ارسالها: 247
#461
Posted: 23 Jan 2017 11:31
همانطور که با دوست عزیزمون رستم قبلاْ صحبت کردم قرار شد که نقد کوتاهی به سوره احزاب را در اینجا بنویسم . قبل از هر چیزی نیاز که توضیح بدهم که شان نزولی بخشی از آیات سوره احزاب مربوط به زمانی میشده که حضرت محمد مورد سرزنش بسیاری از اعراب قرار گرفته بعد از اینکه با زن پسرخوانده خود زید ازدواج کرده بوده . زیرا که طبق اعتقاد اعراب اینکار غیر اخلاقی بوده و زن پسرخوانده هم مانند زن پسر جزو محارم حساب میشده . قبلاْ در گفتگویی با رستم عزیز بحثی در مورد اینکه آیا خدا فقط محبت هست یا صفات دیگری را هم میشه به او منسوب داشت کرده بودیم . من فراموش کردم که بگم که خدا علاوه بر اینکه محبت هست قدوس هم هست یعنی از هر بدی و ناپاکی دور هست و با وجود اشتیاق زیاد برای بخشایش و بازگشت تمام بندگانش هرگز به آنها اجازه نمیدهد که با گناه به حضور او وارد شوند . من وقتی سوره احزاب را میخوانم به نظرم بسیاری از این آیات برای رفع مشکلات شخصی حضرت محمد نازل شده بوده و اصلاْ جنبه عمومی و کلی پیدا نمیکنه . خدای بزرگ حالق آفرینش چه دلیلی داره که آنقدر مقام قدوسیت خود را پایین بیاره که در کتابی که قرار است پیام خود را برای تمامی مردم تمام اعضار و زمان ها قرار بده به رفع مشکلات همسرهای حضرت محمد بپردازه . مثلاْ این چه پیغامی برای بشریت داره که هر مرد مسلمان چهار زن میتونه یگیره ولی پیامبر خدا استثنا هست و میتونه هر تعداد زن که خواست بگیره . من چند نمونه از آیایت اینچنینی را از سوره احزاب عیناْ میارم . من در اینجا از ترجمه مکارم شیرازی استفاده کردم . اگر به نظرتون ترجمه مشکل داشت میتونیم متن عربی را هم مورد بررسی قرار دهیم .
خداوند براى هیچ كس دو دل در درونش نیافریده; و هرگز همسرانتان را كه مورد «ظهار» قرارمىدهید مادران شما قرار نداده; و (نیز) فرزندخواندههاى شما را فرزند حقیقى شما قرارنداده است(چرا قرار نداده . پس مفهوم فرزندخواندگی چیه؟؟؟); این سخن شماست كه به دهان خود مىگویید (سخنى باطل و بىپایه); اما خداوند حق را مىگوید و او به راه راست هدایت مىكند. (۴)
یامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است;(چرا؟؟؟) و همسران او مادران آنها ( مؤمنان) محسوب مىشوند; و خویشاوندان نسبت به یكدیگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرر داشته اولى هستند، مگر اینكه بخواهید نسبت به دوستانتان نیكى كنید (و سهمى از اموال خود را به آنها بدهید); این حكم در كتاب (الهى) نوشته شده است. (۶)
اى پیامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مىخواهید بیایید با هدیهاى شما را بهرهمند سازم و شما را بطرز نیكویى رها سازم! (۲۸)(این آیه به چه درد من که الان در قرن ۲۱ ام زندگی میکنم مبخوره . این آیه خطاب به زنان پیامبر هست . مگه هیچکدوم از آنها الان زنده هستند؟)
ى همسران پیامبر! شما همچون یكى از آنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه كنید; پس به گونهاى هوسانگیز سخن نگویید كه بیماردلان در شما طمع كنند، و سخن شایسته بگویید! (۳۲)(چرا خدا این توصیه را به همه زنان مسلمان نکرده ؟ اگر اینظور بود حداقل میشد آن را به عنوان پیامی برای همه زنان مسلمان تلقی کرد . ولی الان میشه بد گمان بود که خدا این آیه را فقط برای رفع مشکلات بین حضرت محمد و زنانش نازل کرده)
و در خانه هاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زكات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت كنید; خداوند فقط مىخواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور كند و كاملا شما را پاك سازد. (۳۳)
(به خاطر بیاور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودى (به فرزند خواندهات «زید») مىگفتى: «همسرت را نگاهدار و از خدا بپرهیز!» (و پیوسته این امر را تكرار مىكردى); و در دل چیزى را پنهان مىداشتى كه خداوند آن را آشكار مىكند; و از مردم مىترسیدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى! هنگامى كه زید نیازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآوردیم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خواندههایشان -هنگامى كه طلاق گیرند- نباشد; و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنت غلط تحریم این زنان باید شكسته شود). (۳۷)
محمد (ص) پدر هیچ یك از مردان شما نبوده و نیست; ولى رسول خدا و ختمكننده و آخرین پیامبران است; و خداوند به همه چیز آگاه است! (۴۰)(به نظر من این آیه جندان دوستانه به نظر نمیاد . یعنی حتی صمیمت یک پدر روحانی را هم با اصحابش نداشته؟!!)
ى پیامبر! ما همسران تو را كه مهرشان را پرداختهاى براى تو حلال كردیم، و همچنین كنیزانى كه از طریق غنایمى كه خدا به تو بخشیده است مالك شدهاى و دختران عموى تو، و دختران عمهها، و دختران دایى تو، و دختران خالهها كه با تو مهاجرت كردند و هرگاه رن با ایمانى خود را به پیامبر ببخشد چنانچه پیامبر بخواهد مىتواند او را به همسرى برگزیند; اما چنین ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه دیگر مؤمنان(چرا؟؟؟); ما مىدانیم براى آنان در مورد همسرانشان و كنیزانشان چه حكمى مقرر داشتهایم . این بخاطر آن است كه مشكلى بر تو نباشد و خداوند آمرزنده و مهربان است! (۵۰) (ببخشید که اینقدر واضح میگم . ولی آیا زنی در آن اطراف بوده که از این لیست مستثنا شده باشه ؟ حالا فرض کنیم که این مشکل که خدا حضرت محمد را از دیگر مردم در این آیه جدا کرده را در نظر نگیریم . رسالت پیامبر خدا چی هست . آیا اینکه که تعداد بیشماری زن بگیره یا به تربیت و هدایت مردم بپردازه؟)
(موعد) هر یك از همسرانت را بخواهى مىتوانى به تاخیر اندازى، و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى; و هرگاه بعضى از آنان را كه بركنار ساختهاى بخواهى نزد خود جاى دهى، گناهى بر تو نیست; این حكم الهى براى روشنى چشم آنان، و اینكه غمگین نباشند و به آنچه به آنان مىدهى همگى راضى شوند نزدیكتر است; و خدا آنچه را در قلوب شماست مىداند، و خداوند دانا و بردبار است (از مصالح بندگان خود با خبر است، و در كیفر آنها عجله نمىكند)! (۵۱)(خب مشخصه . هیچ مردی نمیتواند این تعداد زن که در آیه بالا گفته شد را راضی نگه داره و چه از لحاظ جنسی و چه احساسی آنها را راضی نگه داره . حالا که پیامبر خدا این تعداد زن گرفته و در برآورده کردن نیازهای زناشویی خود دچار مشکل شده آیا این درست هست که خدای خالق آسمان و زمین و تمام اعصار با این همه عضمتش بیاد و از چایگاه قدسی خود نزول کنه و به رفع این مشکلات بپردازه؟!!! . خدایی که عظمتی مثل بیگ بنگ را به وجود آورده . خدایی که اندازه کهکشان ها را که او آفریده هیچکس تا حالا نتونسته اندازه بگیره . خدای که فرای زمان و مکانه و در واقع لحظات را خلق میکنه )
ى كسانى كه ایمان آوردهاید! در خانههاى پیامبر داخل نشوید مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، در حالى كه (قبل از موعد نیایید و) در انتظار وقت غذا ننشینید; اما هنگامى كه دعوت شدید داخل شوید; و وقتى غذا خوردید پراكنده شوید، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشینید; این عمل، پیامبر را ناراحت مىنماید، ولى از شما شرم مىكند (و چیزى نمىگوید); اما خداوند از (بیان) حق شرم ندارد! و هنگامى كه چیزى از وسایل زندگى را (بعنوان عاریت) از آنان ( همسران پیامبر) مىخواهید از پشت پرده بخواهید; این كار براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است! و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآورید كه این كار نزد خدا بزرگ است! (۵۳)(این همه دلیل دیگری که حضرت محمد به دلیل داشتن همسران بیشمار از عهده ارضای آنها برنمیامده و احیاناْ عده ای از آنها به او خیانت میکرده اند )
اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها ( روسرىهاى بلند) خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است; (و اگر تاكنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است. (۵۹)
I am leaving this website because of discrimination agaist trans genders by admin sites
ارسالها: 247
#464
Posted: 24 Jan 2017 13:08
rostam91: همانگونه که عیسی بر دیگر بندگان سزاوارتر است
اما پاسخ صحیحش اینه که ، چون پیامبر بود که اونها را از شرک و بت پرستی رهانید چون پیامبر بیش از مردم دلش بحال مردم میسوزه چون به اونها شرف زندگی و آزادگی داد
MaryamBanoo1385:
اى پیامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مىخواهید بیایید با هدیهاى شما را بهرهمند سازم و شما را بطرز نیكویى رها سازم! (۲۸)(این آیه به چه درد من که الان در قرن ۲۱ ام زندگی میکنم مبخوره . این آیه خطاب به زنان پیامبر هست . مگه هیچکدوم از آنها الان زنده هستند؟)
این گیر دیگه از اون گیردادنهای بنی اسرائیلی بود.
خیلی از داستانها شاید در ظاهر به درد ما نخوره مثل داستانهائی همچون طوفان نوح یا صحبت سلیمان با حیوانات و ....
در کتاب انجیل هم ما داستانهائی داریم که برای مردم قرن ۲۱ شاید بدرد نخوره مثل این یکی که طولانی هست و من دو خطش رو میزارم...
در آن شهر يك افسر رومي غلامي داشت كه برايش خيلي عزيز بود. از قضا آن غلام بيمار شد و به حال مرگ افتاد
وقتي افسر از آمدن عيسي با خبر شد، چند نفر از بزرگان يهود را فرستاد تا ازاو خواهش كنندكه بيايد و غلامش را شفا بخشد.....
توی این داستان افسر الآن زنده هست یا عیسی؟
بسیاری از آیات پند آموزه مثل همین ، درسته که هیچ یک از زنان پیامبر یا خود پیامبر در قید حیاط نیستند ولی همه مردان میتونن خودشون رو مثل پیامبر بدونن و زنانشون هم مثل زنان رسول الله ( مثل نه اینکه از نظر نکردن گناه یا کارهای خلاف اصلا مرتکب نشن از این منظر که سعیشون بر این باشه پیامبروار زندگش کنند)
MaryamBanoo1385:
)ى همسران پیامبر! شما همچون یكى از آنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه كنید; پس به گونهاى هوسانگیز سخن نگویید كه بیماردلان در شما طمع كنند، و سخن شایسته بگویید! (چرا خدا این توصیه را به همه زنان مسلمان نکرده ؟ اگر اینظور بود حداقل میشد آن را به عنوان پیامی برای همه زنان مسلمان تلقی کرد . ولی الان میشه بد گمان بود که خدا این آیه را فقط برای رفع مشکلات بین حضرت محمد و زنانش نازل کرده)
عمده آیات قرآن شرف سخن و مخاطب خود پیامبره ، ( پیامبر این کار رو بکن، پیامبر صدقه بده، ای پیامبر حلال خدا رو برخودت حرام نکن ، پیامبر چرا در مقابل اون کور عبوس شدی و ...) ولی به همه مردم بر میگرده در مورد زنان پیامبر هم همچنین
اما در عین حال یک صحبت خصوصی با زنان پیامبر هم هست و منظورش اینه که ای زنان پیامبر شما بیشتر از دیگر زنان در دید و توجه هستید مواظب رفتارتان بیشتر باشید زنان دیگه شما رو بعنوان الگوی خودشون میبینن ،مواظب باشید در سخن گفتن و لحن صحبتتون که افراد بیمار دل منتظر و مترصدیک لغزش هستند برای یاختن شایعه (همانطور که در واقعه افک دیدیم) و این متمایز بودن طبیعیه مثلا زن رییس جمهور آمریکا بانوی اول کشور هست ایشون اگر موقع راه رفتن پاش لیز بخوره و بیوفته ۲۴ ساعته تمام دنیا فیلم و عکس و گزارش پخش میشه ولی میلیونها زن آمریکائی دیگه هستند که همون رفتار و باورهای زن رییس جمهور رو شاید داشته باشن ولی در کانون توجه نباشن.
MaryamBanoo1385:
محمد (ص) پدر هیچ یك از مردان شما نبوده و نیست; ولى رسول خدا و ختمكننده و آخرین پیامبران است; و خداوند به همه چیز آگاه است! (۴۰)(به نظر من این آیه جندان دوستانه به نظر نمیاد . یعنی حتی صمیمت یک پدر روحانی را هم با اصحابش نداشته؟!!)
چرا چون میگه پدر شما نیست دوستانه نیست؟
این آیه دوستانه هست ؟
سوره توبة آيه 128
لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ
بيگمان پيغمبري ( محمّد نام ) ، از خود شما ( انسانها ) به سويتان آمده است . هرگونه درد و رنج و بلا و مصيبتي كه به شما برسد ، بر او سخت و گران ميآيد . به شما عشق ميورزد و اصرار به هدايت شما دارد ، و نسبت به مؤمنان داراي محبّت و لطف فراوان و بسيار مهربان است .
شما آیات رو درست نمیخونید و فقط میخواهید ایراد بگیرید در حالی که خداوند در همین آیات مورد اشاره خودتون میفرمایند:
MaryamBanoo1385:
...این عمل، پیامبر را ناراحت مىنماید، ولى از شما شرم مىكند (و چیزى نمىگوید); اما خداوند از (بیان) حق شرم ندارد!
MaryamBanoo1385:
اما چنین ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه دیگر مؤمنان(چرا؟؟؟);
چون ازدواج پیامبر دارای اهداف مختلفی بوده از جمله ایجاد اتحاد و دوستی بین قبایل
MaryamBanoo1385:
حالا فرض کنیم که این مشکل که خدا حضرت محمد را از دیگر مردم در این آیه جدا کرده را در نظر نگیریم . رسالت پیامبر خدا چی هست . آیا اینکه که تعداد بیشماری زن بگیره یا به تربیت و هدایت مردم بپردازه؟)
هدف از این ازدواجها هم همین تربیت و هدایت بوده و اینو در رسیدن به هدفش در کمتر از ۲۳ سال و ایجاد یک امت واحد میشه دید
MaryamBanoo1385:
هیچ مردی نمیتواند این تعداد زن که در آیه بالا گفته شد را راضی نگه داره و چه از لحاظ جنسی و چه احساسی آنها را راضی نگه داره .
مشکلی در بین زنان پیامبر بجز حسادت زنانه نبوده و کسی از زنان در اینکه نوبت کدومه اعتراضی نداشته
MaryamBanoo1385:
حالا که پیامبر خدا این تعداد زن گرفته و در برآورده کردن نیازهای زناشویی خود دچار مشکل شده آیا این درست هست که خدای خالق آسمان و زمین و تمام اعصار با این همه عضمتش بیاد و از چایگاه قدسی خود نزول کنه و به رفع این مشکلات بپردازه؟!!! .
مشکلی نبوده و فقط نشان دادن راه و قانون موجوده
MaryamBanoo1385:
)(این همه دلیل دیگری که حضرت محمد به دلیل داشتن همسران بیشمار از عهده ارضای آنها برنمیامده و احیاناْ عده ای از آنها به او خیانت میکرده اند )
احیانا؟؟!!! پس حدس میزنید نه اینکه چنین بوده!
از کجا فهمیدید که زنان احیانا خیانت میکنند؟ چون خداوند چنین آیه ای نازل کرده؟
چرا باید خداوند آبروی پیامبرش رو ببره یا شما که در پستهای قبل مدعی شدید پیامبر شاعری ماهر بوده ، فکر نکردین که این آیات از سوی محمود نیست ؟ چون هیچ کس نمیاد آبروی خودش رو ببره؟
عمده زنان پیامبر بیوه و تقریبا میانسال به بالا بوده اند( در حالی که موقعیت اینو داشت که از زنان و دختران جوان همسر اختیار کنه) و این خود مشخصه که نه پیامبر به دنبال هوسرانی بوده و نه آن زنان قصدشون از ازدواج با پیامبر ( بالای ۵۰ سال) ارضای شهوت بوده است.
اما نزول این آیات اولا برای همه مومنان بوده هر چند مخاطب پیامبر باشد دوما برای اینکه پیامبر از بابت این مسائل فکرش درگیر نشه و بتونه به رسالتش برسه
عیسی در شام آخر پای ۱۲ شاگردش را میشوره و به اونها یاد میده که کسی از همه بزرگتره که بیشتر خدمت میکنه . شخصیت مسیح اصلاْ به گونه ای نبوده که بشه او را مقدم تر از مثلاْ پطرس به خودش دانست . ببینید در مورد همه اون جملاتی که خطاب به زنان پیامبر هست میشد که محاطب را زنان مومن قرار بده همانطور که در بسیاری از جاهای قرآن و حتی همین سوره مردان و زنان مسلمان را خطاب قرار داده . پس وقتی محاطب زنان پیامبر بودند قطعاْ نیازی نبوده که همه مومنین را هطاب قرار بده . در مورد اون مثالی که از انجیل زدید اتفاقاْ اون آیه به یکی از مهمترین مفاهیم مسیحیت که الوهیت مسیح هست اشاره میکنه که قدرت اون مثل خدا وابسته به زمان و مکان نبوده و کآِنات از او فرمان میبرند . من به شخصه موضوعی که حس کنم زاید هست و مطلقاْ بدرد کسی نمیخوره را در نه در انجیل و نه در تورات ندیدم . اگر موردی را سراغ دارید بگید تا در موردش بحث کنیم . در مورد اینکه زنان پیامبر بیشتر از سایرین مورد توجه بودند که خب یک موضوع کاملاْ بدیهی بوده . همانطور که زنان ابوبکر و عمر و علی هم بیشتر از سایرین زیر ذره بین مردم بودند . من میگم چه الزامی داشته که خدا در کتاب آسمانی خود که محاطبین بیشماری داره این موضوع کم اهمیت و بدیهی را قرار بده . خدا خیلی راحت میتونست به حضرت محمد بگه که به زنانت بگو بیشتر مراقب رفتارشون باشن (حتی این هم به نظر من نیاز نبوده چون قطعاْ خودشان این موضوع را میدانسدند . مگه در مورد فرست لیدی که مثال زدید میان و براشون تبصره میزارند که توجیهشون کنند که بیشتر از دیگران مورد توجه هستند ؟ خودشان میدانند و قطعاْ هم مراقبنن . در مورد اینکه گفتید ازدواج های پیامبر بخشی از رسالت ایشان بوده و برای برقراری دوستی بین قبایل بوده را من واقعاْ ربطی درش نمیبینم . مگه اگر پیامبر خدا بخواد مردم را هدایت کنه باید حتماْ با آنها ازدواج کنه؟ ازدواج های او چه کمکی به دوستی قبایل با هم میکرده ؟ بر عکس من میتونم بگم اگر دو نفر از زنان پیامبر بر سر همان حسادت های زنانه دعواشون میشده این بیم همواره میرفته که قبیل آنها هم بر سر اختلاف آنها به جان هم بیفتند .مگه موسی با هر کسی که میخواسته او را هدایت کنه ازدواج میگرده ؟ داوود که یکی ار بزرگترین شخصیت های مسیحیت و یهودیت هست بر سر یک رابطه نادرست به شدت توسط خدا توبیح شده و در کتاب مقدس هم ثبت شده که برای سایرین هم عبرت بشه . فرض کنید حتی من بپذیرم که مثلاْ وقتی پیامبر با زنی از قبیله ای ازدواج میکرده صد نفر از مردم اون قبیله میامدند و مسلمان میشدند . مگه ملاک اعتقاد ایمان و باور قلبی نیست ؟ این چه ارزشی داشته که مردم به این دلیل میامدند و مسلمان میشدند ؟ مگه فقط قرار بوده که آمار مسلمانان را بالا ببرند حتی اگر اعتقاد قلبی به پیام جضرت محمد نداشتند ؟ در مورد موضوع خیانت زنان پیامبر به نظر من توالی این آیات و اشاراتی که در این آیات متوالی به موضوع شده به طور ۹۰ درصد به شکلی غیر مستقیم به این موضوع اشاره میکنه نگرانی در مورد حیانت زمان پیامبر ورابطه آنها با سایر مردان مسلمانان میرفته . مثلاْ بعد از اینکه گفته مومنان در خانه پیامبر زیاد نمانند و پیامبر میتونه نوبت زنان خود را جابه جا کنه چرا گفته که رفتار زنان جوری نباشن که مردان را به هوس بیندازند ؟این توالی که بی دلیل نیست . حتماْ پیامی درش بوده . در مورد تعریف فرزند خواندگی در اسلام خب اگر اینظور هست از دیدگاه شما که مسلمان هستید این قانون مجترمه و جای بحث نداره . ولی حتی همینحا تو غرب هم وقتی خانواده ای کسی را به فرندخواندگی قبول میکنند و مراحل قانونیش طی میشه اون فرد با فرزند خونی اون خانواده هیچ فرقی نداره . از نظر من این یک ارزشه چون به جایی که رابطه خانوادگی در ژن و نژاد تعریف بشه در رابطه و میزان صمیمت و عشق تعریف شده . شما میگید که این رابطه در اسلام اینطور تعریف نشده . من این را میپذیرم ولی همواره این برام جای سوال داره که چرا خدا دقیقاْ بعد از اینکه اون مشکل برای ازدواج حضرت محمد با زن پسر خوانده خود پیش امده بوده این قانون را وضع مرده که حتی متناقض با اصول مردم اون زمان عربستان بوده ؟
I am leaving this website because of discrimination agaist trans genders by admin sites
ارسالها: 1782
#465
Posted: 24 Jan 2017 14:22
nimachi: آیا واقعا كسی نمی تواند کتابی مانند قرآن را بیاورد!؟
حالا قرآن مگه چی هست انقد شاخش میکنید کتاب حسنی دوران دبستانم ارزشش از این بیشتر بود
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 24568
#466
Posted: 24 Jan 2017 14:48
Evil_Dead: حالا قرآن مگه چی هست انقد شاخش میکنید کتاب حسنی دوران دبستانم ارزشش از این بیشتر بود
شما اعتقادی ندارید . هستند کسانی که قرآن براشون ارزشمنده .
پس بهتره به عقاید و علائق هم احترام بذاریم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 1509
#467
Posted: 24 Jan 2017 19:35
MaryamBanoo1385: ببینید در مورد همه اون جملاتی که خطاب به زنان پیامبر هست میشد که محاطب را زنان مومن قرار بده همانطور که در بسیاری از جاهای قرآن و حتی همین سوره مردان و زنان مسلمان را خطاب قرار داده .
این آیات دو وجه دارند یکی خطاب خصوصی هست که برمیگرده به زنان پیامبر چون اتفاقات از اونها سر زده و ممکن بوده مناقفین ایجاد شایعه بکنن مثل قضیه افک وجه دیگر خطاب به همه زنان تا ابد هست
وقتی خداوند از پیامبرش انتقاد میکنه و ابئی نداره که اونو مورد عتاب و ملامت قرار بده همسرانش که جای خود داره، وقتی خطاب میشه به پیامبر که با همسرانت به فلان شیوه رفتار کن یعنی همه باید اون شیوه رو در پیش بگیرن یا وقتی پیامبر رو از رفتار با یک کور مواخذه میکنه یعنی دیگر مردم هم حق ندارند اون رفتار رو داشته باشند وقتی به همسران پیامبر میگه با عشوه و ناز سخن نگوئید یا راه نروید همه زنان دیگر مومن هم منظور باید همینطور باشند نه اینکه فقط همسران پیامبر باید اونطور باشند و بقیه نه وقتی زید فرزند خوانده پیامبر حساب نمیشه منظور اینه که هیچ کس حق نداره فرزند دیگران رو ولو اینکه بزرگ میکنه بنام خودش معرفی کنه
MaryamBanoo1385: در مورد اون مثالی که از انجیل زدید اتفاقاْ اون آیه به یکی از مهمترین مفاهیم مسیحیت که الوهیت مسیح هست اشاره میکنه که قدرت اون مثل خدا وابسته به زمان و مکان نبوده و کآِنات از او فرمان میبرند .
عجب!!! همون برداشتی که شیعیان در مورد امامان دارند پس مسیحیان هم دارند یعنی صفت خدائی دادن به بندگان خدا
MaryamBanoo1385: من به شخصه موضوعی که حس کنم زاید هست و مطلقاْ بدرد کسی نمیخوره را در نه در انجیل و نه در تورات ندیدم . اگر موردی را سراغ دارید بگید تا در موردش بحث کنیم
همون آیه با توجه به دیدی که شما نسبت به بعد زمان و گذر زمان دارید و اینکه در قرن ۲۱ هستیم الآ»
MaryamBanoo1385: من میگم چه الزامی داشته که خدا در کتاب آسمانی خود که محاطبین بیشماری داره این موضوع کم اهمیت و بدیهی را قرار بده .
کم اهمیت و بدیهی؟!!!
کجاش کم اهمیت هست؟ اینکه پسر خواندگی وجود نداره ؟ یا اینکه با ناز و کرشمه با نامحرم سخن نگن؟ یا اینکه حجاب داشته باشن؟ یا وظایف همسرداری و رفتار همسران با خود یا با شوهرانشون؟....
MaryamBanoo1385: خدا خیلی راحت میتونست به حضرت محمد بگه که به زنانت بگو بیشتر مراقب رفتارشون باشن (حتی این هم به نظر من نیاز نبوده چون قطعاْ خودشان این موضوع را میدانسدند . مگه در مورد فرست لیدی که مثال زدید میان و براشون تبصره میزارند که توجیهشون کنند که بیشتر از دیگران مورد توجه هستند ؟
خداوند میتونست به محمد بگه و اونم به زنخاشون بگه ولی به زنهای دیگه که نمیتونست بگه؟ همانطور که گفتین به زن ابوبکر و عمر و علی و حمزه و عباس که نمیتونست بگه
در مورد بانوی اول هم مسلما برای اونها دوره های خاصی حتی در نحوه راه رفتن یا صحبت کردن و واکنش به رفتارهای دیگران میزارن نه برای بانوی اول بلکه برای هر کسی که به حاکمیت هر کشوری میرسه آداب و معاشرت سیاسی و دیپلماتیک آموزش داده میشه
MaryamBanoo1385: در مورد اینکه گفتید ازدواج های پیامبر بخشی از رسالت ایشان بوده و برای برقراری دوستی بین قبایل بوده را من واقعاْ ربطی درش نمیبینم . مگه اگر پیامبر خدا بخواد مردم را هدایت کنه باید حتماْ با آنها ازدواج کنه؟
این رسم که سران قبایل برای تحکیم صلح و جلوگیری از جنگ فرزندانشون رو به عقد همدیگه در میاوردن قبل و بعد از پیامبر در اسلام و غیر اسلام وجود داشته و در زمان پیامبر چیز تازه ای نبوده
و برای پیامبر باید بگم بله یکی از راههای اتحاد و پیوند همین وصلتهای مصلحتی بوده
اصلا بگذارید فلسفه و اهداف پیامبر از ازدواج رو بیان کنم
اول اینکه پیامبر در ۲۵ سالگی اولین بار ازدواج کرد با خدیجه و با هم ماندند تا اینکه خدیجه از دنیا ازدواج بعدی ایشون با عایشه بود که تنها ازدواج پیامبر با یک باکره بود اما ازدواجهای بعدی پیامبردارای اهداف مختلفی بودند که از جمله
۱-برخی از زنانی که پیامبر با آنان ازدواج کرد از مسلمانان اولیه بودند که با شوهران مسلمان خود از ستم و شکنجه مشرکان قریش به حبشه مهاجرت کرده بودند. در آن جا شوهر خود را از دست داده، تنها و بی پناه مانده بودند. نمونه آن سوده دختر زمعه است ، که پیامبر با او ازدواج کرد. همسر سوده ، سکران بن عمرو بود . زن و شوهر در همان آغاز به اسلام گرویدند و به خاطر نجات از شکنجه های قریشی ها به حبشه مهاجرت کردند . سکران در حبشه در گذشت و سوده بی سرپرست ماند و به ناچار به مکه بازگشت و به پیامبر پناه آورد ، پیامبر او را به عقد خود درآورد
اگر پیامبر او را نمی پذیرفت و سرپرستی نمی کرد و ناچار به بستگان مشرک خود مراجعه می کرد . آنان او را مجبور می کردند که دست از اسلام بکشد و به شرک آنان باز گردد . اگر سوده خواست بستگان خود را نمی پذیرفت تا دم مرگ شکنجه می شد و سرانجام جان خود را از دست می داد ، در این صورت مسلمانان دیگر اعتماد خود را نسبت به پیامبر از دست می دادند و رهبری او زیر سوال می رفت . این خود شکستی برای پیامبر بود .
نمونه دیگر این زنان ، ام حبیبه دختر ابوسفیان بود . او با شوهرش عبید الله بن جحش اسلام اختیار کردند و به حبشه رفتند تا از شر دشمنان که پدرش از سر سخت ترین آنان بود در امان بمانند
عبید الله شوهر او تحت تاثیر محیط مسیحی حبشه قرار گرفت و مسیحی شد و بعدا در همان جا درگذشت .
ام حبیبه در سرزمین غربت تنها ماند ، او نمی توانست در مکه به نزد پدرش بازگردد زیرا ابوسفیان خود، سر دسته شکنجه گران مسلمین بود . پیامبر اکرم کسی را به حبشه فرستاد و از ام حبیبه خواستگاری کرد ، او هم با خوشحالی پذیرفت . در سال ششم هجرت ازدواج رسول خدا با ام حبیبه در مدینه صورت گرفت
۲-سرپرستی همسران شهدا
در هر کدام از جنگ های صدر اسلام تعدادی از مسلمانان به شهادت می رسیدند . همسران آنان اگر کسی را نداشتند و بی سرپرست می ماندند ، پیامبر آنان را جمع و سرپرستی می کرد و با برخی از آنان ازدواج نیز کرده است .از همسران شهدا که پیامبر آنان را به همسری خود برگزید یکی ام سلمه دختر ابی امیه است ، نام او هند بود و پیش از پیامبر با عبدالله ابی سلمه پسر عمه و برادر رضاعی پیامبر ازدواج کرده بود . آن دو در همان آغاز اسلام آوردند و به حبشه مهاجرت کردند . سپس به مدینه مهاجرت کردند .
در جنگ احد ، ابی سلمه مجروح شد و بعدا در اثر همان جراحت شهید شد. ام سلمه چون سرپرستی نداشت و دارای چندین یتیم بود، پیامبر با او در سال چهارم هجری ازدواج کرد. دیگری حفصه دختر عمر بود ، او و همسرش خنیس بن حزافه اسلام آوردند ، از ستم مشرکان ابتدا به حبشه و سپس به مدینه هجرت کردند . شوهر او خنیس در جنگ بدر کشته شد. رسول خدا با او که بی سرپرست شده بود و همسر شهید بود ازدواج کرد
زینت دختر خزیمه نیز همسر شهید بود . عبد الله بن حارث بن عبدالمطلب عمو زاده پیامبر از مسلمانان اولیه و از یاران آن حضرت بود . او با همسرش زینت به مدینه مهاجرت کردند . عبدالله در جنگ احد کشته شد ،زینت که بی پناه شده بود به عقد پیامبر درآمد و زن او شد
3-به دست آوردن قدرت
برخی از ازدواج های پیامبر اکرم ازدواج مصلحتی بود . از قبیله بزرگ و قدرتمند زن می گرفت تا حمایت آن قبیله را برای دفاع از اسلام و خود جذب کند . مانند ازدواج با میمونه دختر حارث ،که از خانواده بزرگ و سرشناس مکه بود ، میمونه ابتدا همسر ابی رهم بن عبد الله العزی بود شوهرش از دنیا رفته بود . رسول خدا سال بعد از صلح حدیبیه برای زیارت خانه خدا وارد مکه شد . عباس عموی پیامبر که در مکه جا مانده بود ، ازدواج با میمونه را طبق مصلحت به رسول خدا پیشنهاد کرد .
آن حضرت پذیرفت و در سال هفتم هجری میمونه را برای خود عقد کرد .
ازدواج پیامبر با میمونه باعث شد که قبیله و خانواده او به اسلام گرایش پیدا کنند و به دفاع از پیامبر بپردازند و باعث تقویت اسلام و مسلمانان گردید
۴-ترمیم رابطه
صفیه دختر بن اخطب از یهودیان خیبر بود . پدر صفیه بزرگ بنی قریظه و نیز همراه او کنانه بن ربیع یهودی در جنگ خیبر کشته شدند . صفیه به اسارت مسلمانان درآمد . پیامبر ، صفیه را آزاد و سپس به همسری خود برگزید . با این ازدواج اولا وضعیت روحی صفیه بهبود پیدا کرد، ثانیا بنی قریظه روابط خصمانه شان با مسلمانان تخفیف یافت و باعث نرم شدن آن ها و نزدیکی شان با پیامبر گردید . و تعدادی از بستگان صفیه نیز به همراه خود او آزاد شدند .
6-باطل کردن عقائد جاهلی
زید ابن حارثه پسر خوانده رسول خدا بود و در خانه آن حضرت زندگی می کرد . پیامبر خود، زینب دختر جحش را که از مسلمانان اولیه بود به عقد پسر خوانده خود درآورد اما آن دو با هم نساختند و زید همسر خود را طلاق داد . برخی گمان می کردند ازدواج با زن پسر خوانده ، مانند زن پسر واقعی جایز نیست . پیامبر اکرم با زینب ازدواج کرده تا بر این عقیده خرافی بازمانده از دوره جاهلیت ، مبارزه و آن را باطل اعلام کند . در پی آن آیه نازل شد و با اشاره به ازدواج پیامبر با همسر پسر خوانده اش ، آن را بدون اشکال و درست دانست و آن را تایید کرد
اینها همه اهدافی هستند که پیامبر از ازدواجهاشون داشتند
MaryamBanoo1385: مگه موسی با هر کسی که میخواسته او را هدایت کنه ازدواج میگرده ؟
چه ربطی داره؟ شرایط زمانی و مکانی فرق میکنه اصلا شرایط اجتماعی دوران موسی با پیامبر هم متفاوت بوده یا اگه پیامبر در این دوران بود شاید اون کار رو نمیکرد! جزیره العرب زمان پیامبر قبیله قبیله بودن ، برای کشتن پیامبر مشرکین برای اینکه از انتقام جوئی بنی هاشم( قبیله پیامبر) در امان باشن از چهل قبیله هر کدام بک جوان برای کشتن پیامبر انتخاب کردند تا بنی هاشم نتونه به خونخواهی دست بزنه
از طرفی موسی آیا تونست موفقیت پیامبر رو در اون مدت بدست بیاره ؟ خیر بلکه بین خودشون هم نزاع و دعوابود تا جائی که برای آب دعوا میکردن و موسی با زدن عصا به سنگ یک چشمه جاری شد که دوازده انشعاب داشت و هر گروه انشعابی برای خودش در حالی که چنین نزاعهائی بین مسلمانان وجود نداشت
MaryamBanoo1385: داوود که یکی ار بزرگترین شخصیت های مسیحیت و یهودیت هست بر سر یک رابطه نادرست به شدت توسط خدا توبیح شده و در کتاب مقدس هم ثبت شده که برای سایرین هم عبرت بشه
خودتون میگید رابطه نادرست! در حالی که روابط پیامبر نادرست نبوده
MaryamBanoo1385: مگه ملاک اعتقاد ایمان و باور قلبی نیست ؟
باور قلبی که یهو بوجود نمیاد انتظار نباید داشت به گاوپرستی که سالها در اون محیط بزرگ شده بگی اسلام یا مسیحیت بهتره و عقیده تو باطل و اون بپذیره و آیینش رو ترک کنه چون تا اون زمان آیین مادریش باور قلبیش هست برای ایجاد باور قلبی باید ایشون در محیط خاص خودش باشه و مدتی رو به حرفهای طرف گوش بده
MaryamBanoo1385: این چه ارزشی داشته که مردم به این دلیل میامدند و مسلمان میشدند ؟
ارزشش رو بعدها اسلام دید وقتی پیامبر کل شبه جزیره عربستان رو به شکل امتی واحد در آورد و دایره اسلام بزرگ و بزرگتر شد نزاعهای قبیله ای یا زنده بگور کردن دختران از اون سرزمین رخت بربست اینها همه ارزش اون ازدوجها و رفتار پیامبر بود
MaryamBanoo1385: در مورد موضوع خیانت زنان پیامبر به نظر من توالی این آیات و اشاراتی که در این آیات متوالی به موضوع شده به طور ۹۰ درصد به شکلی غیر مستقیم به این موضوع اشاره میکنه نگرانی در مورد حیانت زمان پیامبر ورابطه آنها با سایر مردان مسلمانان میرفته .
اصلا و به هیچ عنوان چنین موضوعی نبوده و خیانتی نبوده حتی در مورد جریان افک هم آیاتش در سوره مبارکه نور موجوده
این آیات آموزشی هست به زنان پیامبر و صد البته باقی زنان مومن مسلمان در نحوه برخورد با نامحرم
MaryamBanoo1385: مثلاْ بعد از اینکه گفته مومنان در خانه پیامبر زیاد نمانند و پیامبر میتونه نوبت زنان خود را جابه جا کنه چرا گفته که رفتار زنان جوری نباشن که مردان را به هوس بیندازند ؟
مومنان در خانه پیامبر زیاد نمانند رو به این جهت گفت که وقتی میرفتن خونه پیامبر منتظر حدیث و سخنرانی پیامبر میشدند و پیامبر در وقت استراحتش بود ولی حجب و حیای ایشون اجازه نمیداد به اونها بگه خسته هستم یا الآن نه برای همین آیه اومد که اگه رفتید و مهمان شدید زود خارج شوید
جابجائی نوبت زنان هم باز برای این بود که پیامبر اصرار به عدالت بین همسران داشت ولی خداوند این آیه رو آورد که اشکالی در تغییر نوبت نیست مثلا یکی رو بیشتر دوست داری دو بادر هفته بهش سر بزن یکی رو یک بار
اما اینکه رفتار جوری نباشه که مردان رو به هوس بیندازد ....
rostam91: «ای همسران پیامبر! شما مانند هیچ یک از زنان دیگر نیستید» و هیچ گروهی از زنان امت با شما در فضیلتتان برابری نمیتوانند بکنند «اگر سر تقوا دارید پس در سخنگفتن ملایمت نکنید» یعنی: هنگامی که با مردان نامحرم سخن میگویید، تن صدایتان را پایین نیاورید و نرم و ملایم سخن نگویید چنانکه زنانفتنهبرانگیز هستند«که آنگاه کسی که در دلش بیماری است» یعنی: کسی که بدکار یا منافق است «طمع میورزد. و نیکو سخن گویید» نزد مردم، طبق سنتهای شرع؛ سنجیده و به دور از شک برانگیزی، بهطوری که شنونده چیزی از آن را ناشایست و غیرشرعی تلقی نکند.
خداوند متعال در این آیه روشن میکند که این فضیلت فقط هنگامی برای همسران پیامبر مسلم است که به تقوی پایبند باشند، نه به صرف این که با پیامبر پیوند دارند.
MaryamBanoo1385: ولی حتی همینحا تو غرب هم وقتی خانواده ای کسی را به فرندخواندگی قبول میکنند و مراحل قانونیش طی میشه اون فرد با فرزند خونی اون خانواده هیچ فرقی نداره
خب این قانون مدنی هست نه شرعی ؛اونجا دختر عمه با پسر خاله هم شاید ازدواج نکنه و جزء محارم باشه اونجا حیوانات رو هم به فرزند خواندگی قبول میکنن همجنس گراها هم فرزند خوانده دارن ممکنه یکی با حیوان هم ازدواج بکنه اینکه در غرب وضعیت چطوریه که ملاک نیست همه این اعمال رو اونها برای خودشون از دریچه حقوق بشر و حقوق حیوانات درست و قابل توجیح جلوه میدن
MaryamBanoo1385: ولی همواره این برام جای سوال داره که چرا خدا دقیقاْ بعد از اینکه اون مشکل برای ازدواج حضرت محمد با زن پسر خوانده خود پیش امده بوده این قانون را وضع مرده که حتی متناقض با اصول مردم اون زمان عربستان بوده ؟
خب اولا باید این رسم فرزند خواندگی یک جا ملغی میشده ، مسلما اگر قرار بود اینو برای کس دیگه بار اول اجرا کنن خب همه معترض به پیامبر میشدن که اگه فرزند خواندگی درست نیست چرا خودت فرزند خوانده داری
دوما بیتدا فرزند خواندگی ملغی شده بعد پیامبر اون مشکل ازدواج براش پیش اومده نه اینکه ابتدا مشکل پیش بیاد ( شما برعکس نوشتید)
ویرایش شده توسط: rostam91
ارسالها: 1782
#468
Posted: 24 Jan 2017 20:23
andishmand: شما اعتقادی ندارید . هستند کسانی که قرآن براشون ارزشمنده .
پس بهتره به عقاید و علائق هم احترام بذاریم
صد در صد منم بی احترامی نکردم نظر دادم
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 1509
#469
Posted: 25 Jan 2017 10:00
Evil_Dead: صد در صد منم بی احترامی نکردم نظر دادم
اگر اونی که نوشتید نظر بود نه بی احترامی پس ظاهرا شما هنوز کلمه بی احترامی رو نمیدونید
البته تقصیر جامعه هست فرهنگ سازی رو یادش رفته و همه چیز رو قاطی کرده اونهائی که با ساختمان پلاسکو در حال ریزش عکس سلفی گرفتن در حالی که میخندیدن هم به نظرشون لحظه تاریخی رو برای خودشون ثبت میکردن که توی اینستاگرام هزاران لایک میخوره ولی در حقیقت بکگراند تصویرشون مردن انسانهای بیگناه و شجاع بود
اونی که مردم رو خس و خاشاک خوند هم از نظر خودش توهینی نکرده
کلا توهین و بی احترامی توی ایران بی معنیه برای همین توی استادیومهای ورزشیمون تماشاگرا بیشتر میان برای ناسزا گفتن تا تماشای فوتبال و براشون فرقی نداره اسطوره ملیشون باشه یا داور یا بازیکن جوان
ویرایش شده توسط: rostam91
ارسالها: 247
#470
Posted: 25 Jan 2017 11:26
Evil_Dead: صد در صد منم بی احترامی نکردم نظر دادم
به نظر من هم شما بی احترامی کردید . من هم ممکنه اعتقادی مشابه شما داشته باشم ولی به احترام پیروان این دین و به احترام اینکه انسان هستند و حق انتخاب دارند من به اعتقاداتشون توهین نمیکنم . شما میتونید هر نوع تفکری را نقد کنید(همین کاری که من الان دارم میکنم) . ولی با ارایه دلیل . نه با برچسب زدن و متلک انداختن . من بهتون توصیه میکنم که به این فکر کنید که کامنت قبلی شما جز اینکه عده ای را ناراحت میکنه چه اثری داره؟ آیا باعث میشه عده ای شروع به فکر کردن بکنند ؟ آیا علامت سوالی در ذهن معتقدین به اسلام ایجاد میکنه ؟ اگر جوابتون به سوالات من منفیه بدونید که احتمالاْ مطلب مفیدی ننوشته اید .
I am leaving this website because of discrimination agaist trans genders by admin sites