انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 38 از 61:  « پیشین  1  ...  37  38  39  ...  60  61  پسین »

آیا ازدواج موقت بهتره یا رابطه ی نا مشروع؟


مرد

 
mahdiwb: ۴ کلمه عربی خوندن فقط واسه گول زدن خودشونه
موضوع فقط ۴ کلمه عربی نیست موضوع اینه که متعه نیازی به شاهد نداره و دو نفر زن و مرد خودشون هم در تنهائی می تونن بخونن وقتی اینطور باشه هیچ کس نمیتونه بفهمه که اون زن عده نگه میداره یا کار هر شبشه
من توی دبی بارها شنیدم که زنهای ایرانی فاحشه میان اونجا و کار هر شبشونه که وقتی با یکی میرن قبل از سکس میگن صبر کن صیغه محرمیت بخونیم تا دچار گناه نشیم و بعد سکس می کنن و روز بعد با یکی دیگه و ...
اصلا مشخصه در جامعه ای که در تنهائی هم میشه صیغه ازدواج خوند بدون حضور شاهد ، چجوری میشه اثبات کرد دو نفر با هم زنا کردن ؟ به محض اینکه چهار نفر شهادت بدن زنا کردن اونها میگن ما صیغه هم شدیم و مسئله زنا خود بخود از بین میره
اینکه بعضی ها میگن الآن صیغه ثبت میشه در جوابشون باید گفت این مسئله مال زمان حاضر نیست قرنهاست تو تشیع وجود داره و در صد سال پیش یا کمتر حتی داومش ثبت نمیشده چه برسه به موقت و اینکه در حال حاضر هم بسیاری از این ازدواجها ثبت نمیشه!
NICEQUEEN: ۵۰۰ سال پیش کسی شناسنامه داشت ؟و چطور یک عقد نکاح رو میشه باطل کرد این رو کسی میدونه ؟
فرق بین صیغه و و عقد دائم قید شدن در شناسنامه هستش همین
پانصد سال که سهله توی ۱۰۰ سال پیش هم کسی شناسنامه یا مدرک هویتی نداشته و برای همین موضوع بسیاری از کارها با حضور شاهدین انجام میشده چون عملا ثبت اون وقایع میسر نبوده
برای اثبات زنا نیاز به حضور چهار مرد عاقل و بالغ بوده چون کسی موبایل نداشته از صحنه فیلم بگیره برای عقد دائم هم دو شاهد از طرفین لازم بودن چون شناسنامه ای نبوده درش ثبت بشه فوقش پشت جلد قرآن می نوشتن برای معاملات هم میگه حضور شاهد لازم و ضروریه بلندترین ایه قرآن رو درباره معاملات و عقد قرارداد بخونین!
اما در متعه چرا شاهد لازم نیست ؟ چون می خوان اشاعه فحشا بشه چون میخوان به دور از چشم مردم عمل سکس انجام بشه و....
NICEQUEEN: ببینین اگر ایمان دارین که هیچ اگر ندارین عمرا" نمیتونین مسائل دینی رو بپذیرین
آی گل گفتی، طرف یه پست تو انجمن مذهب می زاره بعد تو پست بعدی عکش پورنو تو انجمن سکسی آپلود میکنه ، چه توقعی میشه از درک این آدم درباره مسائل دینی داشت ، کسی که اولین مرحله دین رو خودش اجرا نمیکنه میاد و بحث مذهبی راه می اندازه ، جالبه وقتی ازش می پرسی در جواب میگه :"نیاز بشره و باید نیازش برآورده بشه اسلام دین آزادیه و هر کس میتونه هر راهی صلاح دید بره شما نمی تونی غریزه یه انسان رو ازش بگیری"!!!
NICEQUEEN: از نظر دین اسلام باید ایاتی قرانی خونده بشه تا عقد به صورت صحیح و درست اجرا بشه حالا میخواد صیغه باشه یا دائم هر دوتاش یک معنا رو دارن فرقی نمیکنن صیغه در اصل برای اینه که از راه غلط و حرام نباشه و حتما سوره قرانی اون دو رو حلال هم کرده باشه
اینجا رو مخالفم چون سوره قرآنی که درباره ازدواج و امر به اون بحث کرده یک مورده ، حالا یا اون یک مورد درباره ازدواج موقته پس باید گفت آیه ازدواج دائم کجاست و طبق نظر این دسته ازدواج موقت مهمتر از دائمه چون سفارش اکید خداست و دسته دیگه میگن آیه در مورد ازدواج دائمه پس آیه ای در مورد ازدواج موقت نیومده!
ازدواج موقت یکی از کاهائی بود که در صدر اسلام از دوران جاهلیت باقی مونده بود و فورا تحریم نشد مثل شراب خواری،بسیاری از صحابه از جمله عمر و علی حتی در آغاز اسلام مشروب می خوردن چون هنوز حرام نشده بود ازدواج موقت هم همینه و در جنگها که مسلمین میرفتن جهاد می تونستن زنی رو صیغه کنن
اما مسلما بعدا تحریم شد و از کارهای ناپسند ، هیچ روایتی وجود نداره که پیامبر با کسی صیغه کرده باشه و ایشون وقتی میرفتن جنگ در هر غزوه ای یکی از همسرانشون رو با خود می بردن در حالی که میتونستن به جای این کار یکی رو صیغه کنن ، ما میگیم تابع قرآن و سنت پیامبر هستیم ولی متعه در سیره رسول الله نیست و هرگز انجام نداده و اگه پیامبر اینو جایز میدونست خودش یک بار این کار رو میکرد تا بقیه امتش ازش پیروی بکنن!
     
