ارسالها: 1495
#341
Posted: 10 Nov 2013 17:48
jolio48: امام یزید فرقش با باباش این بود که همه کاراش علنی بود و امام موظف به بیعت نکردن و مخالفت بود
یزید سه سال حکومت کرد
سال اول امام حسین رو کشت
سال دوم به مدینه حمله کرد و ناموس مردم رو بر لشگریانش حلال کرد و چنان فحشایی شد که تا سالها فرزندان حرامزاده اون واقعه رو اولاد الحره اسم میذاشتن و در حرم پیامبر زنا کردند و دختر باکره و زن تجاوز نشده ای در مدینه باقی نماند
سال سوم به کعبه حمله کرد و کعبه را اتش زد اما در همین حین به هلاکت رسید
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
ارسالها: 2470
#342
Posted: 11 Nov 2013 09:58
دو پسر عمو هزار و چهارصد سال پيش روبروي هم ايستادند تا هر كدام قدرت رو جزو ميراث قوم خود كنند، زدند و كشتند، بردند و خوردند..اين وسط يكيشون مغلوب شد بنا بر هر دليلي... ما بعد هزار و چهارصد سال هنوز براي اون پسر عموي مغلوب خودزني مي كنيم و هر بار مداحان شكم گنده افسانه هاي جديدتري رو مد مي كنند...
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 1495
#343
Posted: 11 Nov 2013 10:35
radiofarda: نه اصلا به مرده پرستى اعتقادى ندارم
مرده پرستی نیست ما چرا اینکار رو برای بقیه مرده ها انجام نمیدیم
حسین شهید شد و شهادتش هدف والایی داشت و ما این هدف رو که باعث زنده موندن اعتقاد و دین مون هست رو گرامی میداریم
مثل خاندانی که سالی یکبار جلسه خانوادگی میگیره تا همه با هم اشنا تر بشن و پیوند های خانوادگی اونها محکم تر بشه و ....
...
rock666: منم با هستی موافقم تازه ایرانی هم که نبودن عرب بودن. حتی خود عربا هم اونارو قبول ندارن.واقعا واسه این مردم
متاسفم که تاریخ چند هزار ساله خودشونو فراموش کردن .هویت خودشونو فراموش کردن و چسبیدن به این خرافات
ما ایرانیها بابک ها .فریدونها ... داشتیم چرا واسه اینا عزاداری نمیکنیم اینا که جونشونو واسه وطن و ناموس دادن.
اعتقاد مذهبی مرز نداره و با وطن پرستی هم منافات نداره در اسلام حب وطن از دین است و نشانه دین داری
این اشتباه مسلم برخی ادمهاست که فکر کردن بزرگداشت کوروش و اسطوره ها به دین اسیب میزنه
وقتی دین تعریف میشه امری شخصی است که با قلب ادمها سر و کار داره لذا به زور دین رو به مردم قالب کردن با کمرنگ کردن احساسات ناسیونالیستی نتیجه اش معکوسه
روش این ادمها در واقع جمعی ریاکار دینی پرورش داده که معتقداتی ندارن و فقط به دنیال پول و شهرت و مقام میگردن
من به دلایلی تو مراسمات عاشورا شرکت نمیکنم اولی اگر نهادی مردمی بر ای کوروش و ارش و .... مراسم بزرگداشت بزاره حتما شرکت میکنم
معتقدم دین باید در قلب مردم باشه نه لقلقه زبون و البته این دین کاری به نژاد و کشور نداره
این الفاظ بوی نژاد پرستی میده
hhastii: دو پسر عمو هزار و چهارصد سال پيش روبروي هم ايستادند تا هر كدام قدرت رو جزو ميراث قوم خود كنند، زدند و كشتند، بردند و خوردند..اين وسط يكيشون مغلوب شد بنا بر هر دليلي... ما بعد هزار و چهارصد سال هنوز براي اون پسر عموي مغلوب خودزني مي كنيم و هر بار مداحان شكم گنده افسانه هاي جديدتري رو مد مي كنند...
در اشکالاتی که پیش اومده موافقم
در محکومیت سو استفاده ها موافقم در نامردی خیلی از اخوندها و مداحها که به اسم حسین نوندونی باز کردن موافقم
اما در خوده شخصیت حسین و منظور از قبام عاشورا موافق نیستم
قیام حجسن مانندی نداره
واقعا حساب کن حسین با چند نفر درمقابل هزاران سپاه واقعا به امید قدرت ایستاد واقعا ادمی که طالب قدرت تا این حد است وقتی یقین کرد کشته میشه نمیتونست تسلیم بشه و در موقعیت دیگری قدرت طلبی کنه
قدری ساده انگاری است که اینگونه به مسائل نگاه کنیم
هیچکس مجبور نیست حسین رو دوست داشته باشه و به قیام حسین احترام بذاره و هر کس ازاده ا
نگاه شما هم به خودی خود و برای خودتون و برخی افراد محترمه ....منظو.ر من هم قانع کردن شما نیست فقط توضیح اینه که چرا ما به حسین و راهش احترام تا این حد میگذاریم
چه کسی مثل حسین حاضره برا اعتقادش اینقدر هزینه بده
rock666: توی این سرزمین مادری ما کسایی رو داشتیم و داریم که حسین که چه عرض کنم محمد هم انگشت کوچیکشونم نمیشد.
ما ایرانی ها تا کی میخاییم با این خرافات زندگی کنیم به خدا یکم بشینید فکر کنید که این اماما عرب بودن ماهم که آریایی هستیم چطور باید از سنت اونا پیروی کنیم در حالیکه ما زرتشت را داریم
دین زرتشت هم دینه خداست و الحق دینه خوبیه
این وظیفه هر کسیه که خودش دنباله دین بره و بر مبتای تحقیق دین انتخاب کنه
از تهدید اخوندها هم نترسه چون اثبات ارتداد ممکن نیست
اما وقتی کسی دین رو انتخاب کرد باید پایبند باشه و عرب و عجم و کرد و لر هم نداره
وطن و وطن پرستی جای خودش و دین و اعتقاد هم جای خودش منافاتی با هم ندارن
اینکه میبینید امروز برخی احمقها فکر میکنن گفتن از کوروش باعث ضعف اسلامه در واقع از ضعف فهم خودشونه چون دین اگر با قلب ادمک مورد قبول قرار بگیره هیچ چیز نمیتونه اون رو ضعیف کنه
مشکل اینه که این افراد میدونن اسلام اونها از روی ریاکاریه واسه همین هم این حرفها رو میزنن
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
ارسالها: 3502
#345
Posted: 11 Nov 2013 23:31
محرم امد!!
ستار پولدارترین مرد شهر، یکماه تکیه راه میاندازد و خودش در روز تاسوعا سر مردم گل میمالد و ۱۱ ماه هم سرشان شیره!
قدرت سامورایی! شب ها در تکیه لخت میشود و میانداری میکند و روزها مردم را لخت میکند و زورگیری ...!
فرشید پوسترهای گلزار و مهناز افشار را از بساطش جمع میکند و آخرین ورژن! پوسترهای علیاکبر و حضرت عباس را در بساطش پهن ...!
آقا احمد تا پایان اربعین تمام پاساژش را سیاه میکند و تا آخر سال هم مشتریهایش را!
قادر روزهای تاسوعا و عاشورا قمه میزند و علم میکشد ولی در ماه رمضان سیگار از لبش نمیافتد!
سیامک چشم چران! که پاتوقش همیشه نزدیک مدارس دخترانه است در دستههای عزاداری اسفند دود میکند!
نیما پشت ماکسیمایش مینویسد "من سگ کوی حسینم" ولی هیچ وقت از سگ ۱۱ماههاش دور نمیشود!
حاج آقا مداح معروف شهر بابت ۷ ساعت مداحی حقوق ۲۵۰ روز یک کارگر را میگیرد!
رییس شرکت لبنیات شیر تو شیر! ۳۰شب شیر صلواتی به مردم میدهد و ۳۳۵ روز هم با اضافه کردن آب شیرشان را میدوشد!
حاج آقا کلامی، ۹شب مردم را به تقوی دعوت میکند ولی در شب دهم سر زود پایین آمدن از منبر با هیت امنا دعوا میکند
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 1495
#346
Posted: 11 Nov 2013 23:48
rostam91: ای برادر شیعی که آخوندهای روضه خوان، و یا تاجران مذهب فروش با مهر تعصب کورکورانه عقل و فکرت را لاک زدهاند، آیا اختیار این نامها دلیل روشن و واضحی نیست بر اینکه علی یاران و صحابه پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وسلم ـ را دوست داشت، و محبت و عشق و علاقه و احترامش به آنها باعث شده بود فرزندانش را به نامهای آنها نامگذاری کند.
از سری استدلال های آبکی هم یکی این مورد است
پس چون علی ع نام فرزندانش را ابوبکر و عمر گذاشته ایتن نشان مودت و محبت بین علی و قاتلان زهرا س یعنی عمر و ابوبکر است
با این استدلال عجیب باید پس نتیجه بگیریم که
مثلا اگر کسی اسم فرزندش را آتیلا ...یا ...چنگیز ....یا .....اسکندر میگذارد این نشانه مودت اون ادم با آتیلای خونخوار و چنگیز وحشی و ویرانگر ایران و اسکندر آتش زننده پاسارگاد و ویران کننده ایران است
لابد پدر اتیلا پسیانی و مادر ارجمندش جمیله شیخی خانم بازیگر محترم و هنرمند ایرانی مودت و دوستی عمیقی با اتیلای خونخوار که در جنگها از سرهای بریده تپه میساخت و خون میخورد دارند
لابد دکتر عبدالعلی چنگیز بازیکن سابق استقلال و مردی که در ادب و جوانمردی نمونه بود هم مودت و دوستی با چنگیز مغول سفاک و خونریز دارد
لطفا این استدلال هار کنار بگذارید چون
اول دلایل این نامگذاری ها در تاریخ ذکر شده و هرگز با این ادعای شما ربط ندارد
دوم ..انتخاب یک اسم نشانه مودت و دوستی بین افراد با صاحب نام نمیشود گرچه این نامها متعلق به ابوبکر و عمر نبود ه
سوم .علی ع به پاس خدمات دوست گرامیش فرزندش را عمر نام نهاد و به نقلی عمر این کار را کرد و او از این کارها قبلا هم کرده بود
عمر جاه طلب بود و عطش قدرت داشت و ارزو داشت روزی مانند نام محمد که در میان مردم ترویج شده نام او هم نشر یابد همچنین سیاس بود و میدانست اگر با فشار و زور مثلا نام فرزند علی ع را عمر بگکذارد یا با ارعاب و تهدید با دختر علی ع ازدواج کند مشروعیت به کار خود میبخشد و البته درست حدس زد
چون امروز بعد از ۱۴۰۰ سال افرادی مثل شما در دام این سیاست و مکاری گرفتار میشوند
اما شیعه ساده انگار نیست و هرگز این همه رویداد مکتوب تاریخی را کنار نمیگذارد و به همچین شبهه ای همه اختلافات و ظلمهای خلفا را از یاد ببر
د rostam91: امروز خود را دریاب که شاید فردا خیلی دیر شده باشد!...
همه جا و در همه ادیان افرادی سو استفاده گر وجود دارند که با ریا و به اسم دین کسب در امد میکنند
اما این باعث نمیشود که مردم از دین برگردند
مردم عقل دارند و خدا همه را ازاد و عاقل افریده همه چیز را میشنوند و تصمیم میگیرند و ان تصمیم برای من قابل احترام است حتی اگر مخالف کامل نظر من باشد
اما با کسانی که با طعن و ناجوانمردانه به مذهب من میتازند به مباحثه میپردازم
من یک بی دین را که به اعتقاداتم توهین نکند اما صددرصد مخالف اعتقادم باشد را ترجیح میدهم و بهش احترام میذارم نسبت به خداپرستی که مذهبم را مسخره میکند با استدلالهای پوچ و دلایل غیر مستدل
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
ارسالها: 5428
#347
Posted: 12 Nov 2013 00:17
من نظرم را در تاپیک روز نوشت در تالار گفتگوی آزاد و آخرین پست صفحه ۵۴ آن داده ام .. فلسفه محرم و عزاداری حسین یعنی مبارزه با ظلم و ستم و یزید زمان .. وقتی یزید زمان بر سر کار است و حکومت می کند این عزاداریها معنا ندارد . عزا برای عزا هیچ ارزشی ندارد .. عزاداران باید با هم متحد شوند و میلیونها نفر ریشه یزید زمان را از بیخ و بن بر کنند وگرنه ۷۲ نفریا کمی بیشتر انسان در ۱۴۰۰ سال پیش به شهادت رسیده اند .. این همه شیون و گریه و زاری برای عده ای که به بهشت رفته اند یا می روند و به سعادت رسیده اند چه معنا یی می تواند داشته باشد ؟ من به شخصیت های دینی مملکت کاری ندارم .اونا اگه عقل کل هم باشند شیوه و عملکردشان به پشیزی نمی ارزد . سوادشان به درد خودشان می خورد . تقیه و مصلحت نظام و این حرفهای مفت هم دردی را دوا نمی کند باید ریشه ستم را خشکانید خواه این ستم نامش اسرائیل باشد یاروسیه یا امریکا و یا جرثومه ای به نام ولایت فقیه که عین زالو به بدن ملت چسبیده و از مکیدن خون ملت سیر نمی گردد .باطل باطل است .. باید این زالو را از بدن خود جدا سازیم . وگرنه این عزا داریها خشم خدا و حسین را بر انگیخته و بر جهل مرکب ما می افزاید . به امید آن که روزی مردم ما بیدار شوند و با تکیه بر دین راستین چهره دروعین دین را از میان بر دارند . به امید آن روز . دوست و برادر شما : ایرانی
ویرایش شده توسط: shahrzadc
ارسالها: 2470
#350
Posted: 13 Nov 2013 11:34
1. جنگ حسین و یزید، نه جنگ علیه کفار و جهاد مقدس، بلکه جنگ داخلی میان دو «بردارِ ناراضی» است که ریشهیِ تاریخی آن به منازعات دوران خود محمد بر میگردد. این جنگ را از نظر دینی به هیچوجه نمیتوان در مقولة جهاد طبقهبندی کرد. جهاد برای کسب قدرت سیاسی، آن هم در منازعه با مسلمان دیگر در باورًاسلامی قابل توجیه نیست. جنگ حسین و یزید در واقع، درگیری خونین اعضای قبیله بر سر تملک انحصاری امکانات سیاسی و اقتصادی است، که پیش از کربلا در شدیدترین وجه در مکه میان محمد و ابوسفیان رخ داد. در جنگ محمد با مکیان، ابوسفیان رهبری جنگ را بهعهده داشت و شکست سختی را بر او که ادعای پیامبری داشت وارد کرد و او را از هر جهت تحقیر کرد.
2. هجرت محمد از مکه به مدینه، یکی از سیاسیترین مهاجرت ها در تاریخ اسلام است. پیامِ محمد برای تاجران شهری مکه نه جاذبه داشت و نه امر تازه بود. به روایتِ برخی از تاریخنگاران، وحدانیت پیش از محمد توسط «حنفاءُ العرب» پایهگ ذاری شده بود. محمد این ایدة پایه گذاری شده را فقط عمومی کرد. این هجرت سیاسی سبب گردید که انصارِ مدینه به محمد بپیوندند. محمد از طریق کنترلِ مسیر تجاری شام، پایههای اقتصادی اشرا مکه از جمله ابوسفیان را متزلزل و ضربه ی اقتصادی بسیار سختی را بر آنها وارد کرد. مسدودشدن مسیر تجاری شام که در واقع مهمترین منبع اقتصادی ابوسفیان بود، زوال قدرت سیاسی او را در پی داشت، تا جایی که او ناگزیر شد اسلام بیاورد.کفه ی ترازو به نفع محمد سنگین شد و تاریخ به نفع بنی هاشم رقم خورد. محمد توانست انتقام تاریخیاش را از ابوسفیان بگیرد. اکنون، این ابوسفیان بود که توسط محمد تحقیر میشد.
3. ابوسفیان، اما پیر با تجربه و سیاستمدار شهری و کار کشته بود. پذیرش اسلام از سوی او، بیش از آنکه جنبه ی دینی و اعتقادی داشته باشد، جنبهی سیاسی داشت. او با اسلام آوردن نه تنها زندگی خود و خانواده و مال و اموالش را از نابودی محتوم و مقدر نجات داد، بلکه تناقضات ساختاری بس مهمی را پایه گذاری و راهی را در تاریخ باز کرد که در نتیجهی آن امویها به بزرگترین بازیگرانِ سیاسی تاریخ اسلام بدل گردد. امویها گروه نسبتاً تاجر، شهری و نسبت به باورهاي دینی و اسلامی بیاعتنا بودند. اسلام برای او چیزی بیش از یک فرصت سیاسی نبود. با اسلامآوردن ابوسفیان، معاویه پسر او و پدر یزید، به عنوان یکی از کاتبان وحی برگزیده شد و در نتیجه امویها علاه بر جایگاه سیاسی، از جایگاه دینی و معنوی نیز برخوردار شدند.
4. محمد و ابوسفیان رفتند. شکاف سیاسی را که ابوسفیان پایه گذاری کرده بود نه تنها برجای ماند، بلکه هر روز عمیقتر گردید. در دورانِ ابوبکر و عمر، امام علی جایگاه سیاسی و حتی معنوی چندان مهم نداشت. او، بیستـ وـ پنج سال آزگار فقط در حاشیهی قدرت و سیاست زندگی کرد. در طول این دوران، منازعات ابوسفیان و محمد و صلح و جنگ آنها، از طریق معاویه و علی به صورت پنهان دنبال میشد و با درگذشت عثمان، خلیفة بسوم، این منازعاتِ سیاسی، آشکار و علنی گردید. مهمترین تصمیم سیاسی علی پس از رسیدن به خلافت عزل معاویه از حکومت شام بود. با آنکه معاویه، مشروط بر آنکه والی شام باشد، میخواست به علی بیعت کند، علی به هاشمی بودن خود و اینکه داماد محمد است فخر فروشی میکرد و تصمیم قطعی داشت که معاویه را بهکلی از قدرت سیاسی بر کنار سازد.
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!