صفحه 38 از 53: « پیشین 1 ... 37 38 39 ... 52 53 پسین »

آیا واقعا كسی نمی تواند کتابی مانند قرآن را بیاورد!؟

keivan58

کاربر

ارسالها: 93

#371 Posted: 20 Nov 2013 23:50

ابو بصير از امام صادق (عليه السلام ) روايت كند كه فرمود: هر پرچمى كه پيش از قيام حضرت قائم برافراشته شود صاحب آن طاغوت و سركشى است كه در برابر خداى عزوجل (چون بتهاى ساختگى ) پرستيده شود عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِى بَصِيرٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
روضه کافی حدیث 452

elena

کاربر

ارسالها: 350

#372 Posted: 21 Nov 2013 20:54

keivan58: كسي هم نفي نميكنه اصل و فهواي كلام بنده اين است كه در حتي معتبرترين كتب مثلا منابع فقه شيعه كه چهار تا است نميتوان به قاطعيت هر آنچه كه آورده پذيرفت مگر آنها را با ملاك ها و دلايل و منطق مورد بررسي قرار داد به اعتبار ديگر صرف آورده شدن چيزي در يك كتاب ولو معروف نميشود دليلي بر درستي آن مطلب دانست چه برسد به تاريخ طبري كه فقط نقلها را جمع آوري نموده بدون تحقيق در صحت و سقم آن موضوع
اینجا ملاک ومنطقی که این حرف طبری رو رد میکنه چیه ؟ ادعا به درستی یک داستان یعنی به خاطرتایید یه داستان نقل یک کتاب تاریخی رد میشه این اسمش منطق وملاکه ؟ اونهم چه داستانی داستانی که دریک کتابی امده که اتفاقا اونهم شماگفتی فقط جمع اوری کرده ودلیل بردرستیش نیست keivan58: از هر طريق كه بوده يك امر محال ذاتي نيست و از طرفي در خصوص خواب و روياهاي صادق در بين تمام انسانها مطالب زيادي وارد گرديده كه طعنه به آن دليل بر عقل نيست در تجربه شخصي هم اين مسئله را در يافتم صرف نظر از تمام نقل هايي كه در جهان انساني در مورد اتفاقاتي كه پيش از وقوع در خواب ديده شده است هر چند كه كسي خواهان باشد هم از نظر علمي و هم از نظر نقلي اين موضوعات مورد بررسي قرار گرفته و مقالات و كتب بسياري در دنيا نوشته شده
ازنظرعلمی علت پدیده خواب تا حدی روشن شده سایرحیوانات هم خواب میبینند این افکار مربوط به دوران جهالت انسان بوده امروزه اگر یک نفربخواهد کارمهمی انجام بده وبخواد اونو با خواب توجیه کنه کسی حرف اونو قبول نمیکنه keivan58: تو مدعي شدي كه نه طرف غلط كرد نبايد ميرفت چ معني دارد از يكطرف ميگي رضايت طرفين اينجا كه طرف با عشق اومده ميگي حق نداشت
من کجا ادعا کردم که طرف غلط کرد نباید میرفت ؟من به طعنه گفتم امام دراینجا درس حیله گری میده سرشت امام وکسی که خودش رو پیشوای معنوی انسانها معرفی کرده باید عاری ازخطا باشه ودرس تزویروحیله گری به دیگران نده اگرهم دلیل بیاریم که چون این یک امرسری بوده وامام میخواسته کسی ازاین راز اگاه نشه پس چرا این دختر این راز روبرای یک برده فروش برملا میکنه وداستان روبراش تعریف میکنه ؟ keivan58: زن پادشاه ، شهبانو. 2 - زنی که پادشاه باشد. 3 - زنی که نمونة بارز یک خصوصیت ظاهری یا باطنی است : ملکه عصمت ، ملکه زیبایی و مانندآن
يادم مياد مادرم يا خالم وقتي خواهرم رو ميخواستند صدا كنند بهش ميگفتند ملكه كه زيبا منظور بود اين مغلطه است كه حال يك نفر در ترجمه يا متن يا حتي نقل قول چيزي را گفته كه منظور هم اگر بدون اشتباه و غلط در نقل و يا درك درست از واژه بيان كند بخواهيم كل داستان را زير سوال ببريم
دراینجا طرف داره خودشو معرفی میکنه وقطعا منظورش اسم کوچکش بوده چون میگه من ملیکه(بحارالانوار واژه ملیکه رو دیدم ) دختریشوعا نوه قیصر روم هستم این دوانسان باهم مدت زیادی اشنانبودند که بخوان همدیگررو با القاب صداکنند البته صرفا براساس این یک مورد که داستان زیر سوال نرفته این مورد هم درکنارسایرموارد افسانه بودن این حکایت رو تقویت میکنه مواردی که قبلا ذکرشد. ازاون جایی که نویسندگان مذهبی نیروهای متافیزیکی ومعجزه گرروفرض وازاونهادرنوشتن کتابهاشون بهره برداری میکنند ودراون زمان که مردم جهالتشون بیش ازامروز بوده انتظارنداشتند کسی مطالب اونهاروبه پرسش بگیره ازاینرو پروایی به خودشون راه ندادند که لااقل شکل ظاهری داستان رو معقولانه بنویسند keivan58: اصولا هر مطلبي صحت و سقم آن رو نميتوان بواسطه رفتار گروه هاي افراطي و يا نقل قولهاي از روي دشمني يا دروغ و تحريف پي برد بلكه بر اساس شاكله و استخوان بندي اون تفكر نگاه كرد
به ظاهروپوسته قضیه هم نباید نگاه کرد ازروی رفتار بهترمیشه قضاوت کرد ظاهروادعا قالبی است برای فریب اصولا همگان یا دست کم ایران دراون زمان به اصول اخلاقی واقف بودند اسلام درواقع چیزجدیدی به ارمغان نیاورده همون معیارهای ادیان قبلی رو داراست ویک سری احکام که امضایی بوده اگرهدف ازاسلام نفی بت پرستی بود که ایرانیان دراون زمان خداپرست بودند واگر معیارهای اخلاقی بود که ادیان قبل ازاسلام اونو درجامعه رواج داده بودند مانند زرتشت که براساس سه اصل رفتاروکرداروگفتارنیک استواربود keivan58: من يك روستايي رو چندين سال پيش در تلويزيون ديدم بدون معلم چند زبان ياد گرفته بود چه برسد به يك درباري كه معلم و امكانات گوناگون برايش فراهم است و در خصوص امام نيز همينطور چون ايشان هم يك فرد معمولي نيست كه قياس شود
البته حرف شمارو که نمیشه به عنوان سند قبول کردو البته امکانات امروزی هم قابل مقایسه با۱۴۰۰سال پیش نیست واما برداشت هم میتونه متفاوت باشه بسیاری اززبان اموزانی که مدارج بالای زبان اموزی روطی کردند وقتی مثلا به امریکا میرن ازپس یک مکالمه ساده برنمیان به علت اینکه زبان محاوره با زبان رسمی که آموزش داده میشه بسیارمتفاوته ودارای اصطلاحات وپیچیدگیهای زیادی به لحاظ تفاوت های فرهنگی است فرض کنیم شخصی به ایران بیاد وبخواد معنی دمت گرم یا دستت درد نکنه یا وازه های عامیانه دیگری رو بفهمه که این گونه تسلط فقط باتجربه کردن محیط به دست میادبااین حال من به کل منکروجوداین قضیه نبودم و اونو درکنارسایر موارد اوردم keivan58: شما هم گزينشي عمل ميكني هر حرفي كه توجيه كننده بديست ميپذيري ولي آيات و مطالبي كه بروشني بيان كرده رو ناديده ميگيري عالم جاهل يعني كسي كه در عوام بعنوان عالم و علما يا دانشمند ميشناسند ولي مطالب و صغري كبرايش درست نيست مثلا بزرگاني چون سقراط وافلاطون و غيره آيا هرچيز كه گفتند درست بود شيخ بهايي اساسا منكر وجود شيطان بود و چون فكر ميكرد اين با مهرباني و عدل ناسازگار است پس نيست بسياري از بزرگان انقدر غرق مطالب شده و درموضوعات پيچيده شدندكه نياز به تحصيل در بديهيات دارند
اگربه یک چیزاستناد میکنیم باید درهمه موارد به اون استناد کنیم واونو مبنا بدونیم ولی درسایرموارد مثل طرفداری یا عدم طرفداری یا دوست داشتن مطلبی میشه گزینشی عمل کرد من دراینجا بیغرض نیستم وغرض اصلیم نشان دادن بدی های اسلام هست وبرای نشان دادن این بدی ها باید به منبعی استناد کنم دراینجا طرف مقابل باید وضعیت خودشو روشن کنه وبگه کدوم منبع رو مورد اعتماد میدونه تا براساس اون بحث ادامه پیداکنه وگرنه حقیقتی کشف نمیشه به عنوان مثال اگر قران رو مبنا قرار بدیم چون دراون صحبتی ازامامت نشده پس میگیم امامت دراسلام نیست وبه همین منوال هم میتونیم قبول کنیم سنگسار هم دراسلام نیست یکی ازخصوصیاتی که علم داره اینه که خودش معترف به این اصل هست که ناقصه ودراینده کامل میشه و براین اساس همیشه علمی جدیدتر پابه عرصه میگذاره و مبنا حق وحقیقت علوم وتئوریهای جدید هستند وگفته های بزرگان علم درقدیم اصلا ملاک نیستند این خصوصیت علمه که دردین وجود نداره و ادیان همیشه دربرابر تکامل پدیده های اجتماعی وعلمی مانع وترمز بودند

ویرایش شده توسط: elena

elena

کاربر

ارسالها: 350

#373 Posted: 21 Nov 2013 21:11

keivan58: س اولا ميگه براي نيكوكاران دوما آيات شش و هفت هم اشاره به همين بحثاي الكي داره كه اينهمه در مورد خوبي ها و غيره گفتم باز ايراداي الكي چرا چنين چرا چنان اسلام و قرآن به يكتاپرستي نيكوكاري امر نموده و هرجنگ و ستيزي هم براي دفاع مجاز دونسته و بقيه احكامش هم عموما امضايي هستند و متناسب باشرايط عوض ميشوند و هر قولي رو بايد تبعيت كرد كه بگفته قرآن و زرتشت بهترين كلام باشد با ملاكها ميتوان پي برد كه چ چيز درست چ چيز غلط است حال از سوي هركس كه نقل شود
keivan58: ابو بصير از امام صادق (عليه السلام ) روايت كند كه فرمود: هر پرچمى كه پيش از قيام حضرت قائم برافراشته شود صاحب آن طاغوت و سركشى است كه در برابر خداى عزوجل (چون بتهاى ساختگى ) پرستيده شود عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِى بَصِيرٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
روضه کافی حدیث 452
فعلا که برداشت شما ازاسلام برای کسی یا گروهی ملاک قرار نگرفته درواقعیت اگرکسی برداشت شمارو ازاسلام مورد استفاده قرار میداد که مصیبتی درکارنبود مشکل اینجاست که اسلامیون میتونند دررد گفته ها وبرداشت شما (افرادی مانند شما)ازاسلام موارد متعدد و ادله بسیاربیارن و شماروبا نظر خودشون همراه کنند طرفداری شما ازاسلام و همینطور شرکت درمراسم مذهبی با هرنوع ونگرش وسطحی موجب تقویت اونها خواهد شد طرفداری ازاسلام به منزله تقویت ولایت فقیه درایرانه هرچند شمابه اون معتقد نباشی

keivan58

کاربر

ارسالها: 93

#374 Posted: 22 Nov 2013 10:57

elena: امامت دراسلام نیست
قـرآن کـریـم در آیـه هـاى مـتـعددى به طرح مساءله امامت از جهات گوناگون پرداخته و زوایاى مختلف آن را مطرح نموده است . آنچه اکنون مورد نظر مى باشد امامت و ویژگیهاى امام از دیدگاه قرآن است . واژه امام به معناى جلودار و اقتداء شونده است . امـا واژه (ولى )، در لغـت بـه مـعناى سرپرست و اداره کننده امر، و به کسى گفته مى شود که بر کار کسى سرپرستى کند.
کلید واژه : امامت از دیدگاه قرآن
امامت از دیدگاه قرآن
قـرآن کـریـم در آیـه هـاى مـتـعددى به طرح مساءله امامت از جهات گوناگون پرداخته و زوایاى مختلف آن را مطرح نموده است . آنچه اکنون مورد نظر مى باشد امامت و ویژگیهاى امام از دیدگاه قرآن است . واژه امام به معناى جلودار و اقتداء شونده است . امـا واژه (ولى )، در لغـت بـه مـعناى سرپرست و اداره کننده امر، و به کسى گفته مى شود که بر کار کسى سرپرستى کند.

آیه ابتلاء (وَ اِذِابـْتـَلى اِبـْراهـیـمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنّى جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتى قالَ لایَنالُ عَهْدِى الظّالِمینَ) (1) (بـخـاطـر بـیـاور) هـنـگـامـى کـه خـداونـد ابراهیم را با کلماتى (امور گوناگونى ) آزمود و او بـخوبى از عهده آنها برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم ، ابراهیم گـفـت : آیـا از نـسـل مـن (نـیـز امـامـانـى قـرار خواهى داد)؟ خداوند فرمود پیمان من (مقام امامت ) به ستمکاران نمى رسد.
نکات آیه آیه فوق دربردارنده چند نکته است :
1 ـ بـر اسـاس ایـن آیه امامت آخرین مرحله سیر تکاملى ابراهیم بوده است ؛ زیرا او پس از نبوت به امامت رسیده است . مقام مزبور که بعداز طىّ مراحل سخت و آزمایشهاى گوناگون دوران نبوت بـه ابـراهـیـم اعطا گردید، بالاتر از مقام نبوت است . این مقام ، امامت و رهبرى همه جانبه مادى ، معنوى ، ظاهرى و باطنى است.
امـام بـا نـیـروى مـعـنـوى خـود افـراد شـایـسـتـه را در مـسـیـر تـکـامـل باطنى رهبرى مى کند و با قدرت علمى خویش افراد نادان را تعلیم مى دهد و با نیروى حـکـومـتـش اصـول عـدالت را . بـا ایـن بـیـان ، امـام داراى کـمـال روحـى و تـعـالى اخـلاقـى فـزایـنـده اسـت کـه بـه عـنـوان یـک (انـسـان کامل ) مطرح است ، و مى تواند پیشواى دیگران باشد.
2 ـ درخـواسـت حـضـرت ابراهیم (ع ) از خداوند مبنى بر استمرار امامت در فرزندانش به صورت کـلى پـذیـرفـتـه نـشـد؛ زیـرا خـداونـد در پـاسـخ او با این جمله که عهد و پیمان من (امامت ) به سـتـمـکـاران نمى رسد، فهماند که این مقام زیبنده هر کس نیست ، بلکه آمادگى قبلى و توانایى فـوق العـاده اى را مـى طـلبـد، و گـذر از گردنه هاى سخت را اقتضا مى کند تا شایستگى امامت بروز کند.
3 ـ ستمکار هرگز به امامت نمى رسد، زیرا مراد از ستمکار در آیه ، مطلق کسانى مى باشند که از آنـهـا هـر نـوع ظـلمـى (اعـم از ظـلم به خویشتن یا به دیگران ) در بُرهه اى از زمان حیاتشان سرزده باشد.(2)اگـر کـسـى بـگـویـد کـه از ایـن آیـه هـمـیـن مـقـدار اسـتـفـاده مـى شـود کـه ظـالم در حـال ظـالم بـودنش به امامت نمى رسد، ولى دلالت ندارد که اگر توبه کرد بعد از توبه هم نتواند به امامت برسد، در پاسخ مى گوییم : مردم بر حسب تقسیم عقلى منحصر به چهار دسته انـد: یک دسته کسانى هستند که در تمام عمرشان ظالم و گنهکارند. دسته دوم کسانى اند که در تـمـام عـمـرشـان ظـلم (و گـناه ) مرتکب نمى شوند. دسته سوم آنهایى هستند که فقط در ابتداى عمرشان ظالمند. چهارم عکس دسته سوم ، یعنى کسانى مى باشند که فقط در آخر عمر به ظلم و ستم آلوده مى گردند.
شـاءن حـضـرت ابـراهـیـم (ع ) بـالاتـر از ایـن اسـت کـه بـراى گـروه اول و چـهـارم از فرزندان و ذریاتش ، از خداوند امامت را بخواهد. پس دسته دوم و سوم باقى مى مـانـنـد، کـه بـراى ایـن دو گـروه امامت را از خدا مى خواهد، و خدا هم امامت را از گروه سوم ، یعنى کـسـانـى کـه در آغـاز زندگى ظالم بوده و بعداز ظلم و گناه دست کشیده اند، نفى مى کند؛ و در نـتـیجه شایستگى امامت فقط براى دسته دوم که در تمام عمر از ظلم و گناه مصون باشند ثابت مى شود.(3)
4 ـ امامت همانند نبوت یک عهد و مقام الهى است ، و امام فقط توسط خداوند تعیین و نصب مى گردد، چون فرمود: (اِنّى جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً) من تو را براى مردم امام قرار دادم .آیه اولى الامر
(یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اَطیعُواللّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الاَْمْرِ مِنْکُمْ ... ) (4)اى کسانى که ایمان آورده اید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و صاحبان امر را! این آیه نیز در پى اثبات مقام ولایت امر (و امامت ) بعد از پیامبر، و ضرورت پیروى بى چون و چـرا از او مى باشد. واژه (امر) دو معنا دارد: دستور و فرمان ، کار و چیز، و در اینجا اولى الامر یعنى صاحبان دستور و فرمان ، که معناى ساده ترآن (صاحبان اختیار) است . (5) پـیـرامـون اولى الامـر از دو نـظـر مـى تـوان بـحـث کـرد، یـکـى اثـبـات اصل ولایت و امامت بعد از پیامبر(ص ) و ویژگیهاى آن ؛ دیگر مصادیق اولى الامر.
آنـچه اکنون محل بحث قرار مى گیرد، نکته اوّل است ، که همه مسلمانان بر آن اتفاق دارند؛ زیرا هـمـگـى وجود امام و رهبر را طبق صریح آیه ضرورى مى دانند، هر چند در مصادیق آن اختلاف نظر داشته و هر یک دیدگاه خاص خودش را دارد. بـررسـى نـظرات مفسران بزرگ اسلامى نشان مى دهد که امر به اطاعت از اولى الامر همانند امر به اطاعت از رسول مى باشد که این خود گویاى چند واقعیت است :
1 ـ اطاعت از اولى الامر همانند اطاعت از خدا و رسول بدون قید و شرط واجب است . بنابراین اوامر او درهمه شؤ ون دینى ، دنیوى ، سیاسى ، اجتماعى و غیرآن لازم الاجرا مى باشد.
2 ـ هـمـانـگونه که پیامبر(ص ) بر خلاف دین و فرامین الهى ، و به معصیت و گناه فرمان نمى دهـد، اولى الامـر نـیـز چـنـیـن فـرمـانـى صـادر نـمـى کـنـد، و حـکـم او، حـکـم خـدا و رسول او خواهد بود، و درنتیجه اطاعتش واجب است . 3 ـ هـمـان طـور کـه پـیـامـبر از همه گناهان و زشتیها معصوم است ، اولى الامر نیز چنین اند؛ زیرا خداوند به پیروى از اولى الامر بطور مطلق و بدون قید و شرط فرمان داده است ، و هر کس که خـداونـد ایـنـگـونـه امـر بـه اطاعت از او کند ضرورت دارد که از هر گونه خطا و زشتى معصوم بـاشـد، و الا تناقض در صدر و ذیل آیه لازم مى آید. پس ثابت مى گردد که اولى الامر در آیه حتماً باید معصوم باشد. (6)
4 ـ هـمـانـگـونـه کـه رسول از جانب خدا تعیین و نصب مى شود، اولى الامر نیز باید از جانب خدا تعیین و نصب گردد. (7)
1- بقره ( 2 ) ، آیه 124 . 2- بر گرفته از تفسیر المیزان ، ج 1 ، ص 274 ، چاپ بیروت ؛ و تفسیر مجمع البیان ، جزء اوّل ، ص 456 ـ 457 ، چاپ بیروت . 3- همان . 4- نساء ( 4 ) ، آیه 59 . 5- قاموس قرآن ، ج 1 ، ص 110 ـ 111 . 6- اقـتـبـاس از تـفـسـیـر کـبیر ، فخر رازى ، ج 10 ، ص 143 ـ 144 ؛ و تفسیر المیزان ، علامه طباطبائى ، ج 4 ، ص 391 ـ 393 . 7- همان
اين فقط از ديد قرآن و اما احاديث بسيار و از همه مهمتر احوال امامان و آثار ايشان نيز در مقام عمل ب بزرگي و كرامات وعلم ايشان گواه ديگري است

ویرایش شده توسط: keivan58

keivan58

کاربر

ارسالها: 93

#375 Posted: 22 Nov 2013 11:12

elena: ازنظرعلمی علت پدیده خواب تا حدی روشن شده سایرحیوانات هم خواب میبینند این افکار مربوط به دوران جهالت انسان بوده
نشان میده درمورد خواب هیچ چیز نخوندی اول بخون کتب رو و مقالات علمی رو آکادمی هایی که در این مورد از هیپنوتیزم خواب و غیره بصورت علمی بررسی کردند نوار مغز گرفتند و تا داستانهای واقعی از دیدن آینده در خواب و خوابهای واقعی ب قول لئوناردو داوینچی به من ایراد میگیرند در حالیکه نمیدانند این را من تجربه نمودم و گفته ها بر اساس تجربه است در همین جنگ ایران چقدر امداد غیبی و غیره پیش آمد مادر خود من صحنه شهادت یکی از آشنایان رو خواب دید بعدها گفتند مفقود شده تا دقیقا در همان محل جنازه اش رو پیدا کردند دایی من درست لحظه ای که تصادف منجر به فوت کرد نوه اش در منزل خواب بود ناگهان بلند شد به زنداییم گفت بابا عباس ماشین زد سرش خون اومد و بعد خانواده خبر دار شد و وووو کتاب دکتر مورفی یا کتاب خواب و آگاهی و غیره نفی این آثار و علم حضوری که بشر بدان رسیده نهایت جهل است

keivan58

کاربر

ارسالها: 93

#376 Posted: 22 Nov 2013 11:24

elena: یکی ازخصوصیاتی که علم داره اینه که خودش معترف به این اصل هست که ناقصه ودراینده کامل میشه و براین اساس همیشه علمی جدیدتر پابه عرصه میگذاره و مبنا حق وحقیقت علوم وتئوریهای جدید هستند وگفته های بزرگان علم درقدیم اصلا ملاک نیستند این خصوصیت علمه که دردین وجود نداره و ادیان همیشه دربرابر تکامل پدیده های اجتماعی وعلمی مانع وترمز بودند
از دین هم چیزی نفهمیدی اینکه دین خبر از خدایی واحد و یکتا میدهد و مردم را سفارش به پرستش او میدهد خبر از حساب و عقوبت میدهد و ایشان رو از بدیها میترساند و سفارش به نیکی میکند چیزی نیست که بخواهد در طی زمان عوض گردد بگوییم خب امروز خدا هست ولی این حرف مطلق نیست چون ممکنه بشر بهش برسه که نیست این کلام مسخره است انکار یک وجود و اما مابقی احکام اجتماعی مطلق نیستند و قابل تغییر متناسب با شرایط زمان الا برخی از موضوعات انشائی که در روایات ما هم آمده وقتی امام زمان آمد بسیاری از احکام رو تغییر میدهند پس اگر قرآن رو حتی تحت اللفظی بخونی مثل یک کتاب و ب فارسی اصل حرفش عمل صالح و وحدانیت خداوند است و حساب و کتاب یک تذکر چیزی نیست قابل تغییر باشد ضمنا در خصوص علم نیز نفی نکرده بلکه سفارشات و احادیث بسیار رو در این زمینه نقل نموده اند که قبلا توضیح دادم باز رسیدی به خونه اول چون نمیخوای ببینی پس نه تنها ترمز نیست بلکه خود بنده الان احساس گناه میکنم چون بسیار از زمانم هدر میره و به توصیه دین عمل نکردم حضرت علی ع فرمود آنکس که قدر خویش را ندانست عمر خود را تباه میکند

keivan58

کاربر

ارسالها: 93

#377 Posted: 22 Nov 2013 11:34

elena: البته حرف شمارو که نمیشه به عنوان سند قبول کرد
سند بالا تر از این که در تلویزیون پخش شده حتی همین جی پنج که تبلیغ میکنه کسی هست تونسته چند زبان بخونه و در ثانی
elena: به علت اینکه زبان محاوره با زبان رسمی که آموزش داده میشه بسیارمتفاوته ودارای اصطلاحات وپیچیدگیهای زیادی به لحاظ تفاوت های فرهنگی است فرض کنیم شخصی به ایران بیاد وبخواد معنی دمت گرم یا دستت درد نکنه یا وازه های عامیانه دیگری رو بفهمه که این گونه تسلط فقط باتجربه کردن محیط به دست میادبااین حال من به کل منکروجوداین قضیه نبودم و اونو درکنارسایر موارد اوردم
عزیز من بنده خودم آواشناسی تدریس میکردم و در این مورد هم همانطور که الفبای نوشتاری هست الفبای گفتاری یا واج ها هستند تا برای کسانی که در محیط نمیباشند بتوان تلفظ را دانست و کتب اصطلاحات و غیره نیز وجود دارد از اصطلاحات خیابانی و.... من در زبان فرانسه ایتالیایی آلمانی انگلیسی و عربی کتب زیادی دارم که هم آواشناسی و هم اصطلاحات و زبان محاوره است منهای گرامر این موارد رو ب کسی بگو که چیزی ندونه کتب واج شناسی رو بخون بعد بیا اظهار نظر کن

keivan58

کاربر

ارسالها: 93

#378 Posted: 22 Nov 2013 11:49

elena: به ظاهروپوسته قضیه هم نباید نگاه کرد ازروی رفتار بهترمیشه قضاوت کرد ظاهروادعا قالبی است برای فریب اصولا همگان یا دست کم ایران دراون زمان به اصول اخلاقی واقف بودند اسلام درواقع چیزجدیدی به ارمغان نیاورده همون معیارهای ادیان قبلی رو داراست ویک سری احکام که امضایی بوده اگرهدف ازاسلام نفی بت پرستی بود که ایرانیان دراون زمان خداپرست بودند واگر معیارهای اخلاقی بود که ادیان قبل ازاسلام اونو درجامعه رواج داده بودند مانند زرتشت که براساس سه اصل رفتاروکرداروگفتارنیک استواربود
بخاطر همینه که میگم ظاهر رو نبین استخوان و لب مطلب رو یعنی ملاکهای ارزش و اخلاق رو بعنوان روشن شدن مسیر پیدا کن بعد ببین چ چیزی حق و چ چیزی ناحقه اينم حرف اميرالمومنينه یکی از صفات خداوند حق هست به معنی راه درست لذا اسلام هم در قرآن خودش گفت که تمام پیامبران قبل هم برای همین آمدند و مسلمان پیرو همه ایشان است لانفرق احدبین رسله
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ

قُلْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۸۴﴾بگو به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل گرديده و آنچه به موسى و عيسى و انبياى [ديگر] از جانب پروردگارشان داده شده گرويديم و ميان هيچ يك از آنان فرق نمى‏گذاريم و ما او را فرمانبرداريم (۸۴)

قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۱۳۶﴾بگوييد ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهيم و اسماعیل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل آمده و به آنچه به موسى و عيسى داده شده و به آنچه به همه پيامبران از سوى پروردگارشان داده شده ايمان آورده‏ايم ميان هيچ يك از ايشان فرق نمى‏گذاريم و در برابر او تسليم هستيم (۱۳۶)
اگر اينطور بود كه مردم پيرو زرتشت بودند كه مشكل نبود اگر واقعا پيرو مسيح بودند و انحرافي نميبود كه مسئله نبود آتشكده ها هم فقير و غني كردند راه انبيا رو تغيير دادند كه لزوم فرستادن رسول ديگر براي بيان حق از باطل و پايان دادن به اينهمه تحريف بار دگير واجب گرديد چنان كه در اين زمان هم لازم است خود شما يك نمونه كه قبول نميكني پس بايد كسي بياد كه حقيقت رو بگه اين همه داستان و اختلاف تموم بشه بساط اين علماي خاين و دروغگو برچيده بشه و دين خدا آشكار گرددبر مردمان كج فهم و بد انديش و دگم

ویرایش شده توسط: keivan58

keivan58

کاربر

ارسالها: 93

#379 Posted: 22 Nov 2013 12:13

elena: ینجا ملاک ومنطقی که این حرف طبری رو رد میکنه چیه ؟ ا
ملاك اگر در علم رجال و حديث نميخواي مطالعه كني نميخواي در تاريخ و خوب از بد ريز بشي حداقل اينه كه تو يك تفكر كه اساسش و استخوان بنديش رو برات معرفي كرده عمل صالح تقوي آيا خداوند به فحشا و منكر امر كرده اخلاق آنكس كه جوانمردي و انسانيت ندارد دين ندارد اميرالمومنين در همان اصول كافي در جلد اول جزو حديثاي اولشه كه سپاه شيطان و خداوند رو دو طرف قرار داد و صفات خوب و بد را بيان كرده ياس اميد بدي خوبي دشمني دوستي عدالت ظلم بدهارو از شيطان و خوبي رو از سپاه خداوند دانسته وووانقدر هست كه يك مسلمان با داشتن اين ملاكها بداند چ چيز راه حق و درست است و چ چيز نيست سپس با اين ملاكهاي روشن هر مسيري كه با اين صراط مستقيم هم خوان بود اسلام و راه رسيدن ب خداست و اگر نبود بگفته پيامبر و امامان بايد بدور انداخت كه همه اش از شيطان است چون هدف غايي دين هم همين است كه تو از خود چ چيزي ساختي يك انسان نيك كردار و خدا پرست يا ديو سيرت واين استخوان و راه است مابقي هرچه گويند ملاك نبوده نيست و نخواهد بود و ميبايست بدور انداخت تا از مسير خداوند دور نشويم ميان دو نقطه يك خط راست است كه تغيير ناپذيره و عقل رسول باطني است در دين بقيه كه حالا چ كردند يا نه چقدر درست است حرفاشون يا غلط حتي در علم رجال هم اختلافات وجود دارد چون در مورد آدم حرف ميزنيم يه انسان هر چقدر هم مشهور ب صداقت و درستي باشد باز هم نميشود بگوييم پس در دريافت خبرودرست و غلط مطلب بيان شده اشتباه نكرده است الزاما بگفته اميرالمومنين اعقلوالخبر اذا سمعتموه عقل الرعايه لا عقل الروايه فان رواه العلم كثير و رعاته قليل ميگه فكر كن با عقلت بسنج خبري رو كه شنيدي سپس اون را عمل كن رعايت كن نه روايت روايت كنندگان زيادند رعايت كنندگان كم پس دين بوضوح گفته اين جنگ هفتاد و دو ملت مابقيش حرفه تعصب جهل بيخبري حب نفس حب مقام تحريف دشمني كينه اشتباه همه وجود داره و در قرآن هم ميگويد اكثرهم لايعقلون لايشعرون ووو بنده هم آبي به آسياب طاغوتيان زمان نريختم اينكه از حقيقت دين حرف ميزنم ربطي به اين موضوع ندارد شما نميتواني حقيقتي رو بخاطر عمل يك عده كلا نفي كني چون ممكنه ازش سواستفاده بشه از طرفي امامان هم در همين مسايل بشري و دعواها و مطامع و جهل اسير شدند تا ب مردم حقيقت را بفهمانند و باز بشر سركشي طغيان و انحراف رو برگزيد تا امروزشما هم بجاي اينكه با ملاكهاي خوب دين رو بسنجي و خوب بد رو تميز بدي سره از ناسره رو جدا كني چسبيدي به هر حرفي كه ب بدي و دشمني با دين منتهي ميشه نه خدايي نه حتي ديني رو ب كسي معرفي ميكني كه بگي لااقل اون نه اين راه خداست اگر دعوي بر سر خوبيه خب بيا با اين ملاكهاي روشن بگو دين خدا اين است قد تبين الرشد من الغي اميرالمومنين فرمود حق از باطل مثل روز از شب روشن است طناب رو گرفتي پاييني ميري به قعر چاه هرچي پايين تر تاريك تره صغري كبري مطلب رو رو پايه سستي گذاشتي بالا برو تا نور حاكم بشه اگر مردم دين رو ميفهميدند خداترس ميشدند دست از بدي ميكشيدند و حاضر ب قبول ظلم نميشدند

ویرایش شده توسط: keivan58

keivan58

کاربر

ارسالها: 93

#380 Posted: 22 Nov 2013 12:40

elena: طرفداری شما ازاسلام و همینطور شرکت درمراسم مذهبی با هرنوع ونگرش وسطحی موجب تقویت اونها خواهد شد طرفداری ازاسلام به منزله تقویت ولایت فقیه درایرانه هرچند شمابه اون معتقد نباشی
بنده با همين ملاكها است كه در مراسم مذهبي مثل محرم شركت نكردم نه براي اينكه اصل مظلوميت رو ناديده گرفتم و خواهان خاموشي چراغ باشم بلكه تفكر حسين رو دنبال كردم و هرگونه رفتاري كه موجب تاييد يزيد زمان و يا حاكميت معاويه صفت باشد رو به پيروي از امام كنار زدم محب دنبال بوس كردن ضريح و رسيدن به قبره شيعه بدنبال تفكر حسينه كل ارض كربلا كل يوم عاشورا هرجا حقي غصب شد مظلومي بود صحنه اي از سپاه حق و باطل بوجود آمد بايد راه درست و حق را رفت در نتيجه بنده هر مجلسي كه اين راه رو بيان كنه تا مستمع اين شعور و عقلانيت رو پيداكنه كه حق چيه باطل چيه راه درست چيه راه امام چيه و اون رو در زمان خود بكار ببندد واجب و هر محفلي كه شور بپاكنه و شعار زده بشه اما شعور رو تعطيل كنه تا ب ظلم دامن بزنه و نتيجه اين هم مثل كسايي بشه كه وضو گرفتند جلوي امام حسين ايستادند تا با جنگ با ايشان بخدا خدمت كنند محفل طاغوت و شيطان ميدانم

صفحه 38 از 53: « پیشین 1 ... 37 38 39 ... 52 53 پسین »

مذهب /

آیا واقعا كسی نمی تواند کتابی مانند قرآن را بیاورد!؟

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا