انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 16 از 22:  « پیشین  1  ...  15  16  17  ...  21  22  پسین »

Presidents | رئیس جمهورها



 
رئیس‌جمهور ایران

picupload



رئیس‌جمهور ایران عالی‌ترین مقام رسمی کشور ایران بعد از رهبر است که توسط رای عمومی مردم انتخاب می‌شود. مطابق با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهور مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را عهده‌دار می‌باشد. او رئیس «قوه مجریه» است. امضای عهدنامه‌ها، موافقت‌نامه‌ها و مسائل مربوط به دیگر کشورها و سازمان‌های بین‌المللی، برنامه‌ریزى ملى، بودجه و وظیفه گماشتن‌های دولتی، گماشتن وزیرها، استان‌دارها و سفیرها تابع تصدیق مجلس شورای اسلامی، از جمله وظایف رئیس جمهور می‌باشد. همچنین رئیس‌جمهور در ایران رئیس شورای عالی امنیت ملی و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز می‌باشد.

برخلاف بسیاری از کشورها، برای مثال ایالات متحده آمریکا، در ایران دفتر ریاست جمهوری نظارت و کنترل تمام روی سیاست خارجی، نیروهای مسلح و یا سیاست هسته‌ای ایران را ندارد. این موارد همگی زیر نظر مستقیم رهبر ایران می‌باشد.




رئیس جمهور برای مدت چهار سال توسط رای مستقیم مردم انتخاب می‌شود و نباید برای بیش از دو دوره متوالی در این سمت باقی بماند. متصدی قبلی این سمت، محمود احمدی‌نژاد بود که برای اولین بار طی انتخابات سال ۱۳۸۴ انتخاب شد. او برای دومین بار طی انتخابات جنجالی سال ۱۳۸۸ برای چهار سال دیگر در سمت خود باقی ماند. پس از برگزاری انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ با اعلام وزارت کشور حسن روحانی با کسب ۱۸٬۶۱۳٬۳۲۹ رأی رسماً به عنوان هفتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد.




پیشینه




پس از انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ و رفراندوم مبنی بر ساختن جمهوری اسلامی در روزهای پنجشنبه و جمعه، ۹ و ۱۰ فروردین ماه ۱۳۵۸ هجری شمسی (۲۹ و ۳۰ مارس ۱۹۷۹ میلادی) و پیروزی جمهوری اسلامی با ۹۸ درصد آرا، دولت جدید نیاز به ساخت قانون اساسی جدید داشت. پس آیت الله روح‌الله خمینی، دستور اجرای انتخاباتی را برای مجلس خبرگان داد و این هیئت، موظف به نوشتن قانون اساسی جدید شدند. این هیئت، قانون اساسی را در روز چهارشنبه دوم آبانماه ۱۳۵۸ (۲۴ اکتبر ۱۹۷۹) به رهبر -آیت الله خمینی- عرضه کردند و نخست وزیر دولت موقت -مهدی بازرگان- آنرا به تأیید رسانید.

قانون اساسی سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹ میلادی)، رهبر را به عنوان رئیس حکومت، و رئیس‌جمهور و نخست وزیر را به عنوان رؤسای دولت معین میکرد. اگرچه سمت نخست‌وزیری در سال ۱۳۶۸ (۱۹۸۹ میلادی) لغو شد.

اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران در روز سه شنبه ۲۵ دیماه سال ۱۳۵۸ (۱۵ ژانویه ۱۹۸۰) برگزار شد و نتیجه آن برنده شدن ابوالحسن بنی‌صدر با ۷۵٪ مجموع آراء بود. او در روز دوشنبه ۱۵ بهمن ماه ۱۳۵۸ کار خود را آغاز کرد؛ ولی در روز یکشنبه ۳۱ خردادماه سال ۱۳۶۰ (۲۱ ژوئن ۱۹۸۱ میلادی)، توسط پارلمان (مجلس شورای اسلامی) و نهایتاً تأیید رهبر -روح‌الله خمینی-، به دلیل عدم کفایت سیاسی، از مقام خویش عزل گردید. تا زمان دومین انتخابات ریاست جمهوری ایران در روز جمعه دوم مردادماه ۱۳۶۰ (۲۴ ژوئیه ۱۹۸۱ میلادی)، وظایف رئیس جمهور به عهده شورای موقّت ریاست جمهوری بود. محمدعلی رجایی در این انتخابات برگزیده شد و در روز دوشنبه ۱۲ مردادماه ۱۳۶۰ (۲ اوت ۱۹۸۱ میلادی) وارد دفتر ریاست جمهوری شد. اگرچه او کمتر از یک‌ماه در دفتر ریاست جمهوری ماند و بعد از آن در روز یکشنبه ۸ شهریورماه سال ۱۳۶۰ (۳۰ اوت ۱۹۸۱ میلادی)، همراه با نخست‌وزیرش -محمدجواد باهنر- ترور شد. شورای موقت ریاست جمهوری بار دیگر دفتر را به عهده گرفت و تا روز جمعه ۱۷ مهرماه سال ۱۳۶۰ (۹ اکتبر ۱۹۸۱) که سید علی خامنه‌ای برای ریاست جمهوری انتخاب شد، دفتر را به دست داشت.

سید علی خامنه‌ای، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد افرادی هستند که هر کدام برای دو دوره متوالی ریاست جمهوری را تجربه کرده‌اند.



شرایط

رئیس جمهور ایران می‌بایست دارای شرایط زیر باشد.؛

از رجال سیاسی و مذهبی کشور باشد. (در مورد تعریف کلمه رجل به «مرد» یا «شخصیت مهم» اختلاف نظر وجود دارد.)
ایرانی‌الاصل
مدیر و مدبر
دارای حسن سابقه و امانت و تقوی
مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور (مذهب رسمی ایران شیعه دوازده امامی است)



جانشینی


در صورت استعفای رئیس جمهور مطابق اصل ۱۳۱ قانون اساسی، «معاون اول رئیس جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت‌های وی را برعهده می‌گیرد و شورائی متشکل از رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و معاون اول رئیس جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت ۵۰ روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود. در صورت فوت معاون اول و یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس جمهور معاون اول نداشته باشد مقام رهبری فرد دیگری را به جای او منصوب می‌کند.»


فرایند کسب مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران


  • احراز صلاحیت توسط شورای نگهبان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
  • برگزیدگی در انتخابات توسط حداقل نصف کل آرا به اضافه یک رای از آرای ماخوذه
  • تنفیذ حکم ریاست جمهوری توسط رهبر جمهوری اسلامی ایران
  • تحلیف رئیس جمهور در صحن علنی مجلس شورای اسلامی





فهرست رئیس‌جمهورهای ایران


  • سید ابوالحسن بنی‌صدر
  • محمدعلی رجایی
  • سید علی خامنه‌ای
  • اکبر هاشمی رفسنجانی
  • سید محمد خاتمی
  • محمود احمدی‌نژاد
  • حسن روحانی


Signature

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
     
  ویرایش شده توسط: rajkapoor   

 
ابوالحسن بنی‌صدر

fotos hochladen




اولین رئیس‌جمهور ایران


مشغول به کار
۱۶ بهمن ۱۳۵۸ – ۳۱ خزداد ۱۳۶۰
رهبر سید روح‌الله خمینی
نخست وزیر محمدعلی رجایی
پس از کابینه موقت شورای انقلاب
پیش از محمدعلی رجایی
وزیر امور خارجه ایران
مشغول به کار
۲۱ آبان ۱۳۵۸ – ۸ آذر ۱۳۵۸
نخست وزیر مهدی بازرگان
پس از ابراهیم یزدی
پیش از صادق قطب‌زاده
وزیر دارایی ایران
مشغول به کار
۸ اسفند ۱۳۵۷ – ۲۱ آبان ۱۳۵۸
نخست وزیر مهدی بازرگان
پس از علی اردلان
پیش از حسین نمازی
اطلاعات شخصی
تولد ۲۲ مارس ۱۹۳۳ ‏(۸۱ سال)
۲ فروردین ۱۳۱۲
همدان,[۱] ایران
حزب سیاسی مستقل
همسر عذرا بنی‌صدر
دین شیعه





سید ابوالحسن بنی‌صدر (۲ فروردین ۱۳۱۲ در روستای باغچه بخش شیرین سو استان همدان) اقتصاددان و سیاستمدار اهل ایران است که یک سال پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، به عنوان نخستین رئیس جمهور ایران انتخاب شد. وی که در ابتدا از حمایت روح‌الله خمینی (بنیان‌گذار جمهوری اسلامی) برخوردار بود، به سمت فرماندهی کل قوا و ریاست شورای انقلاب رسید. بنی‌صدر با تثبیت قدرت روحانیون حزب جمهوری اسلامی و نهادهای انقلابی زیر نظر آنان مخالف بود و دوران ریاست جمهوری او با تنشهای بسیار و رویدادهایی چون انقلاب فرهنگی و حمله عراق به ایران همراه شد. او که در استفاده از اختیارات خویش و حمایت رو به زوال خمینی، برای مبارزه با رقبایش ناکام ماند، با مجاهدین خلق که سازمانی دارای تشکیلات و منتقد حکومت وقت بود متحد شد و در خرداد ۱۳۶۰، توسط مجلس شورای اسلامی از مقام خویش عزل گردید. متعاقب آن، بنی‌صدر از ایران خارج شد و در فرانسه به مخالفت خود با حکومت وقت ایران ادامه داد.


پیش از انقلاب ۵۷


بنی‌صدر در روستای باغچه از توابع بخش شیرین سو استان همدان به دنیا آمد. پدرش نصرالله بنی‌صدر، از روحانیون با نفوذ همدان بود که با روح‌الله خمینی نیز ارتباط دوستانه‌ای داشت. او در دانشگاه تهران، در رشته‌های اقتصاد و حقوق اسلامی تحصیل کرد و چهار سال در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی فعالیت نمود.

بنی صدر نماینده دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در کنگره جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ و مسوولین سازمان دانشجویان جبهه ملی در دانشگاه تهران بود.

بنی‌صدر رهبری گروه کوچکی از دانشجویان مخالف رژیم شاه را به‌عهده داشت و دو بار به خاطر فعالیتهای سیاسی دستگیر و روانه زندان شد. پس از مجروح شدن در قیامی ناموفق علیه حکومت در خرداد ۱۳۴۲، او کشور را ترک کرد و عازم فرانسه شد. بنی‌صدر و همچنین حسن حبیبی (معاون اول اسبق برخی از روسای جمهور ایران) که از شاگردان احسان نراقی، نظریه‌پرداز، محقق و یکی از موسسان بنیاد فرهنگ ایران زیر ریاست عالیه فرح پهلوی بودند به همت نراقی برای ادامه تحصیل به اروپا رفتند. با این وجود برخلاف اطلاعات موجود در برخی منابع و استفاده از عنوان دکترا، او هرگز موافق به دریافت این مدرک و یا تدریس ان در دانشگاه نشد. او به زبان‌های عربی، فرانسوی نیز تسلط دارد.

بنی صدر در دهه هفتاد میلادی و سال‌های پیش از پیروزی انقلاب، به عنوان یک ناسیونالیست اسلامی پرشور و اقتصاددان انقلابی با ایراد سخنرانی و چاپ و انتشار مقالات و کتب تالیفی خود، به مبارزه با حکومت شاه می‌پرداخت. به عقیده هاشمی رفسنجانی، در طی این سالها بنی‌صدر که نزدیکی بیشتری با جبهه ملی احساس می‌کرد و خود را تئوریسین انقلاب می‌دانست همواره درگیر رقابت با صادق قطب‌زاده (که او نیز در پاریس اقامت داشت) بود. قطب‌زاده نزدیکی فکری بیشتری با نهضت آزادی ایران داشت و به همین لحاظ بیشتر مورد تائید مبارزین اسلامی بود. در سال ۵۷ و اندکی پیش از پیروزی انقلاب، با ورود خمینی به پاریس، او جزء معدود کسانی بود که در فرودگاه به استقبال او آمد و سپس به جمع همراهان او پیوست. پس از ناآرامی‌ها و آشوبهای داخلی که سبب فرار شاه از ایران شد، این دو در تاریخ ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ با پرواز ایرفرانس به کشور بازگشتند.



ابتدای پیروزی انقلاب


بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ خمینی که عهده دار کنترل کشور بود، دولت موقت را به کار گمارد و بنی صدر را ابتدا در ماه تیر ۵۸ به معاونت وزارت اقتصاد و دارایی و سپس در ماه آبان به سمت وزیر اقتصاد و دارایی منصوب کرد.[۳] بنی صدر همچنین از ابتدای بهار ۱۳۵۸ به عضویت شورای انقلاب در آمد و تا خاتمه دوره عملکرد شورای انقلاب در تیر ۱۳۵۹ به عضویت خود در این شورا ادامه داد. عمده فعالیت‌های این شورا به صورت مخفی صورت می‌گرفت. با بروز بحران گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران، به یکی از تصمیم گیرندگان و مخالفین اصلی آن تبدیل شد. رقابت وی با قطب زاده، باعث شد حل این بحران ۴۴۴ روز به طول بینجامد.

مدتی بعد از استعفای دولت موقت مهدی بازرگان، او با حمایت جامعه روحانیت مبارز برای انتخابات ریاست جمهوری کاندید شد و در پنجم بهمن ماه ۱۳۵۸ با به دست آوردن یازده میلیون رای به عنوان اولین رئیس جمهور تاریخ ایران انتخاب گشت.

او دراین انتخابات، ۷۶ درصد آرا را کسب کرد. رقبای وی در این انتخابات آقایان (حسن حبیبی، احمد مدنی، صادق طباطبایی، داریوش فروهر، صادق قطب‌زاده، کاظم سامی، محمد مکری، حسن غفوری‌فرد و حسن آیت بودند و تعداد آرای این افراد مجموعاً بیست و سه درصد آرای باقی‌مانده را تشکیل می‌داد.




آرای ماخوذه در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۵۸)


کل آرا و اخذ شده در داخل و خارج از کشور ۱۴٫۱۴۶٫۶۲۲ رأی
ابوالحسن بنی‌صدر رأی ۱۰٫۷۰۹٫۳۳۰
سید احمد مدنی رأی ۲٫۲۲۴٫۵۵۴
حسن حبیبی رأی ۶۷۴٫۸۵۹
داریوش فروهر رأی ۱۳۳٫۴۷۸
صادق طباطبایی رأی ۱۱۴٫۷۷۶
کاظم سامی رأی ۸۹٫۲۲۰
صادق قطب زاده رأی ۴۸٫۵۴۷
بقیه کاندیداها رأی ۲٫۱۱۰

وزیر کشور در زمان برگزای انتخابات هاشم صباغیان بود.




bilder uploaden

پوستر تبلیغاتی برای بنی‌صدر با شعار عدالت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی



دوران ریاست جمهوری


بنی‌صدر پس از احراز پست ریاست جمهوری، اهدافی چون دوباره‌سازی مراکز قدرت، از دور خارج کردن تدریجی سپاه پاسداران، دادگاه‌های انقلاب و کمیته‌ها و ادغام آنها در سایر سازمانهای دولتی، کاستن نفوذ روحانیون و همچنین ایجاد طرحی برای توسعه اقتصادی کشور را در دستور کار خود قرار داد بود. بر خلاف خواست حزب جمهوری اسلامی، خمینی به بنی‌صدر اجازه داد تا پیش از تشکیل مجلس، در ماه بهمن ۱۳۵۸ و با ادای سوگند، حکم ریاست جمهوری خویش را دریافت کند. او همچنین یک ماه پس از پیروزی در انتخابات، با حکم خمینی به ریاست شورای انقلاب که هیات سیاست‌گذار و نظریه‌پرداز ایران محسوب می‌شد، منصوب گشت. خمینی همچنین به منظور تثبیت موقعیت او، سمت فرماندهی کل قوا را نیز به او محول کرد. با اینحال کوشش بنی‌صدر در جهت متمرکزتر کردن قدرت در دست خویش و مسئله وجود مراکز چندگانه قدرت، او را مانند نخست وزیر پیشین مهدی بازرگان، در رویارویی با روحانیون حزب جمهوری اسلامی چون علی خامنه‌ای و علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی قرار داد که می‌کوشیدند تا او را عاملی تشریفاتی و بی‌نفوذ جلوه دهند. این منازعات، بر فضای سیاسی کشور در دوران ریاست جمهوری او تاثیر بسیار نهاد. بنی‌صدر در انحلال دادگاه‌های انقلاب، سپاه پاسداران و کمیته‌ها و همچنین تحت کنترل درآوردن قوه قضائیه و رادیو و تلویزیون شکست خورد. خمینی شخصاً، مقام ریاست دیوان عالی کشور را به محمد بهشتی و دادستانی کل را به موسوی اردبیلی که از اعضای بلندپایه حزب جمهوری اسلامی بودند، محول نموده بود.


نخستین انتخابات مجلس پس از انقلاب در روز ۲۴ اسفند ۵۸ (و دور دوم آن ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۹) در میان اتهاماتی مبنی بر وجود تقلب در آن، برگزار شد. با اعلام نتایج رسمی انتخابات، نامزدهای حزب جمهوری اسلامی، ۱۳۰ کرسی از مجموع ۲۴۱ کرسی را از آن خود نمودند و نامزدهای مورد حمایت بنی‌صدر و بازرگان نیز هرکدام تعدادی هر چند اندک از کرسیها را تصاحب کردند.


در اواخر فروردین ماه سال ۱۳۵۹ شورای انقلاب با تایید خمینی و با هدف تصفیه دانشگاه‌ها از اساتید و دانشجویان دگراندیش، به گروه‌های سیاسی منتقد نیروهای مذهبی حاکم در جمهوری اسلامی که عمدتاً خاستگاه دانشجویی داشته و دانشگاه را فضای امن سیاسی و کانون فعالیتهای خود به شمار می‌آوردند، مهلتی سه روزه داد تا دفاتر خود را تخلیه کنند. در طی این روزها درگیری و خشونت در دانشگاه‌های ایران به ویژه در دانشگاه تهران به اوج خود رسیده و چند تن کشته و صدها نفر مجروح شده و این سرآغاز رویدادی شد که ازآن به عنوان «انقلاب فرهنگی ایران» یاد می‌شود. بنی‌صدر که آن هنگام از حامیان اصلی انقلاب فرهنگی بود و نیروهای چپ، اصلی‌ترین منتقدان وی محسوب می‌شدند، صبح روز دوم اردیبهشت همراه با انبوهی از مردم تهران به دانشگاه تهران رفت و با سخنرانی خود مصوبه شورای انقلاب را ابلاغ نموده و بر ضرورت انقلاب فرهنگی تأکید کرد. بنی‌صدر گمان می‌کرد توانایی کنترل و هدایت کردن انقلاب فرهنگی را دارد، لیکن هدایت آن به دست حامیان خمینی افتاد.
خبر توقیف روزنامه انقلاب اسلامی با صاحب امتیازی و مدیر مسئولی ابوالحسن بنی‌صدر

مجلس شورای اسلامی که اکثریت آنرا اعضای حزب جمهوری اسلامی تشکیل می‌داد، کاندیداهای بنی‌صدر را برای احراز پست نخست‌وزیری نپذیرفت این کشمکش حدود یک ماه ادامه یافت و حتی نخست وزیری مصطفی میرسلیم از اعضای حزب جمهوری نیز مورد موافقت مجلس قرار نگرفت. حزب جمهوری، محمدعلی رجایی را معرفی نمود و بر آن پافشاری می‌کرد.بنی‌صدر سرانجام از روی اکراه و تحت فشارها، رجایی را که مورد تایید او نبود در مرداد ۱۳۵۹ به سمت نخست وزیری دولت خویش انتخاب کرد. مدتی بعد و با عدم پذیرش نامزدهای منتخب رجایی برای کابینه دولت توسط بنی صدر، روابط این دو به تیرگی گرایید.


در اواخر ماه شهریور همان سال، عراق به خاک ایران یورش برد که آتش جنگی هشت ساله بین این دو کشور را برافروخت. او در ابتدای جنگ به سیاستهایی معتقد بود که موجب مخالفت حزب جمهوری اسلامی و مجلس و روحانیونی که پیشتر از او حمایت کرده بودند، شد. حزب، روزنامه جمهوری اسلامی را منتشر می‌کرد و بنی صدر شروع به انتشار روزنامه انقلاب اسلامی نمود.

در نهم ماه آبان، بنی‌صدر طی نامه‌ای رسمی به خمینی، وزیران کابینه نخست وزیر را که بی‌کفایت خطاب کرده بود، تهدیدی بزرگ‌تر از تجاوز عراق به خاک کشور خواند. وی همچنین در این نامه از نادیده گرفتن هشدارهایش درمورد وخیم‌تر شدن اوضاع اقتصادی و پافشاریهایش مبنی بر نیاز به سازماندهی مجدد نیروهای مسلح، گله کرد. این نامه و همچنین مخالفتهای او در گروگان گیری اعضای سفارت آمریکا در تهران، خشم مجلس وقت (که اکثریت آن از اعضای حزب جمهوری اسلامی تشکیل می‌شد) را بر انگیخت.

بنی صدر در ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران سخنرانی کرد و از وجود شکنجه در زندان‌های ایران خبر داد. این سخنرانی باعث جنجال‌های زیادی در فضای سیاسی ایران شد. او در ماه‌های آغازین سال ۱۳۶۰ دیگر از حمایت خمینی برخوردار نبود. در اوایل خردادماه، خمینی بدون نام بردن از بنی صدر، او را تقبیح کرد و شخصی خواند که خویش را بالاتر از قانون می‌بیند و به تصویبات مجلس بی اعتنا است. چند روز بعد روزنامه انقلاب اسلامی توقیف شد و خمینی بنی‌صدر را از سمت فرماندهی کل قوا برکنار کرد. همزمان نیروهای حزب‌اللهی به خیابانها آمده و خواستار اعدام بنی صدر شدند. بنی صدر از آنجاکه به تنهایی توان مقابله با مخالفانش را نداشت و پیشتر هیچگاه به ایجاد یک حزب اقدام نکرده و با هیچ حزبی نیز ائتلاف ننموده بود، با سازمان مجاهدین خلق که سازمانی منتقد حکومت وقت و دارای تشکیلاتی سازمان یافته و مسلح بود، متحد شد.مجاهدین خلق نیز در پی تعارضات شدید با حکومت، از بنی‌صدر حمایت کرده و در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۶۰، مسعود رجوی رهبر این سازمان به همراه بنی صدر که در خفا به سر می‌برد، مردم را به قیام فراخواندند و از هوادارانشان خواستند تا علیه حکومت در خیابانها حضور یابند.

یک روز پس از آن در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، تظاهرات بزرگی در شهرهای مختلف کشور نظیر تهران، آمل، اصفهان، تبریز، شیراز، مشهد، اهواز، اراک، زاهدان، سنندج، همدان، بندرعباس و ارومیه به راه افتاد، چنانکه درتهران حدود پانصدهزار نفر با سازماندهی مجاهدین خلق، در خیابانها به سردادن شعار، اعتراض و درگیری با نیروهای حزب‌اللهی پرداختند. حکومت نیز با اعلام خمینی و دیگر روحانیون حامی او به سرعت عکس‌العمل نشان داد، چنانکه تنها در اطراف دانشگاه تهران حدود ۵۰ نفر کشته، ۲۰۰ نفر مجروح و ۱۰۰۰ نفر دستگیر شدند. چندین نفر از دستگیرشدگان از جمله چند دختر نوجوان، در آن روز بدون محاکمه اعدام شدند.

Signature

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
     
  ویرایش شده توسط: rajkapoor   

 
ابوالحسن بنی‌صدر

gratis bilder



برکناری از ریاست جمهوری


روز بعد از تظاهرات، مجلس شورای اسلامی با اکثریت ۱۷۷ نفر در مقابل ۱۲ رای ممتنع و یک رای مخالف رأی بر عدم کفایت بنی‌صدر داد. مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی، یدالله سحابی، احمد سلامتیان، علی گلزاده غفوری، اعظم طالقانی، حسین انصاری‌راد، احمد صدر حاج سیدجوادی، عزت الله سحابی، علی‌اکبر معین‌فر، احمد غضنفرپور، سید محمدمهدی جعفری، محمد مجتهد شبستری و هاشم صباغیان از جمله نمایندگانی بودند که در جلسه عدم کفایت رئیس جمهور حضور نیافتند. عزت‌الله سحابی با برکناری بنی صدر مخالفت کرد و علیه علی خامنه‌ای از مخالفان بنی صدر در مجلس سخنرانی کرد. حکم مجلس یک روز بعد به امضای خمینی که از همراهی بنی‌صدر با مجاهدین خلق برآشفته بود، رسید.


حوادث پس از برکناری از ریاست جمهوری و خروج از کشور


در روز هفتم تیر ۱۳۶۰ در حالیکه در دفتر حزب جمهوری اسلامی، اجلاسی از سران آن در حال برگزاری بود، بمب قدرتمندی منفجر شده و ۷۳ تن از مقامات بلندپایه حکومتی از جمله آیت‌الله محمد بهشتی (دبیرکل حزب و رئیس دیوان عالی کشور)، ۴ تن از وزرای کابینه دولت و ۲۷ نماینده مجلس کشته شدند. جمهوری اسلامی، مجاهدین خلق را که پس از حوادث خشونت‌آمیز سی‌ام خرداد ماه، اعلان مبارزه مسلحانه علیه حکومت نموده بود، عامل این اقدامات اعلام کرد و در پی آن سرکوبی شدیدی شامل اعدام هزاران تن از هواداران مجاهدین از سوی حکومت روی داد.

مدتی بعد کرسی ریاست جمهوری به محمدعلی رجایی سپرده شد و او دبیر کل جدید حزب جمهوری اسلامی، محمدجواد باهنر را به مقام نخست‌وزیری خویش برگزید. بنی صدر و مسعود رجوی که قیام مورد انتظار آنان که منجر به سرنگونی حکومت شود، رخ نداد، از فرودگاه مهرآباد و با هواپیمایی که بهزاد معزی هدایت آن را برعهده داشت از ایران گریخته و وارد فرودگاه پاریس شدند. رجوی و بنی صدر به همراه برخی گروههای دیگر، شورای ملی مقاومت ایران را برای مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی تشکیل دادند.

در رسانه‌های ایران عکسی از بنی صدر با پوشش زنانه و ابرو برداشته منتشر شد. ولی گزارشگر نیویورک تایمز که بعد از فرار بنی صدر در پاریس با او ملاقات کرد گزارش داد که بنی صدر اقدام به برداشتن ابروهایش نکرده و این شایعه را مردود دانست. نشریه ایران نیوز چاپ امریکا وابسته به ایرانیان سلطنت طلب مقیم ایالت کالیفرنیا همان ایام گزارشی از نحوه فرار بنی صدر نوشت در بخشی از این گزارش به تراشیدن سبیل و زیرابرو برداشتن و موهای رنگ شده بنی صدر اشاره شده‌است. دو ماه پس از حادثه بمب‌گذاری ماه تیر، در انفجار مهیب دیگری در دفتر ریاست جمهوری به تاریخ ۸ شهریور، رجایی و باهنر کشته شدند و حوادث خشونت آمیز دیگر در آن سال ادامه یافت. برآورد اشتباه مجاهدین خلق از میزان آسیب پذیری حکومت و اقدامات مسلحانه آنان نهایتاً بر قدرت حامیان خمینی افزود، به‌طوریکه تمامی مراکز تصمیم‌گیری در اختیار آنان قرار گرفته و فضای سیاسی کشور بسته شد. بدین ترتیب، همه گروه‌های سیاسی، جز آنهایی که در ردیف نیروهای «مکتبی» قرار داشتند، از میدان خارج شدند.

در پی اقدامات مجاهدین خلق در حمایت از عراق در جریان جنگ این کشور با ایران، در سال ۱۹۸۴ میلادی، بنی صدر از شورای ملی مقاومت خارج شد.

بنی‌صدر در دادگاهی که برای واقعه ترور میکونوس در آلمان تشکیل شد و مقامات عالی نظام جمهوری اسلامی را به دست داشتن به ترور رهبران مخالف کُرد متهم کرد، علیه نظام جمهوری اسلامی شهادت داد. او اکنون در ورسای، شهری در حومه پاریس، تحت مراقبت امنیتی دولت فرانسه اقامت دارد و به انتشار منظم هفته‌نامه «انقلاب اسلامی در هجرت» پرداخته‌است.




bilder kostenlos


شهادت در دادگاه میکونوس


پس از ترور رهبران حزب دموکرات کردستان در رستوران میکونوس برلین که به ترور میکونوس معروف شد. بنی صدر در دادگاه متهمان این ترور حاضر شد و شهادت داد این ترور به فرمان سیدعلی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران و با امضای اکبر هاشمی رفسنجانی صورت گرفته‌است. دادگاه رسیدگی به پروندهٔ میکونوس ۵ سال طول کشید و در پایان، دادگاه کاظم دارابی و سه لبنانی به نام عباس رایل، یوسف امین و محمد عطریس را به عنوان عاملان این جنایت محکوم کرد. دادگاه برلین همچنین شماری از رهبران بلندپایه جمهوری اسلامی را به عنوان آمران این فاجعه مجرم شناخت.


دیدگاه‌ها


بنی‌صدر معتقد است روح‌الله خمینی فرهمند نبوده و دانش و درایت لازم برای اداره کشور را نداشت.
وی مخالف نظریه ولایت فقیه است و آن را مشابه دستگاه پاپ دانسته‌است.
وی انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی را کار مجاهدین نمی‌داند و معتقد است آن انفجار توسط سپاه پاسداران انجام شده‌است.
او پس از اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران از جنبش سبز ایران حمایت کرد و پس از حصر خانگی رهبران آن، دفاع از حقوق میرحسین موسوی و مهدی کروبی را وظیفه مردم دانست.




kostenlos bilder hochladen

امضای بنی صدر


دیدگاه‌های دیگران دربارهٔ بنی‌صدر


محمدرضا شاه پهلوی در کتاب پاسخ به تاریخ انقلاب اسلامی ایران را توطئه ابوالحسن بنی‌صدر، ابراهیم یزدی و صادق قطب‌زاده می‌داند و عنوان «مثلث بیق» را برای آنان به کار می‌برد.
دو فرمانده نظامی بلند پایه ایران رحیم صفوی و علی شمخانی در سالگرد آزادی خرمشهر در سال ۱۳۸۷ تبلیغات قبلی مقامات دولتی درباره خائن بودن بنی صدر را رد کردند. علی شمخانی، دبیر کنونی شورای عالی امنیت ملی ایران گفت که وی به‌دنبال پیروزی بود.

آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: دولت بنی صدر برخی جریان‌های افراطی در حوزه و دانشگاه، فضایی را به وجود آورده‌اند که جسارت پرسش و سؤال از دانشجویان و طلاب سلب شده است.



پیشنهاد ترور


انیس نقاش عامل ترور ناموفق شاپور بختیار در مصاحبه با روزنامه ایران از قصد برخی افراد سپاه برای ترور بنی صدر گفت:

بعد از دستگیری من و فرار بنی صدر برخی از بچه‌های سپاه به دیدار امام رفتند و درخواست ترور بنی صدر را طرح کردند. اما امام نپذیرفت.

Signature

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
     
  ویرایش شده توسط: rajkapoor   

 
محمدعلی رجایی

Kostenlos Bilder hochladen




دومین رئیس‌جمهور ایران


مشغول به کار
۱۱ مرداد، ۱۳۶۰ – ۸ شهریور، ۱۳۶۰
رهبر سید روح‌الله خمینی
نخست‌وزیر محمدجواد باهنر
پس از ابوالحسن بنی‌صدر
پیش از سید علی خامنه‌ای
نخست‌وزیر ایران
مشغول به کار
۲۱ مرداد، ۱۳۵۹ – ۱۳ مرداد، ۱۳۶۰
رئیس‌جمهور ابوالحسن بنی‌صدر
پس از مهدی بازرگان
پیش از محمدجواد باهنر
وزیر امور خارجه
مشغول به کار
۲۰ اسفند، ۱۳۵۹ – ۲۴ مرداد، ۱۳۶۰
رئیس‌جمهور ابوالحسن بنی‌صدر
نخست وزیر خودش
پس از محمدکریم خداپناهی
پیش از میرحسین موسوی
اطلاعات شخصی
تولد ۲۵ خرداد ۱۳۱۲
قزوین, ایران
مرگ ۸ شهریور ۱۳۶۰

۳۰ اوت ۱۹۸۱ میلادی (۴۸ سال)
تهران, ایران
حزب سیاسی نهضت آزادی ایران
موتلفه اسلامی
حزب جمهوری اسلامی
همسر عاتقه صدیقی (۱۹۵۸–۱۹۸۱)
دین شیعه




محمدعلی رجایی (زاده ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ در قزوین - درگذشته ۸ شهریور ۱۳۶۰ در تهران) دومین رئیس جمهور ایران بود که در یک بمب‌گذاری ترور شد. وی دارای لیسانس ریاضیات از دانشسرای عالی بوده و پیش از انتخاب به‌عنوان رئیس‌جمهور، به حرفهٔ معلمی و سپس وزیر آموزش و پروش اشتغال داشته‌است.

محمدعلی رجایی از تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ تا ۸ شهریور همان سال یعنی به مدت ۲۸ روز در مقام ریاست جمهوری بود.



زندگی


محمدعلی رجایی در ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ خورشیدی در قزوین به دنیا آمد. پدر او عبدالصمد نام داشت و از کسبه و بازرگانان قدیم قزوین و تهران بود و چهار سال پس از تولد محمدعلی، در ۱۳۱۶ (۱۹۳۷)، درگذشت. محمدعلی از آن‌ به‌ بعد با مادر و برادرش زندگی می‌کرد. همسر وی، عاتقه صدیقی و فرزند وی کمال رجایی نام دارند.

زندگی در افکار عمومی مردم تصور میشود که رجایی فردی فقیر بود اما در حقیقت چنین نبود چنانکه حتی در یک خانواده ی متوسط متولد شده بود. در حقیقت وی یک فرد ساده زیست بود.

او تحصیلات ابتدایی را در قزوین تمام کرد و در ۱۳ سالگی به تهران رفت و از آنجا که از نظر شخصیت، فردی خودساخته بود به کار و فروشندگی، که در آن دوران بسیار مرسوم بود، در نزدیکی محل کار برادرش در جنوب شهر مشغول شد و برخلاف دیدگاه عوام هیچ گاه در فقر و تنگدستی زندگی نکرد. در ۱۷ سالگی به آموزشگاه گروهبانی نیروی هوایی رفت و در حین تحصیل با احزاب و گروه‌های سیاسی مخالف شاه (همچون فداییان اسلام) آشنا شد و در جلسات سید محمود طالقانی شرکت می‌کرد. او در این دوران از طرفداران طالقانی بود و درضمنِ حضور در ارتش، مخفیانه با فداییان اسلام فعالیت می‌کرد.

رجایی، پس از ماجراهایی، از ارتش بیرون آمد و یک سال در شهر بیجار به معلمی پرداخت و سپس در سال ۱۳۳۵ برای ادامهٔ تحصیل به دانشسرای عالی رفت و در ۱۳۳۸ از آنجا فارغ‌التحصیل شد. وی با انجمن‌های اسلامی دانشجویان نیز همکاری داشت. در ۱۳۳۸ (۱۹۵۹)، پس از اتمام تحصیل در دورهٔ کارشناسی ارشد آمار، به قزوین بازگشت. رجائی با عضویت در نهضت آزادی ایران به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه داد و در جریان فعالیت‌های سیاسی و پخش اعلامیه دستگیر شد و ۵۰ روز را در زندان گذراند. او پس از آزادی از زندان با محمدجواد باهنر به سازمان دهی دوباره هیأت‌های موتلفه اسلامی پرداخت و برای پرورش افرادی که بتوانند نبردی مسلحانه را اداره کنند به اعزام داوطلبانی به جبهه فلسطین دست زد. در همین رابطه و برای تکمیل برنامه مزبور (در سال ۱۳۵۰) خود شخصاً به خارج از کشور سفر کرد. ابتدا به فرانسه و ترکیه رفت و از آن جا عازم سوریه شد.

او همگام با فعالیت‌های سیاسی به خدمات فرهنگی از جمله تدریس در مدارس کمال و رفاه، همکاری با بنیاد رفاه و تعاون اسلامی با همکاری آیت‌الله دکتر بهشتی و دکتر باهنر و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز مشغول بود. در سال ۱۳۵۱ با تشکیل سازمان مجاهدین خلق بااین سازمان همکاری نمود. در سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴) حکومت شاه وی را دستگیر کرد و بدین سبب، چهار سال را در زندان گذراند. قراردادن او در قفس طوطی و کشیدن ناخن‌های پا تنها بخش کوچکی از زندگی رجایی به عنوان با سابقه ترین زندانی سیاسی زمان خود است که ساواک به جهت عدم افشای نام و محل هم رزمانش بر او وارد می‌نمود و او هیچ وقت بر خلاف اکثر زندانیان سیاسی که به سرعت پس از دستگیری و همکاری آزاد می‌شدند آزاد نشد. در اثر این مقاومت‌ها او را به زندان قصر و سپس به اوین فرستادند. در این دوران او از مجاهدین خلق فاصله گرفت و تبری جست. دوران زندان در مجموع چهار سال به درازا کشید و رجائی در سال ۱۳۵۷ با اوج گیری انقلاب همراه دیگر زندانیان سیاسی آزاد شد و بلافاصله وارد مبارزات سیاسی و فرهنگی گردید و به اتفاق عده‌ای از همکارانش برای بسیج و سازمان دهی مبارزات مخفی معلمان مسلمان تلاش کرد و موفق به ایجاد انجمن اسلامی معلمان شد. او در راه پیمایی‌های عظیم سال ۱۳۵۷ شرکت می‌کرد و نقش ‍موثری در فعالیت‌های تبلیغاتی آن روزها داشت.

پسر و همسر وی در بیشتر موارد جزو منتقدان سیاست های محمود احمدی نژاد بودند.




foto hochladen



پس از پیروزی انقلاب اسلامی



او چند ماه قبل از انقلاب ۵۷ از زندان آزاد شد. هنگام آمدن آیت‌الله روح‌الله خمینی به ایران در کمیتهٔ استقبال مردمی از وی شرکت داشت.

او مخالف ترورهای بازماندگان دوره پهلوی بود و رأفت اسلامی و عدالت اجتماعی را به عنوان یک روشن فکر دینی همیشه در رفتار و افکار او به روشنی مشاهده می‌شد و از همین رو مخالفینی از افراد مذهی تندرو در داخل حکومت داشت.

پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی، او سمت‌های مختلفی را به عهده گرفت. رجائی پس از انقلاب به همراه مهندس عزت الله سحابی و ۱۱ نفر دیگر از اعضای نهضت آزادی ایران به دلیل تفاوت دیدگاه‌هایشان با مهندس بازرگان و اعتقاد به برتر دانستن عدالت اجتماعی بر آزادی و دموکراسی، از نهضت آزادی استعفا دادند و بر خلاف تفاوت اندک دیدگاه‌های حزبی و مدیریتی با این همه از مهندس بازرگان به عنوان استاد مورد احترام خود یاد می‌برد.

در ۱۳۵۷ (۱۹۷۹) به وزارت آموزش و پرورش رسید، در ۱۳۵۸ (۱۹۸۰) به نمایندگی مجلس رسید و در همان سال در کابینهٔ ابوالحسن بنی‌صدر، به عنوان نخست‌وزیر منصوب شد. در جلسه غیر علنی تشکیل‌شده به همین منظور که در ۱۸ مرداد ۱۳۵۹ برگزار شده بود، رجایی با ۱۵۳ رای موافق، ۲۴ مخالف و ۱۹ ممتنع نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی، به عنوان دومین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.

او در دوره‌ای از ۱۱ مارس ۱۹۸۱ تا ۱۵ اوت ۱۹۸۱ ضمن نخست‌وزیری، وزارت امور خارجه را نیز به عهده داشت. او از طرفداران و مجریان انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌های ایران بود. پس از برکناری بنی صدر او مدت کوتاهی دومین رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران بود. در این دوره محمدجواد باهنر نخست وزیر او بود.

رجایی در ضمن سخن رانی در یکی از نشست های حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نمایندگی از جمهوری اسلامی، با نشان دادن جاهای شکنجه روی پاهایش (از زندان‌های زمان شاه) توجه بسیاری را به خود جلب کرد.




bilder kostenlos hochladen



مرگ


رجایی در ۸ شهریور ۱۳۶۰ خورشیدی بعد از اینکه کمتر از یک ماه رئیس جمهور بود به همراه محمدجواد باهنر در انفجار ۸ شهریور ۱۳۶۰ توسط مجاهدین خلق ترور شد پس از او با برگزاری انتخابات مجدد (انتخابات ریاست جمهوری دورهٔ سوم) سید علی خامنه‌ای به ریاست جمهوری برگزیده شد.

پس از درگذشت رجایی و باهنر، شورای موقت ریاست جمهوری متشکل از اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجلس شورای ملی و عبدالکریم موسوی اردبیلی رییس دیوان عالی کشور تشکیل شد و به پیشنهاد این شورا و تصویب مجلس در ۱۱ شهریور محمدرضا مهدوی کنی به نخست‌وزیری رسید تا اینکه با برگزاری انتخابات مجدد (انتخابات ریاست جمهوری دورهٔ سوم) سید علی خامنه‌ای به ریاست جمهوری برگزیده شد.

Signature

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
     
  ویرایش شده توسط: rajkapoor   

 
سید علی خامنه‌ای

bilder upload



سومین رئیس جمهور ایران


دومین رهبر جمهوری اسلامی
مشغول به کار
۱۴ خرداد ۱۳۶۸ – تاکنون
رئیس‌جمهور اکبر هاشمی رفسنجانی
سید محمد خاتمی
محمود احمدی‌نژاد
حسن روحانی
پس از سید روح‌الله خمینی
سومین رئیس جمهور ایران
مشغول به کار
۱۷ مهر ۱۳۶۰ – ۱۲ مرداد ۱۳۶۸
نخست وزیر میرحسین موسوی
رهبر سید روح‌الله خمینی
پس از محمدعلی رجایی
پیش از علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی
سومین امام جمعهٔ تهران
مشغول به کار
۱۳۵۸ – تاکنون
پس از حسینعلی منتظری
نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی
مشغول به کار
۷ خرداد ۱۳۵۹ – ۱۳۶۰
حوزه انتخاباتی حوزهٔ انتخابیهٔ پنجم تهران
وزیر دفاع ایران
کابینهٔ موقت شورای انقلاب
مشغول به کار
آبان ۱۳۵۸ – بهمن ۱۳۵۸
پس از مصطفی چمران
پیش از جواد فکوری
اطلاعات شخصی
تولد سید علی حسینی خامنه
۲۴ تیر ۱۳۱۸ (۷۵ سال)
مشهد، خراسان
ملیت ایران
حزب سیاسی حزب جمهوری اسلامی
جامعه روحانیت مبارز
همسر منصوره خجسته باقرزاده
فرزندان مصطفی، مجتبی (۱۳۴۸)، مسعود (۱۳۵۳)، میثم (۱۳۵۷)، بشری (۱۳۵۹)، هدی (۱۳۶۰)
محل تحصیل حوزهٔ علمیهٔ مشهد
حوزهٔ علمیهٔ قم
پیشه سیاستمدار
تخصص روحانی
دین اسلام، شیعه
خویشاوندان سرشناس پدر: سید جواد خامنه‌ای
برادران: محمد (۱۳۱۴)، هادی (۱۳۲۶)، حسن
خواهر: بدری (همسر شیخ علی تهرانی)

وب‌گاه khamenei.ir
کنیه(ها) سیدعلی




سید علی حسینی خامنه معروف به سید علی خامنه‌ای (زادهٔ ۲۴ تیر ۱۳۱۸، مشهد) رهبر کنونی و دومین رهبر جمهوری اسلامی ایران است. او از مراجع تقلید شیعیان به شمار می‌رود. وی سومین رئیس‌جمهور ایران از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ در دو دورهٔ پیاپی بود.

رهبر ایران یا ولی فقیه طبق قانون رئیس حکومت و برترین مقام کشور محسوب می‌شود و فرمانده کل نیروهای مسلح است.

او تا ۱۹ سالگی تحصیلاتی در حوزه علمیه مشهد و حوزه علمیه نجف فرا گرفت و سپس برای تحصیلات عالی به حوزه علمیه قم رفت. وی در این حوزه با روح‌الله خمینی که از استادان آنجا بود و بعدها بنیان‌گذار حکومت جمهوری اسلامی ایران شد آشنا شد و بر سر درس‌های او نشست. در جوانی با جنبش‌های مخالف حکومت پادشاهی پهلوی همراه شد و نخستین بار پس از حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دستگیر و به زندان انداخته شد. او چندین بار دیگر نیز در طی دوران حکومت شاهنشاهی توسط ساواک دستگیر شد و این دستگیری‌ها به آشنایی او با چندین انقلابی معروف از جمله آیت‌الله حسینعلی منتظری انجامید. با اوج‌گیری اعتراضات مردمی در سال ۱۳۵۷ و آزادسازی تعدادی از زندانیان سیاسی از سوی حکومت به منظور بازتر کردن فضای سیاسی، خامنه‌ای پس از واپسین دوره تبعید خود به زادگاهش مشهد بازگشت.

به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن همان سال، خامنه‌ای عضوی از شورای انقلاب شد و در سال ۱۳۵۹ به نمایندگی مردم تهران در نخستین مجلس شورای اسلامی رسید. یک سال بعد او توانست از یک سوءقصد که توسط هواداران گروه فرقان طراحی شده بود جان سالم به در برد. از آن پس، خامنه‌ای سمت ۲ دور پیاپی ریاست جمهوری ایران را میان سال‌های ۱۳۶۸–۱۳۶۰ بر دوش داشت. وی پس از مرگ آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۶۸ به عنوان دومین ولی فقیه به رهبری ایران رسید و از آن هنگام تاکنون بر این مسند است. او امام جمعهٔ تهران و رئیس بنیاد دائرةالمعارف اسلامی (منتشر کنندهٔ دانشنامه جهان اسلام) نیز می‌باشد.



زادروز


سید علی خامنه‌ای در سال ۱۳۱۸ در مشهد به دنیا آمده‌است. در شناسنامه، تاریخ تولد وی ۲۴ تیرماه ۱۳۱۸ ثبت شده‌است که با ۱۶ژوئیهٔ ۱۹۳۹ برابر است، اما خود زادروز صحیحش را در فروردین ماه می‌داند.



خانواده


پدر سید علی خامنه‌ای، سید جواد و پدربزرگ پدریش سید حسین از روحانیان آذری مقیم نجف بودند و نیایش اهل تفرش که به آذربایجان هجرت کرده‌بود. مادرش خدیجه میردامادی که متولد سال ۱۲۹۱ بود در سال ۱۳۶۸، تنها دو ماه بعد از شروع رهبری او درگذشت. وی دربارهٔ مادرش چنین گفته‌است: «مادرم خانمی بود بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظشناس –البته نه به معنای علمی، بلکه به معنای مأنوس بودن با دیوان حافظ–، با قرآن کاملاً آشنا بود». او دختر آیت‌الله هاشم میردامادی بود که اصالتاً اصفهانی و مقیم مشهد بود.

پدر بزرگ مادری رهبر ایران، زاده و بزرگ‌شدهٔ نجف و دانش‌آموختهٔ حوزهٔ علمیهٔ نجف البته از سادات میردامادی اصفهانی و مشخصاً نجف‌آبادی بود. او حدوداً در ۴۰ سالگی به ایران مهاجرت کرد و در مشهد به تبلیغات مذهبی و تحصیل و تدریس و نوشتن کتاب‌های اسلامی مشغول بود. او در زمان کشف حجاب در حکومت رضاشاه در مسجد گوهرشاد مشهد مبارزاتی کرد و پس از مخالفت با این طرح به سمنان تبعید شد و در مسجد جامع گوهرشاد سالیان بسیار امام جماعت بود و تفسیر قرآن می‌کرد و کتاب تفسیر قرآن خلاصةالبیان را نوشت.شوهرعمه‌اش شیخ محمد خیابانی بود.

سید علی خامنه‌ای متأهل و دارای ۶ فرزند است. همسر وی منصوره خجسته باقرزاده نام دارد. نام دخترانش بشری و هدی، و پسرانش مصطفی ،مجتبی، مسعود (محسن) و میثم است. بشری همسر محمدجواد گلپایگانی فرزند محمدی گلپایگانی رئیس‌دفتر رهبری است. هدی، همسر مصباح‌الهدی باقری کنی فرزند محمدباقر باقری کنی است. مجتبی با دختر غلامعلی حداد عادل ازدواج کرده‌است. مصطفی با دختر عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده‌است و مسعود نیز با فرزند محسن خرازی و خواهر صادق خرازی. میثم داماد محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران است.

سید محمد برادر بزرگتر او، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بوده و در حال حاضر ریاست بنیاد حکمت اسلامی صدرا را بر عهده دارد. برادر کوچکترش سیدهادی نیز روحانی و فعال سیاسی عضو مجمع روحانیون مبارز است، که در سال ۱۳۷۹ روزنامهٔ حیات نو را منتشر کرد که بعداً به دستور دادگاه ویژهٔ روحانیت توقیف شد. یکی از خواهران وی به نام بدری همسر شیخ علی تهرانی بود. علی تهرانی روحانی فعّال در دوران انقلاب بود که به مجاهدین خلق گرایید و به عراق پناهنده گشت. او در سال ۱۳۷۴ به همراه خانواده‌اش به ایران بازگشت. بدری در ایران درگذشت. برادر کوچکتر او، سید حسن، مسئول هیئت‌های رسیدگی به تخلفات اداری وزارت نفت و نمایندهٔ وزیر نفت در این هیئت، و عضو شورای پروانه نمایش است.




foto upload


تحصیلات حوزوی


سید علی خامنه‌ای از سن هجده‌سالگی در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد آیت‌الله میلانی از مراجع وقت آغاز کرد. در سال ۱۳۳۶ به قصد زیارت عازم نجف شد. در مدت اقامت کوتاه خود از دروس سید محسن حکیم و ابوالقاسم خویی و سید محمود شاهرودی بهره برد. او با مشاهدهٔ وضعیت تحقیق و تدریس در نجف تصمیم به تحصیل در آن شهر گرفت، ولی به دلیل مخالفت پدر پس از هفت ماه به ایران بازگشت.

پس از آن از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ در حوزهٔ علمیهٔ قم به تحصیلات عالی در فقه و اصول و فلسفه مشغول شد. او سر درس آیت‌الله بروجردی و مرتضی حائری یزدی و علامه طباطبایی حاضر شد و نیز پای درس فقه و اصول سید روح‌الله خمینی شرکت کرد.

در سال ۱۳۴۳ یک چشم پدرش براثر بیماری آب مروارید نابینا شد. پس از آن به‌رغم علاقه‌اش به تحصیل در قم، برای مراقبت از پدر به مشهد بازگشت و تا سال ۱۳۴۷ همانجا درس‌آموزی خود را با شرکت در دروس استادانی چون آیت‌الله میلانی ادامه داد. در کنار آن به کتاب‌های فقه و اصول و معارف دینی به طلاب و دانشجویان می‌آموخت.



نحصیل در شوروی

خامنه‌ای در دانشگاه دوستی ملل روسیه تحصیل کرده و از آنجا فارغ‌التحصیل شده است.



فعالیت‌های انقلابی


سیدعلی خامنه‌ای خود را «از شاگردان فقهی، اصولی، سیاسی، انقلابی سید روح‌الله خمینی» می‌داند. البته به گفتهٔ خودش نخستین جرقه‌های انقلابی و مبارزاتی با نظام پهلوی را سید مجتبی نواب صفوی در ذهن او زده‌است:

همان وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نوّاب صفوی در من به وجود آمد و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد.

در سال ۱۳۳۱ هنگامی که نوّاب صفوی با عدّه‌ای از فدائیان اسلام به مشهد رفته‌بود و در مدرسهٔ سلیمان خان، سخنرانی‌ای پرهیجان کرد در موضوع احیای اسلام و حاکمیت احکام الهی، مخالفت با شاه و انگلیس و ادعای دروغگویی آنان به ملت ایران، سید علی یکی از طلبه‌های جوان همان مدرسه بوده‌است.



نخستین دستگیری‌ها (ایام ۱۵ خرداد)


وی را در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ (۹ محرم) دستگیر کردند و یک شب بازداشت بود. فردای آن روز به شرط اینکه منبر نرود و تحت نظر باشد، آزاد شد.

با پیش آمدن حادثهٔ خونین قیام ۱۵ خرداد، بازهم او را از بیرجند به مشهد آورده تحویل بازداشتگاه نظامی دادند و ۱۰ روز آنجا زندانیش کردند.




direct upload


دومین بازداشت (سفرهای انقلابی)


بهمن ۱۳۴۲ (رمضان ۱۳۸۳ قمری) او با عده‌ای از دوستانش آهنگ کرمان کرد و پس از دو سه روز توقف در کرمان و سخنرانی و منبر و دیدار با عالمان و طلاب شهر، عازم زاهدان شد.

به دلیل سخنرانی‌ها به‌ویژه درایام ششم بهمن سالگرد انتخابات و رفراندوم شاه، در روز ۱۵ رمضان زادروز حسن بن علی، ساواک شبانه او را دستگیر و با هواپیما روانهٔ تهران کرد.

وی حدود ۲ ماه به صورت انفرادی در زندان قزل‌قلعه زندانی شد.



سومین و چهارمین بازداشت (کلاس‌های درس)

به دلیل کلاس‌های تفسیر و حدیث و اندیشهٔ اسلامی وی در مشهد و تهران مورد تعقیب ساواک قرار گرفت.

برای همین در سال ۱۳۴۵ در تهران مخفیانه زندگی می‌کرد. سال دیگر در ۱۳۴۶ دستگیر و محبوس شد. همچنین دوباره ساواک در سال ۱۳۴۹ نیز دستگیر و زندانیش کرد.



پنجمین بازداشت

وی دربارهٔ پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک می‌نویسد:

از سال ۴۸ زمینهٔ حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیت و شدت عمل دستگاه‌های جاری رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانی نمی‌تواند با افرادی از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدداً و برای پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهای خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان می‌داد که دستگاه از پیوستن جریان‌های مبارزهٔ مسلحانه به کانون‌های تفکر اسلامی به‌شدت بیمناک است و نمی‌تواند بپذیرد که فعالیت‌های فکری و تبلیغاتی من در مشهد و تهران از آن جریان‌ها بیگانه و به‌کنار است. پس از آزادی، دایرهٔ درس‌های عمومی تفسیر و کلاس‌های مخفی ایدئولوژی و... گسترش بیشتری پیدا کرد.



بازداشت ششم (ادامهٔ درس‌ها)


در خلال سال‌های ‎۱۳۵۰-۱۳۵۳ درس‌های تفسیر و ایدئولوژی سید علی خامنه‌ای در سه مسجد کرامت و امام حسن و میرزا جعفر در مشهد تشکیل می‌شد.

این فعالیت‌ها موجب شد که در دی ماه ۱۳۵۳ ساواک به خانه‌اش در مشهد هجوم برده، او را دستگیر و بسیاری از یادداشت‌ها و نوشته‌هایش را ضبط کند.

این ششمین و طولانی ترین بازداشت وی بود که نزدیک به ۱۰ ماه به طول انجامید. خامنه‌ای تا پاییز ۱۳۵۴ در زندان کمیتهٔ مشترک ضدخرابکاری بود. در این مدت او به سلول انفرادی برده‌بودند.

وی در این باره گفت:

سختی‌هایی که در این بازداشت تحمل می‌کرد، فقط برای آنان که آن شرایط را دیده‌اند، قابل فهم است.

پس از آزادی از زندان، به مشهد برگشت و بازهم همان برنامه ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاس‌های سابق را به او ندادند.



تبعید به ایرانشهر


در اواخر سال ۱۳۵۶، نیروهای امنیتی پهلوی وی را دستگیر و به مدت ۳ سال به ایرانشهر تبعید کرد.

در اواسط سال ۱۳۵۷ با اوج‌گیری مبارزات انقلاب ایران، از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد بازگشت.

Signature

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
     
  ویرایش شده توسط: rajkapoor   

 
سید علی خامنه ای

foto hochladen




پس از انقلاب اسلامی ایران


آیت‌الله خمینی پیش از بازگشت از پاریس به تهران او را در کنار مطهری و بهشتی و هاشمی رفسنجانی در شورای انقلاب منصوب کرد. هنگامی که مطهری پیام خمینی را بدو رساند از مشهد به تهران آمد.

ازجمله فعالیت‌های او در این دوره عبارت اند از:



پایه‌گذاری و عضویت درحزب جمهوری اسلامی
با همکاری و همفکری بهشتی و باهنر و هاشمی رفسنجانی و برخی دیگر در اسفند اسفند ۱۳۵۷

معاونت وزارت دفاع ۱۳۵۸

سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۳۵۸

امام جمعهٔ تهران ۱۳۵۸

نمایندهٔ مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ۱۳۵۸

نمایندهٔ سید روح‌الله خمینی در شورای عالی دفاع ۱۳۵۹

حضور در جبهه‌ها با شروع جنگ ایران و عراق ۱۳۵۹

ترور نافرجام
آسیب دائمی در ناحیه دست در پی حادثه ششم تیرماه ۱۳۶۰




نمایندگی مجلس ۱۳۵۹-۱۳۶۰



در اردیبهشت ۱۳۵۹ با کسب ۶۵٫۸۰ درصد از مجموع ۲٬۱۳۴٬۴۳۴ رای[۴۱] بعد از فخرالدین حجازی، حسن حبیبی، مهدی بازرگان، علی اکبر معین فر، در حوزهٔ انتخابیهٔ تهران پنجم شد و به اولین دورهٔ مجلس شورای ملی پس از انقلاب راه یافت.


ترور ناموفق


رهروان فرقان که بازماندهٔ گروه فرقان بودند، در ضبط‌صوتی بزرگ که بر میز سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران بمب کار گذاشتند. این بمب ۶ تیر ۱۳۶۰ هنگام سخنرانی او منفجر شد. البته بمب کامل عمل نکرد. امام جمعهٔ تهران و نمایندهٔ خمینی در شورای‌عالی دفاع، از این سوءقصد که ممکن بود به مرگ وی بینجامد، جان سالم به در برد ولی جراحات شدیدی بر او وارد شد. براساس اخبار منتشره در همان زمان، خامنه‌ای «از نقطه بالای کتف راست و بالای ران سمت راست» مجروح شد و «استخوان ترقوه» اش شکست و با قطع چند رگ و عصب دست راست وی، دچار مشکل حرکتی شد. دست راست او از آن هنگام از کار افتاده‌است.

احمد قدیریان این ترور را کار جواد قدیری و سازمان مجاهدین خلق می‌داند. البته گزارش روزنامهٔ کیهان در شماره فردای ترور در داخل ضبط صوت نوشته شده‌بود: «هدیهٔ گروه فرقان». اعضای گروه فرقان پس از ترورهای سال ۱۳۵۸ دستگیر و اعدام شده‌بودند اما برخی از پیروان آنها گروه رهروان فرقان را تاسیس کردند و قاسم اسلامی و سید علی خامنه‌ای را ترور کردند. ایرج مصداقی عاملان ترور را ایرج افشاری و اروج امیرخان‌زاده معرفی کرده‌است.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز این ترور را کار بازماندگان گروه فرقان می‌داند با این تفاوت که نام عامل اصلی را امیرمسعود تقی‌زاده می‌داند.




fotos kostenlos



ریاست جمهوری ۱۳۶۰-۱۳۶۸


سید علی خامنه‌ای در انتخابات مهرماه ۱۳۶۰ به مقام ریاست جمهوری رسید. در این انتخابات ۴۲ نفر از ۴۶ نامزد رقیب وی در این انتخابات رد صلاحیت شدند و تا حدود زیادی مشخص بود که نامزداول مورد حمایت نظام، حجت‌الاسلام خامنه‌ای است. او در این انتخابات که با مشارکت ۷۵٪ی مردم برگزار شد که از دو انتخابات پیش بیشتر بود، ۹۵٪ رای‌ها را به دست آورد که تا کنون بیشترین است.

آیت‌الله خمینی، در مورد ریاست‌جمهوری او گفته‌است:

ما از سر ناچاری چون آدم نداشتیم به ورود یکی از روحانیون به عرصهٔ اجرایی و انتخابات آقای خامنه‌ای، رای دادیم، وگرنه هر زمانی که آدم صالح و مورد اعتمادی پیدا کنیم، ایشان باید به جایگاه اصلیش یعنی مسجد باز گردد.

در انتخابات سال ۱۳۶۴ نیز، بسیاری از رقیبان خامنه‌ای از جمله نامزدان نهضت آزادی یعنی مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی و احمد صدر حاج‌سیدجوادی، رد صلاحیت شدند. او بار دیگر با کسب ۸۵٪ رای در سمت ریاست‌جمهوری ماند.

مهدی بازرگان، دربارهٔ رد صلاحیت خود در این انتخابات گفته‌است:

چون حاکمیت می‌دید که ممکن است ما در انتخابات حائز اکثریت باشیم، چنین تصمیمی گرفت



از جمله سمت‌ها در این دوران:


  • ریاست شورای انقلاب فرهنگ، ۱۳۶۰
  • ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۶۶
  • ریاست شورای بازنگری قانون اساسی، ۱۳۶۸





رهبری



پس از درگذشت آیت‌الله خمینی، خبرگان رهبری در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۶۸، سید علی خامنه‌ای را که در آن زمان ریاست جمهوری ایران را به‌عهده داشت، به سمت «رهبر جمهوری اسلامی ایران» برگزیدند.

طبق بررسی‌های مجلهٔ آمریکایی فوربس، او ۲۶اُمین انسان قدرتمند جهان در سال ۲۰۱۱ و ۲۱اُمین در سال ۲۰۱۲ میلادی بوده‌است.



برگزیدگی به رهبری


پیش از درگذشت آیت‌الله خمینی، آیت‌الله حسینعلی منتظری برای جانشینی او برگزیده شده‌بود. در سال پایانی رهبری او و همزمان با درگیری وی با نظام، او را از این سمت برکنار کردند. البته مسئلهٔ جانشینی رهبری در قانون اساسی پیش‌بینی نشده‌بود.

در ابتدا، شورای رهبری‌ای سه نفره مرکب از علی مشکینی و موسوی اردبیلی و سید علی خامنه‌ای برای جانشینی سید روح‌الله خمینی پیشنهاد شد که نتوانست آرای کافی را بدست بیاورد. سپس آیت‌الله گلپایگانی در مجلس خبرگان به اجماع گذاشته شد و رای نیاورد.

سرانجام وی در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ با کسب بیش از ۷۲ درصد، به این مقام رسید.

در این جلسه هم چنین هاشمی رفسنجانی پیش از رای گیری سخنرانی کرد و به تمجید از او پرداخت.

در زمان انتخاب وی به رهبری، در قانون اساسی پیش‌بینی شده‌بود، که رهبر باید مرجع باشد.



مخالفت‌ها


انتخاب خامنه‌ای برای رهبری بحث‌برانگیز بوده‌است. وی یکی از شرط‌های به دست گرفتن امر رهبری یعنی مرجعیت را مطابق با قانون اساسی نداشت. بر اساس اصل صدونهم قانون اساسی سابق شرایط و صفات رهبر یا اعضای شورای رهبری عبارت بود از: صلاحیت علمی و تقوایی لازم برای افتا و مرجعیت، بینش سیاسی و اجتماعی و شجاعت و قدرت و مدیریت کافی برای رهبری؛ ولی او عنوان مرجعیت را نداشت.

هاشمی رفسنجانی به نقل از آیت‌الله خمینی در مجلس خبرگان گفت که وی گفته‌بوده‌است که مرجعیت لازم نیست.

آیت الله خمینی پیش از درگذشتش خود خواستار اصلاح قانون اساسی بود و خود شورایی برای بازنگری در قانون اساسی تشکیل داده‌بود. وی در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸ در نامه‌ای به علی مشکینی، رئیس شورای بازنگری قانون اساسی، نوشته بود که:

معتقدم برای رهبری شرط مرجعیت لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور، کفایت می‌کند

در سال ۱۳۷۶، آیت‌الله حسینعلی منتظری عدم کفایت علمی و دینی و نامشروع بودن این انتخاب را مطرح کرد. وی درباره مرجعیت خامنه‌ای گفت اینکه آمدند در شب بعد از فوت آیت‌الله اراکی، عده‌ای بچه راه انداختند در خیابان جلوی جامعه مدرسین، مثل همین الان که راه می‌اندازند؛ بعد هم سه چهارنفر از تهران آمدند و اصلاً (کسانی که ایشان را می‌گفتند) هفت هشت نفر بیشتر نبودند و به زور هفت نفر را به عنوان مرجع گفتند که ایشان را هم جزو کنند، در صورتی که ایشان در حد فتوا و مرجعیت نیست. بنابر این مرجعیت شیعه را مبتذل کردند، بچه گانه کردند، با یک عده بچه اطلاعاتی که راه انداختند! اینها مصیبتهایی است که ما در این کشور می‌بینیم.
احمد آذری قمی نیر با نوشتن نامه‌ای او را فاقد شرایط مرجعیت برشمرد
در سال ۸۳ قاسم شعله‌سعدی نمایندهٔ مجلس‌های سوم و چهارم در نامه‌ای به سید علی خامنه‌ای با وی را حجت‌الاسلام خطاب کرد و گفت در زمان انتصاب به عنوان رهبر، فاقد شرایط تعیین‌شده برای رهبری در قانون اساسی بوده‌است.

Signature

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
     
  ویرایش شده توسط: rajkapoor   

 
اکبر هاشمی رفسنجانی

Bilder hochladen



چهارمین رئیس‌جمهور ایران


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
مشغول به کار
۱۳۶۸ – تاکنون
دومین رئیس مجلس خبرگان رهبری
مشغول به کار
۱۳۸۶ – ۱۳۹۰
پس از علی مشگینی
پیش از محمدرضا مهدوی کنی
چهارمین رئیس‌جمهور ایران
مشغول به کار
۱۲ مرداد ۱۳۶۸ – ۱۲ مرداد ۱۳۷۶
معاون رئیس‌جمهور حسن حبیبی
پس از سید علی خامنه‌ای
پیش از سید محمد خاتمی
جانشین فرماندهی کل قوا
مشغول به کار
۱۲ خرداد ۱۳۶۷ – شهریور ۱۳۶۸
معاون حسن روحانی
رئیس شورای عالی دفاع
مشغول به کار
۱۳۶۰ – ۱۳۶۸
اولین رئیس مجلس شورای اسلامی
مشغول به کار
۱۳۵۹ – ۱۳۶۸
معاون مهدی کروبی
پیش از مهدی کروبی
اطلاعات شخصی
تولد ۳ شهریور ۱۳۱۳
(سن: ۸۰ سال)
بهرمان، رفسنجان، ایران
ملیت ایرانی
حزب سیاسی جامعه روحانیت مبارز
کارگزاران سازندگی
همسر عفت مرعشی
فرزندان فاطمه
محسن
فائزه
مهدی
یاسر
محل اقامت تهران
محل تحصیل حوزه علمیه قم
پیشه روحانی، سیاستمدار
دین اسلام، شیعه




اکبر هاشمی بهرمانی (زادهٔ ۳ شهریور ۱۳۱۳ -رفسنجان، کرمان) مشهور به علی اکبر هاشمی رفسنجانی روحانی سیاستمدار ایرانی است که در حال حاضر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران است. وی نخستین رئیس مجلس شورای اسلامی و چهارمین رئیس جمهور ایران در دو دوره پیاپی بین سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ بوده و به عنوان یکی از پرنفوذترین شخصیت‌های سیاسی جمهوری اسلامی شناخته می‌شود. او در همه ادوار مجلس خبرگان رهبری نماینده بوده و از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰، دومین رئیس این مجلس بوده است. او رئیس هیأت مؤسس و هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی است.

او در سال ۱۳۸۴ در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد که در دور دوم از محمود احمدی‌نژاد شکست خورد.

در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ هاشمی و خانواده او به وضوح از میرحسین موسوی، کاندیدای اصلاح‌طلبان حمایت کردند و خود او نیز در آخرین نمازجمعه‌ای که در تهران اقامه کرد و پس از آن در محافل خصوصی از سرکوب معترضان به نتایج این انتخابات انتقاد نمود. این انتقادات باعث شد که از سوی مراجع حکومتی به همسویی با فتنه‌گران متهم شده و به تدریج جایگاه امامت نمازجمعه، ریاست مجلس خبرگان و اثرگذاری بر دانشگاه آزاد اسلامی را از دست داده و فرزندانش نیز پست‌های خود را از دست بدهند.

در سال ۱۳۹۲ برای چهارمین بار در انتحابات ریاست جمهوری نامزد شد که صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان احراز نشد. با پیروزی حسن روحانی در انتخابات و با توجه به رابطه نزدیک او با هاشمی رفسنجانی، وی و خانواده‌اش به تدریج وجهه سیاسی خود را بازیافتند و به سرعت رئیس دانشگاه آزاد اسلامی تغییر کرد.




زندگی شخصی و خانواده



اکبر هاشمی رفسنجانی در سوم شهریور ۱۳۱۳ (برابر با ۴ آگوست ۱۹۳۴) در روستای بهرمان شهرستان رفسنجان و در خانواده‌ای نسبتاً ثروت‌مند به دنیا آمد. او یکی از ۹ فرزند میرزاعلی هاشمی بهرمانی و ماه‌بی‌بی صفریان است. پدرش با اندکی تحصیلات حوزوی از باغ‌داران و تاجران پسته بهرمان از توابع بخش نوق رفسنجان بود. در سن ۵ سالگی تحصیل را از مکتبخانهای در نوق آغاز نمود. در سن ۱۴ سالگی به قم رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت. اساتید وی در حوزه علمیه قم سید حسین طباطبایی بروجردی، روح‌الله خمینی، سید محمد محقق داماد، محمدرضا گلپایگانی، سید محمدکاظم شریعتمداری، عبدالکریم حائری یزدی، شهاب‌الدین نجفی مرعشی، محمدحسین طباطبائی و حسین‌علی منتظری بوده‌اند. در آنجا تحت اثر تعلیمات روح‌الله خمینی به سیاست روی آورد و به مخالفت با حکومت محمدرضا شاه پهلوی و انقلاب سفید او پرداخت. با تبعید روح‌الله خمینی، نقش هاشمی در مبارزه با شاه و نمایندگی خمینی در داخل کشور پررنگ‌تر شد. با وجود نگرش ضد غربی انقلابیون، او سفرهای زیادی از ژاپن در شرق تا ۲۰ ایالت از ایالات متحده در غرب نمود. در سال ۱۳۳۷ با عفت مرعشی که دختری از خانواده روحانی و از نوادگان سید محمد کاظم طباطبایی یزدی است ازدواج نمود. ثمره این ازدواج ۵ فرزند به ترتیب به نامهای فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر است. دو دختر او با دو پسر حسن لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان او در زندان، (که یکی پزشک و دیگری دندان‌پزشک است) ازدواج کردند. از بین دختران او تنها فائزه هاشمی وارد سیاست شد و یک بار نمایندهٔ مجلس شورای اسلامی شد. فاطمه هاشمی از ابتدای تأسیس بنیاد امور بیماری‌های خاص ریاست آن را برعهده دارد و محسن هاشمی رئیس سابق مترو تهران بوده‌است و همینک معاون عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی می‌باشد. مهدی هاشمی نیز مسئولیت‌هایی مانند ریاست سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت و ریاست مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی را برعهده داشته‌است




Kostenlos Bilder hochladen

هاشمی و روحانی در زمان عملیات کربلای۵



زندگی سیاسی


اکبر هاشمی رفسنجانی یکی از چهره‌های تاثیر گذار در روند انقلاب ایران و همچنین دوران پس از آن تا امروز است. آشنایی و دوستی او با روح‌الله خمینی از اواخر دهه سی شمسی آغاز شد. ولی فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۴۰ آغاز کرد. او در دوران قبل از انقلاب، بسیار به خمینی نزدیک بود.

هاشمی پیش از انقلاب، یکی از مخالفان برنامه‌های نوگرایانه شاه (انقلاب سفید) شناخته می‌شد. با تبعید روح‌الله خمینی، رفسنجانی در ایران ماند و مخالفت‌هایش با این برنامه‌ها افزایش یافت. این مخالفت‌ها سرانجام به دستگیری و زندانی شدن او منجر شد. در مجموع و از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۵۷ هاشمی رفسنجانی ۷ بار و مجموعاً ۴ سال و ۵ ماه به جرم فعالیت مخفیانه علیه حکومت پهلوی به زندان افتاد.

اگرچه در بعد فردی عمده فعالیت مبارزاتی وی پیش از انقلاب را سخنرانی‌های مختلف و کارهای انتشاراتی تشکیل می‌دادند ولی روح‌الله خمینی در دوران تبعید، نقش مدیر مالی مبارزات انقلاب و نیز ارتباط با سایر گروه‌های انقلابی را نیز بر عهده وی گذاشته بود.

از جمله گروه‌هایی که پیوندهای عمیقی با هاشمی داشتند، حزب مؤتلفه اسلامی بود که مسئول ترور حسنعلی منصور شناخته می‌شد. همین ارتباطات یکی دیگر از دلایل دستگیری‌های او بود. در زندان او فرصت یافت تا با سایر گروه‌های مخالف شاه آشنا شود. هاشمی در آغاز دهه پنجاه، به گروه مارکسیست اسلامی مجاهدین خلق ایران پیوست. ولی خیلی زود آنان را ترک کرد و به فعالیت اقتصادی بساز و بفروشی آپارتمان در تهران روی آورد.



از پیروزی انقلاب تا درگذشت خمینی


پس از پیروزی انقلاب او یکی از اعضای شورای انقلاب اسلامی شد. او از بدو تشکیل این شورا، یکی از قدرتمندترین چهره‌های آن بود. همچنین او مدتی سرپرستی وزارت کشور را بر عهده گرفت.

او یکی از ۲۸ عضو اولیه و موسس جامعه روحانیت مبارز(یک تشکل راست‌گرای سنتی) و همچنین یکی از اعضای موسس حزب جمهوری اسلامی در سال اول پس از انقلاب بود. سال‌ها بعد، باز او بود که درخواست انحلال این حزب را به روح‌الله خمینی داد.

او از سایر بازیگران صحنه سیاست ایران در آن دوره، ذکاوت سیاسی بیشتری داشت. این توانائی به همراه اعتماد کاملی که روح‌الله خمینی به هاشمی داشت، دو عامل اصلی افزایش روزافزون قدرت او در نظام پس از انقلاب بود. در آن دوره او نزدیک‌ترین فرد به رهبر بود و نقش «چشم و گوش» رهبر را ایفا می‌کرد. به گفته گلد به کمک هاشمی بود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شکل گرفت.

با وقوع بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا به‌وسیله دانشجوبان پیرو خط امام در سال ۱۳۵۸، هاشمی رفسنجانی از آن به‌عنوان «یکی از بزرگترین اقدامات سازنده در تاریخ کشور» یادکرد. با این‌حال او در دهمین سالگرد پیروزی انقلاب در یک مصاحبه گفت که با توجه به تجارب این سال‌ها «گروگان‌گیری اشتباه بود.»

نخستین قانون انتخابات پس از انقلاب با مشارکت او تدوین شد و پس از برگزاری اولین انتخابات مجلس به مجلس راه یافت و با آغاز کار مجلس در ۷ خرداد ۱۳۵۹ اولین رئیس مجلس شورای اسلامی ایران شد در بهار سال ۱۳۶۰ در عزل ابوالحسن بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و سپس تصویب طرح عدم کفایت سیاسی او نقشی تعیین کننده داشت.

در تابستان ۱۳۶۰ او بود که اعتراض مجلس را به وتوی یکی از مصوباتش توسط شورای نگهبان به اطلاع روح‌الله خمینی رساند و توانست برای اولین‌بار، راهکار قانونی‌ای برای اجرایی شدن قوانینی که توسط شورای نگهبان خلاف شرع دانسته شده بود ایجاد کند. راهکاری که بعدها به تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام به ریاست خودش منجر شد. در بهار ۱۳۶۵، هاشمی نقش فعالی در ماجرای ایران-کنترا داشت. ولی این مذاکرات با افشاگری سیدمهدی هاشمی با شکست مواجه شد. سیدمهدی هاشمی مدتی بعد اعدام شد، ولی از بعد داخلی رفسنجانی بازنده ماجرا بود.


درجریان سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، زمانی که هاشمی رای خود را به نفع سیدعلی خامنه‌ای به صندوق می‌انداخت، مدعی شد که «این رای امام، روحانیت و مجلس است» در گرماگرم اختلافات میرحسین موسوی و علی خامنه‌ای در اواسط دهه شصت، هاشمی با زیرکی توانست خود را از موضع‌گیری برله یا علیه نقطه‌نظرات این دو دور نگه داشته و موضعی میانه اتخاذ کند. با این‌حال بهمن بختیاری، در این دوره میرحسین موسوی را در راس جناح چپ ایران و هاشمی و خامنه‌ای را در راس جناح راست معرفی می‌کند. به گفته او با مرگ خمینی، جناح چپ بدون رهبر شد. در چنین شرایطی هاشمی برای یک ریاست جمهوری قدرتمند خیز برداشت.

هاشمی در دوره جنگ، علاوه بر ریاست مجلس، یکی از ائمه جمعه موقت تهران (تا سی سال بعد)، نماینده امام (خمینی) در شورای عالی دفاع (بعد از کشته شدن مصطفی چمران در سال ۱۳۶۰)، و جانشین فرمانده کل قوا در ماه‌های پایانی جنگ ایران و عراق بود. او در وادار کردن روح‌الله خمینی به پذیرش خاتمه جنگ با عراق نیز نقش داشت. تنها سه ماه بعد از آن‌که هاشمی در خرداد ۱۳۶۷ از سوی روح‌الله خمینی به جانشینی فرماندهی کل قوا منصوب شد، ایران قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت.



دوره اول ریاست جمهوری


بدون‌تردید، این هاشمی بود که راه را برای رهبری سیدعلی خامنه‌ای در خبرگان هموار کرد. هاشمی در مجلس خبرگان خاطره‌ای تعریف کرد که بر اساس آن روح‌الله خمینی در زمان حیات خود جانشینی خامنه‌ای بر منصب رهبری را تائید کرده‌بود. او با کمک خامنه‌ای، تغییرات لازم در قانون اساسی را به‌گونه‌ای اعمال کرد تا با شرایط علی خامنه‌ای تطابق داشته‌باشد. برای نمونه شرط مرجعیت برای رهبر با تلاش او از قانون اساسی ۱۳۵۸ حذف شد. رهبر شدن خامنه‌ای از دید او «یک خبر خوب برای مردم» بود. همزمان با آغاز دوران رهبری علی خامنه‌ای، هاشمی نیز به ریاست مجمع تشخیص مصلت نظام منصوب شد.

رشد قدرت هاشمی در سال‌های پس از درگذشت روح‌الله خمینی حداقل تا سال ۱۳۷۴ ادامه یافت. در واقع او خود را به عنوان معمار و مجری ایران نوین معرفی کرد و لقب «سردار سازندگی» را ازآن خود ساخت. قدرت اجرایی کشور منحصراً در دست او بود و خامنه‌ای ضعیف‌تر از آن بود تا بتواند نقشی که پیش از او روح‌الله خمینی بازی می‌کرد را ایفا کند. خامنه‌ای به وضوح از نظر فره و مقبولیت نسبت به هاشمی ضعیف‌تر بود.در طول سال‌های بعد و دوره اول ریاست‌جمهوری هاشمی، رهبر واقعی کشور او بود. درواقع این هاشمی بود که در آن دوره سیاست‌های کلی نظام را تعیین می‌کرد.

از دید غربی‌ها اگرچه دوره اول ریاست جمهوری هاشمی یکی از دوره‌های تاریک کشور از نظر نقض حقوق بشر بود، ولی حضور یک روحانی فرصت‌طلب و با دیدگاه‌های کمتر سنتی در راس هرم قدرت در ایران، باعث شد تا حکومت مشروعیت بیشتری کسب کند.

Signature

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
     
  ویرایش شده توسط: rajkapoor   

 
اکبر هاشمی رفسنجانی

Kostenloses Bilderhosting



دوره دوم ریاست جمهوری




در دور دوم ریاست جمهوری و در طول دهه هفتاد، او بارها نشانه‌هایی از تمایل دولت خود به ایجاد نوعی از رابطه با ایالات متحده را نشان داد. ولی همواره با شکست مواجه شد.سرانجام در اواخر دور دوم ریاست جمهوری او، دادگاهی در آلمان که به پرونده ترور میکونوس رسیدگی می‌کرد، طی حکمی علی خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی را به دادن دستور این ترور متهم کرد. این حکم موجب بحرانی میان ایران و اروپا شد. بحرانی که تا دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی ادامه یافت.

همزمان کارگزاران حکومتی هاشمی، (راست مدرن) نگرش جدیدی از اسلام را به مردم معرفی کردند. این دوران، دوره تقابل دو چهره کاملاً متفاوت از اسلامگرایان بود. با آغاز دور دوم ریاست جمهوری هاشمی، او از تمام انرژی و ظرفیت سیاسی خود استفاده کرد تا میان این دو چهره متفاوت آشتی برقرار کند. او از نفوذ خود بر روحانیون سنتی نیز برای برقراری این تعادل استفاده می‌کرد. در برنامه‌های اقتصادی و فرهنگی نیز هاشمی به‌دنبال تغییر ساختار حکومت دینی به قالبی کارآمدتر بود. او تلاش کرد تا به حاکمیت حکومت بر افکار و زندگی عمومی مردم خاتمه داده و تغییرات اقتصادی-اجتماعی زیادی را نسبت به دوران جنگ با عراق به‌وجود آورد.

در این میان، جناح راست سنتی به رهبری خامنه‌ای با آن‌که بازسازی اقتصاد کشور با سیاست هاشمی را تائید می‌کرد، ولی سیاست فرهنگی و تمایل او به ظواهر غربی را تحمل نمی‌کرد. به‌تدریج محافظه‌کاران در جهت‌گیری‌های سیاست خارجی با هاشمی اختلافات پیچیده‌ای پیدا کردند. از یک سو از دید آنان آرامش و بازسازی پس از جنگ و توسعه اقتصادی دوره هاشمی قابل قدردانی بود، ولی از سوی دیگر، آنان نگران عادی سازی روابط با غرب و تهاجم فرهنگی به کشور بودند. به گمان آنان، سیاست‌های هاشمی در جهت آرمان‌های خمینی و تشیع نبود.

در این ساختار پیچیده جناح چپ که برخلاف سایر جناح‌ها از داشتن یک رهبر قدرتمند (مانند هاشمی و خامنه‌ای) در راس خود محروم بود، قدرت خود را از دست داده و به تدریج صحنه سیاسی کشور را واگذار کرده بود. با این‌حال در دوران ریاست جمهوری هاشمی، او تاکید داشت که «هر کسی در خط امام است با ما اختلافی ندارد». به استناد همین اندیشه وزرایی از جناح چپ نیز در کابینه او حضور داشتند.

در چنین شرایطی بود که گروه شبهه نظامی انصار حزب‌الله به‌تدریج شکل گرفت. گروهی که با جناح راست و سیدعلی خامنه‌ای ارتباط داشت. خامنه‌ای که از تابستان ۱۳۷۱ و همزمان با طرح مبحث تهاجم فرهنگی، در تلاش بود تا از قدرت هاشمی به نفع خود بکاهد، در اختلافات میان هاشمی با محافظه‌کاران، طرف محافظه‌کاران را گرفت و مهره‌های نزدیک به هاشمی را یکی‌یکی برکنار کرد.



دوران اصلاحات


با نزدیک شدن به پایان دور دوم ریاست جمهوری، کمسیون فرهنگ و ارشاد مجلس شورای اسلامی تلاش کرد تا اصلاحیه‌ای را به تصویب برساند که بر اساس آن، هاشمی بتواند برای سومین بار پیاپی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. این اقدام بی‌درنگ مورد اعتراض قرار گرفت. هاشمی نیز تصمیم گرفت ابتکار عمل را از دست ندهد و همگام با اصلاح‌طلبان مسیر اصلاحات را انتخاب کرد. او ابتدا برای مدت چند ماه تلاش کرد تا میرحسین موسوی را ترغیب به شرکت در انتخابات کند. ولی پس از این‌که او نامزدی در انتخابات را نپذیرفت، هاشمی از نامزدی سیدمحمد خاتمی (که پس از خروج از کابینه در سال ۱۳۷۰ همواره مشاور او بود) حمایت کرد. هاشمی در واکنش به محافظه‌کاران تندروتر مانند محمدتقی مصباح یزدی هشدار می‌داد که «ازبین رفتن اعتماد مردم، از ایدز خطرناک‌تر است»

او دو سال پس از اتمام دوران ریاست جمهور خود و در سال ۱۳۷۸ در انتخابات مجلس ششم برای بدست آوردن نمایندگی تهران شرکت کرد. حضور او در مجلس می‌توانست باعث شود تا از نگرانی محافظه‌کاران نسبت به ریاست جمهوری خاتمی کاسته شده و خطوط ایدئولوژیک میان آنان با جبهه دوم خرداد کم‌رنگ‌تر شود. در این انتخابات او به سختی توانست آخرین نفر پذیرفته شده باشد. علی‌رغم این پیروزی، هاشمی رفسنجانی قبل از تحلیف به عنوان نماینده از این پست استعفا داد.

اگرچه خاتمی در مقام یک رئیس جمهور، محمد هاشمی (برادر علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی) را به سمت معاونت اجرائی خود منصوب نموده بود، ولی قدرت اکبر هاشمی در این دوره رو به افول بود و هدف حمله تندروهای هر دو جناح قرار داشت. در جریان قتل‌های زنجیره‌ای، اکبر گنجی در مقاله عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری به بررسی نقش او در این قتل‌ها پرداخت. غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران و یکی از متحدان کلیدی او به زندان محکوم شد. با این‌حال علی‌رغم کاهش چشمگیر قدرت وی، همچنان ریاست مجمع تشخیص نظام را که ارگانی مهم بود برعهده داشت.




direct upload


محکومیت در دادگاه میکونوس


به دنبال قتل‌های مرموز مخالفان ایران در اروپا و آلمان و در نهایت پس از واقعه موسوم به ترور میکونوس در سال ۱۹۹۲، دادگاه آلمان پس از پنج سال حکمی صادر کرد که به موجب آن تعدادی از شهروندان ایرانی و لبنانی آلمان و چهارتن از مقام‌های جمهوری اسلامی نیز به دلیل دست داشتن در طرح ترورها محکوم شدند: سید علی خامنه‌ای (رهبر وقت جمهوری اسلامی)، اکبر هاشمی رفسنجانی (رئیس جمهور وقت ایران)، علی‌اکبر ولایتی (وزیر امور خارجه وقت) و علی فلاحیان (وزیر اطلاعات وقت).


دورهٔ پس از اصلاحات


هاشمی بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ شرکت کرد. با وجود آن‌که او در مرحلهٔ اول انتخابات آرایی بیش از محمود احمدی‌نژاد کسب کرده‌بود، ولی در مرحلهٔ دوم نتوانست بیش از ۳۶ درصد از آرا را کسب کند. در واقع، رای‌دهندگان ترجیح دادند از میان دو فردی که یکی را می‌شناختند و دیگری را نمی‌شناختند، ناشناخته را انتخاب کنند. کیت کرین ثروت هاشمی را یکی از دلایل شکست او در این انتخابات می‌داند. او همانند مهدی کروبی و مصطفی معین به نتایج انتخابات اعتراض کرد. هاشمی پس از انتخابات با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد پاره‌ای اقدامات و دخالت‌های سازمان یافته، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ را آلوده کرده‌است.

پیروزی او در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۸۶، فرصتی برای جبران شکست‌های جدی پیشین از جناح تندرو محافظه‌کار فراهم آورد. هاشمی در تهران آرای بیشتری نسبت به سایر نامزدها کسب کرده‌بود و نمایندهٔ اول پایتخت محسوب می‌شد. اندکی بعد او در رقابت با احمد جنتی، ریاست مجلس خبرگان را نیز به‌دست‌آورد.مجلسی که در صورت لزوم می‌توانست با دو سوم آرا، خامنه‌ای را از رهبری برکنار کند.



انتخابات ریاست جمهوری دهم و پیامدها


تنش بین هاشمی و احمدی‌نژاد در جریان انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ به صورت علنی خود را نشان داد، در مناظره تلویزیونی محمود احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۸۸، احمدی نژاد اتهاماتی را به خانوادهٔ هاشمی رفسنجانی وارد ساخت. هاشمی نیز تنها سه روز قبل از انتخابات و در یک نامه سرگشاده به خامنه‌ای، ادعاهای احمدی‌نژاد را «دروغ، تهمت و خلاف‌گویی» خواند.

در روز ۲۶ تیرماه ۱۳۸۸، هاشمی سکوت غیر معمول خود پس از انتخابات را شکست. او در خطبه‌های نماز جمعه تهران (۲۶ تیر ۱۳۸۸) شورای نگهبان را به ازدست دادن فرصت متهم کرد. نتایج انتخابات را از دید مردم مشکوک و تردیدآمیز خواند و از حاکمیت خواست تا با آزادکردن زندانیان سیاسی، اعتماد را به مردم بازگرداند. اجتماع دو و نیم میلیون نفر از نمازگزاران و معترضان حاضر (پرازدحام‌ترین نماز جمعه تاریخ ایران)، با دخالت حکومت به درگیری کشیده شد. هاشمی که از ۱۲ تیرماه ۱۳۶۰ امام جمعه موقت تهران بود و با بیش از ۴۰۰ بار اقامه، رکورددار امامت جمعه تهران بود، پس از این روز این سمت را ترک گفت.


هاشمی پس از آن در مناسبت دیگری گفت:

اگر مردم ما را بخواهند حکومت می‌کنیم و اگر نخواهند می‌رویم. حکومت پول دارد. نیرو دارد می‌تواند در خیابان آدم جمع کند ولی گروه مقابل یک عده استاد، دانشجو کارگر، مدیر، صنعت‌گر هستند و درست نبود که بسیج و سپاه در مقابل مردم قرار داده شوند... چطور می‌شود میلیونها نفر در خیابان بیانند و بگویند در انتخابات تقلب شده‌است و به انتخابات تردید نکرد؟

از آن پس هاشمی همسو با سران فتنه خوانده‌شد. نزدیکانش به ویژه فائزه هاشمی و مهدی هاشمی دستگیر و یا تهدید به دستگیری شدند و کنترل او بر دانشگاه آزاد اسلامی به چالش کشیده شد از سوی دیگر با اعلام کاندیداتوری مهدوی کنی برای ریاست خبرگان در سال ۱۳۸۹، هاشمی از کاندیداتوری برای این سمت نیز استعفا داد و ریاست مجلس خبرگان را به مهدوی کنی واگذار کرد. وب سایت وی نیز در دی ماه ۱۳۹۰ مسدود شد و تا مدت شش ماه خارج از دسترس بود.

در شهریور ۱۳۹۳، مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی سابق وزارت کشور و از بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات دهم، با انتشار نامه‌ای ادعا کرد که در طول مدت بازداشت، بارها از جانب ماموران بازداشتگاه دو الف سپاه پاسداران تحت فشار قرار گرفته تا علیه علی اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی، شهادت دهد که این افراد، در پی انجام انقلاب مخملی در ایران بودند. وی همچنین تلاش برای بازداشت فرزندان هاشمی رفسنجانی را اعمال فشار بر شخص اکبر هاشمی رفسنجانی برای تغییر مواضعش دانسته.




Kostenloses Bilderhosting


دیدگاه‌های سیاسی و اقتصادی


از بعد اقتصادی، برخلاف محافظه‌کاران راست سنتی که طرفدار دیدگاه بازار آزاد هستند، رفسنجانی به یک اقتصاد ترکیبی معتقد است. برای نمونه او به ملی کردن صنایع بزرگ و مالیات‌های سنگین باور داشته و در کنار آن دیدگاه مترقی‌ای به حوزه فرهنگ دارد. همین امر باعث شده که از حمایت طیف‌های چپ نیز برخوردار باشد. در حقیقت در طول دهه اول پس از انقلاب ۱۳۵۷، رفسنجانی با همین دیدگاه، اتحاد خود را به جناح چپ حفظ کرد. ولی پس از درگذشت روح‌الله خمینی در سال ۱۳۶۸ او تلاش کرد تا به محافظه‌کاران نزدیک‌تر شود. بنابراین در مناسبات میان دو جناح، او یک نقطه مشترک بوده‌است.

با وجود تمایلات راست در اندیشه اقتصادی هاشمی، نوع نگاه او به اقتصاد با محافظه‌کاران جناح راست سنتی تفاوت اساسی دارد. جناح راست سنتی طالب حاکمیت اقتصادی بازار است. درحالی که رفسنجانی به اقتصادی مبتنی بر صنایع مدرن باور دارد. اندیشه‌ای که باعث پدیدار شدن جناح راست مدرن در ساختار سیاسی ایران شد.

از دیدگاه سیاسی، کسانی که دنباله‌رو هاشمی هستند در ساختار سیاسی ایران جزء اصلاح‌طلبان محسوب می‌شوند. بخش مهمی از کارگزاران سازندگی تحت رهبری معنوی او قرار دارند. از بعد عمرانی، برنامه‌های سازندگی هاشمی با سیاست‌های اقتصادی محمدرضا پهلوی مشابهت دارد.

وی مطرح کننده ایده شورای فقهی است. عده‌ای اصل فقاهت هاشمی جهت اظهارنظر را محل تامل دانسته و این ایده را بدنبال تزلزل در جایگاه ولی فقیه می دانند.



دانشگاه آزاد


هاشمی رفسنجانی از بنیان‌گذاران و رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی است. این دانشگاه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار دارائی دارد. در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ دانشگاه آزاد تحت ریاست عبدالله جاسبی یکی از پایگاه‌های مخالفت با احمدی‌نژاد بود و احمدی‌نژاد تلاش داشت تا نفوذ دولت را بر این موسسه غیر دولتی گسترش داده و از نفوذ هاشمی در آن بکاهد. هیئت موسسان برای جلوگیری از این اقدام، دانشگاه را وقف نمود و این وقف به تائید مجلس رسید. ولی تحت فشار لباس شخصی‌ها مجلس مصوبه خود را لغو کرد. سرانجام در سال ۱۳۹۰ عبدالله جاسبی جای خود را به فرهاد دانشجو از حامیان محمود احمدی‌نژاد داد. ولی هاشمی رفسنجانی این اقدام را غیر قانونی دانست و به عنوان رئیس هیئت مؤسسین دانشگاه آزاد از امضای حکم دانشجو خودداری کرد.


دارایی


خانواده هاشمی نام خانوادگی خود را از یکی اجداد خود به نام حاج هاشم که از ملاک‌های منطقه نوق بود، گرفته‌اند. زمانی که علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی زاده شد، پدرش باغدار و تاجر پسته نسبتاً پولداری بود.

با گذشت سی سال از انقلاب مجید انور او را یک میلیونر معرفی می‌کند. نام او همچنین در مجله فوربز زیر عنوان «ملاهای میلیونر» منتشر شده‌است. بر اساس یک گزارش کنگره آمریکا، تنها تجارت پسته تعاونی پسته‌کاران رفسنجان که باغ‌های پسته او را زیر نظر پسرعموی او اداره می‌کند، سالانه بالغ بر ۷۴۶ میلیون دلار است. امروزه او و خانواده‌اش، کنترل میلیاردها دلار دارایی را در دست دارند.

بر اساس یک تحقیق ژورنالیستی، منشاء ثروت او آشنایی با سید ابوالفضل تولیت، میلیاردر ایرانی است که سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، ثروت خود را از طریق هاشمی وقف انقلاب کرد. هاشمی با شراکت محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدوی کنی شرکتی به‌نام دژ ساز تاسیس نمود و با فعالیت‌های عمرانی بر روی زمین‌های موقوفه تولیت موفق شد سرمایه خود را زیاد کند. کسری ناجی گفته‌است که زمین‌های قم متعلق به پدر هاشمی بوده‌است.



تالیفات


هاشمی رفسنجانی تعدادی کتاب با عنوان مجموعه خاطرات روزانه دارد. او انگیزه‌اش را از نوشتن خاطرات روزانه علاقه به نویسندگی عنوان کرده‌است. بااین‌حال بخشی از خاطرات او به دلیل مسائل امنیتی منتشر نمی‌شود.بر اساس خاطرات و دیدگاه‌ها، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های او چندین کتاب مستقل نوشته شده‌است.

علاوه براین، متن کامل خطبه‌های نماز جمعه، مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و نطق‌های پیش از دستورش در مجلس به صورت کتاب‌های جداگانه منتشر شده‌است.

دوران مبارزه عنوان کتاب خاطرات پیش از پیروزی انقلاب اوست. برخی مطالب این کتاب، برای آشنایی با دیدگاه‌های او بسیار مفید بوده و گاهی تعجب‌آور است. برای نمونه ازخودگذشتگی او نسبت به روح‌الله خمینی و افکار او، شیفتگی او نسبت به نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری محمد مصدق و حتی به نهضت آزادی از این موارد است. درواقع او به نهضت آزادی و مهدی بازرگان تمایل داشت. در این کتاب رفسنجانی خود را به دموکراسی غربی نیز متمایل نشان می‌دهد. نکته غیرمنتظره دیگر، حمایت ضمنی هاشمی از تفکری است که اساس انقلاب سفید محمدرضا پهلوی را تشکیل می‌داد. او در خاطرات خود، مخالفتش را با محافظه‌کاران و به‌شکل خاص با موتلفه پنهان نمی‌کند.

از تالیفات هاشمی رفسنجانی کتابی است با عنوان «امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار» که به زندگی و وقایع دوران امیرکبیر می‌پردازد و در سال ۱۳۴۶ منتشر شد و در آن از امیرکبیر تجلیل شده‌است. دیگر اثر وی، «تفسیر راهنما» است که از تفاسیر موضوعی قرآن بوده و بخشی از آن از مجموعهٔ فیش‌های تهیه شده در زندان دوره پهلوی فراهم آمده‌است.



انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در سال ۱۳۹۲


اکبر هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ و در واپسین دقایق ثبت نام در انتخابات ریاست‌جمهوری نام‌نویسی کرد که صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان احراز نشد.بعد از این رد صلاحیت تحلیلگران گمان می‌کردند حضور سیاسی رفسنجانی در سیاست داخلی ایران به اتمام رسیده است و صحنه برای حضور قدرتمندتر سپاه پاسداران فراهم آمده است.

دو روز قبل از انتخابات وب‌گاه هاشمی خبر از دیدار وی با «جمعی از جوانان فعال دانشجویی از تهران، قم و دیگر استان‌ها» داد. در این دیدار او در مورد عدم احراز صلاحیتش گفت:

یک مقام ارشد امنیتی، برخلاف عرف و قانون، شخصاً در جلسه بررسی صلاحیت‌ها در شورای نگهبان حضور یافت که ابتدا مورد اعتراض برخی از اعضای شورای نگهبان نیز قرار گرفت و نهایتاً به اعضای شورای نگهبان گفت: که حضور هاشمی در انتخابات می‌تواند موجب پیروزی قاطع و با رای بالای مردم شود که با راه و رسم آنها سازگار نیست و لذا این شورا را متقاعد کرد که به بهانه شرایط جسمی رای به عدم احراز صلاحیت بنده دهند.

وب‌گاه کلمه وابسته به میرحسین موسوی مقام امنیتی مورد اشاره هاشمی را حیدر مصلحی وزیر اطلاعات اعلام کرد.

نهایتاً رفسنجانی در این انتخابات از حسن روحانی حمایت کرد؛ و حسن روحانی در انتخابات به عنوان رئیس یازدهمین دولت ایران انتخاب شد.

Signature

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
     
  ویرایش شده توسط: rajkapoor   

 
سید محمد خاتمی

kostenlos bilder hochladen




پنجمین رئیس‌جمهور ایران


مشغول به کار
۱۱ مرداد ۱۳۷۶ – ۱۲ مرداد ۱۳۸۴
معاون رئیس‌جمهور حسن حبیبی (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰)
محمدرضا عارف (۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴)
رهبر سیدعلی خامنه‌ای
پس از علی اکبر هاشمی رفسنجانی
پیش از محمود احمدی‌نژاد
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
مشغول به کار
۱۳۶۱ – ۱۳۷۰
(استعفا)
رئیس‌جمهور هاشمی رفسنجانی
نخست وزیر میر حسین موسوی
پس از عبدالمجید معادیخواه
پیش از علی اردشیر لاریجانی
نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی
حوزه انتخاباتی اردکان و میبد
رئیس کتابخانه ملی ایران
مشغول به کار
۱۳۷۱ – ۱۳۷۶
پس از محمد رجبی
پیش از سید کاظم موسوی بجنوردی
اطلاعات شخصی
تولد ۲۱ مهر ۱۳۲۲
۱۴ اکتبر ۱۹۴۳ ‏(۷۱ سال)
اردکان، یزد، ایران
ملیت ایران
حزب سیاسی مجمع روحانیون مبارز
همسر زهره صادقی
فرزندان لیلا، نرگس و عمادالدین
پیشه سیاستمدار
تخصص روحانی
دین اسلام، شیعه
فعالیت‌ها سرپرست مؤسسه مطبوعاتی کیهان
رئیس بنیاد باران
عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی




سید محمد خاتمی (زادهٔ ۲۱ مهر ۱۳۲۲) روحانی، سیاست‌مدار اصلاح طلب و پنجمین رئیس‌جمهور ایران است که طی دو دوره بین سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ این مسئولیت را عهده‌دار بود. وی سومین فرزند سید روح‌الله خاتمی است. روز پیروزی او در انتخابات (دوم خرداد) با کسب بیش از ۲۰ میلیون رای و حدود هفتاد درصد آراء به نامی برای جنبش اصلاح‌طلبی داخلی در ایران بدل شد. وی توسط بسیاری به عنوان رهبر اصلاحات ایران شناخته می‌شود. خاتمی همچنین مبدع طرحی به نام «گفتگوی تمدن‌ها» بود که شهرت جهانی یافته و با نام او شناخته می‌شود. سازمان ملل متحد نیز سال ۲۰۰۱ میلادی را بر اساس این طرح، سال گفتگوی تمدن‌ها نامگذاری کرد. خاتمی هم اکنون عضو شورای عالی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌باشد.



پیش از انقلاب



محمد خاتمی در ۲۱ مهر ۱۳۲۲ خورشیدی در شهر اردکان در استان یزد متولد شد. پدرش روح‌الله خاتمی از روحانیون بنام بود و او نیز از نوجوانی به دروس حوزوی روی آورد و طلبه شد. خاتمی تحصیلات خود را در رشته کارشناسی فلسفه غرب در دانشگاه اصفهان ادامه داد و عضو هیأت مدیره انجمن اسلامی این دانشگاه بود.

در سال ۱۳۴۸ (۱۹۶۹ میلادی) از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و تحصیلات خود را تا سطح کارشناسی ارشد در رشته علوم تربیتی دانشگاه تهران ادامه داد. در سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی)، او به قم بازگشت و دروس عالی حوزوی را ادامه داد. در سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹، با تایید دکتر بهشتی، امامت مرکز اسلامی هامبورگ را بر عهده داشت.

سید محمد خاتمی به دلیل مطرح کردن طرح گفتگوی تمدن‌ها موفق به اخذ دکترای افتخاری از دانشگاه تهران و دانشگاه سنت اندروز انگلستان و دانشگاه لیژ در بلژیک شد.




gratis bilder

محمد خاتمی و ولادیمیر پوتین


زندگی شخصی


پدر او روح‌الله خاتمی موسس مدرسه علمیه اردکان و امام جمعه شهر یزد در سالیان نخستین پس از انقلاب ایران است. او با زهره صادقی، خواهرزادهٔ موسی صدر و دختر علی‌اکبر صادقی استاد مشهور حقوق اسلامی در دانشگاه، در سال ۱۳۵۳ (در ۳۱ سالگی) ازدواج کرد. او دو دختر به نام‌های لیلا (متولد ۱۳۵۵) و نرگس (۱۳۶۱) و پسری به نام عمادالدین (متولد ۱۳۶۷) دارد. لیلا، دارای دکترای ریاضی از دانشگاه تهران بوده و هم اکنون استادیار دانشکده ریاضی کالج یونیون در آمریکا است . عمادالدین هم در اسفند ۱۳۹۱ ازدواج کرده است و تنها فرزند خاتمی در ایران است. از سایر بستگان مشهور او می‌توان به برادرش محمدرضا خاتمی (از رهبران جبهه مشارکت) منتخب اول مردم تهران در ششمین دوره مجلس شورای اسلامی و نایب رییس آن مجلس، اشاره کرد. محمدرضا خاتمی در ضمن با نوه روح‌الله خمینی, زهرا اشراقی که از فعالان حقوق زنان است، ازدواج کرده‌است.

دیگر برادر خاتمی، علی خاتمی، فوق لیسانس مهندسی صنایع از بروکلین دارد و طی دومین دوره ریاست جمهوری خاتمی رییس دفتر او بود.

خواهر بزرگتر خاتمی، فاطمه خاتمی، به عنوان منتخب اول مردم اردکان در انتخابات شورای شهر سال ۱۳۷۸ انتخاب شد. او به زبانهای متعددی از جمله فارسی، عربی، و مقداری آلمانی و انگلیسی صحبت می‌کند.



مسئولیت‌ها در جمهوری اسلامی


پس از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و سقوط حکومت شاه و قدرت گرفتن جمهوری اسلامی، او در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرد و به عنوان نماینده مردم اردکان و میبد وارد مجلس شد. در سال ۱۳۶۰ به فرمان امام خمینی به سرپرستی مؤسسه مطبوعاتی کیهان منصوب گردیدو سال بعد از آن در کابینه میر حسین موسوی، نخست وزیر وقت، به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد و همین سمت را در کابینه هاشمی رفسنجانی نیز به عهده داشت.

علی خامنه‌ای، رهبر فعلی جمهوری اسلامی در اوایل دهه هفتاد ایدهٔ مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب را مطرح ساخت که توسط تمام نهادهای مختلف پیگیری شد، اما خاتمی با این دیدگاه کاملاً موافق نبود. پس از مدتی اختلاف نظر بین او و خامنه‌ای و مقاومت وی در مورد فضای مطبوعاتی و آزادی‌های فرهنگی، منجر به استعفای وی شد.

او از آغاز دهه ۷۰ مشاور رئیس‌جمهور و رئیس کتابخانه ملی ایران بود و هم‌زمان در دوره‌های دانشگاهی مختلف، اندیشه سیاسی، فلسفه و اندیشه سیاسی در اسلام تدریس می‌کرد. در سال ۱۳۷۵ به فرمان علی خامنه‌ای، به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمد.




foto hochladen

خبر و حکم انتصاب سید محمد خاتمی به عنوان سرپرست روزنامه کیهان توسط آیت‌الله روح الله خمینی در آبان ۱۳۵۹


انتخابات دوم خرداد


در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶، خاتمی به عنوان نماینده اصلاح طلبان داخلی شرکت کرد. رقیب اصلی وی علی اکبر ناطق نوری بود، و نامزدهای دیگر در آن انتخابات رضا زواره‌ای و محمد محمدی ری‌شهری بودند. بر خلاف بسیاری از پیش‌بینی‌ها، خاتمی با اختلاف بیش از ۱۳ میلیون رأی با نفر قبل پیروز شد و حدود هفتاد درصد آراء را از آن خود نمود. در این انتخابات ۷۹٫۹۳ درصد واجدین شرایط (۲۹٬۱۴۵٬۷۵۴ نفر) شرکت کردند و خاتمی ۲۰ میلیون رأی آورد.

اتهامات وسیعی مبنی بر مخالفت وی با مبانی اسلام و انقلاب توسط جناح محافظه کار منتشر شد تا جائیکه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم طی بیانیه‌ای؛ رای دادن به ناطق نوری را وظیفه شرعی و الهی خود نامید.



ریاست جمهوری


انتخاب او در ۲ خرداد ۱۳۷۶، دوره جدیدی در سیاست ایران بود و جنبشی که از دل این قضیه آغاز شد، معمولاً «جنبش دوم خرداد» نامیده می‌شود. این در ضمن اولین انتخابات رقابتی پس از پایان جنگ ایران و عراق بود. پیش از آن خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی هر کدام دوبار با کسب اکثریت آرا به ریاست جمهوری انتخاب شده بودند. خاتمی در سال ۱۳۸۰ و انتخابات ۱۸ خرداد نیز پس از حدس و گمانه‌های مختلفی در مورد عدم شرکتش، شرکت کرد. او خود علت شرکتش را «میل مردم» می‌دانست.
Signature

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
     
  ویرایش شده توسط: rajkapoor   

 
سید محمد خاتمی

bilder uploaden




دوران ریاست جمهوری


دوره ریاست جمهوری خاتمی از برهه‌های مهم تاریخ سیاسی ایران است شعار جامعه مدنی وی که بعدها در قبال سکوت وی توسط علی خامنه‌ای به‌عنوان برداشتی از مدینه النبی نام برده شد در کنار توسعه سیاسی از شعارهای اصلی وی بود. در همین راستا وی انتخابات شوراهای شهر و روستا را که در قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح شده بود، برای اولین بار برگزار کرد، و فعالیت‌های فرهنگی، هنری و سیاسی در فضایی باز تر از دولت‌های قبل و بعد انجام شد، در عین حال جناح مقابل ضمن انتقادات پیاپی وزیر کشور او عبدالله نوری را که از مهره‌های اصلی کابینه بود با رای عدم اعتماد پس از استیضاح بر کنار کرد. مهاجرانی وزیر فرهنگ وی نیز یک بار استیضاح شد اما پس از دفاع از عملکرد خود توانست رای اعتماد مجدد بگیرد.

واقعه مهم دیگر کنفرانس برلین بود. در جریان این کنفرانس، نهاد هاینریش بل در آلمان از ۱۷ نفر از اصلاح طلبان، روزنامه نگاران و ملی-مذهبی‌ها از جمله اکبر گنجی، عزت الله سحابی، مهرانگیز کار، یوسفی اشکوری، علی افشاری و محموددولت‌آبادی دعوت بعمل آورد. این کنفرانس آغاز ارتباط میان اصلاح طلبان داخل و اپوزیسیون خارج تلقی شد و مورد مخالفت تندروها در داخل و خارج قرار گرفت. در جریان سخنرانی‌ها اعضا حزب کمونیست کارگری ایران به اعتراضات شدید پرداخته و یکی از آنان خود را نیمه عریان کرد، از سویی تلویزیون دولتی ایران علی‌رغم مصادف بودن با ماه محرم ۲ شب پیاپی گزیده ۳۰ دقیقه‌ای از کنفرانس را پخش کرد و روزنامه‌های مخالف اصلاحات خواستار محاکمه آنان شدند. شرکت کنندگان در کنفرانس پس از بازگشت بازداشت شدند و ۲ هفته بعد توقیف گسترده روزنامه‌های اصلاح طلب توسط دادستانی و بازداشت برخی از روزنامه نگاران سرشناس آغاز گردید.



یکی از مهمترین وقایع دوران ریاست جمهوری خاتمی، اعتراضات ۱۸ تیر ماه ۱۳۷۸ بود که به واقعه «حمله به کوی دانشگاه تهران» شهرت یافت. شروع ماجرا از اعتراض عده‌ای از دانشجویان دانشگاه تهران درمورد توقیف روزنامه سلام بود که با واکنش شدید نیروهای امنیتی روبرو شد و در روز دوم، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به خوابگاه دانشجویان حمله‌ور شدند و تعداد زیادی از دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار دادند که در ادامه به یک اعتراض همه‌جانبه از طرف قشرها مختلف و بخصوص دانشگاهیان تبدیل گردید. در نهایت حکومت بکمک نیروهای بسیج، سپاه و نیروهای انتظامی اعتراض‌ها را توسط حکومت نظامی اعلام نشده، بشدت سرکوب و مخالفان را به زندان انداخت که از جمله زندانیان معروف می‌توان به احمد باطبی اشاره کرد. در نهایت دولت از سرکوبگران بعنوان نیروی فشار نام برد و این اولین بار بود که این نیرو رسماً موجودیت پیدا کرد. همچنین معترضان را آشوبگر و اراذل نامیدند.

اما مهم‌ترین قضیه دوران حکومت خاتمی را می‌توان افشا و اعلام رسمی وجود «عوامل خودسر» در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که عامل «قتل‌های زنجیره‌ای» اعلام شدند، بود. این افشاگری به دستگیری یکی از سرشناسان وزارت اطلاعات به نام «سعید امامی» منجر شد. او بعدتر و طی یک واقعه مشکوک در زندان خودکشی کرد. در این واقعه نویسندگانی به طور سیستماتیک به قتل رسیدند از جمله داریوش و پروانه فروهر، محمد جعفر پوینده و محمد مختاری.

قضیه مهم دیگر بی شک لایحه اصلاح قانون مطبوعات به مجلس بود که به گفته بسیاری آغاز آزادی بیان در ایران بشمار می‌رفت و در حالی که مطابق با قوانین جمهوری اسلامی توسط نماینده منتخب مردم (رییس جمهور) و برای تصمیم گیری توسط بیش از دهها تن از نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار می‌گرفت با ابلاغ نامه رهبری به مهدی کروبی (رییس وقت مجلس) که توسط او به حکم حکومتی تعبیر شد، به صورت یک طرفه از صحن علنی مجلس خارج شد و برای مدتی صحن مجلس را صحنه نزاع لفظی نمایندگان اکثریت مجلس با نمایندگان اقلیت کرد که سر انجام با سخنان کروبی بایگانی شد.

در سطح بین‌المللی، خاتمی با مطرح کردن طرح «گفتگوی تمدن‌ها» در سازمان ملل متحد، مطرح شد و او را به عنوان مبدع این نظریه می‌شناسند. دو دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی (بویژه دوره نخست) آبستن اتفاقات و بحرانهاو کارشکنی‌های بزرگ و کوچک بسیاری بود که نقطه اوج آن در ۱۸ تیرماه ۷۸ با حمله به کوی دانشگاه اتفاق افتاد و اغلب با سازماندهی قبلی و از سوی مخالفان محافظه کار مذهبی و نظامی دولت سامان داده می‌شد تا جایی که به تعبیر خود وی برای دولت او هر ۹ روز یک بحران ایجاد می‌کردند.



سیاست خارجی


خاتمی دولت را در شرایطی تحویل گرفت که بر اثر بحران ناشی از محکوم شدن مقامات بلند پایه جمهوری اسلامی در دادگاههای آلمان به اتهام کشتن چند تن از رهبران حزب دموکرات کردستان ایران در رستوران میکونوس آلمان، روابط ایران و اتحادیه اروپا در اوج تیرگی قرار داشت و همه سفرای اروپایی ایران را ترک کرده بودند. همچنین ایران متهم به دست داشتن در حمله به پایگاه آمریکا در الخبر عربستان و کنیسه یهودیان در آرژانتین شده و در آستانه حمله موشکی آمریکا قرار داشت. گروه طالبان نیز اغلب نقاط افغانستان از جمله مناطق مرزی ایران را تصرف و صدها نفر را در حملات پیاپی به روستاهای مرزی به گروگان گرفته بود. رای غیر منتظره مردم در دوم خرداد و موضع مسالمت جویانه وی نقش موثری در خارج کردن ایران از آن وضعیت بحرانی داشت.

سیاست تنش زدایی و ایده گفتگوی تمدن‌ها از مهمترین اقدامات دولت خاتمی در عرصه روابط خارجی بود. در پرتو این اقدامات ایران تا حدودی از انزوای بین‌المللی پس از انقلاب خارج گردید. او تنها رییس جمهور ایران تا کنون بوده‌است که با دعوت دولت‌های اروپایی به آلمان، ایتالیا و اتریش سفر رسمی انجام داده‌است. دولت آمریکا در سالهای اول دولت خاتمی در واکنش به تحولات ایران از تصویب تحریم‌های تازه تر علیه ایران در سنا جلوگیری کرد و شرکت‌های نفتی توتال، پتروناس و گازپروم را از شمول قانون تحریم‌های داماتا معاف ساخت. مصاحبه او با تلویزیون سی ان ان نیز نقش فراوانی در بهبود چهره ایران در آمریکا داشت گرچه تسلیم شدن وی در برابر موضع علی خامنه‌ای علیه رابطه با آمریکا و بی عملی وی در سایر عرصه‌های سیاست خارجی از جمله برنامه غنی سازی اورانیوم در دراز مدت به کشورهای غربی الغا کرد که نقش چندانی در سیاست خارجی ایران ندارد موضوعی که خود وی نیز با اذعان به اینکه برخی دولت را بعنوان تدارکات چی می‌خواهند، بدان اعتراف کرد.

یکی از مهمترنی مواضع وی سخنرانی علیه واقعه ۱۱ سپتامبر بود که توانست ایران را از تیر رس حملات آمریکا پس از حملات تروریستی دور کند. دولت ایران گرچه بدلیل مخالفت علی خامنه‌ای نتوانست همکاری نظامی چندانی یا نیروهای ائتلاف در سرنگونی طالبان و صدام داشته باشد، اما نقش سیاسی موثری در این تحول داشت.




kostenlose bilder


فرهنگ و هنر


وی طی سخنانی در سال اول ریاست جمهوری پیرامون آزادی گفت :

خدمت به دین در این است که بگوییم دین و آزادی با هم سازگارند و دینی که به انسان حرمت می‌دهد در درجه اول به آزادی انسان حرمت می‌دهد. باید موانع آزادی از میان برداریم.

در سالهای اول ریاست جمهوری وی آزادی مطبوعاتی نسبی در کشور شکل گرفت و برای اولین بار پس از تابستان ۱۳۶۰ برخی نیروهای اپوزیسیون توانستند نشریاتی چاپ کرده و یا مقالاتی در انتقاد از عملکرد مقامات عالیرتبه منتشر کنند. این آزادی نسبی و تغییر در فرم و محتوی مطبوعات با استقبال مردم مواجه شد تا جاییکه تیراژ روزنامه‌ها برای اولین بار در اردیبهشت ۱۳۷۷ از دو میلیون نسخه در روز گذشت. گرچه دولت وی پس از حکم حکومتی علی خامنه‌ای و استعفای بورقانی از معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، همچون گذشته به دفاع از مطبوعات نپرداخت تا جاییکه در دور دوم دولت او نیز حزب مشارکت اغلب از داشتن نشریه محروم بود. دولت همچنین در برابر توقیف پیاپی مطبوعات توسط سعید مرتضوی (قاضی دادگاه مطبوعات و دادستان تهران) و همچنین محاکمه و زندانی کردن روزنامه نگاران (حتی هنگامیکه عبدالله نوری وزیر کشور و مدیر مسئول روزنامه خرداد را شامل شد) اقدام خاصی صورت نداد.



دور دوم ریاست جمهوری

خاتمی در دوره دوم ریاست جمهوری در ضمن تلاش بسیاری برای تصویب لوایح دوگانه اصلاح قانون انتخابات و تبیین اختیارات ریاست جمهوری داشت که بارها به جرم مغایرت با شرع و قانون اساسی توسط شورای نگهبان قانون اساسی رد شد. در اواخر دوران ریاست جمهوری خاتمی، انتخابات مجلس هفتم برگزار شد که رد صلاحیت گسترده نامزدهای اصلاح طلب از سایر مشکلات او بود.


پس از ریاست جمهوری


خاتمی پس از پایان دوران ریاست جمهوری نیز فعالیت‌های خود را ادامه می‌دهد. او مؤسسه بنیاد باران (بنیاد آزادی رشد و آبادانی ایران) را تأسیس کرده‌است و مسؤولیت مرکز بین‌المللی گفتگوی تمدن‌ها را نیز به عهده دارد. از مجموعه اسناد و هدایای دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی «یادمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی» تاسیس شد. این یادمان بر اساس قانون به سازمان اسناد و کتابخانه ملی وابسته‌است. فعالیت یادمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی با روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد متوقف شد و ساختمان این یادمان در مجموعه سعد آباد که جزو بناهای دولتی است پلمب گردید. تلاش‌های سازمان اسناد و کتابخانه ملی برای باز گشایی این یادمان در دولت احمدی‌نژاد بود. با آغاز کار دولت حسن روحانی بار دیگر پرونده یادمان ریاست جمهوری خاتمی گشوده شده و احتمالاً به زودی این یادمان بازگشایی خواهد شد.


سفر به آمریکا


خاتمی در سال ۲۰۰۱ در سفری به آمریکا در دانشگاه سیتون هال سخنرانی ایراد کرده بود.

اما پس از دریافت روادید و ورود مجدد وی به آمریکا در اواخر ماه اوت سال ۲۰۰۶ عده‌ای از جمله فاطمه رجبی، همسر سخنگوی دولت احمدی‌نژاد و غلامحسین الهام، خواستار خلع لباس روحانیت از وی شدند. محمد علی ابطحی هم در واکنش، این سخنان را ناشی از «وحشت اصولگرایان» از جریانی به نام «کابوس خاتمی» خواند.



سفر به بریتانیا

خاتمی در اواخر سال ۲۰۰۶، به دعوت چند نهاد و دانشگاه برای چند سخنرانی عازم بریتانیا شد.

او ابتدا به اسکاتلند رفت و در دانشگاه سنت اندروز در شهر سنت اندروز در منطقه فایف سخنرانی با عنوان «دوستی بدون مرز» ایراد کرد. پس از آن خاتمی در میان تشویق شدید حضار، دکترای افتخاری از این دانشگاه دریافت و مرکز ایران‌شناسی دانشگاه سنت اندروز را افتتاح کرد.

هم‌زمان با استقبال مقامات و دانشجویان دانشگاه، تظاهراتی اعتراضی از طرف برخی گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی در بیرون سالن برگزار شد که خواهان دستگیری و محاکمه خاتمی به اتهام فعالیت‌های ضدانسانی و سرکوب مخالفان در دوره ریاست جمهوری‌اش بودند.




foto hochladen


جایزه گفتگوی جهانی در سال ۲۰۰۹

جایزه گفتگوی جهانی در سال ۲۰۰۹ که از سوی سازمانی به همین نام در دانمارک برگزار می‌شود، به دو چهره نامدار ایرانی تعلق گرفت که سال‌ها در زمینه گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها فعالیت کرده‌اند؛ داریوش شایگان فیلسوف و سید محمد خاتمی سیاستمدار. «جایزه گفتگوی جهانی» در سال ۲۰۰۹ بنیان شد و از برندگان جایزه شایگان و خاتمی نیز برای شرکت در مراسمی در دانشگاه آرهوس کپنهاگ برپا می‌شود، دعوت شد.


انتخابات ریاست جمهوری ایران سال ۱۳۸۸


محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران پیشتر اعلام کرده که اگر مردم بخواهند در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم شرکت خواهد کرد. این در حالی است که برخی از حامیان وی با برگزاری همایش، او را دعوت به این امر کرده بودند. وی در روز بیست و سوم دی ماه ۱۳۸۷ در دیدار با جمعی از مردم ایلام در تهران، از احتمال کاندیداتوری خود و یا میرحسین موسوی خبر داد. پس از انتخابات دهم وی هم چون میر حسین موسوی و مهدی کروبی به جمع معترضین به نتایج انتخابات پیوست و خواستار انجام همه‌پرسی مجدد درباره نتایج انتخابات شد و هم چنین در تظاهرات‌هایی نظیر ۲۵ خرداد، روز قدس و ۲۲ بهمن در حمایت از جنبش سبز و اعتراض به تقلب در انتخابات دهم شرکت نمود. محمد خاتمی هم چنین در دی ماه ۱۳۸۹ در آستانه سالگرد اعتراضات به نتایج انتخابات دهم در روز عاشورا با نمایندگان اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی دیدار کرد و خواستار برگزاری انتخاباتی سالم و آزاد شد. پس از این دیدار، محمد خاتمی از سوی حامیان علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران و افرادی چون احمد جنتی، حسین طائب و حسین شریعتمداری متهم به براندازی نظام و تهدید به دستگیری شد.


حمله به حسینیه جماران

در شب عاشورای ۱۳۸۸ بیش از پنجاه نفر از اعضای گروهک فشار به هواداران جنبش سبز که در جماران به مراسم عزاداری می‌پرداختند، حمله کردند. در حالیکه سید محمد خاتمی در حسینیه جماران، در حال سخنرانی بود و جمعیت زیادی در این حسینیه حاضر بودند اعضای گروهک فشار در شب عاشورای حسینی با فریادهای حیدر حیدر، ابوالفضل علمدار خامنه‌ای را نگهدار به این مکان حمله کردندو موجب نیمه تمام ماندن سخنرانی سید محمد خاتمی شدند. اصولگرایان همواره اعتراضات روز عاشورا را توهین به مقدسات و امام سوم شیعیان می‌داند در حالی که در شب عاشورا به مراسم عزاداری حمله و عده‌ای را مضروب کردند.


حمله به خاتمی


محمد خاتمی در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن ۱۳۸۸ به حمایت از جنبش سبز شرکت کرد. وی که در مسیر خیابان زنجان به سمت میدان آزادی در حال حرکت بود با حمله نیروهای لباس شخصی به خودروی حامل وی مواجه شد.هم چنین برادر او، محمدرضا خاتمی، نیز به همراه همسرش، زهرا اشراقی، در این راهپیمایی دستگیر شدند که پس از بازداشتی کوتاه مدت آزاد شدند.


ممنوعیت خروج از کشور


در اسفند سال ۱۳۸۸ خبرگزاری فارس از قول عباس امیری‌فر به نقل از یک مقام اطلاعاتی اعلام کرد سید محمدخاتمی رئیس بنیاد باران ممنوع‌الخروج شده است. این خبر بلافاصله به وسیله نیویورک تایمز به نقل از رویترز مخابره شد و پس از مخابرهٔ چندین تکذیبیه از منابع مختلف نزدیک به خاتمی را به دنبال داشت در مهمترین آنها سید محمود علیزاده طباطبایی، وکیل سید محمد خاتمی با این استدلال که «برای ممنوعیت خروج می‌بایست تصمیم قضایی اتخاذ شود حال آنکه تاکنون چنین تصمیمی برای آقای خاتمی گرفته نشده است» این خبر را تکذیب کرد. چند سال بعد و بعد از اتمام دوره فعالیت دولت دهم ایران، این موضوع دوباره مطرح شد. اینبار علی لاریجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با لوموند اعلام کرد که محمود احمدی‌نژاد مسبب ممنوع‌الخروج شدن خاتمی در زمان دولت دهم ایران بوده است. احمدی‌نژاد در واکنش به این سخن اعلام بی‌اطلاعی کرد و این موضوع را در حیطه اختیارات قوه قضائیه دانست. خاتمی نیز مدتی بعد در واکنش به این اظهارنظرها، این موضوع را بی‌اهمیت دانست. در آذر ۱۳۹۲ زمانی که خاتمی سعی داشت برای مراسم درگشت نلسون ماندلا به آفریقای جنوبی سفر کند، علی‌رغم همکاری وزارت امور خارجه ایران جهت اخذ ویزا برای وی، به وی اطلاع داده می‌شود که وی ممنوع‌الخروج است. این اعلام با مقاومت خاتمی روبرو می‌شود و وی درخواست می‌کند حکم رسمی ممنوع‌الخروجی وی اظهار شود که در مقابل این درخواست وی، این حکم به وی عرضه می‌شود.
Signature

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
     
  ویرایش شده توسط: rajkapoor   
صفحه  صفحه 16 از 22:  « پیشین  1  ...  15  16  17  ...  21  22  پسین » 
سیاست

Presidents | رئیس جمهورها

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA