ارسالها: 24568
#9
Posted: 30 Dec 2014 21:41
SPARTAK: اباذری این سوال را مطرح کرد: «چه شده که میآیند و مسائل واقعیای را که ما با آن روبهرو هستیم از ذهن ما میبرند؟
این اتفاق در همه جهان میفته و تنها کشور ما نیست . این یه جور عقیده و سلیقه ست . مردم اونقدری که به چهره های سینما و موسیقی علاقه دارن به بقیه شخصیت های علمی ، فرهنگی ، اهمیت نمیدن . آیا در آمریکا اونقدری که مردم برای فوت مریلین مونرو حساسیت نشان دادند برای مرگ ارنست همینگوی هم نشون دادند ؟ مسلما" نه
الان بیاین در نظر بگیریم یه نظر سنجی ساده از مردم دنیا کردیم .
پرسیدیم : مایکل جکسون کی بود ؟
سوال دوم : برنده جایزه نوبل در ادبیات سال ۲۰۰۵ چه کسی بود ؟
فکر می کنید چند درصد از مردم دنیا اصلا" اورهان پاموک رو بشناسن . یا با کتاب هاش آشنا باشن
اما شاید سایز کفش مایکل جکسون رو هم بدونند .
پس این مسئله اونقدر ها نمی تونه مربوط به کشور یا ملت خاص و مربوط به مسئله سیاسی و جو سیاسی خاصی باشه .
اما در مورد این که چرا در مملکت ما این دو شخصیت یعنی بانو مهوش فقید و مرحوم مرتضی پاشائی بشکل اسطوره درامدند این موضوع رو میشه تا حدی آنالیز کرد .
بانو مهوش تا جائیکه من شنیدم بسیار خَیر و دارای پایگاه توده ای بودند . از طبقه پائین اجتماع آمده بودند و د راوج شهرت و محبوبیت اون طبقه خاص اجتماعی خودشون رو فراموش نکرده بودند . و بیشتر کسانی هم که در تشییع جنازه ایشون شرکت کردند وکیل و وزیر نبودن همون مردم عادی از قشر خودش بودن ، مردم فقیر ، بیچاره و نا امیدی که از درونشون یک زن ، یک خواننده به جامعه اون زمان ایران تقدیم کرده بودن .
SPARTAK: «این مردم بیسواد و عامی، برای مرگ یک زن بدکاره، سر و دست شکستند!»
از جامعه بی سواد و عامی دهه ۱۳۰۰ که تازه با هنر آشنا شده بودن و تازه مفهوم کاباره و خواننده کاباره ای رو شناخته بودن نمیشد بیش از این توقع داشت . و اون کلاه مخملی ها و گنده لات ها نماینده بخشی از جامعه عقب افتاده آن زمان بودند .
اما وضع در مورد پاشائی فرق میکنه
SPARTAK: اباذری در ابتدای سخنان خود به مستندی که از تلویزیون درباره وضع بد اقتصادی یکی از استانهای کشور پخش شده اشاره کرد و گفت: نکته جالب برای من این است که هیچکس، هیچکس به این فیلم کوچکترین توجهی نکرد... و شما که اینجا نشستهاید نمیدانید چنین فیلمی تهیه شده، و این فیلم درباره زندگی یک استان مملکت است.
مردم وقتی درگیر فشار باشند دیگه کم کم حس عدالتخواهی رو از دست میدن و معلومه که مرگ یک خواننده ذهن اونها رو بیشتر مشغول میکنه تا وضع بد اقتصادی یک منطقه .
حالا اینجا باید پرسید ؟ آیا این سیاست خود دولت برای منحرف کردن افکار عمومی نیست .
قسمتی از مردم واقعا" به صدای این خواننده علاقمند بودند . مخصوصا" تیتراژ برنامه ماه عسل پاشایی رو به قشر معمولی جامعه مثل بانوان خانه دار و مردمی که شب های ماه رمضان برنامه رو می دیدند شناساند .
اما موضوع این نبود . مردم در اختناق و فشار سیاسی زندگی می کنن و احتیاج دارن به موضوعی جهت تخلیه انرژی، و فشارهایی که از نظر اختناق ، سانسور ، اقتصاد ، آزادی بهشون وارد میشه . و این میشه بهانه ای برای حضور خود جوش مردم کنار هم ، در کنار هم و باهم . حالا یا اشک بریزن یا شعار بدن یا یکصدا با هم ترانه خواننده متوفای محبوبشون رو بخونند . اینجا مسئله کاملا" سیاسیه و دولتمردان نباید این مهم رو فراموش کنن که مردم میتونن به بهانه های کوچک دست هم رو بگیرن .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand