ارسالها: 2642
#61
Posted: 8 Jun 2011 11:15
bilbilak: ای بابا خب اگه نیستی واسه چی اومدی توی این تاپیك داری اظهار نظر میكنی
من نمیگم یه آیه. میگم حداقل یه سوره.
bilbilak: منظورت اشتباهات دستوری هستش ؟
و لغوی و معنایی
bilbilak: ای بابا شما اصلا تو باغ نیستی
تحدی به چی میگن؟
قرآن تحدی كرده نه من
bilbilak: ای بابا چه گیری كردیم این محمد و قران بودن شروع كردن به این جنگ
اهل قریش گفتن این سخنان مهمل به درد خودت میخوره محمد هم گفت اگر میتونید برید عینش بیارید شما مثل اینكه فعلا باید بری تاریخ ورود اسلام رو بررسی كنی
بررسی كردم. ولی این چه ربطی داره؟؟ من از چی حرف زدم؟؟ اون وقت ... ؟؟
bilbilak: من بارها گفتم شاید نشه عینش رو اورد اما مثلش رو میشه این یادت بمونه
یادم مونده. لی اگه از نظر لغوی و رف و نحو درست باشه. نه این كه هر چی كلمه ی عربی تو كتاباش دید، سر هم كنه
bilbilak: خب معلومه به دستورات زبان عرب شاید به صورت كامل دسترسی نداشته باشه ولی خیلی اساتید زبان عرب هستن كه خیلی بهتر از قران میتونن ایه بیارن.
چرا نمیارن؟ و اگه كسی دستورات زبان عربی رو بلد نیست، مجبور نیست خودشو سركار بذاره
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 1079
#62
Posted: 8 Jun 2011 11:34
godmusic47: نگاه کنید اینجوری نمی شه
هم وقت ما گرفته می شه و هم وقت شما که هی قرآن جلد 2 بنویسید!
آقا بهترین سورتون بیارید
بهترین نوشته ای که می شه گفت جلد 2 قرآن هست رو بیارید
اگه ما تونستیم ازش غلط بگیریم که به این نتیجه می رسیم که مثل قرآن رو نمی شه اورد و حق با ماست
اگه نتونستیم غلط بگیریم پس حق با شماست و خیلی راحت می شه تا جلد 100 قرآن رو هم نوشت!
قبول؟
در هر 2 صورت هم در اتاق بسته بشه و دیگه پستی گذاشته نشه
چون جواب معلوم شده
قبول؟
برای هر جناح هم 1 هفته وقت بدیم
یعنی 1 هفته شما برید دنبال سوره
بعدش هم 1 هفته ما بیایم کنجکاویش
در ضمن خودتون نه معنی براش بنویسید و نه تفسیرش کنید
آره دیگه به همین راحتی ما بیاریم و شما قبول کنید
همون آیه های خودتون رو هم نمیتونید توجیح کنیدچه برسه اینکه قران دوم هم بیاد
اون قضیه برده داری اونم خطاهای علمی اونم از توهین به حقوق زنان حالا دنبال جلد دومش هم هست.
شما اشتباهات همون قران اولی رو هم نمیپذیری حالا میخوای قران دوم هم برات بیاریم اخه من میدونم کار عبثی هست.
با متعصب اندازه ی عمر کهکشان ها هم بشین به نتیجه نمیرسی چون تعصب هاله ای بر عقل اون گسترانیده که با هیچ طوفانی پاک نمیشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 1079
#64
Posted: 8 Jun 2011 12:06
nilofar200: جناب ،بنده یک چیز را با تمام احترام به شما میگویم امیدوارم حرفم را سوءظن ندانید
خواهش میکنم شما در نگاه اول برای من انسان و همنوع هستی و اصلا ناراحت نمیشم از حرفاتون چون دلیل نداره ناراحت بشم
nilofar200: به نظر من شما دچار نوعی تئوری فرافکنی از واقعیت قابل ملموس و نیز اشاعه ی بیمنطق به مغلطه که هیچ نوع سنخیتی با اثبات ندارد شده اید و نظرات دیگران را فقط از منظر تعصب تلقی میکنید که این امر ریشه در بدبینی بیش از اندازه شما به اسلام دارد.
من نمیدونم چجوری به این نتیجه رسیدید که بنده از اسلام بیزارم ؟؟
من بارها گفتم قران دستورات خوب داره که برای انسانیت خوب بوده دستورات زشت و غیرانسانی هم داره این نیست که یک کتاب کاملا رستگار باشه این رو هم همین الان تکرار میکنم و بدبختی بعدی ما بلایی بوده که این اسلام 1400 سال سر این کشور اورده شما نگاهی به تاریخ بندازی متوجه میشی.
nilofar200: چرا شما همواره دیگران را محکوم به سفسطه گرایی میکنید حال که واقعا یک سوفسطایی اگر اینجا بود نسبت به قضاوت های شما و حواله دادن به منطق سوفسطایی شگفت زده و حیران میشد.
ببینید من بارها عرض کردم الان هم میگم
وقتی یکی رفته دزدی کرده دیگه نمیتونه توجیحی براش داشته باشه و وقتی وکیل میگیره این وکیل فقط باید مغلطه کنه تا کار کثیفش رو بپوشونه. (ایا چیزی غیر از اینه)
مغلطه حرف خاصی نیست مغلطه یعنی اصل موضوع رو ول کنی و استدلال فاسد بیاری و ازش نتیجه گیری به سود خودت بکنی به این میگن مغلطه.
خیلی هم سخت نیست شما یه سر بری بازار یه سری در کوچه همسایه یا ادم های مذهبی بشینی متوجه میشی که هر چی میگن اکثرش مغلطست .مثلا میگن این اتفاق که افتاد مشیت خدا بود و هزار نمونه ی دیگه ....
این حتی در غرب هم نمود داره نه فقط در کشورهای جهان سومی
در ضمن دیگه تعصب دینی چیزی نیست من بیان کنم فکر کنم اکثر روشنفکرهای دنیا به این نتیجه رسیدن هر کسی به دینش ایمان داشته باشه مطمئنا تعصب هم روش داره مگر اینکه اعتقادی باشه
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 376
#65
Posted: 8 Jun 2011 14:10
درجواب دوستانی كه میگن نمیشه اشعاری هم سطح غزل حافظ اورد
توجه كنید هم سطح نه مشابه وگرنه كار بینمك شما رو همون عربای جاهلیت هم بلد بودن بهتر از شما چون یك بار گفتم زبان عرب در اون زمان در اوج شكوفایی و پهناوری بود.
هوس باد بهارم به سوی صحرا برد
باد بوی تو بیاورد و قرار از ما برد
هرکجا بود دلی چشم تو برد از راهش
نه دل خسته بیمار مرا تنها برد
آمد و گرم ببرد آب رخم اشک چو سیم
زر به زر داد کسی کامد و این کالا برد
دل سنگین ترا اشک من آورد به راه
سنگ را سیل تواند به لب دریا برد
دوش دست طربم سلسلهٔ شوق تو بست
پای خیل خردم لشکر غم از جا برد
راه ما غمزهٔ آن ترککمان ابرو زد
رخت ما هندوی آن سرو سهی بالا برد
جام می پیش لبت دم ز روانبخشی زد
آب وی آن لب جانبخش روانافزا برد
بحث بلبل بر حافظ مکن از خوش سخنی
پیش طوطی نتوان نام هزارآوا برد
و این
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی // صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی // هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
فردا که خلایق را دیوان جزا باشد // هر کس عملی دارد من گوش به انعامی
ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم // تو عشق گلی داری من عشق گل اندامی
سروی به لب جویی گویند چه خوش باشد// آنان که ندیدستند سروی به لب بامی
روزی تن من بینی قربان سر کویش// وین عید نمیباشد الا به هر ایامی
ای در دل ریش من مهرت چو روان در تن // آخر ز دعاگویی یاد آر به دشنامی
باشد که تو خود روزی از ما خبری پرسی// ور نه که برد هیهات از ما به تو پیغامی
گر چه شب مشتاقان تاریک بود اما// نومید نباید بود از روشنی بامی
سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی // در کام نهنگان رو گر میطلبی کامی
این ها یكی مربوطه با سعدی یكی مربوطه به حافظ اگر ادبیات بلد باشین میبینین كه اینها عروضو و قافیه یكسان ندارن ولی از نظر ادبی هم تراز و هم سطح هستن .
دوستان قرآن شعر نیست نثر معمولی هم نیست یك متن آهنگین هست كه ب ا توجه به آهنگین بودن و روان بودن ایات معنای و مفهود ریبایی هم در اون می بینیم .
بسیار سفر باید تا پخته شود ... خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی ... هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
ارسالها: 1079
#66
Posted: 8 Jun 2011 14:22
اصلا این دو شعر با هم قابل قیاس نیستند نه از نظر عروض نه از نظر آرایه های ادبی نه از نظر آوای قافیه نه از نظر معنایی و نه از نظر غایی نگری شعر بلکه فقظ مضمون هر دو غزل هستش و صوفی گری هم درش فرق داره.
جالب میدونی چیه اگر حافظ اینقدر دست خوش اساتید بود که میتونستن عینش بیارن که دیگه حافظ حافظ نمیشد.
مثلا شهریار اومد از حافظ تقلید کنه ببخشید خودشم نفهمیده توی اشعارش دنبال چیه.
من بارها هم میگم حافظ که از نظر شما سهله برید عین خاقانی شعر بیارید .
حالا این دو که مثال زده شد که اصلا داد میزنه بی معنیه
پیروز باشید
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 376
#67
Posted: 8 Jun 2011 14:46
دوستان یك نكته رو مطرح میكنم زبان فارسی با ادغام شدن عربی در این زبان تونسته شعرای بزرگ و خوش سخنی تربیت كنه چون زبان فارسی ناقصه تو اشعار حافظ یا سعدی رو شما نگاه بكنین مخصوصا در بوستان و گلستان رو می بینید كه 60 درصد كلمات بكار رفته در اشعار اینها ریشه عربی داره و خیلی از ابیات كلا عربی نوشته شدن
نمونه مصرع اول اولین غزل حافظ :
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
در باره اینی كه میگین شهرای عرب زبان نمیتونن مثل حافظ و سعدی شعر بگن بهتره بگم درسته چون این دو بزرگ دارن به شیوه شعرای عرب شعر می گفتن و از عروض و قافیه و ردیف و جناس و مجلس كه مختص زبان عربی هست استفاده میكردن .
اشعاری رو كه میشه گفت ریشه عربی ندارن البته نه در كلمات فقط در دستور زبان پدیده شعر نو هستش كه مرحوم نیما یوشیج اون رو بنا كرد .
شما تنها منبع شعر فسیح فارسی رو كه بخواین مثال بزنین شاهنامه هست كه مرحم ابوالفاسم سعی زیادی در نوشتن كلمات فارسی و حذف كلمات عربی داسته كه در بعضی قسمت ها باز هم نتونسته از كلمات عربی استفاده كنه ولی در مصرع ها و بیت ها شاهنامه از قوانین شعر عربی استفاده شده
بسیار سفر باید تا پخته شود ... خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی ... هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
ارسالها: 376
#68
Posted: 8 Jun 2011 14:50
جالبه كه دوستان درست نخوندن بنده چی عرض كردم :
van_dizel: توجه كنید هم سطح نه مشابه
منظور از هم سطح بودن در این هستش كه ارزش كاری هر دو غزل در یك حد باشه این رو كه خودمون میدونیم هر كدوم هم شیخ سخت سعدی و هم خواجه شیرازی حافظ دو سبك مجزا داشتن
قیاس نكنید من دو شاعر رو با هم قیاس كردم نه شعراشون رو فقط دونمونه مثال اوردم از غزلیاتشون
همین مطلب رو كه دوستان در باره حافظ میگن كه اگر میشد یكی مثل حافظ بیارن دیگه حافظ حافظ نمیشد . در زمان سعدی گفتن كه دیگر كسی نمتونه بیاد و غزل بگه و مطرح بشه چرا كه سعدی با غزلیاتش همه رو مجذوب خودش كرده بود و بعد حافظ شروع به غزل گفتن كرد و در جامعه مطرح شد و مثل سعدی مردم رو مجذوب خودش كرد .
بسیار سفر باید تا پخته شود ... خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی ... هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
ارسالها: 1079
#69
Posted: 8 Jun 2011 14:58
اسلام هیچ ربطی به اشعار اینها نداشته
به قول خودتون فصیح ترین اشعار پارسی رو فردوسی سروده که نشون داده چجوری میشه پارسی سره رو به دقت برسی کرد و ازش شاهنامه ای بیرون اورد که میلیاردها جلد تا به امروز ازش چاپ شده و هیچکس نیست که شاهنامه رو انکار کنه در ضمن شاهنامه سوای واژگان عربی که بکار نبرده بلکه مهمترین خصوصیت بارز شاهنامه میتولوژی حماسی ایران است که شاهنامه رو اثری بارز کرده.
حالا از این بگذریم میخوام به این نتیجه برسم که اوردن کتاب مثل کتاب دیگه اصلا امکان پذیر نیست چون بنیان هر کتاب به کلام نویسنده متصل بوده و است چون اگر تا به امروز بود 50 تا شاهنامه میومد.
پس زیاد دیگه در اینباره کنکاش نکنید و خودتون رو گول نزنید
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 376
#70
Posted: 8 Jun 2011 15:04
من كه پدرم كتاب فروشه اینقدر با اطمینان چاخان نمیكنم میلیارها نسخه كجا بود
پس معلوم میشه كه دوستان نه از ادبیات عرب چیزی میدونن نه از ادبیاد فارسی و نه حتی اطلاعات عمومی دارن درباره كتاب و نشر
فقط یكی بیاد این رو به من بگه كه حافظ و سعدی و مولوی و فردوسی و نظامی و سنایی و هر شاعر دیگه ای رو اسم ببره و بگه كدوم یكی از اینها از بقیه سرتر بوده در شاعری
همه حرف همینه اول بگین كدوم سرتر بوده یا دیوان و اشعار كدوم یكی برتری داره بر دیگری هر كسی كه انقدر جرات داره یكی رو انتخاب كنه بعد بیاین در باره قرآن حرف بزنید .
بسیار سفر باید تا پخته شود ... خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی ... هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی