انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 29 از 54:  « پیشین  1  ...  28  29  30  ...  53  54  پسین »

شیعه مذهب واقعی یا مذهب ایرانی؟


مرد

 
rostam91: در حالي كه تأويل ( درست ) آنها را جز خدا و كساني نميدانند كه راسخان ( و ثابت قدمان ) در دانش هستند
این دقیقا حرف منو ثابت میکنه پس خدا راسخان در علم را بعنوان تاویل کننده های قران معرفی کرده


rostam91: به همین خیال باش! بیچاره مسلمونهای قبل از سال دهم هجری که از دنیا رفتن ، تموم عبادادشون باطل شده چون نمیدونستن علی ولی اونهاست!
بعد از اونهم هر کس در دل به ولی الله بودن علی اعتقاد نداشته اعمالش هبط شده

وای بر سنی های الان که حجت هم بر اونها تمومه




جواب منو ندادی


اول مقدرات

دوم اینکه اهل سنت چه جور هر کدوم به فتوای خودشون عمل میکنن مگر همه عالم دین هستند
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
mohan1978: این دقیقا حرف منو ثابت میکنه پس خدا راسخان در علم را بعنوان تاویل کننده های قران معرفی کرده
در آیات متشابه نه آیات محکم که اساس و پایه قرآن هستند!

mohan1978: بعد از اونهم هر کس در دل به ولی الله بودن علی اعتقاد نداشته اعمالش هبط شده

وای بر سنی های الان که حجت هم بر اونها تمومه
به همین خیال باش تا روز قیامت!
     
  ویرایش شده توسط: rostam91   
مرد

 
rostam91: در آیات متشابه نه آیات محکم که اساس و پایه قرآن هستند!
همه قران قرانه و معجزه

شما حرف رو بگیر که در نهایت خدا افرادی رو بصورت خاص از بقیه جدا کرده که اونها راسخون هستند و با بقیه فرق های محسوس دارن

یعنی ادم معمولی نیستند


rostam91: به همین خیال باش تا روز قیامت!
هر کس به خیال خودشه شما هم درگیر همین موهوماتی و همه مردم رو غیر از اهل سنت جهنمی میدونی

منهم همه رو غیر شیعیان اهل جهنم میدونم


بعد از یکسال بحث کلا فهمیدم رابطه ای بین دین و دیندار با منطق و برخورد منطقی وجود نداره
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
emad_b: در دوران حکومت عمرظلم های خیلی زیادی در حق ایرانیان شد
دلایل خیلی زیادی وجود داره و حتی فراتر از اینها که شما نوشتی و احتمال زیاده که قسمتی از تمایل ایرانی ها به تشیع باشه

البته دوتا اصل کلی هم در کنار اینها هست که کمی نادیده انگاشته شده

اول اینکه این تاپیک بحثش اینه که تشیع واقعا وجود داشته یا ایرانی ها ابداعش کردن

دوم اینکه نقش عقل و تعقل در انتخاب مذهب کمرنگ انگاشته شده

در اینکه اسلام به زور و با جنگ به ملل مختلف تحمیل شده البته در ابتدا من شکی نداره چون غیر از دوران پیامبر و تا هنگام نداشتن نیرو و لشگر مردم با شنیدن قران و معجزات با قلب ایمان میاوردن اما بعدها زور و جنگ و تهدید در میون بود مثلا به جایی حمله میشد و افراد یا باید مسلمون میشدن یا جزیه میدادن و به دین خودشون میموندن که غیر از جزیه از خیلی امتیازات هم محروم میشدن

اما اینکه مذهب تشیع توسط ایرانیان ابداع شده خیلی مهمل و سهل انگارانه است اگه این مذهب ساخته ایرانیان بود چرا شیعیان در نقاط دیگه مثل کویت و عراق و عربستان هم وجود دارن و با سابقه هزار و اندی سال موجود هستند

ایرانی ها در طول تاریخ کنکاش گرانه و مجدانه دنبال علم و دین و حقیقت بودن و دلیل اونهم اینهمه علمای دین و حتی روسای مذاهب ۴ گانه سنت که اصل و ریشه ایرانی دارن

من ایرانی ها رو در طول تاریخ ادمهایی دارای شعور و درک و استنتاج میدونم که بسیار بعید بی دلیل به دین و مذهبی بگروند
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
شیعه در زمان پیامبر بوجود اومده و ایرانیان با توجه به روح حقیقت جو سرشت پاکشان جذب این مذهب زیبا و بی و منطقی میشوند
البته هرگز نمیتوان نقش دولتها و افراد و گرایشات رو در توسعه یک دین یا فرهنگ نادیده گرفت اما اینکه تمامی ارزش انتخاب مذهبی رو پای حاکم وقت و یا شخص خاصب بگذاریم هم انصاف نیست

شیعه یعنی «پیرو». هر کسی پیرو هر کسی یا چیزی باشد، شیعه‌ی او محسوب و اطلاق می‌گردد. خواه مادی باشد یا معنوی، انسان باشد یا جماد، حق باشد یا باطل.

لقب «شیعه» بر پیروان حضرت علی علیه‌السلام نیز از زمان پیامبراکرم (ص) بوده و واضع این لفظ برای پیروان ایشان نیز شخص پیامبراکرم (ص) بوده است. چرا که امام علی (ع) از همان ابتدای رسالت در کلام حضرت رسول اعظم (ص) به عنوان برادر، جانشین و وصی معرفی شدند و بدیهی است که بسیاری به رغم ادعای مسلمانی، با ایشان و جانشینی ایشان مخالف بودند و نقش ایشان در جنگ‌های سخت و نرم علیه اسلام و پیامبر اکرم (ص) نیز به این خصومت، حسادت، عناد و لجاجت نیز افزوده بود و مسلمین به لحاظ طرفداری از قومیت‌ها یا افراد، دسته نبدی‌های خاصی داشتند (مثل امروز). لذا پیامبراکرم (ص) که هادی انسان‌ها می‌باشند، مکرر به این دسته‌بندی‌ها اشاره نموده و تصریح نمودند که در میان گروه‌ها و گرایشات متفاوت و حتی مختلف، جناح علی بن ابیطالب علیه‌السلام و پیروان او بر حق هستند.

اگر چه ضرورتی وجود ندارد که برای اثبات هر بحثی حتماً دلایل و مستنداتی از اهل سنت ارائه شود، اما چون موضوع به همین دسته‌بندی‌ها و افتراق‌ها بر می‌گردد، با صرف نظر از روایات محکم و فراوان مابع شیعه، به برخی از منابع اهل تسنن در خصوص واژه «شیعه»، زمان پیدایش و واضع آن اشاره می‌گردد:

الف – حافظ ابونعیم اصفهانی، از بزرگ‌ترین، مشهورترین و معتبرترین محدثین اهل سنت می‌باشد، در معروف‌ترین کتابش به نام «حلیة الاولیاء» به سند خود از ابن عباس می‌نویسد: چون آیه 6 تا 8 از سوره مبارکه البینة نازل شد، حضرت رسول اکرم (ص) خطاب به حضرت علی (ع) فرمود:

«یا علی! هو انت و شیعتک. تأتی انت و شیعتک یوم القیامة راضیین المرضیین»

ترجمه: یا علی! مراد از «خیر البریه» [در این آیات]، تو و شیعیان تو می‌باشد. روز قیامت تو و شیعیان تو بیایید در حالی که خدا از شما راضی و شما نیز از خداوند راضی و خشنود باشید.

ب – خوارزمی که از مشهورترین مفسرین اهل است در فصل نهم کتاب مناقب خود به سند جابر بن عبدالله می‌نویسند: در خدمت رسول خدا (ص) بودیم که علی (ع) رو به ما آمد. حضرت فرمود: «قد اتاکم اخی – رو به شما آمد برادر من». آنگاه دست علی را گرفت و رو به کعبه نمود و فرمود:

«والذی نفسی بیده، ان هذا و شیعته هم الفائزون یوم القیامة»

ترجمه: قسم به کسی که جانم در دست اوست، این (علی) و شیعان او در روز قیامت رستگارانند.

ج – میر سید علی همدانی شافعی در کتاب «مودة القربی» و نیز ابن حجر متعصب در «‌صواعق محرقه» به نقل از ام سلمه همسر پیامبر اکرم (ص) نقل می‌کنند که ایشان فرمود:

«یا علی! أنت و اصحابک فی الجنة. أنت و شیعتک فی الجنة»

ترجمه: یا علی! تو و اصحاب تو در بهشت‌اید. تو و شیعیان تو در بهشت‌اید.

البته از این دست احادیث، دال بر این که لفظ «شیعه» در زمان پیامبر اکرم (ص) و توسط ایشان وضع شد و به طرفداران و پیروان حضرت علی علیه‌السلام اطلاق گردید و نه در زمان عثمان، در کتب معتبر روایی اهل سنت نیز بسیار است که همین سه نمونه فوق کفایت می‌نماید.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
emad_b: در دوران حکومت عمرظلم های خیلی زیادی در حق ایرانیان شد و عربها ما ایرانیان را برده خود می دونستند و حتی بی ایرانی ها اجازه نمی دادند شب ها در مکه بخوابند و شب ها باید به بیرون از مکه میرفتند و روزها به مکه بر می گشتند به خاطر همین ایرانی ها از عمر متنفر بودند و چون علی هم با عمر دشمنی داشت با علی متحد شدند
!!!!!!!!!!!!!!!۱
عدل عمر بن خطاب زبانزد خاص و عامه و عدل عمری آنقدر بارز و مشخصه که دوست و دشمن ایتو اعتراف کردند نمونه بارز این اعتراف آیت الله مرتضی مطهری در عصر حاضره

[imgs= ]عدل عمر در کتاب مطهری[/imgs]
     
  
مرد

 
rostam91: عدل عمر بن خطاب زبانزد خاص و عامه و عدل عمری آنقدر بارز و مشخصه که دوست و دشمن ایتو اعتراف کردند نمونه بارز این اعتراف آیت الله مرتضی مطهری در عصر حاضره
عدل باید همراه فکر باشهوخودتونبارهاگفتیدتقسیم عادلانه مصداق عدل نیست مثل اینکه عذایی رو به صورت مساوی بین مرد ۳۰ ساله و کودک ۶ ساله تقسیم کردن عدل نیست

از عدل جناب عمر همین بس که وقتی فرش کف پاسارگاد رو غنیمت گرفتن دستور داد فرش چند ده مترمربعی رو تکه تکه کنن وبین لشگریان تقسیم کنن

ضمنا مطهری کی تا حالا ایت الله شده

شمابهتره بجایخوندن همین یک صفحه ازکتب ایشون کلیات نظراتشروبخونی تا بدونی شیعه بوده و مثل همه شیعیان معتقد به قتل حضرت زهرا بوسیله عمر است ایشون

همچنین در کنار عدل بدون تعقل خلیفه اول اهل سنت خوبه دست اندازی ایشون به بیت المال و کردارها و خشونت های ذاتی اون روهم مطالعه کنید


نمونه ای از مصرف بیت المال حکومت عمر
نقل از زید بن ثابت است که گفته : هرگاه عمر به خارج مدینه می رفت ، مرا به عنوان جانشین خود انتخاب می کرد، بخدا قسم هیچگاه از سفر باز نمی گشت مگر آنکه نخلستانی (از بیت المال) به من می بخشید

کنزالعمال ج4ص572 ش 11677

این نمونه بارزر عدل است در بیت المال

اتفاقا یکی از دلایل اصلی نارضایتی بزرگان از حضرت علی همین ذکر شده که علی ع مانند خلفای قبلی بزرگان و اعراب را بر دیگران ترجیح نمیداد و از بیت المال همه را یکسان بهره مند میکرد


حتما شما هم داستانها و روایات فراوان در مورد نحوه حفظ و تقسیم بیت المال را در زمان مولی الموحدین علی ع خواندید


آدرس جهت مطالعه نسخه اصلی کتاب http://0mar-obe.mihanblog.com/


عمربن خطاب و کتک زدن خواهر ابوبکر ((((صدیق ))))))

در پستهای قبلی اشاره کردیم به شجاعت عمر که زنهای عزادار کتک میزده در این پست هم مطلب جالبی که به خواهر ابوبکر هم رحم نکرده
هنگامى که ابوبکر مُرد، عائشه مجلس عزادارى برپا کرد، عمر این خبر را شنید و زنان را از گریه و عزادارى نهى کرد؛ اما آنان توجهى نکردند، به هشام بن ولید گفت: دختر ابوقحافه (خواهر ابوبکر) را نزد من بیاور، هنگامى که آمد، چندین ضربه بر بدنش زد، زنانى که عزادارى مى‌کردند، با شنیدن این خبر متفرق شدند.

ابن سعد در طبقاتش به سند صحیح از سعید بن مسیب نقل مى‌کند که گفت: هنگامى که ابوبکر از دنیا رفت، عائشه مجلس عزادارى برپا کرد، خبر به عمر رسید، آنان را از گریه و عزادارى منع کرد؛ ولى زن‌ها نپذیرفتند. عمر به هشام بن ولید گفت: برو داخل خانه و امّ‌فروه را بیرون بیاور!!! هنگامى که هشام وارد خانه شد، ضرباتى با تازیانه بر بدن امّ‌فروه نواخت که بقیه زن‌ها گریختند. اسحاق بن راهویه به شکل دیگرى این قصه را نقل کرده است و در آخرش مى‌گوید: زنان را یکى پس از دیگرى از خانه ابوبکر بیرون مى‌آوردند و عمر آنان را با تازیانه مى‌زد.

جالب اینجاست که ابن جوزى پس از نقل این روایت، این گونه توجیه مى‌کند که چون عمر زورش به عایشه نمى‌رسید، خواهر ابوبکر را کتک زد!!!

-------------------------------------------------------------------

الطبقات الکبرى، ج 3، ص 208
الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 267
فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 5، ص 74
کشف المشکل(ابن الجوزی)کشف المشکل من حدیث الصحیحین، ج 1، ص 59



این عدل عمر است که بجای تنبیه عایشه که مجلس رو بر پا کرده خواهر ابوبکر وباقی خانمها رو تازیانه میزده
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
mohan1978: ضمنا مطهری کی تا حالا ایت الله شده
ولله من خبر ندارم خودتون بهش میگید آیت الله! در هر جائی هم که اسمش میاد با پیشوند آیت الله میاد
به هر حال کتابی نوشته که در این حکومت شیعی بارها تجدید چاپ شده و ملاهای قم هم بهش اعتراضی نکردن و تو این جو سانسور هم حذفش نکردند!

mohan1978: اتفاقا یکی از دلایل اصلی نارضایتی بزرگان از حضرت علی همین ذکر شده که علی ع مانند خلفای قبلی بزرگان و اعراب را بر دیگران ترجیح نمیداد و از بیت المال همه را یکسان بهره مند میکرد
این مطالب برگرفته از ایده های دشمنان اهل سنته و شما نتمیتونی از کتب خودتون ما رو محکوم کنی ولی من میتونم از کتب شما شما رو محکوم کنم چون با اینکه مخالف عمر هستید مجبور به اقرار عدالت اون شدید!

mohan1978: این عدل عمر است که بجای تنبیه عایشه که مجلس رو بر پا کرده خواهر ابوبکر وباقی خانمها رو تازیانه میزده
ببخشید که مطهری این روایت رو ندیده! حتما این روایت تا زمان حیات مطهری کشف نشده بوده
     
  
مرد

 
mohan1978: شیعه در زمان پیامبر بوجود اومده و ایرانیان با توجه به روح حقیقت جو سرشت پاکشان جذب این مذهب زیبا و بی و منطقی میشوند
شیعیان چطور پیدا شدند؟

در زمان حيات رسول خدا صلي الله عليه وسلم همگي مردم تابع قرآن و پيامبر صلي الله عليه وسلم بودند، زيرا خداوند متعال بارها در قرآن مردم را امر به پيروي از خود و پيامبرش صلي الله عليه وسلم کرده بود، بنابراين کسي نمي گفت که مثلا من: تابع قرآن و ابوبکر هستم! يا نمي گفت من تابع قرآن و علي هستم يا پيرو و شيعه ي علي هستم! بلکه همه تابع قرآن و پيامبر صلي الله عليه وسلم بودند و بس..

بعد از وفات پيامبر صلي الله عليه وسلم ، ايشان کسي را علناً به جانشيني خود انتخاب نکردند، هر چند که نشانه هايي از وجود رضايت بر جانشيني ابوبکر صديق رضي الله عنه در پيامبر صلي الله عليه وسلم وجود داشت، مانند زمانيکه بر بستر بيماري بودند که تنها و تنها ابوبکر را جانشين خود در امامت جماعت مردم نمودند، و اين عمل چندين بار از سوي پيامبر صلي الله عليه وسلم تکرار گشت و حتي يکبار هم شخصي را غير از ابوبکر مامور به امامت بجاي خودشان نکردند، و اين نشانه اي بود که پيامبر صلي الله عليه وسلم ابوبکر را فرد مورد نظرش مي داند والله اعلم.

(و اگر واقعا پيامبر صلي الله عليه وسلم شخص ديگري را به جانشيني خود انتخاب کرده بود، مسلما وي را مامور به پيش نمازي مي کرد، تا مردم امامت وي را تجربه کنند).

به هر حال آنچه مسلم است اينست که پيامبر صلي الله عليه وسلم بطور علني کسي را جانشين نکردند. با وفات ايشان دسته اي از مسلمانان با ابوبکر رضي الله عنه بيعت کردند، بعد آن بيعت عمومي شد و همگي با وي بيعت کردند و مخالفي وجود نداشت، البته قرار هم نبود که صد در صد مسلمانان موافق باشند، زيرا اعتبار به اکثريت است و مخالفت اقليت تاثيري ندارد، ولي با اين وجود همگي با ابوبکر رضي الله عنه بعنوان خليفه و جانشين پيامبر صلي الله عليه وسلم بيعت کردند.

بعد از اينکه مسلمانان در انتخاب ابوبکر بعنوان جانشين و خليفه پيامبر صلي الله عليه وسلم اجماع کردند هيچ فرقه اي از مسلمانان جدا نشده و بلکه بمانند سابق در زمان حيات رسول الله صلي الله عليه وسلم باز مردم مي گفتند: ما تابع قرآن و پيامبريم، و حتي در زمان خلافت ابوبکر هم نيز نگفتند که: ما تابع قران و پيامبر و ابوبکريم! و همه خود را مسلمان تابع کتاب الله و سنت نبوي مي دانستند.. آري در زمان عمر ابن خطاب رضي الله عنه و قسمتي از خلافت عثمان رضي الله عنه اوضاع به همين روال بود و مسلمين در حال پيشرفت و شکوفايي بودند و قدرتهاي بزرگ آنزمان را شکست دادند و اين امر موجب وحشت کفار شد، بنابراين تصميم گرفتند تا در بين مسلمين اختلاف ايجاد کنند، زيرا آنها در ميدان جهاد ياراي مقاومت را در برابر مسلمانان نداشتند، پس بهترين حربه ايجاد شکاف در بين مسلمين بود..

در اواخر خلافت عثمان رضي الله عنه بود که کفار تصميم به ايجاد اختلاف کردند، در اين بين شخصي يهودي با نام عبدالله ابن سباء که اهل يمن بود يکي از منافقاني بود که ضربه ي زيادي وارد ساخت، مي توان گفت بيشتر مورخان نخستين جرقه هاي ايجاد مکتب تشيع و اعتقادات آن را به عبدالله بن سبأ يهودي و از اهالي صنعاء مرتبط مي دانند. عبدالله بن سبأ کسي بود که در دل کينه و نفرت عميقي از اسلام را در دوران حضرت عثمان رضي الله عنه مي پروراند. اسلامي که بزرگي و سيادت يهود را بر اعراب مدينه و کل سرزمين حجاز از ميان برد.

او بظاهر ادعاي اسلام کرد و بعد که خود را مسلمان خواند وارد توده هاي ساده لوح مسلمين گشت، کساني که در اثر جهاد و دعوت اسلام آورده بودند و هنوز آن ايمان محکم را نداشتند.

او به بصره و آنگاه به کوفه و شام رفت. به هر شهري که مي رفت سعي مي کرد مدتي اقامت نموده و برخي را با خيالات واهي گمراه سازد و توفيقي نيافت. بنابراين به مصر رفت و در ميان آنان سکونت گزيد و همچنان در منحرف ساختن آنان از دين شان و افزودن گفته ها و بافته هاي خود به آن سعي نموده و راه حل مناسبي را براي کارش پيدا کرد و آن چنين ادعايي بود: من از شما تعجب مي کنم به بازگشت عيسي بن مريم به اين جهان اعتقاد داريد و باور نمي داريد که محمد نيز بازگردد؟! اين گفته را آنقدر براي آنان آراست و تکرار نمود تا عده اي حرف هاي او را باور کردند. نخستين کسي که اعتقاد به بازگشت را در اين امت شايع ساخت همين عبدالله بن سبأ بوده است. آنگاه پا را فراتر نهاده و چنين القا کرد: هر پيامبري يک وصي و جانشين داشته است و علي بن ابي طالب همان وصي و جانشين محمد است و در ميان انسان ها کسي ستم پيشه تر از آن کسي نيست که از بجاي آمدن وصيت رسول خدا پيشگيري نموده و آن را به انجام نرساند و حق جانشين را پايمال کرده است. بنابراين عثمان حق علي را خورده و بر او ستم رواداشته است. پس بر اين فاجعه برخيزيد و چاره ي کار همانا شوريدن بر اميرانتان است و آشکار نمودن معروف و نهي از منکر است.

آري؛ عبدالله ابن سبأ و دستيارانش بذر تفرقه و شورش و نارضايتي را از طريق افشاي دروغ و افترا در بين مردم ساده لوح کاشتند، و آنها را نسبت به خليفه و واليان او (اللخصوص در کوفه) بي اعتماد کردند و به واليان عثمان رضي الله عنه تهمت شرابخواري زدند و بر عليه واليان او شوريدند تا سرانجام شورش را به مدينه و دارالخلافه کشاندند و عثمان رضي الله عنه را شهيد کردند، آنها ضمن ايجاد جو بي اعتمادي نسبت به واليان و خليفه در بين مردم و پخش دروغ و افترا، اندک اندک چيزهايي را وارد دين ساختند که قبلا نبود و عبدالله ابن سباء ادعاهايي کرد که قبل از وي کسي نگفته بود، او سعي کرد تا شخصيت علي رضي الله عنه را نزد مرد برجسته تر کند و عثمان را نزد مردم بعنوان فرد ظالمي معرفي کند، آري همين تبليغات وي در بين ساده لوحان و جاهلان موثر گشت و دسته اي همراه وي شدند تا آنکه افرادي بر عليه خليفه ي مسلمين شورش کردند و وي را بشهادت رسانيدند، بعد علي رضي الله عنه را خليفه کردند..

عبدالله ابن سباء بمانند سابق خود را محب علي رضي الله عنه دانست و شروع به غلو و افراط در مورد شخصيت علي رضي الله عنه کرد و حتي پيرواني را نيز گرد خود جمع کرد که بعدها اين گروه خود را شيعيان علي دانستند و اينبار ادعا کردند که مي بايست علي خليفه ي پيامبر صلي الله عليه وسلم مي بود نه ابوبکر! در حاليکه قبل از آنها کسي چنين ادعايي نکرده بود، حتي خود علي رضي الله عنه نيز چنين ادعايي نداشت. اين گروه در مورد علي رضي الله عنه غلو کردند و به وي صفات الوهيت دادند ولذا علي رضي الله عنه دستور داد جمعي از پيروان عبدالله ابن سباء را آتش زنند و خود عبدالله ابن سباء به مداين تبعيد شد، ولي او چون قصد ضعيف کردن اسلام و پيشرفت مسلمانان را داشت، همچنان به ترويج افکار خود همت گذاشت تا بعدها بعد از شهادت علي رضي الله عنه فرقه اي بنام شيعيان علي پديد آمدند و خود را از ساير مسلمانان جدا کردند و دست به تکفير مسلمانان و صحابه زدند و از راه و روش و سنت پيامبر صلي الله عليه وسلم دور گشتند. همچنين از خود اين فرقه نيز دهها فرقه ديگر پديد آمدند، مانند فرقه اماميه و زيديه و اسماعيليه و باطنيه و کامليه و يونسيه و .... آنها با مرور زمان علاوه بر بدعتي که در مورد ولايت و امامت ابداع کرده بودند، اندک اندک اعتقادات ديگري وارد دين ساختند، مثلا اعتقاد به عصمت ائمه و يا مباحث کلامي در باب قضا و قدر و تعريف نادرستي از کفر و ايمان و سخن در مورد عدل الهي و ... بقيه مباحث کلامي و فلسفي که جايي در دين و اسلام نداشت.

يعني بدعت امامت نه تنها متوقف نگشت، بلکه روز بروز بدعتهاي جديدي وارد عقيده کردند تا جائيکه بجاي مدد خواستن از خدا از ائمه مدد مي خواستند و قبورشان را تعظيم مي کردند و ..

آري، بدين ترتيب گروهي از مردم خود را از مسلمانان مستقل و جدا دانستند و خود را پيرو علي رضي الله عنه دانستند، در زبان عربي به کلمه "پيرو" لفظ "شيعه" اطلاق مي شود، آنها مي گفتند ما شيعه علي هستيم، و شيعه علي يعني پيرو علي، و شيعيان علي يعني پيروان علي.. ولي آنهايي که ادعاي پيروي از علي را مي کردند، پيرو هر کسي بودن بجز علي رضي الله عنه ! و آنها از اين ادعاي باطل مبرا هستند و علي رضي الله عنه نيز از اين افراد که خود را به او منتسب مي کنند، بريء مي باشد.

بطور کلي تشيع در جريان تاريخ مراحل بسياري را طي نموده است. از جمله :

مرحله ي نخست: تشيع برابر بود با دوستي علي و اهل بيت. بدون آنکه برادران او از صحابه را مورد بي مهري قرار دهند.

مرحله ي دوم: تغيير تشيع به رفض که همان مبالغه درباره ي حضرت علي و دسته اي از اهل بيت وي بود. مثلاً اسماعيليه در هفت کس از اهل بيت به مبالغه دست زدند و اثني عشره درباره ي دوازده نفر از اهل بيت اين عقيده را برگزيدند و بقيه ي اهل بيت را نيز مانند باقي صحابه مورد طعن و ناسزا قرار مي دادند.

مرحله ي سوم: رساندن علي بن ابي طالب و ساير امامان به مقام الوهيت و خداوندي و ايمان به تناسخ و ديگر عقايد کفرآميز و ملحدانه ي ديگر در راستاي تشيع و دست عقايد فاسد باطنيه، طعن بر صحابه و تکفير آنان و ديگر باورهايي که جايي در اسلام ندارند، مانند تقيه، امامت، عصمت و بازگشت و باطنيه.
------------------------------
توحید ان نیست که او را یگانه خوانی .توحید انست که او را یگانه دانی.توحید ان نیست که او را بر سر زبان داری.توحید انست که او را در میان جان داری.توحید نه همه انست که یکباره گویی و یگانه باشی.توحید حقیقی انست که از غیر او بیگانه باشی

اگر طالب حقیقت باشیم، رستگاریم؛ وگرنه سرگردان ورطه گمراهی خواهیم بود
     
  
مرد

 
rostam91: در زمان حيات رسول خدا صلي الله عليه وسلم همگي مردم تابع قرآن و پيامبر صلي الله عليه وسلم بودند، زيرا خداوند متعال بارها در قرآن مردم را امر به پيروي از خود و پيامبرش صلي الله عليه وسلم کرده بود، بنابراين کسي نمي گفت که مثلا من: تابع قرآن و ابوبکر هستم! يا نمي گفت من تابع قرآن و علي هستم يا پيرو و شيعه ي علي هستم! بلکه همه تابع قرآن و پيامبر صلي الله عليه وسلم بودند و بس..
اینها دروغه محضه کمی انصاف خوبه

خدا در قران مردم رو به پیروی خدا و رسول و اولی الامر دعوت میکنه و اولی الامر مشخصاتی دارن که غیر از انسانهای خاص مانند رسول خدا کسی نمیتونه باشه

این روایت از خودتون هم هست که


شیعه علی هم الفائزون

که پیامبر فرمودند و افراد رو در امور به تبعیت از علی و شیعگی علی ع ترغیب کردند


ضمنا در غدیر واضحا علی ع به عنوان مولی بر تمام مومنین معرفی شد و عمر عم اومد جلو و گفت بخ بخ یا علی تو از امروز مولای هر زن و مردی

البته نتیجه این حرف هم چند ماه بعد بود وقتی حمله کردن به خونه علی ع

پس پیامبر در حیات هم شیعه علی رو معرفی کردن و هم جانشین و البته این از شاهکارهای اهل سنت است که عمر ابوبکر بعد خودشون توصیه کردن جانشین کی باشه اما پیامبر اینقدر متوجه نبود که حکومت جانشین میخواد و با خودش لابد گفته بعد من هر چی شد شد منکه نیستم ببینم



rostam91: آري؛ عبدالله ابن سبأ و دستيارانش بذر تفرقه و شورش و نارضايتي را از طريق افشاي دروغ و افترا در بين مردم ساده لوح کاشتند، و آنها را نسبت به خليفه و واليان او (اللخصوص در کوفه) بي اعتماد کردند و به واليان عثمان رضي الله عنه تهمت شرابخواري زدند
تهمت زدند ؟

داستان شرابخواری ولید و چهار رکعت خوندن نماز صبح شهره است ....کجایی

سبا و پیروانش توسط خوده حضرت علی آتش زده شدند و گردن زده شدند و تبعید شدند و البته کسانی که بر روش اون زندگی میکنند هنوز هستند و اسمشون دراویش علی اللهی است که علی رو باطن خدا میدونند و البته کافرند


ضمنا حضرت علی و حضرت زهرا اولین معترضان و بعدتر ابوذر و طلحه و زبیر کسانی بودند که خلافت رو حق حضرت علی میدونستن و حتی شمشیر کشیدن طلحه یا زبیر برای طرفداری حضرت علی معروفه


اعتقاد شیعه واضح است

خدا ......پیامبر ..............قران و عترت که شامل ۱۳ معصوم هستند و اخرینشان مهدی است که منجی خواهد بود

فرقه هایی که از تشیع جدا شدند گرفتار اشتباهند چون اغلبا بجای قبول داشت حرف امام در مورد جانشین بعدی به پسر بزرگ امام میگرویدند و البته مطامع دنیا همواره در این موارد بوده و هست


اما شیعه بالغ و صحیح همان شیعه اثنی عشری یا شیعه جعفری است


جالبه در معتبر ترین کتب حضرات سنی وجود دوازده جانشین پیامبر ذکر شده البته اسامی حذف شده که معلومه را


. بخاری از جابر بن سمره نقل کرده که:

پیامبر- در پاسخ سؤال- فرمود: (پس از من) دوازده امیر خواهند بود. سپس سخنی فرمود که آن را نشنیدم. پدرم گفت: رسول خدا(ص) فرمود: همه آنان از قریشند.[1]

2. مسلم نیز همین حدیث و مضامین شبیه به آن را با سندهای مختلف، هشت بار در کتاب صحیح خود نقل کرده است:

همواره دین خدا استوار و پابرجاست، تا اینکه قیامت بر پا شود، یا دوازده نفر خلیفه برای شما وجود داشته باشند که همگی آنان از قریشند.[2]


[1]. صحیح البخاری، تحقیق شماعی رفاعی، ج 9، ص729، فتح الباری من شرح صحیح البخاری، ابن حجر عسقلانی، ج 13، ص 211. و ر.ک: البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج 1، ص 153؛ مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص93 ،90 و 95؛ دلائل النبوة؛ بیهقی، ج 6، ص 569؛ منتخب الاثر، لطف الله صافی، ص 12.

[2]. صحیح مسلم بشرح النووی، ج 12، ص 202، فتح الباری، ج 13، ص 211. و ر.ک: التاریخ الکبیر، بخاری، ج 3، ص 185، و ج 8، ص 411.



خیلی جالبه که مهمترین جای روایت رو نشنیده و بعد باباش بهش گفته پیامبر فرمود از قریشند


از اون جالبتر اینه که بعدها هر کار کردن این دوازده خلیفه رو بعد از ابوبکر و عمر پیدا کنن نشد و جور در نیومد و برخی انتخاب ها خنده دار شد چون انقدر خونریز بودن که خلیفه پیامبر نمیتونستن باشن یا از قریش نبودن


علاوه بر منابع بي شمار شيعه در مدارک اهل سنت نيز(با همه کنترلهايي که انجام پذيرفته) رواياتي داريم که در آنها به نام مبارک ائمه(ع) تصريح شده است که به دو مورد اشاره مي شود.

1. جويني نقل کرده که نعثل يهودي به پيامبر عرض کرد: از وصي خود به ما خبر بده؛ چرا که براي تمامي پيامبران وصي و جانشين بوده است و نبي ما يوشع بن نون را وصي خود قرار داد.

پيامبراکرم(ص) در جواب فرمود: « همانا وصي و خليفه بعد از من علي بن ابي طالب(ع) است و بعد از او دو فرزندش حسن و حسين(ع) و بعد از آن دو نه امام ديگر از صلب حسين(ع) هستند. نعثل مي گويد: اي محمد(ص) نام آن نه را برايم بگو! پيامبر هم نام يکايک آنها را بيان کرد. [4]



[4]- فرائد المسطين، جويني، بيروت، مؤسسه المحمودي، ج2، ص134.



خوارزمي از سلمان نقل مي کند که: به حضور پيامبر(ص) شرفياب شديم که حسين در آغوش او بود. چشمان او را بوسيد و فرمود: « انک سيد ابو ساده، انک امام بن امام انک حجه ابن حجه ابو حجج تسعه من صلبک تاسعهم قائمهم؛ بدرستي تو سيد و پدر سادات هستي، تو خود امام و فرزند امام هستي، تو خود حجت و فرزند حجت(خدايي) و پدر نه حجت از نسل خود هستي که نهمين آنها قائم آنهاست.» [5]
[5]-

مقتل الحسين(ع) خوارزمي، مکتبه المفيد، قم، ج1، ص146.


در پایان

قل لااسئلکم عليه اجرا الا الموده في القربي؛ بگو از شما اجري جز دوستي بستگان و اهلبيتم نمي خواهم»(شوري/25).

علی ع و فاطمه و حسنین ایا جزو اقربای پیامبر بودند ؟

چرا حقشان را غصب کردید و به خانه شان حمله کردید و دست علی ع را بستید و بع زور بیعت گرفتید

این اقربا فقط عایشه است که اینقدر داد حرمتش را میزنید

حالا میفهمید چرا سیدها اینقدر واسه ما شیعیان احترام دارن ...
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
صفحه  صفحه 29 از 54:  « پیشین  1  ...  28  29  30  ...  53  54  پسین » 
مذهب
مذهب

شیعه مذهب واقعی یا مذهب ایرانی؟

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA