لطف کنید اگر بر نقد من ایرادی وارده در یک پست بفرمایید s_z_annul: در هر حال جهان هستی یک راس هرم داره و اون قوانین طبیعت هست.... این قوانین طبیعت چگونه بوجود امدن؟! s_z_annul: به کدام دلایل....و چه کسی خدا را وضع کرده؟؟؟؟ عرض کردم در پست های قبل ! لطف کنید یک نگاهی به پست های قبل بندازید ...جهان نشان دهنده وجود نوعی انتخاب است نه یک اتفاق کور و تصادفی...یک نگاهی به پست های قبل بندازید. s_z_annul: چنین ادعایی را قرآن دارد... ندارد؟؟؟؟ اتفاقا با جناب اشینام در اینباره صحبت کردیم ایشان فرمودند قران و کتاب های تاریخی رو کنار بزاریم ! و بر اساس منطق خودمونصحبت کنیم ! بنده هم قبول کردم که کتاب های تاریخی و قران و .. رو کنار بزاریم و .. حال اگر میخواید کتاب های تاریخی رو وسط بکشید سوال اولیه بنده هم به اون مبنا بر گردم! به هر حال باید معلوم بشه ما در چه حیطه ای بحث میکنیم با سفسطه کردن تنها باعث میشه بحث نتیجه ای نداشته باشه ! و اگر واقعا قصد تبادل نظر هستش ... باید از این دیدگاه سفسطه و ربط موضوعها به هم بیرون بیایم. s_z_annul: شما نمیگی اسلامیون که میگن...اتفاقا یکی از مهمترین صفات خدا این است که قادر و توانا به انجام هر کاری هست خوب اسلامیون بگن ! ...شاید اشتباه بگن شاید هم درست ! شاید شما نقدی بر نظریه اسلامیون وارد کنید که درست باشه اما یادتون نره که با رد یک نظریه بقیه نظریات رد نمیشه و همچنان پا برجاست.
داش يه سري خداپرستند يه سري بت پرستند يه سري شيطان پرستند تقريبا همه يه چي ميپرستند جالب بود يه كسي پيدا شد هيچي رو نمي پرسته!من به خدا اعتقاد دارم!
oshinam: خب شما ميگيد خدا قبلا از پيدايش جهان وجود داشته پس اين خدا اگر جهان هستي رو خلق نميکرد وجودش چه مفهومي داشت خدايي که خلق نکنه به چه کاري مياد ولي قوانين چه خلق بکنند چه خلق نکنند قوانين هستند در معیار پایینتراگر انسان رو یک خالق بدونیم!خالق مثلا یک ساعت!صرفا باید حتما چیزی رو خلق کنه تا وجودش بهکار بیاد! من دلایل جدی برای رد نظریه شما دادم!... اینها جوابش نیست که خدا اگر خلق نکنه وجودش بی معنیه و قوانین چه خلق کنند چه خلق نکنند هستند!زمانی قوانین معنی پیدا میکنه که برای چیزی وضع بشه!زمانی که ماشینی تو خیابون نباشه ! ..قوانین راهنمایی و رانندگی هم بی معنی میشه...پس قوانین قبل از خلق نبودند.. بلکه وضع شدند.. دلایلم رو هم گفتم اما دقت نمیکنی گرامی. oshinam: شما نظريه جديد هاوکينگ (در کتاب طرح عظيم) رو نشنيديد که ميگه چون قوانيني مانند گرانش وجود داشته جهان هستي مي توانسته از هيچ خلق شود و احتياج به وجود موجودي به نام خدا نيست . وجود داشته؟!چگونه وجود داشته! یک جوری باید این سیارات بوجود امده باشن دیگه ! .. قوانین که سیاره تولید نمیکنن.!فقط تکامل رو باعث میشن ! اما وجود سیارات و کهکشانها چگونه بوده.. oshinam: تکامل تدريجيمن کچل شدم اينقدر اينو گفتم نظم يه چيز نسبي است يه مجموعه را اگر به حال خودش رها کني بر اثر يه سري قوانين يا به سمت نظم و ثبات پيش ميره يا نابود ميشود مثل همون سنگي که از بالاي کوه انداختيم بايد يه جايي از حرکت بایستد يا نابود شوديه مثال ميزنمشما منظومه شمسي رو فرض بگير چرا فقط در زمين حيات وجود داره چون در بهترين فاصله از خورشيد قرار داره(قوانين ) چرا در عطارد که نزديکترين سياره به خورشيد هست حيات وجود نداره چون جو سوزاني داره (قوانين )ميبيني که قوانين لازم نيست هوشمند باشه حالا خداي هوشمند شما ميتونه فراتر از قوانين عمل کنه و در سياره عطارد که در نزديکترين فاصله با خورشيد قرار داره و جو فوق العاده سوزاني داره را با شگردهاي هوشمندانه داراي خلقت کنه اگر بتواند اون وقت ميشه هوشمندانه و گرنه روي روال طبيعي خودش ميشه همون قوانين طبيعي که خودشون رو به سمت نظم پيش ميبرنييشتر صحبتهاي شما در حول و حوش برهان نظم ميچرخه که گفتم برهان نظم يه چيز نسبي هست و در مطالب بالا جوابتون رو داده ام . شما دقت نمیکنی به گفته های بنده .شما میگی نظم نسبیه درست!اما با علم محدودت حرف میزنی!شما از کجا میدونی که سیاراتی مثل عطارد فردا به دست انسان قابلیت حیاط نداشته باشند؟!منظور من اینه که خالق انسان رو بهترین شرایط در کرات قرار داده و اگر میخواست میتونست در عطارد هم قرار بده جوری که جو سوزان اون هم بی اثر بود و شرایط بدنی اوگی میشد!من از شما میپرسم اگر شرایط فیزیولوژیکی انسان با عطارد یکی بود اما با زمین نه ! ایا باز شما نمیگفتی چرا خالق مارو در زمین نیاورده؟! و در عطارد اورده اگر میتونه بره روی زمین مارو خلق کنه!برهان نظم یکی از مهمترین برهانهاست .. من در مورد تنظیم شدگی و هماهنگی و برهان علیت و و .. هم صحبت کردم .. هنوز جوابهای در خوری نیافتم که سراغ بعدی ها برم. oshinam: ۱- شما مگر قبول نداريد که انسان از بهشت رانده شده است۲-شما مگر خودتان نگفتيد که تکامل تدريجي رو نميشه نقض کرد .۳-شما مگر نميگوييد خدايتان هوشمند است . ۱-چنین چیزی نگفتم در این بحث ! این مسئله رو کتب دینی قبول دارند و قرار شد در این بحث با کتب و تاریخ صحبت نکنیم حال یا چنین فرضی بنده داشته باشم یا نداشته باشم..۲-درسته گفتم۳- این هم گفتم. oshinam: خداي شما هوشمنده ديگهخب خداي شما نمي تونست به جاي اين ۷-۸ سياره يه چند صد تا سياره رو ميزاشت و توي همشون حيات بوجود مياورد خورشيد رو هم مثل يه لامپ (البته کم مصرفش بهتره) ميزاشت اون وسط مدام روشن خاموش ميکرد تا مردم حال بيشتري کنند خوب اين جور که نظمش با حالتر بودخوب اون موقع قوانين موانين هم کشک بود خدا هم که هوشمنده اصلا اين قوانين به چه کاري ميان برن واسه خودشون غاز بچرونندوست عزيز جهان هستي که من و شما توش زندگي ميکنيم با واقعيت اداره ميشه نه با يه مشت توهم فانتزي که از تراوشات ذهنمون هست . قطعا خالقی که تونسته در یک سیاره حیات بوجود بیاره در بقیه سیاره هام هم میتونسته!مطمئنا همینی هم که هست در اون نظم و هماهنگی به کار برده شده و به ظریفترین شکل ممکن از لحاظ عقل بنده کار شده...حال اگر همین کاری که شما میگید میکرد هم میکرد باز میگفتید خوب اینکارو هم میکرد ! قرار نیس که هر چی شما میگفت بکنه !...قراره؟! اصلا این چه ربطی به بودن یا نبودن داره؟!بله جهان هستی با قوانین اداره میشه و قبول دارم.. اما دلیلی بر این نیست که قوانین خالق جهان هستی باشند oshinam: سورنا جان بعضي مواقع در جنسيت شما که مرد باشي شک ميکنم شما چقدر گير ميدي عزیزم مگر فرقي ميکنه جز کدوم دسته باشم شما منو جز يه دسته بزار خودتو راحت کن گرامی من پسرم. شک هم نکن ..بله فرق میکنه و خودتون هم باید پاسخ بدید با قرار دادن شما در یک دسته من نظر خودم رو قائل میشم که درست نیست در حالیکه باید معلوم بشه شما جز کدام دسته هستی و لطفا اعلام کنید.
باور به خدا تاريخيست مصريان باستان باور داشتند كه قدرت و شور و اشتياق ساخت سازه هاي عظيم مانند اهرام بزرگ مصر را خدايان مصر به انها بخشيدند. هنوز هم يكي از ماندگار ترين ساخته بشر كه تا حالا وجود داشته اهرام مصره درحاليكه ما در قرن بيست و يك با اطمينان كامل مي دانيم كه خدايان مصري خيالي بودند، در اين دروه بشر ديگه هرم بزرگ رو براي خوشنودي خدايان نمي سازه و رهبران كشور خودشان را موميايي نمي كنند! حالا ديگه ما از ان دوران گذشتيم. رومي ها براي خدايان خود معابد با شكوه ساختند خرابه هاي اين معابد هنوز هم جاذبه توريستي زيادي داره.با اين حال امروز خدايان روم فراموش شدند و ديگه هيچ كس اونا رو پرستش نمي كنه. البته پيروان خدايان فقط يه مشت معمار بي ازار نبودند، در گذشته خيلي از انسانها در اين معابد قرباني شدند در نظر بگيريد تا به حال چند انسان به خاطر اجراي مناسك ديني قرباني شده؟ با اين حال بسياري از اين مناسك امروزه انجام نمي شود.ديگه امروزه همه ما میدانیم كشتن يه انسان تاثيري بر روند بارش باران يا چيز ديگه نداره! اگر خدايان گذشته واقعي بودند در اين دوران هم قرباني كردن انسانها يك فريضه ديني به حساب مي امد.شايد شما يكي از كساني باشيد كه خدايان تاريخي رو واقعي نمي دونند.چقدر احمقانه و خنده داره كه اين روزا يكي سنگ و چوب، گاو يا خورشيد رو پرستش كنه؟ امروزه پرستش خدايان جديد مثل پرستش خدايان قديم ساده لوحانه است، اين واقعيت كه در طول تاريخ ميليون ها نفر از مردم خدا رو عبادت مي كردند به اين معني نيست كه واقعا خدايي هم در كار بوده .احتمالا فكر مي كنيد مقايسه باور هاي يكتا پرستان با بت پرستان دور از انصافه ؟ فقط براي اينكه مطمئن شويد، چرا سري به كتابهای مقدس نمي زنيد؟ مثلا سري بزنيد به داستان كشتي نوح، سخن سخن گفتن با هد هد، تبديل اب به شراب، سير كردن 5000 نفر با 6 قرص نان و 2 ماهي، زنده كردن مردگان و پرواز پيامبر اسلام با الاغ فضانوردش به سوي معراج! واقعا به نظر شما اينها منطقي تر از بت پرستي هست؟ تمام اين اعتقادات ساخته ذهن انسانهاست. اديان مانند گلوله برف كوچكي كه موجب بهمن بزرگي مي شود شروع به حركت كردند و به سرعت بزرگ شدند، به قدري بزرگ كه امروز ديگه كسي نمي دونه يخي كه مغزميليون ها نفر رو منجمد كرده قبلا از كجا به وجود اومده.تاثير باور هاي قديمي مانند بت پرستي بر روي اعتقادات جديد غيرقابل انكار است. اگر به دنبال ريشه بنيادي مناسك و اعتقادات خود بگرديم مي فهميم سرچشمه اين تفکرات از همان بت پرستي شروع مي شود. به قول ولتر نخستين روحانی يک شياد بود، که به يک ساده لوح رسيد! اين ايده كه پرستش الله يا خدا خردمندانه تر از پرستش سنگ و چوب است از كجا به ذهن ما رسيده؟ پرستش يك بت سنگي چه فرقي با پرستش يك بت نامرئي و اسماني دارد؟ هر دو خیالی و غیر حقیقی هستند و در واقع هیچ کاری را نمی توانند انجام دهند و حتی قدرت دفاع از خود را نیز ندارند. اصلا معلوم نيست که چرا بايد گذر از بت پرستي به يكتا پرستي را پيشرفتی تعالی بخش محسوب کرد؟ اما با شوخ طبعی وافر می توان حدس زد که اگر سير اين پيشرفت را ادامه دهيم، سرانجام آخرين خدای باقيمانده هم کنار گذاشته می شود و به بيخدايی می رسيم!
من همانم که میدانم نمیدانمپس به کفرمن نترس هرگززیرا هنوزهم به نمیدانم های خود ایمان دارمانسان و بی تضاد؟!در اشکال و موح و نور و رنگ پدید آمدمحال از شوق به هوا میپرمچون کودکم و خوشحال که هنوز معمای سبز رودخانه از دور برایم حل نشده است ..........
خورشید رو میشه اثبات کرد اما فایده نداره و اعتقاد به وجودش در بین انسانها با این کار بیشتر نمیشه. اگر کسی همیشه خودش را توی یک اطاق بدون روزن محبوس کرده باشه، راه درک خورشید اینه که اول وضعیت خودش رو درک کنه و از اطاق بیرون بیاد یا لااقل برای خودش راهی به خارج درست کنهکافي است کسي خود را به نابينايي زده باشد ....آنگاه همين اثبات ساده خورشيد ، مشکلي لاينحل خواهد شد ....
spinozaچرا منطقا میگی؟منطق چجوری اثبات میکنه سنگ قبر پلارک بو میده؟سوالی که ماه هاست هیچکی تو اینجا جواب منطقی بهش نداده؟یا اینکه منطقا چجوری خانومی تو یه کشور اروپایی چند روز بدون آب و غذا زنده از زیر برف کشیده میشه بیرون؟و و ومثال هایی که گفتید مربوط به چیزهاییه که میشه به چشم دید ولی چیزهاییو که به چشم نمیشه دید ولی وجود داررو چجوری اثبات میکنید؟مثل گنجایش ذهن انسان؟
bab70: چرا منطقا میگی؟ منطق چجوری اثبات میکنه سنگ قبر پلارک بو میده؟سوالی که ماه هاست هیچکی تو اینجا جواب منطقی بهش نداده؟ دوست عزیز خودت فکر میکنی دلیلش چیه ؟البته شما که طبق گفته خودتون به منطق اعتقاد نداری پس حرف منطقی رو هم قبول نمی تونی بکنی .یه بار هم گفتم از بهشت گلاب دو اتیشه قمصر بهشت میارن فرشته ها شب تا شب میریزن روی قبرش این هم استدلال منطقی خوب شد.چرا خانه خدا رو با گلاب قمصر کاشان میشورن اونوقت قبر این طرف بوی گلاب قمصر بهشت میده حالا قبر پیامبر و اماماش پیشکشخدایا آخه چرا باید قبر طرف بوی گلاب قمصر بهشت بده انوقت خونه خودتو با گلاب قمصر کاشان بشورن مردم چی میگنواقعا چرا ؟ شما میدونی ؟ یه کم رو حرفم فکر کن .
mahmudkhm: از نظر من و اهل سنت کيفيت و جسمانيت براي خدا قائل شدن عين کفره دوست عزيز اين جمله شما در تناقض با اين دو جمله است mahmudkhm: فقط ميگيم خداوند دست داره چون خودش گفته ولي اينکه چطوريه mahmudkhm: مگه من گفتم نعوذ بالله دست يا پاي خداوند از گوشته يا جا اشغال ميکنه دوست عزيز لازم نيست جنس براي دست خدا تعريف کني شما وقتي براي خدا دست تصور ميکني يعني خدا را مانند موجود که داراي دست و پا هست تصور ميکني که ميشه همون جسمانيت و کيفيتدر سوره مائده ايه 64 وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ کَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزيدَنَّ کَثيراً مِنْهُمْ يهود گفتند: دست خدا بسته است! به واسطه اين گفتار دست آنها بسته شده و به لعن خدا گرفتار گرديدند ، بلکه دو دست خدا گشاده است و هر گونه بخواهد انفاق مي کند. وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ (يهود گفتند: دست خدا بسته است) ميبني که در اينجا يد (دست) مفرد است ولي در ادامه بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ ( بلکه دو دست خدا گشاده است) در اينجامیگه الله داراي دو دست هست مثل انسان حالا چرا الله بايد فقط دو دست داشته باشد خداست ديگه ميتونه بي نهايت دست داشته باشه نمي دونم شايد خالق الله , مثل خودش براي الله هم دو دست تصور کرده بوده است.نظر شما که ميگي خدا دست داره در اين مورد چيه؟يا در جايي ديگر در سوره ص آيه 75 قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ ( الله ) گفت: اي ابليس ، چه چيز تو را مانع شد از اينکه به چيزي که من با دو دست خود آفريدم سجده کني؟ آيا تکبّر ورزيدي يا واقعا از برترين ها بودي؟الله در اين سوره مستقيما به دو دست خودش که با ان انسان را آفريده اشاره مي کند حالا شما که ميگي خدا داراي دست هست و در اينجا منظور دست خدا هست پسدر زمان آفرينش انسان با دو دست الله,مسلما دو دست الله بايد در بعد مکان قرار بگيره چون انسان از عالم ماده است پس دستان الله در آن مکان و زمان (بعد مکان و زمان ) درگير ساختن و افرينش انسان بوده است پس الله نمي تونه خدا باشه چون الله و دستانش که بخشي از خود الله مي باشد در غالب بعد مکان و زمان قرار گرفته است. ببين دوست عزيز شما زماني که براي خدا دست تصور ميکني( لازم نيست حتما جنسي براي اون دست فرض بگيري) و مثل انسان دست و پا براش فرض مي گيري چون در بعد مکان و زمان قرار ميگیره معني و مفهوم خدايش زير سوال ميره البته عده دیگری از مذهبیون دست خدا را به قدرت و اراده خدا تعبیر میکنن که در اصل همون قوانین حاکم بر طبیعت میشه که معقول تر هست در نتیجه خدا همون قوانین حاکم بر طبیعته ما انسانها فقط براش اسم مشخص کردیم و صفات خودمون به اون نسبت دادیم مثل تکبر و خشم و مهربونی یا براش دست تصور میکنیم اون هم دوتا دست مثل ما انسانها