انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 31 از 53:  « پیشین  1  ...  30  31  32  ...  52  53  پسین »

آیا واقعا كسی نمی تواند کتابی مانند قرآن را بیاورد!؟


مرد

 
bito065_z: حالا هم که شروع به کوبيدن پيروان اديان زرتشت و مسيح و ....... کردي
دوست عزيز اگر بجاي برداشت ساديسمي درست به عرايض من توجه كني من آندسته از افراد رو محكوم نمودم كه بجاي پيروي از پيام آورشان درست نقطه مقابل آن قرار گرفتند در حاليكه عيسي مسيح نكات روشن و پيام روشن براي بشريت آورد اما كليساي قرون وسطي برخلاف دستورات باعث نابودي شد اين هم چيزي نيست كه من بگويم انجيل رو بخون خود مسيح فرمود كه ايشان نه من را شناختند نه خدا را دوما بنده نه تنها ارادت به مسيح و زرتشت دارم بلكه هيچ فرقي بين انبيا الهي نميگذارم لانفرق بين احد من رسله و اين موضع گيري جنابالي برداشت شماست شما دنبال چرا بودي گفتم اين چرا ها بسيار است اگر كسي مسيح را بشناسد ب خدا وصل ميگردد مثل شاخه اي كه به تاك وصل است و ميوه ميدهد وگرنه ب گفته مسيح شاخه اي خشك خواهد شد تا باغبان اورا جدا نمايد و به آتش افكنداگر كسي اعتقاد ب زرتشت داره پيرو او ميشود و خدا پرست ميگردد نماز بجاي مي آورد نه گه براي كوبيدن اسلام دم از زرتشت و كورش ميزنه ولي حتي از ايشان پيروي نميكنه آيه اي كه براي شما خواندم دوباره بخون من مشكلي با اديان ندارم شما هستيد كه سعي داريد آنها را از هم جدا نماييد و برتري دهيد كه ما چنانيم و اسلام چنان ولي من ب عنوان يك مسلمان به پيامبران الهي اعتقاد دارم و هيچكدام رانفي نكردم هيچ بلكه خود از سخنان زرتشت مسيح بهره ميبرم و اعتقاد دارم من نگفتم زرتشت بده مسيح بده گفتم هر افراطي كه ب نام مسيح زرتشت اسلام راهي بر خلاف اين رسولان برود ربطي ب خدا و آنها ندارد و دليل اين نميشود كه جنابعالي حساب افراد تند رو رو ب حساب دين بگذاري اگر قرون وسطي شد تقصير مسيح نيست اگر موبدان بد كردند تقصير زرتشت نيست اگر مسلمانان بد كردند تقصير خدا نيست حالا اين حرف من اگر معنيش براي شما محكوم نمودنه انبياست مشكل از فهم شماست
     
  
مرد

 
bito065_z: باعث کشته شدن مردم عادي و بيگناه ميشه اين خود برتربيني ها ريشه در چه دين و کتابي دارد؟
ريشه در نافهمي خود اين افراد دارد خداوند متعال قتل نفس را حرام ميداند و از تجاوز كاران بيزار است آيه ۸و۹ سوره ممتحنه :خداوندشمارا از دوستي آنانكه با شما در دين قتال و دشمني نكرده و شمارا از ديارتون بيرون ننمودند نهي نميكند تا بيزاري از آنان بجوييد بلكه با ايشان بعدالت و انصاف رفتار كنيد كه خدا مردم با عدل و داد را دوست ميدارد و تنها شما را از دوستي با كساني نهي ميكند كه دردين با شما قتال كرده و از وطنتان بيرون كرده و بر بيرون كردن شما همدست شده
در سوره آل عمران ۱۱۳تا ۱۱۵ميفرمايد
همه اهل كتاب يكسان نيستند طايفه اي از آنها در دل ب خواندن آيات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند ايمان بخدا و روز قيامت دارند و امر ب نيكويي و نهي از بدكاري ميكنند و در نيكوكاري ميشتابند آنها خود مردمي نيكوكارند هر كار نيك كنند البته از ثواب آن محروم نشوند و خدا دانا بحال پرهيزكاران است
در سوره بقره ۱۹۰
در راه خدا با آنانكه بجنگ باشما برخيزند جهاد كنيد ولي ستمكار نباشيد خدا متجاوزين را دوست ندارد

همانطور كه قبلا اشاره كردم جنگ فقط در مقابل كساني كه به شما حمله ميكنند جايز است وگرنه هر يهودي مسيحي و..كه بخداوند ايمان بياورد و عمل نيك انجام دهددوست يك مسلمان هستند و كشتن كار حرام بوده
من قتل نفساًبغیر نفس اوفساد فی الارض فكانما قتل الناس جمیعاً
«آن كس كه انسانی را بدون این كه قاتل باشد و یا در زمین فساد كند بكشد، گویا همه مردم را كشته است.» (مائده 32)
پس اين كشتارمردم بيگناه از جنس همان كليساي قرون وسطي است ربطي ب دين ندارد و طالبان ووو خلاف دستورات اسلام عمل ميكنند چون در اسلام فقط در مقام دفاع در برابر كساني كه ب جنگ با شما بلند ميشوند ب حكم عقل جنگيدن مجاز است
     
  ویرایش شده توسط: keivan58   
مرد

 
elena: دگر اندیش کش و آزادی ستیز است هرکس ازدین خارج میشود راباید کشت
در خصوص كورش تاپيكهاي بالا و صفحات قبل رو بخون صحبتهاي bito065_z و من .مرتد در قرآن نيامده كه بايد كشت ثم تابو اگر كسي برگرده و سپس توبه كند اگر طرف رو كشته باشن چطور برگرده توبه كنه شما همش همون حرفاي قبل رو دايم تكرار ميكني بهتره بري تو خودت يبار ديگه اين چيزايي كه گفتم بخوني تا جواباتو پيدا كني
بنده مشكلي با سكولاريسم ندارم البته اون سكولاريسمي كه قبلا گفتم و نه تنها ايرادي ندارم بلكه لازم ميدونم براي اينكه افراد ديندار متعصب و راديكال كم نيستند و قرايتهاي افراطي و برداشتهاي غلط عموما آنها را ب مسيري غير از راه خدا ميكشاند در انجيل اوستا و قران بدان اشاره شده و تاريخ بشر هم تجربه نموده
     
  
مرد

 
elena: من کی گفتم نتیجه کفره
elena: ازنتایج علم وپیشرفتهای علمی و دانشمندان کفاره
اين بحث ها وقتي كه شما هر چيز خوب رو در بين مسلمانها و اسلام باشه علتش رو چيز ديگر ميبيني و دليل نميبيني و حتي نميخواي بري مطالعه كني در آثار و دنبال چيزايي ميگردي كه خشم ونفرتت رو تاييد كنه فايده اي در بر نداره خدا عالمه و خالقه اينهمه از آثار اوست و آنچه كه ب انسان ارزاني داشت هديه بود و مانعي از استفاده كردن ما نشد هو الذي خلق لكم ما في الارض جميعا او هرچه در زمين است براي ما خلق كرده پس اينكه من براي استفاده از اين نعمتها برم قوانينشو ياد بگيرم كاري نبوده كه خدا بخواد منع كنه بگه نه نرو فقط علم اسلامي بخون اين خلاف عقل و حكمته كه خدا به آدم چيزي بده بعد بگه كار بهش نداشته باش ب يكي ماشين بدي بعد منعش كني كه رانندگي يوقت ياد نگيري چيز بديه ب هر حال بهتره بجاي اين طرز فكر ها كه بله مسلمونا بزور و بعد ارث و بعد منفعت طلبي مسلمون شدند فكر كني كه شايد عده اي واقعا خداي خودشون رو دوستدارند كرمنا بني آدم نفخت فيه من روحي و اون از روح خودش دميد همه چيا برات خلق كرد زندگي بهت داد چيزي جز خدا پرستي و عمل صالح نخواست خواست خدا بشي رحمن رحيم كريم عليم عزيز قوي متين نفاح مرتاح قدوس ووو با خدا جنگيدن روحت رو آروم نميكنه هميشه ي چيز كم داري چون وصل منبع نيستي سرگردوني يبار نگاه ملاصدرا رو ب خدا بخون گذاشتم تو صفحات قبلي
     
  ویرایش شده توسط: keivan58   
مرد

 
علم فیزیک از منظر امام جعفر صادق ع

یکی از علوم که در محضر حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) تدریس می شد علم فیزیک بود اگر در مورد مبانی طبی حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) اطلاع مبسوط نداریم ، در عوض در مورد مبانی فیزیکی او یعنی معلوماتش در رشته فیزیک دارای اطلاعات بالنسبه مبسوط هستیم .
در محضر درس امام محمد باقر (علیه السلام)‌فیزیک ارسطو تدریس می شد و بر کسی پوشیده نیست که فیزیک ارسطو شامل چندین علم می گردید ، امروز کسی علوم حیوان شناسی و گیاه شناسی و زمین شناسی را جزو علم فیزیک محسوب نمی کند و هر یک از آنها علمی جداگانه است . اما در فیزیک ارسطو راجع به این علوم بحث شده همانطور که ( مکانیک ) هم وارد فیزیک ارسطو گردیده است ...

علم فیزیک از منظر امام جعفر صادق ع

اگر مفهوم فیزیک را علم الاشیاء بدانیم باید به ارسطو حق داد که مباحث فوق را در فیزیک خود آورده . چون تمام این مباحث مشمول علم الاشیاء می شود . باحتمال نزدیک به یقین فیزیک ارسطو هم از راهی وارد محضر درس امام محمد باقر (علیه السلام) شد که علوم جغرافیا و هندسه وارد شده بود یعنی از راه قبطی های مصر ، وارد محضر درس امام محمد باقر (علیه السلام) گردید . فرید و جدی صاحب دائره المعارف معروف بزبان عربی نوشته است که علم طب از راه مکتب اسکندریه به حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) رسید و این موضوع صحت ندارد . برای اینکه وقتی حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) تحصیل می کرد مکتب علمی اسنکدریه وجود نداشت تا اینکه علم طب از آنجا به حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام)برسد .
مکتب علمی اسکندریه وابسته به کتابخانه آن بود که بعد از اشغال مصر از طرف اعراب از بین رفت . شاید کسانی که از کتب کتابخانه اسکندریه استنساخ کردند نسخه هائی از کتب آن کتابخانه را داشتند اما مکتب علمی اسکندریه با معدوم شدن (کتابخانه) از بین رفت .
لیکن آنهائی که در مکتب علمی اسکندریه پروریده شده بودند تئوری های آن مکتب علمی بخصوص تئوری موسوم به فلسفه افلاطونیون جدید را به شاگردان یا مریدان خود آموختند و از آنها به نسل های بعد ، تا بما رسید .
میتوان احتمال داد که کتاب یا کتابهایی که از کتب کتابخانه اسکندریه استنساج شده بود ، از مصر به حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام)رسید . شاید منظور فرید وجدی ، از مکتب اسکندریه مکتبی که (کتابخانه) کانون آن محسوب می گردید ، نبوده و می خواسته است بگوید کتاب یا کتابهائی که یادگار در مکتب اسکندریه بشمار می آید به حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) رسید.
باری ، حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در محضر پدر با علم فیزیک آشنا شد و همانطور که در علم جغرافیا به نظریه گردش خورشید بدور زمین ایراد گرفت قسمتهائی از فیزیک ارسطو را نیز مورد ایراد قرار داد در صورتی که هنوز به دوازده سالگی نرسیده بود .
روزی در محضر پدرش استاد یعنی امام محمد باقر (علیه السلام) ، باین قسمت از فیزیک ارسطو رسید که در جهان بیش از چهار عنصر وجود ندارد که عبارت است از خاک ، آب ، باد و آتش .
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) ایراد گرفت و گفت : حیرت می کنم که مردی چون ارسطو چگونه متوجه نگردیده که خاک یک عنصر نیست بلکه در خاک عناصر متعدد وجود دارد و هر یک از فلزات که در خاک می باشد یک عنصر جداگانه بشمار می آید .
از زمان ارسطو تا دوره حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) بتقریب ، هزار سال گذشته بود و در آن مدت طولانی عناصر اربعه ، بطوری که ارسطو گفت یکی از ارکان علم الاشیاء محسوب می شد و کسی نبود که به آن عقیده نداشته باشد و در اندیشه هیچ کس خطور نمی کرد که باآن عقیده مخالفت نماید. بعد از هزار سال یک پسر که هنوز دوازده سال از عمرش نمی گذشت گفت که خاک یک عنصر نیست بلکه متشکل از عناصر متعدد است . همین پسر بعد از اینکه خود شروع به تدریس کرد عنصر دیگر را هم از لحاظ بسیط بودن تحطئه نمود و گفت باد یک عنصر نیست بلکه متشکل از چند عنصر می باشد .
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) هزار و یکصد سال قبل از علمای قرن هیجدهم میلادی اروپا که اجزای هوا را کشف و از هم جدا کردند گفت که باد ( یا هوا ) یک عنصر نیست ، بلکه از چند عنصر بوجود آمده است .
اگر در مورد خاک بعد از تفکر و تعقل ، می پذیرفتند که یک عنصر نیست و چند عنصر است در مورد باد ، کسی از لحاظ اینکه یک عنصر میباشد تردید نداشت .
برجسته ترین دانشمندان فیزیکی جهان بعد از ارسطو نمی دانستند که باد یک عنصر بسیط نیست حتی در قرن هیجدهم میلادی که یکی از قرون درخشنده علم بود تا زمان ( لاووازیه ) دانشمندان فرانسوی عده ای از علما باد ( یا هوا ) را یک عنصر بسیط میدانستند و فکر نمی کردند که مخلوطی از چند عنصر است و بعد از اینکه لاووازیه ( اکسیژن ) را از سایر گازهائی که در هوا هست جدا کرد و نشان داد که لذا آن مرد ، اکسیژن را تولید کرده اما نه بصورت خالص بلکه بشکل ترکیب با عناصر دیگر .
از نتایجی که حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) بدست آورد و باید تذکر داد که جنبه تئوری نداشت این دو فرمول را وضع کرد :
اول اینکه جزئی از هوا از لحاظ تنفس بیش از اجزای دیگر دارای اهمیت می باشد و این جزء هوای حیاتی است .
دوم اینکه همین جزء است که سبب می شود اشیاء بر اثر مرور زمان (بیشتربواسطه) را باید در خاطر داشت تا این که دریافت حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) از لحاظ پی بردن به کیفیت اکسیژن چه نظریه صائب داشته است.
بعد از اینکه لاووازیه فرانسوی پس از پریسنلی انگلیسی در مورد اکسیژن تحقیق کرد و به آثاری که بوجود می آورد پی برد ، دانشمندان قائل شدند که تغییر اجسام بر اثر مرور زمان ، و فاسد شدن بعضی از آنها ناشی از اکسیژن است تا اینکه پاستور فرانسوی میکروب را کشف نمود و او گفت که فاسد شدن بععضی از اشیاء ( مثل مواد غذائی که با مرور زمان فاسد می شود ) بر خلاف آنچه تصور کرده اند ناشی از اکسیژن نیست بلکه ناشی از میکروب است و میکروب ها به کالبد جانوران مرده و اغذیه حمله ور می شوند و آن را فاسد می نمایند .
ولی پاستور بایستی توجه می نمود که میکروب ها بدون اکسیژن قادر به ادامه زندگی نیستند و آنچه آنها را زنده نگاه می دارد اکسیژن است و لذا همانطور که حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) گفت: اکسیژن در تغییر اشیاء ( بیشتر بواسطه ) مؤثر است و گاهی هم بدون واسطه اشیاء را تغییر می دهد و آن در زمانی است که بطور مستقیم با فلزات ترکیب می شود و باصطلاح شیمیائی آنها را ( اکسیده ) یا اوکسایده ( به لهجه انگلیسی ) می کند .
یک چنین اظهار نظر دقیق از طرف حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) بدون آزمایشهای عملی امکان نداشته است. ولی زمان اجازه نمی داد که حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) از لحاظ شناسائی اکسیژن از آن مراحل جلوتر برود .
اما حدس زده بود آن قسمت از هوا که عامل اصلی تنفس می باشد و اشیا را تغییر می دهد سنگین نیز هست و نوع بشر بایستی هزار سال دیگر صبر کند تا اینکه لاووازیه بگوید که اکسیژن از حیث وزن هشت نهم آب است و از هر ۹ کیلو گرم آب از حیث وزن هشت کیلوگرم آن اکسیژن می باشد ولی از حیث حجم در آب ، هیدروژن ، دو برابر اکسیژن است .
بااینکه لاووازیه ازلحاظ شناسائی اکسیژن آن اندازه جلو رفت نتوانست این گاز حیاتی را مبدل به مایع نماید. او در فکر این بود که اکسیژن را مایع کند اما دو چیز مانع از حصول منظورش شد:
اول اینکه در دوره وی که پایان قرن هیجدهم میلادی بود ، صنعت و تکنیک آنقدر وسعت نداشت که آن مرد محقق ، بتواند به منظور برسد . دوم اینکه نگذاشتند آن قدر بماند تا این که کار خود را به سامان برساند و جانش را گرفتند .
بعد از او ، تا مدتی دانشمندان می گفتند که اکسیژن را نمی توان مایع کرد تا اینکه تکنیک آنقدر توسعه یافت که توانستند برودت های زیاد را بوجود بیاورند . معهذا تا قرن بیستم میلادی نتوانستند اکسیژن را به مقدار زیاد ، بطوریکه در صنعت قابل استفاده باشد مبدل به مایع نمایند.
در قرن بیستم ، تکنیک بوجود آوردن برودت های شدید بیش از قرن نوزدهم به تکامل رسید و با ایجاد برودت ۱۸۳ درجه زیر صفر بدون اینکه احتیاج به فشار زیاد داشته باشد ، در فشار هوای معمولی اکسیژن را مبدل به مایع کردند .
امروز می توانند اکسیژن را به مقدار زیاد مایع کنند و در صنایع از آن استفاده نمایند و برودت ۱۸۳ درجه زیر صفر را نباید یک برودت کم به حساب آورد چون فقط ۹۰ درجه با برودت مطلق که اسم دیگر آن برودت صفر مطلق است فاصله دارد و برودت صفر مطلق -۱۶ ر ۲۷۳ – درجه زیر صفر می باشد و در این برودت ، بطوریکه دانشمندان می گویند حرکتی که درون ماده هست ، متوقف می شود .
در هر حال ، زمان اجازه نداد که حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) از لحاظ شناسائی قسمت حیاتی و مولد الحموضه هوا از آنچه گفتیم جلو تر برود . ولی همان اندازه که پی برد او را از لحاظ شناسائی اکسیژن بر همه مقدم می کند و نشان میدهد که در این قسمت از فیزیک ، هزار سال از معاصران خود جلو بوده است .
در بعضی از روایات هست که شاگردان حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) بعد از او گفتند که می توان هوا یا اکسیژن را مایع کرد . ولی آنچه شاگردان حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در این خصوص گفته اند یک نظریه کلی است و از ازمنه قدیم ، حتی قبل از ارسطو ،دریافته بودند که هر بخار ( گاز ) را می توان مایع کرد ولی وسیله برای مایع کردن گازها نداشتند .
بر کسی پوشیده نیست که از ازمنه قدیم ، یک قسمت از علوم امروزی بشکل تئوری ابراز شد بدون اینکه وسیله ای وجود داشته باشد تا به آن تئوری ها جامه عمل بپوشاند . دموکریت ( ذیمقراطیس ) یونانی در پانصد سال قبل از میلاد مسیح تئوری مربوط به ( اتم) را به همین شکل که ما امروز می شناسیم بیان کرد و گفت که :
ماده از اتم ها ساخته شده و درون هر اتم، حرکاتی سریع وجود دارد اگر از اسامی ( الکترون ) و ( پروتون ) و ( نوترون ) و سایر اجزای اتم بگذریم که از موضوعات قرن نوزدهم و قرن بیستم میلادی می باشد دموکریت راجع به وصف اتم از لحاظ تئوری چیزی فرو گزار نکرد .
معهذا نوع بشر نتوانست تا این قرن از اتم استفاده عملی بکند و هر گاه جنگ جهانی دوم پیش نمی آمد و علمای آلمان بفکر استفاده از نیروی اتم نمی افتادند و آمریکا ، از بیم آلمان ، در صدد بر نمی آمد جلو بیفتد شاید تا پایان این قرن هم استفاده از نیروی اتم وارد مرحله عمل نمی گردید.
آنچه شاگردان حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در مورد امکان مایع کردن هوا یا اکسیژن گفته اند یک تئوری می باشد که از قدیم وجود داشته ولی آنچه خود حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در مورد اکسیژن گفت از حدود تئوری تجاوز می کند و نشان میدهد که وی در مورد شناسائی اکسیژن وارد مرحله عمل شده بود
     
  
مرد

 
keivan58
ازنتایج علم و پیشرفتهای علم ودانشمندان کفار رو نتیجه کفربودن تعبیر کردی ؟ اشاره کردن به دانشمندان کفار خاطرنشان کردن این نکته بودکه برای پیشرفت وابادانی احتیاجی به دین نیست الان هزاران نفرازکشورهای مسلمان به اروپا وآمریکا واسترالیا وبه قول خودشون سرزمینهای کفرمهاجرت میکنند ولی برعکسش یعنی مهاجرت کشورهای اروپایی به پاکستان یاایران وبطورکل کشورهای اسلامی اونقدرکمه که میتونیم اونودرحدصفردرنظربگیریم واین نشان دهنده اینه که حاکمان ومردم اونجابدون تکیه بر دین(کاریکه مردم ودولت ماانجام میدن ) وتنهاباکمک علم وعقل وخردبه خوشبختی رسیدند
     
  
مرد

 
keivan58: فرق است بین کورش یا ملکه انگلیس ک ب گاو پرستان هم احترام میگذارد
به همه انسانها جدای از اعتقاداتشون باید احترام گذاشت .
در کشور هندوستان نزديک به يک ميليارد هندو وجود دارد اينکه من يا شما بياييم پيروان اين دين رو تخريب کنيم يا بکوبيم ريشه در ساديسم و خودبرتربيني ما دارد.
اما اينکه بياييم تفکر هندوئیسم را منصفانه به نقد و چالش بکشيم بدون اينکه به پيروان اون اهانت کنيم باعث روشنگري در پیروانش ميشه ولي وقتي به جاي نقد شروع به تخريب پيروان اون کنيم ميشه تفکر ساديسمي .
keivan58: كوبيدن اسلام دم از زرتشت و كورش ميزنه
اینکه من بندهايي از منشور حقوق بشر کوروش رو با ايات قرآن مقایسه کردم باعث کوبیده شدن اسلام میشه یعنی پایه های اسلام شما اینقدر سسته که یه مقایسه ساده اینطور شما رو براشفته کنه و شروع به کوبیدن کوروش و پیروان زرتشت و مسیح بکنی ! من یه بی دین هستم کی دم از زرتشت زدم که شما جوگیر شدی !!!
keivan58: پس اين كشتارمردم بيگناه از جنس همان كليساي قرون وسطي است ربطي ب دين ندارد و طالبان ووو خلاف دستورات اسلام عمل ميكنند
پس طبق فرمایش شما پیروان افراطی دین اسلام (سلفی و وهابی و رژیمهای دیکتاتوری مذهبی) در قرن بیست و یک تازه جا پای پیروان افراطی مسیحیت در قرون وسطی گذاشته اند .
این کاربر به زودی بن خواهد شد .
     
  ویرایش شده توسط: bito065_z   
مرد

 
keivan58: همانطور كه قبلا اشاره كردم جنگ فقط در مقابل كساني كه به شما حمله ميكنند جايز است
شما این حرف رو به استناد به آیه ۱۹۰ سوره بقره میزنی
keivan58: در راه خدا با آنانكه بجنگ باشما برخيزند جهاد كنيد ولي ستمكار نباشيد خدا متجاوزين را دوست ندارد
در صورتی که ایه ۱۲۳ سوره توبه دلالت بر چیز دیگری دارد.
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار كنيد و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است
یا در ایه ۲۹ سوره توبه
با كسانى از اهل كتاب كه به خدا(الله ) و روز بازپسين ايمان نمى‏آورند و آنچه را خدا(الله) و فرستاده‏اش حرام گردانيده‏اند حرام نمى‏دارند و متدين به دين حق نمى‏گردند كارزار كنيد تا با [كمال] خوارى به دست‏ خود جزيه دهند
قران کتابیه که پر از تناقضه اگر در دین اجباری نیست پس کارزار و خشونت و تحقیر کردن برای پرداخت جزیه چه صیغه ایه .
۱۶۴ آیه در قرآن به جهاد و قتل و کشتار اشاره دارد که فقط ۲۷ ایه در سوره توبه وجود دارد برای همینه که سوره توبه را سوره شمشیر می نامند.
پیامبر یعنی هدایت کننده انسانها به راه راست این هدایت چطور محقق میشه با نفود در دلها و قلوب مردم یا با زور شمشیر و خشونت و کارزار و تحقیر و جزیه گرفتن این نگرش یه حاکم و قدرت طلبه یا رسالت یه پیامبر
keivan58: ريشه در نافهمي خود اين افراد دارد
چرا يه زرتشتي يا مسيحي به خودش بمب نميبنده و خودشو بين انسانهاي عادي و بي گناه منفجر نميکنه؟
اگر به قول شما مشکل فقط ریشه در نافهمی این افراد داره چرا امروزه این تفکر عملیات انتحاری بیشتر در مسلمانان دیده میشه و در ادیان دیگه یا نیست یا قابل چشم پوشیه؟مشکل کجاست ؟
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار كنيد و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است (توبه ۱۲۳)
این کاربر به زودی بن خواهد شد .
     
  ویرایش شده توسط: bito065_z   
مرد

 
bito065_z: قران کتابیه که پر از تناقضه
عزیزمن اقتلو یعنی بکش باقاتلو خیلی فرق میکنه مثلا اضرب به معنیه بزن یک نفره کسی را میزند ولی وقتی میگه ضاربو یعنی کتک کاری کردن دو طرف پیدا میکنه دوطرف همدیگر رو میزنند وقتی میگه قاتلو یعنی یکطرفه نبوده بلکه اونها ب جنگ پرداختند و شما هم با اونها بجنگ در میدان نبرد و از طرفی در آیات قبلی که برات گفتم صراحتا خداوند میگه با کسایی که جنگی نکردند دوست باشید و این آیاتی که شما میگی شان نزولش در برابر کساییه که ب جنگ اقدام کردند و خداوند در مقابل آن گفت قاتلوالذین ... یعنی در صحنه نبرد دوطرفه است تناقضی نیست وقتی دست ب خرطوم فیل بکشی میگی فیل ناودونه ب پاش دست بزنی میگی ستونه بعد میگی فیل اصلا معلوم نیست چیه ولی کل رو ببینی میفهمی هیچ تناقضی نداره قاتلو نبرد در میدانه جنگه جزیه هم قبلا بهت گفتم تاپیک رو بخون کامل
     
  
مرد

 
bito065_z: به همه انسانها جدای از اعتقاداتشون باید احترام گذاشت
آيه ۴۶سوره عنكبوت
و لا تجادلوا اهل الكتاب الا بالتي هي احسنالا الذين ظلموا منهم ...
با اهل كتاب بحث و جدل نكنيد جز اينكه با بهترين روش و سخن نيكو مگر كسايي از ايشان كه ظالمن ظلم كردند بهشون بگيد ما ب كتاب قرآن و كتاب آسماني شما همگي ايمان داريم
در اينجا و آيات ديگر و قولو للناس حسنا با مردم خوب حرف بزنيد با احترام ووو كسي هم نگف بايد بي احترامي كرد بيتفاوتي با بي احترامي فرق داره آدم حرفشو با استدلال ميزنه با منطق با بهترين كلام ايمان آوردن آوردن نياوردن لا اكراه في الدين فذكر انما انت مذكر لست اهل بمصيطر اي پيامبر تو فقط تذكر بده وظيفه تو تذكره تو برآنها مسلط نيستي يعني زوري نيست لكم دينكم و ولي دين بيتفاوت نباش حرفتو بزن ولي زور نيست بي احترامي هم نيست
     
  ویرایش شده توسط: keivan58   
صفحه  صفحه 31 از 53:  « پیشین  1  ...  30  31  32  ...  52  53  پسین » 
مذهب
مذهب

آیا واقعا كسی نمی تواند کتابی مانند قرآن را بیاورد!؟

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA