ametis: با این تفاسیر چرا همه تاریخ رو شما نقض نمیکنید چرا همه تاریخ بشری رو رد نمیکنید منظورم همه چیزه چون اونها رو هم ندیدیدندیدن شما ایا علت بر نبودنه؟؟؟؟؟؟ من تاریخ رو قبول دارم نه هر چیزی که در هر کتابی نوشته شده باشه اما تاریخ تنها نوششته های تاریخ نویسان نیست که قابل اتکاست دوست من !!! باستان شناسی بزرگترین رفیق و یار بشر در تاریخ بوده هست چیزی که تاریخ نوشته شده رو معنا دار میکنه باستان شناسیه مثال های ساده :زمانی ک ما در قبر هایی که با استفاده از ازمایش کربن چهارده به قدمت ۲۰۰ هزار ساله اونها پی میبریم میتوانیم مسایلی را در مورد زندگی انسانهای اون زمان متوجه شویم .زمانی که ما شهر سوخته را پیدا میکنیم تا حدودی میفهمیم ۷۰۰۰ سال پیش بومیان سیستان ایران چگونه میزیستند و وجود داشتند .زمانی که ما منشور کوروش بزرگ را پیدا میکنیم متوجه میشویم دزر زمان کوروش چه خبر بوده و ان را با اولین کتابهای نگاشته شده در تاریخ نگاری توسط هرودوت مقایسه میکنیم میتوانیم چیز هایی بفهمیم .یا کتیبه ی بیستون داریوش و نام شاهان و افرادی که پیش از خود بوده را انجا نوشته ما میتوانیم حدس هایی بزنیم اما نکته در مورد خدا باوری افراد در طول تاریخ صحبت دیگریست . ametis: روزگاری از همه عوامل طبیعی میترسیدن ...امروز چی ...چرا خداباورها دهها برابر بیخدا ها هستنداستدلال های شما خیلی ساده است غیر قابل اتکا است دوست خوبم نکته اول اینکه خدا باوران امروز از ترس جهنم و یا عذاب بی دینی و بی خدایی در این جهان و یا در ان جهان میترسند از علم کاملن پیروی کنند . باز هم من عامل دین داری امروزی بشر رو ترس از عذاب میبینم چون در تمامی ادیان و ایین ها باور نداشتن به خدای اونها موجب عذاب و بدبختی و بیچارگی دایمی از کودکی در مغز انها تزریق میشود .اما نکته دوم اینکه جدن در جریان امار های بی خدایی و بی دینی نیستید ؟؟ مردم جهان به شدت بیشتری که در حال مسلمان شدن و مسیحی شدن هستند ( در حالی که به دنیا اومدن هر فرزند مسیحی و مسلمان به امار انها اضافه میکند )در حال بی دین شدن و بی خدا شدن هستند .سرعت رشد بی دینی بسیار زیااااد و سرعت رشد بی خدایی باش یب کمتر در حال افزایش است تا جایی که در حال حاضر بیشترین تعداد باورمندان جهان رو مسیحیان تشکیل داده و سپش مسلمانان و در مرحله سوم بی دینان هستند که بیشترین تعداد مردم جهان و دارای سرعت رشد بسیار زیادی هستند ( در حالی که فرزند متولد شده از انها در امار بی دینان و یا بی خدایان قرار نداره ). مسیحیت: ۲٫۱ میلیارد (شروع : حدود ۲۷ بعد از میلاد) «همچنین برای اعداد زیر به فهرست فرقههای مسیحی بر اساس تعداد اعضا و فهرست فرقههای مسیحی و صفحه منبع مسیحیت branches.html مراجعه کنید»: کاتولیک رم: 1.05 میلیارد نفر ارتدکس/مسیحی شرقی: ۲۴۰ میلیون نفر فرقههای بومی آفریقایی: ۲۴۰ میلیون نفر پیراسته / پرسبیتریان / همایشی / متحد: ۷۵ میلیون نفر آنگلکان / اسقفی: ۷۳ میلیون نفر بپتیست: ۷۰ میلیون نفر متدیست: ۷۰ میلیون نفر لوتری: ۶۴ میلیون نفر مقدسهای روز آخر: 12.5 میلیون نفر ادونتیستها: ۱۲ میلیون نفر کلیسای پاپ/ حواریونی / حواریونی جدید: ۱۰ میلیون نفر شهود یهود: ۶/۶ میلیون نفر جنبش بازگردانی استون-کمپبل: 5.4 میلیون نفر تفکر جدید (وحدانیت، علم مسیحی و غیره): 1.5 میلیون نفر برترن (شامل پلیمث): 1.5 میلیون نفر منونایت: 1.25 میلیون نفر دوستان/کوئکرها : ۳۰۰٫۰۰۰ نفر اسلام: 1.3 میلیارد نفر (شروع: حدود ۶۲۲ میلادی) سنی:۹۴۰ میلیون نفر شیعه: ۱۲۰ میلیون نفر احمدیه: ۱۰ میلیون نفر دروز: ۴۵۰٫۰۰۰ نفر سکولار / غیر مذهبی کافر ملحد ضد خدا / ضد مذهب: ۱/۱ میلیارد نفر این رسته طیف گستردهای از عقاید را در بر میگیرد و به یک دین خاص مربوط نیست. این رسته همچنین شامل اومانیسم دئیسم، پنتئیسم، تفکر آزاد و جوخ (Juche) میباشد. برای اطلاعات بیشتر به مبحث این رسته در Adherents.com مراجعه کنید. هندوئیسم : ۹۰۰ میلیون نفر (شروع: تقریباً ۱۵۰۰ پیش از میلاد تا قرن ۱۵ قبل از میلاد؛ اما برخی از جنبههای آن به ۲۶۰۰ قبل از میلاد یا قرن ۲۶ قبل از میلاد بر میگردد) وایشناویسم (ویشنو): ۵۸۰ میلیون نفر شایویسم (شیوا): ۲۲۰ میلیون نفر نئوهندوها و هندوهای اصلاحگرا: ۲۲ میلیون نفر ویراشایواها/ لینگاواتها: ۱۰ میلیون نفر دین عامه چین: ۳۹۴ میلیون نفر این دین یک دین سازمانیافته واحد نیست و عناصری از دین تائو، کنفوسیوس، بودایی گرایی و آیینهای مذهبی که در کتابهای مقدس نیامدهاند را در خود دارد. (به آن " دین سنتی چین" نیز میگویند). بودایی گرایی: ۳۷۶ میلیون نفر (شروع: قرن ۶ قبل از میلاد) ماهایانا: ۱۸۵ میلیون نفر تراوادا: ۱۲۴ میلیون نفر واجریانا/ تبت: ۲۰ میلیون نفرهمین امــــــــــــار گیری هم در سال ۲۰۰۵ انجام شد در حالی که بی دینان و خدا ناباوران در رتبه چهارم و بعد از هندو ها بودند . بی دیــــــنی و بی خـــــــــدایی به شــــــــدت در حال رشد است .کشوری مثل ژاپن حدود ۷۰٪ مردم ان ابراز خدا نا باوری داشتند . ametis: الان پس دقیقا شما خیلی فهمیده تر از ابن سینا و ملاصدرا و ابن عربی و امثال این افراد که جزو نوابغ تاریخ بشریت هستند قرار داریدچون شما هم مسلمان زاده بودید ولی با هوش سرشارتون و با برهان خود ساخته شر توانستید از دام خدا برهیدولی ابن عربی و ملاصدرا و ابن سینا نتوانستندفقط در تعجبم چرا نریات شما تو دانشگاهها و متاخرین در حال بحث و تشریح و تدریس نیست این استدلال درست نیست که اگر ملا صدرا به فرض به خدا اعتقاد داشته یعنی فهمیده تر بوده یا کسی که باور نداشته نادان تر بوده . اصولن مسئله دین - سکس -قدرت (جنگ-پول-سیاست) مسایلی هستند که همه مردم دنیا در انها گیر و گرفتاری دارند یعنی هیچ ارتباطی با میزان سواد و تحصیلات اونها نداره بلکه بر اساس سلایق شخصی و مسایل پیچیده ای انتخاب اونها متفاوت بوده مثال :هیتلر خدا باور بود و مذهبی - نیوتن خدا ناباور بود و بی دینکوروش خدا باور بود و مذهبی - استابلین خدا ناباور بود و بی دین ابن سینا خدا باور بود و دین دار - خیام خدا باور بود ولی بی دین خوارزمی خدا باور و مذهبی بود - رازی خدا باور بود ولی مذهبی نبود انیشتین خدا باور بود و بی دین - استیون هاوکینگ خدا ناباور و بی دین . ametis: من مزاحم همیشگی هستم مراحمید دوست خوبم .
rahgozar72: حقیقتا اینجوری نمیشه بحث کرد. اصل بر این است که هر کس ادعایی دارد باید ادعای خود را ثابت کند. شما میگید فطرت خدا جو در تمام انسان ها هست، پس باید این رو ثابت کنید اثباتش همینکه قریب به اتفاق مردمان دنیا از ازل بدون هیچ پیامبری و بدون هیج راهنمایی در جستجوی یک خدا بودند اینکه اشتباه کردند در انتخاب خدا یا نه بحث دیگری است اینجور که شما میگید اتفاقا نمیشه بحث کرد که با یکدرصد استثنا بیایم کلیت یک جریان رو زیر سئوال ببریم به نظر شما عاطفه مادری اسمش چیه فطری است یا غریزی ؟؟؟شما جواب بده تا به یک نتیجه برسیم rahgozar72: البته یه جور دیگه هم میتونم صحبت کنم.یه کرم توی مغز همه انسان ها هست که با چشم و ابزار هایی که تا حالا انسان ساخه دیده نمیشه و قابل لمس کردن هم نیست ولی وجود داره. این کرم باعث میشه که انسان ها به خدا ایمان داشته باشند و اگر این کرم بمیره، انسان ها دیگه خدا رو قبوا ندارن. از نشانه هاش هم اینه که انسان ها خدا رو قبول دارند. حالا شما اگه میتونید ثابت کنید که نیست. ببخشید ولی حرفتون فوق العاده است شما حق دارید خدا را باور نداشته باشید و خشنودم که در باور به خدا با شما اشتراک ندارم ....موفق باشید
Andisheh: من تاریخ رو قبول دارم نه هر چیزی که در هر کتابی نوشته شده باشه اما تاریخ تنها نوششته های تاریخ نویسان نیست که قابل اتکاست دوست من !!! باستان شناسی بزرگترین رفیق و یار بشر در تاریخ بوده هست چیزی که تاریخ نوشته شده رو معنا دار میکنه باستان شناسیه در مورد چیزهایی که در تاریخ هست اما نشانه باستان شناسی نداره چی باور دارید یا نه مثلا نبودن برده در ایران باستان و یا رفتارهای متمدنانه ایرانیان باستان را باور دارید یا نه Andisheh: یا کتیبه ی بیستون داریوش و نام شاهان و افرادی که پیش از خود بوده را انجا نوشته ما میتوانیم حدس هایی بزنیم اما نکته در مورد خدا باوری افراد در طول تاریخ صحبت دیگریست . شرمنده ام که اینو میگم فقط مثال کدوم پادشاهی میاد ظلمهاش رو روی کتیبه و دیوار بنویسه شاید ایرانیان باستان مثل امروز از روی تملق متن منشور کوروش و اون کتیبه هار رو نوشته باشن چرا به اینها شک نمیکنید فقط شک در پیامبری محمد و اصالت انسانه واگر کسی به شخصیت کوروش اهانت کنه رگ گردنمون باید بلند شه مثلا بگه کوروش جنایتکار بوده چون رومیان رو کشته و به هر حال کشور گشایی بدون جنایت ممکن نیست Andisheh: سکولار / غیر مذهبی کافر ملحد ضد خدا / ضد مذهب: ۱/۱ میلیارد نفر جسارتا امارتون دقیق نیست سکولار ها بی خدا نیستند و همینطور بی مذهب ها هم لزوما بی خدا نیستند به این دلیل بیخدایی مفاهیم گوناگونی دارد، تعیین شمار دقیق بیخدایان کار دشواری است.[۱۱] بر اساس یکی از برآوردها، در حدود ۲٫۳٪ جمعیت جهان بیخدا هستند، در حالی که ۱۱٫۹٪ از توصیف بی دین برای خود استفاده میکنند. طبق آماری دیگر، بیشترین میزان کسانی که خود را بیخدا معرفی میکنند در کشورهای غربی وجود، و آن هم به میزانهای مختلف، که از درصدهای تکرقمی کشورهایی چون لهستان، رومانی و قبرس آغاز شده[۱۲]؛ و به ۸۵٪ در سوئد (۱۷٪ بیخدا)، ۸۰٪ در دانمارک، ۷۲٪ در نروژ و ۶۰٪ در فنلاند میرسد.[۱۱] تا ۶۵٪ ژاپنیها خودشان را بیخدا، ندانمگرا یا بیاعتقاد میدانند.[۱۱] طبق گزارش مرکز تحقیقات پیو، از میان کسانی که وابستگی به دینی ندارند و خود را "بدون دین" میدانند، ۲٪ جمعیت آمریکا خود را "بیخدا" میدانند. بر پایه یک آمارگیری جهانی در سال ۲۰۱۲، ۱۳٪ شرکتکنندگان خود را بیخدا دانستهاند.[۱۳]نقل از ویکی پدیا خدا ناباور فقط ۳ درصد جمعیت دنیا و ظهور اونها هم در صده ۱۹۰۰ یعنی کمتر از ۱۲۰ سال و اونهم با انقلاب صنعتی پس ارتباط مستقیمی بین صنهتی شدن جوامع با خدا ناباوری وجود داره البته علوم فلسفی و نقلی و عرفانی همیشه بوده و انقلابی در اونها صورت نگرفته اما صنعت چرا و این علم انسان رو به خود باوری های کاذب کشانده همونطور که نمرود و قارون و فرعون ادعای خدایی کردند حالا هم به نوعی دیگه مطرح شده Andisheh: این استدلال درست نیست که اگر ملا صدرا به فرض به خدا اعتقاد داشته یعنی فهمیده تر بوده یا کسی که باور نداشته نادان تر بوده . هر انسانی محترمنه کاملا برای همین من برای شما و خیلی از خدا ناباورهای همین یاست بیش از بعضی هم کیشان خودم احترام قائلم اما شما همه حرف اون دوستان رو نخوندید احتمالاوقتی خدا باوری رو به عدم بلوغ کودک ....قهرمان باوری کودک ...ترس و ضعف کودک ارتباط میدن و خودشون رو بالغ میدونند که دیگه دنبال قهرمان ساز=ی نیستند و ترس ندارند و ضعیف نیستند اینجا بحث مثال نیست توهینه ۳ درصد مردمان عام دنیا ۹۷ درصد رو از نظر عقلی کدوکان نابالغ میدونند شاید در همه دنیا فقط یک نفر حق رو بگه و بقیه بر باطل باشند اما اون یک نفر باید حرف خودش رو قطعا ثابت کنه اما این دوستان فقط مثالهای توهین امیز یاد دارند حتی در لیست شما سیاسیون رو که بگذاریم کنار که کلا محلی از اعراب در تفکر جامع و عرفان و فلسفه ندارند بقیه افرادی که اسم بردید و اهل تفکر هستند نیوتن خدا ناباور بود و بی دینکوروش خدا باور بود و مذهبی - ابن سینا خدا باور بود و دین دار - خیام خدا باور بود ولی بی دین-خوارزمی خدا باور و مذهبی بود - رازی خدا باور بود ولی مذهبی نبود-انیشتین خدا باور بود و بی دین - همه این متفکران بزرگ تاریخ ایران و جهان خدا باورند و تمثیل این افراد به کودک خیلی خیلی سهل انگارانه است ما در جهان در حال نوشیدن از چشمه های تفکر همین افرادیم این افراد تفکر ساز بودند استیون هاوکینگ خدا ناباور و بی دین . فقط همین یک نفر با نظریه ای به اثبات نرسیده و پر از چالش و حتی تخیل گونه من بحث کلی خودم رو با یک اافه باز تکرار میکنم هیچ دلیل علمی در جهان برای اثبات وجود خدا یا انکار اون وجود نداره من شخصا خدا ناباورها رو افراد ی نمیبینم که با تفکر از اول در نفی وجود خدا باشند اغلب افراد دور و بر من در اثر مدتها عدم انجام وظایف مذهبی و تنبلی در انجام اونها در یک دوراهی بین جبران گذشته و یا نفی کلیت تصمیم به نفی کلیت گرفتند و اصلا خدا رو منکر شدند تا به زعم خودشون وظیفه عقب مونده ای نسبت به خدا نداشته باشند این نظرشخصی منه و گفتم اغلب افراد در مقابل هم گفتم برای افرادی که بدون همچین احساساتی از ابتدای درک هستی به چالش خدا رسیدن و درش تحقیق میکنن احترام میزارم
ametis: به نظر شما عاطفه مادری اسمش چیه فطری است یا غریزی ؟؟؟شما جواب بده تا به یک نتیجه برسیم عاطفه مادری در بین حیوانات هم هست. البته اون چیزی که باعث میشه در انسان به این حد برسه، مغز پیشرفته تر و قدرت تفکر بسیار قوی تر هست. این مغز قوی همین طور که میتونه فکر کنه، احساسات رو هم پوشش میده در نتیجه احساسات ما هم از همین مغز منشأ میگیره.مغز حیوانات نیز هرچه به مغز انسان نزدیک تر میشه میتونه بیشتر فکر کنه و تجزیه و تحلیل کنه، همچنین باعث میشه اون حیوان هم تا حدودی احساس داشته باشه و حتی خواب ببینه. omideiran2008: اگر در خواب ديديد كه در امريكا داريد قدم ميزنيد واقعا روح شما به انجا سفر كرده است و به همين دليل است كه ميگويند خواب برادر مرگ است دوست من، دلفین ها هم میتونن خواب ببینن. پس یعنی اون ها هم روح دارن؟ روح اونا هم از جنس روح ما هست؟ ametis: ببخشید ولی حرفتون فوق العاده است شما حق دارید خدا را باور نداشته باشید و خشنودم که در باور به خدا با شما اشتراک ندارم ....موفق باشید منظورتون از فوق العاده رو متوجه نشدم اما به هر حال هم من و هم شما و هم همه میدونن که اون حرف ها حقیقتا چرتن ولی یه هدفی دارن. هدفشون اینه هر ادعایی باید با اثبات همراه باشه!شخصأ هیچ احساس بد یا نا خشنودی نسبت به افراد خدا باور ندارم اتفاقأ خیلی هم خوشحالم که شما، اطرافیانم و پدر و مادرم به خدا اعتقاد دارن. چون حرفاشون رو میشنوم و در موردشون فکر میکنم. ولی دوست دارم هنگامی که با کسی صحبت میکنم از مستندات علمی جواب بشنوم و یا زمانی که فلسفی بحث میکنیم این رو هم در نظر بگیریم که، آنچه را که ما به عنوان یک فرض بدیهی در نظر میگیریم، حقیقتأ بدیهی هست؟!!در ضمن هیچ وقت هم در صدد عوض کردم نظر و اعتقاد کسی نبودم
به فرض انســـــــــــان فطرتی خدا جو داشـــــــــــــــته باشد.به این صورتـــــــــــــــــــ که فطرتا از بدو تولد دنبال یک موجود نامرئی که حافظ و نگهدارش و صاحبـــــــ دنیا و قدرتــــــــــــــ فراوانی دارد و قابل ستایش است و.... باشــــــــــــــد!آیا این ثابتــــــــــ می کند که خدا یا الله وجود دارد؟خیر چه رابطه ای بین فطرتـــــــــــــــــ خدا جو و وجود خدا هستـــــــــ؟رابطه ای وجود دارد با دلیل و برهان بیان شود....می گویند انسان فطرتا خواستار رشد و کمال تا حد بینهایتــــــــــــ است.اما آیا انسان میتواند این خواسته را برای خود به تمامی ارضا کند؟قطعا خیر!به هیچ وجه....خود من با تمام وجود اینگونه حسی در وجودم در کودکی و نوجوانی بود ولی الان وقتی شرایط موجود را دیده ام و محدودیتــــــ ها را دیده ام تا حدود زیادی آرزوها و خواسته های دستــــ نیافتنی ام را فراموش کرده ام.می گویند انسان فطرتا عدالتـــــــ خواستــــــ ولی چه کسی می تواند پنهان کند که در این دنیا عدالتــ برقرار نمی شود؟؟پس آیا رابطه ای بین فطرتــــ عدالت خواه انســــان و و جود عدالتـــــ برقرار استـــــ؟؟خیر!!!شاید گفته شود بهشت جهنمی در کار استـــــ و عدالتــــ در آنجا برقرار می شود...!!!ولی این یک ادعای بزرگ است.همین!یک ادعا...و این ادعا می بینیم که شباهت معنا داری با رابطه موجود بین فطرت خدا جو(به فرض وجود) و ساختن خدایان دارد!!!به این شکل که:گفتم به فرض ما فطرتی خدا جو داشته باشیم.این فطرت مایه ساخت خدایان خورشیدو و بت ها و تاتم ها و... الی آخر شد....و ما فطرت عدالت خواه داریم و این امر مایه ساخت بهشت و جهنم و عقیده تناسخ(به این شکل که ما پس از مرگ در جسم دیگری حلول می کنیم) شده....جالب اینکه وجود بهشت و جهنم هم به مانند وجود خدا غیر قابل اثبات به نظر می رسد!!آنها که می گویند بهشت و جهنمی هست!!این را می توانند ثابتـــ کنند یا نه؟البته فارق از وجود یا عدم وجود خدا!!بسم الله!!از هر روش علمی و منطقی که مایلند، می توانند استفاده کنند.ثابتــــ کنید...!!!پی نوشت:انسان فطرتا عدالتـــــــ خواه استــــ .در دوران حیات زندگی اش!عدالت خواه استــــــ!اما آیا در این عمری که دارد،در دوران حیاتش عدالتــــــ را مشاهده می کند؟خیر!در این دنیا عدالت نیست....اما انسان فطرتی عدالت خواه دارد و در این دنیا به دنبال عدالت است
ametis: به نظر شما عاطفه مادری اسمش چیه فطری است یا غریزی ؟؟؟ محبت مادری یع نی محبت بی اندازه مادر به فرزند از ترشح هورمونی به نام اسیتکسین (اگر استباه نکنم) به هنگام تولد فرزند بوجود میاد . مادرانی که این هورمون به هنگام تولد در بدنشن کمتر ترشح میشه یا اصلن نمیشه محبتی به فرزندشون ندارن .
ametis: در مورد چیزهایی که در تاریخ هست اما نشانه باستان شناسی نداره چی باور دارید یا نهمثلا نبودن برده در ایران باستان و یا رفتارهای متمدنانه ایرانیان باستان را باور دارید یا نه قبلن اینجا توضیح دادم که تاریخ برای قابل اتکا بودن نیاز مند شواهد زیادی است .مثلن برای شناختن تاریخ هخامنشی منابع یونانی - مصری -و اشوری و ایلامی قابل اتکا تر هستند تا منابع ایرانی به دلیل بی طرف بودن - و اما اکتشافات باستان شناسی همیشه بی طرف هستند زیرا کسی سخنی نمیگوید در واقع انچه که عیان است چه حاجت به بیان است . برای پذیرفتن وقایع تاریخی به شدت نیازمند منابع مختلف و بی طرف و باستان شناسی هستیم . اما مثلن تاریخ نگاران اسلامی غرض ورزی داشتند و ما منابع بسیار کمی از تاریخ نگاران بی طرف داریم تا بتوان انها را با منابع اسلامی منطبق کرد بنا بر این همواره تاریخ نگاران صدر اسلام و متاخرین انها کمترین ارزش تاریخی را میان سایر تاریخ نگاران دارند اما برای استدلال ما راهی جز کتابهای انها نداریم اما در مورد عدم برده داری در زمان هخامنشیان ما بسیاری منابع تاریخی داریم دوست من که هم بی طرف هستند و هم منابع باستان شناسی فوق العاده ای داریم .هرودوت - گزنفون- و تاریخ نگار دیگری که اسمش در خاطرم نیست هر سه یونانی بوده و دشمن ایرانیان اما انها اعتراف کرده اند که ایرانیان برده داری نمیکنند و بعد از هر جنگ با زنان و کودکان به مهربانی رفتار میکنند . لوح گلی نگاشته شده توسط داریوش پس از احداث تخت جمشید با افتخار از این یاد میکند که در ساخت اینجا هرگز کسی به بردگی کشیده نشده و همه کارمندان از حقوق و بیمه برخور دار بودند .منابع تاریخی اشوری و ایلامی هم عدم برده داری را تایید میکنند .کمبوجیه و داریوش هر دو در زمان هایی حاکمان مصر علیا و سفلی بودند با وجود برخی رفتار های ناشایست از کمبوجیه در مصر هرگز در منابع مصری گزارشی از برده یا کنیز داری ایرانیان دیده نشده . ametis: کدوم پادشاهی میاد ظلمهاش رو روی کتیبه و دیوار بنویسه شاید ایرانیان باستان مثل امروز از روی تملق متن منشور کوروش و اون کتیبه هار رو نوشته باشن چرا به اینها شک نمیکنیدفقط شک در پیامبری محمد و اصالت انسانه واگر کسی به شخصیت کوروش اهانت کنه رگ گردنمون باید بلند شهمثلا بگه کوروش جنایتکار بوده چون رومیان رو کشته و به هر حال کشور گشایی بدون جنایت ممکن نیست دوست عزیز من امتیس جان جواب جمله اول شما رو در متن قبلی دادم .یونانیان که دشمن ایرانیان بودند کتیبه داریوش رو تایید کردند . شما رو ارجاع میدم به تاریخ هرودوت ترجمه وحید مازندرانی .اما در مورد جمله بعدی که هرکی به محمد شک کنه انسانه اصلن برای من چنین چیزی نیست لطفن من رو با برخی از عزیزانی که اینجا فعالیت دارند جمع نزنید من حتی به دوستان خودم اجازه نمیدم به محمد علی یا هر کس دیگری توهین کنند اگر کسی بحث منطقی داشته باشه گوش میکنم و نظرمو میگم .اما جمله بعد اگر کسی بی دلیل به کوروش اهانت کنه من ناراحت میشم چون اولن لیل نداره دومن تمام دنیا به شخصین انسانی اون در ۲۵۰۰ سال پیش می بالند . در مورد کشتن رومیان دست کوروش باید بگم اولن از زمان مرگ کوروش تا زمان موجود شدن مکانی به نام روم حدود ۳۰۰ - ۴۰۰ سال فاصله هست . کوروش هرگز به اروپا حمله نکرد .اما اگر حقیقت امر قضاوت در مورد کوروش باشه بله او هم خونریزی کرده و کشتار کرده و تجاوز کرده اما مباهات بشریت به اون بابت اینگونه رفتارهاش نیست که در زمان خودش مرسوم بوده .....بلکه به این دلیله که همیشه و در هر جنگی سعی میکرده کمترین کشتار صورت بگیری و کاملن حقوق ملت شکست خورده رو تا حد امکان حفظ کنه و هر جا که بدون جنگ و خونریزی فتح میشده با افتخار بر لوح گلی مینوشته و از این موضوع خوشحال بوده . و هر جایی رو که فتح می کرده دستور میداده که افراد اونجا برده نشوند زنان به شوهرانشان بر گردند مال و اموال اونها رو به هیچ عنوان غارت نمیکرده و دین مردم و فرهنگ اونها و اجرای مراسم رو در اونجا آزاد میپذاشته است .در ضمن بـــــــــیشترین فتوحات کوروش بدون خونریزی بوده و حتی پادشاه انجا را از حکومت ساقط نمیکرده مانند ارمنستان - و لیدیه .و اما نکته اصلی مورد اشاره اینکه :رفتار کوروش در ۲۵۰۰ سال پیش با مردم ایران و سربازان جناح مقابل در جنگ و کشور شکست خورده و فتح شده بعد از جنگ در زمان خودش بی نظیر بوده و تا حدود ۱۰۰ سال پیش رفتار انسان دوستانه ی او بی مانند بوده ! که تمتم شرق شناسان غربی از نگفتن این موضوع عاجزند . و چاره ای جز ستودن کوروش ندارند .ولی اگر کوروش امروز روز در میان ما مردم باشد هرچند رفتار های بسیار عادلانه و انسان دوستانه ای دارد اما مرتکب برخی جنایت ها از جمله تجاوز به حریم کشور دیگر شده و باید در دادگاه بین المللی مورد قضاوت قرار بگیرد .اما اگر به من اجازه بدید مقایسه کوچکی میان محمد و علی سردم داران اسلام و کوروش بزرگ انجام بدم :از اونجایی که بین موجودیت کوروش با موجودیت محمد و علی حدود ۱۱۰۰ ســــــــــــــال فاصله میباشد بنا بر این محمد و علی بایستی بسیار متمدن تر از کوروش باشند اما بنده لزومی نمیبینم که یاد اوری کنم کوروش با مال و زنـــــــــــان و فرزندان ملت شکست خورده و با مذهب و فرهنگ انها چطور بر خورد کرده و محمد و علی و پیروان انها چه کردند . شما رو ارجاع میدم به کتاب کوروش بزرگ و محمد ابن عبدالله . رفتار کوروش به عنوان پادشاه و سردم دار حکومت استبدادی و گه گاهی هم متجاوز به سرزیمنهای دیگر به نسبت هم رده های او در تاریخ بشری بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی مثال است . مایه مباهات ما به کوروش اینجاست امتیس جان . ametis: جسارتا امارتون دقیق نیست سکولار ها بی خدا نیستند و همینطور بی مذهب ها هم لزوما بی خدا نیستند دوست گرامی بنده تمامی انواع و اقسام بی دینی و بی خدایی رو به نقل از همون ویکی پدیا گفتم شما رو ارجاع میدم به لینک زیرhttps://fa.wikipedia.org/wiki/گروه%E2%80%8Cهای_دینی_اصلیتعداد بی دینان مجموعن در سراسر دنیا طی اخرین امار گیری سومین جمعیت جهان رو به لحاظ باور تشکیل میده ! ametis: اینجا بحث مثال نیست توهینه۳ درصد مردمان عام دنیا ۹۷ درصد رو از نظر عقلی کدوکان نابالغ میدونندشاید در همه دنیا فقط یک نفر حق رو بگه و بقیه بر باطل باشند اما اون یک نفر باید حرف خودش رو قطعا ثابت کنه اما این دوستان فقط مثالهای توهین امیز یاد دارندحتی در لیست شما سیاسیون رو که بگذاریم کنار که کلا محلی از اعراب در تفکر جامع و عرفان و فلسفه ندارند بقیه افرادی که اسم بردید و اهل تفکر هستند من شبیه اون دوستان نیستم و در بحث با من اونها رو دخالت ندید لطفن . ametis: استیون هاوکینگ خدا ناباور و بی دین . فقط همین یک نفر با نظریه ای به اثبات نرسیده و پر از چالش و حتی تخیل گونه این دانشمند در نظریات فیزیکی بسیار بر تر از انیشتین توصیف شده است اما دلیل ن میشود باور هر کدام از انها راجع به خدا درست یا غط باشد . ametis: هیچ دلیل علمی در جهان برای اثبات وجود خدا یا انکار اون وجود ندارهمن شخصا خدا ناباورها رو افراد ی نمیبینم که با تفکر از اول در نفی وجود خدا باشنداغلب افراد دور و بر من در اثر مدتها عدم انجام وظایف مذهبی و تنبلی در انجام اونها در یک دوراهی بین جبران گذشته و یا نفی کلیت تصمیم به نفی کلیت گرفتند و اصلا خدا رو منکر شدند تا به زعم خودشون وظیفه عقب مونده ای نسبت به خدا نداشته باشنداین نظرشخصی منه و گفتم اغلب افراددر مقابل هم گفتم برای افرادی که بدون همچین احساساتی از ابتدای درک هستی به چالش خدا رسیدن و درش تحقیق میکنن احترام میزارم من هم باور دارم که فعلن نمیشود با علم خدا را اثبات و یا رد کرد و صرفن به باور افراد بر میگردد البته من شکی ندارم که الل وجود ندارد منظور من افریدگار جهان هستی میباشد .و از جمله اخرتون هم ممنونم .اگر من بالا به شما پاسخ دادن نه از برای ان بود که با شما در مورد اثبات و رد خدا مخالفم بلکه به این دلیل بود که شما گفته بودید چرا امروز مردم به سرعت بی خدا و بی دین نمیشوند که من برای شما توضیحاتی دادم که متوجه باشید سرعت رشد بی دینی و بی خدایی در جهان بسیار بالا رفته و در حال افزایش است .در پناه حقیقت .
Andisheh: من هم باور دارم که فعلن نمیشود با علم خدا را اثبات و یا رد کرد و صرفن به باور افراد بر میگردد سلام....ببخشید اینجا منظورتون از علم چیه...؟راهی دیگه جز علم هم برای اثبات خدا وجود داره از نظر شما؟(البته من دقیق نمی دونم منظورتون از علم چیه)شما نوشتید که من البته شکی ندارم که الله وجود نداره و پس منظورتون از خدا،این الله مسلمونا یا خدای مذهبیون نیست...پس منظورتون از خدا چگونه موجودیه یا چیه دقیقا،که اعتقاد دارید با علم اثبات یا رد نمیشه؟
naashenas: سلام....ببخشید اینجا منظورتون از علم چیه...؟راهی دیگه جز علم هم برای اثبات خدا وجود داره از نظر شما؟(البته من دقیق نمی دونم منظورتون از علم چیه) منظورم دقیقن همون چیزیه که در سراسر جهان از اون با نام science یاد میکنند .دوست من منظور من از جمله ای که گفتم این بود که :با ابزار های حال حاضر در دست بشر تا لحظه بیگ بنگ و انفجار هسته اتمی و کوانتوم ان جلو رفتیم اما ما از ماهیت نیروی اولیه که تا بی نهایت انرژی ( بر اساس نظریه نسبیت که انرژی و جرم قابل تبدیل به یکدیگرند) در جرمی فوق ال عاده کم ذخیره شده و چگونگی این ذخیره سازی بی اطلاع هستیم . ما از ماهیت اولیه آن بی اطلاعیم و به با دلیل و مدرک قابل استدلال نمیتوانیم بگوییم این ماهیت اولیه تنها ذره ای عجیب و غریب است و یا آفریدگاری دارد .بله من تمام خدایان شناخته شده بر روی کره زمین را ساخته بشر میدانم . اما زمانی که علم به بنبست فیزیکیه خود رسیده و ذره اولیه ناشناخته باقی مانده نمیتوانم از سر دل به خواه خودم قانون صادر کنم و بگویم قطعن ان ذره اولیه افریدگاری ندارد .به لحاظ فلسفی هم میتوان قبول کرد که افریدگاری برای ذره وجود ندارد وهم میتوان پذیرفت که افریدگاری دارد زیرا در اینجا فلسفه هم جوابی ندارد .این تنها میتواند باور افراد باشد که باور کنند این ذره ابتدای هستیست یا موجودی پدید اورنده ان ذره هست . احتمال هردو ۵۰-۵۰ میباشد .اما اگر قبول کنیم که ان ذره افریدگاری ندارد . قضیه همینجا تمام میشود . اما اگر قبول کنیم که افریدگاری دارد چند نکته حائز اهمیت میباشد :۱. ما از ماهیت ان افریدگار با پیشرفت علم امروزی بی اطلاع هستیم .۲. ان افریدگار تنها قوانین اولیه فیزیک و شیمی را بر روی اختراع خود پیاده کرده و دیگر دخل و تصرفی در ان ندارد .۳.قطعن ان افریدگار نمیتواند دارای خصوصیات انسانی باشد مانند خشم،شادی،نفرت،تشویق،قهر،شادی و ....بنا بر این بنده با باور های شخصی خودم خود را یک اگنوستیک میدانم (ندانم گرا ). یعنی فردی که میگوید با اطلاعات حاضر نمیدانم افریدگاری وجود دارد یا خیر . اما قطعن بی دین است و هیچ یک از خدایان ساختگی را هم باور ندارد .در پناه حقیقت
ametis: اما ایا بین بقیه ایرانیان هم اینچنین بوده ....نه نبودهمتن رو مطالعه کنید در ویگی پدیا ======پیشینه بردهداری در ایران دوست گرامی در هیچ جای متن بنده مشاهده نکردم که توانسته باشد ثابت کند برده داری به معنای عام کلمه ( یعنی فردی که به مالکیت فرد دیگری در امده باشد و مالکیت و سندیت او را بتوان به فروش رساند - فردی که در ازای کاری که میکند حقوق دریافت نکند و قابل خرید و فروش باشد - از خود ازادی ترک مکان یا شغل را نداشته باشد و در صورت ترک شغل مجازات زندان و یا مرگ برای او در نظر گرفته شده باشد و در انتخاب دین و مذهب و روش زندگی خود ازاد نباشد ) در زمان هخامنشیان و اشکانیان دیده نمیشود .اما درمورد ساسانیان جز در اواخر حکومت انها موردی از برده داری ( به معنای عام ) نمیبینیم و دلیل برده داری در اواخر دوره ساسانیان اختلاط فرهنگی غرب فلات ایران با رومیان بود که به دلیل ازدواج خسرو پرویز با مریم دختر مسیحی قیصر روم و کمک کردن قیصر برای باز پس گیری قدرت از دست رفته خسرو پرویز از بهرام چوبینه مسیحیان زیادی به عراق کنونی و شهر های اطراف ان نقل مکان کردند و تا جایی که من میدان ایرانیان مسیحی شده ای که به ان ناحیه مراجعت کرده بودند به سبب حمایت مریم ملکه ایران دارای ازادی کامل برای اجرای قوانین شرعی و مذهبی و سنتی خود بوده اند که برده داری هم از سنت های انان بود و نه ایرانیان ارایی.اینکه فردی در ازای مزدی هرچند ناقابل وو هرچند بی انصافانه به کاری بپردازد و در انتخاب دین و ایین و سنت خود ازاد باشد و هر زمان که خواست بدون مجازات جانی و زندان بتواند کار را ترک کند و خسارت مالی بپردازد برده د اری نیست (هرچند کلمه بکار رفته برای ان مترادف کلمات برده داری در روم یا مصر باشد )، و اینکه ان فرد دارای سند مالکیت باشد و صاحب او بتواند او را به فروش برساند و بازار خاصی بدین منظور تعبیه شده باشد و قانون جمعی موجود از این نظام برده حمایت کند در ایران وجود نداشته !! اینکه افرادی جسته و گریخته هم کارهایی کرده باشند هیچ ربطی به نظام حکومتی و فرهنگ عامه و قانون حاکمه نداشته و ندارد . هرگز هیچ حکومتی در ایران از اغاز تا بعد از هخامنشیان از نظام برده داری حرفی نزده و حمایتی نکرده است و هرگز حق زندگی و خرید و فروش انسانی را به دست انسان دیگر نداده است . در منبع شما هم چنین چیزی موجود نیست و صرفن به مسیحیان حاضر در عراق در زمان بعد از خسرو پرویز اشاره دارد .در جایی هم که سخن از خرید و فروش برده میان زرتشتیان سخن گفته منبعی ذکر نکرده . میتوانید مشاهده بفرمایید .