ارسالها: 247
#401
Posted: 7 Oct 2016 13:57
اینهم پاسخ احمد کسروی به رویداد قدیر خم .
ﺗﻤﺎم اﺷﮑﺎﻟﻬﺎ ﺑﺮ ﺳﺮﻫﻤﯿﻦ ﺣﺮﻓﺴﺖ. ﻋﻘﯿﺪه ﺷﯿﻌﻪ ﺑﺮ اﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ اﻣﯿﺮاﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ را وﺻﯽ و ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺧﻮد ﻣﻌﯿﻦ ﮐﺮده ﺑﻮد. اﺑﻮﺑﮑﺮ و ﻋﻤﺮ و ﻋﺜﻤﺎن ﺣﻖ او را ﻏﺼﺐ ﮐﺮدﻧﺪ. دﻟﯿﻞ اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﻫﻢ ً اوﻻ ﻗﻀﯿﻪ ﻏﺪﯾﺮﺧﻢ اﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ اﻣﯿﺮاﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ را ﺑﺮوی دﺳﺖ ﺑﺮداﺷﺖ و ﺑﻪ ﻣﺮدم ﻧﺸﺎﻧﺪاد و ﻓﺮﻣﻮد: «ﻣﻦ ﮐﻨﺖ ﻣﻮﻻء ﻓﻬﺬا ﻋﻠﯽ ﻣﻮﻻء» ﻫﻤﺎن روز ﻋﻤﺮ ﺑﻪ او ﺑﯿﻌﺖ ﮐﺮده ﮔﻔﺖ: «ُﺑﺦُ ﺑﺦ ﻟﮏ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ» . از ﻃﺮف ﺧﺪا ﻧﯿﺰ آﯾﻪ ﻧﺎزل ﺷﺪ : «اﻟﯿﻮم اﮐﻤﻠﺖ ﻟﮑﻢ دﯾﻨﮑﻢ».
دﻟﯿﻞ دوم ﻗﻀﯿﻪ وﺻﯿﺖ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﻮن ﻣﯿﺪاﻧﺴﺖ ﺑﻌﺪ از ﻣﺮدن او اﺑﻮﺑﮑﺮ و ﻋﻤﺮ اﺧﺘﻼف ﺑﻪ ﻣﯿﺎن ﻣﺮدم ﺧﻮاﻫﻨﺪ اﻧﺪاﺧﺖ در ﺑﺴﺘﺮ ﺑﯿﻤﺎری ﻗﻠﻢ و ﮐﺎﻏﺬ ﺧﻮاﺳﺖ ﮐﻪ وﻻﯾﺖ اﻣﯿﺮاﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ را ﺑﻨﻮﯾﺴﺪ و ﺑﺪﻫﺪ. ﻋﻤﺮ ﭼﻮن ﻓﻬﻤﯿﺪ ﻧﮕﺰاﺷﺖ، ﺑﻪ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺬﯾﺎن داد.
دﻟﯿﻞ ﺳﻮم اﺧﺒﺎر و اﺣﺎدﯾﺚ ﺑﺴﯿﺎرﯾﺴﺖ ﮐﻪ از ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﻧﻘﻞ ﺷﺪه. از ﺟﻤﻠﻪ ﻓﺮﻣﻮده: «ﻋﻠﯽ ﻣﻨﯽ ﺑﻤﻨﺰﻟﮥ ﻫﺮون ﻣﻦ ﻣﻮﺳﯽ اﻻ اﻧﻪ ﻻ ﻧﺒﯽ ﺑﻌﺪی» ﺷﻤﺎ ﺑﻪ اﯾﻨﻬﺎ ﭼﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﺪ؟
ﻣﻦ ﭘﯿﺶ از آﻧﮑﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﻬﺎ ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﺰی ﺑﭙﺮﺳﻢ: اﯾﻦ دﻟﯿﻠﻬﺎ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﺸﻤﺎرﯾﺪ آﯾﺎ ﯾﺎران ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﮐﻪ ﺑﻪ او اﯾﻤﺎن آورده و در راه او ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﮐﺸﯿﺪه و ﺟﻨﮕﻬﺎ ﮐﺮده ﺑﻮدﻧﺪ ﻣﯿﺪاﻧﺴﺘﻨﺪ ﯾﺎ ﻧﻪ؟
اﻟﺒﺘﻪ ﻣﯿﺪاﻧﺴﺘﻨﺪ. ﭘﺲ ﭼﺸﺪ ﮐﻪ ﻋﻠﯽ را ﮔﺰارده ﺑﻪ اﺑﻮﺑﮑﺮ ﺑﯿﻌﺖ ﮐﺮدﻧﺪ ؟! ﻣﺮﺗﺪ ﺷﺪﻧﺪ دﯾﮕﺮ .
آری درﮐﺘﺎﺑﻬﺎی ﺷﯿﻌﻪ ﺑﺮای ﻫﺮ ﭼﯿﺰی ﺑﻬﺎﻧﻪ ای درﺳﺖ ﮐﺮده اﻧﺪ. وﻟﯽ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺷﺮط ﮐﺮدم ﮐﻪ ﺑﯿﻨﺪﯾﺸﯿﺪ و ﭘﺎﺳﺦ دﻫﯿﺪ. اﯾﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺷﻤﺎ از روی اﻧﺪﯾﺸﻪ ﻧﺒﻮد. ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯿﺸﻮد ﮐﻪ ﯾﮑﺪﺳﺘﻪ ﻫﺰار ﻧﻔﺮی ﯾﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ ﻣﺮﺗﺪ ﺷﻮﻧﺪ؟ آﺧﺮ آن ﯾﺎران ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﮐﻪ ﺑﻪ او اﯾﻤﺎن آورده ﺑﻮدﻧﺪ از اﯾﻦ ﺟﻬﺖ ﺑﻮد ﮐﻪ دﯾﺪه ﺑﻮدﻧﺪ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻫﻤﻪ راﺳﺘﺴﺖ و او را ﺑﺮاﻧﮕﯿﺨﺘﻪ ﺷﺪه از ﺳﻮی ﺧﺪا داﻧﺴﺘﻪ ﺑﻪ او ﮔﺮوﯾﺪه ﺑﻮدﻧﺪ و اﯾﻦ ﺑﻮد در راه او از ﺟﺎن ﺧﻮد ﻣﯿﮕﺬﺷﺘﻨﺪ و ﺟﻨﮕﻬﺎ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ. ﭘﺲ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯿﺸﻮد ﮐﻪ ﻫﻤﻪ آﻧﻬﺎ ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ ﻣﺮﺗﺪ ﺷﻮﻧﺪ و از ﺑﺎورﻫﺎی ﺧﻮد ﺑﺎز ﮔﺮدﻧﺪ؟!. آﯾﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﭼﯿﺰی ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻨﯿﺴﺖ؟!. ﻓﺮض ﮐﻨﯿﻢ ﺷﻤﺎ ده ﻧﻔﺮ دوﺳﺖ دارﯾﺪ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ دوﺳﺖ ﺑﻮده اﻧﺪ و ﭼﻮن ﺷﻤﺎ را ﻣﺮد ﻧﯿﮏ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﻨﺪ در راه ﺷﻤﺎ زﯾﺎن ﻫﻢ ﮐﺸﯿﺪه اﻧﺪ. اﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺸﻨﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺎن دوﺳﺘﺎﻧﺘﺎن ﺑﯿﺠﻬﺖ ﻫﺮ ده ﻧﻔﺮﺷﺎن ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ از ﺷﻤﺎ ﺑﺎزﮔﺸﺘﻪ ﺑﺎ دﺷﻤﻦ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﺪﺳﺖ ﺷﺪه اﻧﺪ ﺑﺎور ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ؟!. آﯾﺎ ﭼﻨﺎن ﭼﯿﺰی ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﺮ ده ﻧﻔﺮ ﺑﯿﺠﻬﺖ ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ از ﺷﻤﺎ روﮔﺮدان ﺷﻮﻧﺪ؟!. ﭘﺲ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯿﺸﻮد ﺑﺎور ﮐﺮد ﮐﻪ ﯾﺎران ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺻﺪﻫﺎ ﺗﻦ ﺑﯿﮑﺒﺎر از دﯾﻦ او ﺑﯿﺮون روﻧﺪ و وﺻﯿﺖ او را ﮔﻮش ﻧﺪاده ﺑﻪ اﺑﻮﺑﮑﺮ ﺑﯿﻌﺖ ﮐﻨﻨﺪ؟!
ميگوييد پيغمبر فرمود : «من كنت مولاء فهذا علي مولاء». من در شگفتم كه چرا ملايان معني اين جمله را نميدانند. در ميان عرب داستاني بنام «ولاء» بوده است. به اين معني كسي كه غلام خود را آزاد ميكرده ميانهی آن غلام با آقايش رابطه «ولاء» توليد ميشده و احكامي داشته مثلاً اگر آن غلام بيوارث ميمرد ارث او به آقايش ميرسيد. همچنين عشاير عرب با يكديگر پيمان ميبستند كه بقول خودشان «حليف» يكديگر ميشدند. در ميان آنها نيز رابطه «ولاء» توليد ميشد و آن نيز احكامي داشت.
دركتابهاي فقه «ولاء» يك بابيست. پيغمبر اسلام از مردم عرب ميبود و با كساني درميانه رابطهی «ولاء» ميداشت. در آن باره علي را كه دامادش ميبود جانشين خود كرده و فرموده : « من با هركسي ولاء داشتم و مولايش ميبودم پس از من اين علي مولاي او خواهد بود». بالاخره اين يك وصيت خانواده اي بوده.
من نميدانم اين جمله كجا و داستان خلافت كجاست؟!. اگر مقصود پيغمبر خليفه گردانيدن علي بودي بايستي نخست توضيح دهد كه مردم ؛ خليفه يا جانشين مرا خدا بايد معين كند. اول اين را كه خودش يك موضوع بسيار مهم بود بمردم ابلاغ كند ، پس از آن علي را نامزد جانشيني گردانيده صريح و آشكار بفرمايد «خليفهی اول من علي خواهدبود. خدا او را برگزيده است».
«مولا» در زبان عربي بمعني جانشين يا سلطان نبوده. مولا جز بهمان معني «دارندهی ولاء» شناخته نميشده و اينست ميبينيم كه هم بغلام آزاد شده و هم به آقاي آزاد كننده گفته ميشده است.
از اين گذشته ، اگر حكم اسلام اين بوده كه خليفه را خدا برگزيند ، پس چرا اين در قرآن گفته نشده؟!.. پس چرا چنين حكم مهمي در قرآن نيامده؟!.
شما آيهی «اليوم اكملت لكم دينكم...» را دليل مي آوريد. اولاً بهتر است آيه را از اول بخوانيد تا بدانيد كه به اين موضوع نميچسبد : «حرمت عليكم الميته و الدم و لحم الخنزير و ما اهل لغيرالله به و المنخنقه و الموقوذه و المترديه و النطيحه و ما اكل السبع الاماذكيتم و ما ذبح علي النصب و ان تستقسموا بالازلام ذلكم فسق اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلاتخشوهم و اخشون اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا فمن اضطر في مخمصه غير متجانف لا ثم فان الله غفوررحيم».
در اين آيه از آغاز تا انجام سخن از خوردنيهاي حرام رانده شده و درو آنچه نيست داستان خلافت است. معني آيه اينست : «حرام شد بشما مردار (ميته) و خون و گوشت خوك و هرچه بينام خدا سر بريده شود و آنچه خفه شده يا با زدن و افتادن و شاخ زدن مرده و آنچه درندگان پاره كرده اند. مگر آنهايي كه پاك گردانيد» (نمرده باشد و سرش ببريد) و آنچه براي بتها سربريده شده : همچنان استخاره با اَزلام (تكه چوبها). امروز كافران دربارهی شما نوميد شدند. ديگر از آنان نترسيد و از من ترسيد. امروز دين شما را درست گردانيدم و نيكيهاي خود دربارهی شما بپايان رسانيدم و اسلام را براي شما دين برگزيدم مگر كسي كه بگرسنگي افتد و ناچار باشد و قصد گناه نكند (كه ميتواند از آن گوشتها بخورد). خدا مهربان و آمرزنده است».
اين آيه كجا و داستان خلافت علي كجاست؟!. آنگاه چه شده كه خدا اصل موضوع را نگويد و منّت گزاريش را بگويد؟!. نميدانم اينها را هيچ انديشيده ايد يا نه؟!.
گذشته از همهی اينها ، امام علي بن ابي طالب هنگامي كه پس از كشته شدن عثمان خليفه گرديد و معاويه كشته شدن عثمان را بهانه گرفته گردنكشي ميكرد ما مي بينيم آن امام بمعاويه نامه نوشته چنين ميگويد:
«انه بايعني القوم الذين بايعوا ابابكر و عمر و عثمان علي ما بايعوهم عليه، فلم يكن للشاهد ان يختار و لا للغائب ان يردو انما الشوري للمهاجرين و الانصار فان اجتمعوا علي رجل وسموء اماما كان ذلك لله رضي...».
معنايش اينست: «آن گروهي كه به ابوبكر و عمر و عثمان بيعت كرده بودند ، با همان شرايطي كه به آنها بيعت كرده بودند بمن بيعت كردند. بهيچ حاضري نميرسيد كه اختيار ديگري كند و بهيچ غائبي نميرسيد كه قبول نكند. زيرا شورا حق مهاجرين و انصاراست. اگر آنان بر سر مردي گرد آمدند و او را امام ناميدند رضاي خدا نيز در آن خواهد بود...».
اين نامه در نهج البلاغه هست و ما آن را در تاريخها نيز مييابيم. شما ببينيد كه اولاً هيچگاه نميگويد مرا خدا برگزيده و پيغمبر روز غديرخم مرا بمردم معرفي كرده. هيچ از اين چيزها سخني نميراند. دوم آشكاره مي گويد كه مرا همان كساني كه ابوبكر و عمر و عثمان را خليفه گردانيده بودند خليفه گردانيدند و همين را دليل حقانيت خود ميشمارد. سوم تصريح ميكند كه انتخاب خليفه حق مهاجرين و انصار است. آنها چون كسي را برگزيدند رضاي خدا نيز در آن خواهد بود و كسي حق نخواهد داشت او را نپذيرد.
اين نامه را مينويسد كه خلافت خود را بمعاويه مدلل گرداند و گناه او را كه برخلاف اجتماع و اختيار مهاجر و انصار قيام كرده بود برُخش بكشد.
اكنون شما ببينيد آيا با اين نامه باز جاي آنست كه گفته شود بايستي تعيين خليفه از جانب خدا باشد؟!. باز جاي آنست كه گفته شود ابوبكر و عمر غاصب بودند؟!.. باز جاي آنست كه پنداشته شود علي به ابوبكر بيعت نميكرد و او را با زور به بيعت بردند؟!..
علي بمعاويه مينويسد : توچون بمن كه مهاجر و انصار انتخاب كرده اند بيعت نميكني ، گناهكاري ، از دين خارجي ، با تو جنگ خواهم كرد. اگر خود او با ابوبكر همين رفتار را كرده بود آيا او نيز گناهكار نبود؟!. از دين خارج نميشد؟!.
اما اينكه ميگويند : روز غديرخم عمر بيعت كرد و گفت :« بَخ بَخ لك يا علي اصبحت مولاي و مولا كلا مومن و مومنه» ، بيگمان اينها را ساخته اند. علي چگونه مولاي عمر شده بود؟!. اين سخن چه معني توانستي داشت؟!. دوباره ميگويم : «مولا» جز بمعني دارندهی «ولاء» نبوده. اينكه مولا را بمعني «آقا » نيز مي آورند از زمانهاي ديرتر آغاز شده.»
I am leaving this website because of discrimination agaist trans genders by admin sites
ارسالها: 1264
#402
Posted: 7 Oct 2016 14:21
amir_mashhadi: باز هم در قضیه انذر عشیرتک الاقربین اونجا پیامبر ۳ مرتبه علی رو با کلمه خلیفه بعدی خطاب کرده که در کتب معتبر ال تسنن موجود هست
سلام بر دوست گرامی
این قضیه انذر عشیرتک الاقربین به صورتهای مختلفی ذکر شده و تنها یک شکلش به جایی میرسه که شما گفتید . در این سلسله راویان هم یکی از راویانش( عبد الغفار بن القاسم ) ظاهرا یک شیعه است و مورد قبول اهل سنت نیست یعنی باز هم این حدیث فقط به درد ما که شیعه هستیم میخوره .
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 7149
#404
Posted: 7 Oct 2016 17:27
MaryamBanoo1385: متاسفانه بحث کردن با شما اتلاف وقته . من هم وقت اضافی برای اینکار ندارم . شما راست میگید من مطالعه ای در مورد اسلام ندارم . این شمایید که اطلاع دارید و به دو سه تا سوال ساده در مورد مذهبی که ادعا میکنید که به آن باور دارید هم نمیتونید پاسح دهید . به عوض پاسخگویی به حاشیه میزنیئ .بحث من با شما تمامه . خوش باشید عزیز .
چرا ناراحت میشید؟
جواب سوال های شما رو دادم و اینکه اگر دوستان به جواب های صحبت های من به شما توجه کنن ، دیگه با شما بحثی نخواهند کرد
شما نه مطالعه میکنید ، نه اطلاعی در مورد دین دارید ، و نه اداب بحث رو میدونید و نه میدونید دنبال چی هستید تو این تاپیک، پس دیگه جای بحثی نمیمونه
MaryamBanoo1385: اینهم پاسخ احمد کسروی به رویداد قدیر خم .
این که بخوایید توهین کنید به مذهبی درست نیست
شما این نقل قول رو از کتابی که تمامش چرندیات هست و هیج سندی بر اثباتش نداره ، بیان میکنید ، که هیج ارزشی نداره
MaryamBanoo1385: موضوع بحث این هست که شیعه بر حق هست یا نه
اگر شما صرفا این سوالتون هست ، تو پست های قبلی اشاره کردم
هر دو بر حق هستن ، اگر غیر از این بود ، حتما خداوند دانا ،تو قرآن اشاره میگرد ، همونطور که در مورد آخرین و کامل ترین دین و خاتم پیامبران اشاره کرده
حالا شما که مسیحی هستید ( به گفته ی خودتون ) خدا رو هم قبول ندارید ، قرآن رو هم قبول ندارید ، اسلام رو هم قبول ندارید ، الان راجع به اصول اولیه چی مشکل دارید؟
مذهب شیعه؟؟؟؟؟؟؟
شما اول با اسلام آشنا شو ، بعد هر کدوم از مذاهب شیعه و سنی رو قبول کردی و گفتی به حقه ، ما هم قبول میکنیم
از مدیران محترم هم تقاضا دارم جلوی این جور اظهار نظر های کورکورانه رو بگیرن ، چون وقتی کسی حتی نه مطالعه ایی و نه اطلاعی داره و حتی قوانین سایت رو هم مطالعه نکرده ، جز خارج کردن تاپیک از موضوع بحث ، کار دیگه انجام نمیده
ویرایش شده توسط: limoshirin65
ارسالها: 1264
#405
Posted: 7 Oct 2016 21:20
سلام و عرض ادب
limoshirin65: از کجای صحبت های من به این نتیجه رسیدید؟
لیمو جان ، از پرانتزی که در جمله ی زیر گذاشتید
limoshirin65: و من هم فقط معانی قرآن رو (البته معانی درست ) رو اینجا بازگو کردم
چون ملاک درست و غلط بودن معمولا « من » هستم و «برداشت مطابق باور من»
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 7149
#407
Posted: 8 Oct 2016 02:29
nnasrin: سلام و عرض ادب
سلام
nnasrin: لیمو جان ، از پرانتزی که در جمله ی زیر گذاشتید
nnasrin: چون ملاک درست و غلط بودن معمولا « من » هستم و «برداشت مطابق باور من»
نسرین جان ،
باور کن من مترجم زبان عربی نیستم ، منظور من از معانی درست این بود که اون دوستمون یه اشتباه فاحش داشت
همه ما تو عربی کلاس پنجم ابتدایی خوندیم که فَاعْبُدُ یعنی پرستش ، حُبَ یعنی دوست داشتن
این دوستمون فَاعْبُدُونِ رو به دوست داشتن معنی کردن ، که اشتباه بوده
و من منظورم از ترجمه درست این بود ، از شما بعید بود نخونده قضاوت کنید !!!!!
در ضمن ملاک عمل ما در این تاپیک عینا نص قرآن هست ، ترجمه درست کلامات عربی متن قرآن ، به قدری گویا هست که نیازی به برداشت شخصی نداره
راستش من خیلی باهوش نستم و با تیکه و کنایه آشنایی ندارم
nnasrin: چون ملاک درست و غلط بودن معمولا « من » هستم و «برداشت مطابق باور من»
همین دیگه مشکل شما اینه که فکر میکنید فقط اونی درسته که (خودتون) میگید و برداشتتون مطابق با باور (خودتون ) از موضوع هست
ویرایش شده توسط: limoshirin65
ارسالها: 247
#408
Posted: 8 Oct 2016 05:24
amir_mashhadi: سلام من تعجب میکنم شما میگین مسلط به زبان عربی هستین و سفسطه رو در لغت اشتباه مینویسین این دفعه هم غدیر خم رو اینطوری نوشتین (( قدیر خم )) واقعا شما روی چه حسابی این همه تسلط به عربی دارین؟ یا این همه از اسلام مطالعه کردین ؟ واقعا باید علماس اسلام بیان اینجا جواب شما رو بدن ؟ توی یه سایت سکسی؟ اینکه نشد عالم اسلامی؟ عزیزم اشتباه داری میگی کسی که دنبال حقیقت هست اون باید بره دنبال علما
بهتره برین اول یه مقدار فارسی و عربی رو از لحاظ دستور ادبیاتی یاد بگیرین بعد اشکالات خاص بگیرین.شما توی ایتدایی ترین مسائل عربی که یه ترجمه ساده هست موندی اونوقت داری ادعای اسلام شناسی میکنی؟ چرا نمیگی چه دینی داری؟ میخوام بهت بگم ایراد و اشکال گرفتن آسونه واسه همین جرات نداری ابراز عقیده کنی و مذهب و دینتو بگی.
قبلا گفتم در جایگاهی نیستی که بتونی ایراد و اشکال بگیری مگه اینکه همطراز یه مرجع تقلید یا یه مجتهد باشی مثالش این بود که وقتی میری دکتر قلب نمیتونی به دکتر بگی چرا این دارو رو برام نوشتی چون تو بیماری واون دکتر.
احمد کسروی مورد تایید شیعه واسلام نیست این نظردرمورد ایشونه : احمد کسروی(م 1324ش) از چهرههای جنجالی تاریخ معاصر ایران و موضوع مناقشات بسیاری بوده است. احمد کسروی، تمام مذاهب کشور ایران را مورد هجوم قرار داد و در کتب خود بارها به این موضوع صریحاً اعتراف میکند که قصد وی نابودی تمام مذاهب از جمله مذهب اهل سنت میباشد. او موضعگیریهای شدید - و گاه غیر منصفانه - در مقابل اعتقادات دینی، بویژه فرهنگ شیعی داشت.
شما میگید مسبط به زبان عربی نیستم . بسیار خب . هر متنی را میخواهید بزراید بلافاصله براتون ترجمه میکنم .در مورد موضوع سفسته تو چند پست قبل توضیح دادم . تکرارش را غیر ضروری میدانم . من دفعه اول نیست که وارد این بحث ها میشم . اگر شما واردترین فرد را هم اینجا بیارید بهتون اطمینان میدم که بحث ما زیاد طولانی نخواهد شد چون شیعه گری موضوع چندانی برای بحث کردن نداره . در رابطه با اسلام واقعی البته میشه بیشتر بحث کرد . من وارد این بحث شدم چون فکر میکردم که حداقل چند نفر در این تاپیک فعال باشند که در مورد مذهبی که به آن معتقدند حداقل در سطح ابتدایی اطلاعات داشته باشند ضمناْ اصول بحث کردن را بلد باشن . صحبت هایی که تا به حال شده واقعاْ به نظر من ناامید کننده بوده . من آدمی نیستم که وقتم را بیهوده هدر بدم . فقط در مورد اون دکتر قلب که گفتید . البته اینها که میگم توضیح واضحته و جای تاسف داره که نیاز هست توضیح بدم . ولی آخوندها را شما (شیعیان) متخصص در این زمینه میدانید . بهتون اطمینان میدم که یک فردی که الهایات خونده باشه و یا کمی اطلاعات مذهبی داشته باشه بدون اینکه معتقد باشه اطلاعاتش در مورد اسلام از اکثر آخوندها بالاتره . من همیشه برای کسانی که عالمانه به دینی معتقد باشن (هر چی میخواد باشه) و پای اعتقادشون ایستادگی داشته باشن احترام قایل یودم . ولی دنباله رو بودن و تعصب کورکورانه چه در مورد مذاهب و چه تفکرات فلسفی را نمیپذیرم . کسی که اعتقاد مذهبیش صرفاْ در حد تعصب کورکورانه و حال کردن با قیمه محرم یا سینه زدن عاشورا باشه از دیدگاه من ارزش وقت گذاشتن نداره .
I am leaving this website because of discrimination agaist trans genders by admin sites