paaaaaarmida: این خودم هستم که سعی میکنم با بیماریم مبارزه کنم.چرا باید از موجودی که از من پست تره کمک بخوام؟و یا چرا باید از موجودی که اصلا نمیدونم هست یا نیس کمک بخوام؟ بیماری یک علت علمی داره . اما انسان بیمار چون روحیه خودشو از دست میده از نظر روانی به یک انگیزه حیات بخش نیاز داره که بهش تکیه کنه . شاید خداوند که من بهش معتقدم اون انگیزه باشه . شاید هم یک سگ و گربه . مهم وجود آورنده اون انگیزه برای حفظ حیاته که بعد میتونه بعنوان یک معجزه گر تو ذهنش نقش ببنده و حتی به پرستش برسه .
andishmandکاملا منظورت رو فهمیدم.سوالی که پیش میاد اینه که اگه دین واقعی همون دینه سیاه و تر سناکی باشه که معرفیش می کنن تو در اینده یا اون دنیا جهنمی میشی و ....paaaaaarmidaخوب وسیله.یک مسلمونم می گه یا حسین کمک کن و اون رو وسیله می دونه.پس میان دکتر و حسین نباید تبعیضی باشه درسته؟
nimachi: سوالی که پیش میاد اینه که اگه دین واقعی همون دینه سیاه و تر سناکی باشه که معرفیش می کنن تو در اینده یا اون دنیا جهنمی میشی و .... از نظر من دین واقعی سیاه و ترسناک نیست . علت اینکه دین سیاه و ترسناک جلوه داده شده بخاطر اینه که ضمانت اجرای قوی و محکم و مستدلی باشه برا ی رعایت قوانین اون دین . که این مسئله متاسفانه به نفس دین لطمه زده و ساخته و پرداخته های ذهنی رجال دینی ( منظورم آخوندها و تند روها) در بدترین شکلی ارائه شده و حقیقت واقعی دین رو تحریف کرده . من بخاطر اعمال بدم اگر در جامعه انسانی لطمه به جامعه بزنم . این دین نیست که منو به جهنم محکوم خواهد کرد قانونهای ساخته و پرداخته شده انسانی هم منو مجازات خواهد کرد .
andishmandخوب ببین اجی بحث اینه که تو قرانم همین تر سناکی اومده.خوب من از حرفهای تو میفهمم که تو مسلمون نیستی و دین خاص خودترو داری
paaaaaarmida: مسئله همین جاست.من اونقدر به خودم اعتماد دارم که اگه بهم بگن فردا میمیری روحیمو از دست نمیدم چون میدونم یه روزی میمیرم خیلی کم میشه انسانها از مرگ نترسند . ترس از مرگ یک چیز فطری و غریزیه . و حتی با علم به اینکه همه میدونیم رفتنی هستیم ولی از نظر من بازم دونستن اینکه قراره بمیریم سخته و در آن لحظه است که انسان به هر چیزی برای ادامه زندگی و بقا چنگ میندازه
andishmand: این روحیه عالیه و باید بهتون تبریک گفت خب همه میتونن از مرگ نهراسند.یکی از دلایلی که اکثر مقیدان دینی از رگ میترسن اینه که فکر میکنن اونور آب حهنمی در انتظار اون ها هستش.خب من به این اعتقاد ندارم لذا ترسم از این بابت صفره.یکی دیگه از همین دلایل از نوع مرگ میترسن.مثلا یکی میترسه حیوانات بهش حمله کنن اونو بکشن.این نوع ترس در همه هستش.در وجود من هم هستش.مثلا من میترسم روزی با کشتی سفر کنم کشتی از بین بره ماه ها روی آب شنا کنم تا اینکه بمیرم.ولی خب این دلیل نمیشه که از مقوله کلی مرگ در حدی بترسم که ازش فرار کنم.من مرگ رو با آغوش باز میپذریم
nimachi: خوب من از حرفهای تو میفهمم که تو مسلمون نیستی و دین خاص خودترو داری اصلا نکته همینه.همه ی مسلمونا برا خودشون دین متفاوتی دارن.دینشون واحد نیس.هر کس به اندازه ی درکش اسلام رو قبول میکنه خیلی هاشون موقع عمل میگن اسلام یه حرفی زده عقل من میگه فلان کارو بکنم همونو میکنم.موضوع همینه اسلام دینی نیس که بشه همیشه بهش رجوع کرد و این ینی نقص و این ینی محدودیت
nimachi: چرا همه جامعه ۱۴۰۰ سال پیش رو وحشی می دونستند؟ایا تو جامعه وحشی تجارت معنا داشته؟شاعری معنا داشته؟درخت کاری و کشاورزی معنا داشته؟ساخت و ساز معنا داشته؟شما به جامعه ای که چنین کارهایی درونش انجام میشده اونم ۱۴۰۰ سال پیش حق ندارین بگین وحشی باید بگین متمدن وحشی از نظر احساسی . جامعه ای که نوزادان دختر رو زنده بگور می کرد . جامعه ای که برده داری در اون بیداد می کرد و شعور اخلاقی انسانها هنوز رشد نکرده بود . من جامعه عرب اون زمان رو تنها نمیگم . جامعه قبل از میلاد مسیح رو هم مد نظرم هست . جامعه ا یکه انسانها برای تفریح و لذت اشراف در آمفی تاترها خوراک شیرهای درنده می شدند . تمدن فقط به ساخت و ساز و کشاورزی گفته نمیشه . انسان متمدن خوی حیوانی نداره و با شهر نشینی باید خودشو وفق بده . و به رشد شعو راخلاقی برسه
paaaaaarmida: هر کس به اندازه ی درکش اسلام رو قبول میکنه خیلی هاشون موقع عمل میگن اسلام یه حرفی زده عقل من میگه فلان کارو بکنم همونو میکنم.موضوع همینه اسلام دینی نیس که بشه همیشه بهش رجوع کرد و این ینی نقص و این ینی محدودیت در بقیه ادیان چی ؟ در مسیحیت . یهود . بودائیسم . زردشت ....