  
مرد

 
rostam91: بهت گفتم این شخصی که گفتی این فتوا رو داده تو سایتش نوشته درغه و همچین فتوائی نداده

لطفا سایتش و همین کامنت رو معرفی کنید

ضمنا جالبه که در جامعه اهل تسنن اینقدر هرج و مرجه .....اینقدر زن و دختر رفتن و جهاد کردن بر اساس یک فتوای دروغ ؟؟؟؟؟

این که بدترش کرد

rostam91: موضوع اینه که شیعه برای پیشبرد اهداف خودش چیزی بعنوان رجال حدیث و برسی اون نداره و روایات کتب شیعه تقسیم بندی شده نیست

نخیر ....شیعه رجال و راویانی که اغلب به دروغگویی و تخلف و تحریف متهم و جرم برخی ثابت شده رو قبول نداره

شیعه علم رجال دارن و معتقد بهش هستند ولی حرف هر کسی رو فقط بخاطر اینکه صحابه پیامبر بوده رو قبول نمیکنن

در بین شیعه غیر از صحت رجال قیاس و عقل و قران رو هم برای تایید صحت روایت مهم میداند


rostam91: این نشون میده شما خود موهان سافت سوینگری و دیگه بحث با شما تمومه!
نگاهی به سوابق من بکنید بد نیست


rostam91: حضرت عمر رضي الله عنه و ازدواج موقت (صيغه)
جدای اینکه صیغه خوبه یا بده و البته اینکه هیچکس نمیتونه انکار کنه که صیغه در اسلام وجود داره


عمر در ابتدای خلافتش گفت


دو متعه در زمان رسول خدا ازاد بود اما من آنها را حرام اعلام نموده و هر کس مرتکب انان شود را عقوبت میکنم


از همه حرفها بگذریم همین یک جمله باعث میشه که کلام شیعه در مورد جناب عمر ثابت شود

بر اساس قران و روایات بدعت در اسلا حرام است و بدعت گذار اهل جهنم و مورد لعن خدا و ملائک و پیامبر است

بدعت یعنی نو آوردن و کاری را که مسبوق به سابقه نیست انجام دادن

بلذا بدعت یعنی ...حرام کردن حلال خدا و حلال کردن حرام خدا و انجام دادن کاری که در دین نیست یا انجام ندادن امری که در دین واجب است


لذا عمر با اعتراف روشن به اوردن بدعت مشمول همه عواقبی که خدا برشمرده اس میشود

او به روشنی میگوید

من دو متعه را ممنوع میکنم و مرتکب را حد میزنم

اولین بدعت ...حرام کردن متعه هایی که در زمان رسول خدا و در اسلام حلال است

دومین بدعت ...حد زدن کسی که به لحاظ دینی مرتکب خلافی نشده است

حالا دلایل برائت شیعه از عمر و امثال انرا متوجه میشوید

rostam91: صیغه زنای رسمی
این حرفها بدلیل نا آشنا بودن با قوانین صیغه مطرح میشود و البته با همین حرفها دشمنان از اانجام این عمل جلوگیری و انرا منفور کردند

با صیغه جلوی بسیاری از جرائم و گناهان گرفته میشد اما بدخواهان راضی به روابط نامشروع هستند ولی صیغه را بر نمیتابند

در صیغه زن باید تمام شرایط ازدواج دائم را داشته باشد تا بتوان با او ازدواج کرد و تنها تفاوتهای صیغه با دائم عبارت است از اینکه

ازدواج دایم زمان ندارد اما در صیغه زمان مشخص میشود مثلا یکسال ...و بعد از اگر تمدید نکنند خود به خود تمام میشود

در صیغه مرد غیر از مبلغ مهریه تعهد مالی ندارد و لازم نیست نفقه و هزینه مسکن و لباس و خوراک زن را بپردازد مگر اینکه توافقی برای این امور بشود

در صیغه زن نیازی به اجازه شوهر برای رفت و امد و کار کردن ندارد

در صیغه زن و مرد از هم ارث نمیبرند

اینها تفاوتهای عمده است اما در صیغه مثل ازدواج زن نباید مشکل شرعی داشته باشد و زن شوهر دار یا زنی که در عده است نمیتواند صیغه شود و همچنین صیغه دختر فقط با اجازه پدر ممکن است مگر دختری که رسما مستقل است از لحاظ مالی و مسکن و عقلی

همچنین بعد از اتمام صیغه زن باید عده نگه دارد و نمیتواند تا حدود ۴ ماه با مرد دیگر ازدواج کند

حالا با این تفاسیر چه کسی میتواند صیغه را با زنا مقایسه کند


اتفاقا وقتی میگوییم صیغه راه حل مشکل ازدواج برای جانان است یعنی همین

جوان دانشجو کجا میتواند خرج یک زندگی را همراه اجاره مسکن و باقی هزینه تشکیل دهد ولی با متعه در قبال یک میلغ مشخص و بدون تعهدات دیگر میتواند مسایل غریزی خود را حل نماید همچنین چه بسا صیغه هایی که به عاشقی انجامید و تبدیل به دائم شد

ضمنا هر اتفاقی هم بیافتند برای زن و مرد ضرری ندارد

پسر دانشجو که قصد ازدواج ندارد که بگوییم بواسطه صیغه تاخیر بیاندازد

زن بیوه یا مطلقه هم که مشکل بکارت ندارد صیغه را هم میتواند هر زمان خواست قطع نماید و اگر خواستگاری داشت میتواند با او طی یک پروسه زمانی به نتیجهخ برسد

به واسطه صیغه هم محدودیت دار نمیشود و میتواند همه کارهای سابق را انجام بدهد

تنها چیزی که میمکاند این است که در قبال صیغه مدتی غرایض جنسی خود را ارضا کرده و از لحاظ عاطفی تجربه ای عاشقانه داشته و همچنین از لحاظ مالی تامین شده

اخیرا یکی از دوستان مجرد و ۲۸ ساله من با خانمی بیوه که یک بچه دارد ازدواج موقت کرده مدت صیغه یکسال و برای این مدت ۶ سکه مهر کرده که باد هر ماه نیم سکه یه خانم بدهد


البته این در حالی است که هم اکنون پسر عمه من که چند سال پیش با خانمی مطلقه صیغه کرده بودند بعد از یکسال با هم ازدواج دائم کردند

این در حالی است که عرفا هرگز یک پسر مجرد با خانمی بیوه ازدواج دائم نمیکند و این خانم این شانس را مدیون صیغه است

البته در بسیاری موارد هم صیغه نتیجه خوبی ندارد که اگر بررسی کنیم فقط ناشی از اشتباهات طرفین است و باز هم

هر عیب که هست در مسلمانی ماست .....ور نه اسلام به ذات خود ندارد عیبی
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
ametis: نگاهی به سوابق من بکنید بد نیست
سوابق شما باشه:
ametis: من و شوهرم بعد هفت سال که حد اقل هفته ای ۳ بار سکس داشتیم کمی دچار تکرار شدیم منکه اصلا توان عنوان کردنش رو نداشتم اما خودش این حرف ها رو شروع کرد و نهایتا این شد که دو تا دوست خوب تو یک شهر دیگه پیدا کردیم با هم چت میکنیم راههای محتلف بیشتر لذت بردن رو با هم در میون میذاریم و خیلی حرفهای دیگه آشنایی و اطمینان ما ۵ ماه طول کشید ولی دوستان خیلی خوبی پیدا کردیم
https://www.looti.net/26_7295_7.html#msg142062433
این یکی از آخرین پاسخهای ارسالی شماست تو بخش کاربری تون برید هست
اما قطعا نام کاربری شما متعلق به خانومه و آمتیس همسر موهانه اما با توجه به بحثهایی که با هم داشتیم و اصل این مثل که میگه آدم دروغگو حواس پرته بارها مسائلی رو گفتین با من مطرح کردین که اصلا من با شما چنین بحثی نداشتم و فقط با موهان اینگونه بحثها رو انجام دادم پس دو نتیجه میشه گرفت یا اینکه شما با نام کاربری موهان با من بحث کردین یا الآن این موهانه که با نام کاربری آمتیس بحث داره
این نقل قول بالا رو هم نه برای توهین یا تمسخر برای اینکه بخشی از عقاید ناب اسلامی شما رو نشون بدم گذاشتم!
حالا یه سوال ، کدوم روایت امام یا پیامبر هست که گفته وقتی از سکس با همسرتون دچار تکرار شدین و دیگه بهتون حال نمیده برید با دو نفر دیگه حضوری یا غیر حضوری بشینید و راههای لذت بردن از همدیگه رو پیدا کنید؟
یعنی اگه مدافعان تشیع اینگونه افکاری دارنند پس دیگه ....
     
  
مرد

 
رد استدلال شيعه از آيه 24 سوره نساء براي اثبات مشروعيت ازدواج موقت

(شيعه‌ی) اماميه مي‌گويند: همانا فرموده‌ی خداوند متعال: ‏
« فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً» (نساء 24)
دليلی بر مشروعيت ازدواج موقت است!، زيرا او ‏فرموده است: « فَمَا اسْتَمْتَعْتُم» و فرموده است « فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» و نفرموده است: «مهورهن: يعنی ‏مهريه آن‌ها». و اين درست نيست و به عنوان دليلی براي آن‌ها محسوب نمي‌گردد؛ آن نيز به دليل مهم، ‏بزرگ و اساسی که اين نص به صورت متشابه بر ازدواج موقت دلالت می نمايد و به طور محکم و ‏قوی‌ بر آن دلالت نمی ‌نمايد. اين در حالی است كه ازدواج از امور بزرگ و حساس در زندگی، دين و ‏دانش انسان مسلمان است؛ زيرا آن از بارزترين ويژگی های انسان مسلمان محسوب می ‌شود: آبرو و ‏نسل او. همانا اين امر (ازدواج) به عورت و ناموس زنان مؤمن (باکره) تعلق دارد، نه به بازيچه و ‏کالايي كه در بازار تجارت عرضه شده باشد.( از محمد صدر درباره ازدواج موقت سؤال شد؟ پس پاسخ ‏داد: مسأله (173) اين از ضروريات مذهب است و کسی که آن را انکار کند، از مذهب تشيع به مذهب ‏تسنن يا به ملت (مذهب) ديگری خارج شده است و به چيزی غير از آنچه که خدا در کتاب ارجمندش ‏آورده است، گراييده است. (مسائل و ردود / جزوء چهارم ص 41). پس در حکم بين ازدواج موقت و ‏شيعه اماميه تساوی برقرار است. )‏ ‏

خداوند متعال ما را از دنباله‌ي متشابه در چنين مواردي نهي کرده است. پس فرمود: ‏
‏« فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ»‏
يعنی همانا ما نياز داريم به اين‌كه‌ کلمه‌ی (استمتعتم) را فقط بر ازدواج موقت اطلاق نماييم و همچنين ‏نياز داريم به اين‌كه اطلاق لفظ «اجور» به جاي مهريه صحيح نباشد؛ پس با توجه به اين‌كه اثری از اين ‏دو امر وجود ندارد، استدلال به اين آيه بيهوده مي‌باشد.‏
مناقشه به پايان رسيد و همه‌ی آنچه که به صورت مفصل و اضافه ذکر مي‌نمايم، براي روشن کردن ‏توضيح و افاده‌ی بيشتر (معنی) است. ‏

اجور همان مهريه است:
اما فرموده‌ي پروردگارتان « فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» به معنای مهريه‌ی آنان است، چنانچه خداوند متعال در ‏خطاب به پيامبرش صلي الله عليه وسلم ‏ مي‌فرمايد: ‏
‏« يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ» (احزاب / 50)‏
‏(منظور همان مهريه است) و ممکن نيست که غير از اين گفته شده باشد، زيرا پيامبر صلي الله عليه وسلم به اين ازدواج ‏‏(يعنی به ازدواج موقت) اقدام نکرده است. ‏

و قرآن کلمه‌ی «اجور» را به کار برده است و هرگز کلمه‌ی مهور (مهريه) را به کار نبرده است؛ ‏چنانچه خداوند سبحان فرمود: ‏
‏« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ ‏فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ ‏إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ »(ممتحنه / 10)‏
‏« ای مؤمنان! هنگامي كه زنان مؤمن به سوی شما مهاجرت كردند، ايشان را بيازمائيد - خداوند از ‏ايمان آنان آگاه‌تر است (تا شما) - هرگاه ايشان را مؤمن يافتيد، آنان را به سوی كافران برنگردانيد. اين ‏زنان براي آن مردان، و آن مردان براي اين زنان حلال نيستند. آنچه را كه همسران ايشان (به عنوان ‏مهريه) خرج كرده‌اند، بدانان مسترد داريد. گناهي بر شما نخواهد بود اگر چنين زناني را به ازدواج خود ‏درآوريد و مهريه ايشان را بپردازيد».‏

و گفته است: ‏
‏« وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ ‏مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ » (مائده / 5)‏
‏«و (ازدواج با) زنان پاكدامن مؤمن، و زنان پاكدامن اهل كتاب پيش از شما، حلال است، هرگاه كه ‏مهريّه آنان را بپردازيد و قصد ازدواج داشته باشيد و منظورتان زناكاري يا انتخاب دوست نباشد».‏

و گفته است: ‏
‏« فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ‏‏»(نساء / 25)‏
‏«لذا با اجازه صاحبان آنان با ايشان ازدواج كرده و مهريّه ايشان را زيبا و پسنديده و برابر عرف و ‏عادت (به تمام و كمال) بپردازيد. كنيزاني را برگزينيد كه با عفّت و پاكدامن باشند و براي خود دوستاني ‏‏(نامشروع) برنگزينند».‏

چه چيزي کلمه‌ي (اجور) در آيه‌ي مذکور را به ازدواج (صيغه) تخصيص داده و به عنوان دليلي بر آن ‏قرار داده است، با وجود اين‌كه‌ لفظ از مختصات آن نيست، و اين به سبب ذکر آن در آياتي است که ‏آن‌ها را بيان کرديم، كه به ازدواج صيغه مربوط نمي‌شود، بلکه يا به ازدواج دائمي و يا به ازدواج با ‏کنيزان (مربوط مي‌شود)؟! ‏

استمتاع در لغت ‏:
همانا کلمه‌ي «الاستمتاع»، «التمتع» و «المتاع» از کلمات مشترکي هستند که براي بيش از يک معني ‏آمده است و ريشه‌ي آن از انتفاع و تلذذ (به معني لذت بردن و بهره بردن) گرفته شده است. ‏
و آن گاهي با طعام مي‌باشد، چنانچه در فرموده‌ي خداوند متعال آمده: ‏

« أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَّكُمْ» (مائده / 96)‏
‏«‏ نخجير (آبزي، يعني حيواني كه در رودخانه يا در آبگير زندگي مي‌كند و يا در) دريا، و خوردن از ‏‏(گوشت) آن، براي شما (مقيمان مؤمن كه آن را تازه به تازه مي‌خوريد) و براي (شما) مسافران (مؤمن ‏كه آن را خشكيده يا يخ‌زده و يا به صورت كنسرو مي‌خوريد) حلال است».‏
و فرموده‌است:« وَفَاكِهَةً وَأَبًّا‎*‎مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ» (عبس / 31-32)‏
‏«‏ و ميوه و چَراگاه را. ‏‏ براي استفاده و بهره‌مندي شما و چهارپايان شما». ‏
و فرموده: « فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا »(مرسلات / 46)‏
‏«‏ (در اين چند روز كوتاه دنيا) كمي بخوريد و چندي لذّت ببريد (ولي بدانيد كه عذاب الهي در انتظار ‏شما است، چرا كه) شما گناهكاريد». ‏

كه در اينجا به معني ازدواج صيغه نمي‌باشد. ‏

و گاهي با مال آمده است، چنان که در فرموده‌ي خداوند متعال است: ‏
‏« لاَّ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاء مَا لَمْ تَمَسُّوهُنُّ أَوْ تَفْرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ ‏وَعَلَى الْمُقْتِرِ» (بقره / 236)‏
‏« اگر زنان را قبل از آميزش جنسي و تعيين مَهر (به عللي) طلاق دهيد، گناهي بر شما نيست (و در ‏اين موقع) آنان را (با هديّه‌اي مناسب حال خود) بهره‌مند سازيد. آن كس كه توانائي (مالي) دارد، و آن ‏كس كه توانائي (مالي) ندارد، به اندازه خودش، هديّه‌اي شايسته (و مناسب حال دهنده و گيرنده) ‏مي‌پردازد».‏

كه منظور از تمتع در اينجا تمتع مالي است که به (زن) مطلقه داده مي‌شود و منظور ازدواج (موقت) ‏نيست. ‏

و فرموده: « يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ ‏سَرَاحًا جَمِيلًا» (احزاب / 28)‏
‏«‏ اي پيغمبر! به همسران خود بگو: اگر شما زندگي دنيا و زرق و برق آن را مي‌خواهيد، بيائيد تا به ‏شما هديّه‌اي مناسب بدهم و شما را به طرز نيكوئي رها سازم». ‏

و (تمتع) گاهي براي لباس و مسکن آمده است، چنان که فرموده‌: ‏

« وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ »(نحل / 80)‏
‏«و از پشم و كرك و موي چهارپايان وسائل منزل و موجبات رفاه و آسايش شما را فراهم كرده است كه ‏تا مدّتي (كه زنده‌ايد) از آنها استفاده مي‌كنيد (و پس از پايان اين جهان، نه شما مي‌مانيد و نه نعمتهاي ‏آن)».‏
منظور از «متاع»، نيازهاي انسان به صورت مطلق است، همچنان که خداوند متعال فرموده است: ‏

« وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ» (احزاب / 53)‏
‏«هنگامي كه از زنان پيغمبر چيزي از وسائل منزل به امانت خواستيد، از پس پرده از ايشان بخواهيد».‏

و همچنين فرموده است: « إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا» (يوسف / 17)‏
‏«‏ما رفتيم و سرگرم مسابقه (دو و تيراندازي) گشتيم و يوسف را نزد اثاثيّه خود گذارديم».‏
همان طور که ديديم اين آيه به نکاح موقت ارتباطي ندارد. ‏

اين لفظ با مشتقاتش در60 جاي قرآن به صورت تکرار آمده، ولي هيچ يک از اين الفاظ به نکاح موقت ‏ارتباط ندارد. از جمله:‏
‏« وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ ‏فِيهَا» (انعام / 128)‏
‏«پيروان ايشان از ميان انسانها (فرياد برمي‌آورند و) مي‌گويند: پروردگارا! برخي از ما از برخي ديگر ‏سود برديم. (جنّيان با وسوسه شيطاني بر ما رياست كردند و از ما بهره گرفتند، و ما انسانها به وسوسه ‏ايشان دچار شهوات و لذّات زودگذر شديم، تا آن گاه كه مدّت معلوم زندگي را سپري كرديم) و به مرگي ‏گرفتار آمديم كه براي ما معيّن و مقدّر فرموده بودي. (هم‌اينك با كوله‌بار كفر و ضلال در پيشگاه ‏ذوالجلال ايستاده‌ايم. واي بر ما! خداوند بديشان) مي‌گويد: آتش (دوزخ) جايگاه شما است و هميشه در آن ‏ماندگاريد مگر مدّت زماني كه خدا بخواهد. بيگمان پروردگار تو حكيم (است و كارهايش از روي ‏حكمت انجام مي‌گيرد و) آگاه است (و مي‌داند چه كساني را از دست دوزخ رها كند)».‏

چرا بايد لفظ استمتاع در اين آيه « فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ» به نكاح متعه تفسير شود، اما در آيه سابق ‏‏(128) به اين معني تفسير نگردد، در حالي كه لفظ واحد و يکي هستند. ‏
‏«كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلَاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ ‏الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُوا أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآَخِرَةِ وَأُولَئِكَ هُمُ ‏الْخَاسِرُونَ» (توبه / 69)‏
‏«‏ (شما اي منافقان!) همانند كساني هستيد كه قبل از شما مي‌زيستند (و در نفاق و كفر بر همديگر سبقت ‏مي‌گرفتند و جز راه فسق و فجور نمي‌پوئيدند). آنان از شما نيرومندتر و از اموال و فرزندان بيشتري ‏برخوردار بودند و از قسمت خود (در اين جهان گذران، از لذائذ نامشروع و گناهان) بسي استفاده كردند ‏و (عاقبت مردند و دنيا را به ديگران سپردند و شرمندگي بردند. هم‌اينك شما نيز همچون ايشان از تقوا و ‏ياد خدا دوري گزيده‌ايد و به راه هواها و هوسها رفته‌ايد و به گرداب شهوات افتاده‌ايد و از محرّمات) شما ‏هم بهره خود را برده‌ايد همان گونه كه افراد پيش از شما بهره خود را بردند، و به همان چيزي (از ‏پلشتيها و زشتيها) فرو رفته‌ايد كه آنان بدان فرو رفتند. ايشان كردارشان در دنيا و آخرت پوچ و بيسود ‏گشت و زيانبار (هر دو جهان) شدند. (هان اگر به راه آنان رويد، همچون ايشان شويد)». ‏
‏«أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا» (احقاف / 20)‏
‏«شما لذائذ و خوشيهاي خود را در زندگي دنياي خويش برده‌ايد و كام برگرفته‌ايد».‏
‏«وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ» (ابراهيم / 30)‏
‏«‏بگو: (از اين چند روزه زندگي) بهره و لذّت ببريد، چرا كه بازگشت شما به سوي آتش دوزخ است (و ‏در آنجا جز كباب شدن و عذاب ديدن نمي‌بينيد)».‏

اگر قرار باشد كه تفسير بدون هيچ ضوابطي و بر مبناي هوي و هوس صحيح باشد، مي‌گوييم: اين آيه‌ و ‏امثال آن به‌ تحريم نکاح متعه‌ تصريح داشته‌اند، زيرا هرکس تمتع جويد، آتش به‌ عنوان سرانجام او ‏قلمداد مي‌شود، و مراد از تمتع همان نکاح متعه‌ است، بنابر اين نکاح متعه‌ حرام مي‌باشد.‏

اين همان چيزي است که فقهاء اماميه در تفسيرشان با آيات داراي الفاظ مشترک به کار مي‌برند! ‏
زيرا الفاظي را كه در اصل بيش از يک معني دارند، بدون هيچ ضوابط لغوي و قرائن لفظي، بر ‏معنايي که مد نظرشان است، حمل مي‌کنند. ‏

و با آيه‌ي زير نيز همين عمل را انجام داده‌اندو آنجا كه خداوند‏ مي‌فرمايد:‏
‏« فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» آنان از تشابه لفظي ميان الفاظ «استمتاع» و «ازدواج متعه» ‏بهره‌برداري نموده‌اند و ازدواج موقت را به معناي نکاح تعبير کرده‌اند، بدون اين‌كه‌ به عظمت اين ‏موضوع نگاه کنند و همچنين بدون اين‌كه‌ قرائن لفظي‌اي را در نظر گيرند که‌ بر معناي مورد نظرشان ‏مي‌چربد.‏

موضوع ازدواج موضوعي است بزرگ و ارزشمند، زيرا به آبرو و نسل مربوط مي‌باشد، پس به ناچار ‏بايد دليل آن صريح و آشکار باشد و لفظ (استمتاع) لفظ صريح يا قطعي‌اي نيست که دلالت بر ازدواج ‏موقت نمايد و اين فقط يک شبهه است که اعتماد به آن درست نيست و لفظ احتمال معني ديگري مي‌دهد ‏که‌ همان بهره‌برداري از همسر و کاميابي به‌ جماع و متعلقات آن مي‌باشد، از اين‌رو لفظ به‌ عنوان ‏کنايه‌اي براي جماع قلمداد مي‌شود، چنان‌که‌ اين روش هميشگي قرآن است که‌ در چنين مواردي مسأله‌ ‏را به‌ صورت کنايه‌ ذکر مي‌نمايد و از ذکر نام صريح آن‌را خودداري مي‌کند.‏

بنابراين آنچه را که به آن اعتماد کرده‌اند دليل متشابهي است که بيش از يک معني دارد. و ادله‌هاي ‏متشابه، ظني و داراي احتمال صلاحيت آن‌را ندارند که در اين امر خطير به آن‌ها استناد شود. اگر ‏خداوند متعال در اين آيه، (ازدواج موقت) مد نظرش بود با لفظ صريح آن‌را بيان مي‌داشت تا هرگونه ‏تأويل و احتمالي از آن بزدايد همچنان که شأن خداوند بلند مرتبه در کارهاي مهم و با ارزش با قطعيت ‏است. ‏

و آبروي انسان مسلمان و مباح داشتن عفت زنان محصنه از عظيم‌ترين و با ارزش‌ترين کارهاست. ‏

قرائني که باعث ترجيح يکي از معاني لفظ مشترک مي‌شوند:

در موضوع (ازدواج با کنيزان) بيان کرديم که حمل لفظ مشترک (لفظي که بيش از يک معنا دارند) بر ‏يکي از اين معاني بدون در نظر گرفتن قرائن آشکار، صحيح نمي‌باشد. ‏
همچنان که قبلاً نيز ذکر کرديم دلايل کارهاي مهم و اساسي از جنس متشابه نيستند يعني الفاظ اين کارها ‏صريح و محکم هستند و الفاظ مشترکي نمي‌باشند که براي ترجيح دادن يکي از آن معاني بر ديگري به ‏قرائن نياز داشته باشيم. همچنان که ادله مشروعيت نماز، زکات، روزه، جهاد، ازدواج دائمي و ازدواج ‏با کنيزان چه رسد به قضاياي يکتاپرستي، نبوت و معاد صريح و محکم است. دلايل اين امور مهم، ‏صريح است به گونه‌اي که الفاظشان مستلزم آوردن قراين و دلايل آشکار نيست، و در باب راجح و ‏مرجوح قرار نمي‌گيرند و به خاطر اين‌كه‌ داراي دلايلي قطعي هستند به ثابت بودن آن‌ها يقين پيدا ‏مي‌کنيم. ‏

و اين بدان معنا است که نبايد دلايل تمامي امورات خطير از جنس مشترک باشد به گونه‌اي که فقط با ‏قرائن بتوان آن دليل را مشخص نمود و در غير اين صورت (اگر دليل مشخص نباشد) آن‌را باطل قلمداد ‏مي‌نماييم. يعني هر امر عظيمي که‌ در باب راجح و مرجوح قرار مي‌گيرد، لازم است كه در مورد آن ‏بگوييم اين امر باطل است. ‏

اين آيه قرآني که براي ازدواج موقت به آن استناد نموده‌اند، محکم و قطعي الدلاله نيست، بلکه لفظ ‏مشترکي است که احتمال چندين معنا را دارد؛ پس براي ترجيح يکي از اين معاني مستلزم قرينه ‏مي‌باشد. تفسير کلمه‌ي «استمتعتم» به‌ نکاح متعه‌ و خالي کردن آن از ساير معاني، به‌ وسيله‌ي متن و ‏لفظ کلمه‌ اثبات نمي‌گردد، بلکه‌ به‌ قراين آشکاري نياز دارد، و اين بيانگر بطلان ادعاي آنان مي‌باشد. ‏پس چگونه همه‌ي قرائن نفي مي‌شوند و مي‌توانيم بگوييم مقصود اين آيه (ازدواج موقت) بوده است؟

از جمله‌ي اين قرائن: ‏
‏1- آيه: « وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ ‏فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ» (نساء / 24)‏
لفظ استمتاع در اين آيه نوع خاصي از ازدواج و يا نوعي از زنان ‌را در بر نمي‌گيرد، بلکه لفظي است ‏عام و شامل تمامي كساني مي‌آيد كه خداوند‏ به‌ نوعي ازدواج با او را حلال اعلام داشته‌ است؛ زيرا ‏ضمير (هن) در کلمه (منهن) كه متعلق به استمتاع مي‌باشد به موارد ذکر شده در اين آيه « وَأُحِلَّ لَكُم مَّا ‏وَرَاء ذَلِكُمْ». ارجاع داده مي‌شود.

بنابراين استمتاع لفظ عامي است که هر نوع ازدواج شرعي دائمي و ازدواج با کنيزان‌ را که خداوند ‏حلال گردانيده است در بر مي‌گيرد و به نوع خاصي از ازدواج که ازدواج موقت باشد، مرتبط نيست؛ ‏زيرا آنچه را که خداوند متعال در کتابش حلال گردانيده است – بر عکس آنچه را که حرام گردانيده ‏است – به بيشتر از اين دو نوع نکاح، سخنش را طولاني نمي‌کند؛ زيرا غير از اين دو نوع ازدواج، هر ‏نوع ازدواج ديگري - با نص قرآني- حرام است. طبق اين آيه: ‏
‏« وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (5) إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ (6) فَمَنِ ‏ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ» (مؤمنون و معارج / 5-7 و 29-31)‏
پس کلمه (استمتعتم) آمده تا اين‌كه‌ معناي لغوي و يا کنايه از آن افاده شود براساس روش قرآني که در ‏کنايه از ذکر کارهاي جنسي با کلمات صريح و آشکار پرهيز مي‌کند. و معني اصطلاحي به نوعي از ‏انواع ازدواج منجر نمي‌شود. ‏

‏2- فرموده‌ي خداوند متعال بعد از آن: ‏
‏« وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ» ‏‏(نساء / 25)‏
دلالت بر اين دارد که منظور از ازدواجی که قبلاً ذکر شد، همان ازدواج شرعی و دائمی است؛ زيرا ‏سخن از دشوار به سوی آسان منتقل می ‌شود پس هر کس که به اين نوع ازدواج دائمی قادر نبود و انجام ‏اين کار بر او دشوار باشد و اسباب و لوازم ازدواج برايش مهيا نبود، بايد با آنچه از کنيزان مؤمن در ‏اختيار دارد، ازدواج کند. و هيچ شکی در اين نيست که ازدواج موقت بسيار آسانتر از ازدواج با کنيزان ‏تحت مالکيت است. پس اگر مقصود بيان همان نوع اول بود، واجب می ‌شود که ترتيب سخن برعکس ‏شود (يعني از آسان به دشوار و با ازدواج با کنيزان شروع مي‌شد، سپس (ازدواج) آسان‌تری را ذکر ‏مي‌کند که همان صيغه است، پس انتقال از دشوار به سوی آسان صورت مي‌گرفت. پس همانا عبارت « ‏وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ »مستلزم اين است كه مورد ذكر شده دشوارتر از مورد بعدي باشد. زيرا در غير اين ‏صورت تناقض، پريشانی و آشفتگی روی مي‌داد، و اين با صحت کلام خداوند منافات دارد. ‏

‏ 3- همانا خداوند بلند مرتبه ازدواج حلال را به تحقق يافتن شرط پاکدامنی مشروط کرده است و مقصود ‏از آن کسانی که آبروريزی مي‌کنند و به شهوترانی مشغول‌اند، نمی‌باشد. ‏
پس فرموده است: « وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن ‏فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ» (نساء / 24)‏

و فرموده است: « مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ» (نساء / 25)‏
‏«زنان پاکدامني که زناکار نباشند و براي خود دوستاني (نامشروع) برنگزينند.»‏
و فرموده است: « وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آَتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ ‏مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ» (مائده / 5)‏
‏«(و ازدواج با) زنان پاکدامن مؤمن، و زنان پاکدامن اهل کتاب بيش از شما، حلال است، هر گاه که ‏مهريه‌ی آنان ‌را بپردازيد، قصد ازدواج داشته باشيد و منظورتان زناکاری و يا انتخاب درست نباشد.»‏

تحقق نيافتن اين شرط در ازدواج موقت غير ممكن است، پس اگر قصد خداوند بلند مرتبه از لفظ: ‏‏«استمتعتم» متعه می‌بود، هرگز آن‌را برای اين (ازدواج) شرط قرار نمی داد. ‏

وصلي الله وسلم علي نبينا محمد وعلي آله وصحبه أجمعين.‏
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العاليمن.‏

توحید ان نیست که او را یگانه خوانی .توحید انست که او را یگانه دانی.توحید ان نیست که او را بر سر زبان داری.توحید انست که او را در میان جان داری.توحید نه همه انست که یکباره گویی و یگانه باشی.توحید حقیقی انست که از غیر او بیگانه باشی
     
  
مرد

 
rostam91: این یکی از آخرین پاسخهای ارسالی شماست تو بخش کاربری تون برید هست
خیلی خوشحالم که رفتی و دیدی تازه هنوز چیزهای دیگه رو ندیدی

یعنی واقعا شما رفتید و اون عکسهای مستهجن رو دیدید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حرامه حرام

البته توصیه میکنم که عضو بشید تجربه غریبی است

مگر چه اشکالی داره در مورد نحوه روابط جنس و راههای وابستگی زناشویی بیشتر با دیگران صحبت کرد


زندگی وجه های مختلفی داره و منهم همه وجوه اونو دوست دارم


هیچوقت هم منکر نشدم

بارها گفتم مشکل من با شما دروغ هایی است که به شیعه نسبت میدید من نه شیعه معتقدی هستم نه ادعا دارنم


راستی مگر خبر ندارید من دوسه روزه توبه کردم

مثله خانم عایشه که شما میگید توبه کرده و نباید به کارهای گذشته اش توجه کرد و.......منهم سه روزه توبه کردم و شما حق ندارید به سوابق گذشته من اعتراض کنید


rostam91: کدوم روایت امام یا پیامبر هست که گفته وقتی از سکس با همسرتون دچار تکرار شدین و دیگه بهتون حال نمیده برید با دو نفر دیگه حضوری یا غیر حضوری بشینید و راههای لذت بردن از همدیگه رو پیدا کنید؟
اولا پیامبر اون زمان مثلا پلی استیشن هم بازی نمیکرده مگر این دلیل میشه

ضمنا پیامبر چند تا زن داشته و با هر کدوم تجربیات جدیدی رو داشته و نیازی نبوده کار دیگه بکنه

اون بنده خدا ها که نگفتن ولی من از جناب عایشه که در مورد روابط جنس خوش با پیامبر نزد دیگران حرف میزد و تعریف میکرد یادتونه روایاتی که در تاپیک عایشه براتون گذاشتم چگونه روابطی با پیامبر داشتن یاد پرفتیم همچنین از قصه افک و بعد همراهی با پسرخاله شون در جنگ جمل و تقاضای ازدواج ایشون از جناب عایشه
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  ویرایش شده توسط: ametis   
مرد

 
rostam91: دليلی بر مشروعيت ازدواج موقت است
با توجه به اینکه اهل سنت قبول دارند که ازدواج موقت در اسلام مسبوغ به سابقه است و امری معروف بوده پس بعید نیست این ایه مربوط به ازدواج موقت باشه


ازدواج موقت در اسلام وجود داشته و عمر بعد از غصب خلافت بود که گفت

دو متعه در زمان رسول خدا ازاد بود که من انها را حرام اعلام میکنم و بر انجام دهنده ان حد میزنم

میبینید که اولا هیچ کس نمیتونه این کلام عمر رو نفی کنه و اینکه این کلام اثبات میکنه عمر این دو متعه را حرام کرده و نه خدا و نه پیامبر
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
ametis: اولا پیامبر اون زمان مثلا پلی استیشن هم بازی نمیکرده مگر این دلیل میشه
عجب دلیلی!
یعنی باید هر کاری زمان پیامبر نبوده الآن مردم به رای خودشون انجام بدن؟
ametis: ضمنا پیامبر چند تا زن داشته و با هر کدوم تجربیات جدیدی رو داشته و نیازی نبوده کار دیگه بکنه
شما خانومی و بهتره از دریچه خانومها به قضیه بنگری نه از دید مردها ،خوب زنان پیامبر که چند تا مرد نداشتن تنها در عقد یک مرد پیامبر بودند !
ametis: با توجه به اینکه اهل سنت قبول دارند که ازدواج موقت در اسلام مسبوغ به سابقه است و امری معروف بوده پس بعید نیست این ایه مربوط به ازدواج موقت باشه
اگه حرف شما رو قبول کنیم پس لطفا آیه مربوط به ازدواج دائم رو برامون بیار!
حتما توقع نداری که باور کنیم برای ازدواج موقت آیه آمده باشه ولی برای ازدواج دائمی که پیامبر بارها انجام داده و به دیگران سفارش کرده آیه ای نازل نشده باشه!
     
  
مرد

 
apadanakamali: یعنی باید هر کاری زمان پیامبر نبوده الآن مردم به رای خودشون انجام بدن؟

شما دارید این حرفها رو میزنید

رستم از چیزی صحبت میکنه و میگه زمان پیامبر ایشون انجام نمیدادن منم گفتم خوب نبوده که انجام نمیدادن

شما مشخص کن مثلا اون موقع اینترنت نیوده الان تکلیف چیه چون اخبارش در بهترین شرایط غیبت حساب میشه

apadanakamali: شما خانومی و بهتره از دریچه خانومها به قضیه بنگری نه از دید مردها ،خوب زنان پیامبر که چند تا مرد نداشتن تنها در عقد یک مرد پیامبر بودند !

دوست عزیز مرد ها تنوع طلب هستن نه زنها

اگر شوهر یک زن بتونه اون رو تامین کنه هرگز یک زن به چیزی جز او نمیاندیشه

apadanakamali: اگه حرف شما رو قبول کنیم پس لطفا آیه مربوط به ازدواج دائم رو برامون بیار!
مگر قرار تو قران در مورد همه چیز ایه باشه

تو قران بارها به برخی چیزها اشاره شده ولی به مهمتر از اونها اشاره نشده

ازدواج دائم جزو مسلماته و حتی احتیاج به مطرح شدن نداره

مثلا تو قران توضیح داده چه جوری باید استبرا کرد

ولی گفته گوشت خوک نجسه در حالیکه ادم با استبرا برای طهارت خیلی بیشتر درگیره و طهارت مهمتره
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
ametis: دوست عزیز مرد ها تنوع طلب هستن نه زنها
برای همین خداوند به مردها اجازه داده در صورت رعایت عدالت تا ۴ زن اختیار کنند اما هرگز دستور نداده برای خودشون حرم سرا داشته باشن! ametis: مگر قرار تو قران در مورد همه چیز ایه باشه
عزیز من چرا مغلطه میکنی؟ مگه میشه در مورد ازدواج موقت که شما نتونستی حتی یه روایت بیاری که پیامبر انجام داده آیه بیاد اما در مورد ازدواج دائم که پیامبر ۱۰-۱۱ بار انجام داده آیه ای نباشه ، همین حرفهای شما و آخوندهاست که مردم فکر می کنند ازدواج موقت افضل بر ازدواج دائمه
ametis: تو قران بارها به برخی چیزها اشاره شده ولی به مهمتر از اونها اشاره نشده
لطف کنید و نمونه بیارید!
ametis: مثلا تو قران توضیح داده چه جوری باید استبرا کرد

ولی گفته گوشت خوک نجسه در حالیکه ادم با استبرا برای طهارت خیلی بیشتر درگیره و طهارت مهمتره
تا وقتی قرآن نخونی نمی تونی بفهمی که چه چیزهائی اومده یا نیومده بخوام برات یکی توضیح بدم نه شما راضی میشی و نه تو حوصله این تاپیکه
روایات مربوط به ازدواج موقت رو در پستهای بعد برات میارم تا بدونی که نظر آخونها و علما دربارش چیه!
     
  
مرد

 
apadanakamali: عزیز من چرا مغلطه میکنی؟ مگه میشه در مورد ازدواج موقت که شما نتونستی حتی یه روایت بیاری که پیامبر انجام داده آیه بیاد اما در مورد ازدواج دائم که پیامبر ۱۰-۱۱ بار انجام داده آیه ای نباشه ، همین حرفهای شما و آخوندهاست که مردم فکر می کنند ازدواج موقت افضل بر ازدواج دائمه
من نمیدونم شما که حتی پست های قبل همین تاپیک رو نمیخونی چرا اینقدر محکم حرف میزنی

شما که نمیدونی متعه در زمان پیامبر رایج بوده و عمر اون رو ممنوع کرده

اول یک کم مطالعه کنید و به مذهب جدید مسلط بشید بعد


متعه ازدواج در سخنان پیامبر اکرم(ص) در کتب اهل سنت

احمدبن حنبل روايتي با سند نقل مى‏كند كه ابن عباس گفت : پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم متعه فرمود . عروة بن زبير گفت : ابوبكر و عمر از متعه نهي كرده‏اند . ابن عباس گفت : من مى‏گويم : پيامبر چنين فرمود ، او مى‏گويد : ابوبكر و عمر نهي كرده‏اند !

مسند احمد بن حنبل ، ج1 ، ص337

ذهبي نيز به سند خود حديث فوق را از ابن عباس نقل كرده است .

سير اعلام النبلاء ، ج15 ، ص243

جابر بن عبداللَّه انصاري گويد : منادي پيامبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم بيرون آمد و گفت : پيامبر به شما اجازه داده‏اند كه متعه و ازدواج موقّت كنيد

صحيح مسلم ، كتاب‏النكاح ، باب3 باب‏نكاح‏المتعة ، ح13 و 14 ، ج3 ، ص193

فخر رازي مى‏گويد : علما در اين سخن اتفاق دارند ، كه متعه در صدر اسلام مباح بوده است . تفسير فخر رازي ، ج10 ، ص49

در ادامه بحث نيز بار ديگر تأكيد مى‏كند : امّت اجماع كرده‏اند ، كه نكاح متعه در اسلام جايز بوده و هيچ كس در اين مسأله مخالفتي نكرده است .

همان ، ص52


بسیاری از ایات قران زمانی نازل میشده که بر سر موضوعی بحث و مجادله صورت میگرفته و جنبه ارشاد و فصل الختام رو داشته چرا این ایه نباید از این دست باشه در حالیکه همه بر ازدواج کاملا اتفاق نظر داشتن


apadanakamali: برای همین خداوند به مردها اجازه داده در صورت رعایت عدالت تا ۴ زن اختیار کنند اما هرگز دستور نداده برای خودشون حرم سرا داشته باشن!

یک زمانی میشد این کارها رو کرد و برخی توانش رو از هر لحاظ داشتن

البته در ازدواج دوم و بیشتر شرطی ذکر شده که عملا اون رو منتفی میکنه و اون شرط عدل است و اگر کسی میتونه عدل رو رعایت کنه میتونه زن دوم و سوم و چهارم بگیره که عملا امکان نداره

واسه همین حالا شاید بشه از راههای دیگه ای هم احساس تنوع طلبی رو کنترل کرد راههایی که میتونه گناه الود هم نباشه

apadanakamali: تا وقتی قرآن نخونی نمی تونی بفهمی که چه چیزهائی اومده یا نیومده بخوام برات یکی توضیح بدم نه شما راضی میشی و نه تو حوصله این تاپیکه
روایات مربوط به ازدواج موقت رو در پستهای بعد برات میارم تا بدونی که نظر آخونها و علما دربارش چیه!
هر وقت شما اوردی منم روش فک میکنم

در مورد قران هم که حرف خیلی زیاده
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
صفحه  صفحه 38 از 61:  « پیشین  1  ...  37  38  39  ...  60  61  پسین » 
مذهب
مذهب

آیا ازدواج موقت بهتره یا رابطه ی نا مشروع؟

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA