انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 10 از 12:  « پیشین  1  ...  9  10  11  12  پسین »

جمهوری آخوندی = جمهوری اسلامی


مرد

 
انقلاب فرهنگی ایران


انقلاب فرهنگی ایران، به مجموعه‌ای از رویدادهای مرتبط با نظام آموزش عالی در جمهوری اسلامی ایران (به ویژه سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ خورشیدی) گفته می‌شود که با هدف پاک‌سازی استادان و دانشجویانی که از دید حکومت جمهوری اسلامی ایران، «غرب‌زده» به‌شمار می‌رفتند، صورت پذیرفت. از انقلاب فرهنگی ایران به عنوان اسلامی‌سازی دانشگاه‌ها یاد می‌گردد.

پیش از شروع انقلاب فرهنگی، دانشگاههای ایران، از مهمترین کانون‌های اصلی حضور مخالفان علیه نظام جمهوری اسلامی بودند و وضعیت آنها از دست حکومت خارج شده‌بود. در اواخر فروردین ماه سال ۱۳۵۹ خورشیدی، شورای انقلاب، با تأیید روح‌الله خمینی، به گروه‌های سیاسی فعال در دانشگاه‌ها، برای تخلیه دفترهای خود در دانشگاه‌ها، مهلتی سه روزه داد که طی این روزها، درگیری و خشونت در دانشگاه‌های مختلف ایران شدت گرفت و چندین نفر کشته و تعداد زیادی نیز مجروح شدند. این رویداد، سرآغاز «انقلاب فرهنگی» محسوب می‌شود که تعطیلی دانشگاه‌ها به مدت بیشتر از دو سال و اخراج صدها تن از استادان و هزاران تن از دانشجویان دگراندیش، چپ‌گرا و لیبرال را در پی داشت.

اقدامات انجام شده در دوران انقلاب فرهنگی ایران بخشی از برنامهٔ مبارزه با فرهنگ غرب در ایران محسوب می‌شد و یکی از اهداف انقلاب فرهنگی ایران، وحدت حوزه علمیه قم و دانشگاه بود. در طی این دوران محتوای بسیاری از کتاب‌های درسی و علمی طبق دیدگاه موجود شورای انقلاب فرهنگی، مورد بازبینی قرارگرفت. به شیوه‌های مختلف، دیدگاه‌های موسوم به چپ و لیبرال از دانشگاه حذف شد و همچنین تغییراتی با هدف اسلامی کردن دانشگاه و اجرای شریعت اسلامی در دانشگاه‌ها اعمال گردید. این سلسله برنامه‌ها، تأثیرات زیادی بر ساختار فرهنگی و علمی ایران به‌همراه داشت. چنانکه تعداد بسیاری از فرهیختگان، ایران را ترک کردند.

هرچند دانشگاه‌های جدیدی در شهرستان‌ها با هدف افزایش دسترسی شهرستانی‌ها به امکانات آموزش عالی تأسیس گردید، اما تحقیق در دانشگاه‌ها در بسیاری از رشته‌ها محدود شد و پس از پایان انقلاب فرهنگی، تعداد مقالات محققان در نشریات علمی معتبر، کاهش قابل ملاحظه‌ای یافت. از زمان انقلاب فرهنگی ایران، سیستمی برای گزینش استادان برقرار گردید. از آن زمان، برای استخدام استادان، دو گزینش جداگانه به‌وجود آمد که اولی گزینش علمی و دومی گزینش عقیدتی و سیاسی بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
ایران در آستانه انقلاب فرهنگی


نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی، به همراه فساد موجود در بین طبقه حاکم و محدودیت‌های سیاسی، از جمله عواملی بودند که منجر به انقلاب ایران و تغییر حکومت در سال ۱۳۵۷ شدند. در این بین، دانشجویان با اعتراضات خود در داخل و خارج دانشگاه نقش مهمی در پیروزی انقلاب ایفا کردند و دانشگاه‌ها، صحنه تظاهرات و ناآرامی‌های سازماندهی شده دانشجویی بر ضد نظام سلطنتی بودند. در عوض، دولت امتحانات را لغو نمود و مانع فارغ‌التحصیلی دانشجویان گردید. دانشگاه‌ها عملاً در یکسال منتهی به پایان حکومت سلطنتی بسته بودند. پس از وقوع انقلاب، طیف‌هایی از روحانیون اقدام به حذف چپ‌گرایان، ملی‌گراها و روشنفکران - که در پیروزی انقلاب نقش داشته و متحد پیشین آن‌ها بودند- از هرگونه عرصه قدرت نمودند و آزادی‌هایی که در ماه‌های اول انقلاب وجود داشت بتدریج محدود شد.


به گفته دیوید منشاری آزادی بیانی که نسبت به دوران پیش از انقلاب در ماه‌های اوایل انقلاب وجود داشت بیشتر از آنکه مرهون سیاستی رسمی باشد به‌خاطر ضعف حکومت مرکزی در روزهای اول انقلاب بود. بگفته میترا فلاحی، شروع جنگ بین ایران و عراق، تحمل مخالفان داخلی و تنش‌های درونی را بر رژیم ایران سخت می‌کرد. فشار جنگ حکومت ایران را نیازمند پایداری در درون مملکت می‌کرد؛ و حضور مخالفان حکومتی عملاً پیاده‌سازی فلسفه اسلامی مورد نظر حکومت را در آن شرایط مشکل می‌ساخت.



دانشگاه‌ها در آستانه انقلاب فرهنگی

پیش از شروع انقلاب فرهنگی در سیستم آموزش عالی ایران ۲۶ دانشگاه، ۵۰ دانشسرا و ۱۶۸ مؤسسهٔ دیگر آموزشی وجود داشت. در این مؤسسات آموزش عالی که بصورت دولتی و خصوصی اداره می‌شدند، در مجموع حدود ۱۸۰،۰۰۰ هزار دانشجو مشغول به تحصیل بودند.

با پیروزی انقلاب دانشگاه‌ها بازگشایی شدند. اما عملاً دانشگاه محل فعالیت‌های سیاسی شده بود. گروه‌های مختلف دانشجویی با گرایش‌های مذهبی، مارکسیستی و غیره در دانشگاه‌ها فعال بودند و این گروه‌های دانشجویی، هرکدام دفاتر و اتاق‌های دانشگاهی را تسخیر کرده و در اختیار تشکل‌های دانشجویی وابسته به خود قرار داده بودند. در چنین شرایطی دانشگاه‌ها از کنترل خارج شده‌بود. یک سال پس از انقلاب، دانشگاه‌ها به کانون اصلی اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی و محلی برای یارگیری تشکیلاتی این گروه‌ها از جمله سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق که در اکثریت بودند، تبدیل شده بود بنابراین بیرون راندن گروه‌ها از دانشگاه به منزلهٔ قطع شریان حیاتی اپوزیسیون و در عین حال زمینه برای حذف موانع موجود به منظور تصفیه اساتیدی که حکومت ایران آنها را به غرب زدگی متهم می‌کرد، به شمار می‌رفت.


نظام آموزش عالی ایران


انقلاب فرهنگی ایران، واقعه‌ای معاصر در تاریخچه نظام آموزش عالی ایران می‌باشد. از حدود یک قرن پیش از انقلاب فرهنگی، سیستم آموزشی دوگانه‌ای، متشکل از مدارس مذهبی و دانشگاه‌های مدرن به وجود آمده بودند. منشأ تشکیل این سیستم دوگانه آموزش، به قرن نوزدهم میلادی باز می‌گردد. در حالیکه زمانی مسلمانان نقش عمده‌ای در پیشرفت و تکمیل علوم و انتقال آن به غرب بازی کرده بودند، در قرن نوزدهم ورق برگشته بود و اروپای مجهز به علم و تکنولوژی، تهدیدی جدی برای ملت‌های مسلمان در حال افول بازی می‌کرد. این چالش نه فقط نظامی، بلکه فکری نیز بود. مدرسه‌های سنتی ایران قادر به تربیت مهندسان، پزشکان و متخصصین نظامیای که نیاز زیادی به آنها وجود داشت، نبودند.


پاسخ ایرانیان به این موضوع، تأسیس دارالفنون بود که برای صنعتی‌کردن و مدرن‌سازی ایران تلاش می‌کرد. دارالفنون اما در عین حال، سنگ بنای سیستم آموزش عالی جدیدی به‌شکل مدرن و به موازات مدارس سنتی و مذهبی را در ایران بنا نهاد. علی‌رغم حملات رضاشاه به مدارس مذهبی و تلاش او برای غربی کردن، سکولار کردن و اسلام زدایی جامعه، مدارس مذهبی، همچنان به حیات خود ادامه دادند. پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، انقلاب فرهنگی هدفش را اسلامی‌سازی دانشگاه‌های مدرن و از بین بردن فاصلهٔ بین دو نظام آموزش عالی مجزا قرار داد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
آغاز انقلاب فرهنگی و ناآرامی در دانشگاه‌ها
پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران، روح‌الله خمینی، رهبر جمهوری اسلامی در پیام نوروزی خود، در فروردین۵۹ بر تصفیهٔ دانشگاه‌ها تأکید کرده و گفت: «باید انقلاب اسلامی در تمام دانشگاه‌های سراسر ایران به وجود آید. تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غرب‌اند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی.» او در این فرمان و همچنین سخنان بعدی خود به ضرورت ایجاد «انقلاب اساسی در دانشگاه‌های سراسر کشور»، «تصفیه اساتید مرتبط با شرق و غرب»، «تبدیل دانشگاه به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی» و «عدم وابستگی آن به احزاب، کمونیسم و مارکسیسم» اشاره نمود.

چند روز بعد، رئیس وقت شهربانی در بخشنامه‌ای از مسؤولان دانشگاه‌ها خواست که از صدور مجوز برگزاری مراسم برای احزاب سیاسی در دانشگاه‌ها خودداری نمایند. پیام خمینی تظاهراتی را در دانشگاه‌ها علیه تشکل‌های دانشجویی مخالف جریان حاکم به همراه داشت. اولین حرکت مهم در ۲۱ فروردین ۱۳۵۹ در دانشگاه تبریز انجام شد و با تصرف تمامی اتاق‌های تشکل‌های مزبور به پایان رسید. کمی قبل از پیام نوروزی روح‌الله خمینی، در ۸ اسفند۱۳۵۸ مصطفی میرسلیم، معاون سرپرست وزارت کشور طی نامه‌ای از وزیر علوم درخواست کرد تا رؤسای دانشگاه‌ها «از اجازه دادن به گروه‌های سیاسی به هر عنوان برای برگزاری مراسم سخنرانی و تبلیغات سیاسی خودداری کنند.» البته بدیهی بود که وزیر علوم به تنهایی قادر به انجام چنین کاری در فضای آن زمان دانشگاه نبود.

در ۲۶ فروردین ۱۳۵۹، برنامه پرسش و پاسخ هاشمی رفسنجانی با دانشجویان دانشگاه تبریز به تشنج کشیده شد و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با اشغال ساختمان مرکزی دانشگاه، اعلام کردند تا زمانی که پاکسازی دانشجویان، استادان و کارکنان دانشگاه به مرحله اجرا گذاشته نشود، ساختمان مرکزی را ترک نمی‌کنند. در پی این حادثه، تعدادی از دانشگاه‌های دیگر کشور نیز به‌طرز مشابهی به تصرف گروه‌های دانشجویی درآمد. اما اوج تحولات در تهران در دانشگاه‌هایی چون علم و صنعت و تربیت معلم و نه دانشگاه‌های بزرگی چون دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف که رخ داد.

در ۲۹ فروردین همان سال خمینی طی سخرانی شدیداللحنی بیان نمود که ما از محاصرهٔ اقتصادی و تجاوز نظامی نمی‌هراسیم. ما از دانشگاه‌های غربی و آموزش جوانان ما در جهت منافع شرق و غرب است می‌هراسیم. در این روز شورای انقلاب در پی دیدار با خمینی مهلتی سه روزه به گروه‌ها و احزاب سیاسی برای تعطیلی دفاتر خود در دانشگاه‌های سراسر کشور داد. در پی اطلاعیه شورای انقلاب، در این روز درگیری‌های گسترده‌ای میان انجمن‌های اسلامی و دیگر گروه‌های سیاسی در مراکز آموزش عالی در تهران، شیراز، مشهد، بابلسر، کرج و جهرم رخ داد و در تهران خشونت بارترین درگیریها در دانشگاه تربیت معلم روی داد که اعضای انجمن اسلامی پس از ساعت‌ها درگیری موفق شدند به کمک نمازگزاران نماز جمعه دانشگاه را تحت کنترل خود درآورند.

پس از دو روز درگیریهای خشونت آمیز در دانشگاه‌ها که منجر به مجروح شدن ۳۰۰ نفر در دانشگاه شیراز و ۳۵۶ نفر در دانشگاه مشهد شد، در ۳۱ فروردین ماه سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران اطلاعیه‌ای منتشر کرد و تهاجم به دانشگاه‌ها را «تلاش مذبوحانه طبقه سرمایه‌دار ایران برای جلوگیری از آگاهی روزافزون زحمتکشان و سرکوب مبارزات ضد امپریالیستی آنان» خواند و این تهاجم را به رئیس جمهور وقت و گروهی که آنها را «اوباشان و قمه کشانی که توسط شورای انقلاب و حزب جمهوری اسلامی رهبری می‌شوند» می‌نامید، نسبت داد. این سازمان همچنین دیگر نیروهای چپ‌گرا و ترقی‌خواه را به اتحاد عمل و پایداری فراخواند.

با این حال سازمان مجاهدین خلق ایران ضمن محکومیت حمله به دانشگاه‌ها با اتخاذ موضع محتاطانه‌ای وجود هرگونه ستاد یا مرکز فعالیت سیاسی برای اعضای خود در دانشگاه‌ها و مدارس عالی کشور را رد نمود، گرچه به‌نظر می‌رسید که «انجمن‌های دانشجویان مسلمان دانشگاهها و مدارس عالی» شعبه این سازمان در دانشگاه‌ها باشند.

در روز اول اردیبهشت که پایان مهلت شورای انقلاب بود، خشونت‌ها به ویژه در دانشگاه تهران به اوج رسید و پس از آن که به گزارش روزنامه کیهان، ۳۴۹ نفر زخمی و ۳ تن کشته شدند، دانشجویان پیشگام وابسته به سازمان چریک‌های فدایی خلق به عنوان بزرگترین گروه مقاومت کننده، تخلیهٔ دفتر خود در دانشگاه تهران را پذیرفتند.

تعدادی از دفاتر سیاسی احزاب در برخی از دانشگاه‌ها تعطیل شد و در بسیاری از دانشگاه‌های دیگر نیز بین نیروهای مختلف درگیری‌هایی پدید آمد. ابوالحسن بنی‌صدر رئیس جمهور و رئیس شورای انقلاب که آن هنگام از حامیان اصلی انقلاب فرهنگی بود و نیروهای چپ، اصلی‌ترین منتقدان وی محسوب می‌شدند، صبح روز دوم اردیبهشت همراه با انبوهی از مردم تهران به دانشگاه تهران رفت و با سخنرانی خود مصوبه شورای انقلاب را ابلاغ نموده و بر ضرورت انقلاب فرهنگی تأکید کرد. نهایتاً طبق آمار رسمی، تعداد کشته‌های درگیریهای این چند روز در شهرهای مختلف ۳۸ تن و تعداد زخمی‌شدگان ۲۰۰ تن اعلام شد. همچنین شورای انقلاب، روز ۱۵ خرداد را به عنوان پایان نیمسال دوم تحصیلی اعلام نمود. پس از تعطیلی دانشگاه‌ها در این روز، فرصتی ایجاد شد تا تغییرات لازم در دانشگاه‌ها انجام شود. مدتی بعد نیز تخلیه خوابگاه‌های دانشجویی آغاز شد که با بروز درگیری‌هایی همراه بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
مدیریت انقلاب فرهنگی
در آن زمان از انقلاب فرهنگی به عنوان انقلاب سوم یاد می‌شد. ریشه این نوع نامگذاری و انقلاب نامیدن این گونه اقدامات را می‌توان اقدام مشابه محمدرضا شاه دانست که اصلاحات اقتصادی و اجتماعی خود در سال ۱۳۴۱ را انقلاب سفید نامیده بود. برخلاف انقلاب فرهنگی چین که مورد مشابه انقلاب فرهنگی ایران بود. انقلاب فرهنگی ایران بصورت کاملا متمرکزی انجام گرفت. یعنی هرچند توده مردم در جاهایی مشارکت داشتند و کمک نمودند؛ ولی در مجموع بصورتی کاملا متمرکز و از بالا هدایت گردید و تمام برنامه‌ریزی‌ها، سیاست‌ها بصورتی کاملا فرموله شده صورت پذیرفت. در راستای مدیریت انقلاب فرهنگی در ۲۳ خرداد ۱۳۵۹ ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد. روح‌الله خمینی در فرمان خود وظایف این شورا را چنین تعیین نمود:

  • تربیت استاد و گزینش افراد شایسته برای تدریس در دانشگاه‌ها.
  • گزینش دانشجو
  • اسلامی کردن جو دانشگاه‌ها و تغییر برنامه‌های آموزشی دانشگاه‌ها، به صورتی که محصول کار آنها در خدمت مردم قرار گیرد.

طبق فرمانی به این افراد ماموریت داد تا (بخشی از پیام روح‌الله خمینی):

ستادی تشکیل دهند و از افراد صاحب نظر متعهد، از بین اساتید مسلمان و کارکنان متعهد با ایمان و دیگر قشرهای تحصیل کرده، متعهد و مؤمن به جمهوری اسلامی دعوت نمایند تا شورایی تشکیل دهند و برای برنامه ریزی رشته های مختلف و خط مشی فرهنگی آینده دانشگاه‌ها، براساس فرهنگ اسلامی و انتخاب و آماده‌سازی اساتید شایسته، متعهد و آگاه و دیگر امور مربوط به انقلاب آموزشی اسلامی اقدام نمایند.
این ستاد بعدها با تصویب لایحه‌ای که دولت وقت به مجلس شورای اسلامی ارائه کرده بود و با فرمان آیت‌الله خمینی در تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۶۳ به شورای عالی انقلاب فرهنگی مبدل گردید.
بازبینی محتوای کتاب‌های درسی
مدافعان انقلاب فرهنگی معتقد بودند که رشته‌های علوم انسانی از فرهنگ غربی تأثیر پذیرفته‌اند و برای پاکسازی و اسلامی‌سازی آن موضوع‌های مورد بحث در این رشته‌ها و ابزارها و روش‌های تحقیقی این رشته‌ها باید اصلاح شود. به عقیده طرفداران انقلاب فرهنگی، رشته‌های علوم انسانی در شکل «پاکسازی نشده» آن از مصادیق تهاجم فرهنگی بود. رابطه ایران و غرب موضوع داغی در ایران و هم در غرب بوده و گاه تحت عنوان «تهاجم فرهنگی»، «برخورد تمدن‌ها» و یا گفتگو تمدن‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد.

شورای انقلاب فرهنگی مامور شد تا بر اعمال ارزشهای اسلامی بر نظام آموزشی کشور نظارت نماید. شورای انقلاب فرهنگی دروس دانشگاهی را به پنج گروه تقسیم نمودند: علوم انسانی (شامل علوم اجتماعی)، کشاورزی، مهندسی و تکنولوژی، پزشکی و علوم پایه. بازبینی هر گروه این کتاب‌ها زیر نظر یک گروه تخصصی اداره می‌شد. زیر مجموعه‌های شورای انقلاب فرهنگی (به‌ویژه سازمان سمت) که به تدوین و بازبینی کتب درسی دانشگاهی می‌پرداخت و عمدتا توسط روحانیون اداره می‌شد توانست تا سال ۱۳۶۴ حدود ۳۰۰۰ عنوان کتاب که در آن دیدگاه‌های اسلامی اعمال شده بود، تدوین نماید. البته نقش روحانیون در کتاب‌های علوم انسانی پررنگتر بود تا کتاب‌هایی در زمینه پزشکی و علوم‌پایه که روحانیان دانش کمتری در آنها داشتند. اگر چه تمامی کتب دچار تغییرات گردیدند.

کتاب‌های علوم انسانی، اجتماعی و علوم دینی بطور ویژه‌ای با هدف زدودن آثار نظام سلطنتی و تفکرات غربی و استعماری مورد بازبینی قرار گرفت. کتاب‌های علوم انسانی بطور ویژه‌ای مورد بازبینی قرار گرفت زیرا آنان را محصولات وارداتی غرب می‌دانستند که «حامل ارزشهای غربی است». در این میان رشته‌هایی مانند اقتصاد و حقوق دچار تغییرات بنیادی شدند. مثلا در اقتصاد تئوری‌های معمول اقتصاد مانند عرضه و تقاضا با موادی تحت عنوان اقتصاد اسلامی جایگزین گردیدند و کتب حقوق با توجه به شریعت اسلامی بازنویسی شدند. این دوران چهره‌های سلطنتی و قهرمانان و شخصیت‌های سکولار از کتاب‌ها حذف گردیدند و با قهرمانان مورد قبول نظام مانند شیخ فضل‌الله نوری، مدرس و میرزا کوچک‌خان جایگزین شدند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
حذف تفکرات چپگرا


علی قیصری و ولی نصر می‌نویسند که پس از استعفای مهدی بازرگان عملاً دوران دمکراسی در ایران به پایان رسید. طرفداران دمکراسی دو طیف منتقد داشتند؛ یکی تفکرات چپ که عمدتا آنان را لیبرال و بورژوا می‌دانستند و بنیادگرایان که طرفداران دمکراسی و اسلامیون میانه‌رو را غرب‌زده می‌دانستند. چپ‌ها می‌انگاشتند که با رفتن بازرگان که او را آمریکایی می‌پنداشتند، این گروه از معادلات سیاسی حذف خواهد شد و چپ‌ها می‌توانند در بدست‌گیری قدرت با بنیادگرایان رقابت کنند. اما عملاً این یک اشتباه محاسباتی بود زیرا طرفداران خمینی شروع به چپ‌زدایی کردند. بازپس‌گیری سمت‌ها و کرسی‌های موجود در دست چپ‌ها، حمله به تجمعات و دستگیری اعضای این جنبش‌ها و حمله به دفاتر آنان، پاره‌ای اقدامات برای از بین بردن قدرت مانور چپ‌ها در ایران بود. انقلاب فرهنگی و حمله به دانشگاه‌ها مثال بارز این چپ‌زدایی بود؛ که به دستگیری و اخراج اساتید و دانشجویان چپ در خرداد ۱۳۶۱ انجامید و عملاً دانشگاه تهران به دست نمازگزاران نماز جمعه افتاد و در اختیار بنیادگرایان قرار گرفت.


شریعت اسلامی و جنسیت
در طول دوران انقلاب فرهنگی پاره‌ای اقدامات توسط وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و آموزش عالی جهت اسلامی کردن مسایل جنسی در موسسات آموزش عالی اعمال گردید. جدا کردن جنسیتی مدارسی که هنوز مختلط بودند. اجباری کردن پوشش اسلامی در مدارس و دانشگاه‌ها، ممنوع کردن تحصیل بانوان در بعضی رشته‌ها و بازبینی کتاب‌های درسی و زدودن عکس‌های زنان بی‌حجاب از این کتاب‌ها در طول این سال‌ها اعمال گردید. در سال ۱۳۶۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی محدودیت‌هایی بر سر تحصیل زنان در رشته‌های مهندسی، علوم، فناوری، و کشاورزی وضع نمود. اما بر اثر مقاومتها و رایزنی‌های صورت گرفته از طریق شورای سیاست گذاری و شورای سیاست گذاری و هماهنگی در مسأئل فرهنگی و اجتماعی زنان (تاسیس در سال ۱۳۶۸) شورای عالی را مجبور نمود تا تمام این موانع در پذیرش زنان را تا سال ۱۳۷۰ بردارد. در اثر انقلاب فرهنگی رادیو و تلویزیون ایران در برنامه‌های خود تغییر رویه داده و از آن به بعد تنها برنامه‌های مذهبی و برنامه‌های مورد تأیید نظام جمهوری اسلامی ایران پخش می‌کردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
شریعت اسلامی و جنسیت


در طول دوران انقلاب فرهنگی پاره‌ای اقدامات توسط وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و آموزش عالی جهت اسلامی کردن مسایل جنسی در موسسات آموزش عالی اعمال گردید. جدا کردن جنسیتی مدارسی که هنوز مختلط بودند. اجباری کردن پوشش اسلامی در مدارس و دانشگاه‌ها، ممنوع کردن تحصیل بانوان در بعضی رشته‌ها و بازبینی کتاب‌های درسی و زدودن عکس‌های زنان بی‌حجاب از این کتاب‌ها در طول این سال‌ها اعمال گردید. در سال ۱۳۶۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی محدودیت‌هایی بر سر تحصیل زنان در رشته‌های مهندسی، علوم، فناوری، و کشاورزی وضع نمود. اما بر اثر مقاومتها و رایزنی‌های صورت گرفته از طریق شورای سیاست گذاری و شورای سیاست گذاری و هماهنگی در مسأئل فرهنگی و اجتماعی زنان (تاسیس در سال ۱۳۶۸) شورای عالی را مجبور نمود تا تمام این موانع در پذیرش زنان را تا سال ۱۳۷۰ بردارد. در اثر انقلاب فرهنگی رادیو و تلویزیون ایران در برنامه‌های خود تغییر رویه داده و از آن به بعد تنها برنامه‌های مذهبی و برنامه‌های مورد تأیید نظام جمهوری اسلامی ایران پخش می‌کردند.



گزینش استادان و دانشجویان


تعداد زیادی از اساتید دانشگاه و معلمان لیبرال و یا دارای عقاید رادیکال شامل تعداد زیادی از اساتید و معلمان زن اخراج و یا به اجبار بازنشسته شدند. همچنین اخراج اساتیدی که دارای گرایشاتی به نظام سلطنتی بودند، محرومیت دانشجویان و محکوم کردن علنی بسیاری از فرهیختگان علمی و فرهنگی ایران و نیز تعطیلی دانشگاه‌ها به مدت ۳ سال از تبعات آن به شمار می‌رود. از زمان انقلاب فرهنگی سیستمی برای گزینش استادان برقرار شد. از آن زمان برای استخدام اساتید دو گزینش جداگانه بوجود آمد. اولین گزینش، گزینشی علمی و دیگری گزینش عقیدتی و سیاسی بود. بر اساس آمار وزارت فرهنگ و آموزش عالی، در طی انقلاب فرهنگی حدود هشت هزار نفر از اساتید دانشگاه‌ها که تقریباً نیمی از کل اساتید دانشگاه در ایران می‌بودند از دانشگاه‌ها کنار گذاشته شدند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
بازگشایی دانشگاه‌ها


بازطراحی نظام آموزش عالی بیش از زمانی که مورد انتظار بود طول کشید. این مساله و بسته بودن دانشگاه‌ها برای مدت طولانی وضع ناامید کننده‌ای برای استادان دانشگاه، کارکنان و دانشجویان و از همه بدتر خیل عظیمی از فارغ‌التحصیلان مدارس که راهی برای ادامه تحصیل در پیش نداشتند، بوجود آورد. این مساله به همراه شرایط بحرانی زمان جنگ کشور را با مشکلات بزرگی مواجه کرده بود. با در نظر گرفتن این مسایل نظام کم‌کم شروع به بازگشایی مدارس نمود. در بهار ۱۳۶۱ابتدا دانشجویانی که کمتر از ۲۵ واحد درسی برای فارغ‌التحصیلی در پیش داشتند به دانشگاه‌ها فراخوانده شدند و سپس دانشجویان پزشکی به دانشگاه‌ها برگشتند. ۲۷ آذرماه ۱۳۶۱، دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی کشور پس از ۳۰ ماه تعطیلی مجدداً بازگشایی شد. این روز در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز وحدت حوزه و دانشگاه نام گرفته‌است. با اینحال پس از بازگشایی دانشگاه‌ها، سوابق سیاسی و عقیدتی داوطلبان ورود به دانشگاه‌ها توسط «کمیته‌های گزینش» مورد ارزیابی قرار می‌گرفت و به بسیاری از دانشجویان دارای عقاید سیاسی خاص و آنهایی که صلاحیت عقیدتی آنها به تأیید نظام نرسیده‌بود اجازه ثبت‌نام مجدد نیافتند.


تأسیس دانشگاه‌ها و نهادهای جدید

به گفتهٔ احمد اشرف در دانشنامهٔ ایرانیکا، از جمله پیامدهای اصلی انقلاب فرهنگی تأسیس دانشگاه‌های جدید در شهرستان‌ها بوده‌است. این کار با هدف افزایش دسترسی شهرستانی‌ها به امکانات آموزشی دانشگاهی انجام شد. دانشگاه تربیت مدرس جهت آموزش مدرسان دانشگاه‌ها و تربیت اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها تأسیس شد. همچنین جدای از ساختار دانشگاهی، مدارس پزشکی‌ای برای تربیت امدادیاران تحت نظارت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی راه‌اندازی شد. اما مهمترین تغییرات، تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی با شعبه‌هایی در سرتاسر ایران می‌باشد. دانشگاه آزاد اسلامی دانشگاهی خصوصی بوده که در ازای دریافت شهریه بالایی همه متقاضیان را می‌پذیرد. به جهت خروج بسیاری از متخصصین از ایران و کمبود استاد در سطح دانشگاه‌ها دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا بخصوص در دانشگاه‌های فنی تاسیس شدند. همچنین نهادهایی مانند جهاد دانشگاهی و انجمن‌های اسلامی تاسیس شدند تا فعالیت‌های دانشجویی را تحت کنترل داشته باشد و آنرا تحت مرزها و خطوط مورد تأیید نظام نگه‌دارد. این دو نهاد وظیفه اسلامی کردن دانشگاه‌ها و سازمان‌دهی برنامه‌های فوق برنامه در دانشگاه‌ها مانند سخنرانی‌ها، جلسات سیاسی، کنفرانس‌ها و نمایشگاه‌های کتاب را برعهده داشتند. همچنین این نهادها برعملکرد استادان و دانشگاه‌ها نظارت داشتند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
     
  
زن

 
اصل و نسبش به جای خود اندیشه ی مرگبارش به حای خود

خمینی:

1."ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻣﺴﯿﺮﺷﺎﻥ ﻏﻠﻂ ﺍﺳﺖ. ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺎ ﻣﺴﯿﺮ
ﻧﻔﺖ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻠﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﻔﺖ ﭘﯿﺶ ﻣﺎ ﻣﻄﺮﺡ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﺎ ﺍﺳﻼﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ."

2." ﺩﺭ ﺍﻧﻘﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﺎﺻﻞ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺳﺮﺗﺎﺳﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ
ﺍﺳﻼﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ . ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﻗﯿﺎﻡ ﻧﮑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﻤﻠﮑﺘﺸﺎﻥ ﺩﻣﮑﺮﺍﺳﯽ ﺑﺎﺷﺪ". ‏

3." ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ ﮔﻮﺵ ﻧﺪﻫﯿﺪ . ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﺳﻼﻡ ﻣﺨﺎﻟﻔﻨﺪ . ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﻣﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﺎ ﻗﻠﻤﻬﺎﯼ ﻣﺴﻤﻮﻡ، ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻠﯽ ﻭ
ﺩﻣﮑﺮﺍﺗﯿﮏ ﻭ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻣﯿﺸﮑﻨﯿﻢ"

4." ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ، ﺑﺎ ﺍﺳﻢ ﺩﻣﮑﺮﺍﺕ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﻭ ﺗﺒﺎﻫﯽ
ﺑﮑﺸﻨﺪ، ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﺮﮐﻮﺏ ﺷﻮﻧﺪ . ﻣﻠﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺳﺮﮐﻮﺏ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ. ﮐﺎﺭﯼ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﺏ
ﻏﻀﺐ ﺑﺎﺯ ﺷﻮﺩ"

5." ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻓﺤﺸﺎ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﺪ. ﯾﮏ ﻧﺤﻮ
ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻓﺎﺳﺪ ﮐﻨﺪ . ﻣﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺣﻔﻆ
ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﺪ ﻧﯿﺴﺖ . ﺍﯾﻦ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ. ﺍﯾﻦ
ﺁﺯﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﺪ، ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺩﯾﮑﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ"

6."ﻣﻦ ﺍﻧﻘﻼﺑﻲ ﻧﻴﺴﺘﻢ. ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺍﻧﻘﻼﺑﻲ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻤﻴﺪﺍﺩﻳﻢ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﻛﻨﻨﺪ. ﺗﻤﺎﻡ
ﺍﺣﺰﺍﺏ ﺭﺍ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﻢ، ﺗﻤﺎﻡ ﺟﺒﻬﻬﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﻳﻚ ﺣﺰﺏ ﻭ ﺁﻥ
ﺣﺰﺏ ﺍﻟﻠﻪ، ﺣﺰﺏ ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﻴﻦ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻴﺪﺍﺩﻳﻢ ﻭ ﻣﻦ ﺗﻮﺑﻪ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻲ ﻛﻪ
ﻛﺮﺩﻡ"

1‏] - ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺍﻫﻮﺍﺯ،ﮐﯿﻬﺎﻥ 3/3/58
‏[ 2‏] - ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﻣﻮﺭﺧﻪ ۱۹ ﺁﺫﺭ ۱۳۵۸، ﻗﻢ
‏[ 3 ‏] - ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﻣﻮﺭﺧﻪ ۲۲ ﺍﺳﻔﻨﺪ ۱۳۵۷، ﻗﻢ
‏[ 4‏] - ﺻﺤﯿﻔﻪ ﻧﻮﺭ،ﺝ 9 ،ﺹ 372
‏[ 5‏] - ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﻓﯿﻀﯿﻪ ﻗﻢ، ﺟﻤﻌﻪ 2 ﺷﻬﺮﯾﻮﺭ 58 ، ﺳﺮﻭﺵ،ﺷﻤﺎﺭﻩ 18 ، 10 ﺷﻬﺮﯾﻮﺭ
58 ،ﺹ 7-6
[ 6‏] - ﻛﻴﻬﺎﻥ، 27ﻣﺮﺩﺍﺩ 1358
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  
مرد

 
قضیه چیه؟؟

Make the REST of your life, the BEST of your life
     
  ویرایش شده توسط: mahdi75   
صفحه  صفحه 10 از 12:  « پیشین  1  ...  9  10  11  12  پسین » 
سیاست

جمهوری آخوندی = جمهوری اسلامی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA