ارسالها: 24568
#311
Posted: 24 Apr 2014 13:17
دوستان عزیز . شما از موضوع تاپیک گاهی کاملا" دور میشید . لطفا" در مورد عنوان تاپیک بحث و گفتگو داشته باشید .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 1495
#312
Posted: 24 Apr 2014 22:34
rostam91: و از فرزندان حسين، عبدالله و علي الأكبر (او علي زين العابدين نيست) چون او علي الأكبر و علي الأصغر داشت.
امام حسین سه پسر داشتند بنامهای علی اکبر ....علی اوسط ....علی اصغر
که اولی و اخری در کربلا شهید شدند و وسطی به علت بیماری شدشدزنده موند rostam91: ، بلكه دروغهايي هستند كه براي تحريك عواطف و احساسات گفته ميشوند. و يا با سندهاي منقطعي از كساني روايت شدهاند كه در زمان آن واقعه نبودهاند.
این جالبه که اقا رستم کلا به روایات اهل سنت اکتفا میکنن و به فرض صحت یا عدم صحت اون وقایع رو تعریف میکنن
انگار که روایات دیگرو اسناد دیگر موجود نیست
با توجه به ضعف شخصیتی بسیاری از رجال حدیثی اهل سنت و البته قرابت انان با یزید و خاندان او قاعدتا روایات با جرح و تعدیل بیان شده
روایان اهل سنت مانند عایشه ...ابوهریره...عمر عاص ...زیاد ابن ابیه
که همگی از نظر صحت گفتار و رفتار مورد تشکیک هستند
لذا نقل وقایع از طریق ایشان و امثال انها کارساز نیست
در مورد برداشت جدید از واقعه عاشورا
به همین اکتفا کردن کافی است
حسین ع آزادیخواه بود و بر علیه یزید قیام کرد و یزید مظهر ظلم بود مردمان کوفه به حسین ع خیانت کردند
حسین با ۷۲ تن به مقابله با هزاران نفر لشگر یزید برخواست و در مظلومانه ترین حالت اهل بیت پیامبر کشته و اسیر شدند
این افراد همانهایی بودند که پیامبر مزد رسالت خود را حرمت و احترام به انها قرار داده بود
یک تن از این افراد از اهل کسا بود
که پیامبر انها را اهل بیت خاص خود معرفی کرد
دوستانشان را دوست خود ....دشمنانشان را دشمن خود
ازار دهنده ایشان را ازار دهنده خود دانست و یاری دهنده حسین را یاری دهنده خود دانست
بااین تفاسیر مشخص است یزید چه کسی را کشت و چه کرد
تمام حواشی را کنار بگذاریم باز جهنمی شدن یزید و همه دشمنان حسین قطعی است
با توجه به اینکه حدیث کسا را همه اهل سنت قبول دارند و شهادت حسین را بدست یزید هم قبول دارند
یزید زائیده و پرورده سقیفه و عمر و ابوبکر و عثمان و معاویه است و از مکتب سقیفه جز این انتظار نمیرود
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
ارسالها: 140
#313
Posted: 24 Apr 2014 23:25
ametis: اینهم تو لیست اطلاعات غلط و ناقص
روایات لعن خلفا بر میگرده به امام صادق و در کتب اصولی شیعه که قرنها جلوتر از صفویه است
در مورد قمه زنی اطلاع ندارم
لعن و نفرین به این صورت در زمان صفوی بوجود آمد ، همینطور قمه زنی و مراسم عاشورا به این صورت، همگی از مسیحیت در همان زمان به ایران منتقل شد ..
ویرایش شده توسط: soorena8
ارسالها: 1495
#314
Posted: 24 Apr 2014 23:46
soorena8: لعن و نفرین به این صورت در زمان صفوی بوجود آمد ، همینطور قمه زنی و مراسم عاشورا به این صورت، همگی از مسیحیت در همان زمان به ایران منتقل شد ..
نمیدونم چرا اصرار دارید با اطلاعات ناقص مطلب بنویسید
زیارت عاشورا و بسیاری از دستورات و ادعیه مربوط به امام صادق و امام باقر و امنام سجاد دارای مضتمین لعن است
همچین لعن در قران به ما سفار ش شده
در زیارت عاشورا که از امام باقر ع امام پنجم شیعیان نقل شده میفرماید
اللهم الهن اول ظالم ظلم حق محمد وال محمد و اخر تابع له علی ذاکن
اللهم الهن بنو امیه و ال ابی سفیان وابن اکله الاکباد و .....
شما لابد فکر کردی امام باقر ماله زمان صفویه است
متاسفانه بدون گوچکترین تحقیق و بررسی مطالب رو عنوان میکنید
من به یک بی خدا که با تحقیق بی خدا شده احترام بیشتری میزارم تا به یک شیعه که با ریا خودش رو شیعه مینامد
soorena8: همینطور قمه زنی و مراسم عاشورا به این صور
قمه زنی در زمان قاجار مرسوم شد به علت شبیه خوانی هایی که انجام میشد و با ادوات جنگی مثل خنجر و شمشیر بود
اما روضه بر امام حسین اولین بار بصورت خصوصی توسط امام سجاد انجام شد و و با توجه به خفقان همه ائمه برگزار میکردند
اولین مجلس عمومی عزاداری همراه با شعر خوانی و نیز روایت واقعه کربلا در زمان امام رضا صورت گرذفت و وقتی ایشون به ظاهر ولی عهد بودند و دعبل خزایی در انها شعر میهخواند ودر همه روایات و تواریخ ذکر کردیده
نمیدونم شما با کدوم اطلاعات برگزاری مجلس و یادبود امام حسین ع رو به صفویه منتسب میکنی
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
ارسالها: 1495
#315
Posted: 24 Apr 2014 23:53
تاریخچه قمه زنی
تاریخچه[ویرایش]
در پیدایش این عمل روایات مختلفی مطرح است. اما منطقیترین روایت این است که اینگونه عزادای از اردبیل و ترکهای آذربایجانی به سایر اقوام فارس و عرب و سایر بلاد منتقل شدهاست.[۴] این مراسم ریشه عربی ندارد. از لحاظ تاریخی نیز انجام این عمل در ایران پیش از صفویه رواج نداشتهاست[۵] و همکنون نیز کاملاً مشخص نیست این عمل چگونه وارد ایران شدهاست. قمه زنی در دوران قاجاریه گسترش بیشتری یافت
هیچ دلیلی بر شروع قمه زنی در صفویه وجود ندارد
اما منابع برای اولین بار در دوران قاجار و به دلیل شیوع شبیه خوانی به قمه زنی بصورت متواتر اشاره کردند
برخی این عمل را همان عمل قدیمی شاخسیت ترکها میدانند که البته قابل تامل است
دستور شرعی قمه زنی
قمه زنی حکمی مورد مناقشه است
ولی در هر حال همه علما ااگر هم به آن مجوز داده اند قطعا قید کرده اند مشروط به اینکه برای بدن و سلامتی مخاطره ایجاد نکند
وقتی علما سیگار را بخاطر صدمه به بدن ممنوع اعلام میکنند تکلیف قمه روشن است
اما مخالف علنی نکردن بیشتر به مصلحت اندیشی طعنه میزند
مردمام ما بسیار خرافی و متهجر هستند خصوصا در مسائل دینی و امکان دارد عالمی بواسطه رد قمه زنی مورد طرد مکردم قرار گیرد
لکن مصلحت در بکار بردن (( درصورت آسیب ترساندن یا لطمه نزدن به بدن و سلامتی )) در واقع همان منع است
مانند اینکه بگویند خوردن گوشت خوک مشروط به اینکه متعلق به خوک پرنده باشد آزاد است که در واقه با حکم حرمت هیچ تفاوتی ندارد
چیزیکه من از ان به عنوان عدم شهامت علما یاد میکم یکی هم همین مورد است
علما از هراس طرد شدن از سوی مردم خیلی از احکام دین را تحمل و تلطیف میکنند ....البته در برخی که من یقین دارم
واین عدم شهامت علما است
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
ارسالها: 140
#316
Posted: 25 Apr 2014 01:08
ametis: قمه زنی در زمان قاجار مرسوم شد به علت شبیه خوانی هایی که انجام میشد و با ادوات جنگی مثل خنجر و شمشیر بود
اما روضه بر امام حسین اولین بار بصورت خصوصی توسط امام سجاد انجام شد و و با توجه به خفقان همه ائمه برگزار میکردند
اولین مجلس عمومی عزاداری همراه با شعر خوانی و نیز روایت واقعه کربلا در زمان امام رضا صورت گرذفت و وقتی ایشون به ظاهر ولی عهد بودند و دعبل خزایی در انها شعر میهخواند ودر همه روایات و تواریخ ذکر کردیده
نمیدونم شما با کدوم اطلاعات برگزاری مجلس و یادبود امام حسین ع رو به صفویه منتسب میکنی
من به منابع خودم اکتفا میکنم ، شما هم به منابع خودت اکتفا کن ! چرا که منابع شما از نظر من پشیزی ارزش نداره .
ملاک را در اینجا میگذاریم عقل .
مراسم مسیحییان برای مسیح را تا کنون دیدی؟
کافیه سرچ کنی ( هیئت عذادارن مسیح) و قدمت تاریخی این حرکت رو هم در بیاری
تا حالا اصلا با خودت فکر کردی چرا باید زنجیر بزنن در مراسم عاشورا ، در حالی که زنجیر زنی برای مراسم مسیح ، و به یاد زنجیرهایی که به پشت مسیح در اون حرکتی که از زندان تا جایی که بردنش برای به صلیب کشیدن ؟
چرا باید عَلَم ، شبیه صلیب باشه ؟ هر چند که کم کم و به مرور از پایین کوتاه تر شد و از بغل ها درازتر ، اما همان صلیب است ...
چرا اسم قدیم عَلَم رو جریده نام میبردند و جریده همان جوارده ، به معنای صلیب بوده است ؟
چرا باید یکی بره زیر علم به تنهایی واسته ؟ که چیو ثابت کنه ؟
اگر مسیحیان انجام میدادند ، به این دلیل بوده که مسیح این مسیر رو به تنهایی صلیب رو میکشید ... اما امام حسین مگر علم به تنهایی بلند کرده و زجر کشیده که حالا به صورت نمادین دارند این کارو انجام میدهند ؟
نظر شما هم در مورد شخص بنده که هیچ ربطی به این گفتار ندارد، محترم.
ویرایش شده توسط: soorena8
ارسالها: 24568
#318
Posted: 25 Apr 2014 11:59
دوستان عزیز سلام
لازم دونستم مطلبی رو اینجا عنوان کنم . هدف ما در این تالار و در این تاپیک ایجاد جوی مناسب برای تبادل افکار است .
اما متاسفانه دیده میشه که دوستان نه تنها از موضوع مورد بحث خارج میشن بله با ایجاد کل کل و بحثهای غیر منطقی و نا معقول جو را متشنج می کنن . در صورت تکرار و ارسال پستهای بی ربط یا پستهائی که بهر دلیلی ایجاد اختلاف ، تفرقه وبحث و جدل بکنه پست فورا" حذف و ارسال کننده پست وارد لیست خواهد شد .
در ضمن اینو فراموش نکنیم ، تحت هر پرچمی باشیم ، تابع هر مذهبی باشیم ، از هر نژادی باشیم در درجه اول همه انسانیم . پس به اصول انسانی و مهم ترین اصل اون یعنی آزادی افکار احترام بذاریم و با توهین یا تخریب عقیده کسی حرمت انسانیت را از بین نبریم .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 1495
#319
Posted: 25 Apr 2014 12:49
soorena8: مشکل از آنجایی شروع شد ، که حقیقت فدای مصلحت شد !
لکن مصلحت است که این متن نیاید ،
لکن مصلحت است که این کتاب تحریف شود
لکن مصلحت است که این حدیث نبوی حذف شود
لکن مصلحت است که این حدیث هر چچند معتبر نیست اضافه شود .
بله مصلحت است .
این مساله در همه جوانب دین تکرار میشه
جالب تر و تاسف بر انگیز تر اینکه هر کس در هر دوره با عقل و تصور خودش این مصلحت ها رو تشخیص داده و خیلی وقتها هم بعد از اون کسی جرات نکرده مصلحت دیروز رو که شاید امروز مصلحت نبوده باشه انکار کنه
در مورد همین مساله و داستان عاشورا
دنیا دنیا داستان و قصه براش ساخته شده که اگر صد ساعت ازش فیلم درست کنن تموم نمیشه
دروغها و تحریف ها همه با همین نگاه مصلحت امیز اضافه شده
برای تحریک مردم و داغ تر کردنه اونها هی به این قصه پرو بال دادن
یکداستان خیلی جالب و واقعی
ما خونه یکی از علمکا رفت وامد داشتیم که معروف بود درگفتن حدیث وروایت بسیار دقیق است و روایت بی سند یا ضعیف نمیگه
یکروز گفتن اقا به منبری گفته در مورد واقعه عاشورا فقط به اسناد و روایات دقیق و صد در صد صحیح بپردازد و بر منبر هیچ روایت غیر مکستند را نگوید
منبری روز اول در اخر منبر گفت
از اسناد دقیقه و مستنده اینگونه استنباط میشود که کوفیان امام حسین را دعوت کرده و سپس خیانت کردند و به همراه لشگر یزید امام حسین و یاران و اهل بیت او رمظلومانه کشتند و خانواده اش را به اسارت بردند ...والسلام علیکم
منبری پایین اومد و همه مردم مبهوت موندند و هیچکس اشک نریخت
فردا شایعه زیاد شد که مجلس فلان اقا مورد نظر امام زمان نیست چون هیچکس گریه نکرد و اشک نریخت
دقیقا فردا منبری رفت بالا منبر و عینه همه جا شروع کرد به زبانحال گفتن و ....... و همه اشک ریختند
از اخر گفتند اقا امروز به منبری سفارش کرده مصلحت است از همون هایی که دیروز بهت گفتم نگی ....یک کم بگی
در مورد قمه هم من خودم به شخصه عین حرام میدونم
اولین فتوا به جواز قمه زنی ماله مجتهد نائینی است
این مجتهد اینقدر گنده بوده که در استفتاء خیلی از علما نوشته شده
با توجه به فتوای حضرت نائینی و در صورت اسیب نرساندن به بدن اشکال ندارد
این خیلی روشن به ما نشون میده که مراجه شجاعت لازم رو ندارن و حتی اونها هراس دارن در صورت رد کردن مجوز قمه زنی
اولا مورد بغض برخی از پیامبر مسلمان تر ها قرار بگیرن که چرا قمه رو ممنوع کردید
دوما مورد بغض برخی از مخالفان خامنه ای قرار بگیرن و بگن از ترس خامنه ای قمه رو ممنوع کرده
سوما با دادن فتوا بر خلاف فتوای نائینی مورد بغض برخی از اخوندها قرار بگیره که مثلا سخن شیخ مفید و مجلسی و.....رو عینه قران میدوند
در کنار اینها تنها نفع اعلام حرمت قمه از جلب توجه مردم عامی و متفکره که با قمه مخالفن و البته احتمالا رضای خدا
این دوتا هم به دردش نمیخورن
چون رضایت خدا برای اغلب اینها اصلا مهم نیست
جلب نظر مردم عادی هم برای اینها اب و نون نمیشه چون قشر مردم عادی که نه خمس میدن نه خرج علما میکنن به درشون نمیخوره
در واقع همون گروههایی که خمس میدن و وقف میکنن و پول نماز روزه قضا میدن ده میلیون ده میلیون به در اینها میخو.رن
خواستم دقیقا عرضص کرده باشم که۹ منظور از مصلحت علما چیه
نمونه هم برای قمه زنی گفتم که مرتبط با عاشورا است
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
ارسالها: 24568
#320
Posted: 21 Oct 2015 15:26
آیا همه شهدای کربلا شیعه بودند؟
همه کسانی که همراه حضرت سیدالشهدا (ع) در کربلا به شهادت رسیدند شیعه نبودند. هر چند اکثر قاطع آنان از شیعیان بودند، اما شماری از غیر شیعیان هم در میان آنان دیده میشود.
در کربلا بودند کسانی که شیعه نبودند ولی مالامال از عشق حسین بوده و جان خود را در راه ایشان فدا کردند. در این باره دکتر محمدحسین رجبی کارشناس تاریخ اسلام میگوید:
کسانی هم که از کوفه برای جنگ با امام حسین (ع) آمدند، شیعه نبودند. ابن زیاد با شناختی که از مردم کوفه داشت، به شیعیانی که بر اثر ارعاب او به یاری امام حسین نیامدند، الزام نکرد که حتما باید به کربلا بروند و با پسر پیامبر (ص) بجنگند. چون میترسید که اگر اینها را در سپاه خود جای دهد، حتما در کربلا به امام میپیوندند. ولی اهل تسنن را مجبور به جنگ با ابی عبدالله کرد. هر چند برخی از اهل سنت میخواستند با بهانه و تمارض، از این جنایت بزرگ بگریزند اما ابن زیاد عذر آنان را نپذیرفت و همه آنان را اعزام کرد.
اولین فردی که با قطعیت میشود گفت از شیعیان نبوده و به امام حسین (ع) پیوسته، «زهیر بن قین بجلی» است. زهیر نه تنها شیعه نبود بلکه عثمانی بود. عثمانیها نسبت به حضرت امیر (ع) بدبین بوده و حتی کینه میورزیدند. بر اثر تنبّهی که همسر زهیر در او ایجاد کرد، متحول شده و به امام پیوست، ولی هیچ دلیل و نقلی وجود ندارد که نشان دهد زهیر شیعه شده باشد. حتی وقتی میخواهد همسر خود را طلاق بدهد، بر اساس فقه اهل تسنن او را طلاق میدهد نه فقه شیعه. لذا در تاریخ و مقاتل هیچ نکتهای که دلالت بر شیعه شدن او بکند پیدا نمیشود. البته تنها جایی که اشاره به نام مقدس حضرت علی (ع) میکند، در رجزهایی است که در صحرای کربلا خوانده و به یاری فرزند رسول خدا و علی مرتضی افتخار کرده است.
دومین فرد «حر بن یزید ریاحی» است. او نه تنها شیعه نیست که حتی یزید را امام خود دانسته و راه را بر امام حسین (ع) بست. او با احتجاجات امام (ع) فهمید که اشراف کوفه چه خیانتی کردهاند. لذا متحول شد و چون بهرهای از جوانمردی داشت، مقابله با فرزند رسول خدا که مظلوم واقع شده است را روا ندانست و به یاری امام حسین (ع) آمد.
فرد دیگر «یزید بن زیاد بن مُهاصر کِندی»، معروف به «ابوالشعثا کندی» است. وی در لشکر عمر بن سعد بود. احتجاجات امام (ع) هم تاثیری در او نکرد. اما همین که دید جنگ در آستانه شروع است و گروهی اندک به خاطر حفظ آرمانهای خود از جانشان دست شستند و در برابر لشگر ۳۰ هزار نفری ایستادهاند، این جنگ را ناجوانمردانه دانست و نخواست در این جنایت حضور پیدا کند و به یاران امام حسین (ع) پیوست. نزد امام آمد و گفت تصمیم گرفتهام به یاری شما بیایم. هیچ بحثی از اینکه شما امام حق و رهبر الهی و پیشوای سوم هستید در میان نیست. فقط بحث این است که ایستادن در برابر مرد بزرگ و مظلومی چون حسین بن علی جایز نیست.
دو برادر دیگر وجود دارند به نامهای «سعد بن حارث» و «ابوالحَتوف بن حارث» که نه تنها شیعه نبودند، بلکه تصریح شده که از خوارج بودهاند. این افراد تا عصر عاشورا هم با امام (ع) جنگیدند، ولی متحول شده و گفتند چگونه فرزند رسول خدا را بکُشیم و در روز قیامت از رسول خدا بخواهیم که ما را شفاعت کند؟! لذا به سپاه امام حسین (ع) پیوستند. حتی هنگامی که صفوف دشمن را میشکستند و به جبهه حق میپیوستند، شعارشان همان شعار خوارج بود: «لاحکم الّا للّه و لا طاعة لمن عصی.»
فرد دیگر که بعید است شیعه باشد، «عبدالله بن عمیر کلبی» است. اگر وی ارادتی به امام (ع) نشان میدهد نه از باب اینکه ایشان را امام خود بداند، بلکه به عنوان فرزند رسول خدا برای ایشان حرمت قائل است. وی میخواست تحت امر ابن زیاد به جهاد با کفار برود. اما وقتی دید ابن زیاد با لشگری انبوه قصد جنگ با فرزند رسول خدا را دارد، تکان خورد و تصمیم به یاری امام (ع) گرفت. معتقد بود که یاری امام ثوابی کمتر از جهاد با مشرکان ندارد.
۳۲ نفر از لشگریان عمر سعد نیز شبِ عاشورا گریختند و خود را به امام (ع) پیوستند. با توجه به اینکه گفتیم ابن زیاد برای جنگ با امام به شیعیان فشاری وارد نکرده بود، چه بسا این افراد از اهل سنت بوده و یا اینکه شیعه بوده و تقیه کردهاند. از میان آنها از افرادی مانند «جُبیل بن مالک تمیمی»، «حارث بن امرء القیس کندی»، «عبدالرحمن بن مسعود»، «عبدالله بن بشیر خَثعمی» و «عمرو بن ضُبَیعه»، در تاریخ نام برده شده است.
البته اگر تحقیقات دقیقتری در تواریخ و مقاتل انجام شود، چه بسا که بیش از این افراد هم از اهل تسنن در سپاه امام حسین (ع) یافت شود.
منابع : مقتل ابی مخوف - تاریخ طبری - ارشاد شیخ مفید - الاخبار الطوال دینوری - کامل ابن اثیر - العقد الفرید ابن عبد ربه اندلسی - لهوف سید بن طاووس - اعیان الشیعه علامه محسن امین عاملی
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand