انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 21 از 61:  « پیشین  1  ...  20  21  22  ...  60  61  پسین »

آیا ازدواج موقت بهتره یا رابطه ی نا مشروع؟


مرد

 
رد استدلال تشیع از آيه 24 سوره نساء براي اثبات مشروعيت ازدواج موقت

(شيعیان مي‌گويند: همانا فرموده‌ي خداوند متعال: ‏
« فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً» (نساء 24)
دليلي بر مشروعيت ازدواج موقت است!، زيرا او ‏فرموده است: « فَمَا اسْتَمْتَعْتُم» و فرموده است « فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» و نفرموده است: «مهورهن: يعني ‏مهريه آن‌ها». و اين درست نيست و به عنوان دليلي براي آن‌ها محسوب نمي‌گردد؛ آن نيز به دليل مهم، ‏بزرگ و اساسي‌اي که اين نص به صورت متشابه بر ازدواج موقت دلالت مي‌نمايد و به طور محکم و ‏قوي‌ بر آن دلالت نمي‌نمايد. اين در حالي است كه ازدواج از امور بزرگ و حساس در زندگي، دين و ‏دانش انسان مسلمان است؛ زيرا آن از بارزترين ويژگي‌هاي انسان مسلمان محسوب مي‌شود: آبرو و ‏نسل او. همانا اين امر (ازدواج) به عورت و ناموس زنان مؤمن (باکره) تعلق دارد، نه به بازيچه و ‏کالايي كه در بازار تجارت عرضه شده باشد.( از محمد صدر درباره ازدواج موقت سؤال شد؟ پس پاسخ ‏داد: مسأله (173) اين از ضروريات مذهب است و کسي که آن را انکار کند، از مذهب تشيع به مذهب ‏تسنن يا به ملت (مذهب) ديگري خارج شده است و به چيزي غير از آنچه که خدا در کتاب ارجمندش ‏آورده است، گراييده است. (مسائل و ردود / جزوء چهارم ص 41). پس در حکم بين ازدواج موقت و ‏شيعه اماميه تساوي برقرار است. )‏ ‏

خداوند متعال ما را از دنباله‌ي متشابه در چنين مواردي نهي کرده است. پس فرمود: ‏
‏« فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ»‏
يعني همانا ما نياز داريم به اين‌كه‌ کلمه‌ي (استمتعتم) را فقط بر ازدواج موقت اطلاق نماييم و همچنين ‏نياز داريم به اين‌كه اطلاق لفظ «اجور» به جاي مهريه صحيح نباشد؛ پس با توجه به اين‌كه اثري از اين ‏دو امر وجود ندارد، استدلال به اين آيه بيهوده مي‌باشد.‏
مناقشه به پايان رسيد و همه‌ي آنچه که به صورت مفصل و اضافه ذکر مي‌نمايم، براي روشن کردن ‏توضيح و افاده‌ي بيشتر (معني) است. ‏

اجور همان مهريه است:
اما فرموده‌ي پروردگارتان « فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» به معناي مهريه‌ي آنان است، چنانچه خداوند متعال در ‏خطاب به پيامبرش صلي الله عليه وسلم ‏ مي‌فرمايد: ‏
‏« يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ» (احزاب / 50)‏
‏(منظور همان مهريه است) و ممکن نيست که غير از اين گفته شده باشد، زيرا پيامبر صلي الله عليه وسلم به اين ازدواج ‏‏(يعني به ازدواج موقت) اقدام نکرده است. ‏

و قرآن کلمه‌ي «اجور» را به کار برده است و هرگز کلمه‌ي مهور (مهريه) را به کار نبرده است؛ ‏چنانچه خداوند سبحان فرمود: ‏
‏« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ ‏فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ ‏إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ »(ممتحنه / 10)‏
‏« اي مؤمنان! هنگامي كه زنان مؤمن به سوي شما مهاجرت كردند، ايشان را بيازمائيد - خداوند از ‏ايمان آنان آگاه‌تر است (تا شما) - هرگاه ايشان را مؤمن يافتيد، آنان را به سوي كافران برنگردانيد. اين ‏زنان براي آن مردان، و آن مردان براي اين زنان حلال نيستند. آنچه را كه همسران ايشان (به عنوان ‏مهريه) خرج كرده‌اند، بدانان مسترد داريد. گناهي بر شما نخواهد بود اگر چنين زناني را به ازدواج خود ‏درآوريد و مهريه ايشان را بپردازيد».‏

و گفته است: ‏
‏« وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ ‏مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ » (مائده / 5)‏
‏«و (ازدواج با) زنان پاكدامن مؤمن، و زنان پاكدامن اهل كتاب پيش از شما، حلال است، هرگاه كه ‏مهريّه آنان را بپردازيد و قصد ازدواج داشته باشيد و منظورتان زناكاري يا انتخاب دوست نباشد».‏

و گفته است: ‏
‏« فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ‏‏»(نساء / 25)‏
‏«لذا با اجازه صاحبان آنان با ايشان ازدواج كرده و مهريّه ايشان را زيبا و پسنديده و برابر عرف و ‏عادت (به تمام و كمال) بپردازيد. كنيزاني را برگزينيد كه با عفّت و پاكدامن باشند و براي خود دوستاني ‏‏(نامشروع) برنگزينند».‏

