انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 25 از 38:  « پیشین  1  ...  24  25  26  ...  37  38  پسین »

نگاهی متفاوت به داستان ظهر عاشورا


مرد

 
apadanakamali: اگه اینبار چشموتون رو خوب باز کنید می بینید نوشتم یکیش این موضوع بود که باعث شد به باورهای قبلیم شک کنم!و اتفاقا باعث شد بفهمم که اونقدرها هم شیعیان آنطور که وانمود می کنن راه علی رو در پیش نگرفتن بلکه بیشتر علی پرست شدن تا علی شناخ
ما هرگز علی پرست نشدیم لکن به گفته خوده حضرت علی دو دسته در مورد ایشون به جهنم واصل میشن اول کسانی که ایشون رو بیش از انچه هستند بپندارند و دوم کسانی که مقام ایشون رو پایین تر از انچه هستند بدانند

این نتهمتی ناروا است به شیعه

شیعه علی را بنده خاص درگاه خدا میداند مقام او ذیل پیامبر است

او با معرفی پیامبر و به امر خدا بعد از پیامبر خلیفه و امام است و جایگاه او نسبت به مردم مانند جایگاه پیامبر است

به دلیل

یا علی انت به منزله هارون من موسی الا ان لا نبی بعدی

من کنت مولاه فهذا علی مولاه

علی مع الحق الحق مع علی

ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین

و صدها و صدها حدیث و روایت معتبر دیگر که علی را افضل مسلمانان معرفی میکند و در فضائل کسی به گرد پای ایشان نمیرسد

apadanakamali: همن طوطی وار خوندن مطالبه که شما و دیگران رو از واقعیات دور کرده و چشم بصیرت رو از شما گرفت
جالبه منهم از شما درخواست همین بصیرت رو دارم که از کارهای ظاهری مردم نتیجه گیری نکنید

واقعا تا حالا نشده شما خودت بخاطر مصلحت حرفی رو نزنی یا به شکلی عمل کنی که مطابق عقیده ات نیست

بعد یک عده بیان از همون رفتار برداشت کنن که تو عقیده ات همونه و کاری به بقیه اعمالت نداشته باشن

ادم گاهی برای نجات خودش و خانواده اش از مرگ یا خطر همچین اعمالی انجام میده که شرعی هم هست

apadanakamali: ابوبکر و عمر و نشون میده کینه ای در دل نداشته اما حقد و حسد و کینه در میان شیعیان امروزی بیداد میکنه که نشون میده این شیعیان کاری به سیره و روش علی ندارن!
اولا ابوبکر تا اون موقع اسم نبوده و علی ع اولین بار استفاده کردن در مورد نام عمر هم قصه اجبار تعریف شد همچنین که سالها بعد بوده

جالب اینه که من این همه نقل تاریخی رو بیام رها کنم و فقط بخاطر یک نامگذاری از مذهب حقه خودم برگردم

همونطور که جریان ام کلثوم رو با سند توضیح دادم این نامگذاری هم دارای سند تاریخی است

apadanakamali: نشون میده این شیعیان کاری به سیره و روش علی ندارن!
اتفاقا همینها امتحان دین است و تفاوت مسلمان جاهل و نادان

بنا بر این که حضرت علی حضور عایشه را در جنگ امتحان خدا خواند که ببیند مردم طرف حق را میگیرند یا طرف زنه پیامبر را

اگر اینجوری باشه همه چیز رو میشه توجیه کرد

مثلا ادمهایی هستن که با ریا و دروغ صاحب همه چیز هستند و با ریا جایگاه معنوی هم دارم خدا هم اونها رو به حال خودشون گذاشته

افرادی هم هستن که واقعا ادمهای خوبی هستن ولی در قلاکت و بیچارگی زندگی میکنن

ولی ایا واقعیت همینه و در پشت پرده هم همینجوریه

ایا اینکه خدا اجازه میده ستمگران کار خودشون رو بکنن دلیل برحق بودن اونهاست


هرگز ئهمیشه در ورای این مسائل امتحانان الهی است

لذا به ظواهر اعتنا نکنید و به عمق و ریشه و دلایل واقعی توجه کنتید

من متوجه شدم که اهل سنت همیشه به ظواهر بیشتر توجه میکنن و کلیه استدلالهای اونها بر اساس همین ظواهر است و کلا از عمق و ریشه و اصل به دور مانده اند

قبلا هم گفتم با توجه به اینکه اینگونه مباحث نتیجه نمیده شما رو دعوت به بحث ازاد با همراهی هر که دوست دارید میکنم در مشهد و گرچه برای من واضح است اما اگر این بحث به نفع برادران اهل تسنن تمام شد من از مذهب خود برگشته و به ایین حقه خواهم پیوست به همراه جمعی ازدوستانم

این هم برای اینکه یقین کنی من متعصب نیستم

apadanakamali: که ویدئوی کنفراس مطبوعاتی آیت الله قزوینی و اعترافش به این ازدواج رو برات گذاشتم

شما ویدیو رو گذاشتی که البته سندی بر علیه شماست

عمر تهدید میکند در صورت عدم پاسخ مثبت خاندان علی را از روی زمین محو خواهد کرد ...با همچین پیش زمینه ای ایا باز هم این ازدواج اگر صورت گرفته باشد نشانه مودت و دوستی است


خلفا همیشه سعی داشته اند از اهل بیت به هر وسیله تاییدی برای حکومت خود بگیرند که البته هرگز موفق نشدندعمر هم همینکار را خواست بکند

عمر و معاویه از علی نتوانستند رسما تایید بگیرند که در زمان شورا معلوم شد وقتی علی سیره خلفا را برای اخذ حکومت قبول نکرد

با معاویه به جنگ پرداخت و البته صلح فی مابین در اثر خرفت بودن ابوموسی بود که علی ع از ابتدا او را قبول نداشت و تحت فشار مردم مجبور شد

معاویه از حسن ع نتوانست تایید خلافت را بگید و مفاد صلح نشانگر این است که مصالحه شده نه تقویض خلافت و معاویه با نامردی و زیر شرایط زدن خلافت را موروثی کرد

مامون هم از امام رضا نتوانست تایید بگیرد علیرغم همه سیاست و زیرکی انچنان شکست خورد که در نهایت باز راه پدرانش را رفت و حضرت را شهید کرد

apadanakamali: امام زین العابدین رضی الله عنه یکی از دخترانش را عائشه نامید، و فرزندانی به نام‌های عبدالرحمن و عمر داشت که برادر پدری و مادری زید بن علی بود.
خواهش میکنم اینقدر دروغ ننویسید در مورد فرزندان امام کاظم که کلا ناصواب و نادرست گفتید و حالا هم نسبت و تهمت ناروا میزنید

ویکی پدیا به عنوان بی طرف ترین دانشنامه فرزندان سجاد را به شرح زیر اورده است




محمد باقر که مادرش امّ عبدالله، فاطمه بنت حسن بن علی بوده.
عبداالله، دختر او فاطمه مادر اسماعیل پسر جعفر صادق بود.
حسن
حسین
زید
عمر
حسین اصغر، نیای مرعشیان
عبد الرحمن
سلیمان
علی (کوچک‌ترین فرزند)، نیای سادات تفرش
خدیجه
محمد اصغر
فاطمه
علیه
امّ کلثوم[۲۶]

کجا نامی از عایشه برده شده متوجه باشید منفورترین نام البته عایشه است

در بین شیعیان نام عمر تنها نام خلیفه دوم شناخته نمیشود

همچنانکه حضرت علی نام فرزندش را به خاطر یکی از اصحابش که عمر نام داشت به نقلی انتخاب کرد
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
بررسي سنتها و خرافات وارده در روز عاشورا

از شيخ الا سلام (ابن تيميه) در باره آنچه مردم در روز عاشورا از قبيل كُحل (سرمه به چشم زدن)، شستن اعضاء، حنا زدن به سر و اعضاء ديگر، گفتگو و مصافحه با يكديگر، پخش شله زرد، اظهار شادي و سرور و... انجام مي دهند سؤال شد كه آيا حديث صحيحي از رسول الله صلي الله عليه وسلم در اين باره وارد شده است؟ و اگر در اين مورد حديث صحيحي وارد نشده آيا انجام دادن آن بدعت است؟ و آنچه دسته ديگر از قبيل غم و ناراحتي، خود را تشنه نگه داشتن، نوحه سرايي كردن، خواندن مصراع هايي در باره عاشورا و پاره كردن يقه انجام مي دهند؛ آيا از ابتدا بوده است؟

جواب: الحمد الله رب العالمين.
حديثي از رسول الله صلي الله عليه وسلم و اصحابش در اين باره ذكر نشده و هيچ يك از ائمه اربعه (امام مالك، امام ابوحنيفه، امام شافعي، امام احمد حنبل) و غير ايشان آن را مستحب ندانسته اند.
نويسندگان معتبر نيز از پيامبر، صحابه و تابعين حديثي روايت نكرده اند. در كتابهاي صحيح، مسند و مسانيد نيز حديث صحيح و يا ضعيفي در اين مورد روايت نشده است.

اصلاً در قرن هاي اوليه اسلام بحثي در اين مورد نبوده اما از متأخرين رواياتي نقل شده است، مانند اينكه: اگر كسي در روز عاشورا سرمه به چشم بكشد در آن سال به چشم درد مبتلا نمي شود، همچنين كسي كه در روز عاشورا خود را بشويد در آن سال مريض نمي گردد. و مثال در اين باب زياد است كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره نمود:

در باره نماز روز عاشورا فضائلي روايت نموده اند؛ همچنين روايت شده كه: در روز عاشورا توبه آدم قبول شد؛ كشتي نوح بر كوه جودي قرار گرفت؛ يوسف به يعقوب رسيد؛ ابراهيم از آتش نجات پيدا كرد؛ قوچ به جاي اسماعيل قرباني شد؛ چيزهاي ديگر كه در باره اين روز گفته اند.
در حديث دروغ و موضوعي از رسول الله صلي الله عليه وسلم نقل كرده اند: كسي كه روز عاشورا خانواده اش را سير نگه دارد خداوند در ساير سالها روزيش را وسيع مي گرداند.
تمام اين رواياتي كه به رسول الله صلى الله عليه و سلم نسبت داده اند دروغ مي باشد.

از ميان اين روايات، روايت سفيان بن عيينه كه او نيز از ابراهيم بن محمد بن منتشر و او نيز از پدرش روايت نموده مشهور مي باشد كه گفت: به ما ابلاغ شده كه هر كس در روز عاشورا خانواده اش را سير نگه دارد خداوند در ساير سالها روزيش را وسيع مي گرداند.

ابراهيم بن منتشر اهل كوفه بود و اهل كوفه دو طائفه بودند:

طائفه يا دسته رافضي كه اظهار دوستي اهل بيت را مي كردند ولي در باطن زنديق هاي بي‌دين و يا اهل هوا و هوس بودند و دسته ديگر نسبت به علي و يارانش كينه توز بودند.

اين دو دسته قتلها و فتنه هايي را به وجود آوردند.
در حديث صحيحي كه مسلم از رسول الله صلى الله عليه و سلم به ثبت رسانيده است، مي فرمايد| أَنَّ فِي ثَقِيفٍ كَذَّابًا وَمُبِيرًا|[1] «همانا دو ثقفي( به وجود خواهند آمد ) كه يكي بسيار دروغگو و ديگري قاتل و جاني مي‌باشد».

آن دروغگو مختار بن ابي عبيد ثقفي بود كه اظهار دوستي اهل بيت را نمود و آنها را نصرت داد. عبيد‌الله بن زياد، امير عراق، را كه سپاهي براي قتل حسين بن علي م مجهز كرده بود، كشت. سپس دروغ بزرگي مرتكب گرديد و آن ادعاي پيامبري بود! گفت كه جبرئيل بر او نازل شده است.

اين ماجرا را براي ابن عباس و ابن عمر م (صحابه هاي پيامبر) بازگو نمودند و به يكي از ايشان گفتند: مختار بن ابي عبيد ثقفي گمان مي كند كه جبرئيل بر او نازل مي شود؛ در جواب گفت: راست مي‌گويد زيرا اللهـ مي فرمايد:*هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَى مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ تَنَزَّلُ عَلَى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ &[2] «آيا به شما خبر دهم كه شياطين بر چه كساني فرود مي آيند؟ بر كساني كه بسيار دروغگو و گنهكار باشد.»

و به آن ديگري گفتند: مختار گمان مي كند كه به او وحي مي شود! ايشان در جواب گفتند: راست مي‌گويد زيرا اللهـ مي فرمايد:*وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَآئِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ&[3] «شياطين به دوستان خود وسوسه مي كنند تا با شما مجادله نمايند.»

و آن آدمكش حجاج بن يوسف ثقفي بود كه از جمله نواصب و از دشمنان عليس و يارانش بود. در ابتدا از جمله روافض بود و اين رافضي از جمله بزرگترين دروغگويان و افتراكنندگان و دشمن دين بود كه ادعاي نبوت كرد.

او كساني را كه بر عليه سلطان وقت، عبد الملك بن مروان، قيام مي كرد به شدت مجازات مي‌نمود و همچنين كساني را كه متهم به مخالفت با عبد الملك بن مروان بودند را مورد زجر و عقاب قرار مي داد. و در كوفه بين دسته رافضي و نواصب ( دشمنان علي ) فتنه ها و قتل و كشتارهايي جاري بود.

حسين در روز عاشورا به وسيله دسته ظالم و سركش به شهادت رسيد.

خداوند حسين را با شهادت گرامي داشت همانگونه كه با آن اهل بيتش حمزه، جعفر، پدرش علي و غير ايشان را تكريم نمود و جايگاه و منزلت او را به بالاترين درجه رسانيد. همانا او و برادرش، حسنس، سرور جوانان بهشتند. منازل عالي تنها با تحمل سختي و مشقت بدست مي‌آيد.
از رسول الله صلي الله عليه وسلم سؤال شد:|أَيُّ النَّاسِ أَشَدُّ بَلَاءً قَالَ الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الصَّالِحُونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ مِنْ النَّاسِ يُبْتَلَى الرَّجُلُ عَلَى حَسَبِ دِينِهِ فَإِنْ كَانَ فِي دِينِهِ صَلَابَةٌ زِيدَ فِي بَلَائِهِ وَإِنْ كَانَ فِي دِينِهِ رِقَّةٌ خُفِّفَ عَنْهُ وَمَا يَزَالُ الْبَلَاءُ بِالْعَبْدِ حَتَّى يَمْشِيَ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ لَيْسَ عَلَيْهِ خَطِيئَةٌ|[4] «بيشترين بلا‌ء و ناراحتي شامل چه كساني مي شود؟ رسول الله فرمودند: پيامبران، سپس صالحان و بعد از آن طبقات ديگر به ترتيب ايمانشان امتحان مي گردند، اگر در دينش ثابت قدم باشد بلاء و ناراحتي‌اش شديدتر است و اگر ايمانش ضعيف باشد آزمايشش سبكتر است. بلاء و نارحتي به مؤمن و ايماندار نمي رسد مگر اينكه بر زمين حركت مي كند و ديگر گناهي ندارد».

حسن و حسين و گذشتگان بزرگ و پاك آن مقام عالي را كه خداوند به آنها داده است تنها با سختي و ناراحتي بدست آوردند.

ايشان (حسن و حسين) در اسلام متولد شدند و در عزت و كرامت پرورش يافتند. مسلمانان براي آنها احترام قائل بودند و آنها را تكريم و گرامي مي داشتند.

پيامبرصلى الله عليه و سلم فوت نمودند در حاليكه آنان به سن بلوغ نرسيده بودند. خداوند به آنها نعمت داد و به آنچه كه لياقت اهل بيتشان بود امتحان نمود، همانگونه كه افضل ترين آنها، علي بن ابي طالب را آزمايش نموده بود.

حسين به سبب فتنه و آشوب بين مردم كشته شد؛ همچنانكه بزرگ ترين دليلي كه سبب كشته شدن عثمانس شد، فتنه بين مردم و تفرقه امت اسلامي در آن روز بود. در حديث آمده:|ثلاث من نجا منهن فقد نجا:موتي، و قتل خليفة مصطبر، و الدجال| «هر كس از اين سه چيز نجات يابد به حقيقت نجات يافته است: فوت من(رسول الله)، قتل خليفه متمسك به حق و صابر بر آن، و دجال».
مرگ پيامبرصلى الله عليه و سلم از بزرگترين اسباب فتنه بود كه به وسيله آن بسياري از اسلام خارج شدند. در اين هنگام خداوند، ابوبكر صديقس را عزت داد تا به وسيله او ايمان را پابرجا نگه دارد و به آنچه امر شده بود دعوت كند. مرتدين دوباره به اسلام گرويدند و اهل ايمان بر اسلام آنها شهادت دادند. اللهأ بر دشمنانش قدرت، شدت و جهاد قرار داد و براي دوستانش بر آنچه كه لياقت داشتند و بيشتر از آن آساني عطا نمود.

بعد از ابوبكر صديقس، عمرس خليفه شد. در آن زمان او كه كفار عبارت بودند از مجوس و اهل كتاب، شكست خوردند و اسلام عزت پيدا كرد؛ شهرها آباد شدند؛ بخشش زياد شد؛ ديوان عالي عدالت برپا داشته شد و عدالت گسترش يافت؛ سنت رسول الله صلي الله عليه وسلم زنده شد؛ و اسلام در آن ايام سربلند و پيروز گرديد همان سربلندي كه اللهأ آن را تصديق نموده است، آنجا كه مي‌فرمايد:*هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفي بِاللَّهِ شَهِيدًا&[5] «خداست كه پيامبر خود را همراه با رهنمون و آيين راستين فرستاده است تا آن را بر همه‏‏‏‏‎‎ آيين ها پيروز گرداند. كافيست كه خدا گواه باشد». و در جاي ديگر مي فرمايد:*وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا‏&[6] «خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمين جانشين خواهد كرد همانگونه كه پيشينيان را جانشين گردانيد و آن ديني را كه برايشان مي پسندد، فرمانروا مي سازد و خوف و هراس آنان را به امنيت مبدل مي گرداند، تا فقط مرا بپرستند و چيزي را با من شريك نگردانند». رسول الله صلي الله عليه وسلم نيز مي فرمايد:|إِذَا هَلَكَ كِسْرَى فَلَا كِسْرَى بَعْدَهُ وَإِذَا هَلَكَ قَيْصَرُ فَلَا قَيْصَرَ بَعْدَهُ وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَتُنْفَقَنَّ كُنُوزُهُمَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ|[7] «هرگاه كسري نابود گردد ديگر بعد از آن كسرايي نخواهد بود و هنگامي كه قيصر نابود شود ديگر قيصري در كار نخواهد بود و قسم به آن كسي كه نفس من به دست اوست آن گنجينه ها در راه خدا خرج خواهند شد».

عمرس ، آن كسي بود كه گنجينه ها را تقسيم نمود. دانستيم كه براستي آن را در راه خدا انفاق كرده است. او خليفه اي راهنما و هدايتگر بود.

او دستور داد (در آخر عمرش براي تعيين خليفه جديد) شورايي شش نفره تشكيل شود كه در آن مهاجرين و انصار خلافت را به عثمان بن عفانس دادند بدون آنكه خودش به آن رغبتي داشته باشد و(مهاجرين و انصار) از روي ترس و وحشت خلافت را به او ندادند بلكه همه به اجماع و از روي خشنودي و رضايت با او بيعت نمودند.

در اواخر ايام خلافتش اسباب شر و فتنه بين اهل علم وجهل و دشمنان به وجود آمد. در اثر فتنه تلاشها به ثمر ننشست تا اينكه خليفه مظلوم شهيد شد و بدون دليل خونش مباح گرديد؛ او صابري بزرگوار و بزرگ منش بود، و اجازه نداد مسلماني به خاطرش كشته شود.

وقتي عثمان بن عفانس شهيد شد تفرقه و جدايي بين قلبها ايجاد شد و اين تفرقه گسترش پيدا كرد و بزرگ شد تا آنجا كه بدي آشكار گرديد و نيكي و راستي پست و ذليل گرديد.

به وجود آورندگان فتنه براي اينكه زنده بمانند با علي بن ابي طالبس بيعت كردند. در آن هنگام به حقيقت او لايق خلافت و از بقيه داناتر بود ولي قلب هم پيمانان علي پر از نفاق بود و آتش فتنه شعله ور گشته بود؛ مردم با هم اتفاق نظر نداشتند و تمام مردم به صورت يك رشته واحد در نيامده بودند؛ اختيار امت در دست خليفه نبود؛ در نتيجه مردم به دسته ها و فرقه هاي مختلف تقسيم گرديدند.

از سوي ديگر خوارج، كساني كه زياد نماز مي خواندند، به كثرت روزه مي گرفتند و قرآن زياد تلاوت مي نمودند، به وجود آمدند. اين افراد با عليس جنگيدند و مسلمانان به فرمان اللهأ و رسولش با آنان نبرد كردند و از قول رسول الله صلي الله عليه وسلم اطاعت نمودند، آنجا كه در وصفشان مي‌فرمايد:|يَحْقِرُ أَحَدُكُمْ صَلَاتَهُ مَعَ صَلَاتِهِمْ وَصِيَامَهُ مَعَ صِيَامِهِمْ و قرائته مع قرائتهم يَقْرَءُونَ الْقُرْآنَ لَا يُجَاوِزُ حناجرهم يَمْرُقُونَ مِنْ الاسلام كَمَا يَمْرُقُ السَّهْمُ مِنْ الرَّمِيَّةِ اينما لقيتموهم فقتلوهم فإن في قتلهم اجرا عند الله لمن قتلهم يوم القيامة|[8] «هر كدام از شما(منظور اصحاب رسول الله است) نمازش را در برابر نماز ايشان، روزه اش را در برابر روزه ايشان و قرائتش را در برابر قرائتشان كوچك مي شمارد. قرآن مي خوانند در حاليكه از حنجره هايشان پايين تر نمي رود (در قلب هايشان تأثير نمي كند)، از اسلام خارج مي شوند همانگونه كه تير از كمان رها مي گردد، هر كجا آنها را يافتيد، بكشيدشان. نزد خدا براي كسي كه آنها را بكشد در قيامت اجري است». و در حديث ديگري مي فرمايد:|تمرق مارقة علي حين فرقة من المسلمين، يقتلهم اولي الطائفتين الي الحق|[9] «مارقه(خوارج) از گروهي از مسلمانان خارج مي گردند و آنها را شايسته‌ترين طائفه به حق مي كشند». اينها خوارج بودند كه باعث تفرقه بين مؤمنان شدند و جنگ و خونريزي راه انداختند، اما اين كارشان سبب خارج شدن از دايره اسلام نگرديد، به دليل كلام الله تعالي كه مي‌فرمايد:*وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ&[10] «هرگاه دو طائفه از مسلمانان با هم جنگيدند در ميان آنها صلح برقرار سازيد. اگر يكي از دو گروه در حق ديگري ستم روا داشت با آن دسته اي كه ستم مي كند بجنگيد تا زماني كه به سوي فرمان خدا برمي گردد و حكمش را مي‌پذيرد، هرگاه بازگشت و فرمان الله را پذيرا شد، در ميانشان دادگرانه صلح برقرار سازيد چرا كه خداوند عادلان را دوست دارد. مؤمنان برادر يكديگرند، پس ميان برادران صلح و آشتي برپا داريد».

خداوند جنگ و پيكار را در برابر ايمانداراني كه به برادرانشان ستم روا مي دارند برگزيد و امر به اصلاح بين ايشان داد.

خوارج همانطور كه پيامبر خبر داده بود به وسيله شايسته ترين طائفه به حق كشته شدند آنها علي بن ابي طالب و يارانش بودند كه با خوارج جنگيدند، و اين كلام پيامبر مي رساند كه آنها از معاويه و همراهانش به حق نزديك ترند هر چند هر دو طائفه مؤمنند.

عبد الرحمن بن ملجم از دسته خوارج بود كه عليس را شهيد نمود.

اصحاب(بعد از شهادت علي) با فرزندش حسن بيعت كردند و آن فضيلتي كه رسول الله صلي الله عليه وسلم در حديث صحيح از آن خبر داده بود، آشكار گرديد. آنجا كه مي فرمايد:|إِنَّ ابْنِي هَذَا سَيِّدٌ وَسَيُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى بِهِ بَيْنَ فِئَتَيْنِ مِنْ الْمُسْلِمِينَ|[11] «اين فرزند من سيد و آقا است، خداوند به وسيله او فتنه بزرگي بين دو دسته از مسلمانان را فرو خواهد نشاند».

ولايت و سرپرستي مسلمانان به حسن بن عليم رسيد. خداوند به وسيله او صلح و آشتي بين دو دسته از مسلمانان برقرار كرد. اين آنچه بود كه پيامبر او را به خاطر آن ستود.

بعد از مدتي حسن بن علي فوت نمود و به درجات بلند و رضايت الله تعالي دست يافت.

بعد از مدتي طوائف و دسته هايي به حسين بن عليم نامه نوشتند و به او وعده دادند كه او را در آنچه بخواهد ياري دهند. آنها دروغ مي گفتند زيرا هنگامي كه پسر عمويش را به سويشان فرستاد، خلاف وعده كردند و پيماني را كه با حسين بسته بودند، شكستند و او را به قتل رساندند.

اهل رأي و دوستداران حسين مانند ابن عباس، ابن عمر و ... به او پيشنهاد كردند كه رفتن به سوي آنها به مصلحت نيست، اما قبول نكرد و به طرف آنها حركت نمود.

هنگامي كه حسين خارج شد ديد كه شرايط فرق كرده است(زيرا تا آن موقع از كشته شدن پسر عمويش با خبر نشده بود). زماني كه با دشمنان روبه‌رو گشت به آنان پيشنهاد داد كه: يا بگذارند، بر گردد؛ يا به برخي از مرزها برود؛ يا پيش پسرعمويش، يزيد، برود. آنها با پيشنهاد اول و آخر وي مخالفت كردند تا اينكه او را اسير كردند و در درگيري كه بين او و آنها به وجود آمد او را به شهادت رساندند. و با اين شهادت خداوند مقام او را بالا برد و او را به مقام اهل بيتش كه پاكترين پاكان بودند، رسانيد. تجاوزگران ظلم و ستم را بر او ناچيز شمردند و اين ظلم و ستم به خاطر شر و بدي‌اي بود كه از طرف مردم به او وارد شده بود.

طائفه اي جاهل و نادان كه جز ملحدين بي دين و سركشان گمراه چيزي بيش نبودند اظهار محبت حسين و اهل بيتش را سر دادند، روز عاشورا را روز حزن و اندوه و نوحه سرايي معرفي كردند و روش‌هاي جاهليت را از قبيل سيلي زدن به صورت، پاره كردن يقه پيراهن و عزاداري به شيوه جاهليت را دوباره زنده كردند. اين در حالي بود كه خداوند به وسيله قرآن و احاديث پيامبرش دستور داده است- هرگاه مشكلي پيش آمد- صبر كنند و از خداوند طلب استغفار نمايند.
الله تعالي مي فرمايد:*وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إليهِ رَاجِعونَ أُولَـئِكَ عليهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ&[12] «و به بردباران مژده بده. كساني كه هرگاه بلائي به ايشان مي رسد، مي گويند: ما از آن خدائيم و به سوي او برمي‌گرديم. لطف و مرحمت خداوند شامل حالشان مي گردد و ايشان راه يافته گانند». در صحيحين از پيامبر نقل شده كه فرمودند:|لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَطَمَ الْخُدُودَ وَشَقَّ الْجُيُوبَ وَدَعَا بِدَعْوَى الْجَاهِلِيَّةِ|[13] «هر كس به صورت سيلي زند، و يقه پاره نمايد و به شيوه جاهليت عزاداري كند از ما نيست». و باز مي فرمايد:|أَنَا بَرِيءٌ مِنْ الصَّالِقَةِ وَالْحَالِقَةِ وَالشَّاقَّةِ|[14] «من از كساني كه به هنگام مصيبت داد و بي‌داد راه مي اندازد و شروع به كشيدن موي سر و پاره كردن لباس مي كنند، بيزارم». در حديث ديگري چنين مي فرمايد:|النَّائِحَةُ إِذَا لَمْ تَتُبْ قَبْلَ مَوْتِهَا تُقَامُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَعَلَيْهَا سِرْبَالٌ مِنْ قَطِرَانٍ وَدِرْعٌ مِنْ جَرَبٍ|[15] «نوحه كننده هرگاه قبل از مرگ توبه نكند در روز قيامت در حالي كه لباسهايي بلند از قطران(ماده سريع الاشتعال) و جامه هايي از جرب(كثافت) پوشيده است، زنده مي شود».

در مسند امام احمد حنبل آمده است: از فاطمه دختر حسين و او نيز از پدرش كه او هم از رسول الله صلي الله عليه وسلم شنيده كه فرمودند: |ما من رجل يصاب بمصيبة، فيذكر مصيبته و ان قدمت، فيحدث لها استرجاعا الا اعطاه الله من الاجر مثل اجره يوم اصيب بها|«اگر مردي به مصيبتي دچار شود و پس از مدتي آن را به خاطر آورد و اندوه هاي گذشته اش دوباره زنده شود، خداوند به او مانند روز نخست اجري عطا مي نمايد».

پس، اگر مصيبت حسين و غير او را بعد از مدتي طولا ني بياد آورد شايسته است آنطوركه خدا و رسولش امر كرده انجام دهد تا اجري همانند اجر مصيبت ديده در روزي �كه بدان دچار گشته است، عطا شود.

درحالي كه خداوند امر به صبر در دوران مصيبت كرده است، با گذشت زمان شيطان آن را براي افراد گمراه و سركش زينت داد و روز عاشورا را روز حزن و اندوه، گريه، نوحه سرايي، پخش و انتشار قصيده‌هاي ناراحت كننده و غمگين و اشاعه روايات دروغ معرفي �كرد. و اينكار تنها به منظور ايجاد فتنه و آشوب بين مسلمانان انجام گرفت و آن را وسيله اي براي دشنام سابقين قرار دادند. دروغ و فتنه در دنيا زياد شد و مسلمانان احساس نكردند كه بيشتر آن كذب مي باشد.
اين طائفه گمراه و سركش، كافران را عليه مسلمانان ياري دادند. از ميان اين گروههاي گمراه خوارج از همه بدتر بود.

رسول الله صلي الله عليه وسلم در موردشان مي فرمايد:|يَقْتُلُونَ أَهْلَ الْإِسْلَامِ وَيَدَعُونَ أَهْلَ الْأَوْثَانِ|[16]«با اهل ايمان مي‌جنگند و كافران را ياري مي دهند». آنان همانگونه كه يهود، نصاري و مشركين را عليه اهل بيت رسول الله صلي الله عليه وسلم و امت اسلام ياري دادند، مشركين ترك و تاتار را نيز در تصرف بغداد كمك و مساعدت نمودند و بر قتل و اسارت اهل بيت رسول الله صلي الله عليه وسلم ، فرزند عباس و غير ايشان و همچنين بر خرابي و ويراني شهرها آنان را ياري رساندند. شر و زيان آنها به اسلام را هيچ مرد فصيح و سخنوري نمي تواند بيان كند. در مقابل دسته اي مخالف دسته قبل عمل كردند و از مخالفان متعصب بر ضد حسين و اهل بيتش بودند كه از جاهل ترين، فاسق ترين، دروغگوترين، بدترين و بدعت گذارترين افراد بودند. خوشحاليشان را با كارهايي از قبيل سرمه كشيدن، رنگ كردن(دستها و موها با آن)، وسعت دادن نفقه بر خانواده و پخش غذاهاي غير معمول نشان دادند.

دسته اي كه روز عاشورا را به عنوان عيد و دسته ديگر كه در آن شروع به غم واندوه نمودند، هر دو دسته خطاكار، كارشان خارج از سنت رسول الله بود. آنها اهداف بدي در سر داشتنـد. و بزرگ ترين جنايات را مرتكب شدند و ظلم را ظاهر و آشكار نمودند. در صورتي كه خداوند امر به عدالت و احسان نموده بود.

پيامبر مي فرمايد:|إِنَّهُ مَنْ يَعِشْ مِنْكُمْ بَعْدِي فَسَيَرَى اخْتِلَافًا كَثِيرًا فَعَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الْمَهْدِيِّينَ الرَّاشِدِينَ تَمَسَّكُوا بِهَا وَعَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ وَإِيَّاكُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ فَإِنَّ كُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ|[17] «كساني از شما بعد از من اختلافات زيادي را (در دين) مشاهده مي‌كنند بر شما لازم است كه به سنت من و سنت خلفاي هدايت گر و راشد بعد از من عمل نماييد و آن را محكم و بدون كم و كاست بگيريد و از نوآوري در كارها (امور دين) بپرهيزيد، بدانيد تمام نوآوري ها بدعت، وهمه بدعتها گمراهي است». سنت رسـول الله صلى الله عليه و سلم وسنت خلفاي راشدين در روز عاشورا هيچكدام از اين كارها، يعني خواندن قصيده هاي غم انگيز يا شادي آور نبوده است. هنگامي كه رسول الله صلي الله عليه وسلم وارد مدينه شد، مشاهده نمود كه يهود روز عاشورا را روزه مي گيرد. علت اين كار را از آنها پرسيد:|مَا هَذَا الْيَوْمُ الَّذِي تَصُومُونَهُ فَقَالُوا هَذَا يَوْمٌ عَظِيمٌ أَنْجَى اللَّهُ فِيهِ مُوسَى وَقَوْمَهُ وَغَرَّقَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ فَصَامَهُ مُوسَى شُكْرًا فَنَحْنُ نَصُومُهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَنَحْنُ أَحَقُّ وَأَوْلَى بِمُوسَى مِنْكُمْ فَصَامَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَمَرَ بِصِيَامِهِ|[18] «امروز چه روزي است كه آن را روزه مي گيريد؟ گفتند: امروز روز بزرگي است كه در آن خداوند موسي و قومش
     
  
مرد

 
«انی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی، لن یفترقا حتی یردا علی الحوض» (من از میان شما می‌روم) و دو چیز را در میان شما (به امانت) می‌گذارم؛ کتاب خدا و خاندانم را. و این هردو از هم جدا نمی‌شوند تا کنار حوض (کوثر) به من برسند.» تعدادی از محدثین و مورخین شناخته شده اهل سنت که این حدیث را نقل کرده‌اند عبارتند از: مسلم بن حجاج نیشابوری (صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۷۳)، احمد بن حنبل (مسند احمد، ج ۴، ص ۲۶۶)، ترمذی (صحیح، ج ۵، ص ۶۶۲)، حاکم نیشابوری (المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۰۹)

لهل سنت به گزاف میگویند رسول خدا دو چیز گرانبها برای ما گذاشت شامل کتاب خدا و سنت او

اما با توجه به اسناد بالا متوجه میشویم که سنت نبوده بلکه عترت یعنی اهل بیت که شامل زهرا و حسن و حسین و علی علیهما سلام میشوند هستند

میبینید که عترت همسنگ قران ذکر شده

حال چه شد که همین افراد حسین ع که تنها بازمانده زهرا و حسین هستند را با وضعی فجیع کشتند

پسر پیغمبر خدا را

عترت همسنگ قران برای ما شیعیان ارزش دارد

اما اهل سنت چرا از عترت بریده اند و انقدر که به قران اهمیت میدهند به عترت نمیپردازند در حالیکه ایشان قران ناطق هستند

ایا چیزی را همسنگ قران میشناسید

ایا قدر این ودیعه گرانبها را دانستید

شما که یزید را خلیفه پنجم میدانید
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
ametis: ما هرگز علی پرست نشدیم لکن به گفته خوده حضرت علی دو دسته در مورد ایشون به جهنم واصل میشن اول کسانی که ایشون رو بیش از انچه هستند بپندارند و دوم کسانی که مقام ایشون رو پایین تر از انچه هستند بدانند
میشه لطفا پاسخ بدین که ما ایرانیان کدوم دسته هستیم؟
از نظر مذهب تشیع علی غیب میدونه علی معصومه ، الآن صدای همه رو میشنوه و شما هم که جایگاه ایشون رو جایگاه پیامبر می دونی ametis: او با معرفی پیامبر و به امر خدا بعد از پیامبر خلیفه و امام است و جایگاه او نسبت به مردم مانند جایگاه پیامبر است
تنها مونده شیعه صفت خدائی بده به علی و بگه خداست که باز گروهی از اونها هم بر این عقیده هستن پس آیا این کار تشیع علی رو بیش از اونچه هست نمیپنداره؟ ametis: اولا ابوبکر تا اون موقع اسم نبوده و علی ع اولین بار استفاده کردن در مورد نام عمر هم قصه اجبار تعریف شد همچنین که سالها بعد بوده

جالب اینه که من این همه نقل تاریخی رو بیام رها کنم و فقط بخاطر یک نامگذاری از مذهب حقه خودم برگردم
من گفتم این نامگذاری یکی از دلایل مودت بین صحابه بوده و شما هم گفتی علی اولین کسی بوده که نام ابوبکر رو انتخاب کرده و تا قبل از ابوبکر صدیق کسی نه این نام رو داشته و نه این کنیه رو پس علی از روی نام ابوبکر اقتباس کرده برای فرزندش!
حرف من اینه که چرا علمای مذهب تشیع و مراجع این حقایق رو پنهون کردن و چرا در عزاداری حسین که نام مسلم و حر و ابوالفضل میاد نامی از اینها نیست مگه اینها برذادران حسین نبودند که در کربلا شهید شدند؟!
ametis: شما ویدیو رو گذاشتی که البته سندی بر علیه شماست

عمر تهدید میکند در صورت عدم پاسخ مثبت خاندان علی را از روی زمین محو خواهد کرد ...با همچین پیش زمینه ای ایا باز هم این ازدواج اگر صورت گرفته باشد نشانه مودت و دوستی است
لطفا فضیه رو لوث نفرمایید
حرف شما چی بود؟
شما گفتی وقتی پیامبر فاطمه رو به ابوبکر و عمر نداد علی چطور حاضر میشه دخترش رو به عمر بده و منکر اینن ازدواج شدید
این ویدئو ثابت کرد این ازدواج صورت گرفته به زور یا به شفا !
پس تا اینجا برای شما مسلم شد که ام کلثوم به ازدواج عمر در آمده و من بهت میگم که فرزندی بنام زید هم داشتند
اما اینکه این آیت الله میگه به زور بوده ، چاره ای نداره چون اگه بگه از روی شفا بوده تمام داستانها و آسمان و ریسمان بافتنهای آخوندها و عقاید شیعه پنبه میشه باید بلگه به زور بوده پس می خواهی مدعی بشه کاملا از روی رضا بوده ، این هم باز میشه همون قضیه که علی در مقابل عمر نعوذبالله هیچ واکنشی نمی تونست از خودش نشون بده و ترسوئی بیش نبود
     
  
مرد

 
rostam91: بررسي سنتها و خرافات وارده در روز عاشورا
در گذر زمان اتفاقات و تحریفهای زیادی در دین شده و در وقایع مختلف شده اما مهم این است که


حسین ع وقتی عهد شکنی معاویه را دید و گناهان علنی یزید را مشاهده کرد از بیعت با او سر باززد

یزید بر ان شد که به زور بیعت بگیرد و

مردم در برخی نقاط وقتی یقین به گناه و الحاد یزید کردند مصمم شدند بر علیه یزید قیام کنند لذا از امام حسن دعوت کردند از کوفه و شهر های مختلف که کوفیان مصمم تر بودند

امام در حج بود که دانست یزید به حاکم مکه دستور داده به هر ترتیب از حسین بیعت ستاند و گروهی اماده اند اگر بیعت ننمود اورا بکشند لذا از مکه با حج نیمه کاره خارج شد

برای حسن مشیت الهی در نظر گرفته شده بود و خود او نیز خبر داشت

اگر کسی زیارت عرفه حسین ع را بخواند متوجه میشود امام چگونه در حال شرح مصائبی است که در اینده برایش اتفاق میافتد

امام همراه گروهی به سمت کوفه میرود ...جو پر خفقانی است

یزید حاکم کوفه را تغییر میدهد و مردی سیاس سفاک را به کوفه میفرستد او انچنان بر کوفه مسلط میشود که هیچ چیز از چشمش پنهان نمیمتند و در مشاوره ها در میابد یزید کمر به قتل حسین بسته پس تدارک انرا میبیند

امام به محض ورود به کربلا انجا را محل شهادت خود اعلام و زمینهای منطقه را میخرد و یارانش را ازاد میگذارد تا اینکه جمع قلیلی میمانند

برای امام و برخی چون قبیله بنی کلاب امان نامه میاورند در مقابل بیعت با یزید زنده بمانند و از مزایا و هدایا برخوردار شوند اما هیچیک نمیپذیرند و امام شهادت را بر میگزیند

ابن زیاد خفقانم غریبی برکوفه مستولی کرده و امام را خارجی معرفی میکند

به عبارتی شهر کوفه در انزمان به قدری بزرگ بوده که پیمودن ابتدا تا انتهای ان یک روز کامل وقت میبرده لذا در همچین شهری پخش کردن شایعه کار مشکلی نیست

ابن سعد با حکم عمارت ری قبول میکند در مقابل امام بایستد

امام به او میگوید هرگز گندم ری را نخواهی خورد و او به مسخره میگوید ایرادی نداره همواره گوشت و سویق میخورم اما واقعا چنین میشود او علیرغم حکم ری و وقتی یزید به خاطر فرار از مسئولیت گناه را به گردن ابن زیاد میاندازد از حکم خود به این سعد هم بر میگردد و او هرگز فرماندار ری نمیشود

سپاه کوفه اب را بر امام میبندند و عطس در دو روز اخر بیداد میکند خصوصا روز عاشورا

یاران امام را به بدترین وضع و ناجوانمردانه میکشند و امام را مثله میکنند و بعد به خیام حمله و ان را اتش و مانند اسرای خارجی با انان برخورد میکنند تمام اموالشان تا حتی گوشواره گوش انان را میکنند و کفش و چادر برای انها باقی نمیگذارند تا انجا که زنان با نمد پاره های چادر حجاب نگه میدارند و تا جایی که در قصر زیاد کسانی برای خرید دختران اهل بیت به کنیزی پیشنهاد میکنند که با اعتراض زینب و معرفی او متوجه میشوند اینها نه خارجی بلکه اهل بیت هستند و خجالت زده میگردند

برای اینکه هویت اهل بیت مشخص نشود انها را با تدابیر امنیتی جابجا کرده و همه جا در مقابل انها جشن گرفته و هلهله و طبل میزدد تا صدایی و نشانی صادر نشود

ایشان را شهر به شهر و با حالت اسارت تا شام بردند و در شام در خرابه ای جای دادند و همواره سر بریده اشهدا بر نیزه و در مقابل کاروان حمل میشد و سر حسین ع البته در صندوقی حمل میگردید

در اولین شب گریه های رختر کوچک امام در دوری پدر باعث میشود سر امام را به او بدهند تا ساکت شود و. طفل چون پدر را اینگونه میبیند از دنیا میرود



یزید این پیروزی را تبلیغ میکند و میپندارد از میان اسرا رمقی نمانده و مردی نیست که او را مفتضح کند لذا در بارگاه خود اسرا را میپذیرد

اسرا به بارگاه یزید میروند و یزید سر حسن ع را که در تشت است با چوب میزند که ناگاه زینب به صدا در میاید و با صدایی که پیران را یاد گفتار علی میاندازد خطبه ای میخواند که مجلس را زیر و رو میکند

یزید خود را به نادانی میزند و این مجلس خصوصی کم کم با حضور مردم عمومی میشود و اینبار نوبت سجاد ع که علیرغم مریضی در خواست صحبت کند و یزید نمیپذیرد

مردم فشار میاورند که بگذارید این خارجی ها صحبت کنند و هلهله کنان از یزید میخواهند اجازه دهد و او با توجه به تبلیغات قبل که خود را در مقابل خارجیان پیروز معرفی کرد میپذیرد و سجاد ع در پایین منبر میایستد و شروع میکند

اما جوری شروع نمیکند که یزید جلوگیری کند

بنام خدا میگوید و خود را فرزند منا و مکه و خود را فرزند مروه و صفا معرفی میکند فرزند ابرار و نیکان

مردم متعجب میشوند و اینها اگر خارجی هستند چرا بر محمد سلام میکنند و به جدی و ابایی میگویند یزید دستور میدهد بی موقع اذان بگویند تا سجاد ع دیگر سخن نگوید

امام سکوت میکند تا موذن میگوید

اشهد ان محمد رسول الله

ناگاه سجاد ع فریاد میزند

ای یزید این محم ایا جد توست یا جد من

و سپس خود را کامل معرفی میکند در خطبه ای محکم و قرا مانند شعری حماسی


مردم متعجب و معترض هستند که یزید میگوید خدا لعنت کند ابن زیاد را که او بمن گفت اینان خارجی هستند و در برابر تو قیام کردند

با این ترفند خود را رها کرد و از این پس با اسرا به مهربانی و احترام برخورد کرد

از مردمی که باورشاان شده بود علی ع نماز نمیخواند و وقتی خبر شهادت علی ع در محراب به دمشق رسید مردم از هم میپرسیدند مگر علی نماز هم میخوانده ؟؟؟

از مردمی که سالها در زمان حکومت عمر در سر نمازها علی را لعن و نفرین میکردند البته این قدر ساده لوحی بعید نیست

کم کم ابن زیاد را از خو.د دور کرد و به او توجه نمیکرد چنانچه دیگر از چشم یزید افتاد


حسین ع و زینب س

با این قیام پایه گذار نقطه عطفی در مذهب تشیع شدند که ۱۴۰۰ سال است پایدار مانده

در میان حکومتهایی که همواره علوی ها و شیعیان را تحت فشار و کشتار و نسل کشی قرار میدادند این نهضت حسین است که شیعه را زنده نگه داشته


و دشمن از این میهراسد

دشمن از عاشورا هراس دارد و و میخواهد به هر ترتیب انرا از بین ببرد

با ترور و بمبم و تهمت و دروغ و توضیحات دروغ و افترا


کدام ایین هست که هزار و چهارصد سال تحت فشارها و خفقانها و ممنوعیت ها پایدار مانده باشد و هر روز بهتر برگزار شود

شیعه همه هستی خود را مدیون عاشورا و امام حسین است

مظلومیت علی و زهرا س و شهادت حسین ع برترین وسیله ها برای حفظ تشیع بوده اند


جدای همه تحریفهایی که خصوصا در سالهای اخیر و بوجود امدن مداحان بیسواد مطرح شده و محکوم هستند اصل نهضت و هدف ان و مظلومیت ان برای ما همواره محترم است

عمل عده ای جاهل در تحریف مسائل عاشورا و دروغ سازی برای سو استفاده به عهده خود اونهاست نه شیعه و شیعیان

مرتبا هم شاهد هستیم علما این افراد رو نهی میکنن و یقینا تا چندی دیگه این افراد محدود خواهند شد
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
apadanakamali: میشه لطفا پاسخ بدین که ما ایرانیان کدوم دسته هستیم؟
ما شیعیان ایران جزو هیچکدوم از دو دسته نیستیم ما علی را در جایگاه خودش و به اندازه و قدر خودش میشناسیم و قبول داریم

علی بنده خدا و جانشین پیامبر از طرف خداست و او امام و خلیفه بعد از پیامبر است و جایگاهی مانند پیامبر برای مردم دارد

البته از اون دو دسته در ایران هستن

یکی دراویش علی اللهی که علی را تا حد خدایی بالا میبرن البته برخی فرقه هاشون

یکی هم سنی ها که علی رو از حد خودش پایین تر میدونن

apadanakamali: از نظر مذهب تشیع علی غیب میدونه علی معصومه ، الآن صدای همه رو میشنوه و شما هم که جایگاه ایشون رو جایگاه پیامبر می دونی

امام به اذن خدا علم غیب داره و عصمت که کلا در وجود امام است ضمنا ما حرف خوده پیامبر رو میزنیم

من کنت مولاه فهاذا علی مولاه

یعنی

پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست ....مولاه هم که امیدوارم بدونی چیه

یا پیامبر جایگاه خودش و علی را مثل موسی و هارون میداند و بارها علی را برادر و وصی خود معرفی کرده و .....

اینها جایگاه واقعی علی است .........شما چرا درک نمیکنید و او رو درحد یک انسان معمولی پایین میارین

apadanakamali: تنها مونده شیعه صفت خدائی بده به علی و بگه خداست که باز گروهی از اونها هم بر این عقیده هستن پس آیا این کار تشیع علی رو بیش از اونچه هست نمیپنداره؟
من صد بار گفتم علی بنده خداست ....مقامش بعد از پیامبر و اما در جانشینی همون حقی رو داره بر مردم که پیامبر داشت یعنی ولایت

این حرفهای من هم نیست روایته از پیامبر که شما سنی ها هم قبول دارید این روایات رو ...علی و البته همه اهل بیت انسانهای معمولی نیستن

افراد خاصی هستن و رابط بین خدا و بندگان

apadanakamali: حرف من اینه که چرا علمای مذهب تشیع و مراجع این حقایق رو پنهون کردن و چرا در عزاداری حسین که نام مسلم و حر و ابوالفضل میاد نامی از اینها نیست مگه اینها برذادران حسین نبودند که در کربلا شهید شدند؟!
این یک تابو بین شیعه است اما در همه پوسترهای مربوط به اسامی شهدا و نیز در خود حرم سید الشهدا و بالای مزار حر اسم همه این افراد هست

توضیح دادم که همنجور که نام حسین فهمیده بیش از خیلی سردارهای بزرگ برده میشه چون کار خاصی کرده لذا اسم برخی افراد هم که کار خاصی کردن بیشتر شنیده میشه

همه اونها برادر امام بودن اما وجود حضرت ابوالفضل فرق میکنه و علی اکبر یا داستان قاسم و علی اصغر وجوه تراژیک بسیار بالاتری داره واسه همین بیشتر ذکر میشه

الان مثلا تو ایران اسم خیلی ها چنگیزه یا اسکندر ....ایا این نامگذاری به معنی اینه که بابای طرف به چنگیز خان مغول با اون همه جنایت علاقه داشته ؟؟؟؟؟؟

اشتباه نکن

apadanakamali: این ویدئو ثابت کرد این ازدواج صورت گرفته به زور یا به شفا !

دقیقا نکته همینه

علی ع جواب رد به عمر میده و عمر دست خالی برمیگرده

بعدا با تعدید به از بین بردن کل خاندان علی و دودمان ایشون حضرت علی به اجبار قبول میکنه

تازه این به فرض اینه که این حرف رو قبول کنیم

چون در نقلهای زیادی خلاف این اومده حتی در نقلی این دختر دختر خوانده حضرت علی معرفی شده و .......

حالا به فرض اینکه ازدواج صورت گرفته به نظر شما به زور ازدواج کردن با یک دختر چی رو میرسونه

تو همون ویدیو میگه علی ع عمر رو لایق ندونست ولی عمر با توجه به عجب و تکبر بهش برخورد و ابن عباس رو فرستاد به علی ع بگه اگر قبول نکنه دودمانش رو به باد میده و به علی تهمت دزدی میزنه و دستش رو قطع میکنه و از عمر همه این کارها بر میاد

شما سندی رو بر علیه خودتون اوردی

این حتی حرف رستم که میگه علی ع قاضی القضات عمر بود رو هم رد میکنه

مگر میشه علی ع قاضی القضات عمر و ابوبکر باشه و بعد عمر به او تهمت دزدی بزنه و یخو.اهد دستش رو قطع کنه و یا به زور دختر علی ع رو عقد کنه


اینها نهایت ظلم است و مظلومیت علی ع


فکر کنید

یک انسان در حال زندگی باشه و با به ها و کشاورزه و به سادگی ولی با عزت و آبرو زندگی میکنه ادمی که در زمان رسول خدا نفر دوم اسلام بوده ولی امروز ارام و مسکوت داره زندگی میکنه

ناگهان یک ادم قدرتمند و در واقع قدرتمندترین مرده اون شهر از دخترش خواستگاری کنه و این مرد با عزت به هر دلیلی با این ازدواج مخالفت کنه

اون مرد قدرتمند بره و از طریق اقوام مرده آبرومند خبر بده که اگر با خواستگاری من موافقت نکنی دودمانت رو به باد میدم و بهت تهمت دزدی میزنم و دستت رو قطع میکنم و ابرویت رو میبرم ؟؟؟؟

اون مرد اگر قبول کنه این قبول کردن نشانه مودت و دوستی با اون مرد قدرتمنده ؟؟؟؟

به همچین ادمی چی میگی ادمی که با زور و قدرت میخواد بر زندگی مردم تسلط پیدا کنه ؟<؟؟

بهش میگی ظالم ...نمیدونم وجوئانت هرچی میگه همونه ادم کاش خودش رو یک لحظه بذاره جای اونها

تو اخبار میاد پسره میره خواستگاری دختر و چون بهش نمیدن رو صورت دختر مظلوم اسید میپاشه

قاضی براش حکم مرگ میده

چه برسه به اینکه اگر اون پسر قدرت داشته باشه و بتونه خاندان اون دختر رو از بین ببره و بهش تهمه دزدی بزنه و دستش رو ببره

واویلا

apadanakamali: اما اینکه این آیت الله میگه به زور بوده
جالبه هرکی شما ازش حرف میزنید میشه ایت الله

قزوینی ایت الله شد ....شما حرف این اقا رو هرجا خواستی قبول کردی و هر جا خواستی رد کردی

مگر میشه حرف کسی رو تا جایی که به نفعته برداری و بقیه رو انکار کنی

اگر این روش خوبیه که من صدها قصه از شما دارم که اعتراف اهل سنت به جرمها و خلافهاشونه

ادم خوبه اندکی منصف باشه ...البته باز هم ازت ممنون که سانسور نکردی مثل بعضی ها

برادر برو تو این همه تواریخ بخون ببین چی نوشته من دوبار کل اسناد رو گذاشتم و کسی نتونسته مقابل اون اسناد حرفی بزنه

اسنادی که اثبات میکنه این حرف یکلا مشکوک و متناقضه و یا اگر بوده به جبر بوده



apadanakamali: این هم باز میشه همون قضیه که علی در مقابل عمر نعوذبالله هیچ واکنشی نمی تونست از خودش نشون بده و ترسوئی بیش نبود
شما حماقت رو با شجاعت اشتباه گرفتی

الان ببینی یک شیر داره بهت حمله میکنه اگر باهاش مبارزه کنی و بمیری شجاع هستی یا اگر فرار کنی جون خودت رو در ببری شجاعته

شجاعت همیشه به معنای مبارزه و مبارز طلبی نیست گاهی عقب نشینی هم شجاعانه است

وقتی شما میدونی در صورت انجام عملی بدون هیچ نتیجه ای خواهی مرد ایا این شجاعته

مثلا یک شیر درنده در مقابلته و داره یکنفر رو میخوره ...وقتی وسیله دفاعی نداری و میدونی اون یارو کارش تمومه اگر بری جلو ایا شجاعته یا اینکه جان خودت رو در ببری

اگر بدونی میتونی اون یارو رو نجات بدی بری شجاعت به خرج دادی ولی وقتی نمیتونی اگر بری حماقته


علی بر فرض مقابل عمر در جریان ام کلثوم میایستاد چی میشد .....

عمر به خاندان علی و خوده علی تهمت هایی میزد و اونها رو میکشت یا دستشون رو قطع میکرد و بعد هم با اون دختر ازدواج میکرد .......

اتین اسمش شجاعته یا حماقت

در جریان حمله به زهرا س


عمر دنبال بهانه ای بود که علی و خاندانش رو کلا از بین ببره فرضا علی ع شمشیر برمیداشت


میامد و میایستاد نتیجه ایا غیر این میشد که او و خانواده اش رو میکشتن و دیگر اثری از اونها باقی نمیموند

ایا این شجاعت بود


ادم عاقل وقتی میبینه عملش یقینا هیچ نتیجه ای نداره نه الان و نه اینده عملی انجام نمیده

پس بین شجاعت و حماقت رو فرق بزار

علی ع جایی شجاعتش رو نشون داد که عمع مسلمونها از ترس داشتن میلرزیدن وقتی عمر ابن عبد ود مبارز میطلبید و علی هنوز نوجوان بود

عمر بود ...ابوبکر بود ....طلحه و زبیر هم بودن اما صدا از کسی در نیومد علی مترادف شجاعته و مهم ترین بحث اینه که ادم در عین توانایی صبر کنه
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  ویرایش شده توسط: ametis   
مرد

 
ametis: امام به اذن خدا علم غیب داره و عصمت که کلا در وجود امام است ضمنا ما حرف خوده پیامبر رو میزنیم

من کنت مولاه فهاذا علی مولاه

یعنی

پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست ....مولاه هم که امیدوارم بدونی چیه
شیعه به اینجا که می رسه و ترجمه این سخن پیامبر چون نمیتونه معنی برای مولا که مد نظرش پیدا کنه مولا رو همون مولا می نویسه و بقیه رو به فارسی ترجمه میکنه
بارها از شما خواسته شده که این کلمه مولا رو هم در ترجمه فارسی من کنت مولا..... به فارسی ترجمه کنید :

جای مولا کدوم کلمه رو بزارم؟
پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست نوکر؟
پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست جانشین؟
پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست رهبر؟
پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست دوست؟
پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست همراه؟

همه این کلمات و کلمات زیاد دیگه ای ، فارسی مولاست ، شما کدوم کلمه رو مناسب می بینی؟
ametis: توضیح دادم که همنجور که نام حسین فهمیده بیش از خیلی سردارهای بزرگ برده میشه چون کار خاصی کرده لذا اسم برخی افراد هم که کار خاصی کردن بیشتر شنیده میشه

همه اونها برادر امام بودن اما وجود حضرت ابوالفضل فرق میکنه و علی اکبر یا داستان قاسم و علی اصغر وجوه تراژیک بسیار بالاتری داره واسه همین بیشتر ذکر میشه
الآن یعنی علی اصغر بالاتر و کارهائی که اونجا کرده بیشتر و مهمتر از این برادرهای امام بودن و اسمش بیشتر برده میشه یا صرفا برای چاشنی نمک عزاداریه و بیشتر گریوندن مردم؟
خودت هم تو حرفهات گیر کردی و نمی دونی چجوری ماست مالی کنی!
البته پاسخهای آپادانا هم جالب خواهد بود و واقعا باید تبریک گفت به ایشون که تو این مدت چه تحول شگرفی در ایمان و باورهای دینی ایشون بوجود اومده!
     
  
مرد

 
apadanakamali: تنها مونده شیعه صفت خدائی بده به علی و بگه خداست که باز گروهی از اونها هم بر این عقیده هستن پس آیا این کار تشیع علی رو بیش از اونچه هست نمیپنداره؟
اینها مرده هاشون وقتی می میرن درجاتشون بالا میره و تا حد خدا میتونن مقامشون رو بالا ببرن
مثلا همین ائمه که تنها عربی صحبت میکردن الآن میتونن در آن واحد هم صدای فارسی زبونه و هم صدای اردو زبان پاکستانی و ترک و .... صداها رو بشنون و پاسخ بدنو جالب اینکه در آن واحد اگه از هزاران نقطه دنیا میلیونها نفر از علی یا حسین کمک بخوان علی یا حسین همه اون صداها رو واضح میشنوه بدون هیچ پارازیتی و این صفت صفت خدائیه
آپادانا جان بهت تبریک میگم بابت راهی که پیدا کردی و امیدوارم در این راه موفق باشی
     
  
مرد

 
rostam91: جای مولا کدوم کلمه رو بزارم؟
پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست نوکر؟
پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست جانشین؟
پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست رهبر؟
پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست دوست؟
پس هر کس من مولای اویم این علی مولای اوست همراه؟
متاسفانه کلمه درست رو نمیگذارید

پس هر کس من صاحب امر او هستم این علی صاحب امر اوست

همون کلمه رهبر رو هم میتوان گذاشت اما نه به معنای عام بلکه خاص و همراه با ولایت


اتفاقا شما به نکته جالبی توجه کردی برعکس شما اهل سنت که میگید پیامبر دوستی علی رو به مردم توصیه کرد دقیقا پیامبر علی را در مقام خود نشاند

میبینید که ...

پیامبر نسبت به مردم چه جایگاهی داشته ؟؟؟؟

پیامبر ولی امر مردم بود و همین جایگاه رو برای علی تفویض نمود و همانا مقام رهبری و ولایت بر مردم بود

rostam91: الآن یعنی علی اصغر بالاتر و کارهائی که اونجا کرده بیشتر و مهمتر از این برادرهای امام بودن و اسمش بیشتر برده میشه یا صرفا برای چاشنی نمک عزاداریه و بیشتر گریوندن مردم؟
مثال من مگه این بود

مثلا گفتم مقام باکری بالاتره یا حسین فهمیده

به نظر شما چرا حسین و حسن علیهما سلام جایگاه خاصی نسبت به محمد حنفیه دارن یا باقی پسران امام

از بین همه پسران پادشاه یکی میشه وزیر

وقتی بحث جانبازی و شهادت است کسی نامش بالاتر قرار کیگیره که جانباز تره شما جانبازی عباس و علی اکبر و قاسم رو و برادرش رو یا مثلا بریر رو در نظر بگیر با بقیه

یا جانبازی کودک ده ساله ای رو که دستش رو سپر امام کرد و دستش قلم شد یا عباس که شمر در میان لشگر براش هم اوردی سراغ نداشت و .....

عاشورا رو وجوه تراژدیک بیشتر زنده نگه داشته و وقتی تراژدی با مظلومیت وباشه و همه خالص بشه برای خدا ماندگارترین خواهد بود

در پایانم شما لازم نیست برای شیعه مشخص کنید مقام کی بالاتره و کی پایین تر ما به این چشم نگاه نمیکنیم مگر ارتشه که سروان و سردار داشته باشه این طرز فکر شماست

rostam91: خودت هم تو حرفهات گیر کردی و نمی دونی چجوری ماست مالی کنی!

چه گیری ....گفتم عنوان کردن بر اسا وجوه تراژدیکه و روایی قصه است ما یاد همه شهدای کربلا را گرامی میداریم اما مثلا غلامی که به میدان رفت و بدون رجز خوانی تیری به قلبش خورد و شهید شد چه داستان تعریف کردنی داره

همین نشون میده که شیعه داستان سازی نکرده و ترتیب روزها هم به نظمی است که بر اسا جانبازیها و وجود قصه و داستان باشه

در قصه عاشورا مرکزیت مربوط به امام است و مصائب امام که بدترین مصائب رو شیعه در ده روز اول نقل میکنه

شما اشنایی نداری وگرنه میدونستی که برای تمام افراد حاضر عزاداری میشه از بریر و زهیر و مظاهر تا غلام امام و پسران زینب و برادران امام اما بدترین مصائب برای امام رو در ده روز اول روایت میکنن و هر روز رو از قدیم بنام یک تن نام گذاری کردن

rostam91: البته پاسخهای آپادانا هم جالب خواهد بود و واقعا باید تبریک گفت به ایشون که تو این مدت چه تحول شگرفی در ایمان و باورهای دینی ایشون بوجود اومده!
مذهب جدید مبارک ایشون باشه

جوابهای هم که میگیرن جالب توجه است

rostam91: اینها مرده هاشون وقتی می میرن درجاتشون بالا میره و تا حد خدا میتونن مقامشون رو بالا ببرن
مثلا همین ائمه که تنها عربی صحبت میکردن الآن میتونن در آن واحد هم صدای فارسی زبونه و هم صدای اردو زبان پاکستانی و ترک و .... صداها رو بشنون و پاسخ بدنو جالب اینکه در آن واحد اگه از هزاران نقطه دنیا میلیونها نفر از علی یا حسین کمک بخوان علی یا حسین همه اون صداها رو واضح میشنوه بدون هیچ پارازیتی و این صفت صفت خدائیه
بسیاری از ائمه در زمان حیات به زبانهای دیگر غیر از عربی تکلم نمودند من جمله حضرت رضا ع در مسیر خراسان

جالبه که معتقد باشیم کسی بعد از مرگ عروج کنه و مثلا بال دربیاره ولی معتقد نباشیم که بتونه به چند تا زبون حرف بزنه یا صدای مردمان رو در نقاط مختلف بشنوه

مرگ دنیایی است که شما و ما از درک اون عاجز هستیم ا

اما شما اصرار دارید ادم بعد از مرگ رو با قبل از مرگ بسنجی

ایا شما معتقدی مثلا پیامبر در قیامت هم مثل این دنیا زندگی میکنه و مشقت میکشه ...ایا به تعریف های بهشت معتقد نیستی

مگر پیامبر با مردن به مقامش اضافه شده که در نعمتهای اون دنیا غرق خواهد بود و اکنون هست

پس ببین شما خودت تو حرفهای خودت موندی

همونگونه که پیامبر با عروج غرق در نعمتهای خدا میشه و برتر از هر شاهی میشود در حالیکه به مکقامش افزدوه نشده و در د نیا با مشقت و زاهدانه زندگی میکرده

امام هم پس از مرگ و در نتیجه اعمال این دنیا در نعمات خدا غرق خواهد بود و این به معنی ارتقاع درجه نیست
و کسی چه میداند همه نعمات خدا در ان دنیا چیست

خدا در قبال همه عبادات اولیا به انان مقام شفاعت میدهد و شفاعت مستلزم اطلاع از همه رفتارهای مردم است

در قیامت بعد مکان و زمان معنی ندارد

ضمنا خدا اگر بخواهد میتواند قدرتهای خود را به دیگری بدهد مثل عیسی که مرده زنده میکرد و کور شفا میداد

ا
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
ametis: متاسفانه کلمه درست رو نمیگذارید

پس هر کس من صاحب امر او هستم این علی صاحب امر اوست

همون کلمه رهبر رو هم میتوان گذاشت اما نه به معنای عام بلکه خاص و همراه با ولایت
دوست عزیز اتفاقا این شما هستید که بدون تفکر روی معنی ، کلمه اشتباه گذاشتید!
دوستنون رستم خیلی جالب کلمات مختلف رو گذاشت و گفت کدوم درسته
شما کلمه صاحب امر رو انتخاب کردید که تو سوالات رستم نبود ، اگه کمی دقت کنید جمله ametis: پس هر کس من صاحب امر او هستم این علی صاحب امر اوست
اصلا غلطه چون در یک زمان دو صاحب امر نمیتونه باشه یا دو تا رهبر وجود نداره یک شیعه نمی تونه در آن واحد دو مرجع تقلید داشته باشه در سخنان پیامبر هم هیچ اشاره ای یا فعلی بکار نرفته که این مفهوم رو برسونه که پیامبر گفته باشه بعد از من اینطوریه، پس با توجه به اینکه در اون شرایط مسلمانها نمیتونستن هم صاحب امرشون پیامبر باشه هم علی یا رهبرشون هم پیامبر باشه هم علی این کلمات شما در جمله درست نیست
اما کلمه"دوست" کاملا می خونه و این طور میشه که پس هر کس من دوست او هستم علس هم دوست اوست
خدا وکیلی میدونم سخته چون خودم باهاش درگیر بودم ولی کمی بدون تعصب فکر کردن آدم رو به نتایج خوبی میرسونه ametis: در پایانم شما لازم نیست برای شیعه مشخص کنید مقام کی بالاتره و کی پایین تر ما به این چشم نگاه نمیکنیم مگر ارتشه که سروان و سردار داشته باشه این طرز فکر شماست
اتفاقا از سخنان شما و دیگر متعصبین اینگونه پیداست!
تو یه تاپیک شمار کسانی که به دست امام حسین و عباس و ابوالفضل کشته شدند شما اشاره کردید و حتی فهمیدید عباس با حمله به صف دشمن یک تنه ۴۰۰۰ نفر از سپاه شمر رو به هم ریخت ametis: همچنین حضرت عباس بن علی علیه السلام وقتی یک تنه به سوی فرات حمله کرد، چهار هزار نفر از محافظان فرات را از هم گسیخت و تا قبل از رسیدن به فرات، هشتاد نفر را به خاک انداخت.
حضرت علی اکبر علیه السلام نیز با وجود جراحت و تشنگی، صد و بیست نفر، و به روایتی دویست نفر را به قتل رساند.
سایر خاندان و اصحاب امام حسین علیه السلام نیز همین گونه جنگیدند و سپاهیان یزید را شجاعانه به خاک و خون افکندند.
https://www.looti.net/11_2564_72.html پست ۷۱۳#
شما لطف کن و بگو این شماره کنتورها رو کی انداخته چه کسی در اون گیر و دار داشته این آمار رو در میاورده ؟ امام سجاد؟ شما که این آمار دقیق رو میدین چند نفر از لشکریان یزید بدست عمر بن علی و ابوبکر بین علی کشته شدند برای اصلاعات خودم می خوام ametis: شما اشنایی نداری وگرنه میدونستی که برای تمام افراد حاضر عزاداری میشه از بریر و زهیر و مظاهر تا غلام امام و پسران زینب و برادران امام اما بدترین مصائب برای امام رو در ده روز اول روایت میکنن و هر روز رو از قدیم بنام یک تن نام گذاری کردن
خوب من که آشنائی کامل دارم میشه لطف کنین به من یاد آوری کنین که کدوم روز رو بنام برادران امام حشین نامگذاری کردن؟مثل اینکه فراموش کردم یا جدیدا بعد از شهادتین دادن دوباره من باب شده؟ ametis: مذهب جدید مبارک ایشون باشه
انشاءالله خداوند از گناهان من درگذرد و مرا در این راه موفق یگرداند . آمین
ametis: ایا شما معتقدی مثلا پیامبر در قیامت هم مثل این دنیا زندگی میکنه و مشقت میکشه ...ایا به تعریف های بهشت معتقد نیستی
تا جائی که من میدونم سنیها معتقد نیستند و اعتقادشون اینه که به گفته آیات خداوند پیامبر و یاران باوفاش الآن از اینکه پیش خداوند رو سفید بودن خوشحالن
اما شیعیان اعتقاد دارن که پیامبر و ائمه حال و روز الآن ما رو می بینن و با این حساب با توجه به اینکه مسلمانان در رنج هستند و دچار تفرقه نارحت و غمگین و این خلاف آیه قرآنه
از آقا رستم می خوام با توجه به تسلط بیشترش روی قرآن آیه نازل شده در این مورد رو بزاره
ametis: امام هم پس از مرگ و در نتیجه اعمال این دنیا در نعمات خدا غرق خواهد بود و این به معنی ارتقاع درجه نیست
درسته در نعمات خداوند غرقه و خوشحال از این بابت و کاری به این دنیا نداره و نمیدونه شما الآن در چه خرافاتی دست و پا میزنین ( شما= همه شیعیان) و اگه میدونست حتما ناراحت از اینکه پیراون دین محمد به این حال و روز افتادن
     
  
صفحه  صفحه 25 از 38:  « پیشین  1  ...  24  25  26  ...  37  38  پسین » 
مذهب
مذهب

نگاهی متفاوت به داستان ظهر عاشورا

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA