صفحه 56 از 93: « پیشین 1 ... 55 56 57 ... 92 93 پسین »

Moharram | محرم........نظرت راجع به محرم و عزاداری حسین چیه؟؟؟؟

sinarv1

کاربر

ارسالها: 6789

#551 Posted: 4 Nov 2014 17:00

نظر حسين بن علي راجع به ايرانيان:
ما از تبار قريش هستيم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ايراني ها هستند روشن است كه هر عربي از هر ايراني بهتر و بالاتراست
ايراني ها را بايد دستگير كرد و به مدينه آورد و زنانشان را به فروش رسانيد و مردانشان را به بردگي و غلامي اعراب كماشت
حسين بن علي _ امام سوم شيعيان
سفينه البحار و مدينه الاحكام
(حاج شيخ عباس قمي_ص 164)

قريش شامل 25 طايفه ميشد مانند:
بني هاشم,بني مخزوم ,بني اميه,بني زهره, و...

قسمت اخر حرفمو خودم ویرایش کردم

ویرایش شده توسط: sinarv1

sinarv1

کاربر

ارسالها: 6789

#552 Posted: 4 Nov 2014 19:42

nimachi: تازه برا شخصیتی كه برا ایران نفعی نداشته.
mohamad557: دست اورد های خون حسین (ع)
۱- زنده ماندن دین خدا و تشیع
۲-اموختن می توان مرد اما پیروز بود
۳-محرم و صفر است که اسلام را زنده نگ داشته است (امام خمینی-رهبر جمهوری اسلامی ایران مد ظله )
۴-انسان نباید زیر بار ظلم برود
۵-امام حسین باعث پیروزی حکومت جمهور اسلامی بر حکومت شاهنشاهی و طاغوتی شد
۶-جوانان ایرانی با دم گرفتن این روضه ها و نحه ها به جنگ رفتن و خون دادن
۷-واین دین و حکومت و غیرت و برکت وسلامت و...به برکت وجود محرم و صفر است
۸-بیداری اسلامی عظیم در جهان
۹-ادم شدن بعضی ها برای ۲ ماه
۱۰-.................

این ها دست آورده نه؟!
بقیه مواردش که هیچی ولی این چنتا برام جالب بود!
mohamad557: انسان نباید زیر بار ظلم برود
اره اخه همه انسان ها از ظلم خوششون میاد واسه همین حسین خودشو تیکه تیکه کرد تا به بقیه بفهمونه زیر بار ظلم نرید چون چیز بدیه!!!!
mohamad557: امام حسین باعث پیروزی حکومت جمهور اسلامی بر حکومت شاهنشاهی و طاغوتی شد
پس همه این بدبخیا و فقر و فلاکتی که اخوند ها و جمهوری اسلامی سر این مردم بی چاره اورده زیر سر حسینه!؟موضوع جالب شد
mohamad557: جوانان ایرانی با دم گرفتن این روضه ها و نحه ها به جنگ رفتن و خون دادن
جوون های ایرانی از روی غیرتشون رفتن برای جنگ نوحه و روضه کیلو چنده!حتما سرباز های شوروی هم با روضه و نوحه نازی ها رو از استارلینگراد بیرون کردن نه؟؟؟
mohamad557: واین دین و حکومت و غیرت و برکت وسلامت و...به برکت وجود محرم و صفر است
چه برکتی چه سلامتی چه کشکی چه دوغی مرد حسابی؟!خودتو زدی به خواب؟؟؟
هر چی میکشیم زیر سر همین دین و حکومته چرا خودتو میزنی به اون راه مَرد؟
مگه نمیبینی وضع مملکتو؟!یا شایدم اینقدر پشتت قرصه که طعم بدبختی رو نچشیدی؟؟؟
mohamad557: ادم شدن بعضی ها برای ۲ ماه
پلیس بره کنار بوق بزنه پس؟!نه!؟

andishmand

ارسالها: 24568

#553 Posted: 4 Nov 2014 19:53

rajkapoor
sinarv1

کل کل نکنید ، وقتی نمی تونید دوستانه با هم بحث کنید نیازی نیست پست بدید . اگه یه پست دیگه به این شکل ارسال بشه تمام پست های شما پاک و برخورد جدی با شما خواهد شد.

به نظرات هم احترام بذارید ، وقتی شما دو نفر بعد از مدت ها هنوز از عهده این برنمیان که بدون توهین ، بدون زیر سئوال بردن مرام و مسلک و عقیده طرف مقابلتون با هم بحث کنید ، اونوقت از دین و مذهب و آزادگی و انسانیت بحث می کنید و توقع دارید دنیا بهشت بشه .

بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند

ویرایش شده توسط: andishmand

sinarv1

کاربر

ارسالها: 6789

#554 Posted: 4 Nov 2014 21:57

Hamid345: بزرگ فلسفه شاه دین این است که مرگ سرخ بهتر از زندگیه ننگین است
داداش من کافیه حسین ذره ای سیاست به خرج میداد تا اونطوری خوار مادر برادرشو به کشتن نده راه خودشم ادامه میداد...

shayyan

کاربر

ارسالها: 50

#555 Posted: 5 Nov 2014 00:23

با سلام .درسته اول باید پذیرش اعتقاد دیگران را داشت بدون بی احترامی به هم. به نظر من هدف از محرم و این همه عزاداری این که بگوییم حسین در این زمان همه به یادت هستیم و تنهایت نمی گذاریم هر جند که من قلبی پر از گناه دارم ولی دل شکسته ی اهل بیتم مخصوصا حسین

برگ زرد

charli1369

کاربر

ارسالها: 1135

#556 Posted: 5 Nov 2014 01:18

sinarv1: داداش من کافیه حسین ذره ای سیاست به خرج میداد تا اونطوری خوار مادر برادرشو به کشتن نده راه خودشم ادامه میداد...
اوقت داداش به چه قیمتی خوار شدن امام حسین که جنگ نداشت
ببین من نه دستمال بدستم نه چیزی خوب از این مملکتی هم دارم توش زندگی میکنم سخت دلگیرمو خورده دارم
افتاد چه کسایی رو دارم میگم
عزاداری امام حسین داستاننش جداس
مشتی خدا اون روز رو نیاره ادم عزیزش میمیره ۴۰ روز سیاه میپوشه کلی زار میزنه یه عمر با خاطراتش زندگی میکنه غصه میخوره یه کلمه از اخرش داغ داره اونوقت ما داریم درمورد پسر خانوم فاطمه زهرا حرف میزنیم باید عزاداری کرد درست عزاداری کرد
شما تو یه کلمه گفتی امام حسین باید میرفت زیر توعون
خودت میری زیر توعون کسی ایا!!! که پیشنهاد میدی رفیق

خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم

sinarv1

کاربر

ارسالها: 6789

#557 Posted: 5 Nov 2014 08:02

charli1369: اوقت داداش به چه قیمتی خوار شدن امام حسین که جنگ نداشت
خار چیه داداش من چرا جو گیر میشی همیشه که نباید ادم خودشو به کشتن بده تا به یه مقصدی برسه!
مثل این میمونه یکی بخواد بره مثلا بابلسر با ماشین بعد تو راه خودشو بزنه به یه تریلی نفله کنه که چی؟که بعد مرگش بگن این میخواست بره بابلسر؟!
همینه که میگم ذره ای سیاست نداشت
charli1369: ببین من نه دستمال بدستم نه چیزی خوب از این مملکتی هم دارم توش زندگی میکنم سخت دلگیرمو خورده دارم
افتاد چه کسایی رو دارم میگم

charli1369: عزاداری امام حسین داستاننش جداس
مشتی خدا اون روز رو نیاره ادم عزیزش میمیره ۴۰ روز سیاه میپوشه کلی زار میزنه یه عمر با خاطراتش زندگی میکنه غصه میخوره یه کلمه از اخرش داغ داره اونوقت ما داریم درمورد پسر خانوم فاطمه زهرا حرف میزنیم باید عزاداری کرد درست عزاداری کرد
داداش من چرا جو گیر میشی؟!بحث ۴۰ روز یا ۴۰۰ روز نیست!بحث ۱۴۰۰ ســــــــــــــــــــــاله!
خانوم فاطمه زهرا دیگه چه صیغه ایه؟!
حسین با اشتباهی که کرد شد مثل داستانی که بالا تعریف کردم
حسین مثل راننده ماشین بود گرچه میتونست از این خطر دوری کنه ولی خوار و مادر و برادر و همه رفیقا های بی گناهشو به کشتن داد اونم چه کشتنی!!
میتونست به مقصدش برسه خیلی آروم و آهسته ولی با سیاست...
حتی یه سری از یارانش هم در این چنگ همراهیش نکردن

ویرایش شده توسط: sinarv1

charli1369

کاربر

ارسالها: 1135

#558 Posted: 5 Nov 2014 13:54

sinarv1: خار چیه داداش من چرا جو گیر میشی همیشه که نباید ادم خودشو به کشتن بده تا به یه مقصدی برسه!
داداش من جوگیر نشدم امام حسین که جنگ نداشت ای بابا داداش یکی زور بهت بگه چیکار میکنی
یه حرف های میزنی ها سیاست سیخی چنده داداش
mani51: خانوم فاطمه زهرا دیگه چه صیغه ایه؟!

!!!!
mani51: حسین مثل راننده ماشین بود گرچه میتونست از این خطر دوری کنه ولی خوار و مادر و برادر و همه رفیقا های بی گناهشو به کشتن داد اونم چه کشتنی!
من حرفتو نمیفهمم

sinarv1: حتی یه سری از یارانش هم در این چنگ همراهیش نکردن
چون مرد نبودن جیگر نداشتن بی معرفت بودن بی وجود بودن

خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم

sinarv1

کاربر

ارسالها: 6789

#559 Posted: 5 Nov 2014 14:22

charli1369: داداش من جوگیر نشدم امام حسین که جنگ نداشت ای بابا داداش یکی زور بهت بگه چیکار میکنی
یکی بهم زور بگه وقتی ببینم یه تفنگ شاتگان دستشه و من دستم خالیه سعی میکنم با پنبه سر ببرم نه اینکه باهاش درگیر بشم بزنه هم خودمو بکشه هم خانوادمو عقل اینو حکم میکنه

charli1369: من حرفتو نمیفهمم
sinarv1: مثل این میمونه یکی بخواد بره مثلا بابلسر با ماشین بعد تو راه خودشو بزنه به یه تریلی نفله کنه که چی؟که بعد مرگش بگن این میخواست بره بابلسر؟!
منظورم این مثالم بود همین مثال راننده رو برای حسین زدم
سرنوشت سرنشین های ماشین دست رانندس و تو قضیه کربلا حسین حکم راننده رو برای خانوادش داشت میتونست سالم به مقصد برسونتشون یا میتونست به کشتن بدتشون که راه دوم رو از رو بی سیاستی و بی تجربگی انتخاب کرد

charli1369: چون مرد نبودن جیگر نداشتن بی معرفت بودن بی وجود بودن
نه چون اون مخ لامصبشون ذره ای کار میکرد
الان جواب منو بده
مثلا الان که حسین خودشو به فنا داد مملکت های اسلامی گل بلبله؟؟؟!
نه از همه فقیر تر و بدبخت تر همین مملکت های اسلامی هستن
اگه نفت نبود مردم هم رو زنده زنده میخوردن

بذار چهار روز دیگه این نفت صاب مرده تموم شه اونوقته که کشور های غربی تازه در چاه های نفت و گازشونو برمیدارن اونموقس که میگیری مطلبو...
حسین اگه مخشو به کار مینداخت وضع اسلام از این بهتر بود همیشه میگن وقتی یه نفر کاربلد بالاسر یه کار باشه بهتره تا اینکه دست بقیه بیفته!متاسفانه کاربلد ترجیح داد خودشو به کشتن بده تا اینکه بالا سر کار وایسه

razeghi

کاربر

ارسالها: 380

#560 Posted: 5 Nov 2014 15:36

افسانه ای بنام کربلا :

( با کمال احترام به باورهای درست هموطنان شیعه مذهبمان این نوشتار فقط قصد به چالش کشیدن ادعای مبلغین دینی را دارد و صرفا هیچگونه توهینی به باورهای درست مذهبی این عزیزان ندارد )

عاشورا ابزاری که دکانداران مذهبی شیعه بیش از هزار سال است در دست گرفته اند و با شستشوی مغزی خرد باختگان و بی خبران مذهب زده در میهن عزیزمان ایران این روایت را آنگونه که خود میخواهند به خورد هم میهنان ما میدهند تا راه دزدی و چپاول دارایی ایرانیان را بیش از پیش هموار تر کنند و همواره از آن یک تراژدی غم انگیز و حماسی ساخته اند که در آن حسین نماد آزادگی و امر به معروف ونهی از منکر و جوانمردی قرار داده شده و با توسل به نام مولايشان حسین با انگیزه های کاملا مذهبی توسط مزدوران و شرافت فروشان دست پرورده ی خود به مانند اسید پاشی های اخیر در دیار همیشه زاینده رود به اهداف پلید و اهریمنی خود که همان سرکوب مردم آزادی خواه و بانوان مبارز و آزاده ی ایرانی است می رسند ، سالهاست که این دین فروشان فرصت طلب از عقاید مردم سواستفاده کرده و ماه محرم که فرا میرسد در بوق و کرنا میکنند و فریاد های حسین مظلوم و حسین تشنه لب را فریاد میکنند و از جوانان ایرانی میخواهند به مانند مولايشان حسین زندگی کنند و راه وی را در جستن سعادت و خوشبختی پیشه کنند اما جوانان ما نيز بدون کوچکترین تفکر و اندیشه و بدون تحقیق و بررسی تمام این داستان پردازی های دین فروشان را بسان وحى منزل فرض کرده و بی چون و چرا میپذیرند بدون اینکه پژوهش کنند و ببینند این حسین کیست و دلیل به ظاهر قیام حماسی اش چیست و اصولا چه ارتباطی با ایران و ایرانی دارد و چه دلیلی وجود دارد که ایشان شیفته ی ایرانیان باشد و این دین فروشان و مداحان چه دلیلی برای بزرگ نمایی سالیانه ی این رویداد تاریخی اسلامی و عربی دارند ??
دین فروشان شیعه داستان پردازی های زیادی کرده اند و با ساختن یک تراژدی حماسی و سراسر شجاعت و جوانمردی از حسین یک الگوی بی عیب و نقص و خدا گونه برای ایرانیان خردباخته ساخته اند و ایرانیان نیز همواره در هر سال در ماه محرم با مراسمات غمه زنی و زنجیر زنی و گل و لای بر سر و صورت کوفتن از حسین ( کسیکه طبق تواریخ مکتوب اسلامی در رأس سپاه اعراب مسلمان به این مرز و بوم یورش برده است ) تجلیل و تشکر میکنند که یا حسین ما سگ درگاه تو هستیم که به سرزمینمان یورش بردی و اسلام را به ما عرضه کردی ، براستی که اینهمه خودباختگی و ساده باوری تا کی و تا کجا ، چند هزار سال دیگر باید بگذرد تا ایرانیان بدانند و بفهمند حسین هم بمانند والیان اسلام دوست ایرانیان بود يا از دشمنان اصلی ایران و ایرانی بود .
ما در اینجا از منابع معتبر شیعی استفاده میکنیم تا داوری را به ذهن خوانندگان این نوشتار بسپاریم ، در این رابطه حدیثى از کتاب سفینه البحار نوشته ی حاج شیخ عباس قمی ( دومین کتاب معتبر در تاریخ روایی شیعه ) درج شده است که برای نشان دادن میزان ایران دوستی امام سوم شیعیان سنديتى غیر قابل انکار دارد :
ما از تبار قريش هستيم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما عجم ها( ایرانیان ) هستند ، روشن است که هر عرب از هر عجم بهتر و بالاتر و هر عجمی از دشمنان ما هم بدتر است ، عجمها را بايد دستگير کرد و به مدينه آورد ، زنانشان را به فروش رسانيد و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت.
اما نمونه ی دیگری از ایران دوستی ایشان را در کتاب تاریخ طبری و از جمله ی معروف نقل شده از ارينب معشوقه ی مشترک ایشان و یزید که بعدها یکی از عوامل وقوع عاشورا شد را میتوان دید :
حسین آری او را ميشناسم ، از نبرد ها و رشادت های او در نبرد طبرستان ( مازندران ) چیزها شنیده ام .
براستی آیا این نمودی از ایران دوستی ایشان بود و ما بايد از این بابت به خود ببالیم که چنین هواخواهان بزرگی داشته ایم .

سالهاست که مبلغان دین فروش به ما گفته اند امام حسین قیام آزادی خواهی کردند و تشنه لب مظلومانه به شهادت رسیدند اما باید باتوجه به منابع بیطرف به درستی این ادعاها پرداخت نه فقط منابع شیعه ، اما باید پرسید صحرای سوزان و بی آب و علف کربلا آنهم در اواخر مهر ماه سال 61 هجری که بدون شک خبری از آن گرمای سوزان تابستان که مبلغان دینی ادعا کرده‌اند نیست آنهم در کنار رود دجله و فرات چگونه شکل گرفته است که بر هیچکس پوشیده نیست که درکنار هیچ رودخانه ای چنین بیابانی در هیچ جای جهان شکل نگرفته است بلکه این دشت های حاصلخیز و پر آب کنار رودخانه هیچ نشانی از بیابان ندارند و اگر این امام بزرگوار به خود و يارانشان زحمت می دادند با حفر چند متر چاه میتوانستند براحتی به آب دست پیدا کنند و نیازی به اینهمه التماس و مکافات برای بدست آوردن آب نبود ، اما چند دلیل وجود دارد که چنین چیزی را کاملا مردود میکند که میتوان به این نگاشته در کتاب تاریخ ابن اثیر ( معتبرترین منبع شیعه مذهب ) اشاره کرد :
چون به حسین نزدیک شدند فرمود که برای او سراپرده ای برافراشتند ، آنگاه فرمان داد که اندازه ای مشک آوردند و در جامی بزرگ با آب در آمیختند در این هنگام حسین به درون شد و نوره ( واجبی ) مالید و سر و تن بشست و بر سراسر پیکر نازنین گلاب افشاند و شادان و چابک و دمان و آراسته بیرون آمد ، عبدالرحمن بن عبد ریه و بریر بن خضیر همدانی بر در سراپرده ایستاده و هریکی کوشیدند که پس از حسین ، او به درون رود و خود را بپیراید و بیاراید ، بیر به شوخیگری با عبدالرحمن پرداخت عبدالرحمن گفت : به خدا سوگند که این نه هنگام کار یاوه است ، بریر گفت : مردمان من میدانند که من در جوانی و پیری به کار یاوه گرایشی نداشته ام ، ولی از آنچه بر سرمان خواهد آمد شاد و مژده یاب هستم به خدا میان ما با دخترکان زیبای فراخ چشم بهشتی جز همین به جای نمانده است که ایشان با شمشیرهایشان بر ما تازند و آنگاه ما یکراست به آغوش آنان بال کشیم. چون حسین بپرداخت، این دو به درون رفتند.
تا اینجا داستان تشنگی مولای شیعیان زیر سؤال میرود و درستی آن در هاله ای ابهام قرار میگیرد اما بد نیست به داستانی از تاریخ طبری ( معتبرترین و سومین تاریخ اسلام از نظر قدمت ) در این رابطه نیز نگاهی بیندازیم :
امام حسین عباس بن ابی طالب را پیش خواند و با سی سوار و بیست پیاده فرستاد و بیست مشک همراهشان کردندکه شبانگاه برفتند و نزدیک آب رسیدند ، پانصد تن از سپاهیان یزید مراقب آبگاه بودند ، چون به نزدیک ابگاه رسیدند عباس گفت : آمده ایم از این آب که از آن ما را بداشته اند بنوشیم ، گفتند بنوش نوش جانت ، عباس گفت تا حسین و این گروه از یارانش که می بینی تشنه اند یک قطره نخواهم نوشید ، آنگاه عباس به پیادگان گفت مشکها را پر کنند پس از آن کسان نمودار شدند و درگیری اندکی شد ، یاران حسین با مشکها بیامدند و آب را پیش وی بردند .
اما برای پی بردن به چگونگی شرایط جغرافیایی منطقه ی کربلا و دیدن آن بیابان های سوزان که مبلغان مدعی آن هستند نیازی به سفر به آنجا نیست بلکه به راحتی میتوان به نقشه های اقلیمی این منطقه نیز مراجعه کرد تا بهتر راست و دروغ این ادعای مبلغان مذهبی را درک کرد .

اما یکی دیگر از عواملی را که در وقوع عاشورا بی تاثیر نبوده است ظاهرا رقابت عشقی حسین و یزید بر سر زنی شوهردار بنام ارينب میتوان دید که ظاهرا بعدها کینه ی یزید از حسین را بیشتر کرده و باعث وقوع چنین جنگی شده است که داستان از این قرار است که یزید دلداده ی ارينب همسر عبدالله بن سلام از والیان کوفه میشود و برای رسیدن به عشق خود از انجام هیچ کاری دریغ نمیکند اما معاویه که زیر بار چنین ننگی نمیرود پس از مدت ها اصرار میپذیرد و چون ارينب شوهردار بود نقشه ای میکشد و با آشنا کردن هند دخترش با عبدالله و وعده ی خلافت کوفه به وی پیش زمینه ی این ازدواج را فراهم میکند ، پس از دلباختگی عبدالله به هند و خواستگاری کردن وی از هند ، او فقط یک شرط را برای پذیرفتن این خواسته تعیین میکند و آن هم سه طلاقه کردن ارينب است و عبدالله هم شرط را میپذیرد و همسر خود را سه طلاقه میکند اما پس از انجام شرط دختر معاویه به بهانه ی ضعیف بودن اراده ی عبدالله که عشق خودش را طلاق داده بود از این پیمان سر باز میزند ، معاویه پس از این طلاق بلافاصله هیئتی را به خواستگاری ارينب فرستاده و وی را برای یزید خواستگاری میکند که با پاسخ مثبت ارينب معاویه به تمام شهرهای تحت حکمرانی خود خبر این پیوند را میدهد اما در تدارکات این ازدواج به یکباره و بنا به دلایلی که ابهام آمیز است حسین به ارينب نزدیک شده و با فرستادن نمایندگان خود نظر ارينب را درباره ازدواج با وی جلب میکند که ارينب نیز میپذیرد و به جرگه ی زنان حسین می پیوندد که این سرشکستگی بی مانند در تاریخ اسلام بعدها کدورت میان نمایندگان خلافت اسلامی را بیشتر کرده و در وقوع واقعه ی کربلا تأثیر میگذارد .

جالب است بدانید که طبق تواریخ مکتوب اسلامی حسن امام دوم شیعیان در دوران زندگی خود خلافت خود را به معاویه با نرخ دریافتی سالیانه دو میلیون دینار می فروشد و حسین نیز ظاهرا مقرری سالانه یک میلیون دیناری داشته است اما حسین برادر کوچکتر که بلند پرواز تر از برادر بزرگتر بود داعیه دار خلافت پدر میشود و نکته ای که بسیار تأمل برانگیز است اینجاست که تا این زمان سخنی از امامت درمیان سردمداران شيعه نبود بلکه فقط سخن از خلافت درمیان بود اما ظاهرا جانشینان وی پس از منتفی دانستن خلافت علوی بحث امامت را پیش کشیدند ، اما برای درک بهتر حقیقت کربلا باید از چند زاویه این داستان پردازی ها و ادعاها را بررسی کرد .
اصولا حسین هیچگونه مشکلی با معاویه نداشت و طبق گفته‌های تاریخی حسن و حسین در سفرهای معاویه به مکه و مدینه از پيشوازان معاویه بودند و به گرمی از وی استقبال میکردند که حتی در جایی حسین به یارانش میگوید تا زمانی که معاویه زنده است باید خانه نشینی پیشه کنند ( زندگانی امام حسین ، اخبار الطول ، روضه الصفا ) ، حال باید پرسید اگر حسین هیچ مشکلی با معاویه نداشت چه عواملی در شکل گیری عاشورا تاثیر گذار بوده است .
ماجرای فرار حسین از مدینه به مکه و سپس سفر وی به عراق نیز از قسمت های کمرنگ شده توسط مبلغان دینی شیعه است ، ولید حاکم مدینه حسین را به بیعت با یزید وادار میکند که حسین به ولید میگوید فردا به همراه مردم با وی بیعت میکند اما شبانه‌ به مکه میگریزد و از آنجا با فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه و اخبار خوشایند وی از بیعت کوفیان در همراهی با حسین در نبرد با یزید به سوی کوفه حرکت میکند اما کوفیان که ظاهرا از پدر وی علی کدورت و کینه ای شدید در دل داشتند با پیمان شکنی خود انتقام علی را از پسرش حسین گرفتند .
پس از کوچ لشکر حسین به عراق و محاصره آنها توسط لشگریان عبیدالله بن زیاد ، حسین پیامی به وی می فرستد که سه درخواست را مطرح میکند :
یک اینکه به مکه بازمی گردد ، دوم يا اینکه دست در دست یزید گذاشته و داوری را به وی می سپارد و یا اینکه به نبرد با کفار ( ديلمستان ایران - قسطنطنیه ) میرود که عبیدالله با توصیه های شمر این درخواست را رد میکند و تنها راه حسین را تسلیم شدن به یزید عنوان میکند و حسین که از گفتگو با زیاد ناامید شده بود سپس به عمر سعد فرمانده سپاه یزید پیشنهاد رشوه میکند تا وی و لشگرش را به جرگه یاران خود پیوند دهد که سعد در پاسخ میگوید یزید خانه ام را خراب میکند و دارایی ام را میگیرد اما حسین پاسخ میدهد از آن بیشتر را به تو خواهم داد ( تاریخ طبری ) .
یک ماجرای سانسور شده دیگر ماجرای مصادره کاروان یزید است که این کار که شبیه راهزنی بود خشم یزید را بر انگیخت:
امام حسین از مکه به سمت کوفه حرکت کرد تا به حوالی تنعیم رسید کاروانی را آنجا دید که از جانب حاکم یمن برای یزید فرستاده شده بود ، بار کاروان روناس و حله بود که پیش یزید می بردند ، امام حسین کاروان را بگرفت و همراه ببرد .
یکی از ادعاهای مبلغان شیعه دز کربلا که جای پرسش و بحث زیادی دارد داستان حرمله و علی اصغر بود که از فاصله چندصد متری با پرتاب تیری گلوی این طفل شیرخوار را نشان میرود و به شهادت می رساند ، حال باید پرسید امام حسین که علم الهی دارد آیا قوم خود را نمیشناخت که چنین ریسک غیر منطقی و محیرالعقولى میکند و طفل شیرخوار خود را به نزدیکی لشگر دشمن برده و طلب آب میکند و نمی دانست که ممکن است جان طفل شیرخوار خود را از دست بدهد و یا مگر حرمله دیوانه بود که بجای نشان گرفتن گلوی حسین فرمانده رقیب و کشتن وی و پایان دادن به این جنگ گلوی یک طفل شیرخوار را هدف گرفته بود آنهم طفلی که هیچگونه خطری برای آنها نداشت هرچند که پرتاب چنین تیری از فاصله چندصد متری غیرممکن است و از هیچ تیراندازی بر نمی آید و اصولا یک طفل شیرخوار نیازی به آب ندارد و شیر مادر برای تغذیه او کافی است .
مبلغان دینی در جایی دیگر میگویند حضرت ابوالفضل در شب پیش از عاشورا برای آوردن آب میرود و با دستان بریده مشک آب را به دندان گرفته و راه برگشت را در پیش گرفت ، حال باید پرسید ایشان چگونه با دست بریده و با چه سرعتی مشک را با دست دیگر گرفته درحالی که سوار بر اسب بود و پس از بریده شدن هردو دست ایشان چگونه مشک آب را به دندان گرفته است و یا اینکه ایشان چگونه دستان مبارکشان بریده شد پاسخ خواهند داد با تیرهای سپاه یزید اما مگر کمان های یزیدیان تبر و شمشیر پرتاب میکرد که دستان ایشان بریده شد و آیا ایشان خونریزی نکردند و در نهایت از شدت خونریزی بیهوش نشدند .
یکی از مرموز ترین قسمت داستان پردازی مبلغان دین فروش شیعه در انتهای عاشوراست که ظاهرا لشکر یزید رفتار بسیار ظالمانه ای با بازماندگان حسین انجام میدهد که باز هم باید پرسید اگر دعوای حسین و یزید بر سر خلافت بود پس یزید که میدانست خلافت را قصب کرده است و خود نیز بهتر بر بر حق نبودن خود واقف بود چرا پسر حسین ( سجاد ) را نمی کشد تا قال قضیه خلافت کنده شود و دیگر کسی از آل حسین باقی نماند تا ادعای خلافت کند ، اما درباره رفتار یزید با بازماندگان کربلا نیز بد نیست به نقل قول طبری گوش فرا دهیم و چگونگی آنرا بهتر درک کنیم :
پس از آن بازماندگان امام حسین به خانه یزید رفتند و از زنان خاندان معاویه کس نماند که گریه کنان به پیشواز نیامده باشد ، سه روز عزای حسین گرفتند و یزید همواره این جمله می گفت : خدا عبیدالله بن زیاد را لعنت کند به خدا اگر کار حسین به دست من بود هر چه می خواست می پذیرفتم حتی با تلف شدن جان یکی از فرزندانم مرگ را از حسین دور می کردم ولی خدا چنان مقدر کرده بود ، سپس یزید کس نزد زنان فرستاد که از تو چه گرفته اند هرکه هرچه گفت دو برابر آنرا به آنها داد بطوری که سکنیه (دختر امام حسین ) گفت : هیچ کس را که منکر خدا باشد از یزید بن معاویه بهتر ندیدم ، آنها را به همراه محافظی پارسا به مدینه فرستاد .

حال باید به این باورمندان گفت تا کی و تا کجا میخواهید هر سخنی را بدون کنکاش و پژوهش به صرف حقیقت محض بودن بپذیرید و با باز نشر باورهایی که براحتی به چالش کشیده میشوند و شما نیز از پاسخگویی عاجز هستید کمر به نابودی فرهنگ و تمدن پر گهر و پر افتخار نیاکان خود ببندید ، آیا این نمود بارزی از دشمن پرستی و بیگانه پرستی نیست ، تا کی این راه را ادامه خواهید داد .

razeghi

صفحه 56 از 93: « پیشین 1 ... 55 56 57 ... 92 93 پسین »

مذهب /

Moharram | محرم........نظرت راجع به محرم و عزاداری حسین چیه؟؟؟؟

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا