ارسالها: 2554
#111
Posted: 15 Jan 2013 16:56
rostam91: شکی نیست که اونها هم بودند ، مگه حامی فقط یه نفر باید باشه خوبه که بارها تو پستهات نوشتی که ویکی پدیا رو بعنوان یه سایت سکولار قبول داری ! تو اون سایت چنین آمده:
اولا یک سایت سکولار و دوما زمانی من با شحصی بنام محمود خان قرار بود مناظره کنیم و قرار بود هر دو نفر منابع مورد قبولمون رو اعلام کنیم که البته من در کمال صئاقت اعلام کردن ولی محمود خان چون در فن سفسطه و مغلطه استاد بود از زیر معرفی منابع مورد قبولش فرار کرد تا هر وقت خواست بگه هیچ چی رو قبول نداره
من در مورد ابوبکر واقع بین هستم و به خدماتش در قبل از سقیفه و نیز اشکالاتش به عنوان یک تنسان واقف هستم و تعصب هم ندارم اما مشکل من با ایشون با مریضی پیامبر شروع میشه چون قبل از اون هم اگه منافق بوده یا نه چون ظاهرش مومن بوده من هیچ تهمتی بهش نمیزنم
منتها با وجود حمزه و بزرگان ابوبکر بزرگترین یا یکی از بزگترین حامیان نبوده چون نه شان انچنانی داشته و نه جایگاه ممتازی
rostam91: همون مردم با همون فهم بعدا با خود علی بیعت کردند!
اون بیعن هم بخاطب به ستوه امودن مردم از ظلم عثمان بود و چون با علم به حق علی نبود جضرت گفت این خلافت بر شما که مانند یال کفتار به من هجوم اوردید از اب بینی بز بی ارزش تر است
میبینی کنایه هارو که نشان از خوشحالی رسیدن به خلافت در علی ع نمیبینی چون اون مردم هزار رنگ رو میشناخت
rostam91: در بین ۱۲۰۰۰۰ نفر دو نفر طبق آمار میشه چند درصدشون؟
عمر هم وقتی پیامبر وفات یافت به خاطر علاقه شدیدش به پیامبرو ناراحتی شدیدش شمشیر کشید و گفت هر که بگه پیامبر ورده گردنش رو میزنم ولی بعدا آرام شد!
یک زمانی کل مسلمونها علی و محمد بودنذ به هر حال این سیاست ممتاز علی بود که نخواست تفرقه رو حاکم کنه و رد واقع جکومت در سایه تشکیل داد
rostam91: بابا این دیگه از بدیهیات تاریخه تو رو خدا اینطوری تحریف نکن ! آخه به این زشتی؟
تحریف؟؟؟
مدارکش رو تا حالا اوردم دوباره هم میخوای
rostam91: پیامبر هر وقت کمی احساس بهبودی نسبی میکرد و میتونست بره نماز جماعت میرفت!
اینکه باز کسی مخالفتی در پیش نمازی ابوبکر نداشته باز خودش دلیل بر دروغ شماست!
خود پیامبر معترض بود و او را کنار زد
rostam91: عجب توطئه ای که هیچ کس متوجه نشد و مانع اون نشدند ، نه خداوند نه پیامبرش و علی و فاطمه و دیگر اصحاب!
معلوم نیست این خدا اسلام رو برای چی آورد؟
باز شما تو کارای خدا دخالت کردی نکن اینکارا رو اگه خدا قرار بود هرکی اشتباه میکرد رو تنبیه کنه دیگه یک ادم بد در دنیا نمیموند و همه خوب میشدن
rostam91: فامیلی بودنش همین بس که آخوندهای سید از غیر سید باید متمایز باشن سیدها عمامه سیاه و غیر اونها عمامه سفید بر سر کنند تا همه بدونن!
اهل بیت و اولاد مومن پیامبر نزد ما دارای احترام خاصی هستن و این افتخار رو نشون میدن
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#112
Posted: 15 Jan 2013 16:58
rostam91: از نظر تشیع دین اسلام فقط مختص پیامبر و اهل بیتشه و دیگر اصحاب هیچ نقشی در پیشبرد این دین نداشتند، اگه پیامبر قصد هجرت کرده مهم لینه کعه علی جاش خوابیده و اونی که همراهش بوده و در قرآن دربارش آیه اومده مهم نیست!
کدوم مهمتره کسی که جانش رو برای سلامتی رسول خدا در معرض خطر حتمی گذاشته یا کسی که جونش رو برداشت و همراه پیامبر هجرت کرد
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 508
#113
Posted: 15 Jan 2013 17:41
ر آیه 55 سوره مائده: إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ؛ ولى شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آوردهاند همان کسانى که نماز برپا مىدارند و در حال رکوع زکات مىدهند. که منابع و تفاسیر شیعه روایت کرده اند که این آیه در شأن امام علی است.
آیه 207 سوره بقره
خداوند در این آیه می فرماید: وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ؛ و از میان مردم کسى است که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مىفروشد و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است . این آیه مربوط به زمانی است که امام در لیلة المبیت برای نجات پیامبر از دست مشرکان در بستر ایشان خوابید و این آیه در شأن امام علی نازل شد.
همچنین آیات سوره "هل اتی" و نیز در آنجا که قرآن می فرماید: اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللهِ لا نُریدُ مِنکُم جَزائاً وَلا شَکوراً به فضایل حضرت زهرا و امام علی اشاره دارد که سه شب متوالی افطاری خود را به فقیر مسکین و اسیر عطا کردند.
در آیه مباهله حضرت علی(ع) "نفس" پیامبر شمرده شده که بسیار اهمیت دارد یا آیه اکمال در سوره مائده که" الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا" که برخی از اهل سنت و تمام علمای شیعه تأکید دارند که در این آیه منظور ولایت امام علی(ع) است و سوره "عادیات" نیز در فضیلت مبارزات حضرت توصیفاتی دارد.
هر چه کمتر شود فروغ حیات / رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید / سایه ها را درازتر بینی . . .
ارسالها: 2554
#115
Posted: 15 Jan 2013 19:11
اثبات وجود شیعیان و علویان در زمان حجاج و مقابله حجاج با انها
«حرّه» دختر«حلیمه سعدیّه» از شیر زنان صدر اسلام بر حجّاج وارد شد.[۱] حجاج از طرز ورود و بی اعتنایی او به دستگاه حکومتش دانست که این زن یک بانوی عادی نیست بلکه از متانت و عظمت روحی فوقالعادهای برخوردار است. پس از اندکی تأمّل پرسید: «حرّه دختر حلیمه توئی؟»
در پاسخ گفت: «فراسهُ مِنْ غیرِ مؤمنٍ» یعنی ای غیر مؤمن درست فهمیدی.
حجاج گفت: «من مدّتهاست در انتظار دیدار توام. به من گفتهاند که عقیده تو این است که علی افضل اصحاب پیغمبر است و تو علی را بر ابوبکر و عمر و عثمان ترجیح دادهای؟»
حرّه گفت: «به شما دروغ گفتهاند چرا که عقیده من درباره امیرالمؤمنین علی ـعلیه السلام ـ بیش از آنست که تنها او را بر اصحاب ترجیح دهم، بلکه علی ـ علیه السّلام ـ را بر کسانی که افضل از ابوبکر و عمر و عثمان نیز هستند ترجیح میدهم.»
حجّاج گفت: «مقصود خود را واضحتر بگو.»
گفت: «افضل از اصحاب پیغمبر چه کسانی هستند و چه کسانی از ابوبکر و عمرو عثمان برترند؟»
گفت: «کسان بسیاری مانند: آدم و نوح وابراهیم و داوود و سلیمان و موسی و عیسی.»
حجاج گفت: «وای بر تو که اکتفا نکردی که علی را افضل اصحاب بدانی بلکه او را در ردیف انبیاء نام بردی. زود باش و دلیل خود را بر این مدّعی بگو و اگر دلیل واضحی و برهان قاطعی بر این دعوی نیاوری ترا خواهم کشت.»
حرّه گفت: «این فضیلت را خداوند در قرآن به امیرالمؤمنین علی داده است و آن به این شرح است:
خداوند در قرآن مجید درباره آدم گوید: « وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى» [این گونه] آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت [۲]
ولی درباره علی ـ علیه السلام ـ گوید: « وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً».[۳]
این [پاداش] براى شماست و کوشش شما مقبول افتاده است
آدم از همه نعمتهای بهشتی مستفید بود و در بهره برداری از تمام نعمات آزاد بود و تنها از درخت گندم ممنوع بود که« وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ» ونزدیک این درخت نشوید.[۴] فرمود ولی آدم ـ علیه السلام ـ یکسر به سراغ گندم رفت و از گندم خورد و علی ـ علیه السلام ـ منعی از گندم نداشت و همه نعمتها بر او حلال و مباح بود ولی با این وجود نان گندم نخورد.
حجّاج بیاختیار گفت: «أحسنت یا حرّه» اما دلیل تو بر افضل بودن علی از نوح و لوط چیست؟» حرّه گفت: خداوند در مورد همسر نوح و لوط میگوید:
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ»[۵]
خدا براى کسانى که کفر ورزیدهاند آن نوح و آن لوط را مثل آورده [که] هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کارى از دست [شوهران] آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان داخل آتش شوید (۱۰)
ولی علی بن ابیطالب را همسری است که خوشنودی او خشنودی خدا و خشم او خشم خداست. اگر فاطمه از کسی راضی نباشد خداوند از او راضی نشود.
حجّاج گفت: «احسنت یا حرّه! اما بگو بدانم دلیل برتر بودن علی از ابراهیم چه خواهد بود؟»
حرّه گفت: «خداوند در قرآن مجید از قول ابراهیم ـ علیه السّلام ـ حکایت کرد:
وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی»[۶]
(یاد کن) آنگاه که ابراهیم گفت: (پروردگارا، به من نشان ده؛ چگونه مردگان را زنده مىکنى؟) فرمود: (مگر ایمان نیاوردهاى؟) گفت: (چرا، ولى تا دلم آرامش یابد.) فرمود: (پس، چهار پرنده برگیر، و آنها را پیش خود، ریز ریز گردان؛ سپس بر هر کوهى پارهاى از آنها را قرار ده؛ آنگاه آنها را فرا خوان، شتابان به سوى تو مىآیند، و بدان که خداوند توانا و حکیم است.)
و حضرت أمیرالمؤمنین علی علیه السلام در این باره جملهای فرموده است که دوست و دشمن و خویش و بیگانه این سخن را از او نقل کردهاند و همگی شهادت به صحت آن دادهاند چه عمل او مصدق گفتارش بود که میفرمود: «لو کُشِفَ الغِطا مَا ازْدَدْتُ یَقیناً».[۷]اگر همه پرده ها کنار رود چیزی بر ایمان من اضافه نمی شود.
حجاج گفت: «احسنت یا حرّه! اما دلیل تو بر افضل بودن علی از موسی چیست؟»
حرّه گفت: «خداوند در مورد موسی میفرماید: « فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ»[۸]موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که مى]گفت پروردگارا مرا از گروه ستمکاران نجات بخش
اما علی در«لیله المبیت» در بستر پیغمبر خوابید و جان خود را بی تشویش فدای رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ کرد بطوریکه خداوند بر علی نزد فرشتگان مباهات کرد و در شأن او فرمود: « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ»[۹]
و از میان مردم کسى است که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى فروشد و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است
حجاج گفت: «احسنت یا حرّه! اما دلیل تفضیل علی بر حضرت سلیمان چیست؟»
گفت: «سخن سلیمان در قرآن این است که: « رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ هَبْ لِی مُلْکاً لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی»[۱۰] گفت پروردگارا مرا ببخش و ملکى به من ارزانى دار که هیچ کس را پس از من سزاوار نباشد در حقیقت تویى که خود بسیار بخشندهاى
ولی علی مرتضی گوید: «لاحَانَ حِینُکِ! هَیهَاتِ! غُرّی غَیْرِی لا حَاجَهَ لی فیکِ طَلَّقْتُکَ ثَلاثاً رَجْعَهَ فیهَا»[۱۱] یعنی ای دنیا از من دور شو و سراغ من میا چرا که من ترا سه طلاقه کردهام و لذا رجوعی از من بر تو نیست.
حجاج گفت: «احسنت یا حرّه! اما به کدام دلیل علی را بر عیسی مسیح ترجیح دهی؟»
حرّه گفت:
«خداوند متعال در قرآن شریف گوید: « إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍّ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَ لا أَعْلَمُ ما فِی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلاَّمُ الْغُیُوبِ ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ ما أَمَرْتَنِی بِهِ»[۱۲]
یعنی«چون خدا، عیسی را گفت که ای عیسی آیا تو مردم را گفتی که من و مادرم را خدا برگیرید عیسی در جواب گفت: خدایا تو منزّهی و من کلام ناحق هرگز نگفتهام و اگر گفته بودم تو میدانستی چرا که تو از درون من آگاهی ولی من از درون و افکار تو بیخبرم و فقط تو آگاهی بر غیب داری و من جز آنچه که تو به دستور دادی نگفتهام.»
و عیسی قضاوت و حکومت در این مورد را به روز قیامت انداخت ولی چون به علی بن ابیطالب نیز قومی در حدّ پرستش گرویدند و قائل به خدائی او شدند در دنیا آنها را مجازات و کیفر فرمود لحظهای تأخیر و ضعف نشان نداد.»
حجاج که انگشت تعجّب به دندان گزیده بود گفت: «احسنت یا حرّه! بخدا قسم که در دفاعیّات تو کوچکترین خدشهای وارد نیست.»
و آنگاه او را اکرام کرد و جایزه داد.
منابع
الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین، شاذان بن جبرئیل قمی (متوفای ح 660 ق) - ص 234 – 237
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 46، ص 134 – 136
الصراط المستقیم، علی بن یونس عاملی (م 877 ق)، ج1، ص 230.
در بحر المناقب، ابن حسنویه (م 680ق)، (از منابع اهل سنت) به نقل از شرح احقاق الحق، آیت الله مرعشی نجفی، ج 5، ص ۴۷
قصریست بس مخوف و در او حاکمی عنود
در نزد او زنی ز علی مدح می سرود
بُد حرّه نام زن ز محبّین مرتضی
حجّاج حاکم است ولی پست و بس دغا
گفتا خبر رسیده علی را تو از وفا
برتر شمرده ای ز دو اصحاب مصطفی
پاسخ بده وگرنه سرت را جدا کنم
این کار را برای رضای خدا کنم
زن گفت ای امیر دمی کن تو یک نظر
بر محضرت خلاف رساندند این خبر
هرگز چنین نبوده تو از این سخن گذر
از این سعایت و زچنین صحبت الحذر
حجاج شاد گشت و بگفتا که آفرین
دیگر حذر نما تو ز گفتار آتشین
احسنت بر تو ای زن آزاده مرحبا
از تو همین رواست تو ننموده ای جفا
زن گفت اشتباه نمودی تو ای امیر
بشنو و بعد از آن سر من از تنم بگیر
ای خاک تیره بر سر........................دشمنان علی
من گفته ام علی ز رسل برتر است و بس
از نوح و آدم و ز خلیل و کلیم و هود
هم از مسیح برتر و او علّت وجود
لایق نیند .........................صنمی قریش
با خاک کفش قنبر مولای متّقین
از خشم شد پیاله ی چشمش بسان خون
آن حاکم پلید و به کردار پست و دون
جلّاد را صدا زد و نعتی چو باز کرد
آهنگ کشتن زن آزاده ساز کرد
گفتا اگر برای کلامت تو از خدا
حجّت نیاوری سرت از تن شود جدا
جلّاد یک طرف زن آزاده یک طرف
خشم و نگاه حاکم قدّاره یک طرف
ای دوستان محبّ علی سخت با ولاست
جام محبّ صادق مولا پر از بلاست
ای دوستان محبّ علی سخت بی ریاست
دارد به سینه عشق علی را که کیمیاست
اندر دفاع حقّ علی وجه ذات هو
اهل معامله نبود دوستدار او
لب را چو زن به آیه ی قرآن حق گشود
از قول حق به مدح علی آیه می سرود
گفتا که جاهلی تو به آیات مدح او
بشنو فضائلش به خدا اوست وجه هو
آدم کجا فضائل شیر خدا کجا
گِل بود و گشت آدم با دست مرتضی
این گفته ی خداست به آدم که دور باش
از آن درخت گندم و در راه نور باش
آدم بخورد گندم ممنوعه را ولی
کّفاره ی گناه پدر مرتضی علی
یک عمر خورده نان جو دارم از این عجب
مُهری زند به کیسه ی نان، صاحب رجب
حجّاج گفت :برتری او به نوح چیست؟
رسوا شوی اگر ز کتابت دلیل نیست
گفتا که نوح زحمت جانانه می کشید
بر گمرهان چو نعره ی مستانه می کشید
امّا تمام گشت چو صبرش ز روی قهر
نفرین نمود و آب گرفتی تمام دهر
امّا کجاست صبر کسی مثل مرتضی
صبر خداست صبر شه ملک لا فتی
در دیده خار و صبر کند استخوان به حلق
نفرین نکرد صبر علی را ببین به خلق
بی اختیار حاکم خون ریز خنده کرد
گفتا به حرّه برتری از صد هزار مرد
شیواست منطقت ز کتاب رب جلیل
گو برتریّ حیدر تو چیست بر خلیل؟
گفتا خلیل اهل یقین بوده در دلش
گفته چگونه مرده شود زنده از گلش؟
آمد ندا که نیست به قلبت یقین مگر؟
گفتا فزون شود تو نشانم دهی اگر
در وادی عزیز خدا مرتضی نگر
هرگز نگفته بهر خدایش اگر مگر
گیرد اگر که پرده ی هفت آسمان خدا
افزون نمی شود به یقین شه ولا
چشم خداست چشم علی چشمه ی حیات
می جوشد از لبان علی فخر کائنات
دست و زبان و گوش خداوند عالی است
او مرده زنده می کند از نفس خالی است
با این چنین فضائل و با این چنین خصال
صلوات بر محمّد و بر حیدر است و آل
حاکم بگفت:برتریش بر کلیم چیست؟
گفتا که گوش کن که بدانی امیر کیست
موسی ز غبطیان چو یکی را زدی به مشت
از ترس می دوید ز ابناء آن که کشت
حیدر به ذوالفقار بخواندی به کعبه بین
حکم برائت از همه کفّار و مشرکین
در آن مکان که کشته ز هر خانه یک نفر
کفّار زیر لب همه گفتند الحذر
این حیدر است و با نگهش خصم می کشد
وز تیغ او کام عدو مرگ می چشد
این حیدر است و ضربه دوم نداشته
از کشته ها پشته بسی او گذاشته
این حیدر است و پا به رکابش چو می نمود
جبریل از عذاب خدا آیه می سرود
این حیدر است و بس که سریع می کشد عدو
عاجز شده است قابض الارواح بین از او
این حیدر است و دست به تیغش چو می رسید
بنگر ملک برای بقا صور می دمید
خرده گره حیات به یک تار موی او
ولّله قدسیان همه مست از سبوی او
خم قامت فلک ز خم ابروان او
خیبر چشیده قدرت آن بازوان او
احمد ندیده مثل علی یار و غم گسار
یک ضربه اش فزون ز عبادات روزگار
حجّاج مثل خیش به گل ماند زین سخن
گفتا به حرّه خویش براندی تو از محن
امّا فضیلت علوی بر مسیح چیست؟
برتر ز روح خالق داور بگو که کیست
روح الّله است و مادر او مریم طهور
برگو به من تو ای زن آزاده و جسور
پس حرّه گفت مریم عذرا به مرتبت
باشد کنیز فاطمه از روی مرحمت
در وادی مقدّس و در سرزمین قدس
چون خواست وضع حمل نماید امین قدس
آمد ندا به مریم و او را خطاب کرد
اُخرج خطاب آمد و او را عتاب کرد
کین جا مکان راز و نیاز است ای کنیز
بیرون برو ز خانه اگر چه بُدی عزیز
کعبه مگر که خانه ی راز و نیاز نیست
آن جا مگر که قبله ی اهل نماز نیست
بنت اسد چو حامل عشق بتول بود
آن مادری که حامی دین رسول بود
تا بر حریم کعبه قدم را گذاشتی
صدها ملک خدا به قدومش گماشتی
آن قدر بُد عزیز خدا مهلتش نداد
تا که ز در به کعبه در آید مه وداد
دیوار باز شد که بدانند انس و جان
تنها علی است مظهر اعجاز در جهان
قدر و شرف نگر که مسیح روح منجلی
خواند نماز پشت سر مهدی علی
[۱] . حجاج بن یوسف الثقفی، در جنایت و خونریزی ظلم به شیعیان و سادات شهره خاص و عام است. در این رابطه به کتاب«شیعه و چهره خون ریز تاریخ، حجاج بن یوسف الثقفی» مراجعه نمایید.
[۲] . سوره طه آیه۱۲۱٫
[۳] . سوره بقره آیه۳۵٫
[۴] . انسان، ۲۲٫الحاکم الحسکانی- شواهد التنزیل – الجزء : ( ۲ ) – رقم الصفحة : ( ۲۹۸ ) – رقم الحدیث : ( ۱۰۴۲ / ۱۰۴۶ / ۱۰۴۷ / ۱۰۴۸ / ۱۰۵۱ / ۱۰۵۳ / ۱۰۵۴ / ۱۰۵۵ / ۱۰۵۶ / ۱۰۵۷ / ۱۰۵۸ / ۱۰۵۹ / ۱۰۶۱ ).
[۵] . سوره تحریم، آیه۱۰٫
[۶] . سوره بقره، آیه۲۶۰٫
[۷] . اگر پردهها از جلوی چشمانم کنار رود ذرهای بر یقینم افزوده نشود.(نهج البلاغه)
[۸] . پس موسی از شهر خارج شد هراسان(سوره قصص) آیه۱۲۱٫
[۹] . سوره بقره، آیه۲۰۷٫ مسند أحمد- ومن مسند بنی هاشم- باقی المسند.. – رقم الحدیث
[۱۰] . خدایا مرا بیامرز و حکومتی ده مرا که مانند آن کسی را بعد از من نباشد. سوره ص آیه۳۵٫
[۱۱] . نهج البلاغه، حکمت ۷۷٫
[۱۲] . سوره مائده آیه ۱۱۶و
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 508
#116
Posted: 16 Jan 2013 00:17
EhSun: اولین شرط شرکت در این مباحث اینه که تعصب را کنار بگذاریم
من هم مثل شما شیعه هستم اما سعی میکتم تعصبم را کنار بگذارم و خودم را در آن ایام و حال و هوا قرار بدم
ضمن اینکه به نظرم باید پیام اسلام را درک کنیم.
اینکه چه کسی میبایست خلیفه اول میشد اهمیتی نداره
من با تعصب جواب ندادم دوست گلم
حرفی هم میزنم با دلیل بوده عزیزم و مدرک و منطق
یه سری چیزها هست که باید ادم قبول کنه
اینکه کی خلیفه اول بوده مهم نیست درسته چون شیعه کلا به خلافت اعتقاد نداره و ما امام داریم و امام اولمون حضرت علی (ع) هست و اخرین مهدی موعود . چیزیه ه خاصه شیعه است و کلا تسنن بهش معتقد نیستن.
ولی این امر خلافت یک بدعته که از اول توسط عمر گذاشته شد
جالبه اونها بدعت گذاشتن و شیعه رو متهم به بدعت گذاری میکنن
واقعه غدیر رو قبول دارن اما اونجور که خودشون دوست دارن مهمه که خلاف حرف پیامبر عمل شد مهمه که فضایل حضرت علی رو کم بشمریم که ۳ تا خلیفه رو بالا ببریم میگیم برتری ابوبکر نسبت به حضرت علی چی بوده میگن سنش میگیم اگر به سن بود چرا اسامه فرمانده لشکر شد یا جعفر رهبر مهاجران؟
میگن اولین مرد ایمان اوردنده بود!
میگم اولینشون حضرت علی بود میگن اون موقع حضرت بچه بوده!!!!!
میگن ابوبکر نماز خونده زمان پیامبر و پیامبر بهش اقتدا کرده!!
میگیم اینجور نبوده کلی دلیل میاریم که نبوده اینجور ایه قران میاریم تفره میرن
میگن ابوبکر یار غار پیامبر بوده تو قرانم براش ایه اومده.
میگیم راجع فضایل حضرت علی ایات بیشتری اومده
باز میگیم چرا بعد از ابوبکر امام خلیفه نشد.چرا بعد از عمر خلیفه نشد. چرا عثمان قبل از حضرت خلیفه شد
میگن دموکراسی بوده
میگیم بابا توسقیفه اصلا نامی از ابوبکر و عمر نبود دموکراسی کجا بود اون بیعت با زور بود میگن بالاخره مردم قبول کردن
اخه یکی نیست بگه
میگم تا بدونن و بشناسن مردم اون زمان رو
معاویه برای جنگ میخواست حرکت کنه نماز جمعه رو چهارشنبه خوند نه کسی حرفی زد نه مخالفت کرد مردم اون زمان این افراد بودند
وسلام.
هر چه کمتر شود فروغ حیات / رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید / سایه ها را درازتر بینی . . .
ارسالها: 531
#117
Posted: 17 Jan 2013 16:44
mohan1978: و حضرت أمیرالمؤمنین علی علیه السلام در این باره جملهای فرموده است که دوست و دشمن و خویش و بیگانه این سخن را از او نقل کردهاند و همگی شهادت به صحت آن دادهاند چه عمل او مصدق گفتارش بود که میفرمود: «لو کُشِفَ الغِطا مَا ازْدَدْتُ یَقیناً».[۷]اگر همه پرده ها کنار رود چیزی بر ایمان من اضافه نمی شود.
mohan1978: ولی علی مرتضی گوید: «لاحَانَ حِینُکِ! هَیهَاتِ! غُرّی غَیْرِی لا حَاجَهَ لی فیکِ طَلَّقْتُکَ ثَلاثاً رَجْعَهَ فیهَا»[۱۱] یعنی ای دنیا از من دور شو و سراغ من میا چرا که من ترا سه طلاقه کردهام و لذا رجوعی از من بر تو نیست.
mohan1978: یعنی«چون خدا، عیسی را گفت که ای عیسی آیا تو مردم را گفتی که من و مادرم را خدا برگیرید عیسی در جواب گفت: خدایا تو منزّهی و من کلام ناحق هرگز نگفتهام و اگر گفته بودم تو میدانستی چرا که تو از درون من آگاهی ولی من از درون و افکار تو بیخبرم و فقط تو آگاهی بر غیب داری و من جز آنچه که تو به دستور دادی نگفتهام.»
و عیسی قضاوت و حکومت در این مورد را به روز قیامت انداخت ولی چون به علی بن ابیطالب نیز قومی در حدّ پرستش گرویدند و قائل به خدائی او شدند در دنیا آنها را مجازات و کیفر فرمود لحظهای تأخیر و ضعف نشان نداد.»
mohan1978: ولی علی بن ابیطالب را همسری است که خوشنودی او خشنودی خدا و خشم او خشم خداست. اگر فاطمه از کسی راضی نباشد خداوند از او راضی نشود.
mohan1978: دم از همه نعمتهای بهشتی مستفید بود و در بهره برداری از تمام نعمات آزاد بود و تنها از درخت گندم ممنوع بود که« وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ» ونزدیک این درخت نشوید.[۴] فرمود ولی آدم ـ علیه السلام ـ یکسر به سراغ گندم رفت و از گندم خورد و علی ـ علیه السلام ـ منعی از گندم نداشت و همه نعمتها بر او حلال و مباح بود ولی با این وجود نان گندم نخورد.
یعنی اینا دلیل حقانیت شیعه هست؟
حجاج از اینها انگشت به دهان موندن؟
یاد مناظره های بقیه امامان می افتیم که کل دشمنان رو انگشت به دهان می کرد
الان منم میگم پرده ها برن کنار ایمانم تغییری نمیکنه پس شدم برتر از ابراهیم.
هزاران مرد بودن که زنان خوبی داشتند حالا بدشانس بودن از پیامبر بودن پس اونا برتر از لوط و هود بودن؟
خیلی از مردم هستند که صوفیانه زندگی میکنند پس از ادم برترند.
خیلی ها توی جنگ ها برای امپراطوران و رهبرانشون که براشون مهم بوده خودشونو فدا می کردند اونها برتر از موسی هست.
و شاید در طول تاریخ خیلی ها بودن همین اخلاقیات رو داشتن فقط چون داماد محمد نبودن به حافظه ی تاریخ سپرده نشدن.
من یک زن خوشبختم
و خیابانی که راه مرا دنبال می کند
خوشبخت است
و کوچه ای که
به گریبان خانه ام می رسد
خوشبخت است