ارسالها: 3586
#421
Posted: 17 May 2017 20:45
limoshirin65: بیاییم عکس های یه عده آدم به ظاهر هنرمند ولی در باطن یک مشت نان به نرخ روز خورِ فرصت طلب و که فعلا باد به این سمت میوزه ! رو بذاریم و اعلام کنیم که این افراد از روحانی یا رئیسی حمایت کردند
این افراد وقتی که قربانیان اسید پاشی یا زندانیان در بند این نظام زیر درد شکنجه زندگیشون از بین میرفت ، کجا بودند؟
چرا حامیان روحانی اینقدر ترس به دل دارند؟
رئیسی که تمام اعضای ستاد هاش و قطعا در صورت رسیدن به ریاست جمهوری اکثر کابینش ، از کابینه احمدی نژاد هست و تمام برنامه هاش کپی پیست از برنامه های احمدی نژادهِ ، باید رای بیاره؟
مگه ملت از احمدی نژاد دل خوشی دارند؟
که به برنامه هاش و کابینش رای بدند؟
پس چرا میترسید؟
ترس از این هست که مبادا تقلب صورت بگیره؟
این که فاجعه ست ، اگر قرار به تقلب باشه ، رای دادن یا ندادن ، نتیجه ایی نداره
اگر ترس از این هست مردم احمدی نژادو دوست دارن و برنامه هاش خوب بوده و راضی بودن ازش و ممکن برنامه هاش رای بیاره و رئیسی رئیس حمهور شه ، که دیگه حرفی برای شما ها نمیمونه ، چون مردم ۴ سال روحانی رو هم دیدن و با این علم به کابینه احمدی نژاد رای میدن
پس این حرف های شما که در زمان روحامی اوضاع رو به رشد بوده و ... ، حرفیست به شدت تهی!
رئیس جمهور در این مملکت یک نماد نمایشی بیش نیست قدرت و استقلالی ندارد اجازه دستشویی رفتن و آب خوردنش را هم ندارد ..می خواستند از بنی صدر همچین رئیس جمهوری بسازند ولی نتوانستند برای همین برکنارش کردند .. اصلا ایران به رئیس جمهور نیاز ندارد وقتی که وتوی اول و وتوی دوم داریم
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3586
#422
Posted: 17 May 2017 20:54
من مادرمذهبی خودمو تحسین می کنم که اعتقادی به ولایت فقیه نداشته و به این رژیم .. ازسال ۵۸ که به بنی صدر رای داده هنوز در انتخاب شرکت نکرده است ..خواهر منم که بهشت واسش کمه مثل منه ..پدرم متاسفانه رو همین لجبازیها با رژیم واسه این که ناطق نوری انتخاب نشه سال ۷۶ به خاتمی رای داد ... با این که فکرش خیلی از فکر من باز تر بود و ... بعد ها براش توضیح دادم که چرا اشتباه کرده و مفسران هم گفتند که در واقع آزادی های نصف و نیمه ای که زمان خاتمی داشتیم ولی ادامه پیدا نکرد بیشتر به ملت ضربه زد تا اگه همون خفقان ادامه می داشت .. ... رای دادن ها لج به لجی شده .. رای دادن ها شعوری نیست شعاریه ...امروز از خیابون رد می شدم یک خانوم تی تیش مامانی اعلامیه روحانی بود دستشو آورده بود بیرون تکون تکون می داد .. یهو از دستش افتاد رو سنگفرش خیابون .. خیلی با عشوه و قر و غمزه گفت .. اوخخخخ جونم افتاد عزیزم افتاد اینا دارن مثلا سرنوشت ملت رو تعیین می کنن .. ول کنین این بازیها رو ...ولی اگه خدا بیامرزی مرتضی پاشایی زنده می بود و کاندید می شد دیگه ملت به روحانی رای نمی داد آخه اینا کی هستند ..؟!
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3586
#423
Posted: 17 May 2017 20:57
mahdi75: می بینید که ساعت بر ساعت بر تعداد اشخاص شناخته شده ای که اعلام میکنند به روحانی رای میدهند
ما نباید افراد شناخته شده را بشناسیم ..ما باید حقیقت شناخته شده را بشناسیم
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3586
#424
Posted: 17 May 2017 21:02
mahdi75: لذا رای میدهم به روحانی:
چون می بینم اوضاع رو به رشد است
چون می بینم احتراممان در دنیادر حال ترمیم وبازیابی است
چون می بینم اوضاع درمان و سلامت خوبتر شده است
چون می بینم تعداد زیادی توریست خارجی آنهم با خانواده به ایران می ایند و تعدادشان هم رو به افزایش است
و وقتی که با انها صحبت میکنم می گویند گه با خاطره ای بسیار خوب ایران را ترک میکنند.
دربخش درمان تا حدودی با شما موافقم که بیمه عمومی داریم هرچند مثل بیمه های خاص و کارمندی و اداره ما نمیشه و به غیر از هزینه های بیمارستانی در قسمتهای دیگه بیمار باید هزینه های زیادی بده ولی درمجموع کار نیکی بوده و باید سالها قبل انجام می شده بازم دستشون درد نکنه ... البته دقیقا نمی دونم دستورش از کجا آب خورده ..ولی ناگفته نماند در این بخش دولت میلیارد ها بدهی داره که قسمت عمده این بدهی ها به پزشکان و دانشگاههای علوم پزشکیه .. اگه نتونه تعهداتشو انجام بده معلوم نیست تا چند وقت دیگه چی میشه ؟ ولی درمورد رشد و احترام جهانی و ...راستش فکر نمی کنم خوش بینی کار درستی باشه ..
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 12859
#427
Posted: 18 May 2017 07:58
پایان رئیسی: قبل و بعد از انتخابات تا همیشه ...
1- آقای رئیسی هر چند هیچ گاه با زبانی سلیس و گشاده، گفتمان حزب الله را در عرصه عمومی نمایندگی نکرد و از ابتدا نه با هدف «حراست از ارزشها» که با هدف «پیروزی در انتخابات» به میدان آمد، تا قبل از امروز بعد از ظهر می توانست یک بازنده آبرومند باشد، با اتکا به حمایت نیروهای ارزشی و نقدهایش بر دولت روحانی، می توانست جبهه ای را تشکیل دهد، نیروهای ارزشی را دور خود جمع کند و با اتکا به رایی نسبتا قابل توجه نیروهای جناح خود را بازسازی کند.
2- امیر تتلو خواننده ای است مثل همه خواننده های دیگر، یک سلبریتی محبوب برای برخی طبقات جامعه که ممکن است از او خوشمان بیاید یا نیاید. او حق دارد از هر کاندیدایی حمایت کند و البته حمایت او در معرض داوری افکار عمومی قرار خواهد گرفت. طبیعتا وقتی از جریانی حمایت می کند که در چند سال گذشته بیشترین فاصله را با هرگونه «موسیقی» داشته، متهم به فرصت طلبی خواهد شد. طبیعی است که از نگاه حقوق شهروندی باید ازاد بماند تا هر چه می پسندد را ابراز کند، هر جا که خواست بخواند و با طرفدارانش خوش باشد صد البته افکار عمومی هم حق دارد او را داوری و نقد کند. تا اینجا چیز خاصی در میان نیست. تتلو بخش بی اهمیت ماجراست. فرصت طلبی یک خواننده چندان اهمیتی ندارد، تا جایی که در یکی از بزنگاه های مهم سیاسی کشور نقشی تماما «روشنگر» ایفا می کند.
3- قضاوت در باب تتلو به کنار، دیدار با تتلو به خودی خود می تواند یک اتفاق عجیب باشد و نه چندان غیر ارزشی. اما وقتی این دیدار با کسی اتفاق می افتد که نماینده ارزشهایی است که بیشترین فاصله را با سبک موسیقی و زندگی تتلیتی ها دارد، کار بدجوری گیر پیدا می کند. از نگاه ارزشی ها، «سبک زندگی اسلامی» از معنا تهی می شود. «تهاجم فرهنگی» تمام می شود. سکولاریزم در قلب ارزشها خود را نشان می دهد. دیدار تتلو با آقای رئیسی با بلندترین صدای ممکن این پیام را به جامعه ایران و از همه مهمتر همه نیروهای ارزشی منتقل کرد: هیچ ارزشی در میان نیست! این نقطه پایان آقای رئیسی بود. دست آقای رئیسی بر پشت تتلو، کمر حزب الله را شکست. مرزهای تناقض را جابه جا کرد. رئیسی با این اشتباه استراتژیک خود نه تنها رای بخشهای مذهبی جامعه را از دست داد و بخشی از نیروهای صدیق ارزشی را برای رای دادن به خود دچار تردید نمود، بلکه با مخلوط کردن سبد رای «حزب الله» با «تتلیتی» ها امکان هرگونه مانور بر روی سبد رای خود پس از انتخابات را هم از بین برد. هیچ بعید نیست که فردای انتخابات تتلیتی ها ادعا کنند ما نشان دادیم که چند میلیون نفر در کشور هستیم و همین مقدار رای در سبد آقای رئیسی نشانه قدرت و حضور ماست، طرفداران آقای رئیسی تنها می توانند خوشحال باشند که تتلیتی ها نیروی سیاسی نیستند، وگرنه فردای انتخابات سهم خواهیشان از آقای رئیسی و اصولگراها آغاز می شد و چه سهمهایی که طلب نمی کردند! شاید غیر قابل باورترین حادثه برای نیروهای ارزشی، تفکیک ناپذیر شدن آنها از تتلیتی ها باشد. اما این واقعیت رخ داده است.
4- آقای رئیسی از همان ابتدا سیاستمدار ناپخته ای بود، تکیه گاهی لرزان، با سابقه ای نه چندان قابل دفاع در حوزه عدالتخواهی و بی هیچ شباهتی به ایده آل تایپ بهشتی مقتدر و مدبر. او به اقتضای سمتش، هیچ گاه موظف به پاسخگویی و گزارش به افکار عمومی نبود و این نحو حضور در قدرت، او را با اقتضائات حضور در فضای عمومی بیگانه ساخته بود. به صحنه آورده شد تا شکافهای اصولگرایی را پر کند، اما اگرچه توانست این شکافها را پر کند و اکنون شاهد دوقطبی ترین انتخابات چند دهه اخیر هستیم، اما اعتبار اصولگرایان را شدید زخمی ساخت. او هیچ گاه پناه نیروهای ارزشی نبود. ضربه امشب او عمق نیروهای ارزشی را جریحه دار کرده است. جریان فرهنگی حزب الله اکنون از هر زمان دیگر بی دفاع تر است.
5- نیروهای ارزشی واقعی خیلی زود نقد و عبور از آقای رئیسی را آغاز خواهند کرد... حتی قبل از پایان برگزاری انتخابات ... آقای رئیسی برای همیشه در سیاست ایران تمام شد ... ؛ ارزشی های واقعی به فردای خود و از آن مهمتر به «آبروی» خود خواهند اندیشید. تفاوت «جلیلی» و «رئیسی» امشب برای همه معلوم شد و البته هزینه های سنگین عبور از ارزشها. اصولگرایی به اصطلاح انقلابی متولد 1384، که مرز خود را با احمدی نژاد و اصولگرایی سنتی مشخص کرده و محور اصلی حمایت از آقای رئیسی را شکل می داد امشب به پایان راه خود رسید. اصولگراهای جوان از این به بعد خواهند آموخت، چیزهایی هست که از انتخابات مهم تر است. مرگ ارزشها امروز دیگر تهدید نیست، اتفاق افتاده است. انتخابات امروز برای آنها به پایان رسید. آنها باید به فردایی بیندیشند که با نقد امروز رئیسی آغاز خواهد شد وگرنه طوفان تتلو آنها را با خود خواهد برد.
آرمان ذاكري (جامعه شناس)
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 1264
#428
Posted: 18 May 2017 08:20
مدتها پیگیر موضوع انتخابات بودم و تحلیلهای صاحبنظران فراوانی را خواندم و شنیدم . بحثهای دوستان در این سایت هم جالب بود و موافقان و مخالفان تحریم انتخابات هرکدام دلایل صواب و ناصواب گوناگونی داشتند. براستی که کفه های ترازو برابر بودند.
سال 92 هم در انتخابات شرکت نکردم
اما در دو سه روز گذشته اتفاقاتی افتاد که یکی از کفه های ترازو را در نظر من سنگین تر کرد و مهم ترین آنها درخواست موسوی و کروبی از مردم برای شرکت در انتخابات و رای به روحانی بود.
آری
در 88 به خیابانها آمدیم و پس از 8 ماه سرکوب سرانجام به خانه بازگشتیم اما دوستانی داشتیم که در آن روزها راهی زندان شدند و برخی هنوز در زندانند و رهبران آن حرکت در حصر.
و امروز زندانیان و حصریان از ما خواسته اند رای بدهیم . آنها که در حرکت 88 نبوده اند خود دانند اما ما که در آن روزها همراه شو عزیز را میخواندیم دور از معرفت است که درخواست یاران را بر زمین نهیم . مگر نه این است که حضور ما آنها را گرفتار کرد ؟ اگر در آزادیشان و برای آزادیشان کاری نکردیم لااقل به این درخواستشان جواب مثبت میدهیم
حتی اگر این حضور اشتباه باشد به احترام خیلی ها حاضر خواهم شد.
بپذیریم که رای ندادن آسانترین کار ممکن است اما شاید درست ترین نباشد.
بپذیریم که عقل کل نیستیم و ممکن است اشتباه کنیم.
آری
به روحانی رای میدهم نه به برای تایید حسن روحانی بلکه بخاطر نفی تفکر استبدادی و متحجری که رییسی نماینده آن است
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 3586
#429
Posted: 18 May 2017 11:49
دوبار گزیده شدن از یک سوراخ بسیار جای تاسف دارد وای به آن که بار ها و بار ها گزیده شویم و جان کندن را تحمل کنیم .. مردم به خاطر موسوی و کروبی خود را به خطر ننداختند ..مردم خود را به خاطر آزادی به خطر انداختند ..همان مردمی که گردن کلفت تر از روحانی ...یعنی خاتمی و موسوی و کروبی رفیق نیمه راهشان شد .. آنان نشان دادند که نه زنگی زنگ هستند نه رومی روم ... امید وارم آنان که با مهر زدن بر شناسنامه های خود مهر تائید بر رژیم سفاک ولایت فقیه می زنند کار اشتباهی نکرده باشند ..کشور به شکوفایی اقتصادی و فرهنگی برسد .. اصلاحات انجام پذیرد .. جلوی اختلاسات گرفته شود .. کسی میلیارد ها میلیارد بالا نکشد .. رانت خواری ها از بین برود ... فقر و فساد و فحشاء ریشه کن شود .. مشکل بیکاری حل شود .. ارزانی بیاید ... به خاطر ضعف حجاب به جان خواهران ما نیفتند .. دیگر کسی ازسطل آشغال ها نان در نیاورد و نخورد ... و طوری نشود که ۴ سال بعد که کاندیداها وقتی گرد هم آمدند به همدیگر بتوپند و بگویند تو آن جا دزدی کرده ای تو این جا بالا کشیده ای تو فلان جا پایین کشیده ای ..و می دانم که شما ملت عزیز چنین می خواهید .. ولی متاسفانه به نظر من امکان رسیدن به این شکوفایی در چنین فضایی وجود ندارد ... برای من نامها مهم نیست .. دوره ها مهم است .. از این چهار سال ها می گذرد مثل المپیک .. و ما به انتظار ۴ سال دیگر می نشینیم ... شواهد و جو می گوید روحانی با اختلاف بسیار زیاد برنده شده و حداقل ۸۰ درصد مردم در انتخابات شرکت می کنند .. اما اگر فضا فضایی سالم بود باور کنید این شخص یعنی روحانی که دلش به حال من و تو نمی سوزد و وابسته و زاییده ولایت فقیه است ده درصد آرا را هم به خود اختصاص نمی داد ... مگه موسوی کیه ؟ مگه کروبی کیه که ساسی مانکن شد حامی اش ... مگه شجریان کیه ؟ شما چرا به اون زندانیان سیاسی که انتخابات را تحریم کردند استناد نمی کنید ؟ من میگم نه اینا نه اونا .. خودتون عقل و هوش و چشم و گوش دارید .. نگاه کنید به کی دارین رای میدین .. چی رو تایید می کنین .. شما دارین شورای نگهبان رو ولایت فقیه سفیه رو تایید می کنید ملت .. دودش توی چشم خودتون میره .. نکنید این کار رو .. سه میلیون نفر در ۲۵ خرداد ۸۸ در خیابونای تهران تظاهرات کردند که رای ما چی شد ؟و بعد سکوت .. و بعد خفقان وو و بعد گرانی ... و بعد کشتار .. و بعد زندانی شدن و بعد متهم به فتنه و فتنه گری و عوامل بیگانه شدن ..یعنی موسوی شد رفیق نیمه راه .. آقای موسوی یا نباید شروع می کردی .. یا باید کشته می شدی جونتو از دست می دادی .. حالا که سعادت نوشیدن شربت شهادت نصیبت نگشت حداقل به راه مبارزاتی خودت ادامه می دادی تو هم بد تر از بقیه ای وابسته به همون خمینی که به خاطر دعوای قبیله ای با خامنه ای ملت رو اسیر کردی .. در همون دهه شصت تو و خامنه ای چشم دیدن همو نداشتین .. ملتو کشوندی این جا حالا داری تعیین تکلیف می کنی ؟ ای ملت ! . یعنی شما تجربه کسب نکردید ؟ منی که دارم اینا رو میگم به خدا و محمد و فاطمه و ۱۲ امام معتقدم ..ولایت فقیه و این مسخره بازیها رو من در آوردی می دونم . اما امروز یکی رو دیدم که به همه اینها یعنی ۱۲ امام و پیامبر و امام ۱۳ر و ۱۴ فحش می داد ولی می خواست به روحانی رای بده .. می گفت برای بچه های خودم و برای آینده شون چه آینده ای ! کدوم پول ؟! کدوم اصلاحات ؟! جالب این جا بود که پیرمرد هم بود و زندانی سیاسی اول انقلاب و شلاق هم خورده بود .. گفتم از تو بعیده ...نکنید این کارها رو .... جو زده نشین .. اسیر احساسات نشین ... ملت ایران در سال ۵۷ اسیر همین احساسات شد .. دوروز دیگه ده روز دیگه دوباره فحش دادن ها شروع میشه ... این بینش سیاسی نیست .. این روشنفکری و مردم دوستی و دلسوری نیست . اولا که رای دادن در این نظام حرامه ..در ثانی حالا که می خواین رای بدین برین بگین یه مسئولین چند تا آدم حسابی غیر دزد و غیر جنایتکار معرفی کنید بهشون صلاحیت نامزد شدن بدید که آبرو و حیثیت شما زیر سوال نره ... دیروز هم گفتم با این درآمد و سرمایه کشور اگه گاه خدمتی دیدید اصلاحی دیدید فوری هورا نکشید و به ! به ! چهچه نکنید .. مطمئن باشید می شد لامپ ۱۰۰۰ روشن کرد ولی اونا همیشه به جای ۱۰۰۰ .... یکصد ۱۰۰ روشن کرده ۹۰۰ تا دیگه رو هاپولی می کنند .. جای دیگه رو روشن می کنند ... این جور که معلومه نباید دیگه حرف مردم را باور کرد که فقز و گرسنگی و فحشا و بی عدالتی و گرونی و زد و بند و رانت خواری و پارتی بازی و زور و استبداد وجود داره ... بهتره که دیگه ناله نکنند ... و به همین شرایط راضی باشند .. چون از اینایی که من می بینم از این دست اندرکاران بخاری بلند نمیشه ... بر قرار باشید ...
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 119
#430
Posted: 18 May 2017 13:20
آفرین علی آزاد ۷۷، درک درستی از سیاست داری پسر، و خوشحالم چندتا از هموطنانم هستند که جوگیر نمیشن و شور حسینی نمیگرتشون. مرسی به تو آزاد اندیش.
هر کس اینجا به طریق هوسی میاید.