چه چيزي کلمه‌ي (اجور) در آيه‌ي مذکور را به ازدواج (صيغه) تخصيص داده و به عنوان دليلي بر آن ‏قرار داده است، با وجود اين‌كه‌ لفظ از مختصات آن نيست، و اين به سبب ذکر آن در آياتي است که ‏آن‌ها را بيان کرديم، كه به ازدواج صيغه مربوط نمي‌شود، بلکه يا به ازدواج دائمي و يا به ازدواج با ‏کنيزان (مربوط مي‌شود)؟! ‏

استمتاع در لغت ‏:
همانا کلمه‌ي «الاستمتاع»، «التمتع» و «المتاع» از کلمات مشترکي هستند که براي بيش از يک معني ‏آمده است و ريشه‌ي آن از انتفاع و تلذذ (به معني لذت بردن و بهره بردن) گرفته شده است. ‏
و آن گاهي با طعام مي‌باشد، چنانچه در فرموده‌ي خداوند متعال آمده: ‏

« أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَّكُمْ» (مائده / 96)‏
‏«‏ نخجير (آبزي، يعني حيواني كه در رودخانه يا در آبگير زندگي مي‌كند و يا در) دريا، و خوردن از ‏‏(گوشت) آن، براي شما (مقيمان مؤمن كه آن را تازه به تازه مي‌خوريد) و براي (شما) مسافران (مؤمن ‏كه آن را خشكيده يا يخ‌زده و يا به صورت كنسرو مي‌خوريد) حلال است».‏
و فرموده‌است:« وَفَاكِهَةً وَأَبًّا‎*‎مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ» (عبس / 31-32)‏
‏«‏ و ميوه و چَراگاه را. ‏‏ براي استفاده و بهره‌مندي شما و چهارپايان شما». ‏
و فرموده: « فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا »(مرسلات / 46)‏
‏«‏ (در اين چند روز كوتاه دنيا) كمي بخوريد و چندي لذّت ببريد (ولي بدانيد كه عذاب الهي در انتظار ‏شما است، چرا كه) شما گناهكاريد». ‏

كه در اينجا به معني ازدواج صيغه نمي‌باشد. ‏

و گاهي با مال آمده است، چنان که در فرموده‌ي خداوند متعال است: ‏
‏« لاَّ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاء مَا لَمْ تَمَسُّوهُنُّ أَوْ تَفْرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ ‏وَعَلَى الْمُقْتِرِ» (بقره / 236)‏
‏« اگر زنان را قبل از آميزش جنسي و تعيين مَهر (به عللي) طلاق دهيد، گناهي بر شما نيست (و در ‏اين موقع) آنان را (با هديّه‌اي مناسب حال خود) بهره‌مند سازيد. آن كس كه توانائي (مالي) دارد، و آن ‏كس كه توانائي (مالي) ندارد، به اندازه خودش، هديّه‌اي شايسته (و مناسب حال دهنده و گيرنده) ‏مي‌پردازد».‏

كه منظور از تمتع در اينجا تمتع مالي است که به (زن) مطلقه داده مي‌شود و منظور ازدواج (موقت) ‏نيست. ‏

و فرموده: « يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ ‏سَرَاحًا جَمِيلًا» (احزاب / 28)‏
‏«‏ اي پيغمبر! به همسران خود بگو: اگر شما زندگي دنيا و زرق و برق آن را مي‌خواهيد، بيائيد تا به ‏شما هديّه‌اي مناسب بدهم و شما را به طرز نيكوئي رها سازم». ‏

و (تمتع) گاهي براي لباس و مسکن آمده است، چنان که فرموده‌: ‏

« وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ »(نحل / 80)‏
‏«و از پشم و كرك و موي چهارپايان وسائل منزل و موجبات رفاه و آسايش شما را فراهم كرده است كه ‏تا مدّتي (كه زنده‌ايد) از آنها استفاده مي‌كنيد (و پس از پايان اين جهان، نه شما مي‌مانيد و نه نعمتهاي ‏آن)».‏
منظور از «متاع»، نيازهاي انسان به صورت مطلق است، همچنان که خداوند متعال فرموده است: ‏

« وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ» (احزاب / 53)‏
‏«هنگامي كه از زنان پيغمبر چيزي از وسائل منزل به امانت خواستيد، از پس پرده از ايشان بخواهيد».‏

و همچنين فرموده است: « إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا» (يوسف / 17)‏
‏«‏ما رفتيم و سرگرم مسابقه (دو و تيراندازي) گشتيم و يوسف را نزد اثاثيّه خود گذارديم».‏
همان طور که ديديم اين آيه به نکاح موقت ارتباطي ندارد. ‏

اين لفظ با مشتقاتش در60 جاي قرآن به صورت تکرار آمده، ولي هيچ يک از اين الفاظ به نکاح موقت ‏ارتباط ندارد. از جمله:‏
‏« وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ ‏فِيهَا» (انعام / 128)‏
‏«پيروان ايشان از ميان انسانها (فرياد برمي‌آورند و) مي‌گويند: پروردگارا! برخي از ما از برخي ديگر ‏سود برديم. (جنّيان با وسوسه شيطاني بر ما رياست كردند و از ما بهره گرفتند، و ما انسانها به وسوسه ‏ايشان دچار شهوات و لذّات زودگذر شديم، تا آن گاه كه مدّت معلوم زندگي را سپري كرديم) و به مرگي ‏گرفتار آمديم كه براي ما معيّن و مقدّر فرموده بودي. (هم‌اينك با كوله‌بار كفر و ضلال در پيشگاه ‏ذوالجلال ايستاده‌ايم. واي بر ما! خداوند بديشان) مي‌گويد: آتش (دوزخ) جايگاه شما است و هميشه در آن ‏ماندگاريد مگر مدّت زماني كه خدا بخواهد. بيگمان پروردگار تو حكيم (است و كارهايش از روي ‏حكمت انجام مي‌گيرد و) آگاه است (و مي‌داند چه كساني را از دست دوزخ رها كند)».‏

چرا بايد لفظ استمتاع در اين آيه « فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ» به نكاح متعه تفسير شود، اما در آيه سابق ‏‏(128) به اين معني تفسير نگردد، در حالي كه لفظ واحد و يکي هستند. ‏
‏«كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلَاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ ‏الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُوا أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآَخِرَةِ وَأُولَئِكَ هُمُ ‏الْخَاسِرُونَ» (توبه / 69)‏
‏«‏ (شما اي منافقان!) همانند كساني هستيد كه قبل از شما مي‌زيستند (و در نفاق و كفر بر همديگر سبقت ‏مي‌گرفتند و جز راه فسق و فجور نمي‌پوئيدند). آنان از شما نيرومندتر و از اموال و فرزندان بيشتري ‏برخوردار بودند و از قسمت خود (در اين جهان گذران، از لذائذ نامشروع و گناهان) بسي استفاده كردند ‏و (عاقبت مردند و دنيا را به ديگران سپردند و شرمندگي بردند. هم‌اينك شما نيز همچون ايشان از تقوا و ‏ياد خدا دوري گزيده‌ايد و به راه هواها و هوسها رفته‌ايد و به گرداب شهوات افتاده‌ايد و از محرّمات) شما ‏هم بهره خود را برده‌ايد همان گونه كه افراد پيش از شما بهره خود را بردند، و به همان چيزي (از ‏پلشتيها و زشتيها) فرو رفته‌ايد كه آنان بدان فرو رفتند. ايشان كردارشان در دنيا و آخرت پوچ و بيسود ‏گشت و زيانبار (هر دو جهان) شدند. (هان اگر به راه آنان رويد، همچون ايشان شويد)». ‏
‏«أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا» (احقاف / 20)‏
‏«شما لذائذ و خوشيهاي خود را در زندگي دنياي خويش برده‌ايد و كام برگرفته‌ايد».‏
‏«وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ» (ابراهيم / 30)‏
‏«‏بگو: (از اين چند روزه زندگي) بهره و لذّت ببريد، چرا كه بازگشت شما به سوي آتش دوزخ است (و ‏در آنجا جز كباب شدن و عذاب ديدن نمي‌بينيد)».‏

اگر قرار باشد كه تفسير بدون هيچ ضوابطي و بر مبناي هوي و هوس صحيح باشد، مي‌گوييم: اين آيه‌ و ‏امثال آن به‌ تحريم نکاح متعه‌ تصريح داشته‌اند، زيرا هرکس تمتع جويد، آتش به‌ عنوان سرانجام او ‏قلمداد مي‌شود، و مراد از تمتع همان نکاح متعه‌ است، بنابر اين نکاح متعه‌ حرام مي‌باشد.‏

اين همان چيزي است که فقهاء اماميه در تفسيرشان با آيات داراي الفاظ مشترک به کار مي‌برند! ‏
زيرا الفاظي را كه در اصل بيش از يک معني دارند، بدون هيچ ضوابط لغوي و قرائن لفظي، بر ‏معنايي که مد نظرشان است، حمل مي‌کنند. ‏

و با آيه‌ي زير نيز همين عمل را انجام داده‌اندو آنجا كه خداوند‏ مي‌فرمايد:‏
‏« فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» آنان از تشابه لفظي ميان الفاظ «استمتاع» و «ازدواج متعه» ‏بهره‌برداري نموده‌اند و ازدواج موقت را به معناي نکاح تعبير کرده‌اند، بدون اين‌كه‌ به عظمت اين ‏موضوع نگاه کنند و همچنين بدون اين‌كه‌ قرائن لفظي‌اي را در نظر گيرند که‌ بر معناي مورد نظرشان ‏مي‌چربد.‏

موضوع ازدواج موضوعي است بزرگ و ارزشمند، زيرا به آبرو و نسل مربوط مي‌باشد، پس به ناچار ‏بايد دليل آن صريح و آشکار باشد و لفظ (استمتاع) لفظ صريح يا قطعي‌اي نيست که دلالت بر ازدواج ‏موقت نمايد و اين فقط يک شبهه است که اعتماد به آن درست نيست و لفظ احتمال معني ديگري مي‌دهد ‏که‌ همان بهره‌برداري از همسر و کاميابي به‌ جماع و متعلقات آن مي‌باشد، از اين‌رو لفظ به‌ عنوان ‏کنايه‌اي براي جماع قلمداد مي‌شود، چنان‌که‌ اين روش هميشگي قرآن است که‌ در چنين مواردي مسأله‌ ‏را به‌ صورت کنايه‌ ذکر مي‌نمايد و از ذکر نام صريح آن‌را خودداري مي‌کند.‏

بنابراين آنچه را که به آن اعتماد کرده‌اند دليل متشابهي است که بيش از يک معني دارد. و ادله‌هاي ‏متشابه، ظني و داراي احتمال صلاحيت آن‌را ندارند که در اين امر خطير به آن‌ها استناد شود. اگر ‏خداوند متعال در اين آيه، (ازدواج موقت) مد نظرش بود با لفظ صريح آن‌را بيان مي‌داشت تا هرگونه ‏تأويل و احتمالي از آن بزدايد همچنان که شأن خداوند بلند مرتبه در کارهاي مهم و با ارزش با قطعيت ‏است. ‏

و آبروي انسان مسلمان و مباح داشتن عفت زنان محصنه از عظيم‌ترين و با ارزش‌ترين کارهاست. ‏

قرائني که باعث ترجيح يکي از معاني لفظ مشترک مي‌شوند:

در موضوع (ازدواج با کنيزان) بيان کرديم که حمل لفظ مشترک (لفظي که بيش از يک معنا دارند) بر ‏يکي از اين معاني بدون در نظر گرفتن قرائن آشکار، صحيح نمي‌باشد. ‏
همچنان که قبلاً نيز ذکر کرديم دلايل کارهاي مهم و اساسي از جنس متشابه نيستند يعني الفاظ اين کارها ‏صريح و محکم هستند و الفاظ مشترکي نمي‌باشند که براي ترجيح دادن يکي از آن معاني بر ديگري به ‏قرائن نياز داشته باشيم. همچنان که ادله مشروعيت نماز، زکات، روزه، جهاد، ازدواج دائمي و ازدواج ‏با کنيزان چه رسد به قضاياي يکتاپرستي، نبوت و معاد صريح و محکم است. دلايل اين امور مهم، ‏صريح است به گونه‌اي که الفاظشان مستلزم آوردن قراين و دلايل آشکار نيست، و در باب راجح و ‏مرجوح قرار نمي‌گيرند و به خاطر اين‌كه‌ داراي دلايلي قطعي هستند به ثابت بودن آن‌ها يقين پيدا ‏مي‌کنيم. ‏

و اين بدان معنا است که نبايد دلايل تمامي امورات خطير از جنس مشترک باشد به گونه‌اي که فقط با ‏قرائن بتوان آن دليل را مشخص نمود و در غير اين صورت (اگر دليل مشخص نباشد) آن‌را باطل قلمداد ‏مي‌نماييم. يعني هر امر عظيمي که‌ در باب راجح و مرجوح قرار مي‌گيرد، لازم است كه در مورد آن ‏بگوييم اين امر باطل است. ‏

اين آيه قرآني که براي ازدواج موقت به آن استناد نموده‌اند، محکم و قطعي الدلاله نيست، بلکه لفظ ‏مشترکي است که احتمال چندين معنا را دارد؛ پس براي ترجيح يکي از اين معاني مستلزم قرينه ‏مي‌باشد. تفسير کلمه‌ي «استمتعتم» به‌ نکاح متعه‌ و خالي کردن آن از ساير معاني، به‌ وسيله‌ي متن و ‏لفظ کلمه‌ اثبات نمي‌گردد، بلکه‌ به‌ قراين آشکاري نياز دارد، و اين بيانگر بطلان ادعاي آنان مي‌باشد. ‏پس چگونه همه‌ي قرائن نفي مي‌شوند و مي‌توانيم بگوييم مقصود اين آيه (ازدواج موقت) بوده است؟

از جمله‌ي اين قرائن: ‏
‏1- آيه: « وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ ‏فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ» (نساء / 24)‏
لفظ استمتاع در اين آيه نوع خاصي از ازدواج و يا نوعي از زنان ‌را در بر نمي‌گيرد، بلکه لفظي است ‏عام و شامل تمامي كساني مي‌آيد كه خداوند‏ به‌ نوعي ازدواج با او را حلال اعلام داشته‌ است؛ زيرا ‏ضمير (هن) در کلمه (منهن) كه متعلق به استمتاع مي‌باشد به موارد ذکر شده در اين آيه « وَأُحِلَّ لَكُم مَّا ‏وَرَاء ذَلِكُمْ». ارجاع داده مي‌شود.

بنابراين استمتاع لفظ عامي است که هر نوع ازدواج شرعي دائمي و ازدواج با کنيزان‌ را که خداوند ‏حلال گردانيده است در بر مي‌گيرد و به نوع خاصي از ازدواج که ازدواج موقت باشد، مرتبط نيست؛ ‏زيرا آنچه را که خداوند متعال در کتابش حلال گردانيده است – بر عکس آنچه را که حرام گردانيده ‏است – به بيشتر از اين دو نوع نکاح، سخنش را طولاني نمي‌کند؛ زيرا غير از اين دو نوع ازدواج، هر ‏نوع ازدواج ديگري - با نص قرآني- حرام است. طبق اين آيه: ‏
‏« وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (5) إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ (6) فَمَنِ ‏ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ» (مؤمنون و معارج / 5-7 و 29-31)‏
پس کلمه (استمتعتم) آمده تا اين‌كه‌ معناي لغوي و يا کنايه از آن افاده شود براساس روش قرآني که در ‏کنايه از ذکر کارهاي جنسي با کلمات صريح و آشکار پرهيز مي‌کند. و معني اصطلاحي به نوعي از ‏انواع ازدواج منجر نمي‌شود. ‏

‏2- فرموده‌ي خداوند متعال بعد از آن: ‏
‏« وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ» ‏‏(نساء / 25)‏
دلالت بر اين دارد که منظور از ازدواجي که قبلاً ذکر شد، همان ازدواج شرعي و دائمي است؛ زيرا ‏سخن از دشوار به سوي آسان منتقل مي‌شود پس هر کس که به اين نوع ازدواج دائمي قادر نبود و انجام ‏اين کار بر او دشوار باشد و اسباب و لوازم ازدواج برايش مهيا نبود، بايد با آنچه از کنيزان مؤمن در ‏اختيار دارد، ازدواج کند. و هيچ شکي در اين نيست که ازدواج موقت بسيار آسانتر از ازدواج با کنيزان ‏تحت مالکيت است. پس اگر مقصود بيان همان نوع اول بود، واجب مي‌شود که ترتيب سخن برعکس ‏شود (يعني از آسان به دشوار و با ازدواج با کنيزان شروع مي‌شد، سپس (ازدواج) آسان‌تري را ذکر ‏مي‌کند که همان صيغه است، پس انتقال از دشوار به سوي آسان صورت مي‌گرفت. پس همانا عبارت « ‏وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ »مستلزم اين است كه مورد ذكر شده دشوارتر از مورد بعدي باشد. زيرا در غير اين ‏صورت تناقض، پريشاني و آشفتگي روي مي‌داد، و اين با صحت کلام خداوند منافات دارد. ‏

‏ 3- همانا خداوند بلند مرتبه ازدواج حلال را به تحقق يافتن شرط پاکدامني مشروط کرده است و مقصود ‏از آن کساني که آبروريزي مي‌کنند و به شهوتراني مشغول‌اند، نمي‌باشد. ‏
پس فرموده است: « وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن ‏فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ» (نساء / 24)‏

و فرموده است: « مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ» (نساء / 25)‏
‏«زنان پاکدامني که زناکار نباشند و براي خود دوستاني (نامشروع) برنگزينند.»‏
و فرموده است: « وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آَتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ ‏مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ» (مائده / 5)‏
‏«(و ازدواج با) زنان پاکدامن مؤمن، و زنان پاکدامن اهل کتاب بيش از شما، حلال است، هر گاه که ‏مهريه‌ي آنان ‌را بپردازيد، قصد ازدواج داشته باشيد و منظورتان زناکاري و يا انتخاب درست نباشد.»‏

تحقق نيافتن اين شرط در ازدواج موقت غير ممكن است، پس اگر قصد خداوند بلند مرتبه از لفظ: ‏‏«استمتعتم» متعه مي‌بود، هرگز آن‌را براي اين (ازدواج) شرط قرار نمي‌داد. ‏
     
  
مرد

 
freesex: فرق زیادی ندارند الان
اما در کل از نظر دین خیلی فرق دارند
آخوندها برای اینکه بتونن بر جان و مال و ناموس مردم تسلط داشته باشن از یکی از آداب و رسوم زمان جاهلیت که در اوایل ظهور اسلام تا مدتی رواج داشته استفاده کردند و اونو یکی از حسنات دین الهی برشمردند! در حالی که بوضوح میشه این فعل (ازدواج موقت) رو در زمره زنا بحساب آورد و جالب اینجاست برای اینکه به اون مجه شرعی بدن براش حسنات زیاد میتراشند تا جائی که یه نفر با انجام سه بار متعه به درجه حضرت علی میرسه ! حتی فرزند ناشی از متعه رو برتر از فرزند حلال زاده حاصل از ازدواج دائم میدونن و منکر اون رو کافر و مرتد!
[imgs= ][/imgs]

[imgs= ][/imgs]

حالا فکرش رو بکنین که اونهائی که از مادر رسمی حاصل از ازدواج دائم با پدرشون هستن از نظر ارزش کمتر از بچه هائی هستند که از مادر و پدر صیغه ای بوجود اومدن!!!!!!!!!!!!!!!!!!
     
  
مرد

 
نامشروع حاش و لذتش بیشتره
*می دانی … !؟ به رویت نیاوردم … ! *
* از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما ” *
*فهمیدم *
*پای ” او ” در میان است …*
     
  
مرد

 
rostam91: از حسن بن ظريف روايت است كه مي فرمايد به امام جعفر نامه اي نوشتم به مدت سي سال است كه متعه را ترك نموده ام و اينك به آن علاقمند شده ام در محله ما زن زيبايي وجود دارد ولي فاجره و فاسقه است آيا مي توانم با او متعه نمايم ايشان فرمودند شما با آن كار سنتي را زنده و بدعتي را مي ميراني هيچ اشكالي ندارد. الوسايل 14/455
اینهااز جنس بقیه دروغهای شماست

سوال: آیا می توان زن بدکاره ای را صیغه کرد و با او ازدواج موقت کرد؟

پاسخ:

آيات عظام امام، بهجت، خامنه‏اى و صافى: آری؛ اما ازدواج موقت با او كراهت شديد دارد و اگر با او ازدواج كرد، واجب است او را از كار زشتش باز دارد.

منبع: امام، تحريرالوسيلة، ج 2، النكاح المنقطع، م 18؛ آيت‏الله خامنه‏اى، استفتاء، س 164 ؛ آيت‏الله صافى، هدايةالعباد، ج 2، النكاح المنقطع، م 18.

ضمنا کراهت شدید رم هم خوبه بونید چیه ........مثلاخوردن گوشت اسب کراهت شدید دار و میبینی که هیچکس گوشت اسب نمیخوره البته از شیعیان چون بقیه رو نمیدوند و وقتی مارمولک میخورن دیگه اسب رو چی بگم البتهعکشهای مارمولک خوریشون تو نت فراوونه

آيات عظام تبريزى، سيستانى، فاضل، مكارم، نورى و وحيد: خیر؛ بنا بر احتياط واجب پيش از توبه او، جايز نيست.

منبع: آيت‏الله نورى و آيت‏الله فاضل، تعليقات على العروة، ج 2، النكاح، فصل 4 م 17 ؛ آيت‏الله سيستانى، منهاج الصالحين، ج 2، النكاح، م 261 ؛ آيت‏الله وحيد، منهاج الصالحين، ج 3، م 1303؛ آيت‏الله مكارم، استفتاءات، ج 2، س 927 و آيت‏الله تبريزى، منهاج الصالحين، ج 2، م 1303.

شیعهبهفتوای علمای دینش عمل میکنه نه به هر روایتی

ومثل سنی هانیستن هر روایتس شنیدن به فتوای خودشون عمل کنند

اینجا هم میبینی وجه باز دارنگی از زنا نورد توجه است
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  ویرایش شده توسط: mohan1978   
مرد

 
روایات جالب از کتب تشیع در فوائد و حسنات متعه

1. ابان بن تغلب از امام صادق (ع) سؤال می کند: اگر زن زیبایی دیده شود که راضی به ازدواج موقت باشد؛ ولی معلوم نیست شوهر دارد یا نه چه باید کرد؟ حضرت فرمودند: لازم نیست تحقیق کنی حرف او که می‌گوید شوهر ندارم برای تو کافی است. (کتاب متعه شیخ مفید حدیث 37).
2. رسول خدا (ص): هر کس یک بار متعه کند یک سوم او از آتش جهنم آزاد می‌شود و هر کس دوبار متعه کند دو سوم او از آتش جهنم آزاد می‌شود و هر کس سه بار متعه کند تمام بدن او از آتش جهنم آزاد می‌شود.
3. زراره بن اعین از امام باقر (ع) نقل می‌کند که: سرگرمی مؤمن در سه کار است: 1- متعه زنان، 2- شوخی با دوستان و برادران، 3- نماز شب.(ازدواج موقت، نیاز امروز نوشته عباس زاده).
4. حمیری به امام زمان حضرت مهدی (عج) نوشت و از آن حضرت سوال کرد: مردی که شیعه است و متعه را حلال می‌داند و اعتقاد به رجعت دارد و همسر خوبی دارد که در تمام کارها او را کمک کار است و لذا با او عهد کرده است که هرگز بر او همسر دیگری نگیرد و ازدواج موقت نکند و خلاصه با وجود او کس دیگر را نخواهد. او به این عهد نوزده سال پای‌بند است و به عهد و قولش عمل کرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زیادی دور از منزل خود بوده است و به قول خود پای بند مانده... البته او متعه را حرام نمی داند بلکه متدین به آن است؛ ولی چون همسر خود را مِی‌خواهد و دوستش دارد برای حفظ او و خودش متعه نمی‌گیرد. آیا او برای ترک متعه گناه کرده است؟ از طرف حضرت جواب رسید: برای این که قسم به معصیت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت کند و یک دفعه هم شده متعه بگیرد. (بحار ج100ص298/کتاب متعه شیخ مفید ص48).
5. رسول خدا (ص): هر که از دنیا برود و متعه نکند بد منظر و بدهیبت باشد مانند کسی که بینی او را بریده باشند.
     
  
مرد

 
rostam91: 1. ابان بن تغلب از امام صادق (ع) سؤال می کند: اگر زن زیبایی دیده شود که راضی به ازدواج موقت باشد؛ ولی معلوم نیست شوهر دارد یا نه چه باید کرد؟ حضرت فرمودند: لازم نیست تحقیق کنی حرف او که می‌گوید شوهر ندارم برای تو کافی است. (کتاب متعه شیخ مفید حدیث 37).
فرقی بین خوشگل و غیر خوشگل نیست حرف زن مورد اعتماده در مورد اینکه عذر شرعی نداره پس چی ؟؟ میخوای یک تیم تحقیق تشکیل شه تا بفهمن یک خانم وضعیتش چیه

rostam91: 2. رسول خدا (ص): هر کس یک بار متعه کند یک سوم او از آتش جهنم آزاد می‌شود و هر کس دوبار متعه کند دو سوم او از آتش جهنم آزاد می‌شود و هر کس سه بار متعه کند تمام بدن او از آتش جهنم آزاد می‌شود.
باز هم حرفهای بی سند گرچه در دین شیعه هر روز معصیت خدا نشه عیده ولی اون عید با عید غدیر و قربان که قابل قیاس نمیشه در اینجا هم چون از یک گناه بزرگ جلوگیری میشه این تعبیر استفاده شده و تازه روایات مکمل هم داریم

rostam91: از طرف حضرت جواب رسید: برای این که قسم به معصیت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت کند و یک دفعه هم شده متعه بگ
این هم مثل قسم پیامبر به نخوردن عسل است و از بنیان باطل است ....احتیاج به قسم نیست کسی ککه نخواهد میتونه انجام نده گناهی هم بر اونها نیست هر کس مزاج و خواصی داره


دوستان یک کم به فلسفه متعه و صیغه نگاه کنند بجای کورکورانه حمله کردن

در جامعها ای که ازدواج سخت شده .......زنان طلاق زیاد هستند یا زنان بی شوهر بر اثر جنگ و ....یا امار زنان بیش از مزدان است

چه راه شرعی ای وجود داره که غرایز طغیان نکنه ؟؟؟

اهل سنت میگن تقوا ....اما ایا واقعا ممکنه

در صیغه اصل بر رضایت طرفین است (غیر از دختر باکره ) و البته شرایطی رو میذاره که همبستری در یم چهارچوب درست انجام بشه با حفظ حداقل حقوق و نیز هر شرطی در صیغه ممکنه از مهریه خیلی بالا تا شرط به اجازه فسخ از طرف زن که یک خانم میتونه حقو.ق و خواستهای خودش رو در قالب تعهدات عنوان کنه

گرچه الان صیغه به بستری برای سو استفاده تبدیل شده اما استفاده بد از قانون خوب اون قانون رو زیر سوال نمیبره بلکه مقصر مجریان است
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
امام صادق (ع) :

صالح بن عقبه از پدرش نقل مي‌كند :به امام صادق عليه السلام گفتم: آيا متعه ثواب هم دارد؟ فرمودند : «‌اگر شخصي متعه كننده با اين كار ،‌رضايت خداوند و مخالفت با منكران اين كار راخواسته باشد، خداوند براي هر كلمه اي كه با متعه صحبت مي كند ،‌يك حسنه برايش مي نويسد و با هر بار كه دست خود را به سويش دراز مي كند ، يك حسنه برايش ثبت مي شود و هنگامي كه نزديكش مي شود، خداوند يك گناه از او پاك مي‌گرداند و در هنگام غسل ، خداوند به اندازة آبي كه از موهايش مي گذرد ، گناه او را پاك مي كند» پرسيد : به اندازة موهايش؟‌فرمودند« آري به اندازه موهايش»


امام صادق (ع):

امام صادق عليه السلام فرمودند : خداي تعالي شراب وهر مسکررا بر شيعه حرام کرده است ودر عوض داد به ايشان متعه را.


پيامبر اعظم (ص)فرمودند:هر که يک بار متعه کند ،ايمن شود از خشم خداي تعالي و هر که دو بار متعه کند ،با نيکوکاران محشور شود وهر که سه بار متعه کند،در درجه روضه جنان، با من خواهد بود.


پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند: دو نفري كه ازدواج موقت مي نمايند هنگامي كه با هم صحبت مي كنند، كلام آن ها تسبيح خداوند است و هنگامي كه دست همديگر را گرفتند، گناهانشان از ميان انگشتانشان فرو مي ريزد. هنگامي كه يكي از آنان ديگري را مي‌بوسد،خداوند براي هر بوسه، ثواب يك حج و عمره را مي دهد و هنگامي كه ازهم جدا مي‌شوند خداوند براي هر دوي آنان به هر لذت و شهوتي كه برده اند، حسنه اي به بزرگي كوههاي بسيار بلند در نامه عملشان مي نويسد و هنگامي كه بلند شده و غسل كردند، خداوند گناهان آنان را مي بخشد و آبي بر مويي از موهايشان مرور نمي كند، مگر اينكه خداوند براي هريك از آن ها ده ثواب نوشته و ده گناه محو كرده و ده درجه بالا مي برد. پس پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند و براي هر كسي كه پيوند بين آنها را ايجاد كرده باشد همين ثواب‌ها خواهد بود در ادامه فرمودند يك درهم (خرج براي) متعه ،از هزار درهمي كه درراه خدا خرج شود برتراست به خدا سوگند كه متعه برتر است و آن چيزي است كه قرآن دربارة آن سخن گفته و سنت بر آن جاري شده است. لئالي الاخبار ج 1 ص 244

امام صادق(ع):

امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كسي كه ازدواج موقت كند و بعد غسل كند، از هر قطره‌اي كه از آب غسل مي‌چكد ، خداوند هفتاد ملك را خلق مي‌نمايد كه تا روز قيامت براي او طلب آمرزش وبخشش نمايند و تا روز قيامت بر كسي كه از اين عمل دوري كند لعنت مي‌فرستند. وسائل الشيعه ج 14 ص 444-447


در خلاصه الاخبار از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل شده كه يك روز به يارانش فرمود: «‌برادرم جبرئيل ، از پروردگارم برايم هديه‌اي آورد كه خداوند به هيچ يك از پيامبران پيش از من هديه نكرده بود و آن متعه است. لئالي ج 3 ص 243
ظاهرا پیامبر نمیدونسته که قبل از پیامبریش هم متعه وجود داشته!
پيامبر اکرم (ص) ميفرمايند :

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند:هر که راضي به متعه شدن دختر وخواهر ومادر وعمه وخاله وخويشان خودش نشود،نميرسد به او شفاعت من

حضرت ولي عصر (عج) :

حميري به امام زمان حضرت مهدي(عج) نوشت و از آن حضرت سؤال كرد: مردي كه شيعه است و متعه را حلال مي داند و اعتقاد به رجعت دارد همسري دارد. همسري خوب كه در تمام كارها او را كمك كار است و لذا با او عهد كرده است كه هرگز بر او همسر ديگر نگيرد و ازدواج موقت نكند و خلاصه با وجود او كس ديگر را نخواهد و به اين عهد نوزده سال پاي بند است و به عهد وقولش عمل كرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زيادي دور از منزل خود بوده است و متعه نگرفته و به قول خود پاي بند مانده است و مشغوليت به برداران ، اولاد، خدمه ، كارگزاران و اطرافيان هيچ فرصتي به او نداده تا به فكر متعه بيفتد. متعه را حرام نمي داند ، بلكه متدين به آن است ؛ ولي چون همسر خود را مي خواهد و دوستش دارد براي حفظ او و خودش متعه نمي گيرد و اين روش را دوست دارد. آيا او براي ترك متعه گناه كار است يا نه؟ از طرف حضرت جواب رسيد: براي اين كه قسم به معصيت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت كند و يك دفعه هم شده متعه بگيرد . بحار ج 100 ص 298 / كتاب متعه شيخ مفيد ص 48

امام باقر (ع) :

فردي از امام باقر عليه السلام مي پرسد : آيا ازدواج موقت پاداش و ثواب دارد؟ فرزند رسول خدا در پاسخ مي فرمايند : " اگر ازدواج موقت را براي رضايت خداوند متعال (پرهيز از گناه) برخلاف ميل منکران آن انجام دهد، با همسر موقت خود سخني نمي گويد و او را لمس نمي کند مگر اينکه براي او حسنه نوشته مي شود و وقتي به او نزديک مي شود گناهي از او بخشيده مي شود و وقتي غسل کند به اندازه ي تعداد موهاي او که بر آن آب جاري شده خداوند گناهان او را مي آمرزد. راوي شگفت زده مي پرسد : به تعداد موها ؟ امام باقرالعلوم عليه السلام فرزند فاطمه الزهراء سلام الله عليها مي فرمايند : آري ، به تعداد موها. کافي ج 5 ص 342 و مستدرک الوسائل ج 14 ص 452

ای خدا قربون کریمیت مردیم از خنده!
     
  
مرد

 
خودتون میگین نا مشروع وقتی آدم با رضایت کامل داره موقت ازدواج میکنه چه نیازی به پنهانی رابطه داشتن داره یا اصلا تو عموم باشه اونطوری که بهتره
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری

کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
     
  ویرایش شده توسط: Alijigartala   
مرد

 
rostam91: ای خدا قربون کریمیت مردیم از خنده!
باز بی سند حرف زدید

یاد بگیرید وقتی برای هر روایت از ما متن عربی و فارسی و سند و ادرس و سلسله و ....میخواهید خودتان هم رعایت کنید

زنا پایه های عرش را میلرزاند و وقتی متعه جلوی این گناه عظیم را میکگیرئ تصور ثواب های بیشمار بر آن نا معقول نیست

البته این روایات که خنده دار نیست اما بد نیست برخی فتواها و احکام اهل سنت رو مطالعه کنید چون اونها کاملا طنازانه هستند
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  ویرایش شده توسط: mohan1978   
مرد

 
از سلمان فارسی و مقداد و عمار ياسر رضوان الله عليهم اجمعين مرويست رسول خدا (ص (فرمودند: هر گاه مردی با متعه خود بنشيند فرشته ای بر ايشان نازل می شود وايشان را پاسبانی می کند تا اينكه از آن مجلس برخيزند و حق تعالی به فرشتگان می گويد: نظر کنيد به اين دو بنده من و گواه باشيد که من ايشان را آمرزيدم. پس اميرالمومنين (ع) برخواست و گفت :يا رسول الله! چيست جزای (پاداش)) کسی که در اين باب سعی کند؟ (يعنی واسطه شود
فرمود: برای او ثواب مرد متعه کننده و زن متعه شونده است يا علی! متمتع و ممتمتعه از غسل فارغ شون به هر قطره که آب از بدن آنها می چكد حق تعالی ملك و فرشته ای بيافريند که تسبيح و تقدس خدای
سبحان کننده و ثواب آن را برای آن دو نفر غسل کننده باشد. يا علی! هر که اين سنت را سبك گيرد و آنرا احيا
نكند او از امت من و از شيعه تو نمی باشد و من از او بيزارم.نسيمی ازبوستان دوست ص 380

اباب بن تغلب از امام صادق (ع(سوال می کند :اگر زن زيبايی ديده شود که راضی به ازدواج موقت باشد؛ ولی معلوم نيست شوهر دارد يا نه چه بايد کرد؟ حضرت فرمودند: لازم نيست تحقيق کنی حرف او که می گويد شوهر ندارم برای تو کافی است.کتاب متعه شيخ مفيد حديث 37
     
  
صفحه  صفحه 21 از 61:  « پیشین  1  ...  20  21  22  ...  60  61  پسین » 
مذهب
مذهب

آیا ازدواج موقت بهتره یا رابطه ی نا مشروع؟

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA