انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 14 از 54:  « پیشین  1  ...  13  14  15  ...  53  54  پسین »

شیعه بر حق تر است یا سنی؟


مرد

 
rostam91: این دلیل نمیشه که چون از رسوم جاهلیت هست علی انجام نده مگه علی برده نداشت ؟ آیا برده داری از نظر شما کار درستیه؟ ولی برای علی کار درستی بوده
اینها توضیح واضحات است

ایا خدا میدانسته که شراب مسکر و در اسلام باید تحریم بشه یانه

اعمالی که قبلا یوده و بعد هم ادامه یافته بلا اشکال بوده اما چیزهایی مثل شرابخواری مه مختص جاهلیت نبودهو یا دختر کشی و یا ازدواج جمعی چه قبل و چه بعد از اسلام مورد وثوق خدا نبوده


پیامبر از کودکی برای پیامبری برگزید بوده وعلی ع برای امامت

مگر یوسف نبودد که از کودکی مهیا شد


بازهم میگم شیعه تصور نمیکند امام و پیامبر او عاشق رقص زنان باشه و شرابخورده باشه و در خدمت مشرکین هم بوده باشه



همچین پیامبری پیامبر شما اهل سنت است ....پیامبر مست و ظالم و اهل لهو و لعب



rostam91: الآن اگه یه پیامبری بیاد و بگه شراب جایزه و مطمئن باشم از سوی خدا مبعوث شده من خودم شراب می خورم کاری هم ندارم که قبلش خداوند حرام کرده علی هم همینطور بوده چون قبلش شراب جایز بوده و مسلمانها هنوز براشون تحریم نشده بوده می خوردند ولی بعد از تحریمش بهش لب نزدند
ببین اقا

پیامبر تجارت میکرد و روزه میگرفت چون مشکل مشزکین با خدا و یا خدا با اونها شرک اونها بود

خدا میدانست که مقرر است در اسلام حالا و حرام چی باشه

شراب عقل رو زائل میکنه و هنوز هم میبینی در حتی جوامع ازاد خیلی از ورزشکارها و افراد مورد اعتبار مشروب نمیخورن


همه چیز در حالا و حرام ختم نمیشه وجدان و عقلو عزت نفس و انسای هم هست


دختر کشی هم کار مذمومی نبوده پس چرا پیامبر انجام نداده


روابط نامشروع و ازدواج همزمان یک زن با چندین مرد که به اون ...طهر.....میگفتن هم مرسوم بوده اما چرا پیامبر مرتکب نشده


چون الشرع یحکم به العقل و العقل یحکم به الشرع

و غیر از همه اینها پیامبر پروریده شده برای رسالت اگه قرار باشه با خوردن شراب و اعمال زشت هم ادم بتونه پیامبر بشه پس چه لزومی به برگزیده شدن

مانند یوسف و موسی و...که برگزیده شده بودند و بعدا فقط مبعوث شدن این برگزیدگی قطعا برای متفاوت بودن با بقیه است

مثل موسی که دربار فرعون بود و بوسف کهدر مصر بود اما هرگز به گناه کثیفی الوده نشدند
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
rostam91: میتونی بگی این بی اعتباری ایران تو جوامع بین الملل دلیلش چیه؟

بله ...مستقیما بخاطر عملکرد دولتهاست

هیچ ربطی به لعن گفتن ما نداره و هیچ ربطی به قمه زنی و سینه زنی

زمان شاه مرحوم قمه زنی و سینه زنی خیلی زیادتر بود و مراسم لعن هم خیلی عمومی تر بود

زمان خاتمی هنوز قمه ممنوع نبود و اطلاعات جلوی عید الزهرا رو نمیگرفت

زمان احمدی نژاد اوج ممانعت از قمه و عیدالزهرا بود


پس چرا در دوران شاه بهترین اعبار رو داشتیم و در زمان خاتمی تا حدودی ترمیم شد


ودر زمان احمدی نژاد لعنتی بدترین دوران بی ابرویی ایران و طبعا ایرانی


این رژیم نمیتونه و حق نداره اظهار شیعه گری اثنی عشری کنه فقط یک حکومت دیکتاتوری است که مذهب یو دست اویز کرده


هیچ خلافتی اسلامی و الهی نیست مگر در راس اون فرستاره معصوم از جانب خداباشه

اعتقاد صریح شیعه اینه که هرکس در زمان غیبت مهدی ادعا کنه جانشین اوست ویا حکومت به نیابت او و یا به نام او برپا کند کافرو ...و..... است


Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
sherlock69: بجای این کارا برید اون کتاب قرآنی که روی طاقچه خونتون خاک خورده و بگیرید و بخونید تا بلکه اون دنیا دستتون رو بگیره
اینو واقعا از ته دلم می گم آفرین بر شما
خدا وکیلی اگه قرآن رو هر کسی یه بار با تامل و تفکر بخونه همه چی براش روشن میشه اینکه به دنیا اومدیم برای عبادت خداوند و تنها خداوند بدور از عمریها و ابوبکر ها و علی ها و محمد ها
اینکه عایشه چکار کرد و تقی چکار کرد و حسین چرا کشته شد ما رو سوال و جواب نمی کنن اینکه چرا یزید حسین رو کشت یا محمد چرا ۹ زن گرفت مارو مواخذه نمی کنن اما اینکه چرا بجای پادشاه عالم بنده اونو مورد درخواست قرار می دیم واویلاست اینکه بجای خداوند مال و مقام رو پادشاه خودمون بدونیم واویلاست
     
  
مرد

 
ametis: اولا شما گفتی ضرب المثل هست اما نتونستی این ضرب المثل رو در لسان عرب پیدا کنی

ضمنا این چه تمثیلی است .....در غیر اینها هم اهل تسنن معروفند در تجسم خدا و دهها روایت دارند

مگر شما معتقد نیستید که خدا از اسمان به زمین میاد تا دعای بندگان رو گوش کنه
شما می تونی " دستم به دامنت " رو نشون بدی به عنوان یه ضرب المثل؟
اصلا یه کم تفکر در اون روایت خودش همه چیز رو میگه و مشخصه که منظور از کمر خدا رو گرفت یعنی چی؟مگه به قول خودت پوسته مطلب رو بگیری و بخواهی بعنوان عناد ازش استفاده کنی
ametis: مگر شما معتقد نیستید که خدا از اسمان به زمین میاد تا دعای بندگان رو گوش کنه
باز هم همونه، هر انسانی چه یهود چه نصاری چه مسلمون که معتقد به وجود خدا هست می دونه که خداوند همه جا حاضره ، برای مسلمان که دیگه بیشتر چون خود خدا میگه از رگ گردن بهتون نزدیک ترم پس اونم یه استعاره هست در مورد اینکه خداوند توجه خاصی به بندگانی که اونو عبادت می کنن مخصوصا در ایام خاصی نشون میده

کلا برات اعتقادات اهل سنت رو میارم تا بدونی اعتقادشون چیه

اعتقادات اهل سنت و جماعت

معنی اهل سنت:اهل سنت واژه اي است که در برابر اهل بدعت بکار می رود. و اين بدين معناست، که اهل سنت بعد از قرآن کريم در هر موردی به قول رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و سنت او بسنده می کنند و سنتی را می پذيرند که به نوعی به رسول خدا منسوب باشد. و اين شيوه را چه در اعتقادات و چه در احکام شرعی بکار می بردند. در برابر ساير گروهها که به بدعت و نوآوری متوسل شدند، اهل سنت، کتاب و سنت نبوی صلي الله عليه و آله و سلم را برای امور مذهبی خود کافی دانسته و بدين ترتيب به اين معنا معروف گشتند.

اعتقادات اهل سنت و جماعت:

اعتقادات اهل سنت و جماعت عبارتند از:
1ـ ايمان به الله ـ ايمان به موجوديت او، پروردگاريش، معبود به حق بودنش، اسمائش و صفاتش.
2 ــ ايمان به ملائکه ـ ايمان به وجود آنان، به صفتشان، به اسمشان و ايمان به وظائفشان، مثل جبرئيل و ...
3 ــ ايمان به کتابهای آسمانی ــ ايمان به اينکه اين کتابها از جانب خدا نازل گشته اند مثل تورات و انجيل و ...
4 ــ ايمان به پيامبران ــ ايمان به اينکه تمامی پيامبران در رسالت خود صادق بوده اند و حقانيت شريعت آنها را قبول کنيم و اينکه شريعت حضرت خاتم الانبياء، پايان بخش و مکمل شريعت آنهاست.
5 ــ ايمان به روز آخرت ــ ايمان به تمام چيزهايي که قرآن و رسول صلى الله عليه وسلم در مورد جهان آخرت گفته اند.
6 ــ ايمان به قدر ــ ايمان به اينکه خداوند سر منشاء تمامی امور است و وقوع هر چيزی به قضا و قدر الهی بستگی دارد.

نظر اهل سنت در مورد اسماء خداوند و صفات او:
شيوه اهل سنت بر اين است که هر آن چيزی را که خدا بوسيله کتابش يا توسط رسولش صلى الله عليه وسلم ابلاغ شده، ثبت نموده، قبول کرده و به اثبات می رسانند و اين اثبات بدون هر گونه تعطيل، تکليف (چگونگی) و تمثيل (مشابهت) صورت می پذيرد.

اسماء خداوند و صفات وی توفيقی هستند:
اسماء خداوند در معنا محکم (آيات مشخص و ظاهری ) و معلوم بوده و در حقيقت متشابه ( آياتی که جز خداوند کسی معنای دقيق آنرا نمی داند ) هستند، چون حقيقت آنها جز خداوند کس ديگری نمی داند. اسماء و صفات خداوند توقيفی هستند، يعنی نمی توان آنها را نفی يا اثبات نمود جزء با توسل به کتاب و سنت، و عقل از اظهار نظر در آنان ناتوان است.

اقسام صفات از لحاظ ثبوت و عدم:
1 ـ صفات ثبوتی ـ صفاتی هستند که خداوند آنها را بر خود واجب کرده است مثل علم و حيات. 2ـ صفات سلبی ـ صفاتی که خداوند آنها را از خود نفی کرده است مثل ظلم و خستگی. پس ايمان به صفات ثبوتی و نفی صفات سلبی، برای هر مسلمان واجب است.

اقسام صفات از نظر دوام و حدوث:
1ـ صفات دائمی ـ که همواره خداوند آنها را دارا می باشد مثل علم و قدرت . 2ـ صفات متعلق به مشيت و اراده ـ که هر گاه بخواهد آنها را انجام می دهد و هر گاه بخواهد آنها را انجام نمی دهد.

الحاد:
الحاد به معنای دوری جستن از اعتقاد يا امر واجبی می باشد. 1ـ الحاد در اسماء خداوند ـ «کسانيکه در اسماءخداوند الحاد می ورزند را رها کنيد». (اعراف ـ 180 ) . 2ـ الحاد در آيات خداوند ــ «کسانيکه بر آيات ما الحاد می ورزند بر ما پنهان نيستند». (فصلت ــ 40 )

انواع الحاد در اسماء خداوند:
1ــ اينکه جزئي يا تمام صفاتی که بر اين اسماء قرار دارند را انکار کنند. 2ـ اينکه خداوند را بنامی بخوانند که او خود را به اين نام نخوانده است. مثل مسيحيان که خداوند را پدر می خوانند. 3 ــ اينکه از اسم خداوند اسمی را برای اشياء و بتها انتخاب کنند. مانند بت «عزی» که از واژه «عزيز» گرفته شده بود.

انواع الحاد در آيات:
الحاد در آيات کونيه ــ اعتقاد به عدم اينکه خداوند به تنهايي در آفرينش دست داشته است و شخص ديگری جزء خداوند در آفرينش يا قسمتی از آن شريک بوده است. 2 ــ الحاد در آيات شرعيه ــ که عبارت است از تکذيب يا تحريف وحی بر پيامبران .

سوره اخلاص:
« بگو او خدا يگانه است. خدايي که بی نياز است. هـرگز نزائيده و زائيده نشده است. و هيچکس مثل و همتای او نيست» . اخلاص 1 ــ 4 دليل اينکه آيه را اخلاص می خوانند، اينست که خداوند آنرا به خود اختصاص داده و آنرا خالص گردانيده و در آن ، جزء در مورد خود و اسماء و صفاتش چيز ديگری بيان ننموده است. و خواننده و قاری را از هر نوع شرک خلاص می کند. و سبب نزول اين سوره اين بود که مشرکين از پيامبر صلى الله عليه وسلم خواستند تا نسب پروردگارش را بگويد و عنوان کند که از چه ساخته شده است، و خداوند اين سوره را در جواب آنها نازل نمود. اين سوره يک سوم مفاهيم قرآن را در بر می گيرد. زيرا قرآن از سه بخش تشکيل شده است : 1 ــ خبرهايي در مورد خداوند 2ـ خبرهايي در مورد مخلوقات 3ـ احکام . که اين سوره بخش اول را شامل می شود. اسماء خداوند در اين سوره عبارتند از : 1ـ الله، که همان معبود است و تعظيم و ستايش مخصوص اوست. 2ـ الصمد، که بدين معناست خداوند در صفاتش کامل بوده و مخلوقاتش نيازمند او هستند. و صفات خداوند در اين سوره عبارتند از:1ـ حی ، دارای حيات کامل است و از عدم پيشی گرفته و زوال ندارد. قيوم، قائم به نفس و قائم بر ديگران است و به ديگران احتياجی ندارد. 3ـ العلی، يعنی ذاتش والا و عالی بوده و بالاتر از همه چيز است. دارای کمال است و هيچ عيب و نقصی ندارد. 4ـ عظيم، دارای عظمت است که همان جلال و بزرگی است. 5ــ الله.

علم خداوند:ادراک و دانش خداوند کامل بوده و از تمام امور (کلی و جزئی) آگاهی دارد. «خداوند به تمام چيزها آگاه است». بقره ــ 282

مفاتح الغيب:
کليدها و خزائن غيب تنها بدست خداوند است. «همانا علم ساعت (قيامت) نزد خداوند است، و او باران را فرو می بارد. و می داندچه چيزهايي در رحم وجود دارد و هيچکس نمی داند که فردا چه خواهد شد و هيچکس نمی داند که به کدام سرزمين مرگش فرا خواهد رسيد و براستی خداوند بر همه چيز عالم و آگاه است». لقمان ــ 34

قدرت الله:
قدرت خداوند قدرتی است که توانايي انجام هر اموری را دارد و همه چيز را شامل می شود. «خداوند بر همه چيز قادر است» بقره ــ 284

حکمت الله:حکمت يعنی قرار دادن اشياء با دقت و ظرافت در جای شايسته. «و او دارای علم و حکمت است» التحريم ــ 2 حکمت دارای دو معناست:
اولاً اينکه خداوند تمام امور و امر و نهی اش دارای حکمت است. ثانياً حاکم مطلق است و کسی نمی تواند از او بخاطر امر و نهی اش بازجوئی کند.

انواع حکمت :
1ــ حکمت شريعه ــ همان احکام و دستورات شرعی خداوند هستند، که به پيامبران ابلاغ شده است . 2ــ حکمت کونيه ــ که محل آن هستی می باشد. و هر آنچه که خداوند خلق نموده و از روی حکمت و دقت بوده است.

رزق
عبارت است از بخشيدن و روزی رساندن به کسی که محتاج آن است. « براستی که خداوند است که رزق دهنده است» ذاريات ــ 58 . رزق بر دو نوع است: 1 ــ رزق عام ــ که روزی انسان، مثل غذا و آب است. 2 ــ رزق خاص ــ روزی قلب است، که انسان با آن اصلاح می شود. که شامل ايمان، علم و عمل صالح می باشد.

انواع حکم خداوند:
1ــ حکم کونيه ــ که خداوند با دستور خود هستی و سرنوشت افراد را می آفريند. 2ـ حکم شرعی ــ که خداوند با آن در ميان انسانها فرمان می راند و آنها را اداره می کند.

مشيت خداوند:
که همان ارده خداوند در هستی است. اين مشيت عام بوده و همة افعال بندگان را شامل می شود. ارادة خداوند از صفات او می باشد. « اگر می خواستيم همة آنها را هدايت می کرديم » السجده ــ 13

ارادة خداوند:
ارادة خداوند از صفاتش می باشد و دو نوع است: 1ــ ارادة کونيه ــ که به معنای مشيت است. 2 ــ ارادة شرعيه ــ به معنای محبت و فضل و بخشش می باشد. « خداوند اراده کرده است تا توبه شما را بپذيرد.» النساء ــ 27

محبت خداوند:محبت خداوند صفتی از صفات فعليه اوست. « و اوست بخشنده و دارای محبت» . البروج ــ 14

مغفرت و رحمت :
مغفرت بمعنای پوشش گناه و گذشت از آن است. « خداوند همواره بخشنده و رحيم است. » النساء ــ 96 رحمت صفتی است است که باعث احسان، نيکی و بخشيدن می شود . « و رحمت من همه چيز را فرا گرفته است» اعراف ــ 156

رضا، غضب، کراهت، مقت و اسف
رضا بدين معنی است که خداوند بدليل رضايتی که از يک شخص دارد به او محبت و نيکی ارزانی می کند. «خداوند از آنها راضی گشت و آنها نيز از خداوند راضی گشتند» . المائده ــ 119 غضب صفتی است که خداوند بموجب آن به شخصی غضب ورزيده و از او انتقام می گيرد . « خداوند او را غضب ورزيد و او را لعنت کرد » . نساء ــ 93 کراهت صفتی است که خداوند با آن « مکروه و زشتی را از خود دور نموده و با آن دشمنی می ورزد . «و ليکن خداوند از برانگيختن آنها کراهت داشت». توبه ــ 46 . مقت به معنای بعض بسيار شديد
است. « اينکه چيزی را بگوييد که به آن عمل نمی کنيد خداوند را بسيار خشمگين می کند.» صف ــ3 . اسف بمعنای خشمگين و غضبناک است. «پس هنگاميکه ما را خشمگين کردند از آنان انتقام گرفتيم». زخرف ــ 55

وجه (چهره) :
وجه صفاتی از صفات ثابت و ذاتی خداوند است و بگونه ايست که لايق او باشد. «وجه پروردگار تو که جلال و اکرام است باقی می ماند» الرحمن ــ 27

اليد (دست):دستهای خداوند از صفتهای ذاتی و ثابت وی می باشد و بگونه ای هستند که لايق خداوند است. «بلکه دو دست خداوند گشاده است» المائده ــ 64 «تو را چه مانع شد که به آنچه که من با دو دست خود آفريده ام سجده کنی». ص ــ 75 نمی توان دستها را به قوت تعبير کرد، زيرا اين کار خلاف ظاهر بوده و دليلی ندارد و خداوند می فرمايد : دو دست.

العين (چشم):چشمان خداوند از صفات ذاتی و ثابت او بوده و بصورتی هستند که لايق خداوند می باشند. «تا در مقابل چشم ما پرورش و تربيت يابی» طه ــ 39 « در مقابل چشمان ما جريان داشت» القمه ــ 14 نمی توان چشمها را به رؤيت تعبير کرد، زيرا اين امر بر خلاف ظاهر آيه بوده و دليلی ندارد . جهات وارده در مورد يدين «دو دست» و عينين «دو چشم» : اين صفات به سه ترتيب وارد شده است : افراد يعنی يگانگی ، «تثنيه» يعنی دوگانگی و «جمع». «بزرگوار خدايي است که ملک در دست اوست » الملک ـ1 « تا در مقابل چشم ما پرورش يابی» طه ــ 39 «در مقابل چشمان ما جريان است » القمر ــ 14 « آيا نمی بينيد که ما از عمل دستانمان چهار پايانی برای آنها خلق کرديم» . يس ــ 71
فعل مفرد بر اين «يد» و «عين» خداوند حالت صفت عام را دارد، که مقام صفات وارده بر چشم و دست او را وارده می گردد ، مثل دست خدا «يد الله» و «چشم خدا» عين الله. منظور از فعل جمع نيز تعظيم و احترام بوده است. فعل مثنی نيز قبلاً مشخص شد. پس بين اين سه فعل يعنی مفرد و مثتی و جمع هيچگونه منافاتی وجود ندارد.

سمع :سمع صفتی است که حقيقتی درخور و لايق خداوند دارد. «و اوست شنوای دانا» بقره ــ 183 سمع بر دو نوع است اولی به معنای اجابت و پاسخ بوده و از صفات فعليه خداوند محسوب می شود . «براستی پروردگار من دعا را اجابت می کند.» ابراهيم ــ 39 و نوع دوم بمعنی ادراک و شنيدن است. «خداوند سخن زنی را که در مورد شوهرش با تو سخن می گفت شنيد » مجادله ــ 1 « من با شما هستم می شنوم و می بينم». طه ــ 46

رؤيت:رؤيت نيز از صفات ثابت و ذاتی الله می باشد که حقيقتی لايق و درخور خداوند دارد و بر دو قسم است: اولی بمعنای ادراک است. «من با شما هستم می شنوم و می بينم» طه ــ46 دومی بمعنای علم است. « آنها قيامت را دور می بينند و ما آنرا نزديک می بينيم». معارج ــ 6 و 7

مکر کيد و محال:
معنای اين سه کلمه بسيار بهم نزديک هستند. و چنين معنايي می دهند: استفاده از قدرت پنهانی و ماوراء طبيعی برای انتقام گرفتن از ظالم و دشمن. اينها صفتی مطلق برای خداوند نبوده ، زيرا بمعنای مدح و ستايش و هم بمعنای عيب بکار می روند. و خداوند از عيب و نقص مبراست. ولی هنگاميکه معنای مدح را داشته باشند، و با آنها اقتدار خداوند نمايانگر شود، اين صفات در مورد خداوند صادق می گردند. چون دليلی بر کمال و توانايي او هستند. «آنها مکر می کنند و خداوند نيز به آنان مکر می کند و خداوند بهترين مکر کنندگان است. » انفال ــ 30 «آنها کيد بکار می برند، ما نيزکيد بکار می بريم .» طارق ــ 16 و 15 «آنها در مورد خداوند جدل می کنند، در حاليکه نيرنگ او با دشمنان بسيار شديدتر است». رعد ــ 13

المجی ء و الاتيان (آمدن):مجیء و اتيان دو صفت از صفات فعليه خداوند هستند که به وجه لايق بر او ثابت شده اند . «آن هنگام که پروردگار تو ملائکه صف در صف عرصه محشر درآيند . » فجر ــ 22 «آيا انتظار اين را می کشند که خداوند و همچنين ملائکه در سايبانهايي از ابر بيايند ؟» بقره ــ 210
«و روزيکه آسمان همراه ابر از هم شکافته شد و ملائکه فرود آيند، فرود آمدنی!» فرقان ــ 25

عفوّ عفوّ کسی است که از زشتی های ديگران در می گذرد و از اسماء خداوند است. «و خداوند همواره عفوّ و آمرزنده است» . نساء ــ 99

علو :علو بمعنای ارتفاع و بلندی است که بر سه قسم می باشد: 1ــ علو ذات ــ بدين مفهوم که خداوند بدليل ذاتش بالاتر از خلق قرار دارد . 2ــ علو قدرــ يعنی خداوند دارای قدرت و منزلتی بوده که هيچکدام از مخلوقات توان برابری با آنرا ندارند. 3ــ علو قهر ــ يعنی خداوند دارای چنان قدرت است و چنان قاهر بر امور است که هيچکس از سلطه و قهر او خارج نمی شود. « و او بلند مرتبه و دارای جايگاه ويژه ای است» . بقره ــ 255

استواء خداوند بر عرش بمعنی استقرار خداوند در عرش و جايگاه والا يش است. « رحمن بر فراز عرش قرار گرفت». طه ــ 5 و ذکر آن در هفت موضوع از قرآن آمده است و در هفت پاسخ به کسانيکه استوا را به استيلا و تملک تفسير کرده اند، اين دلائل را می آوريم: 1 ــ اين نوع تفسير برخلاف نص ظاهر است. 2 ــ اين نوع تفسير برخلاف تفسير سلف مي باشد. 3 ــ در صورت اثبات آن مترتب ميگردد. عرش در شرع چيزی است که خداوند بر آن قرار دارد. و بزرگترين مخلوقی است که ما آنرا می شناسيم. چنانچه رسول خدا (صلى الله عليه وسلم)در مورد آن فرمودند: « هفت آسمان و هفت زمين در مقايسه باکرسی مانند حلقه ايست که در فلات وسيعی از زمين افتاده باشد،و نسبت بزرگی عرش به کرسی، همانند نسبت بزرگی آن فلات است به کرسی به آن حلقه».

معيّت:بمعنای همراهی، مصاحبت و مقارنت می باشد. «او با شماست هر جا که باشيد». حديد ــ 4 معيت عام ــ که شامل همه خلق می گردد. که اين معيت بوسيله علم، قدرت، تدبير و ...، الهی صورت می گيرد. معيت خاص ــ که مخصوص پيامبران و اتباع است.


معنای اينکه الله در سماء است:
«الله فی السماء» بدين معناست که خداوند بالای آسمان است و نه در آن و کلمه فی در اينجا به معنای «بر» است، نه «در» چنانچه خداوند می فرمايد: «بگو بر زمين برويد.» انعام ــ 11 (قل سيرو فی الارض) که در اين آيه هم معنای «بر» را می دهد.

ارکان دين :در علم توحيد علم سه رکن است: 1 ــ اسلام ـ که ارکان آن عبارت است از : شهادتين، نماز، زکات، روزه و حج. 2 ــ ايمان ــ ارکان ايمان عبارتند از : ايمان به خدای يگانه ، به ملائکه ، به کتابهای خدا، به پيامبران خدا ، به روز قيامت ، به تقدير و قضا و قدر. 3ــ احسان ــ انجام دادن دستورات و احکام خدا به بهترين وجه ممکن.
     
  
مرد

 
sherlock69: شما بجای اینکه دین خودتون رو تلقیب کنید برید به فکر آخرتون باشد

باورکنید اون دنیا برید نمیکن که تو از شیعه و تو از سنی دفاع کردی بهت مقام بدن
منظورتون تبلیغه

من دنبال تیلیغ مذهبم نیستم و اعتقادی به تبلیغ اون ندارم

ضمنا دنبال مقام هم توی اون دنیا نیستم

فرض کن تو یک تز دانشجویی یا لیسانس بیا هر چی میدی و یک موقعیت داری که ازش دفاع کنی و یک موقعیت هم که به انتقادات دیگران جواب بدی

منهم دارم به انتقاداتی که رستم از مذهب مورد اعتماد من داره جواب میدم فقط همین

دعوا اگر هست بر سر تجاهل طرفین هست

وگرنه دوستان سنی کمی ندارم که هیچ مشکلی هم با هم نداریم

نه تا حالا اونها به من گفتن مشرک چون میرم حرم امام رضا و نه من به اونها از عایشه و عمر گفتم

البته هر وقت منشا این بحث رو نگاه کنی قول میدهم بهت اولین شروع از من نبوده
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
ametis: حضرت علی هم در سوزاند اون افراد قطعا مخیر بوده لذا اگر سندی هست بر ممنوعیت سوزاندن به عنوان جزای عمل بیاورید
بنازم به اختیار
اولا که این تنها خداوند هست که با آتش مجازات می کنه و بس و پیامبر اسلام هیچ منافق یا کافر یا زنا کاری رو با آتش مجازات نکرد این خودش میشه سند که علی رو میشه حداقل بدعت گذار در دین معرفی کرد و کاری رو که پیامبر در سنت انجام نداده و خداوند هم چنین حکمی رو نداده انجام داده
دوما: بدون توجه به اینکه این کار در دین اسلام یا هر دین دیگه ای جایزه یا نه از منظر بشری خودت قضاوت کن که دستور به سوزاندن زنده زنده افراد اونم توسط کسی که نماینده خدا روی زمین می دونین و دارای اخلاق پسندیده و معصوم هست چطوره! مثلا الآن داعش داره سر مخالفین رو از تن جدا می کنه می کنه سر نیزه ، این چه حس بدی به آدم دست میده حالا فردا بگن داعش مثلا ۱۰ ایزدی رو با آتش سوزاند اصلا چه حس تنفری در بین مردم بوجود میاد حالا این کار رو یه به قول خودتون معصوم انجام بده

ametis: اولا امام حسین تصمیمی گرفت که در اون مخیر بود حداقل مثل سرداری که تصمیم به حمله میگیره و سالها بعد کارشناسان میگن اشتباه کرده اما هیچکدام در اون موقعیت نبودن
منم همینو گفتم، تصمیمی گرفته اشتباه که حداقل اون کشته شدن طفل ۶ ماهه ای بود بی گناه و خون علی اضغر بر گردن امام حسین همینطور مصیبتهائی که اهل بیت بابت این تصمیم اشتباه متحمل شدند
ametis: خوبه که همین دوستان و عزیزان شما در داعش تازگی عده زیادی از کردها رو زنده زنده سوزاندند
من نشنیدم و اگه این کار رو کردن اشتباه بوده مثل عمل علی محکومه و دلیل نمیشه بگیم چون سنی بودن پس درسته
ametis: شما مثل ادمی هستی که رفتار یک سردار رو بعد از ۱۰۰۰ سال تحلیل میکنه و ایرادات نظامی میگیره بدون هیچ دانش و اطلاعاتی از موقعیت های اون زمان
بردن زن و بچه به بیابون برهوت بدون اینکه بدونی فرجام کار چیه چه ربطی به ایرادات نظامی داره مسئله مسئله خانوادگی بوده
ametis: لابد شما دین خودت رو مستقیم از دست خدا گرفتی ؟؟؟؟؟؟؟
دقیقا از خداوند گرفتم به وسیله رسول صادق و امانتدارش
ametis: بدون روایات او سنت از کجا میدونستی باید چند رکعت نماز بخونی

اون سنت و روایت رو از کی گرفتی ....مستقیم از پیامبر دیدی یا از دست نوشته ایشون اخذ کردی
شما هم چیزی بلد نیستی فوری میری سراغ رکعات نماز
رکعات نماز طی حدیث قدسی از پیامبر به ما رسیده و حدیث قدسی کلام خداست نه پیامبر و فرقش با آیه اینه که اون در قرآن اومده ولی حدیث قدسی آیه قرآن نیست اما همون کلام خداست
ametis: شما این سنت رو از روایات نقل شده از ابوهریره و عایشه و عمر و ابوبکر و.....گرفتی
بدون مراجعه به اون سنت هم می تونم چهاچوب اصلی راهمو پیدا کنم سنت بعد از قرآنه و در اموری بکارم میاد که قرآن نتونه منو از شک در بیاره و قانع کنه اون سنت رو هم از فرستاده خدا می گیرم که ازش در قرآن بعنوان نماینده اش یاد کرده ولی خداوند فرموده با هر کی غیر از خدا و پیامبر تضادی دیدی فقط خدا و رسولش رو در نظر بگیر ( یعنی نه علی نه ابوبکر نه عایشه و نه حسن....)
ametis: خدا امام ورهبر رو انتخاب میکنه و علی ع به عنوان امام و رهبر در غدیر انتخاب شد
شما با خودت چند چندی؟
بالاخره خدا کی رو انتخاب می کنه و مردم کی رو؟
یه بار میگی خدا خلیفه و جانشین رو انتخاب نمی کنه و امام رو انتخاب می کنه توو پست بعدی می گی هم امام و هم رهبر رو انتخاب می کنه والله ما که گیج شدیم شما لطف کن یه حرف بزن تا من طبق اون حرف جوابت رو بدم
الآن طبق این گفته شما ، عجیبه که علی در نامه ۶ انتخاب خلیفه از سوی مردم رو مایه خشنودی خدا می دونه چون اگه خدا امام و رهبر رو تعیین کرده و مردم خلاف اونو برگزیدن این باید خشم خدا رو در پی داشته باشه نه خشنودی خداوند رو!
ametis: اصلا اگر غیر این بود و به قول شما پیامبر فرموده بود هر کس مرا دوست دارد علی را دوست داشته باشد چه معنی میداد اون همه جمعیت بیایند و با علی ع بیعت کنند و بگویند مثل عمر که خوشحالم...خوشحالم از امروز شما مولای هر مومن و مومنه شدی ؟؟؟
این تبریک بخاطر این بود که در اون مسئله پیامبر حق رو به علی داد و چنین کاری رو پیامبر برای کس دیگه نکرده بود و چنین مقامی رو قبلش به کسی نداده بود(مقام دوست داشتن پیامبر در گرو دوست داشتن علی)
این یه فضیلت بود برای علی مثل عایشه که آیات افک براش فضیلت شد چون خداوند چنین برائتی رو برای کسی قرار نداده بود و عایشه رو زن مومنه پاکدامن خطاب کرده بود
ametis: علی رهبر وامام شد ولی همین صحابه مانند قوم موسی خیانت کردندو امر خدا را تعطیل کرده و خودشان خلیفه انتخاب کردند
اگر امر خدا رو تعطیل کردند چرا علی میگه انتخاب مردم مایه رضایت خداست؟
اینو بزارم پای دروغهای علی یا بی خبری ایشون، اینکه به دروغ برای کسی احتجاج کنی خیلی بده یعنی می خواهی طرفت رو فریب بدی
ametis: بر مردم است که هر گاه خلیفه انها غایب شد قبل از هر امری برای خود خلیفه ای انتخاب کنند چه ظالم باشد و چه عادل همه بر امر او اجتماع و اطاعت کنند مگر انکه قبلا از سوی خدا برای انها امامی تعیین شده باشد
الآن مردم حق تعیین خلیفه رو ندارن چون همیشه امام منصوب خدا وجود داره ( مهدی)
یا اگه اینطور نیست خلیفه بعد مهدی کی بود یا کیه؟
ametis: دوما اون پیامبری که مشروب میخورده و به مشرکان خدمت کرده و براشون جنگیده و قطعا مدتی هم مشرک بوده چون اصل فلسفی و فقهی است که کمک به ظالم کردن یعنی موافقت با او

همچین پیامبری پیامبر شما اهل سنت است
یعنی کسی که چیزی راجب پیامبرش نمی دونه نمی گم مسلمون نیست بلکه من همیسه اسم همچین آدمهائی رو مسلمون زاده می زارم کسانی که بواسطه اینکه چون پدر یا مادرشون اون راه رو رفته همون راه رو میرن اگه گاو پرست دنیا میومدن گاو پرست اگه آفتاب پرست زاده شده بودن آفتاب پرست....

در چهارمین جنگ فجار كه تا چهار سال ادامه یافت، پیغمبر هم شركت داشت. سن پیغمبر در ایام جنگ چهارم به اختلاف روایات چهارده یا پانزده یا بیست سال بوده است.

شاید این اختلاف روایات به واسطه مدت این جنگها پدید آمده است كه شراره آن در مدت چهار سال شعله ور بود.

جنگ در میان قبیله هوازان و قریش و قبیله كنانه همپیمان قریش روى داد. پیغمبر در این جنگ كه تمام افراد پیر و جوان قبیله قریش به طرفدارى از همپیمان خود «كنایه » شركت داشتند، در گرما گرم جنگ تیرهاى دشمن را از عموهایش برطرف مى ساخت. معناى این سخن این است كه شخصا به طرف كسى تبر اندازى نكرد، و كسى را نكشت و تنها از جان عموها دفاع مى كرد.

توو نت سرچ کن جنگ فجار تا از بی اطلاعی در بیایی
ametis: چون اصل فلسفی و فقهی است که کمک به ظالم کردن یعنی موافقت با او
پس کمک علی به عمر ظالم و ابوبکر ظالم یعنی موافقت با اونها
ametis: دختر کشی هم کار مذمومی نبوده پس چرا پیامبر انجام نداده
کیا دخترشون رو زنده بگور میکردن؟
اونهائی که در زمان جاهلیت دخترانشون رو زنده به گور میکردن کسانی بودن که قدرت تامین زندگی اونها رو نداشتن و بواسطه فقر دخترانشون رو زنده به گور میکردن چون دختر بر خلاف پسر (که میشد عصای دست پدر وکمک نان آور خونه میشد ) فقط هزینه داشت
برای همین خداوند میگه دخترانتون رو نکشید شما نیستید که به اونها غذا میدید بلکه ماییم که روزی رسانیم
پس همه دخترانشون رو نمی کشتند و اگه غیر این بود زن ابوسفیان مادر پیامبر و اجداد مادری و پدریش همه زن بودند

تو این پست مطالب جدیدی برات روشن شد و از چند موضوع که بی خبر بودی در اومدی و یه گام دیگه رفتی جلو موفق باشی
     
  
مرد

 
rostam91: اینو واقعا از ته دلم می گم آفرین بر شماخدا وکیلی اگه قرآن رو هر کسی یه بار با تامل و تفکر بخونه همه چی براش روشن میشه اینکه به دنیا اومدیم برای عبادت خداوند و تنها خداوند بدور از عمریها و ابوبکر ها و علی ها و محمد هااینکه عایشه چکار کرد و تقی چکار کرد و حسین چرا کشته شد ما رو سوال و جواب نمی کنن اینکه چرا یزید حسین رو کشت یا محمد چرا ۹ زن گرفت مارو مواخذه نمی کنن اما اینکه چرا بجای پادشاه عالم بنده اونو مورد درخواست قرار می دیم واویلاست اینکه بجای خداوند مال و مقام رو پادشاه خودمون بدونیم واویلاست
اما مشکل شیعه ها اینه که اینا بی خیال قرآن از خودشون داستان ها و افسانه ها و اسطوره ها ساختن...مثلا می گن هدف خلقت دنیا و تمام عالم تنها آفریدن وجود بزرگانی چون علی و حسین و حسن و... بوده...قرآن حالا هر چی گفته گفته...افسانه ها زیاده حالا بماند...اگر شیعه ها برن سراغ قرآن پس تکلیف افسانه هاشون چی میشه؟
یک نکته جالب در مورد شیعه ها بگم...شیعه ها می گن هدف از خلق دنیا وجود دوازده امام بوده.بعد وقتی ازشون می پرسیم چرا امام زمانتون،مهدی غایب شد.میگن که خوب دیگه خدا دوازده معصوم رو فرستاد و وقتی دید که واقعا جان امام در خطره اونو غایب کرد!!!باید به اونا گفت یعنی حالا اگر وضع موجود تا حدی مطلوب بود و جان امام دوازدهم در خطر نبود اون غایب نمی شد؟ و یک امام سیزدهمی که پسر امام مهدی باشه بدنیا می اومد و اونوقت شیعه می شد سیزده امامه و اونوقت باید شیعه ها می گفتن هدف از خلقت دنیا آفریدن این سیزده امامه...
من که خودم یک شیعه بدنیا اودم و سالها شیعه بودم فکر می کنم توی عمرم یکبار هم از حضرت محمد کمک نخواستم.نه خودم و نه پدر و مادر و دوستانم...شیعه ها بچشونو این جور بزرگ می کنن...آخوندا و روحانیون و روایات ائمه اینو می خوان...هیچگاه نگفتم یا محمد مددی کن.همیشه علی و حسین و ... صدا کردم.در شیعه مذهب محمد جایگاه خیلی کوچکی نسبت به علی داره.آدم احساس می کنه که اگر محمد در پناه خدا به پیروزی می رسید از برکت وجود علی بود...البته می دونم الآن شیعه ها میگن این تصورات و آموزه های آخونداست نه اصل شیعه ولی اولا این دروغ محضه.به فرض هم این سخن راست باشه...پس اینو شیعه ها هم بدونن خیلی از آموزه های نادرست سنی ها هم ناشی از آخوندهای سنیه نه اصل سنی.چرا شما وقتی می خوایید به سنی ها گیر بدید مدام سخنان زننده بعضی آخونداشونو در نظر می گیرید و اونو به اصل مذهب سنی می چسبونید...؟
     
  ویرایش شده توسط: naashenas   
مرد

 
rostam91: اولا که این تنها خداوند هست که با آتش مجازات می ک
باز بی سند حرف میزنید

پیامبر خیلی کارهای دیگه هم نکرد ....شما برعکس داری میگی

قاعده اینه

هر عملی ازاد است مگر در مورد ان ممنوعیتی اعلام شده باشد .....

اگر پیامبر ترک عمل کرده مثلا گفتن اینها را بسوزانید و ایشان اعراض کرده میشه سنت ولی اینکه کلا همکچین کاری نکرده نمیشه سنت برادر محترم

rostam91: دوما: بدون توجه به اینکه این کار در دین اسلام یا هر دین دیگه ای جایزه یا نه از منظر بشری خودت قضاوت کن که دستور به سوزاندن زنده زنده افراد اونم توسط کسی که نماینده خدا روی زمین می دونی
شما از منظر بشری در اون زمان نمیخواد نگاه کنی .....کدوم اعمال اون زمان با حقفوق بشر همخوانی داشته

کشتن یک قبیله بنام بنی قریضه و اینکه هر کس بالای الت او مو روئیده شده را گردن زدند و بقیه رو برده و کنیز گرفتند و همان شب به زنانی که شاهد مرگ عزیزانشان بودند تجاوز کزدند

اتفاقا علی ع به عنوان نماینده خدا کاری ورای رضایت ایشون انجام نمیده کفر اونهم به این شکل که انسانی رو خدا بدانند شاید همین محکومیت رو داشته باشه

ضمنا این محکومیت مسبوغ به شابقه در مسیحیت هم بوده یعنی انجام میشده ...من طرفدار این عمل نیستم ولی میفهمم شرایط زمانی اون موقع پذیرای این مسائل بوده

به قول خودتون اون همه از اصحاب اونجا بودن یک نفر اعتراض نکرده


rostam91: این چه حس بدی به آدم دست میده حالا فردا بگن داعش مثلا ۱۰ ایزدی رو با آتش سوزاند اصلا چه حس تنفری در بین مردم بوجود میاد حالا این کار رو یه به قول خودتون معصوم انجام بده

اون زمان با شمشیر گردن میزدن و میکشتن و هیچ حس بدی به کسی دست نمیداده .....الان اما گردن زدن وحشیانه ترین کارهاست

پس اون موقع سوزاندن هم حس خاصی نمیداده به مردم ...اما حالا سوزاندن نفرت انگیزه

نمیدونم شما تا کی میخوای این تفاوت ۱۴۰۰- ساله رو اصلا درک نکنی

rostam91: منم همینو گفتم، تصمیمی گرفته اشتباه که حداقل اون کشته شدن طفل ۶ ماهه ای بود بی گناه و خون علی اضغر بر گردن امام حسین همینطور مصیبتهائی که اهل بیت بابت این تصمیم اشتباه متحمل شدند
تصمیم ایشون از نظر خودشون و ما اصلا اشتباه نیست ...این نگاه مادی شماست که همه چیز رو با هزینه فایده محاسبه میکنه

امام اسلام رو زنده نگه داشت باشرایطی که یزسد داشتو حتی شما اهل سنت هم از او اعراض میکنی تا چند سال بعد نشانی از اسلام نمیماند ...عمل امام حسین هم برای شیعه و هم سنی اونروز مبنای خیزش بود

قیام توابین ....قیام مردم مدینه ...قیام مختار همه بعد از این فداکاری امام حسین بود

پس این عمل امام حسین اصلا اشتباه نبوده

عین عمل علی ع در اون شب که در رختخواب پیامبر خوابید

عین عمل ایراهیم ع

ضمنا من گفتم گناه ....اگر هم جواب ندادم واسه این بود که همچین کاری اشتباه هم که باشه ((یادم نبود شما احتجاج رو نمیدونید پس اصلاح میکنم که نگید فردا فلانی گفت کار اامام حسن اشتباه بود))

اگر من جواب ندادم واسه این بود که اگر همچین کاری حتی به زعم باطل شما اشتباه امام حسین نعوذ بالله باشه باز هم گناه نیست

الان این احتجاج بود جمله بالا احتجاج بود و جمله پایین توضیح خیلیوقتها حرف اونقدر واضح است که توضیح نخواهد اما وای بر وقتی که عقول غیر منبسط توضیح رو در نیابند

rostam91: منم همینو گفتم، تصمیمی گرفته اشتباه که حداقل اون کشته شدن طفل ۶ ماهه ای بود بی گناه و خون علی اضغر بر گردن امام حسین همینطور مصیبتهائی که اهل بیت بابت این تصمیم اشتباه متحمل شدند
نخیر تصمیمی گرفته الهی و تصمیمی با نهایت فداکاری و با نگاهی عمیق به اینده که موجب حفظ دین هم برای شما و هم برای ما شده و همه مسلمانها امروز مدیون حسین ع هستند

حسین ع مکرر گفت ان الله شائ ان یراک قتیلا
و
لم یستقم دین جدی الا بقتلی فیا سیوف خذینی

پس یقین کن امام اشتباه نکرده با چشم باز رفته و سفارشات رو هم کرده به زینب س و بقیه

rostam91: من نشنیدم و اگه این کار رو کردن اشتباه بوده مثل عمل علی محکومه و دلیل نمیشه بگیم چون سنی بودن پس درسته

بله اونها اشتباه کردن چون نه حاکم شرع بودن نه نماینده و برگزیده خدا

داعشی ها تروریست و قاتل هستند

حتی اگر اون افراد مقتول گنه کار باشن

قاضیوقتی حکم اعدام میده رعایت عدالته ولی اگر همون ادم رو کسی یک ثانیه قبل از حکم بکشد میشه قاتل

علی ع هم ولی خداست و هم امام و هم قاضی است و حکم او مورد قبول بوده و همه اعتراف دارند در عدالت و احکام علی ع از عمر بگیر تا خوارج

rostam91: بردن زن و بچه به بیابون برهوت بدون اینکه بدونی فرجام کار چیه چه ربطی به ایرادات نظامی داره مسئله مسئله خانوادگی بوده

شرمنده اون زمان بچه ها رو با قطار نفرستادن

تمام سفرهای قدیم با توکل بر خدا بوده و هیچکس هیچ تضمینی برای سلامتی کاروان نمیتونسته بده از راهزن ها گرفته تا شرایط جو و اب و هوا و بقیه مشکلات

بازم میگم شما هیچ جور نمیخواهی الزامات ۱۴۰۰ سال فاصله ما با اون زمان رو درک کنی

عرب اون زمان شترسوار و بادیه نشین بوده وعادت داشته

هنگام عزیمت از مکه هم قرار نبوده اتفاقی بیفته

امام حسین هم در چند شب بمونده همه رو جمع کردن و ازاد گذاشتن برای برگشت و حتی کسانی رو مامور عودت زن و بچه ها کردن اما این عده که ماندند قبول نکردند برگردند

rostam91: دقیقا از خداوند گرفتم به وسیله رسول صادق و امانتدارش

خوب شما مسقیم خدمت رسول خدا بودی و حرفها و اعمال ایشون رو به چشم خودت دیدی ......

چرا حرفهای به این سادگی رو متوجه نمیشید

شاید هم شما استثنا هستی و ار ضحابه بودید

rostam91: شما هم چیزی بلد نیستی فوری میری سراغ رکعات نماز
رکعات نماز طی حدیث قدسی از پیامبر به ما رسیده و حدیث قدسی کلام خداست نه پیامبر و فرقش با آیه اینه که اون در قرآن اومده ولی حدیث قدسی آیه قرآن نیست اما همون کلام خداست
رکعات نماز چون باید جوری بگم برای شما جا بیفته

ازرکعات نماز بگیر تا احکام جنابت و غسل و ربا و مطهرات و مبطلات و شکیات نماز و ..........

خوب جان برادر .....عزیز.....دوسنت محترم........برادر گرانقدر اهل سنت شما این حدیث قدسی رو از لبان پیامبر شنیدید و اونجا حاضر بودید

یا نبودید

قاعدتا نبودید مگر اینکه دلیلی بیاورید که اونجا حضور داشته اید مثلا عکسی ...کلیپی

شما بفرمائید این حدیث قدسی چطور بدست شما رسیده


غیر از اینه که مثلا

قال الله تعالی......قال رسول الله .......((.عن عمر ابن الخطاب ...یا ......عایشه ....یا ....ابوبکر.....یا.... ابوهریره ....یا ....زیاد ابن ابیه ......یا ....عمرابن عاص .......)) عن فلانی ......عن فلانی.......بخاری


تقریبا به همین شکل هست یا نه ؟؟؟؟؟؟

من میگم در این بین تا رسول الله هیچ حرفی نیست

ولی از پیامبر به بعد این افراد همه مشکل دارنمد و مشکلاتشون رو هم به تفصیل گفتم که همگی گنه کار و عمل حرام انجام دادند و تهمت زدند و ......لذا وقتی از گناه ابا ندارند دروغ هم میتوانند بگویند

اما در نفرات بعدی ممکنه از اونها گناه علنی دیده نشده باشه و معروف به حقانیت و تقوا باشند من فلان و فلان رو نمیشناسم اما اونهایی که در پرانتز هستند رو خوب میشناسم



ماشیعیان به جای اینها میگیم

مثلا


قال الله تعالی ......قال رسول الله .......(( فاطمه الزهرا....یا ....علی ابن ابیطالب.......یا حسن ابن علی .....یا ...حسین ابن علی ........ علی ابن الحسین .......تا امام دوازدهم سینه به سینه و از پدر به پسر )) فلانی .....فلانی .....مثلا کلینی


خوب مثل روایان شما

د تا اولی که ردیفه ......حال وقتی میبینم از این افراد داخل پرانتز یک بار گناه ....حرام ......مفسده و بی تقوایی و بی حیایی ......دروغ .......تدیده ام

عاقلانه چیه مدل اول رو انتخاب کنم همراه عمر و ابوبکر و عایشه با احتمال بسیار زیاد در جعل و تعمت و دروغ

یا مدل دوم رو انتخاب کنم با قطعیت در صحت

فلان و فلان هم قابل بررسی هستند تا حتی خوده کلینی رحمت الله علیه


rostam91: بدون مراجعه به اون سنت هم می تونم چهاچوب اصلی راهمو پیدا کنم سنت بعد از قرآنه و در اموری بکارم میاد که قرآن نتونه منو از شک در بیاره و قانع کنه اون سنت رو هم از فرستاده خدا می گیرم که ازش در قرآن بعنوان نماینده اش یاد کرده ولی خداوند فرموده با هر کی غیر از خدا و پیامبر تضادی دیدی فقط خدا و رسولش رو در نظر بگیر ( یعنی نه علی نه ابوبکر نه عایشه و نه حسن....)
همین الان من چند تا مشکل دارم ساده میگم که درک کنید لطفا از قران پاسخ بدهید


امروز بین رکعت دو و سه نماز عصر شک کردم که رکعت دوم هستم یا سوم لطفا از روی قران جواب بده چه کنم؟؟

امروز روزه بودم بواسطه ضعف دکتر رفتم و سرم تقویتی زدم ایا روزه من درسته ؟؟؟؟

امروز یک گوسفند از مدفوع یک انسان تغذیه کرد ایا میتوان ذبح کرده ومصرفش کنم ..حکم ان چیست ؟؟؟؟


همین سه تا سئوال رو با استناد به قران جواب بده بقیه پیشکش


شما چیز به این سادگی رو نمیگیری

برادرم همون سنت پیامبر رو از چه طریقی دریافت کردی ...از خوده پیامبر شنیدی و دیدی یا از فلان عن فلان عن فلان

rostam91: بالاخره خدا کی رو انتخاب می کنه و مردم کی رو؟

شما اگر فرق سلطان و پادشاه و خلیفه رو با رهبر و امام و پیشوا متوجه بشی مساله برات حل میشه


پادشاه حقوقش با ولی و امام فرق داره

پادشاه بهت بگه بیا حمله کنیم به یکجا بر تو واجب نیست بری مگر موضوع دفاع باشه


اما امام وقتیگفت حمله کن و کشور دیگه رو بگیرموظف به اطاعت هستی

امام ولایت داره بر جان وما و ناموس مردم

اما پادشاه و خلیفه ندارند

rostam91: این تبریک بخاطر این بود که در اون مسئله پیامبر حق رو به علی داد و چنین کاری رو پیامبر برای کس دیگه نکرده بود و چنین مقامی رو قبلش به کسی نداده بود(مقام دوست داشتن پیامبر در گرو دوست داشتن علی)
اصلا حق با شماست روز غدیر دوستی پیامبر در گرو دوستی علی قرار داده شد

البته ببخشید چون شما متوجه احتجاج نمیشید اصلاح میکنم

بر فرض محال که حق با شما باشه و پیامبر در روز غدیر بجای اعلام جانشینی حضرت علی دوستی خودشون رو در گرو دوستی علی ع اعلام کردن

(( به نظر شما اسم این احتجاجه ....واقعا با یک مخالف اینجوری بگی اون به استدلالت توجه میکنه یا اینکه بیشتر جبهه میگیره))

به هرحال اگر بر فرض محال هم و به قول شما پیامبر دوستی خودشون رو در گرو دوستی علی ع قرار دادن ایا افرادی که اونجا بیعت کردند بعدا از وفات پیامبر این دوستس رو حفظ کردند ......حداقل تا حمله به خانه زهرا س رو که قبول دارید .....

پسحتی در این صورت هم صحابه خصوصا عمر و ابوبکر با عمل بر خلاف دوستی علی ع در واقع دوستی پیامبر رو از دست دادند و مگر میشود اسلام را خواست و دوستی پیامبر را نه

دوست نداشتن پیامبر حتی بعید به کفر نیست

تا اینجا بر اساس حرف خوده شما
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
rostam91: اگر امر خدا رو تعطیل کردند چرا علی میگه انتخاب مردم مایه رضایت خداست؟

خودتون گفتید

چون امر خدا تعطیل شده ایا مردم باید بدون پادشاه باشن


نه تنها امر خدا بلکه هر امری اگر تعطیل بشه و بقیه امور رو بخواهیم بر اساس اون امر معطل نگه داریم که لبوا و اشوب بدتر میشه

امر دین یک چیزیه و امور دنیایی هم امری لازم الاجرا

برای همین میگن الملک یبقی بالکفر و لا یبغی بالظلم

rostam91: اینو بزارم پای دروغهای علی یا بی خبری ایشون، اینکه به دروغ برای کسی احتجاج کنی خیلی بده یعنی می خواهی طرفت رو فریب بدی

هیچ دروغی در کار نیست اینقدر واضح است که حتی خوده حرف متضمن اونه منتها وقتی نخواهی قبول کنی حتی وجود خورشید رو هم میشه انکار کرد و بهانه اورد

rostam91: الآن مردم حق تعیین خلیفه رو ندارن چون همیشه امام منصوب خدا وجود داره ( مهدی)
یا اگه اینطور نیست خلیفه بعد مهدی کی بود یا کیه؟
اتفاقا برعکس همه کار هممیتونن بکنن حتی میتونن بنام مهدی عج حکومت برقرار کنن و یا رئیس جمهور انتخاب کنن و یا پادشاه

منتها اگر پادشاه انتخاب کنن امری لازم رو انجام دادن و نه لزوما امری شرعی رو

اما اگر بنام امام برحق حکومت کنند خداوند اون دنیا باهاشون بدجور حساب میکنه

rostam91: توو نت سرچ کن جنگ فجار تا از بی اطلاعی در بیایی

من اصلا از همچین چیزی خبر نداشتم اما با شماختی که از پیامبر دارم یقین دارم و داشتم ایشان برای مشرکین در جنگ شرکت نکرده که مثلا عارتی کنن یا سرزمینی رو فتح کنن

من امیدوارم شما تفاوت دفاع و جنگیکه در اون همکاری ای در حمایت از مشرکین شده و حمله رو متوجه باشید
دفاع در هر حال و بر هر انسانی واجبه

اگر به ایران حمله بشه گرچه من مخالف قطعی این حکومتم اما از مملکت و خانواده ام حتما دفاع میکنم


rostam91: پس کمک علی به عمر ظالم و ابوبکر ظالم یعنی موافقت با اونها

مجبورم مثال بزنم چون واقعا صحبت با شما بر اساس استدلال و فلسفه فایده نمیکنه

الان در ایران حکومت هم جابر و هم ظالم و هم متجاوز و غاصب است

ایا این دلیل میشه که مثلا وقتی یک نفر حتی ادم عادی میتواند با توصیه و تلاش جان انسانی رو نجات بده یا از ظلم بیشتر جلوگیری کنه ساکت بشینه


این عمل جلوگیری از انتشار ظلم است

واقعا حرف من اینقدر ثقیل هست وقتی میگم

کمک به ظالم عین ظلم است


سلیس و روان بگم یعنی کمک کردن به ظالم در راه انجام ظلم و تعدی همان ظلماست

حالا جلوگیری حضرتعلی مثلا در فقره ای که عمر دستور دفن زن حامله ای رو صادر کر از دفن اون زن و دستور علی ع به بیرون اوردن فرزند زنده اون زن و بعدا دفن کردنش کمک به عمر بود یا جلوگیریاز ظلم در حق اون کودک

و امثال اینها

حتی مشاوره علی ع در جنگ با حکومت ایران که منجر به کمتر کشته شدن مسلمانان میشد کمک به ظلم است یا جلوگیری از کشتار مسلمین

علی ع از اصل جنگ نمیتوانست جلوگیری کند ولی تبعات اون رو میتونست کم کنه و کرد


rostam91: پس همه دخترانشون رو نمی کشتند و اگه غیر این بود زن ابوسفیان مادر پیامبر و اجداد مادری و پدریش همه زن بودند

اما پیامبر با وجود فقری که باعث شد سرپرستی او رو به عبدالمطلب بدهند و نیز سرپرستی علی ع بع پیامبر بدهند در مورد پیامبر و ابوطالب و عبدالمطلب هرگز همچین مساله ای ذکر نشده

چون همه موحد بودند از ابتدا و بر دین حنیف بوده اند
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
ییییی naashenas: اما مشکل شیعه ها اینه که اینا بی خیال قرآن از خودشون داستان ها و افسانه ها و اسطوره ها ساختن...مثلا می گن هدف خلقت دنیا و تمام عالم تنها آفریدن وجود بزرگانی چون علی و حسین و حسن و... بوده...قرآن حالا هر چی گفته گفته...افسانه ها زیاده حالا بماند...اگر شیعه ها برن سراغ قرآن پس تکلیف افسانه هاشون چی میشه؟
اتفاقا و دقیقا درست متوجه نشدید

اهل سنت بنا ه گفته خودشون در قران فقط به متن توجه میکنند و برداشت هر چیزی در در صفات خدا و اصول غیر از متن قران مجاز نمیدونند

برای همین وقتی میگه یدالله میگن پس قطعا خدا دست داره

همینطور وجه الله و .....

در قران دلیل خلقت جهان چیه

البته نه همه هستی بلکه خدا اشاره کرده که همه چیز را خلق کرده برای عبادت او


حال ببینیم خدا این عبادت رو چگونه میخواسته و چگونه تعریف کرده

ایا خواسته نهایی خدا غیر از اسلام بوده ؟؟؟

پس خدا عبادت خودش رو در نهایت از مسلمان ها میپسندیده

برای عبادت چه چیز لازمه ؟؟؟

معرفت ...بدون معرفت و شناخت چگونه میتوان عبادت کرد

حال ایا ما میتوانیم مستقیما به ذات حق معرفت پیدا کنیم ....معرفت برای ما منوط به احساسات و ملموسات است یعنی دیدن و حرف زدن و حس کردن

ایا ما میتونیم خدا رو درک کنیم

اگر میتوانستیم که نیازی به پیامبر و رسول نبود


پس خدا واسطه هایی در نظر گرفت تا بوسیله اونها شناخت ایجاد بشود برای عبادت

واسطه های نشر این اسلام چیه

غیر از پیامبر ؟؟؟؟؟

پس احترام به پیامبر در هر حدی جز پرستش احترام به خدا و افرینش است

از اینجا انشقاق ضورت میگیره

اگر حق با شیعه باشه در مورد امامت ۱۲ امام باز احترام به اونها در هر حدی جز پرستش احترام به خداست

همونطور که در قران ذکر شده

عیسی به حواریین گفت میخواهم خدمت خدا مشرف شوم چه کسانی یاوران من خواهند بود .....حواریون در پاسخ گفتند ما یاوران خدا هستیم


یک کم دقت لازمه

عیسی گفت یاران من بسوی خدا

چرا حواریون گفتند ما یاوران خداییم .....باید میگفتند ما یاوران تو هستیم بسوی خدا


این دقیقا نشون میدن یاوری کردن نماینده خدا یاوری خداست

naashenas: یک نکته جالب در مورد شیعه ها بگم...شیعه ها می گن هدف از خلق دنیا وجود دوازده امام بوده.بعد وقتی ازشون می پرسیم چرا امام زمانتون،مهدی غایب شد.میگن که خوب دیگه خدا دوازده معصوم رو فرستاد و وقتی دید که واقعا جان امام در خطره اونو غایب کرد!!!باید به اونا گفت یعنی حالا اگر وضع موجود تا حدی مطلوب بود و جان امام دوازدهم در خطر نبود اون غایب نمی شد؟ و یک امام سیزدهمی که پسر امام مهدی باشه بدنیا می اومد و اونوقت شیعه می شد سیزده امامه و اونوقت باید شیعه ها می گفتن هدف از خلقت دنیا آفریدن این سیزده امامه...
این نتیجه بی اطلاعی شماست و نه نقص اعتقاد شیعه

امام دوازدهم یک فرق یا همه ائمه داره و او حکم به قلب افراد میکنه نه به ظاهر

خدا همواره ظاهر رو در قضاوت منظور کرده و ائمه هم همینطور

یعنی به صرف گفتن شهادتین با فرد معامله مسلمان میشه

اما امام مهدی عج قظاوت شون به حول و قوه الهی بر اساس قلب و واقعیت مردمه

اما اگر بر فرض امام غایب نمیشد در پایان حکومت او قیامت بر پا میشد

خدا همه جور اتمام حجت بر مردم کرده

حتی در زمان علی ع که خوده مردم گرد او جمع امدند با گذشت مدت کمی به او خیانت کردند

اما امام زمان وقتی میاید که مردم قلبا به او نیاز داشته باشندو هیچ راهی جر او برای اصلاح امورشان نداشته باشند

امامن فقط دوازه تا هستند و فرزند امام زمان هیچگاه قرار نبوده امامت کند هیچ جا هم همچین ذکری نیامده

naashenas: من که خودم یک شیعه بدنیا اودم و سالها شیعه بودم فکر می کنم
شما یا شیعه نیستی یا فقط در حد اسم چون اگر مثلا یکبار دعای توسل رو خونده بودی میدیدی همه ۱۴ معصوم هستند اول پیامبر و بعد بقیه

همچنین در اعتقاد شیعه ۱۴ معصوم کلهم نورا واحد هستند و فرقی نداره

البته در هر زمانی امام حاضر و ناظر باید بیش از هر چیزی مورد توجه قرار بگیره

وقتی باور کردی یک نفر از سوی خداست و یقین کردی صادق و راستگوست حتی شاید حکمی بکنه که بر اساس عقل مغایر با احکام اسلام باشه و تو در اینجا باید به حرف امام زمانت گوش کنی

در اثبات این دو تا قصه هست یکی داستان خضر و موسی که خضر ادم کشت و دیوار بر سر شخصی خراب کرد و.....مورد اعتراض موسی قرار گرفت اما در نهایت متوجه شد همه اعمال خضر بر اساس امر خدا و مصلحت او بوده

دیگر و ساده تر اینه که طبق قانون دستور مستقیم پلیس از همه قوانین راهنمایی و رانندگی مهمتره حتی اگر اون قوانین رو مثلا رئیس کل پلیس گفته باشه یا مجلی و یا رئیس جمهور البته منظورم فقط در مورد قوانین راهنمایی است

مثلا پلیس میتونه اتوبان رو دو طرفه کنه و یا چراغ قرمز رو نادیده بگیره و به ماشینهای پشت چراغ سبز دستور ایست بده

مدد گرفتن از ائمه بواسطه اینه که تفاوت اونها با سنی ها معلوم بشه و گرنه توسل به حضرت رسول هم در بین شیعه فراوانه در مدینه هر ساله بیش ازحدمقرر سعودی شیعه ها به بارگاه حرت رسول مشرف میشوند و.....

naashenas: .در شیعه مذهب محمد جایگاه خیلی کوچکی نسبت به علی داره.آدم احساس می کنه که اگر محمد در پناه خدا به پیروزی می رسید از برکت وجود علی بود
اعتقاد راسخ شیعه در رجحان رسول خدا به سایر معصومین است مثلا اسم حضرت رسول رو فقط با ذکر صلوات میبرند ولی نام علی ع رو با یک علیه السلام

اما اینکه همانگونه که خدا واسطه ارسال دین رو محمد ص قرار داده گسترش دین رو هم بواسطه علی ع مقرر کرده و ثبات اون و جاودانگی اون رو بوسیله حسین ع و تبیین دین رو بوسیله امام صادق ع

naashenas: البته می دونم الآن شیعه ها میگن این تصورات و آموزه های آخونداست نه اصل شیعه
اتفاقا این اصل تفکر شیعه است و نه کار برخی از اخوندها

اینکه قوام دین بدست علی ع بود

کافیه مثلا به جنگ خندق نگاه کنی که همه از ترس ماستها رو کیسه کرده بودند

البته همین نقش حضرت علی رو هم خدا برای ایشون رقم زده اما جز علی ع هیچکس نمیتوانست

همونطور که در جریان خیبر نه عمر و نه ابوبکر ظفر پیدا نکردند و باز علی ع بود که کار رو جلو برد

یا در احد که همه گریختند و علی ع بود که از پیامبر یک تنه دفاع کرد


naashenas: .پس اینو شیعه ها هم بدونن خیلی از آموزه های نادرست سنی ها هم ناشی از آخوندهای سنیه نه اصل سنی.چرا شما وقتی می خوایید به سنی ها گیر بدید مدام سخنان زننده بعضی آخونداشونو در نظر می گیرید و اونو به اصل مذهب سنی می چسبونید...؟
من نمیدونم اطلاعات شما در جه حده و البته قبول دارم که برخی اخوندها در تحریف و برخی هم در خدمت اعتقادات بودن اما در این مورد و کلا در مباحث خودم توضیح میدم

اهل تسنن قرنهاست همه اعتقادات خودشون رو از روایات صحیح ۶ منبه به عنوان صحاح سته دریافت میکنن

شیعه هم قرنهاست همه اعتقاد خود رو از احادیث صحیح ۴ کتاب اصلی خود دریافت میکنن

هیچ اخوندینمیتونه در این احادیث تحریف و تشکیک ایجاد کنه


من همه گفتارها و اشکالات خودم رو از همین ۶ کتای و برخی کتب مرتبط و مورد اقبال و اعتماد عامه اهل سنت بیان میکنم علمایی که در اعتقاد اونها مشکوک نیستند مانند عسقلانی و ابن تیمیه و ......

بارها گفتم بزرگان شعه هم ماله قرنها پیش هستند و نظرات اونها روشنه

لذا این جرف شما در اینمورد بی پایه است

بسیار به ندرت پیش اومده من حرف علمای جدید رو به عنوان استناد کامل به یک امر بیارم مگر در مورد جهاد نکاح که اسناد خودش رو داشت و معظل بیشتر اجتماعیه

وگرنه امروزه فضا پر شده از فتواهای عجیب و غریب حرمت خیار و گوجه و کولر ولی من هیچوقت به اونها اشکال نگرفتم و استناد نگکردم


تنها استناد من به حرفهای علمای معاصر در اثبان قوانین و اعتقادات قبله


مثلا حکم رضاع کبیر ماله ۱۴۰۰ سال پیشه و وقتی اقا رستم میگه منظور خوردن شیر از پستان نیست و خوردن شیر در مثلا لیوانه

هم براش نظر علمای گذشته رو میارم و هم علمای جدید مورد اعتبار در رد گفته اقا رستم


و اما در مورد کلیپ

اقای مشیری موضعش مشخصه و البته در حد نظرات خودش قابل احترام مشروط بهاینه داستانرایی نباشه وقتی بی سند و مدرک و بر اتساس تصورات خودش میاد و حرف میزنه اصلا فاقد ارزشه چون هر کسی میتونه ساعتها در مخالفت با دیگری داستان بسازه و به خوردمردم بده

باز گلی به جمال دکتر دواوکیز که حرفاش رو بر ایساس باورهای ملموس میزنه
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  ویرایش شده توسط: ametis   
صفحه  صفحه 14 از 54:  « پیشین  1  ...  13  14  15  ...  53  54  پسین » 
مذهب
مذهب

شیعه بر حق تر است یا سنی؟

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA