انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 3 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین »

ترور شخصیت های سیاسی دنیا


زن

andishmand
 
ترور نافرجام پاپ ژان پل دوم رهبر کاتولیکهای جهان





با نام کارل جوزف وتیولا در سال ۱۹۲۰ در لهستان به دنیا آمد. وی در ۱۶ اکتبر ۱۹۷۸ به رهبری کلیسای کاتولیک و حاکم واتیکان برگزیده شد و تا زمان مرگش در ۲ آوریل سال ۲۰۰۵ در این سمت بود. او اولین و تنها پاپ اسلاو و لهستانی و اولین پاپ غیر ایتالیایی بعد از پاپ آدریان ششم هلندی در ۱۵۲۲ میلادی بود.ژان پل دوم به عنوان یکی از پرنفوذترین رهبران سده بیستم میلادی شناخته می‌شود. این باور گسترده وجود دارد که او همچنین نقش مهمی در پایان کمونیسم در کشور خود لهستان و به تدریج در اروپا داشته است. وی هم‌چنین در بهبود رابطه کلیسای کاتولیک با اسلام، یهودیت و کلیسای ارتدکس شرقی تاثیر به‌سزایی داشته است..در ۱۳ مه ۱۹۸۱ زمانی که وی برای رسیدگی به شخصی وارد خیابان شد، توسط "محمت علی" ترک مورد اصابت گلوله قرار گرفت. باوجود اینکه روده کوچک و بزرگ او از ۵ ناحیه مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود اما پزشکان توانستند جان وی را نجات دهند. دو سال بعد زمانی که پاپ به ملاقات محمت علی در زندان رفت، پس از صحبت های محرمانه ای بین آنها، محمت عفو شد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
ترور نافرجام پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان

۱۰


پرویز مشرف در اوت ۱۹۴۳ برابر با ۱۸ مرداد ۱۳۲۲ شمسی بدنیا آمد .دوازدهمین رئیس‌جمهور پاکستان بود. او همچنین رئیس ستاد ارتش پاکستان و نیز چهارمین ژنرال پاکستانی بود که در پی کودتا، به مدت ۹ سال بر این کشور حکومت کرد. مشرف در تاریخ ۱۲ اکتبر ۱۹۹۹ برابر با ۲۰ مهرماه ۱۳۷۸ با برکنار کردن نواز شریف نخست‌وزیر منتخب به قدرت رسید و به این وسیله عالی‌ترین مقام اجرائی کشور را تصاحب نمود. محبوبیت های او بواسطه سیاست های نادرستش به شدت کاهش یافت. مشرف بسیاری از سوء قصد جان سالم به در برد. در ۲۵ دسامبر سال ۲۰۰۳، دو بمب گذار انتحاری با اتومبیل های پر از مواد منفجره قصد جان او را داشتند، اما مشرف با خودرویی که فقط شیشه جلو اش شکسته شد فرار کرد و به جای او ۱۶ نفر دیگر جان باختند . او سرانجام در پی تهدید جناح‌های مخالف خود در پارلمان پاکستان مبنی بر استیضاح و برکناری وی از مقام ریاست جمهوری در ۱۸ اوت ۲۰۰۸استعفای خود از پست ریاست جمهوری در یک نطق تلویزیونی اعلام کرد. در زمان او، پاکستان یکی از متحدان خط مقدم ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم تبدیل شد و در جنگ افغانستان نیز جنگیده بود. د. پس از آن و در پی انجام یک همه‌پرسی که در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۰۱ برابر با ۳۰ خرداد ۱۳۸۰ برگزار شد، استعفای خود را از پست ریاست جمهوری اعلام کرد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
ترور نافرجام خالد مشعل رهبر جنبش حماس




خالد مشعل رهبر گروه حماس در فلسطین از سال ۲۰۰۴ بود. مشعل در دانشگاه کویت فعالیت های سیاسی خود را به عنوان رهبر جنبش دانشجویی آغاز کرد. در تاریخ ۲۵ سپتامبر سال ۱۹۹۷، در حالی که مشعل رئیس شعبه حماس در اردن بود، مورد هدف سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) قرار گرفت. دو عوامل موساد در انتظار خروج وی از دفترش در شهر "امان" (پایتخت اردن) بودند. زمانی که مشعل در حال قدم زدن به سمت دفترش بود، یکی از عوامل، از پشت، دستگاهی را سمت گوش چپ مشعل گذاشت. دستگاه انتقال دهنده سم عصبی کشنده "levofentanyl" بود. اما بواسطه تلاش گارد محافظتی و راننده اش، او جان سالم به در برد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
ترور نافرجام آلفا کوندی رئیس جمهور گینه




آلفا کوندی، رئیس جمهور گینه از دسامبر ۲۰۱۰ و استاد سابق علوم سیاسی در دانشگاه پاریس است. با وجود شکست در دو انتخابات قبلی، او توانست در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۰ پیروز شود.

در ۱۹ جولای ۲۰۱۰ به محل اقامت ریاست جمهوری در ۰۳:۱۰ صبح حمله شد. تا رسیدن نیروهای کمکی، گارد ریاست جمهوری به مدت ۲ ساعت از جان او دفاع کرد که نهایتا یک گارد ریاست جمهوری کشته و دو نفر دیگر مجروح شدند. رئیس جمهور در این حمله آسیبی ندید.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
***ترور شخصیتهای سیاسی در ایران ***


ترور ناصرالدین شاه قاجار






"محمدشاه" در اواخر تابستان 1264 ه.ق، در تهران درگذشت و ناصرالدين ميرزا، ولیعهد محمدشاه در این زمان در تبريز بود. و تا رسیدن او امور پایتخت توسط مهد عليا مادر وی اداره می شد.در مدت چند روز بحران و كشمكش ميان مدعيان سلطنت و نارضايتي مردمي كه ار حكمرانان ظالم به تنگ آمده بودند. سفارتخانه‌هاي انگليس و روس با هماهنگي هم سلطنت شاه 16 ساله را تضمين كردند، سرانجام پادشاه جوان، با كفايت و لياقت "ميرزا تقي خان اميركبير"، وارد تهران شد. امير كه بلافاصله، لقب "اميرنظام" يا فرمانده كل قشون را دريافت كرده بود جاي "ميرزا آغاسي"، صدر اعظم منفور محمدشاه را گرفت.ناصرالدین شاه هنگام جلوس بر تخت شاهي با چند مشكل اساسي روبرو بود. خالي‌ بودن خزانه دولت، شورش ها و فتنه‌هاي مدعيان سلطنت، شورش هاي محلي و قومي، که بخشي از اين مشكلات بودند. ناصرالدين شاه كه از اوضاع نابسامان معيشتي مردم و نارضايتي آنها بيم داشت به اين فكر افتاد كه كسي را از ميان مردم كه به حزونت خلق و خشونت خلق و كياست طبع و فراست خاطر برجسته باشد را انتخاب كند، و از آن ميان "ميرزا تقي خان اميرنظام" را متحد و مناسب تر از ديگران ديد ناصرالدين شاه از احترام و رابطه خالصانه و قصد صدر اعظمش در خير و صلاح او و مملكت اطلاع داشت. حتي مي توان رابطه آنها را، رابطه پدر و فرزندي دانست. مشكلات پيش روي اميرکبیر در ابتداي كار بسيار بود. اختلاف و درگيري بزرگان و شاهزادگان، نابساماني اوضاع معيشتي مردم موضع گيري "آغاسي" و مخالفت او با اميرکبیر، نيز شورش هاي "آصف الدوله" در خراسان و "آقاخان محلاتي" در كرمان كه حكايت مشقات امير در خواباندن اين دو شورش و تدبير مجال جداگانه‌اي مي‌خواهد.از آغاز سلطنت تا مرگ شاه قاجار، 6 صدراعظم روي كار آمدند كه همگي به يكي از دول بيگانه، وابسته بودند. جز اميركبير كه با سياست موازنه راه نفوذ آنها را مسدود مي كرد. صدراعظم بعدي "ميرزا آقاخان نوري" بود. او يكي از كساني است كه نگرش شاه را نسبت به صدراعظم لايق خود تغيير داد حتي يكي از شروطش براي وزارت، قتل اميرکبیر بود. بالاخره نيز با بدگوئي‌ها و دسيسه چيني‌هاي او و مهد عليا "قادرشاه" و ديگر درباريان كه بعلت فساد و بي لياقتي توسط امير بركنار شده و راه نفوذ و منافعشان مسدود گشته بود، شاه را مجبور کردند تا نسنجيده ترين تصميم تاريخ را بگیرد و اول وی را عزل نموده و سرانجام نيز حكم به قتل وي بدهد.

[b]اصلاحات دوره ناصري


در دوران قاجار خاصه دوره ناصري، با تلف شدن فرصت ها براي پيشرفت كشور، شيوع رشوه و بي برنامگي، ضعف در اداره امور و گماشتن افراد نالايق بر پست هاي حساس و كليدي، اوضاع وخيم اقتصادي، نفوذ شوم استعمار و استبداد و بها ندادن به دانش و صنعت، همگي ايران را به سراشيب سقوط كشانده بود. اما با پشتكار و عشق و علاقه خاص اميركبير به ايران و اقدامات دلسوزانه او، اقدامات اصلاحي با روندي پرشتاب و موثر پي گرفته شد.از جمله این اقدامات مبارزه با فساد درباريان و كوتاه كردن دست آنها از امور مملكتي، نظام مند كردن سازمان هاي حكومتي، اجراي قانون، نوسازي نيروي نظامي، اصلاح نيروي قضايي حمايت از اقتصاد و توليدات داخلي با احداث كارخانه‌هاي مختلف، چاپ و نشر كتاب و روزنامه، فراهم آوردن زمينه مناسب براي مترجمان و نويسندگان، مخالفت با نفوذ و حق كاپيتولاسيون روسيه و انگليس می باشد که همگي به دست توانمند امیرکبیر در این دوره آغاز شد، و يكي از پرشكوه‌ترين دوره‌هاي تاريخ ايران رقم زد.ناصرالدين شاه خود نيز با مسافرت هاي متعدد به فرنگ (اروپا) و آگاهي يافتن از شيوه مملكت داري و حاكم بودن قوانين در كشورهاي غربي در صدد اصلاحاتي چند برآمد. او در يافته بود كه تمركز قدرت در دست يك نفر به نام صدراعظم كار چندان اصولي نيست، بنابراين براي جلوگيري از قدرت يابي صدر اعظم و يا ادعاي پادشاهي او به تقليد از اروپاييان در سال 1275 ه.ق كابينه‌اي متشكل از 6 نفر تشكيل داد تا كارها بين آنان تقسيم شود.تشكيل «مجلس شوراي دولتي» با چهار عضو از اقدامات ديگر وي بود كه خود «رئيس دولت» يا «كابينه» را كه جمعاً 11 نفر عضو داشت را به عهده داشت.اگر چه اين اقدامات چندان نتيجه‌اي نداد و بار ديگر همچون گذشته به انتصاب صدراعظم اقدام كرد ولی علاقه به پيشرفت در ناصرالدين شاه ديده مي‌شد، اما روحيه مستبدانه و خودپسندي و بيم از آگاهي مردم از يك سو، و نابساماني اوضاع كشور و نفوذ روز افزون روس و انگليس مانع جدي بر سر اصلاحات بود.

سفر به فرنگ


آگاهي ناصرالدين شاه از جوامع اروپايي و مطالعه سفرنامه‌ها و كتاب هاي مربوط به آن ديار، اشتياق او را براي سفر به ممالك غربي برانگيخت. سفرهاي پر هزينه و نه چندان سودمند كه براي تامين هزينه آنها گاه مجبور به دادن امتياز از دول بيگانه و گاه گرفتن وام از خود آنان مي‌شد.سفرهاي او از سال 1287 ه.ق، با زيارت عتبات عاليات، كربلا، نجف و كاظمين شروع شد. دومين سفر او در سال 1290 ه.ق در بیست و ششمین سال سلطنت وی روي داد، اين سفر به صورت رسمي، به دعوت "امپراطور اتريش" براي بازديد از نمايشگاه «وينه» صورت گرفت. كه با كشتي از بندر انزلي به قفقاز، روسيه، آلمان، بلژيك، انگليس، فرانسه رفته و از آنجا نيز به سوئيس و ايتاليا و عثماني عزيمت نمود. سفر دوم به طور غير رسمي و تنها براي سير سياحت و ديدار از مظاهر تمدن غرب و پيشرفت صنايع و تكنولوژي در اروپا بود.سفر سوم و آخرين سفر او با همراهي "امين السلطان" به انگليس بود.

روابط خارجي

از ابتداي سلسله قاجار تا حكومت ناصرالدين شاه بيشتر روابط خارجي با دو كشور روس و انگليس بود اما در دوره ناصري با سفرهاي او و علاقه به پياده كردن تكنولوژي و عوامل پيشرفت آنها در كشور، اين ارتباطات گسترش يافت. اميركبير نيز براي اعزام دانشجو و گسترش كشتيراني و تاسيس «دارالفنون» و ايجاد پست و .... دست به برقراري روابط با كشورهايي همچون فرانسه، آمريكا، اتريش و آلمان دست زد.


امتيازات به بيگانگان

امتيازات و قراردادهاي این دوره از تاسف آورترين و غم انگيزترين امتيازات واگذار شده به بيگانگان است كه فهرست وار به آن اشاره مي‌كنيم:

۱- "هرات"(معاهده پاريس) طبق اين معاهده ايران متعهد مي‌شود ضمن تخليه هرات، استقلال «افغانستان» را به رسميت بشناسد.

۲- "رويتر"، كه به موجب آن، امتياز استخراج معادن و درآمد جنگل هاي ايران به مدت 70 سال به انگليس داده شد.

۳- امتياز توتون و تنباكو كه به مدت 50 سال به "جرالد تالبوت" انگليسي داده شد كه ضمن برپايي اعتراضات مردمي سلطنت ناصرالدين شاه نيز متزلزل شد.

۴- امتياز ايجاد راه شوسه "اهواز به تهران" که به انگليس داده شد.

۵- امتياز تاسيس "بانك استقراضي" که به روس داده شد.

روحانيت و ناصرالدين شاه

با افزايش ناكارآمدي اقتصادي و سياسي در دوره ناصري و گسترش نارضايتي‌هاي عامه مردم، علما بيشتر، در انديشه اصلاحات و محدود كردن استبداد و استعمار افتادند. و این باعث برخوردهاي مستقيم ميان علما و حكومت در اين دوره شد. يكي از رهبران مبارز اين دوران "ملاعلي كني" بود كه نقش موثري در رهبري افكار عمومي و قيام‌هاي مردمي عليه دولت داشت. ملاعلي كني در جريان نهضت تنباكو با نوشتن نامه برای شخص شاه و در دست گرفتن رهبری مردم، باعث لغو اين امتياز و حتي عزل "سپهسالار" نماينده ايراني طرف قرارداد شد و در جريان احداث «فراموشخانه» توسط "ملكم خان" نيز تلاش بسياري كرده و باعث تعطيلي آن شد.
"ملاهادي سبزوار" حكيم فرزانه و فيلسوف دوره ناصري است، او با مناعت طبع و بلند نظري بسيار، از قدرت و حاكميت فاصله مي‌گرفت و به توجهات ناصرالدين شاه و كمك هاي مالي او كه براي جلب حمايت و پشتيباني اين روحاني وارسته، انجام مي‌شد، توجهی نمي‌کرد.

سرانجام ناصرالدين شاه

با فرا رسيدن ذيقعده 1313 ه.ق ناصرالدين شاه و درباريان خود را براي پنجاهمين سال سلطنت آماده مي‌كردند، اما واقعه قتل او در حرم حضرت "عبدالعظيم(ع)" تمام تصورات آنها را در هم ريخت. قاتل شاه "ميرزا رضا كرماني" بود، كه در سال 1307 ه.ق با "سيد جمال الدين اسدآبادي"، آشنا شده بود و سخت تحت تأثير انديشه او قرار گرفته بود وی به این طریق وارد فعاليت هاي سياسي مي‌شود و در جريان قيام هاي مردمي مثل قيام تنباكو، چندي به زندان افتاده و شكنجه مي‌شود. و سرانجام تصميم به قتل ناصرالدين شاه مي‌گيرد.همان روزي كه شاه قصد برپايي جشن پنجاه سالگي سلطنت اش را دارد، او را با ضرب يك گلوله از پاي در مي‌آورد تا آخرين سال سلطنت او را رقم ‌زند.[/b]
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
ترور حسنعلی منصور نخست وزیر ایران






حسنعلی منصور
فرزند علی منصور و نوهٔ دختری حسن رئیس ظهیرالملک (حکمران و دولتمرد عصر قاجار وپهلوی) بود. او اردیبهشت ۱۳۰۲ ه. ش به دنیا آمد و پس از پایان دوران تحصیل و اخذ مدرک لیسانس حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران، کار دولتی خود را از وزارت امور خارجه آغاز کرد(۱۳۲۴) و با پشتوانه قوی خانوادگی مدارج ترقی را طی کرد. او پس از یک ازدواج ناموفق، با فریده امامی نوه دختری حسن وثوق(وثوق الدوله) ازدواج کرد و با خانواده‌های متنفذ وثوق، قوام، امینی و... هم نسبت فامیلی پیدا کرد.منصور اولین دبیرکل حزب ایران نوین بود و پس از احراز پست نخست وزیری بجای امیر اسدالله علم، قصد انجام اصلاحات و تغییراتی را داشت و کوشش نمود که با روحانیت از در سازش در آید. حسنعلی منصور، خمینی را در ۸ فروردین ۱۳۴۳ از تهران به منزلش در قم بازگرداند. پس ازسخنرانی سید روح الله خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم علیه تصویب قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی در ایران از مصونیتها و معافیتهای قرارداد وین نوشته شده در بند دوم کنوانسیون وین خمینی دستگیر و در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به ترکیه تبعید شددر اول بهمن ۱۳۴۳ خورشیدی، حسنعلی منصور که نخست‌وزیر وقت ایران بود، در مقابل مجلس شورای ملی توسط محمد بخارایی، عضو گروه نهضت آزادی و از نزدیکان مجتبی میرلوحی معروف به «نواب صفوی» ترور شد.حسنعلی منصور پس از چند روز دست و پنجه نرم کردن با مرگ و پس از چند عمل جراحی در بیمارستان پارس تهران درگذشت و پیکرش را با تشریفات مخصوص در آرامگاه رضا شاه در شهر ری دفن کردند. و پس از او امیر عباس هویدا دوست نزدیک او به مقام نخست وزیری رسید .پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ به دستور صادق خلخالی آرامگاه رضا شاه و مقابر پنجاه تن از وابستگان حکومت پهلوی از جمله قبر حسنعلی منصور را خراب کردند.اسدالله لاجوردی، که در ترور حسنعلی منصور نقشی را بر عهده داشت. پس از ترور بازداشت شد و نهایتاً به تحمل ۱۸ ماه حبس محکوم شد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
ترور سپهبد قرنی اولین رئیس ستاد مشترک ارتش حکومت جمهوری اسلامی



محمدولی قرنی در سال ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد و پدرش را که یکی از مدیران مخابرات تهران بوده‌است در ۱۰ سالگی از دست داد، از آن پس در کنار مادرش زندگی سختی را آغاز کرد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان گلبهار اصفهان به اتمام رساند و پس از یکسال، تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان دارالفنون تهران آغاز و در دبیرستان نظام (دبیرستان ارتش) به پایان رساند. در سال ۱۳۰۹ وارد دانشکدهٔ افسری ارتش «مدرسهٔ صاحب‌منصبی» دورهٔ دهم و در سال ۱۳۱۱ با درجه ستوان دومی در رشته توپخانه فارغ‌التحصیل شد
[b]

دوران حکومت پهلوی [/b]

سرلشکر محمدولی قرنی، در زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فرمانده نظامی تیپ گیلان بود. در اسفندماه سال ۱۳۳۶ در مقام فرمانده رکن دوم ارتش به اتهام طرح توطئهٔ کودتا علیه رژیم بازداشت شد؛ اما با وجود جرایم سنگینی که به وی نسبت داده شد و علی رغم اظهارات دادستان ارتش سپهبد آزموده که اقدام او را خطرناک‌تر از توطئهٔ سازمان نظامی حزب توده توصیف کرده بود، تنها به سه سال زندان و اخراج از ارتش محکوم شد. قرنی در دی ماه ۱۳۳۹ مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد شد.او در آن دوره قصد داشت کودتایی را با حمایت آمریکا بر ضد محمدرضا پهلوی اجرا نماید. در مورد چگونگی لو رفتن کودتا منابع مختلف روایت‌های متفاوتی ذکر کرده‌اند. برخی افسران ارشد نظامی از جمله سپهبد تیمور بختیار، سپهبد حاج علی کیا و سپهبد مهدیقلی علوی مقدم را که رقابت‌های شدیدی با وی داشتند مسوول این کار می‌دانند به عقیده گروهی دیگر دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا به دلیل نشان دادن حسن نیت خود به شاه این اطلاعات را افشا نموده‌اند. نظریه بعدی نیز دستگاه‌های امنیتی انگلیس و یا شوروی را به علت جلوگیری از بروز یک کودتای آمریکایی در ایران عامل لو رفتن کودتا می‌داند. منابع منتشر شده آمریکایی ضمن تایید اطلاع داشتن آمریکا از نقشه کودتا، افشای این اطلاعات از سوی آمریکا را رد می‌کند در نهایت با لو رفتن کودتا وی به سه سال حبس محکوم شد.پس از آزادی از زندان از آمریکا قطع امید کرده و به چهره‌های ملی-مذهبی همچون آیت‌الله طالقانی، نهضت آزادی و آیت‌الله سید هادی میلانی نزدیک می‌گردد که این امر موجب دستگیری مجدد وی شد. وی این بار قریب ۹ ماه در زندان انفرادی به سر برد و مجدداً در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد. پس از آزادی از زندان در این مرحله، زندگی مادی وی بشدت متشنج و ضعیف می‌گردد. وی از آن زمان به بعد تحت کنترل شدید ساواک قرارگرفت .با وقوع انقلاب اسلامی ایران، در سمت نخستین رئیس ستاد مشترک ارتش ایران پس از انقلاب قرار گرفت و همزمان به عضویت در شورای انقلاب اشتغال داشت. او از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا ۷ فروردین ۱۳۵۸ رئیس ستاد مشترک ارتش بود. قرنی در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ بدست گروه فرقان کشته شد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
ترور مرتضی مطهری






مطهری در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در فریمان از توابع مشهد در خانواده‌ای روحانی با اصالت هراتیمتولد شد. در کودکی برای فراگیری دروس ابتدایی به مکتبخانه رفت. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی همت گماشت. در این دوران اندیشه‌های مربوط به خداشناسی سخت او را به خود مشغول می‌دارد در سال ۱۳۱۶ برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد. این در حالی بود که اندکی پیش از آن عبدالکریم حائری یزدی، موسس حوزه علمیه درگذشته بود و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمدتقی خوانساری به عهده گرفته بودند.مرتضی مطهری در فعالیت‌های سیاسی در کنارخمینی بود، به‌طوری که می‌توان سازماندهی قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در تهران و هماهنگی آن با روح‌الله خمینی را کار او دانست وی در ساعت ۱ بعد از نیمه شب روز چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر، و پس از انتقال به زندان موقت شهربانی به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی شد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد شد پس از تشکیل هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، مطهری از سوی خمینی به همراه چند تن دیگر از شخصیت‌های روحانی عهده دار رهبری این هیئت‌ها گشت. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط محمد بخارایی، کادر رهبری هیئت‌های موتلفه شناسایی و دستگیر شد. ولی از آنجایی که قاضی پروندهٔ این گروه مدتی در قم نزد مطهری تحصیل کرده بود، به ایشان پیغام می‌فرستد که «حق استادی را به جا آوردم» و بدین ترتیب مطهری از مهلکه جان سالم بدر بردگرچه ارتباط مرتضی مطهری با خمینی پس از تبعید او از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته‌است ولی در سال ۱۳۵۵ موفق گردید مسافرتی به نجف نموده و ضمن دیدار با خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه‌های علمیه با وی مشورت نماید. پس از مرگ مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، مطهری به طور تمام‌وقت درخدمت نهضت قرار گرفت. در دوران اقامت روح‌الله خمینی در پاریس، سفری به آن شهر نمود. در همین سفر خمینی وی را مسؤول تشکیل شورای انقلاب کرد. هنگام بازگشت روح‌الله خمینی به ایران، مطهری مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده گرفت. مرتضی مطهری بعدازظهر روز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ به همراه گروهی از رجال سیاسی انقلابی در جلسه‌ای در منزل یدالله سحابی شرکت می‌کند. پس از پایان جلسه، در تاریکی شب و هنگام خروج وی از محل جلسه، هدف گلوله یکی از افراد گروه فرقان قرار گرفت، و پس از اننتقال به بیمارستان طرفه درگذشت. قاتلان او سه نفر به نام‌های محمد علی بصیری ، حمید نیکنام و وفا قاضی زاده بودند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
ترور دکتر مفتح از تئوریسین های جمهوری اسلامی





در سال ۱۳۰۷ در خانواده‌ای روحانی درفامنین یکی از شهرستان‌های همدان متولد شد. پدرش شیخ محمود مفتح از روحانیان همدان بود.در همدان نزد افرادی چون آخوند ملا علی، دروس اولیه فقه را فرا گرفت و در سال ۱۳۲۲ و در ۱۵ سالگی برای ادامه تحصیل راهی شهر قم شد. در آنجا در محضر درس: سید روح‌الله خمینی، سید حسین طباطبایی بروجردی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمدحسین طباطبایی، داماد و حاج آقا رحیم ارباب حضور یافت و به آموختن درس آنان همت گماشت. اما علاقه او باعث شد تا به تحصیلات جدید نیز بپردازد. با گذشت زمان، علاوه بر این که یکی از مدرسین معروف حوزه علمیه شد، موفق به اخذ درجه دکتری در رشته فلسفه گردید. در طول این مدت در دبیرستانها تدریس می‌کرد و مدتی نیز مدرس حوزه بود.

«مبارزات در سال‌هاي ۱۳۴۰تا۱۳۴۲»

سخنراني‌هاي او در شهرهاي مختلف و روشن ساختن مواضع نهضت اسلامي در افشاي رژيم پهلوي بسيار مؤثر بود و به لحاظ اثر عميقي كه اين سخنراني ها در ميان توده ها داشت، بارها توسط ساواك تعطيل شد و هر بار اين تعطيلي با دستگيري و آزار ايشان همراه بود. مفتح بعد از تبعيد خمینی مبارزات خود را شدت بخشيد و با سفر به استان خوزستان سعي در افشاي ماهيت رژيم و شناساندن نهضت خمینی به مردم داشت و ساواك كه با دستگيري‌هاي متعدد و ممنوع المنبر كردن ايشان نتوانسته بود كاري از پيش ببرد، ورود ايشان را به شهرهاي خوزستان ممنوع اعلام كرد. محبوبيت در ميان طلاب و دانش آموزان، موجب شد كه او را از آموزش و پرورش اخراج و در سال ۱۳۴۷، به نواحي بد آب و هواي جنوبي ايران تبعيد كنند و هنگامي كه دوران تبعيد ايشان به پايان رسيد، از بازگشت او به قم جلوگيري كردند. به ناچار مجبور به اقامت در تهران شد. اقامت در تهران سرآغاز فصل نويني در زندگاني سياسي وي گرديد، دانشكده‌ي الهيات او را دعوت به همكاري كرد.او با اميد فتح سنگري ديگر و گشودن جبهه‌اي ديگر براي مبارزه با رژيم و نيز شوق همكاري با مطهري كه در اين دانشكده مشغول تدريس بود، دعوت دانشكده را پذيرفت و بدين ترتيب زندگي و فعاليت‌هاي مفتح در تهران آغاز شد. در تهران، علاوه بر تدريس در دانشكده و بسط زمينه‌هاي همكاري با مطهري، بنا به دعوت انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران، به اقامه‌ي نماز جماعت در اين مسجد همت گمارد. وی در حسينيه‌ي ارشاد نيز مشغول فعاليت‌هاي علمي– تبليغي و سخنراني بود كه بعد از تعطيلي اين حسينيه توسط ساواك، با قبول امامت جماعت مسجد جاويد در سال۵۲ ، هسته‌ي ديگري ايجاد كرد تا خلا به وجود آمده را پر نمايد. در اين مسجد كتابخانه تشكيل داد و كلاس‌هاي دروس اعتقادي، فلسفي، تفسير قرآن، نهج البلاغه و ... داير كرد. مسجد جاويد تبديل به دژ مستحكمي براي انقلاب گرديد و با استقبال فراوان دانشجويان و افراد تحصيل كرده مواجه شد. سرانجام بعد از گذشت يك سال و نيم در سوم آذر ۱۳۵۳، پس از سخنراني آيت الله خامنه اي، مسجد جاويد مورد هجوم ساواك قرار گرفت و تعطيل شد و مفتح هم دستگير و به زندان افتاد. بعد از آزادي از زندان، رژيم ديگر اجازه فعاليت در مسجد جاويد را به ايشان نداد. مفتح امامت مسجد قبا را در نزديكي حسينيه‌ي ارشاد پذيرفتند و در جلسه‌اي كه با حضور افرادي نظير آيت الله طالقاني، استاد مطهري و ... براي تنظيم برنامه‌هاي مسجد داشتند، مسجد را «قبا» نامگذاري كردند. مقارن با رمضان 1356، كه به دليل تغيير تاكتيك دولت امريكا، رژيم پهلوي نيز شعارهايي چون «فضاي باز سياسي» را مطرح كرد. مفتح به افشاي ماهيت خائنانه اين شعار پرداخت و با استفاده از ضعف رژيم، اقدام به تشكيل جلساتي در مسجد قبا كرد كه براي اولين بار در تاريخ معاصر ايران با حضور جمعيتي بيش از 30 هزار نفر برگزار مي شد. در عيد فطر همان سال با برگزاري نماز با شكوه عيد فطر در قيطريه – كه با استقبال بي نظير مردم تهران رو به رو شد – اركان رژيم پهلوي را به لرزه در آورد. وی در خطبه‌هاي نماز براي اولين بار نام خمينيرا آشكار بر زبان جاري كرد و رهبري امام را مورد تأكيد قرار داد. مبارزه‌ي وی تا رمضان سا۱۳۵۷، كه نهضت مردم مسلمان به رهبري خمینی اوج گرفته بود، همچنان ادامه داشت. بعد از نماز عيد فطر با تأكيد بر رهبري بي چون و چراي خمینی ، خمینی روز پنجشنبه 16 شهريور۱۳۵۷، را به عنوان تجليل از شهداي ماه رمضان تعطيل اعلام كرد. در اين روز راه پيمايي بزرگي عليه رژيم انجام گرفت كه زمينه ساز راه پيمايي ۱۷ شهريور گرديد، كه توسط رژيم پهلوي به خاك و خون كشيده شد و جمعه‌ي خونين نام گرفت. مفتح با تشكيل شوراي انقلاب از طرف خمینی به عضويت اين شورا درآمد. بعد از پيروزي انقلاب براي تشكيل كميته‌هاي انقلاب اسلامي فعاليت چشمگيري كرد و خود سرپرستي كميته‌ي منطقه ۴ تهران را به عهده داشت. آخرين مسؤوليت سرپرستي دانشكده‌ي الهيات و عضويت در شوراي گسترش آموزش عالي كشور بود .
بالاخره در ۲۷ آذر ۱۳۵۸مفتح به همراه دو محافظش جواد بهمنی و اصغر نعمتی در مقابل دانشکده الهیات دانشگاه تهران با رگبار گلوله کشته شد. در این ترور چهار نفر دست داشتند. یکی راننده بود. دو نفر مأمور پاسدارها بودند و کمال یاسینی شخصا ترور ایشان را به عهده گرفته بود. کمال یاسینی جوان نوزده بیست ساله‌ای بود. سن اینها اقتضا نمی‌کرد که بامفتح ارتباطی داشته باشند و اگر هم رفت و آمدی بوده، به همان صورتی که دیگران به مسجد قبا می‌آمدند. کمال یاسینی در واقع مسئول و برنامه ریز ترورهای گروه فرقان بود. در دادگاه گفتند که یک بار در مدرسه عالی پارس برنامه ترور مفتح را ریخته بودند که پاسداران ایشان متوجه می‌شوند که خاکریز نزدیک آنجا وضعیت طبیعی نداردو از این که ماشین را در آنجا پارک کنند، پشیمان می‌شوند و جای دیگری می‌روند و در دادگاه معلوم شد که آن خاکریز را فرقانیها ساخته بودند و می‌خواستند همان روز، مفتح را بکشند که با تیزهوشی راننده نقشه شان عقیم ماند. یاسینی در دادگاه می‌گفت که چندین بار سعی کرده بودند مفتح را ترور کنند که موفق نشدند و این بار شخصا این کار را به عهده گرفتم و دانشکده الهیات و ساعت ورود ایشان و همه جوانب را بررسی و شناسایی و بعد هم در آن روز نقشه مان را اجرا کردیم.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
ترور مهدی عراقی




حاج مهدي عراقي در سال ۱۳۰۹در محله پاچنار تهران در خانواده‌اي مذهبي قدم به دنيا گذاشت .پس از تحصيلات ابتدائي ، در كنار پدر در بازار به كار پرداخت ضمن اينكه تحصيلات جديد را در دبيرستان ادامه داد ، و تا كلاس يازدهم خواند اما حضور جدي در مبارزه وي را از تحصيل بازداشت او از نوجواني در هيأتهاي مذهبي شركت مي‌كرد و به تدريج در محله پاچنار جزو سردستگان جوانان مذهبي درآمد .وي از سال۱۳۲۴ به جمع فدائيان اسلام پيوست و به زودي به علت اخلاص و اخلاقياتش مورد توجه نواب صفوي قرار گرفت و به عضويت شوراي مركزي فدائيان اسلام درآمد .وي تا سال ۱۳۳۱ در فدائيان اسلام ماند ودر تمام صحنه‌هاي مبارزه‌ وبه ويژه در ميدانهاي خطر حضور فعال داشت .وي در جريان اشغال زندان قصر به عنوان اعتراض به دستگيري نواب صفوي و تحصن ۴۳نفري از كارگردانان بود و بازوي اصلي نواب بشمار مي‌آمد .او در برنامه اعدام انقلابي شاه و اطرافيانش در تشييع پيكر رضاشاه شركت داشت ولي اين برنامه اجرا نشد .وي در جريان محاكمه ضاربين كسروي و تظاهرات در كاخ دادگستري فعال بود و سپس در اعدام انقلابي رزم آرا نفر پشتيبان خليل طهماسبي بود ولي نسبت به او اعتراف نشد و به اصطلاح لو نرفت . عراقي از عناصر اصلي و مؤثر فدائيان اسلام بود ولي در سال ۱۳۳۱به اتفاق چند نفر ديگر از دوستانش به علت اختلافات در روش‌هاي سياسي – اجرائي با سيدعبدالحسين واحدي و برخي ديگر از مركزيت فدائيان اسلام از فدائيان كناره گرفت با اينكه همواره ارادتمند نواب صفوي باقي ماند .وي درسال ۴۱ كه مرجعيت تقليد و علماء اسلام نهضت اسلامي را به رهبري خميني آغاز كردند دوباره به صحنه آمد و تا هنگام شهادت يعني حدود ۱۷ سال از مديران قوي مبارزه و انقلاب تحت رهبري خمینی بود و حدود ۱۴سال از اين۱۷سال را در زندان گذراند.او در جريان فيضيه ۱۵ خرداد ۴۲بزرگداشت سالگرد قيام ۱۵ خرداد در سال ۴۳در مقابله با كاپيتولاسيون آمريكائي و چاپ و پخش اعلاميه خمینی و در اعدام انقلابي منصور نقش اساسي داشت .در تشكيلات جمعيت مؤتلفه اسلامي از مؤسسين و اعضاي شوراي مركزي اين جمعيت بود كه تشكيلاتش با اجازه امام خميني پديد آمد وتحت نظر شوراي روحانيت مورد تأييد امام با عضويت آيت الله مطهري و آيت اله بهشتي و آيت الله انواري و حجت الاسلام مولائي كار مي‌كرد .در سال۱۳۴۳ كه شاخه نظامي اين جمعيت با اذن امام به راه افتاد عراقي به اتفاق شهيد حاج صادق اماني مسئوليت آن را به عهده گرفتند و همراه بخارائي ، ، نيك نژاد هرندي ،اندرزگو ، حسنعلي منصور را به جزاي رسميت بخشيدن به كاپيتولاسيون آمريكائي ومخالفت با خميني اعدام كردند .پس از اين عراقي به همراه ساير دوستانش به جز اندرزگو دستگير و 6 نفر از آنها به اعدام محكوم شدند ، اماني بخارائي ، ،نيك نژاد ، هرندي و آقاي حاج هاشم اماني و عراقي كه دو نفر آخر با يك درجه تخفيف به حبس ابد و سه نفر به زندانهاي ۵ تا ۱۵ سال محكوم شدند عراقي در اواخر سال ۱۳۵۵ با تغيير آمريكا و آغاز دمكراسي كارتري از زندان بيرون آمد و از ارديبهشت۵۶ پس از پيغامي كه آيت الله مطهري از طرف امام آورد كه مبارزين جمع شوند. به همراه ساير يارانش تشكيلات مخفي خط امام را براي اداره مبارزه در سالهاي حساس ۵۶-۵۷ تشكيل داد و عضو شوراي مركزي اين جمعيت مخفي گرديد .پس از اينكه خميني تحت فشار استكبار جهاني ، وسازش‌شاه و صدام مجبور به ترك عراق و مهاجرت شدند و به پاريس رفت و در خدمت خمینی قرار گرفت و ظاهراً مسئوليت تداركات اقامتگاه خمینی را عهده دار شد اما در نهان ارتباطات تشكيلاتي و انقلابي آن تشكل مخفي و مبارزين راه امام را تأمين مي‌نمود.در۱۲ بهمن ۵۷ كه خمینی به ايران بازگشت عراقي همراه امام بود و پس از ورود به ايران عضو شوراي انتظامات اقامتگاه امام در تهران شد و سپس مسئوليتهاي مختلفي از جمله سرپرستي زندان قصر عضويت در شوراي مركزي بنياد مستضعفان رياست واحد اجرائي اين بنياد عضويت شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي را پذيرفت .وي با توجه به لزوم تغييرات در روزنامه كيهان با نظر امام به كيهان رفت و ظاهراً مديريت مالي روزنامه كيهان را به عهده گرفت .
عراقی دراولين ساعات روز چهارم شهريور ۱۳۵۸ عراقي با فرزندش بدست گروهك فرقان ترور شد .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
صفحه  صفحه 3 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین » 
سیاست

ترور شخصیت های سیاسی دنیا

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA