انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 2 از 3:  « پیشین  1  2  3  پسین »

تحلیلی بر رویداد دو مرگ( پاشایی۹۳ ) و (مهوش ۳۹)


مرد

 
andishmand: از جامعه بی سواد و عامی دهه ۱۳۰۰ که تازه با هنر آشنا شده بودن و تازه مفهوم کاباره و خواننده کاباره ای رو شناخته بودن نمیشد بیش از این توقع داشت . و اون کلاه مخملی ها و گنده لات ها نماینده بخشی از جامعه عقب افتاده آن زمان بودند .

اما وضع در مورد پاشائی فرق میکنه
قطعا طرفداران مهوش هم اون موقع معتقد بودند مهوش با سایرین متفاوت هست اما امروز در نگاه ما اونها همون جاهل ها و کلاه مخملی ها هستند که کمتر متصف به صفات مناسب بودند


من یک مثال میزنم

پدر بزرگ من در سال ۱۳۴۰ بچه هاش رو از ده سالگی وادار به استقلال میکرد و مجبورشون میکرد به کار کردن

پدر من در سال ۱۳۷۰ فرزندانش رو مجبور کرد به دیپلم گرفتن اما بعد از دیپلم حمایتی از اونها نکرد و به همه گفت باید روی پای خودشون بایستند چه بخواهند درس بخوانند چه نخوانند

به نظرم پدرمن پیشرفت قابل ملاحظه ای نسبت به پدرش کرده و فکر میکنم من اگر فرزندانم درس خون باشند تا هر جا بخواهند درس بخونند اونها رو حمایت میکنم


اما افراد زیادی در همون دهه ۴۰ بودند که فرزندانشون رو ترغیب به تحصیل کردند همه زمینه هارو براشون فراهم کردند تا باعث افتخار برای خانواده و جامعه بشوند اما این افراد نسبت به افرادی که تفکر خاندان مارو داشتن بسیار کم تعداد بودند

و حالا با توجه به همه این حرفها میبینم پیشرفت خانواده ما با توجه به این همه تغییر در جهان در واقع در جا زدیم چون کسانی که در دهه چهل نخبه پروریمیکردن امروز اون رو نهادینه کردن


اگر بدنه جامعه در سال چهل رفتاری مانند این گروه دوم داشتند امروز ایران چه تعداد نخبه تحصیلکرد داشت



حال بدون اینکه بخواهم سلیقه مردم رو زیر سئوال ببرم و خصوصا با توجه به کلیت موسیقی در اون دوره و امروز

و اینکه قبول دارم ادم هم میتونه ساسی مانکن رو گوش کنه و دوست داشته و هم شاهین نجفی رو و البته واقعا بدون در نظر گرفتن احساسات


در یک چارت موسیقی به موسیقی مهوش که باعث معروفیت او شد چه رتبه ای رو از ۱۰۰ میدهید ؟؟؟

همچنین در یک چارت موسیقیایی به موسیقی پاشایی در میان پاپ جدید ایران که از دهه ۵۰ شروع شده چه رتبه ای رو از ۱۰۰ میدهید ؟؟؟؟(( در میان همه خوانندگان پاپ ایران از داریوش و ابی تا گوگوش و هایده و فرهاد و و خوانندگان داخل ایران مثل صفوی و صادقی و....))


من به مهوش در اون زمان نمره زیر ۱۰ و به پاشایی در این زمان نمره حدود ۱۵ میدم و معتقدم بدنه جامعه ایران به همین اندازه رشد در سلیقه موسیقیایی داشته
بدنه این جامعه در سال ۳۹ و در سال ۹۳ چه رتبه از موسیقی رو و خواننده ا رو اسطوره کردند



دغدغه مقدس اباذری همینه بالا رفتن این سلیقه در بدنه جامعه چون اینه که جامعه رو پیشرفته میکنه نه خواص یک جامعه

او به جامعه نهیب میزنه
     
  
مرد

 
andishmand: اما موضوع این نبود . مردم در اختناق و فشار سیاسی زندگی می کنن و احتیاج دارن موضوعی برای تخلیه انرژی آنها و فشارهایی که از نظر اختناق ، سانسور ، اقتصاد ، آزادی بهشون وارد میشه رو داشته باشن
متاسفانه حرف ما هم همینه

که این موضوع رو هم همون اختناق گرها تدارک دیدند

همون نظام و همون افراد و همون سانسور چی ها تا حالا کی دیده بودید رسانه ملی تا این حد به شخصی غیر مذهبی بها بده

حاکمیت این مساله رو به مصلحت دید و امکان اون رو فراهم کرد و ما برای فراری کوتاه مدت از اختناق در اغوش بانی همون اختناق در غلتیدیم


andishmand: اینجا مسئله کاملا" سیاسیه و دولتمردان باید بدونن که مردم میتونن به بهانه های کوچک دست هم رو بگیرن .
دولتمردان این سناریو رو برای ما چیدند

در سیاست هم مارو مخیر بین جلیلی -قالیباف-ولایتی-روحانی انگاه خودشون تنور انتخابات رو داغ کردند تا رای به روحانی به مثابه اعتراضی به وضعیت حاکم تلقی بشه

اما روحانی کیه

تصور میکنید خیلی با دیگر کاندیدا هامتفاوت هست ؟؟؟؟

کدوم گام رو در مخالفت با نظام برداشته ؟؟؟

حضور لباس شخصی و ظابطین رو حذف کرده ؟؟؟؟؟؟معیشت رو خیلی متفاوت کرده ؟؟؟؟؟

کشوری که بر روی گنجینه های طبیعی چهار زانو نشسته اما فقط معدودی دارن همه این گنجینه ها ر به تاراج میبرند

آنگاه مردم از مکالمه تلفنی اوباما روحانی یا خنده های ظریف اشتون و ظریف کری به وجد میان

دولتهایی که با اختلاس نه چندان کلان و حتی سو استفاده از قدرت توسط مدیران درجه سه و چهار استعفا میدهند و ساقط میشوند چه تفاوتی با دولتی دارند که رکورد مجموهی بالغ بر ۴۰هزار میلیارد تومن اختلاس رو ثبت کرده و معاون رئیس جمهور که مقام دوم دولت هست تحت محاکمه قرار میگیره اما باز رئیس دولت در افتخاری منزجر کننده دولت خودش رو پاکترین دولت ایران از بدو تشکیل تا امروز میدونه


ایا چیزی جز افکار عمومی موجب اسقاط دولت های خلافکار میشه ایا این افکار عمومی مختص خواص اون جوامع هست یا مربوط به بدنه جامعه میشه

حالا بدنه جامعه ای که اینگونه درگیر مرگ یک خواننده دارای چند تک اهنگ معمولی میشه چقدر از کارایی واقعی خودش دور شده

نقش حاکمیت رو در این سیاست زدایی و عطف توجه جامعه به اینگونه اتفاقات معمولی چقدر میدونید

گله امثال اباذری از این هاست نه صرفا تجلیل از یک فرد محبوب

اینکه حاکمیت ترجیح میده خواننده ای با اشعاری خنثی هر چند دلنشین تبلیغبشه و ترانه هاش میلیونها بار شنیده و دانلود بشه تا اینکه متفکرین و خواص جامعه مورد توجه قرار بگیرن

نتیجه اشتهار خواننده باز شنیدن اثار اوست و نتیجه تبلیغ متفکر باز خوانی ارا او

محمود دولت ابادی بایکوت میشه ....مبلغین زبان فارسی چون کزازی بازنشسته میشن ....دکتر سروش تکفیر میشه

و انگاه باید توجه این جامعه رو معطوف به چیزی کرد چون پاشایی و رحیم ازغدی و امثال اینها برای پایین نگه داشتن بلوغ فکر و درک سیاسی و ارا ی شاذ و معتدل
     
  
زن

andishmand
 
SPARTAK: صحبت اباذری از خفقانی است که ایجاد شده اما فکر میکنیم ازادیم و داریم همه به این مخدر تن میدهیم
کی فکر میکنه آزاده ؟ ایا اکثریت مردم ایران چنین تصور و تفکری دارن ؟ در صحبت بالا گفتیم که بخاطر فشار و اختناق و سانسور عقیدتی ، مردم منتظر فرصتی هستند تا بصورت خودجوش خودی نشون بدن .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
مرد

 
hamidrrn: نمیدونم چرا اصرار داشت اثبات کنه موسیقی پاشایی مبتذله. حالا باشه یا نباشه
اعتراض به علاقه مردم نیست هر کس میتونه علایق خودش رو داشته باشه

اعتراض به اون سیستمی هست که ترجیح میده مردم سرگرم اینگونه چیزهایی باشن که اگر حتی رتبه بندی ای توسط متبحرین موسیقی صورت بگیره حتی در چارت و رتبه به انواع موسیقی ها و ترانه های چه از لحاظ مفهوم و چه از لحاظ تکنیک حائز رتبه خوبی نمیشه و به لحاظ مفهوم کاملا خنثی است

ترانه رو در کنار ترانه هایی چون دوباره میسازمت وطن.......علی کنکوری......گلوله های سربی......پرنده در خون و.....آهنگ و تنظیم رو در کنار اثر فرید زولاند و شماعی زاده و .....قرار بدهید


اینجا بحث سلیقه نیست و عرض کردم هیچ اشکالی نداره و حق همه است که مثلا ساسی مانکن هم گوش کنن و دوست داشته باشن و اثار شاهین نجفی رو با علاقه پیگیری کنن

اما در اشل بزرگتر و در مقام انتخاب و ارزش گذاری چی؟؟؟ فقط خوشامدن و نیامدن مهمه


اگر سلیقه ودرک بدنه جامعه ارتقا پیدا کنه

همون ادمهایی که در خوش گذرونی ها با آهنگهای به قول من تیس تیسی حال میکنن و میرقصن و خوش میگذرونن وقتی پای آینده و ترقی و موجودیتت و آبروشون وسط میاد یکصدا دوباره میسازمت وطن رو نعره میکشن و از اون مشرب فکری خواهند نوشید

و انجا خودشون رو با ترانه های شب نشینی سرگرم نمیکنن و منفعل نخواهند بود
     
  
مرد

 
نکات پیرامون نازیبای یک مرگ

تشویق و تعقیب جنازه


دو نما




۱- مرگ ناگهانی مایکل جکسون
و مردمانی که مرتب و بانظم در صفی طولانی چندین ساعت متمادی ایستاده اند تا برای چند لحظه با اسطوره موسیقی پاپ خداحافظی کنند در مقابل او با احترام کلاه از سر برداشته و یا سر بزیر انداخته با تامل شاخه گلی نثار تابوت یا جسد وی میکنند و با ادای احترام به بازماندگان محل رو ترک میکنن و خانواده بعد از خاکسپاری ای محترمانه و تسلی بخش با اندوهی فراوان ضمن پاسخگویی به محبت حضار سخنان کوتاهی ایراد کرده و سپس همه محل را ترک میکنند



۲-مرگ ناگهانی مرتضی پاشایی
مردم در مقابل محل تشییع تجمع کرده و از سر و کول هم بالا میروند تابوت که دیده میشود جرقه ای تازه انگار باروت میان مردم را منفجر میکند تابون انگار روی امواج خروشان ترین دریاست خانواده مرحوم با فشار و مشت و لگد جمعیت به ناچار از تابوت دور و دور تر میشوند همه دوربینها و موبایلها در حال فیلمبرداری است و انگا بجای هدها شاخه گل هزاران موبایل در اسمان میچرخد و فلاش میزند و تازه حالا زمان مسابقه نهایی برای رفتن به زیر تابوت و گرفتن چند سلفی برای آرشیو خاطرات و اشتراک در شبکه های اجتماعی است و در هر ثانیه به کمک اینترنت بی سیم هزاران عکس آپلود شده و به اشراک گذاشته میشه و...خانواده خاکسپاری را در نهایت ناراحتی متوقف و پنهانی انجام میدهند و با دلی غمگین مصیبتی را بر داغ از دست رفتن فرند تلنبار کرده و برای خاکسپاری خصوصی و پنهانی انتظاری سخت میکشند


مردمان ایران را به صفت احساسی بودن میشناسیم احساسات دست اویزی برای بسیاری از اعمال عجیب و خارج از عرف مانند انچه در بسیاری از تشییع جنازه های شلوغ اتفاق میافتد

بیشتر تعقیب و تشویق جنازه در عمل دیده میشود و مسابقه ای برای سبقت در رسیدن به تابوت و یا دیدن لحظات خاکسپاری و نیز ثبت چندین تصویر و سلفی از این حضور انچه نادیده انگاشته میشود خانواده مرحوم هستند که شدیدا نیاز به ارامش در لحظات اخر و نیز وداع با عزیزشان در هنگام خاکسپاری دارند و این حق مسلم و ارامش بخش با این اعمال مثلا احساسی از انها سلب میگردد


هرچند هنوز به بهانه احساسات و در واقع به خاطر کنجکاوی و و شاید دهها تفکر و خواسته عجیب و نا مکشوف به هر عنوان و با دلیل و بی دلیل حس میکنیم باید خود را به هر رخداد و اتفاقیوارد کنیم و چه مربوط و چه نامربوط از تصادف حتی منجر به مرگ و یا خودکشی و .....هر انچه باعث جلب توجه شود نمیگذریم و حتما باید حاضر شویم و موبایل به دست نقش خبرنگاری افتخاری را بازی کنیم و فارغ از گرفتاری دیگران حس فضولی خودمان را اقناع نمائیم

و کاش همه چیز به همین ها ختم میشد

ما مردمان با ۲۵۰۰ سال فرهنگ و تمدن
     
  
مرد

 
andishmand: ایا اکثریت مردم ایران چنین تصور و تفکری دارن ؟ در صحبت بالا گفتیم که بخاطر فشار و اختناق و سانسور عقیدتی ، مردم منتظر فرصتی هستند تا بصورت خودجوش خودی نشون بدن .
گرچه کلیت نظر دکتر یک مقداری بوی دائی جان ناپلئونی میده اما

نظر اباذری این بود که این خود جوش بودن تصور ماست

ساختا ر نظام دقیقا ما رو به این ورطه میندازه وکلا گفت این یک ساختار خاص برخی حکومتهاست(( که البته مقصود در واقع همان حکومت دیکتاتوریست .....))


اینکه ما رو در بین چند گزینه که توسط خودشون ساخته و پرداخته شده مخیر میزارند که انتخاب کنیم و ما فکر میکنیم که مخیر در انتخاب هستیم اما در نهایت گزینه مورد نظر حاکمیت رو انتخاب میکنیم


در انتخابات در موسیقی در فیلم و در همه چیز حاکمیت داره این بلا رو سر ما میاره و سلیقه مردم رو تنزل میده ...چرا این همه فیلم خوب توقیف میشه و چرا این همه حذفیات و سانسور میکنن.....چون میخوان سلیقه مردم رو کنترل کنن


دکتر اباذری ادمی نیست که پای ارمانهای انقلاب و شهدا رو به میان بکشه میدونید چرا این کلمات رو گفت و گفت چه چیز پاشایی و ترانه ها و این پدیده با ارمانهای انقلاب هم خط بودن


منظورش این بود که مردم چشمهاتون رو باز کنید

در حکومت دیکتاتوری ایران که همه برنامه های رسانه اش سمت وسو داره چرا اینقدر به مرگ پاشایی پرداخته و بها داده شده امساله با کدام یک از ارمانهای انقلاب هم سو بوده که اونها براش اینقدر مایه بگذارن پس نگاهمون رو بازتر کنیم


یکبار دیگه عرض میکنم

در انتخابات نظام با دقت تمام و وسواس ۶ کاندید ریاست جمهوری رو انتخاب میکنه و تنور انتخابات را به شکلی داغ میکنه که گویی رای دادن به یکی از این کاندیداها مخالفت با نظام هست و رای مردم رو جلب میکنه


اما در نهایت همه این ارا به پای نظام نوشته میشه و به نفع اوست

البته گاهی هم مثل ۸۸ از دستشون در میره و بعد مثل ۹۲ احتیاط رو بیشتر میکنن


خواننده های مجاز هم در سیستمی که ترویج و تدریس موسیقی در اون کلا ممنوعه و ساز در رسانه ملی اون تصویر نمیشه با وسواس عده ای رو انتخاب میکنه و با وسواس بیشتر هم ترانه ها و اثارشون رو مجوز میده حالا شما مختار هستید هر کدوم را میخواهید انتخاب کنید

ایا این ازادی انتخابه ....یا فقط ایجاد سرگرمی ای که هیچ نقطه تداخل با نظام و سیاست نداشته باشه

بعد با همین سیستم وقتی میتونه از یکی از همین افرادی که قیلتر شده و برای نظام کاملا خنثی هستند اسطوره میسازه تا مردم رو بیشتر سرگرم کنه

یک عده میگن خودجوش یک عده میگن اعتراض ووووووو


اما همه اش سناریویی بود برای جلب توجه مردم به یک عامل خنثی

میلیون بار هم اهنگش رو گوش کنین و اونو سرچ کنید چیزی عایدتون نمیشه

اما همین اگر یک متفکر حتی معتدل اما راستگو باشه به شدت توسط رژیم بایکوت میشه چرا که معروفیتش منجر به خوندن و سرچ ارا و تفکراتش خواهد شد
     
  
مرد

 
مراسم پاشایی، گونه یی از یک تخطی کارناوالی

«محمود شهابی» عضو هیات علمی دانشگاه علامه نیز در ادامه ی این نشست، مراسم پاشایی را یک نوع «تخطی کارناوالی» در جامعه دانست و گفت: ما می توانیم مصداق این تخطی را در گردهمایی های خیابانی مربوط به انتخابات ریاست جمهوری یا راهیابی ایران به جام جهانی ببینیم. تخطی کارناوالی مرگ پاشایی یک نوع تخطی عمومی بود که نوعی دهن کجی به ساختارهای سنتی را نشان داد.

شهابی افزود: یکی از مهمترین زمینه های شگل گیری کارناوال پاشایی، تغییر در نگرش جوانان و عوض شدن سبک زندگی است که موجب شکل گیری گروه های زیر زمینی و پنهان در جامعه شده است.

وی بی اعتنایی بزرگسالان و مسوولان نسبت به نیازهای نسل جوان را یکی از مهترین و ابتدایی ترین دلایل شکل گیری تخطی های کارناوالی دانست.

مدرس دانشگاه علامه در ادامه با اشاره به انکار خواسته های نسل نو در سبک های زندگی جدید تصریح کرد: در مراسم تشییع پاشایی یک بغض کارناوالی همراه با تحقیرشدگی ترکید. ما در برابر گسترش خواست های جدید تا زمانی که سیاست حزبی منسجم نداشته باشیم و به سوی جامعه ی مدنی حرکت نکنیم، باید منتظر ظهور چند باره ی پدیده هایی مانند پدیده ی مرحوم پاشایی باشیم.

شهابی با اشاره به برخی ویژگی های تخطی های کارناوالی، از آن به عنوان سوپاپ اطمینانی برای نظام های سیاسی یاد کرد که نباید از آن هراسان بود زیرا می تواند کارکردهایی مثبت و فرصت هایی نیز برای این نظام ها در بر داشته باشد.


ناشناخته ماندن نیاز جوانان زمینه ساز شکاف نسلی


«سعید معیدفر»
جامعه شناس و استاد بازنشسته ی دانشگاه تهران نخستین سخنران نشست دانشگاه علامه بود. وی با اشاره به حضور گسترده ی مردم و قشرهای مختلف در مراسم تشییع پیکر پاشایی گفت: مهم ترین بحث در این سوگ، غیرمترقبه بودن آن است و ما به همین دلیل نمی توانیم تحلیل خوب و دقیقی از آن داشته باشیم. امروز در سطح جامعه تغییری در سطح گروه های مرجع در جریان است و مردم به سمت شخصیت های فرهنگی و هنری می روند. پاشایی نیز چهره یی متعلق به دهه ی 60 است که در اوج جوانی به رغم موفقیت هایی که در زمینه ی موسیقی داشت، ناکام می شود و دنیا را ترک می کند.

این جامعه شناس با اشاره به مساله ی شکاف نسلی در ایران گفت: بحث شکاف نسلی در کشور ما چند سال است که مطرح شده است اما شاید کسی باور نداشت که چنین پدیده یی اتفاق می افتد. ما نسلی داریم که برآمده از انقلاب است و این نسل همچنان صدای بسیار بلندی دارد. این نسل می خواهد سبک زندگی، باورها و رفتارهایش را به گوش نسلی که بسته است برساند. این در حالی است که همچنان در برابر این نسل مقاومت شکل می گیرد.
     
  ویرایش شده توسط: SPARTAK   
مرد

 
تحلیل‌ها

حسین باستانی در بی‌بی‌سی با اشاره به غیرقابل انتظار بودن حضور مردم، نوشت که ناظران از این رخداد چنین نتیجه گرفته‌اند که "مردم ایران پیش بینی ناپذیر هستند. فرنوش امیرشاهی نوشت که با وجود تلاش جمهوری اسلامی ایران برای جلوگیری از گسترش انواع موسیقی، «بدنه اجتماع جلوتر از دستگاه‌های رسمی و حکومتی، لباس عزا به تن کردند و بدون بخشنامه و دستورالعمل برای یکی از همین قشر هنرمندان به خیابان آمدند.» به اعتقاد او این رخداد نشان دهندهٔ اهمیت بررسی خلاهای احتمالی موجود با بدنهٔ جامعه است. برخی صاحبنظران گستردگی حضور مردم را نشانهٔ فاصله داشتن نظام جمهوری اسلامی و روشنفکران با تفکر عرصهٔ عمومی عنوان کردند. حضور گستردهٔ مردم با دوربین‌های موبایل، نشانهٔ اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی دانسته شد. به اعتقاد لیلی نیکونظر، در تجمع مردم برای تشییع خواننده پاپ «یک سرکشی از امر مسلط» نهفته است پیام یزدانجو، پای فشردن روشنفکران بر متعجب شدن از این رخداد و ارائهٔ تحلیل‌های متعدد از آن را ناشی از تمایل آنان به «پدیده سازی» برای انجام کار خود عنوان کرد

غلامرضا علیزاده، جامعه‌شناس، جوان بودن پاشایی و گوشه گیر نشدن او به رغم بیماریش را دلیل «خرق عادت» او و گره خوردنش با وجدان جامعه دانست.

در روز ۱۸ آذر سال ۱۳۹۳، جلسه‌ای در خصوص «پدیدار شناسی فرهنگی یک مرگ؛ بررسی جامعه شناختی پدیده درگذشت مرتضی پاشایی» در تهران برگزار شد. در این جلسه «حمید رضا جلایی پور» هفت عامل از جمله تبلیغ در وایبر و صداو سیما را برای تشکیل جمعیت برشمرد. «محمد سعید ذکایی» گفت: «به اعتقاد من تجربه پاشایی یک نوع اجتماع گرایی پست مدرن یا یک مشارکت عاطفی و اظهاری است.» محمود شهابی این رخداد را مصداق «تخطی کارناوالی» دانست. نعمت الله فاضلی دلیل پدیده شدن پاشایی را حرکت به سوی «کلانشهری شدن» دانست. «مهدی منتظر قائم» و «محمدامین قانعی‌راد» این واقعه را کم‌نظیر ندانستند. همچنین یوسف اباذری در این جلسه موسیقی پاشایی را «مبتذل و فالش» توصیف کرد که با اعتراض افراد حاضر مواجه شد

منبع ویکی پدیا



ابوالحسن مختاباد - پژوهشگر موسیقی

منتقد پدیده پاشایی و موافق جریان روشنفکری


به یاد داشته باشیم که به قول ارسطو هر تغییری در هر جامعه‌ای ابتدا از موسیقی آن جامعه آغاز می‌شود و قبول کنیم که ذائقه موسیقایی جامعه اگر نگوییم مبتذل، بسیار سبک و نازل شده است.‌ نباید تردید کرد که نهیب‌های لهیب‌صفتانه‌ اباذری که او در آن مجلس بر می‌کشید، برای مدتی هر چند کوتاه شلاقی را بر پیکر جامعه دانشگاهی فرود آورد که خود را در برابر هنر و فرهنگ سطحی و سبک و عامیانه نبازند و جسارت گفتن دیدگاه های خود را داشته باشند و به نقد امر و هنر سطحی بپردازند و حداقل جایگاه آن را برای عده ای روشن کنند.

منبع سایت الف


در این سایت نظر ۱۸ محقق و متفکر علوم اجتماعی جمع اوری شده و تنها دو نفر منتقد جریان پاشایی هستند
     
  ویرایش شده توسط: SPARTAK   
مرد

 
فاشیزم و خفقانی که افرادی مانند دکتر اباذری در جریان موسوم به پاشایی دیدند و اعلام کردند

۱-هانیه توسلی

پس از مرگ مرتضی پاشایی خواننده موسیقی پاپ کشورمان، موجی به راه افتاد که بسیاری با آن همراه شدند و درگذشت این جوان را تسلیت گفتند؛ اما سرنوشت آنهایی که با این موج همراه نشدند، چه بود؟ هانیه توسلی یکی از چهره‌هایی بود که با این موج همراه نشد و مورد شدیدترین توهین‌ها و حملات گروهی بزرگ از طرفداران این خواننده قرار گرفت، تا آنجا که بخشی از فعالیت‌هایش را در فضای مجازی تعطیل کرد و یک متن در مواجهه با این وضعیت منتشر نمود.



پس از این اتفاق، هانیه توسلی در صفحه رسمی‌اش نوشت: «بعد از فوت مرحوم پاشایی، اکثر کامنت‌هایی که در اینستاگرام برای من می‌گذاشتند تقاضاهای بعضن توهین‌آمیز و تند برای پست کردن یک مطلب در مورد مرتضا پاشایی و تسلیت درگذشت ایشان بود.

یک پست توضیحی گذاشتم (که متنش موجود است) و ضمن ابراز تاسف و همدردی، گفتم با مرتضا پاشایی و کار‌هایشان آشنا نبوده‌ام و بعد هم که گوش کرده‌ام، فهمیده‌ام موسیقی ایشان سلیقهٔ من نبوده، و از طرف دیگر تسلیت عمومی گفتن را دوست ندارم. از همان‌جا بود که کامنتهای اهانت‌آمیز شروع شد.

بیش و پیش از آن‌که شخصن از این موج اهانت به‌راه‌افتاده ناراحت شوم، برای فرهنگ عمومی مردم هموطنم تاسف خوردم و البته برای مرتضا پاشایی مرحوم که این‌چنین طرفدارانی داشته. این موج‌های اهانت از منظر شخصی یک داستان گذراست اما اگر در مقیاس بزرگ‌تر به آن نگاه کنیم متوجه عمق فاجعه خواهیم شد.

اینکه چرا تعداد زیادی از مردم، چنین نفرت و خشمی را در خود حمل می‌کنند و ادبیاتشان این‌قدر سخیف و نازل است، دل آدم را به درد می‌آورد، اما به نظرم روان‌شناسان اجتماعی می‌توانند تحلیلی ارائه کنند از چرایی اتفاقات این‌چنینی و این «مد» جدید و هولناک دنیای مجازی که هربار به هر بهانه به یک نفر می‌تازند، بی‌آنکه توهین‌ها ارتباط چندانی با موضوع اصلی داشته باشد. نمونه‌اش را سال گذشته در مورد مسی و موارد مشابه دیده بودیم.

تصمیم گرفتم که صفحه‌ اینستاگرام عمومی خودم را ببندم و یک صفحه‌ شخصی برای دوستان نزدیک داشته‌ باشم. دلیلش هم راستش اهانت‌ها نیست. آدمیزاد از خنجری که نبُرد زخم نمی‌خورد. من هم که نه بی‌احترامی کرده بودم و نه اهانتی، اصلن این حرف‌ها را به خودم نگرفتم که بخواهم شخصن دلگیر شوم.

ناراحتی من ناراحتی عمومی از وجود و رشد این فرهنگ نازل است. در واقع بعد از این ماجرا، از مردم [مخاطبان در آن فضا] ناامید شدم. به هرحال این اتفاق، هدف من را از ایجاد یک صفحه‌ عمومی، زیر سؤال برد و به همین خاطر صفحه را به طور کلی پاک کردم. هدف من ارتباط بیشتر و نزدیک‌تر با عزیزانی بوده که همیشه چه در فضای مجازی و چه بیرون، به من لطف داشته‌اند. اما روزی که گذشت به من نشان داد که دیگر این راه ارتباطی «کار نمی‌کند» به اصطلاح.

وقتی آن فضایی که به طور معمول فضای آرامی بوده برای ثبت لحظه‌ها یا معرفی کتاب و...، الان تبدیل به نوعی میدان جنگ شده، ترجیح می‌دهم که عرصه را برای توهین بیشتر به خودم، به مرتضا پاشایی مرحوم، و به عزیزانی که به من لطف دارند باز نگذارم. معرفی کتاب و فیلم را همچنان دوست دارم، و اگر صفحهٔ عمومی برای این کار باز کردم، همین‌جا اعلام می‌کنم و الان هیچ صفحه‌ عمومی در اینستاگرام ندارم. در ‌‌نهایت امیدوارم روزی برسد که سطح فرهنگ مردم مایه‌ افتخار باشد، نه شرم و خجالت‌».
     
  ویرایش شده توسط: SPARTAK   
مرد

 
حال امیدوارم مقصود من از مقایسه مهوش و پاشایی روشن تر شده باشه البته هنوز در ادامه تبعات این رفتار بیشتر باز نمایی خواهد شد

در سال ۳۹ کلاه مخملی ها برای مهوش شهر را قرق کردند و وقتی قسمتی از شهر زیر قدم این گونه افراد است لازم نیست بگویم خفقان و فشار بر روی مردم به چه شکل خواهد بود بستن خیابانها و عربده کشی ها و دعواهای بسیاری که شکل گرفت

و امروز بجای ان رفتارهای علنی رفتارهای مجازی رواج یافته

وقتی اسطوره پاشایی و مهوش است چنین رفتارهایی دور از انتظار نیست

پاشایی چه وجهی از اسطوره بودن را داشت چه المانهایی داشت

در شرح اسطوره امده است



در فهم عامه و در برخی از فرهنگ‌ها، اسطوره (اساطیر) معنی «آنچه خیالی و غیر واقعی است و جنبهٔ افسانه‌ای محض دارد» یافته‌است؛ اما اسطوره را باید داستان و سرگذشتی مینوی دانست که شرح عمل، عقیده، نهاد یا پدیده‌ای طبیعی است که دست کم بخشی از آن‌ها از سنت‌ها و روایت‌ها گرفته شده و با آیین‌ها و عقاید دینی پیوندی ناگسستنی دارد. در اسطوره سخن از این است که چگونه هر چیزی پدید می‌آید و به هستی خود ادامه می‌دهد. علم اسطوره‌شناسی به بررسی اساطیر می‌پردازد.

و معنی واژه اسطوره


اسطوره کلمه‌ای معرب است که از واژۀ یونانی هیستوریا (historia) به معنی «جستجو، آگاهی، داستان» گرفته شده‌است. برای بیان مفهوم اسطوره در زبان‌های اروپایی از بازماندهٔ واژهٔ یونانی میتوس (mytos) به معنی «شرح، خبر، قصه» استفاده شده‌است.

منبع تاریخ اساطیری ایران؛ دکتر ژاله آموزگار

حال مرتضی پاشایی در میان اسطوره های معاصر چون تختی ...پوریای ولی ....و در چارتی کوچک تر و فتبالی پله ...مارادونا ...حجازی....پروین و......که حتی برخی با انتساب واژه اسطوره به اونها مشکل دارن چه جایگاهی داشت؟؟؟؟

یک عمر همه زندگی خود را برای مردم و هنر وموسیقی صرف کرده بود ؟؟؟

کار خارق العاده ای کرده بود که دیگران از پس اون بر نمیومدن ؟؟؟؟؟


فکر میکنید مردمی که اینگونه پاشایی رو گرامی داشتند موقع فوت ناصر عبداللهی با اون شکل چه کردند؟؟؟

فکر میکنید پس از صد سال شجریان و ناظریان و جنتی عطایی و زولاند و شماعی زاده از بین ما برن چه میکنند ؟؟؟؟
اونوقت اگر مثلا در تشییع یک استاد مسلم موسیقی و صاحب اثار ماندگار اگر مثلا صد نفر رفتند ...به بقیه کار ندارم ....خودمون برای خودمون چه حالی باید پیدا کنیم


و اما باز آسیب و علت شناسی است که پاسخ میده تا چرت غیلوله امتی رو پاره کنه با نهیب و تشر و حتی توهین

تا حالا ادم بی عار دیدید.....چه طور باید ادم بی عار رو به جنب و جوش و واکنش وادار کرد ؟؟؟خیلی وقت ها توهین و تحقیر پاسخ میده و درمان بی عاری میشه برای درمان بی عاری مستقیم ترین راه تحریک غیرت طرف هست لذا اباذری میگه باید به این ملت توهین بشه تا بیدار بشه

ملتی که در دوران احمدی نژاد اینقدر بی عاری نشون داد از اخر با اشتباه خوده احمدی نژاد و بیشتر به خاطر اهانت های او به شعور و موجودیتشون بیدار شدند ۸۸ تبدیل بی عاری مردم به غیرت بود

البته باز توضیح بدم من اصل اون کنش رو مد نظر دارم نه تبعاتی که بعدا اون رو منحرف کرد و باز اون تبعات سیاست ها و ترفندهای همین حاکمیت بود


جز در مواقع انتخابات کی بیاد دارید زسانه میلی تصویر زنان و دختران این جامعه را با پوشش واقعی نشان داده باشه با ارایش و موهای زیبای بیرون زده از روسری و........

حالا این تصاویر را نگاه کنید

وببینید صدا و سیما با چه نیتی چنین تصاویری را نشان داد رسانه ای که به کرات نشون داده از به تصویر کشیدننسل جدید بچه های ایران و رفتار و خواسته ها و حتی پوشش اونها خودداری میکنه و به نشان دادن همون قیافه های اتو کشیده و ساده و به قولی رنگین و سنگین بسنده میکنه

حتی فرزاد فرزین با اون استایل و فیگورهای خاص هم در قاب تلویزیون شکل دیگری است و کف خواسته اونها تیپهایی مقل صادقی و علیزاده و خصوصا زمانی است ونه پاشایی اما بحث بحث ماهی گرفتن بود و حاکمیت گربه ای بود که همه تصور میکنن از اب میترسه و اب دشمنشه اما وقتی ماهی خوشمزه رو تو حوض میبینه شیرجه میزنه و شنا میکنه




روحت شاد یادت گرامی

باز هم لازم به ذکر میدونم

کلیت این گفتار و تاپیک نه اعتراض به شخص یا سلیقه مردمان جامعه است این نقد متوجه حاکمیت و دسیسه ها و نقشه هایی است که برای تثبیت و حفظ جامعه به اون منوالی که دوست دارند میپردازند و برای نیل به این هدف استفاده از هر وسیله ای را موجه میدانند و چه بهتر که این وسیله استفاده بی هزینه از احساسات مردم باشد حاکمیتی که قصد داره سلیفه و سطح توقع و علایق جامعه را در سخیف ترین و مبتذل ترین درجه نگاه داره


یکروز با جنگ و جنگ برای این مردم به زعم رهبر میشه نعمت ...فکر کردید چرا خمینی گفت جنگ نعمت بود ...

یکروز با عاشورا و شعار قرنهای قرن عاشورا یعنی لا یوم کیومک یا ابا عبدالله تبدیل میشه به کل یوم عاشورا و کل ارض کرببلا ....

یک روز با مداحان حکومتی و اونوقت کسی مثل حاج منصور ارضی میگه قسم به اشکهایی که ازتون گرفتم مدیون من هستید اگر به جای ناطق نوری به خاتمی رای بدهیید و هشت سال بعد دستور قتل مشایی رو میده و دیه او رو بگردن میگیره و نهایت این توجه میشه هفت تیر کشی کریمی و دختر بازی هلالی

و یکروز با خواننده های خیلی خیلی معمولی که در شاخه اینتر تیمنت یا همان پایین ترین کاربرد هنر و من جمله موسیقی پاپ تعریف شده و فعالیت میکنند و پدیده پاشایی شکل میگیره

     
  
صفحه  صفحه 2 از 3:  « پیشین  1  2  3  پسین » 
سیاست

تحلیلی بر رویداد دو مرگ( پاشایی۹۳ ) و (مهوش ۳۹)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA