ارسالها: 1135
#661
Posted: 28 Sep 2016 22:15
nnasrin: آقا رضا
سلام نسرین خانوم
nnasrin: دوست داشتن شخصیتهای معنوی رو نباید بر حسب جواب گرفتن یا نگرفتن ارزش گذاری کنیم.
نه من اینطوری فکر نمیکنم یعنی حرفت درسته اینکه مثلا من گرفتار باشم بگم یا حضرت عباس یه ساک بنداز جلو پای من توش پر از تراور باشه مشکل حل بشه بعد پیش خودم بگم من که انقدر دوسش دارم اونم انقدر دوسم داره مینداز اصن باعقل جور در نمیاد که بعد نشد بشینم بگم ببین من انقدر دوست داشتم نکردی پس نخود نخود هرکی رود خانه خود
البته اینم بگم قبلا اینطوری هم فکر میکردم که مثلا باید خدا داداش منو زنده کنی نکردی مواظب خودت باش بای بای اره طرز فکرم عوض شده خوب ادم یه ذره سنش بالاتر میره خوب شاید درکش تو بعضی مسائل بیشتر هم بشه
اما الان این نیست من هرچی بخوام از حضرت عباس میخوام اونم واسطس شاید بین خدا و من من بخوام شاید نده شاید بده
الان نه چه خدا چه حضرت عباس عین رفیق برام میمونن اینکه نماز بخونم نه اصلا گناه هم هست میدونم اما تو روز باهاشون حرف میزنم ازشون میخوام گله گی هم میکنم دادم میزنم شکرشم میکنم یه اتفاقی برای من همین چندوقت پیش میخواست بی افته اگه می افتاد شاید زندگیم عوض میشد نشستم باهاش حرف زدم گفتم یا حضرت عباس اگه به صلاحم هست بشه اگه نه نشه خودت میدونی و خدا نشد ناراحت شدم دروغ نمیگم میخواستم خر بازی هم در بیارم ایرانی زد توسرم گفت مگه نگفتی نشد به صلاحت نبوده شاید تو سپردی پس عرعر نکن اگه قبولش دارری راستم میگفت اگه نمیشه شاید من لیاقتش رو ندارم شاید من جنبشو ندارم به این نتیجه هم رسیدم حالم دروغ نگم واقعا بهم ریخت میخواستم پدره طرفو در بیارم اما به جای دعوا و شر بازی نشستم باهاش حرف زدم گفتم نشد خوب تو بهتر میدونی نباید میشد پس دمتگرم صبرشو بده بتونم تحمل کنم بابا خدا مهربونه باهاش حرف بزنید ازش بخوایید این ملاها سختش کردن نماز میخونی با خدا حرف بزنی به نظر من نخون باهاش حرف بزن ازش بخواه کمکت کنه
خدا
هست من سواد درست حسابی ندارم اما درک من اینه درست یا غلط اون دنیا توعونشو خودم میدم
بابا بخدا یکی هست حواسش به من هست هروز صبح از خواب بلند میشم تو سرکار خونه من ادم ارومی نبودم امروز گذشتمو نگاه میکنم هزار بار باید میمردم تا حالا قبل فکر میکردم از رزنگیه منه اما نه دست بالا دست زیاده انقدر گرگ هست من طفلی بیش در برابرشون نیستم
خدا حواسش به من بوده حضرت عباس حواسش به من بوده هنوزم که هنوزه مادرم اول صبح اولین حرفی که به من میزنه اینه رضا جون من باکسی دعوا نکن میکشنت میمیری من دق میکنما چی شده من ارومم سرکار میرم میام زندگیم داره میچرخه از همه مهم تر سرکار میرم با صد نفر سگ دو میزنم به خاطر چندرغاز نون حلال هست پس هست ول نکرده منو باید اعتقاد داشته باشی اتفاقی واست بی افته میدونی عین چی میمونه عین اینه بری دکتر بگی سلام بگه چته بگی تو دکتری از من میپرسی باید بهش بگی ازش بخوای دیگه یواش یواش احساس میکنم دارم چرتو پرت میگم
nnasrin: در واقع در وجود خودمون نهفته است.
من خر تر از این حرف هام میدونم یه روز میمیرم همه مردن پس چرا گناه میکنم میدونم مادرم خیلی واسه من زحمت کشیده حق گردنه من داره هرچی میگه از دوست داشتنه پس چرا حرفی میزنه بهم بر میخوره با کله میرم تو دیوار
میدونم دعوا کنم بزنم طرفو اخر عین سگ پشیمون میشم پس چرا میزنم
یکی هست حواسش به من هست تو همه جا ولم کنه زندگیم میپاچه
راستی اون نوشته بالا برای شماست نمیدونم خونید ناراحت شدید یا نه صددرصد خوشحال نشدید اینو نمیگم اون ۶۰ خطیو رو میگم درست نیست همه چی رو ربط بدیم به امام حسین حقیقت من کاری با دین کسی ندارم اما گیر دادن به نوکر امام حسین روانیم میکنه مملکت اینه شما بگین چه جوری عزاداری کنیم یه سرش نخوره به نظام من همون کارو بکنم هرکاری کنی تهش میخوره به نظام سو اتفاده بده از نظر من اما تو موقعیتش قرار بگیرم دوست دارم سو استفاده کنم همه همینن اینام سو استفاده میکنن دلیل نمیشه من عزاداری نکنم که
من باید میگفتم خالی میشدم نمیگفتم تو خودم نگه میداشتم میشد کینه خلاصه اگه اشتباه کرده باشمم انقدر وجود دارم جلو همه معذرت خواهی کنم
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 1135
#662
Posted: 28 Sep 2016 23:44
Evil_Dead: رفیق من به روح هم اعتقاد ندارم که بگم روحش شاد فقد میتونم بگم متاسفم ...
حالا میگفتی میمردی
من اعتقاد دارم خداهمه اسیر های خاکو بیامرزه مخصوصا رفتگان شما رو
Evil_Dead: من خیلیا رو از دست دادم
مگه جنگه
درمورد خانواده حرف میزنیم من خیلی خیلی خیلیا رو از دست دادم روانی
Evil_Dead: برادرم رو ...همین ۷ ماه پیش پدر ...!
خدا بیامرزه جاشون تو بهشت باشه
الان میاد میگه من بهشت رو قبول ندارم میدونم تو نداری من دارم
Evil_Dead: ولی با حقایق باید کنار بیایم قدر مونده هارو بدون قدر مادرت رو بدون ...
سخته خیلی سخته
خدا کمکمون کنه قدار اونایی که زنده هستن رو بدونیم افسوس دیگه فایده نداره حرص خوردن کاری رو درست نمیکنه با ای کاش چیزی برنمیگرده عقب
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 1264
#663
Posted: 1 Oct 2016 10:03
charli1369
سلام به آقا رضای خوب
درود به حرفها و احساس قشنگش
بنده ارادت دارم به تمام نوکران راستین امام حسین
پریشب تلویزیون برنامه ای نشون میداد گردهمایی پیرغلامان اباعبدالله در بندر عباس . اخلاص و ارادت از چهره ی اکثریتشون می بارید .بنده خاک پاشون . اما برنامه دست کی بود ؟ سخنرانش هم رییس صدا و سیما بود و اتفاقا یه ذکری هم گفت از حاضرین گریه ای هم گرفت. کلی هم سیاست مملکت رو ارتباط داد به امام حسین!!!
به نظرت کار صدا و سیما سوء استفاده از این بندگان خدا نبود؟ سوء استفاده از عشق مردم به امام حسین نبود؟ اون پیر غلام میتونست توی حسینیه خودشون بمونه و عزاداری کنه ولی بندرعباس که اومد شد عامل سوء استفاده ی حکومت . یعنی تو سرش کردن که مخالفت با خامنه ای یعنی مخالفت با امام حسین.
اقا رضا حرف من این بود.
و اگر بشه مراسمی داشت که اب به آسیاب حکومت نریزه اشکالی نداره. ولی توی شهرهای کوچیک روضه خوان یا مداح اگه آخرش برای رهبر دعا نکنه مستقیم یا غیرمستقیم زیر سوال میره و کم کم میذارنش کنار .
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1135
#664
Posted: 2 Oct 2016 00:36
nnasrin: سلام به آقا رضای خوب
سلام نسرین خانوم خیلی خوب
nnasrin: بنده ارادت دارم به تمام نوکران راستین امام حسین
حرف نداری شما مشتی هستی راستین رو خوب اومدی
nnasrin: پریشب تلویزیون برنامه ای نشون میداد گردهمایی پیرغلامان اباعبدالله در بندر عباس . اخلاص و ارادت از چهره ی اکثریتشون می بارید
بعضی هاشون خداییش نوکر امام حسین هستن کیا رو اورده بود؟آیت الله سید احمد نجفی رو اورده بودن نه خیر
nnasrin: بنده خاک پاشون . اما برنامه دست کی بود ؟ سخنرانش هم رییس صدا و سیما بود و اتفاقا یه ذکری هم گفت از حاضرین گریه ای هم گرفت. کلی هم سیاست مملکت رو ارتباط داد به امام حسین!!!
من سوادشو ندارم درمورد سیاست بخوام حرف بزنم نمیترسم سوادشو ندارم
nnasrin: به نظرت کار صدا و سیما سوء استفاده از این بندگان خدا نبود؟ سوء استفاده از عشق مردم به امام حسین نبود؟ اون پیر غلام میتونست توی حسینیه خودشون بمونه و عزاداری کنه ولی بندرعباس که اومد شد عامل سوء استفاده ی حکومت . یعنی تو سرش کردن که مخالفت با خامنه ای یعنی مخالفت با امام حسین.
اقا رضا حرف من این بود.
و اگر بشه مراسمی داشت که اب به آسیاب حکومت نریزه اشکالی نداره. ولی توی شهرهای کوچیک روضه خوان یا مداح اگه آخرش برای رهبر دعا نکنه مستقیم یا غیرمستقیم زیر سوال میره و کم کم میذارنش کنار .
حرفت درسته چیکار کینم خوب ؟ پیشنهاد بده با توجه به حرف هایی که زدی چیزی به عقل من نمیرسه کهشما سوادشو داری شما بگو اما به نظر من همه چی زمان بره جلو درست میشه الان هرکاری بکنی تهش میخوره به نظام نمیشه چیکار میشه کرد
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 1264
#665
Posted: 4 Oct 2016 05:54
charli1369: پیشنهاد بده با توجه به حرف هایی که زدی چیزی به عقل من نمیرسه
سلام بر آقا رضای عزیز
همه مثل هم هستیم. حالا بعضی کمی بیشتر میدونن و بعضی ها کمی کمتر . من جزو دومی ها هستم .
این سوال شما هم خیلی سخته که حالا باید چی کار کنیم . شاید کارهایی که انجام میشه باید از اون بخشی که خیلی افراطیه و خیلی زیاده روی شده پرهیز کنیم . در این باره مثالهای زیادی میشه زد . مثلا بعضیا دهه ی اول رو سیاه می پوشن . بعضیا تا اربعین و بعضیا تا اخر ماه صفر (یعنی دو ماه) خب به نظر شما اینجا افراط وجود نداره؟
این که حالا هرشب دسته های عزاداری راه میفتن توی خیابون . حالا این همه مزاحمتی که برای دیگران ایجاد میشه و برخی مفاسد اخلاقیش به کنار . میگن قدیم ترها فقط روز عاشورا دسته راه میفتاده و نهایتا روز تاسوعا .
این غذایی که داده میشه که خیلی جاها الان هر ده شب رو شام میدن .چقدر ریخت و پاش میشه . اصلا خود امام حسین راضی هستن که مردمی در همین مملکت سر گرسنه بر زمین بگذارن و این هزینه ی گزاف صرف شام دادن غیر ضروری این مراسم بشه ؟ میگن قدیم هم حسینیه ها یک یا حداکثر دو وعده غذا میدادن نه مثل امروز اگر برای تبرک نام امام حسینه که یک بار کافیه
حالا این که چقدر از این کارها فقط برای تظاهر و خودنمایی یا سوء استفاده های دیگه است ما کاری به نیت مردم نداریم.
مثال ها فراوونه
حداقلش اینه که از کارهای افراطی پرهیز کنیم یا در هیئتهایی که از این کارهای افراطی زیاد دارن شرکت نکنیم بخصوص هیئتهایی که خیلی هم رنگ جکومتی دارن و این مداحان جکومتی اونجاها میخونن
آقا رضا
هرچه ساده تر ، خالصانه تر
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1135
#666
Posted: 4 Oct 2016 11:45
nnasrin: سلام بر آقا رضای عزیز
سلام مخلصم
nnasrin: همه مثل هم هستیم. حالا بعضی کمی بیشتر میدونن و بعضی ها کمی کمتر . من جزو دومی ها هستم .
نه شما جزو اولی ها هستی
nnasrin: این سوال شما هم خیلی سخته که حالا باید چی کار کنیم . شاید کارهایی که انجام میشه باید از اون بخشی که خیلی افراطیه و خیلی زیاده روی شده پرهیز کنیم . در این باره مثالهای زیادی میشه زد . مثلا بعضیا دهه ی اول رو سیاه می پوشن . بعضیا تا اربعین و بعضیا تا اخر ماه صفر (یعنی دو ماه) خب به نظر شما اینجا افراط وجود نداره؟
من خودم یکی از اون بشدت افراطی ها هستم تو رعایت کردن تو مسائل یه مثال ادم مثلا خایی نکرده خدایی نکرده یه کسیم بمیره دوست دارم هرچه باشکوه تر مراسمش برگزار بشه یا نه خداییش دیگه نمیدونم کدوم یکی از امام ها گفته هر انچه را که برای خود میخواهی برای دیگران هم بخواه درست باشکوه منظورمه نه ریختو پاش الکی یه نمه وجدان داشته باشیم
اونیم که تا اربین ریش نمیزنه تا صفر کاری نمیکنه بستگی به ارادت خودش باور خودش داره بهت پیشنهاد میکنم یه بار ازشون بپرسی
nnasrin: این که حالا هرشب دسته های عزاداری راه میفتن توی خیابون . حالا این همه مزاحمتی که برای دیگران ایجاد میشه و برخی مفاسد اخلاقیش به کنار . میگن قدیم ترها فقط روز عاشورا دسته راه میفتاده و نهایتا روز تاسوعا .
شاید چی میگن عزاداری شونم بی ریا بوده در مورد مسائل اخلاقی باید بگم کرم از خوده درخته من خودم انتظاماتم دیدم که دارم میگم خیلی هم دیدم منو شما رو تو یه قبر نمیخوابونن که
طرف هم قده خره شرکه میره اخره اخره اخره صف زنجیر زنی وایمیسته پشت بچه ۶ساله بهش میگم واسه چی میگه اینجا راحترم نمیخوام ریا بشه اخر صفم که زنا هستن من زنجیرشو گرفتم گفتم برو تو زنا دیگه والا انگار منم گوزنم
نمیگم تقصیر پسراست نمیگمم تقصیر دختراست ولی چه پسر چه دختر انگار اومدن عروسی من میگم کل سالو گناه میکنم حداقل ۱۰ روز حرمتشو نگه دارم نه اون دختر فرار میکنه نه من میمیرم سگ جون تر از این حرفام
انتظامات نقش مهمی دارن من یکی که راستشو بگم تو منظم بودن خیلی گیرم خیلی
یواش یواشم دارم به این نتیجه میرسم هیت بیرون نیاد گناه کمتر میشه
nnasrin: این غذایی که داده میشه که خیلی جاها الان هر ده شب رو شام میدن .چقدر ریخت و پاش میشه . اصلا خود امام حسین راضی هستن که مردمی در همین مملکت سر گرسنه بر زمین بگذارن و این هزینه ی گزاف صرف شام دادن غیر ضروری این مراسم بشه ؟
من نظرمو قبلا گفتم چه خوبه بزار طرف کارش واسه ریا باشه من خودم تاییدش میکنم میدونی چرا شکم شاید ۴تا گرسنه سیر بشه
مملکتم که قربونش برم هیچیش درست نیست
تقصیر ما هم هست متاسفانه مسابقه گزاشتیم اخرش انگار میخوان کاپ بدن انقدرم رقابتا سر سخته همه درگیر ریا میشن اخر امام حسینم یادشون میره این عدس پلو میده اون کباب میده اونیکی میبینه این کباب داده اون چه میدونم مثلا پیتزا میده خدا از سر گناهای عزادار های امام حسین بگذره
nnasrin: حالا این که چقدر از این کارها فقط برای تظاهر و خودنمایی یا سوء استفاده های دیگه است ما کاری به نیت مردم نداریم.
مثال ها فراوونه
کسی که برای امام حسین عزاداری میکنه برد کرده وگرنه خودنمایی این حرف ها کسیایی که از اینجور کارها میکنن خیلی بدبختن خیلی ادم اگه میخواد کمکم کنه باید کسی نفهمه اگه فهمید دیگه فایده نداره من بخوام ابروی یکی رو ببرم که بخوام کار خیر کنم نمیخوام صد سال سیاه کار خوب و خیر کنم اینجوری اون دیگه بستگی به ادمش داره که تو دلش چی میگذره
nnasrin: حداقلش اینه که از کارهای افراطی پرهیز کنیم یا در هیئتهایی که از این کارهای افراطی زیاد دارن شرکت نکنیم بخصوص هیئتهایی که خیلی هم رنگ جکومتی دارن و این مداحان جکومتی اونجاها میخونن
بابا من یکی که بچه پایین شهرم الانم هیت بخوام برم برمیگردم محل اصلیمون هیت جای دیگه نمیتونم برم مداحو حکومتیم اخه تو هیت ما چیکار میکنه ما بدبخت بیچاره ایم والا دیگه کی میاد محل ما
من ۳تا هیت میرم هیچ کدومشونم نه مداح حکومتی دارن نه چیزی هیت هایی هم که میرم ۲تاش که اصلن تو حسینه هستش بیرونم نمیان با لانجکو هم بزنیشون بیرون نمیان یه هیت هم هست که اون بیرون میاد
nnasrin: آقا رضا
هرچه ساده تر ، خالصانه تر
حرفت قبول اما تو عروسی هم هرچه ساده تره تو جشن چه میدونم چیزای دیگه حرفته درسته ها تو همه جا افراط کنیم تو هیت نه گناه داره والا دیگه من نمیدونم این ۱۰ روز تو کل سال چرا خار شده رفته تو چش بعضی ها منظورم شما نیستی نسرین خانوم بلانسبت جمع
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 247
#667
Posted: 4 Oct 2016 12:08
به نظر من کار بسیار ناسالمی هست . اولاْ چه دلیلی داره که کسی که دور و ورش پر از بدبختیست (شبیه به وضعیت کنونی ایران) برای چیزی که اصلاْ هیچ موضعیتی نداره و هیچ حس واقعیی در موردش نیست گریه کنه ؟! تو طول تاریح قتل های بسیاری انجام شده که خیلی هاشون از قضیه کشته شدن حسین فاجعه بار تر بودن . به عنوان مثال بسیاری از جنایاتی که جمهوری اسلامی کرده شبیه قتل عام زندانی های سیاسی در تابستان ۶۷ بسیار از کشته شدن حسین فاجعه بار تر هست . اگر میخواد گریه کنید بهتره برید ببینید که چه جنایتی در این سال به دستور خمینی انجام شده . بهتون قول میدم که موضوع بسیار گریه دارتری از حسینی که نه دیدید و نه او را میشناسید و فرن ها قبل در جنگ با یزید کشته شده پیدا میکنید . از این عزاداری ها یک عده دارند نون میخورند (شبیه همون مداح هفت تیر کش که نیاز به معرفی نداره)و شماهایی هم که در آن شرکت میکنید به یک مشت شیاد و دکان دار که حتی اسلام را در سطح ابتدایی هم نمیشناسند(منظورم مداح ها هست) قدرت و پول میدهید .
I am leaving this website because of discrimination agaist trans genders by admin sites
ویرایش شده توسط: MaryamBanoo1385
ارسالها: 12859
#669
Posted: 5 Oct 2016 17:16
(مطلب را نقل قول کرده ام)
در فرهنگ ما چندگونه«حسین» وجود دارد. یک « حسین» تاریخی که مثل خیلی از وقایع تاریخی درک کاملا دقیقی از مختصات زمان و زندگی‌اش نیست اما جدای از اخبار درست و غلطی که به ما رسیده این را می‌دانیم که واکنش قدرت حاکم به اعتراض و عدالتخواهی‌اش بسان حکومت‌های مستبد، بسیار بیرحمانه و‌خارج از حتا قواعد شناخته شده روزگار خودش بوده است. این حسین، نماد مظلومیت در فرهنگ کنونی ماست.
هواخواهی چنین حسینی در جامعه ما علی‌القاعده باید به معنی هواخواهی هر کسی باشد که به نحوی مورد ظلم واقع شده یا توانایی استیفای حقوق خود را ندارد اما غلبه فرهنگ « ضعیف کشی» در فرهنگی که در آن توصیه می شود که « برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی / که در نظام طبیعت ضعیف پامال است » باعث میشود خود جامعه و فرهنگ از دل آن‌حسین، حسین‌های کم خطری را بیافریند که نقشی متناسب با هنجارهای پذیرفته شده خود را ایفا کنند زیرا اگر قرار باشد حسینی در قامت حسین تاریخی آفریده شود عملا بخش‌های مهمی از جامعه درگیر مطالبه حق میان دو‌سوی ماجرایی میشود که یکی مظلوم و دیگری ظالم ماجراست و‌نهایت این قطب بندی تکرار ماجرای عاشوراست.
حسینی که جامعه ما در خود می‌پروراند به ندرت رابطه ای با موضوع حمایت از مظلوم و شوریدن بر بی‌عدالتی دارد و بیشتر کارکردی آیینی، اجتماعی، طبقاتی، سیاسی و‌گاه اقتصادی دارد و‌عملا موتور محرک یک « صنعت» است (تصاویر مربوط به حمل آش شله با جرثقیل های غولپیکر در مشهد یادآور عصر صنعتی شدن اروپاست!) با این حال در آیین منتسب به یک شخصیت مبارز و حق طلب، فرهنگ عامه خود را موظف به تامین ذائقه اجتماعی، لذت مناسک جمعی و آن چیزی می‌داند که به اصطلاح « شور جمعی» خوانده میشود.
در چنین فضایی از آن همه اشارات حق طلبانه خود حسین یا آداب رفتار با دشمن و دوست و معنای حق و عدالت، نام ها و نمادهایی برای به حرکت افتادن فرهنگی نه چندان مرتبط با آن مفاهیم به عاریت گرفته میشود.
سیاستمداران هرکدام می‌کوشند تا با نشان دادن مشابهت رقیب به جبهه مقابل حسین، متاع خود را برچینند، بخشی از منتقدان قدرت از طیف مذهبی هم فرصت می‌یابند تا به اسم محرم گعده‌ها و جمع پریشان خود را سامان دهند و از احساس مشترک میان خود و گرفتاران دشت کرب و بلا احساس خوب پیدا کنند!
کار اقتصادی در فرهنگ ما بدون ارتباط با بخش‌ها یا افراد تصمیم‌گیرنده در بخش‌های مختلف قدرت امکانپذیر نیست و فعالین این حوزه نیز ضمن برپایی مجالس پرشکوه و دعوت افراد ذینفوذ هم توان و هیمنه خود را به رخ رقیب می‌کشند و منزلت اجتماعی خود را ثابت می‌کنند و هم اعتماد فرد صاحب‌منصب را در بستری مذهبی که سکوی تجلی قدرت مادی و اجتماعی ایشان نیز هست، جلب می‌کنند.
این فضا برای جوانان هم جذاب است حتی آن دسته که چندان مذهبی نیستند، زیرا گام زدن در شهری بیدار با ایستگاه‌های صلواتی و غذای نذری و مصونیتی موقتی در هیات و کوی و برزن اصولا چیز دلچسبی است. در میان اقشار مختلف، مداحان و واعظان بیش از دیگران از این پدیده آیینی نفع می‌برند. در جایی که برگزاری کنسرت در حکم محاربه با خداست. به یکباره محافل شورانگیزی برپا میشود که گاه حتی تم و طنین همان کنسرتها و گاهی نمونه های غیرمجاز بی هیچ منعی اجرا می‌شوند. حرکت کارناوالی ماشینها، لباس های متحدالشکل و یکرنگ، محفل ها و پذیرایی ها و آمدوشد ها و غذاها و مداحان و آهنگ‌ها و سنج و طبلها و چراغها و حلواها و علم و‌کتل‌ها.. همه و همه البته که کمترین ارتباط را با معادله خونین احقاق حق مظلوم از ظالم دارند اما چه بخواهیم و چه نخواهیم اکنون جزیی از فرهنگ و فولکلور این مرز و بومند چنانکه در دیگر نقاط جهان نیز نمونه‌های مشابهی از تحول یک‌واقعه تاریخی به مناسکی جمعی و مستمر و قطع ارتباط ذاتی آن ماجرا با روایت‌ها و برداشت‌های بعد از خود وجود دارد.
بیان این مطلب البته به معنای نفی ارتباط حسی طیف وسیعی از مردم با مفهومی اخلاقی و شخصیتی تاریخی نیست بلکه تمرکز آن بر افزودنی‌های یک فرهنگ و جامعه بر ماده اولیه یک مفهوم و‌گاه حتا استحاله آن دارد.
چنین نگاهی به ما یادآور میشود که اولا در مقدس و نامقدس نامیدن رفتارهای معمول در یک فرهنگ اندکی درنگ کنیم و ثانیا در مقام قضاوت یا ارزیابی مناسکی چون مناسک محرم که زاییده جهان بینی و‌عادات یک فرهنگ و نه دین و حتا شخصیتی دینی است تعمیم مزایا و معایب آن به شخصیتی تاریخی یا یک دین و مذهب را چندان منطقی ندانیم و در آن بیشتر خصیصه ها و ذائقه‌های پدیدآورندگان آن را نمایان بدانیم تا خواست یا پیام آنکه این همه را ملهم از او می‌دانند.
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12859
#670
Posted: 5 Oct 2016 18:08
محبت بدون معرفت (بقول دکتر شریعتی) زاییده اسلام و تشیع صفوی است
و مطلوب کسانیکه که امام حسین را فقط برای مناسک و مراسم عاشورا میخواهند و بس
آنها از معرفت مردم به فلسفه ظلم ستیزی میترسند.
Make the REST of your life, the BEST of your life
صفحه 67 از 93