انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 7 از 22:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  21  22  پسین »

آیا قرآن تحریف شده است؟


زن

 
نچ بهیچ عنوان تحریف نشده
اگه تحریف شده بود حداقل یه کتاب مشابه کنارش میومد.................
برداشت طرف مقابلت شرطه نه برداشتها و تفاسیری که تو از اون واژه یا رفتار داری!!!
     
  
مرد

 
sara_blue_xxx: نچ بهیچ عنوان تحریف نشده

سنی ها علیرغم روایات زیادی که در تحریف قران دارند ولی میگن معتقد هستند که قران تحریف نشده چون اگر قبول کنن کافر میشن

اما عایشه به صراتحت اعلاک کرده که قران تحریف شده

از سوی دیگر شیعه هم میگوید که معتقد به عدم تحریف قزان است اما اعتقاد دارد قران تحریف معنوی شده به دو صورت

۱- تحریف در شان نزول و علاماتی که در نوشتن قران رایج بود ه و بعد از بین رفته و کار تشخیص شان نزولل رو مشکل کرده

مانند نقلی معتبر ار روایات اهل سنت که ابن عباس میگوید در زمان رسول گرامی اسلامی آیه تیلیغ رو وقتی میخوندیم در پایات ا توضیحی نوشته شده بود با این مضمون ((لولایت علی ابن ابی طالب)) و این پانویس در همه قرانها موجود بود و در زمان رسول خدا اینگونه تلاوت منیشد

که مشخص میکرد ایه تبلیغ همون دستور ابلاغ جانشینی علی ع است

۲- تحریف موضوعی ...همانطور که مشخص است قران به ترتیب گرد اوری نشده و سوره ها مشخصا جابجا شده است مثلا سوره . .....اقرا بسم ربک الذی خلق .....که اولین ایه وحی بود در اواخر قران کنونی هست


میدونید که چند کاتب وحی وجود داشتن که وحی رو همزمان ا تنزیل به پیامبر و در حالیکه ایشون بلند بلند میخونده مینوشتند

بعد از وفات پیامبر ابوبکر به همه جا پیک فرستاد که هر کس رواایت و قران بخواند مجازات میشود

و در ادامه عمال خود را به سراسر قلمرو فرستاد تا هر چه قران هست رو جمع اوری کنند حتی یک برگ بعد از جمع اوری از بین این همه روایات و قرائت ها بسیاری رو به آتش کشید و یکی رو نگاه داشت

جالب ابنکه در این میون از علی ع به عنوان اصلی ترین کاتب وحی هیچ کمکی نگرفتند

اما این کار ادامه داشت تا زمان عثمان که تدوین اصلی صورت گرفت

عثمان با شدت بیشتری باقی قرائت های مختلف را جمع اوری و مجددا همه را سوزاند و قران را به شکل امروزی تدوین کرد

در قران تدوین عثمان ایات جابجا شده مثلا ایاتی رو میبینیم که به اسم یک سوره پشت سر هم اومدن که ارتباط با هم ندارن و حتی شان نزول اونها خیلی متفاوت است یکی مکی و یکی مدنی است

همچنین در اسن قران همه نوشته ها یی که شان نزول ها رو توضیح میداد حذف شد و بجاش نقطه کذاری صورت گرفت

این خیانت بزرگی است که این سه تن به اسلام کردند و به مسلمین




الان هم همونطور که خدا فرموده قران بدون هیچ کم و زیادی حفظ شده چون مثلا شان نزول جزو قران نیست و برای درک قرانه

اون سه خلیفه با این خیانت درکم معنی قران رو سخت و محدود کردند و با جابجایی ایات تاثیر گذاری اون رو کم کردند


اسلامی که از اون بوکو حرام ...القاعده .....داعش متولد میشه هدیه عثمان و عمر و ابوبکر است و میبینید ارزوی همه اونها ادامه حکومت ابوبکر است و نه صرفا اسلام ...ایلام برای همه اونها وسیله است


جابجایی ایات معنی تحریف نمیدهد اما کارائی و تاثیر رو کم میکنه


مثلا اگر یک دستگاه بسیار پیچیده رو به یک ادم ناشی بدن و او موقع استفاده مثلا کابل رو چپه وصل کنه

هیچکس نمیگه این دستگاه ناقصه بلکه میگن خرابه


مثل یک رمان

اگر در یک رمان فصلها جابجا بشه مثلا وسط قصه بیاد اول و اخرش رو اول بخونی ولی همه صفحات باشه و کامل هم باشه هرگز نمیگی این رمان ناقصه

فقط در فهم اون دچار مشکل میشی و باید دقت بیشتری بکنی

بک کم حضور ذهن میتونه تو رو به درک قصه ای که ااخرش رو اول خوندی کمک کنه ولازم نباشه دوباره بخونی


در قران هم دقیقا همچین دسیسه ای شده اون رو ناقص نکردن بلکه به هم ریختن تا درکش برای مردم مشکل و ناممکن بشه
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
پاسخ به شبهات تحریف قرآن در کتب اهل سنت (قسمت اول)

در تفسیر البیان فی تفسیر القرآن آمده است:
وهذا الاحتمال أوهن الاحتمالات: لان حفظ القرآن يجب أن يكون عند من انزل إليهم وهم عامة البشر، أما حفظه عند الامام عليه السلام فهو نظير حفظه في اللوح المحفوظ، أو عند ملك من الملائكة، وهو معنى تافه يشبه قول القائل: إني أرسلت اليك بهدية وأنا حافظ لها عندي، أو عند بعض خاصتي. البيان في تفسير القرآن ج1/ص233
این احتمال از دور ترین احتمالات است (اینکه قرآن واقعی نزد مهدی باشد) برای اینکه قرآن باید نزد کسانی باشد که برای آنها نازل شده است،(حفظ قرآن نزد مهدی) شبیه این است که همان در لوح محفوظ باشد یا نزد ملکی از ملائکه و کسانی که چنین ادعایی دارند حرفشان شبیه این است که «من برای تو هدیه ای گرفته ام ولی آن را نزد خودم برایت نگه میدارم.»!!!

خداوند قرآن را برای هدایت انسان ها نازل کرده است ولی در نزد شیعه قرآن تحریف شده و قرآن اصلی غیب شده تا یک روز مانده به قیامت!!!پس ادعای رافضی مبنی بر اینکه قرآن فعلی تحریف شده و واقعی آن نزد مهدی میباشد بیشتر شبیه هذیان و سخن سرائی های بی معنی میباشد.
علمای قدیم و جدید مدعی تشیع بر تحریف شدن قرآن اتفاق نظر دارند از جمله این اقوال:
1. شیخ مفید میگوید«إن الأخبار قد جاءت مستفيضة عن أئمة الهدى من آل محمد صلى الله عليه وسلم باختلاف القرآن وما أحدثه بعض الظالمين فيه من الحذف والنقصان » اوائل المقالات : ص 91.یعنی: همانا اخبار و روایات از ائمه هدی از آل محمد صلى الله علیه وسلم درباره اختلاف قرآن، و آنچه که ستمکاران در آن بوجود آورده‌اند از حذف و نقصان بطور مستفیض آمده است‌.2. ابوالحسن عاملی میگوید« اعلم أن الحق الذي لا محيص عنه بحسب الأخبار المتواترة الآتية وغيرها أن هذا القرآن الذي في أيدينا قد وقع فيه بعد رسول الله صلى الله عليه وسلم شيء من التغييرات ، وأسقط الذين جمعوه بعده كثيرا من الكلمات والآيات » [المقدمه الثانية لتفسير مرآة الأنوار ومشكاة الاسرار ص 36 وطبعت هذه كمقدمه لتفسير البرهان للبحراني]. یعنی حقی که شکی در آن نیست در اخبار متواتره و غیر از آن این است که این قرآنی که در دستان ماست در آن تغییراتی رخ داد بعد از فوت نبی، و کسانی که جمعش کردند بسیاری از کلمات و ایات را از ان حذف کردند!!!3. نعمت الله جزایری میگوید:«إن تسليم تواتره عن الوحي الإلهي ، وكون الكل قد نزل به الروح الأمين ، يفضي الى طرح الأخبار المستفيضة ، بل المتواترة ، الدالة بصريحها على وقوع التحريف في القرآن كلاما،ومادة،وإعرابا ، مع أن أصحابنا قد أطبقوا على صحتها والتصديق بها » [الأنوار النعمانية ج 2 ص 357]. جزائری هم میگیود اخبار مستفیض بلکه متواتر وجود دارد که دلالت صریح بر وقوع تحریف قرآن میکند
4. سلطان محمد خراسانی میگوید «اعلم أنه قد استفاضت الأخبار عن الأئمة الأطهار بوقوع الزيادة والنقيصة والتحريف والتغيير فيه بحيث لا يكاد يقع شك » [تفسير (( بيان السعادة في مقامات العبادة )) مؤسسة الأعلمي ص 19]. بدان که گفتارهای مکرری از ائمه اطهار در مورد زیاد و کاستی، و تحریف و نقص، و تغییر در قرآن آمده است.
رافضه برای فرار از این مهلکه و سرپوش گذاشتن به ... فکر کردند و چاره جستند و برای راه حل سعی در متهم کردن اهل سنت به تحریف قرآن کردند تا با این وسیله بگویند که اگر ما معتقد به تحریف قرآن هستیم پس بدانید شما هم معتقد هستید. اما بنابر اصول و قواعد اعتقادی اهل سنت، هرکسی که معتقد به تحریف قرآن باشد را کافر میدانند، حال شما هم مرد باشید، و موقف خود را در قبال علمای خودتان از جمله کلینی فیض کاشانی محمد باقر مجلسی نوری طبرسی و دیگر از علمایتان مشخص کنید آیا همه کاسه آنها هستید یا حنای شما هم رنگ دیگری دارد؟

اینجا احکام قرآن نزد اهل سنت و جماعت در مورد نسخ قرآن لازم به یاد اوری میباشد:

نسخ بر سه نوع میباشد 1- نسخ آیه وباقی ماندن حکم آن 2- نسخ حکم و باقی ماندن آیه 3- نسخ هردو: حکم وآیه بدلیل آیه دیگری از خود قرآن:
خداوند میفرماید 1- ‏ وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ ‏101/نحل.
هرگاه آيه‌ای ( از قرآن ) را به جای آيه ديگری قرار دهيم و خدا خود بهتر می‌داند كه چه چيز را نازل مي‌كند (كافران ) مي‌گويند: تو ( اي محمّد ! ) بی‌گمان بر زبان خدا دروغ مي‌بندی بلكه بيشتر آنان ناآگاهند.

2- ‏ مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏ 106/بقره.
هر آيه‌ای را كه رها سازيم، و يا اين كه فراموشش گردانيم ، بهتر از آن يا همسان آن را مي‌آوريم و جايگزينش مي‌سازيم. مگر نمی‌دانی كه خداوند بر هر چيزی توانا است‌ ؟ ‏

3- ‏ يَمْحُو اللّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ‏39/رعد.
خداوند هرچه را كه بخواهد از ميان برمي‌دارد، و هرچه را که بخواهد برجای مي‌دارد و در علم خدا ثابت و مقرّر است .
4- ولئن شئنا لنذهبن بالذي أوحينا إليك 86/اسراء
اگر ما بخواهيم آنچه را كه به تو وحی كرده‌ايم، از تو بازپس مي‌گيريم

در اینجا تشیع روایاتی را در منابع اهل سنت که یا کذب و باطل افتراء بر گویندگانشان است یا نسخ شده میباشد را آورده تا به گمان خود تحریف قرآن را از کتب اهل سنت ثابت کند!!!
در اینجا به شبهاتش جواب داده ایم:

تشیع میگوید:
1. مصحف ابن مسعود: اين مصحف 111 سوره داشت؛ زيرا فاقد سوره حمد و سوره‏هاى معوذتين بود. او بر اين عقيده بود كه ثبت سوره‏ ها در مصحف براى حفظ آن از پراكندگى و گم شدن است كه سوره حمد به جهت تكرار قرائت آن در نمازها هرگز گم نمى‏شود. دو سوره ناس و فلق را جزء قرآن نمى‏دانست، بلكه دعاى چشم‏زخم (باطل السحر) مى‏دانست كه از جانب خدا بر پيغمبر وحى شد تا براى سلامتى حسنين عليهما السلام آن را بخواند و آنان را از چشم‏زخم محفوظ دارد. او هرگاه مى‏ديد كه در مصحفى اين دو سوره را نوشته‏اند، آن را پاك مى‏كرد و مى‏گفت: غير قرآن را با قرآن خلط نكنيد و هرگز در نماز اين دو سوره را نمى‏ خواند.
در ضمن اين مصحف در بسيارى از آيات و كلمات قرآنى، با مشهور مخالفت دارد؛ زيرا ابن مسعود بر اين باور بود كه مى‏توان كلمات قرآن را به مترادف آن تبديل كرد. او مى‏گفت: هرگاه كلمه‏ اى بر شما دشوار باشد يا براى خواننده فهم آن مشكل آيد، مى‏توان آن را به كلمه ديگر كه سهل و واضح است و معناى آن را دارد، تبديل كرد. او كلمه «زخرف» را به كلمه «ذهب» تبديل مى‏كرد و كلمه «عهن» را به كلمه «صوف» زيرا معناى هر دو كلمه در هر دو موضع يكى است. او در تعليم يك نفر اعجمى كه تلفظ كلمه «اثيم» بر وى دشوار بود، تجويز كرد تا به جاى آن بگويد: «انّ شجرة الزقوم طعام الفاجر» به جاى «طَعامُ الْأَثِیم»

پاسخ:
ابتدا متن روایت:
قال أبو بكر الأنباري: حدثني أبي قال حدثنا نصر قال حدثنا أبو عبيد قال حدثنا نعيم بن حماد عن عبدالعزيز بن محمد عن ابن عجلان عن عون بن عبدالله بن عتبة بن مسعود قال: علم عبدالله بن مسعود رجلا "أن شجرة الزقوم. طعام الأثيم " فقال الرجل: طعام اليتيم، فأعاد عليه عبدالله الصواب وأعاد الرجل الخطأ، فلما رأى عبدالله أن لسان الرجل لا يستقيم على الصواب قال له: أما تحسن أن تقول طعام الفاجر ؟ قال بلى، قال فافعل.
عبدالله ابن مسعود رضی الله عنه به مردی (اعجمی و غیر عرب زبان) قرآن یاد میداد "أن شجرة الزقوم. طعام الأثيم " درخت زقوم غذای گناه کاران است. پس ان مرد گفت ان شجره الزقوم طعام الیتیم ،یعنی طعام یتیمان است. عبد الله دوباره تلفظ درست را برایش تکرار کرد و ان مرد دوباره اشتباه خواند پس وقتی که عبد الله بن مسعود دید که زبان ان مرد درستش را تلفظ نمیکند به او گفت: میتوانی بگویی طعام الفاجر؟ گفت بلی، گفت پس بگو.

در تفسیر رازی نیز آمده است
واحتج المخالف على صحة مذهبه بأنه أمر بقراءة القرآن، وقراءة الترجمة قراءة القرآن، ويدل عليه وجوه : الأول : روي أن عبد الله بن مسعود كان يعلم رجلاً القرآن فقال: {إِنَّ شَجَرَةَ الزقوم طَعَامُ الأثيم} [ الدخان: 43 ، 44 ] وكان الرجل عجمياً فكان يقول : طعام اليتيم : فقال : قل طعام الفاجر ، ثم قال عبد الله إنه ليس الخطأ في القرآن أن يقرأ مكان العليم الحكيم بل أن يضع آية الرحمة مكان آية العذابمفاتیح الغیب تفسیر رازی ج1/ص193
قبل از توضیح این موضوع لازم به ذکر است که تمام قرآن با تمام احکام آن یکباره بر پیامبر علیه الصلاه و السلام نازل نشد بلکه در طی 23 سال تدریجا نازل شد و حکم ابدالی که در بالا ان را دیدیم مربوط به زمانی است که هنوز حکم چنین عملی از طرف الله سبحانه و تعالی نازل نگشته بود و عبد الله ابن مسعود رضی الله عنه برای اینکه معنای قرآن توسط آن مرد غیر عربی عوض نشود و در واقع نگوید درخت زقوم طعام یتیمان است پس از مدارسه با آن اعجمی میگوید که آیا میتوانی بگویی طعام الفاجر و این جمله بر زبان آن شخص راحت تر گفته میشد و برای همین عبد الله ابن مسعود میگوید پس این را بگو و احتجاج کرده که"ثم قال عبد الله إنه ليس الخطأ في القرآن أن يقرأ مكان العليم الحكيم بل أن يضع آية الرحمة مكان آية العذاب"
اشکال در این است که آیه ی رحمت را با آیه ی عذاب جابجا کنیم، همان طور که آن اعجمی اثیم را با یتیم جابجا میکرد. و به همین خاطر عبد الله ابن مسعود رضی الله عنه نه از روی این نیت که قرآن را تحریف کند بلکه برای یاد گیری آن شخص و جلو گیری از تحریف کلی معنی آن کار را کرد و هرچند عملش مروبط به زمان خود بوده و سپس در همان زمان نیز ممنوع شد و مربوط به قبل از نسخ چنین عملی است.
آیه های فراوانی در اثبات عدم تحریف و تغییر و تبدیل کلمات الله نازل شده اند منجمله «‏ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقاً وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏» 115/اعام.
فرمان پروردگار تو صادقانه و دادگرانه انجام مي‌پذيرد . هيچ كسي نمی‌تواند آن را تباه و دگرگون كند و او شنوای داناست

«‏ وَاتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِن كِتَابِ رَبِّكَ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَلَن تَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَداً ‏»27/کهف.
بخوان آنچه را كه از كتاب (قرآن) از سوی پروردگارت به تو وحی شده است كسی نمی‌تواند سخنان او را تغيير دهد، و هرگز پناهی جز او نخواهی يافت
«‏ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ‏»9/حجر.
ما خود قرآن را فرستاده‌ايم و خود ما پاسدار آن مي‌باشيم

و در مورد نسخ چنین عملی طحاوی رحمه الله میگوید:
قال الطحاوي إنما كان ذلك رخصة لما كان يتعسر على كثير منهم التلاوة بلفظ واحد لعدم علمهم بالكتابة والظبط واتقان الحفظ ثم نسخ بزوال العذر وتيسرالكتابة والحفظ وكذا قال ابن عبد البر والباقلاني وآخرون - الألوسي ج25/ص132
و قول رافضی که میگوید:« در ضمن اين مصحف در بسيارى از آيات و كلمات قرآنى، با مشهور مخالفت دارد؛ زيرا ابن مسعود بر اين باور بود كه مى‏توان كلمات قرآن را به مترادف آن تبديل كرد.»
این توهین قبیح و بسیار بی شرمانه است که از طرف روافض به ابن مسعود رضی الله عنه نسبت داده شده است و نزد این قوم تهمت زدن و افترا بستن بسیار آسان است . و هیچ وقت ابن مسعود رضی الله عنه به این باور نبود که میتوان کلمات قرآن را به مترادفاتش تبدیل کرد و باز ادعای تحریف نشدن قرآن را داشته باشد. در واقع رافضی از آن یک مورد نسخ شده که به اعجمی یاد میداد سوء استفاده کرده و آن را به کل قرآن نسبت داده است!!! و بدون هیچ دلیلی گفته که کل قرآنی که او جمع کرده بر همین منوال بوده است!!! واقعا باید از شر چنین فتنه گرانی به خدا پناه برد که تهمت و افترا و توهین را اساس مذهب خود قرار داده اند.
اما در مورد معوذتین ابن مسعود رضی الله عنه فکر میکرد که ان دو سوره دعائی هستند که بر پیامبر نازل شده تا با ان از چشم زخم را دفع کند ولی نظر او در این باره اشتباه بوده است و به اجماع امت ثابت شده که معوذتین نیز جزوی از قرآن است و در نماز خوانده میشود
و هرچند در این باره در بین علما نسبت به این روایات اختلاف هست و دسته ای کلا این روایات را باطل میدانند.
برای مثال ابن حزم در المحلى 1/13 میگوید : كل ما روي عن ابن مسعود أن المعوذتين وأم القرآن لم تكن في مصحفه فكذب موضوع لا يصح ، وإنما صحت عنه قراءة عاصم عن زر بن حبيش عن ابن مسعود ، وفيها أم القرآن والمعوذتان.
معنی:کل آنچه که از ابن مسعود رضی الله عنه روایت شده که معوذتین و ام اقرآن در مصحفش نبوده است کذب و وضع شده میباشد و صحیح نیست. همانطور که از او به صحت رسیده در قراءت عاصم از زر از ابن مسعود که در ان ام القرآن و معوذتان وجود دارد.
موضوعی که این دسته از روایاتی که اشاره به حذف معوذتین از مصحف ابن مسعود رضی الله عنه را باطل میکند در واقع قراءت وارده از عاصم بن ابی النجود کوفی و قراءت ابو عمرو بصری و همچنین حمزه و کسائی میباشد که همه ی انها از طریق ابن مسعود میباشند و در انها معوذتین آمده است. پس چطور باز گفته میشود که چنین عقیده ای نسبت به معوذتین داشته است؟
همچنین روایت دیگری وجود دارد که 1-ابن مسعود معوذتین را با بسم الله الرحمن الرحیم میخواند 2-و همچنین به خواننده هم میگوید تقراء، و در بین عرب تقراء را برای قرآن بکار میبرند و اگر دعا بود باید میگفت تدعو. 3- و همچنین ابن مسعود ان دو سوره را همراه سوره ی اخلاص یک جا میخواند که باز اشاره به این دارد که ابن مسعود ان را جزو قرآن میدانسته است
فروى الطبراني في المعجم الكبير عن عبد الله بن مسعود، أنه رأى في عنق امرأة من أهله سيرا فيه تمائم فمده مدا شديدا حتى قطع السير، وقال:"إن آل عبد الله لأغنياء عن الشرك"، ثم قال:"إن التولة، والتمائم، والرقى لشرك"، فقالت امرأة: إن أحدانا لتشتكي رأسها فيسترقي فإذا استرقت ظن أن ذلك قد نفعها، فقال عبد الله:"إن الشيطان يأتي أحدكم فيخش في رأسها فإذا استرقت خنس فإذا لم تسترق خنس، فلو أن إحداكن تدعو بماء فتنضحه في رأسها ووجهها، ثم تقول: بسم الله الرحمن الرحيم، ثم تقرأ: "قل هو الله أحد" ، "وقل أعوذ برب الفلق" ، "وقل أعوذ برب الناس" نفعها ذلك إن شاء الله".رواه الطبراني في المعجم الكبير [8772 ] سلسه احادیث صحیحه ج4/382
همچنین روایاتی دیگر که اشاره به سوره بودن معوذتین دارند:
أنَّ النبيَّ صلَّى اللهُ عليهِ وسلمَ أقرأه المُعَوِّذَتينِ وقال له: إذا أنتَ صلَّيتَ فاقرأْ بهما
. یعنی: پیامبر صلی الله علیه و سلم معوذتین را خواند و به او گفت هرگاه نماز خواندی پس با آن دو سوره بخوان
الراوي: رجل من الصحابة المحدث: ابن حجر العسقلاني و العيني - المصدر: فتح الباري لابن حجر و عمدة القاري - الصفحة أو الرقم 8/615و 20/16
خلاصة حكم المحدث: إسناده صحيح

‏عَنْ ‏عُقْبَةَ بْنِ عَامِرٍ ‏قَالَ ‏: ‏قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ ‏صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ‏: ‏أُنْزِلَ أَوْ ‏أُنْزِلَتْ عَلَيَّ آيَاتٌ لَمْ يُرَ مِثْلُهُنَّ قَطُّ ‏" ‏الْمُعَوِّذَتَيْنِ " .
عقبه بن عامر میگوید که پیامبر صلی الله علیه و سلم به من گفت نازل شد بر من ایاتی که مثل ان را هیچ وقت ندیده بودم"سوره ی فلق و ناس"
رواه مسلم (814(

و اگر هم گفته شود که ابن مسعود آن را در مصحف ننوشته است و چنین روایاتی را صحیح بدانیم در واقع این اجتهاد خطای او بوده که فکر میکرده ان دو سوره دعا بوده اند. و این به معنی تحریف قرآن نیست ولی بعدا با مشاهده ی اجماع امت بر اینکه ان دو از قرآن هستند او هم به همین نظر بر گشته چنانکه ابن کثیر در تفسیرش میگوید« ثم لعله رجع عن قوله ذلك إلى قول الجماعة » تفسير القرآن العظيم (6/582)سپس از قولش نسبت به معوذتین بر گشت به سوی قول جماعت که ان دو از قرآن هستند.

ادامه دارد.....
     
  
مرد

 
شبهه ی دوم تشیع:
2. مصحف ابی بن کعب: اين مصحف دو سوره به نامهاى «خلع و حفد» بيش از مصاحف ديگر دارد. اين دو دعاى قنوت اند و به گمان اينكه از سوره‏هاى قرآنى است، در قرآن درج شده است.
دعاى خلع: «بسم الله الرحمن الرحيم اللهم انّا نستعين بك و نستغفرك و نثنى عليك الخير و لانكفرك و نخلع و نترك من يفجرك» دعاى حفد: «بسم الله الرحمن الرحيم اللهم اياك نعبد و لك نصلّى و نسجد و اليك نسعى و نحفد، نخشى عذابك و نرجو رحتمك ان عذابك بالكفار ملحق» الاتقان؛ ج 1، ص 65
در ضمن در اين مصحف ميان دو سوره فيل و قريش، بسم الله الرحمان الرحيم، نيامده و آن دو، يك سوره پنداشته شده است. همان؛ ج 1، ص 64- 65.
همچنین در اين مصحف ابتداى سوره زمر با «حم» شروع شده بود و در نتيجه حواميم اين مصحف به جاى هفت سوره، هشت سوره است. بنابراين مصحف ابى بن كعب داراى 116 سوره بود. همان؛ ج 1، ص 64.


پاسخ:
یک طرف میگوید فیل و قریش یک سوره حساب شده(یعنی از 114 سوره میشود 113 سوره) بعلاوه ی دو سوره ی خلع و حفد که میشود 115 و یک طرف هم میگویند مصحف ابی ابن کعب 116 سوره داشته است. و البته در داخل اینترنت همه جا همین عدد نوشته شده و دیگر مقلدان نیز چشم بسته شروع به کپی پست کردن از رو دست هم کرده اند و لهذا آخوندانی که اینقدر به شعورشان فشار نیاورده اند که یک مساله ی جمع و تفریق ریاضی را حل کند چطور به خود اجازه ی طرح چنین شبهاتی داده اند؟ واقعا که کدخدای ده مرغابی شود در آن ده چه غوغایی شود!!!
البته میتوان از این عدد 116 نیز اینطور نتیجه گرفت که دو سوره ی فیل و قریش در مصحف ابی، یک سوره حساب نشده ، چون 114 با خلع و حفد میشود 116.

تشیع به کتاب الاتقان فی علوم القرآن استناد کرده است که مصحف ابی ابن کعب اینطور بوده است اما ظاهرا مصحف سیدنا علی رضی الله عنه هم این دو سوره در ان وجود داشته است!!!
در همان کتاب این روایت امده است:
845 - وأخرج الطبراني في الدعاء من طريق عباد بن يعقوب الأسدي عن يحيى بن يعلى الأسلمي عن ابن لهيعة عن ابن هبيرة عن عبد الله بن زرير الغافقي قال قال لي عبد الملك بن مروان لقد علمت ما حملك على حب أبي تراب إلا أنك أعرابي جاف فقلت والله لقد جمعت القرآن من قبل أن يجتمع أبواك ولقد علمني منه علي بن أبي طالب سورتين علمهما إياه رسول الله ما علمتهما أنت ولا أبوك اللهم إنا نستعينك ونستغفرك ونثني عليك ولا نكفرك ونخلع ونترك من يفجرك اللهم إياك نعبد ولك نصلي ونسجد وإليك نسعى ونحفد نرجو رحمتك ونخشى عذابك إن عذابك بالكفار ملحق.التقان ج1/ص162
عبد الله بن زریر الغافقی میگیود عبد الملک بن مروان به من گفت فهمیدم انچه را که باعث دوست داشتن علی بن ابی طالب نزد تو شده است هر آنکه تو یک اعرابی خشک هستی. من به او گفتم به خدا سوگند جمع کردم قرآن را قبل از انکه پدرانت ان را جمع کنند و از آن به من یاد داد علی بن ابی طالب دو سوره (خلع و حفد) که پیامبر به او یاد داده بود که تو و پدرت ان را نمیدانستی « اللهم إنا نستعينك ونستغفرك ونثني عليك ولا نكفرك ونخلع ونترك من يفجرك اللهم إياك نعبد ولك نصلي ونسجد وإليك نسعى ونحفد نرجو رحمتك ونخشى عذابك إن عذابك بالكفار ملحق»پس مشاهده میکنیم که آن دو سوره واقعا از سوره های قرآن بوده اند همانطور که علی رضی الله عنه به وی یاد میداد. ولی نسخ شدند و دیگر جزو قرآن نیستند اما لفظ آنها همنچنان به عنوان دعا کاربرد دارد. و اگر شخصی در مصحفش آن را نوشته باشد متهم به تحریف قرآن نمیشود بلکه متهم به جهل به نسخ شدن آن میشود که در انتها توسط سیدنا عثمان رضی الله عنه و با همکاری همه جانبه و علم کامل همه ی اصحاب رضی الله عنهم اجمعین بر ناسخ و منسوخ مصحف کامل را جمع اوری کردند.
اما خلع و حفد از سوره های قرآنی بودند ولی نسخ شده اند و دیگر جزو قرآن محسوب نمیشوند
قال: الحسین بن المنادی فی كتابه الناسخ و المنسوخ: و مما رفع رسمه من القرآن و لم یرفع من القلوب حفظه، سورة القنوت فی الوتر، و تسمی سورتی الخلع و الحفد .الإتقان فی علوم القرآن ج1/259

حسین بن منادی در کتاب ناسخ و منسوخ میگوید و انچه که نوشتنش در قرآن با نسخ شدن از بین رفت اما در قلبها باقی ماند سوره قنوت در وتر است که نام گذاری به خلع و حفد شدند

اما به خاطر عدم اگهی از نسخ شدن آن، ابی ابن کعب رضی الله عنه آن را در مصحفی که جمع کرده بود نوشته بود و این موضوع در مقوله ی ناسخ و منسوخ قرار دارد. و مسلما یک نفر به تنهایی بر تمام انچه که نسخ شده اگاهی نخواهد داشت برای همین بعضا در بعضی صحف آیاتی که نسخ شده بودند ولی خبر نسخ به آنها نرسیده بود نیز وجود داشت اما بعدا عثمان بن عفان رضی الله عنه با جمع آوری حافظان و صحیفه هایی که در آنها آیات قرآن نوشته شده بود و با کمک گرفتن از علم اجماع امت قرآن را جمع آوری کرد، قرآنی که دیگر در آن خبری از تعلیقات شخصی و توضیحات اضافی در کنار آیات و همچنی آیات نسخ شده نبود. مصحفی گرد اوری شد که غیر از کلام خداوند چیز دیگری در ان قرار نداشت.

و اینکه در مصحف ابی ابن کعب آن دو سوره ی نسخ شده وجود داشته است به این معنی نیست که او از خود سوره ساخته باشد و وارد قرآنش کرده باشد بلکه خبر از نسخ ان نداشته است. پس شبهه شیعه بی معنی است. تعدد مصحف ها در آن زمان زیاد شده بود و بعضا در کنار مصاحفی که جمع میکردند توضیحاتی و شان نزولات آیات نیز نوشته میشد که همین امر باعث تحریف کلام خدا با غیر کلام خدا میشد.

شبهه سوم تشیع:
3. مصحف عایشه
نظر و رأی خود عایشه پیرامون قرآن:
91 - حدثنا عبد الله قال حدثنا عمرو بن عبد الله الأودي ، حدثنا أبو معاوية ، عن هشام بن عروة ، عن أبيه ، قال : سألت عائشة عن لحن القرآن ، إن هذان لساحران (طه 63) ، وعن قوله : والمقيمين الصلاة والمؤتون الزكاة (نساء 162) وعن قوله والذين هادوا والصابئون (مائده 69) فقالت : « يا ابن أختي ، هذا عمل الكتاب أخطئوا في الكتاب » (المصاحف، ابن ابی داود، ص 111)
شخصی از او در مورد سه آیه فوق الذکر سوال می کند و او جواب می دهد این از اشتباه کتاب وحی است که در کتاب وارده شده است!


پاسخ: قبلا نیز اشاره کردم که شبهات روافض یا از منسوخات است یا از روایات ضعیف و باطل و بدون بررسی سندی روایات را پشت سر هم مینویسد و تهمت تحریف به اهل سنت را میخواهد ثابت کند!!!
همانطور که شبهه پرداز نیز به آن اشاره کرده و گفته است"ما در این مقاله سعی کردیم اخباری که نقل می کنیم از کتب معتبر اهل تسنن باشد تا بحث رجالی آن به حداقل برسد" "همچنین تذکر می دهیم برخی از روایات آنقدر در کتب متعدد اهل تسنن نقل شده است که اگر می خواستیم تمامی روایات و اسناد آن ها را بیان نماییم صفحات متعددی به صورت پیوست نیاز داشت و صرفاً به برخی از آن ها که شهرت بیشتری دارند اشاره می نماییم."
اولا چرا شیعیان مقالاتی سریال وار در ده ها قسمت مینویسید آنجا به پر حرفی خود ایرادی نمیگیرید اما در اینجا که حتما نیاز به بررسی سند آن است با گفتن اینکه مقاله طولانی نشود حدیث را بررسی نکرده اید؟ آیا این خبر از نیت فاسدشان نمیدهد؟ و اگر یک دروغ را هزار نفر تکرار کنند تبدیل به حقیقت میشود؟ تعریف میکنند که ملا نصر الدین به دروغ اینقدر میگفت که در کوچه ی پائینی آش نذری میدهند که بعد از مدتی دید که در آن کوچه افراد بسیار زیادی در انتظار آش جمع شده اند وقتی ملا جمعیت مردم را دید باعث شد که ملا نیز به شک بیوفتد که شاید واقعا در انجا آش نذری بدهند و به صف منتظران آش پیوست !!!
پس تعدد روایات دروغ مانند شهادت فاطمه رضی الله عنها دلیل بر صحت آن نمیشود.
اینجا اشاره به چند تا از این روایات میکنیم و سپس به بررسی سند آن میپردازیم
در تاریخ المدینه منیری امده است: حدثنا أحمد بن إبراهيم قال ، حدثنا علي بن مسهر ، عن هشام بن عروة ، عن أبيه قال : سألت عائشة عن لـحن القرآن {قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ}(طه/63) ،وقوله {إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ}(المائدة/69) ، {وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ}(النساء/162) وأشـبـاه ذلـك ، فقالت : أي بنـي ! إن الكتاب يخطئون. تاريخ المدينة لابن شبة النميري ج3ص1013
حدثنا عبد الله قال حدثنا عمرو بن عبد الله الأودي ، حدثنا أبو معاوية، عن هشام بن عروة، عن أبيه، قال: سألت عائشة عن لحن القرآن، إن هذان لساحران (طه 63) ، وعن قوله: والمقيمين الصلاة والمؤتون الزكاة (نساء 162) وعن قوله والذين هادوا والصابئون (مائده 69) فقالت : يا ابن أختي، هذا عمل الكتاب أخطئوا في الكتاب (المصاحف، ابن ابی داود، ص 111

حدثنا ابن حميدقال، حدثنا أبو معاوية، عن هشام بن عروة، عن أبيه: أنه سأل عائشة عنقوله:"والمقيمين الصلاة"، وعن قوله إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُواوَالصَّابِئُونَ ) [سورة المائدة: 69]، وعن قوله إِنَّ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ ) [سورة طه: 63]، فقالت: يَا ابْنَ أُخْتِيهَذَا عَمَلُ الْكُتَّابِ أَخْطَئُوا فِي الْكِتَابِ.تفسیر طبری سوره نساء/162


راوی اول مُحَمَّدُ بنُ حُمَيْدِ بنِ حَيَّانَ الرَّازِيُّ میباشد که درباره ی او اختلاف است و اکثر علما او را ثقه نمیدانند و با توصیفاتی مثل لیس بالقوی ، منکر، فیه نظر، لیس بثه از او یاد میکنند. اگر چه در این بین افرادی او را ثقه بدانند ولی وقتی درباره ی یک شخص اختلاف است آن هم در چنین موضوعی که مربوط به تحریف قرآن است ضعیف بودن چنین روایاتی واضح خواهد بود
قَالَ أَبُو إِسْحَاقَ الجَوْزَجَانِيُّ: وَهُوَ غَيْرُ ثِقَةٍ.
قال يعقوب بن شيبة السدوسى : محمد بن حميد الرازى كثير المناكير
و قال البخارى : حديثه فيه نظر
و قال النسائى : ليس بثقة
و قال إبراهيم بن يعقوب الجوزجانى : ردىء المذهب غير ثقة .
و قال محمد بن شاذان ، عن إسحاق بن منصور الكوسج : قرأ علينا ابن حميد كتاب " المغازى " عن سلمة ، فقضى من القضاء أنى صرت إلى على بن مهران فرأيته يقرأ كتاب " المغازى " عن سلمة . فقلت له : قرأ علينا محمد بن حميد ـ يعنى عن سلمة ـ قال : فتعجب على بن مهران ، و قال : سمعه محمد بن حميد منى !!! .

و قال أبو العباس أحمد بن محمد الأزهرى : سمعت إسحاق بن منصور يقول : أشهد على محمد بن حميد و عبيد بن إسحاق العطار بين يدى الله أنهما كذابان .
و قال فى موضع آخر : كان أحاديثه تزيد و ما رأيت أحدا أجرأ على الله منه ، كان يأخذ أحاديث الناس فيقلب بعضه على بعض .
و قال فى موضع آخر : ما رأيت أحدا جبلة ، بالكذب من رجلين : سليمان الشاذكونى ، و محمد بن حميد الرازى ، كان يحفظ حديثه كله ، و كان حديثه كل يوم يزيد ! .

راوی دوم أَبُو مُعَاوِيَةَ مُحَمَّدُ بنُ خَازِمٍ السَّعْدِيُّ الكُوْفِيُّ
مَوْلَى بَنِي سَعْدِ بنِ زَيْدِ مَنَاةَ بنِ تَمِيْمٍ، الإِمَامُ، الحَافِظُ، الحُجَّةُ، أَبُو مُعَاوِيَةَ السَّعْدِيُّ، الكُوْفِيُّ، الضَّرِيْرُ، أَحَدُ الأَعْلاَمِ.
وَقَالَ عَبْدُ اللهِ بنُ أَحْمَدَ: عَنْ أَبِيْهِ: كَانَ أَبُو مُعَاوِيَةَ إِذَا سُئِلَ عَنْ أَحَادِيْثِ الأَعْمَشِ، يَقُوْلُ: قَدْ صَارَ حَدِيْثُ الأَعْمَشِ فِي فَمِي عَلْقَماً، أَوْ أَمَرَّ، لِكَثْرَةِ مَا تَرَدَّدَ عَلَيْهِ.
ثُمَّ قَالَ أَبِي: أَبُو مُعَاوِيَةَ فِي غَيْر حَدِيْثِ الأَعْمَشِ مُضْطَرِبٌ، لاَ يَحفَظُهَا حِفْظاً جَيِّداً، وَقَالَ يَحْيَى بنُ مَعِيْنٍ: هُوَ أَثْبَتُ مِنْ جَرِيْرٍ فِي الأَعْمَشِ.
وَقَالَ ابْنُ حِبَّانَ: كَانَ حَافِظاً، مُتْقِناً، وَلَكِنَّهُ كَانَ مُرْجِئاً، خَبِيثاً.
وَقَالَ ابْنُ خِرَاشٍ: صَدُوْقٌ، وَهُوَ فِي الأَعْمَش ثِقَةٌ، وَفِي غَيْرِهِ فِيْهِ اضْطِرَابٌ.بتصرف يسير من السير للذهبي
و قال يعقوب بن شيبة : كان من الثقات و ربما دلس
و قال أبو عبيد الآجرى ، عن أبى داود : كان مرجئا
و قال النسائى : ثقة فى الأعمش
نتیجه میگیریم که ابومعاویه در احادیث اعمش ثقه است و در غیر ان مضطرب و روایات موجود هیچ کدام از اعمش نیستند و روای دوم این احادیث نیز ضعیف است

راوی سوم هِشَامُ بنُ عُرْوَةَ بنِ الزُّبَيْرِ بنِ العَوَّامِ الأَسَدِيُّ
این راوی ثقه است اما بعد از انکه به عراق رفت از پدرش حدیث ارسال میکرد و روایاتش زیاد شد و ابن حجر او را مدلس میداند
قَالَ ابْنُ سَعْدٍ: كَانَ ثِقَةً، ثَبْتاً، كَثِيْرَ الحَدِيْثِ، حُجَّةً.
وَقَالَ عَلِيُّ بنُ المَدِيْنِيِّ: لَهُ نَحْوٌ مِنْ أَرْبَعِ مائَةِ حَدِيْثٍ.
وَقَالَ يَعْقُوْبُ بنُ شَيْبَةَ: هِشَامٌ ثَبْتٌ، لَمْ يُنْكَرْ عَلَيْهِ إِلاَّ بَعْدَ مَا صَارَ إِلَى العِرَاقِ، فَإِنَّهُ انبَسَطَ فِي الرِّوَايَةِ، وَأَرْسَلَ عَنْ أَبِيْهِ أَشْيَاءَ، مِمَّا كَانَ قَدْ سَمِعَهُ مِنْ غَيْرِ أَبِيْهِ عَنْ أَبِيْهِ.
وَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بنُ خِرَاشٍ: بَلَغَنِي أَنَّ مَالِكاً نَقَمَ عَلَى هِشَامِ بنِ عُرْوَةَ حَدِيْثَه لأَهْلِ العِرَاقِ، وَكَانَ لاَ يَرضَاهُ.
ثُمَّ قَالَ: قَدِمَ الكُوْفَةَ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ، قَدْمَةً كَانَ يَقُوْلُ فِيْهَا: حَدَّثَنِي أَبِي، قَالَ: سَمِعْتُ عَائِشَةَ. وَالثَّانِيَةُ، فَكَانَ يَقُوْلُ: أَخْبَرَنِي أَبِي، عَنْ عَائِشَةَ. وقدمالثالثة فكان يقول أبي عن عائشة. وهذا الاثر قد رواه هشام عن أبيه عنعنة عن عائشة ولم يصرح بالتحديث ,و رتبته عند ابن حجر : ثقة فقيه ربما دلس

يقول الإمام الذهبي رحمه الله :
" ولما قدم – يعني هشام بن عروة - العراقَ في آخر عمره حدث بجملة كثيرة من العلم ، في غضون ذلك يسير أحاديث لم يجودها ، ومثل هذا يقع لمالك ولشعبة ولوكيع ولكبار الثقات " انتهى من" ميزان الاعتدال " (4/301)، وانظر تحقيق " سنن سعيد بن منصور " للدكتور سعد الحميد (2/659) ، وينظر أيضا : تعليق الدكتور سعد الحميد ، حفظه الله ، على هذا الأثر ، في تخريجه لسنن سعيد بن منصور (4/507-514(
نتیجه گرفته میشود که روایات وارد شده در این باره هیچکدام صحیح نیستند.
     
  
مرد

 
ametis: انجیل بر موسی و تورات بر موسی نازل شد ه اما تدریجی و کاتبان وحی این کتابها رو با مجموعه رفتارها و گفته ها و پندهایی که از پیامبران بروز داده میشد جمع اوری کردند
چنین چیزی نبوده دوست من ! در هیچ جای کتاب تورات و کتاب انجیل حرفی از وحی خداوند نمیزنه و در اکثر جاها یک نفر سوم شخص راوی در حال تعریف کردن داستانیست که آن راوی مسلمن خدا نیست . یعنی از طرز گفتن آنها مشخص است . دوست گرامی من بنا به تاریخ و روایات قرانی و توراتی موسی ۳۲۰۰ سال پیش میزیسته و کوروش ۲۵۰۰ سال پیش چطور است که در تورات نام کوروش و خشایار شاه هم عصر با پیامبران بنی اسراییل امده است؟ امده است ؟ چنین ماجرایی نشان میدهد به کل موجودیت کتابی به نام تورات زیر سوال است و واقعن چرا باید یهودیان و مسیحیان اصرار داشته باشند که اینها کلام خداوند نیست ؟ و ما مسلمانان به زور میخواهیم بگوییم اینها وحی بوده ؟؟ در ضمن اولین بار انجیل ۱۵۰ سال پس از عیسی جمع آوری شده این به آن معنیست که کل حواریون او از دنیا رفته بودند و موضوع دیگر اینکه انجیل های چهار گانه موجود که به نام حواریون میباشن با اقتباس از وشته های انها تهیه شده اما در هیچ جای آنها خداوند با کسی حرف نمیزند که ما احساس کنیم وحیی صورت گرفته همه جا این عیسی است که مردم را نصیحت میکند در واقع شرح حال زندگی عیسی و مجموعه ای از کتب عهد عتیق است .

من همچنان منتظرم که کسی ثابت کند این دو کتاب وحی بوده و قرآن اشتباه نمیکرده که میگفته و ما انجیل را به عیسی نازل کردیم !!!!!!!!۱
در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
چون مرد به عزت ببرندش سر دست
     
  
مرد

 
rostam91: قرآن زمانی که بر پیامبر نازل شد و در صدر اسلام به قرائتهای مختلفی خونده میشد که این اختلاف به لهجه اون مردم بر میگشت
۷ قرائت مشهورتر اون زمان عبارت است از :
1- نافع 2- عبد الله بن کثیر مکی 3- عاصم بن ابی النجود کوفی. 4- حمزه بن حبیب زیات کوفی 5- ابوالحسن کسائی کوفی 6- ابوعمروبن علاء بصری 7- ابن عامر دمشقی
پس قرائت اینها بسته به لهجه اونها در ادای کلمات متفاوت بود ولی همه به یک معنی قرائت میشد
حتی الآن مالکیها مخصوصا در لیبی در قرائت سوره حمد با ما متفاوت هستند اگه به کانالهای لیبی و نمازشون گوش بدین اونها در سوره حمد آیه " ملک یوم الدین" رو به همین شیوه نوشتاری ملک( پادشاه ) روز قیامت تلفظ میکنند در حالی که ما این "ملک " رو که یه الف کوچک بالای میم اون گذاشته شده " مالک" تلفظ میکنیم یعنی (صاحب) روز قیامت! در معنی هردو یکیه پادشاه دارنده و صاحب هست مثل مالک
پس این تفاوتها دلیلی بر تحریف نیست
قربون شکل ماهت اگه دقت کنی در فقط و فقط یک ایه از قرآن فعلی با قرآن یافت شده در صنعا حدود ۶-۷ کلمه متفاوت هستند این چه ربطی داره به قرائت دیگه ؟؟؟ اصل کلمه متفاوت هست مثلن در ایه ای نوشته شده هْم در قرآن دیگر نوشته شده بنی اسرائیل اینها دو کلمه متفاوتند "هم" میتواند به هزاران گروه و دسته ارجاع شود اما "بنی اسرائییل" مشخص و واضح است اگر به نظر شما این تفاوت کلامی تحریف یا حد قل اختلاف بین نسخ قرآنی تنها و تنها در یک آیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه نمیباشد . خوب دیگر بحثی پیرامون این مطلب بنده با شما ندارم .

اختلاف در یک ایه در حدود ۶ کلمه است حالا در ۶۶۰۰ ایه چقدر اختلاف خواهد بود ...

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
چون مرد به عزت ببرندش سر دست
     
  
مرد

 
Andisheh: در اکثر جاها یک نفر سوم شخص راوی
Andisheh: دوست گرامی من بنا به تاریخ و روایات قرانی و توراتی موسی ۳۲۰۰ سال پیش میزیسته و کوروش ۲۵۰۰ سال پیش چطور است که در تورات نام کوروش و خشایار شاه هم عصر با پیامبران بنی اسراییل امده است؟
Andisheh: در ضمن اولین بار انجیل ۱۵۰ سال پس از عیسی جمع آوری شده این به آن معنیست که کل حواریون او از دنیا رفته بودند
لطفا حرفاتون رو مستند کنید


این گفته ها با اعتقادات و باورهای ما تفاوتی نداره ما معتقدیم پیامبران اسوه حسنه هستند . رفتار اونها امر مورد پسند خداست

لذا اینکه رفتار و گفتار عیسی ثبت بشه در واقع همون ثبت وحی خداست اما از منظری دیکر


قران هم چندین سال بعد از پیامبر جمع اوری شد


اما انجیل در ویکی پدیا

اِنجیل، عربی شده واژهٔ یونانی «اِئوانگِلیون» euangelion) به معنای خبر خوش یا مژده، نام دیگر مجموعه متون «عهد جدید» است. اکثر قریب به اتفاق مسیحیان انجیل (عهد جدید) را به عنوان کتاب دینی خود و کلام خداوند قبول دارند و مطالعه می‌کنند. نام این بخش به پیمانی اشاره دارد که آغازگر دورهٔ جدیدی از ارتباط خداوند با انسان است

عهد جدید چهار انجیل اصلی (متی، مرقس، لوقا، یوحنا)، کتاب اعمال رسولان، نامه‌های رسولان مسیح و کتاب مکاشفه را دربرمی‌گیرد. قدمت تمامی این آثار به قرن اول میلادی می‌رسد.[۱]



پس بین عهد عتیق که مورد قبول یهود است و ۴ کتاب عهد جدید که همان انجیل است تفاوت هست

۴ کتاب عهد جدید کاملا مشخص شده که نامه ها و رفتار ها و گفتارهای رسولان و مکاشفه ها بوده است و وحی باغیروحی در یکجا جمع اوری شده


این کتب در باز نویسی های مختلف میتونه پیش گفتار و موخره داشته باشه چه در زمان طبع و چه بعدتر
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
Andisheh: قربون شکل ماهت اگه دقت کنی در فقط و فقط یک ایه از قرآن فعلی با قرآن یافت شده در صنعا حدود ۶-۷ کلمه متفاوت هستند این چه ربطی داره به قرائت دیگه ؟؟؟ اصل کلمه متفاوت هست مثلن در ایه ای نوشته شده هْم در قرآن دیگر نوشته شده بنی اسرائیل اینها دو کلمه متفاوتند "هم" میتواند به هزاران گروه و دسته ارجاع شود اما "بنی اسرائییل" مشخص و واضح است اگر به نظر شما این تفاوت کلامی تحریف یا حد قل اختلاف بین نسخ قرآنی تنها و تنها در یک آیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه نمیباشد . خوب دیگر بحثی پیرامون این مطلب بنده با شما ندارم .
گرچه حرف های شما یقینا حقیقت است اما از اونجایی که اصل خبر ممکنه محرف شده باشه لطفا مستندات قابل اغتنا ارائه بدهید

ضمنا منظور از قرائت های متفاوت دقیقا همین است


مثلا وقتبی این ایه نازل شده کاتبان نوشته اند به متن درست و اما بعدتر کسانی توضیح خواستند از پیامبر و ایشان با ذکر ایه اشان نزول اون رو در مکورد بنی اسرائیل ذکر کردند و اون شخص هم کلمه بنی اسرائیل رو نوشته


همچنین در قران وقتی حکمی کلی میاد یعنی برای همیشه واجبه و لازم الاجرا


مثلا فرض کنیم در مورد منافقان فلان قبیله در قران دستور داده شده همه را تنبیه کنند

ما امروز بدون اعتنا به نام اون قبیله منافق را طبق دستور قران مجازات میکنیم و کاری نداریم اون بنی اسرائیلی بوده یا قریشی

اصل حکم است که نافذ است

Andisheh: اختلاف در یک ایه در حدود ۶ کلمه است حالا در ۶۶۰۰ ایه چقدر اختلاف خواهد بود ...

این قصه خیلی مجهول است لطفا اگر عکسی و مشخصات مورد اعتمادی هست یا خیر


چند سال پیش هم شایعه شد انجیلی متعلق به دوران عیسی و مکتوب در سردابی یافت شده اما واتیکان برای اینکه تحریفات رو نشه فورا اون رو ضبط کرده



مگر بنای اون مسجد ممکنه به زمان صدر اسلام برگردد

با توجه به دستور اکید خلفا بر سوزاندن نسخه های متفرق بین مردم این نسخه ها چگونه باقیمانده

در زمان عمر و خصوصا عثمان قران مدون شده و بودن همچین نسخی دور از انتظار

اگر کسی همچین نسخه هایی رو داشته چرا خودش اونها را رو نکرده و پنهان کرداونهم با این کیفیت و .....
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
ametis: اصل خبر ممکنه محرف شده باشه لطفا مستندات قابل اغتنا ارائه بدهید

راستش من شنیدم اما ایمان ندارم که کشورهای اسلامی مانند عربستان پول های هنگفت صرف پنهان کردن این نسخه و منتشر نشدن کشفیات آن میکنند . اگر بنده به همچین چیزی دسترسی داشتم که خیلی از مشکلات حل بود شما فکر کنید پایه اعتقادات ۱.۵ میلیارد انسان در میان است هرگز کشور های پیشرفته تا تمام و کمال این مسئله را حل نکنند مطلبی منتشر نخواهند کرد اما در پیدا شدن این قرآن در صنعا و تفاوتهای زیاد آن با قرآن اصلی میتوانید به زبان انگلیسی سرچ کنید و از خبر گذاریهای معتبر دنیا اخبار ان را بینید .
ametis: ضمنا منظور از قرائت های متفاوت دقیقا همین است
تا اونجایی که من میدانم چون قرآن تا سالها حرکت ( فتحه ضمه و کسره ) و نقطه نداشته است به اشکال گوناگون خوانده میشده اینکه چندین کلمه متفاوت باشه رو نمیدونستم بهش میگن قرایت های مختلف .

ametis: این قصه خیلی مجهول است لطفا اگر عکسی و مشخصات مورد اعتمادی هست یا خیر
تمام چیزی که از قرآن صنعا منتشر شده همین بود که دیدید ! به امید مستندات بعدی صبر میکنیم .

اما دوست من اینکه سلوکیان تمام کتابخانه های ایران را سوزاندند ! اینکه عربها بسیاری از علم و دانش ایرانیان و دانشگاه گوندی شاپور را ویران کردند
اینکه مغل ها همه کتابخانه ها را از دم آتش زدند آیای اثار و کتبی از آن زمانها باقی نمانده ؟؟؟ به راحتی میتوان حدس زد که عده ای بنا به هر دلیل از خلافت موجود زمان خود تبعیت نمیکرده و معتقد به ایراد قرآن آنان بوده باشند !!! این موضوع پیچیده ای نیست ! اما از آزمایشات کربن ۱۴ متوجه شدند که قرآن مربوط به سالهای نزدیک جمع آوری قرآن میباشد نه سالهای دور !! شاید بنا بر مصلحتی هرگز هم دیگر راجع به آن مطلبی منتشر نکنند .. چون تما م دنیا اشوب خواهد شد و شاید حتی جنگ جهانی سومی رخ دهد بر سر مذهب !!! تصور اینکه کتابی پراکنده به دست بشر بدون هیچ گونه خطایی آنهم با امکانات و وسایل ۱۴۰۰ سال پیش آنهم به دست صحابه ای که خیلی از کارهایشان میلنگید جمع آوری شود دور از ذهن تردید گرای یک باستان شناس و یا تاریخ نگار است !!!


راستی دوست من هنوز منتظر جوابتان در مورد انجیل و تورات میباشم که در چند پست پیشین نوشتم .
در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
چون مرد به عزت ببرندش سر دست
     
  
مرد

 
Andisheh: ما در پیدا شدن این قرآن در صنعا و تفاوتهای زیاد آن با قرآن اصلی میتوانید به زبان انگلیسی سرچ کنید و از خبر گذاریهای معتبر دنیا اخبار ان را بینید .
من بدنبال نقض حرف شما نیستم یقین دارم شما خوندید و شنیدید

اما در اصل بحث شک دارم

تو این دنیای امروز نمیشه جلوی هیچ خبری رو کگرفت من انگلیسی بلد نیستم اگر سایتی به فارسی هست معرفی کنید ضمنا معتبر باشه

من تو ویکی پدیا پیدا کردم و کافیه برای استناد اما ممکنه همونطور که بارها گفتم در زمان عثمان این اتفاق افتاده باشه

نقل از ویکی پدیا

به عنوان مثال در سوره بقره آیه ۸۷ متن زیرین به‌صورت «و قفیا علی آثاره» در حالی که متن استاندارد به صورت «وَقَفَّیْنَا مِن بَعْدِهِ» است.[۲] این‌گونه تفاوت‌ها مشابه تفاوت‌هایی هستند که در تاریخ مابین مصحف ابن مسعود و مصحف ابی بن کعب و قرآن امروزی نقل شده‌اند. مع‌ذلک، تفاوتها در دست‌نوشته‌های صنعا بیشتر هستند و دست‌نوشته شامل «با تقریب سرانگشتی شاید بیست‌وپنج برابر بیشتر تفاوت می باشند [نسبت به مصحف ابن مسعود]».[۲]

متن زیرین دست‌نوشته پاک شده و متن روئین بر روی آن نوشته شده‌است ولی به دلیل باقی‌ماندن فلزات جوهر استفاده‌شده، متن دوباره به رنگ قهوه‌ای روشن دیده‌می‌شود.[۲] چند دلیل برای پاک‌کردن متن زیرین ممکن است وجود داشته‌باشد: ممکن است برخی از صفحات نسخه قدیمی از بین رفته و نیاز به نوشتن دوباره متن بود و برای این منظور از پوست‌های در دسترس استفاده شده‌است. (این عادت در زمان باستان معمول بود. زمانی که بخش بزرگی از متن پاک می‌شد –جوهر به خوبی کاغذ به پوست نمی‌چسبد– تمام متن از پوست شسته‌شده و متن دوباره نوشته می‌شد و به این ترتیب از کاغذهای پوستی گرانبها دوباره استفاده می‌شد.) همچنین در زمان یکی‌کردن متون قرآنی توسط عثمان، ممکن است متن زیرین منقضی‌گشته، در نتیجه پاک و با متن مصحف عثمان جایگزین شده‌است.[۱] نظریه دوم با آزمون کربن ۱۴ سازگارتر است که احتمال نوشته‌شدن متن قبل از یکی‌کردن مصحف‌های قرآنی توسط عثمان بالاست: کاغذهای پوستی (و بنابراین متن زیرین) به احتمال ۷۵٪ قدیمی‌تر از ۶۵۰ بعد از میلاد و ۹۵٪ قدیمی‌تر از ۶۶۰ پس از میلاد هستند.[۲]
Andisheh: تا اونجایی که من میدانم چون قرآن تا سالها حرکت ( فتحه ضمه و کسره ) و نقطه نداشته است به اشکال گوناگون خوانده میشده اینکه چندین کلمه متفاوت باشه رو نمیدونستم بهش میگن قرایت های مختلف .
نخیر فقط این نیست تفاوت در خواندن کلمات و حتی ضمائر است

من هیچ بعید نمیدونم قران صنعا حاصل فرار مردم و قایم کردن قرانهاشون از دست عثمان است تا اونها رو آتش نزنه

Andisheh: راستی دوست من هنوز منتظر جوابتان در مورد انجیل و تورات میباشم که در چند پست پیشین نوشتم .
فک کنم پاسخ دادم البته در حدی که میدونستم https://www.looti.net/11_2042_8.html#msg143086088
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
صفحه  صفحه 7 از 22:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  21  22  پسین » 
مذهب
مذهب

آیا قرآن تحریف شده است؟

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA