان، اجرای روابط مرموز با کشور های خارج، زمینه سازی ها برای اجرای قتل عام، تقلب در همه عرصه های سیاسی کشور، انتقال جنگ از منطقه جنگ زده به مناطق امن افغانستان، تشویق تروریزم و اعمال انتحاری و استفاده از عمل انتحار بخاطر امحای مخالفین سیاسی، حل مسایل سیاسی با استعمال زور، چیدن دسایس خونبار بخاطر حفظ و انحصار قدرت بدست حلقات مافیایی مفسد و متعصب ملی و مذهبی و ده ها مسایل دیگر که مستقیما به نارضایتی مردم و تجزیه افغانستان جهت دارد. زیرا کرزی کاری می کند که شرایط و زمینه های همزیستی میان مردم را نابود می کند، نفاق و خصومت را بوجود می آورد.
در بخش فرهنگ: حکومت کرزی بجای رشد متوازن فرهنگ، تحصیلات ، هنر و نشرات فقط بنیادگرایی ، تعصب و فرهنگ جنگ ، تعصب و زورگویی را ترویج می کند. بجای مکتب مدرسه می سازد، بجای انجنیر و داکتر طالب تربیه می کند.
کرزی تحمل آنرا ندارد که در مناطق امن افغانستان مکتب و آموزش باشد و مردم رسم و رواج های پسندیده شان را اجرا کنند. حکومت بجای عنعنات پسندیده ، مزخرفات و موهمات را ترویج می کند.
حمایت بی دریغ و دوامدار کرزی از فرهنگ طالبی و تحمیل آن بالای همه ساکنان افغانستان، دو فرهنگ را در مقابله و رویارویی مستقیم قرار داده است که افغانستان را بسوی تجزیه کشانیده است. یعنی اگر کسی بخواهد یا نخواهد، تجزیه میان فرهنگ خشونت و انتحار و فرهنگ مدنیت صورت گرفته است که عامل آن بدون شک حامد کرزی است.
در بخش اموراجتماعی: هر اجتماعی از مرد و زن، پیر و جوان، اقشار و طبقات اجتماعی و گروه های اتنیکی ساخته شده است که برعلاوه خصوصیات گروهی، قشری و طبقاتی باید دارای فرهنگ واحد ملی نیز باشند. حالا می بینیم که حامد کرزی در قبال مسایل اجتماعی چه کرده است؟
از زن و مرد که مهمترین رکن جامعه است آغاز می کنیم.
درست است که حکومت مفسد و متعصب حقوق و آزادی شکلی را برای زنان در قانون اساسی و قانون انتخابات جا داده، تا بخاطر تبلیغات از آن استفاده کند، ولی در عمل زنان افغانستان از محروم ترین زنان دنیا است که توسط حکومت طالبان و کرزی به این موقف رسیده اند. در حقیقت قضایای «گلنار» و «سحرگل» که در ماه جاری در افغانستان رخ داد، نمونه های از صدا ها و هزاران قضیه است که به رسانه ها راه باز کرده است.
واضح است که هر روز صدها قضیه زن ستیزی در افغانستان رخ میدهد که علت اساسی آن نه تنها عقب ماندگی جامعه، بلکه تعصبات و مزخرفاتی است که از ماهیت دولت فاسد و نهاد های ساخته شدة دولت و استخبارات خارجی تحریک و تشویق میگردند.
جوانان در افغانستان وضعیت خوبی ندارد و سالمندان از حمایت دولت بی بهره اند.
تلاش برای ایجاد طبقه آدمخوار که پاسخگوی منافع مافیای خارجی باشد ، افغانستان را به جایگاه چپاولگران تبدیل کرده است.موضوع مورد نظر در این تبصره کوتاه بحث در باره اقشار و طبقات جامعه نیست، ولی باید گفت که بوجود آوردن طبقه آدامخوار، مفسد و وحشی با استفاده ابزاری از دولت، روز به روز فاصله میان مردم را بیشتر می سازد و افراط و تفریط فقیر و ثروتمند شدن به اوج خود می رسد. واضح است که این روند به شکل عجولانه آن موجب نارضاییتی شده و در سطح دولت تناقض و رویارویی و خصومت های جدی را بار می آورد.
اقوام مانند اقشار و طبقات و سایر گروه ها رکن مهم اجتماع اند که در سازندگی جامعه نقش بزرگ دارند. هیج جامعه در هیچ مملکت نمی تواند یک قومی باشد. پس رعایت مناسبات متوازن و مساوی میان آنها از وظایف مهم دولت است. اقوام مهمترین عامل وحدت ملی است که باید در مورد آنها از سیاست های دقیق کار گرفته شود.
با تاسف این وجیبه مهم ملی در افغانستان همواره قربانی برتری جویی های حاکمان دست نشانده و منافع حمایتگران آنها بوده که در دوره طالبان و کرزی به آخرین اوج خود رسیده است.
علت اساسی و مهم این همه بی عدالتی های اجتماعی که نفاق، جدایی و تجزیه را بوجود می آورد، تمرکز قدرت است. حامد کرزی زیر شعار های دروغین دموکراسی، آزادی و حکومت انتخابی (تقلبی) وحشی ترین شکل دیکتاتوری یک گروه مفسد و نومنکلاتوریزه شده را بالای مردم افغانستان تحمیل می کند. سوال در این جاست که آیا می توان قرن ها در دیکتاتوری و استبداد زیست؟
باید به مفهوم واقعی (وحدت ملی) پی برد. ملت تنها شامل کرزی و طالب و جاسوسان خارجی نیست، همه ساکنان افغانستان مالک این کشور هستند. تنها کرزی نمی تواند نظام بسازد، این کار از صلاحیت مردم افغانستان است. وحدت ملی با زور و غصب قدرت بوجود نمی آید. شرط اساسی وحدت ملی مشارکت ملی است. مردم وقتی با هم نزدیک می شوند و وحدت می کنند که چیز های مشترک داشته باشند، این چیز قدرت و حاکمیت است. هرگاه حاکمیت غصب شود، چیزی برای وحدت باقی نمی ماند.
پس عمل تجزیه افغانستان از جانب شخص حامد کرزی در همه عرصه های زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه عمیقا برنامه ریزی شده انجام می شود و تکفیرگیری های وی بخاطر جلوگیری از اصلاحات و تحولات مترقی بی مورد و بی اساس است.
تمرکز قدرت افغانستان را بسوی تجزیه می کشاند و تقسیم قدرت، موجب همبستگی، ترقی و شگوفانی آن میگردد.
تروریست های طالب و طرفدارانشان در حکومت مافیایی قبیله ای کرزی افغانستان را به سمت تجزیه می کشانند!
گرچه در دو قرن اخیر عاملان جنایات سیستماتیک، یکی از دلایل خود را برای ارتکاب این جنایات، یکپارچه سازی توصیف کرده اند و به سرکوب حرکت های عدالت خواهانه پرداخته اند اما تمام این سرکوب ها و جنایات، برای گسترش و تحکیم نظام خودکامه و مستبد قبیله ای در این سرزمین بوده است.
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 338
#13
Posted: 28 Jun 2013 09:41
اعترافات مصطفی تاج زاده بعد سی سال
مصطفی تاج زاده، معاون سیاسی وزارت کشور دولت محمد خاتمی و عضو جبهه منحله و غیرقانونی مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب،که در مرخصی زندان به سر می برد در توبه نامه ای از 30 سال نفاق و پنهان شدن در لباس انقلاب از مردم عذر خواهی کرد.
مصطفی تاج زاده، معاون سیاسی وزارت کشور دولت محمد خاتمی و عضو جبهه منحله و غیرقانونی مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب،که در مرخصی زندان به سر می برد در توبه نامه ای از 30 سال نفاق و پنهان شدن در لباس انقلاب از مردم عذر خواهی کرد.
وی در این توبه نامه از 30 سال پنهان کردن خود پشت انقلاب بیرون آمد و ابراز تاسف کرد که چرا وی و همراهانش به دادگاههای انقلاب زمان انقلاب اعتراض نکرده و چرا نسبت به هجوم به مراجعی چون آیتالله شریعتمداری سکوت کرده بودند.
وی که زندانی شدن پس از انتخبات خود را فرصتی برای بازنگری در دیدگاه هایش می داند می نویسد:نظامی که اگر به شخصیت، میانگین تحصیلات و هوش زندانیان سیاسیاش نگاه کنیم، به این نتیجه برسیم که پاکترین و سرآمدترین قشرهایش در زندانها نمایندگی میشوند، با نظامی که شایستهترین نخبگانش بر کرسیهای پارلمانی یا مدیریت اجرایی آن تکیه میزنند یا در جامعه مدنی از امنیت کامل بهره مندند، هرگز یکی نیست.
وی با سیاه نمائی از وضعیت و شرایط امروز جامعه تلاش کرد فتنه گری خود و دوستانش را هم لابه لایه این سیاهه نمائی ها پنهان کند و نوشت:نظامی که در آن بیشتر جوانان تحصیلکردهاش از دوره دبیرستان مشتاق مهاجرت به خارج از کشور باشند، نمایشگاه کتابش یاد دوران تفتیش عقاید را زنده کند، هنرمندانش که حجم جوایز ملی و بینالمللیشان از فضای یک سلول انفرادی بیشتر است در زندان و در انفرادی به سر برند، کجا با وعدههای امام در پاریس که خطوط اصلی نظام جایگزین رژیم سلطنت را ترسیم میکرد، سازگار است؟
مصطفی تاج زاده در بخش اعترافات نوشته خود مینویسد: «خطای ما این بود که در مقابل برخی رفتارهای دادگاه های انقلاب موضع نگرفتیم؛ در عین اینکه جناح موسوم به خط امام طراح اعلامیه ۱۰ مادهای دادستانی انقلاب در زمان شهید قدوسی در بهار سال ۱۳۶۰ بود (طرحی که گروههای سیاسی دگراندیش مخاطب آن بودند و بسط مناظره و حقوق و آزادیهای قانونی آنان را به خلع سلاح گروهها پیوند میزد)، اما نتوانستیم (و نیز تروریسم سال ۶۰ و جنگ تحمیلی نگذاشت) که این راه را تا مرحله گسست کامل از شیوههای غیر دموکراتیک پیگیری کنیم.»
مصطفی تاجزاده در ادامه به اعدام اول انقلاب تروریست ها و ضد انقلاب و ساوکی ها اشاره می کند و می نویسد: «واضحتر بگویم، سکوت تأییدآمیز درباره نحوه محاکمات دادگاه انقلاب خطای ما بود....به همین دلیل ما حتماً باید اعتراف کنیم اما نه در دادگاههای نمایشی و آن طور که بازجوها میخواهند و به اتهامات موهوم مرتکب نشده، بلکه در پیشگاه ملت و بر اساس حقیقت.»
این فعال سیاسی نسل انقلاب را به «اعتراف» فرا خوانده و تصریح می کند: «نسل انقلاب باید اعتراف کند. اعتراف میکنم که اگر در زمان خود در مقابل مواجهه نادرست با آیتالله شریعتمداری و برای حفظ حریم مرجعیت اعتراض میکردیم، کار به جایی نمیرسید که امروز حرمت مراجع و عالمانی همچون مرحوم آیتالله منتظری و حضرات آقایان وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، صانعی، بیات زنجانی، دستغیب شیرازی، طاهری اصفهانی، جوادی آملی و... حتی در صدا و سیما مورد تعرض قرار گیرد و کار به جایی برسد که حتی بیت و نوه امام و حسینیه و مرقد ایشان و نیز آرامگاه مرحومان صدوقی و خاتمی از تعرض مصون نماند.»
تاج زاده در ادامه از ملی مذهبی ها نیز که زمانی امام آنها را خیانتکار نامیده بود دفاع می کند و اعتراف می کند که: «باید از برخوردهای ناصوابی که با مهندس بازرگان و دکتر سحابی صورت گرفت، عذر خواست و نیز باید از همه سیاسیونی که خواهان فعالیت قانونی بودند و حقوقشان به بهانههای مختلف نقض شد، پوزش طلبید. همچنین باید از تحمیل یک سبک زندگی به شهروندان و دخالت در حریم خصوصی آنان معذرت خواست.
تاج زده در ادامه حرف های سروش را تکرار می کند و با طرح این ادعا که دین برای دوران غیبت کارائی ندارد می گوید: خطای ما آن بود که تصور میکردیم ما انسانهای متوسط قادریم در میخانهها را ببندیم، بدون آنکه لازم باشد درهای تزویر و ریا را باز کنیم. اشتباه ما این بود که در عمل به برخی امور عرفی تقدس بخشیدیم، غافل از آن که تلاش مذکور عقیم و نتیجه اش عرفی شدن بسیاری از مقدسات است. بزرگترین خطای ما تعمیم مناسبات سیاسی در عصر "عصمت" به عصر "غیبت" بود.»
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 338
#14
Posted: 25 Aug 2013 07:34
بالاخره سیا به دست داشتن در کودتای ۲۸ مرداد اعتراف کرد+اسناد
فارین پالیسی؛ سازمان جاسوسی آمریکا، سیا در آستانه 60 سالگی کودتای 28 مرداد سال 1332 که منجر به سقوط دولت ملی دکتر مصدق شد سند محرمانه ای را منتشر کرد که در آن به دست داشتن در کودتا اذعان می کند.
این سند که توسط یکی از تاریخ نگاران داخلی سازمان سیا در اواسط سال های 1970 تهیه شده است بخشی از پرونده " مبارزه برای ایران" نام دارد.
البته بخشی از این مدرک برای اولین بار در سال 1981 منتشر شد، اما بخش اعظم آن به خصوص فصل 3 آن با عنوان "اقدام مخفیانه" امروز منتشر شده است که در واقع شرح چگونگی اجرای کودتا است. در این نسخه برای اولین بار- حداقل تا جایی که ما مطلع هستیم- مشارکت سازمان جاسوسی آمریکا اذعان می شود:« کودتای نظامی که منجر به سقوط مصدق و سرنگونی کابینه جبهه ملی شد، تحت نظارت سازمان سیا به عنوان یک اقدام سیاست خارجی ایالات متحده صورت گرفت» سیا اذعان داشته است که از بیم حضور شوروری در ایران دست به عملیات موسوم به "آژاکس" زده است.
الف) سند زیر حکم نخست وزیری فضل الله زاهدی است که چند روز قبل از کودتا(22 مرداد) از سوی محمدرضا شاه امضا شد. با افزایش اختلافات بین مصدق و حکومت وقت، شاه فرمان انتصاب سرلشگر زاهدی به نخست وزیری را امضا کرد و همزمان فرمان عزل مصدق را نیز اعلام کرد. مصدق این حکم را نپذیرفت و آورنده حکم را (سرهنگ نصیری، فرمانده گارد سلطنتی) بازداشت کرد. طبق قانون مجلس وظیفه تعیین نخست وزیری را بر عهده داشت و اقدام شاه شروع کودتا تلقی میشد. شاه که در رامسر به سر می برد با هواپیمای شخصی خود به بغداد گریخت.
ب)بر اساس این اسناد توطئه آمریکا برای سقوط دولت ملی کشورمان در 4 مرحله برنامه ریزی شده بود:
1. مرحله اول به راه انداختن تظاهرات بزرگی توسط مزدوران از پیش آماده شده بود که بین ساعت 6 تا 10:30 صبح روز کودتا صورت گرفت:
2. مرحله دوم شامل واردکردن نیروهای، پلیس، نظامیان و مامورین اطلاعاتی به صحنه است:
3. مرحله سوم کودتا مستقر کردن تانک ها در خیابانها و به دام افتادن صوری آنها بود. این بخش اهیمت زیادی داشت و که طی کودتا نیروهای طرفدار شاه 24 دستگاه تانک را تحت کنترل خود آوردند.
4. حمله به اهداف مرحله آخر کودتا را تشکیل می داد که بین ساعت 14 تا 19 بعد از ظهر صورت گرفت. در این مرحله نیروهای ضد مصدق به سوی خانه وی به راه افتاده و احتمالا پیش از آنکه ساختمان خانه نخست وزیر قانونی وقت را خراب کنند، فرصتی برای خروج وی در نظر گرفته اند و در نهایت عصر آن روز سرلشگر فضلالله زاهدی در رادیو خود را نخست وزیر جدید ایران خواند.
منبع: سایت بسیج دانشجویی
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ویرایش شده توسط: khannabi20
ارسالها: 338
#15
Posted: 25 Aug 2013 07:52
فراماسون ؟
ماسون یعنی رها ،آزاد.فراماسونری،یک تشکیلات مخفی است که در سطحی جهانی و با عمق و دامنه بسیار وسیعی در بسیاری مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دخالت و اعمال نظر مینماید و در بسیاری از رویدادهای عمده تاریخ نقش مؤثری داشته و دارد.فراماسونها معمولا اعضاء خود را از بین افراد سرشناس جوامع انتخاب می کنند.جالب تر اینکه تا دهه 80 بیش از 50هزار جلد کتاب در مورد ماسونری نوشته شده که 99 درصد آن توسط خود ماسون ها بوده است. استفن نایت کتابی در مورد فراماسونری نوشت که در انگلیس به چاپ رسید و 18 ماه بعد در سن 33 سالگی گفته می شود که خودکشی کرد!!!!بزرگترین اهداف گروه ماسونی این است که جامعه را برای حکومت جهانی ضد مسیح(دجال) یا فرعون جدید آماده کنند. سه مرکز اصلی فراماسونی(در پاریس،لندن و آمریکا) فرماندهی اصلی همه لژهای تابعه را در کشورها و شهرهای جهان به عهده دارند که در عین حال نقش سازماندهی و هماهنگی را نیز ایفا میکنند. جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا و بسیاری از رؤسای جمهور دیگر آن کشور تا امروز،ادوارد هفتم پادشاه انگلیس و بسیاری از گردانندگان انقلاب کبیر فرانسه از قبیل منتسکیو و روبسپیر و مارا و دانتون و...و قبل از آنها علماء و هنرمندان در فرانسه مثل مولیر و اصحاب دایرةالمعارف و...و بسیار افراد سرشناس دیگر از اعضاء مشهور فراماسونی هستند. فراماسونری قطعا از اذناب و وابستگان صهیونیسم بینالملل و در جهت منافع و مطامع آن است. فراماسون آن ها قابیل ارادت خاصی دارند در حالی که او را سر دسته ی شیطان پرستی می توان نامید. منشا فراماسون ها از مصر باستان است. خطرناکترین جمعیتهای زیرزمینی که به منظور درهم ریختن ارکان اسلام و خدمت به اهداف یهود تشکیل شده،همان تشکیلات ماسونی است. لازم به ذکر است بهائیان نیز فراماسون هستند و روابط صمیمانه ای با اسرائیل و یهود دارند. جمعیتهای ماسونی را هدف معینی جز خدمت به صهیونیسم جهانی و تأمین و تسلط آنان بر جهان نیست.محفل ماسونی بریتانیا اهداف خود را در امور ذیل مشخص گردانید:
1-ترویج یهودیت کابالا ( دین یهودیت بعد از جنگ های صلیبی دچار انحراف شد. نام این دین، کامالا گذاشته شد. این تفکر جدید کاملا بطور کامل در مسیحیت نفوذ کرد و آنها را نیز تغییر داد. شاید کامالا باعث ایجاد فراماسونی جدید شد.) 2-جنگ با ادیان 3-پراکندن روح الحاد و فکر اباحیت بین ملتها(آزادی جنسی بین هر زن و هر مرد)
هدف ماسون:با تشکیل این حزب سعی میشود سایر ادیان،اخلاق دولتها و ملتها را ریشهکن سازند به جز یهود ماسون.
افراد حزب ماسونی نباید معتقد به هیچ دینی باشد مگر در صورت ظاهری آن هم برای فریب مردم.
عقاید ماسون ها: 1-بزرگداشت شیطان و نماد های شیطانی 2- زن و مرد اول، خالق نسل انسان ها و مقام نیمه خدایی دارند. 3- اعتقاد به آداب رسوم مصر باستان 4- ماتریالیسم (ماده گرایی) و عدم اعتقاد به فراماده و روح و... 5- خدا را قبول ندارند
6-خراب کردن مسجد القصی کشتن یک گوساله و پاشیدن خون آن برای پاک کردن نجاسات آنجا چرا؟؟چون مسلمانان آنجا بودند. که ویژگی این گوساله باید 1- گوساله باشد 2-سرخ موی باشد مگر سه تا از موی آن(البته توسط سلول های بنیادین در دانشگاه می سی سی پی طراحی کردند با اصرار خاخام های یهودی که این گوساله باید در اسراییل به دنیا بیاید انتقال تنکنولوژی دادند چون در کتاب شیطانیشان نوشته شده است توجه شود که گوساله باید کشته شود ن ب ا ی د گاو شود)
نمادهای فراماسونری:۱- چشم جهان بین ، ۲- پرگار گونیا، ۳- ستاره ی پنج گوش، ۴- جمجمه و استخوان
۵- عدد666 ( علامت شیطان پرستان) و 9 و11(نماد دو ستون معبد سلیمان)یاFFF (ششمین حرف انگلیسی) و عدد 13 که برای دین مسیحیت و فرهنگ ایران نحس است(یهود شیطان پرست برای دیگران نحسش کردند ولی برای یهود روز خوش یمنی است) و عدد 33، ۶- صفحات شطرنجی(برای احزار ارواح)
۸- بز ۹- حرف G حرف اول بز به زبان انگلیسی(GOAT)
۱۰-دست چپ خود را به صورتی که دو انگشت وسط زیر شصت قرار میگیرد(دو انگشت دیگر باید باز باشند) و در دست راست برخلاف دست چپ شصت نیز باز است(دو انگشت وسط خوابیده باشند)
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ویرایش شده توسط: khannabi20
ارسالها: 338
#16
Posted: 25 Aug 2013 07:55
فراماسونری جمعیتی نهان روش برای سلطه بر انسان و جهان است
فراماسونری یک تشکیلات نهانْروش و نخبهگراست. از اصول فرامانسونری یا دستورهایی که در فراماسونری حاکم است، سرّ نگه داشتن و حفظ اسرار است. فراماسونری کاملاً مخفی عمل میکند و اسرار خودش را به هیچ وجه ذکر یا افشا نمیکند.
جریان فراماسونری از مهمترین جریانات سرنوشتساز و تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران است. در فراز حاضر آقای دکتر موسی فقیه حقانی از کارشناسان تاریخ معاصر در سخنانی به بررسی ماهیت، تاریخچه شکلگیری و ریشههای فراماسونری و نمادهای آن در جهان و ایران پرداخته و تلاش نمودهاند ارتباط این جریان را با شیطانپرستی و سایر جریانات انحرافی آشکار نمایند.
تبیین اصول فراماسونری و بررسی، از دیگر موضوعاتی است که مورد توجه ایشان قرار گرفته است.در خصوص فراماسونری، یک بحث، تاریخچه فراماسونری است. اگر ما بخواهیم در تاریخچه خیلی عمیق بشویم، وقت زیادی را میطلبد، به ویژه با توجه به اینکه یک بخش، تاریخ این تشکیلات و تشکیل آن در جهان است و بخشی از آن مربوط به ایران است. حوزه ایران خیلی مهم است.
فراماسونری یک تشکیلات نهانْروش و نخبهگراست. از اصول فرامانسونری یا دستورهایی که در فراماسونری حاکم است، سرّ نگه داشتن و حفظ اسرار است. فراماسونری نهانْروش است. کاملاً مخفی عمل میکند و اسرار خودش را به هیچ وجه ذکر یا افشا نمیکند. «استیفن نایتی» به جرم نوشتن کتاب دربارة فراماسونری و افشای اسرار، در یک تصادف مشکوک کشته شد و فراماسونرها از او انتقام گرفتند. در تاریخ مشروطه، مشروطهخواهان غربگرا، عمدتاً فراماسونر بودند. غیر از مرحوم «آشیخ فضلالله نوری» که ارتباطی با این تشکیلات نداشت، دو سه نفر دیگری که اعدام شدند، آن فراماسونرهایی بودند که به نحوی اسرار را افشا کرده بودند.
فراماسونری تشکیلاتی است که توسط الیگارشی یهود ساخته شد؛ با این هدف که سلطه یهود را بر جهان اعمال کند. بعضیها فکر میکنند فراماسونری یک جریان صرفاً سیاسی یا یک جریان جاسوسی است. «محمود هومن» یک فیلسوف است و شاید خیلی از کسانی که فلسفه خواندهاند، حداقل در دوره پهلوی، شاگرد دکتر هومن بودند. من با بعضی از آنها صحبت کردم، گفتند ما اصلاً فکر نمیکردیم هومن فراماسون باشد. تصورشان هم از فراماسونری این بود که یعنی جاسوسی. نهایتاً در همین حد شناخت از فراماسونری محدود میشود.
علاوه بر اینکه فراماسونری یک جریان جاسوسی است و شکی در آن نیست. حتّی طلایهدار قشون و لشگر نظامی هم هست. یک تشکیلات فرهنگی هم هست و اتفاقاً تمرکزش روی نخبگان و جذب نخبگان است. مثلاً اینکه تقیزاده را انتخاب میکنند، عبدالحسین زرینکوب را انتخاب میکنند، از این افراد چیزی فراتر از جاسوسی توقع میرود. جاسوسی را که خیلیها میتوانند انجام دهند، اما اینکه مثلاً یک استاد تاریخ مانند زریاب خویی، زرینکوب و امثال اینها وارد تشکیلات میشوند یا یک فیلسوف نظیر محمود هومن وارد تشکیلات فراماسونری میشود، یک توقعی دیگر انتظار است که این همان کارکرد فرهنگی فراماسونری است و نباید از آن غفلت کنیم.
بعضی از همین آقایان به ظاهر فیلسوف و مورّخ، جاسوسی هم میکنند. نمونهاش تقیزاده است. تقیزاده کسی است که در حوزه تاریخ قلم میزد، البته در زمینه باستانگرایی که بعد از مشروطه در کشور رواج پیدا کرد. تقیزاده با تشکیلات جاسوسی ارتباط داشت و به عنوان یکی از شخصیتهای پیچیده میتوانیم از آن نام ببریم یا میرزا ملکمخان مؤسس فراموشخانه در ایران است و او نیز کارکرد جاسوسی در ایران را دارد و هم مروّج تفکر جدید و غربی در ایران است. حتی میتوان گفت یکی از ریشههای بحث مدرنیته و تفکر مدرن و قانونگرایی در ایران، میرزا ملکمخان است.
فراماسونری از لحاظ لغوی هم از دو واژه فری و ماسونری تشکیل شده است؛ فری به معنای آزاد و ماسونری هم به معنای بنایی است. ممکن است تصور شود اینها خود را ادامه تشکیلات صنف بنایان میدانند، در حالی که اصلاً این طور نیست. این تشکیلات برخاسته از سه چهار تشکل اسرارآمیز شیطانی در قرون وسطی است که توضیح خواهم داد. البته خود آنها ریشه باستانی دارند، ولی ربطی به بنایی ندارد؛ بلکه با یک منظور خاصی فراماسونرها خود را به صنف بنایان میچسبانند.
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ویرایش شده توسط: khannabi20
ارسالها: 338
#17
Posted: 25 Aug 2013 07:57
برخی از اتفاقاتی که مربوط به اعداد و نمادهای ماسون می شود
اعلام موجودیت اسراییل در مدار 33 درجه
جنگ 33 روزه لبنان که 32 روز طول کشید اسراییل آنرا به 33 روز کشاند
برجهای دوقلو که نشان گر عدد11 است
خراب کردن برج دوقلو در روز 11 سپتامبر(9مین ماه میلادی)
کنگره آمریکا به شکل G می باشد
دلار آمریکا وحشتناک پر از علامت های صهیونیستی و ماسونی است
آرم سازمان ملل که دارای 13 برگ در کناره آن قرار دارد
پرچم آمریکا نیز از این علائم برخور دار است، 13 نوار قرمز
کشتن کندی در مدار 33 درجه (رییس جمهوری که با ماسون مخالفت کرد)
ترور لینکول در صندلی 13 تئاتر (رییس جمهوری که با ماسون مخالفت کرد)
بیشتر جنگ ها و در گیری های آن ها با کشور های واقع در 33 درجه ی جغرافیایی(فلسطین،لبنان،سوریه،عراق،ایران)
هیروشیما و ناکازاکی در مدار 33 درجه
کشتن فرمانده ایرانی(هامان) و 77000 ایرانی را 13 فروردین در زمان خشایار شاه توسط افراد یهودی موردخای و استر که یهودی مارانوس(مخفی) بودند صادر شد
ساختمان دادگاه عالی اسرائیل دارای علامات ماسونی است
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.