انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 6 از 10:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  10  پسین »

History of the Left parties in Iran | تاریخچه ی احزاب چپ در ایران


زن

 
حزب توده ی ایران
۲




نخستین رهبران حزب توده


از لحاظ تبارشناسی، سابقه هم‌رزمی موسسین حزب توده ایران با دکتر ارانی موجب شد که ارانی به عنوان معلم اول همه اعضا و پایه‌گذاران حزب توده ایران نامیده شود. به همین علت همیشه در اجلاس حزب توده ایران عکس دکتر تقی ارانی و عباراتی که از او به یادگار مانده زینت بخش گردهمائی‌های رسمی آن حزب است.
از ابتدای‌ تاسیس‌ حزب‌ در 10 مهر ماه 1320تا دی‌ ماه‌ 1322 سلیمان‌ محسن ‌اسكندری‌، به‌ علت‌ قدمت‌ فعالیت‌ آزادیخواهانه‌ و احترام‌ بسیاری‌ كه‌ در بین‌ فعالان‌ سیاسی‌ اعم‌ از كمونیست‌ها، سوسیالیست‌ها و ملی‌ گراها داشت‌ در راس‌ حزب‌ بود. اما پس‌ از برگزاری‌ كنفرانس‌ ایالتی‌ تهران‌ در 1321 هیات‌ رهبری‌ حزب‌ با وظایف‌ كمیته‌ مركزی‌ و با تركیب‌
سلیمان‌ محسن‌ اسكندری‌،
نورالدین‌ الموتی‌،
آرداشس‌ آوانسیان‌،
رضا رادمنش‌،
ایرج‌ اسكندری‌،
عبدالحسین‌ نوشین‌،
رضا روستا،
محمد بهرامی‌،
محمود بقراطی‌،
پروین‌ گنابادی‌
و
علی‌ امیرخیزی‌
شكل‌ گرفت‌.


فریدون کشاورز


دکتر محمد بهرامی


نورالدین الموتی


رضا روستا


آرداشس آوانسیان


محمود بقراطی

پس‌ از درگذشت‌ سلیمان ‌محسن‌ اسكندری‌، نورالدین‌ الموتی‌ به‌ جای‌ او برگزیده‌ شد. الموتی‌ پس‌ از وقایع‌ آذربایجان‌ از حزب‌ كناره‌ گرفت‌ و دكتر رضا رادمنش‌ به‌ دبیركلی‌ حزب‌ انتخاب‌ شد. نخستین‌ كنگره‌ حزب‌ در سال‌ 1323 در تهران‌ برگزار شد. صف‌بندی‌ مسوولین‌ حزبی‌ از همان‌ آغاز تاسیس‌ حزب‌، بیانگر وجود دو جریان‌ در رهبری‌ و تداوم‌ آن‌ نه‌ تنها در كنگره‌ كه‌ در تمام‌ دوران‌ حیات‌ حزب‌ تا پیش‌ از انقلاب‌ بهمن‌ 1357 بود. گروه‌ ایرج‌ اسكندری‌، مرتضی‌ یزدی‌، فریدون‌ كشاورز، رضا روستا، محمود بقراطی‌، رضا رادمنش‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ كرسی‌های‌ رهبری‌ از هیچ‌ كوششی‌ فروگذار نكردند. اینان‌ به‌ رغم‌ تفاوت‌های‌ شخصیتی‌ و نیز نگرشی‌ در بین‌ خود، نسبت‌ به‌ رقابت‌ با گروهی‌ كه‌ با كامبخش‌ و اردشیر آوانسیان‌ همراه‌ بودند، در زمینه‌ رعایت‌ اصل‌ توده ای‌ بودن‌ تركیب‌ اعضای‌ حزب‌، گروه‌ نخست‌ درها را بی‌ ضابطه‌ به‌ روی‌ همگان‌ باز كردند و به‌ افرادی‌ چون‌ عباس‌ نراقی‌، عبدالغدیر آزاد، عباس‌ اسكندری‌، محمد یزدی‌ و نظایر آن ها، امكان‌ ورود به‌ حزب‌ دادند.
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  ویرایش شده توسط: nnasrin   
زن

 
حزب توده ی ایران
۳




نخستین مرام نامه حزب توده ایران

1. حفظ استقلال و تمامیت ایران.


2. برقرار کردن رژیم دموکراسی و تأمین حقوق فردی و اجتماعی از قبیل آزادی زبان و قلم و عقیده و اجتماعات.


3. مبارزه علیه هرگونه رژیم دیکتاتوری و استبدادی.


4. اصلاحات لازمه در طرز استفاده از زمین و زراعت و بهبودی بخشیدن به وضع زارعین و دهقانان و توده زحمتکش ایران.


5. اصلاحات اساسی در امور فرهنگی و و بهداری و برقراری تعلیمات اجباری و مجانی عمومی و تأمین استفاده توده ملت از کلیه مراحل فرهنگی و بهداشت.


6. تعدیل مالیاتها با در نظر گرفتن منافع توده.


7. اصلاح امور اقتصادی و بازرگانی و توسعه صنایع و معادن و وسایل حمل و نقل از قبیل ایجاد و نگاهداری راههای شوسه و تکمیل خطوط آهن.


8. ضبط اموال و دارایی پادشاه سابق به نفع ملت ایران.
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  ویرایش شده توسط: nnasrin   
زن

 
حزب توده ی ایران
۴




نخستین فعالیتهای حزب

حزب پس از اعلام موجودیت رسمی سعی کرد تا صاحب روزنامه هم بشود و عباس اسکندری یکی از اعضای کمیته مرکزی موقت که صاحب امتیاز روزنامه سیاست بود روزنامه خود را به حزب واگذار کرد.

در اسفند 1320 نخستین شماره روزنامه منتشر شد و باشگاه حزب نیز در دفتر روزنامه در خیابان اسلامبول فعالیت خود را آغاز کرد، اما پیش از سیاست روزنامه ای دیگر با سیاست ضد فاشیستی و با حمایت انگلیسیها و روسها به نام روزنامه مردم منتشر شد که صاحب امتیاز آن مصطفی فاتح، رئیس شرکت انگلیسی نفت، بود و نویسندگان آن را اعضای حزب توده همچون احسان طبری، انورخامه ای، عبدالحسین نوشین و ... تشکیل می دادند. مطالب این روزنامه بر ضد آلمان هیتلری و متحدین و حمایت از متفقین بود. هزینه چاپ روزنامه نیز از سوی شوروی و انگلیس که نیروهایشان در ایران مستقر بودند پرداخت می‌شد. برخی از اعضای حزب با اداره روزنامه توسط فاتح مخالف بودند واز همین رو پس از آنکه خطر فاشیستها برطرف شد روزنامه کاملاً در اختیار حزب توده و روسها قرار گرفت.


حزب اندک اندک رونق می گرفت. در 1321 باشگاه حزب رسماً در خیابان فردوسی گشایش یافت و بر تعداد اعضای حزب افزوده می‌شد .
برای انجام برخی اصلاحات در مهر 1321 و در دومین سال تاسیس حزب توده این حزب در پنچ استان مهم کشور ( آذربایجان ، خراسان ، مازندران ، گیلان و اصفهان ) کمیته ایالتی تاسیس کرده و در نوزده شهر نیز کمیته محلی تشکیل داد .نخستین کنفرانس ایالتی خود را به صورت محرمانه تشکیل داد. در این کنفرانس مرامنامه و اساسنامه حزب تغییراتی پیدا کرد و مفادی در خصوص کارگران، زنان و لغو قانون ضد فعالیتهای کمونیستی گنجانده شد
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  ویرایش شده توسط: nnasrin   
زن

 
حزب توده ایران
5


]
نخستین کنفرانس ایالتی

در هفدهم مهر 1321 نخستین کنفرانس ایالتی تهران حزب توده تشکیل گردید و مرامنامه و نظامنامه حزب تنظیم و تصویب گردید. کنفرانس؛ کمیته مرکزی موقت را به استثنای عباس اسکندری ـ که اخراج شده بود ـ و ابوالقاسم اسدی ـ که وفات یافته بود ـ را ابقاء و دکتر فریدون کشاورز و مهدی کی‌مرام را به ترکیب خود وارد کرد.

همچنین در این همایش وضع تشکیلات، امور مالی و مشی سیاسی حزب را بررسی و ماهیت طبقاتی حزب توده ایران را به عنوان حزب کارگران، دهقانان، روشنفکران و پیشه‌وران مشخص کرد. همچنین طرح برنامه و اساسنامه حزب نیز تکمیل شد. تشکیل حکومت دموکراتیک، تساوی حقوق سیاسی و اجتماعی زن و مرد، تقسیم بلاعوض املاک خالصه و بازخرید و تقسیم املاک اربابی در بین دهقانان، به ‌رسمیت شناخته شدن اتحادیه‌های کارگری، و تصویب هشت ساعت کار روزانه، به طرح برنامه افزوده شد.
در همایش، کمیته مرکزی منحل شد و کمیته ایالتی تهران با پانزده عضو، موقتآ وظایف کمیته مرکزی را برعهده گرفت.
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  ویرایش شده توسط: nnasrin   
زن

 
حزب توده ایران
۶



حزب توده و انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی در سال 1322

انتخابات مجلس چهاردهم طولانی ترین ،رقابتی ترین و با اهمیت ترین انتخابات در ایران معاصر بود.در این انتخابات بیش از 800نامزد انتخاباتی بر سر 136 کرسی با یکدیگر به رقابت پرداختندو این مبارزه انتخاباتی که از خرداد 1322-شش ماه پیش از پایان مجلس سیزدهم-آغاز شده بود در برخی مناطق تا روزهای نخست اردیبهشت 1323 یعنی سه ماه پس از گشایش مجلس چهاردهم ادامه داشت.

در این دوره دولت در تعیین نتیجه انتخابات نقش نداشت بلکه از یک سو نیروهای اجتماعی و از سوی دیگر گروهای سازمان یافته،به ویژه احزاب سیاسی ،فراکسیونهای پارلمانی و طرفداران خارجی آنان در بوروکراسی دولتی تعیین کننده بودند .

در این دوره نیروهای جدیدی وارد صحنه ی مبارزه انتخاباتی شده بودند تا بر نتیجه انتخابات به سود خود اثر گذارند . مهمترین این نیروها حزب توده بود که می کوشید ماهیت خود را غیر کمونیستی جلوه داده پایبندی خود را به قانون اساسی تکرار کند . و به این یقین رسیده بود که انتخابات فرصت مناسبی برای تقویت موقیت خود به عنوان یک حزب قانونی است از این رو سران حزب مردم را به حضور در انتخابات تشویق می کردند هر چند برخی از آنها اعتقاد داشتند که با با بهره گیری از مزایای پارلمانی می توان از یک سو یورش تبلیغاتی مخالفان را خنثی نمود و از طرف دیگر خود را بعنوان نماینده واقعی مردم معرفی نمود.

حزب توده بیست و سه نامزد (از جمله ده عضو کمیته مرکزی موقت)برای انتخابات مجلس معرفی نمود .هشت نفر در تهران ،پنج نفر در آذربایجان ،دو نفر در مازندران ،دو نفر در گیلان ،دو نفر در خراسان ،دو نفر در اصفهان و دو نفر نیز برای دو کرسی اقلیت ارامنه نامزد شده بودند .از این نامزد ها هشت نفر از فرقه دموکرات و حزب سوسیالیست ،شش نفر از گروه "پنجاه و سه نفره"و چهار نفر از حزب کمونیست ایران بودند و پنج نفر هیچ گونه وابستگی سیاسی پیشین نداشتند .سه نفر از نامزدها (دو نفر از دموکرات های کهنه کار تبریز و پیشه وری ،که در آخرین دقایق با حزب توده ائتلاف کردند ) عضو حزب توده نبودند ،از این تعداد نه نفر در انتخابات پیروز شدند که عبارت بودند از :

ایرج اسکندری با 5200 رای از ساری ،
فریدون کشاورز با 3852 رای از مجموع 6151 رای از حوزه بندر پهلوی ،
رضا رادمنش با 19734 رای از لاهیجان ،
ارداشس آوانسیان نماینده ارامنه شمال با 6068 رای ،
پروین گنابادی با 8319 رای از گناباد ،
شهاب فردوس با 6300 رای از فردوس ،
عبدالصمد کامبخش با 7779 رای از قزوین
و رحمان قلی خلعتبری با 10000 رای از شهسوار ،
که خلعتبری به دلیل اینکه هنگام مرگ رضا شاه برای وی در مازندران مجلس ترحیم گرفته و خیرات داده بود توسط اعضاء حزب توده از فراکسیون طرد شد و فراکسیون توده به هشت نفر تقلیل پیدا کرد .

به این ترتیب بیست و سه نامزد حزب توده ،با کسب حدود 200000 رای ،بیش از هفتاد درصد آرا ریخته شده در حوزه های انتخاباتی خود ،بیش از سیزده درصد آراء کل کشور و دو برابر آراء هر حزب سیاسی دیگر را به خود اختصاص دادند

عده ای معتقد بودند که تعدادی از نمایندگان توده با مداخله مستقیم شوروی انتخاب شدند زیرا نمایندگان حزب در شمال ایران بیشترین آراء را به دست آوردند، درست در مناطقی که در اشغال نیروهای شوروی بود.
ولی یکی از اعضاء برجسته حزب توده این اتهام را رد میکند :
"...این هفت هشت نماینده ای هم که ازحزب توده انتخاب شدند ،بیشتر به زور بازوی خودمان بود ،مثلآ در مورد خودم در مازندران برای کاندیداتوری من هیچ کاری نکردند ...
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  ویرایش شده توسط: nnasrin   
زن

 
حزب توده ایران
۷



حزب توده در مجلس چهاردهم

دوره چهاردهم مجلس شورای ملی در ششم اسفند 1322 با سیمای جدیدی افتتاح شد هر چند مجلس جدید از لحاظ ترکیب اجتماعی همانند مجالس پیشین بود ،حضور 60 نماینده جدید در مجلسی با 136 نماینده ،ترکیب سیاسی آن را تغییر می داد .

مجلس چهاردهم از هفت فراکسیون مختلف تشکیل شده بود که ائتلافهای همواره در حال تغییر در میان این فراکسیونها مجلس را به محیط پیچیده ی چانه زنی سیاسی تبدیل کرده بود و نتیجه آن طی دو سال بعدی هفت نخست وزیر ،نه کابینه و یکصدو ده وزیر بر سر کار آمدند .
فراکسیون توده هم که سرشناس ترین فرد آن ایرج اسکندری بود . همه ی هشت نماینده فراکسیون توده از روشنفکران جوان بودند ،هر چند که دو نفر از آنان(عبدالصمد کامبخش و ایرج اسکندری ) به خانواده های اشرافی تعلق داشتند . پنج تن از این هشت نفر ،از جمله دو اشراف زاده نامبرده را رضا شاه به جرم حمایت از مارکسیسم زندانی کرده بود . به جز تقی فداکار همه ی این نمایندگان از استانهای شمالی انتخاب شده بودند آنان کرسی خود را بیشتر مدیون رای دهندگان اتحادیه ها و زمین داران طرفدار شوروی ،همچون احمد قوام و ابوالقاسم امینی بودند .

اگر چه فراکسیون توده همانند حزب توده نمی خواست با درگیر شدن در بن بست های پارلمانی از فعالیت های سیاسی در بین توده ها غافل بماند ،از مجلس هم به عنوان نهاد قانون گذاری اجتماعی و جایگاه تبلیغاتی کاملآ بهره برداری کرد . سه نشریه اصلی حزب ،مردم ،رهبر ،رزم –که هر سه را اعضای فراکسون منتشر می کردند –از نزدیک رخدادهای روزانه ی آشفته و پیچیده ی مجلس را دنبال می کردند . افزون بر این حزب توده در تیر ماه 1322 ه ش ، سیزده سردبیر را در قالب جبهه ی آزادی و برای مبارزه با ارتجاع طبقاتی و دیکتاتوری سلطنتی متحد کرد . این جبهه در بهمن ماه 1322 ،چنان گسترش یافته بود که بیش از بیست و هفت سردبیر روزنامه های کشوری و استانی را در بر می گرفت.

در آغاز كار مجلس مسئله اعتبارنامه ها به امری جنجالی تبدیل شد و فراكسيون توده در نخستین اقدام خود برای مخالفت با اعتبارنامه سید ضیاء که به انگلوفیل شهرت یافته بود نام نویسی کرد اما با تقاضای دکترمصدق از این کار انصراف داد و او یک تنه در نطق تاریخی خود به مخالفت با سید ضیاء برخواست نطقی که از طرف عموم از جمله حزب توده مورد استقبال قرار گرفت.
در خصوص تصویب اعتبار نامه نمایندگان فراکسیون توده فقط اعتبار نامه رضا رادمنش بود که در ابتدا با مخالفت ،اقبال ،امیر تیمور و کاظمی مواجه شد آنان مقالاتی که رادمنش در روزنامه " مردم " نوشته بود را بهانه قرار داده بودند ولی بعد از موضع خود عقب نشینی کرده و اعتبار نامه رادمنش به تصویب مجلس رسید . همچنین عقیده فراکسون توده بر این بود که با اعتبار نامه آوانسیان مخالفت خواهد شد ولی به دلیل صحبت های یکی از نمایندگان فراکسیون توده با بقیه نمایندگان به خصوص سید ضیاءالدین طباطبایی ،اعتبار نامه آوانسیان هم بدون هیچ مشکلی به تصویب مجلس رسید .

در این دوره حزب توده علاوه برخورداری از یک سازماندهی کارآمد ،فراکسیونی فعال در مجلس و دستگاه تبلیغاتی وسیع در جهت سازماندهی کارگران صنعتی ،نیز به گونه ای منظم و اصولی گام برداشته بود و اینک نهضت کارگری را تحت سلطه خود داشت این امر ترس و ناخوشنودی ثروتمندان را افزون تر کرد و مقاومت کارفرمایان در برابر حزب به رویارویی منجر می شد که پیامد های سیاس گسترده ای به دنبال مب آورد وقایع اصفهان نمونه بارزی از این مورد بود .به این ترتیب که در بهار سال 1322 تقی فداکار ،رهبر اتنحادیه کارگران اصفهان ،برای اشغال کرسی نمایندگی خود در مجلس به تهران سفر کرد ،نقش معتدل کننده او در اتحادیه و مهارت ساسی در خلع سلاح معنوی صاحبان کارخانه ها و ناچیز جلوه دادن پیوند های اتحادیه با حزب توده ،سیاست صنعتی شهر را از زیاده روی برکنار می داشت .با عزیمت وی از اصفهان ،وضع به سرعت دگرگون شد از یک سو حزب توده که پیوسته تندرو تر می گردید ،کوشش داشت نفوذ خود را بر کارگران بیفزاید و از سوی دیگر کارفرمایان تهدید می کردند در صورتی که اتحادیه ارتباط خود را با حزب توده قطع نکند ،دست به اخراج کارگران خواهد زد هنگامی که کارفرمایان شروع به اجرای تهدیدات خود کردند ،اعتصاب ها آغاز شد ،درگیری به دنبال آمد و کارگران مبادرت به گشودن انبار کارخانه ها و گشودن آن بخش از دستمزد خود کردند که به صورت جنس داده می شد این کار با آگاهی مقامات مسئول انجام گرفت
لیکن صاحبان کارخانه ها و بسیاری از نمایندگان مجلس در تهران از آن به عنوان دلیلی برای بی احترامی حزب توده به قانون اساسی و مالکیت خصوصی بهره برداری کردند ."رعد امروز"در سرمقاله ای با عنوان "شورش در اصفهان" نگرانی های بیشتر سردبیران محافظه کار را چنین خلاصه کرد "حزب توده با دکترین شیطانی مبارزه طبقاتی خود ،کارگران نا آگاه را به نقص حق مقدس مالکیت خصوصی تحریک و مراکز صنعتی کشور را دچار هرج و مرج کرده است این آشوب ثابت می کند که حزب توده دشمن مالکیت خصوصی ،ایران و اسلام است .اگر حکومت حزب توده را سرکوب نکند این شورش حتمآ به انقلاب عمومی تبدیل خواهد شد.
نمایندگان توده ای در مجلس این اتهامات را موکدآ مردود دانستند و اعلام نمودند که این اعتصابات برای حفظ حقوق کارگران بوده ولی عده ای از آن سوء استفاده کرده و خواسته اند بانی آن را حزب توده معرفی کنند.
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  ویرایش شده توسط: nnasrin   
زن

 
حزب توده ایران
8



کنگره اول حزب در سال 1323


در مرداد سال 1323 نخستين کنگره حزب توده در تهران برگزار شد و در اين کنگره که علني و حضور خبرنگاران در آن آزاد بود مرامنامه و برنامه حزب به تأييد نهايي رسيد.
اين كنگره در 10 مرداد 1323 در خيابان فردوسي تهران (كلوپ مركزي حزب) برگزار شد. كنگره در شرايطي برگزار شد كه تعداد اعضاي حزب در تهران به 1000 نفر و در شهرستان‌ها به حدود 2500 نفر مي‌رسيد و تيراژ روزنامه رهبر در تهران به 1500 نسخه و در شهرستانها به 2000 رسيده بود. در اين كنگره 168 نماينده داراي حق رأي و 19 نفر مستمع ‌آزاد شركت داشتند.
در اين كنگره، اعضاي كميته مركزي و كميسيون تفتيش كل به شرح زير انتخاب شدند:
اعضاي كميته مركزي (اسامي به ترتيب آراء):
1ـ نورالدين الموتي 2ـ دكتر محمد بهرامي 3ـ پروين گنابادي 4ـ آرداشس آوانسيان
5ـ احسان طبري 6ـ ايرج اسكندري 7 ـ علي اميرخيزي 8ـ دكتر رضا رادمنش
9ـ محمود بقراطي 10ـ عبدالصمد كامبخش 11ـ دكتر فريدون كشاورز.

اعضاي كميسيون تفتيش كل (به ترتيب آراء):
1ـ دكتر مرتضي يزدي 2ـ دكتر حسين جـودت 3ـ عبـدالحسين نوشين 4ـ خليل ملكي
5ـ مهندس علي علوي 6ـ رضا روستا 7ـ احمد قاسمي 8ـ دكتر نور‌الدين كيانوري 9ـ ضياء الموتي.

تقسيم كار و ساختار رهبري حزب توده، منتخب كنگره اول، به شرح زير بود:
هيئت سياسي: 1ـ نورالدين الموتي 2ـ ايرج اسكندري 3ـ دكتر محمد بهرامي 4ـ آرداشس آوانسيان 5ـ علي‌امير خيزي.
هيئت دبيران: 1ـ ايرج اسكندري 2ـ نورالدين الموتي 3ـ دكتر محمد بهرامي.
كميسيون تشكيلات: 1ـ عبدالصمد كامبخش (مسئول تشكيلات) 2ـ مهندس تقي مكي‌نژاد 3ـ علي كباري 4ـ تقي فداكار 5ـ نصرت‌الله اعزازي 6ـ ضياء الموتي 7ـ محمد فرجامي.
كميسيون تبليغات: 1ـ محمد پروين‌گنابادي (مسئول تبليغات) 2ـ انور‌‌خامه‌اي ‌3ـ دكتر غلامحسين فروتن 4ـ دكتر احمد‌سادات عقيلي 5ـ مهندس سليمان محمدزاده 6ـ حسين خيرخواه 7ـ حسين جهاني.
كميسيون مالي: 1ـ اميرخيزي (مسئول مالي) 2ـ دكتر مرتضي يزدي 3ـ رضا روستا.
نماينده كميته مركزي در اتحاديه: محمود بقراطي.
مسئول سازمان جوانان توده: دكتر رضا رادمنش.
مخبر فراكسيون پارلماني: دكتر فريدون كشاورز.
كنگره همچنين با اصلاحاتي در نخستين مرامنامه (برنامه) و نظامنامه (اساسنامه) حزب، با همان مضموني كه شرح آن گذشت‌‌، آن را به تصويب رسانيد. نكته جالب در اين مرامنامه، معرفي حزب توده از ديدگاه طبقاتي است‌ كه «مرامنامه» حزب توده را بعنوان «حزب طبقات ستم‌كش يعني كارگران، دهقانان، روشنفكران آزاديخواه و پيشه‌وران» معرفي مي‌كند و در رابطه با ايدئولوژي حزب (ماركسيسم ـ لنينيسم) و آرمان حزب (سوسياليسم) كاملاً ساكت است.
گرچه اعضاي حزب در حل اختلافات ميان خود چندان موفق نبودند اما برتعداد شاخه‌هاي زير مجموعه حزب افزوده مي شد. حالا حزب داراي سازمان جوانان و سازمان افسران بود و به دنبال تشکيل سازمان زنان.
مواد مندرج در «مرامنامه» نيز از چارچوب خواست‌هاي اصلاح‌طلبانه فراتر نمي‌رود و پوشش «غيركمونيستي» حزب در حرف محفوظ است، هرچند در عمل، بتدريج ماهيت آن در سطح اقشار آگاه جامعه افشاء شده است.

همچنین در اين کنگره اصل اول حزب اين گونه تعريف شد: «حزب توده ايران حزب طبقا ت ستمکش يعني کارگران و دهقانان و پيشه وران و روشنفکران آزادي خواه است»
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  ویرایش شده توسط: nnasrin   
زن

 
حزب توده ایران
۹



حزب توده و امتیاز نفت شمال (یکی از اشتباهات حزب)
و
سیاست موازنه منفی دکتر مصدق


جنجال نفت شمال زمانی آغاز شد که ساعد (نخست وزیر وقت )مذاكرات پنهاني نفت را كه از دوره سهيلي شروع شده بود ادامه داد و با شركتهاي آمريكايي، سينكلر (sinkler) ، سوكوني واكيوم (sukony vacuum ) و شركت رويال داچ شل (Royal duch shell) براي انعقاد قرارداد استخراج نفت وارد مذاكره شد.
روز 19مرداد 1323در جلسه علنی مجلس توسی نماینده بجنوردسوال زیر را مطرح کرد :

"... جریان مذاکرات (نفت)تا امروز روی چه پایه و اساسی و با چه اشخاسی و در چه زمینه هایی بوده است ...شرایطی که با دولت مذاکره کرده اند چه چیزها بوده و برای چه مدتی است .

به این ترتیب بود که پرده از مذاکرات مخفی برداشته شد و این امر با واکنش های متعددی از سوی مجلس روبرو شد. برملا شدن این مذاكرات بیش از همه واكنش فراكسيون توده و منفردين را برانگيخت. رضا رادمنش رئيس فراكسيون توده از ساعد در اين باره توضيحاتي خواست و گفت:

« ... بنده خواستم عرض کنم که بنده با رفقایم با دادن امتیاز به دولت های خارجی به طور کلی مخالفیم ... چرا ما در چنین موقع بحرانیکه تمام دنیا در آتش می سوزد در این امر اینقدر تسریع می کنیم و به عقیده بنده به هیچ وجه صلاح نیست و مقتضی نیست در چنین موقعی ما با عجله اقدام کنیم که شاید قرن ها در آتیه تآسف آن را بخوریم ..."

شاید رادمنش هیچگاه فکر نمی­کرد که روزی مجبور باشد خلاف این نظرش عمل نماید و الا آن را بر زبان نمی­آورد. قضیه به همين جا ختم نشد و روز به روز حساس تر شد زمانی که دولت شوروي از مذاكرات اطلاع يافت ، سرگئي كافتارادزه ( Serguiei Kavtaradze )را برای گرفتن امتياز نفت شمال عازم ایران نمود .کافتارادزه از ساعد درخواست نفت كوير خوريان را نمود. ولی ساعد اعلان کرد که تا پايان جنگ امتيازات نفت را مسكوت خواهد گذاشت. بعد از اینکه پیشنهاد دولت شوروی توسط ساعد رد شد کافتارادزه در یک مصاحبه مطبوعاتی جنجالی گفت که:
"... تصميم فوق در محافل شوروي رويه اي كاملاً منفي تلقي گرديده است. افكار عمومي شوروي بر اين عقيده است كه دولت ساعد به وسيله اتخاذ چنين رويه اي در راه تيرگي مناسبات بين دوكشورقدم بر مي دارد ."

سیاست موازنه منفی دکتر مصدق

در سال 1323 نمايندگاني از شركت هاي نفتي انگليس و آمريكا براي كسب امتياز نفت مناطق جنوب شرقي ايران (بلوچستان) به ايران آمدند . آن ها با محمد ساعد ، نخست وزير 88 ماه دور اول) مذاكراتي انجام دادند . اعضاي حزب توده در مجلس با اعطاي امتياز نفت به طور جدي مخالفت كردند . در اين هنگام دولت شوروي فرصت را مغتنم شمرد و هيأتي را براي درخواست امتياز نفت شمال به ايران فرستاد اما اين بار حزب توده از اعطاي امتياز نفت شمال به شوروي حمايت كرد . دولت شوروي براي تحميل امتياز نفت شمال با استفاده از اهرم هايي چون حزب توده و عوامل داخلي اش و هم چنين قواي مسلح شوروي كه به رغم پايان يافتن جنگ هم چنان در خاك ايران حضور داشتند ، دولت و مجلس را تحت فشار گذاشت.

در ميان كشمكش هاي نفتي ميان قدرت هاي استعماري ، ساعد مراغه اي از نخست وزيري استعفا كرد و سهام السلطنه بيات نخست وزير شد . سرانجام با تصويب قانوني در مجلس مبني بر ممنوعيت دولت در مذاكره با نمايندگان رسمي و غير رسمي دولت ها براي امتياز "نفت" بدون تصميم و تأييد مجلس ، ( مجلس چهاردهم) اين بحران فروكش كرد . اين طرح به همت دكتر مصدق به مجلس ارائه شد و با اكثريت آرا به تصويب رسيد . اين اقدام به منزله اتخاذ سياست "موازنه منفي" بود ، يعني ممنوعيت واگذاري امتياز نفت به قدرت هاي شرق و غرب كه در برابر سياست "موازنه مثبت" كه اعطاي امتياز نفت به دو قدرت شرق و غرب بود ، اتخاذ گرديد .

براساس اين قانون، هرگونه مذاكره‌ي رسمي و غير رسمي به منظور اعطاي امتياز نفت، ممنوع شد. پيشنهاد مصدق به شوروي اين بود كه دولت شوروي، سرمايه لازم را براي استخراج نفت در اختيار ايران بگذارد و در عوض ايران متعهد شود كه نفت توليد شده را به طور انحصاري به دولت شوروي بفروشد. پس از جنگ دوم جهاني، شوروي از تخليه ايران خودداري كرد و پس از غائله آذربايجان، طبق موافقت نامه "قوام- ساد چيكف"، قرار شد كه شركت مختلطي ميان ايران و شوروي تشكيل و امتياز نفت شمال ايران به مدت 50 سال به اين شركت واگذار شود.‌

اما اين موافقت نامه براي اجرا به تصويب مجلس نياز داشت. مجلس در جلسه مورخ 29 مهر 1326 نه تنها اين موافقت نامه را رد كرد، بلكه "واگذاري هرگونه امتياز استخراج نفت و مشتقات آن، به خارجي‌ها و ايجاد هر نوع شركت براي اين منظور كه خارجي‌ها در آن به وجهي از وجوه سهيم باشند را مطلقاً ممنوع كرد". نمايندگان مجلس براي حفظ موازنه بين انگليس و شوروي و براي كاستن از عصبانيت شوروي، تبصره اي در قانون ياد شده گنجاندند كه بر اساسآن دولت مكلف شده بود: "در كليه مواردي كه حقوق ملت ايران نسبت به منابع ثروت كشور، اعم از منابع زيرزميني و غير آن، مورد تضييع واقع شده است، به خصوص راجع به نفت جنوب، به منظور استيفاي حقوق ملي، مذاكرات و اقدامات لازمه را به عمل آورد و مجلس شوراي ملي را از نتيجه آن مطلع سازد".‌
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  ویرایش شده توسط: nnasrin   
زن

 
حزب توده ایران
۹



حزب توده و امتیاز نفت شمال
و
سیاست موازنه منفی دکتر مصدق


جنجال نفت شمال زمانی آغاز شد که ساعد مذاكرات پنهاني نفت را كه از دوره سهيلي شروع شده بود ادامه داد و با شركتهاي آمريكايي، سينكلر (sinkler) ، سوكوني واكيوم (sukony vacuum ) و شركت رويال داچ شل (Royal duch shell) براي انعقاد قرارداد استخراج نفت وارد مذاكره شد.
روز 19مرداد 1323در جلسه علنی مجلس توسی نماینده بجنوردسوال زیر را مطرح کرد :

"... جریان مذاکرات (نفت)تا امروز روی چه پایه و اساسی و با چه اشخاسی و در چه زمینه هایی

بوده است ...شرایطی که با دولت مذاکره کرده اند چه چیزها بوده و برای چه مدتی است .

به این ترتیب بود که پرده از مذاکرات مخفی برداشته شد و این امر با واکنش های متعددی از سوی مجلس روبرو شد. برملا شدن این مذاكرات بیش از همه واكنش فراكسيون توده و منفردين را برانگيخت. رضا رادمنش رئيس فراكسيون توده از ساعد در اين باره توضيحاتي خواست و گفت:

« ... بنده خواستم عرض کنم که بنده با رفقایم با دادن امتیاز به دولت های خارجی به طور کلی مخالفیم ... چرا ما در چنین موقع بحرانیکه تمام دنیا در آتش می سوزد در این امر اینقدر تسریع می کنیم و به عقیده بنده به هیچ وجه صلاح نیست و مقتضی نیست در چنین موقعی ما با عجله اقدام کنیم که شاید قرن ها در آتیه تآسف آن را بخوریم ..."

شاید رادمنش هیچگاه فکر نمی­کرد که روزی مجبور باشد خلاف این نظرش عمل نماید و الا آن را بر زبان نمی­آورد. قضیه به همين جا ختم نشد و روز به روز حساس تر شد زمانی که دولت شوروي از مذاكرات اطلاع يافت ، سرگئي كافتارادزه ( Serguiei Kavtaradze )را برای گرفتن امتياز نفت شمال عازم ایران نمود .کافتارادزه از ساعد درخواست نفت كوير خوريان را نمود. ولی ساعد اعلان کرد که تا پايان جنگ امتيازات نفت را مسكوت خواهد گذاشت. بعد از اینکه پیشنهاد دولت شوروی توسط ساعد رد شد کافتارادزه در یک مصاحبه مطبوعاتی جنجالی گفت که:
"... تصميم فوق در محافل شوروي رويه اي كاملاً منفي تلقي گرديده است. افكار عمومي شوروي بر اين عقيده است كه دولت ساعد به وسيله اتخاذ چنين رويه اي در راه تيرگي مناسبات بين دوكشورقدم بر مي دارد ."

سیاست موازنه منفی دکتر مصدق

در سال 1323 نمايندگاني از شركت هاي نفتي انگليس و آمريكا براي كسب امتياز نفت مناطق جنوب شرقي ايران (بلوچستان) به ايران آمدند . آن ها با محمد ساعد ، نخست وزير 88 ماه دور اول) مذاكراتي انجام دادند . اعضاي حزب توده در مجلس با اعطاي امتياز نفت به طور جدي مخالفت كردند . در اين هنگام دولت شوروي فرصت را مغتنم شمرد و هيأتي را براي درخواست امتياز نفت شمال به ايران فرستاد اما اين بار حزب توده از اعطاي امتياز نفت شمال به شوروي حمايت كرد . دولت شوروي براي تحميل امتياز نفت شمال با استفاده از اهرم هايي چون حزب توده و عوامل داخلي اش و هم چنين قواي مسلح شوروي كه به رغم پايان يافتن جنگ هم چنان در خاك ايران حضور داشتند ، دولت و مجلس را تحت فشار گذاشت.

در ميان كشمكش هاي نفتي ميان قدرت هاي استعماري ، ساعد مراغه اي از نخست وزيري استعفا كرد و سهام السلطنه بيات نخست وزير شد . سرانجام با تصويب قانوني در مجلس مبني بر ممنوعيت دولت در مذاكره با نمايندگان رسمي و غير رسمي دولت ها براي امتياز "نفت" بدون تصميم و تأييد مجلس ، ( مجلس چهاردهم) اين بحران فروكش كرد . اين طرح به همت دكتر مصدق به مجلس ارائه شد و با اكثريت آرا به تصويب رسيد . اين اقدام به منزله اتخاذ سياست "موازنه منفي" بود ، يعني ممنوعيت واگذاري امتياز نفت به قدرت هاي شرق و غرب كه در برابر سياست "موازنه مثبت" كه اعطاي امتياز نفت به دو قدرت شرق و غرب بود ، اتخاذ گرديد .

براساس اين قانون، هرگونه مذاكره‌ي رسمي و غير رسمي به منظور اعطاي امتياز نفت، ممنوع شد. پيشنهاد مصدق به شوروي اين بود كه دولت شوروي، سرمايه لازم را براي استخراج نفت در اختيار ايران بگذارد و در عوض ايران متعهد شود كه نفت توليد شده را به طور انحصاري به دولت شوروي بفروشد. پس از جنگ دوم جهاني، شوروي از تخليه ايران خودداري كرد و پس از غائله آذربايجان، طبق موافقت نامه "قوام- ساد چيكف"، قرار شد كه شركت مختلطي ميان ايران و شوروي تشكيل و امتياز نفت شمال ايران به مدت 50 سال به اين شركت واگذار شود.‌

اما اين موافقت نامه براي اجرا به تصويب مجلس نياز داشت. مجلس در جلسه مورخ 29 مهر 1326 نه تنها اين موافقت نامه را رد كرد، بلكه "واگذاري هرگونه امتياز استخراج نفت و مشتقات آن، به خارجي‌ها و ايجاد هر نوع شركت براي اين منظور كه خارجي‌ها در آن به وجهي از وجوه سهيم باشند را مطلقاً ممنوع كرد". نمايندگان مجلس براي حفظ موازنه بين انگليس و شوروي و براي كاستن از عصبانيت شوروي، تبصره اي در قانون ياد شده گنجاندند كه بر اساسآن دولت مكلف شده بود: "در كليه مواردي كه حقوق ملت ايران نسبت به منابع ثروت كشور، اعم از منابع زيرزميني و غير آن، مورد تضييع واقع شده است، به خصوص راجع به نفت جنوب، به منظور استيفاي حقوق ملي، مذاكرات و اقدامات لازمه را به عمل آورد و مجلس شوراي ملي را از نتيجه آن مطلع سازد".‌
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  
زن

 
حزب توده ایران
۱۰





دولت خودمحتار آذربایجان ،‌ چالشی بزرگ در پیش روی حزب


وقتی فرقه دموکرات آذربایجان در ایران در ۲۱ آذر ۱۳۲۴با رهبری چهره‌ای مانند پیشه‌وری اعلام موجودیت کرد، کم نبودند کسانی که در تبریز و تهران، از همان روز اول با بیانیه فرقه و فعالیت‌هایش، به سختی مخالفت کردند.
اما یکی از نخستین نارضایتی‌ها در ارتباط با فرقه دموکرات از سوی حزبی بیان شد که چه در روابط تنگاتنگ با اتحاد جماهیر شوروی و چه ایدئولوژی و شعارهای سیاسی، به فرقه دموکرات شباهتهای بسیار داشت؛ یک برادرخوانده با تجربه و مدعی: یعنی حزب توده.

یرواند آبراهامیان، مورخ، نویسنده کتاب ایران بین دو انقلاب و استاد دانشگاه در نیویورک معتقد است که تاسیس فرقه دموکرات برای حزب توده ایران، یک شوک بود. او می‌گوید:

«من فکر می‌کنم حزب توده به کلی حیرت کرده بود. ضمن اینکه در روند تصمیم‌گیری درباره فرقه هم مطلقا هیچ نقشی نداشت. ما بر اساس اسناد موجود در حال حاضر می‌دانیم که در تشکیل فرقه دموکرات حتی با حزب توده مشورت هم نشد.

و البته بین پیشه‌وری و سران حزب توده هم اصطکاک وجود داشت. حتی کار به جایی رسید که برخی اعضای حزب توده در نهایت مجبور شدند به خاطر تاسیس فرقه دموکرات، آذربایجان را ترک کنند. و جالب است که در تمام دوران جنگ سرد این تصور وجود داشت که بین حزب توده و فرقه تفاوتی نبوده، چون هر دو به شوروی وابسته بودند و نخشان در دست مسکو بود. ولی حالا دیگر بر اساس کتابهای خاطرات می‌دانیم که بین این دو تفاوت و اختلاف نظر جدی وجود داشت.»

تنها سه روز بعد از انتشار بیانیه اعلام موجودیت فرقه دموکرات آذربایجان، کمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان کنفرانسی برگزار کرد تا توده‌ای‌های آذربایجان این بیانیه را بررسی کنند. در همین روز میر جعفر باقروف در نامه‌ای به استالین نوشت که امروز، کمیته ایالتی حزب توده بر سر پیوستن به فرقه دموکرات به نتیجه خواهد رسید.

در محل کنفرانس نیز اکثر سخنرانی‌ها در موافقت با چنین اتحادی بود. اما درعین حال گویی عده‌ای از تصمیمات شوروی اطلاعی نداشتند و علیه فرقه دموکرات سخنرانی‌هایی انجام دادند.

اما این سخنرانی‌هادر نهایت به هیچ نتیجه‌ای نرسیدند و سرانجام کمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان تصمیم گرفت که به فرقه دموکرات بپیوندد.

چنانکه تورج اتابکی، استاد دانشگاه لایدن و پژوهشگر ارشد انستیتوی بین‌المللی تاریخ اجتماعی در هلند می‌گوید، حزب توده در این مقطع حتی قادر نبود که این اخبار را هضم کند! اتابکی می‌گوید:

«حزب توده و سازمانهای تابع این حزب، اصلا نمی‌توانستند این مساله را بپذیرند و هضم کنند. و وقتی نماینده فرقه به تهران می‌آید و با فریدون[ کشاورز] و ایرج[ اسکندری} و دیگر رهبران حزب توده ملاقات می‌کند و می‌گوید به صلاحدید رفقای شوروی، تصمیم گرفته شده که سازمانهای حزب توده در آذربایجان منحل شوند و در فرقه دموکرات آذربایجان ادغام بشوند، این مساله با واکنش بسیار سخت گروهی از اعضای کمیته مرکزی حزب توده ایران همراه می‌شود. قرار می‌شود که اسکندری اعتراض حزب توده را با رفقای شوروی در میان بگذارد. اسکندری هم این کار را انجام می‌دهد، اما هیچ پاسخی از سوی شوروی دریافت نکرد.

اما در همان جلسه که تشکیل شده بود تا کمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان منحل شود و در فرقه دموکرات ادغام شود، کسی که بیشترین تلاش را برای اجرای این طرح انجام می‌دهد، عبدالصمد کامبخش است.»

در میان خاطرات به جا مانده از آن دوران، روایت معروفی نیز منتسب به پیشه‌وری است که نصرت‌الله جهانشاهلو از معدود توده‌ایهای سرشناس که در تشکیلات فرقه نیز به عنوان معاون پیشه‌وری انتخاب شد آن را بیان کرده و در جریان این خاطره، به نقش کامبخش در شکل‌گیری فرقه دموکرات اشاره شده است.

تورج اتابکی درباره نقش کامبخش و خاطره معروف جهانشاهلو می‌گوید: «عبدالصمد کامبخش، به داوری تمامی داده‌هایی که در دست داریم، یکی از کسانی بود که از طرح تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان و همچنین طرح خودمختاری از پیش مطلع بود و رفقای شوروی این مساله را با او در میان گذاشته بودند. روایتی داریم از جهانشاهلوی افشار که می‌گوید، در جریان درگیریهایی که در فرقه دموکرات وجود داشته، پیشه‌وری یکبار گفته است: 'خدا چه بکند این عبدالمصد کامبخش را که او این داستان فرقه را روی دست من گذاشت!'»
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  ویرایش شده توسط: nnasrin   
صفحه  صفحه 6 از 10:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  10  پسین » 
سیاست

History of the Left parties in Iran | تاریخچه ی احزاب چپ در ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA