صفحه 31 از 38: « پیشین 1 ... 30 31 32 ... 37 38 پسین »

نگاهی متفاوت به داستان ظهر عاشورا

rostam91

کاربر

ارسالها: 1509

#301 Posted: 19 Jan 2014 09:36

ametis: تو برخی مناطق مثلا قم از خیلی خیلی قدیم کلا حرف مردم با فحش آمیخته است ما تو خدمت نونه اون رو دیدیم
اینم فرهنگ اونهاست ، قم از دیر باز مرکز تشیع بوده و بیشترین مجالس مذهبی توش برگزار میشده همون مجالسی که تبلیغ به فحش و لعن و نفرین میکنند منم دارم میگم این فرهنگ مردم رو نشون میده فرهنگی که به جای گفتن کلمات زیبا و مردم پسند شده فحش و لعن و نفرین، اینقدر هم شایع شده که آمیخته به زبون اون مردم شده
ametis: شیعه صدها ساله در ایران هست و جشن عید الزهرا هم سایقه بسیار قدیمی داره اگر قرار بود تاثیر بزاره چرا قبلا نذاشته
برای اینکه تو یه محیط خاص بود و همه توش حاضر نمیشدن بلکه افراد مذهبی فقط توش بودن و مثل الآن تو روزنامه ها و تلوزیونهای داخل و خارج و فیس بوک و ... مثل نقل و نبات دست بدست نمیشد با اومدن این ابزار ارتباطی افرادی که مذهبی نبودن و کلا براشون بی تفاوت بود هم ناچارا در معرض شنیدن این حرفها و توهین ها قرار گرفتند و به مروز شده ملکه ذهنشون و داره سرایت پیدا میکنه به همه
ametis: این ضد فرهنگ مربوط به جامعه است و در خانواده حفظ عدم انجام ان رعایت میشه

ametis: هیچ ربطی به هیچکدوم از این حرفهای شما نداره خصوصا خانواده و سیاست و حسینیه .....نمیدونم با چه فکری همچین اسم هایی رو میارید

این دو مطلبت چقدر تناقض داره!!!
اول میگی مربوط به جامعه هست پشت بندش مینویسی ربطی به خانواده و سیاست و حسینیه نداره
مگه نمیدونی کپه خانواده و حکومت و حسینیه و فیس بوک و ... روی هم میشه جامعه؟!
ametis: همه کشورها فرهنگ و ضد فرهنگ دارن ...ضد فرهنگ ها در مقاطع خاصی تاثیر خودشون رو میزارن
و الآن این ضد فرهنگ تو ایران داره تاثیرش رو میزاره؟ هر فرهنگ و ضد فرهنگی نتیجه عملکرد اون جامعه هست یعنی اگه فرهنگی میاد تو یه جامعه اون جامعه قدمی در مسیر اون فرهنگ برمیداره و به مرور میشه فرهنگ ضد فرهنگ هم نتیجه رفتار یا رفتارهای اون جامعه هست که به مرور میشه ضد فرهنگ ، حالا این ضد فرهنگ لعن و ناسزا و هتاکی تو ایران نتیجه چیه؟
ametis: چون قشر خاصی در یک رنج خاص سنی این کار رو کردن

عمدتا جوان و در دوره عصیان ........اگر واقعا یک جامعه آماری قرار بود این کار رو انجام بدن نتیجه فرق داشت ولی یقینا عمده اونها از یک قشر خاص سنی و فکری این کار رو کردن
عجیبه؟!
یعنی اینقدر توش موندی؟
سوال اینه که چرا؟ چررررا این قشر خاص جوری تربیت شدن که بجای کار فرهنگی کار ضد فرهنگی میکنن؟ کی به این قشر خاص عمدتا جوان آموزش این بی فرهنگی رو داده؟ هر فردی در زمان تولدش پاک و معصومه و این عوامل محیطی و خانوادگی هستش که مسیر تربیتی رو مشخص میکنه حالا اگه به این کودکان حرفهای زیبا و مردم پسند یاد بدی مسلما اونها همون حرفها رو میزنن و برعکسش بد یاد بگیرن بد حرف میزنن
ametis: چند بار بهت گفتم که میتونی مصاحبه با چند تاشون رو بخونی همه به این عملشون به عنوان یک شوخی و سرکار گذاشتن و اذیت کردن نگاه میکنن و هیچکدوم به عواقبش فکر نکردن همه در رنج سنی ۱۳ تا ۱۹ هستن بالغ بر ۳۰ نفر
الآن اینو به مسی بگی باور میکنه ؟
میگم این فحشهائی که این هفته تو آزادی دادن مخصوصا به بیگ زاده بازیکن استقلال ، از روی شوخی و سر کار گذاشتن بود؟ یعنی بخاطر شوخی خواهر بیگ زاده رو به بی ناموسی متهم میکردن و همسرش رو فاحشه میخوندن؟حالا از فحشهائی که به خودش دادن بگذریم
ametis: شما همواره میگی بد دهنی جامعه بخاطر شیعه بودنه ...که حرفت کاملا بی پایه است
هنوزم میگم همینطوره!
شما میگی هست دلیلش رو بیان کن!اگه دلیلت خانواده هست میگم باز هم حرف من درسته و اون خانواده پای منبر و نوحه این تربیت رو یاد گرفته به فرزندانش منتقل میکنه پس خانواده خواه و ناخواه بر میگرده به مذهب دلیل دیگه چی میتونه باشه؟ خارجیها که نیستن چون خودشون این رفتارها رو ندارن مخصوصا اروپائیها که فوتبالشون رو تلوزیون مستقیم نشون میده

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#302 Posted: 20 Jan 2014 10:50

rostam91: هر فردی در زمان تولدش پاک و معصومه
سئوالات شما اینقدر بی ربطه که یک جواب کلی بهش میدم

در بین اهل سنت مگر همه شما تروریست بدنیا میاید .....چه جوریه که بعدا بمب به خودتون میبندید و مردم رو میکشید ...آیا این تربیت خانوادگی اهل سنت است .....

آیا این ادم کشی ها سفارشات دینی شماست

rostam91: شما میگی هست دلیلش رو بیان کن!اگه دلیلت خانواده هست میگم باز هم حرف من درسته و اون خانواده پای منبر و نوحه این تربیت رو یاد گرفته به فرزندانش منتقل میکنه پس خانواده خواه و ناخواه بر میگرده به مذهب دلیل دیگه چی میتونه باشه
هیچکدوم از این فحاشی ها در خانواده های ایرانی وجود نداره و به کار نمیره

طبق معمول دروغهای شماست که ادامه داره

شما میخواهید وجود فحاشی در ایران رو نتیجه تشیع بدونید

البته این ارتباط اقای گودرزی با خانم شقایق است و هیچ ربطی نداره

اگر فحشهای رکیک زبان عربی رایج در بین اعراب سنی به دین اونها مربوطه ؟؟؟؟

اگر فحشهای انگلیسی که در اروپا و امریکا به وفور استفاده میشه به دین اونها مربطه ؟؟؟؟

اونوقت هم فحشهای فارسی به دینشون مربوط خواهد بود

فحاشی کار خیلی بدیه ....خیلی زشت

اما بدتر از اون ایا این تربیت بچه های کوچک سنی برای اموزشهای انتحاری نیست

کودکان سنی افغانی رو مشاهده کردید که بمب بهشون بسته بودن تا برن بین مردم و خودشون رو بترکونن

شما در پی اثبات ارتباط فحاشی و دین هستی که هرگز اثبات نمیشه

اما اموزشهای سلسله بندی و متمرکز و با برنامه جماعت اهل سنت در تربیت فرزندانشون برای ادم کشی اثبات شده است و نیازی به اثبات نداره

کاش شما که اینقدر ریشه یابی میکنید ......

ریشه این تربیت ادمکش ها رو توسط برادران اهل سنت خودتون ر و هم پیدا میکردید

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

rostam91

کاربر

ارسالها: 1509

#303 Posted: 26 Jan 2014 09:44

ametis: شما در پی اثبات ارتباط فحاشی و دین هستی که هرگز اثبات نمیشه
من در پی اثبات فحاشی نه با دین بلکه با مذهب تشیع هستم چون اسلام همچین آموزه هائی رو نداره بلکه به سخنان نیک و پسندیده سفارش کرده
اما تشیع هم در زمان صفوی که روی کار اومد با بدعت لعن و نفرین فرهنگ رو به انحطاط کشوند هم در این عصر با قدرت گرفتن ملاها این بی فرهنگی دوباره داره روز به روز بیشتر بروز میکنه
حالا شما میگی اینطور نیست پس دلیلش چیه؟ الآن این شاید پست پنج یا ششمه که میپرسم و شما دلیلی نمی تونی بیاری فقط میگی ربطی به مذهب نداره و چون گیر کردی میری تو تربیت سنیها که آدم میکشن یا تو عربها فحش رکیک میدن
بارها هم گفتم اولا ما داریم تو ایران زندگی میکنیم و از جامعه خودمون حرف می زنیم نه کاری به آمریکائیها داریم و جامعه شون نه عربها و جامعه شون هر چند تو هیچ کشور عربی فحش دادن و هتاکی وجود نداره تو آمریکائیها هست و جزئی از زبون محاوره ایشونه و فرهنگشون بحساب میاد ،در مورد تربیت سنیها در مورد کشتن هم فقط عجز شما رو در پاسخ به سوال نشون میده چون امارات یا دیگر کورهای منطقه هیچ کدوم آدم نمیکشن توشون ایرانی و شیعه و کافر هم زیاده اما کشته نمیشن اگه منظورت جاهائی مثل عراق و پاکستان و سوزیه و لبنانه بر میگرده به تحولات سیاسی و جناحی اون کشورها و ربطی به تربیت نداره بلکه درگیری قومی و نژادیه که دو طرفه هست نه یکطرفه
حالا این فحش دادن و هتاکی توی بازار یا استادیوم یا شبکه های اجتماعی جزئی از فرهنگ ماست اگر نیست دلیلش چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#304 Posted: 27 Jan 2014 16:46

rostam91: اما تشیع هم در زمان صفوی که روی کار اومد با بدعت لعن و نفرین فرهنگ رو به انحطاط کشوند
ایا در زمان معاویه علی ع رو در منابر شام لعن نمیکردند ؟؟؟؟

لعن بر ضالمین و برخی افراد خاص همواره مطرح بوده و ربطی به صفویه نداره

rostam91: این عصر با قدرت گرفتن ملاها این بی فرهنگی دوباره داره روز به روز بیشتر بروز میکنه
تا چند سال پیش اصلا همچین رفتارهایی نبود نه در استادیوم ها نه در جمع ها ....شما ببین بیست سال پیش کسی در استادیوم اینقدر فحش میداد

rostam91: حالا شما میگی اینطور نیست پس دلیلش چیه؟ الآن این شاید پست پنج یا ششمه که میپرسم و شما دلیلی نمی تونی بیاری فقط میگی ربطی به مذهب نداره و چون گیر کردی میری تو تربیت سنیها که آدم میکشن یا تو عربها فحش رکیک میدن
من دهها بار جواب دادم شما نمیشنوی

توی هر جامعه ای فرهنگ هست و ضد فرهنگ که بین مردم جا میافته حالا در بین قشر های خاص

علت اصلی بروز این فحشها خیلی چیزها میتونه باشه ...چون رفتاری قشری هست و عمدتا بین جوانها بروز کرده ...میتونه به علت زیاد تر شدن جوانها .....عدم امکان تخلیه هیجان و انرژی اونها .....وجود حس یاغی گری جوانان و .....همه گیر شدن جوامع مجازی و از بین رفتن قبح کارهای بد .....هست

آسیب شناسی این مسئله باید توسط یک جامعه شناس انجام بشه

منتتها تنها چیزی که بهش ربط نداره دین است

این جامعه سالهاست که شیعه است و اگر دین ارتباطی با ا فحاشی کردن داشت باید سالها پیش هم این رفتار بود

در مذهب تشیع فحش دادن کار ناپسندیه لعن هم برای افراد خاص و کسانی که مرتکب ظلم شدن روا هست و نه هر کسی

rostam91: تو آمریکائیها هست و جزئی از زبون محاوره ایشونه و فرهنگشون بحساب میاد
لابد امریکائیها هم شیعه هستن

شما دنبال علت نیستی فقط دنبال این هستی که متهم کنی در حالیکه این رفتارها هیچ ربطی به مذهب ادمها نداره

rostam91: ،در مورد تربیت سنیها در مورد کشتن هم فقط عجز شما رو در پاسخ به سوال نشون میده چون امارات یا دیگر کورهای منطقه هیچ کدوم آدم نمیکشن توشون ایرانی و شیعه و کافر هم زیاده اما کشته نمیشن اگه منظورت جاهائی مثل عراق و پاکستان و سوزیه و لبنانه بر میگرده به تحولات سیاسی و جناحی اون کشورها و ربطی به تربیت نداره بلکه درگیری قومی و نژادیه که دو طرفه هست نه یکطرفه
در عراق که ایرانیهای شیعه رو میکشن ...اختلاف قومی دارن

ادم سر میبرن مسائل جناحی دارن

از این حرفها دست بردار ..اونها به خاطر مذهبشون دقیقا ادم میکشن و جزو وظایف دینی خودشون میدونن

rostam91: حالا این فحش دادن و هتاکی توی بازار یا استادیوم یا شبکه های اجتماعی جزئی از فرهنگ ماست اگر نیست دلیلش چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این فرهنگ نیست بلکه ضد فرهنگ است امیدوارم معنی فرهنگ رو بدونید

این ضد فرهنگ در بین قشر خاصی رواج داره ......

شما بین خانواده ها و درون اون و بین ادمهای شناخته شده هرگز چنین رفتاری رو نمیبینی

این رفتارها عمدتا جایی شکل میگیره که افراد ناشناخته هستند مانند استادیوم ها و فضاهای مجازی یقینا خیلی از این افراد رو ببینیم در حال عادی باور نمیکیم همچین حرف هایی زدن

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

rostam91

کاربر

ارسالها: 1509

#305 Posted: 28 Jan 2014 19:30

ametis: علت اصلی بروز این فحشها خیلی چیزها میتونه باشه ...چون رفتاری قشری هست و عمدتا بین جوانها بروز کرده
شما چندتا دلیل قابل قبول بیار
ametis: ایا در زمان معاویه علی ع رو در منابر شام لعن نمیکردند ؟؟؟؟
اگه میکردن کار بدی میکردن!
ametis: تا چند سال پیش اصلا همچین رفتارهایی نبود نه در استادیوم ها نه در جمع ها ....شما ببین بیست سال پیش کسی در استادیوم اینقدر فحش میداد
تازه رسیدی به حرف اولین پستم درباره از بین رفتن فرهنگمون

آره تا بیست سال پیش مردم فحش نمیدادن دروغ کمتر میگفتن غلو کمتر میکردن شیکتر لباس میپوشیدن و از نظر ظاهری هم مرتب تر بودن
بیست سال پیش نسل قبل از انقلاب میرفت تو ورزشگاه و کسی هنوز بد دهن نشده بود این حکومت شیعه و مذهبی فکر و ذهن مردم رو شستشو داد و به این وضع دچارشون کرده بود
بیست سال پیش که من مدرسه بودم معلمهامون با شخصیت تر بودن همه کت و شلوار مرتب با ظاهری آراسته بودن اما امروز سه معلم رو دست بر قضا دیدم همه زولیده و ظاهری نا مرتب یکیش اومده تو اتاق با دستکش چرمی دست میده یه هدبند چرمی به پیشونیش یه شلوار اتو نکرده و .. خلاصه به محض رفتنش این موضوع تو اتاق مورد بحث قرار گرفت و از ۶ نفری که حضور داشتن همه از وضعیتی که توشیم ابراز تاسف میکردن
ametis: میتونه به علت زیاد تر شدن جوانها
اصلا دلیل نیست چون وقتی جوونها زیاد میشن چرا با تربیتها زیاد نشن و بی تربیتها بر تعدادشون افزوده بشه ؟کجای تربیت اشکال داره که هر چی جوونها زیاد میشن بر بی تربیتها افزوده و با تربیتها کم میشن؟
ametis: عدم امکان تخلیه هیجان و انرژی اونها
هیجان و انرژی مگه باید با فحش و ناسزا تخلیه بشه؟مثلا چه امکاناتی باید باشه که جوونها تخلیه بشن و فحش ندن یک مورد رو میشه اسم ببری؟
ametis: وجود حس یاغی گری جوانان
باز هم این حس همیشه بوده مربوط به الآن و دیروز و دو قرن پیش نیست!هم جوونهای امروز هم من و شما و هم پدرانمون تو جوونی این حس رو داشتن و یه عامل طبیعی در جوونهاست
ametis: همه گیر شدن جوامع مجازی و از بین رفتن قبح کارهای بد .....هست
یه کشور دیگه رو نام ببر که اینطور دارن به عقب میرن از نظر فرهنگی!
تقریبا تو همه کشورهای دیگه انترنت بیشتر از ایران همه گیره فیلترینگ هم کمتره سرعت بالاتره ولی ایا اماراتیها ترکیه ایها انگلیسی ها اینطورین و تو کوچه و خیابون و ورزشگاه مثل نقل و نبات فحش توزیع میکنن؟
چطوره وقتی تو اسپانیا اوساسونا ۵ هیچ از رئال می بازه طرفداراش بخاطر بازی تشویقشون میکنن ولی ما وقتی تیممون میبازه جدا از فحشهائی که نثارشون میکنیم چون فکر میکنیم فحشها بهشون نخورده صندلی استادیوم و سیمان سکوها رو می کنیم و پرت می کنیم طرفشون
ametis: این جامعه سالهاست که شیعه است و اگر دین ارتباطی با ا فحاشی کردن داشت باید سالها پیش هم این رفتار بود
در زمان صفوی که شیعه اومد رو کار اینطوری شد و عمده این ناسزاها و لعن ها در دین مربوط به اون زمانه قمه زنی و امثال اونها هم همینطور اما با رفتن اون رژیم متعصب این کارها کم کم از انظار دور شد و رفت تو تکیه ها و حسینیه ها در زمان پهلوی که با روی خوش نشان ندادن رضا شاه و محمد رضا به دین کاملا به حاشیه رفت و در تلوزیون کمتر مراسم مذهبی نشون داده میشد باتز در رژیم متعصب کنونی همه اون حاشیه ها اومد تو متن جامعه و همین الآن تی وی رو روشن کن از ۳۰ کانال دولتی محاله یک سومش آخوند نباشن توش مراسمها و فحاشیها و خود زنیها هم تو خونه همه بود و بچه و جوون همیشه این مراسمات جلوی دیدشونه مسلما تاثیر خودش رو با گذشت دو نسل نشون داده
وقتی طرف تو حسینیه میاد خودش رو کتک میزنه مسلما اون شخصی که درکش رو نداره میاد بیرون دیگران رو میزنه وقتی به مخالف و دشمنی که نمی بینه فحش و ناسزا میده مسلما در مقابل مخالفو دشمنی که جلوشه از اون کلمات استفاده میکنه
این یه نمونه شه

پخش نمیشه این آدرس رو برو
http://www.youtube.com/watch?v=GEgYi-vpxYk
ametis: شما دنبال علت نیستی فقط دنبال این هستی که متهم کنی در حالیکه این رفتارها هیچ ربطی به مذهب ادمها نداره
اتفاقا میگم شما علتش رو بگو ، باز میپرسم
چرا در رژیم گذشته که هم جوون داشتیم هم ارتباط با خارجیها زیادتر بوده هم کاباره و شراب خوری و مستی داشتیم هم بی دینی کمتر از الآن که هنوز جوون داریم کاباره و مستی و شراب هم علنا نداریم خارجیها و ساحل دریا بخوابها هم نمیان لیشتر از گذشته هم به دین می پردازیم و ... فحش و لعن و ناسزا بوده؟
ametis: از این حرفها دست بردار ..اونها به خاطر مذهبشون دقیقا ادم میکشن و جزو وظایف دینی خودشون میدونن
الآن ، چرا تو مناطق سنی نشین ایران سر نمی برن؟ تو ترکیه هم کم شیعه نیستن چرا سراشون بریده نمیشه همینطور تو امارات هزاران هزار ایرانی سرمایه گذاری کردن یا کار میکنن سرشون رو تنشونه؟ همینطور تو عربستان و لبنان و مالزی و ... هیچ شیعه ای سرش نمیره؟
اما تو پاکستان و افغانستان و عراق و سوریه شیعه و سنی از خون همدیگه تشنه هستن و سر می برن؟
میدونی در چه ایامی هستیم؟
۱۱ بهمن ۷۲ روز تخریب مسجد شیخ فیض مشهده و یه سال بعدش ۱۲ بهمن ۷۳ گلوله باران نمازگزاران مسجد مکی زاهدان و کشته شدن خیلی از سنیهای نمازگراز! وقتی اینها باشه طبیعتا دولت کاری نکنه مردم خودشون دست بکار میشن
ametis: شما بین خانواده ها و درون اون و بین ادمهای شناخته شده هرگز چنین رفتاری رو نمیبینی
دارم میبینم!

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#306 Posted: 29 Jan 2014 19:03

rostam91: شما چندتا دلیل قابل قبول بیار

کار جامعه شناسهاست ...من به قدر فهم خودم علت ها رو در

جوانی .....عدم امکان تخلیه انرژی و فشارها در مسیر درست ........ ناشناس بودن در محیط های استادیم و نت .... نوعی سرگرمی زشت برای ادمهایی که سرگرمی دیگه ندارن

rostam91: اگه میکردن کار بدی میکردن!

قطعا این کار رو میکردن

جالبه شما الان دلیل فحش تو استادیوم رو تشیع میدونی چون تشیع لعن رو جایز میدونه

حالا چه جوریه تو اون جامعه هم که لعن رایج بوده چرا فحاشی رایج نشده ؟؟؟

من منکر زشتی این کار نیستم ولی هیچ جوری به عقلم نمیرسه این کار رو ربط به اسلام و تشیع بدهم

من خودم قبول دارم رفتار بسیار بد جامعه با زنان ناشی از نگاه اسلام هست و مستقیم ربط داره ولی این فحاشیها در تشیع مردوده و گنتاه داره پس چه جوری ترویج این کار رو از تشیع بدونم

در حالیکه در بطن همین جامعه خیلی ها اصلا التزام عملی به اسلام هم ندارن عمده کسانی که به مسی یا لستادیوم فحش میدن

rostam91: تازه رسیدی به حرف اولین پستم درباره از بین رفتن فرهنگمون

rostam91: آره تا بیست سال پیش مردم فحش نمیدادن
بهتره بگی تا ده سال پیش نه بیست سال البته قطعا شما استادیوم نمیرفتی چون واسه شما حرامه آخه ادم رو از یاده خدا دور میکنه

شما تازه حرف خودت رو نقض کردی

۳۰ ساله آخوندها اومدن ولی تا چند سال پیش فحاشی نبود ....چرا فحاشی در این مدت زیاد شده

اگر واسه تشیع بود که صدها ساله شیعه هستیم ...پس بیخودی دنبال رد پای تشیع نگرد

rostam91: آره تا بیست سال پیش مردم فحش نمیدادن
rostam91: بیست سال پیش که من مدرسه بودم معلمهامون با شخصیت تر بودن همه کت و شلوار مرتب با ظاهری آراسته بودن اما امروز سه معلم رو دست بر قضا دیدم همه زولیده و ظاهری نا مرتب یکیش اومده تو اتاق با دستکش چرمی دست میده یه هدبند چرمی به پیشونیش یه شلوار اتو نکرده و .. خلاصه به محض رفتنش این موضوع تو اتاق مورد بحث قرار گرفت و از ۶ نفری که حضور داشتن همه از وضعیتی که توشیم ابراز تاسف میکرد
مثلا که چی .....مردم به سمت راحتی بیشتر در پوشش میرن من نمیدونم چرا هر چی ادم درب و داغونه به تور شما میخورن

مردم شهر ما مرتب و تر تمیز هستن ...اتو کشیده و کت شلواری نیستن ولی ژولیده و داغون هم نیستن

rostam91: هیجان و انرژی مگه باید با فحش و ناسزا تخلیه بشه؟مثلا چه امکاناتی باید باشه که جوونها تخلیه بشن و فحش ندن یک مورد رو میشه اسم ببری؟

وقتی پیست سرعت و کارهای پر هیجان و مثلا کاباره و رقص و ....نباشه یا امکان ورزش برای همه ...اینجوری میشه

تو ژاپن رستورانهای زنجیره ای هستن که بعد از غذا میتونی همه ظرفهارو بشکنی ...فک میکنی واسه چی ...ژاپنی ها اروم ترین مردمان دنیا هستن

rostam91: یه کشور دیگه رو نام ببر که اینطور دارن به عقب میرن از نظر فرهنگی!

اسم زیاده چه اخلاقی و چه فرهنگی منتها همیشه مرغ همسایه غازه

اولا من قبول ندارم ما داریم به سمت سقوط فرهنگی میریم اونهم بواسطه چند هزار نفر که در عین ناشناسی فحش میدن

دوما در همه جای دنیا هست

تو امریکا ۳ درصد مردم تو زندان هستند

تو انگلیس همه برای اجازه ورود به استادیوم باید از پلیس کارت داشته باشن و شماره صندلی و همه تحت نظارت هستن تازه یک عده شورشیب همیشگی هم در مان برگزاری مسابقات باید خودشون رو به کلانتری ها معرفی کنن و اصلا تو خیابون نباشن

در کلمبیا هموطن خودشون که پنالتی اخر رو گل نکرد و باعث حذف شد رو تو فرودگاه سلاخی کردن و الان هم تهدید کردن رسما کهکسی رو که پای فالکائو رو مصدوم کرده تا به جام جهانی نرسیده خواهند کشت

یک کم تحقیق کن

نه اروپا و امریکا بهشته نه ایران جهنم

rostam91: تو کوچه و خیابون و ورزشگاه مثل نقل و نبات فحش توزیع میکنن؟
ما تو کوچه و خیابون فحش نمیشنویم ....استادیوم حالت خاص خودش رو داره

گفت که من نمیدونم شما کجا زندگی میکنی .....

rostam91: چطوره وقتی تو اسپانیا اوساسونا ۵ هیچ از رئال می بازه طرفداراش بخاطر بازی تشویقشون میکنن ولی ما وقتی تیممون میبازه جدا از فحشهائی که نثارشون میکنیم چون فکر میکنیم فحشها بهشون نخورده صندلی استادیوم و سیمان سکوها رو می کنیم و پرت می کنیم طرفشون
شما وضع فوتبال اونها رو مقایسه نکن اونها طی دهها سال درستش کردن

همه مردم یک شهر یا طفداران در منافع تیمشون شریک هستن و سهام دارن یا شرط بندی کردن فکر کردی شلوغی استادیوم ماله علاقه است ...نه منافع مادی هم کاملا دخیله

همه طرفداران شناخته شده و دارای شماره صندلی هستن و کنترل میشن ...یک حرکت اضافه باعث دستگیری و تا حتی زندان خاطی میشه ضمن جرائم سنگین برای باشگاه لذا طرفدارها کاملا خودشون هم مراقب هستن

الان از وقتی که تو راهنمایی رانندگی سختگیری میشه منکه ده ساله راننده هستم و زیاد جاده میرم میبینم که خیلی خیلی رعایت میکنن ...خوده من تو جاده ۲۰۰ تا ۱۶۰ تا میرفتم تهران الان فقط ۱۲۰

هم ترسه هم کم کم فرهنگ میشه نه ترس از جریمه بلکه ترس از خواباندن ماشین

اما تو ایران اینجوری نیست تازه توطئه هم میکنن و به اسم طرفداران تیم حریف میرن خرابکاری تا یارو محروم بشه

اشکال زیر ساختی است

همه اینها رو گکفتم تا بدونی که هیچ ربطی به اسلام و دین و تشیع نداره

گرچه خیلی ساده است و مبرهن که ربطی نداره

rostam91: در زمان صفوی که شیعه اومد رو کار اینطوری شد و عمده این ناسزاها و لعن ها در دین مربوط به اون زمانه قمه زنی و امثال اونها هم همینطور اما با رفتن اون رژیم متعصب
اینهم تو لیست اطلاعات غلط و ناقص

روایات لعن خلفا بر میگرده به امام صادق و در کتب اصولی شیعه که قرنها جلوتر از صفویه است

در مورد قمه زنی اطلاع ندارم

rostam91: همین الآن تی وی رو روشن کن از ۳۰ کانال دولتی محاله یک سومش آخوند نباشن توش مراسمها و فحاشیها و خود زنیها هم تو خونه همه بود و بچه و جوون همیشه این مراسمات جلوی دیدشونه
اغراق های دروغین شما تمومی نداره

کجای صدا و سیما فحش میده ....۳۰ تا کانال رو با ماهواره میفرمایید مگر همه شبکه اهل بینت و یا کلمه و ....میبینن

rostam91: وقتی طرف تو حسینیه میاد خودش رو کتک میزنه مسلما اون شخصی که درکش رو نداره میاد بیرون دیگران
با این کلمات نیازی به نیچه و شریعتی و ...نداریم ...قصار یعنی این

من وقتی ببینم یک نفر در تلویزیون داره خودش رو میزنه میرم بیرون و مسلما بقیه ادمها رو کتک میزنم

این یعنی منطق

میگفتی بروسلی نگاه کنیم میریم بیرون و هوس میکنیم یک چیزی

rostam91: وقتی به مخالف و دشمنی که نمی بینه فحش و ناسزا میده مسلما در مقابل مخالفو دشمنی که جلوشه از اون کلمات استفاده میکنه
ما طبق فرموده قران و ائمه لعن بر ظالمین میکنیم اونجا رو هم نگاه کنی داریم لعن میکنیم

اگر این بد آموزی داره قران هم بد آموزی داره چون خیلی جاها لعن کرده

در مقابل این ویدیو من هزاران ویدیو دارم که یزارم و ببینی چه جوری برادران اهل سنت شما و فرزندان ام المومنین در حال قتل عام فجیع مردم هستند با گفتن بسم الله

اای مردم اقا رستم میگه فحاشی تو جامعه حاصل لعن گفتن شیعیان به عمر و ابوبکر و عثمان و عایشه و ....است

من میگم قبول منتتها به یک شرط

پس شما هم قبول کن سوزاندن و سربریدن و قتل عام ها و ترور هایی که توسط اهل سنت و به اسم اسلام انجام میشه حاصل تعالیم اهل سنت است

rostam91: این یه نمونه شه

اقا رستم حرفای این دختر خانم رو درمقابل لعن اون اقا پسر دلیل رحمت بودن مذهب اهل سنت و فحاش بودن شیعه میدونه

حالا به نظر شما این اعماله برادران اهل سنت ناشی از چیه ...ایا در ادامه همون رحمت اهل سنت است

اینها از گروه داعش هستند یک گروه سنی که به نام خدا و بر اساس تعالیم دینی چند کرد سوری رو میسوزونن

به این میگن دین رحمت و پاک زیانی

اینهم یکی دیگه از مظاهر دین رحمت ...اهل سنت لعن و سب رو ممنوع میدونن اما کشتن مخالفین رو دارای ثواب میدونن ...ادم کشتن که فحش دادن لازم نداره

دیروز در عاشورا امام حسین رو خارجی و کافر اعلام کردند و امروز مجوز کشتار شیعیان رو میدهند

در تمام طول تاریخ شیعیان همواره مورد کشتار قرار گرفتن از نسل کشی تا ترور

این چه دین و ایئینی هست که در اون فحش دادن گناه داره ولی ادم کشتن ثواب

مگر غیر از اینه که همه این اقایون اهل سنت هستند

بمب میبندن به خودشون و وسط مردم چه شیعه و چه مسیحی و چه بی دین و حتی سنی خودشون و مردم بیگناه رو میترکونن تا برن بهشت

الان که کودکان رو طعمه انتحاری میکنن و تو افغانستان پیدا شدن

کاش اسلام اصلا وجود نداشت

در طول تاریخ همواره به بهانه دین و اعتقاد فجیع ترین ادم کشیها جنایات صورت گرفته

کدوم خدا و کدوم دین برای این کار پیدا شده

اگر از دنیا دین رو و خدا رو حذف کنند ۹۰ درصد ادم کشیها خود بخود از بین میره

rostam91: چرا در رژیم گذشته که هم جوون داشتیم هم ارتباط با خارجیها زیادتر بوده هم کاباره و شراب خوری و مستی داشتیم هم بی دینی کمتر از الآن که هنوز جوون داریم کاباره و مستی و شراب هم علنا نداریم خارجیها و ساحل دریا بخوابها هم نمیان لیشتر از گذشته هم به دین می پردازیم و ... فحش و لعن و ناسزا بوده؟
شما نگاهت اشتباهه

فحش چه ربطی به خارجیها داره

قبلا ازادیها کمتر بعقده به بار میاورد ......فکر میکنی کاباره نیست مشروب خوری و رقص کمتر شده

فک میگنی ساحل دریا نیست ایا دید زدن دختر ها و تور کردن اونها کم شده

اینها فقط تبدیل به پنهان کاری شده

محیطهای پنهانی تبعات و عوارض خودشون رو دارن که خیلی هم زیاده

این پدیده ها همه جای دنیا بروز کرده و بعد راه حل براش پیدا کردن و هیچ حا هم ربطی به دین ندادنش

جوانها میرن استادیوم ...همه چی بر خلاف خواست اونهاست از بازیکن تا مربی و مدیر عامل و هیچکس هم توجهی به اونها نمیکنه و قدرت کنترل شرایط رو هم ندارن

خوب مظلومی که اعتراضش به هیچ جا نمیرسه چیکار میکنه ....داد میزنه و ناسزا میکه تا جلب توجه کنه

تو اروپا با چند بار دستمال تکون دادن مدیر عامل عوض میشه

تو ایران اینقدر پول مهمه و زیاد که همه پوست کلفت شدن و تحمل میکنن

rostam91: الآن ، چرا تو مناطق سنی نشین ایران سر نمی برن؟
اولا جرات ندارن و دوما قوت نیروی اطلاعات ایرانه و سوما هر وقت تونستن سر بریدن ...ریگی همین اخریش بود و البته این حمله به پاسگاه سراوان

شما یا تو ایران نیستی یا ......نمیبینید ....نمیدونم والا .......عدم حضر زنان در استادیوم رو بدبختی ما میدونید و بعد کارهای ریگی و سراوان رو اصلا ندیدید

rostam91: تو ترکیه هم کم شیعه نیستن چرا سراشون بریده نمیشه همینطور تو امارات هزاران هزار ایرانی سرمایه گذاری کردن یا کار میکنن سرشون رو تنشونه؟ همینطور تو عربستان و لبنان و مالزی و ... هیچ شیعه ای سرش نمیره؟
چون این کشورها ثبات دارن ...البته همه سنی ها اینکار رو نمیکنن

ایران و ترکیه ثبات فراوان دارن .....امارات این حرفها رو گذاشته کنار و به تجارت چسبیده و براش پول مهمه ......در لبنان شیعه حزب قوی ای هست و البته اهل سنت اونجا ملایم تر هستن مثل اغلب سنی های ایران

مشخصا این رفتار در جاهایی شکل میگیره که افراط گری ریشه داره ولی به هر حال پای اهل سنت وسط هست نه دیگران

rostam91: اما تو پاکستان و افغانستان و عراق و سوریه شیعه و سنی از خون همدیگه تشنه هستن و سر می برن؟

دولت قوی نیست و افراطیون هم دنبال همچین کشورهایی میگردن سوریه هم تا شلوغ نشد امن بود ولی تا شلوغ شد ریختن اونجا

rostam91: ۱۱ بهمن ۷۲ روز تخریب مسجد شیخ فیض مشهده و یه سال بعدش ۱۲ بهمن ۷۳ گلوله باران نمازگزاران مسجد مکی زاهدان و کشته شدن خیلی از سنیهای نمازگراز! وقتی اینها باشه طبیعتا دولت کاری نکنه مردم خودشون دست بکار میشن
واقعا خیلی خوبه

مسجده فیض دقیقا مقابل منزل ما بود در کوچه خامنه ای مشهد به دو دلیل خراب شد

اول در محدوده فضای سبز اطراف حرم قرار داشت که همراه دو مسجد شیعی تخریب شد ا مسجد امام صادق در سمت راست کاملا خراب شد و در سمت چیپ اون از مسجد حکیمن حدود ۱۵ مت باقی مونده که هنوز هم هست

همچنین در کوچه خامنه ای اصلا منطقه سنی نشین نداشتیم

اما شایعه ای هم در گرفت که مقرون به حقیقت بود و اون انجام عمل لواط در حوزه علمیه این مسجد بصورت گسترده بود که در این باره هم چند طلبه اعترافاتی کردن و یک مدرس هم در محل شلاق خورد

همچنین الان در مشهد ۳ مسجد اهل سنت فعال هست در محله های سنی نشین بلوار الزهرا ۲ مسجد

منطقه رسالت ۱ مسجد

من شاهد پخش ۵ بار اذان با همه کلمات من جمله الصلاه خیر من النوم از ماذنه مساجد منطقه الزهرا هستم و مردم ازادانه عباداتشون رو میکنن حتی امسال رسما نماز تراویح خوندن و تبلیغ هم کردن

rostam91: دارم میبینم!

لابد .... بین خانواده های شهر شما و ادمهای اصیل و مثلا بازار و بانک شهر شما مردم دارنن از صبح تا شب به هم فحش مید....شما چیزهای خاص میبینید

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

rostam91

کاربر

ارسالها: 1509

#307 Posted: 1 Feb 2014 08:54

ametis: کار جامعه شناسهاست ...من به قدر فهم خودم علت ها رو در
پس وقتی دلیلش رو نمیدونی دلایل دیگران رو رد نکن شاید درست باشه ametis: حالا چه جوریه تو اون جامعه هم که لعن رایج بوده چرا فحاشی رایج نشده ؟؟؟
اگر لعن میکردن رایج نبوده چون اصلا معاویه مدت زیادی زنده نبوده و در زمان پسر و دیگر خلفای اموی هم انجام نمیشده چون اگه رواج داشت باید الآن هم بود
ametis: من منکر زشتی این کار نیستم ولی هیچ جوری به عقلم نمیرسه این کار رو ربط به اسلام و تشیع بدهم
چون بخشی از خود تشیع هستی، ماهی هم چون تو آبه فکر نمیکنه یه دنیای بی آب وجود اره چون بخشی از آبه اون آمریکائیه که تو فرهنگش بکار بردن کلماتی مثل " فاک یو" و " گاد دمت" رایجه فکر نمیکنه
ametis: من خودم قبول دارم رفتار بسیار بد جامعه با زنان ناشی از نگاه اسلام هست و مستقیم ربط داره ولی این فحاشیها در تشیع مردوده و گنتاه داره پس چه جوری ترویج این کار رو از تشیع بدونم
مردوده ؟ مگه روایتی که در مورد ناسزا گفتن به ناصبی رو از کتبتون نقل کردم؟ ametis: در حالیکه در بطن همین جامعه خیلی ها اصلا التزام عملی به اسلام هم ندارن عمده کسانی که به مسی یا لستادیوم فحش میدن
شما خودت التزام عملی داری؟ اسلام مخالفه با سافت سوینگر و ....
ametis: شما تازه حرف خودت رو نقض کردی

۳۰ ساله آخوندها اومدن ولی تا چند سال پیش فحاشی نبود ....چرا فحاشی در این مدت زیاد شده
گفتم و باز هم میگم الآن نسل پرورش یافته انقلاب و مکتب صفویسم امدن و قبلا نسل پهلوی و مکتب غیر دینی تربیت شده بودن ۳۰ ساله انقلابه و توی این ۳۰ سال بر روی مغز و فکر مردم کار شده تا نتیجه بدست اومده و الآن رژیم عوض بشه باز این فحاشیها و هتاکیها تا چندین سال بعد توی رژیم جدید وجود داره ،الآن برای بازگشت به دورانی بدون فحش و هتاکی باید از نو چند دهه و چند نسل بگذره و تربیتی سالم داشته باشیم که نتیجه بده
ametis: وقتی پیست سرعت و کارهای پر هیجان و مثلا کاباره و رقص و ....نباشه یا امکان ورزش برای همه ...اینجوری میشه
در عهد اسلام یا حتی تا قبل از صفویه هم نه کاباره ای بوده نه این نمونه هائی که اسم بردی ولی جامعه فحاش و لعان نداشتیم وگرنه میشد بخشی از فرهنگ تو کتب اون زمان هم چیزی دیده نمیشه تا میرسیم به دوران صفویه و قمه زنیها و سینه زنیها و لعن و نفرینها شروع میشه
ametis: تو امریکا ۳ درصد مردم تو زندان هستند
اونها کلا فرهنگشون خشونته اصلا غرب وحشی به آمریکا اطلاق میشه تو اونجا نسل کشی ها هم شده کلا مردمی متمدن هم نیستن تازه خیلی ترقی کردن که از اون دست اعمال خشونت بار تو جامعه شون کم شده
ametis: تو انگلیس همه برای اجازه ورود به استادیوم باید از پلیس کارت داشته باشن و شماره صندلی و همه تحت نظارت هستن تازه یک عده شورشیب همیشگی هم در مان برگزاری مسابقات باید خودشون رو به کلانتری ها معرفی کنن و اصلا تو خیابون نباشن
همین نشونه بالا رفتن فرهنگشونه چیزی که ما نداریم مثلا همین مثالی که زدی یه عده شورشی خودشون رو معرفی میکنن اما آیا مال ما این کار میشه؟ چرا نمیشه چون اکثرا اینجورین
زمانی که هاشمی نسب بار اول با استقلال جلوی پرسپولیس بازی میکرد من استادیوم بودم از ۱۱ صبح تو ورزشگاه غوغا بود اون روز نزدیک ۹۰۰۰۰ اومده بودن عمدتا پرسپولیسی میدونی تشویق چی بود ؟
نصف ورزشگاه که آبی بود شعار میدادن " مهدی هاشمی نسب" بعد بقیه شعار اونها تو شعار قرمزها گم میشد ، شعار قرمزها چی بود؟" ک..کش بی اصل و نسب" از اونور آبیها پروین رو " علی دنبه" صدا می زدن

اون موقع اگه میخواستی به قول خودت شورشیها و اون کسانی که فحش میدادن جدا کنی باید کل ورزشگاه رو تخلیه میکردی!
یا تو حافظیه شیراز بازی برق و پرسپولیس ، تماشاگرا سیمان سکوها رو میکندن مینداختن وسط زمین چرا؟ چون بنظرشون داور یه پنالتی برای تیمشون نگرفته بود ، این دو جریان رو خودم حی و حاضر دیدم
پلیس تا حالا چکار کرده؟ هیچ ! نه کسی رو جریمه نقدی کرده نه کسی رو زندانی نه کسی رو ممنوع الاستادیوم
ametis: در کلمبیا هموطن خودشون که پنالتی اخر رو گل نکرد و باعث حذف شد رو تو فرودگاه سلاخی کردن و الان هم تهدید کردن رسما کهکسی رو که پای فالکائو رو مصدوم کرده تا به جام جهانی نرسیده خواهند کشت
تو فرودگاه نکشتنش و توی رستوران بود
اینها همه وحشی هستن و قاچاقچی ماری جوانا که شرط بندی میکنن و وقتی میبازن دیگه جنایت میکنن امروز هم یاد نگرفتن و از گذشته باهاشون بوده ولی ما گذشتمون شعارمون پندار نیک رفتار نیک گفتار نیک بوده و الآن اینطور شدیم
ametis: ما تو کوچه و خیابون فحش نمیشنویم ....استادیوم حالت خاص خودش رو داره
دو سال پیش تهران بودم پیاده بعد غروب می گشتیم، یه موتور سوار تو پیاده رو میومد تنه زد به یه مردی که با خانواده قدم میزدن مرد عابر فقط یه کلام گفت چه خبره؟ موتوری که رد شده بود برگشت و خواست باهاش گلاویز بشه که وقتی موتور میاد برو کنار بهت نخوره

ametis: شما وضع فوتبال اونها رو مقایسه نکن اونها طی دهها سال درستش کردن
ما چرا طی دهها سال خرابش کردیم؟ ئقیقا جهت عکس اونها
ametis: همه طرفداران شناخته شده و دارای شماره صندلی هستن و کنترل میشن ...یک حرکت اضافه باعث دستگیری و تا حتی زندان خاطی میشه ضمن جرائم سنگین برای باشگاه لذا طرفدارها کاملا خودشون هم مراقب هستن
چرا ما به اون سمت نرفتیم و جهت عکس رو با سرعت میریم
ametis: الان از وقتی که تو راهنمایی رانندگی سختگیری میشه منکه ده ساله راننده هستم و زیاد جاده میرم میبینم که خیلی خیلی رعایت میکنن ...خوده من تو جاده ۲۰۰ تا ۱۶۰ تا میرفتم تهران الان فقط ۱۲۰
کدوم رعایت؟ مگه آمار تلفات جاده ای رو نمی بینی؟ ده بیست سال پیش اگه دو موتور تو خیابون دوبل میرفتن وقتی بوق میزدی میرفتن کنار چون میدونستن کارشون اشتباهه ولی حالا بوق میزنی چپ چپ نگاهت میکنن و در جوابت میگن "خوب رد شو، راهتو سد کردم" دیگه هر جا دلشون بخواد پارک میکنن مخصوصا بدونن ماموری نیست، رشوه داره بین مامورا بیداد میکنه ، پسر خالم تو جاده شیراز سبقت ممنوع رفته ماموره گرفتتش میگه ۵۰۰۰۰ جریمته بهش گفت "من فردا میخوام برم سفر خارج و وقت ندارم برم بانک بیا این ۳۰۰۰۰ تومن رو بگیر شما خودت ببر بانک " در جواب ماموره میدونی چی گفت؟ " ما خوشحال میشیم کار هموطنامونو راه بندازیم برای همین تو جاده از خواب و خوراکمون گذشتیم"
من نمیدونم چرا هر چی سختگیری بیشتر میشه نتیجه عکس میگیریم؟
اینها با سختگیری درست نمیشه مثل ویدئو و ماهواره که درست نشده ، بلکه در کنار سختگیری باید فرهنگ سازی بشه شما الآن تو کتب دوران تحصیل چند نمونه از آموزش قوانین شیوه چگونگی برخورد با دیگران و .... رو میتونی پیدا کنی؟ تو کل دوران تحصیل من فقط یه چیز بود اونم " اول نگاه به چپ کن اگه ماشینی......" به غیر این هیچ درس فرهنگ سازی دیگه وجود نداشت ، الآن بجای اینکه اینا رو به بچم یاد بدن، بهشون میگن دعای فرج چیه ، چجوری سینه بزنین، یا همون کلیپ ویدئو که بچه رو تشویق به لعن میکنن
ametis: روایات لعن خلفا بر میگرده به امام صادق و در کتب اصولی شیعه که قرنها جلوتر از صفویه است
عمده روایات ساختگی تشیع بر میگرده امام صادق

ametis: اگر این بد آموزی داره قران هم بد آموزی داره چون خیلی جاها لعن کرده
جالبه که بد آموزیش به اهل سنت سرایت نکرده! نکنه شیعیان بیشتر با قرآن انس هستن و اهل سنت قرآن نمیخونن

ametis: در مقابل این ویدیو من هزاران ویدیو دارم که یزارم و ببینی چه جوری برادران اهل سنت شما و فرزندان ام المومنین در حال قتل عام فجیع مردم هستند با گفتن بسم الله
فعلا بحث سر سخن و گفتار نیکه تموم بشه چشم به کردار نیکش هم میرسیم برای اونجاش هم کلیپ و روایت به اندازه کافی دارم پس خلط مبحث نکن
ametis: اینها از گروه داعش هستند یک گروه سنی که به نام خدا و بر اساس تعالیم دینی چند کرد سوری رو میسوزونن
اولا خودش نوشته جبهه النصره شما میگی داعش، البته فرقی نداره فقط میگم که رعایت امانت رو نکردی
حالا چجوری میشه اینو ثابت کرد؟ من و دوستان یا شما و دوستانت میتونی یه نقاب بزنی و یه جنایت رو بکنی و بگی مال فلان گروه
همینطور گفتم اعمالی که بر میگرده به کشورهائی مثل عراق و سوریه و افغانستان و .... باید ببینی منشا اون چیه و قبلا بهت گفتم من دارم از ایران حرف میزنم توی ایرانیه شیعه با من ایرانیه سنی من دارم از کلیپ داخل ایران میارم نمیدونم چرا میپری سوریه و عراق؟اینها همش نشون میده شما از اهل سنت ایران یا علماشون چیزی برای ایراد گرفتن نداری ! اگه من بخوام از سرتاسر دنیا برات کلیپ بیارم دهها کلیپ از شیعیان جنوب لبنان و حکومت و سربازهای بشار اسد و .... ردیف میکنم ، ولی برات از ایران و زبان فارسی میزارم طوری که نتونی انکارش کنی
ametis: در تمام طول تاریخ شیعیان همواره مورد کشتار قرار گرفتن از نسل کشی تا ترور
مظلوم نمائی کار آدمهای ضعیف و بی منطقه و از همین بی منطقی هم هست که علی بن ابی طالب رو هم مظلوم و ضعیف و ناتوان جلوه میدن
برات دیروز نوشتم در ایام گلوله باران نمازگزاران مسجد مکی زاهدان و تخریب مسجد شیخ فیض هستیم
ضمن اینکه با وجود روایاتی که در مورد جواز کشتن مخالف از کتب شما آوردم شما هنوز یه نیمچه روایت از کتب ما در مورد مجوز قتل شیعه نیاوردی
ametis: فحش چه ربطی به خارجیها داره
منظورم آزادیها و بی بندو باریها بیشتر بود ولی فحاش نبودن
ametis: جوانها میرن استادیوم ...همه چی بر خلاف خواست اونهاست از بازیکن تا مربی و مدیر عامل و هیچکس هم توجهی به اونها نمیکنه و قدرت کنترل شرایط رو هم ندارن
ظاهرا شما متوجه نیستی! این جوونها باید یه جائی این فحش رو آموخته باشن که بران تو ورزشگاه در حین نارضایتی بدن ، حالا یا خانواده یا جامعه تنها دو راهه چون جوون از جوون اگه یاد میگیره باز اون جوونی که یاد داده یه جائی آموخته یعنی ۲۰ سال پیش همه چیز تو ورزشگاه طبق خواست تماشاگر بود و مسائل امروزی نبود خیر همین مشکلاتی که میگی مثل مدیر عامل، بازیکن و ... همینطور عزل و نصب میشد اما کسی فحش نمیداد یا کم کم فحشی که دیده میشد شیر سماور بود که دیگه بیشتر جنبه شوخی پیدا کرده بود تا فحش اما حالا به جائی رسیده که مهدی رحمتی وقتی تو یه بازی فحش گیرش نمیاد ، تو مصاحبش میگه" من تعجب کرده بودم چرا اینها بهمون فحش نمیدن!"

بدبخت اینقدر بی فرهنگی و ضد ارزش دیده که وقتی یه بار ارزشی میبینه حیران و متعجه
بحث ما فقط فحش تنها نیستا ، بلکه کلا فرهنگیه که سقوط کرده
آدم شرمش میاد وقتی تو نود حاشیه بازی مثلا کره یا ژاپن تو آزادی رو نشون میده که تماشاگر کره ای یا ژاپنی ٔاره آشغالهای ریخته شده تماشاگر ایرانی دور و برش رو جمع میکنه و آشغالها رو کردن تو کیسه زباله یه جا جمع کردن ولی ایرانی از پوست تخمه ریخته تا صندلی شکسته و پوست میوه و ....
یا انگلیس رو نگاه کن در سال ۱۹۸۵ بازی لیورپول و منچستر دهها کشته داد ولی از نظر فرهنگی کار کردن و حالا به جائی رسیدن که تماشاگر و نیمکت ذخیره به هم چسبیده و بدون مانعی دارن بازی رو میبینا ولی ما کلا برعکسش رفتیم و مثل .... فنس کشی کردن که نکنه یهو تماشاچی سرازیر بشه تو زمین
ametis: چون این کشورها ثبات دارن ...البته همه سنی ها اینکار رو نمیکنن
پس دیدی جزئی از مذهب و آموزش دینی نیست بلکه به ثبات اون نواحی برمیگرده یعنی موضوعش دینی نیست و ملی گرائیه ، تو سیستان اگه بمبی منفجر میشه بخاطر انتقام از حکومت یا نادیده گرفته شدن حقوقشونه یا تو کردستان اگه کوموله و ... میجنگن و سر میبرن بخاطر مذهب نیست و خودمختاری کردهاست تو عراق و سوریه و لبنان هم که دیگه شده جنگ شیعه و سنی ، در جاهائی هم که به قول شما ثبات هست همه در کنار هم زندگی میکنن تو امارات شیعیان با وجودی که تو اقلیت هستن حسینیه دارن و تو دولت وزیر مثل بحرین میثل عربستان که حتی سفیرش تو ایران قبلا شیعه بود الآن رو نمیدونم ، کاری که حکومت ایران و شیعه ایرانی چندشش میاد انجام بده و وقتی روحانی گفت از وزیر سنی اشتفاده میکنم داد همه رفت هوا وگرنه یکی از گزینه های ورزش ذوالفقار نسب سنی بود اما نزاشتن حتی به مجلس معرفی بشه
ametis: اول در محدوده فضای سبز اطراف حرم قرار داشت که همراه دو مسجد شیعی تخریب شد ا مسجد امام صادق در سمت راست کاملا خراب شد و در سمت چیپ اون از مسجد حکیمن حدود ۱۵ مت باقی مونده که هنوز هم هست
الآن شیعیان اون منطقه مسجد دارن که نماز بخونن ولی اهل سنت اون منطقه آیا مسجد دیگری در اون نواحی بهشون داده شد ؟ کجا باید نماز بخونن؟ یعنی خودت هم میگی فضای سبز حرم مهمتر از مسجد بوده!
ametis: اما شایعه ای هم در گرفت که مقرون به حقیقت بود و اون انجام عمل لواط در حوزه علمیه این مسجد بصورت گسترده بود که در این باره هم چند طلبه اعترافاتی کردن و یک مدرس هم در محل شلاق خورد
میگم شایعه صد در صد درست، باید مسجد خراب بشه یا عاملین اون اعمال مجازات؟ عمل لواط چه ربطی به مسجد داره؟ کشیشهای زیادی کودک آزاری و همجنس بازی کردن ولی کلیساشون خراب نشد؟ یا
در مورد اعتراف هم که دیگه باید تو این رژیم شیوه اعتراف گیری رو متوجه شده باشی!
ametis: مردم ازادانه عباداتشون رو میکنن حتی امسال رسما نماز تراویح خوندن و تبلیغ هم کردن
آزادی مشخصه از تعداد مزراس سنی و معاونانشون گرفته تا سخنرانی علماشون و دفاع از دینشون تو تلوزیونهای ملی و مساجد فراواتنی که تو تهران و اصفهان دارن و آموزشهای دینی که دانش آمکوزان مناطق اهل سنت میبینن

کلا یه کشور آزادیم

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#308 Posted: 4 Feb 2014 08:19

rostam91: آزادی مشخصه از تعداد مزراس سنی و معاونانشون گرفته تا سخنرانی علماشون و دفاع از دینشون تو تلوزیونهای ملی و مساجد فراواتنی که تو تهران و اصفهان دارن و آموزشهای دینی که دانش آمکوزان مناطق اهل سنت میبیننکلا یه کشور آزادیم
به تناسب جمعیت همه چی دارید ...میخواهی مثلا در خواف و یا تربت جام تعداد حوزه ها و مساجد شما رو بگم .....

منتها شما دوست دارید نیمی از شهر مسجد و حوزه علمیه باشه تا از توش نیروی انتحاری در بیاری

در تلویزیونها استانی هم که هستید ...نماینده های ولی فقیه در مناطق سنی اغلب سنی هستن

از نظر نماینده و وکیل و وزیر هم اینکه کسی لایق باشه یا توانایی داشته باشه لازمه

تو مجلس هم که وکیل دارید منتها اینکه تو ۴ سال یکبار هم نطق تنیکنن مشکل خودشونه

ضمنا آزادی مطلق بی معناست

rostam91: عمل لواط چه ربطی به مسجد داره؟ کشیشهای زیادی کودک آزاری و همجنس بازی کردن ولی کلیساشون خراب نشد
اون عمل توسط چند تا کشیش انجام میشده و اونها رو برداشتن و مجازات اما وقتی به عنوان یک رسم دائم انجام میشه و با برنامه دیگه رسم نیست

مانند افغانستان این برادران اهل سنت لواط با پسر غیر بالغ رو گناه نمیدونن

ضمنا احکام مسجد با کلیسا فرق ا داره ...ما مسجد ضرار هم داریم که باید خراب بشه

rostam91: الآن شیعیان اون منطقه مسجد دارن که نماز بخونن ولی اهل سنت اون منطقه آیا مسجد دیگری در اون نواحی بهشون داده شد ؟ کجا باید نماز بخونن؟ یعنی خودت هم میگی فضای سبز حرم مهمتر از مسجد بوده!
مسئله همینه من بچه همین محل هستم و اصلا این منطقه سنی نداره ....سنی ها در محله های خودشون مسجد دارن

این کار همون قد معنی میده که ما بریم در شهر ی که شیعه نداره مسجد و حسینیع بسازیم

rostam91: و سیستان اگه بمبی منفجر میشه بخاطر انتقام از حکومت یا نادیده گرفته شدن حقوقشونه یا تو کردستان اگه کوموله و ... میجنگن و سر میبرن بخاطر مذهب نیست و خودمختاری کردهاست تو عراق و سوریه و لبنان هم که دیگه شده جنگ شیعه و سنی
ثبات و امنیت دقیقا باعث شده که تندرو های سنی نتونن برنامه ریزی بزای

حرفاتون درست نیست ...اگه با حکومت مشکل دارن چرا میرن ده تا سربازه وظیفه بی گنا رو میکشن یا یک مشت زن و بچه رو

چرا سر میبرن .......این کار نهایته بی منطقی هست مخصوصا وقتی کسی مانند ریگی الله و اکبر هم میگه و بیانیه صادر میکنه اونوقت میشه دینی یا دینی سیاسی

ادمه وطن پرست نمیره زن و بچه هموطن و بی گناهشو بکشه

چالبه که شما هم طرفداره همین ایده هستس و این نشون از یک ایدیولوژی دینی است

فکر کن ...ادم از یک نفر طلب داشته باشه و یارو حقش رو بخوره ....برا انتقام بمب ببنده و خودش و بچه هاو همسایه های بدهکار رو بترکونه ...منطقی هستآیا اینکار که شما ازش ذفاع هم میکنی

rostam91: چون جوون از جوون اگه یاد میگیره باز اون جوونی که یاد داده یه جائی آموخته
واقعا خنده داره ....شما مصدر تولد یکی از فحشها رو بگو تا من بگم کی از کی یاد گرفته

سئوال کم میاریذ هر چی رسید مینویسید

تو همه زبونهای دنیا فحشهای رکیک هست با هر دینی ...اون فحشها از هر جا اومده این فحشها هم اومئه

واقعا اینقدر سخته متوجه این موضوع شدن

rostam91: یا انگلیس رو نگاه کن در سال ۱۹۸۵ بازی لیورپول و منچستر دهها کشته داد ولی از نظر فرهنگی کار کردن و حالا به جائی رسیدن که تماشاگر و نیمکت ذخیره به هم چسبیده و بدون مانعی دارن بازی رو میبینا ولی ما کلا برعکسش رفتیم و مثل .... فنس کشی کردن که نکنه یهو تماشاچی سرازیر بشه تو زمین
همه اینها مربوط به دولتها میشه و باز هم ربطی به دین نداره

در اینکه دولت کم کاری میکنه کسی شک نداره ...یا اینکه کسی مثله احمدی بی فرهنگ باعث ضیوغ بد دهنی میسه

rostam91: مظلوم نمائی کار آدمهای ضعیف و بی منطقه
دقیقا ذرسته ...ولی بر سر شیعه ظلم فراوان شده و مظلوم نمایی نیست

شما باز هم پوست کلمه و ظاهر اون رو گرفتی

مظلوم نمایی یعنی ....خود رو به دروغ تحت ستم قرار گرفته نشون دادن

نه اینکه ظلمهایی که واقعا بر سر ادم رفته رو نشون دادن و گفتن

rostam91: حالا چجوری میشه اینو ثابت کرد؟ من و دوستان یا شما و دوستانت میتونی یه نقاب بزنی و یه جنایت رو بکنی و بگی مال فلان گروه

دقیقا داری راست میگی ..به این ترتیب پس همه کلیپهایی هم کهشما گذاشتی و میاری هم دروغه از کجا معلوم شما با چند تا دوستانتون یک نقر رو گریم کردین و تقلید صدا کردین دارید نسبت میدید به شیعه

مثلا اون فیلمی که سربازهای سوری به گفته شما یک جوون رو چال میکنن ....بنا به گفته شما دروغه ..چند تا مخالف لباس سربازهای بشار رو پوشیدن و پسره هم بازیگره و بعد فیلم درش میارن

منکه با جرف شما اتفاقا و ۱۰۰ در صد موافغم که میگی همه اینها جعلبه و دروغه هم ماله ما هم ماله شما

rostam91: فعلا بحث سر سخن و گفتار نیکه تموم بشه چشم به کردار نیکش هم میرسیم برای اونجاش هم کلیپ و روایت به اندازه کافی دارم پس خلط مبحث نکن

شما که فرمودی همش جعلیه

rostam91: جالبه که بد آموزیش به اهل سنت سرایت نکرده! نکنه شیعیان بیشتر با قرآن انس هستن و اهل سنت قرآن نمیخونن

چون شما از قران درک درستی ندارید و معنی تولی و تبری را متوجه نیستید

وقتی پای اعتقاد میاد وسط نمیشه بگی هم خدا رو دوست دارم هم شیطان رو ....یا بگی هم پیامبر ور بهش علاقه دارم هم از ابو لهب خوشم میاد....یا بگی عم علی رو بعنوان وصی پیامبر و ادمی که همیشه حق با اوست قبول دارماما معاویه هم دایی جونمه و میخوامش

rostam91: عمده روایات ساختگی تشیع بر میگرده امام صادق

در بین روایات ائمه هم برخی تحریف کردن

هرگز به یک دهم ۱۲۰۰۰ روایت صحیح شما از ابوهریره نمیرسه که همش رو مثل قران بر چشم میزارید و عمل میکنید

rostam91: چرا ما به اون سمت نرفتیم و جهت عکس رو با سرعت میریم

اینها بحث اجتماعیه و به دین و تاپیک ربط نداره

rostam91: یه موتور سوار تو پیاده رو میومد تنه زد به یه مردی که با خانواده قدم میزدن مرد عابر فقط یه کلام گفت چه خبره؟ موتوری که رد شده بود برگشت و خواست باهاش گلاویز بشه که وقتی موتور میاد برو کنار بهت نخوره
شاید ...ولی منهم یک پیرمرد رو دیدم که بار دستش سنگین بود و یک جوون با اینکه مسیرش اونوری نبود اما وسائل پیرمرد رو برد تا چند تا کوچه بر عکس مسیر خودش و در اخر به پیرمرد گفت .....

rostam91: اینها همه وحشی هستن و قاچاقچی ماری جوانا که شرط بندی میکنن و وقتی میبازن دیگه جنایت میکنن امروز هم یاد نگرفتن و از گذشته باهاشون بوده
اینجا که میرسی و کم میاری میشی عینه صدا و سیما ...کوبایی ها که شدن وحشی و قاچاقچی .....آمریگای ها هم که بشون میگن غرب وحشی پس وحشی هستن ؟؟؟

برادر ول کن این حرفها رو اینها همه توهمه لمپن های صدا و سیماست

rostam91: در عهد اسلام یا حتی تا قبل از صفویه هم نه کاباره ای بوده نه این نمونه هائی که اسم بردی ولی جامعه فحاش و لعان نداشتیم
راست میگی بحث شده بچه بازی ....شما تفاوت ون زمان با الان رو نمیخواهی در نظر بگیری ...خواسته های بچه ها وتکنولوژی و .....

با بچه های اون روز که ۱۵ سالگی زن بهش میدادن و بی سواد بودن اغلب اونها کجاشون هیجان قلنبه میشده که بخوان ازاد ش کنن و....

rostam91: گفتم و باز هم میگم الآن نسل پرورش یافته انقلاب و مکتب صفویسم امدن
چه ربطی داره بینشون چند صد سال فاصله است ...ما نسل سوخته های یک عده لمپن و پوپول هستیم که اتفاقا علیرغم حرفاشون اسلام در درجه های چهار و پنج اهمیت براشون قرار گرفته

rostam91: شما خودت التزام عملی داری؟ اسلام مخالفه با سافت سوینگر و ....

این یا عناده یا نا آشنایی ی=به مفاع=هیم

وقتی کسی میگه التزام عملی به اسلام دارم یعنی چی ...یعنی مثلا نباید دروغ گفته باشه یا زنا کرده باشه ؟؟؟؟

rostam91: مردوده ؟ مگه روایتی که در مورد ناسزا گفتن به ناصبی رو از کتبتون نقل کردم؟

یک جا میگی خیلی از روایات منتصب به امام جعلیه یکجا بهش استناد میکنی ...چند چندید

rostam91: چون بخشی از خود تشیع هستی، ماهی هم چون تو آبه فکر نمیکنه یه دنیای بی آب وجود اره چون بخشی از آبه اون آمریکائیه که تو فرهنگش بکار بردن کلماتی مثل " فاک یو" و " گاد دمت" رایجه فکر نمیکنه
بازم کلاس اطلاعات عمومی

۱ میدونی معنی این دوتا چیه و کجا کاربرد داره گرچه دومی اون اصلا معنی نمیده

۲-واقعا فک میکنی فاک یو به معنی لغوی اونه و تو هر جاو هر هر فیلمی بارها گفته میشه ....لابد پس هات داگ هم میشه سگ داغ

۳-میدونی امریکا یکی از مذهبی ترین کشورهاست

۴- میشه بگی ریشه این فرهنگ کجاست

rostam91: اگر لعن میکردن رایج نبوده چون اصلا معاویه مدت زیادی زنده نبوده و در زمان پسر و دیگر خلفای اموی هم انجام نمیشده چون اگه رواج داشت باید الآن هم بود
اگر نداره و قطعا بوده .....چطوره یکه یک فرهنگ ممکنه با صفوی ها بیاد ...در یهلوی بره ....با خمینی بیاد...ولی نمیشه در زمان معاویه رایج شه و یعد با خوده با خوده معاویه منقرض شه

rostam91: پس وقتی دلیلش رو نمیدونی دلایل دیگران رو رد نکن شاید درست باشه

اااااییییی

وقتی ادم چیزی رو نمیدونه ...ایا باید نسبت به همه حرفهای بی پایه در مورد اون چیز سکوت کنه

مثلا چون شما نمیدونی چرا کره مریخ فرمز رنگه ....اگر کسی اومد و گفت علتش اینه که قدریمها با رنگ قرمز رنگش کردن شما حق رد کردنش رو نداشته باشی

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

rostam91

کاربر

ارسالها: 1509

#309 Posted: 4 Feb 2014 11:10

خلافت يزيد بن معاويه (از سال 60 تا سال 64 ه‍) و خروج حسین ابن علیه بر حکومت وی

بسم الله الرحمن الرحیم

در سال شصت هجري با يزيد بيعت شد، و در آن وقت سن او سي و چهار سال بود، حسين بن علي و عبدالله بن زبير با او بيعت نكردند و در مدينه بودند، و وقتى از آن دو خواسته شد كه با يزيد بيعت كنند عبدالله بن زبير گفت: امشب فكر مي‌كنم و شما را از نظر خودم آگاه مي‌نمايم، گفتند: خوب است، وقتي شب شد او شبانه از مدينه به سوي مكه فرار كرد و بيعت نكرد.

و وقتي حسين بن علي را آوردند و به او گفتند كه بيعت كن: گفت: من به صورت پنهاني بيعت نمي‌كنم بلكه آشكارا در ميان مردم بيعت خواهم كرد. گفتند خوب است، و وقتي شب شد او به دنبال عبدالله بن الزبير حركت كرد.

اهل عراق به حسين نامه مي‌نويسند:

به اهل عراق خبر رسيد كه حسين با يزيد بن معاويه بيعت نكرده است، عراقي‌ها يزيد بن معاويه را نمي‌خواستند و بلكه خود معاويه را نيز نمي‌خواستند، و آنها كسي جز علي و فرزندانش را قبول نداشتند، بنابراين به حسين نامه‌هايي فرستادند و همه در نامه‌هايشان مي‌گفتند: ما با تو بيعت كرده‌ايم و فقط تو را مي‌خواهيم و يزيد در گردن ما بيعتي ندارد، بلكه بيعت ما با تو است، نامه‌هاي زيادي به حسين بن علي رسيد تا اينكه بيش از پانصد نامه به او فرستادند، و همه اين نامه‌ها را اهل كوفه مي‌فرستادند و او را به سوي خود فرا مي‌خواندند.

آنگاه حسين بن علي پسر عمويش مسلم بن عقيل بن ابي طالب را فرستاد تا امور را در آن جا بررسي كند و حقيقت امر را بداند، وقتي مسلم بن عقيل به كوفه رسيد پرس‌وجو كرد تا آن كه دانست كه مردم يزيد را نمي‌خواهند بلكه حسين بن علي را مي‌خواهند، و مسلم پيش هانئ بن عروه اقامت گزيد و مردم گروه گروه و به تنهايي مي‌آمدند و با مسلم بن عقيل به نمايندگي از حسين بيعت مي‌كردند، و بيعت انجام شد. و النعمان بن بشير از سوي يزيد امير كوفه بود وقتي به او خبر رسيد كه مسلم بن عقيل در ميان آنهاست و مردم پيش او مي‌آيند و براي حسين با او بيعت مي‌كنند، اما نعمان آن را نشنيده مي‌گرفت و به قضيه توجه نكرد، تا اينكه افرادي به شام پيش يزيد رفتند و قضيه را به اطلاع او رساندند. و گفتند كه مردم با مسلم بيعت مي‌كنند و نعمان بن بشير به اين امر توجه نمي‌كند، آنگاه يزيد دستور عزل نعمان بن بشير را صادر كرد و عبيدالله بن زياد را كه امير و فرمانرواي بصره بود به عنوان امير بصره و كوفه، به كوفه فرستاد تا اين قضيه را حل كند، عبيدالله بن زياد شبانه در حالي كه نقاب زده بود وارد كوفه شد او وقتي از كنار مردم رد مي‌شد به آنها سلام مي‌كرد و آنها در جواب مي‌گفتند و عليك السلام يا ابن بنت رسول الله، مردم گمان مي‌بردند كه او حسين است و او مخفيانه در شب نقاب زده وارد كوفه شده است.

عبيدالله بن زياد دانست كه قضيه جدي است و مردم منتظر حسين بن علي هستند، در اين وقت او وارد قصر شد و سپس يكي از غلامهايش را به نام معقل فرستاد تا بررسي كند و بداند كه چه كسي در رأس اين كار قرار دارد، او رفت و خودش را به دروغ چنين معرفي كرد كه فردي از اهالي حمص است و سه هزار دينار به همراه دارد كه براي حسين آورده است، او همچنان مي‌پرسيد تا آن كه او را به خانه هانئ بن عروه راهنمايي كردند، او وارد خانه شد، مسلم بن عقيل را ديد و با او بيعت كرد و سه هزار دينار را به او داد و او چند روز پيش مسلم بن عقيل رفت و آمد مي‌كرد تا آن كه از وضعيت آنها كاملاً اطلاع يافت و بعد از آن پيش عبيدالله بن زياد بازگشت و ماجرا را به اطلاع او رسانيد.

خروج حسين رضی الله عنه از مكه به كوفه :

بعد از آن كه بسياري از مردم با مسلم بن عقيل بيعت كردند او به حسين پيام فرستاد كه بيا همه چيز آماده است، آنگاه حسين بن علي رضی الله عنهما در روز هشتم ذي الحجه به سوي كوفه حركت كرد، عبيدالله از كارهاي مسلم با خبر بود و گفت: هانئ بن عروه را پيش من بياوريد، هانئ را پيش او آوردند، عبيدالله از او پرسيد، مسلم بن عقيل كجاست؟ گفت: نمي‌دانم.

آنگاه عبيدالله غلامش معقل را صدا زد، او وارد شد و گفت: آيا او را مي‌شناسي؟ گفت: بله، پس او متوجه شد و دانست كه عبيدالله بن زياد آنها را فريب داده است، و در اين وقت عبيدالله بن زياد گفت: مسلم بن عقيل كجاست؟ او گفت: سوگند به خدا اگر زير پاهايم باشد پاهايم را بلند نمي‌كنم، آنگاه عبيدالله بن زياد او را زد و سپس دستور داد او را زنداني كنند.

خبر به مسلم بن عقيل رسيد او به همراه چهار هزار نفر بيرون آمد و قصر عبيدالله بن زياد را محاصره كرد و اهل كوفه همراه او بيرون آمدند، و در اين دقت اشراف و سران مردم پيش عبيدالله بودند، با تطميع سران و اشراف و ترساندن آنها از لشكر شام به آنها گفت كه مردم را از حمايت كردن از مسلم باز داريد، بنابراين سران از مردم مي‌خواستند كه از حمايت از مسلم دست بردارند، مسلم چهار هزار نفر به همراه داشت و شعارشان يا منصور امت بود، سران قبايل و اشراف همچنان مردم را از همراهي مسلم بر حذر داشتند كه اندك اندك مردم پراكنده شدند و زن‌ها مي‌آمدند و فرزندانشان را با خود مي‌بردند، ومردها مي‌آمدند و برادرانشان را با خود مي‌بردند، و امير قبيله مي‌آمد و مردم را نهي مي‌كردند، تا آن كه از چهار هزار نفر فقط سي نفر با مسلم باقي ماند! و هنوز خورشيد غروب نكرده بود كه مسلم بن عقيل تنها باقي ماند و همه مردم او را رها كردند و او تنها در كوچه‌هاي كوفه مي‌گشت و نمي‌دانست كه به كجا برود، او در خانه‌اي را زد و زني از قبيلة كنده كه صاحب خانه بود در را باز كرد، و آب خواست، زن تعجب كرد و به او گفت: تو چه كسي هستي؟ گفت: من مسلم بن عقيل هستم و ماجرا را به اطلاع او رسانيد و گفت كه مردم او را رها كرده‌اند، و حسين به زود مي‌آيد چون او به حسين پيام فرستاده كه بيايد، آن زن مسلم را در اتاق مجاور وارد كرد و نشاند، و آب و غذا برايش آورد اما فرزند آن زن رفت و عبيدالله بن زياد را از محل اقامت مسلم بن عقيل آگاه كرد، آنگاه عبيدالله هفتاد نفر را به سوي او فرستاد و آنها او را محاصره كردند و مسلم با آنها جنگيد و در نهايت وقتي به او امان دادند تسليم شد، او را دستگير كردند و به قصر فرمانداري كه عبيدالله بن زياد در آن بود بردند، وقتي مسلم وارد شد عبيدالله بن زياد از او پرسيد كه علت قيام او چييست.

گفت: با حسين بن علي بيعت كرده‌ايم.

عبيدالله گفت: من تو را مي‌كشم، مسلم گفت: مرا بگذار كه وصيت كنم، گفت: خوب است وصيت كن، مسلم به اطرافش نگاه كرد و عمر بن سعد بن ابي وقاص را ديد و به او گفت: تو از همه مردم از نظر خويشاوندي به من نزديكتر هستي بيا تو را سفارش كنم، و او را به گوشه‌اي از خانه برد و به او سفارش كرد كه به حسين پيام بفرستد تا برگردد، بنابراين عمر بن سعد بن ابي وقاص مردي را به سوي حسين فرستاد تا او را خبر كند كه كار تمام شد و اهل كوفه او را فريب داده‌اند.

و مسلم سخن معروفش را گفت: به همراه خانواده‌ات برگرد و اهل كوفه تو را فريب ندهند، اهل كوفه به تو دروغ گفتند و به من هم دروغ گفتند و رأي و نظر فرد دروغگو اعتباري ندارد. در اين وقت در روز عرفه مسلم بن عقيل كشته شد، و حسين در روز ترويه (هشتم ذي الحجه) يك روز قبل از كشته شدن مسلم بن عقيل از مكه حركت كرده بود.

مخالفت اصحاب با خروج حسين:

بسياري از اصحاب كوشيدند تا حسين را از خروج و رفتن به كوفه باز دارند، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمرو بن العاص، ابو سعيد الخدري، عبدالله بن الزبير و برادر حسين محمد الحنفيه، همه اينها وقتي دانستند كه او مي‌خواهد به كوفه برود او را منع كردند، و اينك گفته‌هاي بعضي از آنها ارائه مي‌گردد:

1- وقتي حسين خواست به كوفه برود عبدالله بن عباس به او گفت. اگر مردم به من و تو طعنه نمي‌زدند دستم را به موي سرت چنگ مي‌زدم و نمي‌گذاشتم كه بروي.

2- شعبي مي‌گويد ابن عمر در مكه بود او را خبر كردند كه حسين به سوي عراق رهسپار شده است، عبدالله بن عمر به دنبال او حركت كرد و به فاصله سه روز از مكه به او رسيد و گفت: كجا مي‌خواهي بروي؟ گفت: به عراق، و نامه‌هايي از عراق براي او فرستاده بودند و در آن اعلام كرده بودند كه آنها با او هستند را بيرون آورد و گفت: اين نامه‌هايشان است و با من بيعت كرده‌اند، (اهل عراق او رضی الله عنه را فريب داده بودند).

ابن عمر به او گفت: پيش آنها مرو، اما حسين نپذيرفت. آنگاه ابن عمر گفت: من حديثي را براي تو بيان مي‌كنم، جبرئيل پيش پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد و او را اختيار داد تا از دنيا و آخرت يكي را انتخاب كند، پيامبر آخرت را انتخاب كرد و دنيا را نخواست، و تو پاره تن پيامبر هستي، سوگند به خدا كه هيچ كسي از شما به حكومت دنيا نمي‌رسد، و خداوند آن را از شما دور نداشته مگر به سبب آن چيزي كه براي شما بهتر است، حسين نپذيرفت و برنگشت، آنگاه عبدالله بن عمر او را به آغوش گرفت و گريه كرد و گفت: تو را از آن كه كشته شوي به خدا مي‌سپارم.

3- عبدالله بن الزبير به حسين گفت: كجا مي‌روي؟! پيش قومي مي‌روي كه پدرت را كشتند و برادرت را زخمي كردند. نرو، اما حسين نپذيرفت و رفت.

4- ابو سعيد الخذري گفت: اي ابا عبدالله من خيرخواه و دلسوز تو هستم، خبر شده‌ام كه گروهي از شيعيان شما در كوفه از تو خواسته‌اند كه پيش آنها بروي، پيش آنها مرو، من از پدرت شنيدم كه در كوفه مي‌گفت: سوگند به خدا كه آنها را خسته و خشمگين كرده‌ام و آنها مرا خسته و خشمگين كرده‌اند، هرگز وفادار نيستند، و هر كس كه آنها بهره او باشند تير معيوبي بهره او شده است، سوگند به خدا كه تصميم و اراده براي انجام كاري ندارند و در برابر شمشير كوچكترين صبري ندارند.

5- حسين پس از حركت به سوي كوفه در راه فرزدق شاعر را ديد، و به او گفت: از كجا مي‌آيي، فرزدق گفت: از عراق مي‌آيم، حسين گفت: حالت اهل عراق چگونه بود؟ گفت: دلهايشان با تو است و شمشيرهايشان با بني اميه، اما حسين گفت مي‌روم و اميد به خدا.

حسين بوسيله قاصدي كه عمر بن سعد فرستاد از وضعيت مسلم خبر شد، بنابراين خواست كه باز گردد و با فرزندان مسلم بن عقيل سخن گفت، و آنها گفتند: نه، سوگند به خدا بر نمي‌گرديم مگر آن كه انتقام خون پدرمان را بگيريم، و آن گاه حسين نظر آنها را قبول كرد، عبيدالله پس از آن كه خبر شد كه حسين به سوي آنها مي‌آيد به الحرّ بن يزيد التميمي دستور داد تا با لشكري هزار نفري برود تا در راه با حسين ملاقات كند، او حركت كرد و نزديك قادسيه با حسين روبرو شد.

الحر به او گفت: كجا مي‌روي اي فرزند دختر پيامبر خدا؟! گفت: به عراق مي‌روم. گفت: من به تو مي‌گويم برگرد تا خداوند مرا به گناه جنگ با تو مبتلا نكند، به همان جا كه آمده‌اي برگرد، يا به شام برو كه يزيد آنجاست، به كوفه نيا.

اما حسين نپذيرفت، و حسين به سوي عراق مي‌آمد و الحر بن يزيد برايش مزاحمت ايجاد مي‌كرد و او را منع مي‌كرد.

حسين به او گفت: از من دور شو مادرت به عزايت بنشيند. الحر بن يزيد گفت: سوگند به خدا اگر غير از تو كسي ديگر از عرب‌ها اين را مي‌گفت از او و مادرش قصاص مي‌كردم، ولي چه مي‌توانم بگويم كه مادرت بانوي زنان جهان است.

رسيدن حسين به كربلا :

در اين وقت حسين توقف كرد، سپس دنباله لشكر كه چهار هزار نفر بودند و عمر بن سعد آنها را فرماندهي مي‌كرد آمدند، و حسين در جايي بود كه به آن كربلا گفته مي‌شود، او پرسيد كه اين كجاست؟ گفتند: كربلا است، گفت كرب و بلا است. وقتي لشكر عمر بن سعد رسيد او با حسين سخن گفت و به او گفت كه با من به عراق بيا كه عبيدالله بن زياد آنجاست، اما حسين نپذيرفت، و وقتي حسين ديد كه كار جدي است به عمر بن سعد گفت: من شما را در سه چيز مختار قرار مي‌دهم يكي از اين سه چيز را انتخاب كن، او گفت: آنها چه هستند؟ يكي اينكه مرا بگذاري تا برگردم، يا به مرزي از مرزهاي اسلام بروم، و يا اينكه به شام پيش يزيد بروم و دستم را در دست او بگذارم. عمر بن سعد گفت: خوب است، تو به يزيد پيام بفرست و من كسي را پيش عبيدالله بن زياد مي‌فرستم، و نگاه مي‌كنيم كه چه خواهد شد، و آنگاه عمر بن سعد كسي را پيش عبيدالله بن زياد فرستاد، ولي حسين كسي را پيش يزيد نفرستاد، وقتي قاصد پيش عبيدالله بن زياد آمد و او را خبر كرد كه حسين مي‌گويد من شما در سه چيز مختار مي‌گذارم يكي را انتخاب كنيد، عبيدالله بن زياد گفت هر كدام را كه حسين انتخاب كرد مي‌پذيريم، مردي پيش عبيدالله بن زياد بود كه به او شمر بن ذي الجوشن مي‌گفتند، او از مقرّبان و نزديكان عبيدالله بن زياد بود، او گفت: نه، سوگند به خدا تا آن كه حكم تو را بپذيرد، بنابراين عبيدالله فريب سخن او را خورد و گفت: بله بايد حكم مرا بپذيرد (يعني به كوفه بيايد و من خودم او را به شام يا به يكي از مرزها مي‌فرستم يا او را به مدينه باز مي‌گردانم). آنگاه عبيدالله بن زياد شمر بن ذي الجوشن را فرستاد و گفت برو تا او تسليم فرمان من شود، اگر عمر بن سعد پذيرفت كه خوب است، و اگر نپذيرفت پس به جاي او تو فرمانده هستي.

و عبيدالله بن زياد عمر بن سعد را با لشكري چهار هزار نفري آماده‌ كرده بود تا به ري برود و به او گفت كار حسين را تمام كن سپس به ري برو، و عبيدالله به او وعده داده بود كه فرمانداري ري را به او واگذار كند، پس شمر بن ذي الجوشن به سويي كه حسين بن علي و الحر بن يزيد و عمر بن سعد در آن جا بودند حركت كرد، وقتي به حسين خبر دادند كه او بايد تسليم حكم و دستور عبيدالله بن زياد شود نپذيرفت و گفت: نه! سوگند به خدا هرگز تسليم حكم و فرمان عبيدالله بن زياد نخواهد شد.

همراهان حسين هفتاد و دو اسب سوار بودند، و لشكر كوفه پنج هزار نفر بودند و وقتي هر دو گروه رو در روي هم قرار گرفتند حسين به لشكر ابن زياد گفت: به خودتان بازگرديد و خويشتن را مورد بازخواست قرار دهيد، آيا براي شما شايسته است كه با فردي چون من بجنگيد؟ و حال آن كه من پسر دختر پيامبر شما هستم و غير از من روي زمين پسر دختر پيامبر ديگري نيست، و پيامبر به من و برادرم گفته است: «اين دو سرداران جوانان اهل بهشت هستند».( ترمذی، كتاب المناقب، باب مناقب الحسن والحسين حديث 3768 از طریق حسین ضعیف است ولی از روایت حذیفه و ابو سعید و غیره صحیح است.)

و حسين همچنان آنها را تشويق مي‌كرد كه عبيدالله بن زياد را ترك كنند و به او بپيوندند بنابراين سي نفر از آنها به حسين پيوست، كه يكي از اين سي نفر الحر بن يزيد التميمي فرمانده پيشقراولان لشكر ابن زياد بود. به الحر بن يزيد گفتند تو با ما آمدي در حالي كه فرمانده پيشقراولان بودي و اكنون به سوي حسين مي‌روي؟! گفت: واي بر شما سوگند به خدا بايد از جهنم و بهشت يكي را انتخاب كنم، و سوگند به خدا كه هيچ چيزي را بر بهشت ترجيح نمي‌دهم گرچه قطعه قطعه شوم يا سوزانده شوم. بعد از آن امام حسين نماز ظهر و عصر روز پنجشنبه را خواند و هم لشكر بن زياد پشت سر او نماز گذاردند. و هم ياران خودش، و او به آنها گفته بود كه يك امام از شما باشد و يك امام از ما. گفتند نه، بلكه ما پشت سر تو نماز مي‌خوانيم، بنابراين نماز ظهر و عصر را پشت سر او خواندند، نزديك غروب آنها همراه با اسب‌هايشان به سوي حسين پيش آمدند، حسين وقتي آنها را ديد گفت: اين چيست؟! گفتند: آنها جلو آمده‌اند، گفت: نزد آنها برويد و به آنها بگوييد كه چه مي‌خواهند؟ پس بيست اسب سوار كه يكي از آنها برادر حسين العباس بن علي بن ابي طالب بود به سوي آنها رفتند و با آنها حرف زدند و از آنها پرسيدند كه چه مي‌خواهند؟ گفتند يا تسليم شود و حكم عبيدالله بن زياد را بپذيرد و يا اينكه با او مي‌جنگيم. گفتند: ما مي‌رويم و ابا عبدالله را خبر مي‌كنيم، بنابراين به سوي حسين رضی الله عنه برگشتند و او را خبر كردند، حسين گفت: به آنها بگوييد امشب به ما فرصت دهيد فردا شما را خبر مي‌كنيم تا من امشب با پروردگارم مناجات كنم و نماز بخوانم زيرا دوست دارم براي پروردگارم نماز بخوانم، و حسين و يارانش آن شب را با دعا و نماز استغفار سپري كردند.

واقعه الطف سال 61 ه‍ :

در صبح روز جمعه وقتي حسين گفت كه تسليم ابن زياد نمي‌شوم جنگ ميان هر دو گروه در گرفت، جنگ، جنگ نابرابري بود و ياران حسين ديدند كه نمي‌توانند با اين لشكر بزرگ بجنگند بنابراين تنها هدفشان اين بود كه مانع از رسيدن دشمن به حسين شوند و از او دفاع كنند و يكي پس از ديگري در دفاع از حسين كشته مي‌شدند تا اينكه همه كشته شدند و كسي جز خود حسين بن علي رضی الله عنهما باقي نماند.

بعد از آن تا مدتي طولاني كسي به حسين نزديك نمي‌شد تا او بر گردد و هيچ كس نمي‌خواست كه دستش با خون حسين رضی الله عنه آلوده شود، و وضعيت چنان ادامه يافت تا آن كه شمر بن ذي الجوشن آمد و فرياد زد واي بر شما مادرانتان به عزايتان بنشينند او را محاصره كنيد و او را بكشيد، آنگاه آمدند و حسين را محاصره كردند او چون شير درنده در ميان آنها اين سو و آن سو شمشير مي‌زد تا اينكه افرادي از آنها را كشت، اما تعداد زياد بر شجاعت غالب مي‌آيد. و شمر بن ذي الجوشن فرياد زد واي بر شما منتظر چه چيزي هستيد؟!

جلو برويد. آنگاه آنها به سوي حسين رفتند و او رضی الله عنه را كشتند، و كسي كه حسين را كشت و سرش را از تنش جدا كرد سنان بن انس النخعي بود، و گفته‌اند كه شمر بن ذي الجوشن - قبحه الله - او را كشت. بعد از كشته شدن حسين سر او را به كوفه پيش عبيدالله بن زياد بردند، وقتي سرش را پيش عبيدالله بن زياد آوردند او سرش را مي‌زد و چوبي كه همراه داشت را به دهان حسين وارد مي‌كرد و مي‌گفت: گر چه بهترين دهان است. انس بن مالك آن جا نشسته بود بلند شد و گفت: سوگند به خدا تو را رسوا مي‌كنم، پيامبر خدا را ديده‌ام كه همين جايي از دهان حسين كه تو چوب در آن داخل مي‌كني را بوسيده است.( المعجم الکبیر طبرانی 5/206 حديث 5107 و بخاری كتاب فضائل الصحابة، باب مناقب الحسن والحسين حديث 3748.)

ابراهيم النخعي رضی الله عنه مي‌گويد: اگر من از قاتلان حسين مي‌بودم و سپس به بهشت مي‌رفتم از نگاه كردن به چهره پيامبر خدا صلی الله علیه وسلم شرمم مي‌آمد.( المعجم الکبیر 3/112 حديث 2829 و سند آن صحیح است.)

چه كساني در آن جا با حسين كشته شدند؟

بسياري از اهل بيت همراه حسين كشته شدند، از جمله كساني كه در اين جنگ در كنار حسين كشته شدند، از فرزندان علي بن ابي طالب خود حسين و جعفر و عباس و ابوبكر و محمد و عثمان كشته شدند.

و از فرزندان حسين، عبدالله و علي الأكبر (او علي زين العابدين نيست) چون او علي الأكبر و علي الأصغر داشت.

و از فرزندان حسن، عبدالله و قاسم و ابوبكر كشته شدند.

و از فرزندان عقيل، جعفر و عبدالله و عبدالرحمن و عبدالله بن مسلم بن عقيل در كربلا كشته شدند و مسلم بن عقيل خودش در كوفه كشته شد.

و از فرزندان عبدالله بن جعفر، عون و محمد كشته شدند.( تاریخ خلیفه بن خیاط 234.)

هيجده نفر كه همه از اهل بيت پيامبر خدا صلی الله علیه وسلم بودند در اين جنگ نابرابر كشته شدند.

و تعجب اينجاست كه ابوبكر بن علي و عثمان بن علي و ابوبكر بن حسن در اين جنگ در دفاع از حسين كشته شده‌اند، اما اهل بدعت از آنها يادي نمي‌كنند و وقتي به نوارهايشان گوش مي‌كنيم و كتابهايي كه در مورد كشته شدن حسين رضی الله عنه تاليف كرده‌اند را مي‌خوانيم يادي از اين شهدا نشده است و حتي آنها نمي‌گويند كه علي بن ابي طالب اسم فرزندانش را ابوبكر و عمر و عثمان گذاشته است و هيچ گاه حاضر نيستند كه بگويند كه حسن اسم فرزندش را ابوبكر گذاشته است، و اين چيز بسيار عجيبي است.

ام سلمه مي‌گويد: جبرئيل پيش پیامبر صلی الله علیه وسلم بود و حسين پيش من بود و گريه كرد من او را گذاشتم و او نزد پيامبر رفت و به پیامبر صلی الله علیه وسلم نزديك شد جبرئيل گفت: اي محمد آيا او را دوست مي‌داري؟ فرمود: بله گفت: امت تو او را خواهند كشت و اگر مي‌خواهي خاك زميني كه او در آن كشته مي‌شود را به تو نشان مي‌دهم و آنگاه جبرئيل آن سرزمين را به او نشان داد كه سرزميني به نام كربلا بود».( فضائل الصحابة 2/782 حديث 1391 حدیث معروفی است ولی همه طرقی که آن را از ام سلمه روایت کرده‌اند ضعیف هستند.)

و ام سلمه مي‌گويد: وقتي حسين كشته شد صداي جن‌ها را مي‌شنيدم كه براي او گريه مي‌كردند.( فضائل الصحابة 2/766 حديث 1373 و سند آن حسن است.)

اما آنچه روايت شد كه از آسمان خون مي‌باريد، و روي ديوارها خون بود، و هر سنگي را كه بلند مي‌كردند زير آن خون بود، و هر گوسفندي را كه سر مي‌بريدند همه آن خون مي‌شد، اينها همه دروغ و خرافات هستند و سند صحيحي ندارند كه به پيامبر يا به كساني كه در دوران واقعه كربلاي زيسته‌اند برسد، و حتي سند ضعيفي هم ندارند، بلكه دروغ‌هايي هستند كه براي تحريك عواطف و احساسات گفته مي‌شوند. و يا با سندهاي منقطعي از كساني روايت شده‌اند كه در زمان آن واقعه نبوده‌اند.

ابي رجاء العطاردي مي‌گويد: همسايه‌اي از قبيلة بلهجين داشتيم او به كوفه آمد و گفت: درباره اين فاسق، و فرزند فاسق چه مي‌گوييد (منظورش حسين بن علي بود كه او را فاسق فرزند فاسق مي‌خواند) العطاردي مي‌گويد آنگاه خداوند دو ستاره از آسمان بر او زد و چشمهايش كور شدند.( المعجم الکبیر 3/112 حديث 2831 و سند آن صحیح است.)

و ابن عباس مي‌گويد: پیامبر صلی الله علیه وسلم را در خواب ديدم كه به هنگام ظهر موهايش ژوليده و غبار آلود بود و شيشه‌اي به همراه داشت كه در آن خون بود كه او آن را جمع‌آوري مي‌كرد، گفتم اي پيامبر خدا اين چيست؟ گفت: خون حسين و يارانش است از اول روز به دنبال آن هستم. عمار راوي حديث مي‌گويد: ما آن را به خاطر داشتيم و ديديم كه او در همان روز كشته شد....( فضائل الصحابة 2/778 حديث 1380 و سند آن صحیح است.)

و پیامبر صلی الله علیه وسلم مي‌گويد: هر كس مرا در خواب ببيند به راستي كه مرا ديده است.( بخاري كتاب التعبير، باب من رأى النبي في المنام حديث 6994، و مسلم كتاب الرؤيا حديث 2266.) و ابن عباس از همه مردم بهتر پیامبر صلی الله علیه وسلم را مي‌شناخت.

و اينگونه الحسين بن علي رضی الله عنهما كشته شد، و كسي كه فرمان قتل او را داد عبيدالله بن زياد بود اما بعد از مدت كوتاهي كشته شد، او را المختار بن ابي عبيد به انتقام حسين كشت، مختار از كساني بود كه از حمايت كردن مسلم بن عقيل دست بر داشتند، بنابراين اهل كوفه مي‌خواستند ابتدا از خودشان انتقام بگيرند چون آنها مسلم بن عقيل را تنها گذاشتند تا آن كه او كشته شد و هيچ كس از آنه

ametis

کاربر

ارسالها: 1495

#310 Posted: 26 Feb 2014 10:48

امام حسین بخاطر مصالح اسلام و صلح برادرش تحمل معاویه را مینمود اما معاویه نیز به عهد خود وفا نکرد و ولیعهد برای خودش معین کرد در حالیکه باید خلافت را به شورا میسپرد طبق صلح نامه اما چنین نکرد

معاویه چنان در اسلام بدعت اورد که تمام مورخان گفته اند وی نماز جمعه را بعلت پیش امد جنگ در چهارشنببه خواند و کسی مدعی وی نشد و علی ع را بر منابر لعن مییکرد و مردم همراهی میکردند و چون علی ع در نماز شهید شد مردمان شام از یکدیگر میپرسیدند مگر علی ماز هم میخوانده ؟؟؟؟

میراث دار چنین حکومتی یزید بود که علنا شراب میخورد و زن باره بود و از هیچ حرامی رویگردان نبود و در مورد او داستانها ذکر شده است از بی بند و باری و گنه کاری

در این شرایط و در خفقان موجود حسین ع تاب چنین حکومتی را نداشت و با او بیعت نکرد و مردمان چون اینگونه دیدند به وی متمسک شدند و نامه ها فرستادند که بر ما امیر باش و بر علیه یزید برآشوب و قیام کن

حسین ع کسوت امامی داشت و برامام نظر اجماع مردم واجب است لذا قصد مکه داشت که بیعت با او قطعی گشت و همزمان یزید دستور داد به فرماندار مکه به هر صورت ممکن از حسین ع بیعت بگیرد .....

فرماندار این جریان را نپذیرفت و بلافاصله تعویض گردید و در این هنگام مام در حج بود و چون دانست امر بیعت ببا یزید یا جنگ در پیش است از مکه خارج و بسمت کوفه راهی شد

در بین راه باز هم بیعت با وی بیشتر شد و چون به نزدیکی کوفه رسید یزید از قبل همه چیز را مهیا نمود و اجازه هیچ ترک مخاصمه نداد و امام فقط در بیعت و یا جنگ مخیر شد که پس از خلف وعده و بیعت شکنی کوفیان بطرزی مظلومانه و فجیع توسط عمال یزید و ابن زیاد به شهادت رسید

rostam91: مختار از كساني بود كه از حمايت كردن مسلم بن عقيل دست بر داشتند، بنابراين اهل كوفه مي‌خواستند ابتدا از خودشان انتقام بگيرند چون آنها مسلم بن عقيل را تنها گذاشتند تا آن كه او كشته شد و هيچ كس از آنه
چرا باید اینقدر شاهد تحریفات تاریخی شما باشیم بدون سند و مدرک و دلیل کپی میکنید

مختار دست از عقیل نکشید

بخش اعظم جریان کربلا را مختار در زندان گذراند و در زمان حور مسلم وی مقرر بود ملحق به مسلم گردد اما چون فرزند اشتر دیر رسید

بر اساس گواهي تـاريـخ و تـصـريـح شـيـخ مـفـيـد و طـبـري، پـس از آن كـه مـسـلم بـن عـقيل وارد كوفه شد، مستقيما به خانه مختار وارد شد، مختار او را گرامي داشت و رسما از او اعلام حمايت و پشتيباني كرد.(13)
مختار به ابن غرق گفت: هرگاه شنيدي كه من قيام كرده‌ام، بـه مردم بگو: مختار به خونخواهي شهيد مظلوم و مقتـول سرزمين كربلا و فرزند پيامبر خدا - حسين بن علي(عليهماالسلام) - قيام كرده است. به خدا قسم، همه قاتلان حسين را از دم شمشير خواهم گذراند.
بلاذري مي‌نويسد: خانـه مختـار محل ورود مسلم بود.(14) اما با ورود مزوّرانه و غـيـرمـنتظره ابن زياد به كوفه، ناگهان اوضاع به هم ريخت و مسلم صلاح ديد از خانه مختار بـه خـانـه هـانـي بـن عـروه، كـه مرد مقتدر و با نفوذ شيـعـه در كوفه بـود، نقل مكان كند.
مختار پس از ورود مسلم، آرام ننشست و پس از بيعت با مسلم، به منطقه خطرنيّه و اطراف كوفه براي جمع آوري افراد و گرفتن بيعت براي مسلم حركت كرد. اما با دگرگوني اوضاع كوفه و تسليم مردم در مقابل ابن زياد، دوباره به كوفه بازگشت.
ابن زيـاد دسـتور داد كه دعوت كنندگان امام حسين(عليه السلام) و حاميان مختار با او بيعت كنند، وگرنه دستگيـر و اعدام مي‌شوند. ابن اثير نوشته است: هنگام دستگيري مسلم و هاني، مختار در كوفه نبود و او براي جذب نيرو به اطراف شهر رفته بود و وقتي خبر ناگوار دستگيري مسلم را شـنـيـد، بـا جمعي از افراد و يارانش به كوفه آمد. هنگام ورود به شهر، با نيروهاي مسلح ابن زياد بـرخـورد كـرد و در پـي يـك گـفت و گوي لفظي شديد، بين آنان و مختار و افرادش، درگيري پـيـش آمـد و فـرمـانـده آن گـروه مـسـلح كـشته شد و افراد مختار متفرق شدند؛ زيرا مقاومت را به صـلاح نـديـدنـد؛ مـخـتـار از آنـان خـواست محل را ترك گويند تا ببينند چه پيش خواهد آمد.(15)
ابن زياد پس از مسلط شدن بر اوضاع و شهادت مسلم و هاني، به شدت در جست و جوي مختار بـود و براي دستگيري او جايزه‌اي معيّن كرد.(16)

پي‌نوشت‌ها:
13- الارشاد، ص 205؛ تاريخ طبري، ج 5، ص 355.
14- انساب الاشراف، ج 6، ص 376.
15- كامل ابن اثير، ج 4، ص 169.
16- تـاريـخ طـبـري، ج 5، ص 381؛ كـامـل ابـن اثـيـر، ج 4، ص 36.

rostam91: و تعجب اينجاست كه ابوبكر بن علي و عثمان بن علي و ابوبكر بن حسن در اين جنگ در دفاع از حسين كشته شده‌اند، اما اهل بدعت از آنها يادي نمي‌كنند و وقتي به نوارهايشان گوش مي‌كنيم و كتابهايي كه در مورد كشته شدن حسين رضی الله عنه تاليف كرده‌اند را مي‌خوانيم يادي از اين شهدا نشده است
شما کتاب خون نیستی در کتابهای بسیاری به تک تک افراد کشته شده در کربلا پرداخته شده گرچه برخی از اسامی که شما اوردید جعلی است و واقعیت ندارد اما در حرم مطهر حسین ع نام تمامی شهدا ثبت است در سمت چپ ضریح مطهر

همچنین در بین فرزندان پیامبر یا علی ع تفاوت فراوان وجود دارد چنانکه نام و شخصیت فاطمه س با دیگر فرزندان پیامبر متفاوت بود و از دیگران جز فاطمه نام و یاد زیادی برده نمیشود

همچنین محمد حنفیه فرزند علی ع بود اما در مقابل امام حسن و حسین هرگز جایگاهی نداشت

امروزه هم چنین اتفاقاتی معمول است که از بین چنین فرزند شخصی یکی به خاطر اعمال و شخصیت ممتاز میشود و بقیه در محاق میمانند گرچه همه فرزند یک پدر هستند

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

صفحه 31 از 38: « پیشین 1 ... 30 31 32 ... 37 38 پسین »

مذهب /

نگاهی متفاوت به داستان ظهر عاشورا

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا