انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 5 از 29:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  29  پسین »

اسلام دین رحمانی؟؟؟؟ (توسط مدیر بسته شد)


زن

 
kavehahangar2008: همینطور اینكه تا جایی كه من میدونم حكیم ابولقاسم فردوسی حماسه سرای بزرگ ایرانی از شیعیان بودن


چهره زرتشت در شاهنامه فردوسی


امروزه در اثر سعی و تلاش و تکاپوی پیگیر دانشمندان اوستا شناس خاصه اوستا شناسان زردشت اعتقاد روزنه تازه دیگری به سوی نور و روشنایی دری دیگر به گلباغ رنگین فرهنگ ایرانی نژاد٬ زمان باستان یعنی عهد معنویات قدیم وسیع تر بازگردید.



دانشمندان فرزانه در موضوعات گوناگون٬ جالب و قسما علمی و شنیدنی سخنرانی نموده یک سلسله مسائل مبرم «اوستا» این کتاب مقدس پیشین ما و زاویه های تاریک تاکنون تحقیق نشده و یا کم تحقیق شده ای آن را روشنایی بخشیدند.

بنده به حیث یکی از مرتبان٬ دوستداران و خوانندگان دایمی کتاب مقدس دیگر ما که عنوان افتخاری « قرآن عجم » را دارد یعنی شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دریع دانستم که در چنین محفل باشکوهی که گذشته٬ پر افتخار ما را با امروز ما می پیوندند و فاصله عصرها و سال ها را از میان برمی دارد٬ ذکری از شاهنامه٬ از مسائل مربوط به فعالیت پیغمبر نخستین ما زردشت که همه کتاب را سراپا فرا پیچیده است و بر حق مهم ترین سرچشمه آموزش فرهنگ باستانی ما میباشد٬ مختصر چیزی نگوییم و در کنار بمانیم.


بنا به شهادت شاهنامه ظهور زردشت و آیین او در قلمرو ایران زمین در عهد پادشاهی گوشتاسب صورت پذیرفت. زردشت خود به دربار آمد و پیغمبری خویش را در حضور شاه کشور رسما اعلام داشت:



به شاه جــــــــهان گفت پیغمبرم
تو را سوی یزدان همی رهبرم .....

زگوینده بپذیر به دیـــــــن اوی
بیــــــــــاموز از راه و آییـــــن اوی

بیـــــــاموز آیین دیـــن بـــــهی
بـــی دین نه خوب است شاهنشهی



چنین به نظر میرسد که جمع آمد دربار که زردشت در آن پیغمبری خود را اعلان کرد محفل نمایش نبود. برای اعلان قبول دین بهی یعنی آیین زردشتی قبلا بزرگان و اشراف را جمع آورده بودند و در آن جمع آمد کتاب اوستا را از نظر می گذرانیدند و نظریه رد و قبول دین تازه در همان محفل فیصله شده بود.

مناسب حال باید خاطر نشان ساخت که علاوه بر حمد و سنا و اظهار اخلاص و احترام فراوان خود فردوسی به پیشگاه زردشت٬ چهره این پیمبر٬ خصلت و خصوصیات خاص این ابرمرد دین و آیین٬ بنیانگذار دین بهی٬‌ پاکی٬ آزادی و آزادگی از زبان قهرمانان شاهنامه هنگام شرح و تفسیر این و یا آن حادثه و واقعه رخ داده یا بررسی و ارزیابی مسائل امری یا سفارشی آشکارتر٬ پر فر و پر شکوهتر و پر درخش و جلای دیگر می گردد.

زردشت به قبول و تایید قهرمانان شاهنامه مردی روشن روان٬ ‌دانشمند٬ سخنگوی ماهر٬ دانا ‌و داننده٬ با رای و تدبیر٬ ‌کلید در راز و نیازها در مجمع مظهر همه نکویی ها می باشد. او آبادگر٬ ایجادگر است٬ کتاب دارد یعنی پیغمبر صاحب کتاب است٬‌خداوند مقام ومنزلت٬ ‌حرمت و ارجمندی است. وی نه با امر و فرمان٬ معجزه یا وسیله دیگر بلکه مستقیما در امور دینی و فرهنگی و کارهای هر روزه زندگی فعال اشتراک می نماید. بخلی٬ حسدی٬‌ کینه ی و ناراستی و ناراست اندیشی در وجود شریف او٬ در تعلیمات او مصلحت و مشورت های او نیست. از این جهت هم مظهر پاکی و پاکیزگی٬ ‌خرد و خردمندی٬‌ عقل ذکاوت ازلی٬ ‌نمونه کامل عبرت و پیروی است. میان همه محترمان و ارجمندان شاهنامه تابناک ترین چهره می باشد. باید خاطر نشان ساخت که مصلحت و مشورت های وی همه بر نفع آبادی کشور٬ امن و رفاهیت خلق و امنیت ایران است.

پادشاه کشور گوشتاسپ آیین پیمبر زردشت را که در نهاد ان منافع انسان٬‌ هدفهای والای آن نهان بود٬ پذیرفت. در این وضع چگونه پذیرفتن این دین بهی را از جانب گوشتاسپ روشن معلوم نیست و شاید حقیقت همان اشارت فوق باشد.

در ردیف دیگر امور اداری و دولت داری٬ بنا به هدایات و رهنمودهای زردشت٬ به ساختمان عمارات دینی و تاریخی بزرگ چون گنبدان بر آذران٬‌ آتشکده مهر برزین و امثال آن پرداختند و زمینه های دیگرآبادی ها نیز تدریجا مهیا گردید.


زردشت پیمبر با دست خود در آتشکده مهر برزین درخت سروی کشت و بر تن آن نوشت که گوشتاسپ دین بهی را بپذیرفت. این نوشته در ذات خود گواهینامه و یادگاری از عهد قبول آیین زردشتی و سایه دست پیمبر بود.


اشاره حکیم فردوسی هم در این خصوص شاهد صادق است:





نبشتش بر این زاد سرو سهی
که پذیرفت گوشتاسپ دینی بهی


گــــوا کرد مر ســـرو آزاد را
چنیـــــن گســــتراند خرد داد را





سرو درخت ستبر گشت٬ قدس ۴۰ رش و پهناش ۴۰ رش٬‌ پهلوی این سرو قصری زرین سربرافراخت. در دیوارهای این قصر علاوه بر دیگر نقش و نگار تصویر شاهان عادل٬ نام آور و میهن پرست جمشید و فریدون کشیده شد. نام این سرو برومند در شاهنامه سرو کاشمر می باشد. نظیر این سرو کاشته ای پیمبر زردشت هیچ گاه و در هیچ جای وجود نداشته است.





پادشاه کشور رسما اهل دربار٬ ‌بزرگان و کل مقربان دیگر را دعوت نمود که سرو کاشمر این درخت مقدس به دست خود کشته و پرورده ایی پیمبر را ببیند٬ ‌رسم و راه او را پیش بگیرند و بدین بهی بگروند و ترک پرستش بت های چینی نمایند.

فردوسی در شاهنامه این لحظه را از زبان شاه چنین به قلم آورده است:

بگیرید یک سر ره زردهشـــت
به سوی بت چین برارید پشت....


ســــــــوی گنبد آذر آرید روی
به فرمان پیغمبر راست گـــوی


این نهال بهشت که با نام سرو کاشمر در مقام وصف و ستایش آمده است٬ چنانکه بالاتر هم یاد شد٬ ‌اولین پایه آیین زردشت و آغاز انتشار آن در قلمره ایران زمین می باشد. زردشت مشاور شاه٬ راهنما و هدایتگر او به سوی معنویات به جانب خیر و نکویی و بهبودی و بهروزی است. بنا به شهادت ماخذ و به ویژه شاهنامه فردوسی در این عهد ایران به چین باژ می داد و سخت مطیع و وابسته زور بیگانه بود.


در فصل نپذیرفتن باژ ایران ارجپ را فردوسی چنین شهادت میدهد:


چو چندی سر آمد بر این روزگار
خجسته شد آن اختــــر شهریـــار


به شاه جـــهان گفت زردشت پیر
که در دین ما این نباشد حوژیـــر


که تو باژ بدهی به سالار چیـــــن
نه اندر خود آید به آیین و دیــــن


نباشم بر این نیز همداستـــــــــان
که شاهان ما در گهی باستـــــــان


به ترکان ندادست کس باژوســـاو
به ایران نبودش همه توش و تاو


مصلحت مرد خرد در شاه تاثر عمیق گذاشت. او را سر ننگ و نام آورد. به حفظ استقلال و آزادی و سربلندی کشور کشید و از دادن باژوساو و بدین وسیله پابند و مطیع اجنبی بودن رهایی بخشید.

پـذیرفت گوشتاسپ گفتار نیــــز
نفرمایــــــمش دادن از باژچیـــــــز



برادر گوشتاسپ زریر و فرزند پهلوان٬ ‌نامدار و نامبردار او اسنفدیار روئین تن مبلغان دین و آیین نو در شهر و ولایات و روستا و دهات مملکت شدند٬ این دو شخص در باب استقرار و استحکام پایه های آیین جدید کارهای زیادی را انجام دادند.


مخالفین آنوقت٬‌ ایران در شخص ارجاسپ حکمران چین که زورا از ایران بازمی ستاند٬ از قبول آیین و دین نو از جانب گوشتاسپ و با مصلحت زردشت سرکشی کردن از دادن باژوساو سخت به شور آمده نهایت اظهار می دارد:

همــه پیـــش او دیــن پژوه آمـدنـد
وزآن پیر جــادو ستـوه آمدنــــد


گرفتند از او ســر به سر دین اوی
جهان پر شد از راه و آیین وی


از مصرع آخر پیداست که این دین زود انتشار یافته کشور را فراگرفته است. مخالفین به هر وسیله کوشش می کنند که شاه ایران از این دین و سرکش از امر پرداخت باژ به چین برگردد. حتی آخر تهدید کرده می شود که با زور٬ ‌با ویرانگری به این کار خاتمه خواهند داد.


ارجاسپ در یک بخش نامه ای به گوشتاسپ گله آمیز و طنزآمیز می نویسد:

پیــامد یکــی مرد مردم فریـــــب
تو را دل پر از بیم کــرد و نهـــیب


سخن گفت از دوزخ و از بهشت
به دلت اندرون تخم زفتی بکشـت


تــو او را پـذیـرفتـی و دیـنش را
بیـــاراستـی راه و آئینـــــــش را


صرف نظر از همه تهدیدها و گله ها و شکوه و شکایت های حریفان شاه ایران به دین بهین زردشتی خود و قول و تصمیم خویش و در امر سرکشی از بند زوری اجنبی طبق دستور پیمبر بیدار بماند و برعکس برای استحکام پایه های آیین نو پسرش اسفندیار را به روم و به هند و شهر و دهات فرستاد.

با سعی و کوشش اسفندیار و یاران او در این کشور ها و دیگر محلات باقی مانده دین زرتشتی پذیرفته و بت ها سوزانده شد:

به روم و به هندوستان بربگشت
ز دریا و تاریـکی انـدر گذشـــت


گـــذارش همــی کــرد اســفندیـــار
بفرمان یـــــزدان و پروردگــــار


چو آگـــه شــدند از نکو دیـن اوی
گـرفتند از او راه و آئیــــن اوی


مـرایـن دیـن بـه را بیــــاراستنــد
از این دین گذارش هم خواستند


بتـــــان از ســــرگاه مـی سوختنـد
بــــجای بــت آتـــش بـرفروختند


سپس با تقاضای ساکنان محل ها از جانب گوشتاسپ به آن جا دستورالمعمل ها و هدایت نامه های زردشتی حقیقت واقعی و فضیلت و برتری عقاید دین جدید را به طور واقعی به آن آشکار می ساختند.

خود فردوسی هم در شاهنامه رشد و پیشرفت اغلب ساحه های زندگی را از فیض و برکت این تعلیمات نو میبیند.

اسفندیار پس از انجام وظیفه از باب استحکام آیین زردشتی در نامه ای حضور پدر این مطلب را مخصوص ابراز می دارد:
جهـــان ویژه کردم به فر خــدای
به کشــور پراکنده ســـایه همــــای


کســی را نیــز از کسـی بیـم نــه
به گیتـی کسـی بی زر و سیم و نـه


فـروزنده گیتـی بـه سـان بهشـت
جهـان گشته آباد و بر جـای کشـت

سواران جـهان را همی داشتنــد
بـه ورزی گـران ورز می کاشتنــد


بـر ایـن بـرگردیـد چنـدی جهــان
بـه گیتـی بـدی بـود انـدر جهـــــان


از اشارات بالا چنین برمی آید که اسفندیار و یارانش بنا بدستور زردشت در جریان تبلیغ و تشویق و تعلیم دین بهی در برقراری عدالت اجتماعی٬‌ تامین مساوات و همنوای مردمان کارهای جالبی را نیز انجام داده خرابی ها را آباد نموده اند.
در سلسله قصه ها٬ افسانه ها و نقل و روایات زیادی شاهنامه٬ زردشت و عقاید او چون رهبر معنوی پیمبر نیک رای و نیکو تدبیر یادآوری می شود. در همه گفتارهایی که به این موضوع مستقیم و یا غیر مستقیم ارتباط دارد٬ چهره تابنک زردشت با همه خصلت های حسنه٬‌ عقل و خرد٬ ذکاوت و نبوغ ازلیش به خوبی معلوم میگردد. تعلیمات این پیمبر به خیر و خوبی٬ آبادی٬‌وطن پرستی٬‌ دوستی و رفاقت‌٬ وحدت و همدلی نگرانیده شده٬‌ هدف اصلی اش تربیت معنوی انسان و شناخت کاربست عدل و عدالت٬‌ مساوات و یگانگی تام کشور می باشد. بعضی لحظات این تعلیمات و شخصیت خود پیمبر زردشت در نظم کلاسیک ما نقش معلومی داشته و از نفوذ و محبوبیت آن درک می دهد.

به نسبت تاثیر٬ محبوبیت و مقدس بودن زردشتی قلمرو ایران زمین آن رزوگاران چون قلمرو زردشت نیز شهرت داشته است و این در بعضی ابیات گذشته برجا مانده است.

شاعری هنگام استلای مغول٬ این سیل خانه برانداز بنیانسوز و ویرانگر ایران بهشت آئین با سوز و گداز در بیت ذیل فرموده است:

چه سان نسوزم و آتش به خشک و تر نزنم
که در قلمرو زردشت حرف چنگیز است

شاهنامه بی زوال در باب تحقیق آیین زردشتی٬‌ سنت و آداب آن چون منبع با اعتماد اول درجه چون اوستای ثانی از این به بعد هم بسیار گره های سربسته این موضوع بزرگ را گشاده٬ در حل مسائل مهم مربوط به این ساحه٬ فرهنگ ایرانی نژادان کمک و مساعدت خواهد نمود.


ظاهر احراری


پژوهش در فرهنگ باستانی و شناخت اوستا٬ ‌سومین همایش٬ به کوشش م. میرشاهی٬ ‌انجمن رودکی٬ پاریس مهرماه ۱۳۷۷
دین افساری است که به گردنتان میاندازند تا خوب سواری دهید و هرگز پیاده نمیشوند, باشد که رستگار شوید
     
  ویرایش شده توسط: azita   
زن

 
kavehahangar2008: خدارو شكر ازی جان میتونه قران رو تفسیر كنه امیدوارم فقط از نوع تفسیر به رای نباشه
آقا مهدی
شما هم اگر قران دوست بودی (تفسیر قران كه نه یك بار روخونی فارسی رو انجام داده بودی )
توی این تارنما نمیومدی


درخواست دوباره
خواهش میكنم نام كاوه آهنگر را از نام كاربریت برداری
دین افساری است که به گردنتان میاندازند تا خوب سواری دهید و هرگز پیاده نمیشوند, باشد که رستگار شوید
     
  
مرد

 
دوستان وهمه سروران گلم متن سوره تكاثر رو عینا میزارم شما ملاحظه كنید كه منظور كثرت وزیاده خواهی در اموال وفرزند وعشیره رو مورد نكوهش قرار داده نه ملیت وچیزایی كه ازی جان برای كوبیدن دین بهشون متوسل شده

به نام خداوند بخشنده مهربان//شما مردم را بسیاری اموال وفرزند وعشیره سخت غافل داشته است
2تا انجا كه به گور وملاقات اهل قبور رفتیدنه چنین است كه به زودی خواهید دانست3 باز هم چنین نیست به زودی خواهید دانست4/چنین نیست اگر به طور علم یقین بدانید5/البته دوزخ را مشاهده خواهید كرد6/ و سپس به چشم یقین می بینید7/ انگاه از نعمت ها شما را در انجا باز میپرسند


خب از ازی جون وهمه شما دعوت میكنم این معانی ایات رو بخونید تا بیشتر در امانت داری دوستان دقت كنید
افسوس... روزی خواهد آمد که نماد روشن فکری بی دینی ست... (دكتر شريعتي)
     
  
مرد

 
من مومن نیستم ولی از دورغ وتهمت به دینی كه از جانب خدا نازل شده متنفرم و با تمام وجودم ازش دفاع میكنم در حد وسعم خدا كنه روی برسه كه برای مقاصد خودمون حقایق رو تحریف نكنیم ودچار افراط و تفریط نشیم واصل امانتداری رو رعایت كنیم از ادوارد براون سند اوردم گفتن گشته بعد كلی بدوبیراه از توی كتاب طرف یه چیز خوب برای خودشون گیراورده اونو گذاشته تو سایت اینم از لطف ازی جون كه قران رو وارونه جلوه كرده برای من وباقی دوستان باشد كه رستگار شویم

گفتار نیك و كردار نیك و پندار نیك به امید روزی كه این كلمات كوتاه اما پرمعنا كه در برگیرنده هدف از نزول همه ادیان هستش سرلوحه عملكرد ما بشه//
كاوه اهنگر یك جوان ایرانی مسلمان و در جستجوی حقیقت در تاریكی دنیا و ظلمت فرا گرفته وجود انسانها
افسوس... روزی خواهد آمد که نماد روشن فکری بی دینی ست... (دكتر شريعتي)
     
  
مرد

 
ممنون میشم به دین و اعتقاد حافظ و فردوسی هم نگاهی بندازید نه فقط به حرفای مطهری كه ازش پتكی بسازید و بر سر دین
افسوس... روزی خواهد آمد که نماد روشن فکری بی دینی ست... (دكتر شريعتي)
     
  
مرد

 
از دوستای گلم تمنا میکنم وقت بزارن به سوره کهف ایه 83 به بعد رجوع کنن ومقام ومنزلت کوروش ذوالقرنین بزرگ این مرد نامی ومایه مباهات ایرانیان رو در قران مطالعه کنن تا باشد که به دایره انصاف برگردند دوستانی که سعی در وارونه جلوه کردن حقایق دارن باشد که رستگار شویم
افسوس... روزی خواهد آمد که نماد روشن فکری بی دینی ست... (دكتر شريعتي)
     
  
مرد

 
والا قرانی که ما داریم توش اثری از رد کردن ادیان گذشته نیست بلکه اشاره به پیدایش پیامبران و زندگی ان ها داره و همش با احترام از اونا زاد میکنه مشکل دوستامون تو لوتی اینه چون هدفشون تخریب وجه دین هستش نه حقیقت طلبی سعی میکنن حرفی ادما مختلف رو که به فراخور خودشون چیزی گفتن به عنوان سند ودلیل برای کوبیدن استفاده کنن/
افسوس... روزی خواهد آمد که نماد روشن فکری بی دینی ست... (دكتر شريعتي)
     
  
زن

 
kavehahangar2008: والا قرانی که ما داریم توش اثری از رد کردن ادیان گذشته نیست
فقط مشكل كوچولوش اينه كه اگر كسي از دين اسلام به اون اديان گرايش پيدا كنه بايد كشته بشه !!!!!!
     
  
زن

 
kavehahangar2008: مشکل دوستامون تو لوتی اینه چون هدفشون تخریب وجه دین هستش نه حقیقت طلبی سعی میکنن حرفی ادما مختلف رو که به فراخور خودشون چیزی گفتن به عنوان سند ودلیل برای کوبیدن استفاده کنن/
اينم برا خودش حرفيه
يعني وقتي ادم جواب منطقي نداره بايد اين حرفو بزنه
مثلا اگه اقاي مطهري به سنتهاي ايراني توهين كرد و گفت خانواده هاي ايراني همگي احمق هستند ما بايد اين حرفو به فراخور حال ايشون بزاريم !!!!!!!
البته فراخور حال بستگي داره چي باشه
از پاي منقل بلند شده باشه يا در حال صيغه دختر نه ساله !!!!
از حالا ميشه جواب كاوه جانو حدس زد
بدون اينكه مستقيما به اين مسائل پاسخ بده شروع ميكنه به كلي گويي كه بله دوست گلم !!! اسلام دين مهربونيه و نبايد يك حرف مطهري رو بهش چسبيد بلكه بايد خودمونو به كوچه علي چپ بزنيم و مزخرفات اخوندهاي مفعولو بپذيريم
اخه ميدوني ما بيچاره ها نه سعدي داريم نه حافظ نه مولانا نه فردوسي !!!!
به خاطر همين قحط الرجالي كه داريم بايد منتظر بشيم ملاهاي مفعول از تو بشكه حوزه علميه در بيان و ياد بدن چهارشنبه سوري مال احمق هاست ولي چاه جمكرون مال عاقلها!!!!!!
     
  
مرد

 
سلام دوست گلم اولا تخطئه نكنیم بهتره/منظورم از فراخور خودشون در مورد مطهری نبود درمورد دوستای ساكن لوتی بود و به این جهت گفتم كه شما همه چیز رو صفر ویك میبینی از ادوارد براون وتاریخ طبری گفتم شما گفتی یه چیز خوب گیراورده صدتا بدشو نمیگه در مورد مطهری هم اینو میگم كه اون اگه گفته چهارشنبه سوری فلان وبهمان نظر خودشو گفته اما دلیل نمیشه این ادم رو كه مورد احترام بخش زیادی از جامعه خصوصا طبقه اگاه واهل دانش هست با یه اظهار نظر كلا رد كرد واون وحرفاشو بی ارزش قلمداد كرد مطهری هم انسانه ومطمئنا از اشتباه مبری نیست ومیشه او ونظراتشو نقد كرد اما به طور كل رد كردن صحیح نیست به نظر بنده/
افسوس... روزی خواهد آمد که نماد روشن فکری بی دینی ست... (دكتر شريعتي)
     
  
صفحه  صفحه 5 از 29:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  29  پسین » 
مذهب
مذهب

اسلام دین رحمانی؟؟؟؟ (توسط مدیر بسته شد)


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA