ارسالها: 2554
#383
Posted: 7 Sep 2013 09:31
rostam91: ۱- چه جوری میشه بزرگترین پیامبر و رسول خداوند و بهترین انسان و اشرف مخلوقات در پایان عمرش فقط علی و چند انگشت شمار رو هدایت کنه و بقیه گمراه باشن! فاتحه دینی که پیامبرش بعد ۲۳ سال و هنگام فوت تنها چند موحد و مخلص داشته باشه خوندست!
پیامبر رحمه اللعالمین است و همه رو هدایت میکنه
مهم اینه که افرادی که این تعلیمات بهشون اعلام شده ایا اون رو میپذیرن یا نه
و البته بعد از پیامبر اغلب ادمها دچار حب و بغض را ه پیامبر رو در پیش نگرفتند
چنانچه وقتی بعد از عمر خلافت به علی ع پیشنهاد شد به شرط اینکه علی ع هم سنت خلفا را در پیش بگیرد ایشان نپذیرفت چون راه خلفا با مشی پیامبر متفاوت بود و علی اصلا خلفا را در مورد اجتهاد قبول نداشت
rostam91: ۲-قبیله بنی هاشم یکی از بزرگترین و با احترام ترین قبله اون زمان بوده ، این قبیله در اون زمان چرا از علی حمایت نکرد بخصوص زمانی که به گفته تشیع فاطمه به دست عمر کشته شد چرا به خونخواهی بر نخواست .( در شب هجرت پیامبر کفار برای قتل پیامبر و جلوگیری از واکنش قبیله قریش جوانانی از قبایل مختلف رو گرد آورد تا قریش به خونخواهی بر نخیزه
بارها در تاریخ اتفاقاتی افتاده که بر خلاف مشی جامعه و حقیقت بوده که در اثر هیجان های ناشی از هواهای نفسانی و دنیوی بوده
البته کم نیستند این مثالها از گرویدن تمام بنی اسرائیل به گوساله پرستی تا شهادت یحیی و .....شهادت حسین ع
در زمان علی ع هم این اتفاق افتاد
همونطور که کسی در زمان یحیی ابن زکریا و با توجه به ارادت پادشاه به وی حتی فکرش رو هم نمیکرد او کشته بشه اما بر اثر هیجان ناشی از یک زنه فاسق شاه یحیی را کشت
در زمان سقیفه هم در جریان حب به دنیا و خلافت مسلمانان همچنان زنی زانیه باعث شد تا اون افراد جنایاتی کنند که خودشان از اون جنبایات شرمنده اند و سالهاست به هر دریب میزنند که بگویند بزرگان ما اون جنایات رو نکردند
rostam91: پیامبر اسلام وقتی جونش و دینش رو در خطر دید به مدینه هجرت کرد و بدینوسیله از خود و دینش دفاع نمود آیا علی نمتونست مثل پیامبر هجرت کنه؟آیا علی برای دفاع از دین خدا هجرت هم نمیتونست بکنه؟
همونطور که شما الان حق داری مصلحت کار خودت رو بسنجی علی ع هم حق داشت
شاید شما امروز کاری بکنی که در نگاه دیگران درست نباشه ولی شما دلایلی برای اون داشته باشی
لذا علی ع هم دلایل فراوان داشته که بارها هم گفته شده و چون خودش الان نیست جواب بده این سوالات شما خیلی بی معنی است
پیامبر بین کفر و اسلام قرار داشت
اما علی ع بین اسلام پیامبر و اسلام عمر قرار گرفت و البته هجرت باعث میشد اسلام عمر پیروز مطلق باشه
rostam91: ۵-بعد از به خلافت رسیدن چه کاری انجام داد که عکس دستور خلفای قبلی بود؟
علی ع به مسجد وارد شد و دید مردم در حال خواندن نماز تراویح هستند لذا فریادبر اورد که چرا به کار حرام مشغولید و این بدعت عمر است که ناگهان فریادها بر امد که وا عمراه و وا سنتاه علی میخواهد سنت خلفا را از بین ببرد و خواستند سر به شورش بردارند
لذا علی ع از مسجد خارج و انان را به خود واگذارد
بین مکردم جاهل اون زمان اینگونه برخورد هایی هم بود
فکر نکنید علی ع چند سال ازادانه خلافت کرده
اولا که هر سال جنگ شدیدی برای او پیش اوردند از عایشه و معاویه تا خوارج و بعد هم نه را یاری میکردند نه بر میتوانست بر علیه خلفای گذشته چیزی بگوید چون بیم خونریزی بین مردم میرفت این مردم همانهایی بودند که ابوبکر و عمر را تقدیس میکردند
هنوز در نشئه اموال و کنیزهای ایرانی و سایر بلاد بودند که عمر برای انها می اورد و میدیدند در زمان علی ع از این خبرها نیست
rostam91: متعه که به قول شما عمر تحریم کرد دوباره حلال دونست طبق کدوم مدرک؟
اگر حلال نمیدونست الان بین شیعه هم رواج نداشت
rostam91: ۴- بعد ۲۵ سال خونه نشینی چهی شد؟ چه کسانی با اون بیعت کردند و ایشون به خواست چه کسانی پاسخ مثبت داد و خلیفه شد؟ آیا اون
مردم همون مردمی نبودند که با سه خلفه اول بیعت کردند ؟ آیا علی خودش به این اشاره نکرده؟
علی ع مگر بعد از بیعت نگفت
حکومت بر شما نزد من از پارچه ای که با ان اب بینی بز را تمیز میکنند بی ارزش تر است ؟؟
بدتر از این به این مردم چی بگه
علی چون امام بود و چون حجت بر او کامل شد باید خلافت را میپذیرفت گرچه خلافت را بر این مردم دوست نمیداشت
فراموش نکنیم که امامت در بطن امام نهفته است اما خلافت بمنوط به اقبال مردم است لذا علی در زمان ابوبکر و عمر و عثمان که اقبال مردم با وی نبود سکوت کرد و تن به وصیت عمر برای جانشینی نداد
اما انجا که مردم به وی اقبال نمودند باید قبول میکرد
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#386
Posted: 9 Sep 2013 22:21
rostam91: نیایش فوق العاده دکتر علی شریعتی ؛ در شب قدر سال 1351 ؛ حسینیه ارشاد :
دکتر شریعتی شیعه و شیعه زاده
در حسینه ارشاد شیعیان سخنان زیبایی گفته که اهل سنت هم به اون احترام میذارن مثل مطهری مثل مخصوصا امام موسی صدر
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 1509
#388
Posted: 10 Sep 2013 10:47
با امام جعفر صادق آشنا شويم
اسم و نسب:
ايشان امام جعفر بن محمد بن علي زين العابدين بن حسين بن علي ابن ابي طالب پسر عموي حضرت رسول صلي الله عليه وآله وسلم و ابن فاطمه بتول رضي الله عنها دختر گرامي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم است. اين نسب ايشان از طرف اصول بود. و اما از طرف دايي هايشان: ايشان از دو جهت فرزند ابوبكر صديق رضي الله عنه افضل ترين ولي خدا و صحابي بزرگوار رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم است لذا امام صادق مي فرمايد: (ولدني ابوبكر الصديق مرتين) ابوبكر صديق از دو طرف جد من است.
با اين تفصيل كه: مادر ايشان ام فروه بنت قاسم بن محمد بن ابي بكر صديق رضي الله عنه است و مادر ايشان ـ يعني مادر بزرگ مادري ايشان- اسماء بنت عبدالرحمن بن ابوبكر صديق رضي الله عنهم اجمعين است.
كسي كه نسبش اينگونه باشد كه از يك طرف فرزند پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم و از طرف ديگر فرزند ابوبكر صديق رضي الله عنه آنهم حضرت صديق از دو جهت پدر بزرگ ايشان باشد، با آن دينداري وتقوا و قرابتش به پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم محال است كه پدر بزرگش را بد ببيند، يا با او كينه داشته باشد يا او را دشنام دهد و لعنت كن.
زيرا قطع نظر از دين و تقوا و كمال علم و دانش و فضليت حتي اخلاق و مروت عربيت و بزرگواري اش به او اجازه چنين جسارتي را نميدهد. ايشان در سال 80 هشتاد قمری در مدينه منوره متولد شد و در سال 148 قمري 25 شوال در سن 68 سالگي در مدينه به زهر منصور دوانیقی لعنت الله علیه به شهادت رسیدند و در جنت البقیع به جاودانه ها پیوستند.
لقب:
امام جعفر بن محمد به صادق لقب يافتس، و اين لقب آنقدر برايشان غالب شد كه هرگاه ذكر ميشد جز ايشان ذهن كسي به جاي ديگري نميرفت. علت شهرت ايشان به لقب صادق اين بود كه ايشان در گفتار و كردار و رفتارش صادق بود جز صداقت و راستي از ايشان هرگز دروغي ثابت نشده است. بقول شاعر:
بأبيه اقتدي عدی بالكرم ومن يشبه أباه فما ظلم
عدي درسخاوت به پدرش گرويده است
و كسيكه به پدرش شباهت داشته باشد زياد روي نكرده است.
و پدران ايشان صادق ترين انسانهاي دنيا بودند، از يكسوی رسول امين صلي الله عليه وآله وسلم كه حتي در ميان كافران ومشركان و به اعتراف آنان صادق و امانت دار بود. و از طرف ديگر پدربزرگش ابوبكر، صديق اين امت كه خداوند متعال در باره اش (در آخر سوره توبه) چنين نازل فرمودند:
(يا أيها الذين أمنوا اتقوا الله و كونوا مع الصادقين) (اي مؤمنان از خدا بترسيد و با راستگويان باشيد).
خلاصه ايشان به اين لقب شهرت يافت و علماء ايشان را به همين لقب ميشناسند و معرفي ميكنند. از ديگر القاب ايشان (امام) است كه واقعا شايستگي آنرا دارد، و همچنين (فقيه) از القاب ديگر ايشان است اما چنانكه مخالفين ايشان مدعي هستند ايشان معصوم نيستند زيرا خود ايشان اين چيز را از خود نفي كرده است، مقام عصمت جز پيامبران عليهم السلام كه در تبليغ رسالتشان به آن نياز دارند و خداوند به آنان عنايت فرموده هيچ انسان ديگر معصوم نيست.
فرزندان:
امام جعفر صادقا عليه فرزندان زيادي بجاي گذاشتند:
1-اسماعيلا كه بزرگترين فرزند ايشان است و در حيات ايشان در سال 138هجری وفات نمود، و فرزندي بنام محمد بن اسماعيل از خود به جاي گذاشت، محمد فرزندان زيادي داشت كه هر كدام آنان نسلي بجاي گذاشتند.
2-عبد اللها، لذا كنيه ايشان ابوعبدالله بود.
3-موسي كه به كاظم لقب يافتا، شيعيان اثناعشري او را بعد از پدر امام هفتما مي دانند، از همينجا اختلاف كردند، اسماعيليها فرزند اول ايشان اسماعيلا را امام ميدانند و اثناعشري ها موسي كاظما را امام گفتند.
4-اسحاقا
5- محمدا
6-عليا
7-فاطمه.ل
مهمترين اساتيد:
امام جعفر صادقا علم و حديث را از طبقه عالي از علماء آموختند، زيرا ايشان اواخر عصر صحابه را درك كردند، مانند سهل بن سعد ساعدي وانس بن مالك رضي الله عنهما. از پدرشان محمد بن علي باقر هم زياد روايت كرده است، باقر فاضل و ثقه است اكثر محدثين از ايشان روايت كرده اند، وفات ايشان تقريبا سال 110 هجری بود، اكثر روايات ايشان از طريق پدر از جدش حسين بن علي يا علي ابن ابي طالب از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم است و اين به اعتبار سند عالي ترين روايات وي است و اينها بهترين نمونه روايات پسران از پدرانشان است.
از ديگر شيوخ امام صادقا سردار تابعين عطاء بن ابي رباح، محمد بن شهاب زهري، عروه ابن زبير، محمد بن المنكدر، عبد الله بن ابي رافع، وعكرمه مولي ابن عباس است. كما اينكه از جدش قاسم بن محمد بن ابوبكر نيز روايت كرده است و اكثر شيوخ ايشان از علماي مدينه است، همه اينها كه ذكر كرديم امامان ثقه، معتمد، ديانتدار، صادق، عادل، و امانت دار هستند، خداوند همه شان را رحمت كند.
بارزترين شاگردان:
كساني كه از ايشان علم آموختند چه علم روايت و چه علم فقه عده بزرگي از علماء و حفاظ ثقه و معتمد هستند كه مشهورترين آنان عبارتند از: يحی بن سعيد انصاري قطان، يزيد بن عبدالله بن الهاد الليثي المدني- ايشان از امام صادق از سن بزرگتر بودند و ده سال پيش از ايشان وفات نمود، عبدالملك بن عبدالعزيز بن جريج كه از همدوره هاي ايشان است، ابان بن تغلب، ايوب سختياني، ابوعمرو بن العلا، مالك بن انس الاصبحي امام دار الهجرت، سفيان ثوري، امام نقاد شعبه بن الحجاج، سفيان بن عينيه، محمد بن ثابت بناني، وبسياري ديگر.
از ميان شاگردان، بعضي بيشتر از ايشان فقه آموخت و با ايشان هم نشين بود و حديث روايت كرده از اين جمله امام مالك و امام ابوحنيفه رحمت الله عليهما بطور خصوص قابل ذكر است.
تمام اصحاب صحاح سته از ايشان حديث نقل كرده اند، البته امام بخاريا در صحيح نه بلكه در كتابهاي ديگرش از ايشان حديث نقل كرده است، براستي كه ايشان امام صادق اثقه و صدوق و امام و فقيه بود، رحمت خدا بر او باد.
سخاوت و كرم:
ايشان در ميدان كرم و سخاوت منزلت فوق العاده اي داشتند و اين امر از ايشان و از خاندان سخاوتمند نبوت امر عجيبي نيست، جد بزرگوار ايشان رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم (به تعبير حديث شريف) از باد هم سخاوتمندتر بودند، نمونه هاي بارز و بيشمار كرم آنحضرت، چه در غزوات و چه در مواقع مختلف ديگر، روشن و آشكار است بقدري سخاوت ميكردند و با دست باز ميدادند كه هيچ نگراني و ترسی از فقر و تنگدستي نداشتند.
هياج بن بسطام تميمي شاگرد امام جعفر صادق رحمة الله عليه در باره سخاوت ايشان چنين ميگويد:
(كان جعفر بن محمد" يطعم حتي لايبقي لعياله شيء) (امام صادق رحمة الله عليه بقدري با دست باز غذا ميداد كه براي فرزندان خودش چيزي باقي نميگذاشت).
و اين بخشش و سخاوت كسي است كه از فقر و تنگدستي نميترسد. روايت شده كه وقتي از ايشان در باره تحريم ربا پرسيده شد فرمودند:
(لئلا يتمانع الناس المعروف) (انگيزه حرام شدن ربا اين است تا اينكه مردم از كار خير باز نايستند).اين دلالت برسخاوت و اطمينان نفس مي كند.
ميگويند كه ايشان گاهي بخاطر اينكه صلح بين مردم برقرار شود حاضر ميشد از جيب خودش خسارت آنان را تحمل كند.
همچنين گفته ميشود كه ايشان در انفاق و خرج كردن مخفيانه مشابهت زيادي به جدش امام زين العابدين علي بن حسين رضي الله عنهما داشت، عادت ايشان چنين بود كه در تاريكي شب باري از نان و گوشت و پول را بر دوش مي گذاشت و بر فقراء و بين مستمندان مدينه تقسيم ميكرد.
اين عادت همچنان ادامه داشت تا اينكه وفات نمود و مردم زماني فهميدند كه مستمندان در ماندند و كسي نبود كه نيازشان را برآورد.
پس خداوند رحمت كند ايشان را، اميدوارم خداوند ايشان را در زمره كساني به حساب آورد كه در باره ايشان فرمود:ه:
(ومن يوق شح نفسه فأولئك هم المفلحون).
و كساني كه از أز نفس خويش مصون باشند، اينانند كه رستگارند.
حكمت و دانش وافر:
كساني كه زندگي نامه امام صادق رحمة الله عليه را نوشته اند از حكمت و حاضر جوابي ايشان به كثرت سخن گفته اند، حاضر جوابي در برابر پرسشهاي دشوار وپيچيده، كه واقعا اين حاضر جوابي ها بر علم و دانش گسترده و فهم عميق و دور رس ايشان دلالت ميكند.
كما اينكه دلالت بر اين دارد كه خداوند متعال به ايشان درك سريع و زبان فصيح، عنايت فرموده كه بتواند جامع ترين معاني را تعبير كند و فقه و بينشي كه مقاصد و اسرار شريعت را درك كند.
شاگرد ايشان سفيان بن عيينه ميگويد:
در موسم حج به مكه آمدم ديدم ابوعبدالله جعفر بن محمد، شترش را در ابطح خوابانده، گفتم: يابن رسول الله! چرا موقف- جاي ايستادن در عرفات- در پشت حرم قرار گرفت و نه داخل مشعر الحرام؟ فرمود: كعبه خانه خدا، حرم پرده آن و (موقف) دروازه آن است، وقتي عازمين حج به قصد زيارت كعبه آمدند:
اول آنان را دم دروازه نگهداشت تا اينكه زاري و تضرع كنند، وقتي اجازه ورود به آنان داد اندكي به دروازه دوم نزديكشان كرد، يعني مزدلفه، وقتي كثرت زاري و تضرع و تلاش آنانرا ديد رحمش آمد، وقتي به آنان رحم كرد دستور داد قرباني شان را تقديم كنند، وقتي قرباني شان را تقديم كردند و مناسك را انجام دادند و از گناهاني كه بين او تعالي و آنها مانع بود پاك شدند، دستور داد پاكيزه و با طهارت خانه اش را زيارت كنند.
پرسيد چرا روزه در ايام تشريق مكروه شد؟ فرمود: زيرا آنان در اين روزها مهمان خدايند و براي مهمان شايسته نيست كه در خانه ميزبانش روزه بگيرد.
ابونعيم در حليه با سند خودش تا احمد بن عمرو بن مقدم رازي، روايت ميكند كه فرمودند:
برصورت منصور خليفه عباسي لعنت الله علیه، مگسي نشست آنرا كيش كرد وراند، دو باره آمد، دوباره راند، خيلي اذيتش كرد، امام جعفر صادقا وارد شد منصور گفت: اي اباعبدالله! خداوند مگس را چرا آفريده است؟ فرمودند: تا بوسيله آن ستمگران را خواركند.
شاگرد ايشان عائذ بن حبيب روايت ميكند كه امام جعفر صادقا فرمودند:
(لازاد أفضل من التقوي ولاشي أحسن من الصمت و لاعدو أضر من الجهل، ولاداء أدوأ من الكذب)
«هيچ توشه اي بهتر از تقواي نيست، و هيچ چيزي بهتر از خاموشي نيست، هيچ دشمني مضرتر از جهل نيست، وهيچ مرضي خطرناكتر از دروغ نيست».
باري امام صادقا فرزندش موسي كاظمارا داشت نصيحت ميكرد فرمودند:
«فرزندعزيزم! كسيكه به قسمت و تقديرش راضي باشد هميشه بي نياز است، كسي كه به داشته ديگران چشم بدوزد از گرسنگي ميميرد، كسي كه به قسمت و تقديرش راضي نباشد خداوند را در (قضاء) عدالتش متهم كرده است، كسي كه عيب ديگران را كوچك بشمارد عيب خودش در نظرش برزگ جلوه ميكند، كسي كه پرده پوشي ديگران را نكند عيوبش آشكار خواهد شد.
كسي كه شمشير بغاوت و شورش بكشد با آن كشته خواهد شد و كسي كه براي برادرش چاهي بكند خداوند خود او را در آن سرنگون ميكند، كسي كه با ابلهان همنشيني كند تحقير ميشود، كسي كه با علماء نشست و برخواست كند مورد احترام قرار ميگيرد، كسي كه به جاهاي بد سرزند متهم ميشود.
اي فرزند عزيزم! مبادا از ديگران عيبجويي كني كه از تو عيبجويي خواهد شد ومبادا در كارهاي لايعني دخالت كني كه بخاطر آن ذليل خواهي شد.
اي فرزند عزيزم! حق را بگو چه به نفع تو باشد و چه به ضررت، كه مورد مشورت خويشاوندانت قرار خواهي گرفت، همواره قرآن را تلاوت كن، و در نشر اسلام بكوش.
وامر به معروف و نهي از منكر كن و باكساني كه از تو مي بُرند رفت و آمد داشته باش! سلام را تو آغاز كن، هركس از تو چيزي طلبيد بده و مبادا خبر چيني كني كه خبر چيني در دلها كينه ميكارد. مبادا به عيوب ديگران مشغول شوي كه هر كسي ديگران را هدف قرار دهد خودش هدف قرار ميگيرد.
هرگاه خواستي سخاوت كني از ريشه شروع كن، كه سخاوت ريشه هايي دارد، و ريشه ها تنه دارند، تنه ها شاخه دارند، و شاخه ها ميوه ميدهند، هيچ ميوه اي خوب نميشود مگر در شاخه اش، و شاخه وجود ندارد مگر بر تنه و تنه نيست مگر از ريشه خوب.
به ديدن نيكان برو، واز گنهكاران ديدن مكن، كه آنها همانند سنگي هستند كه از آن آب بيرون نميآيد، و درختيكه برگهايش سبز نميشود و زمينيكه از آن گياه نميرويد».
باري اصحاب پرسيدند، خداوند چرا ربا را حرام كرده است فرمودند:
«تا اينكه مردم از كار خير باز نايستند، و اين در واقع درك عميق ايشان از مقاصد شريعت بود كه باكسب و آموختن حاصل نميشود بلكه فضل و لطف خداوند است كه بهر كسي از بندگانش بخواهد ميبخشد و خداوند داراي فضل بزرگي است».
از ديگر پاسخهاي جالب و كم نظير ايشان كه حاضر جوابي ايشان را بيشتر بنمايش ميگذارد جرياني است كه صاحب ربيع الابرار آنرا نقل كرده كه:
مردي از امام صادقا پرسيد دليل بر وجود خداوند چيست؟ بشرطي كه از جهان و عرض و جوهر چيزي برايم نگويي؟!.
حضرت پرسيدند:
آيا تا كنون در دريا سفر كرده اي؟ گفت: بله، پرسيدند گاهي شده كه كشتي طوفاني شده باشد وترسيده باشيد كه غرق شويد، ميگويد بله، ميپرسند آيا ديگر اميدي به نجات كشتي داشتيد و آيا ناخدايان كشتي ميتوانستند كاري بكنند؟ ميگويد خير! ميپرسند در چنين وضعيتي آيا در دلت ميگذشت كه كسي ترا نجات دهد ميگويد بله، ميفرمايند: همان اسمش خداست لذا در كتاب مجيدش ميفرمايد:
(وَإِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ) اسراء: 67
«چون در دريا سختی به شما رسد، جز او (خداوند) هر كس را كه به دعا می خوانيد ناپديد گردد».
(وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ) نحل: 53
«و هر آنچه از نعمت داريد از جانب خداوند است سپس چون رنجی به شما رسد، آنگاه به درگاه او می ناليد».
لذا امام ابوحنيفه رحمت الله عليه ميفرمايد فقيه تر از جعفر ابن محمدا نديده است./
ویرایش شده توسط: rostam91
ارسالها: 2554
#389
Posted: 10 Sep 2013 23:30
rostam91: با اين تفصيل كه: مادر ايشان ام فروه بنت قاسم بن محمد بن ابي بكر صديق رضي الله عنه است و مادر ايشان ـ يعني مادر بزرگ مادري ايشان- اسماء بنت عبدالرحمن بن ابوبكر صديق رضي الله عنهم اجمعين است.
در نسل امام ناپاکی و بغض و حق نشناسی از علی ع وجود ندارد
محمد ابن ابوبکر کسی است که از پدرش تبرا جست و شیعه علی ع بود لدا فرزند او هم همینگونه است
جدای از این ها هم گرچه پاکی نسل بسیار مهم است اما اصل پاکی و صحت عقیده است
با توجه به روایات موجود از امام جعفر صادق ع متوجه میشوید اغلب لعن ها و مطاعن به خلفا و عایشه از زبان امام صادق و در دوره ایشان مدون گشت
هم ایشان بودند که میفرمودند من نمازی را بجا نماورم مگر در ان چند مرد و زن را که خیانت به پیامبر کردند را لعن نکنم
rostam91: لذا امام ابوحنيفه رحمت الله عليه ميفرمايد فقيه تر از جعفر ابن محمدا نديده است./
و این اعتراف دشمن است به فقاهت صاحب مکتب شیعهو کامل کننده ان
امام صادق (ع):
دروغ ميگويد کسي که گمان مي کند دوستدار ماست اما از دشمنان ما برائت نمي جويد
بحارالانوار ج27ص 57
امام صادق (ع)بعد از هر نماز واجب لعن می کرد چهار مرد ملعون و چهار زن ملعون را
اما مردان عبارتند از:ابابکر؛ عمر؛ عثمان؛ معاویه
و زنان عبارت بودند از:عائشه؛ حفصه؛ هند و ام الحکم خواهر معاویه
الكافي ج3 ص342
امام صادق (ع):
هر كسي در كفر دشمنان و ظالمين به حق اهل بيت شك كند كافر است
وسائلالشيعة ج:28 ص:345
بحارالأنوار ج :8 ص :366
بحارالأنوار ج :27 ص :
امام صادق(ع):
کسی که ذره ای از محبت اولی و دومی را به دل داشته باشد استحقاق بهشت ندارد
تفسیر عیاشی ج1ص156
بحارالانوار ج30ص215
این هم چند تا حدیث از امام صادق امام ششم شیعیان و استاد مسلم ابوحنیفه و روسای مذاهب اهل سنت که نمکدان شکستند و به استاد خود پشت کردند و به امید جاه و مقام و قدرت هر کدام فرقه ای بنا نمودند
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"