ارسالها: 533
#21
Posted: 27 Feb 2012 10:08
sajoli: اصلا نوع نگاه کردن به اين قضيه اشتباه
دوست عزيز شما ما را توجيه کن به اين قضيه چه نوعي نگاه کنيم اينجوري خوبه
sajoli: اول بگو شما خدا رو قبول داري يا نه
قبول يا عدم قبول من چه تاثيري در پاسخ شما دارد .
من يقيناً به خدايي اعتقاد ندارم که دعاها را اجابت مي کند، گناهان را مي بخشد، به درددل مؤمنان گوش مي دهد، مراقب گناهکاري ها است، مراقب زندگي جنسي مردم است، روح را پس از مرگ زنده نگه مي دارد، و معجزه مي کند. مسلماً من به چنين خدايي باور ندارم. من به خداي انشتين، که صرفاً به معناي قوانين طبيعت است،قوانيني که چنان رازآميز اند که حس احترام را برمي انگيزند باور دارم، اما اسم آن قوانين را خدا نمي گذارم.(ريچارد داوکينز )
من نمى توانم خدائى را تصور کنم که مخلوقات خود را پاداش يا کيفر مى دهد؛ که اهدافش طبق مقاصد ما انسانها شکل گرفته؛ خدايى که بطور خلاصه انعکاسى از ضعف و ناتوانى ما انسانهاست. ! (آلبرت انشتين)
sajoli: پاسخ سوالت رو که شرک محضه رو بدم
دوست عزيز کدوم سوال منظور شما است ؟
دوست عزيز تا جايي که مي دونم شِرک واژهای عربی است که از سه حرف شرک به معنی شریکبودن تشکیل شدهاست. در دین شرک در برابر توحید قرار دارد و مفهوم آن اعتقاد داشتن به چندخدایی (وجود چند خدا) یا فرض نمودن شریک برای خدا است.
دوست عزیز حالا سوال من چه ربطی به شرک داره حالا شرک محض یا کاربردیش فرقی نداره
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 287
#22
Posted: 27 Feb 2012 21:57
اقای اوشین یادبگیر جو درست نکن و الکی روی افکار عمومی اثر منفی نزار وقتی ازت یه سوال میشه که یک جواب داره یا همون جوابه بده یا بگو من به فلان دلیل جواب نمیدم و تو حقی نداری که با تعنه یا 2 پهلو یا شوخی حرف بزنی .
ضمنا هر کسی اختیار نگاه کردن خودش رو داره و من نمیتونم تو رو مجبور کنم که چطور نگاه کنی , اما میتونم گرای درست بهت بدم , اگه نمیتونی مترکز بشی لطفا در مباحث شرکت نکن , چون احساس میکنم دقتت خیلی پاینه سوال کاملا واضحه اما شما میگین کدوم سوال , خیلی جالبه .
سعی نکن از من الکی ایراد بگیری و چون میدونی پاسخ قانع کننده ای نداری و میدونی حتما اشتباه میکنی پس بخوای موضوع رو از بحث اصلی به انحراف بکشونی . شرک یعنی شریک قائل شدن بزای خدا و اولین اصول دین مسلمانان یعنی توحید و واحد دونستن خدا و چه خدا رو استغفرا... قبول نداشته باشی و چه برای او شریک قائل بشی , هر 2 یکی است .
راستی اقای اوشین سعی کن بحث شوخی بجای خودش باشه و جدی هم جای خودش و اگر میخوای ادم نرمال و با فهمی قلمداد بشی مرز این دو رو از هم جدا کن .
oshinam: اين داستان بگونهاي ناقص در سورة فيل آمده است:
برای سنجش هر چیزی باید شاخص ان چیز رو هم داشت , حال شاخص اسلام و مسلمانان قرانه , حالا وقتی خود شاخص قرانه تو طبق کدوم شاخص معتبر داستانی که به این وضوح و فصاحت و در عوج بلاغت در قران نقل شده رو میگی ناقصه ? ایا وقتی خود شاخص ما داستان رو نقل کرده پس هر نقل دیگه ای کذب محظ بوده مگر در تفاسیر شاخص ما نقل شده باشه
oshinam: در همة تفاسير قرآن داستان بدين گونه نقل شده است كه حدود چهل سال پيش از بعثت محمد، پادشاه حبشه سپاه عظيمي را كه مجهز به فيلهاي جنگي بود (به فرماندهي ابرهه ) براي نابود كردن كعبه (خانة خدا) به سوي مكه فرستاد. وقتي سپاه ابرهه به نزديكي مكه رسيد، خداوند به پرندگان دستور داد تا هريك سنگي به منقار گرفته و بر سر سپاه ابرهه بريزند. ناگهان ميليونها پرنده بالاي سر سربازان ابرهه ظاهر شد و سنگها بر سر سربازان ريخت و بدينوسيله همة آنها زير سنگبارانِ پرندگان نابود شدند. بدين طريق خداوند خانة خود رااز ويران شدن نجات داد.
اقای محترم به این کار شما میگن تحریف اصل مبحث , اخه چرا وقتی راجب چیزی اطلاعات نداری الکی اظهار نظر کورکورانه میکنی ? مگه مجبورت کردن پست بدی ? توی قران حتی نام پردگان و حتی در باره منشا سنگها و هزاران جزئیات دیگه سخن گفته و من بهت نمیگمشون تا خودت بری قشنگ بخونی تا شاید متوجه اشتباهت بشی .
oshinam: در اينجا نيز این سئوال پيش ميآيد:
خانة كعبه در آن زمان(پيش از بعثت)يك بتكدة مركزي بود كه بتهاي بزرگ قبائل معروف عرب در آن قرار داشت. به عبارت ديگر، كعبه در عمل مركز شرك وخانة بتها بود، نه خانة خدا .چگونه است كه خدا وقتي خانهاش تبديل به بتكده ميشود،هيچ عكسالعملي نشان نميدهد ، ولي وقتي ميخواهند آن را خراب كنند، چنين خشمگين ميشود؟ آيا خداي محمد نسبت به در و ديوار و سنگو چوبِ ساختمان كعبه حساس بود ، ولي برايش اهميتي نداشت كه اين خانه مركز كفر و شرك و فساد شده است ، براي همين با آنكه قرنها از بتخانهشدنِ خانهاش ميگذشت سكوت كرد اماوقتي خواستند آن را خراب كنند، ديگر طاقتنياورد؟
عزیز من بنده خدا دیگه اینقدر گستاخ شده که توی کار خدا هم دست میخواد ببره , اگر میبینی خدا نخواست که مردم دست از بتها بردارند و انها رو خراب بکنن بخاطر این بود که کارهای خدا روی حساب کتاب فوق بشریست و اینگونه که به برخی از برگزیدگانش مثل ابراهیم دستور داد تا بتها رابشکنند تا برای حقانیتش و روی برگرداندن مردم از بتها و ایمان بخدا معجزه گلستان شدن اتش را بیاورد .
و انموقع که شما فرمودید که چرا به بتها کار نذاشت اگر به استنادهای تاریخی مراجعه میکردید میدید که بلکه باز خدا خواست تا اتش دیگری رو با بدنیا امدن بهترین مخلوقش تبدیل به گلستان کنه و معجزه دیگری رو همزمان با تولد کسی که 40 سال بعد به پیامبری مبعوث میشه را متقارن کنه با از بین رفتن بتها تا این هم ایت و نشانه ای از نشانه های ولادت ایشان باشه هم معجزه ای برای مشرکان و کم اگاهان .
oshinam: اورد؟
از اينها گذشته مطابق منابع تاريخيِ خود مسلمانان، پس از مرگ پيامبر و در دوران خلفاي بنياميه و بنيعباس خانه كعبهچندين بار به دست حاكمان و يا شورشيان تخريب و تاكنون چندين بار نيز در اثر سيل و زلزله و حوادث طبيعي ديگر فرو ريخته و دوباره بازسازي شده است . در اين موارد چه ميتوان گفت؟ چرا خداوند همان بلايي را كه بر سر سپاه ابرهه آورد بر سر آنها كه با منجنيق خانه كعبه را هدف قرار داده و ويران كردند، نياورد؟ پرسش در مورد حوادث طبيعي كه موجب تخريب كعبه شدند، جدّيتر است: آيا خداوند خانه خودش را به دست خودش خراب ميكن
اولا کعبه مکان معمولی نیست که فکر کنید همینجوری یکجایی برای خانه خدا ساخته شد و این مکان از زمان حضرت ادم و از روز عزل مقدس ترین جای زمین بوده و هست و خواهد بود .
و اگر میبینی خداوند ابابیل رو برای دفاع از کعبه فرستاد ولی برای جنگهای دیگه معجزات دیگه ای بیان نشده به این خاطر که اگر در جنگهای دیگر کعبه بارها ویران شد بخاطر جنگ مسلمانان با یکدیگر و یا با کفار بود که در این جنگ کعبه هم اسیب دید و پس از ان بارها مرمت و حتی بازسازی شد .
اما ابرهه , نعوذب ا... برای جنگ با خدا رفت و قصد ان ویرانیه کعبه بود نه جنگ با انسانها و فتح مکه , و خداوند هم برای اینکه درس عبرتی برای مشرکان و محاربان با خدا و درس عبرتی برای کافران باشد چنین معجزه ای را در داستان عام الفیل رو برای درس عبرت مرتدان و لاییک ها و متجاوزان حریم ا...را نقل کرد .
دوست من امیدوارم پاسخ خودت رو دریافت کرده باشی چون بعد از این فکر کنم هرچی بفرمایین حقیقتا برای من قابل قبول نیست چون فکر میکنم با عنایت پروردگار همچیز رو کامل توضیح داده باشم .
شاید ان نقطه نورانی دشت , چشم گرگان بیابان باشد .
ارسالها: 533
#23
Posted: 28 Feb 2012 06:07
sajoli
گل پسر اوشینم درسته
دوست عزیز من دو موضوع را پرسیدم
موضوع اول
oshinam: خانة كعبه در آن زمان(پيش از بعثت)يك بتكدة مركزي بود كه بتهاي بزرگ قبائل معروف عرب در آن قرار داشت. به عبارت ديگر، كعبه در عمل مركز شرك و خانة بتها بود، نه خانة خدا.چگونه است كه خدا وقتي خانهاش تبديل به بتكده ميشود،هيچ عكسالعملي نشان نميدهد، ولي وقتي ميخواهند آن را خراب كنند، چنين خشمگين ميشود؟ آيا خداي محمد نسبت به در و ديوار و سنگ و چوبِ ساختمان كعبه حساس بود، ولي برايش اهميتي نداشت كه اين خانه مركز كفر و شرك و فساد شده است، براي همين با آنكه قرنها از بتخانه شدنِ خانهاش ميگذشت سكوت كرد اما وقتي خواستند آن را خراب كنند، ديگر طاقت نياورد؟
پاسخ شما
sajoli: عزیز من بنده خدا دیگه اینقدر گستاخ شده که توی کار خدا هم دست میخواد ببره , اگر میبینی خدا نخواست که مردم دست از بتها بردارند و انها رو خراب بکنن بخاطر این بود که کارهای خدا روی حساب کتاب فوق بشریست و اینگونه که به برخی از برگزیدگانش مثل ابراهیم دستور داد تا بتها رابشکنند تا برای حقانیتش و روی برگرداندن مردم از بتها و ایمان بخدا معجزه گلستان شدن اتش را بیاورد .
و انموقع که شما فرمودید که چرا به بتها کار نذاشت اگر به استنادهای تاریخی مراجعه میکردید میدید که بلکه باز خدا خواست تا اتش دیگری رو با بدنیا امدن بهترین مخلوقش تبدیل به گلستان کنه و معجزه دیگری رو همزمان با تولد کسی که 40 سال بعد به پیامبری مبعوث میشه را متقارن کنه با از بین رفتن بتها تا این هم ایت و نشانه ای از نشانه های ولادت ایشان باشه هم معجزه ای برای مشرکان و کم اگاهان .
موضوع دوم
oshinam: تاكنون چندين بار نيز در اثر سيل و زلزله و حوادث طبيعي ديگر فرو ريخته و دوباره بازسازي شده است.پرسش در مورد حوادث طبيعي كه موجب تخريب كعبه شدند، جدّيتر است: آيا خداوند خانه خودش را به دست خودش خراب ميكند؟
پاسخ شما
sajoli: اولا کعبه مکان معمولی نیست که فکر کنید همینجوری یکجایی برای خانه خدا ساخته شد و این مکان از زمان حضرت ادم و از روز عزل مقدس ترین جای زمین بوده و هست و خواهد بود .
و اگر میبینی خداوند ابابیل رو برای دفاع از کعبه فرستاد ولی برای جنگهای دیگه معجزات دیگه ای بیان نشده به این خاطر که اگر در جنگهای دیگر کعبه بارها ویران شد بخاطر جنگ مسلمانان با یکدیگر و یا با کفار بود که در این جنگ کعبه هم اسیب دید و پس از ان بارها مرمت و حتی بازسازی شد .
اما ابرهه , نعوذب ا... برای جنگ با خدا رفت و قصد ان ویرانیه کعبه بود نه جنگ با انسانها و فتح مکه , و خداوند هم برای اینکه درس عبرتی برای مشرکان و محاربان با خدا و درس عبرتی برای کافران باشد چنین معجزه ای را در داستان عام الفیل رو برای درس عبرت مرتدان و لاییک ها و متجاوزان حریم ا...را نقل کرد .
دوست عزیز این یعنی الان جواب سوالات من بود میترسم یه چیزی بگم دوباره بگی دارم جو عوض میکنم و روی افکار عمومی اثر منفی میزارم
sajoli: دوست من امیدوارم پاسخ خودت رو دریافت کرده باشی چون بعد از این فکر کنم هرچی بفرمایین حقیقتا برای من قابل قبول نیست چون فکر میکنم با عنایت پروردگار همچیز رو کامل توضیح داده باشم
ممنون که گرای درست رو به من دادی جناب سروان
دوست عزیز جوابهای شما بیشتر یه جور توجیه احساسی هستند تا پاسخ منطقی
سوالات من بیشتر جنبه تلنگر زدن به کسی را دارد و جوابی رو براش نمیشه متصور بود ولی شما جو گیر شدی و فکر کردی باید جواب بدی.
sajoli: مگه مجبورت کردن پست بدی ?
سوال تاپیک اینه عامل الفیل افسانه است یا واقعیت من نظر شخصی خودمو دادم شما هم بیا نظر شخصی خودتو بده تمام .
مگر کسی شما رو مجبور کرده پست دیگران را نقل قول کنی و وقتی دانش کافی و ظرفیت کافی برای بحث و مجادله رو نداری وارد بحث و مجادله با طرف مقابلت بشی و به طرف مقابلت اهانت کنی و طرف مقابلت رو به واکنش وادار کنی
sajoli: اگه نمیتونی مترکز بشی لطفا در مباحث شرکت نکن
این اصطلاح مترکز یعنی چی ؟الان شما یعنی خیلی تمرکز داری
sajoli: چون احساس میکنم دقتت خیلی پاینه سوال کاملا واضحه
شما بهتره دقت خودتون رو بالا ببرید و به عصبایتتون چیره بشید تا اینقدر غلط املایی نداشته باشید.:
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 287
#24
Posted: 28 Feb 2012 07:05
دوست عزیز من پاسخ شما رو تمام و کمال دادم و امیدوار بودم بقول خودت تلنگر بخوری اما شما فقط برای بچالش کشیدن امدی نه برای مباحثه , ضمنا عزیزم اینجا نه کااس اکابر نه سایت فرهنگ و لغت نامه که بخوام سعی کنم 100 % بدون غلط بنویسم ضمنا من فقط متمرکز رو اشتباه نوشتم و شکر خدا هم که شما منظورم رو متوجه شدی , ضمنا شما وقتی میگی سیل و زلزلهرو بلایای طبیعی اول در مورد موقعیت جغرافیایی اون منطقه تحقیق کن بعد سوال بپرس که این کار پسندیده فرهیختگان است . اخه جایی که سرانه بارشش در سال کمتر از یک سانتی متر چطور سیل میاد ?! و یا جایی که بخاطر نوع منطقش هیچ وقت زلزله مخرب نیومده چطور بر اثر زلزله نابود بشه ?
و در اخر , عزیزکم اگر جمعیت جهان رو 8 میلیارد تخمین بزنیم حدود 7 میلیارد انها با هر دین و ایینی که باشند به خدا ی واحد و یکتا ایمان دارند و تو نه در حدی هستی نه این حق رو داری در مورد افریننده جهان فرا فکنی کنی .
راستی من جناب سروان نیستم , سرباز گمنام امام ( ع )
شاید ان نقطه نورانی دشت , چشم گرگان بیابان باشد .
ارسالها: 533
#25
Posted: 28 Feb 2012 08:09
sajoli: ضمنا شما وقتی میگی سیل و زلزلهرو بلایای طبیعی اول در مورد موقعیت جغرافیایی اون منطقه تحقیق کن بعد سوال بپرس که این کار پسندیده فرهیختگان است . اخه جایی که سرانه بارشش در سال کمتر از یک سانتی متر چطور سیل میاد ?
حوادث و بلایای طبيعي مکه
موقعيت جفرافيايي مكّه به گونه اي است كه اطراف آن را كوهها احاطه كرده است و در گذشته هرگاه بارانهاي تند مي باريد ، آب باران از كوهها به سوي مكّه سرازير شده و در بسياري از مناطق آن ، درياچه ها و گردابهايي را به وجود مي آورد كه خانه ها در ميان آنها به صورت جزيره اي جلوه گر مي شد و مسجدالحرام كه چندين متر پايين تر از سطح آب قرار گرفته ، هنگام طغيان سيل به درياچه عميق و گودي مبدّل مي شد .
بدين جهت ، از قديم در اطراف آن خانه هايي بنا شده تا خانه كعبه را از طغيان سيل ، حفظ كند . سيل هاي مكّه ، حوادث مصيبت بار و خسارتهاي فراواني را باعث شده است كه در ذيل آنها را شرح مي دهيم :
۱ ـ 35 سال پس از تولّد محمد ، مكّه را سيل فرا گرفت ، به گونه اي كه پايه هاي كعبه را برانداخت . در ميان كعبه ، چاهي بود كه اموال و نذورات و هدايايي را كه از طرف مردم ، داده مي شد ، در آن نگاهداري مي كردند . مردي به نام « دويك » اين اموال ( يا قسمتي از آن را ) بدزديد ، قريش دستش را بريدند ، سپس براي مشورت گرد آمده ، تصميم به بازسازي آن گرفتند .
در كتاب كافي با سندهاي مختلف از علي بن ابراهيم و ديگران ، روايت شده است كه : قريش كعبه را فروريختند ، زيرا سيل از بالاي مكّه ، به درون آن سرازير مي شد . كعبه ، شكاف برداشته بود و غزالي زرين كه پاهايش ازگوهر بود به دليل كوتاه بودن ديوارهاي كعبه به سرقت رفت . اين واقعه ، سي سال قبل از بعثت پيامبر اتفاق افتاد . قريش تصميم گرفتند كعبه را فرو ريزند و دوباره بسازند و بر مساحتش بيفزايند ، امّا در عمل ترسيدند كه با تيشه زدن به آن ، عذابي بر ايشان نازل شود . « مغيرة بن مغيره » به آنها گفت : بگذاريد من اين كار را شروع كنم ، اگر خداوند از اين كار راضي باشد ، صدمه اي به من نخواهد رسيد و اگر مورد رضايت خداوند نباشد ما را از اين عمل باز خواهد داشت .
پس بر كعبه بالا رفت و سنگي از آن را بجنبانيد ، ماري از آن بيرون آمد و قرص آفتاب بگرفت . مردم چون اين بديدند ، بناي گريه و زاري و نيايش گذاشتند و گفتند : خدايا ! جز نيّت خير و صلاح نداريم ، پس مار پنهان شد و آنان كعبه را خراب كردند و...........
۲- سيل امّ نهشل ؛ در زمان خلافت عمر بن خطاب ، از جانب شمال مكّه سيلي داخل مسجدالحرام شد ، اين سيل امّ نهشل دختر عبيد بن سعيد بن عاص بن اميّه را با خود برد و در پايين مكّه ، جسد او يافت شد . اين سيل را به نام او ، « امّ نهشل » ناميده اند .
اين سيل ، مقام ابراهيم را از بنيان كند و با خود برد و در پايين مكّه يافت شد و اثر جاي آن نيز از بين برفت . پس آن را در كنار كعبه قرار دادند و در اين باره به عمر بن خطاب نوشتند . پس او نيز با پريشاني آمد تا اينكه مقام را در مكان خود قرار داد .
3 ـ سيل حجاف : اين سيل همه چيز را ربود و با خود برد و از اين رو « حجاف » ( رباينده و ضرر رساننده ) نام گرفت ، اين سيل ، حاجيان بسيار و شتران باربر و مردان و زنان فراواني را با خود برد و كسي توانايي نجات آنان را نداشت . آب ، عده زيادي را غرق كرد و آنچنان بالا آمد تا تمام كعبه را فرا گرفت . اين واقعه در روز ترويه ( هشتم ذي الحجه ) سال 80 هجري ، در زمان خلافت عبدالملك بن مروان ، اتفاق افتاد . و حاجيان صبح كردند و با احساس امنيّت ، به وادي مكّه فرود آمدند . باران بسيار كم و ملايمي بر آنان باريد ، امّا بارندگي تند در شمال وادي ، جريان داشت
4 ـ سيل مَخبل : در سال 84 هجري ، مكّه را سيلي فرا گرفت كه به دنبال آن ، عوارض ناگواري بر پيكر و زبان مردم آن ديار ، ايجاد شد و دچار سرگشتگي و چيزي شبيه خبل ( جنون ) گرديدند ، بدين جهت سيل مَخبل ، نام گرفت . اين سيل ، سيل عظيمي بود كه به مسجدالحرام ، سرازير و كعبه را فرا گرفت
5 ـ سيل ابي شاكر : در سال 120 هجري در زمان خلافت هشام بن عبدالملك ، در مكّه آمد كه مغازه ها و خانه هاي بسياري را ويران و ضررهاي فراواني رساند . ازآن جهت ، نام آن را ، سيل ابي شاكر نهادند كه درآن سال ، ابي شاكر ، مسلمة بن هشام بن عبدالملك ، براي حجّ ، به مكّه آمده بود
6 ـ سال 208 هجري ، در ماه شوال ، سيل عظيمي در مكّه آمد و مردم را غافلگير ساخت و آب ، پشت سدّي كه در « ثقبه » واقع بود لبريز شده و سرازير گرديد و سدّ را ويران ساخت و با سيلي كه از جانب سده و مني ، سرازير شده بود مسجدالحرام و كعبه را فرا گرفت و به باب و حجرالاسود رسيد و مقام را از جاي كند و بيش از هزار خانه را ويران و بيش از هزار نفر را طعمه خويش ساخت و مسجد را از گِل و سنگ پر كرد و صندوقها ، و دكّه هاي فروشندگان را با خود برد و به پايين مكّه انداخت
7 ـ سال 253 هجري ، سيل عظيمي درمكّه آمد و كعبه را فرا گرفت و تا نزديكي حجرالاسود رسيد خانه هاي بسياري را ويران و مسجد را از گلولاي انباشت ، بگونه اي كه براي پاكسازي آن ، ارّابه ها به كار گرفته شد.
8 ـ سال 297 هجري . مسعودي گويد : به مدينه ، خبر رسيد كه چهار ستون بيت الله الحرام ، در آب فرو رفته و چاه زمزم ، لبريز و جاري شده است و حال آنكه چنين امري در گذشته سابقه نداشته است
9 ـ سال 528 هجري ، در ماه جمادي الاول و در سال 549 در مكّه ، باراني فرود آمد همراه با تگرگهايي كه به بزرگي تخم مرغ بودند و چون با ترازو وزن شدند ، وزن هر تگرگ معادل صد درهم بود .
و در سال 569 هجري سيلي آمد كه به داخل دارالاماره سرايت كرد . و نيز در سال 570 در هشتم ماه صفر سال 553 هجري ، سيل به داخل كعبه راه يافت و يكي از لنگرهاي باب ابراهيم را كنده و منا بر خطابه و پلّه كعبه را با خود برد . سطح آب ، بسيار بالاتر از قنديلهاي وسط مسجد رسيد . و نيز در سالهاي 593 هجري و 620 هجري و 651 هجري و چهاردهم شعبان سال 669 هجري ، سيل وارد بيت الله الحرام شد و آنچه سر راه بود برداشت
۱۰ ـ سال 738 هجري ، روز پنجشنبه دهم جمادي الاول ، سيل هايي از جوانب مختلف به راه افتاد كه عظيم ترين آنها ، از وادي ابراهيم سرازير شده بود كه همراه با ابرهاي تيره و رعد و برقهاي سهمگين و بارانهاي تند بود . سيل ، از جميع جهات و از تمامي درها وارد حرم شد و پيرامون ستونهايي كه در طريقش قرار گرفتند ستوني همانند آن به بلندي دو قامت و بيشتر به وجود آورده بود كه اگر پايه هاي آن محكم نبودند آنها را از اساس ، ويران مي كرد . قطعه هايي از درهاي حرم كنده شده همراه با منابر خطابه ، هر كدام در جهتي طواف مي كردند ، ارتفاع آب كنار كعبه افزون از قامت آدمي بود و آب از شكافهاي در ، داخل كعبه شد و سطح آن بيش از دو وجب از آستانه آن بالاتر قرار گرفت و به قنديلهاي مطاف رسيد و در برخي از آنها ، از بالاي آن نيز گذشت . بعضي از زنهايي كه در اطراف بر سكّوها نشسته بودند ، غرق شدند و خانه هاي بسياري ويران شد و بسياري جان سپردند
هم چنين در سالهاي 750 ، 802 ، 825 ، 971 ، 983 ، 1021 ، 1024 ، 1033 ، 1039 ، 1073 ، 1091 ، 1093 و 1325 ، سيل كعبه را فرا گرفت كه تفاصيل آن در كتابهاي تاريخ ذكر شده است .
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 287
#26
Posted: 28 Feb 2012 09:16
هیچکدوم از تاریخهات منابع موثق نداره . و بیشترش درباره روایاتی هست که اعراب اون زمان کفتند , ضمنا دیوار کعبه موقع تولد امام علی شکاف خورد و تا حالا هم هر چند باری که از بین رفته و بازسازی شده اما هنوز جای شکاف هست . راستی وقتی سلیمان نبی بنده خدا بود ولی پادشاه ابر باد دریا و ... بود و این قدرت رو خدا بهش داده بود تا استفاده کنه پس خدا اگه سلاح بدونه در بیابان عرفات هم میتونه چشمه زمزم رو از دل زمین بجوشونه و اینکه سیل یا زلزله اومده هم حتما به خواست خدا بوده , چون خداست که بر همچیز , حتی بلایای طبیعی هم سلطه دارد و تنها اوست که افریننده جهان میباشد و هیچ جنبنده ای بی اذن خدا نمی جنبد . عزیزم اینجا قرار نیست نه درباره تاریخ مکه حرف بزنیم نه بلایای طبیعی , لطفا توی مسیر اصلی حرکت کنین نه توی بیراهه . من سعی کردم خیلی شیوا برای شما همچیز رو خوب بیان کنم اما شما متاسفانه فقط قصد مباهله دارید . پس فقط میتونم بهت بگم , من الله توفیق
شاید ان نقطه نورانی دشت , چشم گرگان بیابان باشد .
ارسالها: 533
#27
Posted: 28 Feb 2012 10:02
sajoli: هیچکدوم از تاریخهات منابع موثق نداره . و بیشترش درباره روایاتی هست که اعراب اون زمان کفتند
این هم منبع مطلب که کتابخانه تخصصی حج است که دیگه مورد تایید همه مذهبیون هم هست
http://hajj.ir/hadjwebui/library/wfviewbookpage.aspx?bookid=736&pagenumber=80
دوست عزیز اون تصویر سیل که دیگه واقعی است مربوط میشه به سال ۱۳۲۰ نکنه میخوای بگی فتوشاپیه وجدانی اون موقع هنوز کامپیوتری نبود که بخواد فتوشاپی تو کار باشه
sajoli: اینکه سیل یا زلزله اومده هم حتما به خواست خدا بوده , چون خداست که بر همچیز , حتی بلایای طبیعی هم سلطه دارد
خوب اگر تسلط داره چرا نتونسته خانه خودش را در مقابل سیل حفظ کنه خدایی که اینقدر ضعیفه که قادر نیست خونه خودش رو در مقابل یه زلزله یا سیل حفظ کنه چطور میتونه خالق این جهان با این پیچیدگی باشه
خدایی که قادر نباشه جلوگیری کنه از اینکه مرکزیت خونه خودش بشه مرکز شرک و بت پرستی به چه کاری میاد در اسلام هیچ گناهی بزرگتر از شرک و بت پرستی نیست اون هم در مرکزیت خود خونه خدا حرف من حرف مبهمی نیست ولی تعصب بیش از اندازه به دین نمیزاره واقعیت رو ببینی و میخوای هر جور شده انکارش کنی مسئله اینه تا کی(قضیه همون تلنگره هست)
sajoli: عزیزم اینجا قرار نیست نه درباره تاریخ مکه حرف بزنیم نه بلایای طبیعی
دوست عزیز شما بحث رو به اینجا کشیدی و حالا که دیگه میبینی توش موندی داری میزنی زیرش
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 287
#28
Posted: 28 Feb 2012 19:40
یکبار هم قبلا بهت گفتم , خدا بهتر از تو میدونه چکار میکنه , و اگر هم سیل یا زلزله امده شک نکن بخواسته خودش بوده , راستی دیگه قرار نشد دروغ بگی , اولین کسی که در باره بلایای طبیعی حرف زد خودت بودی , پستتم که هست پس لطفا دروغ نگو . چون دروغگو دشمن خداست , بحث کردن با شما مثل بازی منچ و مار پلست , من اینهمه به سوالات پاسخ دادم اما انگار مار نیشت زد و رفتی سر خونه اول . .
شاید ان نقطه نورانی دشت , چشم گرگان بیابان باشد .
ارسالها: 533
#29
Posted: 29 Feb 2012 09:14
sajoli: راستي ديگه قرار نشد دروغ بگي , اولين کسي که در باره بلاياي طبيعي حرف زد خودت بودي
چه دروغی دوست عزيز من اولين بار در صحبتم اشاره کوتاهي به بلاياي طبيعي داشتم ولي شما با مطرح کردن اين سوال بحث را به اين سمت سوق دادي
sajoli: ضمنا شما وقتي ميگي سيل و زلزلهرو بلاياي طبيعي اول در مورد موقعيت جغرافيايي اون منطقه تحقيق کن بعد سوال بپرس که اين کار پسنديده فرهيختگان است . اخه جايي که سرانه بارشش در سال کمتر از يک سانتي متر چطور سيل مياد
پس ميبيني که شما تهمت زدي
sajoli: من اینهمه به سوالات پاسخ دادم
دوست عزیز پاسخ های شما بیشتر احساسی است مثل
sajoli: خدا بهتر از تو میدونه چکار میکنه
sajoli: اگر هم سیل یا زلزله امده شک نکن بخواسته خودش بوده
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 338
#30
Posted: 17 Apr 2012 03:54
nimachi: دومین اینه كه خدا اگه از بتها محا فظت كرد چرا وقتی دو بار دیگه كه كعبه خراب شد و در اون موقع كعبه محل پرستش خدا و قبله مسلمین بود این كارو نكرد؟
به خاطريكه خداوند(ج) داشت آدمهاي مثل تو و من را آزمايش ميكرد كه چقدر ايمان مان قوي است
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.