ارسالها: 129
#102
Posted: 5 Jun 2012 05:37
باز هم تکرار مکررات خسته نشدی
من که خسته شدم از سوال های تکراری
mahmudkhm: بگو بلد نیستم خلاص !
یا میترسی باز مچتو بگیرم!
من که میگم تحقیق کردم ، شرایطش هم چرته!
الان شما آخر استدلالی ، اون هم با این ادبیات زیبای بحث منطقی
واقعا یه نگاه به ادبیات خودتون بندازید به نظرتون این ادبیات یک بحث دینی و منطقیه؟؟؟؟ mahmudkhm: جان من ؟!!!!
تا حالا شنیدی کسی بگه من بچه حاصل از صیغه هستم؟!
بچه حاصل از صیغه ارث میبره؟!
چرا برای خودت اصول فقه مینویسی ؟!تو پست قبلی هم گفتم اگه مطلب میاری با سند و دلیل باشه، اگه سند و دلیل نداری لازم نیست برای خودت فقه و اصول فقهی بنویسی.
ببین پسر خوب من رو هوا حرف می زنم یا شما طبق قانون و شرع فرزندی که در صیغه متولد می شود تمام شرایطش مانند واجب النفقه بودن یا ارث مانند فرزند ازدواج دائمه ، لطفا اول یه مقدار تحقیق کنید بعد بیاید اینجا اظهار نظر کنید،این هم سند از مراجع تقلید شیعه
: فرزندانى که ثمره چنین ازدواجى هستند هیچ گونه تفاوتى با فرزندان ازدواج دائم ندارند و مشمول تمام حمایتهاى شرعى و قانونى یک فرزند عادى خواهند بود.
به قلم: حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مد ظله العالی)
لینک
و این هم سند قانونیش
فارس: عضو كميسيون قضايي و حقوقي مجلس با بيان اينكه ازدواج موقت در صورت تولد فرزند بايد ثبت قانوني شود، گفت: فرزند حاصل از ازدواج موقت هم ارث ميبرد.
سيد مصطفي طباطبايينژاد گفت: مسائل مربوط به ازدواج موقت موجود در لايحه حمايت از خانواده در كميسيون قضايي و حقوقي مجلس مورد بررسي قرار گرفت و با رأي نمايندگان مقرر شد كه ازدواج موقت در صورت تولد فرزند، ثبت قانوني شود.
وي اضافه كرد: يكي از دلايل اين ثبت، احراز هويت طفل است چرا كه بسياري از مردها بعد از مدتي همسر موقت و فرزند خود را رها ميكنند.
عضو كميسيون قضايي و حقوقي مجلس اظهار داشت: با ثبت قانوني ازدواج موقت، فرزند حاصل از اين ازدواج علاوه بر داشتن هويت و شناسنامه ميتواند از پدر خود هم ارث ببرد.
طباطبايينژاد با اشاره به اينكه لايحه حمايت از خانواده داراي بندهاي متعددي بوده كه بررسي اين بندها زمانبر است، گفت: تصويب بندهاي مختلف لايحه حمايت از خانواده در كميسيون قضايي و حقوقي مجلس در دست بررسي است.
من نمی دونم واقعا بحث با کسی که اطلاعات شرعی و قانونیش انقدر پایینه و کذب به این بزرگی می گه آیا جایزه؟؟؟؟؟
mahmudkhm: اولا متعه همیشه وهمه جا معنای صیغه زنای به عین یا کلا هم خوابگی نمی دهد زیرا ما متعه دیگری هم داریم به نام متعه حج که در باب حج است واگر تمام ایه 24 نساء را بخوانیم می بینیم که الله تعالی تمام ازدواج های حلال را برای مسلمین ذکر می کند و سپس می فرماید اگر با یکی از این گزینه ها که یاد آور شدیم ازدواج کردید اجرشان را بپردازید واجر یعنی مهریه واینجا از لذت ازدواج به استمتاع تعبیر شده است و نه اینکه منظور زنای به عین باشد مثلا ای مسلمانان تشریف ببرید کسی را کرایه کنید برای چند دقیقه ویا ساعت آیا این را می توان ازدواج نامید؟؟
واما می بینیم که خداوند در جاهای دیگر قران از مهریه به لفظ اجر تعبیر نموده مثلا سوره احزاب
یا ایها النبی انا احللنا لک ازواجک الاتی آتیت اجورهن
یعنی ای پیامبر برای تو حلال کردیم زنانت را که مهرشان را داده ای و اینجا اجر به معنای مهریه است وحتی خداوند از مهریه در قران با لفظ صدقه نیز یاد نموده است
mmaryamm: آیه «فما استمتعتم ... » در باره ازدواج موقت نیست :
آیه "فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً" .این آیه هرگز در باب ازدواج موقت نیست. زیرا خودش جزئی از یك آیه است كه در مورد ازدواج دائم سخن می گوید و "ف" اول جمله امكان تفاوت موضوع آیه را منتفی می كند.
پاسخ به این مساله در برابر حلیت متعه چیست؟
پاسخ :
این که این قسمت از آیه در مورد متعه نازل شده است ، اجماع مفسرین صدر اول اهل سنت و مشهور در بین سائر ایشان است ؛ روایات صحیحه ایشان را نیز در این باره در مقاله مطرح نمودیم .
اما این اشکال که در این آیه فاء آمده است و ابتدای آیه در مقام بیان حكم ازدواج دائم است كلام صحیحی نیست ؛ زیرا :
الف ) ابتدای آیه می گوید :
َالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَیْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْكُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِیمًا حَكِیمًا
زنان شوهر دار نیز &ndash برای شما حرام هستند &ndash مگر آنکه ایشان را به کنیزی بگیرید ؛ حکمی است که خداوند برای شما قرار داده است ؛ و غیر این زنان برای شما حلال است که با اموال خویش ، به ایشان میل نمایید در حالیکه پاکدامنی را حفظ کرده و زنا ننمایید &ndash زنا اگر با دادن مالی به زن باشد جایز نیست &ndash پس کسانی را که از این زنان به متغه گرفتید پس حقوق ایشان را واجب است که به ایشان پرداخت نمایید ...
سوال اینجاست که کجای آیه فوق ، قبل از بحث متعه ازدواج دائم را مطرح کرده است ؟
ب) فاء می توان برای اضراب باشد ؛ یعنی بحث در مورد کلام قبل را مسکوت گذاشته و به موردی جدید بپردازد ؛ یعنی حتی اگر در آیه قبل از بحث متعه بحث ازدواج دائم بود ، منافاتی نداشت که با فاء بر آن عطف گردد .
متاسفم که چشم های خودتون رو بستید ، و من رو مجبور می کنی هم وقت خودم رو هدر بدم هم دوستان جواب این بحث رو برات خیلی وقت پیش اوردم وشما برای رد کردنش هیچ استدلالی نداشتید .
mahmudkhm: ابتدا چند روایت از کتب اهل سنت:
در بسياري روايات مي بينيم كه صحابه صراحتا مي گويند که ايشان در زمان رسول خدا ، ابو بکر و قسمتي از دوران خلافت عمر متعه مي کرده وآن را جايز مي دانسته اند :
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ أَخْبَرَنَا ابْنُ جُرَيْجٍ أَخْبَرَنِي أَبُو الزُّبَيْرِ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُول كُنَّا نَسْتَمْتِعُ بِالْقَبْضَةِ مِنْ التَّمْرِ وَالدَّقِيقِ الْأَيَّامَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَبِي بَكْرٍ حَتَّى نَهَى عَنْهُ عُمَرُ فِي شَأْنِ عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ
از جابر بن عبد الله الأنصاري شنيدم که مي گفت : ما در زمان رسول خدا و ابو بکر در مقابل يک مشت خرما يا آرد متعه مي کرديم . تا اينکه عمر در قضيه عمرو بن حريث از آن نهي کرد .
صحيح مسلم ج2 ص 1023 باب نكاح المتعة
الجمع بين الصحيحين ج2 ص399 - سنن البيهقي الكبرى ج7 ص237 - مسند أبي عوانة ج3 ص33- مصنف عبد الرزاق ج7 ص500 - معرفة السنن والآثار ج5 ص375 - التمهيد لابن عبد البر ج10 ص112 - عون المعبود ج6 ص101 و...
شبيه همين روايت در مسند احمد وكتب ديگر ذكر شده است .
مسند أحمد بن حنبل ج1 ص52 و ج3 ص325 و...
این هم با متن عربی
برای
دیدن بقیه روایات که بعد از زمان حرام شدن صیغه به گفته شما می باشد می توانید به لینک زیر مراجعه کنید این روایات سند ازدواج موقت علمای اهل سنت می باشد
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=93
البته
جواب خیلی سوال های دیگه رو هم خواهی گرفت
mahmudkhm: کتاب الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار جلد 3 مولف طوسی
ابواب المتعه صفحه511
فأما ما رواه محمد بن أحمد بن یحیى عن أبی الجوزا عن الحسین بن علوان عن عمرو بن خالد عن زید بن علی عن آبائه عن علی (عل) قال: حرم رسول الله صلى الله علیه وآله لحوم الحمر الاهلیة ونكاح المتعة.
روایت محمد بن احمد بن یحیی از ابی الجوزا از حسین بن علوان از عمرو بن خالد از زید بن علی از پدرانش از علی علیه السلام که فرمودند رسول الله صلی الله علیه وآله خوردن گوشت الاغ و صیغه زنان را حرام کردند
mmaryamm: پاسخ :
در پاسخ به این سوال باید گفت : در همان مصادری که این روایت را از آنها نقل نموده است پاسخ این اشکال داده شده است ؛ در کتاب تهذیب بعد از ذکر این روایت آمده است :
فان هذه الروایة وردت مورد التقیة وعلى ما یذهب إلیه مخالفوا الشیعة ، والعلم حاصل لكل من سمع الاخبار ان من دین أئمتنا علیهم السلام إباحة المتعة فلا یحتاج إلى الاطناب فیه .
تهذیب الأحكام ج 7 ص 251
در کتاب استبصار نیز می فرماید :
فالوجه فی هذه الروایة أن نحملها على التقیة لأنها موافقة لمذاهب العامة والاخبار الأولة موافقة لظاهر الكتاب وإجماع الفرقة المحقة على موجبها فیجب أن یكون العمل بها دون هذه الروایة الشاذة .
الاستبصار ج 3 ص 142
و همان طور که در سایـت در مقاله مورد نظر شما ذکر شد ، اهل سنت حلیت متعه را نظر عده زیادی از اهل بیت می دانند ؛ بنا بر این مضمون این روایت مخالف کلام شیعه و اهل سنت است .
جدای از این مطلب باید گفت : نه علمای شیعه و نه بزرگان علمای اهل سنت حرمت متعه در خیبر را قبول ندارند و حتی روایـتی را که در صحیح بخاری به همین مضمون از امیر مومنان نقل شده است &ndash همان طوری که در متن این مقاله آمده است - از اشتباهات زهری می دانند ؛ بنابراین ، این روایت قطعا تقیه ای بوده و موافق با مضمون روایت دروغین زهری است .
نیز در مورد این روایت باید گفت که در آن بحث حرمت گوشت الاغ اهلی مطرح شده است که در این مطلب نیز مخالف اجماع شیعه است ؛ و شیعه آن را تنها کراهت می دانند .
من که قبلا جواب داده بودم و شما سندی بر علیه جواب من نیاوردید این روایت از نظر شیعه رد شدست برادر
mahmudkhm: می گویم اگر صیغه خوبه چرا امام معصوم ناراحت شدند؟که دخترانش صیغه شوند یا دختر عمه ها یا خواهرانش ؟؟برای مردم صیغه خوبه برای امام ها و آخوندا خوب نیست!؟؟
ببین پسر خوب قبلا جواب تمام این روایات با سند و مدرک داده شده پس لطفا استدلال تکراری نیار
دوما ما اینجا درباره خوبی و بدی صیغه صحبت نمی کنیم در مورد حلیت آن بحث می کنیم
سوما در مقابل روایاتی که شما آوردید چند استدلال برای رد آن هست و مهمترینش اصلا ضعیف بودن روایت از نظر تمام علمای شیعه به دلایل ذکر شده است و تقیه یکی از دلایل است که شما ظاهرا فقط همان رو دیدید شاید هم در مقابل استدلال آوردن برای دلایل دیگر عاجزید که آن ها رو ندیدید. mahmudkhm: مسخره است !
شما مثالی در قرآن خدا بیاورید که حلال بوده و از آن تا این حد سوئ استفاده شده که حتی به کودکان شیر خوار هم رحم نمیکنند
باز هم از ادبیاتتون ممنون
من در حدی بیاورم شما می گویید نه در این حد نیست و درباره ظلم به کودکان هم که اثبات شد اظهارات شما در مورد ارث و حقو حقوق کذب محضه
وقتی که من عاشق شدم
شیطان به نامم سجده کرد!
آدم زمینی تر شد و
عالم به آدم، سجده کرد!
ویرایش شده توسط: mmaryamm
ارسالها: 6368
#103
Posted: 5 Jun 2012 05:44
بابا چرا انقدر بحث می کنید؟ هر کسی رو تو گور خودش میذارند. حالا اونی که میتونه ازدواج موقت اونی که نمیتونه رابطه ی نا مشروع . اما در هر دو حالت یه کمبود یا گرایشی هست که افراد رو به سمتش می کشونه . حالا هی بگید !!!
این همه صیغه و رابطه نامشروع کو بچه که هی دم از بچه و حرومزاده میزنید . این همه آدم ننه بابا دار حالا همه هم حلال زاده شدند آیا واقعا رفتاراشون انسایه ! یارو که حروم زادستو هزارتا دست خیر داده آدم بده است . لعنت به این آخوندها که این مضخرفاتو تو مغز ما ملت کردند.
بد میگم بگین بد میگم .
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 469
#104
Posted: 6 Jun 2012 11:56
mmaryamm: من که خسته شدم از سوال های تکراری
تا وقتی نگی که آیه درباره ازدواج دائم در قرآن کدومه من سوالم رو تکرار میکنم
آیا آیه ای در باب امر به ازدواج دائم در قرآن هست یا نه ؟
میدونم از روزی که بحث ما شروع شده دنبال آیه هستی ولی پیدا نمیکنی !چون ای÷ ای که امر به ازدواج کرده همین آیه مورد نظر شماست که مدعی هستی در مورد متعه هست
mmaryamm: طبق قانون و شرع فرزندی که در صیغه متولد می شود تمام شرایطش مانند واجب النفقه بودن یا ارث مانند فرزند ازدواج دائمه
قانون رو کاری نداریم، قانون رو همون آخوندهایی نوشتن که صیغه رو براتون حلال کردن تا موانعش رو برطرف کنن
اما شرع
mmaryamm: فرزندانى که ثمره چنین ازدواجى هستند هیچ گونه تفاوتى با فرزندان ازدواج دائم ندارند و مشمول تمام حمایتهاى شرعى و قانونى یک فرزند عادى خواهند بود.
به قلم: حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مد ظله العالی)
لینک
این شرع هم باز همون آخونده ست که صیغه رو حلال میدونه!
این آخونده هم بلد نیست منبع نقل این فتوا رو بگه ؟
یا از خودش فتوا داده؟!
حالا عصبانیت این آخوند از همین لینک:
ما تعجب مى کنیم این همه فرزندان نامشروعى که بر اثر روابط نامشروع در اجتماعات کنونى (مخصوصاً کشورهاى اروپایى و امریکایى که طبق مدارکى که در دست است این موضوع در آنجا به صورت ننگینى در آمده) فکر این نویسندگان را ناراحت نکرده و گویا آنها را بلاتکلیف و سرگردان نمى دانند، اما فرزندان ازدواج موقت که همه چیز آنها روشن است، پدر و مادر و شرایط ازدواج و حریم زوجیت بالاخره همه چیز آنها معلوم مى باشد و از یک نطفه پاک و در رحم پاک به وجود آمده اند، اسباب ناراحتى فکر این آقایان شده است؟!
و حالا دروغ واضحش :
مخصوصاً با ثبت مشخصات مرد و زن در دفاتر مخصوص و تنظیم عقد نامه، نه بلاتکلیفى براى چنین فرزندانى پیش مى آید و نه سرگردانى.
اما این نظر از شیخ طوسی ، محقق حلی و دیگران رو هم بخون:
زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند مگر اینکه در هنگام عقد شرط توارث کنند. با توجه به اصل «المسلمون عند شروطهم» و برخی احادیث هم آن را تأیید کردهاند. این نظر را شیخ طوسی، محقق حلی، شهید اول و شهید ثانی داشتهاند.
در قانون مدنی ایران با توجه به مادهٔ ۹۴۰ که گفته «زوجین که زوجیت آنها دائم بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند.» مشخص میشود که در ازدواج موقت ارث وجود ندارد اما اینکه آیا میتوان شرط ضمن عقد توارث را کرد مشخص نیست. برخی حقوقدانان چنین شرطی را با توجه به اصل صحت صحیح ولی برخی سکوت قانون را به معنی نبود این امکان میدانند و تغییر در مقررات ارث را با توجه به اینکه به منافع افراد دیگر و مصلحت اجتماعی مربوط است از طریق قرارداد ممکن نمیدانند
تا جایی که من خوندم برای ازدواج موقت نه شاهدی لازمه نه سند عقدی ، هر کس می تونه بین خودش و هم خوابه اش صیغه رو جاری کنه:
آفتاب: آیت الله العظمی سیستانی در سایت رسمی خود به پاسخ پرسش های مقلدین در مورد احکام ازدواج موقت پرداخته اند. متن استفتائات و فتاوی این فقیه عالیقدر در زیر ارائه می شود:
آیا دختر و پسر که با هم ارتباط دارند خودشان می توانند صیغه محرمیت بخوانند ؟
با اجازه پدر یا جدّ پدری اشکال ندارد .
[quote=mmaryamm]من که قبلا جواب داده بودم و شما سندی بر علیه جواب من نیاوردید این روایت از نظر شیعه رد شدست برادر
باز گفتید سند؟!
شما که روایت رو ضعیف و رد شده میدونید ، باید سند و مدرک بیاری که چرا رد شده و ضعف روایت کجاست و کدوم راویان روایت ضعیف تشریف دارند ؟
تو هوا بگید روایت رد شده است که نشد جواب !
mmaryamm: ببین پسر خوب قبلا جواب تمام این روایات با سند و مدرک داده شده
ایها الناس شما تمام پستهامون رو بخونید ببینید مریم خانوم کجا جواب روایاتی که من نقل کردم رو دادند و جوابشون قانع کننده هست یا نه؟
mmaryamm: دوما ما اینجا درباره خوبی و بدی صیغه صحبت نمی کنیم در مورد حلیت آن بحث می کنیم
شما هنوز نمی دونی هر چیز خوب حلال و هر چیز بد حرامه؟!
یا معنی حرام رو نمی دونی؟
حرام یعنی هر چیزی که باعث گناه و ناپاکی میشه انجام ندی!
mmaryamm: و تقیه یکی از دلایل است که شما ظاهرا فقط همان رو دیدید شاید هم در مقابل استدلال آوردن برای دلایل دیگر عاجزید که آن ها رو ندیدید.
میشه دلایلی که من ندیدم رو عنوان بفرمایید! دلیل دیگر حضرت علی در نقل روایت تحریم متعه بجز تقیه چیست؟
mmaryamm: دیدن بقیه روایات که بعد از زمان حرام شدن صیغه به گفته شما می باشد می توانید به لینک زیر مراجعه کنید این روایات سند ازدواج موقت علمای اهل سنت می باشد
عزیزم ، استدلالت رو بنازم!
شما هنوز نمی دونی برای بحث با مخالف نباید از منابع خودت دلیل بیاری ؟ بلکه باید از منابع طرف مقابل دلیل بیاری؟
شما اگه می خواهی لینک بدی ، لااقل لینک اهل سنت رو بیار که بتونی به طرفت بقبولونی که اشتباه میکنه
تو این همه پستی که من با شما بحث کردم شما آدرسی از من دیدی که از منابع خودمون باشه ؟ بجز یکی که دلایل دو طرف رو ذکر کردم و گفتم "اگه قبول نداری اینهم دلایل اهل تشیع"
در مورد حدیثی که از مسلم نقل کردی در پست بعد جوابت رو میدم چون طولانیه
ویرایش شده توسط: mahmudkhm
ارسالها: 469
#105
Posted: 6 Jun 2012 12:12
اما مریم خانم ، میرسیم به حدیث زیر که شما بدون دقت در اون فقط تو یه منبع شیعی دیدید و کپی پیست کردید:
mmaryamm: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ أَخْبَرَنَا ابْنُ جُرَيْجٍ أَخْبَرَنِي أَبُو الزُّبَيْرِ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُول كُنَّا نَسْتَمْتِعُ بِالْقَبْضَةِ مِنْ التَّمْرِ وَالدَّقِيقِ الْأَيَّامَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَبِي بَكْرٍ حَتَّى نَهَى عَنْهُ عُمَرُ فِي شَأْنِ عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ
از جابر بن عبد الله الأنصاري شنيدم که مي گفت : ما در زمان رسول خدا و ابو بکر در مقابل يک مشت خرما يا آرد متعه مي کرديم . تا اينکه عمر در قضيه عمرو بن حريث از آن نهي کرد .
صحيح مسلم ج2 ص 1023 باب نكاح المتعة
الجمع بين الصحيحين ج2 ص399 - سنن البيهقي الكبرى ج7 ص237 - مسند أبي عوانة ج3 ص33- مصنف عبد الرزاق ج7 ص500 - معرفة السنن والآثار ج5 ص375 - التمهيد لابن عبد البر ج10 ص112 - عون المعبود ج6 ص101 و...
----------------------------------
متعه یا همون ازدواج موقت در ابتدا جایز و مباح بوده ، سپس حکم مباح بودنش نسخ شده ( یعنی حرام شده ) و سپس دوباره حلال شده و سپس دوباره حکم حلال بودنش نشخ شده ( یعنی دوباره حرام شده ) و حرام بودنش تا روز قیامت باقی خواهد موند .
همین روایتی که شما از صحیح مسلم نقلش کردید ، کاش به بابش نگاه می کردید که در کدام باب قرار داره ، و همچنین ای کاش تنها این حدیث رو نمی دیدید و بقیه ی روایات در این مورد هم می دیدید :
3 - بَابُ نِكَاحِ الْمُتْعَةِ، وَبَيَانِ أَنَّهُ أُبِيحَ، ثُمَّ نُسِخَ، ثُمَّ أُبِيحَ، ثُمَّ نُسِخَ، وَاسْتَقَرَّ تَحْرِيمُهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ
در این باب یک سری روایات ذکر شده مبنی بر اینکه متعه در ابتدا حلال بوده ، سپس روایات تحریمش هم ذکر کرده ، به نمونه های زیر میشه اشاره کرد :
11 - (1404) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ نُمَيْرٍ الْهَمْدَانِيُّ، حَدَّثَنَا أَبِي، وَوَكِيعٌ، وَابْنُ بِشْرٍ، عَنْ إِسْمَاعِيلَ، عَنْ قَيْسٍ، قَالَ: سَمِعْتُ عَبْدَ اللهِ، يَقُولُ: " كُنَّا نَغْزُو مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، لَيْسَ لَنَا نِسَاءٌ، فَقُلْنَا: أَلَا نَسْتَخْصِي؟ فَنَهَانَا عَنْ ذَلِكَ، ثُمَّ رَخَّصَ لَنَا أَنْ نَنْكِحَ الْمَرْأَةَ بِالثَّوْبِ إِلَى أَجَلٍ "، ثُمَّ قَرَأَ عَبْدُ اللهِ: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللهُ لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ} [المائدة: 87]،
13 - (1405) وحَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ عَمْرِو بْنِ دِينَارٍ، قَالَ: سَمِعْتُ الْحَسَنَ بْنَ مُحَمَّدٍ، يُحَدِّثُ، عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ، وَسَلَمَةَ بْنِ الْأَكْوَعِ، قَالَا: خَرَجَ عَلَيْنَا مُنَادِي رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: «إِنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَدْ أَذِنَ لَكُمْ أَنْ تَسْتَمْتِعُوا» يَعْنِي مُتْعَةَ النِّسَاءِ
14 - (1405) وحَدَّثَنِي أُمَيَّةُ بْنُ بِسْطَامَ الْعَيْشِيُّ، حَدَّثَنَا يَزِيدُ يَعْنِي ابْنَ زُرَيْعٍ، حَدَّثَنَا رَوْحٌ يَعْنِي ابْنَ الْقَاسِمِ، عَنْ عَمْرِو بْنِ دِينَارٍ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْأَكْوَعِ، وَجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ، «أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَتَانَا فَأَذِنَ لَنَا فِي الْمُتْعَةِ»
صحیح مسلم - کتاب النکاح/ باب سوم
در روایات فوق از همان باب از کتاب النکاح در صحیح مسلم ، می بینیم که رسول الله صلی الله علیه و سلم به نکاح متعه اجازه داده اند ؛ اما بعد از ان تحریم در روز فتح خیبر تحریم شد و روایات تحریم متعه در روز خیبر مشهور هستند و جالب اینجا که حتی از علی بن ابیطالب از پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم نقل شدن ؛
29 - (1407) حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ يَحْيَى، قَالَ: قَرَأْتُ عَلَى مَالِكٍ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنْ عَبْدِ اللهِ، وَالْحَسَنِ، ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَبِيهِمَا، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، «أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ نَهَى عَنْ مُتْعَةِ النِّسَاءِ يَوْمَ خَيْبَرَ، وَعَنْ أَكْلِ لُحُومِ الْحُمُرِ الْإِنْسِيَّةِ»،
30 - (1407) حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ، وَابْنُ نُمَيْرٍ، وَزُهَيْرُ بْنُ حَرْبٍ، جَمِيعًا عَنِ ابْنِ عُيَيْنَةَ، قَالَ زُهَيْرٌ: حَدَّثَنَا سُفْيَانُ بْنُ عُيَيْنَةَ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنِ الْحَسَنِ، وَعَبْدِ اللهِ، ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَبِيهِمَا، عَنْ عَلِيٍّ، «أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ نَهَى عَنْ نِكَاحِ الْمُتْعَةِ يَوْمَ خَيْبَرَ، وَعَنْ لُحُومِ الْحُمُرِ الْأَهْلِيَّةِ»
سپس دوباره در روز فتح مکه ( مشهور به روز أوطاس ) حلال شد و بعدش دوباره پس از مدت کمی ( پس از سه روز ) تحریم شد و تحریمش تا روز قیامت باقی موند حتی عده ای هم از حرام شده متعه اطلاع نداشتن مثل جابر بن عبدالله انصاری و یا حتی عبدالله بن عباس ، اما بعداً که از حرمتش اطلاع پیدا کردن ، به حرمت نکاح متعه اعتراف کردن ؛ حدیث زیر نمونه ای از این دست احادیثه که این مسئله رو روشن می کنه :
15 - (1405) وحَدَّثَنَا الْحَسَنُ الْحُلْوَانِيُّ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، أَخْبَرَنَا ابْنُ جُرَيْجٍ، قَالَ: قَالَ عَطَاءٌ: قَدِمَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللهِ مُعْتَمِرًا، فَجِئْنَاهُ فِي مَنْزِلِهِ، فَسَأَلَهُ الْقَوْمُ عَنْ أَشْيَاءَ، ثُمَّ ذَكَرُوا الْمُتْعَةَ، فَقَالَ: «نَعَمْ، اسْتَمْتَعْنَا عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَأَبِي بَكْرٍ، وَعُمَرَ»
روایتی هم که شما ذکر کردید ، از همین دست روایات هست :
16 - (1405) حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، أَخْبَرَنَا ابْنُ جُرَيْجٍ، أَخْبَرَنِي أَبُو الزُّبَيْرِ، قَالَ: سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللهِ، يَقُولُ: «كُنَّا نَسْتَمْتِعُ بِالْقَبْضَةِ مِنَ التَّمْرِ وَالدَّقِيقِ، الْأَيَّامَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَأَبِي بَكْرٍ، حَتَّى نَهَى عَنْهُ عُمَرُ، فِي شَأْنِ عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ»
و در حدیث زیر بی اطلاعی ابن عباس و جابر بن عبدالله از تحریم نکاح متعه مشخص هست :
17 - (1405) حَدَّثَنَا حَامِدُ بْنُ عُمَرَ الْبَكْرَاوِيُّ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ يَعْنِي ابْنَ زِيَادٍ، عَنْ عَاصِمٍ، عَنْ أَبِي نَضْرَةَ، قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ، فَأَتَاهُ آتٍ، فَقَالَ: ابْنُ عَبَّاسٍ وَابْنُ الزُّبَيْرِ اخْتَلَفَا فِي الْمُتْعَتَيْنِ، فَقَالَ جَابِرٌ: «فَعَلْنَاهُمَا مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، ثُمَّ نَهَانَا عَنْهُمَا عُمَرُ، فَلَمْ نَعُدْ لَهُمَا»
و این هم روایاتی که اشاره داره به اینکه در روز فتح مکه در سال اوطاس ، متعه به مدت سه روز دوباره حلال شد و بعدش دوباره تحریم شد :
18 - (1405) حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ، حَدَّثَنَا يُونُسُ بْنُ مُحَمَّدٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ زِيَادٍ، حَدَّثَنَا أَبُو عُمَيْسٍ، عَنْ إِيَاسِ بْنِ سَلَمَةَ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: «رَخَّصَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَامَ أَوْطَاسٍ، فِي الْمُتْعَةِ ثَلَاثًا، ثُمَّ نَهَى عَنْهَا»
کامل ترین حدیثی که حکم متعه رو بصورت کامل از زبان رسول الله صلی الله علیه و سلم برای ما مشخص می کنه ، این حدیثه :
21 - (1406) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ نُمَيْرٍ، حَدَّثَنَا أَبِي، حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ عُمَرَ، حَدَّثَنِي الرَّبِيعُ بْنُ سَبْرَةَ الْجُهَنِيُّ، أَنَّ أَبَاهُ، حَدَّثَهُ، أَنَّهُ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي قَدْ كُنْتُ أَذِنْتُ لَكُمْ فِي الِاسْتِمْتَاعِ مِنَ النِّسَاءِ، وَإِنَّ اللهَ قَدْ حَرَّمَ ذَلِكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، فَمَنْ كَانَ عِنْدَهُ مِنْهُنَّ شَيْءٌ فَلْيُخَلِّ سَبِيلَهُ، وَلَا تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا»،
در ادامه داریم :
22 - (1406) حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، أَخْبَرَنَا يَحْيَى بْنُ آدَمَ، حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ الرَّبِيعِ بْنِ سَبْرَةَ الْجُهَنِيِّ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ، قَالَ: «أَمَرَنَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِالْمُتْعَةِ عَامَ الْفَتْحِ، حِينَ دَخَلْنَا مَكَّةَ، ثُمَّ لَمْ نَخْرُجْ مِنْهَا حَتَّى نَهَانَا عَنْهَا»
البته حکمت حلال شدن متعه هم در یکی از همین روایات در صحیح مسلم ذکر شده ؛ صحابه ای هم که از این مسئله اگاهی نداشتند ، توسط دیگر اصحاب از تحریم متعه آگاهی پیدا کردن ، برای نمونه می توانید به گفتگوی بین عبدالله بن زبیر و فردی در مکه و خالد بن المهاجر بن سیف الله ( بعنوان شاهد ) و ابن ابی عمرة الأنصاری ( بعنوان کسی که توضیحات منطقی در مورد حکمت جواز متعه در عهد پیامبر را ذکر می کند ) دقت فرمایید :
27 - (1406) وحَدَّثَنِي حَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى، أَخْبَرَنَا ابْنُ وَهْبٍ، أَخْبَرَنِي يُونُسُ، قَالَ ابْنُ شِهَابٍ: أَخْبَرَنِي عُرْوَةُ بْنُ الزُّبَيْرِ، أَنَّ عَبْدَ اللهِ بْنَ الزُّبَيْرِ، قَامَ بِمَكَّةَ، فَقَالَ: «إِنَّ نَاسًا أَعْمَى اللهُ قُلُوبَهُمْ، كَمَا أَعْمَى أَبْصَارَهُمْ، يُفْتُونَ بِالْمُتْعَةِ»، يُعَرِّضُ بِرَجُلٍ، فَنَادَاهُ، فَقَالَ: إِنَّكَ لَجِلْفٌ جَافٍ، فَلَعَمْرِي، لَقَدْ كَانَتِ الْمُتْعَةُ تُفْعَلُ عَلَى عَهْدِ إِمَامِ الْمُتَّقِينَ - يُرِيدُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - فَقَالَ لَهُ ابْنُ الزُّبَيْرِ: «فَجَرِّبْ بِنَفْسِكَ، فَوَاللهِ، لَئِنْ فَعَلْتَهَا لَأَرْجُمَنَّكَ بِأَحْجَارِكَ»، قَالَ ابْنُ شِهَابٍ: فَأَخْبَرَنِي خَالِدُ بْنُ الْمُهَاجِرِ بْنِ سَيْفِ اللهِ، أَنَّهُ بَيْنَا هُوَ جَالِسٌ عِنْدَ رَجُلٍ، جَاءَهُ رَجُلٌ فَاسْتَفْتَاهُ فِي الْمُتْعَةِ، فَأَمَرَهُ بِهَا، فَقَالَ لَهُ ابْنُ أَبِي عَمْرَةَ الْأَنْصَارِيُّ: مَهْلًا، قَالَ: مَا هِيَ؟ وَاللهِ، لَقَدْ فُعِلَتْ فِي عَهْدِ إِمَامِ الْمُتَّقِينَ، قَالَ: ابْنُ أَبِي عَمْرَةَ «إِنَّهَا كَانَتْ رُخْصَةً فِي أَوَّلِ الْإِسْلَامِ لِمَنِ اضْطُرَّ إِلَيْهَا، كَالْمَيْتَةِ، وَالدَّمِ، وَلَحْمِ الْخِنْزِيرِ، ثُمَّ أَحْكَمَ اللهُ الدِّينَ وَنَهَى عَنْهَا» قَالَ ابْنُ شِهَابٍ: وَأَخْبَرَنِي رَبِيعُ بْنُ سَبْرَةَ الْجُهَنِيُّ، أَنَّ أَبَاهُ قَالَ: «قَدْ كُنْتُ اسْتَمْتَعْتُ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ امْرَأَةً مِنْ بَنِي عَامِرٍ بِبُرْدَيْنِ أَحْمَرَيْنِ، ثُمَّ نَهَانَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنِ الْمُتْعَةِ»، " قَالَ ابْنُ شِهَابٍ: وَسَمِعْتُ رَبِيعَ بْنَ سَبْرَةَ، يُحَدِّثُ ذَلِكَ عُمَرَ بْنَ عَبْدِ الْعَزِيزِ، وَأَنَا جَالِسٌ "
و یا مثلاً به تذکر علی بن ابیطالب به ابن عباس دقت فرمایید :
31 - (1407) وحَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ نُمَيْرٍ، حَدَّثَنَا أَبِي، حَدَّثَنَا عُبَيْدُ اللهِ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنِ الْحَسَنِ، وَعَبْدِ اللهِ، ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَبِيهِمَا، عَنْ عَلِيٍّ، أَنَّهُ سَمِعَ ابْنَ عَبَّاسٍ يُلَيِّنُ فِي مُتْعَةِ النِّسَاءِ، فَقَالَ: «مَهْلًا يَا ابْنَ عَبَّاسٍ، فَإِنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ نَهَى عَنْهَا يَوْمَ خَيْبَرَ، وَعَنْ لُحُومِ الْحُمُرِ الْإِنْسِيَّةِ»
32 - (1407) وحَدَّثَنِي أَبُو الطَّاهِرِ، وَحَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى، قَالَا: أَخْبَرَنَا ابْنُ وَهْبٍ، أَخْبَرَنِي يُونُسُ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنِ الْحَسَنِ، وَعَبْدِ اللهِ، ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، عَنْ أَبِيهِمَا، أَنَّهُ سَمِعَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ يَقُولُ لِابْنِ عَبَّاسٍ: «نَهَى رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْ مُتْعَةِ النِّسَاءِ يَوْمَ خَيْبَرَ، وَعَنْ أَكْلِ لُحُومِ الْحُمُرِ الْإِنْسِيَّةِ»
و همونطور که قبلاً هم عرض کردم ،این دسته افراد ( مانند ابن عباس ) هم پس از اینکه از آخرین حکم متعه اگاهی یافتند ، آن را پذیرفته و بدان اقرار و اعتراف نموده و در چهارچوب این قانوه شریعت الهی در مورد متعه تعامل کردند .
متن حدیثی که شما دادید از صحیح مسلم بود ، من هم سعی کردم از صحیح مسلم خارج نشم ، وگرنه احادیث و اقوال علما در مورد تحریم نکاح متعه بعنوان آخرین حکم در مورد متعه ، اونقدری هست که از حوصله ی بحث خارجه .
در ضمن تمامی این احادیث رو فقط از صحیح مسلم براتون ذکر کردم با مشخصات زیر :
المسند الصحيح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم ، ج2/ص1022 الی 1028
المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشيري النيسابوري (المتوفى: 261هـ)
المحقق: محمد فؤاد عبد الباقي
الناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت
عدد الأجزاء: 5
مریم خانوم ،جوابتون رو از کتاب صحیح مسلم نقل کردم چون سوالتون از اون کتاب بود ، ترجمه فارسی احادیث رو هم نیاوردم به این دلیل که مطلب بیش از حد به درازا میکشید و همه از خوندش خسته میشدن ، اما آدرس رو آوردم تا با مراجعه به کتاب اونو پیدا کنید هر چند میدونم که دنبال صحت و سقم این روایات نمیرید!
در پست بعدی روایاتی در باب متعه براتون میارم تا ببینید تا چه اندازه این عمل شنیعه!
ویرایش شده توسط: mahmudkhm
ارسالها: 129
#108
Posted: 7 Jun 2012 05:20
mahmudkhm: قانون رو کاری نداریم، قانون رو همون آخوندهایی نوشتن که صیغه رو براتون حلال کردن تا موانعش رو برطرف کنن
اما شرع
mahmudkhm: این شرع هم باز همون آخونده ست که صیغه رو حلال میدونه!
این آخونده هم بلد نیست منبع نقل این فتوا رو بگه ؟
یا از خودش فتوا داده؟!
حالا عصبانیت این آخوند از همین لینک:
ما تعجب مى کنیم این همه فرزندان نامشروعى که بر اثر روابط نامشروع در اجتماعات کنونى (مخصوصاً کشورهاى اروپایى و امریکایى که طبق مدارکى که در دست است این موضوع در آنجا به صورت ننگینى در آمده) فکر این نویسندگان را ناراحت نکرده و گویا آنها را بلاتکلیف و سرگردان نمى دانند، اما فرزندان ازدواج موقت که همه چیز آنها روشن است، پدر و مادر و شرایط ازدواج و حریم زوجیت بالاخره همه چیز آنها معلوم مى باشد و از یک نطفه پاک و در رحم پاک به وجود آمده اند، اسباب ناراحتى فکر این آقایان شده است؟!
شما ظاهرا در اساس مبحث مجتهد و مرجع تقلید مشکل دارید
خودتون می گفتید از عالمان سخن بیارم این هم سخن از عالمان
علاوه بر این طبق فرموده خودتون خیلی چیز ها در قرآن نیامده که در حال حاضر که امام ما شیعیان عائب اند مراجع تقلید شیعه صاحب نظرند و دینی که متعه را حلال دانسته فرزند به وجود آمده از متعه را دارای حقوق فرزند عادی دانسته ، و این در قوانین حکومت اسلامی باید اجرا بشه که خوشبختانه در مملکت ما می شه
mahmudkhm: و حالا دروغ واضحش :
مخصوصاً با ثبت مشخصات مرد و زن در دفاتر مخصوص و تنظیم عقد نامه، نه بلاتکلیفى براى چنین فرزندانى پیش مى آید و نه سرگردانى.
اما این نظر از شیخ طوسی ، محقق حلی و دیگران رو هم بخون:
زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند مگر اینکه در هنگام عقد شرط توارث کنند. با توجه به اصل «المسلمون عند شروطهم» و برخی احادیث هم آن را تأیید کردهاند. این نظر را شیخ طوسی، محقق حلی، شهید اول و شهید ثانی داشتهاند.
اولا
چیزی که شما ازش به عنوان دروغ یاد کردید یک قانونه و طبق قانون در حال حاضر پس از باردار شدن زن ثبت عقد موقت اجباری می باشد
فعلا که کذب های شما داره کنتور میندازه
و مسئله دوم mahmudkhm: در قانون مدنی ایران با توجه به مادهٔ ۹۴۰ که گفته «زوجین که زوجیت آنها دائم بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند.» مشخص میشود که در ازدواج موقت ارث وجود ندارد اما اینکه آیا میتوان شرط ضمن عقد توارث را کرد مشخص نیست. برخی حقوقدانان چنین شرطی را با توجه به اصل صحت صحیح ولی برخی سکوت قانون را به معنی نبود این امکان میدانند و تغییر در مقررات ارث را با توجه به اینکه به منافع افراد دیگر و مصلحت اجتماعی مربوط است از طریق قرارداد ممکن نمیدانند
تا جایی که من خوندم برای ازدواج موقت نه شاهدی لازمه نه سند عقدی ، هر کس می تونه بین خودش و هم خوابه اش صیغه رو جاری کنه:
آفتاب: آیت الله العظمی سیستانی در سایت رسمی خود به پاسخ پرسش های مقلدین در مورد احکام ازدواج موقت پرداخته اند. متن استفتائات و فتاوی این فقیه عالیقدر در زیر ارائه می شود:
آیا دختر و پسر که با هم ارتباط دارند خودشان می توانند صیغه محرمیت بخوانند ؟
با اجازه پدر یا جدّ پدری اشکال ندارد .
شما مطمئنی داری با من بحث می کنی
چه کسی گفت که در متعه ارث به زن می رسه که شما داری انقدر حرص می خوری
ببین عزیز جان بحث درمورد فرزند متولد شده از صیغه می باشد نه ارث دوما قانون کشور ما طبق نظر همین مجتهد ها داره اجرا می شه و سند چیزیه که در حال حاضر شیعیان دارن اون رو اجرا می کنند ، فرزند متولد شده از متعه با فرزند متولد شده از ازدواج دائم بی تفاوته و سخن شما که بچه حاصل از صیغه ارث نمی بره کذب محضه
از این به بعد برای رد گم کردن یه راه دیگه پیدا کن ارثی که به بچه می رسه آخه چه ربطی به ارثی که به زن می رسه داره؟؟؟؟
mahmudkhm: شما هنوز نمی دونی هر چیز خوب حلال و هر چیز بد حرامه؟!
یا معنی حرام رو نمی دونی؟
حرام یعنی هر چیزی که باعث گناه و ناپاکی میشه انجام ندی!
اگر حرام و حلال رو من و شما می تونستیم تایین کنیم دینی به وجود نمی آمد
دوما
در قرآن به تفاسیری که گفته شد کسانی را که نمی توانند ازدواج دائم کنند رو به ازدواج موقت سفارش می کنند
آیا غیر از اینه که این همه جوان الان در جامعه ما وسع مالی ازدواج دائم را ندارند ،ٍِ دین و شرع می گه که اینا به گناه بیافتند؟؟؟؟؟؟؟؟؟ متاسفم که فقط بلدید دم از دین و خوب و بد بزنید ، شاید یه نفر هیچ وقت وسع ازدواج پیدا نکنه ، گناه زنا یا خود ارضایی باید به گردنش بیافته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آیا ازدواج موقت برای این وقت ها نیست
یا برای زنانی که نمی خواهد نا پدری بالای سر فرزندانشان بیاد و با این راه از نظر جنسی هم خودشان را تامین می کنند "زنان بیوه" و به گناه نمی افتند .
ازدواج موقت خوبی هایی داره که امثال شما نمی خواهند ببینند .
یکی دیگر از اون خوبی ها حفظ حرمت خانواده ای است که در ان زن دچار بیماریه و توان ارضای جنسی مرد رو نداره و مرد با ازدواج موقت کانون خانواده اش رو حفظ می کنه
وقتی که من عاشق شدم
شیطان به نامم سجده کرد!
آدم زمینی تر شد و
عالم به آدم، سجده کرد!
ویرایش شده توسط: mmaryamm
ارسالها: 129
#109
Posted: 7 Jun 2012 05:31
mahmudkhm: میشه دلایلی که من ندیدم رو عنوان بفرمایید! دلیل دیگر حضرت علی در نقل روایت تحریم متعه بجز تقیه چیست؟
mmaryamm: از زید بن علی روایت است كه ایشان از پدرانشان و آنان نیز از حضرت علی نقل می كنند كه ایشان فرمودند: پیامبر اكرم در روز فتح خیبر گوشت الاغ و نكاح موقت و متعه را حرام گرداندند.
پاسخ این مساله در برابر حلیت متعه چیست؟
پاسخ :
در پاسخ به این سوال باید گفت : در همان مصادری که این روایت را از آنها نقل نموده است پاسخ این اشکال داده شده است ؛ در کتاب تهذیب بعد از ذکر این روایت آمده است :
فان هذه الروایة وردت مورد التقیة وعلى ما یذهب إلیه مخالفوا الشیعة ، والعلم حاصل لكل من سمع الاخبار ان من دین أئمتنا علیهم السلام إباحة المتعة فلا یحتاج إلى الاطناب فیه .
تهذیب الأحكام ج 7 ص 251
در کتاب استبصار نیز می فرماید :
فالوجه فی هذه الروایة أن نحملها على التقیة لأنها موافقة لمذاهب العامة والاخبار الأولة موافقة لظاهر الكتاب وإجماع الفرقة المحقة على موجبها فیجب أن یكون العمل بها دون هذه الروایة الشاذة .
الاستبصار ج 3 ص 142
و همان طور که در سایـت در مقاله مورد نظر شما ذکر شد ، اهل سنت حلیت متعه را نظر عده زیادی از اهل بیت می دانند ؛ بنا بر این مضمون این روایت مخالف کلام شیعه و اهل سنت است .
جدای از این مطلب باید گفت : نه علمای شیعه و نه بزرگان علمای اهل سنت حرمت متعه در خیبر را قبول ندارند و حتی روایـتی را که در صحیح بخاری به همین مضمون از امیر مومنان نقل شده است &ndash همان طوری که در متن این مقاله آمده است - از اشتباهات زهری می دانند ؛ بنابراین ، این روایت قطعا تقیه ای بوده و موافق با مضمون روایت دروغین زهری است .
نیز در مورد این روایت باید گفت که در آن بحث حرمت گوشت الاغ اهلی مطرح شده است که در این مطلب نیز مخالف اجماع شیعه است ؛ و شیعه آن را تنها کراهت می دانند .
mahmudkhm: شما اگه می خواهی لینک بدی ، لااقل لینک اهل سنت رو بیار که بتونی به طرفت بقبولونی که اشتباه میکنه
ببین برادر من بنده عرض کردم اگر شما از اهل سنت هستید کلا با عنوان تاپیک مشکل دارید و بحثی که علمای دین منو شما در آن به نتیجه نرسیده اند بی فایده است
برام جالبه چطور یه اهل سنت برای اظهار نظر در مورد موضوعی زیر پرچم شیعه قدر بر میداره نه زیر پرچم دین خودش mahmudkhm: عزیزم ، استدلالت رو بنازم!
شما هنوز نمی دونی برای بحث با مخالف نباید از منابع خودت دلیل بیاری ؟ بلکه باید از منابع طرف مقابل دلیل بیاری؟
شما اگه می خواهی لینک بدی ، لااقل لینک اهل سنت رو بیار که بتونی به طرفت بقبولونی که اشتباه میکنه
تو این همه پستی که من با شما بحث کردم شما آدرسی از من دیدی که از منابع خودمون باشه ؟ بجز یکی که دلایل دو طرف رو ذکر کردم و گفتم "اگه قبول نداری اینهم دلایل اهل تشیع"
جالبه طبق حرفهای بالای شما ، من دارم با یک اهل سنت بحث می کنم با یک اهل سنتی که زیر پرچم شیعه قدم بر می داره ... eydad: حیف که این انجمن دکمه ی تشـــــکر نداره. وگرنه تشکرهای جانانه واسه تمام پست های مریم جان می زدم.
از شما هم ممنون به خاطر لطفتون
وقتی که من عاشق شدم
شیطان به نامم سجده کرد!
آدم زمینی تر شد و
عالم به آدم، سجده کرد!
ویرایش شده توسط: mmaryamm